Telegram Web Link
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد؟ "شهریاران" را چه شد؟

#حافظ


@the_cafe_anar
3😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاید مرا از چشمه می‌گیرند
شاید مرا از شاخه می‌چینند
شاید مرا مثل دری بر لحظه‌های بعد می‌بندند.

#فروغ‌فرخزاد
2
همه هست آرزویم، كه ببینم از تو رویى
چه زیان تو را كه من هم، برسم به آرزویى

#فصیح‌الزمان_شیرازى

           

@the_cafe_anar
6
همان راه یزدان بباید سِپُرد
زِ دل تیرگی‌ها بباید سِتُرد*


#فردوسی
ستردن: پاک کردن، زدودن

@the_cafe_anar
4
زنده است
آن که عشق می‌ورزد
دل و جانش به عشق می‌ارزد🌱


#هوشنگ‌ابتهاج

@the_cafe_anar
🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1🥰1
کسی رو بسیار دوست داشتن یعنی،
از "آرامشِ" او مراقبت کردن 🩵


@the_cafe_anar
6
خرم آن لحظه
که مشتاق به یاری برسد
آرزومند نگاری به نگاری برسد...🌱


#امیرخسرودهلوی


@the_cafe_anar
4
از حبس برمی‌گردم
از انفرادی تاریک
من زندانی خودم بودم
که سال‌ها
از کودکی تا امروز
در حصار دیوارهای بلند و سردی
که هیچ روزنه‌ای به بیرون نداشت
تکرار می‌شدم

از حبس برمی‌گردم
از انفرادی تاریک
که سال‌ها، نبودنم را در آن فریاد می‌زدم
و حالا
حالا که دیوارها فرو ریخته
حالا که نور بر من می‌تابد
حالا که باران بر من می‌بارد
راه عشق را به من نشان بده
می‌خواهم
برای لحظه‌هایی کوتاه هم که شده
آزادی را زندگی کنم🌱
#رهاصابر


@the_cafe_anar
3
ای همه هستی ز "تو" پیدا شده...🌱

#نظامی
4
«تو تغییرِ نور را در آسمان تماشا می‌کنی من چشم‌های تو را.»
3
دشت‌هایی چه فراخ
کوه‌هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی می‌آمد
من در این آبادی، پی چیزی می‌گشتم:
پی خوابی شاید،
پی نوری، ریگی، لبخندی.

پشت تبریزی‌ها
غفلت پاکی بود، که صدایم می‌زد.

پای نی‌زاری ماندم، باد می‌آمد، گوش دادم:
چه کسی با من حرف می‌زند؟
سوسماری لغزید.
راه افتادم.
یونجه‌زاری سر راه.
بعد جالیز خیار، بوته‌های گل رنگ
و فراموشی خاک.

لب آبی
گیوه‌ها را کندم، و نشستم، پاها در آب:
"من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است
نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه.
چه کسی پشت درختان است؟
هیچ، می‌چرخد گاوی در کرد
ظهر تابستان است.
سایه‌ها می‌دانند، که چه تابستانی است.
سایه‌هایی بی‌لک،
گوشه‌یی روشن و پاک،
کودکان احساس، جای بازی این‌جاست.
زندگی خالی نیست:
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.
آری
تا شقایق هست، زندگی باید کرد.


در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.
دورها آوایی است، که مرا می‌خواند."

#سهراب_سپهری

          

@the_cafe_anar
1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بُنمای رُخ که باغ و گُلستانم آرزوست
بُگشای لَب که قَندِ فراوانم آرزوست🌱
5
♡کافه انار♤
بُنمای رُخ که باغ و گُلستانم آرزوست بُگشای لَب که قَندِ فراوانم آرزوست🌱
🌱
ای آفتابِ حُسن برون آ دمی ز ابر
کان چهرۀ مُشَع۫شَعِ تابانم آرزوست🌱
3
♡کافه انار♤
🌱 ای آفتابِ حُسن برون آ دمی ز ابر کان چهرۀ مُشَع۫شَعِ تابانم آرزوست🌱
🌱
گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست🌱
4
♡کافه انار♤
🌱 گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست🌱
🌱

والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
🌱
🔥3
♡کافه انار♤
🌱 والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست 🌱
🌱
زین خلق پرشکایتِ گریان شدم ملول
آن های هوی و نعره‌ی مستانم آرزوست
🌱
4
2025/10/24 12:23:13
Back to Top
HTML Embed Code: