چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم و راوی:
#کتایون_زند

قسمت چهارم:
فصل اول:
داستان جوآن: هنگامی که علت جسمانی، پریشانی روحی می‌آفریند

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

از تمرین‎های انتهای فصل اولِ کتابِ
چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم
#کتایون_زند

تمرین
آفرینش فضایی مقدس برای خود

همچنانکه در این کتاب به پیش می‎رویم، از تو می‌خواهم فضایی برای خود بسازی که به تو احساس امنیت و آرامش دهد.
روش‌های گوناگونی برای ایجاد چنین فضایی وجود دارد، اما آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، داشتن مکانی است که بتوانی بارها و بارها به آن بازگردی.

این فضا را پیدا کن. نیازی نیست پیچیده یا پرهزینه باشد. در اینجا «مقدس» به معنای مکانی است که در آن به خود احترام می‌گذاری و زمانی را در آن به تنهایی می‌گذرانی.

این مکان می‌تواند هر جایی باشد؛ از اتاقی کامل گرفته تا گوشه‌ای از اتاق خواب یا حتی جایی در فضای باز.

فضای مقدس، مرزهایی دارد که به جنبه‌های فیزیکی، ذهنی، احساسی و معنوی تو احترام می‌گذارد.

چنین مکانی، امکان کاوش در دنیای درونی را بدون هیچ مزاحمتی برای تو فراهم می‌کند؛
پناهگاهی که می‌توانی در آن، با خود صادقانه روبه‌رو شوی.
این مزاحمت‌ها لزوماً از سوی دیگران نیستند. گاه خودمان با انواع و اقسام دل‌مشغولی‌ها، مانند کارهای خانه، افکار پراکنده، بازی با حیوانات خانگی، شبکه‌های اجتماعی و پیامک زدن، مانع تمرکز خود می‌شویم.

آیا تاکنون فضایی مقدس برای خود داشته‌ای، اما از آن بی‌خبر بوده‌ای؟
چگونه می‌توانی این فضا را برای خود دلپذیرتر و پایدارتر کنی؟

در اینجا چند پیشنهاد برای ساختن یا بهبود فضای شخصی‌ات آمده است:
- از رنگ‌ها یا اشیایی که به تو حس امنیت و آرامش می‌دهند، در این فضا استفاده کن.
- توجه کن که رنگ‌های اطرافت چه حسی در تو ایجاد می‌کنند. می‌توانی صندلی، مت یوگا، یا کوسن‌های مدیتیشن مورد علاقه‌ات را در این فضا قرار دهی.
- حواس‌پرتی‌ها مانند تلفن همراه یا دستگاه‌های الکترونیکی را به حداقل برسان.
- با نیت و آگاهی در این فضا حاضر شو و تأثیر آن را بر خود احساس کن.
- من به گیاهان و شمع‌ها علاقه دارم؛ آن‌ها به من آرامش می‌دهند. هر بار که می‌نویسم، شمعی روشن می‌کنم و از انرژی آن لذت می‌برم. تو نیز از خود بپرس چه چیزهایی برایت آرامش‌بخش یا الهام‌بخش است.

در کتاب «فضای مقدس»، دنیس لین پیشنهادها و تکنیک‌هایی برای غنی‌سازی فضای تو ارائه می‌دهد. او، با الهام از پیشینه بومی‌اش، روش‌هایی همچون پاک‌سازی انرژی‌های منفی با استفاده از چهار عنصر و بهره‌گیری از رنگ و نور را به تو می‌آموزد تا فضایی منحصربه‌فرد برای خود ایجاد کنی. من به‌تازگی به سراغ این کتاب رفتم تا با شروع دوباره نوشتن، فضای مقدس بیشتری در دفتر کارم خلق کنم.

با چیزهایی که تو را آرام می‌کنند، بازی کن. به صداها توجه کن و هر عاملی را که موجب پریشانی‌ات می‌شود، کاهش بده. از پتوی موردعلاقه‌ات استفاده کن و به خود احترام بگذار. فضای مقدس خود را هنگام کار با این کتاب حفظ کن و هر بار که تمرینات آن را انجام می‌دهی، به این فضا بازگرد. این مکان به تو کمک می‌کند با جنبه‌های مقدس درون خود ارتباط برقرار کنی.

یک نکته دیگر که برای تعمق در آن باید اضافه کنم این است که بدن تو نیز فضایی مقدس است. اگر بیشتر عمر خود را صرف دوری از بدنت کرده‌ باشی شاید این جمله به‎نظرت متناقض برسد. اما بدنت را دریچه‌ای برای دستیابی به درکی عمیق‌تر ببین. آن را سرزنش نکن، گرسنه نگه ندار، تحقیر نکن، سرکوب یا بی‌حس نکن و از آن شرمنده نباش.
از این لحظه، با بدن خود دوست شو. با کنجکاوی و مهربانی با آن برخورد کن. هرچه بیشتر با این کتاب هماهنگ شوی، بهتر می‌توانی حالات احساسی خود را درک کرده و نیازهایت را تشخیص دهی.

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

از تمرین‎های انتهای فصل اولِ کتابِ
چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم
#کتایون_زند

تمرین
پیشنهاد نوشتن: تصور امنیت

راه دیگری برای استفاده از این کتاب این است که یک دفترچه، چند خودکار و چند مداد رنگی تهیه کنی.
چیزی پیدا کن که از کار با آن لذت ببری، مثلاً دفترچه‌ای بدون خط. این دفترچه به نوعی فضای مقدس تو خواهد بود.

این تمرین نوشتاری به مدادهای رنگی نیاز دارد و هدفش این است که ارتباطت را با چیزهایی که به تو احساس امنیت می‌دهند، عمیق‌تر کنی.

حالا، اولین تمرین نوشتاری خودت را شروع کن:

به مکانی امن، آرام یا دلپذیر که دوست داری به آنجا بروی، فکر کن.
این مکان می‌تواند در واقعیت یا در خیال تو باشد.
اجازه بده احساسی که در این مکان مقدس داری، درونت جاری شود و به حس‌هایی که در بدنت تجربه می‌کنی توجه کن.

وقتی این احساسات سراغت می‌آیند، مدادهای رنگی‌ای که نمایانگر آن‌ها هستند، بردار و به هر شکلی که برایت خوشایند است با آن‌ها نقاشی کن.

در اینجا رنگ‌ها نشان‌دهنده‌ی احساسات‌اند،
پس از تخیل خودت استفاده کن و رنگ‌هایی را که با تجربه‌ات هماهنگ‌اند، انتخاب کن.

بعداً به این مجموعه رنگ‌ها برگرد و ببین چه حسی داری و این حس را در کجای بدنت احساس می‌کنی.


https://www.tg-me.com/thegoldenkey

از تمرین‎های انتهای فصل اولِ کتابِ
چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم
#کتایون_زند

تمرین
پیشنهاد نوشتن:
خودت را مثل یک لامپ نورانی تصور کن

برای اینکه «شدت روشنایی» خودت را افزایش دهی، باید بدانی که چه چیزهای امن و خوبی را می‌خواهی به زندگی‌ات بیاوری.

اولین گام برای رسیدن به تغییر این است که آنچه را دوست داری، تصور کنی.

حتی اگر اکنون در زندگی‌ات احساس امنیت نمی‌کنی، با کار و تمرین می‌توانی آن را به دست آوری.

با دفترچه‌ات، این پیشنهاد نوشتاری را بررسی کن:
چه کسی در زندگی‌ات به تو احساس امنیت می‌دهد؟
زندگی امن‌تر و آرام‌تر از نظر تو چگونه است؟
احساس امنیت را در کجای بدنت حس می‌کنی؟


https://www.tg-me.com/thegoldenkey

خلاصه فصل اول

احساس امنیت، اساس رشد و پیشرفت انسان است.

احساس امنیت فقط یک تجربه فیزیکی نیست؛ بلکه جنبه‌های احساسی، روانی و اجتماعی نیز دارد.

حتی ممکن است از نظر معنوی احساس ناامنی کنی، به‌ویژه اگر باورهای معنوی‌ات مورد تمسخر دیگران قرار گیرد.

اگرچه درک احساس مورد تهدید قرار گرفتن در این سطوح لطیف سخت‌تر است، اما می‌توانی به بدنت گوش دهی تا نشانه‌هایی از آنچه احساس درست یا نادرستی به تو می‎دهد را دریافت کنی.
احساس امنیت یا ناامنی در بدن قابل حس است.

وقتی احساس امنیت نمی‌کنی، به سختی می‌توانی در جنبه‌های دیگر زندگی رشد کنی
چون بیشتر وقتت را صرف جستجوی امنیت می‌کنی و این باعث می‌شود نتوانی ارتباط برقرار کنی.

ایجاد احساس امنیت برای خود و حتی درک اهمیت آن، کلید شکوفایی عاطفی است.


پایان فصل اولِ کتابِ
چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم
#کتایون_زند

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم و راوی:
#کتایون_زند

قسمت پنجم:
فصل دوم:
* یافتن فضای مقدس در بخش فیزیکی‎ وجودت
** نظریه پلی‌وگال و بدن تو
*** عصب واگ پشتی: عصب خاموش کردن

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

تمرین مربوط به قسمت آخر پُستِ قبل:

تمرین
پیشنهاد نوشتن:
شناسایی حالت‌های منجمد شدن

چند دقیقه وقت بگذار و در دفترچه‌ات درباره مواقعی بنویس که تجربه خاموش یا منجمد شدن داشتی.

دانستن این که در این موارد چه اتفاقی دارد می‌افتد اولین گام برای اهمیت دادن و مراقبت از خود است.

آیا هیچ زمانی را به یاد می‌آوری که بدنت انگار فروریخته و نقش بر زمین شدی و نتوانستی بلند شوی؟
چه اتفاقی افتاد که باعث این حالت شد؟
چه چیزی باعث شد که احساس ناامنی کنی؟

گاهی ممکن است ما حالت انجماد را تجربه نکنیم، اما بدن‌مان در زمانی که وقت خواب نیست، سیگنال‌های خواب‌آلودگی ارسال کند.
چه چیزی باعث ایجاد حس خواب‌آلودگی در تو شد؟
چه چیزی در تو ایجاد احساس ناامنی کرد؟

پس از جدا شدنت از بدنت، چه روش‌هایی برای بازگشت به وضعیتی فعال پیدا کردی؟

این روش‎ها می‌توانند شامل تصور حرکت کردن قبل از این که واقعاً حرکت کنی،
یا استفاده از رایحه‌های آرام‌بخش یا موادی نرم و دلپذیر برای درگیر کردن حواست باشند.

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم و راوی:
#کتایون_زند

قسمت ششم:
فصل دوم:
عصب سمپاتیک: عصب جنگ یا گریز

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

تمرین مربوط به پُستِ قبل👆👇

تمرین
پیشنهاد نوشتن:
شناسایی حالت‌های جنگ یا گریز

همچنانکه از طریق توجه به عصب واگ بدن خود را بهتر می‌شناسی، مهم است که درک کنی بدنت در دوران کودکی چگونه به واکنش‌های مختلف وادار شده است.

این تمرین نوشتن به ‌منظور کمک به تو برای تأمل در این موضوع طراحی شده است.

اگر پاسخ به این پرسش‌ها برایت بیش از حد ناراحت‌کننده یا دشوار شد، می‌توانی از انجام این تمرین صرف‌نظر کنی.

- آیا در خانواده‌ات نشانه‌هایی از وضعیت‌هایی که پیش‌تر (در فایل صوتی قبل) به‌عنوان عوامل ایجادکننده احساس ناامنی معرفی شدند، وجود داشت؟

- در کودکی، چه عواملی باعث می‌شد احساس ناامنی کنی؟

- آیا در زندگی خود خستگی‌های غیرقابل‌توضیح را تجربه کرده‌ای؟

- آیا زمانی را به یاد می‌آوری که واکنش جنگ یا گریز را تجربه کرده باشی؟
پس از آن، چگونه توانستی دوباره به احساس امنیت دست پیدا کنی؟

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم و راوی:
#کتایون_زند

قسمت هفتم:
فصل دوم:
عصب واگ ونترال یا شکمی: عصب «امنیت» در تعاملات اجتماعی

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

تمرین مربوط به پُستِ قبل👆👇

تمرین
پیشنهاد نوشتن:
شناسایی حالت‌های احساس امنیت

این تمرین نوشتاری با هدف افزایش آگاهی از پیام‌های احساسی درون تو طراحی شده است.

پیش از شروع نوشتن، لحظه‌ای با بدنت ارتباط برقرار کن.
چند نفس عمیق بکش و پیش از آغاز، به خودت کمی زمان بده.

- آیا در بدن خود نواحی‌ای را احساس می‌کنی که آرام باشند؟
این نواحی کجا هستند؟

- در مورد این آرامش چه چیزی توجهت را جلب می‌کند؟
عضلات ریلکس؟ تنفس نرم و آرام؟

- آیا قسمت‌هایی در بدنت هستند که احساس تنش یا گرفتگی داشته باشند؟
اگر چنین است، به فضای مقدس خود نگاه و به خودت یادآوری کن که در امنیت هستی وقتی این کار را انجام می‌دهی، چه احساسی پیدا می‌کنی؟

- چه کسانی در زندگی‌ات هستند که در کنارشان احساس آرامش و امنیت می‎کنی؟
وقتی در با آن‌ها هستی در بدنت متوجه چه چیزی می‌شوی؟

- چه کسانی هستند که در کنارشان احساس امنیت نمی‌کنی؟
وقتی با آن‌ها هستی، در بدنت چه احساسی تجربه می‌کنی؟

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم و راوی:
#کتایون_زند

قسمت هشتم:
فصل دوم:
☄️هدایت عصب واگ
👈 نشانه‌های بدنی
💞نشانه‌های احساسی
💦نشانه‌های محیطی
👓داستان کَندی: مراجعه‌کننده‌ای که از نشانه‎های خود استفاده می‌کند
💥مروری بر سه شاخه‌ی عصب واگ

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

تمرین مربوط به پُستِ قبل👆👇

تمرین
موضوع نوشتن: شناخت خود

درباره زمانی بنویس که حالت دورسال واگ را تجربه کردی.
چه اتفاقی افتاده بود؟
آیا لحظه‌ای که این تغییر صورت گرفت را به یاد داری؟
در بدنت چه احساسی داشتی؟
چه کسانی درگیر این ماجرا بودند؟ چه روایت‌هایی درباره خودت یا دیگران داشتی؟

حالاد رباره زمانی بنویس که حالت سمپاتیک را تجربه کردی. چه اتفاقی افتاده بود؟
آیا لحظه‌ای که این تغییر صورت گرفت را به یاد داری؟
در بدنت چه احساسی داشتی؟
چه کسانی درگیر این ماجرا بودند؟ چه روایت‌هایی درباره خودت یا دیگران داشتی؟

درباره زمانی بنویس که احساس امنیت واگ ونترال را تجربه کردی.
در بدنت چه احساسی داشتی؟
ارتباطت با خودت و دیگران چگونه بود؟ کجا بودی؟
چه روایت‌هایی درباره خودت یا دیگران داشتی؟

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

ادامۀ پُستِ قبل👆👇

☄️ زبانِ بدن

واژه‌ای وجود دارد که حس‌هایی را که در بدنت تجربه می‌کنی و معنایی را که بر اساس رخدادهای بیرونی به آن‌ها می‌دهی، توصیف می‌کند.

این واژه «درون‌نگری» (interoception) است.

وقتی حس‎های درونی‎ات را درک کنی، به نیازهایت بهتر می‌توانی رسیدگی کنی. این را به‌عنوان حس کردن احساسات در نظر بگیر.

مراجعی که در بخش قبلی به او اشاره شد، کَندی، می‌دانست که آن حادثه باعث جدایی‌ او از بدنش و از لحظه حال شده است.
او از اسانسی استفاده کرد که به او کمک کرد تا به بدنش وصل شود و در لحظه حضور داشته باشد.
با تنفس عمیق و کشش بدنش، تلاش کرد دوباره با خودش ارتباط برقرار کند.
او با انسانی امن ارتباط گرفت، به خودش اجازه داد برای رها کردن استرس گریه کند و در نهایت توانست احساس دلتنگی برای مادرش را بپذیرد و تجربه کند.
همچنین، توانست با حس‌هایی که در چاکراهای خاجی و قلبش داشت، ارتباط برقرار کرده و احساساتی را که در این نواحی ظاهر شدند، شناسایی کند.

شاید تو به‌صورت طبیعی به پیام‌هایی که بدنت به تو می‌فرستد حساس باشی و بدانی چگونه به آن‌ها رسیدگی کنی.
شاید هم سازوکارهایی برای کنار زدن هر حس ناخوشایند یا سنگینی که در بدنت تجربه می‌کنی، ساخته باشی.
یا شاید در تشخیص اینکه آیا این یک واکنش به تروماست یا یک احساس ساده، دچار مشکل باشی.

داشتن واژگان مناسب برای توصیف این تجربیات شخصی بسیار اهمیت دارد.

اصطلاحی که پورجس در نظریه پلی‌واگال خود معرفی کرد، «ادراک نورونی» (neuroception) است.

در حالی که درون‌نگری به معنای آگاهی از آن چیزی است که در بدنت رخ می‌دهد، ادراک نورونی به نحوه پاسخ‌دهی سیستم عصبی تو به محرک‌ها پیش از آنکه متوجه واکنش بدنت به این نشانه‌ها شوی، اشاره دارد.
این می‌تواند شامل پلک زدن، حرکت دست، تکان خوردن بدن یا پریدن از صدای بلند باشد.

عصب واگ، اعضای بدنت را در فرآیند پایش ایمنی به کار می‌گیرد.
قلب، سیستم‌های گردش خون، تنفس، تولیدمثل، گوارش و سایر سیستم‌ها، سیگنال‌هایی را به مغز می‌فرستند.
این به دلیل اعصاب احشایی (مربوط به اورگان‎های داخلی) است که این سیستم‌ها را عصب‌رسانی می‌کنند.

آیا زمانی را به یاد داری که معده‌ات به خاطر از دست دادن یک ضرب‌الاجل دچار درد شد؟
یا وقتی که رئیس، وظایف بیشتری به تو سپرد، قلبت تندتر زد؟

این دردهای داخلی فقط خیالات نبودند؛ بلکه نشانه‌هایی از استرس بودند.

یا شاید حس آرامشی که وقتی عزیزت را در آغوش گرفتی در بدنت تجربه کردی را به یاد داشته باشی؟

وقتی آرام هستی و احساس امنیت و اتصال داری، پاسخ‌های واگ ونترال را در سراسر بدنت، از جمله اعضای داخلی، حس می‌کنی.

اما زمانی که احساس تهدید یا ناامنی می‌کنی، همان اعضا به برانگیختگی سمپاتیک واکنش نشان می‌دهند.

این وضعیت به عنوان یک تجربه احشایی شناخته می‌شود.
تجربه احشایی با تجربه جسمانی متفاوت است،
اگرچه گاهی این دو واژه به جای یکدیگر استفاده می‌شوند.
این دو ممکن است حس مشابهی داشته باشند، اما تجربه جسمانی از طریق پوست، مفاصل، تاندون‌ها، رباط‌ها و فاشیا (بافت‌های همبند) احساس می‌شود.

آیا زمانی را به یاد داری که حس عاطفی خاصی روی پوستت جاری شد؟
یا تجربه‌ای از حس سوزش ناشی از ترس در ماهیچه‌هایت داشتی؟
شاید برای دردی مداوم در کمر، گردن، پهلو یا نقطه‌ای دیگر از بدنت به پزشک مراجعه کرده باشی که هیچ تشخیصی برای آن نداشت؟
این درد ممکن است ناحیه‌ای از بدنت باشد که استرس‌های عاطفی گذشته را ثبت کرده است.
وقتی دچار ناراحتی عاطفی می‌شوی، در کدام قسمت از بدنت احساس درد یا فشار می‌کنی؟

هم اعصاب جسمانی و هم احشایی سیگنال‌هایی را از طریق شاخه‌های اصلی عصب واگ به مغز می‌فرستند.

مغز این اطلاعات را پردازش کرده و نتایجی را از طریق سیستم عصبی به سمت پایین ارسال می‌کند.

این الگوی اطلاعاتی «پایین به بالا» (از بدن به مغز) و «بالا به پایین» (از مغز به بدن) نامیده می‌شود.

مهم است که توجه کنی در بدنت چه می‌گذرد، زیرا اطلاعات احشایی و جسمانی به اندازه اطلاعات منطقی که مغزت پردازش می‌کند، اهمیت دارند.

بسیاری از تجربیات گذشته تو بر نتیجه‌گیری‌هایت اثر می‌گذارند، و این دلیل مهمی برای افزایش آگاهی از بدن است.

این فرآیند، تجربه‌ای حسی است که نیاز به توجه و تنظیم دارد.


چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم:
#کتایون_زند

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

ادامۀ پُستِ قبل👆👇

تمرین
راه رفتن آگاهانه

این تمرین به تو کمک می‌کند تا به شیوه‌ای متفاوت به بدن خود توجه کنی.

تو هر روز برای رسیدن به مقصدت راه می‌روی،
اما چند بار واقعاً به این توجه می‌کنی که در حین راه رفتن از نظر جسمی، احساسی و ذهنی چه حسی داری؟

راه رفتن روشی فوق‌العاده برای ایجاد تعادل در سیستم عصبی مرکزی است، چرا که گام‌های تو با حرکتی دوطرفه، هر دو طرف عصب واگ را درگیر می‌کنند.

توصیه می‌کنم در فضای باز راه بروی، اما اگر نمی‌توانی، مسیری را در خانه پیدا کن.

هنگام راه رفتن، تلفن همراه و وسایل الکترونیکی را کنار بگذار. این دستگاه‌ها حواس سیستم عصبی‌ات را به شدت پرت می‌کنند.

سعی کن آگاهانه قدم برداری.

☄️ هنگام نفس کشیدن، به هوا توجه کن.
آیا گرم است یا سرد؟ چه بویی را حس می‌کنی؟ هوا در ریه‌هایت چه حسی دارد؟

☄️ به رنگ‌ها و شکل‌های اطراف توجه کن.
آیا این مکان‌ها برایت آشنا هستند؟ به جزئیات درختان، خانه‌ها، ماشین‌ها و آسمان به شیوه‌ای نگاه کن که شاید قبلاً دقت نکرده‌ای.

☄️ اجازه بده افکار یا قضاوت‌ها به ذهنت بیایند، اما آن‌ها را دنبال نکن. از آن‌ها تشکر کن و دوباره بر روی تنفس خود تمرکز کن.

☄️ آهسته و آگاهانه قدم بردار. احساس پاهایت را هنگام تماس با زمین حس کن. پاهایت چه حسی دارند؟ عضلاتت چگونه حرکت می‌کنند؟

☄️ کنجکاو باش که بدن چه می‌کند. لباس‌هایت بر روی پوست چه حسی دارند؟ صدای لباس‌هایت را بشنو که همراه با حرکت بدنت تغییر می‌کنند.

☄️ به صداهای اطراف توجه کن و عمیق گوش بده. بدون قضاوت بشنو. آیا صدایی از دوردست‌ها می‌شنوی که قبلاً نشنیده بودی؟ آیا می‌توانی صدای نفس‌های خودت را بشنوی؟

اغلب مردم باور دارند که همه اطلاعات به‌طور منطقی در مغز ذخیره می‌شوند و مغز منبع اصلی آگاهی و دانایی است.
اما بدن تو برخی از عمیق‌ترین دانسته‌ها را در خود نگه می‌دارد.
برای دسترسی به این آگاهی باید به‎طرزی متفاوت گوش بدهی؛ چراکه بدن به‌طور ضمنی ارتباط برقرار می‌کند.
«ضمنی» به این معناست که خاطرات به‌شکل ناآگاهانه و به صورت مسیرهای عصبی ذخیره می‌شوند.
این خاطرات احساس می‌شوند.
مغز نمی‌تواند این خاطرات را به‌طور تصویری یا زمان‌بندی‌شده بازیابی کند.

برای مثال، ممکن است در کودکی تجربه‌ای قوی داشته‌ای؛
مثلا این‌که در یک‌سالگی سگی تو را گاز گرفته باشد و حالا بدون دلیل مشخصی از سگ‌ها بترسی.
این خاطره ترسناک به‌طور ضمنی یا ناخودآگاه در سیستم عصبی‌ات باقی مانده است.

حافظه ضمنی (ناخودآگاه) مسئول حافظه رویه‌ای هم هست؛ مثل بستن بند کفش، بستن دکمه لباس، دویدن یا راه رفتن.

این نوع حافظه در مهارت‌های حرکتی که در طول زندگی آموخته‌ای نقش دارد.

وقتی به احساسات بدنت توجه کنی، می‌توانی ارتباط عمیق‌تری با خودت برقرار کنی.

آهسته کردن حرکات راهی برای افزایش آگاهی از تجربه‌های احساسی است.

همچنین، یادآوری این‌که در طول روز به بدن خود توجه کنی راه دیگری برای این ارتباط است.

💥 به نفس‌هایت توجه کن.

💥 به حالت بدنی خودت دقت کن.

💥با خودت مهربان و کنجکاو باش.

💥به معنای واقعی کلمه، به «حس درونی‌ات» اعتماد کن.

همانطور که گفتم حافظه ضمنی در بدن نمود پیدا می‌کند.
ولی حافظه آشکار یا روشن یا آگاهانه، رویدادها، تصاویر و موقعیت‌هایی هستند که مغز ذخیره می‌کند.

مغز سه‌گانه که قبلاً به آن اشاره شد، برای ذخیره حافظه آشکار به تکرار نیاز دارد.
عملکردهای پیچیده مغز در این فرآیند نقش‌های متفاوتی ایفا می‌کنند.
یاد آن جدول ضرب‌ها و حروف الفبا بیفت که بارها و بارها تکرار می‌کردی تا یاد بگیری.
یا مسیری که بارها از آن عبور کرده‌ای و حالا دیگر در ذهنت ثبت شده است.

نام‌ها، ارتباطات یا فرآیندها همه از طریق تکرار یاد گرفته می‌شوند و بعد در مغز ذخیره می‌شوند تا در زمان نیاز به کمک تو بیایند.

این تکرارها، حافظه‌های روشنی می‌سازند که واقعیت منحصر‌به‌فرد تو را در این زندگی شکل می‌دهند.


چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم:
#کتایون_زند

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

ادامۀ پُستِ قبل👆👇

تمرین
نوشتن خلاقانه: از درون به بیرون

این تمرین نوشتاری می‌تواند به تو کمک کند تا از پیام‌هایی که در بدن وجود دارند آگاه‌تر شوی.

☄️ آیا زمانی را به یاد می‌آوری که تجربه‌ای ملموس و درونی از قلب، معده یا اندام‌های دیگر بدن داشتی؟
چه اتفاقی در حال رخ دادن بود که باعث ایجاد آن حس شد؟
آن تجربه چه احساسی برایت داشت؟
این حس می‌تواند تپش قلب ناشی از دیر رسیدن به جایی یا دل‌آشوبی به دلیل پرداخت‌نشدن یک قبض باشد.

☄️ آیا زمانی را به یاد می‌آوری که تجربه‌ای جسمانی در پوست، مفاصل یا سطح بدنت حس کرده باشی؟
چه چیزی در حال رخ دادن بود؟
آن تجربه جسمانی چه حسی برایت داشت؟
این می‌تواند یک کمردرد مبهم به خاطر ترس یا گرفتگی ناگهانی گردن بعد از مشاجره با یکی از عزیزانت باشد.


چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم:
#کتایون_زند

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

خلاصه فصل دوم

تو بسیار بیشتر از چیزی هستی که در ظاهر مشاهده می‌کنی.

سیستمی چندلایه در درونت وجود دارد که بنیاد وجود انسانی تو را تشکیل می‌دهد. این سیستم‌ها هم جنبه ملموس دارند و هم جنبه اتریکی و ماورایی.

آن‌ها کل وجودت را می‌سازند و زمانی که بتوانی درک درستی از نحوه هماهنگی و تعامل این سیستم‌ها با یکدیگر به دست آوری، «خودِ واقعی» که در درونت وجود دارد می‌تواند از آن‌ها به‌عنوان راهنما استفاده کند.

وقتی به اجزای ظریف‌تر سیستم پیام‌رسانی خود دسترسی پیدا کنی، تصمیم‌گیری‌هایت بر اساس نیازهای واقعی‌ات صورت خواهد گرفت.

شفا زمانی عمیق‌تر و سریع‌تر خواهد شد که ارتباط بین روان‌شناختی-فیزیکی (بدن) و معنوی را به درستی درک کنی؛
این دو حوزه در هم تنیده هستند و ارتباط مستقیمی با ایجاد حالتی آرام و مسالمت‌آمیز دارند.

اکنون با عصب واگ خود آشنا شده‌ای.


چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم:
#کتایون_زند

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

توضیحی کوتاه در مورد ادامه کتاب
چاکراها و عصب واگ
💥از ترکیب شفابخش انرژی ظریف و سیستم عصبی‎ات بهره‎مند شو💥

نویسنده:
#سی_جی_لوئلین
مترجم:
#کتایون_زند

https://www.tg-me.com/thegoldenkey

از تمرین‎های تنظیم عصب واگ
با استفاده از حرکات چشم👆

#یادآوری

https://www.tg-me.com/thegoldenkey