Forwarded from ( ( آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ))
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۱ سوره مائده
💠 وَحَسِبُواْ : و پنداشتند
💠 أَلاَّ تَكُونَ : که نباشد
💠 فِتْنَةٌ : آزمونی
💠 فَعَمُواْ : پس کور شدند
💠 وَصَمُّواْ : و کر گشتند
💠 ثُمَّ : سپس
💠 تَابَ : بازگشت
💠 اللّهُ: الله (به رحمت خود)
💠 عَلَيْهِمْ : بر آنان
💠 ثُمَّ : باز
💠 عَمُواْ : کور شدند
💠 وَصَمُّواْ : وکر گشتند
💠 كَثِيرٌ : بسیاری
💠 مِّنْهُمْ : از آنان
💠 وَاللّهُ : و الله
💠 بَصِيرٌ : بیناست
💠 بِمَا : به آنچه
💠 يَعْمَلُونَ : می کنند
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۲ سوره مائده
🔹 لَقَدْ كَفَرَ : یقینا کافر شدند
🔹 الَّذِينَ :
🔹 قَالُوا : کسانی که گفتند
🔹 إِنَّ :
🔹 اللَّهَ :
🔹هُوَ : همانا خداوند او
🔹 الْمَسِيحُ :
🔹 ابْنُ :
🔹مَرْيَمَ : عیسی پسر مریم
🔹 اعْبُدُوا : بپرستید
🔹 رَبِّي :
🔹وَرَبَّكُمْ : خدای ما و شما
🔹 ۖ إِنَّهُ: همانا او
🔹 مَن :
🔹 يُشْرِكْ :
🔹 بِاللَّهِ : هرکه به خداوند شریک اورد
🔹 فَقَدْ :
🔹 حَرَّمَ:
🔹 اللَّهُ : یقینا خداوند حرام میکند
🔹 عَلَيْهِ : بر او
🔹 الْجَنَّةَ : بهشت
🔹 وَمَأْوَاهُ : و جایگاهش
🔹 النَّارُ ۖ: آتش
🔹 وَمَا لِلظَّالِمِينَ : و برای ظالمان نیست
🔹 مِنْ أَنصَارٍ : هیچ یاوری
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۳ سوره مائده
📝 لَّقَدْ : همانا
📝 كَفَرَ : کفر ورزیدند
📝 الَّذِينَ : کسانی که
📝 قَالُوا : گفتند
📝 إِنَّ : همانا
📝اللَّهَ : الله
📝 ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ ۘ : یکی از سه (اقنوم) است
📝 وَمَا : و نیست
📝 مِنْ : هیچ
📝 إِلَٰهٍ : الهی
📝 إِلَّا : جز
📝 إِلَٰهٌ : اله
📝 وَاحِدٌ ۚ: یگانه
📝 وَإِن : و اگر
📝 لَّمْ يَنتَهُوا : باز نایستند
📝 عَمَّا : از آنچه
📝يَقُولُونَ : می گویند
📝 لَيَمَسَّنَّ : هر آینه خواهد رسید به
📝 الَّذِينَ : کسانی که
📝 كَفَرُوا : کفر ورزیدند
📝 مِنْهُمْ : از آنان
📝عَذَابٌ : عذابی
📝 أَلِيمٌ : دردناک
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۴ سوره مائده
💠 أَفَلَا : پس آیا
💠 يَتُوبُونَ : باز نمیگردند
💠 إِلَى : به سوی
💠 اللَّهِ : الله
💠 وَيَسْتَغْفِرُونَهُ ۚ: و آمرزش نمیخواهند از او؟
💠 وَاللَّهُ : و الله
💠 غَفُورٌ : بسی آمرزندهٔ
💠 رَّحِيمٌ : مهربان است
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۵ سوره مائده
🔹 مَّا : نیست
🔹 ٱلْمَسِیحُ : عیسی
🔹 ابْنُ : پسر
🔹مَرْيَمَ : مریم
🔹 إِلَّا : جز
🔹 رَسُولٌ : پیامبری که
🔹 قَدْ خَلَتْ : به راستی گذشتهاند
🔹 مِن قَبْلِهِ : پیش از او
🔹 الرُّسُلُ : پیغمبران
🔹 وَأُمُّهُ : و مادر او
🔹 صِدِّيقَةٌ ۖ: بسیار راستگوست
🔹 كَانَا يَأْكُلَانِ : که هر دو میخوردند
🔹 الطَّعَامَ ۗ : خوردنی را
🔹 انظُرْ : ببین
🔹 كَيْفَ : چگونه
🔹 نُبَيِّنُ : بیان می کنیم
🔹 لَهُمُ : برای آنان
🔹 الْآيَاتِ : آیات را
🔹 ثُمَّ : باز
🔹 انظُرْ : ببین
🔹 أَنَّىٰ : چگونه (از حق)
🔹 يُؤْفَكُونَ : بازگردانده می شوند
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۶ سوره مائده
💠 قُلْ : بگو
💠 أَتَعْبُدُونَ : آیا میپرستید
💠 مِن : به
💠 دُونِ : غیر
💠 اللَّهِ : الله
💠 مَا : چیزی را که
💠 لَا: نیست
💠 يَمْلِكُ: مالک
💠 لَكُمْ : برای شما
💠 ضَرًّا : زیانی
💠 وَلَا نَفْعًا : و نه سودی را؟
💠 وَ اللَّهُ : و الله
💠 هُوَ: همان
💠 السَّمِيعُ : بس شنوایِ
💠 الْعَلِيمُ : داناست
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
💡#لغات_آیه: ۷۱ سوره مائده
💠 وَحَسِبُواْ : و پنداشتند
💠 أَلاَّ تَكُونَ : که نباشد
💠 فِتْنَةٌ : آزمونی
💠 فَعَمُواْ : پس کور شدند
💠 وَصَمُّواْ : و کر گشتند
💠 ثُمَّ : سپس
💠 تَابَ : بازگشت
💠 اللّهُ: الله (به رحمت خود)
💠 عَلَيْهِمْ : بر آنان
💠 ثُمَّ : باز
💠 عَمُواْ : کور شدند
💠 وَصَمُّواْ : وکر گشتند
💠 كَثِيرٌ : بسیاری
💠 مِّنْهُمْ : از آنان
💠 وَاللّهُ : و الله
💠 بَصِيرٌ : بیناست
💠 بِمَا : به آنچه
💠 يَعْمَلُونَ : می کنند
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۲ سوره مائده
🔹 لَقَدْ كَفَرَ : یقینا کافر شدند
🔹 الَّذِينَ :
🔹 قَالُوا : کسانی که گفتند
🔹 إِنَّ :
🔹 اللَّهَ :
🔹هُوَ : همانا خداوند او
🔹 الْمَسِيحُ :
🔹 ابْنُ :
🔹مَرْيَمَ : عیسی پسر مریم
🔹 اعْبُدُوا : بپرستید
🔹 رَبِّي :
🔹وَرَبَّكُمْ : خدای ما و شما
🔹 ۖ إِنَّهُ: همانا او
🔹 مَن :
🔹 يُشْرِكْ :
🔹 بِاللَّهِ : هرکه به خداوند شریک اورد
🔹 فَقَدْ :
🔹 حَرَّمَ:
🔹 اللَّهُ : یقینا خداوند حرام میکند
🔹 عَلَيْهِ : بر او
🔹 الْجَنَّةَ : بهشت
🔹 وَمَأْوَاهُ : و جایگاهش
🔹 النَّارُ ۖ: آتش
🔹 وَمَا لِلظَّالِمِينَ : و برای ظالمان نیست
🔹 مِنْ أَنصَارٍ : هیچ یاوری
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۳ سوره مائده
📝 لَّقَدْ : همانا
📝 كَفَرَ : کفر ورزیدند
📝 الَّذِينَ : کسانی که
📝 قَالُوا : گفتند
📝 إِنَّ : همانا
📝اللَّهَ : الله
📝 ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ ۘ : یکی از سه (اقنوم) است
📝 وَمَا : و نیست
📝 مِنْ : هیچ
📝 إِلَٰهٍ : الهی
📝 إِلَّا : جز
📝 إِلَٰهٌ : اله
📝 وَاحِدٌ ۚ: یگانه
📝 وَإِن : و اگر
📝 لَّمْ يَنتَهُوا : باز نایستند
📝 عَمَّا : از آنچه
📝يَقُولُونَ : می گویند
📝 لَيَمَسَّنَّ : هر آینه خواهد رسید به
📝 الَّذِينَ : کسانی که
📝 كَفَرُوا : کفر ورزیدند
📝 مِنْهُمْ : از آنان
📝عَذَابٌ : عذابی
📝 أَلِيمٌ : دردناک
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۴ سوره مائده
💠 أَفَلَا : پس آیا
💠 يَتُوبُونَ : باز نمیگردند
💠 إِلَى : به سوی
💠 اللَّهِ : الله
💠 وَيَسْتَغْفِرُونَهُ ۚ: و آمرزش نمیخواهند از او؟
💠 وَاللَّهُ : و الله
💠 غَفُورٌ : بسی آمرزندهٔ
💠 رَّحِيمٌ : مهربان است
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۵ سوره مائده
🔹 مَّا : نیست
🔹 ٱلْمَسِیحُ : عیسی
🔹 ابْنُ : پسر
🔹مَرْيَمَ : مریم
🔹 إِلَّا : جز
🔹 رَسُولٌ : پیامبری که
🔹 قَدْ خَلَتْ : به راستی گذشتهاند
🔹 مِن قَبْلِهِ : پیش از او
🔹 الرُّسُلُ : پیغمبران
🔹 وَأُمُّهُ : و مادر او
🔹 صِدِّيقَةٌ ۖ: بسیار راستگوست
🔹 كَانَا يَأْكُلَانِ : که هر دو میخوردند
🔹 الطَّعَامَ ۗ : خوردنی را
🔹 انظُرْ : ببین
🔹 كَيْفَ : چگونه
🔹 نُبَيِّنُ : بیان می کنیم
🔹 لَهُمُ : برای آنان
🔹 الْآيَاتِ : آیات را
🔹 ثُمَّ : باز
🔹 انظُرْ : ببین
🔹 أَنَّىٰ : چگونه (از حق)
🔹 يُؤْفَكُونَ : بازگردانده می شوند
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠﷽ ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
💡#لغات_آیه: ۷۶ سوره مائده
💠 قُلْ : بگو
💠 أَتَعْبُدُونَ : آیا میپرستید
💠 مِن : به
💠 دُونِ : غیر
💠 اللَّهِ : الله
💠 مَا : چیزی را که
💠 لَا: نیست
💠 يَمْلِكُ: مالک
💠 لَكُمْ : برای شما
💠 ضَرًّا : زیانی
💠 وَلَا نَفْعًا : و نه سودی را؟
💠 وَ اللَّهُ : و الله
💠 هُوَ: همان
💠 السَّمِيعُ : بس شنوایِ
💠 الْعَلِيمُ : داناست
▒⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟✿⃟💠 ▒⃟💠
📚📙📘📗📕📒📓
❤2
Forwarded from احادیث قدسی
بخاری، کتاب «بدء الخلق» باب: «ذکر الملائکة» و باب: [خلق آدم] و در کتاب «القدر» و کتاب «التوحید» باب: [﴿وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ﴾]
الفاظ حدیث زیر از روایت بخاری در کتاب «التوحید» گرفته شده است:
100- «عَنْ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ مَسْعُودٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: حَدَّثَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - وَهُوَ الصَّادِقُ المَصْدُوقُ -: أَنَّ خَلْقَ أَحَدِكُمْ يُجْمَعُ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَرْبَعِينَ يَوْمًا - أَوْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً - ثُمَّ يَكُونُ عَلَقَةً مِثْلَهُ، ثُمَّ يَكُونُ مُضْغَةً مِثْلَهُ، ثُمَّ يُبْعَثُ إِلَيْهِ المَلَكُ، فَيُؤْذَنُ بِأَرْبَعِ كَلِمَاتٍ: فَيَكْتُبُ رِزْقَهُ وَأَجَلَهُ وَعَمَلَهُ وَشَقِيٌّ أَوْ سَعِيدٌ، ثُمَّ يَنْفُخُ فِيهِ الرُّوحَ، فَإِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الجَنَّةِ، حَتَّى لاَ يَكُونُ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ إِلَّا ذِرَاعٌ، فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ الكِتَابُ، فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ فَيَدْخُلُ النَّارَ، وَإِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ، حَتَّى مَا يَكُونُ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ إِلَّا ذِرَاعٌ، فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ الكِتَابُ، فَيَعْمَلُ عَمَلَ أَهْلِ الجَنَّةِ فَيَدْخُلُهَا».
100. از عبدالله بن مسعود روایت شده است که گفت: پیامبر صادق و مصدوق برایمان سخن گفت و فرمودند: «آفرینش هرکدام از شما اینگونه است که چهل روز و چهل شب در شکم مادرش گرد آورده میشود – و یا (شک راوی) چهل شب (به صورت نطفه خواهد بود) – سپس به همان مدت به صورت علقه (خون بسته) درمیآید، سپس به همان مدت به مضغه (گوشت پاره) تبدیل میشود، سپس خداوند فرشته [ی مأموری] را به سویش میفرستد و به نوشتن چهار چیز دستور داده میشود: روزیِ او و اجل و عملش و این که سرانجام بدبخت یا خوشبخت خواهد بود، سپس در او روح میدمد و همانا یکی از شما عمل اهل بهشت را انجام میدهد، تا جایی که میان او و بهشت جز ذراعی فاصله نمیماند، ولی این نوشته بر او سبقت میگیرد، پس کار اهل آتش را انجام میدهد و داخل آتش میگردد و همانا یکی از شما عمل اهل آتش (جهنم) را انجام میدهد، تا جایی که میان او و جهنم جز ذراعی فاصله نمیماند، ولی این نوشته بر او سبقت میگیرد، پس کار اهل بهشت را انجام میدهد و داخل آن میگردد».
الفاظ حدیث زیر از روایت بخاری در کتاب «التوحید» گرفته شده است:
100- «عَنْ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ مَسْعُودٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: حَدَّثَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - وَهُوَ الصَّادِقُ المَصْدُوقُ -: أَنَّ خَلْقَ أَحَدِكُمْ يُجْمَعُ فِي بَطْنِ أُمِّهِ أَرْبَعِينَ يَوْمًا - أَوْ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً - ثُمَّ يَكُونُ عَلَقَةً مِثْلَهُ، ثُمَّ يَكُونُ مُضْغَةً مِثْلَهُ، ثُمَّ يُبْعَثُ إِلَيْهِ المَلَكُ، فَيُؤْذَنُ بِأَرْبَعِ كَلِمَاتٍ: فَيَكْتُبُ رِزْقَهُ وَأَجَلَهُ وَعَمَلَهُ وَشَقِيٌّ أَوْ سَعِيدٌ، ثُمَّ يَنْفُخُ فِيهِ الرُّوحَ، فَإِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ الجَنَّةِ، حَتَّى لاَ يَكُونُ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ إِلَّا ذِرَاعٌ، فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ الكِتَابُ، فَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ فَيَدْخُلُ النَّارَ، وَإِنَّ أَحَدَكُمْ لَيَعْمَلُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ، حَتَّى مَا يَكُونُ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ إِلَّا ذِرَاعٌ، فَيَسْبِقُ عَلَيْهِ الكِتَابُ، فَيَعْمَلُ عَمَلَ أَهْلِ الجَنَّةِ فَيَدْخُلُهَا».
100. از عبدالله بن مسعود روایت شده است که گفت: پیامبر صادق و مصدوق برایمان سخن گفت و فرمودند: «آفرینش هرکدام از شما اینگونه است که چهل روز و چهل شب در شکم مادرش گرد آورده میشود – و یا (شک راوی) چهل شب (به صورت نطفه خواهد بود) – سپس به همان مدت به صورت علقه (خون بسته) درمیآید، سپس به همان مدت به مضغه (گوشت پاره) تبدیل میشود، سپس خداوند فرشته [ی مأموری] را به سویش میفرستد و به نوشتن چهار چیز دستور داده میشود: روزیِ او و اجل و عملش و این که سرانجام بدبخت یا خوشبخت خواهد بود، سپس در او روح میدمد و همانا یکی از شما عمل اهل بهشت را انجام میدهد، تا جایی که میان او و بهشت جز ذراعی فاصله نمیماند، ولی این نوشته بر او سبقت میگیرد، پس کار اهل آتش را انجام میدهد و داخل آتش میگردد و همانا یکی از شما عمل اهل آتش (جهنم) را انجام میدهد، تا جایی که میان او و جهنم جز ذراعی فاصله نمیماند، ولی این نوشته بر او سبقت میگیرد، پس کار اهل بهشت را انجام میدهد و داخل آن میگردد».
1٢-شراب و می
باتفاق جمهور علماء شراب و می پلید و ناپاک است، زیرا خداوند میفرماید: (يا ايها الذين آمنوا إنما الخمر والميسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون)[6] [ای کسانی که ایمان آوردهاید، بیگمان شراب و قمار و بتها و ازلام (که یکنوع تیرهای مخصوص بختآزمائی بوده است) پليدند و از عمل شیطانند، پس از آنها دوریکنید تا رستگار شوید]. لیکن گروهی به پاکی می و شراب رای دادهاند وکلمهي “رجس“ را در آیه به پلیدی و ناپاکی معنوی تعبیر کردهاند، زیرا “رجس“ خبر از ناپاکی شراب و می و کلماتی معطوف بر آن، میدهد و یقیناً آنها، به پلیدی حسی و ظاهری توصیف نمیشوند و خداوند میفرماید: (فاجتنبوا الرجس من الاوثان)[7] [پس از بتهای رجس (پلید) اجتناب کنید]، بدیهی است که نجاست و پلیدی بتها، معنوی است و کسی که بدانها، دست بزند، نجس نمیشود. و در خود آیه تفسیر شده است که: “از عمل شیطان است، و دشمنی و کینه را در بین شما، پدید میآورد و از یاد خدا و نماز، منع میکند و غفلت میآورد، و درکتاب “سبل السلام“ آمده است که: “حقيقت آنست که دربارهي ذات و عین اشیاء، اصل بر طهارت و پاکی آنهاست و حرمت با نجاست و پلیدی ملازمت ندارد (لازم نیست که هر جا حرمت باشد، نجاست نیز همراه آن باشد) زيرا “حشیش“ حرام است و پليد نیست، بلکه پاک است، اما هرجا نجاست وپلیدی باشد، حرمت وجود دارد (هر چیزی که نجس باشد، حتماً حرام است) و عکس آن صادق نیست، زیرا حکم به نجاست چیزی، عبارت است از منع دست زدن بدان، بطور کلی، پس حکم به نجاست عین و ذات چیزی، حکم به حرام بودن آن است، ولی حکم به حرام بودن چیزی حکم به نجاست و پلیدی آن نیست، زیرا پوشیدن حریر و استعمال شخصی طلا (به تفصیلی که در فقه مذکور است) بر مردان حرام است و حال آنکه بحکم ضرورت شرع و اجماع علماء هر دو پاكند، بنابر این حرمت شراب و می که بموجب نص ثابت شده است، از آن لازم نمیآید که پلید هم باشد، بلکه برای پلیدی آن، باید دلیل دیگری باشد. در غیر اینصورت، بر اصل طهارت که متفق علیه است، باقی میماند، پس کسی که خلاف آن را ادعا کند، بر وی است که دلیل بیاورد“.
13- سگ:
سگ پلید است و واجب است چیزی را که بدان زبان و دهن بزند، هفت بار، آن را با آب بشویند، که بار اول، با آب گل آلود باشد، زیرا ابوهریره روایت کرده است: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (طهور إناء أحدكم إذا ولغ فيه الكلب أن يغسله سبع مرات أولاهن بالتراب) [هرگاه سگ به ظروف شما، زبان و دهن زد، آنرا هفت بار با آب بشوئيد، که بار اول با آب خاکآلود باشد]. مسلم و احمد و ابوداود و بيهقی، آنرا روایت کردهاند. اگر سگ به غذای جامد داخل ظرف زبان بزند، باید آنچه را که زبان زده و اطراف آنرا، دور ریخت و باقیمانده بنا بر اصل طهارت، مورد استفاده قرار ميگیرد. اما موی سگ، ظاهر آنست که پاک باشد و پليدی آن به اثبات نرسیده است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] نجاست و پليدي يا حسي و ظاهري است مانند بول و خون و غيره و يا حكمي و معنوي است مانند جنابت.
[2] سورة الانعام: 145.
[3] يكي از موادي كه پنيرمايه را تشكيل ميدهد شيردان بره است.
[4] الاية بعض من آية 145 من سورة الانعام.
[5] اذخره: گیاهی است خوشبو.
[6] مائده/ 90.
[7] حج/ 30.
باتفاق جمهور علماء شراب و می پلید و ناپاک است، زیرا خداوند میفرماید: (يا ايها الذين آمنوا إنما الخمر والميسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون)[6] [ای کسانی که ایمان آوردهاید، بیگمان شراب و قمار و بتها و ازلام (که یکنوع تیرهای مخصوص بختآزمائی بوده است) پليدند و از عمل شیطانند، پس از آنها دوریکنید تا رستگار شوید]. لیکن گروهی به پاکی می و شراب رای دادهاند وکلمهي “رجس“ را در آیه به پلیدی و ناپاکی معنوی تعبیر کردهاند، زیرا “رجس“ خبر از ناپاکی شراب و می و کلماتی معطوف بر آن، میدهد و یقیناً آنها، به پلیدی حسی و ظاهری توصیف نمیشوند و خداوند میفرماید: (فاجتنبوا الرجس من الاوثان)[7] [پس از بتهای رجس (پلید) اجتناب کنید]، بدیهی است که نجاست و پلیدی بتها، معنوی است و کسی که بدانها، دست بزند، نجس نمیشود. و در خود آیه تفسیر شده است که: “از عمل شیطان است، و دشمنی و کینه را در بین شما، پدید میآورد و از یاد خدا و نماز، منع میکند و غفلت میآورد، و درکتاب “سبل السلام“ آمده است که: “حقيقت آنست که دربارهي ذات و عین اشیاء، اصل بر طهارت و پاکی آنهاست و حرمت با نجاست و پلیدی ملازمت ندارد (لازم نیست که هر جا حرمت باشد، نجاست نیز همراه آن باشد) زيرا “حشیش“ حرام است و پليد نیست، بلکه پاک است، اما هرجا نجاست وپلیدی باشد، حرمت وجود دارد (هر چیزی که نجس باشد، حتماً حرام است) و عکس آن صادق نیست، زیرا حکم به نجاست چیزی، عبارت است از منع دست زدن بدان، بطور کلی، پس حکم به نجاست عین و ذات چیزی، حکم به حرام بودن آن است، ولی حکم به حرام بودن چیزی حکم به نجاست و پلیدی آن نیست، زیرا پوشیدن حریر و استعمال شخصی طلا (به تفصیلی که در فقه مذکور است) بر مردان حرام است و حال آنکه بحکم ضرورت شرع و اجماع علماء هر دو پاكند، بنابر این حرمت شراب و می که بموجب نص ثابت شده است، از آن لازم نمیآید که پلید هم باشد، بلکه برای پلیدی آن، باید دلیل دیگری باشد. در غیر اینصورت، بر اصل طهارت که متفق علیه است، باقی میماند، پس کسی که خلاف آن را ادعا کند، بر وی است که دلیل بیاورد“.
13- سگ:
سگ پلید است و واجب است چیزی را که بدان زبان و دهن بزند، هفت بار، آن را با آب بشویند، که بار اول، با آب گل آلود باشد، زیرا ابوهریره روایت کرده است: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: (طهور إناء أحدكم إذا ولغ فيه الكلب أن يغسله سبع مرات أولاهن بالتراب) [هرگاه سگ به ظروف شما، زبان و دهن زد، آنرا هفت بار با آب بشوئيد، که بار اول با آب خاکآلود باشد]. مسلم و احمد و ابوداود و بيهقی، آنرا روایت کردهاند. اگر سگ به غذای جامد داخل ظرف زبان بزند، باید آنچه را که زبان زده و اطراف آنرا، دور ریخت و باقیمانده بنا بر اصل طهارت، مورد استفاده قرار ميگیرد. اما موی سگ، ظاهر آنست که پاک باشد و پليدی آن به اثبات نرسیده است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] نجاست و پليدي يا حسي و ظاهري است مانند بول و خون و غيره و يا حكمي و معنوي است مانند جنابت.
[2] سورة الانعام: 145.
[3] يكي از موادي كه پنيرمايه را تشكيل ميدهد شيردان بره است.
[4] الاية بعض من آية 145 من سورة الانعام.
[5] اذخره: گیاهی است خوشبو.
[6] مائده/ 90.
[7] حج/ 30.
«جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ، قَالَ: قَضى رَسُولُ اللهِ ﷺ بِالشُّفْعَةِ فِي كُلِّ مَا لَمْ يُقْسَمْ، فَإِذَا وَقَعَتِ الْحُدُودُ وَصُرِّفَتِ الطُّرُقُ فَلاَ شُفْعَةَ»
«جابر بن عبدالله رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ گوید: رسول خدا ﷺ فتوى داد که هر زمین و باغ و یا اموال غیرمنقولى که قابل قسمت است و در بین چند نفر مشترک مىباشد»، وقتى یکى از شرکاء سهم خود را قبل از تقسیم آن بفروشد حق شفعه براى شریک یا شرکاى سابق او محفوظ مىباشد، و حق تقدم با ایشان است و مىتوانند سهم فروخته شده را تملک نمایند و مبلغى را که مشترى پرداخت کرده است به او مسترد دارند، ولى اگر سهمى از اموال غیر منقول مشترک بعد از تقسیم و تعیین حدود و مساحت قطعات آن به وسیله یکى از شرکاء فروخته شود شرکاى سابق حق شفعه را ندارند.
(علماء شفعه را چنین تعریف کردهاند: حق تملک قهرى است که براى شریک قدیم علیه شریک جدید ثابت مىشود، به این صورت که اگر یکى از دو شریک بدون اجازه دیگرى باغ یا زمین یا منزل قابل تقسیمى را قبل از تقسیم آن به یک نفر دیگر بفروشد، شریک قدیم حق دارد قیمتى را که این شریک جدید پرداخت کرده است به او بدهد و سهم او را به ملکیت خود درآورد، این حقّى است قهرى و اجبارى و نیاز به رضایت شریک جدید ندارد، و حقّى است مشروع که پیغمبر ﷺ به آن حکم کرده است، ولى حق شفعه در اموال منقول مانند حیوان و پارچه و ماشین و اسلحه براى شریک قدیم ثابت نیست)([شرح نووى بر مسلم، ج 11، ص 45]).
«جابر بن عبدالله رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ گوید: رسول خدا ﷺ فتوى داد که هر زمین و باغ و یا اموال غیرمنقولى که قابل قسمت است و در بین چند نفر مشترک مىباشد»، وقتى یکى از شرکاء سهم خود را قبل از تقسیم آن بفروشد حق شفعه براى شریک یا شرکاى سابق او محفوظ مىباشد، و حق تقدم با ایشان است و مىتوانند سهم فروخته شده را تملک نمایند و مبلغى را که مشترى پرداخت کرده است به او مسترد دارند، ولى اگر سهمى از اموال غیر منقول مشترک بعد از تقسیم و تعیین حدود و مساحت قطعات آن به وسیله یکى از شرکاء فروخته شود شرکاى سابق حق شفعه را ندارند.
(علماء شفعه را چنین تعریف کردهاند: حق تملک قهرى است که براى شریک قدیم علیه شریک جدید ثابت مىشود، به این صورت که اگر یکى از دو شریک بدون اجازه دیگرى باغ یا زمین یا منزل قابل تقسیمى را قبل از تقسیم آن به یک نفر دیگر بفروشد، شریک قدیم حق دارد قیمتى را که این شریک جدید پرداخت کرده است به او بدهد و سهم او را به ملکیت خود درآورد، این حقّى است قهرى و اجبارى و نیاز به رضایت شریک جدید ندارد، و حقّى است مشروع که پیغمبر ﷺ به آن حکم کرده است، ولى حق شفعه در اموال منقول مانند حیوان و پارچه و ماشین و اسلحه براى شریک قدیم ثابت نیست)([شرح نووى بر مسلم، ج 11، ص 45]).
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
*{ إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا « ١٩ » إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا « ٢٠ » وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا « ٢١ »إِلَّا الْمُصَلِّينَ « ٢٢ » }*
*[ سوره معارج 70 / 569 ]*
*🌹 نشر صدقه جاریه 🌹*
*[ سوره معارج 70 / 569 ]*
*🌹 نشر صدقه جاریه 🌹*
💔1
ورقه خطاب به رسول الله ﷺ گفت: اي برادر زاده! بگو چه ديده اي؟ رسول الله ﷺ آنچه را كه ديده بود شرح داد. ورقه بن نوفل گفت: اين همان فرشته اي است كه خداوند بر موسي فرو فرستاد. اي كاش! روزي كه قومت تو را از شهر بيرون مي كنند، من زنده و جوان مي بودم. رسول الله ﷺ فرمود: «مگر آنان مرا از شهرم بيرون ميكنند»؟ ورقه گفت: آري. پيامي را كه تو آورده اي، هيچ پيامبري نياورده است مگر اينكه با او دشمني كرده و او را از شهر اخراج كرده اند. اگر من تا آن زمان، زنده بمانم، با تمام وجود، تو را كمك خواهم كرد. متأسفانه پس از مدت كوتاهي، ورقه در گذشت و سلسلة جريان وحي نيز براي مدت معيني متوقف شد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
❤2