مصاحبه جناب پورحسنی با جناب طبا در خصوص موضوع احضار ایشان به کمیسیون نظارت و بازرسی 👆👆👆
طباطبایی و شام دردسرساز!
1-بعد از تشکیل اتاق فکر جناب عیسی امینی رئیس محترم کانون وکلا ، در خصوص دعوت شدگان خب انتقاداتی وارد شد.
اینکه جناب طباطبایی بعد از انتشار تصویر ان جلسه بیاد نگاره ای از دا وینچی می افتد با انتقادات صورت گرفته خصوص اتاق فکر کاملا همسوست.
تناسب این نگاره با نشست" اتاق فکر"در این است که عیسی مسیح مبدل به عیسی امینی شده است و دیگر اینکه حواریون وی را فرا گرفته اند.
به نظرم نمی رسد این همسانسازی انقدر مساله مهمی بوده باشد که موجب احضار وی به کمیسیون نظارت و بازرسی باشد اگر چه جناب طباطبایی در مصاحبه خود بیان میکند پس از انتشار شام اخر دا وینچی از سوی همکاران تهدید شده است.
2-اگر احضار اقای طباطبایی را مرتبط با "شام اخر" ندانیم ، گمانه باقی خصوص احضار طباطبایی میتواند به جهت "عدم تمرکز فعالیت وکالتی جناب طباطبایی در محل
مربوط به پروانه اش" باشد . در این خصوص به نظر میرسد براحتی این مساله قابل رد باشد چرا که؛
-عدم تمرکز فعالیتی شوربختانه امری همه گیر شده است و کانون وکلا از اجرای سازوکارهایی برای جلوگیری از ان درمانده است.
اگر کانون وکلا میتواند به پرونده های وکلا دسترسی غیرمجاز داشته باشد ایا نمیتواند از قوه قضاییه بخواهد ثبت دادخواست وکلا در غیر محل اشتغال در سامانه ممنوع گردد و تنها بصورت محدود (فرضا 5پرونده) قابلیت ثبت بیابد .
-طباطبایی چه ممیزه ای داشته که کانون گریبان او را خصوص -عدم تمرکز فعالیت وکالتی در محل پروانه- گرفته است در اینجا هیچ مرجحی نیست
بویژه که بعید نیست -بر اساس اظهارات طباطبایی- بسیاری از ان ها مشمول مرور زمان شده باشند!
بر این اساس من شایسته میدانم فعلا خصوص احضار طباطبایی منتظر اخبار قابل قبولتری باشم منطق من نمیپذیرد کانون وکلا بجایی رسیده باشد که با انتشار تصویری دنبال بهانه بگردد و عدم تمرکز را علم کند!
در هر حال، نکته دیگری که در گفتگوی جناب طباطبایی و پورحسنی جای تامل دارد دسترسی کانون به اطلاعات سامانه ای وکلاست!!
این موضوع نوعا دو سطح مختلف از حساسیت را دارد؛
1-پرونده هایی که وکلا، اصیلند. مثل انکه بدلیل مشکل خانوادگی وکیل پرونده ای دارد.
2-پرونده های مربوط به موکلین!
به گمانم همه وکلا باید در این خصوص هشیار باشند و حساسیت موضوع را منظور کنند.این مساله ساده ای نیست!!
بقایی-دادفری آموز
1-بعد از تشکیل اتاق فکر جناب عیسی امینی رئیس محترم کانون وکلا ، در خصوص دعوت شدگان خب انتقاداتی وارد شد.
اینکه جناب طباطبایی بعد از انتشار تصویر ان جلسه بیاد نگاره ای از دا وینچی می افتد با انتقادات صورت گرفته خصوص اتاق فکر کاملا همسوست.
تناسب این نگاره با نشست" اتاق فکر"در این است که عیسی مسیح مبدل به عیسی امینی شده است و دیگر اینکه حواریون وی را فرا گرفته اند.
به نظرم نمی رسد این همسانسازی انقدر مساله مهمی بوده باشد که موجب احضار وی به کمیسیون نظارت و بازرسی باشد اگر چه جناب طباطبایی در مصاحبه خود بیان میکند پس از انتشار شام اخر دا وینچی از سوی همکاران تهدید شده است.
2-اگر احضار اقای طباطبایی را مرتبط با "شام اخر" ندانیم ، گمانه باقی خصوص احضار طباطبایی میتواند به جهت "عدم تمرکز فعالیت وکالتی جناب طباطبایی در محل
مربوط به پروانه اش" باشد . در این خصوص به نظر میرسد براحتی این مساله قابل رد باشد چرا که؛
-عدم تمرکز فعالیتی شوربختانه امری همه گیر شده است و کانون وکلا از اجرای سازوکارهایی برای جلوگیری از ان درمانده است.
اگر کانون وکلا میتواند به پرونده های وکلا دسترسی غیرمجاز داشته باشد ایا نمیتواند از قوه قضاییه بخواهد ثبت دادخواست وکلا در غیر محل اشتغال در سامانه ممنوع گردد و تنها بصورت محدود (فرضا 5پرونده) قابلیت ثبت بیابد .
-طباطبایی چه ممیزه ای داشته که کانون گریبان او را خصوص -عدم تمرکز فعالیت وکالتی در محل پروانه- گرفته است در اینجا هیچ مرجحی نیست
بویژه که بعید نیست -بر اساس اظهارات طباطبایی- بسیاری از ان ها مشمول مرور زمان شده باشند!
بر این اساس من شایسته میدانم فعلا خصوص احضار طباطبایی منتظر اخبار قابل قبولتری باشم منطق من نمیپذیرد کانون وکلا بجایی رسیده باشد که با انتشار تصویری دنبال بهانه بگردد و عدم تمرکز را علم کند!
در هر حال، نکته دیگری که در گفتگوی جناب طباطبایی و پورحسنی جای تامل دارد دسترسی کانون به اطلاعات سامانه ای وکلاست!!
این موضوع نوعا دو سطح مختلف از حساسیت را دارد؛
1-پرونده هایی که وکلا، اصیلند. مثل انکه بدلیل مشکل خانوادگی وکیل پرونده ای دارد.
2-پرونده های مربوط به موکلین!
به گمانم همه وکلا باید در این خصوص هشیار باشند و حساسیت موضوع را منظور کنند.این مساله ساده ای نیست!!
بقایی-دادفری آموز
تشکل علمی ریزش ها و رویش‌ها
رفتارهای انحصارگرایانه تشکل علمی تا کنون افراد تاثیرگذار و معتدل نزدیک به این تشکل دانشگاه آزاد محور را از این تشکل دور کرده و به ریاست رسیدن احد از رهبران تندرو این تشکل انسجام آن را با مشکل جدی رو برو ساخته است. در این نوشته کوتاه به تعدادی از نیروهایی که به دلیل رفتارهای داخلی این تشکل از آن بریده‌اند می پردازیم:
۱.کامران آقایی
که از خانواده شهدا و عضو هیات علمی دانشگاه بوده است در لیست انتخاباتی دوره ۲۹ کانون مرکز تشکل علمی قرار گرفت لکن پس از پیروزی به «نقض بیعت» و «خیانت به تشکل» متهم گردید چرا که در رای گیری انتخاب رئیس کانون به جای دکتر نجفی توانا به استاد خود یعنی دکتر حسین آبادی رای داده بود. مجازات خیانت آقایی منحصر به قرار ندادن نام او در لیست دور سی ام نشد و در اولین فرصت از ریاست دانشگاه علمی کاربردی کانون عزل شد و تا یافتن رئیس جدید فردی با سواد و مدرک تحصیلی ناکافی به عنوان سرپرست این دانشگاه انتخاب گردید تا نشان داده شود اولویت اول تشکل علمی نه تحصیلات و علم که وفاداری به روئسای آن است.
البته رای آوردن آقایی در دوره ۳۰ با وجود کارشکنی های تشکل علمی نشان داد بخشی از کینه ورزی با وی به خاطر عدم امکان حذف وی از هیات مدیره دوره سی ام بوده است.
۲.مرتضی شهبازی‌نیا
سابقا در لیست انتخاباتی تشکل قرار گرفت لکن به خاطر رفتارهای انحصار گرایانه برخی تندرو ها در این تشکل به تدریج از ایشان فاصله گرفت و در آخرین دوره انتخابات اسکودا با وجود برنامه های پیچیده تبلیغاتی این تشکل برای تصاحب سنگر به سنگر همه مقامات تصمیم‌گیر کانون و صندوق و نامزد نمودن دکتر مالکی و خرج از آبروی جناب جندقی بر این تشکل پیروز شد.
۳.علی پزشکی
رئیس کانون زنجان که خدمات ارزنده‌ای به تشکل علمی کرده بود در آخرین انتخابات اسکودا با فاصله گرفتن از تشکل و رفتارهای انحصارگرانه آن توانست آرای لازم برای نایب رئیسی اسکودا را به دست آورد.
۴.صمد زاهدپاشا
دلیل عزل ناگهانی زاهدپاشا توسط رئیس کانون در دوره ۲۹ هیچگاه علنی نشد لکن این بی تدبیری از بی تدبیری های مسبوق به سابقه رئیس سابق که در دوره ۳۰ تنزل مقام داشت با سرعت بیشتری زاهدپاشا را به دامان تشکل علمی هل داد. اولین زمزمه های اختلاف میان زاهدپاشا و تشکل علمی به زمانی بر می‌گردد که در موسسه راد(دکتر دادخواه) صراحتا اظهار داشت که پیروزی وی در انتخابات مرهون هیچ گروه و تشکلی نیست. مجازات تشکلی زاهدپاشا البته بسیار زود اجرا شد. در حالی که در دوره سابق تشکل علمی بواسطه رای اولی بودن علی نجفی توانی ریاست را حق مسلم او می‌دانست اکنون زاهد پاشای با بیشترین رای را به خاطر عدم رعایت دستورات تشکل با ارفاق به نائب رئیسی تنزل داد. هرچند جاودان با قرار دادن زاهدپاشا در لیست خود را در پیروزی او بی تاثیر نمی‌دانست به زودی فهمید که علمی ها توان زاهدپاشا را در محدوده خواست خود نگاه داشته اند. مجازات دیگر زاهدپاشا عدم راهیابی نزدیکان وی به کمیسیون ها بود که نارضایتی او را از تشکل به خاطر نشاندنش بر نیمکت ذخیره ها افزود.
۵.سعید باقری
در گذشته همکاری جاودان با تشکل علمی با خلف وعده علمی ها به پایان رسید و علمی ها کاربری تازه ای برای یاران پیشین یافته بودند. وقتی بسیج وکلا بدون رعایت مقررات با دستور محرمانه و کتبی نجفی توانی و محمدنبی به سعید باقری در اداره معاضدت کانون صاحب اتاق شد توسط تیم پروپوگاندای تشکل تلاش شد تا با زیرکی موضوع را به گردن باقری و جاودان بیندازند و از واژه اسلامی در جامعه اسلامی وکلای دادگستری (جاودان) برای مشتبه ساختن بسیج و جاودان استفاده نمایند. با این احتساب که در صورت مخالفت او و افشای دروغ علمی ها او را به عنوان ضد انقلاب رد صلاحیت کنند و در صورت سکوت و انفعالش ضمن بری کردن خود از همکاری با سازمان بسیج حقوقدانان آرای وکلای زاویه دار با این نهاد را از سبد جاودان بیرون بیاورند. با اشاره رهبران تشکل علمی حرکات ایذایی با محوریت امیر رئیسیان آغاز شد که به نتیجه نرسید. باقری اما با افشای نامه دستور کتبی نجفی توانی و محمدنبی نقشه آنها را نقش بر آب ساخت. مجازات باقری رد صلاحیت او در دوره بعدی بود که در نتیجه همکاری نزدیک راپورت چی ها و برخی قضات دانشگاه آزادی دانشگاه آزاد اسلامی بدست آمد و بلافاصله با پیش بینی امیرسالار داودی مبنی بر بازگشت احتمالی دو تن از رد صلاحیت شدگان کامل شد. به هر ترتیب باقری نهایتا از سد قضات دانشگاه آزاد گذشت و عضو علی البدل هیات مدیره سی ام شد.
۶.میترا ضرابی
حدود یک دهه قبل جوانان خوش فکر و توانایی مانند مهدی حجتی، آرش صادقیان، نوبان فشندی و میترا ضرابی تشکل وکلای پارسیان را تشکیل دادند. میترا ضرابی در دوره ۲۸ ناگهان از پارسیان جدا شد و تحت حمایت تشکل علمی قرار گرفت و با لیست تشکل علمی عضو هیات مدیره شد. این ائتلاف دوام چندانی نداشت و تندروهای «خائن ساز
رفتارهای انحصارگرایانه تشکل علمی تا کنون افراد تاثیرگذار و معتدل نزدیک به این تشکل دانشگاه آزاد محور را از این تشکل دور کرده و به ریاست رسیدن احد از رهبران تندرو این تشکل انسجام آن را با مشکل جدی رو برو ساخته است. در این نوشته کوتاه به تعدادی از نیروهایی که به دلیل رفتارهای داخلی این تشکل از آن بریده‌اند می پردازیم:
۱.کامران آقایی
که از خانواده شهدا و عضو هیات علمی دانشگاه بوده است در لیست انتخاباتی دوره ۲۹ کانون مرکز تشکل علمی قرار گرفت لکن پس از پیروزی به «نقض بیعت» و «خیانت به تشکل» متهم گردید چرا که در رای گیری انتخاب رئیس کانون به جای دکتر نجفی توانا به استاد خود یعنی دکتر حسین آبادی رای داده بود. مجازات خیانت آقایی منحصر به قرار ندادن نام او در لیست دور سی ام نشد و در اولین فرصت از ریاست دانشگاه علمی کاربردی کانون عزل شد و تا یافتن رئیس جدید فردی با سواد و مدرک تحصیلی ناکافی به عنوان سرپرست این دانشگاه انتخاب گردید تا نشان داده شود اولویت اول تشکل علمی نه تحصیلات و علم که وفاداری به روئسای آن است.
البته رای آوردن آقایی در دوره ۳۰ با وجود کارشکنی های تشکل علمی نشان داد بخشی از کینه ورزی با وی به خاطر عدم امکان حذف وی از هیات مدیره دوره سی ام بوده است.
۲.مرتضی شهبازی‌نیا
سابقا در لیست انتخاباتی تشکل قرار گرفت لکن به خاطر رفتارهای انحصار گرایانه برخی تندرو ها در این تشکل به تدریج از ایشان فاصله گرفت و در آخرین دوره انتخابات اسکودا با وجود برنامه های پیچیده تبلیغاتی این تشکل برای تصاحب سنگر به سنگر همه مقامات تصمیم‌گیر کانون و صندوق و نامزد نمودن دکتر مالکی و خرج از آبروی جناب جندقی بر این تشکل پیروز شد.
۳.علی پزشکی
رئیس کانون زنجان که خدمات ارزنده‌ای به تشکل علمی کرده بود در آخرین انتخابات اسکودا با فاصله گرفتن از تشکل و رفتارهای انحصارگرانه آن توانست آرای لازم برای نایب رئیسی اسکودا را به دست آورد.
۴.صمد زاهدپاشا
دلیل عزل ناگهانی زاهدپاشا توسط رئیس کانون در دوره ۲۹ هیچگاه علنی نشد لکن این بی تدبیری از بی تدبیری های مسبوق به سابقه رئیس سابق که در دوره ۳۰ تنزل مقام داشت با سرعت بیشتری زاهدپاشا را به دامان تشکل علمی هل داد. اولین زمزمه های اختلاف میان زاهدپاشا و تشکل علمی به زمانی بر می‌گردد که در موسسه راد(دکتر دادخواه) صراحتا اظهار داشت که پیروزی وی در انتخابات مرهون هیچ گروه و تشکلی نیست. مجازات تشکلی زاهدپاشا البته بسیار زود اجرا شد. در حالی که در دوره سابق تشکل علمی بواسطه رای اولی بودن علی نجفی توانی ریاست را حق مسلم او می‌دانست اکنون زاهد پاشای با بیشترین رای را به خاطر عدم رعایت دستورات تشکل با ارفاق به نائب رئیسی تنزل داد. هرچند جاودان با قرار دادن زاهدپاشا در لیست خود را در پیروزی او بی تاثیر نمی‌دانست به زودی فهمید که علمی ها توان زاهدپاشا را در محدوده خواست خود نگاه داشته اند. مجازات دیگر زاهدپاشا عدم راهیابی نزدیکان وی به کمیسیون ها بود که نارضایتی او را از تشکل به خاطر نشاندنش بر نیمکت ذخیره ها افزود.
۵.سعید باقری
در گذشته همکاری جاودان با تشکل علمی با خلف وعده علمی ها به پایان رسید و علمی ها کاربری تازه ای برای یاران پیشین یافته بودند. وقتی بسیج وکلا بدون رعایت مقررات با دستور محرمانه و کتبی نجفی توانی و محمدنبی به سعید باقری در اداره معاضدت کانون صاحب اتاق شد توسط تیم پروپوگاندای تشکل تلاش شد تا با زیرکی موضوع را به گردن باقری و جاودان بیندازند و از واژه اسلامی در جامعه اسلامی وکلای دادگستری (جاودان) برای مشتبه ساختن بسیج و جاودان استفاده نمایند. با این احتساب که در صورت مخالفت او و افشای دروغ علمی ها او را به عنوان ضد انقلاب رد صلاحیت کنند و در صورت سکوت و انفعالش ضمن بری کردن خود از همکاری با سازمان بسیج حقوقدانان آرای وکلای زاویه دار با این نهاد را از سبد جاودان بیرون بیاورند. با اشاره رهبران تشکل علمی حرکات ایذایی با محوریت امیر رئیسیان آغاز شد که به نتیجه نرسید. باقری اما با افشای نامه دستور کتبی نجفی توانی و محمدنبی نقشه آنها را نقش بر آب ساخت. مجازات باقری رد صلاحیت او در دوره بعدی بود که در نتیجه همکاری نزدیک راپورت چی ها و برخی قضات دانشگاه آزادی دانشگاه آزاد اسلامی بدست آمد و بلافاصله با پیش بینی امیرسالار داودی مبنی بر بازگشت احتمالی دو تن از رد صلاحیت شدگان کامل شد. به هر ترتیب باقری نهایتا از سد قضات دانشگاه آزاد گذشت و عضو علی البدل هیات مدیره سی ام شد.
۶.میترا ضرابی
حدود یک دهه قبل جوانان خوش فکر و توانایی مانند مهدی حجتی، آرش صادقیان، نوبان فشندی و میترا ضرابی تشکل وکلای پارسیان را تشکیل دادند. میترا ضرابی در دوره ۲۸ ناگهان از پارسیان جدا شد و تحت حمایت تشکل علمی قرار گرفت و با لیست تشکل علمی عضو هیات مدیره شد. این ائتلاف دوام چندانی نداشت و تندروهای «خائن ساز