Telegram Web Link
جناب حجتی متنی نگاشته‌اند و فرموده‌اند صرف نظر از ایرادات وارده به تشکیل جلسه هیات عمومی اسکودا نباید گزکی به دست نهادها و احتمالا برخی افراد سو جو داد.
کلید حل آن را نیز در دست با کفایت جناب کوشا دانسته تا با موضعی محتاطانه قضایا حل و فصل شود!

سوال این است جناب حجتی که به اعتدال شهره‌اند چرا در جلسه‌ای با آن اوصاف شرکت جسته اند؟
چرا نهاد وکالت باید به دلیل عدم توانایی مدیران خود در تشکیل جلسه هیات عمومی چنین خسرانی ببیند و وقت جامعه حقوقی را در ابراز مخالفت‌ها و موافقت هدر دهد! هزینه‌های اینکارها تماما عهده کسانی است که یک پیش‌بینی ابتدایی از عملکرد خود نمیتوانند داشته باشند!
با پنهانکاری مگر میشود همدلی افرید؟
چرا مدعیان دلسوزی نهاد وکالت و بانیان تشکیل جلسه ؛ بی محابا به آب میزنند و انشقاق صنفی تولید می‌کنند!

در حال دو گزینه احتمالی وجود دارد :
یا معترضان چشم‌شان را ببندند و اقدام خلاف اساسنامه را نادیده بگیرند و به ریاست جناب کوشا تن دهند!

یا جلسه هیات عمومی تجدید شود و با همدلی و اتحاد، رئیس اسکودا را انتخاب کنند!
نتیجه هر چه می‌خواهد باشد باید تشریفات را رعایت کنند!

نباید با اغماض از این رویه‌های ناصواب به راحتی گذشت و به پنهانکاری‌ها میدان داد.

بحث دیگری نیز در میان است و بررسی این موضوع که آیا روسای کانون که از برگزاری انتخاب منطقا باید مطلع باشند موضوع را به اعضای هیات مدیره مخابره کرده‌اند؟
اگر چنین کاری نکرده باشند و با پنهانکاری تشکیل جلسه داده باشند این موضوع می‌تواند دارای جنبه انتظامی باشد.



بقائی
داریوش اشرافی و بحران همیشگی کانون‌ها


جناب آقای داریوش اشرافی در متن اخیر خود با بیان عبارت کلیشه‌ای برهه حساس و بحران‌های پیش روی نهاد وکالت به صورت صریحی بر انتخابات صحه گذاشته و دعوت به همگرایی و همسویی کرده‌اند!

همکاران ارجمند، وکلای جوان

اگاه باشید از نظر کهنه‌کاران وکالت، مقابله با بی‌نظمی ، مقابله با نقض اصول و قواعد حاکم ؛ گناهی نابخشودنی است چه آنکه واکنش‌ها در مقابل بی‌نظمی‌ها ، آب به آسیاب معارض ریختن؛ تقلی میشود.

بحران‌ساز‌ها نخ نما شده است!
حاکمیت در مقابل کانون وکلای مستقل مواضع خود را دارد بعضا اگر چه برخی مسئولین از بیان جایگاه استقلال و وکیل مستقل ابا دارند اما نقض کلی آن را -در ظاهر- مغایر مصالح ملی می‌دانند.
قوه قضائیه خود واقف است که طرح‌هایی که به ساختار کانون‌ها لطمه زند ممکن است چه عوارضی برای قوه قضائیه داشته باشد و چه هزینه‌هایی به دادرسی عادلانه تحمیل کند!

پس دیگر از بحران‌سازی‌ها نباید هراسید کسانی که واقعا به وجود بحران اعتقاد دارند همانها باید به جد می‌کوشیدند تا شبهه‌ای به نحوه برگزاری جلسه هیات عمومی اسکودا وارد نمیشد حالا که بی‌محابا کارها را پیش برده‌اند و با نقض حقوق سایر کانون‌ها و اعضای رای دهنده و نامزدهای احتمالی، خود را برنده انتخابات کرده‌اند نباید سخن از بحران‌های موجود علیه کانون برانتد آن رفتار و چنین گفتاری دوگانه است!

سخنی با سایر کانون‌ها
چندباری شاهد بی‌نظمی و انشقاق بین اکثریت و اقلیت هیات مدیره کانون مرکز بوده‌اید روا نیست با بازی‌های تشکلی از اساسنامه اسکودا -که حاصل وفاق جمعی کانون‌هاست- کوتاه آیید.
خطری که پنهانکاری و بی‌برنامگی در تشکیل یک جلسه هیات عمومی جامعه وکالت را تهدید می‌کند بسیار بسیار بزرگتر از آسیب‌ها و تهدیدهای احتمالی بیرونی است!
حقوق شما در رای دادن نقض شده است حقوق برخی در اعلام نامزدی نقض شده است!
اینها مصائب کانون‌های وکلاست! نباید در مقابل اینها تمکین نمود. آقایان عضو هیات مدیره ؛ کانون های وکلای دادگستری، شما مسئول حفظ حقوق کانون‌های خود هستید. حقوق نقض شده خود را اعاده کنید‌.


بقائی
‼️تاملی بر حواشی اسکودا

با اتفاقات ۲۴ ساعت گذشته و با توجه به تمام ادله و استدلال های طرفین دعوی، آن چیزی که این میان نابود شد، کانون وکلا بود.
فلسفه تشکیل اسکودا صرفا اتحاد بود اما گویی این نهاد از فلسفه خود دور شده است و صرفا محلی جهت اعمال قدرت‌گروه هاست.
توصیه اکید به کانون های وکلا میکنم که به خود بیایید، هر کانون وکلا مستقل از کانون های دیگر است و شما هیچ وقت این موضوع را درک نکردید، چرا باید کانون های بزرگ کشور، قربانی قدرت نمایی کانون مرکز و گروه های مستقر در آن شوند، کانون مرکز و بزرگان آن در این سال ها جز اختلاف، جز تفرقه افکنی، جز تلاش برای نابودی کانون وکلا و استقلال آن چه کرده اند.
مگر نه همین حضرات بودند که اجلاس اسکودا در تبریز را تحریم کردند، آیا نمی اندیشید در همین تحریم ها؟؟ اتحادیه روزی خوب است و روزی بد، از برای چه؟!؟قدرت

از تمام کانون های وکلای غیر مرکز استدعا دارم همین فردا از عضویت خود در اسکودا و تحت لوا بودن کانون مرکز خارج شوند و به مستقل بودن خود برگردند، برای هم اندیشی راه های فراوان است.
وقتی در اتحادیه ای اتحاد نباشد، دلیلی بر عضو بودن نیست.




نویسنده- احدی از همکاران کانون محتشم شیراز
Forwarded from Hadi
متن نوشته شده توسط آقای اشرافی را خواندم پس از آن لازم دانستم برخی موارد را یادآوری کنم و امیدوار باشم وکلای محترم درباره آن قضاوت بی طرفانه ای داشته باشند .
در نامه اول از ستاد ملی کرونا در تاریخ 1399/8/5 در بازگشت به نامه مورخ 1399/7/30به سرپرست اسکودا اعلام می شود : از برگزاری هرگونه مجمع خودداری گردد.
برخی از مدیران کانون وکلای مرکز که تصمیم داشتند به هر قیمتی مجمع کانون های وکلا برگزار کنند یک روز بعد در تاریخ 1399/8/6نامه ای را توسط رئیس کانون به ستاد فرماندهی عملیات مدیریت بیماری کرونا ارسال می کنند در این نامه رئیس کانون مرکز اعلام می کند من رئیس هیات عمومی اسکودا هستم ! (احتمالا فرمانده ستاد ملی کرونا به فکر فرو رفته است که سرپرست اسکودا چه فرقی یا رئیس هیات عمومی اسکودا دارد و کدام درسلسله مراتب اسکودا جایگاه بالاتری دارد ؟!)
این که به این شیوه رییس محترم کانون مرکز نامه نگاری می کند می تواند تا اندازه ای نشان از تفکر و قصد او از برگزاری این مجمع داشته باشد.
در جواب نامه در تاریخ 1399/8/7 گفته می شود با عنایت به پی نوشت دبیر محترم ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا با تشکیل مجمع موافقت می شود .
در همان روز1399/8/7 نامه دیگری از ستاد فرماندهی عملیات مدیریت بیماری کرونا ارسال می شود که با توجه به آمارهای مستخرجه امروز بیماران کرونا و همچنین بازدید کارشناسان در شرایط کنونی از برگزاری مجمع خودداری کنید .
به نظر من آنچه بیش از هر چیز به چشم می خورد تصمیم برخی از مدیران کانون وکلای مرکز به تغییر سریع سرپرست اتحادیه بوده است همانطور که خود اقای اشرافی در مطلب خود می نویسد : در واقع،عدم برگزاری انتخابات به مفهوم استمرار وضعیت برزخی پر خطر و حفظ جایگاه نایب رییس اول در این بحران ها با اوضاع ذکر شده بود که هیچ منطقی این بلاتکلیفی را در این شرایط حساس نمی پذیرفت.
البته در نوشته آقای اشرافی سعی شده با به کار بردن شرایط حساس کنونی که سالها است برای انجام هر اقدامی و به کار بردن هر روشی توجیه مناسبی به نظر می رسد استفاده شود .
در نوشته های وابستگان و هواداران تشکل علمی می توانیم روشن تر به دلیل اینکه هر چه سریعتر باید آقای پزشکی از سرپرستی کنار گذاشته می شد پی بریم آنها به طور مشخص اعلام کردند که اسکودا را خدا آزاد کرد و یا ما تا به حال به اسکودا نتوانسته ایم زیاد برویم !
من درباره انتخاب آقای کوشا نظری ندارم ، به دلایلی امروز نه مخالف انتخاب ایشان هستم و نه موافق ولی مخالف هدف و انگیزه جناح و تشکلی هستم که امروز با متحدانش قدرت مطلق را در کانون وکلای مرکز به دست آورده است و تصور می کند می تواند از هر روشی برای دست یافتن به آنچه می خواهد استفاده کند.
در حالی که در زمان آقای شهبازی نیا بارها کانون وکلای مرکز با اتحادیه دچار چالش می شد و اعتبار چندانی برای اتحادیه قائل نبود امروز آقای اشرافی بیان می کند: نمی بايست در این دریای پرتلاطم اسكودا بدون جایگزین اداره شود!
آنچه که من از شرکت در چند جلسه هیئت مدیره کانون وکلای مرکز متوجه شدم این بود که هم تشکلی های آقای اشرافی و متحدان آنها در عمل هر کاری که خود بخواهند انجام می دهند و توجهی به نظرات دیگران ندارند حتی اگر نظرات آنها منطقی و مفید به حال جامعه وکالت باشد توجه به حواشی و انتخاب نائب رییس قبلی کانون وکلای مرکز پس از صحبت های آقای آذربایجانی داشته باشید تا به میزان رعایت مصلحت وکلا توسط این جریان پی ببرید .
هادی لاله-
اخذ تصویر از اوراق پرونده انتظامی در دادسرای کانون وکلای دادگستری مرکز


امروز به عنوان وکیل یکی از وکلای محترم دادگستری (مشتکی‌عنه انتظامی) در دفتر دادسرای کانون حاضر شده و درخواست اخذ شماره بایگانی و نام دادیار محترم پرونده را نمودم.
یکی از اعضای دفتری اعلام نمودند "باید خود مشتکی‌عنه حاضر شوند" که با بیان اینکه من وکیل قانونی ایشان هستم و میخواهم اعلام وکالت کنم با تاملی؛ شماره پرونده و نام جناب دادیار(جناب آقای سلوکی) را به من دادند.
بعد از مدتی جناب سلوکی در دادسرا حاضر شدند و اینجانب طی لایحه ضمن اعلام وکالت درخواست مطالعه پرونده و اخذ تصویر از اوراق پرونده را مطرح نمودم.
جناب سلوکی بدوا دستور ثبت وکالت را داده و مطالعه پرونده را تجویز نمودند.
در ادامه وقتی مجدد اینجانب به درخواست اخذ تصویر از پرونده اشاره کردم ایشان به دلیل آنکه محتویات پرونده حاوی اطلاعاتی است که نباید در دسترس قرار گیرد بر تصمیم خود تاکید داشته و اعلام نمودند مستندات در تلگرام موکل موجود است!!
همانجا گوشزد کردم اولا ممنوعیت اخذ تصویر از اوراق پرونده باید مستند به دلیلی باشد که دادیار محترم موظف است آن را در پرونده درج کند و صرف اعمال سلیقه مجاز نیست در ثانی بیان اینکه مستندات مربوط به تخلف انتظامی در تلگرام موکل است به خودی خودی خروج از بی‌طرفی است چه آنکه مقام محترم رسیدگی تا احراز انتساب مستندات به طرفی از پرونده؛ حق پیشداروی در خصوص انتساب اوراق مستندات شکایت، علیه موکل را ندارد!

به هر طریق با اختلاف حاصله ،جناب سلوکی موضوع را به اطلاع دادستان محترم کانون رساندند و با نظر دادستان محترم کانون اخذ تصویر از اوراق پرونده بلا مانع اعلام شد.
در حین گفتگو دادستان محترم اعلام نمودند پیش از وی ، رویه غالب عدم تجویز در اخذ تصویر از اوراق پرونده بوده که با انتصاب ایشان، به دادیاران محترم گوشزد شده است که دسترسی به اوراق پرونده برای تمهید دفاع حق قانونی اصحاب پرونده است.

ضمن تشکر از دادستان محترم کانون در تغییر رویه اشتباه و قابل انتقاد سابق ، چند نکته قابل تامل است :
۱-اگر چه مقررات انتظامی وکلا در بسیاری موارد نارسا است اما دادیاری محترم بر اساس وحدت ملاک‌ها و اصول رسیدگی باید اتخاذ تصمیم کنند نه بر اساس سلایق شخصی.
۲- هر ممنوعیتی باید مستند به دلیل باشد و درج دلیل برای دادیار محترم در پرونده ضروری است تا مراجع نظارتی بتوانند در خصوص رفتار‌ها قضاوت کنند.
۳- مقام رسیدگی از پیشداوری و قضاوت‌های بدون مستند ، منع شده است حتی اگر مقام رسیدگی -در تصور خود احراز تخلفی را محرز دانست- از بیان آن تا صدور دادنامه ممنوع است.
۴-مقام محترم رسیدگی باید بداند احضار اشخاص در پرونده تخلفاتی باید مستند به دلایل و قرائنی باشد که چنین احضاری را تجویز میکند و الا روا نیست به صرف شکایت زحمتی بر گرده همکاران وکیل نهاد و موجب اتلاف وقت آنان شد.


بقائی-دهم آبان ۱۳۹۹
چه کسی سرپرست گفت!

پیشتر یکی از وکلای محترم دادگستری از اینکه عبارت "سرپرست اتحادیه" متکی به هیچ یک از مواد اساسنامه نیست تذکرات بجایی دادند.
اگر چه جناب پزشکی از این عبارت استفاده کردند اما استفاده از این عبارت از سوی جناب دکتر مالکی و جناب کوشا دو قطبی بزرگی است!
چنانچه در نامه جناب دکتر مالکی مندرج است ایشان جناب دکتر پزشکی را سرپرست عنوان داده‌اند
و اما جناب کوشا ضمن پیام تهدیدآمیز آن را جعل عنوان نامیده‌اند!

البته استفاده آن اگر چه جایز نبوده و نیست اما اشتباه جناب مالکی در استفاده از آن قابل اغماض نیست چندان که ادبیات تند آقای دکتر کوشا نیز قابل انتقاد به نظر می‌رسد.
۷ ساله بودم در ملک مجاورمان، پیرزنی نق‌نقو سکونت داشت. چندباری با توب، شیشه‌ خانه‌شان را -اشتباها-شکسته بودم.
یک روز که در حین بازی با بچه‌های محل بودیم با غضب گوش مرا گرفت و گفت بچه پر رو برو جلو در خانه خودتان بازی کن.
از ترس مبادا،یکهفته‌ای بازی کوچه تعطیل شد بعد از ان روزی ،سجاد که استاد مغلطه‌کاری بود، پاره کچی آورد مربعی دور قسمت بیرونی درب حیاط پیرزن کشید تا میخواستیم شروع ببازی کنیم پیرزن چینی به جبین انداخت و دشنام کرد فلان فلان شده‌ها مگر نگفتم اینجا بازی نکنید!
سجاد به خنده صدا داد " انجا جلو درب خانه شماست ما که اینجا بازی میکنیم"


القصه حالا فرماندهی عملیات مدیریت بیماری کرونا فرموده‌اند آقاجان از آنجا که پیشنهاد کرده بودید بازدید شده ،به هیچ وجه جلسه هیات عمومی را نبرگزارید!

جناب سجادیه با خود اندیشیده؛ باشد انجا نمی‌برگزاریم میریم در کانون میبرگزاریم!


زیبا نیست!
جناب شیخ اعلام نموده طی تماس تلفنی با جناب کیانی سخنی خصوص نحوه برگزاری انتخابات داشته‌اند لیکن جناب کیانی نائب رئیس اسکودا اعلام نموده‌اند این دست موضوعات جزیی را بگذارید کنار!

همه میدانند نهادی مانند اسکودا با توافق کانونها پابرجاست هر خردمندی اگر بر پایداری آن نظری داشته باشد هیچگاه نباید حتی بر اساس اساسنامه نظری تحمیلی داشته باشد اساس و همگرایی کانون‌ها بر مدارا و تحمل و میدان دادن به کانون‌ها و نمایندگان محترم انهاست.
پیرامون انتخابات اخیر صحبتهای فراوانی شد دو فرض در اینجا قابل طرح است :
۱-انتخابات صحیح بوده است

اگر مطابق اساسنامه چنین نظری صحیح باشد باز هم در تامین بنیان‌‌هایی که نهادی مانند اسکودا حول آن دایر شده است با ناکارامدی و شکست مواجه هستیم.

۲-اگر کانون‌های غایب و یا احدی از اعضای هیات مدیره غایب و یا شخصی که داوطلب ریاست اسکودا بوده است دادخواست ابطال صورتجلسه و تصمیم هشتم آبان را دهد و نتیجه هم بگیرید باز موجبات اختلاف کم نخواهد شد و اتحادیه با تهدید جدی مواجه میگردد.

خردمندانه راهکار آن است جناب دکتر کوشا؛ ضمن پوزش از اعضایی که به وی رای داده‌اند زمینه‌ای ایجاد نماید تا انتخابات تجدید شود و زمینه وفاق و مودت حقیقی بین کانون‌ها را فراهم آورد.

اما مساله در حال حاضر به این موضوع ختم نمی‌شود روشن است مسایل دیگری در میان است و موضوع ابعاد دیگری دارد که تا دیر نشده باید منتخب کانون‌ها چاره‌اندیشی در خصوص آن نمایند.
جناب آقای سجادیه در گفتگوی خود با جناب شیخ اشاره داشته‌اند اثر تخلف از مصوبه ستاد مدیریت بیماری کرونا ؛ بطلان انتخابات نیست.
اگر چنین نظری صحیح هم باشد قطعا اثر تخلف از مصوبه ستاد مدیریت بیماری کرونا با شئون وکالتی اعضای محترم هیات مدیره کانون‌ها سازگار نیست و موضوع ابعاد دیگری دارد بر خلاف نظر جناب کیانی قطعا وصف "جزیی" ندارد.


بقائی
#دکتر_وحید_قاسمی__عهد

خلق را تقلیدشان بر باد داد!
هرچند اعتقاد دارم که کانون وکلای دادگستری از حیث توجه به حقوق شهروندی و حقوق بنیادین انسان، از بسیاری از نهادها و سازمان ها پیشروتر است و امید است به عنوان نمادی پیشرو ، مورد تایید و تقلید سایر نهادها و سازمانها قرار گیرد، اما،برخی اوقات خبرهایی شنیده می شود یا تصمیماتی اخذ می گردد که امید برای اعتلای این نهاد مدنی را به یاس مبدل می سازد. رای های رستوران محور، یارکشی در ارگان ها و دادسرای کانون، عدم توجه به شایستگان و نهایتا ضعف در تفکر به عنوان بزرگترین سرمایه یک نهاد می تواند از علل اصلی آن باشد؛ یکی از رویه های باطل که بعضاً از سوی دادیاران انتظامی و قضات انتظامی کانون در ادوار مختلف، مورد تایید و تاکید قرار می گیرد و گویی در حال نضج و نمو است، منع مطالعه اوراق پرونده، ممانعت از اخذ روگرفت و عدم ابلاغ تصمیم دادسرا به اصحاب دعوی و وکلای ایشان است؛ گرته برداری باطل و تقلیدی کورکورانه که از نظام قضایی کشور صورت می پذیرد.
البته باید با صدای آرام بگوییم که دیگران نشنوند، برخی با استدلالی به غایت سست بیان می کنند دادسرا و دادگاه های عمومی و انقلاب بدین علت، امکان مطالعه و اخذ رونوشت را به اصحاب دعوی می دهند که قانونی آمره ای وجود دارد، اما، در خصوص رکن انتظامی کانون با توجه به سکوت مقررات چنین حقی وجود ندارد؟!
باید دانست، یکی از حقوق شهروندی که کمتر مورد توجه واقع می شود، حق بر دانستن است. شهروندان حق دارند همه‌چیز را بدانند مگر آنچه مطابق قانون دسترسی به آن محدود شده باشد، اطلاع از محتویات پرونده انتطامی نیز چنین است.بر فرض اینکه، شناسایی و احترام به این حق در اذهان و نگاه های سطحی نگر دشوار نماید، تردیدی نیست که همگان بر این آگاهند که یکی از مقدمات و ملزومات حق دفاع، داشتن اطلاعات از محتویات پرونده است. خاصه آنکه بنا به طبع هر اختلافی، پرونده ها متشکل از اوراق متعددی است که درک تعارضات ادله، کذب گویی ها و بطور کلی اثبات حق یا دفاع از حق، بدون آگاهی از آنها میسور نیست. درست است که علیرغم صراحت قانون، در رویه برخی از شعب دادسراها و دادگاه های کیفری و حتی شعب دادگاه های حقوقی امکان اخذ رونوشت(کپی) از صورتجلسات اصولا امکان پذیر نیست. اما، تقلید بی ملاک و تسری بی مناط این رویه نیز از سوی دادسرای انتظامی کانون نه تنها فاقد توجیه است، بلکه، تأسف وار می نماید. دادسراها و دادگاه های عمومی و انقلاب به عنوان بخشی از نظام حاکمیت یک کشور با محدودیت‌هایی رو برو هستند که کانون وکلای دادگستری هرگز با آن مواجهه نیست، قوه قضاییه به عنوان بخشی از حاکمیت، پاسدار امنیت و نظم عمومی است و در برخی مواقع تحدید حقوق شهروندی بلااشکال می نماید؛ اما، همین نهادها نیز، هر گز نمی‌توانند با تفسیر به رای حقوق شهروندان را به بهانه امنیت و مصالح اجتماعی نادیده انگارند؛ چنانچه، در
مواد100 و 191 قانون آیین دادرسی کیفری اصل بر این است که دادسرا مکلف است اوراق پرونده اعم از لوایح طرفین و صورتجلسات را جهت مطالعه و کپی در اختیار طرفین پرونده قرار دهد. البته چنانچه بازپرس، مطالعه یا دسترسی به تمام یا برخی از اوراق، اسناد یا مدارک پرونده را با ضرورت کشف حقیقت منافی بداند، یا موضوع از جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور باشد با ذکر دلیل، قرار عدم دسترسی به آنها را صادر می کند.
رکن انتظامی کانون وکلای دادگستری به عنوان نهادی صنفی، نه نقشی در مقوله امنیت و حاکمیت دارد و نه حق استدلالهای مشابه ای نظیر دادسرا های عام را دارد. بر این بنیاد، انتظار است، نهادی که پاسدار منزلت اجتماعی و جایگاه رفیع شغل وکالت است، بدون هیچ تقلیدی، در راستای احترام به حقوق شهروندی مراجعان، اجازه مطالعه، اخذ روگرفت و کپی از تمامی اوراق پرونده از جمله صورت‌جلسات دادسرا، را به رسمیت شمارد و از اتخاذ هر رویه ای که ناقض حقوق سهروندی پرهیز نماید.
چه، حق آگاه شدن،مطالعه و روگرفت از پرونده های انتظامی ریشه در حقوق بنیادی تری مثل حق دفاع یا حق بر دانستن دارد که نه نیازی به تصریح در مقررات دارد و نه آیین نامه ها توان سلب آنرا دارند.
#دکتر_وحید_قاسمی_عهد
#کانون_وکلای_دادگستری_مرکز
#دادسرای_انتظامی
#وکیل_پایه_یک_دادگستری


https://www.tg-me.com/Rozaneibehoghogh
Forwarded from اتچ بات
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

در این عشق چو مردید همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید

کز این خاک برآیید سماوات بگیرید

بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید

که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید

یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان

چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا

بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید

بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید

چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید

خموشید خموشید خموشی دم مرگست

هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیر

۲ سال از بازداشت و حبس جناب وکیل #امیرسالار_داودی میگذرد،روزهایی که به امید مرخصی چند روزه تلاش نمودیم اما دریغ از ثانیه. در این دو سال که پر بود از روزهای پر التهاب و سخت برای ایشون ،من و مخصوصا دخترمان آیرین، دختری که دلتنگ پدر است و روزها را میشمارد به عشق چهارشنبه های ملاقاتی که با پدر رو در رو حرف بزند وبرای پدر دلبری کند.
گذشت با فراز و نشیب بسیار و سختی که فقط خدا داند اما آنچه بدان روزها را میگذرانیم امید است و استواری به راهی که بدان معتقد بود
دفاع از حق و سخن گفتن از حقیقت آن هم بدون سانسور و
"بدون روتوش"

#امیرسالار_داودی
#زندان_اوین
#جای_وکیل_زندان_نیست
اقتصاد آزاد و شهروند نمونه!
کلینیک حقوق شهروندی کانون وکلای دادگستری مرکز و جلوس جناب مصدق بر صندلی ریاست!
اقای رئیس شما باید انجا بنشینید!
عجب !
پس ان همکارانی که انتقالی گرفته اند بر چه اساسی وجوهی پرداخته اند.
اساسا ساختمان سعادت آباد با کدام وجوه به کار خود ادامه داده است و منابع آن کدام بوده است؟
دارندگان حق رای
رای دهندگان
داوطلبان عضویت در هیات مدیره

در پیشنویس اخیر، اعتراض صرفا به گروه سوم داده شده این محل نقد است چه آنکه حق نظارت و مداخله وکلا در خصوص انتخابات صنفی را نقض میکند و نقض برگزاری انتخابات ناسالم تنها در گرو اراده داوطلبان عضویت در هیات مدیره میگذارد!
برگزاری انتخابات سالم حق همه وکلا است با اصلاحیه عملا چنین حقی بدون ضمانت اجرا می‌ماند.
گذشته از این داوطلبانی که ارای پایینی دارند از منظر روانی شاید صلاح نبینند چنین اختیاری را اعمال کنند تا مبادا با برچسب" چون رای نیاورد اعتراض کرد" مواجه شوند!
بهتر بود در اصلاحیه ، نتیجه اعتراض در هیات نظارت بر انتخاب و دادگاه عالی انتظامی قضات با تعابیر یکسانی بیان میشد عملا هیات نظارت رای صادر مینماید همچنان که دادگاه عالی انتظامی چنین میکند اما ذکر این دو با عبارت متفاوت مغایر اصول قانون‌نویسی است و اجازه تفسیر -نامبارک- را میدهد.
حتی بهتر ان بود هیات نظارت، معترضین را دعوت و تشکیل جلسه میداد در این صورت امکان دارد با گفتگوهای احتمالی شبهه معترض مرتفع شود و نیازی به مراجعه به دادگاه عالی انتظامی نیفتد.
بازنویسی ماده ۲۱ اصلاحی

نائب رئیس کانون در غیاب یا معذوریت رئیس کانون، ضمن اداره جلسات، مسئولیت‌های ارجاعی از سوی رئیس کانون را عهده دار است.
در غیر از مورد غیبت و معذوریت چنانچه جایگاه ریاست کانون بلا تصدی بماند نائب رئیس وظایف و اختیارات او را عهده دار است.
هیات مدیره مکلف است نهایتا تا یک ماه نسبت به انتخاب رئیس جدید اقدام نماید.
برجسته ترین کلید واژه در خصوص بازرس در این ماده از قلم افتاده است!
"تحقیق"
فرق گزارشگر و بازرس در همین تحقیقی است که بازرس عهده دار است!
2025/09/12 19:14:16
Back to Top
HTML Embed Code: