Telegram Web Link
مگر اینکه تک تک آنها موضع رسمی خود را از طریق فضای مجازی و تلگرام در خصوص گزارش دکتر بشیریه به عموم اعلام کنند"!!

بنده هم بلافاصله در پاسخ عرض کردم:
"من علیرغم اینکه با ادبیات و شیوه نگارش بخشی از آن گزارش موافق نیستم، اما هرگز حاضر به دادن بیانیه و برائت نامه و این چیزها نیستم. دلیلی ندارد من، رو در روی همکار خودم قرار بگیرم و علیهش بیانیه بدهم. آنهم همکاری که دوسال فعالیت و همکاری تنگاتنگ در کمیسیون آموزش با وی داشتم".
بعقیده من و حداقل برای من، چنین انتخاب شدنی، چندش آور است. حتی اگر زمینه ساز حمایتها و موفقیتهای بعدی من شود.
پس از آن، جناب رییس به خانم موسوی گفتند چند دقیقه بعد با جناب پاکباز تماس بگیرین و موضع ایشون رو در قبال گزارش دکتر بشیریه بپرسید!!! همانجا مجددا خدمت ایشان عرض کردم موضع من همانست که گفتم و قطعا بخشهایی از آن گزارش که به اختلافات شما و دکتر بشیریه مربوط میشود از لحاظ ادبیات و شیوه نگارش مورد تایید من نیست.
ناگفته نماند که بنده در همان ساعات اولیه ی انتشار گزارش، از دکتر بشیریه بدلیل شیوه نگارش و روش انتشار گزارش (انتشار در کانال کمیسیون) گلایه کرده بودم.

دوستان و همکاران عزیز
ما، همه اعضای سابق کمیسیون آموزش (چه آنهایی که بیانیه دادند و چه کسانیکه سکوت کرده اند)، یک کمیسیون فشل، بیکار و بیهوده را تحویل گرفتیم و کمیسیونی را تحویل دادیم که در این دوره، بسیاری از دوستان با پی بردن به اهمیت و نقش پررنگ این کمیسیون از بسیاری جهات، برای عضویت در آن، تلاش میکردند.
حال، با آن کارنامه فعالیت کمیسیون آموزش در دوره قبل، اینکه رییس محترم کانون صراحتا اعلام میکنند اجازه ی حضور هیچیک از اعضای سابق را در کمیسیون جدید نمیدهند و انتخاب آنها را منوط به اعلام موضع در تلگرام میکنند، جای تاسف ندارد??
چرا برای رییس محترم کانون که هم شأن دادستان کل کشور است، تعیین اعضای کمیسیون ها باید انقدر مهم باشد که اجازه حضور به افراد مخالف جناح خودش یا حتی افراد فراجناحی را در اکثر کمیسیونها ندهند?!
چرا انتخاب افراد در ارکان مختلف کانون را باید مزد بیانیه ی آنها قرار داد?
آیا این باعث نمیشود مرزهای اخلاق، بیش از این، درهم نوردیده شود?!!
چرا هفت نفر از هیئت مدیره، همگی باید لیست واحد داشته باشند و عملا قدرت رقابت را از پنج نفر باقیمانده در هیئت مدیره بگیرند? ایا این سوء استفاده از قدرت نیست??
جالب اینجاست که حتی دکتر کوشا و دکتر زاهدپاشا که هردو، اولی در قالب رابط هیئت مدیره ی قبلی با کمیسیون آموزش و دومی در هیبت مدیرداخلی کانون، دوسال شاهد زحمات اعضای کمیسیون اموزش بودند هم به افراد خارج از لیست تهیه شده رای ندادند!!

البته همگان دیدیم که دوستانی از داخل همان کمیسیون بیانیه هایی هم دادند...بعضی مودبانه ناگزیر به دادن بیانیه شدند و بعضی هم بسیار پرطمطراق و با شداد و غلاظ و مخلفات بیشتر!!! و البته هرکدام هم در یکی از کمیسیونها و یا بعنوان دادیار انتخاب شدند.
البته ممکن است بدنبال این نوشتار دوستان مدعی شوندهیچ اجباری نبوده، اما مطمئنا افکار عمومی همه را قضاوت خواهند کرد...!!

دوستان و همکاران عزیز
قطعا عضویت در یک کمیسیون، هیچ حق مکتسبی برای آن شخص جهت عضویت مجدد ایجاد نخواهد کرد. (هرچند فراموش نمیکنم که در دور قبل، عدم انتخاب احدی از دوستان تشکل علمی در کمیسیون بین الملل چقدر سرو صدا به پا کرد!) هیچ کمیسیونی هم قرار نیست حیاط خلوت عده ای خاص باشد و شدیدا به گردش نخبگان اعتقاد دارم(هرچند بازهم در مورد بعضی کمیسیونها، اشخاصی آنجا را حق مسلّم خود میدانند). اما بحث من صرف عدم انتخاب من یا سایر دوستان نیست...
موضوع، بکارگیری شیوه ی انتخاب اعضای ارکان کانون توسط اکثریت حاکم بر هیئت مدیره کانون است. هرچند برخی از دوستان، این موضوع را طبیعی میدانند که جناح حاکم بر کانون، حق دارد افراد مخالف یا بیطرف را کنار گذاشته و هواداران خود را به میدان بیاورد، اما حداقل، بصورت دکوری هم که شده، ظاهر را رعایت کنیم...نه اینکه علناً انتخاب را منوط به بیانیه کنیم!!

جناب دکتر امینی عزیز
بنده پس از انتخاب شما بعنوان رییس کانون، فارغ از تبریکی که به شخص شما گفتم، نزد دوستان دیگری هم که همان روز در طبقه چهارم حضور داشتند از اینکه رییس و نواب رییس جوان، سکان هدایت کانون را در دست گرفتند ابراز امیدواری کردم. پس از اینکه شما در همان روز انتخاب، با احترام از دکتر حسین آبادی بعنوان یک پیشکسوت یاد کردید و سپس در سخنانی، قول دادید که فلان جناح و بهمان تشکل برایتان فرقی نکند و نگاهتان جناحی نباشد، به بازگشت ارزشهای اخلاقی به خانه صنفیمان، به بهبود اوضاع داخلی کانون و ازبین رفتن نگاه جناح گرایانه و دعواهای جناحی امیدوار شدم (هرچند که شخص من نه به جناحی وابستگی و تعلق خاطر دارد و نه سنگ شخص خاصی را به سینه می زند).
اما همین رفتارهای حذفی و جناحی و علاقمندی به
وجود افرادی که در تایید شما و تکذیب دیگری بیانیه بدهند و گواهی بدهند که شما مدیر توانایی

هستید زیراکه فلان و فلان....، خیلی زود امیدم را از توانایی شما در ایجاد وحدت بین همکاران و تحقق شعار عدم جناح گرایی ناامید کرد.
شکست یا ناتوانی شما در عرصه مدیریت و بویژه مدیریت جناحهای موجود در کانون و عدم توانایی شما در تحبیب و تقریب همکاران به یکدیگر و بالعکس رودررو کردن همکاران با یکدیگر و ایجاد صف بندی های جدی و غیرمنعطف میان جناحها، فقط موجب شکست شما و تشکل متبوعتان نخواهد بود، بلکه موجب بدبینی و عدم اعتماد مجدد همکاران به نیروهای جوان خواهد شد. اینگونه رفتارهای حذفی و مبتنی بر انتقام جویی، موجب ایجاد دلخوریهای جدید و صف بندی های جدیدی در صنف خواهد شد.

در پایان عرایضم متذکر می شوم موفقیت شما در عرصه داخلی کانون وکلا چیزی نیست جز ایجاد وحدت و عدم انشقاق بیشتر بین جناحها و استفاده از همه ظرفیت های همکاران(خواه مخالف یا موافق شما).
لذا در همین راستا پیشنهاد میدهم گروهی از دوستان و فعالین صنفی مورد وثوق شما که موافق جناح متبوعتان نیستند را بعنوان یک گروه مشاور بکار بگیرید تا حداقل کمی هم نقد نقادان بیطرف یا حتی مخالف خود را بشنوید. فراموش نکنید شما، فقط نماینده جناح خود نیستید..شما نماینده همه وکلای عضو کانون مرکز هستید.

ارادتمند
سیامک پاکباز
@withoutretouch
جوابیه....
@withoutrrtouch

بانو موسوی رئیس دفتر محترم هیات مدیره طی توضیح تلفنی عنوان کردند که آن قسمت از مطلب آقای پاکباز که حاوی ذکر نام ایشان بوده است ، اینگونه از جانب بانو اصلاح می گردد: جناب وکیل دکتر امینی ریاست محترم کانون وکلای مرکز به من فرمودند که با جناب وکیل سیامک پاکباز تماس حاصل و از ایشان جویا گردم که آیا نظر به اینکه ایشان دبیر دوم کمیسیون آموزش هستند ، کمیسیون از انتشار گزارش توسط جناب وکیل بشیریه مطلع بوده اند یا خیر ؟!
در این ارتباط بانو موسوی تاکید داشتند که کارمندان کانون در تعاملات صنفی فعالان صنفی هر آینه بی طرف بوده و هستند و آنچه برای ایشان و دیگر کارمندان اهم است همانا مصالح عالیه جامعه وکلای دادگستری است و لیکن وارد کردن کارمندان کانون به عرصه تعاملات صنفی با مصالح جامعه وکلای دادگستری هم خوانی ندارد...
هشتگ شفافیت!!!!
آنچه امروز وکیل سیامک پاکباز در گروه‌ها به اشتراک گذاشته‌اند عمق فاجعه در مدیریت کانون را نشان می‌دهد.
فاجعه‌بارتر آنکه علت بیانیه‌های صادره علیه جناب دکتر بشیریه نیز مشخص شد و تنها می‌توان سری به تأسف تکان داد.
اینکه عالی‌ترین مقام کانون وکلا چنین بغض و کینه بورزد تکان‌دهنده است.
اینکه انتصابات اعضای کمیسیون‌ها علاوه بر تقسیم غنائم، تابع چنین عداوت‌های کودکانه‌ای باشد جای تأسف بسیار دارد.
ریاست کانون که ذیل هشتگ شفافیت در اینستاگرام، رئیس‌جمهور را نصیحت می‌کنند کمی از آن هشتگ را در امور کانون خرج نموده و در خصوص اظهارات و تقاضای خویش از جناب پاکباز پاسخگو باشند.
تنها خدا می‌داند با چنین ضوابطی که حاکم بر انتخاب اعضای ارکان کانون بوده عاقبت ما چه خواهد بود و تنها خدا می‌داند در انتخاب اعضای سایر کمیسیون‌ها چه داستان‌هایی پیاده شده.
متأسفانه اکثر همکاران به ‌صراحت و شفافیت جناب پاکباز نبوده و خبر از آنچه بر ایشان گذشت نمی‌دهند. امیدوارم این روند متوقف گردیده، سایر همکاران نیز همین راه را در پیش گرفته و چنین حرکات زننده‌ای را با صراحت و بدون تعارف با وکلا در میان بگذارند.
از جناب پاکباز کمال تشکر و امتنان را جهت این صداقت و صراحت دارم.
وکیل علی میررجبی
انجمن وکلای مستقل
وقتي مطلب همكار محترم جناب سيامك پاكباز را خواندم ، به حال كانون و اوضاع فعلي آن بسيار تأسف خوردم .
اگرچه تجربه نشان داده خدمت صادقانه و بدون انتظار در كانون هيچگاه مورد قدرداني و توجه قرار نگرفته است .
در لابلاي متن مورد نگارش همكار محترم جمله اي ديدم كه ناخودآگاه گفتم احسنت به شرافت ايشان .
در ابتداي كلام نوشته اند : "البته مطالب آتی، قطعا نافی شایستگی دوستانی که در این دوره در همه ارکان کانون انتخاب شده اند نبوده و امیدوارم در انجام وظایف خود موفق تر از همه ادوار قبل باشند."
اين كه شخصي شايسته ( كه به حق عملكرد دو ساله كميسيون آموزش و ايشان بر هيچ وجدان سالمي پوشيده نيست ) براي همكاران خود آرزوي موفقيت مي كند، نشان از سلامت روحي و اخلاقي است . گاهي بعضي جملات و كارها يادآوري خاطراتي است كه هيچ گاه فراموش شدني نيست . در دوره قبل همكاراني بودند كه در قبال انتخاب اعضا كميسيونها از ادبياتي با عنوان : "چپانش چيست؟ " استفاده كردند .
" چپانش يعني يكي از نزديكان را كه در دوران پيشا انتخابات،پسا انتخابات و خود انتخابات خدمات بسيار به حضرت مان كرده است به زور در كميسيوني بچپانيم.تخصص و شايسته سالاري هم كه كشك است......."
بايد بگويم خدارا شاكرم كه در اين دوره تمام چپانش گويان را انتخاب كردند تا لااقل شاهد توهين همكاران به هم نباشيم . هر چه هست صرفا" بحث انتقادات و پيشرفت روز افزون خانه صنفي است .
با آرزوي موفقيت براي همه همكاران
وكيل مريم قزويني
Forwarded from سگ حسن دله
مهدی حیدری که جدیدا به نویسندگان صنفی پیوسته است یک سخن محوری دارد:
واکنش صنفی در بیرون از کانون باید از دهلیز و سرسرای فرنشیان یا بهتر بگوییم هیات رییسه باشد.

خوبه.
رییس عیسی هم درست خلاف نظر ایشان از دو مناظره کننده - سعید باقری سهیل طاهری- قدردانی کرد.

نتیجه میگیرییم که راهبرد مهدی حیدری مقبول طبع مردم صاحب نظر (سروده حافظ) نیست.

اما چرا رییس عیسی این مناظره را سرکوفت؟!
یعنی اخ و بد و نادرست و فولان گفت؟
من میگم رییس عیسی من را بکند مشاور مطبوعاتی خودش تا اینقدر تو خیابونا قیقاج نرود و لایی نکشد.

حسن آقاخانی چرا خبری از شما نیست.
علی ادراکی بیا پایین.
قشلاقی آذر شما با حفظ سمت مشاور عالی کمیسیون آموزش به معاونت هوشنگ پوربابایی منصوب می‌شوید. حالشو ببر

من هروقت واژه تپانچه را می شنیدم خنده ام می‌گرفت. هنوزم خنده داره. تپاندن. یعنی بزور کردن تو چیزی یا جایی. نخستین بار این واژه را دبیر دوم دکتر حسن کیا برای خانم شریف رازی بکار برد. زیرا او را بزور تپاندند به کمیسیونی از کمیسیون ها.

حالا اکثر اعضای کمیسیون ها را با هفت رای می تپانند و چپانند. اشکالی هم نیست.
خیلی هم دموکراتیک
@withoutretouch
به قلم جناب وکیل علی اصغر قاسمی

هیات مدیره کار آمداست یا خیر ؟
نقش وکلا در نهاد وکالت وکانون وکلا صرفا انتخاب هیات مدیره است یا خیر ؟
چند وقتی است که با ملاحظه پیام ها و نوشته های دوستان و همکاران وکیل متوجه انتقادات و بعضا شکایت هایی در کانون و نسبت به عملکرد مسولین کانون شده ام که گذشته از هیات مدیره و مسئولین فعلی کانون یا قبلی مطلبی را مناسب دانسته تا بیان نماییم .
متاسفانه تفکر انتخاب وکیل در مجلس و مدیر در شرکت و هیات مدیره در سازمانها و نهاد ها در جامعه ما با یک مسخ فکری همراه است از طرف انتخاب کننده که با انتخاب تکلیف و وظیفه وی تمام شده است واز طرف انتخاب شونده که از این به بعد اوست که تصمیم گیرنده نهایی است و میتواند هر اقدامی بکند و این تفکر در دل و جان مردم رسوخ کرده تا جایی که انتخاب شونده گمان حاکمیت بر نهادی که به وی سپرده شده و قلع و قمع انتخاب کننده را هم میکند .
لازم به یادآوری است که بگویم کانون وکلا محل زندگی و خانه دوم وکلا است و وکلا نسبت به این موجودیت هم حق دارند و هم تکلیف حق آنها برخورداری از عزت و احترام و آزادی بیان و نظرات و علی الخصوص انتقاد به کارکنان و مسئولین است چراکه اوست که به این نهاد موجودیت داده است . لذا تمام وکلا از کارآموز و پایه یک و باسابقه و بی سابقه نسبت به کانون وکلا حق معنوی دارند و بایست در این نهاد مورد احترام و عزت ،همچون کسانی که سابقه ای بیش دارند بشوند .
تکلیف وکلا نسبت به کانون وکلا آنست که پس از انتخابات نسبت به کسانی که انتخاب کرده اند انتقاد کنند و نظارت کنند و بخواهند که ایشان در زمان های معین و تاریخ های معین در دوره های متعدد محفلی جهت نقد و انتقاد ، تشکر از آنها حسب تصمیمات و رفتارها و پیشرفت و پسرفت هایی که داشته اند ترتیب اثر دهند .
تمام وکلای یک کانون وظیفه انتقاد و نظارت از طریق پرسش و پاسخ یا طرق دیگر بر هیات مدیره را باید داشته باشند و نباید تفکر هیات مدیره این باشد که پس انتخاب دیگر میتواند با وکیل همچون ارباب رجوعی برخورد کند ، خیر این نهاد برای وکیل است و حق اوست که از هیات مدیره و دیگر اعضای مسئول بخواهد تا به وی و خواسته های وی پاسخ مناسب دهد و حق اوست تا بداند که افرادی را که بر مدیریت این نهاد انتخاب کرده است آیا از منافع او دفاع میکند یا خیر .
کلمه ولی نعمت چه زیباست چراکه هرآنچه که روسا ومدیران وغیرو دارند از برکت وجود افرادی است که او را انتخاب کرده است وبایست قدردان و سپاسگذار این ولی نعمت باشد .
لذا انتقادات و پیشنهادات و توقعات وکلا نبایست به مذاق مدیران تلخ آید بلکه برای ایجاد رضایتمندی و برای پایبندی بر شعارهای انتخاباتی بایست هیات مدیره در دوره های متعدد خود را مورد ارزیابی وکلا بصورت رسمی قراردهد .
و امیدوارم شاهد اصلاح ساختاری باشیم تا وکلا پس از انتخابات تمام نشوند و همچنان حضورشان در تصمیمات و اقدامات کانون احساس شود و ساختاری که در آن این حق برای سایر وکلا محفوظ باشد که بتوانند در طول دوران تصدی هیات مدیره آنها را ارزیابی کنند و متقابلا هیات مدیره کارآمد بودن یا نبودن خود را در جهت هدف والای این تشکل که استقلال و عزت وکلاست اثبات نماید به نحوی شفاف و قابل درک تا در کارنامه کانون وکلا ثبت ودر طی سالها کسانی که به این هدف خدمت بیشتری میکنند نزدیکتر به مدیریت بشوند .
امروز بعد از سی دوره انتخابات هیات مدیره هنوز برداشت و شناخت آماری دقیقی از عملکرد دوره های مختلف نداریم و در حد تعاریفی که وکلا مینمایند است واین نقصی است بر ارزیابی که امیدوارم شاهد برطرف شدن آن باشیم .
زنده باد استقلال وکیل و کانون وکلا

علی اصغر قاسمی - وکیل دادگستری
Forwarded from سیامک پاکباز (سیامک پاکباز)
#لیست_گرایی یا #شایسته_سالاری?
#سیامک_پاکباز

با نگاهی به لیست های انتخابی تشکل های مختلف موجود در کانون وکلای دادگستری مرکز، اسامی آشنا و پر تکراری را ملاحظه می کنیم.
شاید برای همه شگفت آور باشد که چطور ممکن است چند نفر مورد اقبال اکثر قریب باتفاق تشکل ها باشد و آن هم در حالی که می دانیم آن کاندیداها هیچ قرابتی از حیث طرز تفکر و جناح بندی های موجود در کانون وکلا، با آن گروهها و تشکل ها ندارند??!!
شاید اولین برداشت ازین موضوع اینست که لیست ها و گروهها عملاً تسلیم کاندیداها شده اند واز قبل، انتخاب بعضی از آنها را قبول کرده و با در لیست قراردادن آنها، فضا را برای سهم خواهی در آینده مهیا می کنند.
در واقع به جای اینکه، نظر واقعی خود را مستقلا در قالب لیستی که به آن اعتقاد دارند اعلام کنند، با مصلحت اندیشی و سیاست ورزی، لیستی را اعلام می کنند که خود نیز بدان اعتقاد ندارند.

اینست معنا و مفهوم تشکل گرایی در کانون وکلا!!

به عقیده نگارنده، در تشکل گرایی صنفی، تشکلها بدون توجه به شایسته سالاری، صرفا در صدد به قدرت رساندن افراد درون لیست خود هستند..آن هم به این جهت که با آن افراد همسو و همنظرند.
اما برخی همکاران توصیه میکنند که به تمام افراد یک لیست رأی بدهند. مدلی که در انتخابات اخیر مجلس پیاده شد و موفق بود....اما قطعا بین لیست ها و جریان های سیاسی و لیست ها و تشکلهای صنفی فاصله ها و تفاوتهاست.
هر لیست و هر تشکلی، برای خود پیشکسوت، بزرگ یا به تعبیری یک یا دو "سرلیست" دارد که با رأی آوری کل لیست، تکلیف رییس و نواب رییس از قبل، قابل پیش بینی خواهد شد. می ماند بازرس و منشی، که البته با توجه به همسو بودن اعضای هیأت مدیره، بازرس عملاً حرفی برای گفتن نخواهد داشت. به تعبیر دیگر اگر بازرس بخواهد وظیفه ذاتی خود را انجام دهد و دست به #شفافیت بزند، قطعا متهم به بی اخلاقی و نمک نشناسی خواهد شد.

لازم به ذکر است، دربین لیستهای موجود، برخی بسیار یکدست و سازمان یافته و همسو و برخی دیگر، بلاتشبیه همچون آش شله قلمکار!! (البته که در مثل مناقشه نیست...توضیحا اینکه آش شله قلمکار یکی از آش های سنتی اصفهان است).
اما نقطه اشتراک همه این لیست های همگون و ناهمگون اینست که هیچیک بر اساس #شایسته_سالاری تنظیم نشده اند و عمدتا مبتنی بر جناح گرایی و لابی گری شکل گرفته اند. اابته تین بدین معنا نیست که افراد جای گرفته در لیست ها، جزو شایستگان نیستند...بلکه منظور، چیز دیگریست...

دوستان و همکاران عزیز
با انتخاب افرادی که دارای قدرت تحلیل مستقل از نظر دیگران و بویژه مستقل از سرلیستها هستند و وامدار هیچ تفکر و شخصی نیستند و جرأت و جسارت ابراز نظر مخالف خود را حتی در مقابل همفکران و دوستان و هم جناحی های خود را دارند، قدرت تحلیل و ابتکار نظر هیأت مدیره را بالا ببریم تا در عرصه ی تصمیم سازی، همه اعضا منتظر نظر سرلیست خود نمانند و بتوانند تحلیل خود را عرضه کنند.

به امید #فردای_بهتر
۹۶/۱۲/۱۴
Forwarded from behzad
در همه دادگاه ها طرفین دعوی حق دارند،برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیلی را نداشته باشند باید برای انها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد(ا.35)

صدر ماده اشاره به یکی از اصول بنیادین یعنی اصل حق برخورداری از دادرسی عادلانه دارد که وکیل جزویی از ان است.

اما از این جمله "اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشد" چه میتوان دریافت؟
1-قانون اساسی فرض را بر این نهاده که "هر کسی" توانایی وکیل شدن ندارد.
2-قانون اساسی اگر صلاحیت همگان برای وکالت را -همچنان که برخی نااگاهان بر ان اصرار دارند - قبول داشت در این صورت قسمت دوم اصل 35 بی فایده بود.
3-دولتی که سعی در مجانی کردن وکالت دارد به نوعی دارد از تکلیف مقرر انتهای اصل 35 شانه خالی میکند چنانچه با توزیع پروانه، توانایی های وکیل را ساده سازی و دادرسی عادلانه را با چالش مواجه میسازد .
دولت نمیخواهد امکانات استفاده از وکیل متخصص را بعنوان تکلیف مقرر در اصل 35 را فراهم اورد با عادی سازی کارکرد وکیل ، ان ناتوانایی خود را جبران میکند
تاسفبار تر اینکه نه تنها ان تکلیف را به جا نمی اورد بلکه با وقاحت تمام ان را وسیله کسب درامد خود میکند .


#پروانه_وکالت_فروشی_نیست
Forwarded from تاریخ کانون وکلاء (امیر بابامرادی)
تکمله ای بر روز اتحاد وکلای دادگستری در ایران




اخیرا دکتر عیسی امینی ریاست کانون وکلای دادگستری مرکز در سالن مرحوم جلالی نایینی اعلام کردند که وکلای دادگستری با زبان و قلم از کیان کانون وکلا در ایران دفاع نمایند...


وکیل عیسی امینی ای کاش بدانند که قلم و زبان تا درجه ای می تواند کارساز باشد؛اگر روز ۲۲تیر ۱۳۸۸ جلسه اسکودا با فعل رفتاری (کنش فعال) همراه نبود؛الان ایشان این فرصت را نداشتند که بر میز ریاست کانون وکلای دادگستری مرکز بنشینند(یحتمل در دانشکده حقوق واقع در کوچه براتی نبش ساختمان فیلیپس باید به تدریس خود ادامه می دادند و باقی ماجرا)...

آن جلسه تاریخی فراتر از قلم و زبان می بود...عین یک تحصن بود...عین یک اعتراض صنفی بود...

اگر کانون های وکلا در طی این سالیان اخیر مقاومت بیشتری همچون ۲۲تیر ۱۳۸۸ نشان می دادند؛باور بفرمایید تبصره ماده ۴۸ هم تصویب نمی شد...


یک تحصن نهایت سی چهل نفری که اخیرا توسط انجمن وکلای مستقل برگزار شد نباید مزاج بعضی وکلای دارای رزومه علمی را تلخ کند...زبان و قلم امر به معروف است و کنش نهی از منکر است...

امر به معروف در قانون اسلام مراتبی دارد...اما مرحله آخر نهی از منکر بصورت کنش خواهد بود...


برای تاریخ بماند.
جمعه ۲۲تیر ۱۳۹۷.
شاکریم پروردگار را از این جهت، تنها هدفی که در پی آن نبوده، نیستیم و نخواهیم بود، ورود به عرصه انتخابات کانون وکلا و یا هواداری از کاندیداتوری دیگر بزرگان است.
ما متفاوت تر از همه شروع کردیم و آمدیم و متفاوت خواهیم ماند هر چند شروع فعالیت انجمن وکلای مستقل خاری بود بر چشم عده ای البته معدود...
آنان که بودند میدانند و آنان که توفیق همراهی نداشتند بدانند، عهد بستیم شفافیت، حمایت از همکاران و آنچه در اساسنامه فعالیت ما آمده است را در حد توان و امکان در اولویت قرار دهیم.
عهد ما آن است که یکبار و برای همیشه در تاریخ کانون وکلای دادگستری مرکز ثبت شود، عده ای بدون توجه به حواشی انتخابات صنفی و بدون قصد برای انتخابات آینده به این عرصه آمده اند.
ما هستیم چه خواهان حضور ما باشند یا نباشند.
ارادتمند بهنام نزادی
25 تیرماه 1397

هو الوکیل
اساسنامه انجمن وکلای مستقل

اهداف:
دفاع از وکلای دادگستری در مراجع قضایی، انتظامی (اعم از دادسرای انتظامی وکلا و قضات)، تلاش برای گسترش امنیت شغلی و درآمدی وکلا و کارآموزان وکالت، حمایت از کارآموزان وکالت در راستای اهداف تعین شده انجمن و نظارت بر آموزش آنان توسط کانون وکلا، برگزاری جلسات آموزشی برای وکلا، کارآموزان وکالت و شهروندان، ترویج حقوق شهروندی و دفاع از حقوق ملت بر مبنای حقوق مکتسبه شهروندی، پشتیبانی صنفی و حقوقی از کلیه وکلا، تلاش در راستای بهبود اخلاق حرفه‌ای میان وکلای دادگستری، امور رفاهی وکلا، انجام امور مطالعاتی، علمی، پژوهشی و تحقیقاتی در راستای اهداف گروه، ازجمله وظایف و اهداف انجمن وکلای مستقل تعیین شد.
"اين درد است"
سلام.
مدتى است كه شاهدِ نگارش درد دلها و گلايه ها و نقدهاىِ همكارانِ جوان و كارآموزانِ گرامى در فضاى مجازى هستيم، كه عموماً و قاطبه ى آنها با ادبياتى مناسب و محترمانه نسبت به دغدغه هايشان ايرادِ سخن داشته اند.
قصدِ ورود به ماهيتِ درددلها و نقدها و درستى يا نقصانِ آن ها را ندارم؛
آنچه براى من بسيار درد آور بوده و هست اين است كه، بسيارى از اين نوشته ها، به صورتِ "امضاء محفوظ" منتشر مى شود!
واقعاً چرا؟؟
به كجا رسيده ايم؟
چرا عضوِ يك خانواده بايد از اينكه گِلِه مندى و انتقادش را مى نگارد، از افشاى نامش واهمه داشته باشد؟
آيا اين نتيجه ى همه ى آموزش هايى است كه براىِ تربيتِ وكلاى مقتدر به كار گرفته شده؟!
اين است دستاورد سالهاىِ سال تلاش در اين كهنه سراىِ مدنى وصنفى؟؟
همكارانِ جوانِ من؛
مى دانم كه آنچه امروز شاهد هستيم، نتيجه ى رفتارهاىِ من و امثالِ من است كه سالهاىِ سال در گوشه و كنارِ كانون، به اصطلاح مشغول فعاليتِ صنفى و رتق و فتقِ امور بوده ايم، و نتيجه اش اين شده كه فرزندانِ خانه براى بيانِ حرفشان بايد مخفى بشوند!!
اوف بر من!
اوف بر من و مايى كه به جاى پرورشِ وكلاى شجاع، بسترى را گسترانديم كه جَبن و احتياط، اولين سرلوحه ى وكلا شود.
امروز نه كمپينِ حذفِ ظرفيت، نه ماده ى ١٨٧، نه طرح جامع وكالت و نه هيچكدام ديگر مانند اينها، دردِ جامعه ى وكالت نيست.
تمام اين موارد مسيرهاىِ صعب العبورى است كه مى توان با انديشه و همدلى از آنها عبور كرد، به شرطِ داشتنِ نيروهاىِ مقتدر.
دردِ امروزِ جامعه ى وكالت، عدمِ اعتماد و اطمينانِ خاطرِ فرزندانِ خانه و نيز دلهره ى آنها در بيان نظرات و عقايد و ديدگاههايشان است.
چرا بايد بسترِ ترس و نگرانى در كانون وكلا آنچنان وسيع شده باشد كه گلايه ها با "نام و امضاء محفوظ" منتشر شود؟؟
آيا با اين سربازان مى خواهيم به مقابله با هجمه هاى بيرونى برويم؟؟
سربازانى كه باعث شديم از خودمان هم واهمه داشته باشند؟!
همكارانِ جوان، خواهران و برادرانِ من؛
امروز بايد از شما عذرخواهى كنم.
از تك تك شما عذرخواهى كنم كه نتوانستم و نتوانستيم رسالتى كه بر دوش داشتيم را به نحوِ درست انجام دهيم.
بايد از شما عذرخواهى كنم كه وقتى در مقاطع مختلف، پيشكسوتانى در حمايت از شما قلم زدند، بودند تنگ نظراتى كه به جاى رفع مشكل، آن پيشكسوتان را با ادبياتِ سخيف مورد تخطئه قراردادند، و ما به جاىِ ساكت كردنِ آن بخيلان و تنگ نظران، ساده و صامت و ساكت از كنارِ موضوع گذشتيم.
اوف بر من و مايى كه جوّ پليسى را در خانه ى صنفى گسترش داديم.
اما مى خواهم جبران كنم.
از شما خواهشى دارم:
بياييد و بر من منت بگذاريد و ديگر مطالبتان را، آن مطالبى كه با قلمِ وزين، متضمنِ درددل و گلايه و انتقاد است را با "نامِ مباركِ خودتان منتشر كنيد".
به شما قول مى دهم كه اگر شخصى متعرضِ انتقادات مؤدبانه ى شما شد، من سپر بلايتان شوم و فريادِ رساىِ شما باشم
مى دانم و شما هم بدانيد كه در اين مسير تنها نيستيم. شك نكنيد كه بسيار دلسوزانى هستند كه در اين راه، در كنارِ من و ما براىِ جبرانِ اين نقيصه، با همه ى وجود خواهند بود.
بگذاريد تنگ نظران، به مانندِگذشته، سعى در منحرف نمودنِ اين مسيرِ درست نمايند، اما ما به راهمان ايمان داريم .
براىِ آغازِ اين راه، اين اصل را فراموش نمى كنيم و بلند فرياد مى زنيم كه:
#نام_وكيل_محترم_است

همراه شما
محمدتقى غفارى فردويى
در پاسخ به اظهار نظر یکی از کاراموزان محترم مبنی بر خاتمه دادن به مباحث و حواشی مربوط به کمیسیون کاراموزی در کانال بدون روتوش عرض میکنم که؛

اگر از ترس اینکه مبادا حرمت بزرگان شکسته شده و یا شکاف و اختلاف میان کمیسیون کاراموزی و کاراموزان ایجاد گردد،به اصطلاح موضوع را کش ندهیم و از بیان مباحث وحقایق و آنچه موجب ایجاد مساله شده است بپرهیزیم و‌اجازه ندهیم کاراموزان که از قرار، دل پر درد و گله و شکایت از وضعیت خود دارند آزادانه و‌ آسوده مطالب و مباحث خودرا مطرح نمایند،
به معنی دقیق کلمه صدای اعتراض مسالمت آمیز کاراموزان را خفه کرده ایم و به سانسوری که همواره به آن اعتراض کرده ایم روی آورده ایم.

به نظر اینجانب می بایست اعتراض و واکنش ها را بدون هیچ ترس و مصلحت اندیشی شنید و منعکس کرد و از سویی دیگر کمیسیون محترم کاراموزی صبورانه این صدای اعتراض را شنیده و سعی در حل و فصل موضوع نمایند.
فراموش نکنیم‌ که بی اعتنایی به صدای آرام،فریاد به دنبال خواهد داشت!
مریم رهنما
وکیل دادگستری
Forwarded from سگ حسن دله
تبریک به اتاق فکر

آقای عیسی امینی برای خاموش کردن منتقدین به حربه بازرسی و شکایت انتظامی متوسل شده است.

آزادی بیان زیر پای دیوان بد مازندران قرار گرفته است. دیوان خوب کمک کنند.
Forwarded from Deleted Account
کمیسیون نظارت و بازرسی از شنیده تا دیده

امروز به دستور جناب امینی جهت پاره‌ای توضیحات به قید فوریت به کمیسیون نظارت و بازرسی مراجعه کردم. برخورد جناب خلیلی، جناب هاشمیان و بانو رحیم زاده محترمانه و دوستانه بود.
پذیرایی چای و بیسکوئیت بود و خبری از داغ و درفش و فضای تخفیف و ارعاب مشاهده نکردم. صرفا پیگیری دستورات رئیس کانون در دستور قرار داشت و هیچ ذهنیت سازی در اعضای کمیسیون مشاهده نکردم. هرچند در خصوص این کمیسیون و صلاحیت آن بحث های آکادمیک و علمی وجود دارد که در فرصت به آن خواهم پرداخت اما بعنوان کسی که در این حدود ۱۲ سال وکالت هیچگونه مراجعه ای به این کمیسیون نداشتم انتظارم چنین برخورد محترمانه‌ای نبود. آموختم تجربه عینی همیشه با شنیده‌ها یکسان نیست. هرچند شاید این ارزیابی شتابزده باشد لکن تا اینجا ارزیابی مثبتی از این کمیسیون که روز آخر خود را می‌گذرانید دارم.
جالب است...
نظرات بزرگواران در گروها و کانال ها را که دنبال می کردم، عده ای با این مضمون «نگارنده محفوظ» گویا میانه ای خوش نداشته و ندارند و نسبت به این موضوع ایرادات فراوان وارد دانسته اند.
نظر این بزرگواران بر این منوال بوده که عدم اعلام نگارنده متن می تواند، نشانه ضعف، ترس، فرافکنی، عدم اعلام واقعیت و... باشد.
قضاوت این قسمت که یک کارآموز وکالت به چه دلیل ترجیح بر محفوظ مانند هویت خود در پی نگاشته اش دارد با خواننده محترم باشد هر چند این عزیزان معتقد بر آنند که در پی محفوظ بودن نام نگارنده دلیلی بر عدم ارائه واقعیت می تواند باشد و هرکس می‌تواند هر موضوعی را به رشته تحریر دراورند.
هر چند نگارنده نیز تا کنون اعتقاد و نظر بر این داشته که آزادی بیان یکی از ابتدایی ترین حقوق شناخته شده است و بایستی مطالب با نام صاحب قلم منتشر شود ولیکن در پی احضار آقای مصطفی طباطبایی به کمیسیون نظارت و بازرسی در خصوص انتشار مطلبی، حق را به نگارنده محفوظ می توانم بدهم.
فارغ از همه این موضوعات سوالی که از این عزیزان می‌توان پرسید این است که اگر اینگونه رفتار از دید حضرات قابل دفاع نیست چرا هر از چندگاهی مطالبی را عنوان میدارند که با قید «حسب مسموعات» کفایت دارند و از اطلاعات دقیق به خواننده دوری می گزینند.
اگر آنگونه رفتار پسندیده نباشد مسلما و قطع به یقین این رفتار نیز قابلیت دفاع ندارد.
اگر نظر بر مثبت بودن استفاده از حسب مسموعات دارند خوب است بدانند حسب مسموعات عده ای در پی اتفاقات اخیر به دنبال اجبار کارآموز به عذرخواهی با قید فوریت و عدم اجابت دارای آثار ناخوشایند بوده اند.
مسلما احترام امامزاده با متولی است.
به عنوان یک وکیل پایه یک دادگستری چنین رفتاری را با یک کارآموز به هر دلیل بر نمیتابم و تمام قد از ایشان حمایت خواهم نمود.
ارادتمند نگارنده محفوظ «بهنام نزادی»
Forwarded from پندار (hossein Pourhassani)
📌 به قلم: نام محفوظ.

📕 حسب مسموع احدی از همکاران نوشته‌اند که پیش از انتخاب اعضای کمیسیون کارآموزی امور کارآموزان گل و بلبل بوده و حالا بعد از این انتصابات مرقومه‌های آتشین سرازیر شده در حالی که مصوبات مربوط به کمیسیون قبلی است.
احدی از کارآموزان عزیز به این بزرگوار یادآوری کنند اولاً اگر منظورت از مصوبات، شرح وظایف کارآموزی است که کمیسیون کارآموزی آن را اجرا می‌کند، آن را هیات مدیره تصویب کرده است و ربطی به انتصابات اعضای کمیسیون ندارد.
ثانیاً: شما مرجع شنیدن اعتراضات نبوده‌ای و یا گوش شنوا نداشتی و الا اعتراضات کارآموزان همیشه بلند بوده است. شما را ارجاع می‌دهم به نامه‌های ثبت شده در دبیرخانه کانون با موضوعات مختلف، یکی ICDL
ثالثاً وصل کردن صدای معترض به عوامل بیگانه و شعار استفاده ابزاری از معترض دیگر برد رسانه‌ای ندارد. دنبال شگرد جدید باشید.
رابعاً: شما اگر حرمت استاد و شاگردی میدانستی، تهمورث کانون را به توطئه نمی‌نواختی.
و خامساً: آهسته‌تر برادر.
به زودی پیاده می‌شوی و اتوبوس می‌رود.
پایان.
Forwarded from Deleted Account
#اطلاعيه
همکاران ارجمند

از تاریخ ۹۷/۵/۳ (امروز) مجتمع قضایی خانواده ۲ تهران (مستقر در میدان ونک) به محل جدید آن واقع در ولنجک، بلوار دانشجو، میدان یاسمن، خیابان عدالت نقل مکان کرد.
Forwarded from Deleted Account
2025/09/14 07:30:15
Back to Top
HTML Embed Code: