✅ سخنرانی در گوگلمیت
موضوع: خطاهای شناختی در روابط عاشقانه (جلسهی دوم)
.
سخنران: محمدرضا سلیمی
🗓دوشنبه ۷ اسفند ساعت ۱۹
✅ در جلسهی اول که دوشنبه ۲۰ آذر برگزار شد، ۲۲ خطای شناختی در روابط عاشقانه را شرح دادیم.
در این جلسه ابتدا به سه سوال زیر پاسخ میدهیم:
۱. شناخت چیست و چگونه شکل میگیرد؟
۲. خطای شناختی چیست و چگونه شکل میگیرد؟
۳. خطاهای شناختی چه تبعاتی دارند؟
سپس ۲۸ خطای شناختی دیگر در روابط عاشقانه را توضیح خواهیم داد.
۱. خطای جذابیت نقطه مشترک
۲. خطای عشق
۳. خطای عشق یکطرفه
۴. خطای انصاف
۵. خطای انتظار بیشازحد
۶. توهم مثبت
۷. توهم جایگزین
۸. توهم الگوسازی
۹. توهم نظر کارشناس
۱۰. تنبلی اجتماعی
۱۱. اثر پِلتزمَن
.
۱۲. اثر پارتنِر (شریک زندگی)
۱۳. خطای مجاورت
۱۴. خطای مقاومت
۱۵. خطای حالت
۱۶. خطای تایید
۱۷. مجوز اخلاقی
۱۸. لذت آنی
۱۹. خطای تصویر ذهنی
۲۰. خطای گیردادن
۲۱. ارزشزدایی واکنشی
۲۲. عقلانیت محدود
۲۳. میانبر ذهنی عاطفه
۲۴. اثر کمتر بیشتر است
۲۵. شکاف همدلی
۲۶. شانس اخلاقی
۲۷. سندروم شیء درخشان
۲۸. خطای دلبستگی (علاقه)
در آخر به این سوال مهم پاسخ خواهیم داد:
چگونه «فراشناخت» به ما کمک میکند با خطاهای شناختی در روابطه عاشقانه مقابله کنیم؟
لینک ورود به جلسه👇
meet.google.com/tfq-zdpt-zus
🕖 ساعت ورود: ۱۸:۵۵
@wikifallacy
موضوع: خطاهای شناختی در روابط عاشقانه (جلسهی دوم)
.
سخنران: محمدرضا سلیمی
🗓دوشنبه ۷ اسفند ساعت ۱۹
✅ در جلسهی اول که دوشنبه ۲۰ آذر برگزار شد، ۲۲ خطای شناختی در روابط عاشقانه را شرح دادیم.
در این جلسه ابتدا به سه سوال زیر پاسخ میدهیم:
۱. شناخت چیست و چگونه شکل میگیرد؟
۲. خطای شناختی چیست و چگونه شکل میگیرد؟
۳. خطاهای شناختی چه تبعاتی دارند؟
سپس ۲۸ خطای شناختی دیگر در روابط عاشقانه را توضیح خواهیم داد.
۱. خطای جذابیت نقطه مشترک
۲. خطای عشق
۳. خطای عشق یکطرفه
۴. خطای انصاف
۵. خطای انتظار بیشازحد
۶. توهم مثبت
۷. توهم جایگزین
۸. توهم الگوسازی
۹. توهم نظر کارشناس
۱۰. تنبلی اجتماعی
۱۱. اثر پِلتزمَن
.
۱۲. اثر پارتنِر (شریک زندگی)
۱۳. خطای مجاورت
۱۴. خطای مقاومت
۱۵. خطای حالت
۱۶. خطای تایید
۱۷. مجوز اخلاقی
۱۸. لذت آنی
۱۹. خطای تصویر ذهنی
۲۰. خطای گیردادن
۲۱. ارزشزدایی واکنشی
۲۲. عقلانیت محدود
۲۳. میانبر ذهنی عاطفه
۲۴. اثر کمتر بیشتر است
۲۵. شکاف همدلی
۲۶. شانس اخلاقی
۲۷. سندروم شیء درخشان
۲۸. خطای دلبستگی (علاقه)
در آخر به این سوال مهم پاسخ خواهیم داد:
چگونه «فراشناخت» به ما کمک میکند با خطاهای شناختی در روابطه عاشقانه مقابله کنیم؟
لینک ورود به جلسه👇
meet.google.com/tfq-zdpt-zus
🕖 ساعت ورود: ۱۸:۵۵
@wikifallacy
Google
Real-time meetings by Google. Using your browser, share your video, desktop, and presentations with teammates and customers.
❤15👏7👍4👎2
❓پاسخ به یک سوال:
یکی از علاقهمندان به تفکر نقادانه پرسیدهاند: نقشهی راه یادگیری تفکر نقادانه چیست؟
📝 پاسخ: موضوعاتی که علاقهمندان به تفکر نقادانه باید به آنها بیندیشند و بهتدریج و با برنامهریزی بیاموزند عبارتاند:
۱. ذهن و کارکردهای آن. چون خواستگاه و جایگاه تفکر ذهن است، ابتدا لازم است با مفاهیم ذهنی (مانند ادراک و احساس)، قابلیتها، کارکردها و خطاهای ذهن آشنا شویم.
۲. زبان و سطوح آن. چون زبان ابزار تفکر است، لازم است با مفاهیم، انواع گزارهها، انواع متنها، ابهام، ایهام، کلیگویی، انواع تعریف و کارکردهای زبان آشنا شویم.
۳. بافت تفکر. لازمهی نقادانه اندیشیدن شناخت بافت و محیطی است که در آن فکر میکنیم.
۴. ویژگیهای تفکر نقادانه
۵. تفاوت تفکر نقادانه و تفکر عادتی
۶. ویژگیهای متفکران نقاد
۷. ویژگیهای متفکران غیرنقاد
۸. ارتباط احساسات و تفکر نقادانه
۹. سواد اطلاعاتی دربارهی رشته و موضوع مورد بحث
۱۰. روش تحقیق، جمعآوری و تحلیل اطلاعات
۱۱. منطق تفکر نقادانه
۱۲. مولفههای تفکر نقادانه
۱۳. موانع تفکر نقادانه
۱۴. جایگاه تفکر نقادانه در میان دیگر انواع تفکر
۱۵. مهارت پرسشگری و آشنایی با انواع پرسشها
۱۶. مهارت شفافسازی مفاهیم
۱۷. مهارت تحلیل و ارزیابی تفکر با کاربست مولفهها و معیارهای فکری (تحلیل نقادانهی تفکر)
۱۸. مهارت استدلال
۱۹. مهارت تبیین
۲۰. مغالطهها
۲۱. خطاهای شناختی
۲۲. سوگیری در رسانهها
۲۳. خطابهها
۲۴. آمار و احتمالات
۲۵. علم و شبهعلم
۲۶. روانشناسی زرد
۲۷. مهارت تصمیمگیری
۲۸. مهارت حل مسئله
۲۹. مهارت گوش دادن نقادانه
۳۰. مهارت گفتوگوی نقادانه
۳۱. مهارت خوانش نقادانه
۳۲. مهارت نگارش نقادانه
۳۳. مهارت آموزش نقادانه
۳۴. مهارت یادگیری نقادانه
✅ چند نکتهی مهم:
۱. این موضوعات را میتوان به دو دستهی کلی تقسیمبندی کرد: الف. دانش نقادانه؛ ب. مهارتهای نقادانه. به طور کلی، یادگیری تفکر نقاداته مستلزم ۱. شناخت ذهن، ۲. فهم زبان، ۳. پرورش فضیلتهای فکری ۴. شناخت آفتهای تفکر نقادانه (خطاهای شناختی، مغالطهها، علم و شبهعلم، خرافهاندیشی، روانشناسی زرد، فشارهای اجتماعی) و ۵. کسب مهارتهاست.
۲. مهارت تفکر نقادانه یک مهارت ذهنی است که در مهارتهای کاربردی مانند تصمیمگیری، حل مسئله، مذاکره، خلاقیت، گفتوگو، گوشدادن، نگارش، خوانش، آموزش و یادگیری نقادانه استفاده میشود.
۳. وقتی میگوییم ذهن و زبان را بشناسید، منظورمان این نیست که عصبشناس یا زبانشناس بشوید. کتابهای تفکر نقادانه محدودهی شناخت ذهن و فهم زبان را برای متفکران نقاد مشخص میکنند.
۴. یادگیری تفکر نقادانه بدون داشتن سواد اطلاعاتی (information literacy) مانند اسلحهی بدون گلوله است، چون بدون دانش و اطلاعات در زمینه یا رشتهی مورد بحث شما نمیدانید چه اطلاعاتی را بپذیرید و چه اطلاعاتی را رد کنید.
۵. تفکر نقادانه بهعنوان ابرتفکر یا superthinking بر دیگر انواع تفکر نظارت و آنها را ارزیابی میکند. بنابراین، لازم است علاقهمندان به تفکر نقادانه با تفکر تحلیلی، تفکر خلاق، تفکر منطقی، تفکر سیستمی، تفکر استراتژیک، تفکر خطی، تفکر رویداد-محور، تفکر علمی و تفکر هرمنوتیکی نیز اندکی آشنا شوند تا به تعامل تفکر نقادانه با این نوع تفکرها پیببرند.
۶. تفکر نقادانه «قابل انتقال» است؛ اگر شگردهای تفکر نقادانه را در یک مهارت درست و آگاهانه بیاموزید، میتوانید از همان شگردها در مهارتهای دیگر نیز استفاده کنید. برای مثال، اگر بتوانید از تفکر نقادانه در مهارت «گوشدادن» استفاده کنید، میتوانید از این مهارت در «خوانش نقادانه» یا «نگارش نقادانه» نیز استفاده کنید. یا اگر بتوانید از تفکر نقادانه در «تصمیمگیری» استفاده کنید، میتوانید از این مهارت در «حل مسئله» نیز استفاده کنید؛ درست مانند کسی که گواهینامهی رانندگی دارد و میتواند هر خودرویی را براند.
✍ محمدرضا سلیمی
🆔@mohammadrsalimi
آموزش تفکر نقادانه
@wikifallacy
یکی از علاقهمندان به تفکر نقادانه پرسیدهاند: نقشهی راه یادگیری تفکر نقادانه چیست؟
📝 پاسخ: موضوعاتی که علاقهمندان به تفکر نقادانه باید به آنها بیندیشند و بهتدریج و با برنامهریزی بیاموزند عبارتاند:
۱. ذهن و کارکردهای آن. چون خواستگاه و جایگاه تفکر ذهن است، ابتدا لازم است با مفاهیم ذهنی (مانند ادراک و احساس)، قابلیتها، کارکردها و خطاهای ذهن آشنا شویم.
۲. زبان و سطوح آن. چون زبان ابزار تفکر است، لازم است با مفاهیم، انواع گزارهها، انواع متنها، ابهام، ایهام، کلیگویی، انواع تعریف و کارکردهای زبان آشنا شویم.
۳. بافت تفکر. لازمهی نقادانه اندیشیدن شناخت بافت و محیطی است که در آن فکر میکنیم.
۴. ویژگیهای تفکر نقادانه
۵. تفاوت تفکر نقادانه و تفکر عادتی
۶. ویژگیهای متفکران نقاد
۷. ویژگیهای متفکران غیرنقاد
۸. ارتباط احساسات و تفکر نقادانه
۹. سواد اطلاعاتی دربارهی رشته و موضوع مورد بحث
۱۰. روش تحقیق، جمعآوری و تحلیل اطلاعات
۱۱. منطق تفکر نقادانه
۱۲. مولفههای تفکر نقادانه
۱۳. موانع تفکر نقادانه
۱۴. جایگاه تفکر نقادانه در میان دیگر انواع تفکر
۱۵. مهارت پرسشگری و آشنایی با انواع پرسشها
۱۶. مهارت شفافسازی مفاهیم
۱۷. مهارت تحلیل و ارزیابی تفکر با کاربست مولفهها و معیارهای فکری (تحلیل نقادانهی تفکر)
۱۸. مهارت استدلال
۱۹. مهارت تبیین
۲۰. مغالطهها
۲۱. خطاهای شناختی
۲۲. سوگیری در رسانهها
۲۳. خطابهها
۲۴. آمار و احتمالات
۲۵. علم و شبهعلم
۲۶. روانشناسی زرد
۲۷. مهارت تصمیمگیری
۲۸. مهارت حل مسئله
۲۹. مهارت گوش دادن نقادانه
۳۰. مهارت گفتوگوی نقادانه
۳۱. مهارت خوانش نقادانه
۳۲. مهارت نگارش نقادانه
۳۳. مهارت آموزش نقادانه
۳۴. مهارت یادگیری نقادانه
✅ چند نکتهی مهم:
۱. این موضوعات را میتوان به دو دستهی کلی تقسیمبندی کرد: الف. دانش نقادانه؛ ب. مهارتهای نقادانه. به طور کلی، یادگیری تفکر نقاداته مستلزم ۱. شناخت ذهن، ۲. فهم زبان، ۳. پرورش فضیلتهای فکری ۴. شناخت آفتهای تفکر نقادانه (خطاهای شناختی، مغالطهها، علم و شبهعلم، خرافهاندیشی، روانشناسی زرد، فشارهای اجتماعی) و ۵. کسب مهارتهاست.
۲. مهارت تفکر نقادانه یک مهارت ذهنی است که در مهارتهای کاربردی مانند تصمیمگیری، حل مسئله، مذاکره، خلاقیت، گفتوگو، گوشدادن، نگارش، خوانش، آموزش و یادگیری نقادانه استفاده میشود.
۳. وقتی میگوییم ذهن و زبان را بشناسید، منظورمان این نیست که عصبشناس یا زبانشناس بشوید. کتابهای تفکر نقادانه محدودهی شناخت ذهن و فهم زبان را برای متفکران نقاد مشخص میکنند.
۴. یادگیری تفکر نقادانه بدون داشتن سواد اطلاعاتی (information literacy) مانند اسلحهی بدون گلوله است، چون بدون دانش و اطلاعات در زمینه یا رشتهی مورد بحث شما نمیدانید چه اطلاعاتی را بپذیرید و چه اطلاعاتی را رد کنید.
۵. تفکر نقادانه بهعنوان ابرتفکر یا superthinking بر دیگر انواع تفکر نظارت و آنها را ارزیابی میکند. بنابراین، لازم است علاقهمندان به تفکر نقادانه با تفکر تحلیلی، تفکر خلاق، تفکر منطقی، تفکر سیستمی، تفکر استراتژیک، تفکر خطی، تفکر رویداد-محور، تفکر علمی و تفکر هرمنوتیکی نیز اندکی آشنا شوند تا به تعامل تفکر نقادانه با این نوع تفکرها پیببرند.
۶. تفکر نقادانه «قابل انتقال» است؛ اگر شگردهای تفکر نقادانه را در یک مهارت درست و آگاهانه بیاموزید، میتوانید از همان شگردها در مهارتهای دیگر نیز استفاده کنید. برای مثال، اگر بتوانید از تفکر نقادانه در مهارت «گوشدادن» استفاده کنید، میتوانید از این مهارت در «خوانش نقادانه» یا «نگارش نقادانه» نیز استفاده کنید. یا اگر بتوانید از تفکر نقادانه در «تصمیمگیری» استفاده کنید، میتوانید از این مهارت در «حل مسئله» نیز استفاده کنید؛ درست مانند کسی که گواهینامهی رانندگی دارد و میتواند هر خودرویی را براند.
✍ محمدرضا سلیمی
🆔@mohammadrsalimi
آموزش تفکر نقادانه
@wikifallacy
❤22👍21🙏4🤔2
مثلث سخنوری: منطق - اخلاق - احساس
rhetorical triangle: logos - ethos - pathos
📝 محمدرضا سلیمی
آیا منطقی بودن برای متقاعد کردن دیگران کافی است؟
ما بدون اینکه به طور کامل بدانیم ماشین چگونه کار میکند میتوانیم رانندگی کنیم؛ ما نمیتوانیم عیبها و ایرادهای ماشین را تشخیص دهیم و آنها را برطرف کنیم. استدلال هم به همین صورت است: ما سعی میکنیم افراد را متقاعد کنیم بدون اینکه بدانیم استدلال چیست، چرا باید دلیل بیاوریم، چگونه دلیل بیاوریم و نقش اخلاق و احساس در متقاعد کردن دیگران چیست. به عبارت دیگر، ما از شیوههای اقناعسازی آگاه نیستیم.
معلمی ادعا میکند در مدرسه دانشآموزانش به سخنان او گوش میدهند و به آنها عمل میکنند، اما در خانه همسر و فرزندانش به حرفهای او نه تنها توجه نمیکنند بلکه با لجبازی واکنش منفی نشان میدهند. به نظر شما اِشکال کار کجاست؟
پاسخ: در مدرسه دانشآموزان اقتدار معلم را میپذیرند و برای او ارزش و احترام خاصی قائلاند. از طرف دیگر، معلم هم با ابزار تشویق و تهییج، یا حتی تهدید و تنبیه، دانشآموزان را متقاعد یا تحریک میکند به دستوراتش عمل کنند. بهعلاوه، در مدرسه معلم به سلاح نمره مجهز است، درحالیکه والدین این سلاح برنده را در اختیار ندارند. بنابراین، لحن بیان، نوع رفتار، نحوهی ابراز احساسات و ابزارهایی که در اختیار داریم نقش مهمی در متقاعد کردن دیگران ایفا میکنند.
برای اینکه افراد را متقاعد کنیم به سخنانمان گوش کنند و آنها را خوب بفهمند، باید همزمان از سه ابزار یا تکنیک استفاده کنیم:
۱. لوگوس (منطق)
۲. اِتوس (اخلاق)
۳. پاتوس (احساس)
۱. لوگوس یا منطق به معنی جلب نظر مخاطب از طریق تعقل یا استدلال است. لوگوس یعنی اینکه بین ایدهها ارتباط عقلانی ایجاد کنیم؛ از فکت(واقعیت)ها، آماروارقام و انواع استدلال استفاده کنیم؛ و از مغالطهها و خطاهای شناختی بپرهیزیم. منطق «ترازوی تعقل» و «شاغول اندیشه» است.
۲. اِتوس به میزان اخلاقی بودن سخنان گوینده یا نویسنده اشاره میکند. اگر براساس اقتدار، اعتماد، احترام، تجربه، تخصص، سابقه، مدرک تحصیلی، قیافه و شهرت افراد سخنانشان را بپذیریم یا رد کنیم؛ ما معیار اِتوس را برای متقاعد شدن در نظر گرفتهایم.
۳. پاتوس به معنای متقاعد کردن مخاطب از طریق تحریک احساسات اوست. در این شیوهی اقناعسازی گوینده یا نویسنده با استفاده از قدرت کلمات و زبان عاطفی تلاش میکند آنطور که او میخواهد مخاطب احساس کند. درواقع، او میتواند با قدرت زبان و فن بیان حس همدردی، خشم، خنده، عشق، شادی، نفرت یا ناامیدی را در مخاطب ایجاد کند.
بنابراین، هنگام ارزیابی سخنان گوینده یا نویسنده ما به میزان منطقی بودن، اعتبار و اقتدار (شخصیت) و زبان عاطفی او توجه میکنیم. هر یک از این سه معیار در متقاعد کردن ما نقش خاص خود را ایفا میکنند. در مطلب بعد با یک مثال میزان موثر بودن و نقش هر یک از این سه معیار را در متقاعد کردن دیگران شرح خواهم داد.
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tg-me.com/wikifallacy
rhetorical triangle: logos - ethos - pathos
📝 محمدرضا سلیمی
آیا منطقی بودن برای متقاعد کردن دیگران کافی است؟
ما بدون اینکه به طور کامل بدانیم ماشین چگونه کار میکند میتوانیم رانندگی کنیم؛ ما نمیتوانیم عیبها و ایرادهای ماشین را تشخیص دهیم و آنها را برطرف کنیم. استدلال هم به همین صورت است: ما سعی میکنیم افراد را متقاعد کنیم بدون اینکه بدانیم استدلال چیست، چرا باید دلیل بیاوریم، چگونه دلیل بیاوریم و نقش اخلاق و احساس در متقاعد کردن دیگران چیست. به عبارت دیگر، ما از شیوههای اقناعسازی آگاه نیستیم.
معلمی ادعا میکند در مدرسه دانشآموزانش به سخنان او گوش میدهند و به آنها عمل میکنند، اما در خانه همسر و فرزندانش به حرفهای او نه تنها توجه نمیکنند بلکه با لجبازی واکنش منفی نشان میدهند. به نظر شما اِشکال کار کجاست؟
پاسخ: در مدرسه دانشآموزان اقتدار معلم را میپذیرند و برای او ارزش و احترام خاصی قائلاند. از طرف دیگر، معلم هم با ابزار تشویق و تهییج، یا حتی تهدید و تنبیه، دانشآموزان را متقاعد یا تحریک میکند به دستوراتش عمل کنند. بهعلاوه، در مدرسه معلم به سلاح نمره مجهز است، درحالیکه والدین این سلاح برنده را در اختیار ندارند. بنابراین، لحن بیان، نوع رفتار، نحوهی ابراز احساسات و ابزارهایی که در اختیار داریم نقش مهمی در متقاعد کردن دیگران ایفا میکنند.
برای اینکه افراد را متقاعد کنیم به سخنانمان گوش کنند و آنها را خوب بفهمند، باید همزمان از سه ابزار یا تکنیک استفاده کنیم:
۱. لوگوس (منطق)
۲. اِتوس (اخلاق)
۳. پاتوس (احساس)
۱. لوگوس یا منطق به معنی جلب نظر مخاطب از طریق تعقل یا استدلال است. لوگوس یعنی اینکه بین ایدهها ارتباط عقلانی ایجاد کنیم؛ از فکت(واقعیت)ها، آماروارقام و انواع استدلال استفاده کنیم؛ و از مغالطهها و خطاهای شناختی بپرهیزیم. منطق «ترازوی تعقل» و «شاغول اندیشه» است.
۲. اِتوس به میزان اخلاقی بودن سخنان گوینده یا نویسنده اشاره میکند. اگر براساس اقتدار، اعتماد، احترام، تجربه، تخصص، سابقه، مدرک تحصیلی، قیافه و شهرت افراد سخنانشان را بپذیریم یا رد کنیم؛ ما معیار اِتوس را برای متقاعد شدن در نظر گرفتهایم.
۳. پاتوس به معنای متقاعد کردن مخاطب از طریق تحریک احساسات اوست. در این شیوهی اقناعسازی گوینده یا نویسنده با استفاده از قدرت کلمات و زبان عاطفی تلاش میکند آنطور که او میخواهد مخاطب احساس کند. درواقع، او میتواند با قدرت زبان و فن بیان حس همدردی، خشم، خنده، عشق، شادی، نفرت یا ناامیدی را در مخاطب ایجاد کند.
بنابراین، هنگام ارزیابی سخنان گوینده یا نویسنده ما به میزان منطقی بودن، اعتبار و اقتدار (شخصیت) و زبان عاطفی او توجه میکنیم. هر یک از این سه معیار در متقاعد کردن ما نقش خاص خود را ایفا میکنند. در مطلب بعد با یک مثال میزان موثر بودن و نقش هر یک از این سه معیار را در متقاعد کردن دیگران شرح خواهم داد.
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tg-me.com/wikifallacy
Telegram
آموزش تفکر نقادانه
معرفی و توضیح مغالطهها و خطاهای شناختی و آموزش تفکر نقادانه به زبان ساده
ابتدای کانال 👇
https://www.tg-me.com/wikifallacy/1
تماس با ادمین 👇
@mohammadrsalimi
E-mail: [email protected]
ابتدای کانال 👇
https://www.tg-me.com/wikifallacy/1
تماس با ادمین 👇
@mohammadrsalimi
E-mail: [email protected]
👍17❤7👌1
آموزش تفکر نقادانه pinned «شش معیار متقاعدکننده 🖌 محمدرضا سلیمی وقتیکه ما متنی را میخوانیم یا به سخنان کسی گوش میدهیم، یا بهطور کلی چیزی را دریافت میکنیم؛ تحت تاُثیر شش معیار برای قانع شدن یا قانع نشدن قرار میگیریم. این شش معیار عبارتنداز: 1️⃣ معیار منطق یا لوگوس (logos):…»
❓️کدام گزینه صحیح است؟
📝 ----- یعنی توسل به استدلال، ----- یعنی توسل به احساس و ----- یعنی توسل به اخلاق.
📝 ----- یعنی توسل به استدلال، ----- یعنی توسل به احساس و ----- یعنی توسل به اخلاق.
Anonymous Quiz
22%
۱. لوگوس - اِتوس - پاتوس
54%
۲. لوگوس - پاتوس - اِتوس
6%
۳. اِتوس - لوگوس - پاتوس
7%
۴. اِتوس - پاتوس - لوگوس
7%
۵. پاتوس - لوگوس - اِتوس
4%
۶. پاتوس - اِتوس - لوگوس
👍7❤2🙏2
خلق را تقلیدشان برباد داد/ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
🖌 مولوی
آخرین سخنرانی در سال ۱۴۰۲
محل سخنرانی: گوگلمیت
موضوع سخنرانی: تلقین - تقلید - تعبد - تعقل
سخنران: محمدرضا سلیمی
🗓 زمان: چهارشنبه ۲۳ اسفند
🕖 ساعت: ۷ شب
در این سخنرانی ابتدا خلاصهی داستان «خر برفت و خر برفت» مولانا که دربارهی تقلید کورکورانه است نقل میکنیم. سپس، به سوالهای زیر پاسخ میدهیم.
۱. «تلقین» چیست و چه تفاوتی با «القا» دارد؟
۲. تقلید یعنی چه؟ چرا انسان تمایل دارد از دیگران تقلید کند؟
۳. چگونه خطای شناختی «اقتدار» و مغالطهی «شهرت» باعث میشوند از افراد مشهور و ... کورکورانه تقلید کنیم؟
۴. خطای شناختی «تایید اجتماعی» و «اثر تقلید» چگونه اتفاق میافتند؟
۵. چرا «تلقینپذیری» از «تقلید کردن» خطرناکتر است؟
۶. آیا تقلید کردن همیشه بد است؟
۷. تعبد (شخصیتپرستی) یعنی چه؟
۸. «بندگی» چه تفاوتی با «بردگی» دارد؟
۹. تعبد، تلقین و تقلید چه تبعاتی دارند؟
۱۰. تعقل چیست و چه تفاوتی با تفکر دارد؟
۱۱. آیا باید همیشه عقلانی بیندیشیم؟
۱۲. «تعقل» چگونه باعث میشود از «تقلید کردن»، «تلقینپذیری» و «شخصیتپرستی» اجتناب کنیم؟
چشم داری تو به چشم خود نگر
مَنگَر از چشم سفیهی بیخبر
گوش داری تو به گوش خود شنو
گوش گولان را چرا باشی گرو؟
بی ز تقلیدی نظر را پیشه کن
هم به رای و عقل خود اندیشه کن
🖌مولوی
لینک ورود به جلسه 👇
https://meet.google.com/cna-jagb-sxk
🕖 ساعت ورود: ۶:۵۵ دقیقه
@wikifallacy
🖌 مولوی
آخرین سخنرانی در سال ۱۴۰۲
محل سخنرانی: گوگلمیت
موضوع سخنرانی: تلقین - تقلید - تعبد - تعقل
سخنران: محمدرضا سلیمی
🗓 زمان: چهارشنبه ۲۳ اسفند
🕖 ساعت: ۷ شب
در این سخنرانی ابتدا خلاصهی داستان «خر برفت و خر برفت» مولانا که دربارهی تقلید کورکورانه است نقل میکنیم. سپس، به سوالهای زیر پاسخ میدهیم.
۱. «تلقین» چیست و چه تفاوتی با «القا» دارد؟
۲. تقلید یعنی چه؟ چرا انسان تمایل دارد از دیگران تقلید کند؟
۳. چگونه خطای شناختی «اقتدار» و مغالطهی «شهرت» باعث میشوند از افراد مشهور و ... کورکورانه تقلید کنیم؟
۴. خطای شناختی «تایید اجتماعی» و «اثر تقلید» چگونه اتفاق میافتند؟
۵. چرا «تلقینپذیری» از «تقلید کردن» خطرناکتر است؟
۶. آیا تقلید کردن همیشه بد است؟
۷. تعبد (شخصیتپرستی) یعنی چه؟
۸. «بندگی» چه تفاوتی با «بردگی» دارد؟
۹. تعبد، تلقین و تقلید چه تبعاتی دارند؟
۱۰. تعقل چیست و چه تفاوتی با تفکر دارد؟
۱۱. آیا باید همیشه عقلانی بیندیشیم؟
۱۲. «تعقل» چگونه باعث میشود از «تقلید کردن»، «تلقینپذیری» و «شخصیتپرستی» اجتناب کنیم؟
چشم داری تو به چشم خود نگر
مَنگَر از چشم سفیهی بیخبر
گوش داری تو به گوش خود شنو
گوش گولان را چرا باشی گرو؟
بی ز تقلیدی نظر را پیشه کن
هم به رای و عقل خود اندیشه کن
🖌مولوی
لینک ورود به جلسه 👇
https://meet.google.com/cna-jagb-sxk
🕖 ساعت ورود: ۶:۵۵ دقیقه
@wikifallacy
Google
Real-time meetings by Google. Using your browser, share your video, desktop, and presentations with teammates and customers.
👏17👍10❤3🙏2
Audio
استقلال فکری چیست؟
دکتر محمدباقر باقری
✅ استقلال فکری یعنی با عقلمان کنترل گفتار، رفتار، افکار، ارزشها و باورهایمان را در دست بگیریم.
✅ ویژگیهای افرادی که مستقل میاندیشند:
۱. باورهای دیگران را منفعلانه و بدون تامل نمیپذیرند.
۲. از طرد شدن از طرف هیچ گروهی نمیهراسند.
۳. آتوریتهها و منابع ناموجه را رد میکنند.
۴. با کارشناسان واجد شرایط مشورت میکنند.
۵. خودرای نیستند.
۶. خودشان مبانی اندیشه و رفتارشان را شکل میدهند.
۷. سنتها و آدابورسوم گذشته را به پرسش میگیرند.
۸. اطلاعات را خودشان تحلیل میکنند و به نتیجهی مستقل و مستدل میرسند.
۹. وقتی شواهد اقتضا کند با نظر اکثریت مخالفت میکنند.
۱۰. از خطاهای شناختی آگاهند و در دام آنها نمیافتند.
۱۱. میدانند که اکثر مردم رفتار و باورهای گروهشان را تایید میکنند.
۱۲. از گره زدن باورها و عقایدشان به هویتشان اجتناب میکنند.
۱۳. از مرحلهی شنیدن به مرحلهی اندیشیدن میرسند.
✅ نکتهی مهم: استقلال فکری ارتباط تنگاتنگی با شهامت فکری دارد. شهامت فکری یعنی آگاهی از لزوم مواجهه با دیدگاهها و باورهایی که به آنها عواطف منفیِ قوی داریم.
@wikifallacy
دکتر محمدباقر باقری
✅ استقلال فکری یعنی با عقلمان کنترل گفتار، رفتار، افکار، ارزشها و باورهایمان را در دست بگیریم.
✅ ویژگیهای افرادی که مستقل میاندیشند:
۱. باورهای دیگران را منفعلانه و بدون تامل نمیپذیرند.
۲. از طرد شدن از طرف هیچ گروهی نمیهراسند.
۳. آتوریتهها و منابع ناموجه را رد میکنند.
۴. با کارشناسان واجد شرایط مشورت میکنند.
۵. خودرای نیستند.
۶. خودشان مبانی اندیشه و رفتارشان را شکل میدهند.
۷. سنتها و آدابورسوم گذشته را به پرسش میگیرند.
۸. اطلاعات را خودشان تحلیل میکنند و به نتیجهی مستقل و مستدل میرسند.
۹. وقتی شواهد اقتضا کند با نظر اکثریت مخالفت میکنند.
۱۰. از خطاهای شناختی آگاهند و در دام آنها نمیافتند.
۱۱. میدانند که اکثر مردم رفتار و باورهای گروهشان را تایید میکنند.
۱۲. از گره زدن باورها و عقایدشان به هویتشان اجتناب میکنند.
۱۳. از مرحلهی شنیدن به مرحلهی اندیشیدن میرسند.
✅ نکتهی مهم: استقلال فکری ارتباط تنگاتنگی با شهامت فکری دارد. شهامت فکری یعنی آگاهی از لزوم مواجهه با دیدگاهها و باورهایی که به آنها عواطف منفیِ قوی داریم.
@wikifallacy
👍31❤11🙏2👏1
سلام دوستان، یکی از موضوعاتی که در سخنرانی دیشب به آن پرداختیم تفاوت بین «تلقینپذیری» و «القاپذیری» بود.
تفاوت تلقینپذیری و القاپذیری
تلقینپذیری
Suggestability
تلقین یعنی رأیی را بیان کردن و آرای مخالف را بیان نکردن و مخاطب را در معرض همین رأی قرار دادن. هر وقت شما در برابر هر عقیدهای نظر مخالفان آن را هم خواستید یعنی تلقینپذیر نیستید. تلقینپذیری یعنی قبول تکصدایی. متفکر نقاد باید با دامهای روانی ـ اجتماعی و نحوهی تعدیل آنها آشنا باشد. باید بداند منابع اطلاعاتی عموماً تعارض منافع دارند و ممکن است فقط شواهدی را ارائه دهند که مؤید نظر خودشان باشد.
القاپذیری
Inducibility
القاپذیری به لحاظ روانشناختی با تلقینپذیری فرق میکند. در القا، یک رأی آنقدر تکرار میشود تا تکرار جای دلیل را بگیرد. اگر من بگویم فلان گزاره صحیح است، شما از من انتظار دلیل خواهید داشت؛ اما در عوض من بارها و بارها آن گزاره را تکرار میکنم (و گاهی به بیانهای مختلف). دراینصورت، ممکن است تکرار مدعا کمکم در ذهن شما جای دلیل را بگیرد. تکرار خودِ مدعا به جای اقامهی دلیل از ترفندهای بسیار رایج در تبلیغات است. آشنایی متفکر نقاد با عملکرد ذهن، خطاها و دامهای آن القاپذیری وی را کاهش میدهد.
📙منبع:
جامعه، فرهنگ و تفکر نقاد (صص ۱۱۳ و ۱۱۴)
@wikifallacy
تفاوت تلقینپذیری و القاپذیری
تلقینپذیری
Suggestability
تلقین یعنی رأیی را بیان کردن و آرای مخالف را بیان نکردن و مخاطب را در معرض همین رأی قرار دادن. هر وقت شما در برابر هر عقیدهای نظر مخالفان آن را هم خواستید یعنی تلقینپذیر نیستید. تلقینپذیری یعنی قبول تکصدایی. متفکر نقاد باید با دامهای روانی ـ اجتماعی و نحوهی تعدیل آنها آشنا باشد. باید بداند منابع اطلاعاتی عموماً تعارض منافع دارند و ممکن است فقط شواهدی را ارائه دهند که مؤید نظر خودشان باشد.
القاپذیری
Inducibility
القاپذیری به لحاظ روانشناختی با تلقینپذیری فرق میکند. در القا، یک رأی آنقدر تکرار میشود تا تکرار جای دلیل را بگیرد. اگر من بگویم فلان گزاره صحیح است، شما از من انتظار دلیل خواهید داشت؛ اما در عوض من بارها و بارها آن گزاره را تکرار میکنم (و گاهی به بیانهای مختلف). دراینصورت، ممکن است تکرار مدعا کمکم در ذهن شما جای دلیل را بگیرد. تکرار خودِ مدعا به جای اقامهی دلیل از ترفندهای بسیار رایج در تبلیغات است. آشنایی متفکر نقاد با عملکرد ذهن، خطاها و دامهای آن القاپذیری وی را کاهش میدهد.
📙منبع:
جامعه، فرهنگ و تفکر نقاد (صص ۱۱۳ و ۱۱۴)
@wikifallacy
👍29❤5
در تبلیغات انتخاباتی کدام پدیدهی روانشناختی ممکن است روی دهد؟
Anonymous Quiz
5%
۱. تلقین
21%
۲. القا
73%
۳. هر دو
❤10👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرا رسیدن سال نو را به شما تبریک میگویم و سالی پر از شادی و امید برایتان آرزو میکنم.🙏
مسلماً اگر بخواهیم در سال نو تفکرمان را نو کنیم، باید کتابهایی مطالعه کنیم که نگاهمان را به جهان و خودمان نو کند. نوسازی تفکر و ارتقای کیفیت آن سبب میشود کیفیت زندگیمان نیز ارتقا یابد.
گام نهادن در مسیر یادگیری تفکر نقادانه و کاربست آموزههای آن در زندگی تفکرمان را نو میکند؛ همین راهی که شما تاکنون در آن گام نهادهاید. این راه برای بسیاری از افراد غریب و ناآشناست. شما بهترین مسیر را در زندگی انتخاب کردهاید؛ چون در این مسیر منصفانه اندیشیدن، خردمندانه زیستن و خوب آموختن را تجربه خواهید کرد.
مهم این است که شما به این راه ادامه دهید و ناامید نشوید. البته ممکن است ابتدا راه برایتان مبهم، پرپیچوخم، دشوار و ناهموار به نظر برسد؛ اما با تحمل ابهام و انتخاب مدل ریچارد پل و لیندا الدر و مطالعهی منابع کمحجم زیر راه برایتان شفاف و هموار میگردد.
۱. آشنایی با سازوکار ذهن و تسلط بر ذهن خویشتن (۶۰ ص)
۲. آشنایی با هنر پرسشگری (۱۱۲ ص)
۳. آشنایی با تفکر تحلیلگرانه (۷۵ ص)
۴. تفکر نقادانه (۱۲۰ ص)
محمدرضا سلیمی
@wikifallacy
مسلماً اگر بخواهیم در سال نو تفکرمان را نو کنیم، باید کتابهایی مطالعه کنیم که نگاهمان را به جهان و خودمان نو کند. نوسازی تفکر و ارتقای کیفیت آن سبب میشود کیفیت زندگیمان نیز ارتقا یابد.
گام نهادن در مسیر یادگیری تفکر نقادانه و کاربست آموزههای آن در زندگی تفکرمان را نو میکند؛ همین راهی که شما تاکنون در آن گام نهادهاید. این راه برای بسیاری از افراد غریب و ناآشناست. شما بهترین مسیر را در زندگی انتخاب کردهاید؛ چون در این مسیر منصفانه اندیشیدن، خردمندانه زیستن و خوب آموختن را تجربه خواهید کرد.
مهم این است که شما به این راه ادامه دهید و ناامید نشوید. البته ممکن است ابتدا راه برایتان مبهم، پرپیچوخم، دشوار و ناهموار به نظر برسد؛ اما با تحمل ابهام و انتخاب مدل ریچارد پل و لیندا الدر و مطالعهی منابع کمحجم زیر راه برایتان شفاف و هموار میگردد.
۱. آشنایی با سازوکار ذهن و تسلط بر ذهن خویشتن (۶۰ ص)
۲. آشنایی با هنر پرسشگری (۱۱۲ ص)
۳. آشنایی با تفکر تحلیلگرانه (۷۵ ص)
۴. تفکر نقادانه (۱۲۰ ص)
محمدرضا سلیمی
@wikifallacy
👍34❤18🙏7👌1
بنیانگذار «خطاهای شناختی» درگذشت. دنیل کانمن کیست؟
دنیل کانمن روانشناس آمریکایی - اسرائیلی (۵ مارس ۱۹۳۴ - ۲۷ مارس ۲۰۲۴) بود که بهخاطر تحقیقاتش درباره روانشناسی قضاوت، تصمیمگیری و اقتصاد رفتاری در سال ۲۰۰۲ جایزه نوبل اقتصاد را برد. عمده تمرکز او بر مفاهیمی همچون قضاوت، تصمیمگیری، سوگیری و اقتصاد رفتاری بود. جالب اینجاست که او بدون اینکه مدرکی در زمینه اقتصاد داشته باشد جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. کانمن یکی از برترین متفکران جهان است که اقتصاد دنیا را متحول کرد. او عقلانیت انسان را در نظریه اقتصاد مدرن به چالش کشید. تحقیقات او تحولی شگرف در حوزه اقتصاد ایجاد کرده، نشان میدهند چگونه عاملان اقتصادی درباره زمان، پول و منابع تصمیمگیری میکنند. او میگوید ما انسانها برخلاف آنچه تصور میکنیم عقلانی نمیاندیشیم و در تصمیمگیریها در معرض سوگیری هستیم. معروفترین آثار کانمن عبارتند از: توجه و تلاش؛ تفکر، سریع و کند؛ نویز: نقصی در قضاوت انسان.
دوست کانمن، آموس تورسکی، از دیگر پایهگذاران خطاهای شناختی در سال ۱۹۹۶ درگذشت. اولین بار، در سال ۱۹۷۲ کانمن و تورسکی مفهوم خطای شناختی را معرفی کردند.
@wikifallacy
دنیل کانمن روانشناس آمریکایی - اسرائیلی (۵ مارس ۱۹۳۴ - ۲۷ مارس ۲۰۲۴) بود که بهخاطر تحقیقاتش درباره روانشناسی قضاوت، تصمیمگیری و اقتصاد رفتاری در سال ۲۰۰۲ جایزه نوبل اقتصاد را برد. عمده تمرکز او بر مفاهیمی همچون قضاوت، تصمیمگیری، سوگیری و اقتصاد رفتاری بود. جالب اینجاست که او بدون اینکه مدرکی در زمینه اقتصاد داشته باشد جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. کانمن یکی از برترین متفکران جهان است که اقتصاد دنیا را متحول کرد. او عقلانیت انسان را در نظریه اقتصاد مدرن به چالش کشید. تحقیقات او تحولی شگرف در حوزه اقتصاد ایجاد کرده، نشان میدهند چگونه عاملان اقتصادی درباره زمان، پول و منابع تصمیمگیری میکنند. او میگوید ما انسانها برخلاف آنچه تصور میکنیم عقلانی نمیاندیشیم و در تصمیمگیریها در معرض سوگیری هستیم. معروفترین آثار کانمن عبارتند از: توجه و تلاش؛ تفکر، سریع و کند؛ نویز: نقصی در قضاوت انسان.
دوست کانمن، آموس تورسکی، از دیگر پایهگذاران خطاهای شناختی در سال ۱۹۹۶ درگذشت. اولین بار، در سال ۱۹۷۲ کانمن و تورسکی مفهوم خطای شناختی را معرفی کردند.
@wikifallacy
👌16❤14👍12
📝 چند نقل قول از دنیل کانمن
۱. اگر به شما اجازه دادند برای کودکتان یک چیز آرزو کنید، آرزو کنید خوشبین باشد.
۲. خوشبین بودن شما را سالم و انعطافپذیر نگه میدارد.
۳. جهان بسیار کمتر از آنچه فکر میکنید معنا دارد؛ انسجامی که در جهان به چشم میآید بیشتر ناشی از شیوه کارکرد مغزتان است.
۴. پیامها وقتی برای ما تکرار میشوند، قانعکنندهتر میشوند؛ اجازه ندهید حوادثی که در رسانهها تکرار میشوند بر شما تاثیر بگذارند.
۵. رفتار ما با توجه به اینکه کدام سیستم تفکر، سیستم ۱ یا سیستم ۲ (تفکر سریع یا تفکر کند)، کنترل مغزمان را در دست میگیرد متفاوت است.
۶. من وقتی از حماقت انسانها حرف میزنم، از فعل سوم شخص استفاده نمیکنم؛ چون میدانم خودم هم گرفتار این خطاهای شناختی هستم.
۷. دوستانی که میتوانند احساسات تو را درک کنند، اما بیشازحد تحت تأثیر آن احساسات قرار نگیرند، میتوانند بهترین کمک برای تو باشند.
۸. ما عادت داریم تصمیمگیرندگان را بهخاطر پیامدهای بد تصمیمهای خوبشان سرزنش کنیم و برای نتایج خوب تصمیمهایشان هم اعتبار کمی قائل هستیم. چنین تمایلی «نتیجهنگری» یا «سوگیری نتیجه» نام دارد.
@wikifallacy
۱. اگر به شما اجازه دادند برای کودکتان یک چیز آرزو کنید، آرزو کنید خوشبین باشد.
۲. خوشبین بودن شما را سالم و انعطافپذیر نگه میدارد.
۳. جهان بسیار کمتر از آنچه فکر میکنید معنا دارد؛ انسجامی که در جهان به چشم میآید بیشتر ناشی از شیوه کارکرد مغزتان است.
۴. پیامها وقتی برای ما تکرار میشوند، قانعکنندهتر میشوند؛ اجازه ندهید حوادثی که در رسانهها تکرار میشوند بر شما تاثیر بگذارند.
۵. رفتار ما با توجه به اینکه کدام سیستم تفکر، سیستم ۱ یا سیستم ۲ (تفکر سریع یا تفکر کند)، کنترل مغزمان را در دست میگیرد متفاوت است.
۶. من وقتی از حماقت انسانها حرف میزنم، از فعل سوم شخص استفاده نمیکنم؛ چون میدانم خودم هم گرفتار این خطاهای شناختی هستم.
۷. دوستانی که میتوانند احساسات تو را درک کنند، اما بیشازحد تحت تأثیر آن احساسات قرار نگیرند، میتوانند بهترین کمک برای تو باشند.
۸. ما عادت داریم تصمیمگیرندگان را بهخاطر پیامدهای بد تصمیمهای خوبشان سرزنش کنیم و برای نتایج خوب تصمیمهایشان هم اعتبار کمی قائل هستیم. چنین تمایلی «نتیجهنگری» یا «سوگیری نتیجه» نام دارد.
@wikifallacy
❤23👍11🙏2
سیستم ۱ و سیستم ۲ تفکر (تفکر سریع و تفکر کند)
دانیل کانمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۲، در کتاب تفکر، سریع و کند دو نوع سیستم تفکر را توضیح میدهد: سیستم ۱ (تفکر سریع) و سیستم ۲ (تفکر کند). در تفکر سریع یا سیستم ۱، ما در برابر محرکها فوراً نتیجه میگیریم و عکسالعمل نشان میدهیم، درحالیکه در تفکر کند یا سیستم ۲ با تأمل اطلاعات را پردازش و سپس نتیجهگیری میکنیم.
زمانی که لازم نیست اطلاعات را تحلیل و پردازش کنیم، سیستم ۱ فعال است. بهعبارتدیگر، در تفکر سریع شهودی و ناخودآگاه فکر میکنیم. تمام احساسات و هیجانات ما از سیستم ۱ نشئت میگیرند. در سیستم ۱، ما بهطور طبیعی از تفکر زیاد برای تصمیمگیری پرهیز میکنیم. خلاصه سیستم ۱ سریع، شهودی، هیجانی، بیتأمل و خطاپذیر است. چند مثال: حاصل جمع ۱۰ + ۱۰، تشخیص چهره برادرتان، گفتوگوی صمیمانه با بهترین دوستتان و ترمز گرفتن بیدرنگ زمانی که کسی ناگهان جلو ماشینتان میپرد نمونههایی از تفکر سریعاند.
در مقایسه با سیستم ۱، فرد در سیستم ۲ کند اما منطقی و متفکر است. اگر شما به زمان نیاز دارید تا اطلاعات را پردازش و تحلیل و به نظرات موافق و مخالف توجه کنید، سیستم ۲ این کار را انجام میدهد. درواقع، تفکر نقادانه با سیستم ۲ همساز است. خلاصه، فرد در سیستم ۲ آهسته، آگاه، باملاحظه، منطقی، متفکر و پرتلاش است و نقادانه میاندیشد. چند مثال: محاسبه حاصل ضرب ۳۷×۲۳، سرمایهگذاری، انتخاب همسر، انتخاب رشته تحصیلی، تلاش برای اختراع محصول جدید و شروع کسبوکار با سیستم ۲ انجام میگیرند.
خطاهای شناختی، معمولاً، از سیستم ۱ نشئت میگیرند. با این حال، سیستم ۲ نیز میتواند منشا خطاهایی مانند تفکر بیشازحد، خطای تایید و تضاد انتخاب باشد.
📙منبع:
۶۶ خطای شناختی در تصمیمگیری: پیامدها و راهحلها، صص ۲۷ و ۲۹
@wikifallacy
دانیل کانمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۲، در کتاب تفکر، سریع و کند دو نوع سیستم تفکر را توضیح میدهد: سیستم ۱ (تفکر سریع) و سیستم ۲ (تفکر کند). در تفکر سریع یا سیستم ۱، ما در برابر محرکها فوراً نتیجه میگیریم و عکسالعمل نشان میدهیم، درحالیکه در تفکر کند یا سیستم ۲ با تأمل اطلاعات را پردازش و سپس نتیجهگیری میکنیم.
زمانی که لازم نیست اطلاعات را تحلیل و پردازش کنیم، سیستم ۱ فعال است. بهعبارتدیگر، در تفکر سریع شهودی و ناخودآگاه فکر میکنیم. تمام احساسات و هیجانات ما از سیستم ۱ نشئت میگیرند. در سیستم ۱، ما بهطور طبیعی از تفکر زیاد برای تصمیمگیری پرهیز میکنیم. خلاصه سیستم ۱ سریع، شهودی، هیجانی، بیتأمل و خطاپذیر است. چند مثال: حاصل جمع ۱۰ + ۱۰، تشخیص چهره برادرتان، گفتوگوی صمیمانه با بهترین دوستتان و ترمز گرفتن بیدرنگ زمانی که کسی ناگهان جلو ماشینتان میپرد نمونههایی از تفکر سریعاند.
در مقایسه با سیستم ۱، فرد در سیستم ۲ کند اما منطقی و متفکر است. اگر شما به زمان نیاز دارید تا اطلاعات را پردازش و تحلیل و به نظرات موافق و مخالف توجه کنید، سیستم ۲ این کار را انجام میدهد. درواقع، تفکر نقادانه با سیستم ۲ همساز است. خلاصه، فرد در سیستم ۲ آهسته، آگاه، باملاحظه، منطقی، متفکر و پرتلاش است و نقادانه میاندیشد. چند مثال: محاسبه حاصل ضرب ۳۷×۲۳، سرمایهگذاری، انتخاب همسر، انتخاب رشته تحصیلی، تلاش برای اختراع محصول جدید و شروع کسبوکار با سیستم ۲ انجام میگیرند.
خطاهای شناختی، معمولاً، از سیستم ۱ نشئت میگیرند. با این حال، سیستم ۲ نیز میتواند منشا خطاهایی مانند تفکر بیشازحد، خطای تایید و تضاد انتخاب باشد.
📙منبع:
۶۶ خطای شناختی در تصمیمگیری: پیامدها و راهحلها، صص ۲۷ و ۲۹
@wikifallacy
❤20👍11🙏2
❓️در موقعیتهای زیر کدام سیستم تفکر فعال است؟
۱. با تماس دست به پیشانی تب را تشخیص میدهیم. ۲. گریه نوزاد را نشانه گرسنه بودن او تفسیر میکنیم. ۳. خنده را شادی و اخم را ناراحتی تفسیر میکنیم. ۴. پوشیدن لباس سیاه را نشانه عزادار بودن فرد فرض میکنیم.
۱. با تماس دست به پیشانی تب را تشخیص میدهیم. ۲. گریه نوزاد را نشانه گرسنه بودن او تفسیر میکنیم. ۳. خنده را شادی و اخم را ناراحتی تفسیر میکنیم. ۴. پوشیدن لباس سیاه را نشانه عزادار بودن فرد فرض میکنیم.
Anonymous Quiz
88%
۱. سیستم ۱
12%
۲. سیستم ۲
❤17👍3
❓️در کدام موقعیت سیستم ۲ یا تفکر کند فعال است؟
Anonymous Quiz
17%
۱. حالت تهوع و ویار کردن را علائم باردار بودن میدانیم.
83%
۲. با توجه به جواب آزمایش و تفسیر سونوگرافی بارداری را تشخیص میدهیم.
❤16👍3
چاپ اول منتشر شد.
📕خانواده خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
The Wise Family: How to Think Critically at Home
📝محمدرضا سلیمی
ناشر: نشر دانژه
نوبت چاپ: اول
تاریخ چاپ: فروردین ۱۴۰۳
تعداد صفحه: ۴۲۱
قطع: رقعی، گالینگور
قیمت: ۳۵۰۰۰۰ تومان
موضوع: تعامل در خانواده، تفکر سیستمی، تصمیمگیری، مسئلهگشایی، زوجدرمانی، سلامت روان
مخاطب: خانوادهها، مشاوران خانواده، زوجدرمانگرها، روانشناسان، علاقهمندان به تفکر نقادانه
این کتاب دربارۀ «خانوادۀ خردمند» است: خانوادهای که میخواهند از زندگی خودخواهانه خلاص شوند و برمبنای اصول «اخلاقی و عقلانی» زندگی کنند؛ خانوادهای که میخواهند در تصمیمگیریها و حل مشکلاتشان نقادانه بیندیشند و دربارۀ خودشان و دیگران منصفانه قضاوت کنند تا کیفیت روابطشان را بهبود بخشند؛ خانوادهای که میدانند افکار، رفتار، باورها و گفتارشان چه تأثیری بر روح و روان و زندگی دیگران میگذارند؛ خانوادهای که میخواهند زندگیشان را مدبرانه از فروپاشی نجات دهند و خانوادهای که در آن افراد میکوشند با آموختن تفکر نقادانه و کاربست آموزههای آن «خوب زیستن» را درکنارهم تجربه کنند.
@wikifallacy
📕خانواده خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
The Wise Family: How to Think Critically at Home
📝محمدرضا سلیمی
ناشر: نشر دانژه
نوبت چاپ: اول
تاریخ چاپ: فروردین ۱۴۰۳
تعداد صفحه: ۴۲۱
قطع: رقعی، گالینگور
قیمت: ۳۵۰۰۰۰ تومان
موضوع: تعامل در خانواده، تفکر سیستمی، تصمیمگیری، مسئلهگشایی، زوجدرمانی، سلامت روان
مخاطب: خانوادهها، مشاوران خانواده، زوجدرمانگرها، روانشناسان، علاقهمندان به تفکر نقادانه
این کتاب دربارۀ «خانوادۀ خردمند» است: خانوادهای که میخواهند از زندگی خودخواهانه خلاص شوند و برمبنای اصول «اخلاقی و عقلانی» زندگی کنند؛ خانوادهای که میخواهند در تصمیمگیریها و حل مشکلاتشان نقادانه بیندیشند و دربارۀ خودشان و دیگران منصفانه قضاوت کنند تا کیفیت روابطشان را بهبود بخشند؛ خانوادهای که میدانند افکار، رفتار، باورها و گفتارشان چه تأثیری بر روح و روان و زندگی دیگران میگذارند؛ خانوادهای که میخواهند زندگیشان را مدبرانه از فروپاشی نجات دهند و خانوادهای که در آن افراد میکوشند با آموختن تفکر نقادانه و کاربست آموزههای آن «خوب زیستن» را درکنارهم تجربه کنند.
@wikifallacy
❤23👍16
📄متن پشت جلد کتاب خانواده خردمند
The Wise Family
📝 محمدرضا سلیمی
«خانواده خردمند» خواننده را با شیوههای تصمیمگیری عقلانی و اخلاقی هدایت میکند و راههای عبور از مشکلات را نشان میدهد. کتاب با ذکر مثالهای واقعی نشان میدهد که چگونه باورهای نادرست درباره ازدواج، طلاق و زندگی مشترک خانواده را تا سرحد فروپاشی و ناکامی فرومیبرد.
آموزش تفکر نقادانه، قضاوت منصفانه، روشهای خوب زیستن و پرهیز از خودبرتربینی و مابرتربینی از جمله مباحثی است که در این کتاب به شیوایی مورد تحلیل قرار میگیرد. مطالعه کتاب به همه کسانی که علاقهمند به حفظ و استحکام خانواده هستند توصیه میشود.
------------
کتاب «خانوادۀ خردمند» به ما میآموزد چگونه باورهایمان را دربارۀ ازدواج، طلاق و زندگی مشترک به چالش بکشیم و در صورت لزوم آنها را تغییر دهیم. این کتاب به ما میآموزد چگونه با اعضای خانواده منصفانه، متواضعانه، همدلانه، صادقانه و صبورانه گفتوگو کنیم. همچنین، این کتاب به ما میآموزد چگونه «خردمندانه» و «هوشمندانه» بر دو دشمن بزرگ زندگی مشترک یعنی «خودبرتربینی» و «مابرتربینی» چیره شویم، قبل از اینکه ما را شکست دهند.
@wikifallacy
The Wise Family
📝 محمدرضا سلیمی
«خانواده خردمند» خواننده را با شیوههای تصمیمگیری عقلانی و اخلاقی هدایت میکند و راههای عبور از مشکلات را نشان میدهد. کتاب با ذکر مثالهای واقعی نشان میدهد که چگونه باورهای نادرست درباره ازدواج، طلاق و زندگی مشترک خانواده را تا سرحد فروپاشی و ناکامی فرومیبرد.
آموزش تفکر نقادانه، قضاوت منصفانه، روشهای خوب زیستن و پرهیز از خودبرتربینی و مابرتربینی از جمله مباحثی است که در این کتاب به شیوایی مورد تحلیل قرار میگیرد. مطالعه کتاب به همه کسانی که علاقهمند به حفظ و استحکام خانواده هستند توصیه میشود.
------------
کتاب «خانوادۀ خردمند» به ما میآموزد چگونه باورهایمان را دربارۀ ازدواج، طلاق و زندگی مشترک به چالش بکشیم و در صورت لزوم آنها را تغییر دهیم. این کتاب به ما میآموزد چگونه با اعضای خانواده منصفانه، متواضعانه، همدلانه، صادقانه و صبورانه گفتوگو کنیم. همچنین، این کتاب به ما میآموزد چگونه «خردمندانه» و «هوشمندانه» بر دو دشمن بزرگ زندگی مشترک یعنی «خودبرتربینی» و «مابرتربینی» چیره شویم، قبل از اینکه ما را شکست دهند.
@wikifallacy
❤10👏7
فهرست مطالب کتاب خانوادهٔ خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
پیشگفتار¹
مقدمه
فصل اول: ذهن و کارکردهای آن
فصل دوم: چگونه فکر میکنیم؟
فصل سوم: تفکر نقادانه چیست؟
فصل چهارم: نقش تفکر نقادانه در تصمیمگیری
فصل پنجم: سیستم خانواده
فصل ششم: حریم خصوصی در خانواده
فصل هفتم: خانوادهٔ خردگریز
فصل هشتم: خانوادهٔ خردورز
فصل نهم: خانوادهٔ پرسشگر
فصل دهم: خانوادهٔ تحلیلگر
فصل یازدهم: خانوادهٔ سنجشگر
فصل دوازدهم: خانوادهٔ استدلالگر
فصل سیزدهم: ازدواج سنجشگرانه
فصل چهاردهم: باورهای غلط دربارهٔ ازدواج
فصل پانزدهم: طلاق سنجشگرانه
فصل شانزدهم: خطاهای شناختی در ازدواج و طلاق
فصل هفدهم: چگونه نقادانه گفتوگو کنیم؟
فصل هجدهم: چرا روابط فرومیپاشند؟
فصل نوزدهم: تفکر نقادانهٔ نجاتبخش
فصل بیستم: سخن آخر
منابع فارسی
منابع انگلیسی
واژهنما
موضوعنما
نامنما
دربارۀ مؤلف
۱. پیشگفتار کتاب را جناب دکتر اکبر سلطانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و مسئول گروه تفکر نقاد ابنسینا، نوشتهاند. از ایشان بهخاطر نوشتن این بخش و راهنماییها و توصیههای ارزشمندشان صمیمانه تشکر میکنم.
@wikifallacy
پیشگفتار¹
مقدمه
فصل اول: ذهن و کارکردهای آن
فصل دوم: چگونه فکر میکنیم؟
فصل سوم: تفکر نقادانه چیست؟
فصل چهارم: نقش تفکر نقادانه در تصمیمگیری
فصل پنجم: سیستم خانواده
فصل ششم: حریم خصوصی در خانواده
فصل هفتم: خانوادهٔ خردگریز
فصل هشتم: خانوادهٔ خردورز
فصل نهم: خانوادهٔ پرسشگر
فصل دهم: خانوادهٔ تحلیلگر
فصل یازدهم: خانوادهٔ سنجشگر
فصل دوازدهم: خانوادهٔ استدلالگر
فصل سیزدهم: ازدواج سنجشگرانه
فصل چهاردهم: باورهای غلط دربارهٔ ازدواج
فصل پانزدهم: طلاق سنجشگرانه
فصل شانزدهم: خطاهای شناختی در ازدواج و طلاق
فصل هفدهم: چگونه نقادانه گفتوگو کنیم؟
فصل هجدهم: چرا روابط فرومیپاشند؟
فصل نوزدهم: تفکر نقادانهٔ نجاتبخش
فصل بیستم: سخن آخر
منابع فارسی
منابع انگلیسی
واژهنما
موضوعنما
نامنما
دربارۀ مؤلف
۱. پیشگفتار کتاب را جناب دکتر اکبر سلطانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و مسئول گروه تفکر نقاد ابنسینا، نوشتهاند. از ایشان بهخاطر نوشتن این بخش و راهنماییها و توصیههای ارزشمندشان صمیمانه تشکر میکنم.
@wikifallacy
👍16👏8❤3
مقدمهی کتاب خانواده خردمند.pdf
249.4 KB
فهرست مطالب، پیشگفتار و مقدمه کتاب خانواده خردمند
کتاب «خانواده خردمند» به ما میآموزد چگونه آموزههای تفکر نقادانه را خردمندانه در زندگی مشترک و در تعامل با اعضای خانواده به کار بگیریم تا کیفیت ارتباطمان را در خانواده ارتقا دهیم و به میزان زیادی از تنشها و مشکلاتمان بکاهیم.
این کتاب با تلفیق «تفکر نقادانه» و «تفکر سیستمی» به ما کمک میکند مشکلاتمان را اصولی و ریشهای حل کنیم، بهجای اینکه نشانههایشان را هدف قرار دهیم.
این کتاب به ما میآموزد چگونه در خانواده نقادانه گفتوگو کنیم و باورهایمان را درباره ازدواج، طلاق و زندگی مشترک به چالش بکشیم و درصورت لزوم آنها را تغییر دهیم.
این کتاب حاوی ۲۰۰ تمرین و دهها سوال نقادانه است که خواننده را به تفکر وا میدارد تا از آموزههای تفکر نقادانه خردمندانه در موقعیتهای واقعی زندگی استفاده کند. این تمرینها و سوالها دانش نقادانه ما را به خرد تبدیل میکنند.
در این کتاب ۶۰ مغالطه، ۵۸ خطای شناختی در ازدواج و طلاق و ۲۲ باور غلط درباره ازدواج شرح داده شده است.
برای تهیه کتاب خانواده خردمند میتوانید به سایت ناشر یا هر سایت معتبر دیگر مراجعه کنید.
@wikifallacy
کتاب «خانواده خردمند» به ما میآموزد چگونه آموزههای تفکر نقادانه را خردمندانه در زندگی مشترک و در تعامل با اعضای خانواده به کار بگیریم تا کیفیت ارتباطمان را در خانواده ارتقا دهیم و به میزان زیادی از تنشها و مشکلاتمان بکاهیم.
این کتاب با تلفیق «تفکر نقادانه» و «تفکر سیستمی» به ما کمک میکند مشکلاتمان را اصولی و ریشهای حل کنیم، بهجای اینکه نشانههایشان را هدف قرار دهیم.
این کتاب به ما میآموزد چگونه در خانواده نقادانه گفتوگو کنیم و باورهایمان را درباره ازدواج، طلاق و زندگی مشترک به چالش بکشیم و درصورت لزوم آنها را تغییر دهیم.
این کتاب حاوی ۲۰۰ تمرین و دهها سوال نقادانه است که خواننده را به تفکر وا میدارد تا از آموزههای تفکر نقادانه خردمندانه در موقعیتهای واقعی زندگی استفاده کند. این تمرینها و سوالها دانش نقادانه ما را به خرد تبدیل میکنند.
در این کتاب ۶۰ مغالطه، ۵۸ خطای شناختی در ازدواج و طلاق و ۲۲ باور غلط درباره ازدواج شرح داده شده است.
برای تهیه کتاب خانواده خردمند میتوانید به سایت ناشر یا هر سایت معتبر دیگر مراجعه کنید.
@wikifallacy
❤26👏8🙏4👍3
❓چگونه دانشمان را به خرد تبدیل کنیم؟ تفاوت «دانش» و «خرد» چیست؟
How to turn our knowledge into wisdom? Knowledge vs. Wisdom?
📝 محمدرضا سلیمی
آیا افرادی را میشناسید که از دانش بالایی برخوردارند، اما خردمند نیستند؟ یعنی به آنچه میدانند درست و سودمند است عمل نمیکنند؟ تفاوت دانشمند و خردمند چیست؟ آیا هر دانشمندی خردمند است؟ چگونه دانشمان را به خرد تبدیل کنیم؟ تفاوت دانش و خرد چیست؟
دانش یعنی جمعآوری اطلاعات از طریق مشاهده یا آموختن پیرامون یک موضوع خاص. خرد یعنی به کار بستن دانش از طریق تجربه و عمل. خرد فراتر از دانش است؛ خرد یعنی «تجسم تجربه». وقتی دانش میآموزیم، اطلاعات را جمعآوری میکنیم. سپس، با یک فرایند جادویی دانشمان را به خرد تبدیل میکنیم. افراد خردمند نهتنها تشخیص میدهند چه کاری درست است، بلکه زمینه و امکانات انجام آن کار درست را نیز فراهم میکنند. درواقع، دانش «میکارد»، خرد «برداشت میکند». دانشمند خطاها را خوب میشناسد، اما خردمند یک خطا را دوبار مرتکب نمیشود.
بنابراین، این تصور که هر دانشمندی خردمند است نادرست است. خردمند بودن فراتر از دانستن حقایق و واقعیتهاست. خرد یعنی زندگی کردن با دانش. البته، دانشمند بودن شرط لازم برای خردمند بودن است. خرد یکشبه حاصل نمیشود، اما دانش با مطالعهی چند کتاب پیرامون یک موضوع خاص به دست میآید.
✅ در اینجا میخواهم بهاجمال مراحل تبدیل دانش به خرد را شرح دهم.
۱. پذیرای دانش باشید و آن را خوب جذب کنید. خوب گوش دادن، خوب خواندن و خوب مشاهده کردن کلید جذب دانش هستند. ذهنتان را روی دانش نبندید.
۲. به آنچه میدانید عمل کنید. خرد یعنی تجربهی دانش و زندگی با آن. تصور کنید کجا میتوانید از دانشتان استفاده کنید. به قول سعدی: بار درخت علم ندانم مگر عمل / با علم اگر عمل نکنی شاخ بیبری
۳. دانشتان را درونی کنید. هرچند خرد از طریق تجربه حاصل میشود، تکرار تجربه به نهادینه شدن دانش در ذهنتان کمک میکند. با یک بار کوه رفتن کوهنورد نمیشویم. کار نیکو کردن از پر کردن است.
۴. با دوستان یا همکارانتان دربارهی آنچه میدانید گفتوگو کنید. یکی از راههای درونی کردن دانش بحث و گفتوگوست. دانشتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. به قول سعدی: علم بدون بحث پایدار نمیماند.
۵. از خودتان سوال کنید. وقتی در حال آموختن هستید، از خودتان بپرسید کجا و چگونه میتوانم از این دانش استفاده کنم.
۶. قوهی تخیلتان را فعال کنید. قوهی تخیل به ما کمک میکند کجا و چگونه میتوانیم از دانشمان در موقعیتهای واقعی زندگی استفاده کنیم.
۷. همدلی کنید. هرچند بسیاری از افراد با رویکرد خودمحورانه در زندگی به موفقیت دست مییابند، این رویکرد (رویکرد خودمحورانه) خردمندانه نیست؛ افراد خردمند با توجه به «خیر عموم» به موفقیت دست مییابند و در این راه گام برمیدارند.
۸. پذیرای تجربههای جدید باشید. همانطور که گفته شد خرد از طریق تجربه حاصل میشود. البته، به این معنی نیست که هرچیزی را خودمان تجربه کنیم. برای رشد خرد لازم است از تجربههای مثبت یا منفی دیگران نیز درس بگیریم.
۹. از اشتباه کردن نهراسید. چیزی به نام «کامل بودن» وجود ندارد. بسیاری از افراد موفق نمیدانند که بیشترِ موفقیتهایشان از شکستهایشان نشئت میگیرند. البته، این افراد یک خطا را دوبار مرتکب نمیشوند.
۱۰. از دیگران کمک بگیرید. خردمند بودن به این معنا نیست که پاسخ همهی سوالها را بدانید؛ خردمند کسی است که اگر چیزی نمیداند یا در زمینهای دانش کم دارد، میداند به کجا مراجعه کند و از چه کسی کمک بگیرد. تواضع فکری شرط لازم برای کمک خواستن از دیگران است.
۱۱. فردی خردمند را به عنوان الگو در زندگیتان انتخاب کنید. شاید در محل کارتان یا در خانواده یا در فضای مجازی فردی یافت شود که بتوانید او را به عنوان الگوی خودتان قرار دهید. زمانی که به «خردمندان» فکر میکنیم، افرادی «باتجربه» و «مسن» در ذهنمان مجسم میشوند؛ تاحدی این تصور درست است، اما خردمند بودن ربطی به «تجربه» و «سنوسال» ندارد. سعی کنید در زندگی واقعی و در فضای مجازی فالوور خردمندان باشید: کسانی که «تفکرشان» با «گفتارشان» و «رفتارشان» همهمخوانی دارد.
@wikifallacy
How to turn our knowledge into wisdom? Knowledge vs. Wisdom?
📝 محمدرضا سلیمی
آیا افرادی را میشناسید که از دانش بالایی برخوردارند، اما خردمند نیستند؟ یعنی به آنچه میدانند درست و سودمند است عمل نمیکنند؟ تفاوت دانشمند و خردمند چیست؟ آیا هر دانشمندی خردمند است؟ چگونه دانشمان را به خرد تبدیل کنیم؟ تفاوت دانش و خرد چیست؟
دانش یعنی جمعآوری اطلاعات از طریق مشاهده یا آموختن پیرامون یک موضوع خاص. خرد یعنی به کار بستن دانش از طریق تجربه و عمل. خرد فراتر از دانش است؛ خرد یعنی «تجسم تجربه». وقتی دانش میآموزیم، اطلاعات را جمعآوری میکنیم. سپس، با یک فرایند جادویی دانشمان را به خرد تبدیل میکنیم. افراد خردمند نهتنها تشخیص میدهند چه کاری درست است، بلکه زمینه و امکانات انجام آن کار درست را نیز فراهم میکنند. درواقع، دانش «میکارد»، خرد «برداشت میکند». دانشمند خطاها را خوب میشناسد، اما خردمند یک خطا را دوبار مرتکب نمیشود.
بنابراین، این تصور که هر دانشمندی خردمند است نادرست است. خردمند بودن فراتر از دانستن حقایق و واقعیتهاست. خرد یعنی زندگی کردن با دانش. البته، دانشمند بودن شرط لازم برای خردمند بودن است. خرد یکشبه حاصل نمیشود، اما دانش با مطالعهی چند کتاب پیرامون یک موضوع خاص به دست میآید.
✅ در اینجا میخواهم بهاجمال مراحل تبدیل دانش به خرد را شرح دهم.
۱. پذیرای دانش باشید و آن را خوب جذب کنید. خوب گوش دادن، خوب خواندن و خوب مشاهده کردن کلید جذب دانش هستند. ذهنتان را روی دانش نبندید.
۲. به آنچه میدانید عمل کنید. خرد یعنی تجربهی دانش و زندگی با آن. تصور کنید کجا میتوانید از دانشتان استفاده کنید. به قول سعدی: بار درخت علم ندانم مگر عمل / با علم اگر عمل نکنی شاخ بیبری
۳. دانشتان را درونی کنید. هرچند خرد از طریق تجربه حاصل میشود، تکرار تجربه به نهادینه شدن دانش در ذهنتان کمک میکند. با یک بار کوه رفتن کوهنورد نمیشویم. کار نیکو کردن از پر کردن است.
۴. با دوستان یا همکارانتان دربارهی آنچه میدانید گفتوگو کنید. یکی از راههای درونی کردن دانش بحث و گفتوگوست. دانشتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. به قول سعدی: علم بدون بحث پایدار نمیماند.
۵. از خودتان سوال کنید. وقتی در حال آموختن هستید، از خودتان بپرسید کجا و چگونه میتوانم از این دانش استفاده کنم.
۶. قوهی تخیلتان را فعال کنید. قوهی تخیل به ما کمک میکند کجا و چگونه میتوانیم از دانشمان در موقعیتهای واقعی زندگی استفاده کنیم.
۷. همدلی کنید. هرچند بسیاری از افراد با رویکرد خودمحورانه در زندگی به موفقیت دست مییابند، این رویکرد (رویکرد خودمحورانه) خردمندانه نیست؛ افراد خردمند با توجه به «خیر عموم» به موفقیت دست مییابند و در این راه گام برمیدارند.
۸. پذیرای تجربههای جدید باشید. همانطور که گفته شد خرد از طریق تجربه حاصل میشود. البته، به این معنی نیست که هرچیزی را خودمان تجربه کنیم. برای رشد خرد لازم است از تجربههای مثبت یا منفی دیگران نیز درس بگیریم.
۹. از اشتباه کردن نهراسید. چیزی به نام «کامل بودن» وجود ندارد. بسیاری از افراد موفق نمیدانند که بیشترِ موفقیتهایشان از شکستهایشان نشئت میگیرند. البته، این افراد یک خطا را دوبار مرتکب نمیشوند.
۱۰. از دیگران کمک بگیرید. خردمند بودن به این معنا نیست که پاسخ همهی سوالها را بدانید؛ خردمند کسی است که اگر چیزی نمیداند یا در زمینهای دانش کم دارد، میداند به کجا مراجعه کند و از چه کسی کمک بگیرد. تواضع فکری شرط لازم برای کمک خواستن از دیگران است.
۱۱. فردی خردمند را به عنوان الگو در زندگیتان انتخاب کنید. شاید در محل کارتان یا در خانواده یا در فضای مجازی فردی یافت شود که بتوانید او را به عنوان الگوی خودتان قرار دهید. زمانی که به «خردمندان» فکر میکنیم، افرادی «باتجربه» و «مسن» در ذهنمان مجسم میشوند؛ تاحدی این تصور درست است، اما خردمند بودن ربطی به «تجربه» و «سنوسال» ندارد. سعی کنید در زندگی واقعی و در فضای مجازی فالوور خردمندان باشید: کسانی که «تفکرشان» با «گفتارشان» و «رفتارشان» همهمخوانی دارد.
@wikifallacy
🙏19👍16❤14👏4👎2🤔1👌1