🍁 تضعیف زبان رسمی برای تضعیف انسجام
✍🏻 مسعود زمانیمقدم:
قطعاً زبانهای مادری و قومی در ایران بخشی از میراث فرهنگی کشورند. اما در باب چنین مسئلهای باید با دقت و احتیاط تصمیمگیری کرد. در وهلۀ نخست، لازم است میان «آموزش به زبان مادری» و «آموزش زبان مادری» تمایز قائل شویم. در مورد اول، زبان مادریِ محلی بهعنوان زبان آموزش در مدارس به کار گرفته میشود، در حالیکه در مورد دوم، زبان مادریِ محلی صرفاً بهعنوان یک درس آموزش داده میشود. بدیهی است که دربارۀ یادگیری و آموزش زبانهای محلی و قومی بحثی وجود ندارد و این حق طبیعی هر شهروند است که زبان مادری خود را حفظ کند و در زندگی روزمره از آن استفاده کند. اما مسئلۀ اصلی در مورد دوم است؛ آیا این زبانهای قومی و محلی باید بهعنوان زبانهای رسمی کشور شناخته شوند و امکان آموزش در مدارس با این زبانها فراهم شود؟
بهنظر میرسد رسمیتبخشیدن به زبانهای قومی و محلی و آموزش از طریق آنها موجب ایجاد چالشهای جدی برای جامعۀ ایران میشود. اتخاذ چنین سیاستی میتواند مسائل متعددی را به همراه داشته باشد. در این زمینه چند مورد قابل ذکر است.
➊ مسئلۀ تعدد اقوام و زبانهای محلی
ایران کشوری چندقومیتی با تنوع زبانیِ بالا است. اگر تنها دو یا سه زبان محلی را بهعنوان زبان رسمی در نظر بگیریم، پرسش اساسی این خواهد بود که چرا زبانهای دیگر کنار گذاشته شدهاند؟ همین موضوع میتواند زمینهساز اختلاف و تنش قومی و محلی شود.
➋ تهدید انسجام و هویت ملی
یکی از ویژگیهای اساسی یک کشور، داشتنِ یک زبان رسمی واحد است که ارتباطات و روابط میان گروههای مختلف را تسهیل کند. در کشوری مانند ایران، که در منطقهای حساس از نظر جغرافیایی قرار دارد و تاریخی طولانی در همزیستی اقوام مختلف دارد، تنوع زیاد در زبانهای رسمی میتواند موجب شکافهای اجتماعی و کاهش همبستگی ملی شود. بسیاری از کشورهای تازهتأسیس هنوز درگیر هویتسازی ملیاند، اما ایران با تمدنی دیرینه، دارای یک زبان مشترک بوده که همواره عامل همبستگی اقوام مختلف ساکن در آن بوده است. حال، چرا باید این زبان مشترک دیرینه و هویتبخش و منسجمکننده را به بهای تقویت زبانهای قومی تضعیف کنیم؟
➌ مسئلۀ تفاوتهای درونزبانی و چالش انتخاب گویش معیار
بسیاری از زبانهای محلی دارای گویشها و لهجههای متعددیاند. در صورت رسمیتبخشیدن به یک زبان محلی، پرسش این خواهد بود که کدام گویش یا لهجه آن باید معیار قرار گیرد؟ چنین انتخابی میتواند زمینهساز اختلافات داخلی درون هر قومیت شود و حتی در سطح استانی و شهری و محلی نیز تنشزا باشد.
➍ نادیدهگرفتن سابقۀ تاریخی و فرهنگی زبان فارسی
زبان فارسی از دیرباز نه تنها زبان رسمی ایران، بلکه زبان علمی و ادبی بسیاری از مناطق فراتر از مرزهای ایران نیز بوده است. زبان فارسی یکی از معدود زبانهایی است که در طول تاریخ، نقش فراملیتی و تمدنی داشته است. برخلاف بسیاری از زبانهای ملی که تنها در چهارچوب مرزهای سیاسی خود محدود میشوند، فارسی قرنها زبان علمی، فرهنگی و دیوانی مناطق وسیعی از آسیا بوده است. [...]
➎ محدودشدن ارتباطات بین اقوام ایرانی
رسمیتدادن به چندین زبان قومی و محلی میتواند ارتباطات بین اقوام مختلف ایران را محدود کند. در حال حاضر، زبان فارسی بهعنوان زبان ملی، امکان ارتباط همه ایرانیان را از نقاط مختلف کشور فراهم کرده است. با تضعیف جایگاه آن، ممکن است گروههای زبانی مختلف درک متقابل کمتری از یکدیگر داشته باشند، که در بلندمدت بهنفع جامعه نخواهد بود و گسستهای اجتماعی را افزایش خواهد داد.
➏ تحریک گفتمانهای تجزیهطلبانه
باید توجه داشت که چندزبانگی رسمی در ایران میتواند بستر اختلافات قومی و حتی تحریک گفتمانهای تجزیهطلبانه را فراهم کند و به بحرانهای سیاسی و امنیتی دامن بزند.
➐ بیتوجهی به زمینۀ خاص فرهنگی ایران
ممکن است بپرسند که چرا ما نباید مانند بلژیک و سوئیس و کانادا چندزبانگیِ رسمی داشته باشیم. در پاسخ میتوان گفت که تنوع زبانی در این کشورها محدودتر از تنوع زبانی در ایران است و اجرای سیاست چندزبانگی رسمی در آنها آسانتر است. ضمن اینکه به لحاظ جغرافیایی هم تمایز زبانی در این کشورها مشخصتر است. در حالیکه در ایران اصلاً چنین نیست. [...]
➑ کاهش مهارت در زبان ملی
آموزش به زبان مادریِ محلی ممکن است از تسلط دانشآموزان بر زبان رسمی کشور بکاهد و در نتیجۀ آن، ادامۀ تحصیل و ورود به بازار کار برای برخی از اقوام با دشواری و مشکل همراه شود. پس اگرچه دانشآموزان دوزبانه ممکن است در فرآیند آموزش تا حدی با مشکل موجه شوند، اما رسمیتبخشیدن به زبان قومی آنها، توانمندیِ آنها در سطح ملی را نهتنها تقویت نمیکند، بلکه تضعیف میکند.
©️ از: روزنامه فرهیختگان (۱۴۰۳/۱۲/۱۹)
#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_مادری #زبان_و_سیاست
✍🏻 مسعود زمانیمقدم:
قطعاً زبانهای مادری و قومی در ایران بخشی از میراث فرهنگی کشورند. اما در باب چنین مسئلهای باید با دقت و احتیاط تصمیمگیری کرد. در وهلۀ نخست، لازم است میان «آموزش به زبان مادری» و «آموزش زبان مادری» تمایز قائل شویم. در مورد اول، زبان مادریِ محلی بهعنوان زبان آموزش در مدارس به کار گرفته میشود، در حالیکه در مورد دوم، زبان مادریِ محلی صرفاً بهعنوان یک درس آموزش داده میشود. بدیهی است که دربارۀ یادگیری و آموزش زبانهای محلی و قومی بحثی وجود ندارد و این حق طبیعی هر شهروند است که زبان مادری خود را حفظ کند و در زندگی روزمره از آن استفاده کند. اما مسئلۀ اصلی در مورد دوم است؛ آیا این زبانهای قومی و محلی باید بهعنوان زبانهای رسمی کشور شناخته شوند و امکان آموزش در مدارس با این زبانها فراهم شود؟
بهنظر میرسد رسمیتبخشیدن به زبانهای قومی و محلی و آموزش از طریق آنها موجب ایجاد چالشهای جدی برای جامعۀ ایران میشود. اتخاذ چنین سیاستی میتواند مسائل متعددی را به همراه داشته باشد. در این زمینه چند مورد قابل ذکر است.
➊ مسئلۀ تعدد اقوام و زبانهای محلی
ایران کشوری چندقومیتی با تنوع زبانیِ بالا است. اگر تنها دو یا سه زبان محلی را بهعنوان زبان رسمی در نظر بگیریم، پرسش اساسی این خواهد بود که چرا زبانهای دیگر کنار گذاشته شدهاند؟ همین موضوع میتواند زمینهساز اختلاف و تنش قومی و محلی شود.
➋ تهدید انسجام و هویت ملی
یکی از ویژگیهای اساسی یک کشور، داشتنِ یک زبان رسمی واحد است که ارتباطات و روابط میان گروههای مختلف را تسهیل کند. در کشوری مانند ایران، که در منطقهای حساس از نظر جغرافیایی قرار دارد و تاریخی طولانی در همزیستی اقوام مختلف دارد، تنوع زیاد در زبانهای رسمی میتواند موجب شکافهای اجتماعی و کاهش همبستگی ملی شود. بسیاری از کشورهای تازهتأسیس هنوز درگیر هویتسازی ملیاند، اما ایران با تمدنی دیرینه، دارای یک زبان مشترک بوده که همواره عامل همبستگی اقوام مختلف ساکن در آن بوده است. حال، چرا باید این زبان مشترک دیرینه و هویتبخش و منسجمکننده را به بهای تقویت زبانهای قومی تضعیف کنیم؟
➌ مسئلۀ تفاوتهای درونزبانی و چالش انتخاب گویش معیار
بسیاری از زبانهای محلی دارای گویشها و لهجههای متعددیاند. در صورت رسمیتبخشیدن به یک زبان محلی، پرسش این خواهد بود که کدام گویش یا لهجه آن باید معیار قرار گیرد؟ چنین انتخابی میتواند زمینهساز اختلافات داخلی درون هر قومیت شود و حتی در سطح استانی و شهری و محلی نیز تنشزا باشد.
➍ نادیدهگرفتن سابقۀ تاریخی و فرهنگی زبان فارسی
زبان فارسی از دیرباز نه تنها زبان رسمی ایران، بلکه زبان علمی و ادبی بسیاری از مناطق فراتر از مرزهای ایران نیز بوده است. زبان فارسی یکی از معدود زبانهایی است که در طول تاریخ، نقش فراملیتی و تمدنی داشته است. برخلاف بسیاری از زبانهای ملی که تنها در چهارچوب مرزهای سیاسی خود محدود میشوند، فارسی قرنها زبان علمی، فرهنگی و دیوانی مناطق وسیعی از آسیا بوده است. [...]
➎ محدودشدن ارتباطات بین اقوام ایرانی
رسمیتدادن به چندین زبان قومی و محلی میتواند ارتباطات بین اقوام مختلف ایران را محدود کند. در حال حاضر، زبان فارسی بهعنوان زبان ملی، امکان ارتباط همه ایرانیان را از نقاط مختلف کشور فراهم کرده است. با تضعیف جایگاه آن، ممکن است گروههای زبانی مختلف درک متقابل کمتری از یکدیگر داشته باشند، که در بلندمدت بهنفع جامعه نخواهد بود و گسستهای اجتماعی را افزایش خواهد داد.
➏ تحریک گفتمانهای تجزیهطلبانه
باید توجه داشت که چندزبانگی رسمی در ایران میتواند بستر اختلافات قومی و حتی تحریک گفتمانهای تجزیهطلبانه را فراهم کند و به بحرانهای سیاسی و امنیتی دامن بزند.
➐ بیتوجهی به زمینۀ خاص فرهنگی ایران
ممکن است بپرسند که چرا ما نباید مانند بلژیک و سوئیس و کانادا چندزبانگیِ رسمی داشته باشیم. در پاسخ میتوان گفت که تنوع زبانی در این کشورها محدودتر از تنوع زبانی در ایران است و اجرای سیاست چندزبانگی رسمی در آنها آسانتر است. ضمن اینکه به لحاظ جغرافیایی هم تمایز زبانی در این کشورها مشخصتر است. در حالیکه در ایران اصلاً چنین نیست. [...]
➑ کاهش مهارت در زبان ملی
آموزش به زبان مادریِ محلی ممکن است از تسلط دانشآموزان بر زبان رسمی کشور بکاهد و در نتیجۀ آن، ادامۀ تحصیل و ورود به بازار کار برای برخی از اقوام با دشواری و مشکل همراه شود. پس اگرچه دانشآموزان دوزبانه ممکن است در فرآیند آموزش تا حدی با مشکل موجه شوند، اما رسمیتبخشیدن به زبان قومی آنها، توانمندیِ آنها در سطح ملی را نهتنها تقویت نمیکند، بلکه تضعیف میکند.
©️ از: روزنامه فرهیختگان (۱۴۰۳/۱۲/۱۹)
#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_مادری #زبان_و_سیاست
👍13👎8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💬 نورالدین آهی (مشاور رییسجمهور):
02:19 «آقای دکتر پزشکیان اعتقاد دارد به زبان مادری؛ ما هم توی دولت اعتقاد داریم به زبان مادری.»
©️ از: روزنامه شرق (۱۴۰۳/۱۲/۲۰)
#️⃣ #زبان_مادری #زبان_و_سیاست
02:19 «آقای دکتر پزشکیان اعتقاد دارد به زبان مادری؛ ما هم توی دولت اعتقاد داریم به زبان مادری.»
©️ از: روزنامه شرق (۱۴۰۳/۱۲/۲۰)
#️⃣ #زبان_مادری #زبان_و_سیاست
👎9👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍁 «ما ناشنوایان نمیتوانیم با اورژانس تماس بگیریم»
✍🏻 نسترن فرخه:
فردی ناشنوا پیامک داده که در حال حاضر سرگیجه و حالت تهوع دارد؛ خبرنگار «شرق» با اورژانس تماس میگیرد تا راهنمایی کنند که چطور این فرد خودش با اورژانس ارتباط بگیرد و امداد انجام شود. با این حال، اپراتور میگوید: «متأسفانه ما نمیتوانیم با این فرد ارتباط برقرار کنیم». حتی بهصورت ارسال پیام هم این امکان برای اورژانس وجود ندارد. [...]
این ماجرا برای بسیاری از ناشنوایان که مترجم ندارند همیشگی است و چون امکان تماس تلفنی با اورژانس را ندارند، جانشان در خطر قرار میگیرد. هرچند معاون فنی و عملیات اورژانس تهران در گفتوگو با «شرق» تأکید دارد امکان ارتباط پیامکی این افراد در حال حاضر برقرار است، اما تنها برای افرادی که جزء فهرست انجمن ناشنوایان باشند. با این حال، بسیاری از ناشنوایان عضو انجمنی نیستند و همچنان با این مشکل دستوپنجه نرم میکنند، به شکلی که بهتازگی کارزاری برای رسیدگی به امکان دسترسی ناشنوایان به اورژانس راهاندازی شده.
©️ روزنامه شرق (۱۴۰۳/۱۲/۲۳)
#️⃣ #زبان_و_جامعه #ناشنوایان
✍🏻 نسترن فرخه:
فردی ناشنوا پیامک داده که در حال حاضر سرگیجه و حالت تهوع دارد؛ خبرنگار «شرق» با اورژانس تماس میگیرد تا راهنمایی کنند که چطور این فرد خودش با اورژانس ارتباط بگیرد و امداد انجام شود. با این حال، اپراتور میگوید: «متأسفانه ما نمیتوانیم با این فرد ارتباط برقرار کنیم». حتی بهصورت ارسال پیام هم این امکان برای اورژانس وجود ندارد. [...]
این ماجرا برای بسیاری از ناشنوایان که مترجم ندارند همیشگی است و چون امکان تماس تلفنی با اورژانس را ندارند، جانشان در خطر قرار میگیرد. هرچند معاون فنی و عملیات اورژانس تهران در گفتوگو با «شرق» تأکید دارد امکان ارتباط پیامکی این افراد در حال حاضر برقرار است، اما تنها برای افرادی که جزء فهرست انجمن ناشنوایان باشند. با این حال، بسیاری از ناشنوایان عضو انجمنی نیستند و همچنان با این مشکل دستوپنجه نرم میکنند، به شکلی که بهتازگی کارزاری برای رسیدگی به امکان دسترسی ناشنوایان به اورژانس راهاندازی شده.
©️ روزنامه شرق (۱۴۰۳/۱۲/۲۳)
#️⃣ #زبان_و_جامعه #ناشنوایان
👍14😢3
🍁 گنجورجور: جستوجوگر معناییِ گنجور
گنجورجور یک جستوجوگر معنایی برای اشعار گنجور است که کاملاً مستقل از گنجور و به همت آقای آرمان جعفرنژاد طراحی شده است.
مزیت مهم این جستوجوگر معنایی آن است که به کلیدواژه وابسته نیست و مثلاً میتوانید با جستوجوی عبارتی مثل «منظرههای زمستانی» ـ که قطعاً به این شکل در اشعار شاعران کهن بهکار نرفته ـ اشعاری که چنین معنایی را میرسانند با دقت بیت پیدا کنید.
این جستوجوگر در حال حاضر فقط پوششدهندۀ ۲۲۰ هزار بیت از اشعار گنجور، شامل اشعار حافظ، سعدی، مولانا و صائب تبریزی، است. (بلاگ گنجور؛ ۱۴۰۳/۱۲/۲۴)
🔗 ganjoorjoor.net
گنجورجور یک جستوجوگر معنایی برای اشعار گنجور است که کاملاً مستقل از گنجور و به همت آقای آرمان جعفرنژاد طراحی شده است.
مزیت مهم این جستوجوگر معنایی آن است که به کلیدواژه وابسته نیست و مثلاً میتوانید با جستوجوی عبارتی مثل «منظرههای زمستانی» ـ که قطعاً به این شکل در اشعار شاعران کهن بهکار نرفته ـ اشعاری که چنین معنایی را میرسانند با دقت بیت پیدا کنید.
این جستوجوگر در حال حاضر فقط پوششدهندۀ ۲۲۰ هزار بیت از اشعار گنجور، شامل اشعار حافظ، سعدی، مولانا و صائب تبریزی، است. (بلاگ گنجور؛ ۱۴۰۳/۱۲/۲۴)
🔗 ganjoorjoor.net
👍9❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 فرهنگستان: از این پس بهجای «کامنت» بگویید «نظر»
💬 نسرین پرویزی (معاون واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی):
در زبان فارسی معادلهای گوناگونی برای این واژه وجود دارد، که از جمله آنها «نظر»، «دیدگاه» و «پیشنهاد» است.
این معادل براساس بررسیهای تخصصی و در نظر گرفتن روانی و سادگیِ واژه و رواج در میان مردم برگزیده شده است.
فرهنگستان یک معادل رسمی برای این واژه تعیین کرده، اما کاربران میتوانند از دیگر معادلها مانند «دیدگاه» و «پیشنهاد» نیز استفاده کنند.
©️ خبرگزاری صدا و سیما (۱۴۰۳/۱۲/۲۵) | #واژهشناسی
💬 نسرین پرویزی (معاون واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی):
در زبان فارسی معادلهای گوناگونی برای این واژه وجود دارد، که از جمله آنها «نظر»، «دیدگاه» و «پیشنهاد» است.
این معادل براساس بررسیهای تخصصی و در نظر گرفتن روانی و سادگیِ واژه و رواج در میان مردم برگزیده شده است.
فرهنگستان یک معادل رسمی برای این واژه تعیین کرده، اما کاربران میتوانند از دیگر معادلها مانند «دیدگاه» و «پیشنهاد» نیز استفاده کنند.
©️ خبرگزاری صدا و سیما (۱۴۰۳/۱۲/۲۵) | #واژهشناسی
👎9👍7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🍁 حق و حقوق زبان مادری
✍🏻 سوگل دانایی:
موضوع زبان مادری این روزها به یکی از موضوعات مورد بحث در فضای مجازی تبدیل شده است. ماجرا از صحبت یکی از دولتیها برای به رسمیت شناختن آموزش به زبان مادری جدی شد.
موضوع «آموزش به زبان مادری» و «آموزش زبان مادری» این روزها موافقان و مخالفانی دارد؛ برخی آموزش زبانی جز فارسی را باعث شکستهشدن زمینههای وفاق و همدلی میدانند و برخی دیگر میگویند نباید هیچ اجباری در آموزش زبان فارسی به هیچ قوم و دستهای وجود داشته باشد.
امروز با دو موافق و مخالف موضوع «آموزش به زبان مادری» از دیدگاه حقوقی به گفتوگو نشستیم. علیاکبر گرجی و حمید قنبری، دو حقوقدان، در این مناظره از دیدگاههای خود دفاع کردند.
©️از: اکوایران (۱۴۰۳/۱۲/۲۵) | #زبان_مادری
🔗 نسخهٔ صوتی کمحجمتر را در اینجا گوش دهید.
✍🏻 سوگل دانایی:
موضوع زبان مادری این روزها به یکی از موضوعات مورد بحث در فضای مجازی تبدیل شده است. ماجرا از صحبت یکی از دولتیها برای به رسمیت شناختن آموزش به زبان مادری جدی شد.
موضوع «آموزش به زبان مادری» و «آموزش زبان مادری» این روزها موافقان و مخالفانی دارد؛ برخی آموزش زبانی جز فارسی را باعث شکستهشدن زمینههای وفاق و همدلی میدانند و برخی دیگر میگویند نباید هیچ اجباری در آموزش زبان فارسی به هیچ قوم و دستهای وجود داشته باشد.
امروز با دو موافق و مخالف موضوع «آموزش به زبان مادری» از دیدگاه حقوقی به گفتوگو نشستیم. علیاکبر گرجی و حمید قنبری، دو حقوقدان، در این مناظره از دیدگاههای خود دفاع کردند.
©️از: اکوایران (۱۴۰۳/۱۲/۲۵) | #زبان_مادری
🔗 نسخهٔ صوتی کمحجمتر را در اینجا گوش دهید.
❤1👍1👎1
حق و حقوقِ زبان مادری
اکوایران
🍁 حق و حقوق زبان مادری
✍🏻 سوگل دانایی:
موضوع زبان مادری این روزها به یکی از موضوعات مورد بحث در فضای مجازی تبدیل شده است. ماجرا از صحبت یکی از دولتیها برای به رسمیت شناختن آموزش به زبان مادری جدی شد.
موضوع «آموزش به زبان مادری» و «آموزش زبان مادری» این روزها موافقان و مخالفانی دارد؛ برخی آموزش زبانی جز فارسی را باعث شکستهشدن زمینههای وفاق و همدلی میدانند و برخی دیگر میگویند نباید هیچ اجباری در آموزش زبان فارسی به هیچ قوم و دستهای وجود داشته باشد.
امروز با دو موافق و مخالف موضوع «آموزش به زبان مادری» از دیدگاه حقوقی به گفتوگو نشستیم. علیاکبر گرجی و حمید قنبری، دو حقوقدان، در این مناظره از دیدگاههای خود دفاع کردند.
©️از: اکوایران (۱۴۰۳/۱۲/۲۵)
#️⃣ #زبان_مادری
✍🏻 سوگل دانایی:
موضوع زبان مادری این روزها به یکی از موضوعات مورد بحث در فضای مجازی تبدیل شده است. ماجرا از صحبت یکی از دولتیها برای به رسمیت شناختن آموزش به زبان مادری جدی شد.
موضوع «آموزش به زبان مادری» و «آموزش زبان مادری» این روزها موافقان و مخالفانی دارد؛ برخی آموزش زبانی جز فارسی را باعث شکستهشدن زمینههای وفاق و همدلی میدانند و برخی دیگر میگویند نباید هیچ اجباری در آموزش زبان فارسی به هیچ قوم و دستهای وجود داشته باشد.
امروز با دو موافق و مخالف موضوع «آموزش به زبان مادری» از دیدگاه حقوقی به گفتوگو نشستیم. علیاکبر گرجی و حمید قنبری، دو حقوقدان، در این مناظره از دیدگاههای خود دفاع کردند.
©️از: اکوایران (۱۴۰۳/۱۲/۲۵)
#️⃣ #زبان_مادری
👍2❤1
🍁 خوانش بخشهایی از کتیبه ساسانی که درحال غرقشدن است
یک پژوهشگر و زبان شناس از خوانش بخشهایی از سنگنبشته «سراب سیاه» به خط پهلوی ساسانی اطلاع داد. پیشتر دربارهٔ نابودی این کتیبه، که در سرچشمهٔ رودخانه و تالاب قرار دارد و بخشی از سال زیر آب میرود و خطوط آن درحال محوشدن است، هشدار داده شده بود.
ابوالحسن اتابکی، پژوهشگر آزاد، به دنبال انتشار گزارش ایسنا از وضعیت کتیبهٔ ساسانی سراب سیاه، که در معرض نابودی قرار دارد، خوانش این سنگنبشته را براساس عکسهایی که سیاوس آریا ـ پژوهشگر و کنشگر میراث فرهنگی در استان فارس ـ در اختیار او قرار داده، انجام داده است. او به ایسنا گفت: متن این سنگنبشته بسیار آسیب دیده و عکسهایی از آن در اختیار ما قرار گرفته بود؛ پس ناچار بودیم از روی همین تصاویر به خوانش آن بپردازیم. دشواریِ دیگر دربارهٔ این عکس بهخاطر آن بود که کسی که این عکسها را تهیه کرده و آن را سیاقلم کرده آشنایی چندانی به خطوط پهلوی نداشته که این امر هر پژوهشگری را دچار خطای خوانش میکند.
او ادامه داد: از آنجا که تنها همین عکسهای یک دهه پیش در اختیار ما است و خود سنگنبشته دورهٔ ساسانی نیز در این ۱۰ سال بهشدت آسیب دیده، پس نتیجهٔ کار را باید از روی همین تصاویر داوری کرد. اتابکی گفت: این نخستین خوانش از بخش گسترده کتیبهٔ سراب سیاه شهرستان رستم است، که بیتردید میتواند در آینده تعاریف دیگری بهوسیلهٔ دیگر پژوهشگران ارائه شود. اما این خوانش راهگشای نوینی برای دیگر محققان است تا به نتایج بهتری از معنای این سنگنبشته دست یابند.
ترجمه بخشی از این سنگنوشته، که ابوالحسن اتابکی انجام داده، چنین است :
۱. این تقسیم کردن آب (بوسیله) یک مجرای آب (منگ)
۲. از چشمه زهاب (سرچشمه) به کشیدن
۳. آبها ... فراز باغ
۴. این پاداش
۵. کار ... (به) آیین ایزدادن
۶. شادان / کامیاب، پرگوهر؟
۷. .......................................
۸. ........................................
۹. ........................................
این پژوهشگر گفت: مهمتر از خوانش این کتیبه، پایندگی و نگهداری آن است که میراث گرانبهایی برای نسلهای آینده است و این آثار و دیگر آثار ارزشمندی که از نیاکان ما باقی مانده، تداعیکنندهٔ فرهنگ کهن ملتی است که هزاران سال در این خاک ریشه دارند.
دربارهٔ بازشناسیِ سنگنبشتۀ پهلوی ساسانی «سَراب سیاه» شهرستان رستم گفته شده است: شهرستان رستم از شهرستانهای نوبنیاد استان است که در سمت شمال غربی استان فارس جای دارد و مرکز آن شهرستان مَصیری است. سنگنبشتۀ پهلوی ساسانی «سَراب سیاه» در اندازۀ حدودی ۱۱۰ در ۱۰۰ سانتی متر با فاصلۀ ۱ متر و نیمی از سطح آب تراشیده شده است. هرچند در گذشته، این چشمه و تالاب در سطحی بالاتر و نزدیک سنگنبشته بوده و هنوز هم در زمان فصل پربارش یادگار ساسانیان به زیر آب میرود. سنگنبشته در ۹ رَج (سطر) و به دبیرۀ پهلوی ساسانی کتیبهای تراشیده شده است.
به گفتهٔ قامت محمودی، مدیرکل میراث فرهنگی شهرستان رستم، این سنگنبشته در حدود سال ۱۳۹۰ در فهرست میراث ملی ثبت شده است. این کتیبه بخشی از یک صخره است که سرچشمهٔ رودخانه و تالاب سراب سیاه بوده است و حدود ۵ ماه از سال از آب بیرون است و خطوط آن بر اثر فرسایش درحال محوشدن است.
©️ از: ایسنا (۱۴۰۳/۱۲/۲۹)
یک پژوهشگر و زبان شناس از خوانش بخشهایی از سنگنبشته «سراب سیاه» به خط پهلوی ساسانی اطلاع داد. پیشتر دربارهٔ نابودی این کتیبه، که در سرچشمهٔ رودخانه و تالاب قرار دارد و بخشی از سال زیر آب میرود و خطوط آن درحال محوشدن است، هشدار داده شده بود.
ابوالحسن اتابکی، پژوهشگر آزاد، به دنبال انتشار گزارش ایسنا از وضعیت کتیبهٔ ساسانی سراب سیاه، که در معرض نابودی قرار دارد، خوانش این سنگنبشته را براساس عکسهایی که سیاوس آریا ـ پژوهشگر و کنشگر میراث فرهنگی در استان فارس ـ در اختیار او قرار داده، انجام داده است. او به ایسنا گفت: متن این سنگنبشته بسیار آسیب دیده و عکسهایی از آن در اختیار ما قرار گرفته بود؛ پس ناچار بودیم از روی همین تصاویر به خوانش آن بپردازیم. دشواریِ دیگر دربارهٔ این عکس بهخاطر آن بود که کسی که این عکسها را تهیه کرده و آن را سیاقلم کرده آشنایی چندانی به خطوط پهلوی نداشته که این امر هر پژوهشگری را دچار خطای خوانش میکند.
او ادامه داد: از آنجا که تنها همین عکسهای یک دهه پیش در اختیار ما است و خود سنگنبشته دورهٔ ساسانی نیز در این ۱۰ سال بهشدت آسیب دیده، پس نتیجهٔ کار را باید از روی همین تصاویر داوری کرد. اتابکی گفت: این نخستین خوانش از بخش گسترده کتیبهٔ سراب سیاه شهرستان رستم است، که بیتردید میتواند در آینده تعاریف دیگری بهوسیلهٔ دیگر پژوهشگران ارائه شود. اما این خوانش راهگشای نوینی برای دیگر محققان است تا به نتایج بهتری از معنای این سنگنبشته دست یابند.
ترجمه بخشی از این سنگنوشته، که ابوالحسن اتابکی انجام داده، چنین است :
۱. این تقسیم کردن آب (بوسیله) یک مجرای آب (منگ)
۲. از چشمه زهاب (سرچشمه) به کشیدن
۳. آبها ... فراز باغ
۴. این پاداش
۵. کار ... (به) آیین ایزدادن
۶. شادان / کامیاب، پرگوهر؟
۷. .......................................
۸. ........................................
۹. ........................................
این پژوهشگر گفت: مهمتر از خوانش این کتیبه، پایندگی و نگهداری آن است که میراث گرانبهایی برای نسلهای آینده است و این آثار و دیگر آثار ارزشمندی که از نیاکان ما باقی مانده، تداعیکنندهٔ فرهنگ کهن ملتی است که هزاران سال در این خاک ریشه دارند.
دربارهٔ بازشناسیِ سنگنبشتۀ پهلوی ساسانی «سَراب سیاه» شهرستان رستم گفته شده است: شهرستان رستم از شهرستانهای نوبنیاد استان است که در سمت شمال غربی استان فارس جای دارد و مرکز آن شهرستان مَصیری است. سنگنبشتۀ پهلوی ساسانی «سَراب سیاه» در اندازۀ حدودی ۱۱۰ در ۱۰۰ سانتی متر با فاصلۀ ۱ متر و نیمی از سطح آب تراشیده شده است. هرچند در گذشته، این چشمه و تالاب در سطحی بالاتر و نزدیک سنگنبشته بوده و هنوز هم در زمان فصل پربارش یادگار ساسانیان به زیر آب میرود. سنگنبشته در ۹ رَج (سطر) و به دبیرۀ پهلوی ساسانی کتیبهای تراشیده شده است.
به گفتهٔ قامت محمودی، مدیرکل میراث فرهنگی شهرستان رستم، این سنگنبشته در حدود سال ۱۳۹۰ در فهرست میراث ملی ثبت شده است. این کتیبه بخشی از یک صخره است که سرچشمهٔ رودخانه و تالاب سراب سیاه بوده است و حدود ۵ ماه از سال از آب بیرون است و خطوط آن بر اثر فرسایش درحال محوشدن است.
©️ از: ایسنا (۱۴۰۳/۱۲/۲۹)
👍4❤1😢1
🍁 داریوش شایگان و زبان فارسی
«من در خانه زبانهای گرجی، روسی (دایهام روس بود) ترکی عثمانی، که مادرم با پدرم به آن زبان سخن میگفت، و ترکی آذری، که پدرم با آن به مادرم جواب میداد، را میشنیدم. دو زبان ترکی و فارسی را اینچنین آموختم. زیرا پدرم با من به فارسی سخن میگفت. اما اهمیت فارسی دلیل دیگری داشت. فارسی زبان «امپراتوری» و زبان فرهنگ بود. من همواره دانستهام که در این مجموعه قومها و زبانهای گوناگون، هویت من به زبان فارسی گره خورده است. پدرم نوعی پرستش شبهمذهبی نسبت به این زبان داشت که آن را به من نیز منتقل کرد. این مرد آذربایجانی نسبت به رسالت زبان فارسی در ایجاد تمرکز، که پایهٔ وحدت کشور بود، سخت هشیار بود، زیرا که ایران ــ چه بخواهیم و چه نخواهیم ــ همواره امپراتوریای متشکل از قومها و زبانهای مختلف بوده است که بهواسطهٔ فرهنگ فاخر زبان فارسی به یکدیگر پیوند خوردهاند.»
📚 زیر آسمانهای جهان: گفتوگوی رامین جهانبگلو با داریوش شایگان. ترجمهٔ نازی عظیما (۱۳۷۴: ص ۲). تهران: نشر فرزان روز.
#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_و_هویت
«من در خانه زبانهای گرجی، روسی (دایهام روس بود) ترکی عثمانی، که مادرم با پدرم به آن زبان سخن میگفت، و ترکی آذری، که پدرم با آن به مادرم جواب میداد، را میشنیدم. دو زبان ترکی و فارسی را اینچنین آموختم. زیرا پدرم با من به فارسی سخن میگفت. اما اهمیت فارسی دلیل دیگری داشت. فارسی زبان «امپراتوری» و زبان فرهنگ بود. من همواره دانستهام که در این مجموعه قومها و زبانهای گوناگون، هویت من به زبان فارسی گره خورده است. پدرم نوعی پرستش شبهمذهبی نسبت به این زبان داشت که آن را به من نیز منتقل کرد. این مرد آذربایجانی نسبت به رسالت زبان فارسی در ایجاد تمرکز، که پایهٔ وحدت کشور بود، سخت هشیار بود، زیرا که ایران ــ چه بخواهیم و چه نخواهیم ــ همواره امپراتوریای متشکل از قومها و زبانهای مختلف بوده است که بهواسطهٔ فرهنگ فاخر زبان فارسی به یکدیگر پیوند خوردهاند.»
📚 زیر آسمانهای جهان: گفتوگوی رامین جهانبگلو با داریوش شایگان. ترجمهٔ نازی عظیما (۱۳۷۴: ص ۲). تهران: نشر فرزان روز.
#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_و_هویت
❤17👎4👍3
در فرهنگ جامع لغات و اصطلاحات سیاسی (۱۳۸۴) و فرهنگ معاصر پویا (۱۳۸۷) اصطلاح witch-hunt بهدرستی چنین ترجمه شده است: تعقیب و آزار (مخالفان).
Merriam-Webster: the searching out and deliberate harassment of those (such as political opponents) with unpopular views
📚 نوروزی خیابانی، مهدی. (۱۳۸۴). فرهنگ جامع لغات و اصطلاحات سیاسی. تهران: نشر نی.
📚 باطنی، محمدرضا. و دستیاران. (۱۳۸۷). فرهنگ معاصر پویا. ویراست سوم. تهران: فرهنگ معاصر.
🔗 پیشینۀ خبر را در اینجا بخوانید.
#️⃣ #ترجمه #اصطلاحات #idiom
Merriam-Webster: the searching out and deliberate harassment of those (such as political opponents) with unpopular views
📚 نوروزی خیابانی، مهدی. (۱۳۸۴). فرهنگ جامع لغات و اصطلاحات سیاسی. تهران: نشر نی.
📚 باطنی، محمدرضا. و دستیاران. (۱۳۸۷). فرهنگ معاصر پویا. ویراست سوم. تهران: فرهنگ معاصر.
🔗 پیشینۀ خبر را در اینجا بخوانید.
#️⃣ #ترجمه #اصطلاحات #idiom
👍2
🍁 فرهنگ آکسفورد واژهٔ ترجمهناپذیر «گیگیل» را وارد انگلیسی کرد
گاهی برای توصیف چیزی یا وضعیتی کلمه کم میآوریم. این اتفاق ممکن است در هر زبانی بیفتد. مثلاً برای توصیف احساسمان در زمان دیدن موجودی فوقالعاده دوستداشتنی، مثلاً گربهای ملوس، چه تکواژهای داریم؟ فرهنگ انگلیسی آکسفورد برای پرکردن جای خالی این کلمه در زبان انگلیسی واژهای را از زبان تاگالوگ فلیپین وام گرفته و به فهرست کلمات «ترجمهناپذیر» خود اضافه کرده است: «گیگیل» (Gigil)
در فرهنگ آکسفورد آمده است که «گیگیل» احساسی فوقالعاده شدید است که سراسر وجود را فرا میگیرد، احساسی که میتواند ناشی از خشم از چیزی باشد، یا برعکس ناشی از شوق یا لذت، مثلاً هنگام دیدنِ شخص یا چیزی بسیار عزیز و دوستداشتنی، احساسی که باعث میشود مشتهایمان را گره کنیم، دندانهایمان را به هم فشار دهیم یا موجودی عزیز و دوستداشتنی را محکم در آغوش بفشاریم یا بخواهیم آن را نیشگون بگیریم. (کانال بیبیسی فارسی؛ ۱۴۰۴/۱/۷)
🔗 Gigil: An intense feeling caused by anger, eagerness, or the pleasure of seeing sb or sth cute or adorable ... (OED)
#️⃣ #واژهشناسی #ترجمهناپذیری
گاهی برای توصیف چیزی یا وضعیتی کلمه کم میآوریم. این اتفاق ممکن است در هر زبانی بیفتد. مثلاً برای توصیف احساسمان در زمان دیدن موجودی فوقالعاده دوستداشتنی، مثلاً گربهای ملوس، چه تکواژهای داریم؟ فرهنگ انگلیسی آکسفورد برای پرکردن جای خالی این کلمه در زبان انگلیسی واژهای را از زبان تاگالوگ فلیپین وام گرفته و به فهرست کلمات «ترجمهناپذیر» خود اضافه کرده است: «گیگیل» (Gigil)
در فرهنگ آکسفورد آمده است که «گیگیل» احساسی فوقالعاده شدید است که سراسر وجود را فرا میگیرد، احساسی که میتواند ناشی از خشم از چیزی باشد، یا برعکس ناشی از شوق یا لذت، مثلاً هنگام دیدنِ شخص یا چیزی بسیار عزیز و دوستداشتنی، احساسی که باعث میشود مشتهایمان را گره کنیم، دندانهایمان را به هم فشار دهیم یا موجودی عزیز و دوستداشتنی را محکم در آغوش بفشاریم یا بخواهیم آن را نیشگون بگیریم. (کانال بیبیسی فارسی؛ ۱۴۰۴/۱/۷)
🔗 Gigil: An intense feeling caused by anger, eagerness, or the pleasure of seeing sb or sth cute or adorable ... (OED)
#️⃣ #واژهشناسی #ترجمهناپذیری
👍9❤4👎3
📚 سیر تاریخی تحولات اجتماعی زبان فارسی (۱۴۰۳)
✍🏻 بهمن زندی
زبان و جامعه کاملاً بر هم تأثیرگذار هستند. نقش اصلیِ زبانشناسیِ اجتماعی بررسیِ همین تعاملات میان زبان و جامعه و رصد تحولات اجتماعی است تا بتوان تحولات اجتماعی را تبیین و تفسیر کرد. از این رو، برای مطالعۀ جامعۀ امروز ایران و با توجه به درهمتنیدگیِ زبان و جامعه سیر تحولات زبانی ــ اجتماعیِ ایران از آغاز تاکنون را بررسی کرد.
برای نیل به چنین هدفی، نویسندۀ کتاب حاضر دیدگاهی کلان و درزمانی به رابطۀ زبان فارسی و اجتماع پیرامون آن اتخاذ کرده است و ضروری دانسته است برای درک بهتر مسائل کنونیِ زبان فارسی و جامعۀ ایران، به سیر تحولات زبانی ــ اجتماعی در طول تاریخ بپردازد. با چنین رویکردی، میتوان تصویری تمامنما از اوضاع زبانهای مطرح در ایران، بهخصوص زبان فارسی، ارائه کرد و مسائل اجتماعیِ این زبان را با دقت بیشتری بررسی کرد. در نهایت، نویسنده سعی میکند بر اساس مطالعات انجامشده راهکارهایی بهتر و مناسبتر برای حل مسائلِ روز زبانی ــ اجتماعی ارائه دهد. (نشر لوگوس)
🔗 فهرست و مقدمۀ کتاب را در اینجا بخوانید.
#️⃣ #کتاب #زبان_فارسی #زبان_و_جامعه
✍🏻 بهمن زندی
زبان و جامعه کاملاً بر هم تأثیرگذار هستند. نقش اصلیِ زبانشناسیِ اجتماعی بررسیِ همین تعاملات میان زبان و جامعه و رصد تحولات اجتماعی است تا بتوان تحولات اجتماعی را تبیین و تفسیر کرد. از این رو، برای مطالعۀ جامعۀ امروز ایران و با توجه به درهمتنیدگیِ زبان و جامعه سیر تحولات زبانی ــ اجتماعیِ ایران از آغاز تاکنون را بررسی کرد.
برای نیل به چنین هدفی، نویسندۀ کتاب حاضر دیدگاهی کلان و درزمانی به رابطۀ زبان فارسی و اجتماع پیرامون آن اتخاذ کرده است و ضروری دانسته است برای درک بهتر مسائل کنونیِ زبان فارسی و جامعۀ ایران، به سیر تحولات زبانی ــ اجتماعی در طول تاریخ بپردازد. با چنین رویکردی، میتوان تصویری تمامنما از اوضاع زبانهای مطرح در ایران، بهخصوص زبان فارسی، ارائه کرد و مسائل اجتماعیِ این زبان را با دقت بیشتری بررسی کرد. در نهایت، نویسنده سعی میکند بر اساس مطالعات انجامشده راهکارهایی بهتر و مناسبتر برای حل مسائلِ روز زبانی ــ اجتماعی ارائه دهد. (نشر لوگوس)
🔗 فهرست و مقدمۀ کتاب را در اینجا بخوانید.
#️⃣ #کتاب #زبان_فارسی #زبان_و_جامعه
❤5
سیر_تاریخی_تحولات_اجتماعی_زبان_فارسی_۱۴۰۳.pdf
509.2 KB
📚 سیر تاریخی تحولات اجتماعی زبان فارسی (۱۴۰۳)
▪️(فهرست و مقدمه)
✍🏻 بهمن زندی
🔗 نشر لوگوس
#️⃣ #کتاب #زبان_فارسی #زبان_و_جامعه
▪️(فهرست و مقدمه)
✍🏻 بهمن زندی
🔗 نشر لوگوس
#️⃣ #کتاب #زبان_فارسی #زبان_و_جامعه
❤6
🍁بدعتی خطرناک و بنیانکن
▪️دربارۀ ضرورت استفاده از زبان فارسی از سوی دولتمردان
✍🏻 نیوشا طبیبیگیلانی:
خدایش بیامرزد، استادی داشتم ــ استاد مرتضی خانورزی ــ که در شکستنِ رسم و سنت میفرمود: «شکستن سنت و عادت کار خوبی است تا آنجا که بنیانکن نشود.» و چه درست میفرمود. خبر مکاتبهٔ استاندار آذربایجان غربی با رئیسجمهور به زبان ترکی از همان سنت شکنیهایی است که میتواند «بنیان کن» باشد.
سنت هزارسالهٔ حکمرانیِ ایرانی بر این پایه و توافق استوار شده که همگان زبان بینالاقوامی فارسی را بهعنوان زبان رسمی کشور پذیرفتهاند. دوسوم و بلکه بیشتر از این هزار سال را خاندانهای ترک و ترکزبان بر ایران فرمان راندهاند. از غزنویان و سلجوقیان گرفته تا صفویه و قاجاریه، همهٔ این پادشاهان تبار و زبان ترکی داشتهاند.
اما همین حکمرانان چنان به آداب و الزامات حکمرانی در این سرزمین چندینقومی آشنا بودهاند که هرگز نخواستهاند زبان خانگیِ خودشان را به کل ایران تحمیل کنند. حتی نخواستهاند که مکاتبات رسمی با حاکمان ولایات ــ که معمولاً همزبان و همقبیلهٔ خودشان بودهاند را ــ جز به زبان فارسی رسمی به زبان دیگری انجام دهند. حتی هلاگو و الجایتو و پادشاهان مغول ایران هم زبان فارسی را بهعنوان زبان رسمی حکومتی به رسمیت میشناختهاند. هلاگو از رشیدالدین فضلالله میخواهد که تاریخ مغول را به فارسی بنویسد. در تاریخ بیهقی فقط چند بار از ترکی حرفزدن مسعود غزنوی یاد میشود.
حالا در میانهٔ اتفاقات نامیمونی که در ارومیه افتاده و شائبهٔ همراهی و همدلی و جانبگیری هم متوجه مسئول استان است، خبر مکاتبهٔ ایشان با رئیسجمهور آن هم به زبان ترکی میرسد! این بدعتی است بد و خطرناک و در راستای مقدمهچینی برای اتفاقاتی شوم و سیاه.
رئیسجمهور خوشنیت و نرمخوی ما، حتی اگر میخواهند به روش خود با وفاق و آرامی با این تخلف از روش و منش و قانون و عرف حکومتداریِ ایرانی روبهرو شوند، وفق همان نهجالبلاغهای که احاطهای نیک بر آن دارند، باید این استاندار را بهفوریت و آشکارا و با قاطعیت عزل کنند تا دیگر کسی به هیچ بهانهای درصدد ایجاد خصوصیت ویژه و به خیال خود تشکیل گروه و دستهای در کار حکومت برنیاید.
این بدعتی آشکار است که باید جدی گرفته شود. اگر به تعبیر معاون اول، هر استاندار باید با اختیارات رییسجمهور استانی به کار مشغول باشد و بعد هم بخواهد با زبان قومی خود کارهای اداری و مدیریتی را انجام دهد، دیگر چه چیزی از تمامیت ارضی و وحدت ملی باقی میماند؟ این زیادهروی چندان است که حتی از قواعد فدرالیسم هم عبور میکند.
©️ از: هممیهن (۱۴۰۴/۱/۹)
#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_و_سیاست
▪️دربارۀ ضرورت استفاده از زبان فارسی از سوی دولتمردان
✍🏻 نیوشا طبیبیگیلانی:
خدایش بیامرزد، استادی داشتم ــ استاد مرتضی خانورزی ــ که در شکستنِ رسم و سنت میفرمود: «شکستن سنت و عادت کار خوبی است تا آنجا که بنیانکن نشود.» و چه درست میفرمود. خبر مکاتبهٔ استاندار آذربایجان غربی با رئیسجمهور به زبان ترکی از همان سنت شکنیهایی است که میتواند «بنیان کن» باشد.
سنت هزارسالهٔ حکمرانیِ ایرانی بر این پایه و توافق استوار شده که همگان زبان بینالاقوامی فارسی را بهعنوان زبان رسمی کشور پذیرفتهاند. دوسوم و بلکه بیشتر از این هزار سال را خاندانهای ترک و ترکزبان بر ایران فرمان راندهاند. از غزنویان و سلجوقیان گرفته تا صفویه و قاجاریه، همهٔ این پادشاهان تبار و زبان ترکی داشتهاند.
اما همین حکمرانان چنان به آداب و الزامات حکمرانی در این سرزمین چندینقومی آشنا بودهاند که هرگز نخواستهاند زبان خانگیِ خودشان را به کل ایران تحمیل کنند. حتی نخواستهاند که مکاتبات رسمی با حاکمان ولایات ــ که معمولاً همزبان و همقبیلهٔ خودشان بودهاند را ــ جز به زبان فارسی رسمی به زبان دیگری انجام دهند. حتی هلاگو و الجایتو و پادشاهان مغول ایران هم زبان فارسی را بهعنوان زبان رسمی حکومتی به رسمیت میشناختهاند. هلاگو از رشیدالدین فضلالله میخواهد که تاریخ مغول را به فارسی بنویسد. در تاریخ بیهقی فقط چند بار از ترکی حرفزدن مسعود غزنوی یاد میشود.
حالا در میانهٔ اتفاقات نامیمونی که در ارومیه افتاده و شائبهٔ همراهی و همدلی و جانبگیری هم متوجه مسئول استان است، خبر مکاتبهٔ ایشان با رئیسجمهور آن هم به زبان ترکی میرسد! این بدعتی است بد و خطرناک و در راستای مقدمهچینی برای اتفاقاتی شوم و سیاه.
رئیسجمهور خوشنیت و نرمخوی ما، حتی اگر میخواهند به روش خود با وفاق و آرامی با این تخلف از روش و منش و قانون و عرف حکومتداریِ ایرانی روبهرو شوند، وفق همان نهجالبلاغهای که احاطهای نیک بر آن دارند، باید این استاندار را بهفوریت و آشکارا و با قاطعیت عزل کنند تا دیگر کسی به هیچ بهانهای درصدد ایجاد خصوصیت ویژه و به خیال خود تشکیل گروه و دستهای در کار حکومت برنیاید.
این بدعتی آشکار است که باید جدی گرفته شود. اگر به تعبیر معاون اول، هر استاندار باید با اختیارات رییسجمهور استانی به کار مشغول باشد و بعد هم بخواهد با زبان قومی خود کارهای اداری و مدیریتی را انجام دهد، دیگر چه چیزی از تمامیت ارضی و وحدت ملی باقی میماند؟ این زیادهروی چندان است که حتی از قواعد فدرالیسم هم عبور میکند.
©️ از: هممیهن (۱۴۰۴/۱/۹)
#️⃣ #زبان_فارسی #زبان_و_سیاست
👎31👍30
🍁 استفاده نیاکان ما از زبان برای ارتباط کلامی ۱۳۵ هزار سال پیش آغاز شد
✍🏻 ویشوام سانکاران:
براساس یک بررسیِ جدید از دادههای ژنومی، انسانهای نخستین ممکن است استفاده از زبان برای ارتباط را بیش از ۱۰۰ هزار سال پیش آغاز کرده باشند.
حدود هفت هزار زبان شناساییشده در سراسر جهان صحبت میشود که پژوهشگران میگویند همهٔ آنها ریشهای مشترک دارند و به زمانی بازمیگردند که گروههای انسان نخستین شروع به گسترش در سراسر جهان کردند. نیاکان ما طی میلیونها سال تکامل، تواناییِ شناختی برای زبان را توسعه دادند و واژگان و دستور زبان را در قالب یک نظام بیانی با هم ترکیب کردند.
ظرفیت سخنگفتن در انسانها دستکم ۱۳۵ هزار سال پیش پدیدار شد؛ یعنی بیش از ۱۰۰ هزار سال پس از آنکه این گونه برای نخستینبار در آفریقا ظهور کرد.
بررسیِ جدید که در مجله «فرانتیرز این سایکولوژی» (Frontiers in Psychology) شرح داده شده است، بیش از ۱۲ مطالعه ژنتیکی منتشرشده در ۱۸ سال گذشته را بررسی کرده و نشان میدهد که نخستین انشعاب انسانها احتمالاً حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده است.
پس از آنکه گروههای نخستین انسانی از نظر جغرافیایی از یکدیگر جدا شدند، هر زیرجمعیت دچار تغییرات ژنتیکی شد.
شیگرو میاگاوا، یکی از نویسندگان این مقاله از مؤسسهٔ فناوری ماساچوست (MIT) در ایالات متحده، گفت: «هر جمعیتی که در سراسر جهان منشعب شد، زبان انسانی دارد و همهٔ زبانها با هم ارتباط دارند.» دکتر میاگاوا توضیح داد: «فکر میکنم با میزان بالایی از اطمینان بتوان گفت که نخستین انشعاب، حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داد، بنابراین ظرفیت زبانیِ انسان باید تا آن زمان یا حتی پیش از آن وجود داشته باشد.»
۱۵ مطالعه ژنومی که در این پژوهش بررسی شدهاند بهطور مشترک نشان میدهند که نخستین انشعابهای جغرافیایی چه زمانی آغاز شدهاند. پژوهشگران با تجزیه و تحلیل تنوعهای ژنتیکی توضیح دادهشده در این بررسیها توانستند زمان احتمالی را تخمین بزنند که در آن، هوموساپینس [انسان خردمند] هنوز یک گروه یکپارچه و بدون تقسیمات منطقهای بود. آنها میگویند دادهها نشان میدهند نخستین انشعاب احتمالاً حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده است.
آنها میگویند: «مطالعات اخیر در سطح ژنوم دربارهٔ واگرایی اولیه هوموساپینس که بر اساس چندریختی [یا پلیمورفیسمهای] تکنوکلئوتیدی انجام شد، نشان میدهد که نخستین تقسیم جمعیتی در میان هوموساپینس از شاخهٔ اولیه تقریباً ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده است.»
از آنجا که تمام گسترشهای بعدی گروههای انسانی به جمعیتهایی با تواناییِ زبانی کامل منجر شد، دانشمندان گمان میکنند ظرفیت زبان بهعنوان ابزاری برای ارتباط، در آخرین زمان ممکن، حدود ۱۳۵ هزار سال پیش، قبل از نخستین انشعاب، وجود داشته است.
پژوهشگران نتیجهگیری میکنند: «اگر ظرفیت زبانی در زمان دیرتری توسعه یافته بود، انتظار داشتیم که برخی جمعیتهای انسان مدرن بدون زبان باشند، یا شیوهای کاملاً متفاوت از ارتباط داشته باشند، اما چنین چیزی وجود ندارد.»
«بر اساس حد پایین ۱۳۵ هزار سال برای زبان، ما پیشنهاد میکنیم که زبان ممکن است باعث ظهور گستردهٔ رفتارهای مدرن انسانی حدود ۱۰۰ هزار سال پیش شده باشد.»
©️ از: ایندیپندنت فارسی (۱۴۰۴/۱/۱۱)
✍🏻 ویشوام سانکاران:
براساس یک بررسیِ جدید از دادههای ژنومی، انسانهای نخستین ممکن است استفاده از زبان برای ارتباط را بیش از ۱۰۰ هزار سال پیش آغاز کرده باشند.
حدود هفت هزار زبان شناساییشده در سراسر جهان صحبت میشود که پژوهشگران میگویند همهٔ آنها ریشهای مشترک دارند و به زمانی بازمیگردند که گروههای انسان نخستین شروع به گسترش در سراسر جهان کردند. نیاکان ما طی میلیونها سال تکامل، تواناییِ شناختی برای زبان را توسعه دادند و واژگان و دستور زبان را در قالب یک نظام بیانی با هم ترکیب کردند.
ظرفیت سخنگفتن در انسانها دستکم ۱۳۵ هزار سال پیش پدیدار شد؛ یعنی بیش از ۱۰۰ هزار سال پس از آنکه این گونه برای نخستینبار در آفریقا ظهور کرد.
بررسیِ جدید که در مجله «فرانتیرز این سایکولوژی» (Frontiers in Psychology) شرح داده شده است، بیش از ۱۲ مطالعه ژنتیکی منتشرشده در ۱۸ سال گذشته را بررسی کرده و نشان میدهد که نخستین انشعاب انسانها احتمالاً حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده است.
پس از آنکه گروههای نخستین انسانی از نظر جغرافیایی از یکدیگر جدا شدند، هر زیرجمعیت دچار تغییرات ژنتیکی شد.
شیگرو میاگاوا، یکی از نویسندگان این مقاله از مؤسسهٔ فناوری ماساچوست (MIT) در ایالات متحده، گفت: «هر جمعیتی که در سراسر جهان منشعب شد، زبان انسانی دارد و همهٔ زبانها با هم ارتباط دارند.» دکتر میاگاوا توضیح داد: «فکر میکنم با میزان بالایی از اطمینان بتوان گفت که نخستین انشعاب، حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داد، بنابراین ظرفیت زبانیِ انسان باید تا آن زمان یا حتی پیش از آن وجود داشته باشد.»
۱۵ مطالعه ژنومی که در این پژوهش بررسی شدهاند بهطور مشترک نشان میدهند که نخستین انشعابهای جغرافیایی چه زمانی آغاز شدهاند. پژوهشگران با تجزیه و تحلیل تنوعهای ژنتیکی توضیح دادهشده در این بررسیها توانستند زمان احتمالی را تخمین بزنند که در آن، هوموساپینس [انسان خردمند] هنوز یک گروه یکپارچه و بدون تقسیمات منطقهای بود. آنها میگویند دادهها نشان میدهند نخستین انشعاب احتمالاً حدود ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده است.
آنها میگویند: «مطالعات اخیر در سطح ژنوم دربارهٔ واگرایی اولیه هوموساپینس که بر اساس چندریختی [یا پلیمورفیسمهای] تکنوکلئوتیدی انجام شد، نشان میدهد که نخستین تقسیم جمعیتی در میان هوموساپینس از شاخهٔ اولیه تقریباً ۱۳۵ هزار سال پیش رخ داده است.»
از آنجا که تمام گسترشهای بعدی گروههای انسانی به جمعیتهایی با تواناییِ زبانی کامل منجر شد، دانشمندان گمان میکنند ظرفیت زبان بهعنوان ابزاری برای ارتباط، در آخرین زمان ممکن، حدود ۱۳۵ هزار سال پیش، قبل از نخستین انشعاب، وجود داشته است.
پژوهشگران نتیجهگیری میکنند: «اگر ظرفیت زبانی در زمان دیرتری توسعه یافته بود، انتظار داشتیم که برخی جمعیتهای انسان مدرن بدون زبان باشند، یا شیوهای کاملاً متفاوت از ارتباط داشته باشند، اما چنین چیزی وجود ندارد.»
«بر اساس حد پایین ۱۳۵ هزار سال برای زبان، ما پیشنهاد میکنیم که زبان ممکن است باعث ظهور گستردهٔ رفتارهای مدرن انسانی حدود ۱۰۰ هزار سال پیش شده باشد.»
©️ از: ایندیپندنت فارسی (۱۴۰۴/۱/۱۱)
👍9
🍁 دولت ترامپ: قانون زبانیِ کِبِک مانع تجارت است
دفتر نماینده تجاری ایالات متحده فهرست سالانه خود از موانع تجارت جهانی را سهشنبه منتشر کرد. (۱۴۰۴/۱/۱۲) این فهرست شامل قانون بحثبرانگیز زبانیِ کبک، لایحه ۹۶، هم هست. (+)
مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، گفته است: زبان و فرهنگ و مدیریت حفاظت از زبان فرانسوی در هیچ مذاکرهٔ تجاری با ایالات متحده «روی میز نیست».
دولت کِبِک در سال ۲۰۲۲ قانونی را برای محافظت از زبان فرانسوی، زبان رسمی کبک، تصویب کرد، که به «لایحه ۹۶» معروف است. این قانون کاربستِ زبان انگلیسی را در تجارت، خدمات دولتی و ... محدود و زبان فرانسوی را تقویت میکند.
#️⃣ #زبان_و_سیاست #زبان_انگلیسی #زبان_فرانسوی
دفتر نماینده تجاری ایالات متحده فهرست سالانه خود از موانع تجارت جهانی را سهشنبه منتشر کرد. (۱۴۰۴/۱/۱۲) این فهرست شامل قانون بحثبرانگیز زبانیِ کبک، لایحه ۹۶، هم هست. (+)
مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، گفته است: زبان و فرهنگ و مدیریت حفاظت از زبان فرانسوی در هیچ مذاکرهٔ تجاری با ایالات متحده «روی میز نیست».
دولت کِبِک در سال ۲۰۲۲ قانونی را برای محافظت از زبان فرانسوی، زبان رسمی کبک، تصویب کرد، که به «لایحه ۹۶» معروف است. این قانون کاربستِ زبان انگلیسی را در تجارت، خدمات دولتی و ... محدود و زبان فرانسوی را تقویت میکند.
#️⃣ #زبان_و_سیاست #زبان_انگلیسی #زبان_فرانسوی
👎3👍2
🍁 مترجم یا ویراستار فنی؟
✍🏻 فردین علیخواه:
بیایید وضعیتی را تصور کنیم. قابلیتهایی در هوش مصنوعی ایجاد شده است که صفر تا صد ترجمهٔ متن را انجام میدهد. کاربر ابتدا متن را در اختیار هوش مصنوعی قرار میدهد، و هوش مصنوعی در کمتر از چند دقیقه متن ترجمهشده را به او تقدیم میکند. توجه داشته باشید که در اینجا این امکان نیز وجود دارد تا نوع ترجمه (علمی، نثری ساده، محاورهای و ... ) مشخص شود. کاربر سپس متن ترجمهشده را، این بار برای ویرایش، به هوش مصنوعی میدهد. باز در کمتر از چند دقیقه نسخهٔ ویرایششدۀ متن در اختیار کاربر قرار میگیرد. در نهایت، کاربر باید به خودش زحمت بدهد و یکبار با دقت متن را کنترل کند و بهاصطلاح دستی بر متن بکشد و تمام!
آنچه گفتم شاید زمانی، اندکی رؤیایی بهنظر میرسید، ولی این روزها امکانپذیر شده است. هوش مصنوعی بهتدریج حرفهایتر و کاملتر میشود. البته من ترجیح میدهم از کلمۀ «بهتدریج» استفاده نکنم. هوش مصنوعی «با سرعتی باورنکردنی» در حال تکمیل قابلیتها و تواناییهای خودش است. منظور آنکه، اصلاً دور از انتظار نیست که در چند ماه آینده کاربر، آن فعالیت آخر یعنی کنترلکردن متن را نیز به هوش مصنوعی بسپارد. خواندن یا نخواندن متن پس از دریافت از هوش مصنوعی انتخاب و افتخاری باشد که کاربر به متن میدهد!
واقعیت آن است که چالشهای جدیدی برای فعالیتی به نام ترجمه ایجاد شده است. با دوست مترجمی در این زمینه صحبت میکردم. تنها دلخوشیاش آن بود که با ادبیات فارسی بسیار آشناست و در متن ترجمهشدۀ هوش مصنوعی دستی میبَرد و نثر را ادبیتر و برای خواندن، روانتر میکند. مثلاً بهجای ترجمۀ «بیانِ ایدهای جدید» در متن هوش مصنوعی، او مینویسد «طرحی نو درانداختن»، یا بهجای «توضیحدادن» در متن هوش مصنوعی، او مینویسد «روشنساختن»! به او گفتم بیتردید هوش مصنوعی از این برابرگزینیها نیز مطلع خواهد شد و در آیندهای نزدیک او نیز متنها را ادبیتر ترجمه خواهد کرد.
پرسش آن است که با وجود چنین امکانی و چنین فناوریای، اگر کسی از آن استفاده نکند کاری سزاوار و درست انجام داده است؟ فرض کنید شما بدانید که در گوشی یا لپتاپتان چنین امکانی در دسترس است. آیا بر خود سخت میگیرید و بهعمد از آن استفاده نمیکنید؟ شیوۀ درست کدام است؟ چشمبستن بر این امکان، یا استفاده از آن؟ به نظرم، این روزها پاسخدادن به این پرسشها مهم است، هرچند فکر میکنم که یکی دو سال بعد طرح چنین پرسشهایی واپسگرایانه تلقی شود، درست همانگونه که این روزها کسی را بهخاطر استفاده از «گوگلترنسلیت» سرزنش نمیکنیم.
اما پرسشی مهمتر نیز وجود دارد. این روزها تعریفِ حرفهای به نام مترجم کتاب، یا مقاله یا هر متن دیگر غیرفارسی چیست؟ فرض کنید مترجمی (فعلاً در خلوت خود) از تمامیِ قابلیت هوش مصنوعی برای ترجمه اثر بهره میبرد. آیا این تعبیر درست و منصفانه است که او را «مترجم» اثر بنامیم؟ اگر او صرفاً متن را ویرایش حرفهای کرده باشد، باز باید نام فعالیت او را ترجمه نهاد؟ چرا که او در عمل ترجمهای انجام نداده، و فقط متن دریافتی از هوش مصنوعی را ویرایش فنی کرده است. پرسش دیگر آنکه، آیا مترجم باید در شناسنامۀ اثر مشخص کند که متن توسط هوش مصنوعی ترجمه شده یا خیر؟ و باز همان پرسش قبل، اگر استفاده شده است، میتوان نام وی را مترجم نهاد؟
پرسشهایی از این دست بسیارند. برای مثال، با گسترش قابلیتهای تحسینبرانگیز هوش مصنوعی در زمینۀ ترجمه متن، آیا در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، همچنان میتوان ترجمه را فعالیتی علمی تلقی کرد و برای آن امتیاز گرفت؟ چالشهای حرفهای و اخلاقی برخاسته از هوش مصنوعی با گذشت زمان بیشتر و بیشتر خواهد شد. در نتیجه، ضروری است دربارهٔ آن به گفتوگو بنشینیم.
©️ از: کانال فردین علیخواه (۱۴۰۴/۱/۱۴)
#️⃣ #ترجمه_و_اخلاق #هوش_مصنوعی #ویرایش
✍🏻 فردین علیخواه:
بیایید وضعیتی را تصور کنیم. قابلیتهایی در هوش مصنوعی ایجاد شده است که صفر تا صد ترجمهٔ متن را انجام میدهد. کاربر ابتدا متن را در اختیار هوش مصنوعی قرار میدهد، و هوش مصنوعی در کمتر از چند دقیقه متن ترجمهشده را به او تقدیم میکند. توجه داشته باشید که در اینجا این امکان نیز وجود دارد تا نوع ترجمه (علمی، نثری ساده، محاورهای و ... ) مشخص شود. کاربر سپس متن ترجمهشده را، این بار برای ویرایش، به هوش مصنوعی میدهد. باز در کمتر از چند دقیقه نسخهٔ ویرایششدۀ متن در اختیار کاربر قرار میگیرد. در نهایت، کاربر باید به خودش زحمت بدهد و یکبار با دقت متن را کنترل کند و بهاصطلاح دستی بر متن بکشد و تمام!
آنچه گفتم شاید زمانی، اندکی رؤیایی بهنظر میرسید، ولی این روزها امکانپذیر شده است. هوش مصنوعی بهتدریج حرفهایتر و کاملتر میشود. البته من ترجیح میدهم از کلمۀ «بهتدریج» استفاده نکنم. هوش مصنوعی «با سرعتی باورنکردنی» در حال تکمیل قابلیتها و تواناییهای خودش است. منظور آنکه، اصلاً دور از انتظار نیست که در چند ماه آینده کاربر، آن فعالیت آخر یعنی کنترلکردن متن را نیز به هوش مصنوعی بسپارد. خواندن یا نخواندن متن پس از دریافت از هوش مصنوعی انتخاب و افتخاری باشد که کاربر به متن میدهد!
واقعیت آن است که چالشهای جدیدی برای فعالیتی به نام ترجمه ایجاد شده است. با دوست مترجمی در این زمینه صحبت میکردم. تنها دلخوشیاش آن بود که با ادبیات فارسی بسیار آشناست و در متن ترجمهشدۀ هوش مصنوعی دستی میبَرد و نثر را ادبیتر و برای خواندن، روانتر میکند. مثلاً بهجای ترجمۀ «بیانِ ایدهای جدید» در متن هوش مصنوعی، او مینویسد «طرحی نو درانداختن»، یا بهجای «توضیحدادن» در متن هوش مصنوعی، او مینویسد «روشنساختن»! به او گفتم بیتردید هوش مصنوعی از این برابرگزینیها نیز مطلع خواهد شد و در آیندهای نزدیک او نیز متنها را ادبیتر ترجمه خواهد کرد.
پرسش آن است که با وجود چنین امکانی و چنین فناوریای، اگر کسی از آن استفاده نکند کاری سزاوار و درست انجام داده است؟ فرض کنید شما بدانید که در گوشی یا لپتاپتان چنین امکانی در دسترس است. آیا بر خود سخت میگیرید و بهعمد از آن استفاده نمیکنید؟ شیوۀ درست کدام است؟ چشمبستن بر این امکان، یا استفاده از آن؟ به نظرم، این روزها پاسخدادن به این پرسشها مهم است، هرچند فکر میکنم که یکی دو سال بعد طرح چنین پرسشهایی واپسگرایانه تلقی شود، درست همانگونه که این روزها کسی را بهخاطر استفاده از «گوگلترنسلیت» سرزنش نمیکنیم.
اما پرسشی مهمتر نیز وجود دارد. این روزها تعریفِ حرفهای به نام مترجم کتاب، یا مقاله یا هر متن دیگر غیرفارسی چیست؟ فرض کنید مترجمی (فعلاً در خلوت خود) از تمامیِ قابلیت هوش مصنوعی برای ترجمه اثر بهره میبرد. آیا این تعبیر درست و منصفانه است که او را «مترجم» اثر بنامیم؟ اگر او صرفاً متن را ویرایش حرفهای کرده باشد، باز باید نام فعالیت او را ترجمه نهاد؟ چرا که او در عمل ترجمهای انجام نداده، و فقط متن دریافتی از هوش مصنوعی را ویرایش فنی کرده است. پرسش دیگر آنکه، آیا مترجم باید در شناسنامۀ اثر مشخص کند که متن توسط هوش مصنوعی ترجمه شده یا خیر؟ و باز همان پرسش قبل، اگر استفاده شده است، میتوان نام وی را مترجم نهاد؟
پرسشهایی از این دست بسیارند. برای مثال، با گسترش قابلیتهای تحسینبرانگیز هوش مصنوعی در زمینۀ ترجمه متن، آیا در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، همچنان میتوان ترجمه را فعالیتی علمی تلقی کرد و برای آن امتیاز گرفت؟ چالشهای حرفهای و اخلاقی برخاسته از هوش مصنوعی با گذشت زمان بیشتر و بیشتر خواهد شد. در نتیجه، ضروری است دربارهٔ آن به گفتوگو بنشینیم.
©️ از: کانال فردین علیخواه (۱۴۰۴/۱/۱۴)
#️⃣ #ترجمه_و_اخلاق #هوش_مصنوعی #ویرایش
👍19👎1😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 زبان «منحوس» انگلیسی!
💬 مهدی کوچکزاده (هنگام نشاندادن تصویری از عملکرد بانک جهانی در مجلس):
00:32 با کمال شرمندگی به زبان «منحوس» انگلیسی، برای مردم میخوانم، شما همکاران که استاد هستید.
02:20 قالیباف: آقای کوچکزاده شاید توجه نداشتند. دربارهٔ زبان انگلیسی نکتهای گفتند، که به نظرم اشتباه لفظی بود؛ من عذرخواهی میکنم.
🎥 از: خبرگزاری مهر (۱۴۰۴/۱/۱۷) | #زبان_انگلیسی
💬 مهدی کوچکزاده (هنگام نشاندادن تصویری از عملکرد بانک جهانی در مجلس):
00:32 با کمال شرمندگی به زبان «منحوس» انگلیسی، برای مردم میخوانم، شما همکاران که استاد هستید.
02:20 قالیباف: آقای کوچکزاده شاید توجه نداشتند. دربارهٔ زبان انگلیسی نکتهای گفتند، که به نظرم اشتباه لفظی بود؛ من عذرخواهی میکنم.
🎥 از: خبرگزاری مهر (۱۴۰۴/۱/۱۷) | #زبان_انگلیسی
👍4❤2👎2😢1
