✍🗡z
▪️سرکوبگرانِ ترسویِ اسبسوار!
از "هیبتِ آدمی" که در آمدهاید!
این هیچ، به دامان خطر آمدهاید؛
دیگر خَرِتان نمیرود کفتاران!
با اسب به جنگ شیر نَر آمدهاید!؟
۱. "آنکس که اسب داشت غبارش فرونشست
گَردِ سُم خران شما نیز بگذرد"
۲. گربهی ایرانزمین شیریست که
میگریزند از بَرَش کفتارها
(بیتی از شعرم با عنوان "آتش در نیزار")
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
▪️سرکوبگرانِ ترسویِ اسبسوار!
از "هیبتِ آدمی" که در آمدهاید!
این هیچ، به دامان خطر آمدهاید؛
دیگر خَرِتان نمیرود کفتاران!
با اسب به جنگ شیر نَر آمدهاید!؟
۱. "آنکس که اسب داشت غبارش فرونشست
گَردِ سُم خران شما نیز بگذرد"
۲. گربهی ایرانزمین شیریست که
میگریزند از بَرَش کفتارها
(بیتی از شعرم با عنوان "آتش در نیزار")
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
✍🗡z
«تاریخ تَبری؛ داغِ باغ»
درد این باغ فقط آفت و بیآبی نیست
این دو، دردیست که درمان شدنیست؛
آری آفتکُش هست!!!
باز میبارد برف
بعد، باران و قُنوش* ...
رود آید به خروش
چشمه هم راه میافتد خودجوش!
غنچه خواهد خندید
میشود گُلْ شاداب
تاک گردد سرمست
بید مجنون سیراب...
اینچنینش مَنگر سرد و صبور و خاموش
در دلش غوغایی است
حسرت و داغ دل باغ ز جای دگری میخورد آب؛
زدهام زاغسیاهش را چوب؛
میرود گاه سراغ نجّار
مینشیند گاهی
با بساز و بفروش
گاه بیند دَم آهنگر را ! ،
باغبانی که به دستش دارد،
تیشهای و تبری هم بر دوش...
های بلبل! هشدار!
های پروانه! به هوش!
پینوشت:
*قُنوش: بارانهای موسمی بهاری همراه با رعد و برق
** اصل مثل "زاجسیاه کسی را چوب زدن" است امّا من در اینجا صورت رایج _و اشتباهش_ را مناسبتر و متناسبتر با شعر دیدم؛ داغ و باغ و زاغ و...
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
«تاریخ تَبری؛ داغِ باغ»
درد این باغ فقط آفت و بیآبی نیست
این دو، دردیست که درمان شدنیست؛
آری آفتکُش هست!!!
باز میبارد برف
بعد، باران و قُنوش* ...
رود آید به خروش
چشمه هم راه میافتد خودجوش!
غنچه خواهد خندید
میشود گُلْ شاداب
تاک گردد سرمست
بید مجنون سیراب...
اینچنینش مَنگر سرد و صبور و خاموش
در دلش غوغایی است
حسرت و داغ دل باغ ز جای دگری میخورد آب؛
زدهام زاغسیاهش را چوب؛
میرود گاه سراغ نجّار
مینشیند گاهی
با بساز و بفروش
گاه بیند دَم آهنگر را ! ،
باغبانی که به دستش دارد،
تیشهای و تبری هم بر دوش...
های بلبل! هشدار!
های پروانه! به هوش!
پینوشت:
*قُنوش: بارانهای موسمی بهاری همراه با رعد و برق
** اصل مثل "زاجسیاه کسی را چوب زدن" است امّا من در اینجا صورت رایج _و اشتباهش_ را مناسبتر و متناسبتر با شعر دیدم؛ داغ و باغ و زاغ و...
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
✍🗡z
تقدیم با احترام و ارادت به دلیران #کردستان و شیران #بلوچستان
در یک "تَن" اگر دو قلب خواهی بینی
برخیز و بیا نظاره کن ایران را ؛
اینسوی ببین تپنده کردستان و
آنسوی تپندهتر بلوچستان را
پینوشت:
کُردها و بلوچها در مَقدم بهار آزادی "گُل کاشتند" و با خونشان آبیاریش کردند
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
تقدیم با احترام و ارادت به دلیران #کردستان و شیران #بلوچستان
در یک "تَن" اگر دو قلب خواهی بینی
برخیز و بیا نظاره کن ایران را ؛
اینسوی ببین تپنده کردستان و
آنسوی تپندهتر بلوچستان را
پینوشت:
کُردها و بلوچها در مَقدم بهار آزادی "گُل کاشتند" و با خونشان آبیاریش کردند
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
نقاب خنده زورو
✍🗡z بیدار شو عزیز! بیدار شو عزیز! سالها با خوبی و خوشی تکانت دادم و تو ترجیح دادی خودت را به خواب بزنی... امّا حالا میخواهم تو را بترسانم! شاید به خودت بیایی؛ بترسانمت از روزی که با صدای بزن و بکوب دور و برت بیدار میشوی؛ وقتی در مَقدم "آزادی"، این میهمانِ…
در این "سه" روز یه کاری بکن...
✍🗡z
یککم به خودت بیا
در این دو ماه کاری نکردی!؟
در این "سه روز" یه کاری بکن
که چهار روز دیگه بتونی سرت رو بلند کنی
"هر کسی پنج روز نوبت اوست"
"عقل گوید ششجهت" راه است اگر مَرد رَهی
فعلاً که هفتکلّه خوابی
حیف! حیف! حیف!
وگرنه حقّته که بازم هَشتت گِرو نُهِت باشه!
#زورو
۲۴ آبان ۱۴۰۱
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
یککم به خودت بیا
در این دو ماه کاری نکردی!؟
در این "سه روز" یه کاری بکن
که چهار روز دیگه بتونی سرت رو بلند کنی
"هر کسی پنج روز نوبت اوست"
"عقل گوید ششجهت" راه است اگر مَرد رَهی
فعلاً که هفتکلّه خوابی
حیف! حیف! حیف!
وگرنه حقّته که بازم هَشتت گِرو نُهِت باشه!
#زورو
۲۴ آبان ۱۴۰۱
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
✍🗡z
یه کم بِجُنب، نتیجه داده جنبش!
رسیده پوست گاو دیگه به دُمبش! ؛
گاوی اگه جنون گاوی داره،
کدوم خری اونو نگهمیداره!!؟
بیخودی ما دس روی دس گذاشتیم
چِلسال پیش باید اونو میکُشتیم ...
#زورو
#متن_کامل_شعر_در_پست_بعد 👇👇👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2077
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
یه کم بِجُنب، نتیجه داده جنبش!
رسیده پوست گاو دیگه به دُمبش! ؛
گاوی اگه جنون گاوی داره،
کدوم خری اونو نگهمیداره!!؟
بیخودی ما دس روی دس گذاشتیم
چِلسال پیش باید اونو میکُشتیم ...
#زورو
#متن_کامل_شعر_در_پست_بعد 👇👇👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2077
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
✍🗡z
یه کم بِجُنب، نتیجه داده جنبش!
رسیده پوست گاو دیگه به دُمبش! ؛
ما نباید وقتو حروم میکردیم
باید که زود کارو تموم میکردیم
این بوده کار سیچهل سال پیش
خیلی دادیم ماها ضرر خداییش
گاوی که نه شیر داره و نه پسّون! ،
از لگدش همه شدن هراسون،
گاوی که باردار نشده یه عُمره،
کلّهشو هر روز میکنه تو خُمره،
_ هزارتا خمره رو براش شکستیم
وِل بود و باز افسارشو نبستیم _
گاوی که وحشیه و میزنه شاخ،
هی با سُمش میده به ماها بیلاخ!،
_گاوی که سُم میذاره روی پامون،
هی شاخ و شونه میکشه برامون_ ،
گاوی که توی آخورش میشاشه،
تاپّههاشو به هر طرف میپاشه،
میده هدر همه علوفهها رو
میکُنه نفله کُلّ بافهها رو
گاوی که پوستش همهجاش گَر شده،
یهعمره که همآخور خر شده،
گاوی که هی کُهنه و جُل میخوره،
غَلت میزنه توو باغچه، گُل میخوره!
گاوی که گوشتشم پُرِ انگله
_دااامپزشکی کرده تایید!؟، بله! _
گاوی که قَدِّ یه خرم حالیش نیس،
هیشکی توو گاوچرونا مشتریش نیس ...
بیخودی ما دس روی دس گذاشتیم
چِلسال پیش باید اونو میکُشتیم
میکُشتیم و لاشهشو میسوزوندیم
با خاک و آهک روشو میپوشوندیم
گاوی اگه جنون گاوی داره،
کُشتنشم نمیخواد استخاره!
کدوم خری اونو نگهمیداره!!؟
پینوشت:
۱. سر گاو در خمره... : دَخو _اسم مستعارِ علی اکبر دهخدا ! _ در اصل ملانصرالدّین قزوینیهاست! ؛ در حکایتی از او چاره میخواهند که سر گاو در خمره گیر کرده، چه کنیم؟ به پیشنهادش سر گاو را میبُرند! سر گاو در خمره میماند، بازهم به پیشنهادش خمره را میشکنند تا سر گاو را دربیاورند! ؛ امّا منظور من در این شعر این است که بارها سرشان را در خمره کردند و ما برای "سر"سلامتیشان خمرهها شکستیم! امّا فایدهای نکرد و باز هم...
۲. به کنایه به کسی گاوِ کهنهخور میگویند که چنان به کاری _ناپسند_ عادت کرده که دیگر به هیچوجه قادر به ترکش نیست
#زورو
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2076
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
یه کم بِجُنب، نتیجه داده جنبش!
رسیده پوست گاو دیگه به دُمبش! ؛
ما نباید وقتو حروم میکردیم
باید که زود کارو تموم میکردیم
این بوده کار سیچهل سال پیش
خیلی دادیم ماها ضرر خداییش
گاوی که نه شیر داره و نه پسّون! ،
از لگدش همه شدن هراسون،
گاوی که باردار نشده یه عُمره،
کلّهشو هر روز میکنه تو خُمره،
_ هزارتا خمره رو براش شکستیم
وِل بود و باز افسارشو نبستیم _
گاوی که وحشیه و میزنه شاخ،
هی با سُمش میده به ماها بیلاخ!،
_گاوی که سُم میذاره روی پامون،
هی شاخ و شونه میکشه برامون_ ،
گاوی که توی آخورش میشاشه،
تاپّههاشو به هر طرف میپاشه،
میده هدر همه علوفهها رو
میکُنه نفله کُلّ بافهها رو
گاوی که پوستش همهجاش گَر شده،
یهعمره که همآخور خر شده،
گاوی که هی کُهنه و جُل میخوره،
غَلت میزنه توو باغچه، گُل میخوره!
گاوی که گوشتشم پُرِ انگله
_دااامپزشکی کرده تایید!؟، بله! _
گاوی که قَدِّ یه خرم حالیش نیس،
هیشکی توو گاوچرونا مشتریش نیس ...
بیخودی ما دس روی دس گذاشتیم
چِلسال پیش باید اونو میکُشتیم
میکُشتیم و لاشهشو میسوزوندیم
با خاک و آهک روشو میپوشوندیم
گاوی اگه جنون گاوی داره،
کُشتنشم نمیخواد استخاره!
کدوم خری اونو نگهمیداره!!؟
پینوشت:
۱. سر گاو در خمره... : دَخو _اسم مستعارِ علی اکبر دهخدا ! _ در اصل ملانصرالدّین قزوینیهاست! ؛ در حکایتی از او چاره میخواهند که سر گاو در خمره گیر کرده، چه کنیم؟ به پیشنهادش سر گاو را میبُرند! سر گاو در خمره میماند، بازهم به پیشنهادش خمره را میشکنند تا سر گاو را دربیاورند! ؛ امّا منظور من در این شعر این است که بارها سرشان را در خمره کردند و ما برای "سر"سلامتیشان خمرهها شکستیم! امّا فایدهای نکرد و باز هم...
۲. به کنایه به کسی گاوِ کهنهخور میگویند که چنان به کاری _ناپسند_ عادت کرده که دیگر به هیچوجه قادر به ترکش نیست
#زورو
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2076
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
Telegram
نقاب خنده زورو
✍🗡z
یه کم بِجُنب، نتیجه داده جنبش!
رسیده پوست گاو دیگه به دُمبش! ؛
گاوی اگه جنون گاوی داره،
کدوم خری اونو نگهمیداره!!؟
بیخودی ما دس روی دس گذاشتیم
چِلسال پیش باید اونو میکُشتیم ...
#زورو
#متن_کامل_شعر_در_پست_بعد 👇👇👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2077
…
یه کم بِجُنب، نتیجه داده جنبش!
رسیده پوست گاو دیگه به دُمبش! ؛
گاوی اگه جنون گاوی داره،
کدوم خری اونو نگهمیداره!!؟
بیخودی ما دس روی دس گذاشتیم
چِلسال پیش باید اونو میکُشتیم ...
#زورو
#متن_کامل_شعر_در_پست_بعد 👇👇👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2077
…
نقاب خنده زورو
✍🗡z #آتش_در_نیزار (ماهشهر / آبان ۹۸ ) شعر و صدا : #زورو متن شعر 👇 https://www.tg-me.com/zorro_ch/1589 إِهداء لِأَرواحِ المَوتى العالية عَلى طَريقِ الحُرّيَة "پیشکش به روح بلند #جانباختگان_راه_آزادی " 🏴 با گوش جان بشنوید و با چشم دل تجسّم کنید و بُغضهایتان را نگه…
#یاد_آر_ز_شمع_مرده_یاد_آر
🖤🏴 از یاد مبر خون جوانان وطن را
🖤🏴 از یاد مبر خون جوانان وطن را
✍🗡z
#علیه_فراموشی
🖤🏴 آبانماه ۹۸ در #نیزارهای_ماهشهر چه گذشت!؟
حالا برگردید و کلیپ #آتش_در_نیزار رو ببینید!
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
#علیه_فراموشی
🖤🏴 آبانماه ۹۸ در #نیزارهای_ماهشهر چه گذشت!؟
حالا برگردید و کلیپ #آتش_در_نیزار رو ببینید!
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
✍🗡z
از محضر عدل خود چه دوری تو خدا !
حقّا که چه بیرگ و صبوری تو خدا !
بر اینهمه ظلم شیخها بستی چشم!؟
یا اینکه خدانکرده کوری تو خدا !
پینوشت:
یه زمانی سَردَرِ وبلاگ مرحومِ مغفورِ فیلتر شدهام "نقاب خنده" نوشته بودم:
بعد از این گر پا دهد با هر که شد
در "نقاب خنده" شوخی میکنم
تا حساب کار آید دستتان
با خدا هم بنده شوخی میکنم
بعدها یکی از پروندههام شکایت اداره اطّلاعات بم بود!!! و یکی از موارد اتّهامم همین شعر بود!
در لایحهی دفاعیّهام داستان "موسی و شبان" مولوی رو نوشتم...
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هر چه میخواهد دل تنگت بگو
خلاصه سر شوخی رو با خدا باز کردم! تا امروز که دیگه اینجوری رومون توی روی هم باز شده!
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
از محضر عدل خود چه دوری تو خدا !
حقّا که چه بیرگ و صبوری تو خدا !
بر اینهمه ظلم شیخها بستی چشم!؟
یا اینکه خدانکرده کوری تو خدا !
پینوشت:
یه زمانی سَردَرِ وبلاگ مرحومِ مغفورِ فیلتر شدهام "نقاب خنده" نوشته بودم:
بعد از این گر پا دهد با هر که شد
در "نقاب خنده" شوخی میکنم
تا حساب کار آید دستتان
با خدا هم بنده شوخی میکنم
بعدها یکی از پروندههام شکایت اداره اطّلاعات بم بود!!! و یکی از موارد اتّهامم همین شعر بود!
در لایحهی دفاعیّهام داستان "موسی و شبان" مولوی رو نوشتم...
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هر چه میخواهد دل تنگت بگو
خلاصه سر شوخی رو با خدا باز کردم! تا امروز که دیگه اینجوری رومون توی روی هم باز شده!
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✍🗡z
🔸خندان انارِ شهرضا
▪️سیبِ سمیرم غرقِ خون
ای کاش که این شعر اثر داشته باشد
همسایه ز همسایه خبر داشته باشد
دوستِ نادیده تازهیافتهای در فضای مجازی برایم نوشته بود :
" از قتل عام دیشب #سمیرم هم بگین، ما با هم همسایهایم زوروجان"
و من برایش نوشتم:
قدیمندیما که همسایگی "ره و رسم دگری داشت" همسایهها بیشتر از حال هم خبر میگرفتند و روزی چندبار لب دیوار میگفتند: همساده، هووووو !!!
همساده! بی حرف پیش با دست پُر توو راهم... به دل نگیر اگه یهکم دیر میام میخوام شیر بیام! ؛ ارزش گفتن نداره امّا دو ماهه پام رو از رکاب تورنادو پایین نگذاشتم! و تیغ طنزم رو غلاف نکردم؛ درست وقتی که کَلّهگندههای ادبیّات در کُنج عافیت به تماشا نشستهاند... بگذریم...
شما همسایه دیوار به دیوارید و جاتون بالای چشم، امّا من همسایههای دیگهای هم دارم؛
از #کردستان تا #بلوچستان، از #قهدریجان تا #خوزستان، از #شیراز تا #اهواز، از #تبریز تا #نیریز، از...
#زورو
۲۷ آبانماه ۱۴۰۱
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
🔸خندان انارِ شهرضا
▪️سیبِ سمیرم غرقِ خون
ای کاش که این شعر اثر داشته باشد
همسایه ز همسایه خبر داشته باشد
دوستِ نادیده تازهیافتهای در فضای مجازی برایم نوشته بود :
" از قتل عام دیشب #سمیرم هم بگین، ما با هم همسایهایم زوروجان"
و من برایش نوشتم:
قدیمندیما که همسایگی "ره و رسم دگری داشت" همسایهها بیشتر از حال هم خبر میگرفتند و روزی چندبار لب دیوار میگفتند: همساده، هووووو !!!
همساده! بی حرف پیش با دست پُر توو راهم... به دل نگیر اگه یهکم دیر میام میخوام شیر بیام! ؛ ارزش گفتن نداره امّا دو ماهه پام رو از رکاب تورنادو پایین نگذاشتم! و تیغ طنزم رو غلاف نکردم؛ درست وقتی که کَلّهگندههای ادبیّات در کُنج عافیت به تماشا نشستهاند... بگذریم...
شما همسایه دیوار به دیوارید و جاتون بالای چشم، امّا من همسایههای دیگهای هم دارم؛
از #کردستان تا #بلوچستان، از #قهدریجان تا #خوزستان، از #شیراز تا #اهواز، از #تبریز تا #نیریز، از...
#زورو
۲۷ آبانماه ۱۴۰۱
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
✍🗡z
🏴🖤 تقدیم به جانباختگان راه آزادی و مبارزان #ایذه و #سمیرم (آبانماه ۱۴۰۱)
رُستمصِفَت به عرصهی میدان چو آمدیم
احسنت گفت کاوه به ما از پس قرون
نزدیک بود منبرش از پایه اوفتد
تا از خر مُراد شود شیخ واژگون
زد نعرهای ز ترس که کفتارها به هوش!
از هر طرف چو مور و ملخ شد روان قشون
"آه از دَمی که لشکر اعدا نکرد شرم"
وحشیتر از هرآنچه که دیدیم تاکنون
کردند روسپید سپاه یزید را
بیغیرتان پَست که مستاند از جنون
از خون کودکان و جوانان و مرد و زن
#آبان که شد خزان وطن گشت لالهگون
از #ایذه رود خون سوی کارون روان شد و...
از سیبهای سرخ #سمیرم چکید خون
خوشحال گشت شیخ چو خون دید مثل قبل
رندی بیلاخ کشید و به او گفت : حیف نون! ،
"اقبال خصم هرچه فزونتر شود نکوست" ؛
فوّارهی بلند! شوی زود سرنگون
تُرک و لُری که دست تظلّم برآورند
ارکان ظلم را به تلاطم درآورند!
پینوشت:
با تشکر از همکاری محتشم کاشانی و صائب
صائب (؟) : اقبال خصم هرچه فزونتر شود نکوست
فوّاره چون بلند شود سرنگون شود
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
🏴🖤 تقدیم به جانباختگان راه آزادی و مبارزان #ایذه و #سمیرم (آبانماه ۱۴۰۱)
رُستمصِفَت به عرصهی میدان چو آمدیم
احسنت گفت کاوه به ما از پس قرون
نزدیک بود منبرش از پایه اوفتد
تا از خر مُراد شود شیخ واژگون
زد نعرهای ز ترس که کفتارها به هوش!
از هر طرف چو مور و ملخ شد روان قشون
"آه از دَمی که لشکر اعدا نکرد شرم"
وحشیتر از هرآنچه که دیدیم تاکنون
کردند روسپید سپاه یزید را
بیغیرتان پَست که مستاند از جنون
از خون کودکان و جوانان و مرد و زن
#آبان که شد خزان وطن گشت لالهگون
از #ایذه رود خون سوی کارون روان شد و...
از سیبهای سرخ #سمیرم چکید خون
خوشحال گشت شیخ چو خون دید مثل قبل
رندی بیلاخ کشید و به او گفت : حیف نون! ،
"اقبال خصم هرچه فزونتر شود نکوست" ؛
فوّارهی بلند! شوی زود سرنگون
تُرک و لُری که دست تظلّم برآورند
ارکان ظلم را به تلاطم درآورند!
پینوشت:
با تشکر از همکاری محتشم کاشانی و صائب
صائب (؟) : اقبال خصم هرچه فزونتر شود نکوست
فوّاره چون بلند شود سرنگون شود
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
✍🗡z
تقدیم به دلیران کُرد _ و بهویژه شیران #مهاباد _ که از آغاز قیام تا امروز دست از مبارزه نکشیدند و از پایننشستند 🖤🌺
خدا ! لطفاً خبر کُن "دهخدا" را
که روحش گردد از این ماجرا شاد
لغتنامه شده تصحیحلازم
بگو ویرایشش کُن زود استاد ؛
بگو که معنی "غیرت" شده " کُرد "
بگو زینپس "شرف" یعنی "مهاباد"
پینوشت:
فیلمسازان ایرانی همیشه برای ساختن فیلمهای جنگیِ ناب و تأثیرگذار (نه این فیلمهای آبکی با دیالوگهای دَمِدستی و نخنمای "حاجی سیّدتو کشتند و نوربالا میزنی حاجی و نُقلا رو بریز! " و...) سعی میکنند به هر طریقی پای کُردها را به ماجرای فیلم بازکُنند تا فیلمشان عمق و ابهتی پیدا کند و عیار اثرشان را بالا ببرند و با شنیدن دیالوگهایی از ایندست موی غیرت بر تن مخاطبشان راست شود:
▪️برای کُرد نَنگَه ...
🔹کُردجماعت از چیزی هراس نداره ...
🔸ما کُردا جواب خون رو با خون میدیم ...
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch
تقدیم به دلیران کُرد _ و بهویژه شیران #مهاباد _ که از آغاز قیام تا امروز دست از مبارزه نکشیدند و از پایننشستند 🖤🌺
خدا ! لطفاً خبر کُن "دهخدا" را
که روحش گردد از این ماجرا شاد
لغتنامه شده تصحیحلازم
بگو ویرایشش کُن زود استاد ؛
بگو که معنی "غیرت" شده " کُرد "
بگو زینپس "شرف" یعنی "مهاباد"
پینوشت:
فیلمسازان ایرانی همیشه برای ساختن فیلمهای جنگیِ ناب و تأثیرگذار (نه این فیلمهای آبکی با دیالوگهای دَمِدستی و نخنمای "حاجی سیّدتو کشتند و نوربالا میزنی حاجی و نُقلا رو بریز! " و...) سعی میکنند به هر طریقی پای کُردها را به ماجرای فیلم بازکُنند تا فیلمشان عمق و ابهتی پیدا کند و عیار اثرشان را بالا ببرند و با شنیدن دیالوگهایی از ایندست موی غیرت بر تن مخاطبشان راست شود:
▪️برای کُرد نَنگَه ...
🔹کُردجماعت از چیزی هراس نداره ...
🔸ما کُردا جواب خون رو با خون میدیم ...
#زورو
http://instagram.com/zorro.zolfaghari
@zorro_ch