Telegram Web Link
🗡z
شد باغ وطن کارگه نجّاری! ...

هر گوشه‌ی باغ، بُلبُلی مرثیه‌خوان
از ماتم شمشاد ، قَدِ سَرو کمان

دیریست که باغبان‌مان نجّار است!
شد باغ وطن بهشتِ هیزم‌شکنان

پی‌نوشت:
شَک نکن، مطمئنم!
زده‌ام زاغ‌سیاهش (زاج‌سیاهش) را چوب
باغبان نجّار است!

#زورو
@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🗡z
🖤تقدیم به سوگواران حادثه‌ی‌ خون‌بار ساقط کردنِ
#هواپیمای_مسافربری_اوکراین_ایران 🏴

#شعرخوانی_زورو
تاریخ اجرا دی‌ماه ۱۴۰۰
تاریخ سرودن شعر ۲۱ دی ۹۸
(سه روز پس از واقعه)

نظر #مولوی#زورو ) درمورد این واقعه و... صنعت موشکی ایران!

🏴🏴🏴 وقایع اتّفاقیّه و تَفأُل به مولوی!
#هواپیمای_اوکراین و ...

#متن_شعر 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/1296

گُل‌افشانی محل حادثه (توسط ارگان‌های حکومتی) !!!

#متن_شعر 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/1623


@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z
ویژه‌ی روز مَرد

🖤روزت مبارک🖤
#مجیدرضا_رهنورد
( #یاد_آر )

تاریخ زندگی اَبَرمردان
آیینه‌اش غبار نمی‌گیرد
مصداق مردمی و نکونامی
مَرد است مَرد و مَرد نمی‌میرد

#آشفته_شهرضایی
به انتخاب #زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z

وقایع اتّفاقیه (ژانویه ۲۰۲۵)

عدّه‌ای خَرکِیف از آتش‌سوزی «لُس‌آنجلس»
نشئه گشتند و صدای خنده‌شان تا عرش رفت

پس ندا آمد که در ایران‌تان انداختم
آتشی بدتر از این را بهمن پنجاه و هفت؛

که هنوز از شعله‌اش می‌سوزد ایران سالهاست
شیخ هم ریزد کماکان روی آن بنزین و نفت!

کافیه این روزها ، یعنی در ژانویه دو هزار و بیست و پنج، یه‌ سری به فضای مجازی بزنید و همزمان با اخبار «آتش‌»سوزی لس‌آنجلس با «سیلِ» شادیِ سایبری‌های حکومتی مواجه بشید؛
به قول قیصر امین‌پور:
سیل شادی است و شادباش‌ها!
سیل گُل بریز و گُل بپاش‌ها!

غافل از اینکه به قول سعدی:
ای دوست! بر جنازه دشمن چو بگذری
شادی مکن که بر تو هم این ماجرا رود

القصّه که  گویا مثل همیشه آنچه سالهاست برای ما ایرانیان امتحان‌ الهی محسوب می‌شده برای لس‌آنجلسی‌ها عذاب الهی است!

#زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z

سَرویم و به سوز برف عادت ‌داریم
کردیم کلافه بُردباری‌ها را ...
ای برف! ببار تا بپوشانی باز
روی همه‌ی سیاهکاری‌ها را

فریاد که از همّت این بخت سیاه
ناخواسته آشیان زاغان شده‌ایم
آواره نمودیم قناری‌ها را
تا پلّه‌ی منبر کلاغان شده‌ایم

هرچند که در باغ سکونت داریم
غرقیم میان فضله‌ی زاغ و کلاغ
یک گوش ز قارقار اینان شده پُر
یک گوش پُر از صدای مزدور الاغ!

باد این غم و درد را به هر سویی بُرد
ابر آمد و باز بر سر باغ گریست
دل‌سرد شد آسمان و رعدی غُرّید؛
در نکبت و ننگ تا به کی باید زیست!؟

برف آمد و چون دید شده باغ وطن
جولانگه زاغان سیه‌روی پلید،
پس روی سیه‌کاری آنان انداخت
محض گُلِ روی بلبلان فرشِ سپید!

از برکت این برف زمین سبز شود
پُر می‌شود از بوته و گُل فرشِ چمن
اوضاع گُل و بُلبل گردد چو بهار
پایانِ شبِ سلطنت زاغ و زَغَن

#زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z
برسد به دست «میم.پ»
(مِترصد / مِتر ۱۰۰ )

با تشکر از همکاری صمیمانه «سنایی» ، «فرّخی یزدی» و «حافظ»

ای که مویی ز شجاعت نبود در اعضات!
گرچه خود را به غلط «قیصر» می‌پنداری

«مِترصَد» بودی اثبات کُنی "بهرِ نظام،
پسر ناخلفی نیستی و... " ، شد! ، آری؛

بی‌سوادی تو چو «آن» و شده‌ای جِلف چو «این»
«آن‌چه خوبان همه دارند تو تنها داری»!

بله منظور از «این»، حضرت محمودِ اَح... است
روح او کرده درون تو حلول انگاری

همه دانند که منظورم از «آن» کیست! تو نیز ...
با وجودی که تو را باشد کج دوزاری

«تا پریشان نشود کار به سامان نرسد»
پُشت این مردم خر، شُکر! ، تو بستی گاری

«گرچه عمری به خطا دوست خطابت کردند»
پاچه‌شان را تو گرفتی به گمانم هاری!

بیش از این گر که بمانی به سر موضع خویش
«عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری»

کاش ای طالعِ «مسعود» که نحسی! ، یک‌روز
تو هم ای «میم‌.پ» ! دست از سر ما برداری

#زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z
«اهل هند و انتقام حمله‌ی نادر به هند»
(جزئیاتی از «عملیات انفجاراهِه نوراهِه» )


مجمعی سال هزار و‌ سیصد و پنجاه و هفت
هندیان کردند برپا در کنار رودِ سِند

بعد بحث و‌ گفتگو در بین میهن‌دوستان
عاقبت تصویب شد این طرح یک هندوی رِند؛

سوی ایران شد گُسیل آن‌روز هندی‌زاده‌ای
بهر تسویه‌حساب حمله‌ی نادر به هند!

درمیان بود البته پای یکی از انگلیس
چون‌که با طرّاح هندی بود یارو بُوی‌فِرِند

پی‌نوشت:
۱. این طرح در هند به «عملیّاتِ انفجاراهِه نوراهِه» (ظاهراً چیزی در مایه‌های انفجار نور) مشهور است و گویا به‌ خاطر اینکه نادر در جریان لشکرکشی به هند دو الماس پرآوازه‌ی جهان یعنی «الماس کوه نور» و «الماس دریای نور» را به عنوان غنیمت به ایران آورد، در این عملیّات به عمد از کلمه نور استفاده شده است

۲.این شعر در اصل، هندی‌ست و به زبان سانسکریت، که ابتدا به زبان پهلوی میانه و سپس به عربی ترجمه شد و در آخر توسط «میرزاعباسعلی‌خان ذوالفقاری» به فارسی برگردانده شد و توسط «زورو» به نظم درآمد

۳. بُوی‌فِرِند: دوست پسر

#زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🗡z
پیشنهاد ویژه!

#شعرخوانی_زورو
گُزیده‌ای از مثنوی گِلایه
دی‌ماه ۱۴۰۳
...
کودک احساس این را چون شنفت
گریه‌اش افتاد و حافظ‌وار گفت:

«ما زِ یاران چشم یاری» ... بگذریم!
الغرض! اینک به میدان‌اَندَریم!

با تنی رنجور و قلبی پُر زِ درد
ما رَجزخوانیم هنگام نبرد ...

دشمن ما، دوستان! دانید کیست!؟
جُز خودِ ما دشمنی در کار نیست!

دشمن ما این‌زمان کم‌همّتی‌ست
دشمن ما دوستان! بی‌غیرتی‌ست

دشمن ما بی‌تفاوت بودن است
در شب ظلمت چنین آسودن است

بی‌حَمیّت بودن است و بی‌رگی‌ست
مرگ _حقّا_ بهتر از این زندگی‌ست ...

#متن_کامل_شعر 👇👇👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2419

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z

📢 شیوع گسترده و روزافزونِ #دیابت در ایران در چند دهه‌ی اخیر


طبق آمار موثّق پژوهشگران حوزه‌ی پزشکی بیش از دو سوّم جمعیّت ایران از بیماری #دیابت رنج می‌برند و شوربختانه این آمار رو به فزونی‌ست

حالا در این مورد دو نظریه وجود دارد:

یک عدّه بر این باورند که علّتش این است که همان‌گونه که مستحضرید، چهل و چند سال پیش بعد از «روزگاری تلخ‌تر از زهر» یِک‌هو «روزگاری چون شِکر آمد» و خلاصه مردم ایران بیش از چهار دهه‌ است که  بدجور در شِکَر غوطه‌می‌خورند... (خب همین می‌شود دیگر ...)

گروه دیگر هم معتقدند که دلیل افزایش چشمگیر ابتلا به دیابت در دهه‌های اخیر این است که مردم ایران در طول این چهار دهه‌ و... به شکل بی‌سابقه‌ای به شِکَر خوردن افتاده‌اند (البته انگار این نظریه در اصل همان نظریه قبلی‌ست فقط طرز بیانش فرق می‌کند)

#زورو
          
@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z

■ "فردا که «بهار» آید آزاد و رها هستیم
نه ظلم و نه زنجیری در اوج خدا هستیم"

□ چِل‌سال و... گذشت از این شعاره!!!👆
"مگه تموم عمر چند تا «بهاره» !؟ "

پی‌نوشت:
۱. "هر وعده که دادند به ما باد هوا بود"
یک وعده‌شان نیز هم، آزادی ما بود !

۲. جنابِ #رضا_رویگری ، #فریدون_خشنود و #حسین_سرفراز ، (خواننده، آهنگ‌ساز و شاعر سرود ایران ایران ایران!) نمی‌دونم الان کجایید و در چه حالید!؟ فقط امیدوارم خدا از سر تقصیرات‌تون بگذره!

تحقیقات جدید؛
۳. این جناب فریدون خشنود آسیابش همه‌چی خُرد می‌کرده (و می‌کُنه) و از هر طرف که باد میومده بوجاری می‌کرده (و می‌کُنه) و واسه همه آهنگ ساخته و می‌سازه؛ از شهره و نوش‌آفرین و مهستی و هایده و لیلا فروهر و ابی و ستّار و ایرج و... گرفته تا علیرضا «افتخواری» و همین جناب مستطاب رضا رویگری!

۴. جناب حسین سرفراز هم بزرگوار بعد انقلاب، ملت رو سپرده به حکومتی که براش سرود سُریده!  و «ایران‌ایران‌ایران» رو به امان «آخوندها» رها کرده! و رفته آمریکا و تا شهریور ۱۴۰۱ که عمرش رو داده به جنّتی، از ایالت مریلند آمریکا به ریش ما می‌خندیده

#زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z

📢📢📢 یک فرصت استثنایی برای مردم ایران و به‌ویژه زنان و دختران ایرانی؛

دو روز «آزادی مُطلق» (آزادی بی‌حد و مرز) در طول کمتر از پنجاه روز (از ۲۰ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ تا ۸ فروردین ۱۴۰۴)

مردم ایران! شما می‌توانید در این دو روز هرچه می‌خواهید بخورید و بنوشید و بپوشید (و دراصل نپوشید!) و در کُل هر کاری می‌خواهید بکنید و کسی به شما نگوید بالای چشمتان ابروست. فقط به یک شرط؛ حضور در خیابان و شرکت در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن و روز ۸ فروردین (روز قدس)

تجربیّات سال‌های گذشته:

بیست‌ودوی‌ِ بهمن، بیست‌ودوی‌ِ بهمن
روز «آزادی» تو، روز «آزادی» من؛

روزی که لُخت، گشتیم، بی‌روسری و پیرهن!
بی‌ ترسِ گشت‌ارشاد، در هر کجای میهن

پی‌نوشت:
حکایت حکایتِ پرنده‌های قفسیِ خانگی‌ست که صاحبانشان گاهی که عشق‌شان می‌کشد همراه خودشان _با قفس‌های‌شان_ به دامان طبیعت می‌برندشان و دوباره به خانه می‌آورندشان

#زورو
@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
🗡z
ویژه‌ی #روز_جوان
تقدیم به دوست خوبم «احمد.ج»
(آن‌که نَمُرده‌ست و نمیرد)

با تشکر از همکاری صمیمانه نظامی

ای که چو شد خلق، بساط جهان
بود نود سال تو در آن زمان!

«آدم و حوّا» پِی تو آمدند
تا که شب جمعه کنی عقدشان

ای که به تو، «نوح» علیه‌السّلام
داد "نشان" ! تا که شوی کاپیتان!

ای که به پیش نظرت بر «خلیل»
آتش «نمرود» شده گلسِتان

ای که... (ولی بس بکنم، تا مباد
چشم زنندت ز حسد ناکسان!)

ای که سَند خورده به نام تو از،
روز ازل، صندلیِ خبرگان

بار دگر ، حضرتِ «شیخِ اَجل»!
باد مبارک به تو روز جوان!!!


کُهنه نگردی تو همیشه نویی
«آنکه نَمُرده‌است و نَمیرد تویی» !

#زورو

@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
نقاب خنده زورو
Photo
من خسته و غمگینم و آماده‌ی فحشم!
( #پاکبان‌ها_چه_گناهی_دارند !؟)
🗡z
«عاشقانه‌ای از #زورو »
(با تأییدیه رسمی #عبید_زاکانی )

با تشکر از همکاری صمیمانه: #سعدی ، #هاتف_اصفهانی ، محمّدجواد محبت ؛ شاعر شعر دو کاج، زنده‌یاد دکتر افشین یداللهی

من و تو سوی آشیانه عشق
پرگشودیم با غزلخوانی

فارغ از حرف و نقل حیوان‌ها
بی‌خیالِ «خطای انسانی»

بی‌ هراس از سیاهی شب‌ها
بی غم روزهای طوفانی

«زیر رگبار و تازیانه باد»
شاد چون کودکان گیلانی!

غافل از پنجه‌های تیز عقاب
که کُند صیدمان به آسانی

غافل و... آه! شد فلک، سلّاخ
من و تو گوسفند قربانی

موش در کارمان دَواند «قَدَر»
و «قضا» کرد گربه‌رقصانی

این‌زمان که شکسته‌بال‌وپَریم،
ناامیدیم از عشق‌درمانی،

چو ز چشم تو خواندم آیه‌ی یأس،
وَز لبت قصّه‌ی پریشانی،

سخنی گویمت عزیزِ دلم! ؛
بعد از این شرط، دلبر جانی! ؛

که مپنداری این حقیقت تلخ
گفتم از ترس یا پشیمانی

بگذریم... ای عزیزِ همسفرم!
«آنچنانی که اُفتد و دانی»

«زخمی سربلندِ بحران‌ها»!
بیش از این‌هاست وضع، بحرانی؛

«راهِ وصلِ من و تو پُرآسیب»
شده، با این سکانس پایانی:

ما به مقصد نمی‌رسیم آخِر؛
مثل #پهپادهای_ایرانی !

پی‌نوشت:
باب طبع من است شعر #زورو
بَه‌بَه!👌 امضاء: «عبید زاکانی»

@zorro_ch
2025/07/04 17:03:55
Back to Top
HTML Embed Code: