✍🗡z
از استوریهای پیج اینستاگرام
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
امّا مسأله این است که؛
صد شُکر که این آمد و «صدحیف یا صد شُکر» که آن رفت!؟
(من بارها حول و حوش #عید_فطر در همین کانال تلگرام به طنز نوشتم " «صد شکر» که آن رفت" و زیرش امضای زورو رو میزدم ، حقیقتش گمان نمیکردم اصلش همینه!)
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
از استوریهای پیج اینستاگرام
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
امّا مسأله این است که؛
صد شُکر که این آمد و «صدحیف یا صد شُکر» که آن رفت!؟
(من بارها حول و حوش #عید_فطر در همین کانال تلگرام به طنز نوشتم " «صد شکر» که آن رفت" و زیرش امضای زورو رو میزدم ، حقیقتش گمان نمیکردم اصلش همینه!)
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
نقاب خنده زورو
Photo
✍🗡z
قصّه تکراری است و جانکاه است
✅ به خاطر طبیعت و البتّه خودمان! در انتشار این پُست کوشا باشیم!
#سیزده_بدر و طبیعتِ دربدر!
#زورو 🌺🙏
@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
قصّه تکراری است و جانکاه است
✅ به خاطر طبیعت و البتّه خودمان! در انتشار این پُست کوشا باشیم!
#سیزده_بدر و طبیعتِ دربدر!
#زورو 🌺🙏
@zorro_ch
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
Forwarded from نقاب خنده زورو
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍🗡z
ببینید کِی چی گفتم و گوششون بدهکار نبوده! هیچ تازه اون پروندهها و پاسگاهدادگاهرفتنا یعنی: جَخ یهچیز اِنگار بِدِیکارُم شُدیم!!!
" #مذاکره یا #تحریم !؟ "
#شعرخوانی #زورو / محفل ادبی و بیادبی #هالو / تهران آذرماه ۹۲
باز بحثی از امید و بیم شد
صحبت از "رابطه" یا "تحریم" !؟ شد
باز شیخی آمد و لیچار گفت
از بدیّ غرب و استکبار گفت؛
چشم، بسته، وا دهان و بسته مُشت
فحشهایی داد او با قصد کُشت!
گفت از خوبیّ کشورهای دوست؛
سوریه، لبنان و کومور، گامبالوست!
بعد از او نوبت به #روحانی رسید
آمد از رَه در کَفَش یک شاکلید
عکسِ #محمود ، او ز روی مصلحت
خواست از مردم در آنجا مشورت
شیخ تدبیر و امید و اعتدال!!!!
کرد در این رابطه از من سوال
مولویوار اینچنین دادم جواب:
شیخ! دارم گر که حقّ انتخاب،
بینِ غربِ دشمن و لبنانِ دوست
"دشمنِ دانا بِه از نادانِ دوست"
"دشمن دانا《بلندت میکند》! "
خانهی خالی بوَد از آنِ دوست!!!
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
تو را من چشم در راهم 👆👇
@zorro_ch
ببینید کِی چی گفتم و گوششون بدهکار نبوده! هیچ تازه اون پروندهها و پاسگاهدادگاهرفتنا یعنی: جَخ یهچیز اِنگار بِدِیکارُم شُدیم!!!
" #مذاکره یا #تحریم !؟ "
#شعرخوانی #زورو / محفل ادبی و بیادبی #هالو / تهران آذرماه ۹۲
باز بحثی از امید و بیم شد
صحبت از "رابطه" یا "تحریم" !؟ شد
باز شیخی آمد و لیچار گفت
از بدیّ غرب و استکبار گفت؛
چشم، بسته، وا دهان و بسته مُشت
فحشهایی داد او با قصد کُشت!
گفت از خوبیّ کشورهای دوست؛
سوریه، لبنان و کومور، گامبالوست!
بعد از او نوبت به #روحانی رسید
آمد از رَه در کَفَش یک شاکلید
عکسِ #محمود ، او ز روی مصلحت
خواست از مردم در آنجا مشورت
شیخ تدبیر و امید و اعتدال!!!!
کرد در این رابطه از من سوال
مولویوار اینچنین دادم جواب:
شیخ! دارم گر که حقّ انتخاب،
بینِ غربِ دشمن و لبنانِ دوست
"دشمنِ دانا بِه از نادانِ دوست"
"دشمن دانا《بلندت میکند》! "
خانهی خالی بوَد از آنِ دوست!!!
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
تو را من چشم در راهم 👆👇
@zorro_ch
✍🗡z
شیخی را گفتند: مذاکرهی غیرمستقیم دیگر چه صیغهایست!؟
فرمود: (صیغه!؟ آخ جووووون!) همان «اسمش را نَیار و خودش را بیار» است
پُرسیدند: آن، چه باشد؟
گفت: در کپشن پُست #زورو بخوانید!
ادامه در پُست بعد 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2502
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
شیخی را گفتند: مذاکرهی غیرمستقیم دیگر چه صیغهایست!؟
فرمود: (صیغه!؟ آخ جووووون!) همان «اسمش را نَیار و خودش را بیار» است
پُرسیدند: آن، چه باشد؟
گفت: در کپشن پُست #زورو بخوانید!
ادامه در پُست بعد 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2502
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✍🗡z
#مذاکره_غیرمستقیم ؛
(خودش را بیار اسمش را نیار)
ادامه از پست قبل👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2501
اونجوری که دهخدا در امثال و حِکَم در توضیح این ضربالمثل نوشته، گویا بهرامشاه غزنوی با وجود اینکه دویست فیل جنگی داشته از ملکعلاءالدین یکی از فرمانروایان سلسله غوریان (قرن ششم) شکست میخوره و تنهایی فرار میکنه، یه شب سردی بوده و ناچار توی یه خرابهطور مهمون یه رعیّتی میشه خیلی هم گشنهش بوده رعیته یه نون و پنیر و پونهای براش جفت و جور میکنه و موقع خواب، بهرامشاه میگه یه رواندازی چیزی بهم بده هوا بدجوری سرده، میگه والّا چیزی ندارم... خودمم به سرما عادت دارم... فقط یه پالون خری هست «اگر اجازت فرمایی بر تو بپوشم» بهرامشاه هم که میبینه دیگه چارهای نیست میگه خودشو بیار، اسمش رو نیار! ؛ «هَلا! سبُک باش و بپوش»؛ یالّا بجنب و بنداز روم!
پینوشت: راستی عکس پالونی که میبینید رو خودم گرفتم و مُرداد هزار وچهارصد و سه (که دلار چهل و نه هزارتومن بوده!) شده سه میلیون تومن ناقابل (که چند سال پیش یه پراید میشد!) اتفاقاً پالوندوزها هم از روی دست همین سایپا و ایرانخودرو یاد گرفتهند و گفتند «تَنگ» و «پاردُم؛ پاردُنبال» روش نیست و برای این دو آپشن باید جداگونه پول بدید! که فقط پاردم مذکور شد صد و پنجاههزارتومن! تنگ رو هم خودمون دست از گشادی برداشتیم! و با طناب و... درست کردیم و خری را نونوار کردیم! (توی پرانتز هم بگم که حالا رو نبینید یهروزگاری پاردنبال خَرِمون هم فرش دستبافت بود! از بس بابام هوای خرش رو داشت)
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
#مذاکره_غیرمستقیم ؛
(خودش را بیار اسمش را نیار)
ادامه از پست قبل👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2501
اونجوری که دهخدا در امثال و حِکَم در توضیح این ضربالمثل نوشته، گویا بهرامشاه غزنوی با وجود اینکه دویست فیل جنگی داشته از ملکعلاءالدین یکی از فرمانروایان سلسله غوریان (قرن ششم) شکست میخوره و تنهایی فرار میکنه، یه شب سردی بوده و ناچار توی یه خرابهطور مهمون یه رعیّتی میشه خیلی هم گشنهش بوده رعیته یه نون و پنیر و پونهای براش جفت و جور میکنه و موقع خواب، بهرامشاه میگه یه رواندازی چیزی بهم بده هوا بدجوری سرده، میگه والّا چیزی ندارم... خودمم به سرما عادت دارم... فقط یه پالون خری هست «اگر اجازت فرمایی بر تو بپوشم» بهرامشاه هم که میبینه دیگه چارهای نیست میگه خودشو بیار، اسمش رو نیار! ؛ «هَلا! سبُک باش و بپوش»؛ یالّا بجنب و بنداز روم!
پینوشت: راستی عکس پالونی که میبینید رو خودم گرفتم و مُرداد هزار وچهارصد و سه (که دلار چهل و نه هزارتومن بوده!) شده سه میلیون تومن ناقابل (که چند سال پیش یه پراید میشد!) اتفاقاً پالوندوزها هم از روی دست همین سایپا و ایرانخودرو یاد گرفتهند و گفتند «تَنگ» و «پاردُم؛ پاردُنبال» روش نیست و برای این دو آپشن باید جداگونه پول بدید! که فقط پاردم مذکور شد صد و پنجاههزارتومن! تنگ رو هم خودمون دست از گشادی برداشتیم! و با طناب و... درست کردیم و خری را نونوار کردیم! (توی پرانتز هم بگم که حالا رو نبینید یهروزگاری پاردنبال خَرِمون هم فرش دستبافت بود! از بس بابام هوای خرش رو داشت)
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✍🗡z
به #نقی_غیرمعمولی ِ پایِ منبر! (#پایتخت سابق)
آنچه اسکرینشاتِ تیتر آن را در این عکس میبینید و متن آن را در پُست بعد (یا لینک زیر) میخوانید مطلبیست که در ۲۲ ژانویه ۲۰۲۰ ( یعنی ۲ بهمن ۱۳۹۸) درمورد لاف #محسن_تنابنده نوشتم و امروز که در پایتخت ۷ بازهم با صداوسیما همکاری کرده عیناً بازنشر (و فورواردش) میکنم؛
بله نقیجان! امثال من اینجا هستند تا امثال تو از حافظهی تاریخی ضعیف مردم سوءاستفاده نکنند
خلاصه که «برو مُدّعی! عشق (به مردم و وطن) کار تو نیست»
پینوشت:
پست مذکور رو بدون ویرایش بازنشر میکنم، فقط این مطلب رو میشه به پاراگراف یکی به آخر اضافه کرد: همونجوری که در پایتخت جدید! تونستی یه بهروز جدید به جای بهروز فریبای پایتختهای قبلی اووردی و سارا و نیکا رو هم بهروزرسانی کردی! همزمان با توبه از همکاری با صداوسیما در میانه پروژه پایتخت ۶ میتونستی جای خودت یه نقی دیگه بذاری و قرارداد رو بهونه نکنی!
#لینک پست مربوطه!👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/1313
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
به #نقی_غیرمعمولی ِ پایِ منبر! (#پایتخت سابق)
آنچه اسکرینشاتِ تیتر آن را در این عکس میبینید و متن آن را در پُست بعد (یا لینک زیر) میخوانید مطلبیست که در ۲۲ ژانویه ۲۰۲۰ ( یعنی ۲ بهمن ۱۳۹۸) درمورد لاف #محسن_تنابنده نوشتم و امروز که در پایتخت ۷ بازهم با صداوسیما همکاری کرده عیناً بازنشر (و فورواردش) میکنم؛
بله نقیجان! امثال من اینجا هستند تا امثال تو از حافظهی تاریخی ضعیف مردم سوءاستفاده نکنند
خلاصه که «برو مُدّعی! عشق (به مردم و وطن) کار تو نیست»
پینوشت:
پست مذکور رو بدون ویرایش بازنشر میکنم، فقط این مطلب رو میشه به پاراگراف یکی به آخر اضافه کرد: همونجوری که در پایتخت جدید! تونستی یه بهروز جدید به جای بهروز فریبای پایتختهای قبلی اووردی و سارا و نیکا رو هم بهروزرسانی کردی! همزمان با توبه از همکاری با صداوسیما در میانه پروژه پایتخت ۶ میتونستی جای خودت یه نقی دیگه بذاری و قرارداد رو بهونه نکنی!
#لینک پست مربوطه!👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/1313
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
Forwarded from نقاب خنده زورو
✍🗡z
"نقیِ غیرمعمولی"
#محسن_تنابنده : پس از پایان تصویربرداری "پایتخت ۶" دیگر هیچ همکاریی با تلویزیون نخواهم داشت...
(البته گویا اینم فقط به خاطر توهین و فحاشی در تلویزیون به رخشان بنیاعتماد و باران کوثری و... / و نه به خاطر مثلاً دروغها و لاپوشانیهای صداوسیما در "فاجعهی هواپیمای اوکراین یا کُشتار آبان امسال" و... رفتاری از ایندست)
۱. آره ارواح خیگ عمهات! اتفاقاً ما هم سالهاست قصد داریم خیلی کارهامون رو "ایشالا از صبح شنبه" ! شروع کنیم و البته اون شنبه هنوز نیومده
۲. برادر حاج محسن! حکایت تو حکایت اون بچهایه که توی مهمونی شیطونی و ورجهوورجه میکرد و هر چی بهش میگفتند آروم نمیگرفت... تا اینکه در حین همین حرکات و سکنات! بادیصدادار ازش صادر شد و... لاجرم! در گوشهای دستبهزانو نشست!!! ؛ حالا که گو...دی دیگه میخوای صاف بشینی!؟ ؛ اونموقع که سرت تا کمرگاه توی آخور #اطلسمال و #سازماناوج (که هر دو وابسته به ارگان نظامی خاصّی هستند!) بود رو یادت رفته!؟
وقتی "بهفرموده" #پایتخت و عموپنجعلی! رو بردی #سوریه برای توجیهِ.... (بگذریم!) و خودت و ملّت رو مضحکه دست "اونا" کردی باید سِفت میشِستی! نه حالا
۳. اینا رو گفتم که همه حساب کار بیاد دستشون و زیاد روی "حافظهی تاریخی ضعیف مردم" حساب باز نکنند.
امّا نَ.........قیییییییییی ! حالا که توبه کردی "بازآی، بازآی هر آنچه هستی بازآی" ! به هر حال یهقدم از اونا که میخواند هنوز جیرهخور صداوسیمای میلی حکومت باشند جلوتری (نمونه را : #شهاب_حسینی ، #علیرامنورایی ، #جعفردهقان و.... )
"یار این طایفهی خانهبرانداز مباش
میشوی شُهره، به این فرقه همآواز مباش"
پینوشت:
بعضیها (و لابد خود تنابنده!) معتقدند حالا نمیتونه وسط فیلمبرداری پایتخت ۶ از همکاری با تلویزیون کنارهگیری کنه چون به هر حال قرارداد داره ...
ببینید اگه قرارداد رو بههمبزنه که تیربارونش نمیکنند!؟ میکنند!؟ :
اون یا تهیهکننده سریاله یا بازیگر و کارگردان؛ اگه راست میگه، اگه تهیهکنندهاست میتونه از جیبش ضرر بقیه رو بده. اگه نویسنده ، بازیگر یا حتی کارگردان سریاله هم، میتونه ضرر تهیهکننده رو بده و از همین حالا با تلویزیون همکاری نکنه، خیال میکنید کم سریال ساخته شده که چندتا کارگردان عوض کرده!؟ یا کم فیلم و سریال دیدیم که "بنا به هر دلیلی" از یهجا به بعدش با یه ترفند سینمایی (مثل تصادف و عمل زیبایی!) یکی دیگه جای یکی بازی کرده (؛ مجید صالحی در زیر آسمان شهر بهجای یوسف تیموری/ ستاره اسکندری به جای پوپک گلدره در سریال نرگس/ پرویز پورحسینی در سریال یکمشت پر عقاب بهجای احمدآقالو)
اماحقیقت اینه که : اینجا پای پول درمیونه، پول؛ "پول است، نه جان است که آسان بتوان داد"!
بله اون بچههای مردم بینواند که به خاطر هدفشون از جونشون میگذرند
#زورو
تو را من چشم در راهم 👇
@zorro_ch
"نقیِ غیرمعمولی"
#محسن_تنابنده : پس از پایان تصویربرداری "پایتخت ۶" دیگر هیچ همکاریی با تلویزیون نخواهم داشت...
(البته گویا اینم فقط به خاطر توهین و فحاشی در تلویزیون به رخشان بنیاعتماد و باران کوثری و... / و نه به خاطر مثلاً دروغها و لاپوشانیهای صداوسیما در "فاجعهی هواپیمای اوکراین یا کُشتار آبان امسال" و... رفتاری از ایندست)
۱. آره ارواح خیگ عمهات! اتفاقاً ما هم سالهاست قصد داریم خیلی کارهامون رو "ایشالا از صبح شنبه" ! شروع کنیم و البته اون شنبه هنوز نیومده
۲. برادر حاج محسن! حکایت تو حکایت اون بچهایه که توی مهمونی شیطونی و ورجهوورجه میکرد و هر چی بهش میگفتند آروم نمیگرفت... تا اینکه در حین همین حرکات و سکنات! بادیصدادار ازش صادر شد و... لاجرم! در گوشهای دستبهزانو نشست!!! ؛ حالا که گو...دی دیگه میخوای صاف بشینی!؟ ؛ اونموقع که سرت تا کمرگاه توی آخور #اطلسمال و #سازماناوج (که هر دو وابسته به ارگان نظامی خاصّی هستند!) بود رو یادت رفته!؟
وقتی "بهفرموده" #پایتخت و عموپنجعلی! رو بردی #سوریه برای توجیهِ.... (بگذریم!) و خودت و ملّت رو مضحکه دست "اونا" کردی باید سِفت میشِستی! نه حالا
۳. اینا رو گفتم که همه حساب کار بیاد دستشون و زیاد روی "حافظهی تاریخی ضعیف مردم" حساب باز نکنند.
امّا نَ.........قیییییییییی ! حالا که توبه کردی "بازآی، بازآی هر آنچه هستی بازآی" ! به هر حال یهقدم از اونا که میخواند هنوز جیرهخور صداوسیمای میلی حکومت باشند جلوتری (نمونه را : #شهاب_حسینی ، #علیرامنورایی ، #جعفردهقان و.... )
"یار این طایفهی خانهبرانداز مباش
میشوی شُهره، به این فرقه همآواز مباش"
پینوشت:
بعضیها (و لابد خود تنابنده!) معتقدند حالا نمیتونه وسط فیلمبرداری پایتخت ۶ از همکاری با تلویزیون کنارهگیری کنه چون به هر حال قرارداد داره ...
ببینید اگه قرارداد رو بههمبزنه که تیربارونش نمیکنند!؟ میکنند!؟ :
اون یا تهیهکننده سریاله یا بازیگر و کارگردان؛ اگه راست میگه، اگه تهیهکنندهاست میتونه از جیبش ضرر بقیه رو بده. اگه نویسنده ، بازیگر یا حتی کارگردان سریاله هم، میتونه ضرر تهیهکننده رو بده و از همین حالا با تلویزیون همکاری نکنه، خیال میکنید کم سریال ساخته شده که چندتا کارگردان عوض کرده!؟ یا کم فیلم و سریال دیدیم که "بنا به هر دلیلی" از یهجا به بعدش با یه ترفند سینمایی (مثل تصادف و عمل زیبایی!) یکی دیگه جای یکی بازی کرده (؛ مجید صالحی در زیر آسمان شهر بهجای یوسف تیموری/ ستاره اسکندری به جای پوپک گلدره در سریال نرگس/ پرویز پورحسینی در سریال یکمشت پر عقاب بهجای احمدآقالو)
اماحقیقت اینه که : اینجا پای پول درمیونه، پول؛ "پول است، نه جان است که آسان بتوان داد"!
بله اون بچههای مردم بینواند که به خاطر هدفشون از جونشون میگذرند
#زورو
تو را من چشم در راهم 👇
@zorro_ch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍🗡z
جَنگِ قدرت؛
(شغال بیشهی مازندران و سگ مازندرانی!)
#شعرخوانی_زورو
دیماه ۹۶ / تهران
سیاستپیشگان کشور ما
پس از چِلسال همدستی (؛تبانی)
به جان همدگر افتادهاند و...
- سر یک سفره بعد از جانفشانی! -:
بگوید این به آن «فاسد، ریاکار»
بگوید آن به این «ای دزدِ ...
متن کامل شعر 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/782
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
جَنگِ قدرت؛
(شغال بیشهی مازندران و سگ مازندرانی!)
#شعرخوانی_زورو
دیماه ۹۶ / تهران
سیاستپیشگان کشور ما
پس از چِلسال همدستی (؛تبانی)
به جان همدگر افتادهاند و...
- سر یک سفره بعد از جانفشانی! -:
بگوید این به آن «فاسد، ریاکار»
بگوید آن به این «ای دزدِ ...
متن کامل شعر 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/782
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✍🗡z
آن شیخ که توبه کرد و...
«با تشکر از همکاری صمیمانهی #خیام!»
از کُلِّ شیوخ قبل و فعلاً موجود!
از جانب من، فقط به یک شیخ، درود:
آن شیخ که توبه کرد و در وقت سجود
در مورد خود حقیقتی را فرمود:
«از آمدنم نبود گردون را سود!
از رفتن من جلال و جاهش نَفُزود!»
البتّه منم چو مُشتی از یک خروار
هستند چو من جماعتی نامحدود!
القصّه! خدا ! هیچ ز خود پرسیدی
«این آمدن و رفتن ما بهر چه بود!!!؟»
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
آن شیخ که توبه کرد و...
«با تشکر از همکاری صمیمانهی #خیام!»
از کُلِّ شیوخ قبل و فعلاً موجود!
از جانب من، فقط به یک شیخ، درود:
آن شیخ که توبه کرد و در وقت سجود
در مورد خود حقیقتی را فرمود:
«از آمدنم نبود گردون را سود!
از رفتن من جلال و جاهش نَفُزود!»
البتّه منم چو مُشتی از یک خروار
هستند چو من جماعتی نامحدود!
القصّه! خدا ! هیچ ز خود پرسیدی
«این آمدن و رفتن ما بهر چه بود!!!؟»
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✍🗡z
شعر نوستالژی زورویی!
«شیخ و خرس و اژدها»
اژدهایی خرس را دَرمیکشید
شیخی از ترسش روی شاخی پرید
چون که شد شیخِ کذا دور از جدال
شد درختش چون مناره او بلال ...
متن کامل شعر در پُست بعد 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2510
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
شعر نوستالژی زورویی!
«شیخ و خرس و اژدها»
اژدهایی خرس را دَرمیکشید
شیخی از ترسش روی شاخی پرید
چون که شد شیخِ کذا دور از جدال
شد درختش چون مناره او بلال ...
متن کامل شعر در پُست بعد 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2510
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✍🗡z
✅در بیاثر بودن تحریمها فرماید
«شیخ و خرس و اژدها»
(با تشکر از همکاری صمیمانه مولوی و حافظ)
اژدهایی خرس را دَرمیکشید
شیخی از ترسش روی شاخی پرید
چون که شد شیخِ کذا دور از جدال
شد درختش چون مناره او بلال
شیخ ما چون بود شیخی منبری
شد زبانش گرم در افسونگری؛
شیخ چون قصد کمی تفریح داشت
شاخ توی جیب آن خرسک گذاشت
با زبان چرب و گرم و نرم خود
گفت هی لنگش کن از بالای گود
با موبایل چینیاش آن شیخ زود
پخش کرد از بهر او صد نوع سرود
از چاخان شیخ و از آن وجد و حال
خرس شد با اژدها در یک جوال
شد دو دست خرس بر زانوش چِفت
اژدها هم زیر یک خم را گرفت
خرس افتاد اینچنین توی هَچل
دست او کوتاه و اژدر چون دکل
بُرد بعدش خرس را بر روی پل
گاو خرسک زاید از این پس دوقُل
شیخ هم جوگیر با صد شور و شوق
دست بر پا میزد و میکرد ذوق
چون رسول خادم و همچون بَنا(ن)!
داد میزد که فلان کن ای فلان!
خرسْ خر شد پیش اژدر شد ذلیل
"همچو مور افتاده شد در پای پیل"
اژدها آن خرس را از هم درید
گور بابایش هم البتّه که ر... !
خرس، غلتان توی خونِ ریخته
خشتکش در گردنش آویخته
اژدها "هَل مِن مُبارز"گوی بود
تازه در وجد آمد از پخش سرود
خشتک آن خرس چون شد چاکچاک
شیخ بَرجست از درخت و زد به چاک
الغرض! القصّه که این داستان
"در حقیقت نقد حالِ ماست آن"؛
اژدهای قصّه این تحریمهاست
خرس هم ماییم و این هم روز ماست
من نگویم شیخ در این قصّه کیست
چونکه چیزم سایز یک نوشابه نیست!!!
پینوشت:
این شعر رو سال ۹۲ تهران اجرا کردم امّا متنش رو واسه اولین باره که منتشر میکنم (خیلیا زورو رو با این شعر میشناسند!)
#زورو
ادامه از پُست قبل👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2509
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✅در بیاثر بودن تحریمها فرماید
«شیخ و خرس و اژدها»
(با تشکر از همکاری صمیمانه مولوی و حافظ)
اژدهایی خرس را دَرمیکشید
شیخی از ترسش روی شاخی پرید
چون که شد شیخِ کذا دور از جدال
شد درختش چون مناره او بلال
شیخ ما چون بود شیخی منبری
شد زبانش گرم در افسونگری؛
شیخ چون قصد کمی تفریح داشت
شاخ توی جیب آن خرسک گذاشت
با زبان چرب و گرم و نرم خود
گفت هی لنگش کن از بالای گود
با موبایل چینیاش آن شیخ زود
پخش کرد از بهر او صد نوع سرود
از چاخان شیخ و از آن وجد و حال
خرس شد با اژدها در یک جوال
شد دو دست خرس بر زانوش چِفت
اژدها هم زیر یک خم را گرفت
خرس افتاد اینچنین توی هَچل
دست او کوتاه و اژدر چون دکل
بُرد بعدش خرس را بر روی پل
گاو خرسک زاید از این پس دوقُل
شیخ هم جوگیر با صد شور و شوق
دست بر پا میزد و میکرد ذوق
چون رسول خادم و همچون بَنا(ن)!
داد میزد که فلان کن ای فلان!
خرسْ خر شد پیش اژدر شد ذلیل
"همچو مور افتاده شد در پای پیل"
اژدها آن خرس را از هم درید
گور بابایش هم البتّه که ر... !
خرس، غلتان توی خونِ ریخته
خشتکش در گردنش آویخته
اژدها "هَل مِن مُبارز"گوی بود
تازه در وجد آمد از پخش سرود
خشتک آن خرس چون شد چاکچاک
شیخ بَرجست از درخت و زد به چاک
الغرض! القصّه که این داستان
"در حقیقت نقد حالِ ماست آن"؛
اژدهای قصّه این تحریمهاست
خرس هم ماییم و این هم روز ماست
من نگویم شیخ در این قصّه کیست
چونکه چیزم سایز یک نوشابه نیست!!!
پینوشت:
این شعر رو سال ۹۲ تهران اجرا کردم امّا متنش رو واسه اولین باره که منتشر میکنم (خیلیا زورو رو با این شعر میشناسند!)
#زورو
ادامه از پُست قبل👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/2509
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍🗡z
#شعرخوانی_زورو (در کَتونه! ؛ مرغدانی)
سپیدهدم ۱۷ اسفند ۱۴۰۰
بگذار همهی تریبونهای صداوسیمای میلیشان را در اختیار شاعران حکومتی بگذارند و شعرهای فرمایشیشان را در کتابهای درسی چاپ کنند و مثل نقل و نبات مجوز چاپ کتابهایشان را بدهند و نشریات و مطبوعات را هم دربست در اختیارشان بگذارند و کتابهای شعرشان را در تیراژهای چند صد هزاری در "ایستگاههای مطالعه ترمینالها" به خورد ملت بدهند...
ما ناامید نمیشویم و باز هم حرف دلمان را به شعر خواهیم گفت و آنها را خواهیم خواند، حتّی اگر موقع آبیاری رفتنمان باشد و یا در مرغدانیها و آغل گوسفندانمان!
جدالیست نابرابر، امّا "خُرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد"
#متن_شعر و توضیحاتی دیگر 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/1630
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
#شعرخوانی_زورو (در کَتونه! ؛ مرغدانی)
سپیدهدم ۱۷ اسفند ۱۴۰۰
بگذار همهی تریبونهای صداوسیمای میلیشان را در اختیار شاعران حکومتی بگذارند و شعرهای فرمایشیشان را در کتابهای درسی چاپ کنند و مثل نقل و نبات مجوز چاپ کتابهایشان را بدهند و نشریات و مطبوعات را هم دربست در اختیارشان بگذارند و کتابهای شعرشان را در تیراژهای چند صد هزاری در "ایستگاههای مطالعه ترمینالها" به خورد ملت بدهند...
ما ناامید نمیشویم و باز هم حرف دلمان را به شعر خواهیم گفت و آنها را خواهیم خواند، حتّی اگر موقع آبیاری رفتنمان باشد و یا در مرغدانیها و آغل گوسفندانمان!
جدالیست نابرابر، امّا "خُرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد"
#متن_شعر و توضیحاتی دیگر 👇
https://www.tg-me.com/zorro_ch/1630
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✍🗡z
🏴 پیشکش به روح بلندِ _کارگر نوجوان جانباخته راه آزادی در آبان ۹۸_ #محسن_محمدپور 🖤
مثنوی عقاب ۲
کاری از زندهیاد دکتر پرویز خانلری و #زورو !
کارگر گفت دَمِ بازپسین :
"شیخِ صدساله! تو در کاخ، نِشین
ای تو در ظُلمت خود زندانی!
ظلم و کُشتار تو را ارزانی
تا ابد باش و بدین عیش بناز
تو و کُشتار ، تو و عمر دراز
گر چه در کودکیَم باید مُرد
لیک در ظلم به سر نتوان بُرد
دو دهه عمر، مرا گرچه کم است
بِه ز قرنی که عجین با سِتَم است"
جانش آمد به لب و با شادی
گفت: یا مرگ وَ یا آزا...
پینوشت:
مثنوی "عقاب" پرویز خانلری، به عقیده بسیاری از صاحبنظران یکی از زیباترین و جاودانهترین مثنویهای تاریخ ادبیات است. سرچ کنید، بخوانید و لذّت ببرید و مهمتر از همه اینکه از آن پند بگیریم و آنرا الگوی زندگیمان کنیم؛ تا دیگر هیچیک از ما بهانه نکند که مأمور است و معذور! (و لاجرم بیشرف!) و دیگر هیچکداممان از اینکه شغل و نانمان را از دست بدهیم نترسیم تا از سر این ترس علیرغم میلباطنیمان در فلان مراسم حکومتی شرکت کنیم و یا مثلاً از سر اجبار پای صندوقهای رأی برویم و یا ...
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
🏴 پیشکش به روح بلندِ _کارگر نوجوان جانباخته راه آزادی در آبان ۹۸_ #محسن_محمدپور 🖤
مثنوی عقاب ۲
کاری از زندهیاد دکتر پرویز خانلری و #زورو !
کارگر گفت دَمِ بازپسین :
"شیخِ صدساله! تو در کاخ، نِشین
ای تو در ظُلمت خود زندانی!
ظلم و کُشتار تو را ارزانی
تا ابد باش و بدین عیش بناز
تو و کُشتار ، تو و عمر دراز
گر چه در کودکیَم باید مُرد
لیک در ظلم به سر نتوان بُرد
دو دهه عمر، مرا گرچه کم است
بِه ز قرنی که عجین با سِتَم است"
جانش آمد به لب و با شادی
گفت: یا مرگ وَ یا آزا...
پینوشت:
مثنوی "عقاب" پرویز خانلری، به عقیده بسیاری از صاحبنظران یکی از زیباترین و جاودانهترین مثنویهای تاریخ ادبیات است. سرچ کنید، بخوانید و لذّت ببرید و مهمتر از همه اینکه از آن پند بگیریم و آنرا الگوی زندگیمان کنیم؛ تا دیگر هیچیک از ما بهانه نکند که مأمور است و معذور! (و لاجرم بیشرف!) و دیگر هیچکداممان از اینکه شغل و نانمان را از دست بدهیم نترسیم تا از سر این ترس علیرغم میلباطنیمان در فلان مراسم حکومتی شرکت کنیم و یا مثلاً از سر اجبار پای صندوقهای رأی برویم و یا ...
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✍🗡z
✅ خودکرده را ...
چگونه #خلیج_فارس را #خلیج_عربی «کردیم» !؟
(با تشکر از تلاشهای پیگیرانه و جادهصافکنیهای #خلخالی و استاد! برادر حاج علیاکبر #رائفیپور )
«آن قصر که جمشید در آن جام گرفت»
برگشت وَرق ... عرب از آن کام گرفت
تا اینکه ... خلیج فارس، اسلامی شد
تا اینکه ... خلیجِ عربی نام گرفت
#زورو
اگه توی سازمان ملل یهکارهای بودم میگفتم نه حرف شما، نه حرف شما! ؛ نه خلیج فارس، نه خلیج عربی! : «خلیج پِژْگَچ» !!!
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✅ خودکرده را ...
چگونه #خلیج_فارس را #خلیج_عربی «کردیم» !؟
(با تشکر از تلاشهای پیگیرانه و جادهصافکنیهای #خلخالی و استاد! برادر حاج علیاکبر #رائفیپور )
«آن قصر که جمشید در آن جام گرفت»
برگشت وَرق ... عرب از آن کام گرفت
تا اینکه ... خلیج فارس، اسلامی شد
تا اینکه ... خلیجِ عربی نام گرفت
#زورو
اگه توی سازمان ملل یهکارهای بودم میگفتم نه حرف شما، نه حرف شما! ؛ نه خلیج فارس، نه خلیج عربی! : «خلیج پِژْگَچ» !!!
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
✍🗡z
ویژهی #بزرگداشت_مقام_استاد
بر خود وظیفه دانستم از همهی شما سران حکومت و مسئولین جمهوری اسلامی ایران از صدر تا ذیل و از بزرگ تا کوچک تقدیر به عمل آورده، روز استاد را به شما شادباش فراوان بگویم؛ که انصافاً در طول این چهل و چند سال، درسهایی ناب از شما آموختهام که بسیار بیش تر و سودمندتر از تمام بضاعت عمر چند هزار سالهام از زمان آدم ابوالبشر تا امروز بوده و هست.
با این امّید که سالها بمانید تا باز هم در محضرتان کسب فیض نمایم و درس پس بدهم...
شاگرد کوچک و ارادتمند شما
#شیطان
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch
ویژهی #بزرگداشت_مقام_استاد
بر خود وظیفه دانستم از همهی شما سران حکومت و مسئولین جمهوری اسلامی ایران از صدر تا ذیل و از بزرگ تا کوچک تقدیر به عمل آورده، روز استاد را به شما شادباش فراوان بگویم؛ که انصافاً در طول این چهل و چند سال، درسهایی ناب از شما آموختهام که بسیار بیش تر و سودمندتر از تمام بضاعت عمر چند هزار سالهام از زمان آدم ابوالبشر تا امروز بوده و هست.
با این امّید که سالها بمانید تا باز هم در محضرتان کسب فیض نمایم و درس پس بدهم...
شاگرد کوچک و ارادتمند شما
#شیطان
#زورو
https://www.instagram.com/bazgashtezorro
@zorro_ch