.
فرخنده گلافشان: اسطورهی سکوت و وفا در سایهسار عشق یکتایی*
🔹در دشتهای سبز و آسمان فراخ قوچان، جایی که ریشههای تاریخ در خاک هنر و موسیقی تنیده است، داستان عشقی جاودانه آغاز شد. داستانی که شخصیت محوری آن، نه بانوی افسانههای کهن، که بانویی از جنس همین خاک و همین مردم بود؛ بانویی به نام فرخنده گلافشان. او که زادگاهش دیار قوچان بود، از تبار خانوادهای مهاجر و پرتلاش برخاسته بود. پدرش، که روزگاری از شوروی به این دیار پناه آورده بود... . 👇💧💧
متن کامل این مقاله را در دو صفحهی زیرِ همین پست سوگمندانه و دردمندانه مطالعه بفرایید.👇
استفاده از این مقاله با ذکر منبع فصلنامهی فرهنگی و هنری باغ خبوشان (هزار بادهی فرهنگ) بلامانع خواهد بود.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://www.tg-me.com/Baghekhabushan
❤2🔥2😢1
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. فرخنده گلافشان: اسطورهی سکوت و وفا در سایهسار عشق یکتایی* 🔹در دشتهای سبز و آسمان فراخ قوچان، جایی که ریشههای تاریخ در خاک هنر و موسیقی تنیده است، داستان عشقی جاودانه آغاز شد. داستانی که شخصیت محوری آن، نه بانوی افسانههای کهن، که بانویی از جنس همین…
.
فرخنده گلافشان: اسطورهی سکوت و وفا در سایهسار عشق یکتایی*
🔹در دشتهای سبز و آسمان فراخ #قوچان، جایی که ریشههای تاریخ در خاک هنر و موسیقی تنیده است، داستان عشقی جاودانه آغاز شد. داستانی که شخصیت محوری آن، نه بانوی افسانههای کهن، که بانویی از جنس همین خاک و همین مردم بود؛ بانویی به نام فرخنده گلافشان. او که زادگاهش دیار #قوچان بود، از تبار خانوادهای مهاجر و پرتلاش برخاسته بود. پدرش، که روزگاری از شوروی به این دیار پناه آورده بود، با دستانی پرکار و دلی آرام، کسب و کار فرشفروشی را در #قوچان بنیان نهاده بود. گویی پیوند هنر و زندگی از همان ابتدا در تاروپود وجود فرخنده ریشه دوانده بود؛ هنری اصیل و پرزحمت، همچون بافتن یک فرش نفیس.
🔹فرخنده، با آیندهای روشن در پیش رو، مسیر دانش و تعهد را در پیش گرفت و شغل شریف معلمی را برگزید. او که خود پروردهی فرهنگ و ادب بود، میخواست بارقۀ دانایی را در چشمان نسل آیندهی میهنش روشن کند. اما تقدیر، نوای دیگری برای زندگی او در سر داشت. آشنایی و سپس ازدواج با جوانی خوشقریحه و بااستعداد به نام محمدرضا شجریان، فصل تازهای در زندگی او گشود. این پیوند، که در همان شهر #قوچان شکل گرفت، نه تنها یک زندگی مشترک، که آغاز همسری با هنرمندی بود که قرار بود روزی به نماد موسیقی اصیل ایرانی بدل شود.
🔹حاصل این زندگی مشترک، چهار فرزند شد به نامهای راحله(فرزانه)، افسانه، مژگان و همایون. فرخنده گلافشان در کنار همسری استاد، سنگصبور و پناهگاهی استوار برای خانواده بود. او در سالهای پرتلاش و گاه پرچالش زندگی شجریان، که با اوجگیری هنرش همراه بود، کانون گرم و آرامبخشی را در خانه ایجاد کرد. حضوری که بیتردید در آرامش خاطر و تمرکز استاد بر آفرینش آثار جاودانهاش بیتأثیر نبود.
.
🔹اما زندگی، گاه با پیچیدگیهایی روبرو میشود که سنجش ظرفیت روح آدمی را به آزمونی سخت میکشاند. زمانی که محمدرضا شجریان با همسر دیگری ازدواج کرد، این فرخنده گلافشان بود که در یکی از دشوارترین راههای زندگی خود ایستاد. در این برههی حساس بود که قامت بلندِ انسانی و عاطفی این بانوی بزرگ نمایان شد. او که تا ابد تنها محمدرضای زندگیاش را در دل داشت، راه سکوت و حفظ حرمت را پیش گرفت. او هرگز در برابر رسانهها و مطبوعات لب به اعتراض یا گلایه نگشود. این سکوت، نه نشانهی ضعف، که اعلانترین فریاد عزت نفس و شأن انسانی بود.
🔹فرخنده گلافشان، اسطورهی عشق و صبوری شد. او به جهان نشان داد که عشق حقیقی، نیازمند نمایش و اثبات برای دیگران نیست. عشق او به استاد شجریان، از جنس تملک و تصاحب نبود، بلکه از جنس ایثار و احترام به انتخابهای او، حتی اگر این انتخابها به قیمت دوری او از کانون خانواده تمام میشد. او نمادِ وفا و شکیبایی گردید. زنی که عشق را تا آخرین نفس باور داشت و عشقِ تنها محبوب زندگیاش را تا واپسین دم در دل نگاه داشت؛ هرگز تصویر او را از دل نبرید.
۱ از۲ 👇
🔥3❤2
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. فرخنده گلافشان: اسطورهی سکوت و وفا در سایهسار عشق یکتایی* 🔹در دشتهای سبز و آسمان فراخ قوچان، جایی که ریشههای تاریخ در خاک هنر و موسیقی تنیده است، داستان عشقی جاودانه آغاز شد. داستانی که شخصیت محوری آن، نه بانوی افسانههای کهن، که بانویی از جنس همین…
.👆
🔹این وفاداری و سکوت آگاهانه، درس بزرگی در باب مفهوم عشق بیمنت و شرط به جامعۀ ما میدهد. در دنیایی که گاه ارزشها سطحی و عشقها زودگذر شدهاند، زندگی فرخنده خانم یادآوری میکند که عشق راستین، در عمق دل جای دارد و با گذر زمان و تغییر شرایط، رنگ نمیبازد. او ثابت کرد که میتوان عاشق ماند، بیآنکه نیاز به اثبات آن به کسی باشد. میتوان در دل، باغی از خاطرات زیبا را پرورش داد و با آن زندگی کرد.
🔹او در سکوت، جاودانگیِ عشق و وفاداری را معنا کرد. سکوتی که از جنس طوفان بود و درونش اقیانوسی از مهر و گذشت موج میزد. این سکوت، بلندترین ندای عشق و احترام بود که تا همیشه در تاریخ عاطفی این مرز و بوم طنینانداز خواهد بود.
سرانجام، بانوی #قوچانما، با دلی آرام و نگاهی پر از مهر، این جهان را وداع گفت. دلی که احتمالاً مملو از تصاویر روزهای خوش #قوچان، صدای ساز همسرش و لبخندهای کودکانش بود. او رفت، اما امروز با دلی آرام و نگاهی پر از مهر، این جهان را وداع گفت و میراثی از عشق ناب و صبوری بیبدیل را برای همۀ ما به جای گذاشت.
🔹فرخنده گلافشان، تنها همسر اول استاد شجریان نبود؛ او نگهبانِ حریمِ عشقی بود که در جوانی در #قوچان شکوفا شد و تا پایان عمرش، برگبرگِ آن را در صندوقچهی دلش محفوظ نگاه داشت. امروز، با رفتن فرخنده، جهان موسیقی نه فقط مادری را از دست داد، که قطعهای از بهشت را، زندگی عاشقانهاش با شجریان، چون سمفونیای از دو قلب همنوا، داستانی است از پیوند روحها: یکی که آسمان را با آواز فتح کرد، دیگری که زمین را با صبوری عاشقانه نگه داشت. فرخنده رفت، اما عشقش ماند؛ چون نغمهای ابدی در بادهای خراسان، که هر بار با وزیدنش، دلها را به لرزه درمیآورد. او، که تا واپسین دم به محبوبش وفادار ماند، به ما آموخت که عشق واقعی، در عمق سکوتها زاده میشود، اشکها را به مروارید بدل میکند، و جاودانه، چون ستارهای در شبهای بیانتها میدرخشد.
روحش شاد و روانش انوشه و مینوی و یادش گرامی و راهش پررهرو باد.
🔵اشاره: 👇
*چند سال پیش در تاریخ بیستوچهارم شهریور ۱۳۹۹ یادداشتی در کانال فرهنگی و هنری باغ خبوشان(هزاربادهی فرهنگ) نوشتم با عنوان: «#از_بین_مفاخر_ایران_دو_نفر_را_می_شناسیم_که_داماد_#قوچانی_ها_شده_اند» ( برای قمر آرایان که به بهانهی بیستودومین سال درگذشت استاد زرینکوب نوشتم) و در پایان آن یادداشت نوشتم: «به زودی در باره خانم گلافشان جداگانه خواهم نوشت»... به یاد دارم که دوست فرهیخته و گرامی #قوچانیمان «جناب آقای #حسین_جیوار»که بسیار فرهنگِ #قوچان را ارج میگذارد و ایراندوست است، از بنده قول گرفت که حتما بنوسم! و امروز با شرمندگی باید بگویم که: نوشتم اما دیر شد، چون نمیدانستمکه زود دیر میشود...💧💧
خاک پای اهل هنرومعرفت
#محمد_معین_فر
۲ از۲
برای مطالعه یادداشت مورد اشاره درپایین این مقاله اینجا👈https://www.tg-me.com/Baghekhabushan/4117 را بخوانید.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://www.tg-me.com/Baghekhabushan
🔹این وفاداری و سکوت آگاهانه، درس بزرگی در باب مفهوم عشق بیمنت و شرط به جامعۀ ما میدهد. در دنیایی که گاه ارزشها سطحی و عشقها زودگذر شدهاند، زندگی فرخنده خانم یادآوری میکند که عشق راستین، در عمق دل جای دارد و با گذر زمان و تغییر شرایط، رنگ نمیبازد. او ثابت کرد که میتوان عاشق ماند، بیآنکه نیاز به اثبات آن به کسی باشد. میتوان در دل، باغی از خاطرات زیبا را پرورش داد و با آن زندگی کرد.
🔹او در سکوت، جاودانگیِ عشق و وفاداری را معنا کرد. سکوتی که از جنس طوفان بود و درونش اقیانوسی از مهر و گذشت موج میزد. این سکوت، بلندترین ندای عشق و احترام بود که تا همیشه در تاریخ عاطفی این مرز و بوم طنینانداز خواهد بود.
سرانجام، بانوی #قوچانما، با دلی آرام و نگاهی پر از مهر، این جهان را وداع گفت. دلی که احتمالاً مملو از تصاویر روزهای خوش #قوچان، صدای ساز همسرش و لبخندهای کودکانش بود. او رفت، اما امروز با دلی آرام و نگاهی پر از مهر، این جهان را وداع گفت و میراثی از عشق ناب و صبوری بیبدیل را برای همۀ ما به جای گذاشت.
🔹فرخنده گلافشان، تنها همسر اول استاد شجریان نبود؛ او نگهبانِ حریمِ عشقی بود که در جوانی در #قوچان شکوفا شد و تا پایان عمرش، برگبرگِ آن را در صندوقچهی دلش محفوظ نگاه داشت. امروز، با رفتن فرخنده، جهان موسیقی نه فقط مادری را از دست داد، که قطعهای از بهشت را، زندگی عاشقانهاش با شجریان، چون سمفونیای از دو قلب همنوا، داستانی است از پیوند روحها: یکی که آسمان را با آواز فتح کرد، دیگری که زمین را با صبوری عاشقانه نگه داشت. فرخنده رفت، اما عشقش ماند؛ چون نغمهای ابدی در بادهای خراسان، که هر بار با وزیدنش، دلها را به لرزه درمیآورد. او، که تا واپسین دم به محبوبش وفادار ماند، به ما آموخت که عشق واقعی، در عمق سکوتها زاده میشود، اشکها را به مروارید بدل میکند، و جاودانه، چون ستارهای در شبهای بیانتها میدرخشد.
روحش شاد و روانش انوشه و مینوی و یادش گرامی و راهش پررهرو باد.
🔵اشاره: 👇
*چند سال پیش در تاریخ بیستوچهارم شهریور ۱۳۹۹ یادداشتی در کانال فرهنگی و هنری باغ خبوشان(هزاربادهی فرهنگ) نوشتم با عنوان: «#از_بین_مفاخر_ایران_دو_نفر_را_می_شناسیم_که_داماد_#قوچانی_ها_شده_اند» ( برای قمر آرایان که به بهانهی بیستودومین سال درگذشت استاد زرینکوب نوشتم) و در پایان آن یادداشت نوشتم: «به زودی در باره خانم گلافشان جداگانه خواهم نوشت»... به یاد دارم که دوست فرهیخته و گرامی #قوچانیمان «جناب آقای #حسین_جیوار»که بسیار فرهنگِ #قوچان را ارج میگذارد و ایراندوست است، از بنده قول گرفت که حتما بنوسم! و امروز با شرمندگی باید بگویم که: نوشتم اما دیر شد، چون نمیدانستمکه زود دیر میشود...💧💧
خاک پای اهل هنرومعرفت
#محمد_معین_فر
۲ از۲
برای مطالعه یادداشت مورد اشاره درپایین این مقاله اینجا👈https://www.tg-me.com/Baghekhabushan/4117 را بخوانید.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://www.tg-me.com/Baghekhabushan
❤2👍2🔥2
.
آقای وزیر میراث! گره را از این کورتر نکنید!
نویسنده: #علیرضا_حیدری
سخنان روز گذشتۀ وزیر میراث فرهنگی مبنی بر اینکه «ما #مثنوی_مولانا را در یونسکو مشترک با ترکیه و افغانستان ثبت کردیم. خیلیها به ما اعتراض کردند که چرا تلاش دارید مشترک با کشورهای همسایه ثبت کنید؛ یک سخن داشتیم امروز بعد از یک دهه آن را تکرار میکنیم: #شمس_مولانا متعلق به ایرانیان و جهانیان است و متعلق به یک نقطه نیست»، بازتاب زیادی داشت.
این سخن وزیر ظاهری درست دارد و به بیانی دیگر میخواهد بگوید که اندیشۀ متفکران و شخصیتهای علمی و فرهنگی مرز نمیشناسد و در سپهر اندیشۀ انسانی جای میگیرد، پس دایرهای به گستردگی جهان، متعلق به آنهاست و نباید به دنبال مالکیتبخشی آنها باشیم. جناب وزیر میداند دربارۀ آثار مکتوب و ناملموس (نه اشخاص) در یونسکو مالکیتطلبی وجود دارد و مثنوی اثری مکتوب است. شاید با این فرض که چون امروز سه کشور ایران و افعانستان و ترکیه به مولانا و مثنوی ارجمند او میبالند، این ثبت به نام سه کشور انجام شده است، کمی جای سکوت داشته باشد، اما دو نکتۀ اساسی وجود دارد: نخست اینکه وزیر میراث فرهنگی کمی باید با احتیاطتر در این زمینه سخن بگوید و راه را برای کوتاهیهای پس از این هموار نکند. دیگر اینکه با سوار شدن بر این استدلال، انبوهی از کوتاهیها و نامهربانیها و بیمسئولیتیهایی را که تا به امروز بر سر راه ثبت آثار ملی و بزرگداشت و شناساندن مفاخر علمی و ادبی داشتهایم، سرپوش نگذاریم!
آقای وزیر امروز میراث فرهنگی! حتماً فراموش نکردهاید که ترکیه سال ۲۰۰۷ را سال مولانا اعلام کرد و در آن سال غوغايي در جهان درانداخت. قطار مولانا را با هزينۀ ۴ ميليون دلاري در اروپا روي ريل فرستاد تا به جهان بباوراند که مولانا نه ايراني و فارسي زبان که «رومي» است. وزير فرهنگ اين کشور هم به صراحت گفت: نام خانوادگي مولانا «رومي» است و جهان او را بهعنوان رومي ميشناسند و رومي يعني «آناتوليايي»! و ما و مدیران فرهنگی و سیاسی ما همچنان نگاه ميکرديم. آن سال و سالهاي پيش و پس از آن ترکيه جايزۀ جهاني صلح مولانا راه انداخت. مد لباس مولانا طراحی کرد، سکه به نام او زد، مثنوي را به ۲۰ زبان ترجمه کرد و نسخههايي از آن را به سران کشورها هديه داد، سالن بزرگ نمايش با گنجايش سههزار نفري ساخت و خلاصه ترکيه هرچه در توان داشت خرج نام مولانا کرد و البته اين قصه همچنان ادامه دارد. ترکيه براي رشد صنعت گردشگرياش خوب به مولانا بها داد و ما به همین بسنده کردیم که اندیشۀ مولانا جهانی است و متعلق به همۀ جهان!
این فقط شمهای از کوتاهیهای ما در حق مولاناست. برای ثبت جهانی توس و فردوسی چه گام جدی برداشتهاید؟ کشور آذربایجان پس ثبت ساز «تار» در سازمان جهانی یونسکو به نام خود درصدد برآمد تا حکیم نظامیگنجوی را که اصلیتی ایرانی دارد و همۀ آثارش به زبان فارسی است، به نام خود در مجامع علمی، فرهنگی، بینالمللی معرفی کند، در این مورد چه کار درخوری کردید؟ چرا وقتی تصویر مفاخر ایران بزرگ روی اسکناسهای دیگر کشورها نقش میبندد، شما فقط نظارهگرید و خود تصمیم نمیگیرید از این کارها بکنید؟ فهرست این کوتاهیها بلندبالاست و در این یادداشت نمیگنجد.
بنابراین، باور کنیم در برنامههای کلان فرهنگی، مفاخر و میراث فرهنگی ما جایی ندارد و شما با چنین سخنانی به آن دامن نزنید و کار را از این بدتر و گره را از این کورتر نکنید!
https://sarasari.khorasanonlin.ir/Newspaper/item/131865
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://www.tg-me.com/Baghekhabushan
sarasari.khorasanonlin.ir
آقای وزیر میراث! گره را از این کورتر نکنید!
❤2👍1
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
👇👇👇👇👇
.
افتخار به میراث فروشی؟
🔹نقدی بر دفاع عجیب وزیر میراث فرهنگی از ثبت جهانی و مشترک مثنوی مولوی با کشورهای ترکیه و افغانستان در گفت و گو با دکتر جواد محقق نیشابوری استاد زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر ادبی
نویسنده: محمد بهبودی نیا
خردادماه ۱۳۹۵ بود که خبرگزاری ایسنا با تیتر «مثنوی مولانا ثبت جهانی میشود» از توافق ایران و ترکیه برای ثبت مشترک مثنوی معنوی در فهرست حافظه جهانی یونسکو خبر داد. در آن زمان، سیدرضا صالحی امیری که مسئولیت «مشاور رئیسجمهور و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی» را برعهده داشت، از توافق ایران و ترکیه برای ثبت «مثنوی مولوی» بهصورت مشترک خبر داد و مولانا را یکی از نقاط مشترک فرهنگی ایران و ترکیه دانست. این در حالی است که پس از انتشار این خبر انتقادها و اعتراضاتی به این اقدام مطرح شد. برخی از صاحبنظران معتقد بودند که ثبت مشترک مثنوی معنوی با کشورهایی که سهمی در زبان اثر ندارند، میتواند موجب تضعیف جایگاه زبان فارسی در میراث جهانی شود. استدلال اصلی آنها این بود که زبان اثر، ترکی نبوده بلکه فارسی است و باید به نام کشورهای فارسیزبان ثبت شود.اکنون، پس از گذشت چند سال، صالحی امیری روز گذشته بار دیگر در مقام وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، در مراسمی رسمی به این موضوع پرداخته و از این ثبت مشترک دفاع کرده است. او گفته است:«ما سال ۱۳۹۵ مثنوی مولانا را بهعنوان میراث مشترک ایران، ترکیه و افغانستان ثبت کردیم. خیلیها به ما اعتراض کردند که چرا تلاش دارید مشترک با کشورهای همسایه ثبت کنیم؛ یکسخن داشتیم که امروز بعد از یک دهه آن را تکرار میکنیم: شمس و مولانا متعلق به ایرانیان و جهانیان هستند و متعلق به یک نقطه خاص نیستند.»این سخنان در حالی مطرح میشود که همچنان بسیاری از پژوهشگران معتقدند ثبت آثار فارسیزبان باید با محوریت ایران انجام گیرد و شفافسازی درباره تفاهمنامههای فرهنگی از سوی نهادهای مسئول ضروری است. ثبت مثنوی، اگرچه میتواند نماد همگرایی فرهنگی باشد، اما نباید به قیمت کمرنگ شدن نقش زبان فارسی و آثاری که به این زبان تولیدشده در میراث جهانی تمام شود. برای بررسی ابعاد بیشتر این ماجرا با دکتر جواد محقق نیشابوری، استاد زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر ادبی، گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
🔹نظر شما درباره صحبتهای اخیر وزیر میراث فرهنگی و گردشگری درباره موضوع ثبت جهانی مثنوی به نام ایران، افغانستان و ترکیه چیست؟
من اطلاع دقیقی درباره جزئیات این ثبت جهانی ندارم و متن این بیانیه یا تفاهمنامه را نیز ندیدهام؛ بنابراین فعلاً ترجیح میدهم درباره آن اظهارنظر قطعی نکنم. اما در صورت انجام چنین رخدادی، نقش کشورهای مختلف باید بهوضوح مشخص شود. در مورد کشور ترکیه و رابطه آن با مولوی دو گزاره میتواند در ثبت مشترکی بیاید؛ یکی این که آرامگاه او آنجاست و یکی دیگر اینکه یکی از نسخههای خطی معتبر مثنوی معروف به نسخه قونیه در آن سرزمین استنساخ شده و آنجا هم نگهداری میشود. همین دو گزاره میتواند نقاط اتصال این ثبت جهانی مشترک باشد. اما اگر خود مثنوی بهعنوان یک متن فارسی که در حوزه تمدنی ایران و با سبک زبانی مولوی که خراسانی است بخواهد متن مشترک باشد با زبان و فرهنگ رسمی و تاریخی کشور ترکیه همخوانی و مناسبت ندارد. آبشخور افکار و اندیشهها و زبان مولانا و مثنوی ایرانی و فارسی است. این را نمیشود به اشتراک گذاشت و در یک سند رسمی تأیید و تثبیت کرد.
پس بهتر است ابتدا عین متن موردتفاهم در اختیار ما قرار گیرد و ببینیم این ثبت مشترک با چه جملات و عباراتی تنظیمشده است. آن وقت امثال من میتوانیم دقیقتر اظهارنظر کنیم. درباره افغانستان، هم به خاطر زبان مشترک و هم بلخ که مسقط الرأس مولاناست این امر شایسته است و حتی میتوان تاجیکستان را هم به آن افزود. اینها کشورهای حوزه تمدنی زبان فارسی هستند و سنخیت با موضوع دارند. بیتردید همه ما با جهانی بودن و جهانیشدن اندیشههای مولانا جلالالدین بلخی موافقیم اما درباره این که اثری که به زبان فارسی نوشته شود، در دنیا به نام کشوری دیگر معرفی شود جای تأمل دارد.👇👇👇👇👇
🔹لطفاً در سالروز تولد این شاعر بزرگ فارسیزبان، درباره خدمات مولانا به زبان فارسی نیز مختصری برایمان توضیح دهید.
❤3👍3
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
👇👇👇👇👇
مولانا برای معرفت بشری حرفهای زیادی برای مردم جهان دارد. او از گذرگاه یکی از بزرگترین دستاوردهای تمدن اسلامی-ایرانی، یعنی عرفان و تصوف ایرانی، به پایگاه والایی رسید. مولانا توانسته انسان را به ماهو انسان و خارج از موقعیت زمان و مکان به ما بشناساند. این شاعر والامقام به بسیاری از مسائلی که روح انسان با آن مواجه است و تمام دغدغههای انسانی، فارغ از هر زمان و نسلی، در مثنوی اثر جاودانه خود پرداخته است. انسان در طول تاریخ همیشه پرسشهای مشترکی داشته است؛ پرسشهایی چالشبرانگیز که او را به جستوجوی پاسخ منطقی و هماهنگ با روح و روان خود تحریض میکند. مولانا به این سؤالات به بهترین شکل ممکن پاسخ داده و خوشبختانه این پاسخها به زبان فارسی است. او به معنی واقعی با این کار درخت پرشاخ و برگ فارسی را که فردوسی آن را بهعنوان یک نهال کاشته، تناورتر کرد. این مایه افتخار ماست که اینچنین کتابی به زبان فارسی است. اگر مولوی در مثنوی برخلاف فردوسی از کلمات عربی نیز استفاده کرده، نباید نگران بود؛ زیرا او ماهیت این کلمات را از عربی به فارسی تغییر داده است. نگران این نباید بود که این کلمات ماهیت اصلی زبان را تغییر دادهاند، زیرا زبان فارسی همچون یک خانواده بزرگ است که شاخهها و ریشههای گوناگون دارد و هرکدام بهطور مستقل رشد کردهاند. این زبان قوی و توانمند توسط افرادی مثل مولانا تثبیتشده است. سعدی نیز قبل از مولانا نقش مهمی در این تثبیت داشت اما هرکدام از جهتی این درخت را تناور و پر بر و بار کردهاند.
روزنامه خراسان شماره ۲۱۸۸۲
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://www.tg-me.com/Baghekhabushan
روزنامه خراسان شماره ۲۱۸۸۲
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://www.tg-me.com/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
👍6❤2
.
خاموشی سه ستاره در آسمان مهربان هنر ایران
🔹 در این روزهای غمانگیز پاییزی، که نسیم خزان نه تنها برگهای زرد را میریزد، بلکه گلهای سرخِ هنر را نیز یکییکی از شاخسارِ زندگی میچیند، دلِ جامعهی هنری ایران چونان دریایی طوفانی، موجِ سوگ را به ساحلِ خاطره میکوبد. بادهای سردِ فقدان، که گویی از کوچهباغهایِ خاطرههایِ جمعی ما میوزند... 👇
ادامه این یادداشت را در زیر همین پست بخوانید 👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://www.tg-me.com/Baghekhabushan
❤3🔥2