☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت فرهاد غبرایی
(زاده ۱۶ بهمن ۱۳۲۸ لنگرود -- درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۷۳ تهران) مترجم
او ترجمه ۱۳ داستان بلند "رمان" ۲ مجموعه شعر و ۲ اثر پژوهشی از زبانهای فرانسه، انگلیسی و ایتالیایی به یادگار گذاشته است.
ترجمهها:
حریم، نوشته ویلیام فاکنر، انتشارات نیلوفر (چاپ اول ۱۳۶۷ چاپ دوم ۱۳۷۲).
سفر به انتهای شب، نوشته لویی فردینان سلین، انتشارات جامی (چاپ اول ۱۳۷۳).
پاریس، جشن بیکران، نوشته ارنست همینگوی، نشرکتاب خورشید (چاپ اول ۱۳۸۳ چاپ سوم ۱۳۸۷ چاپ چهارم ۱۳۸۹).
خانواده پاسکال دوآرته، نوشته کامیلو خوزه سلا (۱۳۶۹) (نشر شیوا ۱۳۶۹) (نشرماهی، چاپ اول ۱۳۸۷ چاپ دوم ۱۳۸۸ چاپ سوم ۱۳۹۱).
جزیره، نوشته روبر مرل انتشارات نیلوفر (چاپ اول ۱۳۶۳، چاپ دوم: ۱۳۷۹).
شکست، نوشته امیل زولا انتشارات نیلوفر (۱۳۶۰).
آسوموار، نوشته امیل زولا، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۱).
فلینی از نگاه فلینی، مصاحبه گر جووانی گراتسینی، نشرمرکز (۱۳۷۳).
گرایشهای معاصر در هنرهای بصری، نوشته هوارد جی. اسماگولا، دفتر پژوهشهای فرهنگی (۱۳۸۱).
زندگی بتهوون، نوشته رومن رولان، انتشارات نیلوفر.
معجزه در باد و باران، نوشته سیمون شوارتزبار، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۱).
کولا برونیون، نوشته رومن رولان، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۹).
آخرین نفر (آخرین اودگه) نوشته الکساندر فادهیف، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۱).
کودک سیاه، نوشته کامارا لی نشرهمراه (۱۳۶۹).
چهار مجموعه، نوشته پابلو نرودا، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۱).
پایان جهان، نوشته پابلو نرودا، انتشارات نیلوفر (۱۳۸۸).
شهر شیطان زرد، نوشته ماکسیم گورکی، انتشارات نیلوفر.
🆔 https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرهاد_غبرایی
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت فرهاد غبرایی
(زاده ۱۶ بهمن ۱۳۲۸ لنگرود -- درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۷۳ تهران) مترجم
او ترجمه ۱۳ داستان بلند "رمان" ۲ مجموعه شعر و ۲ اثر پژوهشی از زبانهای فرانسه، انگلیسی و ایتالیایی به یادگار گذاشته است.
ترجمهها:
حریم، نوشته ویلیام فاکنر، انتشارات نیلوفر (چاپ اول ۱۳۶۷ چاپ دوم ۱۳۷۲).
سفر به انتهای شب، نوشته لویی فردینان سلین، انتشارات جامی (چاپ اول ۱۳۷۳).
پاریس، جشن بیکران، نوشته ارنست همینگوی، نشرکتاب خورشید (چاپ اول ۱۳۸۳ چاپ سوم ۱۳۸۷ چاپ چهارم ۱۳۸۹).
خانواده پاسکال دوآرته، نوشته کامیلو خوزه سلا (۱۳۶۹) (نشر شیوا ۱۳۶۹) (نشرماهی، چاپ اول ۱۳۸۷ چاپ دوم ۱۳۸۸ چاپ سوم ۱۳۹۱).
جزیره، نوشته روبر مرل انتشارات نیلوفر (چاپ اول ۱۳۶۳، چاپ دوم: ۱۳۷۹).
شکست، نوشته امیل زولا انتشارات نیلوفر (۱۳۶۰).
آسوموار، نوشته امیل زولا، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۱).
فلینی از نگاه فلینی، مصاحبه گر جووانی گراتسینی، نشرمرکز (۱۳۷۳).
گرایشهای معاصر در هنرهای بصری، نوشته هوارد جی. اسماگولا، دفتر پژوهشهای فرهنگی (۱۳۸۱).
زندگی بتهوون، نوشته رومن رولان، انتشارات نیلوفر.
معجزه در باد و باران، نوشته سیمون شوارتزبار، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۱).
کولا برونیون، نوشته رومن رولان، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۹).
آخرین نفر (آخرین اودگه) نوشته الکساندر فادهیف، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۱).
کودک سیاه، نوشته کامارا لی نشرهمراه (۱۳۶۹).
چهار مجموعه، نوشته پابلو نرودا، انتشارات نیلوفر (۱۳۶۱).
پایان جهان، نوشته پابلو نرودا، انتشارات نیلوفر (۱۳۸۸).
شهر شیطان زرد، نوشته ماکسیم گورکی، انتشارات نیلوفر.
🆔 https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فرهاد_غبرایی
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت کیومرث صابری "گلآقا"
(زاده ۷ شهریور ۱۳۲۰ فومن -- درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ تهران) نویسنده، روزنامهنگار و طنزنویس
او که پایهگذار مؤسسه گلآقا بود، از دانشگاه تهران فوق لیسانس ادبیات داشت و دوران معلمی، همکار و دوست نزدیک محمدعلی رجایی بود و در مجله توفیق فعالیت میکرد.
از سال ۱۳۶۳ بهنوشتن یادداشتهای روزانه طنز با نام مستعار «گل آقا» و با عنوان «دوکلمه حرفحساب» در محتوای انتقادی با روزنامه اطلاعات همکاری میکرد.
در یکم آبان ۱۳۶۹ نخستین شماره هفتهنامه "گلآقا" را با تیراژ صدهزار نسخه و با قیمت ۱۵ تومان منتشر کرد که با نایاب شدن نسخههای اولیه، بازنشر شد.
این مجله در دهههای ۷۰ و ۸۰ با زبان طنز و کاریکاتور بهنقد فضای سیاسی و اجتماعی کشور میپرداخت. اما در ۲ آبان ۱۳۸۱ و در دوازدهمین سالگرد انتشار، همزمان با چاپ ۵۴۸مین شماره، تعطیلی هفتهنامه بهدلایلی نامعلوم اعلام شد و با چاپ سرمقاله شماره ۵۴۸ که این بار در آن نه شاغلام و غضنفری بود و نه گلآقایی، صابری از تصمیم خود برای پایان کار هفتهنامه خبر داد.
وی پس از تحمل بیماری سخت درگذشت، در حالی که به اصرار خودش جز چند نفر، کسی از بیماریاش خبر نداشت تا دلی آزرده و خاطری اندوهگین نشود.
🆔 https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کیومرث_صابری #گل_آقا
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت کیومرث صابری "گلآقا"
(زاده ۷ شهریور ۱۳۲۰ فومن -- درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ تهران) نویسنده، روزنامهنگار و طنزنویس
او که پایهگذار مؤسسه گلآقا بود، از دانشگاه تهران فوق لیسانس ادبیات داشت و دوران معلمی، همکار و دوست نزدیک محمدعلی رجایی بود و در مجله توفیق فعالیت میکرد.
از سال ۱۳۶۳ بهنوشتن یادداشتهای روزانه طنز با نام مستعار «گل آقا» و با عنوان «دوکلمه حرفحساب» در محتوای انتقادی با روزنامه اطلاعات همکاری میکرد.
در یکم آبان ۱۳۶۹ نخستین شماره هفتهنامه "گلآقا" را با تیراژ صدهزار نسخه و با قیمت ۱۵ تومان منتشر کرد که با نایاب شدن نسخههای اولیه، بازنشر شد.
این مجله در دهههای ۷۰ و ۸۰ با زبان طنز و کاریکاتور بهنقد فضای سیاسی و اجتماعی کشور میپرداخت. اما در ۲ آبان ۱۳۸۱ و در دوازدهمین سالگرد انتشار، همزمان با چاپ ۵۴۸مین شماره، تعطیلی هفتهنامه بهدلایلی نامعلوم اعلام شد و با چاپ سرمقاله شماره ۵۴۸ که این بار در آن نه شاغلام و غضنفری بود و نه گلآقایی، صابری از تصمیم خود برای پایان کار هفتهنامه خبر داد.
وی پس از تحمل بیماری سخت درگذشت، در حالی که به اصرار خودش جز چند نفر، کسی از بیماریاش خبر نداشت تا دلی آزرده و خاطری اندوهگین نشود.
🆔 https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کیومرث_صابری #گل_آقا
Telegram
attach 📎
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۱ اردیبهشت زادروز پرویز ورجاوند
(زاده ۱۱ اردیبهشت ۱۳۱۳ تهران – درگذشته ۱۹ خرداد ۱۳۸۶ تهران) استاد دانشگاه، باستانشناس و فعال سیاسی
او لیسانس باستانشناسی و فوق لیسانس علوم اجتماعی را از دانشگاه تهران گرفت و باگرفتن بورس تحصیلی به فرانسه رفت و دوره انستیتوی انسانشناسی را در دانشگاه پاریس و مدرسه عالی لوور گذرانید. همچنین در سال ۱۳۴۲ در رشته باستانشناسی با گرایش معماری ایران در دوره تاریخی از دانشگاه سوربُن فرانسه دکترا گرفت.
وی پس از بازگشت از فرانسه در مؤسسه تحقیقات علوم اجتماعی دانشگاه تهران بهعنوان رئیس بخش تحقیقات مردمشناسی و ایلات و عشایر آغاز بهکار کرد.
او هنگام جنگ ایران و عراق، و تخریب شماری از آثار تاریخی، نامهنگاریهای بسیاری با سران یونسکو و شماری از باستانشناسان غربی انجام داد تا با فشارهای بینالمللی، دشمنان از حمله به آثار تاریخی خودداری کنند. وی نیز جزو مخالفان جدی آبگیری سد سیوند بود.
فعالیتهای سیاسی:
وی در نهضت مقاومت ملی فعالیت کرد و در دوره اقامت در اروپا، ابتدا در کنفدراسیون سپس در جبهه ملی ایران - اروپا فعالیت داشت و مدتی مسئول ارگان جبهه ملی ایران - اروپا قبل از علی شریعتی بود. در دولت بازرگان کفیل وزارت فرهنگ و هنر شد و بههمراه مهدی آذر، مسعود حجازی، قاسم لباسچی، مهدی غضنفری، علیاکبر محمودیان و حسین موسویان عضو هیئت اجرایی جبهه ملی ایران بود.
کنشهای فرهنگی:
پایهگذاری مرکز برنامهریزی و خدمات آموزش و جهانگردی برای نخستین بار در ایران.
تلاش برای به ثبت رساندن مجموعه تختجمشید، میدان نقشجهان و چغازنبیل.
انحلال اداره نگارش وزارت فرهنگ در دوران وزارت که با این کار تا مدتی ممیزی و سانسور از بین رفت.
جلوگیری از تخریب تختجمشید پس از انقلاب.
تلاش برای تعدیل برج جهاننما
کوشش برای حفظ آثار باستانی تنگه بلاغی و مجموعه پاسارگاد در جریان ساخت سد سیوند.
آثار:
کاوش رصدخانه مراغه و نگاهی به پیشینه دانش ستارهشناسی در ایران، تهران، انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۶.
سرزمین قزوین، سابقه تاریخی و آثار باستانی و بناهای تاریخی سرزمین قزوین.
ایران و قفقاز ـ اران و شروان
همه هستیام نثار ایران "یادنامه استاد غلامحسین صدیقی"
پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی
کاوش آثار ایران در موزههای اتحاد شوروی و
میراث تمدن ایرانی در سرزمینهای آسیایی اتحادشوروی.
روش بررسی و شناخت علمی ایلات و عشایر.
سفرنامه جنوب - سیر و سفری در کنارهها و جزایر خلیجفارس و دریای عمان.
آثار تاریخی و معماری چوبی شهر تاریخی حاجی طرخان «آستراخان».
شناسنامه شهر شیراز.
فهرست انتشارات دانشگاهها و موسسات آموزش عالی.
سبکشناسی هنر معماری در سرزمینهای اسلامی نوشته ج. هواگ.
خراسان و ماوراءالنهر (آسیای میانه) نوشته آ. بلنیتسکی.
همکاریهایی در پروژههای تحقیقاتی و علمی
دائرةالمعارف تشیع در هفت جلد.
دانشنامه جهان اسلام.
دانشنامه بزرگ فارسی.
اطلس تاریخ ایران، سازمان نقشهبرداری کشور.
پایتختهای ایران، سازمان میراث فرهنگی
دانشنامه زنان ایران.
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
🆔
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پرویز_ورجاوند
۱۱ اردیبهشت زادروز پرویز ورجاوند
(زاده ۱۱ اردیبهشت ۱۳۱۳ تهران – درگذشته ۱۹ خرداد ۱۳۸۶ تهران) استاد دانشگاه، باستانشناس و فعال سیاسی
او لیسانس باستانشناسی و فوق لیسانس علوم اجتماعی را از دانشگاه تهران گرفت و باگرفتن بورس تحصیلی به فرانسه رفت و دوره انستیتوی انسانشناسی را در دانشگاه پاریس و مدرسه عالی لوور گذرانید. همچنین در سال ۱۳۴۲ در رشته باستانشناسی با گرایش معماری ایران در دوره تاریخی از دانشگاه سوربُن فرانسه دکترا گرفت.
وی پس از بازگشت از فرانسه در مؤسسه تحقیقات علوم اجتماعی دانشگاه تهران بهعنوان رئیس بخش تحقیقات مردمشناسی و ایلات و عشایر آغاز بهکار کرد.
او هنگام جنگ ایران و عراق، و تخریب شماری از آثار تاریخی، نامهنگاریهای بسیاری با سران یونسکو و شماری از باستانشناسان غربی انجام داد تا با فشارهای بینالمللی، دشمنان از حمله به آثار تاریخی خودداری کنند. وی نیز جزو مخالفان جدی آبگیری سد سیوند بود.
فعالیتهای سیاسی:
وی در نهضت مقاومت ملی فعالیت کرد و در دوره اقامت در اروپا، ابتدا در کنفدراسیون سپس در جبهه ملی ایران - اروپا فعالیت داشت و مدتی مسئول ارگان جبهه ملی ایران - اروپا قبل از علی شریعتی بود. در دولت بازرگان کفیل وزارت فرهنگ و هنر شد و بههمراه مهدی آذر، مسعود حجازی، قاسم لباسچی، مهدی غضنفری، علیاکبر محمودیان و حسین موسویان عضو هیئت اجرایی جبهه ملی ایران بود.
کنشهای فرهنگی:
پایهگذاری مرکز برنامهریزی و خدمات آموزش و جهانگردی برای نخستین بار در ایران.
تلاش برای به ثبت رساندن مجموعه تختجمشید، میدان نقشجهان و چغازنبیل.
انحلال اداره نگارش وزارت فرهنگ در دوران وزارت که با این کار تا مدتی ممیزی و سانسور از بین رفت.
جلوگیری از تخریب تختجمشید پس از انقلاب.
تلاش برای تعدیل برج جهاننما
کوشش برای حفظ آثار باستانی تنگه بلاغی و مجموعه پاسارگاد در جریان ساخت سد سیوند.
آثار:
کاوش رصدخانه مراغه و نگاهی به پیشینه دانش ستارهشناسی در ایران، تهران، انتشارات امیرکبیر ۱۳۶۶.
سرزمین قزوین، سابقه تاریخی و آثار باستانی و بناهای تاریخی سرزمین قزوین.
ایران و قفقاز ـ اران و شروان
همه هستیام نثار ایران "یادنامه استاد غلامحسین صدیقی"
پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی
کاوش آثار ایران در موزههای اتحاد شوروی و
میراث تمدن ایرانی در سرزمینهای آسیایی اتحادشوروی.
روش بررسی و شناخت علمی ایلات و عشایر.
سفرنامه جنوب - سیر و سفری در کنارهها و جزایر خلیجفارس و دریای عمان.
آثار تاریخی و معماری چوبی شهر تاریخی حاجی طرخان «آستراخان».
شناسنامه شهر شیراز.
فهرست انتشارات دانشگاهها و موسسات آموزش عالی.
سبکشناسی هنر معماری در سرزمینهای اسلامی نوشته ج. هواگ.
خراسان و ماوراءالنهر (آسیای میانه) نوشته آ. بلنیتسکی.
همکاریهایی در پروژههای تحقیقاتی و علمی
دائرةالمعارف تشیع در هفت جلد.
دانشنامه جهان اسلام.
دانشنامه بزرگ فارسی.
اطلس تاریخ ایران، سازمان نقشهبرداری کشور.
پایتختهای ایران، سازمان میراث فرهنگی
دانشنامه زنان ایران.
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
🆔
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#پرویز_ورجاوند
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت رضا سیدحسینی
(زاده ۲۲ مهر ۱۳۰۵ اردبیل -- درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ تهران) نویسنده و مترجم
او پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی به مدرسه پستوتلگراف تهران رفت و مشغول تحصیل در رشته ارتباطات دور شد.
سپس برای تکمیل مطالعاتش به پاریس رفت و مدتی نیز در دانشگاه U.S.C آمریکا بهتحصیل فیلمسازی پرداخت.
پس از بازگشت به فراگیری عمیقتر زبان فرانسه و فارسی نزد عبداله توکل، پژمان بختیاری و ناتلخانلری پرداخت.
وی طی دورههای متمادی سردبیری مجله سخن را بهعهده داشت، در اداره مخابرات و رادیو و تلویزیون کار میکرد و مبانی نقد فلسفه هنر و ادبیات را در آموزشکده تئاتر تدریس میکرد.
از دوران جوانی بهصورت جدی بهکار ترجمه پرداخت و در همان دوران کتابی در زمینه روانشناسی، با عنوان "پیروزی فکر" ترجمه کرد که بیش از ۲۰ بار بازنشر شد.
او ۳۴ جلد کتاب منتشر کرد که ترجمههایی از آثار آندره مالرو، مارگریت دوراس، یاشار کمال، ناظم حکمت، ژان پلسارتر، آندره ژید، آلبرکامو، توماس مان، ماکسیم گورکی، بالزاک، جک لندن و چارلی چاپلین بود.
رؤیای عشق از ماکسیم گورکی، لایم لایت اثر چارلی چاپلین، طاعون اثر آلبرکامو، آخرین اشعار ناظم حکمت، ضد خاطرات و امید از آندره مالرو، در دفاع از روشنفکران اثر ژان پلسارتر و آبروباخته اثر جک لندن، از جمله آثار این مترجم باتجربه است.
وی از زبانهای ترکی استانبولی، ترکی آذری و فرانسه و گاهی انگلیسی ترجمه میکرد ولی مشهورترین ترجمههای او از زبان فرانسه است.
همکاری در پروژههای فرهنگ آثار ترجمه و فرهنگ آثار ایران از دیگر فعالیتهای او در چند سال آخر زندگیاش بود.
او سرپرست و عضو اصلی تألیف و ترجمه مجموعه شش جلدی فرهنگ آثار نیز بود.
در سال ۱۳۸۵ بزرگداشت ۸۰ سالگیاش، در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
🆔 https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رضا_سید_حسینی
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت رضا سیدحسینی
(زاده ۲۲ مهر ۱۳۰۵ اردبیل -- درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ تهران) نویسنده و مترجم
او پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی به مدرسه پستوتلگراف تهران رفت و مشغول تحصیل در رشته ارتباطات دور شد.
سپس برای تکمیل مطالعاتش به پاریس رفت و مدتی نیز در دانشگاه U.S.C آمریکا بهتحصیل فیلمسازی پرداخت.
پس از بازگشت به فراگیری عمیقتر زبان فرانسه و فارسی نزد عبداله توکل، پژمان بختیاری و ناتلخانلری پرداخت.
وی طی دورههای متمادی سردبیری مجله سخن را بهعهده داشت، در اداره مخابرات و رادیو و تلویزیون کار میکرد و مبانی نقد فلسفه هنر و ادبیات را در آموزشکده تئاتر تدریس میکرد.
از دوران جوانی بهصورت جدی بهکار ترجمه پرداخت و در همان دوران کتابی در زمینه روانشناسی، با عنوان "پیروزی فکر" ترجمه کرد که بیش از ۲۰ بار بازنشر شد.
او ۳۴ جلد کتاب منتشر کرد که ترجمههایی از آثار آندره مالرو، مارگریت دوراس، یاشار کمال، ناظم حکمت، ژان پلسارتر، آندره ژید، آلبرکامو، توماس مان، ماکسیم گورکی، بالزاک، جک لندن و چارلی چاپلین بود.
رؤیای عشق از ماکسیم گورکی، لایم لایت اثر چارلی چاپلین، طاعون اثر آلبرکامو، آخرین اشعار ناظم حکمت، ضد خاطرات و امید از آندره مالرو، در دفاع از روشنفکران اثر ژان پلسارتر و آبروباخته اثر جک لندن، از جمله آثار این مترجم باتجربه است.
وی از زبانهای ترکی استانبولی، ترکی آذری و فرانسه و گاهی انگلیسی ترجمه میکرد ولی مشهورترین ترجمههای او از زبان فرانسه است.
همکاری در پروژههای فرهنگ آثار ترجمه و فرهنگ آثار ایران از دیگر فعالیتهای او در چند سال آخر زندگیاش بود.
او سرپرست و عضو اصلی تألیف و ترجمه مجموعه شش جلدی فرهنگ آثار نیز بود.
در سال ۱۳۸۵ بزرگداشت ۸۰ سالگیاش، در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
🆔 https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رضا_سید_حسینی
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت محمد بهمنبیگی
(زاده ۲۶ بهمن ۱۲۹۸ ایل قشقایی -- درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ شیراز) نویسنده و بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری
او دوره کارشناسی حقوق را در سال ۱۳۲۱ بهپایان رساند و به سمت آموزش عشایر رو آورد و چادر سیاه ویژه آموزش را از سال ۱۳۳۱ برپا کرد. به این شیوه، نخستین آموزگار عشایر ایرانی میتوانست در هشت ماه از تابستان و زمستان بهمردم ایلش درس بدهد و آنها را به روزگار خویش آگاهتر سازد.
وی توانست بهکمک دوستانی که با او همراه شدند، برنامهای را با پنج اصل در زمستان ۱۳۳۲ بهتصویب برساند که طی پیام رسمی بهریاست آموزش و پرورش استان فارس برای اجرا ابلاغ شد. بر پایه برنامه آموزش عشایر باید برای پایههای اول تا چهارم مدرسههای سیار و برای پایههای پنجم تا نهم مدرسههای شبانهروزی برپا میشد. همچنین، باید یک مدرسه تربیت معلم ویژه عشایر برای جذب دانشآموزان با مدرک پایان کلاس نهم ساخته میشد و گروهی برای نظارت بر مدرسههای چادری نیز بهوجود میآمد. اداره این مدرسهها با بهمنبیگی و دو ناظر دیگر، بیژن بهادری کشکولی و نادر فرهنگ درهشویی، سپرده شد.
اما ازآنجا که در میان عشایر نتوانستند افراد باسوادی برای آموزش پیدا کنند، آموزگاران دیپلمه شهری را با وعده استخدام رسمی و فراهم کردن امکانات لازم برای آسایش آنها به سوی ایل کشاندند. اما پس از یکسال روشن شد که این آموزگاران نمیتوانند در میان عشایر زندگی کنند و بههنگام کوچ با آنها همراه شوند.
بهبیان بهمنبیگی:"بچه شهری در ایل میترسید و آب میشد و سگ زرد را شغال میدید." از این رو، چاره را در آن دید که از خود ایلیاتیها داوطلب بگیرد و آنها را آموزش بدهد و برای آموزگاری آماده سازد.
یکی دیگر از راهکارهایی که باعث پیشرفت کار او شد، دعوت از دولتمردان و اثرگذاران آن زمان برای سفر به آن مناطق بود.
نهادی شدن آموزش در عشایر پس از ده سال با حمایت اصل چهار ترومن و پشتیبانی دکتر کریم فاطمی به ثمر رسید.
او دانشسرای تربیت معلم عشایری را بنیانگذاری کرد و ۲۶ سال سرپرستی آموزش عشایر را بهعهده داشت.
دوران بازنشستگی وی بیشتر بهثبت تجربهها و خاطرهها و نظریههای او در زندگی و کار با عشایر و آموزش و پرورش گذشته است که حاصل آن چند کتاب در قالب داستانهایی گیرا و خواندنی است.
🆔 https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_بهمن_بیگی
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت محمد بهمنبیگی
(زاده ۲۶ بهمن ۱۲۹۸ ایل قشقایی -- درگذشته ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ شیراز) نویسنده و بنیانگذار آموزش و پرورش عشایری
او دوره کارشناسی حقوق را در سال ۱۳۲۱ بهپایان رساند و به سمت آموزش عشایر رو آورد و چادر سیاه ویژه آموزش را از سال ۱۳۳۱ برپا کرد. به این شیوه، نخستین آموزگار عشایر ایرانی میتوانست در هشت ماه از تابستان و زمستان بهمردم ایلش درس بدهد و آنها را به روزگار خویش آگاهتر سازد.
وی توانست بهکمک دوستانی که با او همراه شدند، برنامهای را با پنج اصل در زمستان ۱۳۳۲ بهتصویب برساند که طی پیام رسمی بهریاست آموزش و پرورش استان فارس برای اجرا ابلاغ شد. بر پایه برنامه آموزش عشایر باید برای پایههای اول تا چهارم مدرسههای سیار و برای پایههای پنجم تا نهم مدرسههای شبانهروزی برپا میشد. همچنین، باید یک مدرسه تربیت معلم ویژه عشایر برای جذب دانشآموزان با مدرک پایان کلاس نهم ساخته میشد و گروهی برای نظارت بر مدرسههای چادری نیز بهوجود میآمد. اداره این مدرسهها با بهمنبیگی و دو ناظر دیگر، بیژن بهادری کشکولی و نادر فرهنگ درهشویی، سپرده شد.
اما ازآنجا که در میان عشایر نتوانستند افراد باسوادی برای آموزش پیدا کنند، آموزگاران دیپلمه شهری را با وعده استخدام رسمی و فراهم کردن امکانات لازم برای آسایش آنها به سوی ایل کشاندند. اما پس از یکسال روشن شد که این آموزگاران نمیتوانند در میان عشایر زندگی کنند و بههنگام کوچ با آنها همراه شوند.
بهبیان بهمنبیگی:"بچه شهری در ایل میترسید و آب میشد و سگ زرد را شغال میدید." از این رو، چاره را در آن دید که از خود ایلیاتیها داوطلب بگیرد و آنها را آموزش بدهد و برای آموزگاری آماده سازد.
یکی دیگر از راهکارهایی که باعث پیشرفت کار او شد، دعوت از دولتمردان و اثرگذاران آن زمان برای سفر به آن مناطق بود.
نهادی شدن آموزش در عشایر پس از ده سال با حمایت اصل چهار ترومن و پشتیبانی دکتر کریم فاطمی به ثمر رسید.
او دانشسرای تربیت معلم عشایری را بنیانگذاری کرد و ۲۶ سال سرپرستی آموزش عشایر را بهعهده داشت.
دوران بازنشستگی وی بیشتر بهثبت تجربهها و خاطرهها و نظریههای او در زندگی و کار با عشایر و آموزش و پرورش گذشته است که حاصل آن چند کتاب در قالب داستانهایی گیرا و خواندنی است.
🆔 https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_بهمن_بیگی
📌خواهناخواه/ خواه و ناخواه
این ترکیب در معنی «ناچار و ناگزیر» به کار میرود نوشتن آن به هر دو صورت یعنی همراه «واو» عطف و بدون آن متداول است:
خواهناخواه باید برای کلیه شئون زندگانی خود راه و رسم صحیح.... اختیار کنیم. (اقبال: نمونههایی از نثر فصیح معاصر ۳۵۶)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
این ترکیب در معنی «ناچار و ناگزیر» به کار میرود نوشتن آن به هر دو صورت یعنی همراه «واو» عطف و بدون آن متداول است:
خواهناخواه باید برای کلیه شئون زندگانی خود راه و رسم صحیح.... اختیار کنیم. (اقبال: نمونههایی از نثر فصیح معاصر ۳۵۶)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
📌خواربار/ خواروبار
«خواربار» به معنی «مواد اولیه برای تهیه خوراک روزانه» است و نوشتن آن همراه «واو» عطف و به صورت «خواروبار» جایز نیست:
نمونه معیار: ارزاق و خواربار در خانه به حد کافی بود. (ندوشن: روزها ۵۶/۱)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
«خواربار» به معنی «مواد اولیه برای تهیه خوراک روزانه» است و نوشتن آن همراه «واو» عطف و به صورت «خواروبار» جایز نیست:
نمونه معیار: ارزاق و خواربار در خانه به حد کافی بود. (ندوشن: روزها ۵۶/۱)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
📌خردسال/ سالخورد/ سالخورده
«خردسال» به معنی «کم سن و سال» است و «سالخورد و سالخورده» به معنی «مسن و پیر». گاهی املای این واژهها را به قیاس هم اشتباه مینویسند مثلا به جای «خردسال»، «خوردسال» مینویسند و به جای «سالخورد»، «سالخرد».
در این شهر حتی کودکان خردسال نیز مرا بیآنکه هرگز دیده باشند، میشناسند. (قاضی: دنکیشوت ۱۱۸۳)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
«خردسال» به معنی «کم سن و سال» است و «سالخورد و سالخورده» به معنی «مسن و پیر». گاهی املای این واژهها را به قیاس هم اشتباه مینویسند مثلا به جای «خردسال»، «خوردسال» مینویسند و به جای «سالخورد»، «سالخرد».
در این شهر حتی کودکان خردسال نیز مرا بیآنکه هرگز دیده باشند، میشناسند. (قاضی: دنکیشوت ۱۱۸۳)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
📌خرد/خورد
خرد [xord] به معنی «کوچک» است:
محمد علی اسلامی از همان ایام خردی به تدریج مایه فرهنگی کسب میکند. (یوسفی: یادداشتها ۹۴)
خورد [xord] به معنی «خوردن» و «خوراک» است:
دلش گشت پر بیم و سر پر شتاب/وز او دور شد خورد و آرام و خواب (فردوسی ۱۳۶۲)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
خرد [xord] به معنی «کوچک» است:
محمد علی اسلامی از همان ایام خردی به تدریج مایه فرهنگی کسب میکند. (یوسفی: یادداشتها ۹۴)
خورد [xord] به معنی «خوردن» و «خوراک» است:
دلش گشت پر بیم و سر پر شتاب/وز او دور شد خورد و آرام و خواب (فردوسی ۱۳۶۲)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
📌حتی الامکان
این ترکیب در معنی «تا حد امکان، تا آنجا که بتوان» به کار میرود برخی به غلط آن را به صورت «حدّالامکان» مینویسند. در زبان معیار بهتر است به جای آن از ترکیبهای فارسی مانند: تا میتوانیم، تا آنجایی که میتوانیم، تا آنقدر که میتوانیم و... استفاده کنیم.
چنانکه در نمونه زیر:
نگهبانان آن خانه ما را به گرمی پذیرفتند و پس از ساعتی، برای آنکه تا میتوانیم از فرصت بهرهمند شویم به تماشای بناهای تاریخی دیگر رفتیم. (خانلری: هفتاد سخن ۳۹۰/۱)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
این ترکیب در معنی «تا حد امکان، تا آنجا که بتوان» به کار میرود برخی به غلط آن را به صورت «حدّالامکان» مینویسند. در زبان معیار بهتر است به جای آن از ترکیبهای فارسی مانند: تا میتوانیم، تا آنجایی که میتوانیم، تا آنقدر که میتوانیم و... استفاده کنیم.
چنانکه در نمونه زیر:
نگهبانان آن خانه ما را به گرمی پذیرفتند و پس از ساعتی، برای آنکه تا میتوانیم از فرصت بهرهمند شویم به تماشای بناهای تاریخی دیگر رفتیم. (خانلری: هفتاد سخن ۳۹۰/۱)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
📌درازنویسی
به کار بردن تعبیرهای دراز و متکلفانه با اصول زبان معیار که بر سادهنویسی و استفاده از عبارتهای کوتاه استوار است، مغایرت دارد. بنابراین بهتر است از به کار بردن تعبیرهای طولانی پرهیز کنیم و به جای آنها از معادلهای مناسب استفاده نماییم. در اینجا نمونههایی از این نوع تعبیرها و معادلهای مناسب آنها را ذکر میکنیم:
ابتیاع کردن ← خریدن
اتخاذ کردن ← گرفتن
ارسال کردن ← فرستادن
اطلاع حاصل نمودن ← دریافتن
به مورد اجرا گذاشتن ← اجرا کردن
(رک: نجفی، ابوالحسن: غلط ننویسیم ۱۸۶-۱۸۷)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
به کار بردن تعبیرهای دراز و متکلفانه با اصول زبان معیار که بر سادهنویسی و استفاده از عبارتهای کوتاه استوار است، مغایرت دارد. بنابراین بهتر است از به کار بردن تعبیرهای طولانی پرهیز کنیم و به جای آنها از معادلهای مناسب استفاده نماییم. در اینجا نمونههایی از این نوع تعبیرها و معادلهای مناسب آنها را ذکر میکنیم:
ابتیاع کردن ← خریدن
اتخاذ کردن ← گرفتن
ارسال کردن ← فرستادن
اطلاع حاصل نمودن ← دریافتن
به مورد اجرا گذاشتن ← اجرا کردن
(رک: نجفی، ابوالحسن: غلط ننویسیم ۱۸۶-۱۸۷)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
📌جمله معترضه
جمله معترضه، جملهای است که در ضمن جمله اصلی میآید و مفهومی چون دعا و نفرین را میرساند و یا نکتهای را توضیح میدهد و اگر آن را حذف کنیم خللی در معنی و مفهوم جمله اصلی پدید نمیآید ولی باید دقت کرد که جمله معترضه بیفاصله در کنار همان کلمهای که نیاز به دعا یا نفرین یا توضیح دارد، آورده شود تا نظم طبیعی جمله و مفهوم آن را مختل نسازد:
نمایندگان این مکتب -که از فضل و ادب نیز بهرهورند- طوری چیز مینویسند که خوانندگان منظورشان را نمیفهمند. (یوسفی: یادداشتها، ۱۹۱)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
جمله معترضه، جملهای است که در ضمن جمله اصلی میآید و مفهومی چون دعا و نفرین را میرساند و یا نکتهای را توضیح میدهد و اگر آن را حذف کنیم خللی در معنی و مفهوم جمله اصلی پدید نمیآید ولی باید دقت کرد که جمله معترضه بیفاصله در کنار همان کلمهای که نیاز به دعا یا نفرین یا توضیح دارد، آورده شود تا نظم طبیعی جمله و مفهوم آن را مختل نسازد:
نمایندگان این مکتب -که از فضل و ادب نیز بهرهورند- طوری چیز مینویسند که خوانندگان منظورشان را نمیفهمند. (یوسفی: یادداشتها، ۱۹۱)
#درست_نویسی
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
📌شناسی/ شناختی
«شناسی» معادل پسوند «Loqie» یا «Loqy» زبان فرانسوی و انگلیسی است و در ترکیبهایی مانند روانشناسی به کار میرود. اشکالی که معادل این پسوند در فارسی دارد این است که اگر بخواهیم از آن صفت درست کنیم و «یا»یِ نسبت به آن بیفزاییم باید بگوییم: روانشناسیای و چنانکه میبینیم دو مصوت پشت سر هم ثقیل است و از نظر آوایی مشکل ایجاد میکند. مترجمان و نویسندگان برای حل این مشکل یکی از سه روش زیر را به کار میبرند:
۱. برخی در مقام صفت از پسوند «_انه» استفاده میکنند مثلاً به جای ترکیبهای فوق میگویند روانشناسانه.
ایراد این روش این است که ترکیبها طولانی و ناخوشایند است.
۲. برخی دیگر در مقام صفت از پسوند «_یک» استفاده میکنند. مثلاً میگویند روانشناسیک.
این شیوه هم به سبب اضافه شدن پسوند مهجور «_یک» به واژههای فارسی چندان جا نیفتاده است.
۳. روش سوم که نسبت به دو راه حل قبلی از مقبولیت بیشتری برخوردار است، استفاده از مصدر مرخم «شناخت» به جای «شناسی» است. مثلاً به جای روانشناسی معادل آن را در نظر میگیرند: روانشناخت و هرگاه بخواهند از این اسمها صفت بسازند «یا»ی نسبت به آنها میافزایند به جای ترکیبهای ناخوشایندی مانند «روانشناسانه و روانشناسیک» ترکیب «روانشناختی» را باید در جای خود به کار ببریم.
استاد معین در آموزشگاه شبانه ایران شناسی به تدریس زبان پارسی اشتغال جست. (زرین کوب: حکایت همچنان باقی ۳۲۱)
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
«شناسی» معادل پسوند «Loqie» یا «Loqy» زبان فرانسوی و انگلیسی است و در ترکیبهایی مانند روانشناسی به کار میرود. اشکالی که معادل این پسوند در فارسی دارد این است که اگر بخواهیم از آن صفت درست کنیم و «یا»یِ نسبت به آن بیفزاییم باید بگوییم: روانشناسیای و چنانکه میبینیم دو مصوت پشت سر هم ثقیل است و از نظر آوایی مشکل ایجاد میکند. مترجمان و نویسندگان برای حل این مشکل یکی از سه روش زیر را به کار میبرند:
۱. برخی در مقام صفت از پسوند «_انه» استفاده میکنند مثلاً به جای ترکیبهای فوق میگویند روانشناسانه.
ایراد این روش این است که ترکیبها طولانی و ناخوشایند است.
۲. برخی دیگر در مقام صفت از پسوند «_یک» استفاده میکنند. مثلاً میگویند روانشناسیک.
این شیوه هم به سبب اضافه شدن پسوند مهجور «_یک» به واژههای فارسی چندان جا نیفتاده است.
۳. روش سوم که نسبت به دو راه حل قبلی از مقبولیت بیشتری برخوردار است، استفاده از مصدر مرخم «شناخت» به جای «شناسی» است. مثلاً به جای روانشناسی معادل آن را در نظر میگیرند: روانشناخت و هرگاه بخواهند از این اسمها صفت بسازند «یا»ی نسبت به آنها میافزایند به جای ترکیبهای ناخوشایندی مانند «روانشناسانه و روانشناسیک» ترکیب «روانشناختی» را باید در جای خود به کار ببریم.
استاد معین در آموزشگاه شبانه ایران شناسی به تدریس زبان پارسی اشتغال جست. (زرین کوب: حکایت همچنان باقی ۳۲۱)
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
✳️ نگاهی به تدریس گروه اسمی، هسته و وابسته ها:
۱_ گروه اسمی جمله نیست اما یک جمله ممکن است چند گروه اسمی داشته باشد.
۲_ از اجزای اصلی جمله؛ نهاد، مفعول، متمم، مسند و فعل،فقط «فعل» ، گروه اسمی نیست.
۳_ واژه اصلی و مورد نظر در گروه اسمی را «هسته» می گویند.
۴_ گروه اسمی ممکن است یک واژه باشد، ( بدون وابسته ها) ، در این صورت، خودش هم «هسته» است.
۵_ وجود «هسته» در گروه اسمی الزامی است، اما وجود وابسته ها اختیاری است.
۶_ اگر گروه اسمی چند واژه با کسره بود، اولین اسمی که کسره بگیرد، «هسته» است.
( دقت کنید؛ اولین اسمی که کسره بگیرد نه اولین واژه ! )
نمونه؛
هر دو «درخت »باغ پدر بزرگ من
۷_ اگر گروه اسمی چند واژه باشد؛ اما بدون کسره، آخرین واژه، «هسته» است.
نمونه؛
همان چهار جفت «جوراب»
۸_ سمت راست هسته را وابسته های
«پیشین» و سمت چپ هسته را
وابسته های «پسین» می نامند.
۹_ همیشه اول، «هسته» را پیدا کنید.
۱۰_ وابسته های پیشین؛ ( درس های بعدی)
صفت شمارشی، صفت اشاره، صفت مبهم
صفت برترین، صفت پرسشی، صفت تعجبی ، ممیز و شاخص.
این دو تای آخر را معمولا در متوسطه دوم،می خوانید.
۱۱_ وابسته های پسین ؛ ( درس های بعدی)
صفت شمارشی، صفت برتر،مضاف الیه و
صفت بیانی.( بیشترین وابسته پسین، از نوع صفت بیانی است.) و گاهی صفت مبهم.( کتاب دیگر).
۱٢_ هر گروه اسمی، یک هسته دارد اما
وقتی نقش های تبعی باشد، گروه اسمی و هسته دوم هم داریم.
«کوه و دریا و درختان، همه،
در تسبیح اند»
«واو» عطف که بین واژه ها می آید، واژه بعدی را معطوف می کند و معطوف، همان نقش قبل از «واو» عطف را می گیرد.
«کوه و دریا و درختان» ؛ گروه اسمی نهاد است.
هسته اصلی= کوه
گروه اسمی و هسته های بعدی( تابع) = دریا، درختان که پس از «واو» عطف آمده، معطوف
شده اند.
«همه» هم نقش تبعی «بدل» دارد و گروه اسمی و هسته بعدی ( تابع) است.
نمونه دیگر ؛
حافظ، «لسان الغیب»، در قرن هشتم، زندگی می کرد.
لسان الغیب = بدل
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
۱_ گروه اسمی جمله نیست اما یک جمله ممکن است چند گروه اسمی داشته باشد.
۲_ از اجزای اصلی جمله؛ نهاد، مفعول، متمم، مسند و فعل،فقط «فعل» ، گروه اسمی نیست.
۳_ واژه اصلی و مورد نظر در گروه اسمی را «هسته» می گویند.
۴_ گروه اسمی ممکن است یک واژه باشد، ( بدون وابسته ها) ، در این صورت، خودش هم «هسته» است.
۵_ وجود «هسته» در گروه اسمی الزامی است، اما وجود وابسته ها اختیاری است.
۶_ اگر گروه اسمی چند واژه با کسره بود، اولین اسمی که کسره بگیرد، «هسته» است.
( دقت کنید؛ اولین اسمی که کسره بگیرد نه اولین واژه ! )
نمونه؛
هر دو «درخت »باغ پدر بزرگ من
۷_ اگر گروه اسمی چند واژه باشد؛ اما بدون کسره، آخرین واژه، «هسته» است.
نمونه؛
همان چهار جفت «جوراب»
۸_ سمت راست هسته را وابسته های
«پیشین» و سمت چپ هسته را
وابسته های «پسین» می نامند.
۹_ همیشه اول، «هسته» را پیدا کنید.
۱۰_ وابسته های پیشین؛ ( درس های بعدی)
صفت شمارشی، صفت اشاره، صفت مبهم
صفت برترین، صفت پرسشی، صفت تعجبی ، ممیز و شاخص.
این دو تای آخر را معمولا در متوسطه دوم،می خوانید.
۱۱_ وابسته های پسین ؛ ( درس های بعدی)
صفت شمارشی، صفت برتر،مضاف الیه و
صفت بیانی.( بیشترین وابسته پسین، از نوع صفت بیانی است.) و گاهی صفت مبهم.( کتاب دیگر).
۱٢_ هر گروه اسمی، یک هسته دارد اما
وقتی نقش های تبعی باشد، گروه اسمی و هسته دوم هم داریم.
«کوه و دریا و درختان، همه،
در تسبیح اند»
«واو» عطف که بین واژه ها می آید، واژه بعدی را معطوف می کند و معطوف، همان نقش قبل از «واو» عطف را می گیرد.
«کوه و دریا و درختان» ؛ گروه اسمی نهاد است.
هسته اصلی= کوه
گروه اسمی و هسته های بعدی( تابع) = دریا، درختان که پس از «واو» عطف آمده، معطوف
شده اند.
«همه» هم نقش تبعی «بدل» دارد و گروه اسمی و هسته بعدی ( تابع) است.
نمونه دیگر ؛
حافظ، «لسان الغیب»، در قرن هشتم، زندگی می کرد.
لسان الغیب = بدل
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
#دانش_افزایی
❇️ انواع روابط واژگانی عبارتند از:
◀️ هم معنایی یا ترادف: هم معناها عبارتند از:دو یا چندصورت یا رابطه معنایی خیلی نزدیک که اغلب در جمله ها قابل جانشینی با یک دیگرند مانند؛ عصر و زمانه، زیان وضرر.
◀️ تضاد معنایی: دو صورت با معناهای مخالف را کلمه های متضاد می نامند مانند؛پیر وجوان مرده وزنده کوچک وبزرگ.
◀️ تناسب: آمدن واژه هایی در یک مجموعه که نوعی هماهنگی دربین آن ها وجود دارد این هماهنگی می تواند از نطر جنس، نوع ، مکان، زمان وهمراهی و..... باشد.
◀️ تضمن یا مشمول معنایی: وقتی معنای یک صورت معنای صورت دیگر را دربر بگیرد، رابطه ی آن ها را «تضمن» می نامند.
مانند؛ رابطه ی حیوان واسب درخت وکاج ، عدس وحبوبات.
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
❇️ انواع روابط واژگانی عبارتند از:
◀️ هم معنایی یا ترادف: هم معناها عبارتند از:دو یا چندصورت یا رابطه معنایی خیلی نزدیک که اغلب در جمله ها قابل جانشینی با یک دیگرند مانند؛ عصر و زمانه، زیان وضرر.
◀️ تضاد معنایی: دو صورت با معناهای مخالف را کلمه های متضاد می نامند مانند؛پیر وجوان مرده وزنده کوچک وبزرگ.
◀️ تناسب: آمدن واژه هایی در یک مجموعه که نوعی هماهنگی دربین آن ها وجود دارد این هماهنگی می تواند از نطر جنس، نوع ، مکان، زمان وهمراهی و..... باشد.
◀️ تضمن یا مشمول معنایی: وقتی معنای یک صورت معنای صورت دیگر را دربر بگیرد، رابطه ی آن ها را «تضمن» می نامند.
مانند؛ رابطه ی حیوان واسب درخت وکاج ، عدس وحبوبات.
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
✳️ روابط معنایی کلمات با مثال :
تضاد : دو چیز ضد هم باشند
ترادف : دو چیز هم معنی باشند
تضمن : دو چیز زیر مجموعه هم باشند
تناسب : چند چیز از یک مجموعه و گروه باشند
⏺ترادف :
✅گریبان و یقه/کران و ساحل/اتراق و اقامت/ طوع و اطاعت /تند و سریع/شور و غوغا/بلبل و عندلیب
⏺تضاد :
✅اقبال وادبار/نهایت و بدایت/یم و دریا/ سیر و گرسنه /تلخ و شیرین/تند و آرام /خشکی و دریا/بر و بحر/فراز و فرود/خنده و گریه
⏺تناسب :
✅زرد وآبی/ چشم و گوش/ابرو خورشید و باد/سهند و سبلان/تند و تیز/سیر و پیاز /تلخ و شیرین/مانتو و شلوار /چای و قهوه
⏺تضمن :
✅فصل و تیر/ماهی و دریا /بنفش و رنگ/سیر و گیاه /تلخ و مزه/تربچه و سبزی /سیب و میوه
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
تضاد : دو چیز ضد هم باشند
ترادف : دو چیز هم معنی باشند
تضمن : دو چیز زیر مجموعه هم باشند
تناسب : چند چیز از یک مجموعه و گروه باشند
⏺ترادف :
✅گریبان و یقه/کران و ساحل/اتراق و اقامت/ طوع و اطاعت /تند و سریع/شور و غوغا/بلبل و عندلیب
⏺تضاد :
✅اقبال وادبار/نهایت و بدایت/یم و دریا/ سیر و گرسنه /تلخ و شیرین/تند و آرام /خشکی و دریا/بر و بحر/فراز و فرود/خنده و گریه
⏺تناسب :
✅زرد وآبی/ چشم و گوش/ابرو خورشید و باد/سهند و سبلان/تند و تیز/سیر و پیاز /تلخ و شیرین/مانتو و شلوار /چای و قهوه
⏺تضمن :
✅فصل و تیر/ماهی و دریا /بنفش و رنگ/سیر و گیاه /تلخ و مزه/تربچه و سبزی /سیب و میوه
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
⭕️ قالبهای نثر فارسی
یکی از جلوههای ساختار و شکل بیرونی اثر ادبی، قالب نوشتههاست.
در سنت بلاغت فارسی و عربی هنگامی که از قالب های نوشنار سخن رفته عمدتاً شعر و نظم بوده، اما نکتهای منسجم درباره ی قالب های نثر نیامده.
لکن این به معنی نظاممند نبودن نثر فارسی در شکل ظاهری آن نبوده بلکه با اندکی اغماض و پرهیز از وسواس، این جلوه از آثار را هم می توان قابل طبقه بندی دانست.
بدیهی است در این طبقهبندی، توجه اصلی کمابیش شکل ظاهری و کلیت آثار منثور است و مقولاتی چون نثر فنی، نثر مسجع و ... که در انحصار سبکشناسی متون می باشد مد نظر این یادداشت نیست.
بنابراین مواردی چون نثرهای مسجع را میتوان در قالب مقامات گنجاند.
در کلاسهای درس میشود به ابتکار، فهرستی از قالبهای نثر فارسی تهیه کرد که نمونهای از آن درج میگردد:
۱- نقل و روایت:
همه متون نثری که با عباراتی چون «آورده اند که...» یا «گفته اند که...» ذکر می شود قالب نقل و روایت دارند.
۲- حکایت
داستانهای کوتاه پندآموز به نثر
۳- داستانک
به داستان کوتاه کوتاه، داستانک گفتهاند.
۴- بند یا پاراگراف
شاید بتوان گفت بند، واحد قالب نثر است.
۵- داستان کوتاه
۶- داستان بلند (قصه، افسانه و رمان)
۷- پیامهای کوتاه بازرگانی
۸- لطیفه، جوک
۹- متون آموزشی
۱۰- نگارش انشا
۱۱- مقالات دانشگاهی
۱۲- فصل
۱۳- باب
بخشی از کتاب شامل چندین حکایت و روایت
۱۴- مقامات
۱۵- منشآت
۱۶- کلمات قصار
۱۷- اخوانیات
۱۸- سلطانیات
۱۹- انواع نامهها از جمله نامههای غیر رسمی و رسمی و مکاتبات حقوقی ( عهدنامه ها و سوگندنامه ها و...)
۲۰- قطعه ادبی
✍: حافظ( مستعار)
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
یکی از جلوههای ساختار و شکل بیرونی اثر ادبی، قالب نوشتههاست.
در سنت بلاغت فارسی و عربی هنگامی که از قالب های نوشنار سخن رفته عمدتاً شعر و نظم بوده، اما نکتهای منسجم درباره ی قالب های نثر نیامده.
لکن این به معنی نظاممند نبودن نثر فارسی در شکل ظاهری آن نبوده بلکه با اندکی اغماض و پرهیز از وسواس، این جلوه از آثار را هم می توان قابل طبقه بندی دانست.
بدیهی است در این طبقهبندی، توجه اصلی کمابیش شکل ظاهری و کلیت آثار منثور است و مقولاتی چون نثر فنی، نثر مسجع و ... که در انحصار سبکشناسی متون می باشد مد نظر این یادداشت نیست.
بنابراین مواردی چون نثرهای مسجع را میتوان در قالب مقامات گنجاند.
در کلاسهای درس میشود به ابتکار، فهرستی از قالبهای نثر فارسی تهیه کرد که نمونهای از آن درج میگردد:
۱- نقل و روایت:
همه متون نثری که با عباراتی چون «آورده اند که...» یا «گفته اند که...» ذکر می شود قالب نقل و روایت دارند.
۲- حکایت
داستانهای کوتاه پندآموز به نثر
۳- داستانک
به داستان کوتاه کوتاه، داستانک گفتهاند.
۴- بند یا پاراگراف
شاید بتوان گفت بند، واحد قالب نثر است.
۵- داستان کوتاه
۶- داستان بلند (قصه، افسانه و رمان)
۷- پیامهای کوتاه بازرگانی
۸- لطیفه، جوک
۹- متون آموزشی
۱۰- نگارش انشا
۱۱- مقالات دانشگاهی
۱۲- فصل
۱۳- باب
بخشی از کتاب شامل چندین حکایت و روایت
۱۴- مقامات
۱۵- منشآت
۱۶- کلمات قصار
۱۷- اخوانیات
۱۸- سلطانیات
۱۹- انواع نامهها از جمله نامههای غیر رسمی و رسمی و مکاتبات حقوقی ( عهدنامه ها و سوگندنامه ها و...)
۲۰- قطعه ادبی
✍: حافظ( مستعار)
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
این پست مربوط به قلمرو زبانی است.
#آموزش_آرایه_های_ادبی
در مورد هر کدام به اختصار نگاهی شده است .
🔹1- #مراعات_نظیر:
آوردن واژه هایی از یک مجموعه که با هم تناسب دارند
این رابطه وتناسب می تواند از نظر جنس، نوع، مکان و ...باشد مثل ابر و بادو مه وخورشیدو فلک در کارند تا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری
🔹2- #تلمیح:
اشاره ای به بخشی از دانسته های تاریخی وروایات وداستان هایی که در منابع مختلف ذکر شده شده است
مثل زحسرت لب شیرین هنوز می بینم
که لاله میدمد از خون دیده ی فرهاد
🔹3- #تضمین:
آوردن بخشی از آیه، حدیث، مصراع یا بیتی از شاعری دیگر در بین کلام خود است
مثل چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه ی جنات تجری تحتهاالانهار داشت
🔹4- #تضاد:
آوردن دوکلمه با معنی متضاد است برای روشنگری یا زیبایی
مثل:شادی ندارد آن که ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم نیست عالمی
🔹5- #تناقض_یا_پارادوکس:
آوردن دو واژه یا دو معنی متناقض است یعنی وجود یکی نقض وجود دیگری است
مثل هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای
من در میان جمع و دلم جای دیگرست
🔹6- #حس_آمیزی:
آمیختن دو یا چند حس است یعنی مثلا بو کردن که مربوط به حس بویایی است را با شنیدن که مربوط به شنوایی است ترکیب کنیم و بگوییم:بو می شنوم و موارد مشابه
مثل از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
🔹7- #حسن_تعلیل:
آوردن علتی ادبی برای کاری درشعر یانثرکه مبتنی بر تشبیه است و در واقع علمی وعقلی نیست
مثل:باران همه بر جای عرق می چکد از ابر
پیداست که از روی لطیف تو حیا کرد
یعنی اگر باران از ابر میبارد به این علت است که از روی لطیف تو شرمسار است مثل عرق شرم که جاری میشود
🔹8- #اغراق:
ادعای وجود صفت یا حالتی است به اندازه ای که وجود آن محال و غیر ممکن باشد
مثل:هرگز کسی ندید بدین سان نشان برف
گویی که لقمه ای است زمین در دهان برف
🔹9- #ایهام:
آوردن واژه ای با حداقل دومعنی که یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن باشد
مثل:بی مهر رخت روز مرا نور نمانده است
وزعمر مرا جز شب دیجور نمانده است
مهر یعنی خورشید یامحبت وعشق
🔹10- #تکرار:
تکراریک یا چند کلمه در شعر
مثل آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
🔹10- #جناس:
آوردن واژه هایی است که در تلفظ مشترک ودر معنی متفاوتند
مثل ای مهرتودردلها، وی مهرتو بر لبها
وی شور تودرسرها، وی سرتودرجانها
جناس انواع مختلفی دارد:تام، ناقص حرکتی، ناقص اختلافی، ناقص افزایشی و اشتقاق
🔹11- #واج_آرایی:
تکرار یک یا چند صامت یا مصوت در یک مصراع یا بیت
مثل:لبخند تو خلاصه ی خوبیهاست
لختی بخند خنده ی گل زیباست
🔹12- #تشبیه:
ادعای شبیه بودن دویا چند چیزاست
ارکان آن:مشبه، مشبه به، ادات تشبیه ووجه شبه
مشبه ومشبه به راطرفین تشبیه می نامند
ادات تشبیه عبارتنداز مثل، مانند، چو، چون، همچووهمچون، به سان، به کردارو...
گرت زدست براید چونخل باش کریم
ورت زدست نیایدچوسروباش آزاد
ارکان تشبیه در مصراع اول:
تو:مشبه
چو:ادات
نخل:مشبه به
کریم وبخشنده بودن:وجه شبه
🔹13- #سجع:
شبیه بودن دو واژه در واجها یا حروف پایانی، وزن یا هردوی آنها
مثل الهی اگر بهشت چون چشم و چراغ است، بی دیدار تو درد و داغ است
بین داغ و چراغ جناس وجود دارد
🔹14- #استعاره:
مانند تشبیه است ولی فقط از ارکان تشبیه مشبه به یا مشبه ذکر شده است
مثل:بتی دارم که گرد گل زسنبل سایه بان دارد
در این مصراع بت ، گل و سنبل استعاره اند
با کمی دقت می فهمیم که مثلا بت در آغاز اینگونه بوده:یار مثل بت است
🔹15- #تشخیص:
در واقع جان بخشیدن به اشیای بی جان است یعنی خصوصیات انسانی را به پدیده های دیگر نسبت بدهیم
مثل گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت.
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
#آموزش_آرایه_های_ادبی
در مورد هر کدام به اختصار نگاهی شده است .
🔹1- #مراعات_نظیر:
آوردن واژه هایی از یک مجموعه که با هم تناسب دارند
این رابطه وتناسب می تواند از نظر جنس، نوع، مکان و ...باشد مثل ابر و بادو مه وخورشیدو فلک در کارند تا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری
🔹2- #تلمیح:
اشاره ای به بخشی از دانسته های تاریخی وروایات وداستان هایی که در منابع مختلف ذکر شده شده است
مثل زحسرت لب شیرین هنوز می بینم
که لاله میدمد از خون دیده ی فرهاد
🔹3- #تضمین:
آوردن بخشی از آیه، حدیث، مصراع یا بیتی از شاعری دیگر در بین کلام خود است
مثل چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه ی جنات تجری تحتهاالانهار داشت
🔹4- #تضاد:
آوردن دوکلمه با معنی متضاد است برای روشنگری یا زیبایی
مثل:شادی ندارد آن که ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم نیست عالمی
🔹5- #تناقض_یا_پارادوکس:
آوردن دو واژه یا دو معنی متناقض است یعنی وجود یکی نقض وجود دیگری است
مثل هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای
من در میان جمع و دلم جای دیگرست
🔹6- #حس_آمیزی:
آمیختن دو یا چند حس است یعنی مثلا بو کردن که مربوط به حس بویایی است را با شنیدن که مربوط به شنوایی است ترکیب کنیم و بگوییم:بو می شنوم و موارد مشابه
مثل از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
🔹7- #حسن_تعلیل:
آوردن علتی ادبی برای کاری درشعر یانثرکه مبتنی بر تشبیه است و در واقع علمی وعقلی نیست
مثل:باران همه بر جای عرق می چکد از ابر
پیداست که از روی لطیف تو حیا کرد
یعنی اگر باران از ابر میبارد به این علت است که از روی لطیف تو شرمسار است مثل عرق شرم که جاری میشود
🔹8- #اغراق:
ادعای وجود صفت یا حالتی است به اندازه ای که وجود آن محال و غیر ممکن باشد
مثل:هرگز کسی ندید بدین سان نشان برف
گویی که لقمه ای است زمین در دهان برف
🔹9- #ایهام:
آوردن واژه ای با حداقل دومعنی که یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن باشد
مثل:بی مهر رخت روز مرا نور نمانده است
وزعمر مرا جز شب دیجور نمانده است
مهر یعنی خورشید یامحبت وعشق
🔹10- #تکرار:
تکراریک یا چند کلمه در شعر
مثل آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
🔹10- #جناس:
آوردن واژه هایی است که در تلفظ مشترک ودر معنی متفاوتند
مثل ای مهرتودردلها، وی مهرتو بر لبها
وی شور تودرسرها، وی سرتودرجانها
جناس انواع مختلفی دارد:تام، ناقص حرکتی، ناقص اختلافی، ناقص افزایشی و اشتقاق
🔹11- #واج_آرایی:
تکرار یک یا چند صامت یا مصوت در یک مصراع یا بیت
مثل:لبخند تو خلاصه ی خوبیهاست
لختی بخند خنده ی گل زیباست
🔹12- #تشبیه:
ادعای شبیه بودن دویا چند چیزاست
ارکان آن:مشبه، مشبه به، ادات تشبیه ووجه شبه
مشبه ومشبه به راطرفین تشبیه می نامند
ادات تشبیه عبارتنداز مثل، مانند، چو، چون، همچووهمچون، به سان، به کردارو...
گرت زدست براید چونخل باش کریم
ورت زدست نیایدچوسروباش آزاد
ارکان تشبیه در مصراع اول:
تو:مشبه
چو:ادات
نخل:مشبه به
کریم وبخشنده بودن:وجه شبه
🔹13- #سجع:
شبیه بودن دو واژه در واجها یا حروف پایانی، وزن یا هردوی آنها
مثل الهی اگر بهشت چون چشم و چراغ است، بی دیدار تو درد و داغ است
بین داغ و چراغ جناس وجود دارد
🔹14- #استعاره:
مانند تشبیه است ولی فقط از ارکان تشبیه مشبه به یا مشبه ذکر شده است
مثل:بتی دارم که گرد گل زسنبل سایه بان دارد
در این مصراع بت ، گل و سنبل استعاره اند
با کمی دقت می فهمیم که مثلا بت در آغاز اینگونه بوده:یار مثل بت است
🔹15- #تشخیص:
در واقع جان بخشیدن به اشیای بی جان است یعنی خصوصیات انسانی را به پدیده های دیگر نسبت بدهیم
مثل گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت.
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
✳️ قلمروهای سه گانه ، فکری ، زبانی و ادبی در درس زبان فارسی
❇️ سلام دانش آموزان عزیز ، در درس های زبان فارسی ما با سه قلمرو مواجه هستیم این سه قلم رو به ترتیب توضیح می دهم بعد در ادامه سال دیگه توضیح داده نمی شود اگر در جایی گفته شد این مربوط به قلمرو زبانی یا قلمرو فکری یا قلمرو ادبی است شما با توجه با تعاریفی که به شما داده شده است باید بدانید منظور ما چی هست . در زمان تدریس درس شاید از شما در مورد این قلمروها سوال بپرسم پس بهتر است در همین ابتدای سال این قلمرو رو یاد بگیرید و به ذهنتان بسپارید ؛ در ادامه این قلمروها را توضیح می دهم و مواردش را هم بیان می کنم ؛ به امید موفقیت بیش از پیش شما عزیزان
🔻 شیوهی بررسی متنها در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری:
◀️ الف) قلمرو زبانی:
منظور از قلمرو زبانی، بررسی متن در دو سطح زیر است:
الف - ۱- سطح واژگانی:
در سطح واژگانی، معنی واژهها، کهنه یا نو بودن آنها، فارسی یا غیرفارسی بودن آنها، ساختمان و نوع آنها را بررسی می کنیم.
الف - ۲- سطح نحوی (دستوری):
منظور از سطح نحوی (دستوری) بررسی نقش کلمات در جمله و ارتباط دستوری کلمات با یکدیگر است.
بررسی انواع «را»، نقشهای ضمیر پیوسته، جابهجایی ضمیر و کاربرد شیوهٔ بلاغی در این سطح جای میگیرد.
◀️ ب) قلمرو ادبی:
منظور از قلمرو ادبی، بررسی آرایهها و فنون ادبی در متن است؛ بنابراین، تعیین نوع شعر از نظر قالب (قصیده، غزل، رباعی، دوبیتی، مثنوی و...)، مشخص کردن وزن، قافیه و ردیف و مشخص کردن آرایههای ادبی، در قلمرو ادبی میگنجد.
◀️ پ) قلمرو فکری:
در قلمرو فکری، معنی و مفهوم متن و هدف گوینده از آن را بررسی میکنیم.
در این قلمرو، نوع ادبی متن نیز تعیین میگردد.
✅ ادبیات تعلیمی:
به سرودهها و نوشتههایی گفته میشود که در آنها نکتهای اخلاقی، اندرزی، انسانی، عرفانی یا علمی آموزش داده میشود؛ مثلاً در شعر «چشمه»، پرهیز از غرور و خودبینی به خواننده آموزش داده میشود.
✅ ادبیات حماسی:
به سرودههایی گفته میشود که در آنها داستانِ دلاوریها و پهلوانیهای قهرمانان و پهلوانان همراه با بیان آیینها و آداب و رسوم و باورهای قومی و ملّی و اعمال و موجودات خارقالعاده با زبانی شکوهمند، بیان میشود؛ مانند همهی داستانهای شاهنامهی فردوسی.
گاهی برخی شاعران به تقلید از شاهنامه، داستانهایی را به نظم درآوردهاند که آنها را نیز جزء ادبیات حماسی به شمار میآوریم؛ مانند حملهی حیدری از باذل مشهدی.
✅ ادبیات غنایی:
ادبیات غنایی گستردهترین قلمرو را در ادبیات فارسی به خود اختصاص دادهاست و میتوان گفت هر سروده یا نوشتهای که در قلمرو ادبیات تعلیمی و حماسی نگنجد، ادبیات غنایی است.
ادبیات غنایی به سرودهها و نوشتههایی گفته میشود که بیانگر عواطف و احساسات شاعر یا نویسنده در موضوعی خاص چون، عشق، عرفان، ستایش، نکوهش، وصف طبیعت، مرثیه (سوگسرود)، حبسیه (زندانسرود)، شکایت از روزگار، بیان غم و اندوه زندگی خویش؛ تأسّف، تأثّر، ناامیدی، شادی، امید، هیجان و هر سخنی که بیانگر عواطف و احساسات گوینده دربارهی موضوعی خاص باشد و معمولاً در قالبهای شعری غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، دوبیتی و... بیان میشود.
مانند همهی غزلهای عاشقانه و عارفانهی سعدی، مولوی و حافظ و همهی منظومههای عاشقانهی نظامی چون لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، هفتپیکر و منظومههای عاشقانهای که به پیروی از او سروده شدهاست...
رباعیهای خیام، دوبیتیهای باباطاهر، مناجاتهای خواجه عبدالله انصاری، قصاید رودکی، فرخی، خاقانی، سنایی و...
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
❇️ سلام دانش آموزان عزیز ، در درس های زبان فارسی ما با سه قلمرو مواجه هستیم این سه قلم رو به ترتیب توضیح می دهم بعد در ادامه سال دیگه توضیح داده نمی شود اگر در جایی گفته شد این مربوط به قلمرو زبانی یا قلمرو فکری یا قلمرو ادبی است شما با توجه با تعاریفی که به شما داده شده است باید بدانید منظور ما چی هست . در زمان تدریس درس شاید از شما در مورد این قلمروها سوال بپرسم پس بهتر است در همین ابتدای سال این قلمرو رو یاد بگیرید و به ذهنتان بسپارید ؛ در ادامه این قلمروها را توضیح می دهم و مواردش را هم بیان می کنم ؛ به امید موفقیت بیش از پیش شما عزیزان
🔻 شیوهی بررسی متنها در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری:
◀️ الف) قلمرو زبانی:
منظور از قلمرو زبانی، بررسی متن در دو سطح زیر است:
الف - ۱- سطح واژگانی:
در سطح واژگانی، معنی واژهها، کهنه یا نو بودن آنها، فارسی یا غیرفارسی بودن آنها، ساختمان و نوع آنها را بررسی می کنیم.
الف - ۲- سطح نحوی (دستوری):
منظور از سطح نحوی (دستوری) بررسی نقش کلمات در جمله و ارتباط دستوری کلمات با یکدیگر است.
بررسی انواع «را»، نقشهای ضمیر پیوسته، جابهجایی ضمیر و کاربرد شیوهٔ بلاغی در این سطح جای میگیرد.
◀️ ب) قلمرو ادبی:
منظور از قلمرو ادبی، بررسی آرایهها و فنون ادبی در متن است؛ بنابراین، تعیین نوع شعر از نظر قالب (قصیده، غزل، رباعی، دوبیتی، مثنوی و...)، مشخص کردن وزن، قافیه و ردیف و مشخص کردن آرایههای ادبی، در قلمرو ادبی میگنجد.
◀️ پ) قلمرو فکری:
در قلمرو فکری، معنی و مفهوم متن و هدف گوینده از آن را بررسی میکنیم.
در این قلمرو، نوع ادبی متن نیز تعیین میگردد.
✅ ادبیات تعلیمی:
به سرودهها و نوشتههایی گفته میشود که در آنها نکتهای اخلاقی، اندرزی، انسانی، عرفانی یا علمی آموزش داده میشود؛ مثلاً در شعر «چشمه»، پرهیز از غرور و خودبینی به خواننده آموزش داده میشود.
✅ ادبیات حماسی:
به سرودههایی گفته میشود که در آنها داستانِ دلاوریها و پهلوانیهای قهرمانان و پهلوانان همراه با بیان آیینها و آداب و رسوم و باورهای قومی و ملّی و اعمال و موجودات خارقالعاده با زبانی شکوهمند، بیان میشود؛ مانند همهی داستانهای شاهنامهی فردوسی.
گاهی برخی شاعران به تقلید از شاهنامه، داستانهایی را به نظم درآوردهاند که آنها را نیز جزء ادبیات حماسی به شمار میآوریم؛ مانند حملهی حیدری از باذل مشهدی.
✅ ادبیات غنایی:
ادبیات غنایی گستردهترین قلمرو را در ادبیات فارسی به خود اختصاص دادهاست و میتوان گفت هر سروده یا نوشتهای که در قلمرو ادبیات تعلیمی و حماسی نگنجد، ادبیات غنایی است.
ادبیات غنایی به سرودهها و نوشتههایی گفته میشود که بیانگر عواطف و احساسات شاعر یا نویسنده در موضوعی خاص چون، عشق، عرفان، ستایش، نکوهش، وصف طبیعت، مرثیه (سوگسرود)، حبسیه (زندانسرود)، شکایت از روزگار، بیان غم و اندوه زندگی خویش؛ تأسّف، تأثّر، ناامیدی، شادی، امید، هیجان و هر سخنی که بیانگر عواطف و احساسات گوینده دربارهی موضوعی خاص باشد و معمولاً در قالبهای شعری غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، دوبیتی و... بیان میشود.
مانند همهی غزلهای عاشقانه و عارفانهی سعدی، مولوی و حافظ و همهی منظومههای عاشقانهی نظامی چون لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، هفتپیکر و منظومههای عاشقانهای که به پیروی از او سروده شدهاست...
رباعیهای خیام، دوبیتیهای باباطاهر، مناجاتهای خواجه عبدالله انصاری، قصاید رودکی، فرخی، خاقانی، سنایی و...
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
مهارت های نوشتاری
دگرگونه نویسی و گونه گون نویسی
یک موضوع را انتخاب کرده به دانش آموزان اعلام کنید.
اکنون قرار است شرایطی برای تغییر جهت وزاویه دید دانش آموزان فراهم آورید.
با بررسی های همه جانبه و روش کشف نظام مند و درک درست از موضوع، به ترتیب زیر عمل کرده متنی بنویسند.
این متن با ارائه ایده ها و دلایل مختلف، هدایت توجه را به دنبال دارد.
در واقع عینک های رنگی نوعی تابلوی راهنما برای تغییر مسیر وروش فکری هستندتا فرد بتواند به این وسیله عواطف را از منطق و خلاقیت را از اطلاعات و مانند آن جدا کند.
۱- نگاه زرد* ( مثبت گرایی)
این بند از نوشته منطقی و سرشار از امید است. دلایلی برای امید ارائه
می دهد. به آینده نظر دارد.
امتیازات ، منافع، فرصت های سازنده و مثبت ، اندوخته ها ، خوش بینی های افراطی و مثبت اندیشی ها راجع به موضوع نوشته می شود.
۲- نگاه سیاه* ( منفی گرایی)
این بند از نوشته از تفکرات انتقادی، نکات آزاردهنده و ناامیدی ها، مشکلات، موانع و نقایص ، کارهای نابخردانه، خطرات و تنگناها ،احتیاط کاری ها، حقیقت گویی ها، داوری کردن، قضاوت های منفی، دشواری ها و نکات احتیاطی می نویسد.
۳- نگاه سفید* ( گرایش منطقی)
این بند از نوشته رنگ خنثی و بی طرفی دارد.
از آمار،اعداد، ارقام و اطلاعات ، آگاهی های موجود، مطالعات کتاب و اینترنت، پرس جو، گفت و گو، مشورت ، پژوهش، واقعیت ها، تجربیات شخصی، حدس و گمان ها، نظرات علمی دیگران، در نوشته استفاده می کند.
مثلا: همان طور که در تصویر، جدول ، نمودار و.....می بینیم یا نظریه پذیرفته شده این است که......
۴- نگاه قرمز * (هیجان گرایی)
این بند از نوشته بر اساس عواطف و احساسات، شور و هیجان،حدس و گمان ها ، بینش شخصی، برداشت فردی ، احساسات زودگذر و آنی ، الهام، حس ششم و دریافت های حسی ناگهانی است. رویاها ، خیال ها، امیدها، کابوس و وهم و ترس ها ، احساساتی که از عمق تفکر به سطح می آیند و در واقع بیان احساس خود....
۵- نگاه سبز * ( بینش افقی)
در این بند از نوشته، افکار و نظرات نو ، خلاقانه و نوآورانه ، طرح ها و پیشنهادهای نو، راه حل های نوین و تازه ، جایگزین ها، ایده های جدید راجع به موضوع نوشته می شود و تاکید بر
تازگی و کاوش در طرح هاست.
این که چه راه دیگری وجود دارد؟
ایده زایی و تولید ایده ، رهاسازی ذهن از مسیر معمولی برای ارائه راه حل های جدید در این بند آورده می شود.
در تفکر افقی یا جانبی ، تحرک فکر را جانشین داوری می کنیم و فکر خارج از الگوهای ذهنی عمل می کند.
۶- نگاه آبی* ( بینش عمودی)
در بند آخر ، تنظیم ، سازمان دهی و مدیریت کردن نتیجه نوشته دیده
می شود.
افکار با معلومات همسو و هماهنگ است .
کنترل تفکر و نگاه و بررسی موقعیت کنونی ، کنترل فرآیندها ودستور کار ، خلاصه کردن و جمع بندی تصمیمات و تفسیر اندیشه ها ، بازنگری ،نتیجه گیری کامل در این بند مشاهده می شود.
این که کجا هستیم و گام بعدی چیست؟
در این بند ، سخنی داریم برای مشاهده وبیان نظرات و خلاصه افکار .
این روش را می توانیم فردی ، دونفره یا گروهی در کلاس اجرا کنیم.
افراد گروه هرکدام نقشی را به عهده می گیرند و با یک رنگ نگاه می کنند.
می توانند عینک های رنگی هم به چشم بزنند تا یک نوع بازی هم به حساب آید.
ض
نهایتا تنوع و کثرت این تغییرها ، باعث رشد خلاقیت فرد می شود و فکر از من یا قالب های ذهنی خود جدا شده و به سمت نقش هدایت می شود.
اندیشنده به جای تفکر هم زمان ، به عواطف ، منطق ، اطلاعات ، امید و خلاقیت می تواند جداگانه بپردازد و به این ترتیب تفکری ساده ، دقیق تر ، سریع تر و اثربخش تر خواهد داشت.
شما به این صورت زمینه ای را برای به جریان انداختن فکر فراهم آورده اید.
عملکرد شش نگاه رنگی مثل لامپ تصویر تلویزیون است. همان طور که رنگ ها را جدا جدا نمی توانیم ببینیم ، در تفکر هم چنین است. در شش نگاه رنگی ما با رنگ های مختلف ، موضوع را مورد بررسی قرار می دهیم تا در نهایت یک فکر رنگی داشته باشیم.
دانش آموز این گونه احساس پیشرفت می کند و به تفکر وادار می گردد.
#دگرگونه_نویسی
#انشا
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
دگرگونه نویسی و گونه گون نویسی
یک موضوع را انتخاب کرده به دانش آموزان اعلام کنید.
اکنون قرار است شرایطی برای تغییر جهت وزاویه دید دانش آموزان فراهم آورید.
با بررسی های همه جانبه و روش کشف نظام مند و درک درست از موضوع، به ترتیب زیر عمل کرده متنی بنویسند.
این متن با ارائه ایده ها و دلایل مختلف، هدایت توجه را به دنبال دارد.
در واقع عینک های رنگی نوعی تابلوی راهنما برای تغییر مسیر وروش فکری هستندتا فرد بتواند به این وسیله عواطف را از منطق و خلاقیت را از اطلاعات و مانند آن جدا کند.
۱- نگاه زرد* ( مثبت گرایی)
این بند از نوشته منطقی و سرشار از امید است. دلایلی برای امید ارائه
می دهد. به آینده نظر دارد.
امتیازات ، منافع، فرصت های سازنده و مثبت ، اندوخته ها ، خوش بینی های افراطی و مثبت اندیشی ها راجع به موضوع نوشته می شود.
۲- نگاه سیاه* ( منفی گرایی)
این بند از نوشته از تفکرات انتقادی، نکات آزاردهنده و ناامیدی ها، مشکلات، موانع و نقایص ، کارهای نابخردانه، خطرات و تنگناها ،احتیاط کاری ها، حقیقت گویی ها، داوری کردن، قضاوت های منفی، دشواری ها و نکات احتیاطی می نویسد.
۳- نگاه سفید* ( گرایش منطقی)
این بند از نوشته رنگ خنثی و بی طرفی دارد.
از آمار،اعداد، ارقام و اطلاعات ، آگاهی های موجود، مطالعات کتاب و اینترنت، پرس جو، گفت و گو، مشورت ، پژوهش، واقعیت ها، تجربیات شخصی، حدس و گمان ها، نظرات علمی دیگران، در نوشته استفاده می کند.
مثلا: همان طور که در تصویر، جدول ، نمودار و.....می بینیم یا نظریه پذیرفته شده این است که......
۴- نگاه قرمز * (هیجان گرایی)
این بند از نوشته بر اساس عواطف و احساسات، شور و هیجان،حدس و گمان ها ، بینش شخصی، برداشت فردی ، احساسات زودگذر و آنی ، الهام، حس ششم و دریافت های حسی ناگهانی است. رویاها ، خیال ها، امیدها، کابوس و وهم و ترس ها ، احساساتی که از عمق تفکر به سطح می آیند و در واقع بیان احساس خود....
۵- نگاه سبز * ( بینش افقی)
در این بند از نوشته، افکار و نظرات نو ، خلاقانه و نوآورانه ، طرح ها و پیشنهادهای نو، راه حل های نوین و تازه ، جایگزین ها، ایده های جدید راجع به موضوع نوشته می شود و تاکید بر
تازگی و کاوش در طرح هاست.
این که چه راه دیگری وجود دارد؟
ایده زایی و تولید ایده ، رهاسازی ذهن از مسیر معمولی برای ارائه راه حل های جدید در این بند آورده می شود.
در تفکر افقی یا جانبی ، تحرک فکر را جانشین داوری می کنیم و فکر خارج از الگوهای ذهنی عمل می کند.
۶- نگاه آبی* ( بینش عمودی)
در بند آخر ، تنظیم ، سازمان دهی و مدیریت کردن نتیجه نوشته دیده
می شود.
افکار با معلومات همسو و هماهنگ است .
کنترل تفکر و نگاه و بررسی موقعیت کنونی ، کنترل فرآیندها ودستور کار ، خلاصه کردن و جمع بندی تصمیمات و تفسیر اندیشه ها ، بازنگری ،نتیجه گیری کامل در این بند مشاهده می شود.
این که کجا هستیم و گام بعدی چیست؟
در این بند ، سخنی داریم برای مشاهده وبیان نظرات و خلاصه افکار .
این روش را می توانیم فردی ، دونفره یا گروهی در کلاس اجرا کنیم.
افراد گروه هرکدام نقشی را به عهده می گیرند و با یک رنگ نگاه می کنند.
می توانند عینک های رنگی هم به چشم بزنند تا یک نوع بازی هم به حساب آید.
ض
نهایتا تنوع و کثرت این تغییرها ، باعث رشد خلاقیت فرد می شود و فکر از من یا قالب های ذهنی خود جدا شده و به سمت نقش هدایت می شود.
اندیشنده به جای تفکر هم زمان ، به عواطف ، منطق ، اطلاعات ، امید و خلاقیت می تواند جداگانه بپردازد و به این ترتیب تفکری ساده ، دقیق تر ، سریع تر و اثربخش تر خواهد داشت.
شما به این صورت زمینه ای را برای به جریان انداختن فکر فراهم آورده اید.
عملکرد شش نگاه رنگی مثل لامپ تصویر تلویزیون است. همان طور که رنگ ها را جدا جدا نمی توانیم ببینیم ، در تفکر هم چنین است. در شش نگاه رنگی ما با رنگ های مختلف ، موضوع را مورد بررسی قرار می دهیم تا در نهایت یک فکر رنگی داشته باشیم.
دانش آموز این گونه احساس پیشرفت می کند و به تفکر وادار می گردد.
#دگرگونه_نویسی
#انشا
https://www.tg-me.com/amirnormohamadi1976
Telegram
علوم وفنون ادبی
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی
مطالب نگارشی و ویرایشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی
معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)