◻️همبستگی اجتماعی راهی برای رشد فرهنگ دینی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
✍سید محمدعلی ایازی
🔵امروز یکی از مشکلات جامعه رشد روزافزون آسیبهای اجتماعی و کاهش معنویت است. متاسفانه در این سالهای اخیر بسیاری از ساختارهای سنتی از بین رفته و ساختارهای نگهدارنده جامعه هم جایگزین نشده است. بسیاری از مناسبات اجتماعی و پیوند خانوادگی و نظارتها کاهش پیدا کرده است و نقش دین و معنویت تخریب شده و فضای یأس بر جامعه حکمفرما شده است. همچنین در سطح عموم از روشها و ابزارهائی استفاده شده که به جای اثر مطلوب پیوند و همدلی، به تشتت و از همگسیختگی و فردگرائی انزواطلبانه منجر شده است. همبستگیهای شعائری و مراسم مذهبی هرچند بیش از شکل معمول تبلیغ و بها داده شده، اما کمک چندانی به کنترل اجتماعی نکرده است. در برابر ترویج مراسم دینی موجب ایجاد حساسیت و گریز شده است.
🔹باید این شرایط را تغییر داد و طرحی بر اساس واقعیات جامعه امروز ریخت. ابزارهای موجود ارتباطی اگر آموزش داده نشود، اگر مدیریت نشود، به شکل افراطی در جهت از همگسیختگی آحاد جامعه منجر خواهد شد و به جای امید، یأس و ناامیدی را به بار میآورد.
🔹ترویج فضای همدلی، از تلف شدن عمر و سلامتی مردم در مباحثات کمفایده و فرسایشی جلوگیری میکند و سرعت هر برنامه اصلاحی را در جامعه بالا میبرد. بخشی از مجالس و محافل ما که باید در جهت همبستگی اجتماعی گام بردارند، تزریق یأس، کینه و عداوت میکنند. عزاداریها تبدیل به رفتارهای بیمعنا و خالی از روح حقیقتخواهی شده است.
کسی که نگاهی به جامعه کنونی ایرانی داشته باشد، به شدت دلنگران سلامت اخلاقی و معنوی آنان خواهد شد.
🔹شاید اگر امروز پرسیده شود، بزرگترین مشکل ما چیست در جواب گفته خواهد شد که امروز هیچ یک از نهادهای اجتماعی در جایگاه خودشان نیستند. دینداری ما هم در جامعه آن دینداری نیست که بخواهد نقش خود را به درستی ایفا کند. به تعبیر مولا علی پس از قتل خلیفه سوم فرمودند: « لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً»(نهجالبلاغه،خطبه:۱۰۸).
🔹امروز جامعه لباس وارونه شده پوستین را پوشیده است. یعنی این پوستینی که باید حفاظت از سرما و باران کند، وقتی وارونه پوشیده شود، به جای گرمکردن، آب را به خود میگیرد و سرما میدهد. این نکته جدی را نمیتوان نادیده گرفت که یکی از مشکلات دوره اخیر قطع ارتباط نسل جدید با مساجد و کانونهای دینی و تبدیل این مراکز به جریان سیاسی و انحصاری شدن آن در فکر و گروه خاصی است که موجب جدا شدن از همبستگیهای دینی در این بخش شده است.
🔹اینجاست که اصلاح و رشد جامعه دینی ما نیازمند انتخاب روشهائی است که بتواند هرچند به صورت آرام-آرام به سمت اهداف دینی گام بردارد و دینداری نقش خود را به خوبی ایفا کند و همه کسانی که دغدغه آینده دینداری جامعه سالم دارند، راه فهم و شناسائی مسیر را نشان دهد و زمینه استفاده از آن روشها فراهم کند. این روشها وابسته به آگاهی آنان از آموزههائی است که در دین برای تحفظ دینداری داده شده و در تجربه بشری معمول است.
🌐مشاهده متن کامل مقاله اینجا
#همبستگی_اجتماعی_و_فرهنگ_دینی
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍سید محمدعلی ایازی
🔵امروز یکی از مشکلات جامعه رشد روزافزون آسیبهای اجتماعی و کاهش معنویت است. متاسفانه در این سالهای اخیر بسیاری از ساختارهای سنتی از بین رفته و ساختارهای نگهدارنده جامعه هم جایگزین نشده است. بسیاری از مناسبات اجتماعی و پیوند خانوادگی و نظارتها کاهش پیدا کرده است و نقش دین و معنویت تخریب شده و فضای یأس بر جامعه حکمفرما شده است. همچنین در سطح عموم از روشها و ابزارهائی استفاده شده که به جای اثر مطلوب پیوند و همدلی، به تشتت و از همگسیختگی و فردگرائی انزواطلبانه منجر شده است. همبستگیهای شعائری و مراسم مذهبی هرچند بیش از شکل معمول تبلیغ و بها داده شده، اما کمک چندانی به کنترل اجتماعی نکرده است. در برابر ترویج مراسم دینی موجب ایجاد حساسیت و گریز شده است.
🔹باید این شرایط را تغییر داد و طرحی بر اساس واقعیات جامعه امروز ریخت. ابزارهای موجود ارتباطی اگر آموزش داده نشود، اگر مدیریت نشود، به شکل افراطی در جهت از همگسیختگی آحاد جامعه منجر خواهد شد و به جای امید، یأس و ناامیدی را به بار میآورد.
🔹ترویج فضای همدلی، از تلف شدن عمر و سلامتی مردم در مباحثات کمفایده و فرسایشی جلوگیری میکند و سرعت هر برنامه اصلاحی را در جامعه بالا میبرد. بخشی از مجالس و محافل ما که باید در جهت همبستگی اجتماعی گام بردارند، تزریق یأس، کینه و عداوت میکنند. عزاداریها تبدیل به رفتارهای بیمعنا و خالی از روح حقیقتخواهی شده است.
کسی که نگاهی به جامعه کنونی ایرانی داشته باشد، به شدت دلنگران سلامت اخلاقی و معنوی آنان خواهد شد.
🔹شاید اگر امروز پرسیده شود، بزرگترین مشکل ما چیست در جواب گفته خواهد شد که امروز هیچ یک از نهادهای اجتماعی در جایگاه خودشان نیستند. دینداری ما هم در جامعه آن دینداری نیست که بخواهد نقش خود را به درستی ایفا کند. به تعبیر مولا علی پس از قتل خلیفه سوم فرمودند: « لُبِسَ الإِسْلاَمُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً»(نهجالبلاغه،خطبه:۱۰۸).
🔹امروز جامعه لباس وارونه شده پوستین را پوشیده است. یعنی این پوستینی که باید حفاظت از سرما و باران کند، وقتی وارونه پوشیده شود، به جای گرمکردن، آب را به خود میگیرد و سرما میدهد. این نکته جدی را نمیتوان نادیده گرفت که یکی از مشکلات دوره اخیر قطع ارتباط نسل جدید با مساجد و کانونهای دینی و تبدیل این مراکز به جریان سیاسی و انحصاری شدن آن در فکر و گروه خاصی است که موجب جدا شدن از همبستگیهای دینی در این بخش شده است.
🔹اینجاست که اصلاح و رشد جامعه دینی ما نیازمند انتخاب روشهائی است که بتواند هرچند به صورت آرام-آرام به سمت اهداف دینی گام بردارد و دینداری نقش خود را به خوبی ایفا کند و همه کسانی که دغدغه آینده دینداری جامعه سالم دارند، راه فهم و شناسائی مسیر را نشان دهد و زمینه استفاده از آن روشها فراهم کند. این روشها وابسته به آگاهی آنان از آموزههائی است که در دین برای تحفظ دینداری داده شده و در تجربه بشری معمول است.
🌐مشاهده متن کامل مقاله اینجا
#همبستگی_اجتماعی_و_فرهنگ_دینی
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
◻️دعوت نوین قرآنی برای معنابخشی به زندگی انسان امروز(۱)
✍زهرا اخوان صراف
🔵عنوان بحث«دعوت نوین قرآنی برای معنابخشی به زندگی انسانی امروز» است که در خود آن، دو رکن اصلی بحث، قابل برداشت است: یکی اینکه دعوتی مطرح است و دیگر اینکه دعوت بر روی معنابخشی
در این بحث فرض است که بینشها و گرایشهای موجود و رایج در دنیای امروز، حالتی دینزدوده دارد و این مسأله، ربطی به ایران ندارد، هرچند که در ایران، معضلات بهدلیل متغیرهای مزاحم، قدری شدت مییابد لذا مسائل بهشکل دیگری درخواهند آمد؛
🔹به نظر میرسد بحران معنای زندگی، مشکلی است که اکنون بسیار شدید است، اما اصلا تازگی ندارد؛ بلکه معضلی است که همواره بشر با آن روبهرو بوده و از زوایای مختلف میتوان به آن نگریست؛ مثلا غایت آفرینش چیست؟ چرا داریم زندگی میکنیم؟ هدف ما باید چه باشد؟ بناست انسان چهکاری انجام دهد؟
شاید یک دلیل اینکه امروز، این بحران شدیدتر است، آن باشد که پیشتر، بشر یک کلانروایت از دین میگرفت و کلانروایتهایی را که ادیان برای زندگیها تعریف میکردند، بشر را در بخش عمدهای از راه، جلو میبرد. مثلا در دین ما الگوی «الدنیا مزرعه الأخره»وجود دارد که اگر آن را بهعنوان کلانروایت در نظر گیریم، کل فعالیتهایی که انجام میدهید، برای این است که چیزی کشت کنید و کاری انجام دهید که قابل ذخیره کردن و فرستادن به دنیای دیگر باشد و در آنجا بتوان از آن بهره برد.انواع دیگری از این موارد در دین ما و ادیان دیگر نیز وجود دارد.
🔹اما امروز، دیگر کلانروایتهایی که دین در اختیار بشر قرار میداد و به زندگی او معنا میبخشید، کارکرد خود را از دست داده و از کار افتاده است. دلیل عدم کارکرد آن نیز آن است که یا اساسا خود ادیان، معلقند و دیگر مورد اعتماد بشر نیستند و یا اگر هم کسانی مثل من و شما کوره امید و یا امیدی کلی به دین داشته باشد، تحت فضای شکاکیت مدرنی که رایج است و همه یافتههای علوم انسانی را مورد شک قرار میدهد، این پرسش مطرح میشود که: آیا معنای «زندگی» را هم باید از دین گرفت؛
🌐مشاهده متن کامل مقاله در سایت
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍زهرا اخوان صراف
🔵عنوان بحث«دعوت نوین قرآنی برای معنابخشی به زندگی انسانی امروز» است که در خود آن، دو رکن اصلی بحث، قابل برداشت است: یکی اینکه دعوتی مطرح است و دیگر اینکه دعوت بر روی معنابخشی
در این بحث فرض است که بینشها و گرایشهای موجود و رایج در دنیای امروز، حالتی دینزدوده دارد و این مسأله، ربطی به ایران ندارد، هرچند که در ایران، معضلات بهدلیل متغیرهای مزاحم، قدری شدت مییابد لذا مسائل بهشکل دیگری درخواهند آمد؛
🔹به نظر میرسد بحران معنای زندگی، مشکلی است که اکنون بسیار شدید است، اما اصلا تازگی ندارد؛ بلکه معضلی است که همواره بشر با آن روبهرو بوده و از زوایای مختلف میتوان به آن نگریست؛ مثلا غایت آفرینش چیست؟ چرا داریم زندگی میکنیم؟ هدف ما باید چه باشد؟ بناست انسان چهکاری انجام دهد؟
شاید یک دلیل اینکه امروز، این بحران شدیدتر است، آن باشد که پیشتر، بشر یک کلانروایت از دین میگرفت و کلانروایتهایی را که ادیان برای زندگیها تعریف میکردند، بشر را در بخش عمدهای از راه، جلو میبرد. مثلا در دین ما الگوی «الدنیا مزرعه الأخره»وجود دارد که اگر آن را بهعنوان کلانروایت در نظر گیریم، کل فعالیتهایی که انجام میدهید، برای این است که چیزی کشت کنید و کاری انجام دهید که قابل ذخیره کردن و فرستادن به دنیای دیگر باشد و در آنجا بتوان از آن بهره برد.انواع دیگری از این موارد در دین ما و ادیان دیگر نیز وجود دارد.
🔹اما امروز، دیگر کلانروایتهایی که دین در اختیار بشر قرار میداد و به زندگی او معنا میبخشید، کارکرد خود را از دست داده و از کار افتاده است. دلیل عدم کارکرد آن نیز آن است که یا اساسا خود ادیان، معلقند و دیگر مورد اعتماد بشر نیستند و یا اگر هم کسانی مثل من و شما کوره امید و یا امیدی کلی به دین داشته باشد، تحت فضای شکاکیت مدرنی که رایج است و همه یافتههای علوم انسانی را مورد شک قرار میدهد، این پرسش مطرح میشود که: آیا معنای «زندگی» را هم باید از دین گرفت؛
🌐مشاهده متن کامل مقاله در سایت
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
◻️دعوت نوین قرآنی برای معنابخشی به زندگی انسان امروز(۲)
✍زهرا اخوان صراف
🔹آیا ایستگاههای قرآنی هست که بتواند کلانروایتی بسازد که به زندگی بشر امروز، معنا دهد؟ و اگر هست، چیست؟
قرآن اولا میگوید جهان چگونه جایی است. همه ما میدانیم که گزارههای قرآنی، یا هنجاری و توصیهایاند یا توصیفی. اما گذشته از این تقسیمبندیها، قرآن توضیح میدهد که دنیا چگونه جایی است. سپس میگوید شما چگونهاید و انسان چگونه موجودی است؟ اما پیش از همه میگوید غایت، چیست؟ اینها همه سؤالهایی بود که در مجموعه معنای زندگی، مطرح شده است.
ما همین را توضیح میدهیم و میگوییم این کتاب قرآن این ظرفیت را دارد و این دعوت جدید است. میگوییم قرآن کتابی هست که یکسری ایستگاه را مطرح میکند.
🔹قرآن غایت را هم مشخص میسازد. در آیه دوم سوره رعده میفرماید: (اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّی یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ)؛
همه ماجرا برای لقاء است؛ یعنی کل دستگاه برای این است که قرار است دیداری رخ دهد. خدا میداند چگونه سخن بگوید و اگر چیز دیگری مد نظرش بود، واژگان دیگری به کار میبرد.
🔹اما انسان چه مسیری را باید بپیماید. این مسیر با یک میثاق، آغاز میگردد و همه از ماهیت این میثاق، آگاهی داریم. خداوند درباره آن میفرماید: (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَی شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ). میدانیم که انسان امانتدار الهی است و میثاق او دمبهدم، تجدید میگردید. چنانکه از تفاسیر و روایات ما بر میآید، تجدید این میثاق با بلا و مشکلاتی که دمبهدم برای انسان، پیش میآید، تجدید میگردد. این بلا بسیار جدی است و مسیری را میسازد که مدام در برابر پای آدمی، سنگاندازی میشود.
🌐مشاهده متن کامل مقاله در سایت
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍زهرا اخوان صراف
🔹آیا ایستگاههای قرآنی هست که بتواند کلانروایتی بسازد که به زندگی بشر امروز، معنا دهد؟ و اگر هست، چیست؟
قرآن اولا میگوید جهان چگونه جایی است. همه ما میدانیم که گزارههای قرآنی، یا هنجاری و توصیهایاند یا توصیفی. اما گذشته از این تقسیمبندیها، قرآن توضیح میدهد که دنیا چگونه جایی است. سپس میگوید شما چگونهاید و انسان چگونه موجودی است؟ اما پیش از همه میگوید غایت، چیست؟ اینها همه سؤالهایی بود که در مجموعه معنای زندگی، مطرح شده است.
ما همین را توضیح میدهیم و میگوییم این کتاب قرآن این ظرفیت را دارد و این دعوت جدید است. میگوییم قرآن کتابی هست که یکسری ایستگاه را مطرح میکند.
🔹قرآن غایت را هم مشخص میسازد. در آیه دوم سوره رعده میفرماید: (اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّی یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ)؛
همه ماجرا برای لقاء است؛ یعنی کل دستگاه برای این است که قرار است دیداری رخ دهد. خدا میداند چگونه سخن بگوید و اگر چیز دیگری مد نظرش بود، واژگان دیگری به کار میبرد.
🔹اما انسان چه مسیری را باید بپیماید. این مسیر با یک میثاق، آغاز میگردد و همه از ماهیت این میثاق، آگاهی داریم. خداوند درباره آن میفرماید: (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَی شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ). میدانیم که انسان امانتدار الهی است و میثاق او دمبهدم، تجدید میگردید. چنانکه از تفاسیر و روایات ما بر میآید، تجدید این میثاق با بلا و مشکلاتی که دمبهدم برای انسان، پیش میآید، تجدید میگردد. این بلا بسیار جدی است و مسیری را میسازد که مدام در برابر پای آدمی، سنگاندازی میشود.
🌐مشاهده متن کامل مقاله در سایت
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
◽️الهیات مسیحی و معنای زندگی(۱)
✍ رسول رسولیپور
🔵داستایفسکی میگفت اگر بخواهم بین حقیقت و مسیح یکی را انتخاب کنم مسیح را انتخاب میکنم. ارسطو میگوید من افلاطون را دوست دارم ولی بیشتر از او حقیقت را دوست دارم. پس ما دو اردوگاه داریم، یکی اردوگاه حقیقتطلبان که منجر به حقیقتشناسی میشود و ناظر به لوژیها و شناختها است، دوم اردوگاه کسانی است که دنبال فرد انسانی به عنوان حقیقت هستند یا به عبارتی دنبال رخداد در هستی هستند؛ از آغاز این دو زاویه پیدا شده است.
🔹خود سقراط براساس روایت کسانی که دنبال مسیح و رخدادها هستند، دنبال اخلاق و چگونه زیستن بود نه شناخت. سقراط دنبال عمل در زندگی بود، نه تئوری در صورتی که افلاطون و ارسطو مسیر فلسفه را عوض کردند و به سمت شناخت بردند. آنچه امروز تحت عنوان فلسفه میشناسیم میراث سقراط نیست بلکه میراث افلاطون و ارسطو است. فلسفه شناخت هستی است، نه زیستن در هستی. تعبیر داستایفسکی است که اگر بخواهم بین حقیقت و مسیح یکی را انتخاب کنم مسیح را انتخاب میکنم، یعنی زیستن و رخداد را انتخاب میکنم، یعنی عمل را انتخاب میکنم، نه مفاهیم را.
🔹فلسفه مشغول به مفاهیم شده است. فلسفه شناخت و لوژی است. رخداد آن چیزی است که واقع میشود و بعدا درباره رخدادها تفسیر میکنیم ولی خود رخداد عین حقیقت است. حقیقت صدق گزارهها نیست، حقیقت تطبیق مفاهیم ذهنی با جهان خارج نیست بلکه عین واقع است. این در صورتی است که ما واقعیت را منتزع کردیم و در عالم ذهن بردیم و معقولش کردیم و عملا آن را کشتهایم. یکی از اساتید میگفت مفهوم category به معنای کشتن ماهی است. وقتی افلاطون و ارسطو و سنت لوژیها به کار آمدند، واقعیت موجود را categorize کردند و کشتند یعنی عالم عین رها شد و به عالم ذهن توجه شد. بعد آمدیم راجع به این صحبت کردیم که حقیقت چیست و اینگونه پاسخ دادیم که حقیقت تطابق صورتهای ذهنی با جهان خارج است در حالی که حقیقت خود جهان خارج بود. حقیقت بوده و هست ولی ما به دنبال حقیقت میگردیم.
🔹از اینجا میخواهم سراغ بحث #معنای_زندگی بروم. معنا یک لوژی است یعنی یک شناخت است یا معنا تحقق امر عینی است؟ اینکه میگوییم معنای زندگی یعنی میخواهیم بشناسیم چه چیزی حقیقی است بعد آن را به زندگی اضافه کنیم تا زندگی معنا پیدا کند یا معنا خود حقیقت و عینیت و واقعیت است؟ اگر نگاه داستایفسکی را داشته باشیم حقیقت خود مسیح است و به تعبیر پولس، نشانه این حقیقت رستاخیز مسیح است. الهیات مسیحی الهیات مرگ نیست، الهیات زندگی است، الهیات رستاخیز است. برخواستن از مرگ الهیات مسیحی را قوام میدهد. مرگی که پایان زندگی است به زندگی معنا نمیدهد بلکه مرگی که ادامه حیات است میتواند به زندگی معنا دهد. اینکه بگوییم مرگآگاهی موجب میشود زندگی معنادار شود غلط است، چون رستاخیز به زندگی معنا میدهد. این حرف یعنی چه؟ یعنی خود زندگی معنادار است و خود زندگی معنا است. به زندگی معنا دادن تعبیر غلطی است چون ناشی از نگاه لوژی است که در فلسفه مطرح است.
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍ رسول رسولیپور
🔵داستایفسکی میگفت اگر بخواهم بین حقیقت و مسیح یکی را انتخاب کنم مسیح را انتخاب میکنم. ارسطو میگوید من افلاطون را دوست دارم ولی بیشتر از او حقیقت را دوست دارم. پس ما دو اردوگاه داریم، یکی اردوگاه حقیقتطلبان که منجر به حقیقتشناسی میشود و ناظر به لوژیها و شناختها است، دوم اردوگاه کسانی است که دنبال فرد انسانی به عنوان حقیقت هستند یا به عبارتی دنبال رخداد در هستی هستند؛ از آغاز این دو زاویه پیدا شده است.
🔹خود سقراط براساس روایت کسانی که دنبال مسیح و رخدادها هستند، دنبال اخلاق و چگونه زیستن بود نه شناخت. سقراط دنبال عمل در زندگی بود، نه تئوری در صورتی که افلاطون و ارسطو مسیر فلسفه را عوض کردند و به سمت شناخت بردند. آنچه امروز تحت عنوان فلسفه میشناسیم میراث سقراط نیست بلکه میراث افلاطون و ارسطو است. فلسفه شناخت هستی است، نه زیستن در هستی. تعبیر داستایفسکی است که اگر بخواهم بین حقیقت و مسیح یکی را انتخاب کنم مسیح را انتخاب میکنم، یعنی زیستن و رخداد را انتخاب میکنم، یعنی عمل را انتخاب میکنم، نه مفاهیم را.
🔹فلسفه مشغول به مفاهیم شده است. فلسفه شناخت و لوژی است. رخداد آن چیزی است که واقع میشود و بعدا درباره رخدادها تفسیر میکنیم ولی خود رخداد عین حقیقت است. حقیقت صدق گزارهها نیست، حقیقت تطبیق مفاهیم ذهنی با جهان خارج نیست بلکه عین واقع است. این در صورتی است که ما واقعیت را منتزع کردیم و در عالم ذهن بردیم و معقولش کردیم و عملا آن را کشتهایم. یکی از اساتید میگفت مفهوم category به معنای کشتن ماهی است. وقتی افلاطون و ارسطو و سنت لوژیها به کار آمدند، واقعیت موجود را categorize کردند و کشتند یعنی عالم عین رها شد و به عالم ذهن توجه شد. بعد آمدیم راجع به این صحبت کردیم که حقیقت چیست و اینگونه پاسخ دادیم که حقیقت تطابق صورتهای ذهنی با جهان خارج است در حالی که حقیقت خود جهان خارج بود. حقیقت بوده و هست ولی ما به دنبال حقیقت میگردیم.
🔹از اینجا میخواهم سراغ بحث #معنای_زندگی بروم. معنا یک لوژی است یعنی یک شناخت است یا معنا تحقق امر عینی است؟ اینکه میگوییم معنای زندگی یعنی میخواهیم بشناسیم چه چیزی حقیقی است بعد آن را به زندگی اضافه کنیم تا زندگی معنا پیدا کند یا معنا خود حقیقت و عینیت و واقعیت است؟ اگر نگاه داستایفسکی را داشته باشیم حقیقت خود مسیح است و به تعبیر پولس، نشانه این حقیقت رستاخیز مسیح است. الهیات مسیحی الهیات مرگ نیست، الهیات زندگی است، الهیات رستاخیز است. برخواستن از مرگ الهیات مسیحی را قوام میدهد. مرگی که پایان زندگی است به زندگی معنا نمیدهد بلکه مرگی که ادامه حیات است میتواند به زندگی معنا دهد. اینکه بگوییم مرگآگاهی موجب میشود زندگی معنادار شود غلط است، چون رستاخیز به زندگی معنا میدهد. این حرف یعنی چه؟ یعنی خود زندگی معنادار است و خود زندگی معنا است. به زندگی معنا دادن تعبیر غلطی است چون ناشی از نگاه لوژی است که در فلسفه مطرح است.
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
◽️الهیات مسیحی و معنای زندگی(۲)
✍ رسول رسولیپور
🔹پولس برای زندگی سه فضیلت معرفی کرده است؛ ایمان، عشق، امید. یکی از اساتید دانشگاه هاروارد میگوید باید میان ارزش و معنا فرق بگذاریم. ما میتوانیم دو سوال کنیم؛ یکی اینکه چه چیزی به زندگی معنا میدهد یا چه چیزی در زندگی معنادار است، دوم اینکه چه چیز به زندگی ارزش میدهد یا ارزشهای زندگی چیست؟ بین ارزش و معنا فرق است. ارزش در چارچوب شخصیت خود انسانها تولید میشود ولی معنا در ارتباط با دیگری حاصل میشود. به همین خاطر هر کس درباره معنا صحبت میکند راجع به یک چیز اضافی صحبت میکند که یا خدا است یا هدفمندی است یا خوشبختی است. به تعبیر دیگر یک چیزی اضافه بر آنچه هست به زندگی معنا میدهد که البته من این دیدگاه را قبول ندارم.
🔹فضائل اخلاقی زندگی را ارزشمند میکند چه چیزی زندگی را ارزشمند میکند؟ فضائل اخلاقی. نیاز نیست برای ارزشمندی، بیرون از خودمان دنبال چیزی بگردیم. افلاطون چهار خصوصیت برای ارزشمندی مدینه فاضله بیان میکند که عبارت است از حکمت، شجاعت، شکیبایی و اقتدار؛ اینها به زندگی ارزش میدهد. زندگی ارزشمند زندگی است که مملو از فضائل اخلاقی باشد. فضائل اخلاقی زندگی را ارزشمند میکند ولی معنادار نمیکند چون اینها را خودمان در وجودمان احیا میکنیم. ما میتوانیم شکیبا باشیم، میتوانیم خردورز باشیم، میتوانیم شجاع باشیم. پس آنچه زندگی را ارزشمند میکند در محدوده توانایی خودمان است ولی وقتی راجع به معنا صحبت میکنیم نگاهها به بیرون از خودمان است.
🔹پیشفرض معناداری زندگی، بیمعنایی است. کسی دنبال معنا میگردد که معتقد است زندگی بیمعنا است.
اگر زندگی معنا داشته باشد، جستوجوی معنا تحصیل حاصل میشود. در یک تقسیمبندی کلی، معنای زندگی یا کشفی است یا جعلی. طبق دیدگاه دوم زندگی ما خالی از معناست و باید معنا را به آن اضافه کنیم و برایش معنا بسازیم، حالا یا خدا برای ما معنا بسازد یا خودمان معنا بسازیم. طبق دیدگاه اول زندگی معنا دارد ولی ما باید معنا را کشف کنیم، یعنی معنا در زندگی هست باید پیدایش کنیم. در این تقسیمبندی کلی یا معنا را از بیرون از خودمان مییابیم و یا جعلش میکنیم.
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍ رسول رسولیپور
🔹پولس برای زندگی سه فضیلت معرفی کرده است؛ ایمان، عشق، امید. یکی از اساتید دانشگاه هاروارد میگوید باید میان ارزش و معنا فرق بگذاریم. ما میتوانیم دو سوال کنیم؛ یکی اینکه چه چیزی به زندگی معنا میدهد یا چه چیزی در زندگی معنادار است، دوم اینکه چه چیز به زندگی ارزش میدهد یا ارزشهای زندگی چیست؟ بین ارزش و معنا فرق است. ارزش در چارچوب شخصیت خود انسانها تولید میشود ولی معنا در ارتباط با دیگری حاصل میشود. به همین خاطر هر کس درباره معنا صحبت میکند راجع به یک چیز اضافی صحبت میکند که یا خدا است یا هدفمندی است یا خوشبختی است. به تعبیر دیگر یک چیزی اضافه بر آنچه هست به زندگی معنا میدهد که البته من این دیدگاه را قبول ندارم.
🔹فضائل اخلاقی زندگی را ارزشمند میکند چه چیزی زندگی را ارزشمند میکند؟ فضائل اخلاقی. نیاز نیست برای ارزشمندی، بیرون از خودمان دنبال چیزی بگردیم. افلاطون چهار خصوصیت برای ارزشمندی مدینه فاضله بیان میکند که عبارت است از حکمت، شجاعت، شکیبایی و اقتدار؛ اینها به زندگی ارزش میدهد. زندگی ارزشمند زندگی است که مملو از فضائل اخلاقی باشد. فضائل اخلاقی زندگی را ارزشمند میکند ولی معنادار نمیکند چون اینها را خودمان در وجودمان احیا میکنیم. ما میتوانیم شکیبا باشیم، میتوانیم خردورز باشیم، میتوانیم شجاع باشیم. پس آنچه زندگی را ارزشمند میکند در محدوده توانایی خودمان است ولی وقتی راجع به معنا صحبت میکنیم نگاهها به بیرون از خودمان است.
🔹پیشفرض معناداری زندگی، بیمعنایی است. کسی دنبال معنا میگردد که معتقد است زندگی بیمعنا است.
اگر زندگی معنا داشته باشد، جستوجوی معنا تحصیل حاصل میشود. در یک تقسیمبندی کلی، معنای زندگی یا کشفی است یا جعلی. طبق دیدگاه دوم زندگی ما خالی از معناست و باید معنا را به آن اضافه کنیم و برایش معنا بسازیم، حالا یا خدا برای ما معنا بسازد یا خودمان معنا بسازیم. طبق دیدگاه اول زندگی معنا دارد ولی ما باید معنا را کشف کنیم، یعنی معنا در زندگی هست باید پیدایش کنیم. در این تقسیمبندی کلی یا معنا را از بیرون از خودمان مییابیم و یا جعلش میکنیم.
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
◼️غزه و کودکان فردا
✍دکتر جواد کاشی
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
◾️صحنه طوری آراسته شده که همه چیز به گردن نتانیاهو بیافتد. آمریکا و اروپا گه گاه چیزی در مخالفت با ادامه جنگ غزه میگویند و کشورهای عربی نیز گاهی اظهار نارضایی میکنند. حتی جناحهایی در درون اسرائیل با نتانیاهو مخالفت میکنند. اما مثل روز روشن است همه منتظرند نتانیاهو بالاخره کار خود را به انجام برساند. نیروی نظامی حماس را در غزه به صفر برساند و نبرد غزه با پیروزی تام و تمام اسرائیل به انجام برسد.
به محض تحقق این هدف نتانیاهو به عنوان یک جنایتکار جنگی از همه سو مورد شماتت قرار خواهد گرفت. از صحنه سیاست اسرائیل به حاشیه خواهد رفت تا همراه او همه آنچه این روزها در غزه میگذرد به بوته فراموشی سپرده شود.امید به فراموشی صحنه گردان بسیاری از جنایتهای بزرگ در دوران مدرن بوده است.
◾️قدرت مسلط به محض آنکه خود را در معرض یک خطر ببیند، کلماتی مثل قانون، انصاف، عقل، عدالت، دگرپذیری، انساندوستی و دهها نام از این سنخ رویاروی او صف میکشند. هر کدام موازینی روی میز میگذارند و دفاع از خود را به رعایت موازینی مشروط میکنند. خطر اما عاجلتر از این حرفها و کلمات است. برای دفاع عاجل از خود هر کاری مجاز است. هر اندازه جنایت و سرکوب که ضروری باشد به کار میافتد. کلمات اگر موجه کننده خشونت و سرکوب باشند، به کار گرفته میشوند و اگر مانع کار محسوب شوند، موقتاً زیر خاک مدفون میشوند تا کار به انجام برسد.
قدرتهای مسلط بر این باورند که امروز کار را تمام میکنیم و القابی مثل جنایتکار و خونریز را به جان میخریم اما اطمینان داریم پس از فتح و غلبه بر حریف، همه فراموش میکنند. یکسال و دو سال نه اما ده سال که از ماجرا بگذرد، همه به کسی مینگرند که در این صحنه غلبه کرده است نه آنکس که امروز کشته و سرکوب شد. آنگاه دوباره کلمات دفن شده را فرامیخوانند و انسان دوستی و دگرپذیری و عدالت و انصاف را بر گردن میآویزند. غرب با همه هیمنه خود به همین فراموشی دل بسته است.
اشتباه نمیکنند. زمان بیرحم است. تیغ تیز فریاد معصومانه هزاران هزار کودک و زن بیگناه را زمان به گور خواهد سپرد.
◾️اما فراموشی یک سر دیگر هم دارد. فقط مردم فراموشکار نیستند. خود جنایتکاران نیز چیزی را فراموش میکنند و آن مرگ و نابودی نیروی موثر کلمات است. پس از پایان جنایت، همه آنها که صبر میکنند تا پس از انجام کار، کلمات مدفون شده انسان دوستی و دگرپذیری و عدالت و صلح را بر گردن بیاویزند، فراموش کردهاند برای این مفاهیم هیچ قدرت اثربخشی باقی نمانده است. هیچکس آنها را باور نخواهد کرد. آنها به بیبنیاد سازی اساس خود و مدرنیته مشغولند. امروز غلبه میکنند اما میراثشان برای نسلهای بعدی جز خلاء و نیستی و ویرانی نخواهد بود.
کودکان فردا چشمهایشان به جهانی گشوده میشود که دیگر اثری از ارزشهای انسانی باقی نمانده است. حتی اگر چیزی از ماجرای جنایتهای امروز غزه به خاطر نیاورند.
🌐منبع
#کودکان_غزه
#فلسطین
#رفح
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍دکتر جواد کاشی
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
◾️صحنه طوری آراسته شده که همه چیز به گردن نتانیاهو بیافتد. آمریکا و اروپا گه گاه چیزی در مخالفت با ادامه جنگ غزه میگویند و کشورهای عربی نیز گاهی اظهار نارضایی میکنند. حتی جناحهایی در درون اسرائیل با نتانیاهو مخالفت میکنند. اما مثل روز روشن است همه منتظرند نتانیاهو بالاخره کار خود را به انجام برساند. نیروی نظامی حماس را در غزه به صفر برساند و نبرد غزه با پیروزی تام و تمام اسرائیل به انجام برسد.
به محض تحقق این هدف نتانیاهو به عنوان یک جنایتکار جنگی از همه سو مورد شماتت قرار خواهد گرفت. از صحنه سیاست اسرائیل به حاشیه خواهد رفت تا همراه او همه آنچه این روزها در غزه میگذرد به بوته فراموشی سپرده شود.امید به فراموشی صحنه گردان بسیاری از جنایتهای بزرگ در دوران مدرن بوده است.
◾️قدرت مسلط به محض آنکه خود را در معرض یک خطر ببیند، کلماتی مثل قانون، انصاف، عقل، عدالت، دگرپذیری، انساندوستی و دهها نام از این سنخ رویاروی او صف میکشند. هر کدام موازینی روی میز میگذارند و دفاع از خود را به رعایت موازینی مشروط میکنند. خطر اما عاجلتر از این حرفها و کلمات است. برای دفاع عاجل از خود هر کاری مجاز است. هر اندازه جنایت و سرکوب که ضروری باشد به کار میافتد. کلمات اگر موجه کننده خشونت و سرکوب باشند، به کار گرفته میشوند و اگر مانع کار محسوب شوند، موقتاً زیر خاک مدفون میشوند تا کار به انجام برسد.
قدرتهای مسلط بر این باورند که امروز کار را تمام میکنیم و القابی مثل جنایتکار و خونریز را به جان میخریم اما اطمینان داریم پس از فتح و غلبه بر حریف، همه فراموش میکنند. یکسال و دو سال نه اما ده سال که از ماجرا بگذرد، همه به کسی مینگرند که در این صحنه غلبه کرده است نه آنکس که امروز کشته و سرکوب شد. آنگاه دوباره کلمات دفن شده را فرامیخوانند و انسان دوستی و دگرپذیری و عدالت و انصاف را بر گردن میآویزند. غرب با همه هیمنه خود به همین فراموشی دل بسته است.
اشتباه نمیکنند. زمان بیرحم است. تیغ تیز فریاد معصومانه هزاران هزار کودک و زن بیگناه را زمان به گور خواهد سپرد.
◾️اما فراموشی یک سر دیگر هم دارد. فقط مردم فراموشکار نیستند. خود جنایتکاران نیز چیزی را فراموش میکنند و آن مرگ و نابودی نیروی موثر کلمات است. پس از پایان جنایت، همه آنها که صبر میکنند تا پس از انجام کار، کلمات مدفون شده انسان دوستی و دگرپذیری و عدالت و صلح را بر گردن بیاویزند، فراموش کردهاند برای این مفاهیم هیچ قدرت اثربخشی باقی نمانده است. هیچکس آنها را باور نخواهد کرد. آنها به بیبنیاد سازی اساس خود و مدرنیته مشغولند. امروز غلبه میکنند اما میراثشان برای نسلهای بعدی جز خلاء و نیستی و ویرانی نخواهد بود.
کودکان فردا چشمهایشان به جهانی گشوده میشود که دیگر اثری از ارزشهای انسانی باقی نمانده است. حتی اگر چیزی از ماجرای جنایتهای امروز غزه به خاطر نیاورند.
🌐منبع
#کودکان_غزه
#فلسطین
#رفح
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
◽️اهمیت عرفان عملی و تاثیر نگاههای عرفانی در بهزیستی و سعادت جمعی
✍بهرام دلیر
🔹آیا مسئولین کشوری برخوردها و عملکرد عرفان پسندانهای از خود بروز دادهاند یا با گزارههای عرفانی سازگاری دارد؟
در پاسخ باید گفت معمولا رفتارها و عملکرد صاحبان قدرت و ثروت با رفتارهای عرفانی فاصله زیادی دارد چرا که اصولا روح بخشندگی، رافت و عطوفت در افراد یاد شده کمتر دیده شده یا وجود دارد.متاسفانه صاحبان ثروت به کمترین بدهی افراد را راهی زندانها میکنند و اعتقادی به گذشت، سخاوتت و بخشندگی ندارند. بهنحوی که شاهد هستیم به جای افزایش تفرجگاهها، دیوارهای زندانها بالا میرود و روز به روز بر تعداد زندانیان و محبوس شدگان افزوده میشود.
🔹رافت اسلامی به ما میآموزد که باید با گذشت، احترام و برادری با همنوع خود برخورد کرد. آرزو میکردیم که ای کاش تمامی ملتهای جهان در برابر نام ایران اسلامی که داعیه دار افراشتن پرچم اسلامی است سر تسلیم فرو میآوردند که هیچ زندان و زندانی در این کشور وجود ندارد؛ و تمامی زندانها به مراکز آموزشی تبدیل شدهاند تا فرهنگ والای انسانی اسلامی را به مردم جامعه آموزش دهند.
🔹مسئولانی که با گزارههای عرفانی آشنا باشند هر آنچه که اخلاقگرایی و انسانمحوری است را در سیاستهای خود تبیین میکنند تا به عنوان الگو از بالا به پایین منتقل و آموزش داده شود.
متاسفانه در بسیاری از موارد شاهد جاری و ساری بودن معنویت و عرفان در کلام و زبان هستیم در حالی که جای آن در عملکردها بسیار خالی است.
🔹عرفان به گفتار و استفاده از الفاظ به ظاهر زیبا نیست بلکه عرفان در عمل دیدنی میشود، هنگامی که در عمل گذشت نداشته باشیم دم از عرفان زدن عملی عبث،بیهوده و بازی با کلمات است. عرفان اسلامی بخشنده و عیبپوش است. عرفان اسلامی مظهر ستارالعیوب و غفار الذنوبی پروردگار عالمیان است.
🌐مطالعه متن کامل مقاله در سایت اندیشه دینی معاصر
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍بهرام دلیر
🔹آیا مسئولین کشوری برخوردها و عملکرد عرفان پسندانهای از خود بروز دادهاند یا با گزارههای عرفانی سازگاری دارد؟
در پاسخ باید گفت معمولا رفتارها و عملکرد صاحبان قدرت و ثروت با رفتارهای عرفانی فاصله زیادی دارد چرا که اصولا روح بخشندگی، رافت و عطوفت در افراد یاد شده کمتر دیده شده یا وجود دارد.متاسفانه صاحبان ثروت به کمترین بدهی افراد را راهی زندانها میکنند و اعتقادی به گذشت، سخاوتت و بخشندگی ندارند. بهنحوی که شاهد هستیم به جای افزایش تفرجگاهها، دیوارهای زندانها بالا میرود و روز به روز بر تعداد زندانیان و محبوس شدگان افزوده میشود.
🔹رافت اسلامی به ما میآموزد که باید با گذشت، احترام و برادری با همنوع خود برخورد کرد. آرزو میکردیم که ای کاش تمامی ملتهای جهان در برابر نام ایران اسلامی که داعیه دار افراشتن پرچم اسلامی است سر تسلیم فرو میآوردند که هیچ زندان و زندانی در این کشور وجود ندارد؛ و تمامی زندانها به مراکز آموزشی تبدیل شدهاند تا فرهنگ والای انسانی اسلامی را به مردم جامعه آموزش دهند.
🔹مسئولانی که با گزارههای عرفانی آشنا باشند هر آنچه که اخلاقگرایی و انسانمحوری است را در سیاستهای خود تبیین میکنند تا به عنوان الگو از بالا به پایین منتقل و آموزش داده شود.
متاسفانه در بسیاری از موارد شاهد جاری و ساری بودن معنویت و عرفان در کلام و زبان هستیم در حالی که جای آن در عملکردها بسیار خالی است.
🔹عرفان به گفتار و استفاده از الفاظ به ظاهر زیبا نیست بلکه عرفان در عمل دیدنی میشود، هنگامی که در عمل گذشت نداشته باشیم دم از عرفان زدن عملی عبث،بیهوده و بازی با کلمات است. عرفان اسلامی بخشنده و عیبپوش است. عرفان اسلامی مظهر ستارالعیوب و غفار الذنوبی پروردگار عالمیان است.
🌐مطالعه متن کامل مقاله در سایت اندیشه دینی معاصر
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
#معنای_زندگی
#الاهیات_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرایی زندگی چیست؟
چقدر وقت برای فکر کردن به خود، به هستی میگذاریم؟
به اینکه چرا آمدهایم؟
قراره به کجا برویم؟
دکتر محمد محمدی گرگانی
🌐منبع
#الاهیات_زندگی
#معنای_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
چقدر وقت برای فکر کردن به خود، به هستی میگذاریم؟
به اینکه چرا آمدهایم؟
قراره به کجا برویم؟
دکتر محمد محمدی گرگانی
🌐منبع
#الاهیات_زندگی
#معنای_زندگی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
🔹منتشر شد.
پیامبری و قرار داد.
نظریهای درباره سیره حکمرانی پیامبر اسلام(ص) براساس الگوی قرارداد.
#دکتر_داود_فیرحی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
پیامبری و قرار داد.
نظریهای درباره سیره حکمرانی پیامبر اسلام(ص) براساس الگوی قرارداد.
#دکتر_داود_فیرحی
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Forwarded from عکس نگار
◽️زیست مومنانه به معنای زیست فقهی و نقد آن
✍محمدمهدی مجاهدی
🔹آن مقدار که به کنشهای جوارحی ما مسلمانان-و بهطور خاص ما شیعیان- برمیگردد، زیست مؤمنانه، مساوی سنتهای فقهی و عبادی است؛ یعنی پارهای از مناسک عبادی و سنتهای فقهی که به کنشهای ما (اعماز کنشهای عبادی و غیرعبادی، مانند معاملات) صورت و سامان دینی میدهد؛ یعنی یا توجیه دینی برای ما فراهم میکند یا راهنمایی میکند یا با احکام تکلیفی و وضعی روشن میکند که ما چه باید بکنیم و درباره موضوعات مختلف چه حکمی باید بدهیم. بنابراین فقه در اینجا نقش کانونی پیدا میکند و هر چند سنتهای مناسکی و عبادی ما همه لزوماً در درون فقه، سامان نمییابد اما بخش مهمی از آن معطوف به همین بخش عبادی (مانند نماز، روزه و احکام آنها) است که شامل رابطه بین خدا و خلق و مباحث میان مؤمنان میشود.
باید ببینیم که در اینجا و بنابر زیست مؤمنانه به همین معنای اول(باورهایی که به پارهای از افعال جوارحی و جوانحی ضمیمه میشوند و فقه، متکفل ساماندهی آنها است) با چه مشکلاتی روبرو هستیم.
🔹اگر تصور کنیم فقه به معنای متعارف در میان ما وجود نداشت، یا ما بهعنوان مؤمنان و کسانی که نگران زیست مؤمنانه هستیم، به سنت فقهی در همه زمینههای عبادی و غیرعبادی دسترسی نداشته باشیم، بلاتکلیفی ما صرفاً معرفتی نیست، بلکه بلافاصله احساس میکنیم که چیزی از زیست ایمانی ما و از تکلیفی که بر گردن ما است کسر شده و مؤمن بودن و نجات ما بهعنوان مؤمن، اولاً مشروط به این است که به این احکام واقف باشیم و ثانیاً قربة الی الله به آنها عمل کنیم. در این نقطه، در جهان جدید با چه مشکلاتی مواجه میشویم؟
سرّ این رابطه -که به آن رابطه «تقلید» گفته میشود و در حوزه فقه سامان مییابد- چیست؟
🌐مطالعه متن کامل مقاله اینجا
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#زیست_مومنانه_در_جهان_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍محمدمهدی مجاهدی
🔹آن مقدار که به کنشهای جوارحی ما مسلمانان-و بهطور خاص ما شیعیان- برمیگردد، زیست مؤمنانه، مساوی سنتهای فقهی و عبادی است؛ یعنی پارهای از مناسک عبادی و سنتهای فقهی که به کنشهای ما (اعماز کنشهای عبادی و غیرعبادی، مانند معاملات) صورت و سامان دینی میدهد؛ یعنی یا توجیه دینی برای ما فراهم میکند یا راهنمایی میکند یا با احکام تکلیفی و وضعی روشن میکند که ما چه باید بکنیم و درباره موضوعات مختلف چه حکمی باید بدهیم. بنابراین فقه در اینجا نقش کانونی پیدا میکند و هر چند سنتهای مناسکی و عبادی ما همه لزوماً در درون فقه، سامان نمییابد اما بخش مهمی از آن معطوف به همین بخش عبادی (مانند نماز، روزه و احکام آنها) است که شامل رابطه بین خدا و خلق و مباحث میان مؤمنان میشود.
باید ببینیم که در اینجا و بنابر زیست مؤمنانه به همین معنای اول(باورهایی که به پارهای از افعال جوارحی و جوانحی ضمیمه میشوند و فقه، متکفل ساماندهی آنها است) با چه مشکلاتی روبرو هستیم.
🔹اگر تصور کنیم فقه به معنای متعارف در میان ما وجود نداشت، یا ما بهعنوان مؤمنان و کسانی که نگران زیست مؤمنانه هستیم، به سنت فقهی در همه زمینههای عبادی و غیرعبادی دسترسی نداشته باشیم، بلاتکلیفی ما صرفاً معرفتی نیست، بلکه بلافاصله احساس میکنیم که چیزی از زیست ایمانی ما و از تکلیفی که بر گردن ما است کسر شده و مؤمن بودن و نجات ما بهعنوان مؤمن، اولاً مشروط به این است که به این احکام واقف باشیم و ثانیاً قربة الی الله به آنها عمل کنیم. در این نقطه، در جهان جدید با چه مشکلاتی مواجه میشویم؟
سرّ این رابطه -که به آن رابطه «تقلید» گفته میشود و در حوزه فقه سامان مییابد- چیست؟
🌐مطالعه متن کامل مقاله اینجا
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#زیست_مومنانه_در_جهان_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
◽️آن که پَس میزَد و آنان که پیش میکِشند
✍محمد سروش محلاتی
🔹اما آن که پس میزد:
همه مشتاق حضور او بودند،
همه جریانات بر او اتفاق داشتند،
همه بر صلاحیت او اتفاق نظر داشتند،
خود را منصوب و منصوص برای ولایت میدانست،
در گذشته آمده بود و حقانیت خویش را در برابر رقیبان اثبات کرده بود،
ولی حالا قدرت را پس میزند و میگوید: مرا رها کنید و سراغ دیگری بروید:دَعُونی وَ اِلْتَمِسُوا غَيْری!(خطبه۹۲)
🔹چرا؟ مگر حجت بر او تمام نشده و مگر منتظر اقبال مردم نبود و مگر قبلا مطالبه این مقام را نداشت؟
بله، او دیروز میخواست بیاید و جلوی آن بنیادهای کج را بگیرد ولی امروز فرصتها از دست رفته و اصلاح امور و تغییر زیرساختها هزینه زیادی دارد و آینده غبارآلود است: (إِنَّ اَلْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ خطبه۹۲).
🔹حالا دیگر نه خود پیشقدم میشود و رغبتی به استقبال مردم دارد، چرا که میداند فردا دستش بسته است و در برابر هر اقدامِ او برای ریشه کن کردنِ ظلم و فساد، مخالفتها وجود خواهد داشت. او نمیخواهد و نمیتواند تسلیم فشارها شود(وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ اَلْقَائِلِ وَ عَتْبِ اَلْعَاتِبِ خطبه۹۲) ولی از طرف دیگر اگر تسلیم نشود، جامعه تحمل آن را ندارد.
او دستش را پس میکشید ولی مردم دستش را پیش میآوردند(وَ بَسَطْتُمْ يَدِي فَكَفَفْتُهَا خطبه۲۲۹) و بالاخره چاره ای جز قبول مسئولیت نمیبیند.
او نمیخواست امروز او را در جایگاه امیری قرار دهند ولی فردا او را به ماموری تنزل دهند(لَقَدْ كُنْتُ أَمْسِ أَمِيراً فَأَصْبَحْتُ اَلْيَوْمَ مَأْمُوراً خطبه۲۰۸)
این منطق مولا بود.
🔹و اما آنها که پیش میکشند:
آنها که دستشان را پس میزنند و خودشان دستشان را پیش میآورند،
و آنها را که حذف میکنند و مجددا خود را اضافه میکنند،
و آنها که مردم، امیدی در حضورشان نمیبینند ولی خودشان احساس وظیفه میکنند،
و آنها که بیگانه معرفی میشوند و خودشان را خودی میپندارند،
و آنها که خود را امیر جلوه میدهند و فردا خود را مامور و معذور میشمارند،
و آنها که امروز شعار میدهند و میدانند که فردا دستشان برای عمل بسته است،
آنها چه منطقی دارند؟
🌐منبع
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍محمد سروش محلاتی
🔹اما آن که پس میزد:
همه مشتاق حضور او بودند،
همه جریانات بر او اتفاق داشتند،
همه بر صلاحیت او اتفاق نظر داشتند،
خود را منصوب و منصوص برای ولایت میدانست،
در گذشته آمده بود و حقانیت خویش را در برابر رقیبان اثبات کرده بود،
ولی حالا قدرت را پس میزند و میگوید: مرا رها کنید و سراغ دیگری بروید:دَعُونی وَ اِلْتَمِسُوا غَيْری!(خطبه۹۲)
🔹چرا؟ مگر حجت بر او تمام نشده و مگر منتظر اقبال مردم نبود و مگر قبلا مطالبه این مقام را نداشت؟
بله، او دیروز میخواست بیاید و جلوی آن بنیادهای کج را بگیرد ولی امروز فرصتها از دست رفته و اصلاح امور و تغییر زیرساختها هزینه زیادی دارد و آینده غبارآلود است: (إِنَّ اَلْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ خطبه۹۲).
🔹حالا دیگر نه خود پیشقدم میشود و رغبتی به استقبال مردم دارد، چرا که میداند فردا دستش بسته است و در برابر هر اقدامِ او برای ریشه کن کردنِ ظلم و فساد، مخالفتها وجود خواهد داشت. او نمیخواهد و نمیتواند تسلیم فشارها شود(وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ اَلْقَائِلِ وَ عَتْبِ اَلْعَاتِبِ خطبه۹۲) ولی از طرف دیگر اگر تسلیم نشود، جامعه تحمل آن را ندارد.
او دستش را پس میکشید ولی مردم دستش را پیش میآوردند(وَ بَسَطْتُمْ يَدِي فَكَفَفْتُهَا خطبه۲۲۹) و بالاخره چاره ای جز قبول مسئولیت نمیبیند.
او نمیخواست امروز او را در جایگاه امیری قرار دهند ولی فردا او را به ماموری تنزل دهند(لَقَدْ كُنْتُ أَمْسِ أَمِيراً فَأَصْبَحْتُ اَلْيَوْمَ مَأْمُوراً خطبه۲۰۸)
این منطق مولا بود.
🔹و اما آنها که پیش میکشند:
آنها که دستشان را پس میزنند و خودشان دستشان را پیش میآورند،
و آنها را که حذف میکنند و مجددا خود را اضافه میکنند،
و آنها که مردم، امیدی در حضورشان نمیبینند ولی خودشان احساس وظیفه میکنند،
و آنها که بیگانه معرفی میشوند و خودشان را خودی میپندارند،
و آنها که خود را امیر جلوه میدهند و فردا خود را مامور و معذور میشمارند،
و آنها که امروز شعار میدهند و میدانند که فردا دستشان برای عمل بسته است،
آنها چه منطقی دارند؟
🌐منبع
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
Forwarded from عکس نگار
#معرفی_کتاب
#اسلام_و_نظام_کیفری
◽️نظامهای حقوقی با مبانی فکری و انسانشناختی که بر اساس آن شکل گرفتهاند، به فراخور پیشرفت جوامع در دنیای مدرن، متحول و پیشرفتهتر شدند تا بتوانند از یک سو تمام جوانب و مسائل حقوقی جوامع را پوشش دهند و از سوی دیگر حقوق آدمیان را بیش از پیش پاس دارند.
اکنون و در این زمانه، افزون بر آدمیان، اعم از فرمانروایان و فرمانبرداران و بیگناهان و گنهکاران، حیوانات و محیط زیست نیز از حق و حقوقی برخوردارند و نهادها و سازمانهای مختلفی برای پاسداشت حقوق آدمیان و حیوانات شکل گرفته تا مبادا حقی ضایع و فرونهاده شود؛
◽️بنابراین شناخت نظامهای حقوقی ضروری است؛ مواردی از این دست که یک نظام حقوقی کارآمد باید چه مؤلفههایی داشته باشد؟ کدام نظام حقوقی و با چه پیشفرضهایی میتواند به شیوه مناسبتری پاسخگوی معضلات حقوقی باشد و حقوق آدمیان و جانداران را پاس دارد؟ فلسفه مجازاتها در یک نظام حقوقی چیست و این مجازاتها باید دارای چه ضوابط و شرایطی باشند؟ و...
◽️این پرسشها در نظام حقوقی اسلامی نیز به صورت بنیادینتری مطرح میشود، چراکه نظام حقوق اسلامی متکی و برآمده از متون مقدسی چون قرآن کریم و روایات است که حتی با ابزار اجتهاد نیز امکان تغییر و بازنگری در آن بهسادگی امکانپذیر نیست؛ بهگونهایکه برخی مسائل و مجازاتهایی که در متون مقدس به آن تصریح شده، از دیدگاه انسان امروزی غیرقابل فهم و درک مینماید و مجتهدان و متفکران اسلامی را با چالشهای سخت و سهمناکی روبهرو ساخته است.
🌐مطالعه متن کامل معرفی کتاب اینجا
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
#اسلام_و_نظام_کیفری
◽️نظامهای حقوقی با مبانی فکری و انسانشناختی که بر اساس آن شکل گرفتهاند، به فراخور پیشرفت جوامع در دنیای مدرن، متحول و پیشرفتهتر شدند تا بتوانند از یک سو تمام جوانب و مسائل حقوقی جوامع را پوشش دهند و از سوی دیگر حقوق آدمیان را بیش از پیش پاس دارند.
اکنون و در این زمانه، افزون بر آدمیان، اعم از فرمانروایان و فرمانبرداران و بیگناهان و گنهکاران، حیوانات و محیط زیست نیز از حق و حقوقی برخوردارند و نهادها و سازمانهای مختلفی برای پاسداشت حقوق آدمیان و حیوانات شکل گرفته تا مبادا حقی ضایع و فرونهاده شود؛
◽️بنابراین شناخت نظامهای حقوقی ضروری است؛ مواردی از این دست که یک نظام حقوقی کارآمد باید چه مؤلفههایی داشته باشد؟ کدام نظام حقوقی و با چه پیشفرضهایی میتواند به شیوه مناسبتری پاسخگوی معضلات حقوقی باشد و حقوق آدمیان و جانداران را پاس دارد؟ فلسفه مجازاتها در یک نظام حقوقی چیست و این مجازاتها باید دارای چه ضوابط و شرایطی باشند؟ و...
◽️این پرسشها در نظام حقوقی اسلامی نیز به صورت بنیادینتری مطرح میشود، چراکه نظام حقوق اسلامی متکی و برآمده از متون مقدسی چون قرآن کریم و روایات است که حتی با ابزار اجتهاد نیز امکان تغییر و بازنگری در آن بهسادگی امکانپذیر نیست؛ بهگونهایکه برخی مسائل و مجازاتهایی که در متون مقدس به آن تصریح شده، از دیدگاه انسان امروزی غیرقابل فهم و درک مینماید و مجتهدان و متفکران اسلامی را با چالشهای سخت و سهمناکی روبهرو ساخته است.
🌐مطالعه متن کامل معرفی کتاب اینجا
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
◻️خدای رحمان یا خدای جبار؟(۱)
✍مسعود ادیب
🔵موضوع بحث حاضر به جهات عدیده، مسئلهای زنده و مطرح در جامعه دینی ما است:
شناخت ما از خدای تبارک و تعالی مانند همه شناختهای ما، شناخت «ما» و درک انسانی ما است؛ چه درکی که از طریق مطالعه عالم و کسب تجربه و تحلیل عقلی به دست میآوریم و چه درکی که از طریق متون دینی پیدا میکنیم. از این جهت تفاوتی در کار نیست. روایتی از امام باقر(ع) نقل شده که درباره شناخت خداوند میفرمایند:«كل ما میّزتموه بأوهامكم في أدقّ معانيه مصنوع مثلكم مردودٌ اليكم» ؛ دقیقترین فهم و تصویر و برداشتی که شما از خداوند دارید، مخلوق ذهن شما است.
پس زمانی که از خداشناسی سخن میگوییم، در افق فهم ظرفیت انسانی بحث میکنیم؛ یا وقتی از رحمت، جباریت، علم، اراده، قدرت و هر یک از اوصاف خداوند سخن میگوییم، در افق فهم انسانی به موضوع میپردازیم.
بحث را باید از اینجا شروع کرد که خدای تبارک و تعالی نسبت خود را با انسان و عالم چگونه معرفی کرده است؟ متن این نسبت رحمت است؛ چنانکه «بسم الله الرحمن الرحیم»، سوره حمد، آیه «وسعت رحمتی کل شیء».
🔹در سوره حمد خداوند بهعنوان «رب العالمین» شناخته و ستوده میشود و بلافاصله دو صفت «رحمان» و «رحیم» بهعنوان محور ربوبیت او مطرح می شود. پس در همین آغاز اگر کسی قرآن را بگشاید و صفحه اول آن را بنگرد، میبیند که خداوند خود را بهعنوان موجودی معرفی کرده که مهمترین ویژگیاش رحمت است و ربوبیت او بر عالم نیز بر مدار رحمت میچرخد.
رحمت؛ مبنای رابطه خدا با عالم
🔹در آیات متعددی از قرآن، رابطه خداوند با عالم یا فعالیت او در عالم بر مبنای رحمت معرفی میشود؛ چنان که میفرماید«رَحْمَتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَالَّذينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ»؛رحمت من همه چیز را فرا گرفته است. البته این را برای کسانی که تقوا پیشه میکنند، زکات میپردازند و ایمان میآورند تثبیت میکنیم؛ یعنی گستره رحمت فراگیر است و اگر انسانها این زمینه را در خود فراهم آوردند و استعداد خدایی خود را شکوفا کردند، این رحمت در وجود آنها تثبیت میشود.
🔹نوع فهم و برداشت ما انسانها متأثر از فرهنگ، جامعه و روزگار است. یکی از ویژگیهای انسان مدرن، «انسانگرایی» و خصوصاً «عاطفهگرایی» است. انسان مدرن با این ایده که«انسان، غایت همه چیز است» و سپس با این ایده که«احساس بلاواسطه، نقد و خاصی که هر فردی از انسان در مواجهه با هر فعلی، عمل و اندیشهای دارد، اصل تلقی میشود»؛ توقع دارد همه چیز به کام او باشد. قرآن نیز چنین وعدهای نداده است.
🌐مطالعه متن کامل مقاله
#زیست_مومنانه_در_جهان_معاصر
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍مسعود ادیب
🔵موضوع بحث حاضر به جهات عدیده، مسئلهای زنده و مطرح در جامعه دینی ما است:
شناخت ما از خدای تبارک و تعالی مانند همه شناختهای ما، شناخت «ما» و درک انسانی ما است؛ چه درکی که از طریق مطالعه عالم و کسب تجربه و تحلیل عقلی به دست میآوریم و چه درکی که از طریق متون دینی پیدا میکنیم. از این جهت تفاوتی در کار نیست. روایتی از امام باقر(ع) نقل شده که درباره شناخت خداوند میفرمایند:«كل ما میّزتموه بأوهامكم في أدقّ معانيه مصنوع مثلكم مردودٌ اليكم» ؛ دقیقترین فهم و تصویر و برداشتی که شما از خداوند دارید، مخلوق ذهن شما است.
پس زمانی که از خداشناسی سخن میگوییم، در افق فهم ظرفیت انسانی بحث میکنیم؛ یا وقتی از رحمت، جباریت، علم، اراده، قدرت و هر یک از اوصاف خداوند سخن میگوییم، در افق فهم انسانی به موضوع میپردازیم.
بحث را باید از اینجا شروع کرد که خدای تبارک و تعالی نسبت خود را با انسان و عالم چگونه معرفی کرده است؟ متن این نسبت رحمت است؛ چنانکه «بسم الله الرحمن الرحیم»، سوره حمد، آیه «وسعت رحمتی کل شیء».
🔹در سوره حمد خداوند بهعنوان «رب العالمین» شناخته و ستوده میشود و بلافاصله دو صفت «رحمان» و «رحیم» بهعنوان محور ربوبیت او مطرح می شود. پس در همین آغاز اگر کسی قرآن را بگشاید و صفحه اول آن را بنگرد، میبیند که خداوند خود را بهعنوان موجودی معرفی کرده که مهمترین ویژگیاش رحمت است و ربوبیت او بر عالم نیز بر مدار رحمت میچرخد.
رحمت؛ مبنای رابطه خدا با عالم
🔹در آیات متعددی از قرآن، رابطه خداوند با عالم یا فعالیت او در عالم بر مبنای رحمت معرفی میشود؛ چنان که میفرماید«رَحْمَتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَالَّذينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ»؛رحمت من همه چیز را فرا گرفته است. البته این را برای کسانی که تقوا پیشه میکنند، زکات میپردازند و ایمان میآورند تثبیت میکنیم؛ یعنی گستره رحمت فراگیر است و اگر انسانها این زمینه را در خود فراهم آوردند و استعداد خدایی خود را شکوفا کردند، این رحمت در وجود آنها تثبیت میشود.
🔹نوع فهم و برداشت ما انسانها متأثر از فرهنگ، جامعه و روزگار است. یکی از ویژگیهای انسان مدرن، «انسانگرایی» و خصوصاً «عاطفهگرایی» است. انسان مدرن با این ایده که«انسان، غایت همه چیز است» و سپس با این ایده که«احساس بلاواسطه، نقد و خاصی که هر فردی از انسان در مواجهه با هر فعلی، عمل و اندیشهای دارد، اصل تلقی میشود»؛ توقع دارد همه چیز به کام او باشد. قرآن نیز چنین وعدهای نداده است.
🌐مطالعه متن کامل مقاله
#زیست_مومنانه_در_جهان_معاصر
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
Forwarded from عکس نگار
◻️خدای رحمان یا خدای جبار؟(۲)
✍مسعود ادیب
🔹تصویری که قرآن از حیات انسانی در این دنیا ارائه میکند، تصویر محیطی بسیار مرفه که به آن گام نهادهایم تا خوش بگذرانیم نیست؛ بلکه به عکس، تصویر کوهنوردیای جانفرسا است که ما را به قله خواهد رسانید:«يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيهِ».تصویر واقعیتهای این عالم است که با سختی، دشواری و پیچیدگی همراه است:«ولقد خلقنا الانسان فی کبد».اینها واقعیتهایی است که در این عالم وجود دارد.
🔹از نگاه قرآن، این امر منافاتی با رحمت ندارد؛ رحمت این نیست که آدم را در پر قو بپرورد، بلکه رحمتی که خدا تعریف میکند، با توقعات عاطفهگرایانه انسان مدرن تفسیر نمیشود. چه کسی گفته است این توقعات بجا است؟ اگر از حق و باطل سخن میگوییم، چه کسی ادعا کرده که این توقعات حق است؟ اگر بگوییم سخن از حق و باطل نیست، بلکه ما از کارآمدی و سودمندی سخن میگوییم، چه کسی گفته انسان با این توقعاتْ امروزه خوشتر زندگی میکند و سود بیشتری از هستی میبرد؟ همه اینها به جد جای تأویل و بحث دارد.
🔹در بسیاری موارد، جباریت خداوند را از «جبران» و بهمعنای جبران کسرها و کمبودهای وجودی انسان گرفتهاند؛ چنان که در دعا عرض میکنیم: «یا جابر العظم الکسیر». اما همانطور که دعای «افتتاح» آمده است، خداوند در عین حالی که «ارحم الراحمین فی موضع العفو والرحمة» است، همچنین«اشد المعاقبین فی موضع النکال والنقمة»است. این واقعیت عالم و هستی است.
🌐مطالعه متن کامل مقاله
#زیست_مومنانه_در_جهان_معاصر
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍مسعود ادیب
🔹تصویری که قرآن از حیات انسانی در این دنیا ارائه میکند، تصویر محیطی بسیار مرفه که به آن گام نهادهایم تا خوش بگذرانیم نیست؛ بلکه به عکس، تصویر کوهنوردیای جانفرسا است که ما را به قله خواهد رسانید:«يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيهِ».تصویر واقعیتهای این عالم است که با سختی، دشواری و پیچیدگی همراه است:«ولقد خلقنا الانسان فی کبد».اینها واقعیتهایی است که در این عالم وجود دارد.
🔹از نگاه قرآن، این امر منافاتی با رحمت ندارد؛ رحمت این نیست که آدم را در پر قو بپرورد، بلکه رحمتی که خدا تعریف میکند، با توقعات عاطفهگرایانه انسان مدرن تفسیر نمیشود. چه کسی گفته است این توقعات بجا است؟ اگر از حق و باطل سخن میگوییم، چه کسی ادعا کرده که این توقعات حق است؟ اگر بگوییم سخن از حق و باطل نیست، بلکه ما از کارآمدی و سودمندی سخن میگوییم، چه کسی گفته انسان با این توقعاتْ امروزه خوشتر زندگی میکند و سود بیشتری از هستی میبرد؟ همه اینها به جد جای تأویل و بحث دارد.
🔹در بسیاری موارد، جباریت خداوند را از «جبران» و بهمعنای جبران کسرها و کمبودهای وجودی انسان گرفتهاند؛ چنان که در دعا عرض میکنیم: «یا جابر العظم الکسیر». اما همانطور که دعای «افتتاح» آمده است، خداوند در عین حالی که «ارحم الراحمین فی موضع العفو والرحمة» است، همچنین«اشد المعاقبین فی موضع النکال والنقمة»است. این واقعیت عالم و هستی است.
🌐مطالعه متن کامل مقاله
#زیست_مومنانه_در_جهان_معاصر
#پژوهشکده_اندیشه_دینی_معاصر
#نواندیشی_دینی_و_رویکردها
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Audio
◽️ممنوعیت پیروی محض از دیگران
🎙محمدرضا یوسفی
🔹درسی از سخن شریف حضرت امام جواد(ع) که فرمود: "من اصغی الی ناطق فقد عبده" بیان شده است.
🔹 قرآن ما را دعوت به استماع دیدگاههای مختلف می کند یعنی گوش دادن و سپس تحلیل و انتخاب بهترین آنها. لذا امام از پذیرش مطلق سخن انسان بدون تحلیل و بررسی نهی میکند.
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
🎙محمدرضا یوسفی
🔹درسی از سخن شریف حضرت امام جواد(ع) که فرمود: "من اصغی الی ناطق فقد عبده" بیان شده است.
🔹 قرآن ما را دعوت به استماع دیدگاههای مختلف می کند یعنی گوش دادن و سپس تحلیل و انتخاب بهترین آنها. لذا امام از پذیرش مطلق سخن انسان بدون تحلیل و بررسی نهی میکند.
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
#معرفی_کتاب #کتاب_در_مسیر_شخصیت
◽️انسان مشکل خویش است
✍علی زمانیان
❗️۴. در مسیر ساختن شخصیتمان بدانیم با چهار گونه محدودیت مواجه خواهیم شد:
الف) محدودیتهای هستیشناختی، یعنی "عقل ما ضعیف و دنیا ظریف است. ما در عمل نمیتوانیم ظرایف دنیا را تمام و کمال دریابیم و به حقیقت محض خودمان پی ببریم".
ب) محدودیتهای اخلاقی، " در روان ما بیماریهایی هست که ما را به خودخواهی و غرور سوق میدهد و وسوسهمان میکند تا دلبستگیهای کهتر را به دلبستگیهای مهتر ترجیح دهیم."
ج) محدودیتهای روانشناختی، "ما از درون گسیخته هستیم. از فوریترین انگیزههای ذهنی خودمان ناخودآگاه هستیم"
د) محدودیتهای اجتماعی، "ما مخلوقاتی خود تکمیلکننده نیستیم و برای رشد کردن و موفقیت ناچاریم به وضعیت وابستگی به دیگران، نهادها و حدس و استنباطها تن دهیم".
❗️۵. همهی انسانها آمیختهای از خطاها و صوابها هستند. هیچ کس مقدس، فرشته یا دیو نیست. به تعبیر "اسکار وایلد"، هر قدیسی، گذشته دارد و هر گنهکاری، آیندهای." و نویسنده، مخاطب را با خطاها و گنهکاریهای به ظاهر قدیسانی آشنا میکند تا بگوید همهی انانی که از نظر ما به درجاتی از تعالی و توفیق رسیدهاند از چه مراحلی عبور کردهاند. و تا به ما بگوید، همه آنان، "انسانی بودند واقعا انسانی"
✔️ مزیت کتاب "در مسیر شخصیت" در مقایسه با کتابهای هم عرض خود، این است که خواننده را به مشاهدهی زندگی زیستهی افراد میبرد تا خود از نزدیک ببیند آنان برای آن که برپای خود بایستند، چه کردهاند و چه مسیر پر رنجی را پیمودهاند.
📚کتاب: در مسیر شخصیت
نویسنده: دیوید بروکز
مترجم: اصلان قودجانی
انشارات: طرح نو
سال انتشار: ۱۴۰۰
🌐متن کامل و منبع
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
◽️انسان مشکل خویش است
✍علی زمانیان
❗️۴. در مسیر ساختن شخصیتمان بدانیم با چهار گونه محدودیت مواجه خواهیم شد:
الف) محدودیتهای هستیشناختی، یعنی "عقل ما ضعیف و دنیا ظریف است. ما در عمل نمیتوانیم ظرایف دنیا را تمام و کمال دریابیم و به حقیقت محض خودمان پی ببریم".
ب) محدودیتهای اخلاقی، " در روان ما بیماریهایی هست که ما را به خودخواهی و غرور سوق میدهد و وسوسهمان میکند تا دلبستگیهای کهتر را به دلبستگیهای مهتر ترجیح دهیم."
ج) محدودیتهای روانشناختی، "ما از درون گسیخته هستیم. از فوریترین انگیزههای ذهنی خودمان ناخودآگاه هستیم"
د) محدودیتهای اجتماعی، "ما مخلوقاتی خود تکمیلکننده نیستیم و برای رشد کردن و موفقیت ناچاریم به وضعیت وابستگی به دیگران، نهادها و حدس و استنباطها تن دهیم".
❗️۵. همهی انسانها آمیختهای از خطاها و صوابها هستند. هیچ کس مقدس، فرشته یا دیو نیست. به تعبیر "اسکار وایلد"، هر قدیسی، گذشته دارد و هر گنهکاری، آیندهای." و نویسنده، مخاطب را با خطاها و گنهکاریهای به ظاهر قدیسانی آشنا میکند تا بگوید همهی انانی که از نظر ما به درجاتی از تعالی و توفیق رسیدهاند از چه مراحلی عبور کردهاند. و تا به ما بگوید، همه آنان، "انسانی بودند واقعا انسانی"
✔️ مزیت کتاب "در مسیر شخصیت" در مقایسه با کتابهای هم عرض خود، این است که خواننده را به مشاهدهی زندگی زیستهی افراد میبرد تا خود از نزدیک ببیند آنان برای آن که برپای خود بایستند، چه کردهاند و چه مسیر پر رنجی را پیمودهاند.
📚کتاب: در مسیر شخصیت
نویسنده: دیوید بروکز
مترجم: اصلان قودجانی
انشارات: طرح نو
سال انتشار: ۱۴۰۰
🌐متن کامل و منبع
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
◻️کاندیدای شایسته(۱)
✍محمود شفیعی
🔵بعد از گذشت ۴۶سال از عمر انقلاب و جمهوری اسلامی، مردم درکی قابل قبول از ماهیت نخبگان قدرت سیاسی، در ایران پیدا کرده اند. مساله امروز مردم ایران درباره نخبگان سیاسی، با تجربه کافی که به دست آورده اند، یک چیز بیشتر نیست: "حکمرانانی که فایده آنان از هزینه آنها بیشتر باشد، کدامند؟"
🔹ساده زیست بودن، سخنان دلنشین گفتن، باسواد بودن، مردمی بودن، حتی برنامه داشتن حاکمان، اینها همه خوب و برای انتخاب یک فرد از سوی مردم برای حکمرانی لازمند؛ اما پاسخ مساله پیش گفته نیستند. پاسخ اساسی مساله این است که مردم ایران به حاکمانی با تجربه نیاز دارند که موفقیت در حیطه کاری خود را در عمل به اثبات رساندهاند. حاکمان موفق کسانی هستند که نسبت به دیگر رقیبان، فایده بیشتری به مردم میرسانند و هزینه کمتری بر ملت تحمیل میکنند.
🔹در انتخابات پیشرو، از میان کاندیداهای نهایی شده، بهترین کاندیدا، فقط یک معیار دارد. کاندیدای شایسته کسی است که در تجربه عملی گذشته خودش، هر چند در حیطهای محدود، حکمرانی موفق تر از دیگران را قبلا به نمایش گذاشته باشد. اگر مدعی حکومت، متدین ترین و خوشنامترین فرد جامعه هم باشد، اما نتواند به وظایف ذاتی خود در میدان سیاست ورزی موفق عمل کند، او شایستگی حکمرانی ندارد.
در حکمرانی قدیم و جدید، اسلامی و غیراسلامی، حاکمان کشور چند وظیفه مشترک اساسی دارند:
1⃣تامین امنیت همه جانبه(جانی، مالی، حیثیتی، انسانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، داخلی، خارجی و ...) برای همه (مرد یا زن، مسلمان یا غیر مسلمان، قوی یا ضعیف، انقلابی یا غیر انقلابی، خودی یا غیرخودی و ...).
2⃣زمینه سازی برای رفاه و توسعه همه جانبه (رشد اقتصادی، عدالت اقتصادی، عدالت قضایی، عدالت سیاسی، حداقل کردن فسادهای مالی، مهار تورم، ایجاد اشتغال، حل معضل بیکاری و ...)
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍محمود شفیعی
🔵بعد از گذشت ۴۶سال از عمر انقلاب و جمهوری اسلامی، مردم درکی قابل قبول از ماهیت نخبگان قدرت سیاسی، در ایران پیدا کرده اند. مساله امروز مردم ایران درباره نخبگان سیاسی، با تجربه کافی که به دست آورده اند، یک چیز بیشتر نیست: "حکمرانانی که فایده آنان از هزینه آنها بیشتر باشد، کدامند؟"
🔹ساده زیست بودن، سخنان دلنشین گفتن، باسواد بودن، مردمی بودن، حتی برنامه داشتن حاکمان، اینها همه خوب و برای انتخاب یک فرد از سوی مردم برای حکمرانی لازمند؛ اما پاسخ مساله پیش گفته نیستند. پاسخ اساسی مساله این است که مردم ایران به حاکمانی با تجربه نیاز دارند که موفقیت در حیطه کاری خود را در عمل به اثبات رساندهاند. حاکمان موفق کسانی هستند که نسبت به دیگر رقیبان، فایده بیشتری به مردم میرسانند و هزینه کمتری بر ملت تحمیل میکنند.
🔹در انتخابات پیشرو، از میان کاندیداهای نهایی شده، بهترین کاندیدا، فقط یک معیار دارد. کاندیدای شایسته کسی است که در تجربه عملی گذشته خودش، هر چند در حیطهای محدود، حکمرانی موفق تر از دیگران را قبلا به نمایش گذاشته باشد. اگر مدعی حکومت، متدین ترین و خوشنامترین فرد جامعه هم باشد، اما نتواند به وظایف ذاتی خود در میدان سیاست ورزی موفق عمل کند، او شایستگی حکمرانی ندارد.
در حکمرانی قدیم و جدید، اسلامی و غیراسلامی، حاکمان کشور چند وظیفه مشترک اساسی دارند:
1⃣تامین امنیت همه جانبه(جانی، مالی، حیثیتی، انسانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، داخلی، خارجی و ...) برای همه (مرد یا زن، مسلمان یا غیر مسلمان، قوی یا ضعیف، انقلابی یا غیر انقلابی، خودی یا غیرخودی و ...).
2⃣زمینه سازی برای رفاه و توسعه همه جانبه (رشد اقتصادی، عدالت اقتصادی، عدالت قضایی، عدالت سیاسی، حداقل کردن فسادهای مالی، مهار تورم، ایجاد اشتغال، حل معضل بیکاری و ...)
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
◻️کاندیدای شایسته(۲)
✍محمود شفیعی
3⃣تضمین شکوه و عظمت ملی(ارتقاء جایگاه دولت-ملت ایران در نظام بین الملل، افزایش امید در اقشار گوناگون جامعه، گسترش روابط با همه کشورهای جهان که آنان را به رسمیت میشناسیم، حفظ استقلال و عدم وابستگی به یک یا چند کشور خاص و ...)
اگر حاکمان کارویژههای خود را که در بالا بدانها اشاره رفت، انجام دهند، تمدن اسلامی، دینداری، و بسیاری از آرمانهای دیگر به عنوان پیامدهای قهری حاصل از موفقیت حاکمان در انجام کارویژهها، تحقق مییابند.
🔹اما اگر حاکمان به جای انجام موفق کارویژههای اصلی فوق، مستقیم بودجه مملکت را به نام تمدن سازی اسلامی، زمینه سازی ظهور، حفظ ظاهر اسلام در جامعه و غیره، کانالیزه کنند؛ به جیب خودیها بریزند؛ به جای توجه به اراده ملت و خواست جامعه، به دنبال مهندسی جامعه از بالا برآیند؛ به جای الگو گرفتن از مردم در دینداری، بخواهند خود را الگوی دینداری مردم قرار دهند؛ نه تنها همین اهداف آرمانی تحقق پیدا نمیکنند، بلکه به جای تمدن سازی، تمدن سوزی، به جای اسلامی سازی، اسلام ستیزی، به جای هر آرمان دیگر، ضد آن آرمانها اتفاق میافتد.
🔹سخن پایانی
به تعبیر ادبی، آرمانهایی چون رسیدن به تمدن اسلامی، پیدا شدن زمینه ظهور، یا داشتن جامعهای علاقمند به حفظ نمادهای اسلامی، اسم مصدراند؛ اما کارویژههای ذاتی حکومت، مصدراند. با تحقق بخشیدن به مصدر است که اسم مصدر به خودی خود حاصل می گردد. امروزه، حاکمان ما به جای پرداختن به مصدر، به دنبال اسم مصدراند؛ غافل از اینکه اسم مصدر، حاصل مصدر است و بدون مصدر نمیتوان مستقیم دنبال اسم مصدر رفت. در وضعیت کنونی، کاندیدای شایسته کسی است که به جای غوطه ور شدن در آرمانهای اسم مصدری، با سخت کوشی و هنرمندی تمام، به فکر تحقق بخشیدن مصدرها باشد.
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍محمود شفیعی
3⃣تضمین شکوه و عظمت ملی(ارتقاء جایگاه دولت-ملت ایران در نظام بین الملل، افزایش امید در اقشار گوناگون جامعه، گسترش روابط با همه کشورهای جهان که آنان را به رسمیت میشناسیم، حفظ استقلال و عدم وابستگی به یک یا چند کشور خاص و ...)
اگر حاکمان کارویژههای خود را که در بالا بدانها اشاره رفت، انجام دهند، تمدن اسلامی، دینداری، و بسیاری از آرمانهای دیگر به عنوان پیامدهای قهری حاصل از موفقیت حاکمان در انجام کارویژهها، تحقق مییابند.
🔹اما اگر حاکمان به جای انجام موفق کارویژههای اصلی فوق، مستقیم بودجه مملکت را به نام تمدن سازی اسلامی، زمینه سازی ظهور، حفظ ظاهر اسلام در جامعه و غیره، کانالیزه کنند؛ به جیب خودیها بریزند؛ به جای توجه به اراده ملت و خواست جامعه، به دنبال مهندسی جامعه از بالا برآیند؛ به جای الگو گرفتن از مردم در دینداری، بخواهند خود را الگوی دینداری مردم قرار دهند؛ نه تنها همین اهداف آرمانی تحقق پیدا نمیکنند، بلکه به جای تمدن سازی، تمدن سوزی، به جای اسلامی سازی، اسلام ستیزی، به جای هر آرمان دیگر، ضد آن آرمانها اتفاق میافتد.
🔹سخن پایانی
به تعبیر ادبی، آرمانهایی چون رسیدن به تمدن اسلامی، پیدا شدن زمینه ظهور، یا داشتن جامعهای علاقمند به حفظ نمادهای اسلامی، اسم مصدراند؛ اما کارویژههای ذاتی حکومت، مصدراند. با تحقق بخشیدن به مصدر است که اسم مصدر به خودی خود حاصل می گردد. امروزه، حاکمان ما به جای پرداختن به مصدر، به دنبال اسم مصدراند؛ غافل از اینکه اسم مصدر، حاصل مصدر است و بدون مصدر نمیتوان مستقیم دنبال اسم مصدر رفت. در وضعیت کنونی، کاندیدای شایسته کسی است که به جای غوطه ور شدن در آرمانهای اسم مصدری، با سخت کوشی و هنرمندی تمام، به فکر تحقق بخشیدن مصدرها باشد.
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
Telegram
اندیشه دینی معاصر
پژوهشکده اندیشه دینی معاصر(آدم) به منظور ارتقای اندیشهورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نو شونده، در میانه تحجر و دینگریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است.
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
ارتباط با ما:
@andishedini
[email protected]
https://www.tg-me.com/andishedini
Forwarded from عکس نگار
◻️حزب و نظام انتخابات
✍داود فیرحی
🔵مشکل احزاب و انتخابات در ایران، به فقدان ارتباط ارگانیک بین دو قانون انتخابات و قانون احزاب برمیگردد. وظیفه محققین است که این ناسازه را اصلاح کنند. قانون احزاب مصوب سال ۹۵ از جهاتی درست تنظیم شده است اما راه اجرا ندارد و از لحاظ حقوقی جزو قوانین معلق است. از جمله قوانینی است که معمولا نوشته می شوند تا اصلاً اجرا نشوند.
🔹سیاستهای کلی انتخابات أبلاغ شده در سال ۹۵ نیز به احزاب تکلیف میدهد اما امتیاز نمیدهد. ماده ۱۱ یکی از مواد سنگین سیاستهای کلی است اما هیچ اشارهای به حزب نکرده و حزب غائب بزرگ انتخابات است.
🔹حزب دو کار بزرگ میکند: یکی اینکه انسان طبیعی را تبدیل به شهروند قاعدهمند میکند و دوم اینکه همانند پلیس که قواعدی در خیابان دارد تا ماشینها تصادف نکنند، قواعدی درست میکند که فعالیتهای سیاسی ایمن باشند.
اگر به احزاب تکلیف بدهید اما امتیاز ندهید، کسانی که به دنبال فعالیت سیاسی هستند، از حزب فرار میکنند.
🔹یک مشکل ساختاری در نظام سیاسی ما این است که مناصب سیاسی به دو قسمت دموکراتیک و انتصابی تقسیم شده و معمولاً فعالین سیاسی سود خود را در این میبینند که به قسمتهای انتصابی کشیده شوند. خیلی علاقه ندارند که قسمت پرخطر انتخابات را دنبال کنند که ریسکش هم بالا باشد. یعنی هم در معرض انتخاب مردمی باشند که فردا نظرشان عوض میشود و هم اینکه نفس فعالیت در احزاب، در سیستم انتخابات پوپولیستی باعث بدبینی به افراد میشود.
🔹سیستم پوپولیستی، سرنوشت انتخابات را به دو هفته آخر گره میزند. درحالیکه در سیستمهای نهادی، باید یک سال قبل، کاندیداها به تدریج مطرح شوند، ایدههایشان روشن شود و شبکههای تولید رأی آنها شناسایی شود و بتوانند خود را به افکار عمومی عرضه کنند.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser
✍داود فیرحی
🔵مشکل احزاب و انتخابات در ایران، به فقدان ارتباط ارگانیک بین دو قانون انتخابات و قانون احزاب برمیگردد. وظیفه محققین است که این ناسازه را اصلاح کنند. قانون احزاب مصوب سال ۹۵ از جهاتی درست تنظیم شده است اما راه اجرا ندارد و از لحاظ حقوقی جزو قوانین معلق است. از جمله قوانینی است که معمولا نوشته می شوند تا اصلاً اجرا نشوند.
🔹سیاستهای کلی انتخابات أبلاغ شده در سال ۹۵ نیز به احزاب تکلیف میدهد اما امتیاز نمیدهد. ماده ۱۱ یکی از مواد سنگین سیاستهای کلی است اما هیچ اشارهای به حزب نکرده و حزب غائب بزرگ انتخابات است.
🔹حزب دو کار بزرگ میکند: یکی اینکه انسان طبیعی را تبدیل به شهروند قاعدهمند میکند و دوم اینکه همانند پلیس که قواعدی در خیابان دارد تا ماشینها تصادف نکنند، قواعدی درست میکند که فعالیتهای سیاسی ایمن باشند.
اگر به احزاب تکلیف بدهید اما امتیاز ندهید، کسانی که به دنبال فعالیت سیاسی هستند، از حزب فرار میکنند.
🔹یک مشکل ساختاری در نظام سیاسی ما این است که مناصب سیاسی به دو قسمت دموکراتیک و انتصابی تقسیم شده و معمولاً فعالین سیاسی سود خود را در این میبینند که به قسمتهای انتصابی کشیده شوند. خیلی علاقه ندارند که قسمت پرخطر انتخابات را دنبال کنند که ریسکش هم بالا باشد. یعنی هم در معرض انتخاب مردمی باشند که فردا نظرشان عوض میشود و هم اینکه نفس فعالیت در احزاب، در سیستم انتخابات پوپولیستی باعث بدبینی به افراد میشود.
🔹سیستم پوپولیستی، سرنوشت انتخابات را به دو هفته آخر گره میزند. درحالیکه در سیستمهای نهادی، باید یک سال قبل، کاندیداها به تدریج مطرح شوند، ایدههایشان روشن شود و شبکههای تولید رأی آنها شناسایی شود و بتوانند خود را به افکار عمومی عرضه کنند.
🌐مطالعه متن کامل اینجا
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser