Telegram Web Link
می‌گویند که انتخابات باستانیان مخفیانه و پنهانی صورت می‌گرفته، به شیوۀ دزدها؛ هنوز مشخص نشده که علت آن‌همه پنهانکاری چه بوده است. ما انتخابات را کاملاً آشکارا و صادقانه در روز روشن برگزار می‌کنیم. من شاهدم که چطور همه به ولی‌نعمت رأی می‌دهند و همه شاهد رأی دادن من به ولی‌نعمت‌اند غیر از این چه می‌بایست باشد، وقتی «همه» و «من»، یک «ما»ی واحدیم. می‌بینید که در قیاس با آن «پنهانکاری» بزدلانه و مخفیانۀ نیاکانمان چقدر شرافتمندانه‌تر، صادقانه‌تر و والاتر است؟ از این گذشته چقدر منطقی‌تر است! آخر حتی به فرض محال، اگر خللی هم در روال معمول ایجاد شود، مأموران مخفی در صفوف ما حی‌وحاضرند: آنها قادرند اعدادی را که گمراه شده‌اند شناسایی کنند و مانع شوند که آنها گام‌های غلط بعدی را بردارند و درعین‌حال یگانه‌کشور را هم از گزند آنها محفوظ می‌دارند.

(ما، یوگنی زامیاتین، ترجمهٔ بابک شهاب)
#راهنمای_بیدگل

کتاب‌هایی با موضوع اقتصاد در نشر بیدگل...

| ذهن و بازار | پارادوکس سود | تکنوفئودالیسم |
دهۀ ۱۹۶۰ زمان درگیری ایدئولوژیک و هسته‌ای میان آمریکا و اتحاد شوروی بود، درگیری‌ای که تقریباً دنیا را به هم ریخت. اما در این دهه اصول برنامه‌ریزی شوروی با موفقیتی چشمگیر در کجا پیاده می‌شد؟ در ایالات متحده! به ندرت پیش آمده که قضای روزگار از یک ایدئولوژی دوآتشه انتقامی عملی‌تر و مؤثرتر از این گرفته باشد.
دقیقاً بعد از اینکه ژاپنی‌ها با بمباران پرل هاربر پای آمریکا را به جنگ جهانی دوم گشودند، دولت ایالات متحده بنا کرد به تقلید از شوروی. به صاحبان کارخانه‌ها دیکته می‌کرد محصولات را، از ناوهای هواپیمابر گرفته تا مواد غذایی فراوری‌شده، به چه میزان و با چه مشخصاتی تولید کنند. حتی برای مهار تورم و تضمین گذار ملایم اقتصادی از زمان جنگ به دورۀ صلح یک مقام تام‌الاختیار را برای تعیین‌قیمت به خدمت گرفت –جان کنت گلبریتِ اقتصاددان– که کارش عملاً تصمیم‌گیری دربارۀ قیمت همه‌چیز بود. اغراق نیست اگر بگوییم سرمایه‌داری آمریکایی با اصول برنامه‌ریزی شوروی اداره می‌شد، با این تفاوت مهم که کارخانه‌های شبکه‌بندی‌شده تحت مالکیت خصوصی کسب‌وکارهای بزرگ باقی ماندند.

(تکنوفئودالیسم، یانیس واروفاکیس، ترجمهٔ سیامک کفاشی)
#راهنمای_بیدگل
مجموعهٔ بیژن الهی
در نشر بیدگل...
صاحبان قدرت آن جایی به فرمان‌برداری متوسل می‌شوند که احتمال مخالفت می‌رود، آنجا که خود اصحاب قدرت —خود قانونگذاران— می‌دانند مشکلی در کار است: قانونی وضع کرده‌اند که آدم‌ها وسوسه خواهند شد زیر پایش بگذارند. به این ترتیب، کسانی که خواهان فرمان‌برداری دیگران‌اند خود قبلاً تصور کرده‌اند که چرا احیاناً ممکن است آدم‌ها فرمان‌برداری نکنند. به‌عبارتی، خودشان از قبل لذت‌های قانون‌شکنی را پیش خود تصور کرده‌اند. این خطر را به جان خریده‌اند که چه‌بسا خودآگاهانه یا ناخوآگاهانه به نوعی همدستِ آنهایی شوند که از اطاعت از اصولشان امتناع می‌ورزند. خوب می‌دانند در ظاهر کجا ایستاده‌اند؛ اما به‌طور غیررسمی جاسوس دوجانبه‌اند. خودشان خوب می‌دانند یکی از کارهایی که با قواعد و قوانینشان می‌کنند برانگیختن هوس‌هایی است که باید از آنها اطاعت کنند.

(لذت‌های ناممنوع، آدام فیلیپس، ترجمۀ نصراله مرادیانی)
اگر به آثار مهم ادبیات کلاسیک روسیه علاقه‌مندید و از مایه‌های طنز روسی لذت می‌برید، «ماجرای نزاع ایوان...» و «داستان‌های بلکین» پیشنهاد خوبی برای شماست.

در هشتگ #همخوانهای_بیدگل کتاب‌هایی را معرفی می‌کنیم که موضوع اصلی یا دغدغه‌‌شان اشتراکاتی باهم دارند. هدفمان در #همخوانهای_بیدگل معرفی کتابها با تأکید بر شباهت‌هایشان است تا راهنمایی باشد برای دوستانی که موضوعی خاص را دنبال می‌کنند یا ویژگی‌ خاصی از یک کتاب برایشان جذاب بوده و به دنبال کتاب‌های مشابه آن هستند. در #همخوانهای_بیدگل به مخاطبانمان راهنمای مسیری ارائه می‌کنیم برای مطالعۀ متمرکز.
‌«من یک زنی دیدم که فریاد می‌کرد مگر زن‌ها بمیرند و الّا هرجا بروید زن است و خلاصی محال!»
(از متن کتاب، نقل‌قول از خاطرات عین‌السلطنه)

افسانه نجم‌آبادی دربارۀ تاریخ ایران می‌گوید تمام آنچه فاقد آن هستیم اسناد و مدارک نیست، بلکه بازخوانی اسناد و مدارکِ موجودِ تاریخی با چشم جویای زنان در تاریخ است.
به تعبیر رضا براهنی، «زن ایرانی در گذشته نه چهره‌ای از خود نشان داده است و نه به‌دلایلی اجتماعی کسی توانسته است چهرۀ او را به جلوه‌های مختلفش تصویر کند.»
این کتاب کوششی است در راستای مرئی کردن چهرۀ زن ایرانی با جلوه‌های گوناگون و پنهانش برای خوانندگان.

(چرا شد محو از یاد تو نامم؟، افسانه نجم‌آبادی، ترجمهٔ شیرین کریمی)
اگر به دنبال کتاب‌هایی هستید که تصورات‌ و دانش‌تان دربارۀ ماهیت و کارکرد تنهایی و همدلی را تصحیح کنند، این دو کتاب برای شماست.

در هشتگ #همخوانهای_بیدگل کتاب‌هایی را معرفی می‌کنیم که موضوع اصلی یا دغدغه‌‌شان اشتراکاتی باهم دارند. هدفمان در #همخوانهای_بیدگل معرفی کتابها با تأکید بر شباهت‌هایشان است تا راهنمایی باشد برای دوستانی که موضوعی خاص را دنبال می‌کنند یا ویژگی‌ خاصی از یک کتاب برایشان جذاب بوده و به دنبال کتاب‌های مشابه آن هستند. در #همخوانهای_بیدگل به مخاطبانمان راهنمای مسیری ارائه می‌کنیم برای مطالعۀ متمرکز.
رسالت فلسفه یافتن وجه اشتراک در انبوه تمایزهاست. به عقیدۀ افلاطون، وظیفۀ عالمان دیالکتیک فلسفی یاد گرفتن «باهم دیدن چیزها در وحدت یک منظر» است. اما سنت فلسفی چه ابزارهایی در اختیارمان می‌نهد که از عهدۀ تکلیفی برآییم که در اینجا برای خود تعیین کرده‌ایم، که همانا پر کردن شکاف عظیم میان سنتِ فرم و محتوای هنر تجسمی مغرب‌زمین و آرمان‌های هنرمندان معاصر است، یا دست‌کم ما را به‌سوی فهم روشن‌تری از خود هدایت کند؟ نخستین جهت‌گیری را خود لفظ «هنر» در اختیار ما نهاده است. هیچ‌گاه نباید بار معنایی الفاظ را دست‌کم گرفت، چراکه زبان نوعی عملکرد مقدم بر تفکر است که پیش از ما انجام شده است. بنابراین، در اینجا لفظ «هنر» نقطۀ عزیمتی است که باید جهت‌گیری‌مان را از آن آغاز کنیم...

(اهمیت امر زیبا در زمانۀ ما، هانس گئورگ گادامر، ترجمۀ فریدا فرنودفر)
2024/05/17 20:50:09
Back to Top
HTML Embed Code: