[ کانال برهان ]
#علم_زندگی (۱۲۰)
از .... پرسیدند: با چه کسی نشست و برخاست داشته باشیم؟ فرمودند: آن کس که دیدن او شما را به یاد خدا میاندازد، و گفتار او بر دانش شما میافزاید، و کردار او شما را نسبت به آخرت تشویق میکند.
از .... پرسیدند: با چه کسی نشست و برخاست داشته باشیم؟ فرمودند: آن کس که دیدن او شما را به یاد خدا میاندازد، و گفتار او بر دانش شما میافزاید، و کردار او شما را نسبت به آخرت تشویق میکند.
⛔️ حضور در این مجالس ممنوع!
✍🏻 در روایات متعدّد آمده است که اهل بیت علیهم السّلام فرمودهاند:
📚 الکافی، ج ۲، کتاب الایمان و الکفر، باب مجالسة اهل المعاصي _ بحار ج٧١ ص١٩٠ + دو اسکن از منابع خود مخالفان ما در هشدار نسبت به این مطلب، به عنوان اقرار و به #قاعده_الزام در تصویر بالا
✍🏻 پینوشت: یکی از بدترین و عذابآورترین مجالس، مجالسی است که به معصومین عليهم السّلام اهانت میکنند، حتما هم نیاز به فحش و ناسزا نیست، بلکه هرآنچه که با شأن معصومین عليهم السلام سازگار نباشد، مصداق اهانت است. همچنین است مجالسی که مقدّسات را به مسخره و لطیفه و تضعیف میکِشانند. متأسفانه برخی تجمّعاتِ اجتماعی_خانوادگی فقط محلّ اهانت به معصومین عليهم السلام و شوخی با مقدّسات میباشد، و تسلّط کامل شیطان ملعون در این محافل مشهود است. حضور در این مجالس سبب خواری دنیا و آخرت میگردد. این مسئله را شوخی و دستکم نگیریم.
#علم_زندگی (۱۲۱)
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۵۱۵)
@borrhan
✍🏻 در روایات متعدّد آمده است که اهل بیت علیهم السّلام فرمودهاند:
«هركس ايمان به خداوند متعال و روز قيامت دارد، نبايد در مجلسى بنشيند كه در آن مجلس، یا به امام معصوم عیب میگیرند و بد میگویند، يا مؤمنی را سرزنش و غیبت میکنند.»
📚 الکافی، ج ۲، کتاب الایمان و الکفر، باب مجالسة اهل المعاصي _ بحار ج٧١ ص١٩٠ + دو اسکن از منابع خود مخالفان ما در هشدار نسبت به این مطلب، به عنوان اقرار و به #قاعده_الزام در تصویر بالا
✍🏻 پینوشت: یکی از بدترین و عذابآورترین مجالس، مجالسی است که به معصومین عليهم السّلام اهانت میکنند، حتما هم نیاز به فحش و ناسزا نیست، بلکه هرآنچه که با شأن معصومین عليهم السلام سازگار نباشد، مصداق اهانت است. همچنین است مجالسی که مقدّسات را به مسخره و لطیفه و تضعیف میکِشانند. متأسفانه برخی تجمّعاتِ اجتماعی_خانوادگی فقط محلّ اهانت به معصومین عليهم السلام و شوخی با مقدّسات میباشد، و تسلّط کامل شیطان ملعون در این محافل مشهود است. حضور در این مجالس سبب خواری دنیا و آخرت میگردد. این مسئله را شوخی و دستکم نگیریم.
#علم_زندگی (۱۲۱)
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۵۱۵)
@borrhan
❤9👍4🔥4
[ کانال برهان ]
✅ آثار اعتقاد شیعی در ایران قرن هفتم هجری سکه احمد تکودار، ضرب استر آباد، سال 681 یا 682 🟡 روی سکه↓↓ قاآن العادل الاعظم 🟡 پشت سکه↓↓ مرکز: لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله حاشیه: ضرب استرآباد، سنة احدی (یا اثنین) و ثمانین و ستمائة دوره حکومت…
✅ آثار اعتقاد شیعی در ایران قرن هفتم هجری
←سکه احمد تکودار، ضرب استرآباد، سال 683
🟡 روی سکه↓↓
قاآن العادل
🟡 پشت سکه↓↓
مرکز:
لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله
حاشیه:
ضرب استرآباد سنة ثلث و ثمانین و ستمائة
همانطور که گفته شد، پادشاهان مغول، بر روی سکه های خود لقب قاآن، بدون ذکر نام پادشاه، نقر میکردند. برای یافتن حاکمی که سکه به نام او ضرب شده است، باید بر اساس سال ضرب سکه و تطبیق آن بر سال حکومت پادشاه کمک گرفت.
←این سکه در زمان حکومت احمد تکودار (680-683) ضرب شده است.
zeno code: #68137
#اسلام_و_ایرانیان (۲۳۱) #شهادت_ثالثه (۲۲۲)
#پیدایش_شیعه (۱۹۳)
@borrhan
←سکه احمد تکودار، ضرب استرآباد، سال 683
🟡 روی سکه↓↓
قاآن العادل
🟡 پشت سکه↓↓
مرکز:
لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله
حاشیه:
ضرب استرآباد سنة ثلث و ثمانین و ستمائة
همانطور که گفته شد، پادشاهان مغول، بر روی سکه های خود لقب قاآن، بدون ذکر نام پادشاه، نقر میکردند. برای یافتن حاکمی که سکه به نام او ضرب شده است، باید بر اساس سال ضرب سکه و تطبیق آن بر سال حکومت پادشاه کمک گرفت.
←این سکه در زمان حکومت احمد تکودار (680-683) ضرب شده است.
zeno code: #68137
#اسلام_و_ایرانیان (۲۳۱) #شهادت_ثالثه (۲۲۲)
#پیدایش_شیعه (۱۹۳)
@borrhan
❤5
#همیاری
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از بانوان آبرومند که مجموعه برهان شناخت کافی نسبت به وضعیت ایشان دارد، متأسفانه در شرایط بسیار سخت معیشتی قرار گرفته است. بهگونهای که با وجود فرزند خردسال، با دشواری بسیار روزگار میگذراند و دستش از همه جا کوتاه شده است؛
عاجزانه درخواست میشود کمکهای ولو اندک خود را نیز از ایشان دریغ نفرمایید و از بخشش کم شرم مکنید که نبخشیدن کمتر از آن است...
قال اميرالمؤمنين علي علیه السلام :
إِنَّكُمْ إِلى جَزآءِ ما أَعْطَيْتُمْ أَشَدُّ حاجَةً مِنَ السّآئِلِ إلى ما أَخَذَ مِنْكُمْ.
یاریاش نمایید باشد که خدا یاریتان نماید.
شماره کارت :
به نام زهرا سلمانپور
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از بانوان آبرومند که مجموعه برهان شناخت کافی نسبت به وضعیت ایشان دارد، متأسفانه در شرایط بسیار سخت معیشتی قرار گرفته است. بهگونهای که با وجود فرزند خردسال، با دشواری بسیار روزگار میگذراند و دستش از همه جا کوتاه شده است؛
عاجزانه درخواست میشود کمکهای ولو اندک خود را نیز از ایشان دریغ نفرمایید و از بخشش کم شرم مکنید که نبخشیدن کمتر از آن است...
قال اميرالمؤمنين علي علیه السلام :
إِنَّكُمْ إِلى جَزآءِ ما أَعْطَيْتُمْ أَشَدُّ حاجَةً مِنَ السّآئِلِ إلى ما أَخَذَ مِنْكُمْ.
«بدرستی که نیازمندی شما به پاداش آنچه که به فقیر میدهید بیش از آن است که فقیر از شما میستاند.»
یاریاش نمایید باشد که خدا یاریتان نماید.
شماره کارت :
۶۰۳۷۹۹۷۴۹۴۵۸۲۴۸۰به نام زهرا سلمانپور
👍11❤3
#اسلام_و_ایرانیان (۲۳۲) #علمای_صالح (۲۰۸)
#پیدایش_شیعه (۱۹۴) #دوازده #صلوات
#شهادت_ثالثه #شبهات_مهدوی #نقد_تصوف
✅ آثار اعتقاد شیعی در ایران قرن هشتم هجری
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🔸کتاب لمعه را شاید بتوان مشهورترین کتاب فقهی شیعه دانست. این کتاب به همراه شرح شهید ثانی بر آن «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة»، امروزه متن درسی کلاسهای فقه، چه در حوزه های علمیه و چه دانشکده های حقوق و الهیات، میباشد.
بر این دو کتاب بیش از 100 حاشیه و تعلیقه نوشته شده است.
🔻خواجه علی مؤید، حاکم سربداران (حکومت ۷۶۶ - ۷۸۳) ، در نامهای از شهید اول درخواست نمود به ایران بیاید و در خراسان به فعالیت علمی مشغول شود.
شهید از آمدن به ایران امتناع نموده و در عوض کتاب لمعه را برای خواجه علی مؤید تألیف نمود.
لمعه تعداد 83 نسخه (فنخا، ج 27، صص 469-477) و شرح شهید ثانی 1381 نسخه (فنخا، ج 17، صص 46-136) در ایران دارد.
عکس الحاقی یک از نسخه های کتاب لمعه هستند ، در فرسته بعد عکس یک نسخه دیگر هم خواهد آمد.
متن نامهٔ خواجه علی مؤید، در بعضی نسخه های الروضة البهیة موجود است. عکس این نامه به همراه تحلیل تاریخی متن آن، نیز در ادامه خواهد آمد.
متن نامه خواجه علی مؤید در ابتدای نسخه ای از شرح شهید ثانی «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة» نقل شده است.
این نسخه را که از معتبرترین نسخه های الروضة البهیة به شمار می رود، شاگرد شهید ثانی سید علی بن صائغ نوشته است. کتابت نسخه در پانزدهم صفر سال 958 و در حضور مصنف به اتمام رسیده است.
وی نسخه را بر شهید ثانی قرائت نموده و انهاء مؤلف به تاریخ یکشنبه سوم جمادی الاول سال 958، در پایان نسخه موجود است (عکس در ادامه).
این نسخه به شماره 4886 در کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود.
نامهٔ خواجه علی مؤید، در بسیاری از چاپ های کتاب لمعه، از جمله چاپ ده جلدی لمعه (عکس در ادامه) و همچنین جلد 13 موسوعة الشهید الاول (صص 20-21)، چاپ شده است.
در درجه اول خواجه علی مؤید شیعه بود و تمام سکه های به جای مانده از او با شعار «علی ولی الله» و صلوات بر دوازده امام هستند (نمونه هایی از این سکه ها در پست های قبلی معرفی شد ، از جمله اینجا و اینجا و اینجا).
←به گزارش میرخواند او هر روز اسبی را برای ظهور حضرت صاحب الزمان علیه الصلاة و السلام آماده می کرد.
(روضة الصفا، ج 4، ص 693).
نکتهٔ حائز اهمیت این است که خواجه علی مؤید بر خلاف دیگر حاکمان سربدار که گرایش طریقتی (صوفیانه) داشتند، گرایش شریعتی (فقه محور) داشت.←مخالفت او با تصوف تا بدان حد بود که مقبرهٔ شیخ حسن جوری و شیخ خلیفه را تخریب کرد.
(روضة الصفا، ج 5، ص 624).
به علاوه، بر اساس گزارش هایی که از زندگی خواجه علی موجود است، وی علاقه ای خاص به مباحث علمی داشت و در اطراف او همواره جمعی از عالمان و دانشوران حضور داشتند.
خواجه علی مؤید در این نامه در ابتدا از وجود شیعیان در خراسان یاد می کند که مشتاق علم آموزی از شهید اول هستند. قاعدتا تعداد این افراد باید قابل توجه بوده باشد که او درصدد ساماندهی علم آموزی آنها برآمد.
می توان چنین گفت که خواجه علی مؤید به دلیل مخالفت با تصوف، تصمیم گرفت نهاد دین و فقاهت را در منطقهٔ تحت حاکمیت خود تقویت نموده و لذا نوعی تغییر رویه را در زندگی اجتماعی مردم از طریقت به سمت شریعت ایجاد کند. بنابراین خواستار مهاجرت شهید به ایران شد.
←←برخی از محققان گفته اند که خواجه علی مؤید برای تثبیت ارکان دولت خود از شهید برای آمدن به ایران دعوت کرد. به نظر میرسد این سخن چندان صحیح نباشد. چرا که بر اساس سال تألیف کتاب لمعه (در سال 782)، در آن زمان 19 سال از آغاز حکومت خواجه علی گذشته بود و او توانسته بود بسیاری از بحران های سیاسی را پشت سر گذاشته و تقریبا در اقتدار کامل قرار داشت.
←←برخی دیگر نیز معتقدند خواجه علی مؤید، برای تصدی مناصب حکومتی مانند قضاوت و افتاء از شهید دعوت کرد. این سخن نیز چندان صحیح به نظر نمی رسد. در متن نامه هیچ اشاره ای به مناصب حکومتی نشده است.
اگر هم در یکی از جمله های نامه از واژه «فی فتیاه» استفاده شده، با توجه به سیاق عبارت مشخص است که منظور فعالیت علمی است نه یک منصب سیاسی. همچنین در این نامه عمل به فتوا آمده است، نه مقام افتاء.
(1)
#پیدایش_شیعه (۱۹۴) #دوازده #صلوات
#شهادت_ثالثه #شبهات_مهدوی #نقد_تصوف
✅ آثار اعتقاد شیعی در ایران قرن هشتم هجری
←کتاب «اللمعة الدمشقیة فی فقه الامامیة» نوشتهٔ شهید اول محمد بن مکی عاملی
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🔸کتاب لمعه را شاید بتوان مشهورترین کتاب فقهی شیعه دانست. این کتاب به همراه شرح شهید ثانی بر آن «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة»، امروزه متن درسی کلاسهای فقه، چه در حوزه های علمیه و چه دانشکده های حقوق و الهیات، میباشد.
بر این دو کتاب بیش از 100 حاشیه و تعلیقه نوشته شده است.
🔻خواجه علی مؤید، حاکم سربداران (حکومت ۷۶۶ - ۷۸۳) ، در نامهای از شهید اول درخواست نمود به ایران بیاید و در خراسان به فعالیت علمی مشغول شود.
شهید از آمدن به ایران امتناع نموده و در عوض کتاب لمعه را برای خواجه علی مؤید تألیف نمود.
لمعه تعداد 83 نسخه (فنخا، ج 27، صص 469-477) و شرح شهید ثانی 1381 نسخه (فنخا، ج 17، صص 46-136) در ایران دارد.
عکس الحاقی یک از نسخه های کتاب لمعه هستند ، در فرسته بعد عکس یک نسخه دیگر هم خواهد آمد.
متن نامهٔ خواجه علی مؤید، در بعضی نسخه های الروضة البهیة موجود است. عکس این نامه به همراه تحلیل تاریخی متن آن، نیز در ادامه خواهد آمد.
▪️و اما متن نامهٔ خواجه علی مؤید به شهید اول↓
متن نامه خواجه علی مؤید در ابتدای نسخه ای از شرح شهید ثانی «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة» نقل شده است.
این نسخه را که از معتبرترین نسخه های الروضة البهیة به شمار می رود، شاگرد شهید ثانی سید علی بن صائغ نوشته است. کتابت نسخه در پانزدهم صفر سال 958 و در حضور مصنف به اتمام رسیده است.
وی نسخه را بر شهید ثانی قرائت نموده و انهاء مؤلف به تاریخ یکشنبه سوم جمادی الاول سال 958، در پایان نسخه موجود است (عکس در ادامه).
این نسخه به شماره 4886 در کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود.
نامهٔ خواجه علی مؤید، در بسیاری از چاپ های کتاب لمعه، از جمله چاپ ده جلدی لمعه (عکس در ادامه) و همچنین جلد 13 موسوعة الشهید الاول (صص 20-21)، چاپ شده است.
💡و اما تحلیل تاریخی نامهٔ خواجه علی مؤید به شهید اول↓↓
در درجه اول خواجه علی مؤید شیعه بود و تمام سکه های به جای مانده از او با شعار «علی ولی الله» و صلوات بر دوازده امام هستند (نمونه هایی از این سکه ها در پست های قبلی معرفی شد ، از جمله اینجا و اینجا و اینجا).
←به گزارش میرخواند او هر روز اسبی را برای ظهور حضرت صاحب الزمان علیه الصلاة و السلام آماده می کرد.
(روضة الصفا، ج 4، ص 693).
نکتهٔ حائز اهمیت این است که خواجه علی مؤید بر خلاف دیگر حاکمان سربدار که گرایش طریقتی (صوفیانه) داشتند، گرایش شریعتی (فقه محور) داشت.←مخالفت او با تصوف تا بدان حد بود که مقبرهٔ شیخ حسن جوری و شیخ خلیفه را تخریب کرد.
(روضة الصفا، ج 5، ص 624).
به علاوه، بر اساس گزارش هایی که از زندگی خواجه علی موجود است، وی علاقه ای خاص به مباحث علمی داشت و در اطراف او همواره جمعی از عالمان و دانشوران حضور داشتند.
خواجه علی مؤید در این نامه در ابتدا از وجود شیعیان در خراسان یاد می کند که مشتاق علم آموزی از شهید اول هستند. قاعدتا تعداد این افراد باید قابل توجه بوده باشد که او درصدد ساماندهی علم آموزی آنها برآمد.
می توان چنین گفت که خواجه علی مؤید به دلیل مخالفت با تصوف، تصمیم گرفت نهاد دین و فقاهت را در منطقهٔ تحت حاکمیت خود تقویت نموده و لذا نوعی تغییر رویه را در زندگی اجتماعی مردم از طریقت به سمت شریعت ایجاد کند. بنابراین خواستار مهاجرت شهید به ایران شد.
←←برخی از محققان گفته اند که خواجه علی مؤید برای تثبیت ارکان دولت خود از شهید برای آمدن به ایران دعوت کرد. به نظر میرسد این سخن چندان صحیح نباشد. چرا که بر اساس سال تألیف کتاب لمعه (در سال 782)، در آن زمان 19 سال از آغاز حکومت خواجه علی گذشته بود و او توانسته بود بسیاری از بحران های سیاسی را پشت سر گذاشته و تقریبا در اقتدار کامل قرار داشت.
←←برخی دیگر نیز معتقدند خواجه علی مؤید، برای تصدی مناصب حکومتی مانند قضاوت و افتاء از شهید دعوت کرد. این سخن نیز چندان صحیح به نظر نمی رسد. در متن نامه هیچ اشاره ای به مناصب حکومتی نشده است.
اگر هم در یکی از جمله های نامه از واژه «فی فتیاه» استفاده شده، با توجه به سیاق عبارت مشخص است که منظور فعالیت علمی است نه یک منصب سیاسی. همچنین در این نامه عمل به فتوا آمده است، نه مقام افتاء.
(1)
❤1
البته لازم به ذکر است که طبیعی بود که در صورت قبول دعوت از سوی شهید، برخی از احکام و مسائل فقهی به او ارجاع داده می شد. اما از متن نامه نمی توان برداشت کرد که خواجه علی به هدف تسلیم جایگاهی سیاسی به شهید اول، او را به ایران دعوت کرده باشد.
✅ بر اساس متن نامهٔ خواجه علی، به نظر میرسد وی قصد داشت تا نسلی از فقیهان و دانشوران شیعی را تربیت کند. به عبارت دیگر، دلیل اصلی خواجه علی از دعوت شهید اول تأسیس یک مرکز علمی شیعی در خراسان آن زمان بود نه اعطای مناصب حکومتی به او. قرائنی در خود نامه مؤید این احتمال است.
1⃣ قرینهٔ اول همان طور که گفته شد خواجه علی مؤید هیچ اشاره ای به منصب حکومتی در این نامه ندارد.
2⃣ قرینهٔ دوم فراز های نامه مانند «الاغتراف من بحر فضائله و افضاله» یا فراز «الاستضائة بأشعة نوره و الاهتداء برسومه المنیفة» یا فراز «و نحن نخاف الله علی هذه البلاد لفقدان الرشد و عدم الارشاد»، نشان می دهد که هدف خواجه علی ایجاد یک بستر برای فعالیت علمی شهید است نه جایگاه سیاسی.
3⃣ قرینهٔ سوم استدلال به حدیث «ثلمة الدین موت العلماء» که می توان گفت که خواجه علی درصدد این بود که نسلی از فرهیختگان را در ایران تربیت کند تا در صورت مرگ یک عالم، ضرری به دین نرسد.
4⃣ قرینهٔ چهارم استفاده از لفظ «افاضل هذه الدیار» است که نشان از وجود افرادی عالم در دیار خراسان است. چرا که واژهٔ فاضل را برای افراد عادی استفاده نمی شد.
5⃣ قرینهٔ پنجم فراز «قد مزقت شملهم ایدی الادوار» است که خواجه علی تأکید دارد که افاضل دیار خراسان پیش از این حلقه های علمی (شَمل) داشته اند، اما در زمان خواجه علی این حلقه ها متفرق شده است، نه اینکه به طور کلی از بین رفته باشد. وی شهید اول را دعوت می کند تا شاید بتواند این حلقه های علمی را دگرباره دور هم جمع کرد.
6⃣ قرینهٔ ششم جملهٔ «فرقت جلهم او کلهم صنوف صروف اللیل و النهار» که شبیه همان جمله قبلی است با این تفاوت که از دو واژه «جل» و «کل» استفاده شده است. این نیز نشان از پراکندگی شدید عالمان در آن دوره دارد، نه نبود عالمان و فرهیختگان.
قرینه های گفته شده و عدم اشاره به تصدی یک منصب حکومتی، می تواند ما را به این امر رهنمون بسازد که هدف خواجه علی از دعوت شهید اول تأسیس یک مرکز علمی شیعی در خراسان بود، نه اعطای مناصب حکومتی به وی.
بحث تفصیلی در این زمینه و همچنین بررسی شواهد تاریخی و اجتماعی، ان شاء الله اگر روزی فرصتی دست داد، در یک نوشته کامل منتشر خواهد شد. امید که این توفیق حاصل شود.
➖➖➖➖➖
@borrhan
✅ بر اساس متن نامهٔ خواجه علی، به نظر میرسد وی قصد داشت تا نسلی از فقیهان و دانشوران شیعی را تربیت کند. به عبارت دیگر، دلیل اصلی خواجه علی از دعوت شهید اول تأسیس یک مرکز علمی شیعی در خراسان آن زمان بود نه اعطای مناصب حکومتی به او. قرائنی در خود نامه مؤید این احتمال است.
1⃣ قرینهٔ اول همان طور که گفته شد خواجه علی مؤید هیچ اشاره ای به منصب حکومتی در این نامه ندارد.
2⃣ قرینهٔ دوم فراز های نامه مانند «الاغتراف من بحر فضائله و افضاله» یا فراز «الاستضائة بأشعة نوره و الاهتداء برسومه المنیفة» یا فراز «و نحن نخاف الله علی هذه البلاد لفقدان الرشد و عدم الارشاد»، نشان می دهد که هدف خواجه علی ایجاد یک بستر برای فعالیت علمی شهید است نه جایگاه سیاسی.
3⃣ قرینهٔ سوم استدلال به حدیث «ثلمة الدین موت العلماء» که می توان گفت که خواجه علی درصدد این بود که نسلی از فرهیختگان را در ایران تربیت کند تا در صورت مرگ یک عالم، ضرری به دین نرسد.
4⃣ قرینهٔ چهارم استفاده از لفظ «افاضل هذه الدیار» است که نشان از وجود افرادی عالم در دیار خراسان است. چرا که واژهٔ فاضل را برای افراد عادی استفاده نمی شد.
5⃣ قرینهٔ پنجم فراز «قد مزقت شملهم ایدی الادوار» است که خواجه علی تأکید دارد که افاضل دیار خراسان پیش از این حلقه های علمی (شَمل) داشته اند، اما در زمان خواجه علی این حلقه ها متفرق شده است، نه اینکه به طور کلی از بین رفته باشد. وی شهید اول را دعوت می کند تا شاید بتواند این حلقه های علمی را دگرباره دور هم جمع کرد.
6⃣ قرینهٔ ششم جملهٔ «فرقت جلهم او کلهم صنوف صروف اللیل و النهار» که شبیه همان جمله قبلی است با این تفاوت که از دو واژه «جل» و «کل» استفاده شده است. این نیز نشان از پراکندگی شدید عالمان در آن دوره دارد، نه نبود عالمان و فرهیختگان.
قرینه های گفته شده و عدم اشاره به تصدی یک منصب حکومتی، می تواند ما را به این امر رهنمون بسازد که هدف خواجه علی از دعوت شهید اول تأسیس یک مرکز علمی شیعی در خراسان بود، نه اعطای مناصب حکومتی به وی.
بحث تفصیلی در این زمینه و همچنین بررسی شواهد تاریخی و اجتماعی، ان شاء الله اگر روزی فرصتی دست داد، در یک نوشته کامل منتشر خواهد شد. امید که این توفیق حاصل شود.
➖➖➖➖➖
@borrhan
👍2
🔸مشهورترین کتاب فقهی ، نوشته شده در قرن هشتم به توصیه حاکم سربداران توسط شهید اول
توضیحات↓↓
https://www.tg-me.com/borrhan/63136
https://www.tg-me.com/borrhan/63137
توضیحات↓↓
https://www.tg-me.com/borrhan/63136
https://www.tg-me.com/borrhan/63137
👍3
[ کانال برهان ]
🔸مشهورترین کتاب فقهی ، نوشته شده در قرن هشتم به توصیه حاکم سربداران توسط شهید اول توضیحات↓↓ https://www.tg-me.com/borrhan/63136 https://www.tg-me.com/borrhan/63137
فایل pdf کتاب اللمعة الدمشقية مرحوم شهيد اول رحمه الله و کتاب الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية مرحوم شهید ثانى در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓
https://www.tg-me.com/borrhanlibrary/12376
https://www.tg-me.com/borrhanlibrary/12378
https://www.tg-me.com/borrhanlibrary/12376
https://www.tg-me.com/borrhanlibrary/12378
👍3
[ کانال برهان ]
⛔️ حضور در این مجالس ممنوع! ✍🏻 در روایات متعدّد آمده است که اهل بیت علیهم السّلام فرمودهاند: «هركس ايمان به خداوند متعال و روز قيامت دارد، نبايد در مجلسى بنشيند كه در آن مجلس، یا به امام معصوم عیب میگیرند و بد میگویند، يا مؤمنی را سرزنش و غیبت میکنند.»…
✅ مجلس ابان بن تغلب
←شیعیان چه کسانی هستند ؟
✍️ مرحوم نجاشی نقل میکند از عبدالرحمن بن الحجاج که گفت: در مجلس ابان بن تغلب بودیم که جوانی آمد و به او گفت ای أبو سعید خبر ده مرا که چند نفر از اصحاب نبی با علی بودند؟ابان گفت:گویا تو میخواهی فضل علی را به تابعان او بشناسی؛ یعنی اگر ببینی اصحاب بیشتری متابعت او کردند یقین کنی به جلالت قدر او؟ گفت:آری چنین است.ابان فرمود: «والله ما نشناختیم فضل صحابه را مگر به اتباع ایشان از علی﴿علیهالسلام﴾ ؛فقط هر که با علی بود فضیلت داشت نه دیگران.»
و ابان در ادامه میگوید:
«شيعيان كسانی هستند كه وقتی مردم در قول و سخن پيامبر ﴿صلی الله علیه و آله وسلم﴾اختلاف كردند،سخن امير المؤمنين علی﴿علیهالسلام﴾را بپذيرند و وقتی در سخن او هم اختلاف شد، سخن جعفر بن محمّدٍ الصادق ﴿علیهالسلام﴾را ميگيرند.»
📕رجال النجاشي
🔻تصحیح:
✓ شیخ عبدالله مامقانی[بسند صحيح،أو كالصّحيح،عن عبد الرحمن بن الحجّاج…]
📕تنقيح المقال في علم الرجال
✓ مجلسی اول [و روي في القوي كالصحيح]
📕روضة المتقین
#شاگردان_مکتب_الصادق (۳۷)
#علم_زندگی (۱۲۲) #صفات_الشیعه #افضلیت #جعفری
@borrhan
❤13
[ کانال برهان ]
✅ مجلس ابان بن تغلب ←شیعیان چه کسانی هستند ؟ ✍️ مرحوم نجاشی نقل میکند از عبدالرحمن بن الحجاج که گفت: در مجلس ابان بن تغلب بودیم که جوانی آمد و به او گفت ای أبو سعید خبر ده مرا که چند نفر از اصحاب نبی با علی بودند؟ابان گفت:گویا تو میخواهی فضل علی را به تابعان…
#شاگردان_مکتب_الصادق
فقیه ، محدث لغت شناس و قاری قرآن بود و زمانی که خبر وفاتش به امام صادق علیه السلام رسید فرمود: «به خدا قسم مرگ .... قلبم را به درد آورد!»
فقیه ، محدث لغت شناس و قاری قرآن بود و زمانی که خبر وفاتش به امام صادق علیه السلام رسید فرمود: «به خدا قسم مرگ .... قلبم را به درد آورد!»
Anonymous Quiz
19%
محمد بن مسلم
39%
زرارة بن أعین
42%
ابان بن تغلب
👍5❤3
ترجمه انگلیسی گزیدههایی از سه فرسته اخیر کانال برهان در موضوع مجالس حسرت و مجالس مورد رضایت اهل بیت علیهم السلام و هشدار درباره حضور شیاطین .. در کانال تازه تأسیس ورژن انگلیسی برهان بارگذاری شد↓
https://www.tg-me.com/al_Burhan_English/84
https://www.tg-me.com/al_Burhan_English/84
Telegram
[ The Proof ]
#RemembranceOfGod
#AhlAlBayt
#Hadith
#Shiism
⭕️ The Soul of a Gathering: On Remembering God and the Ahl al-Bayt
In our social lives, we attend many gatherings, from casual get-togethers to formal events. But what gives these moments their true, lasting…
#AhlAlBayt
#Hadith
#Shiism
⭕️ The Soul of a Gathering: On Remembering God and the Ahl al-Bayt
In our social lives, we attend many gatherings, from casual get-togethers to formal events. But what gives these moments their true, lasting…
❤4
#پیشگویی (۴۳۱)
#خط_فکری_یهود (۷۰)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
در این روز در سال پنجم هجری غزوه دومة الجندل اتفاق افتاد؛
←در اراضي دومة الجندل - که قلعهای است بین مدینه و شام - گروهی از اشرار همدست شده و به کاروان ها حمله می کردند
و با هزار رزمجو بیرون آمدند تا به آن نواحی رسیدند؛ راهزنان چون متوجه آمدن آن حضرت شدند فرار کردند؛ مسلمانان اموال آنان را برداشتند و در بیستم ربیع الثاني وارد مدینه شدند.
عبدالرحمن بن ابی لیلی می گوید : من با ابوموسی اشعری از دومة الجندل عبور میکردیم ابوموسی به من گفت : زمانی که با پيامبر صلی الله علیه و آله به دومة الجندل رسیدیم آن حضرت به من فرمود :
راوی می گوید : ابوموسي و عمروعاص برای حکمیت در صفین به دومة الجندل رفتند و میان علی بنابیطالب [علیهما السلام] و #معاویه حکم کردند؛ بعد از ماجرای حکمین ابوموسی را ملاقات کردم و به او گفتم : مگر تو نبودی که پيامبر صلی الله علیه و آله چنین حديثي را نقل کردی ؟ گفت : و الله المستعان !!
📚 طبقات الکبری ج 2 ص62
📚 معجم البلدان ج 2 ص489(دانلود اسکن)
✍🏻 پینوشت۱: پیامبر خدا صلیالله علیه و آله همچنین در دومة الجندل به ابوموسی اشعری فرموده بودند: « حَکَمَین در دومة الجندل گمراهند و گمراه میکنند کسانی را که از آنها تبعیت کنند.»
(منابع فراوانی از فریقین؛ امامیه: الایضاح،ص۶۲ و ... - مخالفین: شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۱۳ ص۳۱۵ و ...)
✍🏻 پینوشت۲: عبدالله بن قیس اشعری یا همان ابوموسی در تحکیم، طمع داشت که هم امیر مؤمنان علیهالسلام و هم معاویۀ لعین را خلع، و سپس، عبدالله بن عمر را که طبق برخی اقوال داماد او بود خلیفه کند که گرفتار دسیسه عمروعاص شد! ابو موسی از سران نفاق و جزء اصحاب عقبه و اصحاب صحیفۀ ملعونه بود.
✍🏻 پینوشت۳ : اهل تسنن یابد پاسخ دهند چگونه شد که پیامبری که سیره قطعی ایشان ، طبق تمام مدارک خود اهل خلاف و به حکم عقل ، آن بوده که حتی اگر به مدت کوتاهی مدینه را ترک میفرمود ، جانشینی را در مدینه میگماردند ؛ برای بعد از وفاتشان امت را فراموش کردند و جانشینی تعیین نفرمودند؟ این چه پیامبری بوده که سرنوشت امتش بعد از خودش برایش اهمیتی نداشته ولی چند روز ترک مدینه اهمیت داشته؟←اینجا→
➖➖➖➖
@borrhan
#خط_فکری_یهود (۷۰)
🔸جنگ دومة الجندل/واقعه روز ۲۵ربیعالاول
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
در این روز در سال پنجم هجری غزوه دومة الجندل اتفاق افتاد؛
←در اراضي دومة الجندل - که قلعهای است بین مدینه و شام - گروهی از اشرار همدست شده و به کاروان ها حمله می کردند
پيامبر خدا صلی الله علیه و آله سباع بن عرفطه غفاری را در روز 25 ربیع الاول در مدینه در جای خود قرار دادند
و با هزار رزمجو بیرون آمدند تا به آن نواحی رسیدند؛ راهزنان چون متوجه آمدن آن حضرت شدند فرار کردند؛ مسلمانان اموال آنان را برداشتند و در بیستم ربیع الثاني وارد مدینه شدند.
عبدالرحمن بن ابی لیلی می گوید : من با ابوموسی اشعری از دومة الجندل عبور میکردیم ابوموسی به من گفت : زمانی که با پيامبر صلی الله علیه و آله به دومة الجندل رسیدیم آن حضرت به من فرمود :
«در این مکان دو تن از بنی اسرائيل حکم به جور کردند و به زودی در میان امت من دو تن در این مکان به جور حکم مینمایند.»
راوی می گوید : ابوموسي و عمروعاص برای حکمیت در صفین به دومة الجندل رفتند و میان علی بنابیطالب [علیهما السلام] و #معاویه حکم کردند؛ بعد از ماجرای حکمین ابوموسی را ملاقات کردم و به او گفتم : مگر تو نبودی که پيامبر صلی الله علیه و آله چنین حديثي را نقل کردی ؟ گفت : و الله المستعان !!
📚 طبقات الکبری ج 2 ص62
📚 معجم البلدان ج 2 ص489(دانلود اسکن)
✍🏻 پینوشت۱: پیامبر خدا صلیالله علیه و آله همچنین در دومة الجندل به ابوموسی اشعری فرموده بودند: « حَکَمَین در دومة الجندل گمراهند و گمراه میکنند کسانی را که از آنها تبعیت کنند.»
(منابع فراوانی از فریقین؛ امامیه: الایضاح،ص۶۲ و ... - مخالفین: شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۱۳ ص۳۱۵ و ...)
✍🏻 پینوشت۲: عبدالله بن قیس اشعری یا همان ابوموسی در تحکیم، طمع داشت که هم امیر مؤمنان علیهالسلام و هم معاویۀ لعین را خلع، و سپس، عبدالله بن عمر را که طبق برخی اقوال داماد او بود خلیفه کند که گرفتار دسیسه عمروعاص شد! ابو موسی از سران نفاق و جزء اصحاب عقبه و اصحاب صحیفۀ ملعونه بود.
✍🏻 پینوشت۳ : اهل تسنن یابد پاسخ دهند چگونه شد که پیامبری که سیره قطعی ایشان ، طبق تمام مدارک خود اهل خلاف و به حکم عقل ، آن بوده که حتی اگر به مدت کوتاهی مدینه را ترک میفرمود ، جانشینی را در مدینه میگماردند ؛ برای بعد از وفاتشان امت را فراموش کردند و جانشینی تعیین نفرمودند؟ این چه پیامبری بوده که سرنوشت امتش بعد از خودش برایش اهمیتی نداشته ولی چند روز ترک مدینه اهمیت داشته؟←اینجا→
➖➖➖➖
@borrhan
👍6🔥3❤1
