Telegram Web Link
🌾 به مناسبت سالگرد درگذشت مصطفی‌قلی خان صمصام‌الملک بیات (۱۲۶۷ ـ ۸ تیر ۱۳۱۶)، بنیادگذار کشاورزی نوین ایران، دانشکدۀ کشاورزی کرج، مؤسسۀ تحقیقات علوم دامی ایران و مؤسسۀ رازی

🏢 چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی


بهاربند: barnyard, barn lot, farmyard, dry lot
محوطۀ حصاربندی‌شده‌ای در کنار اصطبل سرپوشیده که برای گردش روزانۀ دام‌ها در بهار و تابستان احداث می‌شود

بهنژادی (اصلاح نژاد، اصلاح): breeding
اجرای عملیات مختلف برای بهبود ساختار ژن‌شناختی گیاهان

پابه‌زایی: down calving

وضعیت گاوی که نزدیک به زایمان است

وارویش: rattoon/ ratoon

رشد مجدد گیاه پس از قطع یا برداشت

واچینی: ratooning
برداشت مکرر محصول از یک بار کاشت با قطع گیاه از نزدیک سطح خاک و ایجاد آمادگی در آن برای رشد جوانه از پایه یا ریشه

هواکِشت: aeroponics, aeroculture
کشت گیاه با استفاده از رطوبت موجود در هوا که در آن ریشۀ گیاه در داخل جعبۀ مخصوصی قرار می‌گیرد و میزان رطوبت آن به‌صورت خودکار تنظیم می‌شود

بهارش: vernalization

عمل بهاره کردن

بهاره کردن: vernalize
نگه داشتن بذر در تاریکی و دمای پایین در مدت‏زمانی معین برای آنکه زودتر به گُل بنشیند یا میوه دهد

وابهارش: devernalization

عمل وابهاره کردن

وابهاره کردن: devernalize

از بین بردن تأثیر بهاره شدن بذر

گروه‌های واژه‌گزینی #کشاورزی، شاخه‌های #علوم_باغبانی، #علوم_دامی، #زراعت_و_اصلاح_نباتات؛ #زیست‌_شناسی، شاخۀ #ژن‌_شناسی_و_زیست‌_فناوری؛ #مهندسی_منابع_طبیعی، شاخۀ #محیط‌_زیست_و_جنگل
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
9👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍112👏1
Forwarded from چشم‌و‌چراغ
👏8👍2
🗒 فهرست چسبانقش‌های کانال چشم‌و‌چراغ

آزمونک (کوئیز)

آسان‌بر (آسانسور)
آکنده، آکنده‌سازی (تاکسیدرمی)
آموزانه (حق‌التدریس)
افشانه (اسپری)
اهرمک (جوی‌استیک)
بارگنج/ گنجایه (کانتینر)
بازفرست (فوروارد)
برخط (آنلاین)
برشتار (تسترآون)
پاسگان (گارد)
پایانه (ترمینال)
پژوهانه (حق‌التحقیق)
پسند، نه‌پسند، واپسند (لایک، دیسلاک، آنلایک)
پف‌نبات (مارشمالو)
پویانمایی (انیمیشن)
پیرابین (پریسکوپ)
تورسنگ (گابیون)
جستجو (سرچ)
جورچین (پازل)
چشم‌انداز (ویو)
چاپگر (پرینتر)
چنداسنج (آوومتر، مولتی‌متر)
چهارگرد (کوادکوپتر)
چهره، رخ (فیس)
خب، باشه (اوکی)
خودبانک (وی‌تی‌ام)
خودبردار (وندینگ)
خودپرداز (ای‎تی‌ام)
خوشاب (کمپوت)
خون‌بهر (هماتوکریت)
درازآویز زینتی
درمان، درمانگر (تراپی، تراپیست)
دفترک (بروشور)
دفتر گلچین (اسکرپ‌بوک)
دندان‌آبی (بلوتوث)
دورچین (گارنیش)
دورنگار (فکس)
رایاکتاب (ای‌بوک)
رنگاجنگ (پینت‌بال)
رمزینه (بارکد)
روچینه (تاپینگ)
زمان (تایم 1)
زورافزایی (دوپینگ)
سابۀ قهوه
سازگان (ارکستر)
سپرسنگ (نیوجرسی)
سفارش (اردر)
شاه‎انگبین (ژل رویال)
شگفتانه (سورپرایز)
شمارگر (کنتور)
شنیدافزار، شنیدیار (سمعک)
شیب‌راهه (رمپ)
فرسته (پست)
کارگروه (کمیته)
کش‌لقمه (پیتزا)
کلوچک (کوکی)
گاه (تایم 2)
گذرواژه، اسم رمز (پسورد)
گرایه (ترند)
گفتارگردان (دوبلور)
گل‌آهن (فرفورژه)
گلشنه (فلاورباکس)
لقمک (فینگرفود)
ماه مهر (جشن مهرگان)
نمایشگر (مونیتور)
نوجوان (تینیجر)
واکنش (ری‌اکشن)
وقت (تایم 3)
هشتک (هشتگ)
هفتک (تیک)
همپا (اسکورت)
هم‌چین (لگو)
همزن (میکسر)
هنگام (تایم 4)
هوابر (هود)
هوش‌بهر (آِیکیو)
هیمه‌سوز (شومینه)
یخ‌چینه (آیسینگ)

🔴 این فهرست به‌روزرسانی می‌شود

#چسبانقش (استیکر)
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
🙏15👍64👏3🥰1😁1😐1
چشم‌و‌چراغ pinned «🗒 فهرست چسبانقش‌های کانال چشم‌و‌چراغ آزمونک (کوئیز) آسان‌بر (آسانسور) آکنده، آکنده‌سازی (تاکسیدرمی) آموزانه (حق‌التدریس) افشانه (اسپری) اهرمک (جوی‌استیک) بارگنج/ گنجایه (کانتینر) بازفرست (فوروارد) برخط (آنلاین) برشتار (تسترآون) پاسگان (گارد) پایانه (ترمینال)…»
🌤مر صبح را ز بهر صبوحی طلب کنند... (ناصرخسرو)

☕️ ‌یک قهوه بخورم ویندوزم بالا بیاد و خواب از سرم بپره!
👁 یک لیوان چایی بزنم چشمام باز بشه!
این‌ها جملات آشنای امروزه هستند.
شماری از واژه‌ها، به‌ویژه در آثار بزرگان، جایگاه و بار معنایی و احساسی خاصی پیدا کرده‌ و زنده کردن‌شان در واژه‌گزینی هنر می‌خواهد. «صبوحی» هم از همین واژه‌هاست و در اصل به‌معنی «شراب بامدادی» بوده‌، اما سال‌هاست که در گروه واژه‌گزینی تخصصیِ #اعتیاد در فرهنگستان زبان و ادب فارسی در برابر eye opener (چشم‌گشا) نوگزیده و تصویب شده است؛ به‌معنی «وعده‌ای از مواد که در هنگام صبح بلافاصله بعد از بیداری برای تسکین علائم ناشی از کمبود مواد مصرف می‌شود».
پیشنهاد این واژه از دکتر #حسن_رفیعی، روان‌پزشک و عضو گروه‌‌های واژه‌گزینی اعتیاد، روان‌شناسی و علوم سلامت در فرهنگستان، بود.

✍🏻 سمانه ملک‌خانی

🔹 با سپاس از خانم #سهیلا_حیدری، پژوهشگر گروه واژه‌گزینی فرهنگستان

#نوگزینش
#واژه_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍124👎4😁1
«تیمسار»، در برابر واژه‌هایی مانند «ژنرال»، «حضرت اجل» و «پاشا» گذاشته شد. بسیاری به‌اشتباه آن را مصوب فرهنگستان ایران (۱۳۱۴–۱۳۲۰) دانسته‌اند، حال‌آن‌که اصلاً در فهرست مصوبات آن فرهنگستان نیامده، بلکه پیش از تأسیس فرهنگستان و در «انجمن واژه‌گزینی وزارت جنگ» (با حضور سرتیپ احمد نخجوان، #ذبیح‌_الله_بهروز و دیگران) برگزیده شده بود. در مجلۀ نامۀ فرهنگستان قدیم می‌‌‌خوانیم: ”امر اکید صادر گردید که در وزارت جنگ هیئتی برای انتخاب معادل جهت لغات نظامی بیگانه... تشکیل شود... قبل از تشکیل آن نیز مقدار معتنابهی از لغات نظامی... به عرض شاه رسید و در مکاتبات رسمی معمول گردید. از آن جمله ... «تیمسار» به‌جای «حضرت اجل»... که بعدها صحت آن‌ها نیز مورد تردید واقع گردید. و جمعی به خیال این که این لغات از مصوبات فرهنگستان است این بنگاه را مورد ملامت قرار دادند“.
تیمسار، که از واژه‌های به‌کاررفته در کتاب دساتیر است، آماج انتقادهای فراوان بود. استاد #ابراهیم_پورداوود این واژه را به‌تفصیل بررسی و معنی «رئیس کاروانسرا یا تیمچه» را برای آن ذکر کرد و آن را نابرازنده و نامربوط به کار لشکری دانست. اما دکتر #محمد_مقدم، زبان‌شناس و متخصص زبان‌های باستانی و پایه‌گذار گروه زبان‌شناسی و زبان‌های باستانی در دانشگاه تهران، معتقد بود که هر واژه‌ای، چه دساتیری چه جز آن، ”ساخته و برساختۀ گویندگان و نویسندگان آن زبان“ است. او گفته‌ بود: ”«تیم» در فارسی به‌معنای «سرای» و «کاروانسرای بزرگ» است، و کوچکِ آن را «تیمچه» می‌گوییم. سرور و مهتر را در فارسی هم با «بَد» می‌گوییم، چنانکه در سپهبد، و هم با «سر»؛ «سر» و «سار» دو صورتِ یک واژه هستند. «تیمسار» به‌معنای «سرور و مهتر سرای» است... دور به‌نظر می‌رسد که نویسنده یا نویسندگان دساتیر این واژه را از خود درآورده باشند، ولی اگر خودشان هم ساخته‌اند آن را درست ساخته‌اند“.
به‌هرروی، امروزه واژه‌های «امیر» و «سردار» به‌جای تیمسار به‌کار می‌روند.

با استفاده از: نامۀ فرهنگستان، مقالۀ «سیر حلزونی فرهنگستان ایران» (#محمد_محیط_طباطبایی)، مقالۀ «آیندۀ زبان فارسی» (محمد مقدم)، هرمزدنامه (ابراهیم پورداوود)، دساتیر آسمانی

✍🏻 سمانه ملک‌خانی

#واژه_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍164😁1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍134🤯3😍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍16👎121
👨🏻‍🎨 به مناسبت زادروز استاد هوشنگ کاظمی (۱۵ تیر ۱۳۰۲ – ۴ مهر ۱۳۹۴)، پایه‌گذار دانشگاه هنر و نخستین استاد دانشگاه در رشتۀ هنرهای نگاشتاری (گرافیک) در ایران
🏢 چند واژۀ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی

نگاشتارگر (گرافیست): graphist

هنرمندی که به آفرینش آثار نگاشتاری می‌‏پردازد

گچ‌‏رنگ (پاستل): pastel

خمیره‌‏ای از ماده‌‏های رنگی آمیخته با گچ و صمغ که به‌صورت چوبچه درآمده است

موم‌رنگ: encaustic, encaustic painting
فنی در نقاشی که سابقۀ آن به یونان باستان می‌رسد و در آن رنگ‌‏ماده (pigment) را با موم داغ مخلوط می‌کنند

شمایل: icon
هریک از تصاویر چهره‌‏های مقدس در کلیساهای ارتدکس دوران بیزانس

خُردنگاره (مینیاتور): miniature

نوعی نقاشی که معمولاً در مصورسازی کتاب‌های ادبی و حماسی و علمی به کار می‏‌رود

چسبانه (کولاژ): collage
اثری هنری که با چسباندن قطعات مختلف به جای شکل‌هایی که باید نقاشی یا طراحی شوند، به وجود می‌‏آید

پیکرک (فیگورین): figurine

پیکرۀ کوچک انسان

تخته‌‏رنگ (پالت): palette
صفحه‌‏ای پهن و نازک که هنرمند رنگ‌هایش را بر روی آن می‌گستراند و سوراخی در آن برای گذراندن انگشت شست تعبیه شده است

🎨 اعضای گروه واژه‌گزینی #هنرهای_تجسمی: مرحوم دکتر حبیب‌الله آیت‌اللهی، دکتر مهدی حسینی، دکتر محمد خزائی، دکتر امیرحسین ذکرگو، دکتر زهرا رهبرنیا، مرحوم دکتر اکبر عالمی، مرحوم دکتر پرویز مرزبان، مرحوم دکتر مهرانگیز مظاهری، دکتر هادی ندیمی
#واژه
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍14👏4👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👏8👍6👎52😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍153
Forwarded from چشم‌و‌چراغ
✍🏼 استاد #محمدامین_ریاحی (۱۱ خرداد ۱۳۰۲ – ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸)

آن جوان‌بخت که می‌زد رقم خیر و قبول
بندۀ پیر ندانم ز چه آزاد نکرد
گاهی در شعر #حافظ به تعبیری می‌رسیم که با تحول وضع زندگی به‌کلی فراموش شده یا معنی آن تغییر کرده‌است... مثلاً وقتی سائلی از کسی چیزی طلب می‌کرد، از گفتنِ «نه» اکراه داشتند، می‌گفتند: «خیر»، یعنی خدا خیرت دهد، ما چیزی نداریم بدهیم. از بیت حافظ چنین برمی‌آید که وقتی خواجه‌ای می‌خو‌است غلامانی را آزاد کند، فهرستی از نام‌های آنان را به نزدش می‌بردند. او در برابر اسم آنان که می‌خواست نگه دارد رقم قبول می‌زد، و آن عده پیران و ازکارافتادگان را که می‌خواست آزاد کند، می‌نوشت خیر؛ یعنی خدا خیرشان دهد.

برگرفته از: #محمدامین_ریاحی، گلگشت در شعر و اندیشۀ حافظ، تهران: علمی، چاپ دوم، بهار ۱۳۷۴، ص ۱۰۳ و ۱۰۴.

#یک_نکته_ات_بگویم
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👌105👍3😁1
👤 واژه‌گزینان گمنام (۲)

درمیان واژه‌های مردمی که به‌دست واژه‌سازان گمنام ساخته شده، ده‌ها و بلکه صدها واژه داریم که چه‌بسا هنوز شناسایی یا ثبت‌ نشده‌اند، و کم نیستند واژه‌هایی که مصداق آن‌ها به‌کلی از بین نرفته است و می‌توان از آن‌ها بهره برد؛ ازجمله در خراسانی، مانند:
سیاه‌چرب: سیاه‌شدگی همراه با چربی، مثل پردۀ آشپزخانه
کاه‌دود: دود انبوه و خاکستری که از سوختن کاه بلند می‌شود
خاکبو شدن: کهنه شدن و بوی خاک گرفتن
گِردشکن: بُرش عرضی درخت یا چیزی مثل آن با یک ضربه مثل ضربۀ تبر
پاشنه‌گرد کردن: سروته کردن، دَوَران دادن
آخوربند: صفت گاوی که آن را در آخور می‌بندند و صحرا نمی‌برند
آب‌چین: پارچه‌ای که آب را به خود می‌گیرد
بادوَرفه: وزش بادی که برف نشسته روی زمین را می‌روبد و با خود می‌بَرد
جوش‌تراش: ترمیم قطعۀ فلزی خورده‌شده با جوش و تراشیدنِ روی جوش با ابزار
پاریز: میوه‌ای که خودبه‌خود پای درخت می‌ریزد
پَزا: چیزی که زود بپزد
کال: خندق روباز، مسیل

برگرفته از: شهریار بهرامی اقدم، مقالۀ «واژه‌سازی در حوزۀ فنی به‌شیوۀ واژه‌سازان گمنام»، در: مجموعۀ مقالات نخستین هم‌اندیشی مسائل واژه‌گزینی و اصطلاح‌شناسی (در تهران، اسفند ۱۳۷۸، فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، چاپ تهران: مرکز نشر دانشگاهی: ۱۳۸۰، ص ۴۷۵.

#گویش_شناسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👍163
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👍141
✍🏼 به مناسبت بزرگداشت حکیم خوارزمی

واژهٔ الگوریتم از نام ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و جغرافی‌دان بزرگ ایرانی، ابوجعفر محمد بن موسی #خوارزمی (الخوارزمی)، گرفته شده ‌است.
چندین قرن پیش، در زبان لاتین قرون‌وسطایی، شکلِ عربی‌شدهٔ این اصطلاح را al-Khwarizmi خواندند و به‌صورت algorismus نوشتند. سپس واژه به فرانسهٔ باستان و بعد به انگلیسی و بسیاری زبان‌های دیگر رفته و حتی به فارسی بازگشت. این اصطلاح در عربی به‌صورت «الخوارزمية» به‌کار می‌رود.
نمونه‌ای ساده و ملموس از الگوریتم، شیوهٔ محاسبهٔ سادهٔ معدل است.
در فارسی، دو اصطلاحِ «الگوریتمی» و «خوارزمیک»، در کنار یکدیگر، منسوب به الگوریتم و خوارزمی‌اند.

گروه واژه‌گزینی #ریاضی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@cheshmocheragh
👌6👍3🔥2😁1😐1
2025/10/25 01:19:08
Back to Top
HTML Embed Code: