Telegram Web Link
♻️نظام از اینکه به تاول های پایش بگوید اشتباه کردم ...( بازنشر)

اسراییل موضوعی بود که پیش آمد و یا پیش آوردند سپس با عضویت در سازمان ملل رسمیت یافت.
انقلاب اسلامی سال ۵۷ سرمست از فائق آمدن بر رژیم پهلوی توهم نجات مستضعفان و مبارزه با استکبار را در دستور کار قرار داد. بدون آنکه عده و ‌عده خود را بشناسد جایگاه خود را در بین ملل دنیا یافته باشد .

تبدیل کردن اسراییل به عنوان یک موضوع فرعی به دشمن شماره یک و #خشت_روی_خشت_کج گذاشتن کار را بجایی رسانید که دیگر این مسأله حیثیتی شده و به ابر بحران که هر روز به شدت آن افزوده می شود تبدیل شده است.
اسراییل با توسعه متوازن و حکمرانی خردمندانه جایگاه خود را در بین کشورهای منطقه و جهان تثبیت کرده است.

همانگونه که مسأله لبنان و‌غزه برای نظام حیثیتی شده است و شاید از نان شب واجب تر ، حفظ اسراییل نیز برای اروپا و آمریکا نیز حیثیتی شده است .
طرف مقابل به هیچ‌وجه اجازه تهدید موجودیت اسراییل را نخواهد داد .

تبعات دشمنی ۴۵ ساله با اسراییل امروز ایران را در ردیف کشورهای عقب مانده از هر حیث قرار داده است.
تمام موضوعات مورد مناقشه ایران و غرب از ناحیه مواضع ایران در قبال اسراییل نشات گرفته است .
آمدن پزشکیان با شعار تلاش جهت رفع تحریم ها و نشستن بر سر یک میز با غرب,با ترور هنیه به کما رفت و سناریو اسراییلی_آمریکایی برای حذف سیاسی پزشکیان و فشار بیشتر بر نظام شدت خواهد گرفت .
ادامه این سناریو و کوبیدن بر طبل جنگ و ستیز با اسراییل اگر چه توفیقات نظامی در پی داشته باشد اما به علت عقبه ضعیف نظام پایداری همه جانبه نخواهد داشت  به احتمال قوی تحریم‌ها نه تنها برداشته نشود بلکه شدت پیدا کند و فشار به مردم و‌ تضعیف پایه های توسعه، موجب متزلزل شدن نظام  در مواجهه با بحرانهای موجود شود .

به نظرم نظام جمهوری اسلامی یورش موشکی اخیر را بر پایه حیثیتی که بر سر مساله فلسطین بنا کرده است انجام داد و توان رها کردن خود را از این وضعیت ندارد.
به مانند مردی که حرفی زده است و می خواهد روی حرف خودش بماند.
و اینک در چهار راه چه کنم!چه کنم! گرفتار آمده است و نمی تواند به #تاول_های_پاهایش بگوید اشتباه کردم بنابراین تصمیم احساسی بر ادامه این روند را پیش گرفته است . من یک راه حل می توانم برای حل ابر بحران اسراییل که بحرانهای زیادی را در پی خود دارد ارائه کنم .
و آن راه حل «مورد مشاوره و تصمیم ساز قرار دادن مردم است. »

#رفراندوم برای ادامه وضعیت رویارویی با اسراییل و تقبل هزینه های مادی و معنوی و یا همکاری دیپلماتیک با سازمان ملل در جهت تشکیل کشوری فلسطینی ،  هر چه مردم رای دادند.
با این راه حل هم نظام می تواند از زیر بار فشار تندروها خلاصی یابد و‌ هم می تواند تو‌ دهنی بزرگی به تندروهای اسراییلی باشد و هم می تواند بار مسیولیت خود را بر روی دوش همه مردم بگذارد و از قضاوت تاریخ بگریزد.
و در نهایت اکثریت مردم را در هر تصمیمی پشت سر خود داشته باشد.
شجاعت پذیرش چنین راه حلی ، ورق تاریخ را به گونه ای دیگر می نوازد.

#ح_درویشی  ۱۴۰۳/۰۷/۱۶
https://www.tg-me.com/darvishane49
👏2312👍8👎3🤣1
♻️همه در اوضاع کنونی سهیم هستیم !

🔸رسانه خبر فردا مدعی شد:
« یه فیش حقوقی از یه کارمند بانک دی منتشر شده که نکته جالبش علاوه به ۹۲ میلیون حقوق و مزایا، ۴/۵ میلیارد وامه که قسطش فقط ۱۴ میلیونه و یکی از وامها ۱/۵ میلیارده و قسطش ۲ میلیون یعنی وام با اقساط بیش از ۶۰ سال!

💰 همین وام رو بذاره صندوق سود بگیره ماهی ۱۱۵ میلیون سودشه
»!
آیا کسانی که خود دستشان در فساد و سرشان در آخور بخور بخور گرم باشد می توانند داعیه دموکراسی و توسعه داشته باشند ؟!
بجز بخش ناچیزی از مردم که شاید ۲ درصد را شامل شود.
مابقی در فساد سیستماتیک حال حاضر شریکند و راضی ؛
عرض خود می بریم و زحمت دیگران می داریم.

#ح_درویشی
https://www.tg-me.com/darvishane49
🤬25👍63👎1
♻️عقب گرد ایران کهن

ایران سرزمینی با سابقه‌ای چند ده‌هزار ساله است؛ سرزمینی که زمانی مرکز تمدن، علم و صنعت جهان بود، اما امروز به جای بهره‌گیری از دستاوردهای علمی و فناوری نوین، گرفتار بازتولید سنت‌ها و خط‌کش ۱۴۰۰ سال پیش شده است. این عقب‌گرد نه‌تنها جامعه را فلج کرده، بلکه اقتدار تاریخی ایران را در برابر تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ها تضعیف کرده است.

ایران؛ میراث‌دار تمدنی فراتر از تاریخ جهان

آثار کشف‌شده در شوش، تپه سیلک کاشان، جیرفت کرمان و غارهای لرستان نشان می‌دهد که زندگی اجتماعی، صنعت و هنر در ایران به ده‌ها هزار سال پیش بازمی‌گردد (دانشگاه تهران، گروه باستان‌شناسی). تنها یک نمونه، قوم لر است که بر اساس مستندات و ثبت یونسکو، قدمتی بیش از ۶۳ هزار سال دارد. این بدان معناست که زمانی که بسیاری از کشورهایی که امروز ابرقدرت‌اند وجود خارجی نداشتند، ایران کانون تمدن و نوآوری بوده است.

سقوط از قله تمدن

با وجود چنین شکوه تاریخی، ایران امروز به جای حرکت رو به جلو، گرفتار عقب‌گردی خطرناک است. در حالی که جهان با سرعت نور به سمت فناوری‌های نوین حرکت می‌کند، ما همچنان به نسخه‌های کهنه و سنت‌هایی تکیه کرده‌ایم که به نام «طب سنتی» جامعه را فلج کرده است.
امروز پزشکی مدرن، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوش مصنوعی در جهان جان انسان‌ها را نجات می‌دهد (ژورنال نیچر، ۲۰۲۳)؛ اما ما هنوز انرژی و بودجه خود را صرف نسخه‌هایی می‌کنیم که نه‌تنها درمانگر نیستند، بلکه جلوی پژوهش و نوآوری را نیز می‌گیرند.

برخورد امنیتی با نوآوری

هر اندیشمند یا مخترعی که تلاش کرده طرحی نو ارائه کند، نخست با «خط‌کش ۱۴۰۰ ساله» سنجیده شده است. اگر اندیشه‌ای اندکی با تفاسیر مذهبی گذشته مغایرت داشته، برچسب «خلاف شرع» خورده و حتی با برخوردهای امنیتی روبه‌رو شده است (گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس درباره مهاجرت نخبگان، ۱۴۰۰).
نتیجه روشن است: موج مهاجرت نخبگان به کشورهایی که شاید عمرشان از عمر برخی روحانیون ما (مثل آیت‌الله جنتی) کوتاه‌تر است، اما با تکیه بر علم و فناوری، به قدرت‌های جهانی بدل شده‌اند.

مقایسه‌های مضحک اجتماعی

از طنزهای تلخ تاریخ آن است که ورود ماشین و موتور نیز نتوانست نگاه بسته را تغییر دهد. هنوز هم سوار شدن زنان بر وسایل نقلیه با «سواری بر شتر» در هزار و چهارصد سال پیش مقایسه می‌شود (اظهارات برخی خطیبان رسمی در رسانه‌های داخلی). این مقایسه‌های مضحک نشان می‌دهد که چگونه جامعه به عمد در گذشته نگه داشته شده است.

جهان کجا و ما کجا؟

کشورهایی که حتی ریشه تاریخی ندارند، امروز با بهره‌گیری از تکنولوژی و اقتصاد مدرن به قدرت‌های تعیین‌کننده جهانی تبدیل شده‌اند. اسرائیل نمونه بارز آن است؛ کشوری که در سال ۱۹۴۸ تأسیس شد، اما اکنون در فناوری و دیپلماسی پیشرو است.
در مقابل، ایران با تمدنی چند ده‌هزار ساله، گرفتار خرافات و محدودیت‌هایی است که مانع بازیابی اقتدار واقعی‌اش می‌شود.

نتیجه‌گیری

ایران سزاوار عقب‌گرد نیست. تمدنی با چنین عمق تاریخی نباید قربانی نگاه‌های بسته و واپس‌گرایانه شود. تا زمانی که آینده را با خط‌کش ۱۴۰۰ سال پیش اندازه بگیریم، هر تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ای جرأت تهدید ایران بزرگ را خواهد داشت. راه بازگشت به اقتدار، نه در گذشته، بلکه در فناوری روز و بازگشت به روح تمدن علمی ایران نهفته است.

محمد طولابی | کارشناس و تحلیلگر جنگ
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍104👎2
♻️«کشوری که مرزهای آن خاکریزِ دفاعی آن است، باید به درونِ خود تکیه کند.»

ایران نخستین دولتِ تاریخی است و ایرانیان، قدیمی‌ترین مردمان هنوز زنده جهان هستند. ایران در ۲۷۰۰ سال گذشته ۴۴۳ بار جنگ کرده که ازاین میان ۲۳۲ بار دفاعی بوده است‌. کشور پنج بار توسط یونانی - مقدونیان، اعراب، تُرکان غز، مغولان و تاتارها شخم زده شد. علی‌رغم این ویرانی - و نه صرفاً اشغالِ نظامی - ایران اما هر بار از خاکسترِ مرگ برخاسته، امری خلافِ آمدِ عادت که در تاریخ جهان، نادر است. همچنین، اشکانیان توسط کوشان و روم، ساسانیان توسط بیزانس و هیاطله (و سپس گوک‌تُرکان)، صفویان توسط تُرکانِ عثمانی و ازبک، قاجار توسط روسیه تزاری و بریتانیا و سرانجام ایرانِ پهلوی نیز  توسط شوروی و متحدانش محاصرۀ نظامی شده‌ بودند. از بدو انقلاب نیز جمهوری اسلامی زیر فشار حضور نظامی آمریکا و متحدین منطقه‌ای آن قرار گرفته‌ است. گذشته از این، در این بازۀ ۲۳۰۰ ساله، جنگ‌های پایان‌ناپذیر با قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی از توانِ ایران کاسته و کشور را ناتوان در مهارِ تهدیداتِ خطرناک اکثراً ناشناخته ساخت. فشارهای ژئوپلتیکی بیرونی، فرمانروایانِ ایرانی را دائماً گرفتار دفاع از کشور در برابر مهاجمین کرد و در نتیجه، قدرت مرکزی در ایران، همواره در معرضِ تهدیداتِ درونی و شورش‌های پایان‌ناپذیر بود. اندک کشورهایی هستند که در سه هزار سال گذشته این همه در معرضِ فشارهای ژئوپلتیکی و هجوم‌های نظامی بوده باشند. علی‌رغم همه این فشارهای ویرانگر، موجودیتِ ایران، «تداوم» داشته‌ است. حتی آن زمان که «قلمرو» ایران به دلیلِ تسخیر توسط بیگانگان وجود نداشت، «ایده» ایران اما وجود داشت، ایده‌ای که به رستاخیز چندباره ققنوس‌وار کشور یاری رساند. تداوم بارزترین دلیلِ ناهمسانی ایران با دیگر کشورهای منطقه و حتی جهان است. به بیان دیگر، تداوم، مهم‌ترین مشخصۀ ایران به عنوان یک دولتِ تاریخی و یک کشورِ واقعی بوده‌ است.

بی‌تردید، «تنهایی استراتژیک» تاریخی ایران مهم‌ترین نمود و نمادِ چنینِ تداومی در سیاستِ خارجی ایران است. تنهايي استراتژيك مفهومی است كه نخستين‌بار توسط پروفسور محی‌الدين مصباحی، استراتژیستِ برجستۀ ایرانی، بيان شده‌ است. این مفهوم بدین معناست كه «ايران، چه آگاهانه و خودخواسته و چه ناخواسته و از روی ناچاری به گونه‌ای استراتژيک تنهاست و محروم از هر گونه اتحادهايی معنادار و متصل به قدرت‌های بزرگ.» زمانی که مصباحی از تنهايی استراتژیکِ ایران سخن می‌گوید اشاره بدین واقعیت است که ایران در طراحی، تدوين، كاربرد و پيشبردِ استراتژی‌های كلانِ خود تنهاست. از این رو، تنهايی استراتژيکِ ايران تأییدکنندۀ وضعيتی است كه در آن ايران، فاقد هرگونه اتحادی طبيعی با ابرقدرتی جهانی يا قدرتی بزرگ است؛ فقدانی كه با پيروزی انقلاب اسلامی، بحران گروگان‌گيری و در نهايت جنگی خونين و طولانی با عراق و تحریم‌های همه‌جانبۀ آمریکا بيش از پيش تشديد شد. دفاعِ هشت ساله از وطن آن هم در برابر عراق بعثی كه هر دو ابرقدرتِ دوران جنگِ سرد برای نخستین و واپسین بار از يک‌سوی ميدانِ نبرد، پشتيبانی می‌كردند، تنهايی استراتژيک ايران را نشان می‌دهد.

✍️ دکتر #آرش_رئیسی‌نژاد
https://www.tg-me.com/darvishane49
10👌3👎1
♻️ پیش بینی وضعیت اقتصادی ایران در شش ماهه دوم سال


اصولا تفاوت بین پیش بینی و پیش گویی، بررسی علمی متغیرها و محاسبه روندهاست و این دقیقا کاری است که تمام مراکز تحقیقاتی و علمی و اندیشکده ها در سراسر دنیا انجام می دهند؛ برای آنکه مرجع آمار و ارقام برای پیش بینی وضعیت نیمه دوم سال، قابل اتکا باشد آخرین گزارش بانک جهانی که دیروز، ششم اکتبر منتشر شد را معیار قرار می دهم

این گزارش به طور مشخص به چشم انداز اقتصادی منطقه خاور میانه پرداخته و از جمله تحلیل دقیقی در خصوص اقتصاد ایران تا یک سال آینده منتشر کرده است که بروز رسانی شده گزارش قبلی خود در آوریل امسال است.

گزارش اخیر پیش بینی می کند تا پایان سال، اقتصاد ایران ۱.۷% کوچکتر خواهد شد و برای نیمه دوم سال آینده به منفی ۲.۸% خواهیم رسید. این روند نزولی عمدتا به دلیل کاهش صادرات نفت، محصولات پتروشیمی و فرآورده و همچنین محصولات غیر نفتی است و مغایرت جدی با اظهارات افرادی دارد که مکانیزم ماشه را بی تاثیر پیش بینی نموده اند

این گزارش ۲۰ میلیون نفر از جمعیت ایران را رسما فقیر اطلاق کرده و با وضعیت موجود این روند را صعودی و با سرعت زیاد پیش بینی می کند

دقت کنیم تا اینجا، مفهوم گزارش، از دست رفتن ۷.۴ میلیارد دلار تا پایان سال و دود شدن ۲۰ میلیارد دلار طی سال ۱۴۰۴ است؛ بدیهی است استمرار این روند که توقف آن کمی دور از ذهن و غیرواقع بینانه است، ایران ما را آسیب پذیرتر و ضعیف تر خواهد نمود. اما ترجمه این اعداد برای فعال اقتصادی، رکود عمیق و‌ کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی تقاضای بازار است؛ کاهش گردش مالی، شرکتها را مجبور به تعدیل نیرو و طبیعتا کاهش تولید می کند، کاهش تولید نیز بلافاصله به گرانی بیشتر کالا منجر می شود. صنایع نساجی و خودرو و همه فعالیتهای اقتصادی که در این زنجیره هستند، بیش از نیمی از فروش خود را از دست می دهند، استارتاپهای فناوری که به سرمایه گذاری خارجی دل خوش کرده اند باید آنرا فراموش کنند، پتروشیمی ها و تولیدکنندگان فرآورده های نفتی تحت فشار جدی قرار می‌گیرند. تورم ، هزینه های تولید را حداقل ۵۰% افزایش می دهد لذا کمبود نقدینگی چالش اساسی شرکتها و نیاز به وام بانکی سیل آسا خواهد شد، کمبود گاز در نیمه دوم سال به وخامت اوضاع می افزاید و محدودیت های صادراتی حاصل از تحریم، فشار به بخش فروش شرکتها را مضاعف می کند. باید توجه کنیم که کسری ۷.۴ میلیارد دلار به معنی تحت فشار گذاشتن ذخایر بانک مرکزی و صندوق ذخیره ارزی کشور نیز خواهد شد. پیش بینی از دست رفتن ۴۰ هزار شغل و روانه شدن این افراد به لشکر بیکاران، با عنایت به تفسیر و تحلیل اعداد و ارقام فوق عین واقعیت است

شرکتهای بزرگ که اکثرا دولتی یا خصولتی هستند و عمدتا سود شیرین آنها وابسته به صادرات مواد اولیه مفت است حداقل ۲۵% کاهش فروش را باید پیش بینی کنند که معادل همین قدر سودآوری آنهاست، شرکتهای متوسط که بیشتر خصوصی هستند تا ۳۵% و بنگاههای کوچک تا ۵۰% افت فروش را پیش بینی کنند، این وضعیت تقریبا هرم یا نمودار میزان ورشکستگی در سال ۱۴۰۵ را برای ما روشن می کند. ۵% شرکتهای بزرگ، ۲۰% شرکتهای متوسط و ۳۵% شرکتهای کوچک در معرض ورشکستگی قطعی هستند.

آنچه میتواند این شرایط را خطرناکتر کند و به سرعت و شدت آن بیافزاید سخت تر شدن حلقه تحریمها، تشدید درگیریها و تهدیدهای نظامی، افت قیمت نفت و ناترازی های داخلی است، باید امید داشته باشیم این عوامل به وخامت اوضاع منجر نشود؛ محاسبات ریاضی و دقیق گویای آن است که تاب آوری اقتصادی کشور با شرایط موجود و با سناریوی تشدید عوامل گفته شده، کمتر از یک سال است!

اعداد و ارقام بالا که نمایانگر شرایط اقتصادی ایران در شش ماهه دوم سال است فارغ از هرگونه دیدگاه سیاسی به طرز شگفت انگیزی مشابه وضعیت اقتصادی شوروی در سال ۱۹۹۱ است!

رشد منفی ۲ الی ۵% اقتصاد در اواخر دهه ۱۹۸۰ در اتحاد جماهیر شوروی بدلیل ناکارآمدی و‌ سو مدیریت، تورم ۴۰ الی ۹۰ درصدی، وابستگی ۵۰ تا ۶۰ درصدی درآمد کشور به نفت، گاز و فراورده های نفتی همزمان با تحریم های غرب و افت قیمت جهانی نفت، فقر مطلق ۵۰ میلیون نفری از جمعیت مملکت ، بازار سیاه و فساد گسترده برای دسترسی به منابع دولتی ارزان قیمت، کسری شدید ارزی، کاهش نفوذ شوروی در اروپای شرقی و افغانستان، افول جایگاه ایدوئولوژی و مقبولیت کمونیست نزد جامعه و کاهش تاب آوری اقتصادی به طرز باورنکردنی با متغیرهای اقتصادی کنونی ایران و چشم انداز موجود مطابقت دارد!

بعید است چشمان سناریو نویسان و محاسبه گرهای اتاقهای فکر غرب از چنین الگویی برای فشار حداکثری بر ایران دور مانده باشد. امیدواریم این الگوی تاریخی از چشمان و محاسبات تصمیم گیران کشور نیز نهان نباشد!
✍️حامد پاک طینت

https://www.tg-me.com/darvishane49
👍145👌2
♻️دست به دعا برداریم
-----
نتانیاهو نمی‌خواست این روز را ببیند. دوست داشت نابودی تام و تمام حماس را جشن بگیرد. حماس هم با عملیات هفت اکتبر خیال می‌کرد نابودی اسرائیل را کلید زده و به زودی حامیان منطقه‌ای از راه خواهند رسید و آرزوی نابودی اسرائیل تحقق خواهد یافت.
اینک هر دو در یک اتاق شطرنج بازی می‌کنند. هر کدام یک گام برداشته‌اند. گروگان‌ها آزاد می‌شوند، بخشی از اسرای فلسطینی هم آزاد خواهند شد و اسرائیل از مرکز شهر غزه عقب‌نشینی خواهد کرد. هیچ‌کدام در صحنه جنگ به اهداف خود نرسیدند. حماس آسیب فراوان دید، اما شبح ترسناکش هنوز سربازان اسرائیلی را می‌ترساند. اینک اسرائیل با آن شبح به مذاکره نشسته است. سیاست ورزی درست در همان نقطه‌ای جان می‌گیرد که طرفین نزاع از نابودی هم مایوس شده‌اند. 
نمی‌توان با قاطعیت در باره آینده مذاکرات سخن گفت. اما بی‌تردید یک اتفاق بسیار مهم کلید خورده است. آنچه امید به تداوم این روند را بیشتر می‌کند طرفینی است که دور تا دور میز مذاکره ایستاده‌اند و دو سوی میز را تحت فشار قرار می‌دهند: آمریکا، بخش مهمی از کشورهای عربی، ترکیه و مصر و دورتر از آنها روسیه و چین و اروپا صف کشیده‌اند.
راست گرایان اسرائیلی تهدید می‌کنند فرصتی پیش آمده تا بر ایران تمرکز کنند. اما ماجرا سوی دیگری هم دارد. آنچه به گمانم بیشتر احتمال دارد، همراه شدن ایران با روند مذاکرات است.
در وضعیتی که رادیکال‌ترین نیروی فلسطینی در حال پشبرد یک مذاکره پیچیده و تاریخی است، جمهوری اسلامی راهی جز حمایت و پشتیبانی و تقویت موضع حماس در این روند ندارد. همین حالا نیز ایران به نحوی ضمنی و نه چندان رویت‌پذیر در اتاق  مذاکره حضور دارد. از اصل مذاکرات حمایت مشروط کرده است.
خدا کند در اتاق بماند و کم کم حضوری صریح‌ و مستقیم پیدا کند. اگر چنین شود، داستان تازه‌ای در منطقه رقم خواهد خورد. داستانی که نتانیاهو و راستگرایان فاشیست اسرائیلی را مایوس خواهد کرد.
دست به دعا باید برداشت این فرصت از دست نرود.

جواد کاشی
https://www.tg-me.com/darvishane49
20🤔6👍5
♻️قلم بیداری؛ فریاد خاموش وجدان ایران

در روزگاری که تریبون‌ها در انحصار دروغ‌گویان است، قلمِ بیدار، بزرگ‌ترین تهدید برای ظلم و بزرگ‌ترین امید برای مردم است. قلمی که از مرکب وجدان و آگاهی بنویسد، می‌تواند وجدان یک ملت را بیدار کند، بی‌آنکه فریاد بزند یا گلوله‌ای شلیک کند.
قلم بیداری، فقط ابزاری برای نوشتن نیست؛ سلاحی است علیه تاریکی. سلاحی که در دست انسان‌های آگاه، می‌تواند دیوار سانسور را بشکند، پرده‌ی ریا را بدرد و حقیقت را آشکار سازد.
امروز در ایران، بیش از هر زمان دیگر، به چنین قلمی نیاز داریم؛ قلمی که به‌جای ستایش صاحبان قدرت، زبان مردمِ بی‌صدا باشد. قلمی که نه از تهدید بترسد، نه از تطمیع بلغزد.
بیداری یعنی پرسشگری؛ یعنی نپذیرفتن هر آنچه به‌عنوان "حقیقت رسمی" عرضه می‌شود. بیداری یعنی دیدن آنچه نمی‌خواهند دیده شود؛ شنیدن آنچه از گفتنش می‌ترسند. و قلم بیداری، ابزار این دیدن و شنیدن است.
اما صاحبان این قلم‌ها، امروز در ایران، در تنگنایی میان وجدان و امنیت نفس می‌کشند. سانسور، تهدید، محرومیت از کار، و گاه حذف فیزیکی، بهایی است که نویسندگان بیدار می‌پردازند.
با این‌حال، همان‌گونه که تاریخ نشان داده، هیچ قدرتی نتوانسته نور قلم را خاموش کند.
جوهر حقیقت، از جنس آتش است؛ هرچه بیشتر پنهانش کنند، فروزان‌تر می‌سوزد.
قلم بیداری در ایران امروز، باید از مرز ترس عبور کند و خود را وقف انسانیت و وطن کند. باید به جای نفرت‌پراکنی، اندیشیدن بیاموزد؛ به جای دشمن‌سازی، گفت‌وگو را ترویج کند؛ به جای تسلیم، امید بیافریند.
زیرا آگاهی، بزرگ‌ترین انقلابِ بدون خون‌ریزی است.
در جهانی که رسانه‌ها خریدنی شده‌اند، هنوز قلم‌های بیدار هستند که فروشی نیستند. آن‌ها نه مزدور قدرت‌اند و نه دنباله‌رو هیاهو؛ بلکه وجدان‌های خاموش‌شده را صدا می‌زنند.
چنین قلمی، همان «بمب آگاهی» است که از هزار بمب اتم، قوی‌تر است — چون اندیشه را منفجر می‌کند، نه انسان را.
باشد که این قلم‌ها، از هر گوشه ایران، دوباره برخیزند تا نور را در دل تاریکی‌ها بپراکنند؛
زیرا ملتِ بی‌قلم بیدار، دیر یا زود، برده جهل و دروغ خواهد شد.
✍️ محمد طولابی
(جانباز و فعال سیاسی )

https://www.tg-me.com/darvishane49
👍269👏5👎2
♻️ *سیاست «خاله‌بازی» نیست*

▪️درباره تشکر حماس از دیگران و بی اعتنایی‌اش به ایران: "با خلق می‌خوری «مِی» و با ما تلو تلو" یا چیزی به نام منافع ملی؟!

* *تا همین پارسال که بشار اسد عنوان متحد استراتژیک ایران را یدک می کشید، در اجلاس سران عرب، پای بیانیه تعلق جزایر سه گانه تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی به امارات را امضا می کرد.*

🔹️حماس، طرح صلح دونالد ترامپ را پذیرفت و در بیانیه ای از او ، ترکیه ، قطر و مصر تشکر کرد. در این بیانیه همچنین به مردم فلسطین درود فرستاده شده است که در این دو سال، در برابر رژیم اشغالگر صهیونیستی، مقاومت کرده اند.
بعد از انتشار این بیانیه، انتقاداتی در فضای مجازی شکل گرفت مبنی بر این که نامی از ایران در آن ذکر نشده است. در واقع، قطر از رئیس جمهور کشوری تقدیر کرد که قریب به اتفاق قربانیان جنگ با سلاح‌های آن کشته و مجروح شده‌اند و از کشورهایی تشکر کرده که در دو سال سختی که بر مردم غزه گذشته، جز در عرصه شعار و دیپلماسیِ جسته و گریخته، کاری برای مردم آن دیار نکردند؛ ولی از ایران، حتی در حد اشاره به این که تنها کشوری بود که در سخت‌ترین روزهای مردم فلسطین، عملاً در کنارشان بود حتی یاد هم نشده است؛ این در حالی است که در این مدت، ایران هم خودش وارد جنگ رو در رو با اسرائیل شد و هم نیروهای همسویش در لبنان و یمن علیه اسرائیل جنگیدند و هزینه دادند. طبیعتاً اگر حماس حرکت ۷ اکتبر را رقم نمی‌زد، ماجراهای بعدی از جمله فروپاشی ارکان حزب‌الله لبنان، شهادت سید حسن نصرالله، جنگ ۱۲ روزه علیه ایران و شهادت فرماندهان و دانشمندان و شهروندان ایرانی شکل نمی‌گرفت. همه این آسیب‌ها از رهگذر جنگ غزه بر ایران تحمیل شد.
در چنین شرایطی، بی‌اعتنایی حماس به ایرانی که این هم همه برایش هزینه کرده، افکار عمومی در ایران را آزرده است ولی واقعیت این است که رهبران حماس، نه بر اساس احساسات جمعی ایرانیان یا نگرش‌های جمهوری اسلامی که بر مبنای منافع فلسطین تصمیم می‌گیرند؛ لابد آنها در این مقطع، خیر و صلاح غزه را در این دیده‌اند که روی از یار روزهای سخت برکشند و روی خوش به رقیبان نشان دهند و توحهی نکنند که ممکن است ما دلخورانه به ایشان طعنه بزنیم که "با خلق میخوری «می» و با ما تلو تلو"!
این ذات سیاست است که تا نفهمیمش، همچنان آن را با خاله بازی و لوطی‌گری و مردی و نامردی، قاطی خواهیم کرد.

این، البته اولین باری نیست که تهران در عرصه سیاست خارجی‌اش این چنین حیران و سرگردان می‌شود؛ تا همین پارسال که بشار اسد عنوان متحد استراتژیک ایران را یدک می‌کشید، وقتی اجلاس سران عرب تشکیل می‌شد و رئیس‌جمهور وقت سوریه هم پای بیانیه تعلق جزایر سه‌گانه تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی به امارات را امضا می کرد.
یا در همین جنگ ۱۲ روزه که ایران زیر حملات هوایی اسرائیل بود، همین روسیه‌ای که از پهپادهای ایرانی در جنگش علیه  اوکراین بسیار بهره برده بود، اندازه یک پهپاد هم کنار ایران نایستاد و وقتی خبرنگاری از پوتین درباره کمک روسیه به ایران پرسید، پاسخ داد: همین که پرسنل ما در نیروگاه اتمی پوشهر حضور دارند بزرگ‌ترین کمک است؛ و البته نگفت که به رایگان آنجا نیستند و در این سال‌ها پول چند تا نیروگاه اتمی را برای همین یک نیروگاهی که هیچ دردی از ما دوا نکرده گرفته‌اند.
متأسفانه نگاه حاکم بر سیاست خارجی ما به گونه‌ای است که گویا آن را از روی روابط بین‌فردی کپی کرده‌اند: "من به فلانی کمک کرده‌ام ، پس او هم در کنار هم خواهد بود!" این فرمول شاید در زندگی شخصی به کار آید (هر چند نه همیشه) ولی اساساً در سیاست خارجی کاربردی ندارد. روسیه پریروز ،روی خوش به ما نشان داد چون نیاز به پهپادهای شاهد ایران داشت، دیروز و هنگام جنگ ۱۲ روزه، رویش را از ما برگرداند چون روابط با اسرائیل منافع بیشتری برایش دارد، امروز هم می‌گوید اسنپ‌بک را قبول ندارد چون در تقابل با اروپا به کارش می‌آید و فردا ممکن است منافعش ایجاب کند و در قطعنامه دیگری در شورای امنیت علیه ما رأی دهد؛ به همین سادگی و سیالیت!
از همین روست که نباید غافلگیر شویم که در فردای روز تاسیس کشور مستقل فلسطینی، رئیس حکومت فلسطین در اجلاس سران عرب، علیه ایران، همان کند که بشار اسد می‌کرد.
کسی که سیاست خارجی را اِشِل بزرگ شده روابط بین فردی می پندارد، حتماً روسیه را به نامردی، سوریه را به بی‌معرفتی و حماس را به بی‌اعتنایی متهم می‌کند ولی آن که ذات سیاست را بفهمد، هر چند از این رفتارها آزرده شود و این اتهامات را بزند ولی می‌داند که چیزی وجود دارد به نام "منافع ملی" که هیچ دولت و ملتی حتی اگر به اندازه حماس هم باشد، آن را قربانی کشورهای دیگر و ایدئولوژی و آمال و آرزوها نمی‌کند و نیز می‌داند که در عالم سیاست، نه دوستی دائم وجود دارد و نه دشمنی مستمر، بلکه آنچه همیشگی است، همان منافع ملی است.
✍️جعفر محمدی

https://www.tg-me.com/darvishane49
👍369
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
 ♻️«کودکان، حال خوش زندگی»

این هفته را هفته ملی کودک نامگذاری کرده اند.
هفته ای برای احترام و فهم کودکی؛
#کودکانگی ، ساعات و دقایقی است پر بار ، پر از حس خوش هم کلامی و همراهی با کودکان ، خاک بازی ، جست و خیز ، بغل کردن درختان و نوازیدن گیاهان و شنیدن اصوات خوش پرندگان و دیدن خزندگان و دست نوازش بر سر و گوش چرندگان و...خلاصه فارغ از دنیای بزرگترها حال خوب کودکی را چشیدن ؛

در کنار فرصت هایی که برای ورزش ، سفرهای کوتاه، دیدارهای دوستانه می سازید، ساعتی در روز را همراه کودکان، کودکی کنیم.

🔸از کودکان آینده به یغما رفته خود را طلب نکنیم.
🔹بگذاریم آنگونه که از اطراف درکی یافته اند کودکی را تجربه کنند.
🔸اگر بیشتر از سنشون می فهمند انتظار نداشته باشید جلوتر از سنشون زندگی کنند.

🔹نگذارید همچون برخی از آدمها یک روز حسرت کودکی، نوجوانی و جوانیِ زندگی‌ِ
نکرده‌ شون را بخورند
.

شاید پنجشنبه های #کودکانگی یکی از بهترین روزهای این روزهای من باشد لحظه شماری برای شنیدن و دیدن صداقتشان ؛

روز ملی کودک را به تمامی کودکان خلاق و با استعداد این سرزمین کهن شادباش می گویم.

#ح_درویشی ۱۴۰۴/۰۷/۱۷
https://www.tg-me.com/darvishane49
18
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥پیش بینی غلط جلیلی در کرسنت...

قماشی در ایران به قدرت رسیده اند که اگر اوضاع معمولی و بر اساس خرد اداره شود باید قدرت را ترک کنند.
تهیه و توزیع فساد، راز ماندگاری افراطی گری و صدارت اوباش است
.

اگر می خواهید خسارت حاصل از لغو قرار داد با کرسنت و تصمیم جلیلی در این رابطه را بدانید این ویدئو را از دست ندهید.

#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍21😱9🤬4👎31
♻️ نگاهی روایی و تحلیلی به برجام

در جامعه پرآشوب سیاسی ایران که حق و باطل جابجا می‌شود و دروغ و افترا و نظرات شخصی و گروهی و منافع فرقه‌ای بر بسیاری از مسائل الویت پیدا کرده‌است درک صحیح و قضاوت بی‌طرفانه نسبت به برجام بسیار سخت و دشوار می‌باشد لذا بسیاری هنوز در اینکه بالاخره این توافق منافع ایران را در برداشته و یا موجب خسارت شده است در تردید و شک می‌باشند.
از طرف دیگر بررسی بی‌طرفانه برجام نیازمند بیان بسیاری از مسائل است که از یک نوشته معمولی فراتر می‌رود و بنابراین بررسی دقیق و مفصل آن تنها برای کسانی که در صدد واکاوی کارشناسانه نسبت به آن باشند ملال‌آور و خسته کننده نیست؛ از این رو توصیه می‌شود افرادی که نوشته‌های مجمل را برمی‌گزینند شایسته است از ابتدا وارد خواندن این مطلب نشده تا خسته و پشیمان نگردند.
هدف از بیان‌ این‌ نوشتار آن نیست که به منازعات بی‌فایده دامن‌زده شود بلکه تجربه‌ای برای جلوگیری از اشتباهات گذشته است و تاکید بر این امر است که در این شرایط حساس لازم است اتفاق و اتحاد صورت گیرد تا رفع تهدیدات و خطرات بسیار بزرگی که در پیش‌رو است امکان پذیر گردد.
متاسفانه در دوران چندین ساله هسته‌ای اختلافات و شکاف‌ها و رقابت‌ها مانع اتخاذ تصمیمات مبتنی بر منافع ملی شده است.
منیت‌ها، خودشیفتگی‌ها، عُجب و خودبزرگ‌بینی بعضی گروههای مذاکره کننده، رقابت‌های سیاسی غیر اخلاقی، مناسبات فرقه‌ای و رانتی، کسب قدرت و شهرت از طریق موضع هسته‌ای، رقابت ضد ملی برای حل هسته‌ای بنام خود، واعمال نظر واخلال گری نفوذیها چنان خسارت‌هایی در موضوع هسته‌ای بر کشور وارد نموده که غیر قابل احصا می باشد.
در واقع غالب زیان‌ها و گرفتاری‌های فعلی در نتیجه این مسائل بوده است.
بدان معنی که چنانچه منافع ملی الویت داشت حتما نه تنها مسئله هسته‌ای حل می‌گردید بلکه از مواهب آن کشور و‌ ملت کاملا بهره‌مند می‌گشت و امروز کل مسئله هسته‌ای از جانب بخشی از جامعه بعنوان یک خسارت محض‌ مطرح نمی‌گردید.
در واقع بخاطر منافع شخصی و گروهی بعضی مقامات و عدم اتفاق و ائتلاف بر سر این‌ مسئله ملی، گرفتاری‌های زیادی از این بابت گریبانگیر کشور و مردم شده است، که متأسفانه برون رفت از آن بنظر می‌رسد بسیار دشوار و گاهی ناامید کننده و بدور از چشم‌انداز است.
ذکر این نکته مفید است که اصولأ بعد از رحلت آیت‌الله خمینی کسب قدرت گروهها از راه غیر اخلاقی و خلاف مصالح ملی در بین رقبای سیاسی یک امر معمول و بعنوان یک‌ منش و اصل مسلم بوده و
تقریبا تمام‌ گروه‌های قدرت‌طلب صرفآ مسائل خود را دنبال و مصالح ملی را قربانی اهداف خود کرده‌اند.
البته بدیهی‌ست که قضاوت نویسنده می‌تواند دارای نواقص و یا اشتباهاتی باشد وِ لذا ضرورت دارد که از جانب صاحبان اندیشه و مطلعان امر مورد انتقاد و اصلاح و تکمیل قرار گیرد:

🔹 ۱ - با ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد سیاست تهاجمی هسته‌ای ایران بدون در نظر گرفتن تبعات بین‌المللی و اثرات منفی آن در دستورکار دولت‌مردان قرار گرفت، مسیر اتخاذ شده ترکیبی از تقابل با زیاده خواهی‌های دول غربی، جهل و بی دانشی و یا بی اعتنائی نسبت به تصمیمات شورای امنیت و تحولات فیما بین قدرتهای بزرگ، تندروی در سیاست خارجی و درگیری با امریکا همراه بود.
در این زمان به عمد و یا از روی سهل و نادانی به شرایط و ائتلاف و اتحاد بین روسیه و آمریکا و سیاست reset اوباما توجه و اعتنائی نشد.
رئیس‌جمهور آمریکا مشخصا بمنظور فشار جهانی علیه ایران بطور تاکتیکی سیاست تنظیم و یا بازنگری به روابط با روسیه reset را مطرح نمود.
روسها که بشدت به این امر نیاز داشتند همه گونه همکاری را در دستور کار قرار دادند و اینطور وانمود کردند که آقای مدودف رئیس جمهور دارای گرایشات غربی می‌باشد.
برای اولین بار امریکایی‌ها چراغ سبز برای همکاری تکنولوژیکی را نشان دادند و آقای مدودوف از سیلیکون ولی دیدن نمود.
متاسفانه رئیس دولت نهم و دهم بدون‌ توجه به این رویدادها مطرح نمود که قطعنامه ها کاغذ پاره‌ای بیش نیست.
آقای‌مدودوف پس از دومین قطعنامه نامه‌ای برای آقای احمدی‌نژاد ارسال داشت که در آن به تبعات منفی سیاست‌های دولت ایران اشاره و اقدامات تند و عکس‌العمل‌های شدید را خاطرنشان نمود.
رئیس جمهور وقت هیچ وقعی و اعتنائی به این نامه ننمود و لذا پنج قطعنامه با اجماع علیه ایران به تصویب رسید.
اتفاق نظر قدرت‌ها در این زمان‌ بشکلی بود که نه تنها بطور اجماع همه قطعنامه‌ها به تصویب‌ رسید بلکه حتی یکی از قطعنامه‌ها به ابتکار طرف روسی بود
.

✍🏼 سید محمود صدری
https://www.tg-me.com/darvishane49
ادامه در لینک زیر 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vaz3meX96H4bWiPeJT00
👍104👎2👌1
♻️جامعه‌ی شمشادی

«جامعه‌ی شمشادی» یعنی جامعه‌ای که از قدبلندها خوشش نمی‌آید و تنوع را دوست ندارد؛ و متاسفانه جامعه‌ی ما یک جامعه‌ی شمشادی است!

«جامعه‌ی شمشادی» همان جامعه‌ای است که هر روز باغبانانی قیچی به دست آماده‌اند تا گیاهان قد بلندتر را کوتاه کنند؛ یعنی ردیفی از گیاهان مشابه هم، گیاهانی بدون هیچ تنوعی! همه یکرنگ و یکدست.

این همان پیش‌فرضی است که مفهوم «وحدت» را در ذهن برخی از افراد شکل داده است. در ذهن آنان وحدت یعنی یکدست کردن و یک‌شکل کردن ردیفی از گیاهان در یک قامت و در یک شکل، به فرمان قیچی!


🔹ویژگی‌های جامعه‌ی شمشادی؛:

"جامعه‌ی شمشادی" از بعضی جنبه‌ها مشابه با مفاهیمی است که پیش‌تر نیز طرح شده است؛ و برخی نیز خاص این مفهوم است:

1️⃣ "جامعه‌ی کلنگی": کاتوزیان از تمثیل ساختمان‌ها استفاده می‌کند؛ ساختمان‌های ایرانی نوسازی و بازسازی نمی‌شوند؛ بلکه به اتهام کلنگی بودن ویران می‌شوند تا خانه‌ای نو بر آنها بنا شود. عمر کوتاه ساختمان‌ها در ایران باعث شده او از این تمثیل استفاده کند و ایران را "جامعه‌ی کلنگی" بنامد؛ یعنی جامعه‌ای که بسیاری از جنبه‌های آن همواره در این خطر است که هوی و هوس کوتاه‌مدت جامعه با کلنگ به جانش بیافتد". به این ترتیب است که هیچگاه انباشت سرمایه اتفاق نمی‌افتد. شمشاد برخلاف درخت گردویی که سال‌ها باید منتظر محصولش ماند، کوتاه‌مدت است.

2️⃣ "شوق ویرانگری": نراقی در کتاب "پی‌نکته‌هایی بر جامعه‌شناسی خودمانی" می‌گوید: "این یک واقعیت است که تخریب برای خودش یک شوق، یک جاذبه و یک شیفتگی مخصوص ایجاد می‌کند که فقط با خویشتن‌داری و تامل در عواقب آن می‌شود از خیرش گذشت [...] می‌بینیم، مدیریت تازه به دوران رسیده و جدید [..... دوست دارد] خودش همه‌ی کارها را از نو آغاز کند که ضمن لذت بردن از تخریب و منهدم کردن فرد یا گروه قبلی، به خیال خود طرحی نو درافکند»! شمشمادها همیشه منتظر طرح نویی هستند که از فردا هم قابلیت اجرا داشته باشد.

3️⃣ یکدست کردن جامعه:
شمشادها یک رنگ و یکدست هستند. زیبایی شمشمادی از یکدست بودن می‌آید؛ اما زیبایی باغچه‌ی متنوع از گل‌های مختلف، از تنوع می‌آید. چشم‌اندازِ "قیچی شمشاد" آن است که هر روز اندازه را تعیین کند و باغبان با اندکی صبر بتواند طرح مورد نظرش را آن‌گونه که می‌پسندد اجرا نماید. سی‌مرغ اما وحدتش از پرندگان متنوع و هم‌دل زاییده می‌شود.

https://www.tg-me.com/darvishane49
🔸پیامدهای «جامعه‌ی شمشادی»

▫️در «جامعه‌ی شمشادی» تنها به شرط همرنگ و هم‌اندازه‌ی دیگران بودن است که بقا امکان‌پذیر می‌شود.
وقتی شرکت‌های قدبلند باید حذف شوند، وقتی حتی افراد نباید بیش از حد مشخصی شناخته‌شده یا محبوب شوند،
یعنی ما با "جامعه‌ی شمشادی" روبه‌رو هستیم؛ یعنی در این جامعه انباشت سرمایه اتفاق نمی‌افتد و این یعنی اندازه‌ی ملی ما کوتاه می‌ماند!

▫️در جامعه‌ی شمشادی نوآوری هم سخت است. وقتی رنگت یکدست با ردیف شمشادها نباشد، یا برگ‌ات هم‌شکل با آن ردیف سبز و یکدست، محکوم به کنده شدن هستی. نوآوری یعنی تفاوت و تمایز با شیوه‌ی پیشین و مدافعان وضع موجود همواره در برابر هر تنوعی هراس می‌یابند.

هر یک از ما جزیی از جامعه‌ی شمشادی هست. هر یک از مایی که از تنوع بیزار است، هر یک از مایی که دوست ندارد نظر مخالف بشنود، استادی که شاگرد توانمندتر از خود را تحمل نمی‌کند، مدیری که از ترس جانشینی، زیردست حرفه‌ای‌اش را با قیچی می‌برد، پدر و مادری که محبت را از فرزندی که متفاوت از آن‌ها فکر می‌کند، دریغ می‌کنند؛ همه‌ی این‌ها نمونه‌هایی از «جامعه‌ی شمشادی» است.

🔹اما رویای ما رسیدن به سی‌مرغ متنوع است. پرواز دسته‌جمعی پرندگان متنوع و رنگارنگ، ما را سیمرغ خواهد کرد! ما را به پرواز درخواهد آورد.

امیر ناظمی
https://www.tg-me.com/darvishane49
14👍9
♻️دخترم بازداشت شد.
دستبند بر دستان ظریف او ..به اتهام تجمع ؛

پرسش
آیا صرف دعوت مردم در فضای مجازی به تجمعی که دارای مجوز قانونی نیست جرم است ؟ اگر جرم است مستند قانونی آن کدام است؟
2- آیا صرف شرکت در تجمعی که دارای مجوز قانونی نیست بدون سر دادن شعار و بدون تخریب اموال و هر گونه تمرد در مقابل مامورین جرم است؟
نظر هیئت عالی
صرف حضور و دعوت به حضور در تجمعی که فاقد مجوز قانونی است فاقد وصف کیفری می‌باشد.
نظر اتفاقی
1- صرف فرا‌خوان و دعوت عموم به حضور در تجمع فاقد مجوز، اعم از آن‌که در فضای مجازی باشد یا غیر آن، جرم محسوب نمی‌شود؛ لیکن چنانچه فراخوان همراه با شرایط مندرج در ماده 610 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مصوب 1375 (تبانی با دیگران برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی یا خارجی) باشد و یا مفاد فراخوان متضمن تحریک مردم به جنگ (ماده 512 همان قانون) یا تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران باشد و تحت عنوان «فعالیت» موضوع ماده 500 قانون پیش‌گفته قرار گیرد؛ و مانند آن، حسب مورد از این حیث می‌تواند قابل تعقیب کیفری و مجازات باشد.
2- با توجه به اصل سی‌ و ‌ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نیز ماده 2 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و هم‌چنین نظر بر این‌که طبق اصل بیست ‌و ‌هفتم قانون اساسی، تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها بدون حمل سلاح و به شرط آن‌که مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است و نبود نص قانونی بر جرم‌انگاری حضور در تجمعات فاقد مجوز، لذا صرف حضور در تجمعی که مجوز موضوع بند 6 ماده 11 قانون فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی مصوب 1395 را اخذ نکرده است جرم نبوده و از این حیث قابل تعقیب و مجازات نیست.

اما دختر من و چند تن دیگر بدون ارتکاب به جرم دستگبر و همچون جانیان به زندان انتقال داده شد.
مرگ برای من بهتر از این خفت است.

#ح_درویشی ۱۴۰۴/۰۷/۱۹
https://www.tg-me.com/darvishane49
32🤬16🤔4👍2👎1
.
🟥 «هر که آزادی ما را بگیرد، دشمن ماست»
فراخوانی به وجدان‌های بیدار برای نوشتن پیمان ملی پویا هوشمند


📰 چکیده:
از قرن‌ها پیش جان لاک، پدر اندیشه‌ی آزادی، هشدار داد:

هر کس بکوشد انسان دیگری را در حیطه‌ی قدرت مطلق خود قرار دهد، عملاً با او وارد جنگ شده است.

امروز این هشدار نه در کتاب‌ها، که در خیابان‌های ایران، در ذهن نسل جوان، و در وجدان زخمی ملت ما طنین‌انداز است.
سکوت در برابر این زورگویی، ادامه‌ی بندگی است.

اما خرد جمعی راه دیگری می‌گوید:
پیمان ملی، برای رهایی ملی.

🔻 استبداد، چهره عوض می‌کند، نه ماهیت
تاریخ ما پر از کسانی است که به نام «نجات»، «دین»، «میهن» یا «ثبات» آمدند اما جز غارت و تحقیر نیاوردند.

هر که بخواهد بی‌رضایت مردم، قدرت را در قبضه‌ی خود گیرد،
در حقیقت می‌خواهد آزادی را از ریشه بخشکاند.
استبداد با عمامه آغاز می‌شود، با نماد تاج ادامه می‌یابد،
و در نهایت در ذهن ما جا خوش می‌کند — همان‌جا که ما را قانع می‌کند تا تسلیم شویم،
و نام ترس را بگذاریم «عقلانیت».

وجدان‌های بیدار،
وقت تماشاگر بودن تمام شده است:
اگر امروز گروه‌ها و صفحات اجتماعی، فقط تریبون گلایه و نفرت باشند،
و نه میدان هماهنگی برای همکاری ملی،
دوباره همان چرخه‌ی نفرین‌شده تکرار می‌شود:
یک استبداد می‌میرد، استبدادی دیگر از دل بی‌برنامگی زاده می‌شود.

وجدان‌های بیدار باید خود را از تماشای تاریخ به نوشتن تاریخ برسانند.
نه با شعار، بلکه با تدوین نقشه‌ای واقعی برای گذار.
این همان کاری است که متفکران باید آغاز کنند، خرده‌رهبران باید گسترش دهند،
و مردم باید با اراده‌ی جمعی، آن را به واقعیت بدل کنند.

🧭 پیمان ملی پویا هوشمند:
تنها راه خروج از وضعیت جنگ با آزادی:
هر کس آزادی را از ما می‌گیرد، با ما در جنگ است.
اما پاسخ به این جنگ، انتقام نیست — سازماندهی است.
ما باید پیمانی بنویسیم که تضمین کند هیچ‌کس،
هیچ حزب،
هیچ منجی و
هیچ قدرت خارجی،
دیگر نتواند آزادی را در مشت خود بگیرد.

«پیمان ملی پویا هوشمند» باید این تضمین را در دو سطح رقم بزند:

در مرحله گذار از جمهوری اسلامی:
تا انرژی خشم مردم به مالکیت ملت بازگردد، نه دلالان سیاسی.

در مرحله حکمرانی آینده:
تا ساختار قدرت، بازخوردپذیر، شفاف، و قابل نظارت عمومی باشد.

⚔️ انتخاب تاریخی ما:
امروز دیگر مسئله بر سر نوع حکومت نیست، بر سر «حق زندگی آزاد» است.
اگر خاموش بمانیم، آنکه آزادی را می‌گیرد، حق تنفس را نیز خواهد گرفت.

آزادی بنیان همه چیز است — همان‌گونه که جان لاک گفت،
کسی که بخواهد آزادی تو را بگیرد، در حقیقت می‌خواهد همه چیزت را بگیرد.
ما یا این بار پیمان ملی را می‌نویسیم،
یا برای همیشه در دفتر تاریخ،
به عنوان نسلی که «می‌توانست و نکرد» ثبت خواهیم شد.

✍️ خطاب به گروه‌های فعال در شبکه‌های اجتماعی
هر گروه، هر کانال، هر صفحه‌ی آگاه،
باید از امروز خود را در خدمت شکل‌گیری «پیمان ملی پویا هوشمند» قرار دهد.

اختلاف‌ها را به گفت‌وگو تبدیل کنید،

بحث‌ها را به نقشه‌ی عمل برسانید، و

از دل پراکندگی، همکاری ملی بسازید.

اگر ما بخواهیم وجدان‌های بیدار را با هم پیوند دهیم،

ایران فردا دیگر قربانی نخواهد داشت، بلکه رهبر جمعی خود خواهد بود.

🔥 پایان سخن:
آزادی را نمی‌بخشند، باید آن را سازمان داد.
پیمان ملی، آغاز سازمان آزادی است.
بیایید آن را بنویسیم،
پیش از آنکه دیگران دوباره برای ما بنویسند.

✍🏻 با مهر
پیمان ملی | پویا هوشمند

https://www.tg-me.com/darvishane49
👍192👎2
با پوست و استخوان درد این سرزمین را چشیده ام و شاید امشب بدون دخترم بیشتر از بیش حال پدر و مادر #مهسا را درک کنم.
دختر شجاع خودم هدیه روز دختر تو متفاوت تر از سالهای گذشته شد.
اکر چه سالها از تو دور بوده ام اما هیچگاه تو ازم دور نبودی حتی به اندازه یک شب ؛
کاش می توانستم خود و‌اهریمن را در آتش بسوزانم.
غم دوریت جانکاه است و ستم ستمگران جانسوز؛
اینک تو در زندان و من در زندان تو ،مویه می کنم.
خواستم روز دختر را بهت تبریک بگم که باد نخوت و کینه وزیدن گرفت و دست اهریمن تبریکاتم را با خود برد.
بیدار باش که پایان شب سیه سپید است.
آینده این سرزمین نگون بخت پریشان در دستان تو وهمقطارانت رقم خواهد خورد.

مرا ببخش که تنهایت گذاشتم 😭
#ح_درویشی   شامگاه شنبه نوزدهم مهر ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
😢5626🏆2👎1
«سه ساعت تا مرگ بعدی» — وقتی تنها مردم می‌توانند چوبه‌ی دار را بشکنند
#مسعود_نورمحمدی

در ده ماه گذشته، جمهوری اسلامی بیش از ۱۱۷۰ انسان را اعدام کرده است؛ آماری که از آمار جنگ ۱۲ روزه خونین‌تر است. فقط در ۹ روز گذشته، ۷۲ نفر به دار آویخته شده‌اند — یعنی در ایران، هر سه ساعت یک نفر اعدام می‌شود.

اعدام دیگر ابزار اجرای قانون نیست؛ ابزار حکومت بر جامعه‌ای است که نمی‌خواهد بپذیرد. جمهوری اسلامی از طناب دار برای اداره‌ی کشور استفاده می‌کند؛ برای ساکت کردن، برای ترساندن، برای شکستن امید. اما در دل همین تاریکی، حقیقتی روشن است:
هیچ حکومتی با اعدام زنده نمانده است؛ فقط سقوط خود را به تأخیر انداخته.

جهان در برابر این حجم از جنایت، در سکوت فرو رفته است. دولت‌های غربی مشغول معامله‌اند، سازمان‌های بین‌المللی به بیانیه بسنده کرده‌اند. اما مسئولیت اصلی دیگر نه بر دوش آنان، بلکه بر دوش خود مردم ایران است.
تاریخ نشان داده که هیچ دیکتاتوری از بیرون سقوط نکرده، بلکه از درون، با نافرمانی و ایستادگی مردم فروپاشیده است.

هر اعدامی که بی‌پاسخ بماند، چرخه‌ی بعدی را ممکن می‌کند.
اما هر اعتراض، هر افشاگری، هر اتحاد مدنی — حتی اگر کوچک — می‌تواند طناب دیگری را پاره کند.
قدرت واقعی در دستان همان مردمی است که حکومت می‌خواهد با ترس از میدان بیرونشان کند.

امروز مبارزه با اعدام یعنی مبارزه برای زندگی، آزادی و بازپس‌گیری کشور.
هیچ تغییری بدون هزینه نخواهد بود، اما هزینه‌ی سکوت بسیار سنگین‌تر است. اگر مردم نایستند، حکومت تا آخرین نفس با طناب دار حکومت خواهد کرد.

هر سه ساعت در ایران انسانی می‌میرد، اما هر سه ساعت هم می‌تواند لحظه‌ای برای بیداری باشد.
آینده‌ی بدون اعدام، بدون شکنجه و بدون ترس، تنها زمانی ممکن می‌شود که مردم خود طناب را از دست حکومت بیرون بکشند.
https://www.tg-me.com/darvishane49
25👍18👎2
♻️دخترسرفرازم آزاد شد.

جا دارد در ابتدا از ابراز همدردی همه کسانی که پیام گذاشتند و یا تماس گرفتند کمال سپاسگزاری داشته باشم.
خداوند یارو یاور همه آزادگان و نیک اندیشان باشد.
دخترم با وثیقه آزاد شد.مدال شرافت را با افتخار به گردن آویخت و بدنامی بدنامان را فریاد و رو سیاهی را بر ذغال ماندگار کرد.

به امید ایرانی آباد و آزاد

#ح_درویشی عصرگاه بیستم مهرماه ۱۴۰۴
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍5036👏12👌3
♻️صلح از راه رسید، اما رسانه ملی هنوز در میدان جنگ است.
در حالی که جهان در حال جشن گرفتن پایان یکی از طولانی‌ترین و خونین‌ترین منازعات معاصر است، رسانه ملی ایران هنوز در قاب انفجارها، آوار و دود مانده است. توافق اخیر میان اسرائیل و حماس که با میانجی‌گری مستقیم آمریکا و تأیید سازمان ملل به امضا رسید، به‌عنوان نقطه‌ی عطفی در بحران غزه مورد استقبال جهانی قرار گرفت.
از قاهره تا دوحه، از نیویورک تا رم، مردم و رهبران سیاسی در پیام‌هایی رسمی از آغاز فصل تازه‌ای در روابط دو ملت سخن گفتند. اما در تهران، صدا و سیما و چند رسانه‌ی همسو، هنوز بر همان مدار روایت‌های قدیمی می‌چرخند — گویی پایان جنگ، برایشان خبر خوشی نیست.
طی روزهای گذشته، تصاویر جشن و خوشحالی در تل‌آویو و شهرهای غزه در شبکه‌های خبری بین‌المللی منتشر شد. مردم خسته از دو سال درگیری، در آغوش یکدیگر اشک می‌ریختند. خبرنگاران از خیابان‌هایی گفتند که دیگر صدای آژیر در آن شنیده نمی‌شود و کودکان از پناهگاه‌ها بیرون آمده‌اند.
اما در پوشش رسانه ملی، خبری از این تصاویر نبود. شبکه خبر و بخش‌های اصلی صداوسیما همچنان با گزارش‌های تکراری از روزهای بمباران و تلفات انسانی، تصویر «جنگی زنده» را بازپخش می‌کردند.
این رفتار نه فقط بی‌توجهی به تغییر واقعیت میدانی، بلکه نشانه‌ای از بحران روایت در ساختار رسانه‌ای کشور است؛ رسانه‌ای که سال‌ها با نگاهی ایدئولوژیک، هر تحول را از دریچه‌ی «دوگانه‌ی خیر و شر» دیده و اکنون با واقعیتی روبه‌رو شده که در آن دشمنِ همیشگی، بر سر میز صلح نشسته است.
رسانه ملی در دهه‌های اخیر، به‌ویژه در حوزه‌ی سیاست خارجی، همواره از زاویه‌ای جناحی و از پیش‌تعیین‌شده به رخدادها نگریسته است. در ماجرای غزه نیز این الگو تکرار شد: روایت یک‌سویه، فقدان منبع مستقل، و تأکید بر مواضع سیاسی خاص.
اما امروز، مخاطب ایرانی دیگر در انحصار یک منبع خبری نیست. شبکه‌های اجتماعی، خبرگزاری‌های خارجی و رسانه‌های منطقه‌ای، تصویر واقعی‌تری از تحولات را به او نشان می‌دهند. نتیجه روشن است: فاصله میان مردم و رسانه رسمی، به شکافی ساختاری بدل شده است.
پیمایش‌های معتبر در سال‌های اخیر نشان داده که بخش بزرگی از جامعه اعتماد خود را به رسانه ملی از دست داده و برای اطلاع از تحولات جهانی، به منابع غیردولتی رجوع می‌کند. تداوم همین مسیر، رسانه ملی را از جایگاه «مرجع خبر» به «تریبون سیاست» تقلیل داده است.
پایان جنگ غزه، فرصتی تاریخی بود برای بازسازی وجهه رسانه ملی. می‌شد با بازتاب صدای هر دو طرف، گزارش از روند بازسازی، و گفت‌وگو با تحلیلگران مستقل، نشان داد که صداوسیما می‌تواند منبعی ملی و نه جناحی باشد.
اما در عمل، این فرصت از دست رفت. به‌جای پخش مستندات صلح، برنامه‌ها همچنان بر مدار نفرت و درگیری تنظیم شدند. در حالی که رسانه‌های جهانی از بازگشت امید می‌گفتند، رسانه ما از توطئه‌های احتمالی و خطرات آینده سخن می‌گفت.
به تعبیری، «وقتی صلح از راه می‌رسد اما رسانه هنوز در جنگ است، یعنی مشکل در واقعیت نیست، در روایت است.»
رسانه ملی امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در مأموریت خود است. وظیفه‌اش نه دفاع از مواضع سیاسی، که بازتاب واقعیت و بیان حقیقت برای افکار عمومی است. در جهانی که هر شهروند می‌تواند گزارشگر باشد، پنهان‌کاری و روایت یک‌طرفه دیگر کارساز نیست.
رسانه‌ای که در برابر تغییر واقعیت مقاومت کند، دیر یا زود از حافظه جمعی حذف می‌شود. این همان سرنوشتی است که بسیاری از رسانه‌های دولتی در کشورهای دیگر تجربه کرده‌اند.
گام هایی که باید برداشت

۱. بازپخش واقعیت بدون ملاحظه‌ی جناحی: مردم باید ببینند چه اتفاقی افتاده، نه آنچه رسانه می‌خواهد نشان دهد.
۲. دعوت از کارشناسان مستقل: گفت‌وگو با تحلیلگران بی‌طرف و اساتید دانشگاهی، نه صرفاً چهره‌های سیاسی.
۳. ایجاد میزهای گفت‌وگوی صلح: رسانه باید خود بستری برای ترویج فرهنگ گفت‌وگو و مدارا شود.
۴. اصلاح اشتباهات گذشته: بازبینی و عذرخواهی صادقانه از اشتباهات خبری، نشانه ضعف نیست، نشانه بلوغ رسانه‌ای است.
۵. اعتماد به شعور مخاطب: مردم می‌فهمند. آن‌ها حقیقت را در مقایسه‌ها پیدا می‌کنند. رسانه‌ای که با آن‌ها صادق باشد، دوباره شنیده می‌شود.
صلح غزه فقط آزمون سیاستمداران نبود، آزمون رسانه‌ها هم بود. رسانه‌ای که بتواند واقعیت را بی‌واهمه روایت کند، بخشی از صلح خواهد بود؛ و رسانه‌ای که در گذشته بماند، در آینده جایی نخواهد داشت.
امروز که مردم جهان از پایان جنگ می‌گویند، شاید وقت آن رسیده رسانه ملی ما هم از پخش جنگ دست بردارد و روایت صلح را بیاموزد.
چرا که در نهایت، اعتماد عمومی از هر پیروزی سیاسی ماندگارتر است.
✍️ محمد مقصود
https://www.tg-me.com/darvishane49
👍2613👎1
♻️و این سرزمین نمانده است مگر به کوشش های یک تنه در هر عصری


ما نیامده ایم که بود و نبودمان هیچ تاثیری بر جامعه بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد.

ما آمده ایم که با دشمنان وطن دشمنی کنیم و برنجانیم شان، و همدوش مردان و زنان کتاب بخوانیم و سنگر بسازیم، و همپای آدم های عاشق، به خاطر اصالت و صداقت عشق بجنگیم.

ما آمده ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم، نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر، ما باید وجودمان و نفس کشیدن مان، و راه رفتن مان، و نگاه کردن مان، و لبخند زدن مان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود...

ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایش مان کنند...

فردوسی به ما نشان داد
هیچ تهاجمی حریف فرهنگ نمی شود اگر نگهبان های آگاه و وفاداری داشته باشد، نگذاریم دشمنان ایران و ایرانی به بهانه ی زبان و ... بین ما اقوام و گویش های متفاوت و زیبای فرهنگ ایرانی دشمنی و جدایی بیندازند

💌شما نیز در ترویج آگاهی سهیم باشید و ما را به دوستانتان معرفی کنید؛
#قلمـبیداری
https://www.tg-me.com/darvishane49
👏17👍51
♻️واکنش جدید به رفتار دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی/ نماینده همدان: هتک حرمت اتفاق افتاده است

خبرآنلاین : نماینده مردم همدان در مجلس گفت: در خصوص موضوعاتی که در دانشگاه (همدان) اتفاق افتاده است، بنده جویای مسئله شده‌ام اما هم هنوز به صورت رسمی از مسئولان توضیح دقیقی نشنیده‌ام؛ آن چیزی که شنیده‌ام این است که مسائلی بوده است که توسط دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی رقم خورده و به نوعی هتک حرمتی به چند دانشجوی هموطن ما شده و باعث رنجش مردم استان همدان و سایر هموطنان در کشور شده است.

رفتار غیراخلاقی چند دانشجوی خارجی دانشگاه بوعلی‌سینا در شهر همدان که گفته می‌شود ملیت عراقی دارند، طی روزهای گذشته در رسانه‌ها منتشر شده است. این اتفاق موجب ناراحتی مردم این شهر و سایر هموطنان شده و مردم خواهان برخورد مسئولان با عوامل بروز این رفتاهاری ضداخلاقی هستند.
اعتراض به این موضوع چنان جدی بود که جمعی از دانشجویان و شهروندان همدانی روز ۱۴ مهر مقابل درب اصلی دانشگاه بوعلی‌سینا تجمع اعتراضی علیه مزاحمت‌های دانشجویان عراقی برای دختران دانشگاه، برگزار کردند.
سایت بازتاب دریاره این علت این تجمع نوشته است: ماجرا از انتشار پیام‌های جنجالی در شبکه‌های اجتماعی آغاز شد. طبق گزارش‌های اولیه، برخی دانشجویان پسر عراقی در گروه‌های مجازی دانشگاه، پیام‌هایی حاوی محتوای توهین‌آمیز و پیشنهادهای نامتعارف مانند «ازدواج موقت» یا «صیغه» به دانشجویان دختر ایرانی ارسال کرده‌اند. این ادعاها، که ظاهرا توسط چندین شاهد تأیید شده، به سرعت در فضای مجازی پخش شد و خشم عمومی را برانگیخت. 

دراین‌باره دانشگاه بوعلی‌سینا طی دو اطلاعیه توضیحاتی داده است، در اطلاعیه دوم آمده: «کارگروه ویژه‌ای متشکل از نمایندگان وزارت عتف، مسئولین دانشگاه و نماینده شورای صنفی دانشجویان برای دریافت و بررسی فوری هرگونه شکایت یا گزارش در این‌باره تشکیل شده تا در کوتاه‌ترین زمان، آنها را مورد رسیدگی قرار داده و نتیجه را اطلاع رسانی نمایند. از این‌رو، هر یک از همشهریان و دانشجویان محترم که تحت هر عنوانی شکایتی از هر دانشجوی بین‌المللی دانشگاه بوعلی سینا دارند می‌توانند شکایت خود را همراه با مستندات به‌صورت مکتوب به معاونت دانشجویی دانشگاه واقع در پردیس مرکزی دانشگاه بوعلی سینا ارسال کنند.»
حمزه امرایی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار همدان نیز در خصوص رفتار غیر اخلاقی برخی دانشجویان خارجی، گفته است: این مسئله در حال بررسی است و هنوز به جمع‌بندی قطعی نرسیده‌ایم و چیزی که بتوانیم به صورت رسمی و قطعی اعلام کنیم، وجود ندارد و هرگونه اظهارنظر خارج از روند رسمی، ممکن است باعث برداشت‌های نادرست شود و منتظریم بررسی‌های دانشگاه تکمیل شود تا تصمیم نهایی بر اساس مستندات اتخاذ شود.
علیرضا نثاری، نماینده مردم نهاوند در مجلس شورای اسلامی، درباره رفتار غیر اخلاقی برخی دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی‌ سینای همدان، می‌گوید: دانشگاه‌ها محلی برای رشد استعدادهایی است که از طریق پرورش افراد با اولویت هموطنان عزیز که می‌توانند آینده کشور را در بخش‌های مختلف متحول کنند و با چنین هدفی تشکیل شده‌اند.
او تصریح می‌کند: ما تعداد زیادی از دانشگاه‌ها را در کشور داریم؛ یکی از سوالات من از وزیر محترمی که اجرای طرح آمایش را پیگیری می‌کند و گفته است «ما بیشترین دانشگاه را در دنیا داریم و نیازی نبوده که این همه دانشگاه داشته باشیم» این است که ما با وجود این همه دانشگاه که در کشور داریم پس چرا این همه دانشجو از کشور خارج می‌شود و به کشورهای دیگر می‌روند و چقدر ارز بابت خروج این افراد از کشور خارج می‌شود؛ از طرفی چرا ما با داشتن این میزان دانشگاه زمینه حضور دانشجویانی از همه دنیا را فراهم نمی‌کنیم و فقط شرایط ورود دانشجو از چند کشور خاص را فراهم می‌کنیم و این سوالاتی است که در ذهن صاحبان فن و اندیشه در حوزه آموزش عالی هم مطرح است و عموما با پاسخ‌های ضد و نقیضی از طرف مسئولان روبه‌رو می‌شود.
نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی می‌افزاید: در خصوص موضوعاتی که در دانشگاه (همدان) اتفاق افتاده است، بنده جویای مسئله شده‌ام اما هم هنوز به صورت رسمی از مسئولان توضیح دقیقی نشنیده‌ام؛ آن چیزی که شنیده‌ام این است که مسائلی بوده است که توسط دانشجویان خارجی دانشگاه بوعلی رقم خورده و به نوعی هتک حرمتی به چند دانشجوی هموطن ما شده و باعث رنجش مردم استان همدان و سایر هموطنان در کشور شده است و خواستار برخورد جدی و روشن‌ شدن ابعاد موضوع هستند./دنیای اقتصاد
https://www.tg-me.com/darvishane49
15👌5👎2
2025/10/21 11:30:08
Back to Top
HTML Embed Code: