🕋ما و نقش خدا در زندگی
◀️امسال هم سال نو در اکثر خانه ها با دعای یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِآغاز شد. اما شاید امسال باید بیشتر درباره عبارات این دعا تفکر و تعقل کنیم. آیا به راستی ما خدا را تغییر دهنده میدانیم؟ و یا خدا را تدبیرکننده در عالم میدانیم؟ و یا خدا را محول احوال انسانها میدانیم؟ به راستی ما دقیقا چه کسانی را محول احوال خود میدانیم؟
◀️در چند سال اخیر انسانها به کمک رشد علم و فن آوری در زمینه های مختلف مهندسی، پزشکی، علوم انسانی و ... به پیشرفتهای بزرگی نسبت به نسلهای قبل رسیده اند، تا حدی که آرزوهای اجداد خود را به خاطره بدل نموده و خود را تغییر دهنده احوال و روزگار خود یافته اند. این پیشرفتها در حدی شگرف و برای انسانها غیرقابل وصف بوده که نویسنده شهیر یووال نوح هراری یک کتاب از سه گانه خود را به کتابی با عنوان «انسان خداگونه» اختصاص داده است. یعنی انسان امروزی نسبت به اجداد خود احساس خدایی بودن میکند، زیرا خود را فرمانروای عالم وفرمانروای خود میداند.
◀️اما این احساس برای انسان مدرن در عمق وجودش ریشه ندارد. از سویی انکار خداوند و آفریدگار برای انسان مدرن به سبب یافته های پیچیده در علومی چون فیزیک کوانتوم، نجوم، ژنتیک و ... امکان ندارد. از سویی دیگر با تمام پیشرفتهای علمی مقهور برخی قوانین طبیعت شده و گاهی از کنترل ریزترین موجودات (ویروس) حداقل تا مدتی عاجز میماند.
◀️لذا انسان امروزی نیازمند خدایی است که هم قدرت دارد و هم مانع فرمانروایی انسان نشود. در این میان با توجه به نظریات ماشین نیوتن و مباحث نظری لایب نیتس نظریه خدای ساعت ساز فلسفه یونان مجدد ظهور کرد. خدای ساعت ساز، خدایی مقتدر است که این جهان منظم را بر طبق قوانینی پیچیده ساخته است. اما این جهان برای اداره و ادامه مانند آن ساعت نیازی به سازنده خویش ندارد و اصلا دخالت خدا در جهان آن نظم پیش ساخته را بهم میزند. وظیفه انسان خردمند در این دنیا کشف این قوانین و بهره برداری از آن است. این تعریف جا را برای سلطنت وفرمانروایی انسان مدرن به وسیله پیشرفت علوم باز کرده و خدا را نیز در حدی از قدرت نگاه میدارد.
◀️حال آیا خدای لحظه تحویل سال ما، خدای ساعت ساز تقریبا دست بسته شده توسط قوانین طبیعت است؟ آیا وقتی دعای ابتدای سال را خواندیم، خدا را در این مشکلات تغییر دهنده میدانیم؟ آیا ما خدا را تدبیر کننده بر امور سال جدید میدانیم؟ و بسیاری از این آیاها؟
◀️کرونا آمد و نقش شافی بودن خدا در ذهن بسیاری مورد سوال قرار گرفت. گویا باید این سوال جدی را یکبار از خودمان بپرسیم که در عین اینکه میدانیم باید به دنبال روشهای مدرن و بهتر معالجه و درمان برویم، اما آیا در عین حال واقعا خدا را شافی و تغییر دهنده حال خود و تبدیل کننده به احسن حال هم میدانیم؟ یا اینکه خدا را مقهور و مغلوب در آفرینش خودش میدانیم؟
◀️آیا وقتی عمیقا باور نداریم که خدا میتواند در هر شرایطی بهترین حال را به ما عرضه کند و در نظام انسانمدارانه امروزی برایش جایگاه واقعی قائل نیستیم؛ میتوانیم انتظار داشته باشیم دعای زمان حلول سال برایمان مستجاب شود؟ گویا امروزه این کلام وحی بیشتر به یاد می آید که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ، ای کسانیکه ایمان آوردهاید، به خدا و رسولش ایمان بیاورید!»
🌾 @DiNneVeSht
◀️امسال هم سال نو در اکثر خانه ها با دعای یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِآغاز شد. اما شاید امسال باید بیشتر درباره عبارات این دعا تفکر و تعقل کنیم. آیا به راستی ما خدا را تغییر دهنده میدانیم؟ و یا خدا را تدبیرکننده در عالم میدانیم؟ و یا خدا را محول احوال انسانها میدانیم؟ به راستی ما دقیقا چه کسانی را محول احوال خود میدانیم؟
◀️در چند سال اخیر انسانها به کمک رشد علم و فن آوری در زمینه های مختلف مهندسی، پزشکی، علوم انسانی و ... به پیشرفتهای بزرگی نسبت به نسلهای قبل رسیده اند، تا حدی که آرزوهای اجداد خود را به خاطره بدل نموده و خود را تغییر دهنده احوال و روزگار خود یافته اند. این پیشرفتها در حدی شگرف و برای انسانها غیرقابل وصف بوده که نویسنده شهیر یووال نوح هراری یک کتاب از سه گانه خود را به کتابی با عنوان «انسان خداگونه» اختصاص داده است. یعنی انسان امروزی نسبت به اجداد خود احساس خدایی بودن میکند، زیرا خود را فرمانروای عالم وفرمانروای خود میداند.
◀️اما این احساس برای انسان مدرن در عمق وجودش ریشه ندارد. از سویی انکار خداوند و آفریدگار برای انسان مدرن به سبب یافته های پیچیده در علومی چون فیزیک کوانتوم، نجوم، ژنتیک و ... امکان ندارد. از سویی دیگر با تمام پیشرفتهای علمی مقهور برخی قوانین طبیعت شده و گاهی از کنترل ریزترین موجودات (ویروس) حداقل تا مدتی عاجز میماند.
◀️لذا انسان امروزی نیازمند خدایی است که هم قدرت دارد و هم مانع فرمانروایی انسان نشود. در این میان با توجه به نظریات ماشین نیوتن و مباحث نظری لایب نیتس نظریه خدای ساعت ساز فلسفه یونان مجدد ظهور کرد. خدای ساعت ساز، خدایی مقتدر است که این جهان منظم را بر طبق قوانینی پیچیده ساخته است. اما این جهان برای اداره و ادامه مانند آن ساعت نیازی به سازنده خویش ندارد و اصلا دخالت خدا در جهان آن نظم پیش ساخته را بهم میزند. وظیفه انسان خردمند در این دنیا کشف این قوانین و بهره برداری از آن است. این تعریف جا را برای سلطنت وفرمانروایی انسان مدرن به وسیله پیشرفت علوم باز کرده و خدا را نیز در حدی از قدرت نگاه میدارد.
◀️حال آیا خدای لحظه تحویل سال ما، خدای ساعت ساز تقریبا دست بسته شده توسط قوانین طبیعت است؟ آیا وقتی دعای ابتدای سال را خواندیم، خدا را در این مشکلات تغییر دهنده میدانیم؟ آیا ما خدا را تدبیر کننده بر امور سال جدید میدانیم؟ و بسیاری از این آیاها؟
◀️کرونا آمد و نقش شافی بودن خدا در ذهن بسیاری مورد سوال قرار گرفت. گویا باید این سوال جدی را یکبار از خودمان بپرسیم که در عین اینکه میدانیم باید به دنبال روشهای مدرن و بهتر معالجه و درمان برویم، اما آیا در عین حال واقعا خدا را شافی و تغییر دهنده حال خود و تبدیل کننده به احسن حال هم میدانیم؟ یا اینکه خدا را مقهور و مغلوب در آفرینش خودش میدانیم؟
◀️آیا وقتی عمیقا باور نداریم که خدا میتواند در هر شرایطی بهترین حال را به ما عرضه کند و در نظام انسانمدارانه امروزی برایش جایگاه واقعی قائل نیستیم؛ میتوانیم انتظار داشته باشیم دعای زمان حلول سال برایمان مستجاب شود؟ گویا امروزه این کلام وحی بیشتر به یاد می آید که «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ، ای کسانیکه ایمان آوردهاید، به خدا و رسولش ایمان بیاورید!»
🌾 @DiNneVeSht
🌹کرونا؛ جسم و روح
◀️در هفته های اول سال ۲۰۲۰ میلادی خبر شیوع بیماری کرونا دنیا را کمی شوکه کرد، اما پس از گذشت مدتی و افزایش تعداد جانباختگان در کل دنیا چهره ای وحشتناک از این بیماری نمود پیدا کرد. آرام آرام با عادی شدن اخبار رسانه ها در مورد این ویروس افراد از جنبه های دیگری به این پدیده نگاه کردند.
◀️از افراد مشهوری چون بیل گیتس و یووال نوح هراری تا افراد غیرمشهور، نوشته ها و سخنرانی هایی داشتن که به مزیتهایی در زندگی بشر اشاره میکنند که با آمدن کرونا اتفاق افتاد. به قول برخی شاید در تحلیل پدیده ها باید دنیا را از این به بعد به دنیا قبل و بعد از کرونا تقسیم کرد.
◀️برخی به داشته ها و نداشته هایی اشاره میکنند که سالهاست به سبب پیشرفت علم و صنعت در سالهای اخیر فراموش شده است. به با یکدیگر بودن خانواده ها، به زیبا بودن محیط زیست بدون دخالت انسان، به توجه به توزیع عادلانه امکانات در جهان، به بی ارزشی تجملات و سبک زندگی لاکچری، به کم اهمیت بودن برخی افراد چون اکثر سلبریتی ها، به کم اهمیت بودن عنوانها و سمتهای شغلی و به بسیاری دیگر از داشته هایی که قبلا داشته ایم و به بسیاری از نیازهای کاذبی که برای خود درست کردیم.
◀️از سوی دیگر توجه به امور فرامادی و خصوصا معنوی نیز به فراوانی دیده شد. قرارهای دسته جمعی و ملی برای ساعاتی برای نیایش، دعا برای ظهور منجی به بیانهای مختلف، احساس نیاز به رهبری یکپارچه جامعه جهانی با شاخصهایی غیر از شاخصهای مرسوم سیاسی - اجتماعی موجود، نیاز به وجود خداوند و دخالت او در رفع این بلا و دیگر صداهای معنوی که سالها در لابلای اخبار علمی و سیاسی رسانه ها گم گشته بود.
◀️به احتمال زیاد واکسن کرونا ساخته میشود و کرونا نیز مانند بسیاری از بیماری ها به خاطره ها سپرده میشود. اما کرونا مانند بسیاری دیگر از پدیده ها، دارای اثرات مثبت و منفی ای است که انسان با مرور زمان به آنها پی خواهد برد. اما تا همین چند وقت معلوم شد، تمام دستاوردهای علم تجربی انسان لزوما یافته های مثبت و رو به جلویی نبوده است. تخریب محیط زیست، گسستگی های خانوادگی، دل مشغولی های ساختگی، تجارتهای تسلیحاتی و پزشکی، مادی گرایی افراطی، کاهش توجه به عالم معنا و دیگر مشکلاتی که قسمتی از آنها ریشه در پیشرفتهای سریع و بی ضابطه علم در کشف طبیعت داشته است.
◀️امروز که کرونا سبب شده کمی سرعت و هیاهوهای جامعه انسانی کم شود، اعمالی از انسانها برمیخیزد که نه زاده علم تجربی بلکه برخواسته از ذات و فطرت آنهاست. کارهایی میکنند که نه فعل جسم آنها که گویی فعل روح آنهاست. امروزه که جسمها از هم دور افتاده و با فاصله هستند، گویا ارواح و فطرتها بیشتر همدلانه به یکدیگر نزدیک میشوند.
◀️به نظر توجه توامان به روح و جسم در زندگی انسانی و اثرات آنها بر یکدیگر امری اجتناب ناپذیر و مهم است. کاری که شاید در زندگی صنعتی مبتنی بر علوم تجربی به فراموشی سپرده شده بود، و با آمدن یک پدیده جهانی مجدد به یاد انسانها آمد.
◀️فراموشی وجود دو سنتی که توسط خداوند در دنیا قرار داده شده است؛ وجود اسباب و علتهای مادی قابل کشف توسط علم تجربی بشر و اسباب و علتهای غیرمادی. فراموشی توجه به جسم و روح. فراموشی که بعضا سبب ایجاد تقابلی اشتباه بین علم و دین میگردید.
🌹 @DiNneVeSht
◀️در هفته های اول سال ۲۰۲۰ میلادی خبر شیوع بیماری کرونا دنیا را کمی شوکه کرد، اما پس از گذشت مدتی و افزایش تعداد جانباختگان در کل دنیا چهره ای وحشتناک از این بیماری نمود پیدا کرد. آرام آرام با عادی شدن اخبار رسانه ها در مورد این ویروس افراد از جنبه های دیگری به این پدیده نگاه کردند.
◀️از افراد مشهوری چون بیل گیتس و یووال نوح هراری تا افراد غیرمشهور، نوشته ها و سخنرانی هایی داشتن که به مزیتهایی در زندگی بشر اشاره میکنند که با آمدن کرونا اتفاق افتاد. به قول برخی شاید در تحلیل پدیده ها باید دنیا را از این به بعد به دنیا قبل و بعد از کرونا تقسیم کرد.
◀️برخی به داشته ها و نداشته هایی اشاره میکنند که سالهاست به سبب پیشرفت علم و صنعت در سالهای اخیر فراموش شده است. به با یکدیگر بودن خانواده ها، به زیبا بودن محیط زیست بدون دخالت انسان، به توجه به توزیع عادلانه امکانات در جهان، به بی ارزشی تجملات و سبک زندگی لاکچری، به کم اهمیت بودن برخی افراد چون اکثر سلبریتی ها، به کم اهمیت بودن عنوانها و سمتهای شغلی و به بسیاری دیگر از داشته هایی که قبلا داشته ایم و به بسیاری از نیازهای کاذبی که برای خود درست کردیم.
◀️از سوی دیگر توجه به امور فرامادی و خصوصا معنوی نیز به فراوانی دیده شد. قرارهای دسته جمعی و ملی برای ساعاتی برای نیایش، دعا برای ظهور منجی به بیانهای مختلف، احساس نیاز به رهبری یکپارچه جامعه جهانی با شاخصهایی غیر از شاخصهای مرسوم سیاسی - اجتماعی موجود، نیاز به وجود خداوند و دخالت او در رفع این بلا و دیگر صداهای معنوی که سالها در لابلای اخبار علمی و سیاسی رسانه ها گم گشته بود.
◀️به احتمال زیاد واکسن کرونا ساخته میشود و کرونا نیز مانند بسیاری از بیماری ها به خاطره ها سپرده میشود. اما کرونا مانند بسیاری دیگر از پدیده ها، دارای اثرات مثبت و منفی ای است که انسان با مرور زمان به آنها پی خواهد برد. اما تا همین چند وقت معلوم شد، تمام دستاوردهای علم تجربی انسان لزوما یافته های مثبت و رو به جلویی نبوده است. تخریب محیط زیست، گسستگی های خانوادگی، دل مشغولی های ساختگی، تجارتهای تسلیحاتی و پزشکی، مادی گرایی افراطی، کاهش توجه به عالم معنا و دیگر مشکلاتی که قسمتی از آنها ریشه در پیشرفتهای سریع و بی ضابطه علم در کشف طبیعت داشته است.
◀️امروز که کرونا سبب شده کمی سرعت و هیاهوهای جامعه انسانی کم شود، اعمالی از انسانها برمیخیزد که نه زاده علم تجربی بلکه برخواسته از ذات و فطرت آنهاست. کارهایی میکنند که نه فعل جسم آنها که گویی فعل روح آنهاست. امروزه که جسمها از هم دور افتاده و با فاصله هستند، گویا ارواح و فطرتها بیشتر همدلانه به یکدیگر نزدیک میشوند.
◀️به نظر توجه توامان به روح و جسم در زندگی انسانی و اثرات آنها بر یکدیگر امری اجتناب ناپذیر و مهم است. کاری که شاید در زندگی صنعتی مبتنی بر علوم تجربی به فراموشی سپرده شده بود، و با آمدن یک پدیده جهانی مجدد به یاد انسانها آمد.
◀️فراموشی وجود دو سنتی که توسط خداوند در دنیا قرار داده شده است؛ وجود اسباب و علتهای مادی قابل کشف توسط علم تجربی بشر و اسباب و علتهای غیرمادی. فراموشی توجه به جسم و روح. فراموشی که بعضا سبب ایجاد تقابلی اشتباه بین علم و دین میگردید.
🌹 @DiNneVeSht
🌹کارکرد منجی موعود!
◀️اعتقاد به وجود منجی، بحثی است که در ادیان الهی مطرح شده است. فرای بحث مصداق این منجی، از زرتشت تا یهود و از مسیحیت تا اسلام همه قائل به ظهور حجت الهی و احیا کننده عدل و داد در آخر الزمان هستند.
◀️اما نظریه دیگری در کنار اعتقاد به منجی تعریف شده است. و آن اینکه این منجی موعود ادیان نه یک مصداق عینی بلکه یک مفهوم نمادین برای بشر است. لذا اوصافی که برای این منجی در ادیان در نظر گرفته شده است، مانند عدل و داد و یا مبارزه با ظلم، تکامل عقول، شفای دردها و آلام و ... همه مفاهیمی هستند که انسان در طی تاریخ آرام آرام به کمک پیشرفتهایش به آن میرسد.
◀️این سوال در حالی مطرح میشود که قبلا سوال در مورد وجود یا عدم وجود این منجی بود. ارجاع به حجم بسیار زیاد و غیرقابل انکار آیات و روایات تاریخی که بیان شده در ادیان الهی و خاصتا گزارشهای مدون و محکمی که در کتب شیعی در مورد ولادت مهدی موعود و اثبات زندگی ایشان موجود است، پاسخی بر این سوال قدیمی بوده است که در این مقال نمیگنجد.
◀️اما سوال انسان امروزی سوال دیگری است. سوالی نسبتا جدید است که قاعدتا ریشه ای جدیدتر باید داشته باشد. شاید این سوال را باید به گونه ای دیگر پرسید؟ و حتی ریشه ای تر!
◀️دین به چه درد من میخورد؟ دین قرار است چه مشکلی از مشکلات زندگی این دنیای من را حل کند؟ در این بستر فکری که کارکرد دین برای زندگی دنیوی من کجاست، کارکرد منجی موعود این دین نیز باید معلوم شود؟ اگر طبق برخی تعاریف اخیر دین، دین را صرفا برای کارکردهای اجتماعی و روانشناسی تعریف کردیم، آنگاه این ادعا تا حدودی درست است که منجی این دین نیز قاعدتا کارکردی صرفا اجتماعی داشته و لذا میتواند به جای یک مصداق عینی یک مفهوم باشد. منجی و مهدویت در این نگاه یک مفهوم نمادین ارائه شده توسط ادیان است که قرار است انسان با پیشرفتهای روز به روز خود به آن برسد.
◀️پس سوال نه در مفهوم منجی و خاصتا مهدویت است، بلکه سوال اساسی این است که من از دینداری در زندگی دنیا چه توقعاتی دارم؟ حال آیا دین و در آینده منجی موعود فقط میتواند پاسخگوی توقعات من باشد و یا انسان با پیشرفتهای علمی خویش نیز میتواند توقعات من را پاسخ دهد؟
◀️لذا قبل از نوشتن بیشتر از این دست سوالات در این مورد باید به تعریفی از دین و کارکرد آن رسید! و یا حتی به تعریفی از رابطه ما و خدا رسید! توقع ما از خدا چیست؟ توقع ما از دین چیست؟ توقع ما از موعود این دین چیست؟ و یا در نگاهی کاملا متفاوت؛ توقع خدا از ما چیست؟ توقع دین از ما چیست؟ و توقع حجت خدا از ما چیست؟ و بسیاری از این دست سوالات.
◀️برخی سوالات انسان امروزی به دلیل توقع کارکردگرایی است که از هر پدیده ای در زندگی خود دارد. دین وموعود ادیان نیز باید این کارکرد را برای انسان مدرن مشخص کند وگرنه تبدیل به یک مفهوم نمادین میشود نه مصداق عینی. لذا باید بیشتر در مورد کارکردگرایی (پراگماتیسم) مورد نظر انسان نوشت. مفهومی که هرچند در بسیاری موارد کارکرد دارد اما در بسیاری از مفاهیم نیز کارکرد ندارد.
◀️به عبارتی کارکرد گرایی که بعضا ریشه در برخی مفاهیم جدید چون اومانیسم داشته و سبب پیشرفتهایی در علم تجربی شده است دارای یک نگاه خاص است؛ قرارگیری انسان در مرکز پدیده ها. یعنی آنکه انسان به تمام پدیده ها از منظر خویش نگریسته و با ارزیابی کارکرد آن برای او با آن پدیده مواجه میشود. حالا باید دید آیا باید به تمام پدیده ها از این منظر نگاه کرد؟ خصوصا پدیده ای چون دین و موعود جهانی ادیان که داعیه دار مسایلی فراتر از ماده و دنیا هم هستند!
◀️چگونگی نگاه کارکردگرایانه مادی دنیوی به مساله دین و مهدویت، در کنار مسائل غیرمادی و نامکشوف بشر تا اینجا در مورد دین و مهدویت موازنه سختی است که باید بیشتر در مورد آن نوشت... .
🌹@DiNneVeSht
◀️اعتقاد به وجود منجی، بحثی است که در ادیان الهی مطرح شده است. فرای بحث مصداق این منجی، از زرتشت تا یهود و از مسیحیت تا اسلام همه قائل به ظهور حجت الهی و احیا کننده عدل و داد در آخر الزمان هستند.
◀️اما نظریه دیگری در کنار اعتقاد به منجی تعریف شده است. و آن اینکه این منجی موعود ادیان نه یک مصداق عینی بلکه یک مفهوم نمادین برای بشر است. لذا اوصافی که برای این منجی در ادیان در نظر گرفته شده است، مانند عدل و داد و یا مبارزه با ظلم، تکامل عقول، شفای دردها و آلام و ... همه مفاهیمی هستند که انسان در طی تاریخ آرام آرام به کمک پیشرفتهایش به آن میرسد.
◀️این سوال در حالی مطرح میشود که قبلا سوال در مورد وجود یا عدم وجود این منجی بود. ارجاع به حجم بسیار زیاد و غیرقابل انکار آیات و روایات تاریخی که بیان شده در ادیان الهی و خاصتا گزارشهای مدون و محکمی که در کتب شیعی در مورد ولادت مهدی موعود و اثبات زندگی ایشان موجود است، پاسخی بر این سوال قدیمی بوده است که در این مقال نمیگنجد.
◀️اما سوال انسان امروزی سوال دیگری است. سوالی نسبتا جدید است که قاعدتا ریشه ای جدیدتر باید داشته باشد. شاید این سوال را باید به گونه ای دیگر پرسید؟ و حتی ریشه ای تر!
◀️دین به چه درد من میخورد؟ دین قرار است چه مشکلی از مشکلات زندگی این دنیای من را حل کند؟ در این بستر فکری که کارکرد دین برای زندگی دنیوی من کجاست، کارکرد منجی موعود این دین نیز باید معلوم شود؟ اگر طبق برخی تعاریف اخیر دین، دین را صرفا برای کارکردهای اجتماعی و روانشناسی تعریف کردیم، آنگاه این ادعا تا حدودی درست است که منجی این دین نیز قاعدتا کارکردی صرفا اجتماعی داشته و لذا میتواند به جای یک مصداق عینی یک مفهوم باشد. منجی و مهدویت در این نگاه یک مفهوم نمادین ارائه شده توسط ادیان است که قرار است انسان با پیشرفتهای روز به روز خود به آن برسد.
◀️پس سوال نه در مفهوم منجی و خاصتا مهدویت است، بلکه سوال اساسی این است که من از دینداری در زندگی دنیا چه توقعاتی دارم؟ حال آیا دین و در آینده منجی موعود فقط میتواند پاسخگوی توقعات من باشد و یا انسان با پیشرفتهای علمی خویش نیز میتواند توقعات من را پاسخ دهد؟
◀️لذا قبل از نوشتن بیشتر از این دست سوالات در این مورد باید به تعریفی از دین و کارکرد آن رسید! و یا حتی به تعریفی از رابطه ما و خدا رسید! توقع ما از خدا چیست؟ توقع ما از دین چیست؟ توقع ما از موعود این دین چیست؟ و یا در نگاهی کاملا متفاوت؛ توقع خدا از ما چیست؟ توقع دین از ما چیست؟ و توقع حجت خدا از ما چیست؟ و بسیاری از این دست سوالات.
◀️برخی سوالات انسان امروزی به دلیل توقع کارکردگرایی است که از هر پدیده ای در زندگی خود دارد. دین وموعود ادیان نیز باید این کارکرد را برای انسان مدرن مشخص کند وگرنه تبدیل به یک مفهوم نمادین میشود نه مصداق عینی. لذا باید بیشتر در مورد کارکردگرایی (پراگماتیسم) مورد نظر انسان نوشت. مفهومی که هرچند در بسیاری موارد کارکرد دارد اما در بسیاری از مفاهیم نیز کارکرد ندارد.
◀️به عبارتی کارکرد گرایی که بعضا ریشه در برخی مفاهیم جدید چون اومانیسم داشته و سبب پیشرفتهایی در علم تجربی شده است دارای یک نگاه خاص است؛ قرارگیری انسان در مرکز پدیده ها. یعنی آنکه انسان به تمام پدیده ها از منظر خویش نگریسته و با ارزیابی کارکرد آن برای او با آن پدیده مواجه میشود. حالا باید دید آیا باید به تمام پدیده ها از این منظر نگاه کرد؟ خصوصا پدیده ای چون دین و موعود جهانی ادیان که داعیه دار مسایلی فراتر از ماده و دنیا هم هستند!
◀️چگونگی نگاه کارکردگرایانه مادی دنیوی به مساله دین و مهدویت، در کنار مسائل غیرمادی و نامکشوف بشر تا اینجا در مورد دین و مهدویت موازنه سختی است که باید بیشتر در مورد آن نوشت... .
🌹@DiNneVeSht
🌙به خاطر رمضان نه به خاطر کرونا
◀️این روزها اتفاق مبارکی در راه است که در عین برخی مشقتها زیبایی های خود را دارد. ماه رمضان به سمت ما میآید. مهمانی که خالق برای ما تهیه و تدارک دیده است.
◀️سالها ماه رمضان در بین مسلمانان، ماهی متفاوت بود. ماهی که افراد از دلبستگی های دنیایی خود کممیکردند. سبک زندگی خود را عوض میکردند. کاسبها کمتر کار میکردند وبیشتر وقت به عبادت میگذراندند. کارفرمایان کمتر به کارمندان وکارگرانخود سخت میگرفتند. افراد وخیریه ها شتابان درصدد تهیه ارزاق ودستگیری از نیازمندان جامعه بودند.
◀️اما در سالهای اخیر شتاب زندگی صنعتی مدرن، ماه رمضان را شبیه بقیه ماه ها کرده بود. گویا انسان نباید حتی در یک ماه از سال کمی از زندگی مادی خود کنده شود و دل به عبادت خدا دهد. گویا همین کمی دل کندن حتی یک ماهه، ما را از دوندگی دنیا باز میدارد و گویی از چیزی عقب می ماندیم.
◀️اما امسال جهان از دوندگی ایستاد. البته نه به خاطر رمضان، بلکه به خاطر کرونا. کرونا باعث تعطیلی موقت خیلی از کارها و رفت و آمدها شد. حتی پس از رفع برخی قوانین محدود کننده نیز هنوز زندگی جامعه به آن دوندگی های پشت سرهم قبل از کرونا نرسیده است. تجربه زندگی با کرونا با تمام سختیهایی که داشت نکات قابل توجهی را هم با خود به همراه آورد.
◀️دلبستگی خیلی از افراد به مادیات زندگی کمتر شد. مسابقه های تجمل و تفاخر کاهش پیدا کرد. خیلی از انسانها بیشتر هوای همدیگر را داشتند. کارفرمایان با مرخصی بیشتر کارمندان و کارگران موافقت کردند. افراد بسیاری فردی یا در قالب گروه هایی در صدد کمک به نیازمندان برآمدند. و بسیاری از این دست جلوه های زیبای زندگی که در عین مشقت کرونا، در جامعه قابل رؤیت است.
◀️پس میشود به خاطر کرونا از برخی کارها و دلبستگی های دنیایی کم کرد و به جلوه های دیگری زندگی نیز دقت کرد، آیا به خاطر رمضان نمیشود؟! نمیشود در عین تحمل کمی مشقت روزه داری کمتر کار کرد و با خدا بیشتر خلوت کرد؟ نمیشود به خاطر رمضان به نیازمندان بیشتر کمک کرد؟ نمیشود به خاطر رمضان بیشتر هوای افراد مسن را داشته باشیم؟ نمیشود به خاطر رمضان ....
◀️و همه این نمیشودها را پیامبر خدا در نزدیکی ماه رمضان توصیه کردند، در همان خطبه ای که فرمودند: «ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو کرده است.»
🌙 @DiNneVeSht
◀️این روزها اتفاق مبارکی در راه است که در عین برخی مشقتها زیبایی های خود را دارد. ماه رمضان به سمت ما میآید. مهمانی که خالق برای ما تهیه و تدارک دیده است.
◀️سالها ماه رمضان در بین مسلمانان، ماهی متفاوت بود. ماهی که افراد از دلبستگی های دنیایی خود کممیکردند. سبک زندگی خود را عوض میکردند. کاسبها کمتر کار میکردند وبیشتر وقت به عبادت میگذراندند. کارفرمایان کمتر به کارمندان وکارگرانخود سخت میگرفتند. افراد وخیریه ها شتابان درصدد تهیه ارزاق ودستگیری از نیازمندان جامعه بودند.
◀️اما در سالهای اخیر شتاب زندگی صنعتی مدرن، ماه رمضان را شبیه بقیه ماه ها کرده بود. گویا انسان نباید حتی در یک ماه از سال کمی از زندگی مادی خود کنده شود و دل به عبادت خدا دهد. گویا همین کمی دل کندن حتی یک ماهه، ما را از دوندگی دنیا باز میدارد و گویی از چیزی عقب می ماندیم.
◀️اما امسال جهان از دوندگی ایستاد. البته نه به خاطر رمضان، بلکه به خاطر کرونا. کرونا باعث تعطیلی موقت خیلی از کارها و رفت و آمدها شد. حتی پس از رفع برخی قوانین محدود کننده نیز هنوز زندگی جامعه به آن دوندگی های پشت سرهم قبل از کرونا نرسیده است. تجربه زندگی با کرونا با تمام سختیهایی که داشت نکات قابل توجهی را هم با خود به همراه آورد.
◀️دلبستگی خیلی از افراد به مادیات زندگی کمتر شد. مسابقه های تجمل و تفاخر کاهش پیدا کرد. خیلی از انسانها بیشتر هوای همدیگر را داشتند. کارفرمایان با مرخصی بیشتر کارمندان و کارگران موافقت کردند. افراد بسیاری فردی یا در قالب گروه هایی در صدد کمک به نیازمندان برآمدند. و بسیاری از این دست جلوه های زیبای زندگی که در عین مشقت کرونا، در جامعه قابل رؤیت است.
◀️پس میشود به خاطر کرونا از برخی کارها و دلبستگی های دنیایی کم کرد و به جلوه های دیگری زندگی نیز دقت کرد، آیا به خاطر رمضان نمیشود؟! نمیشود در عین تحمل کمی مشقت روزه داری کمتر کار کرد و با خدا بیشتر خلوت کرد؟ نمیشود به خاطر رمضان به نیازمندان بیشتر کمک کرد؟ نمیشود به خاطر رمضان بیشتر هوای افراد مسن را داشته باشیم؟ نمیشود به خاطر رمضان ....
◀️و همه این نمیشودها را پیامبر خدا در نزدیکی ماه رمضان توصیه کردند، در همان خطبه ای که فرمودند: «ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو کرده است.»
🌙 @DiNneVeSht
🌍زلزله نشانه ای بر زلزله بزرگ
◀️قرنها افراد زلزله را پدیده ای مجهول میدانستند و برای منشا آن هر گروهی علتهایی مادی یا غیرمادی را بیان میکردند. با پیشرفت علم، انسان مدرن گویا به علت زلزله پی برده بود. به بیان ساده مردمان عصر جدید، علت بروز زلزله را جابجایی صفحات زیرین زمین در جهت آزاد شدن انرژی ناگهانی نهفته در اعماق زمین میدانند. اما واقعیت آن است که در محافل علمی هنوز به دلیل عدم آگاهی بشر به منشا و علت اصلی این اتفاق، زلزله پدیده ای غیرقابل پیش بینی گزارش میشود، هرچند هنوز تحقیقات ادامه دارد.
◀️لذا در واقعیت هنوز هم منشا اصلی بسیاری از پدیده ها از زلزله تا ویروس کرونا برای انسان مدرن ناشناخته است. اما فارغ از دانستن منشا یک حادثه، در دیگر سو برای انسان نحوه برخورد با این پدیده ها مهم است. ضدزلزله ساختن ساختمانها، شناسایی مناطق زلزله خیز و دستورالعملهای فرار در هنگام زلزله کارهایی است که انسان در مواجهه با این پدیده انجام میدهد.
◀️در ادبیات دینی نیز در مواجه با برخی از این پدیده ها مانند زلزله دستوراتی وجود دارد. از جمله این دستورات خواندن نماز آیات است. برخلاف تصور عمومی خواندن نماز آیات صرفا به علت ترسیدن از یک پدیده نیست، بلکه خواندن نماز توجه به خداوندی است که این پدیده ها نشانه هایی از عظمت خلقت او هستند. گویا وقتی حتی برای چند لحظه زندگی انسان از روند عادی خود خارج میشود، خداوند او را به سوی خویش دعوت میکند.
◀️در زندگی صنعتی مدرن امروزی نشانه هایی هست که انسانها را کمی از این مسابقه مادی گرایی خارج کند تا به علتها و حکمتهای فرامادی آفرینش بیشتر دقت کند. به تعبیر قرآن انسانها با ترس و گرسنگی و برخی دیگر از پدیده ها مورد آزمون و تذکر قرار میگیرند تا عادی شدن زندگی دنیا آنها را از خدا غافل نکند (وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین).
◀️البته در برخی روایات نیز پدیده هایی همچون زلزله، کسوف، خسوف و ... از نشانه های قیامت برشمرده شده است و فرمودند «پس هنگامی که یکی از این پدیده ها رخ داد، قیامت را به یاد آورید». تذکر و توجه به زلزله بزرگ قیامت در پس زلزله کوچک دنیا شاید یکی از حکمتهای نماز آیات و توجه به این آیه الهی برای انسان دیندار است.
◀️لذا میتوان در حالی که در تلاشی علمی برای مواجهه با زلزله بود، در عین حال زلزله را آیه ای از طرف خداوند دانست برای تذکر به این مطلب که؛ ما فقط حصر در این دنیا و علتهای مادی دنیایی پدیده ها نیستیم و قیامت و زلزله بزرگتر و حکمتهای دیگری نیز وجود دارد.
🌍 @DiNneVeSht
◀️قرنها افراد زلزله را پدیده ای مجهول میدانستند و برای منشا آن هر گروهی علتهایی مادی یا غیرمادی را بیان میکردند. با پیشرفت علم، انسان مدرن گویا به علت زلزله پی برده بود. به بیان ساده مردمان عصر جدید، علت بروز زلزله را جابجایی صفحات زیرین زمین در جهت آزاد شدن انرژی ناگهانی نهفته در اعماق زمین میدانند. اما واقعیت آن است که در محافل علمی هنوز به دلیل عدم آگاهی بشر به منشا و علت اصلی این اتفاق، زلزله پدیده ای غیرقابل پیش بینی گزارش میشود، هرچند هنوز تحقیقات ادامه دارد.
◀️لذا در واقعیت هنوز هم منشا اصلی بسیاری از پدیده ها از زلزله تا ویروس کرونا برای انسان مدرن ناشناخته است. اما فارغ از دانستن منشا یک حادثه، در دیگر سو برای انسان نحوه برخورد با این پدیده ها مهم است. ضدزلزله ساختن ساختمانها، شناسایی مناطق زلزله خیز و دستورالعملهای فرار در هنگام زلزله کارهایی است که انسان در مواجهه با این پدیده انجام میدهد.
◀️در ادبیات دینی نیز در مواجه با برخی از این پدیده ها مانند زلزله دستوراتی وجود دارد. از جمله این دستورات خواندن نماز آیات است. برخلاف تصور عمومی خواندن نماز آیات صرفا به علت ترسیدن از یک پدیده نیست، بلکه خواندن نماز توجه به خداوندی است که این پدیده ها نشانه هایی از عظمت خلقت او هستند. گویا وقتی حتی برای چند لحظه زندگی انسان از روند عادی خود خارج میشود، خداوند او را به سوی خویش دعوت میکند.
◀️در زندگی صنعتی مدرن امروزی نشانه هایی هست که انسانها را کمی از این مسابقه مادی گرایی خارج کند تا به علتها و حکمتهای فرامادی آفرینش بیشتر دقت کند. به تعبیر قرآن انسانها با ترس و گرسنگی و برخی دیگر از پدیده ها مورد آزمون و تذکر قرار میگیرند تا عادی شدن زندگی دنیا آنها را از خدا غافل نکند (وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین).
◀️البته در برخی روایات نیز پدیده هایی همچون زلزله، کسوف، خسوف و ... از نشانه های قیامت برشمرده شده است و فرمودند «پس هنگامی که یکی از این پدیده ها رخ داد، قیامت را به یاد آورید». تذکر و توجه به زلزله بزرگ قیامت در پس زلزله کوچک دنیا شاید یکی از حکمتهای نماز آیات و توجه به این آیه الهی برای انسان دیندار است.
◀️لذا میتوان در حالی که در تلاشی علمی برای مواجهه با زلزله بود، در عین حال زلزله را آیه ای از طرف خداوند دانست برای تذکر به این مطلب که؛ ما فقط حصر در این دنیا و علتهای مادی دنیایی پدیده ها نیستیم و قیامت و زلزله بزرگتر و حکمتهای دیگری نیز وجود دارد.
🌍 @DiNneVeSht
🌙شب قدر انسان یا خدا
◀️در ادبیات دینی هر زمانی که انسان دلش لرزید و قلبش برای خدا تپید، به خدا نزدیک میشود و آن زمان برای او زمانی است متفاوت تر از بقیه زمانها. زمانی که قدرش از بقیه زمانها متفاوت است. لذا به بیان امام عید برای مومن آن روزی است که در آن معصیت خالق را انجام ندهد.
◀️اما در کنار بسیاری از شبهای سال که میتواند برای هرکس شبی باشد به قدر هزاران شب عادی، خداوند شبی را متفاوت قرار داده است. شب قدر را خداوند ارزشمند قرار داده است تا انسانها به آن شب خاص بیشتر به سوی او متوجه شوند.
⏪حال دو نگاه از دومنظر به شبهای قدر وجود دارد؛
◀️در نگاه اول که از انسان شروع میشود و به خواست او، شبهای قدر، شبی نیست که اتفاقی دربیرون بیفتد، بلکه اتفاق قراراست در درون آدمیان بیفتد. به همین سبب میتوان اینگونه گفت که به تعداد آدمیان شب قدر وجود دارد.
◀️اما در نگاه دوم که از خدا شروع میشود که خالق ایام و شبها است، داستان متفاوت میشود. در این منظر خدا شبی را به گونه ای قرار داده که در عالم معنا اتفاقاتی کاملا متفاوت از بقیه شبها می افتد. شب قدر شبی است که در بیرون از انسان کوچک و در عالم بزرگ اتفاقی می افتد. حال اگر انسان خود را محور عالم نداند، بهتر است که در شب قدر اتفاق درون خود را با اتفاقات بیرون خود و اتفاقات در عالم ملکوت یکی کند.
◀️لذا شب قدر برای انسانی که با تفکر اومانیستی خود را محور عالم میداند، شبی خاص نیست، زیرا هرکسی قدر خودش را دارد. اما شب قدر شبی خاص است که خدا برای انسانی که خود را محور عالم نمیداند خاص قرار داده و مسیر قرب به سوی خودش را در آن شب آسانتر کرده است.
🌙 @DiNneVeSht
◀️در ادبیات دینی هر زمانی که انسان دلش لرزید و قلبش برای خدا تپید، به خدا نزدیک میشود و آن زمان برای او زمانی است متفاوت تر از بقیه زمانها. زمانی که قدرش از بقیه زمانها متفاوت است. لذا به بیان امام عید برای مومن آن روزی است که در آن معصیت خالق را انجام ندهد.
◀️اما در کنار بسیاری از شبهای سال که میتواند برای هرکس شبی باشد به قدر هزاران شب عادی، خداوند شبی را متفاوت قرار داده است. شب قدر را خداوند ارزشمند قرار داده است تا انسانها به آن شب خاص بیشتر به سوی او متوجه شوند.
⏪حال دو نگاه از دومنظر به شبهای قدر وجود دارد؛
◀️در نگاه اول که از انسان شروع میشود و به خواست او، شبهای قدر، شبی نیست که اتفاقی دربیرون بیفتد، بلکه اتفاق قراراست در درون آدمیان بیفتد. به همین سبب میتوان اینگونه گفت که به تعداد آدمیان شب قدر وجود دارد.
◀️اما در نگاه دوم که از خدا شروع میشود که خالق ایام و شبها است، داستان متفاوت میشود. در این منظر خدا شبی را به گونه ای قرار داده که در عالم معنا اتفاقاتی کاملا متفاوت از بقیه شبها می افتد. شب قدر شبی است که در بیرون از انسان کوچک و در عالم بزرگ اتفاقی می افتد. حال اگر انسان خود را محور عالم نداند، بهتر است که در شب قدر اتفاق درون خود را با اتفاقات بیرون خود و اتفاقات در عالم ملکوت یکی کند.
◀️لذا شب قدر برای انسانی که با تفکر اومانیستی خود را محور عالم میداند، شبی خاص نیست، زیرا هرکسی قدر خودش را دارد. اما شب قدر شبی خاص است که خدا برای انسانی که خود را محور عالم نمیداند خاص قرار داده و مسیر قرب به سوی خودش را در آن شب آسانتر کرده است.
🌙 @DiNneVeSht
🎂تولد من و عید من
◀️بزرگترین و ارزشمندترین روزها برای بزرگداشت نزد افراد متفاوت هستند. در سالیان اخیر شاید سالروز جشن تولد انسانها به مهمترین روزها برای بزرگداشت تبدیل شده باشند. تاریخ تولدی که برای گذشتگان و اجداد ما اصلا روز مهمی نبوده است. چه بسیار مادربزرگها و پدر بزرگها که اصلا روز تولد خود را نمیدانستند چه برسد به بزرگداشت هرساله آن به نام جشن تولد.
◀️حتی وقتی به تاریخ گذشته برگردیم، روز تولد برای پادشاهان و بزرگان نیز اهمیت نداشته است. آنان معمولا روز تاجگذاری یا پیروزی در یک جنگ خاص را بزرگ میداشتند. علت این امر شاید به این دلیل باشد که تولد یک انسان به خودی خود نه پدیده خاصی نیست بلکه لحظه پیرشدن و نزدیک شدن به مرگ است، اما پیروزی در جنگ یا تاجگذاری در واقع نشان از کاری است که شخص انجام داده است، لذا بزرگ داشته میشود.
◀️در پدیده های ناشی از مدرنیسم، انسان مدرن از آنجا که تحت آموزه های اومانیستی خود را محور آفرینش میداند، مهمترین روز برای بزرگداشت را روز تولد خود میداند. اما در ادیان توحیدی از آنجا که خدا محور آفرینش است، مهمترین روز برای بزرگداشت طور دیگری تعریف میشود.
◀️روز بزرگ یا عید در دین الهی روزی است که اتفاقی بزرگ برای انسان نسبت با خدا افتاده باشد نه خودش. مثلا اخر ماه رمضان و پس از یک ماه روزه داری و عبادت خداوند، به عید فطر میرسیم. به پاس شکرانه یکماه بندگی خداوند توسط انسان، بزرگداشتی به نام عید فطر داریم.
◀️و یا پس از انجام اعمال عبادی حج به عید قربان میرسیم. و از همه مهمتر هنگامی که حجتهای خدا و اوصیای نبی توسط پیامبر معرفی میشوند و لازمه مسیر دینداری که دنباله روی از آنها است معلوم میشود، عید بزرگ غدیر را داریم.
⏪لذا بزرگداشت ایام برای هر شخص متفاوت است: برای انسان مدرن تحت آموزه های اومانیستی روز تولدش مهمترین و بزرگترین روز برای گرامی داشتن است. اما برای انسان دیندار، در عین آنکه روز تولد خود و عزیزانش را مورد توجه قرار میدهد، اما آن روزی برای او ارزشمندتر و قابل احترام تر است که تعبد و دینداری او بیشتر از قبل باشد، حال این روز عید فطر باشد یا قربان یا غدیر.
🎂 @DiNneVeSht
◀️بزرگترین و ارزشمندترین روزها برای بزرگداشت نزد افراد متفاوت هستند. در سالیان اخیر شاید سالروز جشن تولد انسانها به مهمترین روزها برای بزرگداشت تبدیل شده باشند. تاریخ تولدی که برای گذشتگان و اجداد ما اصلا روز مهمی نبوده است. چه بسیار مادربزرگها و پدر بزرگها که اصلا روز تولد خود را نمیدانستند چه برسد به بزرگداشت هرساله آن به نام جشن تولد.
◀️حتی وقتی به تاریخ گذشته برگردیم، روز تولد برای پادشاهان و بزرگان نیز اهمیت نداشته است. آنان معمولا روز تاجگذاری یا پیروزی در یک جنگ خاص را بزرگ میداشتند. علت این امر شاید به این دلیل باشد که تولد یک انسان به خودی خود نه پدیده خاصی نیست بلکه لحظه پیرشدن و نزدیک شدن به مرگ است، اما پیروزی در جنگ یا تاجگذاری در واقع نشان از کاری است که شخص انجام داده است، لذا بزرگ داشته میشود.
◀️در پدیده های ناشی از مدرنیسم، انسان مدرن از آنجا که تحت آموزه های اومانیستی خود را محور آفرینش میداند، مهمترین روز برای بزرگداشت را روز تولد خود میداند. اما در ادیان توحیدی از آنجا که خدا محور آفرینش است، مهمترین روز برای بزرگداشت طور دیگری تعریف میشود.
◀️روز بزرگ یا عید در دین الهی روزی است که اتفاقی بزرگ برای انسان نسبت با خدا افتاده باشد نه خودش. مثلا اخر ماه رمضان و پس از یک ماه روزه داری و عبادت خداوند، به عید فطر میرسیم. به پاس شکرانه یکماه بندگی خداوند توسط انسان، بزرگداشتی به نام عید فطر داریم.
◀️و یا پس از انجام اعمال عبادی حج به عید قربان میرسیم. و از همه مهمتر هنگامی که حجتهای خدا و اوصیای نبی توسط پیامبر معرفی میشوند و لازمه مسیر دینداری که دنباله روی از آنها است معلوم میشود، عید بزرگ غدیر را داریم.
⏪لذا بزرگداشت ایام برای هر شخص متفاوت است: برای انسان مدرن تحت آموزه های اومانیستی روز تولدش مهمترین و بزرگترین روز برای گرامی داشتن است. اما برای انسان دیندار، در عین آنکه روز تولد خود و عزیزانش را مورد توجه قرار میدهد، اما آن روزی برای او ارزشمندتر و قابل احترام تر است که تعبد و دینداری او بیشتر از قبل باشد، حال این روز عید فطر باشد یا قربان یا غدیر.
🎂 @DiNneVeSht
🤚🏿🤚🏻نژاد پرستی نمونه ای از انسان پرستی
◀️شاید هیچ کس گمان نمیکرد که انسان مدرن با انبوهی از شعارهای حقوق بشری، انقدر نژاد پرست باشد. اما این روزها که تمام جهان پر از تظاهرات و شعارهای ضد نژادپرستی شده، وقتی به مصاحبه های افراد گوش فرا میدهی متعجب میشوی! بسیاری از تجربه های وحشتناک نژاد پرستی در مدرن ترین کشورها و شهرهای جهان میگویند. هرچند که تمام انسانهای امروزی نژادپرست نیستند، اما تعداد زیاد اعتراضها؛ نشان از یک پدیده فراگیر است.
◀️اما به راستی مگر در اذهان و آموزشهای ما نژادپرستی و برده داری متعلق به قرون گذشته نبوده است؟ مگر انسانها پس از پیشرفتهای بسیار در علوم مختلف مدرن تر و متمدن تر نشده اند؟ قطعا پاسخ به این پرسشها مستلزم بحثهای طولانی و پاسخهایی از منظرهای مختلف است. اما شاید بتوان از نگاهی متفاوت نیز به این قضیه نگریست و پاسخی برای حل این مشکل داشت.
◀️داستانها و سفارشهای ضد نژاد پرستی حضرت عیسی و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نمونه ای از تلاشهای ادیان الهی برای مبارزه با نژادپرستی است. اما چگونگی تذکر این دو بزرگوار به انسانها برای توجه به عدم تمایل به نژادپرستی شاید بتواند امروزه نیز راهگشا باشد.
◀️برای نمونه در کتاب مقدس اینگونه خداوند انسانها را به عدم نژادپرستی تذکر میدهد. «خدا جانبداری نمی کند و بین انسانها فرق نمی گذارد» (تثنیه فصل 10 آیه 17؛ اعمال رسولان فصل 10 آیه 34؛ رومیان فصل 2 آیه 11؛ افسسیان فصل 6 آیه 9).
◀️و یا خداوند در قرآن در آیه ۱۳ حجرات میفرماید؛ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِّنْ ذَكَر وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ» (اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ [اينها ملاك برترى نيست] گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شما است؛ به يقين خداوند دانا و آگاه است).
◀️در هر دو آیه خداوند با اعلام محوریت خود در جهان نسبت به انسان، و تذکر به آنکه ملاک برتری و جانبداری را خدا تعیین میکند، نه انسانها، انسان را از نژادپرستی حذر میدهد.
◀️به نظر میرسد امروزه نیز باید انسان مدرن مسخر شده در پیشرفتهای علوم روز، خود را متذکر به امری متعالی تر از خود کند. وقتی انسان گمان میکند که او محور عالم است (اومانیسم)، و محوریت خدا را فراموش میکند، آرام آرام مجدد مانند اجداد خود نژاد به ظاهر مدرن تر و پیشرفته تر را بر سایر نژادها برتری میدهد. در واقع اومانیستی که منجر به انسان پرستی و خودبزرگ بینی انسانها نسبت به سایرین و حتی خداوند شده در درجه ای دیگر منجر به آفت نژادپرستی شده است.
🤚🏿🤚🏻@DiNneVeSht
◀️شاید هیچ کس گمان نمیکرد که انسان مدرن با انبوهی از شعارهای حقوق بشری، انقدر نژاد پرست باشد. اما این روزها که تمام جهان پر از تظاهرات و شعارهای ضد نژادپرستی شده، وقتی به مصاحبه های افراد گوش فرا میدهی متعجب میشوی! بسیاری از تجربه های وحشتناک نژاد پرستی در مدرن ترین کشورها و شهرهای جهان میگویند. هرچند که تمام انسانهای امروزی نژادپرست نیستند، اما تعداد زیاد اعتراضها؛ نشان از یک پدیده فراگیر است.
◀️اما به راستی مگر در اذهان و آموزشهای ما نژادپرستی و برده داری متعلق به قرون گذشته نبوده است؟ مگر انسانها پس از پیشرفتهای بسیار در علوم مختلف مدرن تر و متمدن تر نشده اند؟ قطعا پاسخ به این پرسشها مستلزم بحثهای طولانی و پاسخهایی از منظرهای مختلف است. اما شاید بتوان از نگاهی متفاوت نیز به این قضیه نگریست و پاسخی برای حل این مشکل داشت.
◀️داستانها و سفارشهای ضد نژاد پرستی حضرت عیسی و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نمونه ای از تلاشهای ادیان الهی برای مبارزه با نژادپرستی است. اما چگونگی تذکر این دو بزرگوار به انسانها برای توجه به عدم تمایل به نژادپرستی شاید بتواند امروزه نیز راهگشا باشد.
◀️برای نمونه در کتاب مقدس اینگونه خداوند انسانها را به عدم نژادپرستی تذکر میدهد. «خدا جانبداری نمی کند و بین انسانها فرق نمی گذارد» (تثنیه فصل 10 آیه 17؛ اعمال رسولان فصل 10 آیه 34؛ رومیان فصل 2 آیه 11؛ افسسیان فصل 6 آیه 9).
◀️و یا خداوند در قرآن در آیه ۱۳ حجرات میفرماید؛ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِّنْ ذَكَر وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ» (اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ [اينها ملاك برترى نيست] گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شما است؛ به يقين خداوند دانا و آگاه است).
◀️در هر دو آیه خداوند با اعلام محوریت خود در جهان نسبت به انسان، و تذکر به آنکه ملاک برتری و جانبداری را خدا تعیین میکند، نه انسانها، انسان را از نژادپرستی حذر میدهد.
◀️به نظر میرسد امروزه نیز باید انسان مدرن مسخر شده در پیشرفتهای علوم روز، خود را متذکر به امری متعالی تر از خود کند. وقتی انسان گمان میکند که او محور عالم است (اومانیسم)، و محوریت خدا را فراموش میکند، آرام آرام مجدد مانند اجداد خود نژاد به ظاهر مدرن تر و پیشرفته تر را بر سایر نژادها برتری میدهد. در واقع اومانیستی که منجر به انسان پرستی و خودبزرگ بینی انسانها نسبت به سایرین و حتی خداوند شده در درجه ای دیگر منجر به آفت نژادپرستی شده است.
🤚🏿🤚🏻@DiNneVeSht
🔬🔭جو زدگی علمی؛ خطری برای انسان مدرن
◀️این روزها که در خیابانها مجسمه های برده داران بزرگ قرون گذشته به پایین کشیده میشود، در کتابخانه ها نیز نظرات مبتنی بر نژادپرستی بزرگان گذشته از سیاسی تا علمی، از لابلای سطور کتابها به بیرون می آید. برای نمونه از سیاسیون میتوان به نظر تئودور روزولت رییس جمهور معروف امریکا نام برد که می گفت: «وقتی انسان وظیفه دشواری چون متمدن کردن نژادهای پست و وحشی را به عهده گرفت، باید قاطع باشد و تحت تاثیر احساسات، قرار نگیرد.» به نظر میرسد اکثر قاتلان سرخپوستان و سیاهان نیز اگر این را نگفتند، اما با تعاریف متفاوتی از تمدن و مدرنیسم به شدت به آن معتقد بودند!
◀️از افراد علمی نیز میتوان به نظریات داروین در کتاب خاستگاه انسان اشاره کرد که از انسان سفیدپوستِ اروپایی به عنوان گونهٔ تکاملیافتهترسخن میراند و دیگر امتها را در ردههای میانی نیاهای حیوانی و انسان قرار میدهد؛ چراکه تکامل آنان هنوز کامل نشده است. او در فصل ششم کتاب خود مینویسد: «بدون تردید، در آیندهای نزدیک نژادهای متمدن انسانی نژادهای وحشی سراسر جهان را نابود خواهند کرد و جایگزین آنها خواهند شد.»
◀️نکته قابل توجه آن است که نظریه پردازیهای افراد سیاسی معمولا با اهداف سیاسی آنها در ارتباط است، و همگان میدانند سیاست را کمتر قید و بندی است. اما سوال بر نظریه پردازیهای افراد علمی است و دغدغه مهمتر از آن قبول این نظریات توسط افراد عادی جامعه است.
◀️بسیار واضح است که نظریه تکامل داروین مانند بسیاری از نظریه های علمی، یک نظریه محتمل و غیر اثبات شده است که مورد نقدهای فراوان در مجامع علمی قرار گرفته است. اما آنچه عجیب است پذیرش بیشتر این نظریه در بین افکار عمومی مردم نسبت به مجامع علمی است. نظریه ای که بعضا پیامدهای خطرناک اجتماعی مانند نژادپرستی را با خود به همراه داشته است. نژادپرستی که توسط برخی از انسانهای مدرن علم زده به عنوان یک اصل علمی پذیرفته شده است. در این مورد در 30 ژانویه 2009 روزنامه ایندیپندنت مقاله ای در مورد میراث خطرناک نظریه داروین ارایه داد. در قسمتی از مقاله آمده است: «هنگامی که چارلز داروین در 200 سال پیش وارد جهان شد ، یک سؤال واضح و ساده وجود داشت. همه مردان، مرد و برادر بودند، زیرا همه از تبار آدم بودند. اما وقتی زمان بزرگسالی داروین فرا رسید، عقاید پیرامون او دوچندان شد، زیرا وی توانست بشریت را در 15 گونه جداگانه با منشأ جداگانه قرار دهد»
◀️آری انسان مدرن امروزی بیشتر علم زده است تا علمی و لذا نظریات محتمل و غیرقطعی علمی را بعضا به عنوان حقیقت هایی ناب مورد استفاده قرار میدهد. هرچند علم بشر بسیار کاربردی است و در بسیاری مواقع نیز به کمک نسل انسانها آمده است، اما باید خارج از جو زدگیهای علمی، و با دیدن محاسن و معایب یافته های علمی یا شبه علمی به سراغ قضاوت در مورد پدیده ها، خصوصا امور دینی، اجتماعی و ... با خط کش علم رفت.
🔬🔭@DiNneVeSht
◀️این روزها که در خیابانها مجسمه های برده داران بزرگ قرون گذشته به پایین کشیده میشود، در کتابخانه ها نیز نظرات مبتنی بر نژادپرستی بزرگان گذشته از سیاسی تا علمی، از لابلای سطور کتابها به بیرون می آید. برای نمونه از سیاسیون میتوان به نظر تئودور روزولت رییس جمهور معروف امریکا نام برد که می گفت: «وقتی انسان وظیفه دشواری چون متمدن کردن نژادهای پست و وحشی را به عهده گرفت، باید قاطع باشد و تحت تاثیر احساسات، قرار نگیرد.» به نظر میرسد اکثر قاتلان سرخپوستان و سیاهان نیز اگر این را نگفتند، اما با تعاریف متفاوتی از تمدن و مدرنیسم به شدت به آن معتقد بودند!
◀️از افراد علمی نیز میتوان به نظریات داروین در کتاب خاستگاه انسان اشاره کرد که از انسان سفیدپوستِ اروپایی به عنوان گونهٔ تکاملیافتهترسخن میراند و دیگر امتها را در ردههای میانی نیاهای حیوانی و انسان قرار میدهد؛ چراکه تکامل آنان هنوز کامل نشده است. او در فصل ششم کتاب خود مینویسد: «بدون تردید، در آیندهای نزدیک نژادهای متمدن انسانی نژادهای وحشی سراسر جهان را نابود خواهند کرد و جایگزین آنها خواهند شد.»
◀️نکته قابل توجه آن است که نظریه پردازیهای افراد سیاسی معمولا با اهداف سیاسی آنها در ارتباط است، و همگان میدانند سیاست را کمتر قید و بندی است. اما سوال بر نظریه پردازیهای افراد علمی است و دغدغه مهمتر از آن قبول این نظریات توسط افراد عادی جامعه است.
◀️بسیار واضح است که نظریه تکامل داروین مانند بسیاری از نظریه های علمی، یک نظریه محتمل و غیر اثبات شده است که مورد نقدهای فراوان در مجامع علمی قرار گرفته است. اما آنچه عجیب است پذیرش بیشتر این نظریه در بین افکار عمومی مردم نسبت به مجامع علمی است. نظریه ای که بعضا پیامدهای خطرناک اجتماعی مانند نژادپرستی را با خود به همراه داشته است. نژادپرستی که توسط برخی از انسانهای مدرن علم زده به عنوان یک اصل علمی پذیرفته شده است. در این مورد در 30 ژانویه 2009 روزنامه ایندیپندنت مقاله ای در مورد میراث خطرناک نظریه داروین ارایه داد. در قسمتی از مقاله آمده است: «هنگامی که چارلز داروین در 200 سال پیش وارد جهان شد ، یک سؤال واضح و ساده وجود داشت. همه مردان، مرد و برادر بودند، زیرا همه از تبار آدم بودند. اما وقتی زمان بزرگسالی داروین فرا رسید، عقاید پیرامون او دوچندان شد، زیرا وی توانست بشریت را در 15 گونه جداگانه با منشأ جداگانه قرار دهد»
◀️آری انسان مدرن امروزی بیشتر علم زده است تا علمی و لذا نظریات محتمل و غیرقطعی علمی را بعضا به عنوان حقیقت هایی ناب مورد استفاده قرار میدهد. هرچند علم بشر بسیار کاربردی است و در بسیاری مواقع نیز به کمک نسل انسانها آمده است، اما باید خارج از جو زدگیهای علمی، و با دیدن محاسن و معایب یافته های علمی یا شبه علمی به سراغ قضاوت در مورد پدیده ها، خصوصا امور دینی، اجتماعی و ... با خط کش علم رفت.
🔬🔭@DiNneVeSht
🎭سلبریتیها؛ جایگزینان جدید دانشمندان و عالمان
◀️درباره جوزدگی علمی انسان مدرن امروزی سخن بسیار گفته و مصادیق بسیار بیان شده است. بروز این به نوعی بیماری، ریشه های بسیار دارد. رشد تفکرات اومانیستی و رسانه ها از اصولی ترین زمینه های رشد این توهم علم زدگی است. هنگامی که یک فرد عادی در جامعه با چرخیدن در چند شبکه اجتماعی، و خواندن چندین گزاره به ظاهر علمی گمان میکند که به دانش دست یافته، و تربیت اومانیستی سبب شده که خود را فردی مهم و محوری در آفرینش قلمداد کند؛ بی پروایانه شروع به بحث و نقد علمی میکند.
◀️وقتی این جسارت اظهار نظرهای به ظاهر علمی در افراد عادی جامعه رو به فزونی گذاشت، این اجازه به افراد کمی مشهورتر نیز داده میشود که شروع به اظهار نظر در مورد مسائل مختلف کنند. چه بسیار که در تلویزیون، ماهواره و یا شبکه های اجتماعی سلبریتی هایی را میبینید که در مورد مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی نظر میدهند.
◀️در زمان شیوع اولیه کرونا یک زیستشناس اسپانیایی گفته بود: «شما به یک فوتبالیست یک میلیون دلار در ماه میدهید و به یک محقق بیولوژی ۱۸۰۰ یورو. شما امروز در پی درمان هستید؟ سراغ رونالدو و مسی بروید، آنها برای شما یک درمان خواهند یافت.» این عبارت نشان از اوج بی اهمیتی علم واقعی در بین مردم دنیا در مقایسه با سلبریتی ها است.
◀️این برخورد نه تنها در مورد یک دانشمند زیست شناس بلکه در مورد یک جامعه شناس و روانشناس نیز صادق است. تسری این برخورد را میتوان در نقدهای غیرعلمی به نظریات دینی نیز دید. جایی که فردی عادی یا یک سلبریتی با اطلاعات ناقص علمی و دینی شروع به نقد نظرات عمیق و با پشتوانه سالها بحث و نقد میکند. هرچند قطعا به نظریات علمی و دینی نقدهایی مطرح است، اما برخوردهای شبه علمی توسط افراد غیرعلمی بحث مورد نقد این نوشتار است.
◀️اثرات رسانه در بزرگداشت انسانهای بسیاری عادی در بستر اومانیسم و پذیرفتن نظرات آنها روز به روز نقش سلبریتی ها را در جامعه پر رنگ تر میکند. در عوض دانشمندان، علما و روشنفکران واقعی کمتر مورد توجه قرار میگیرند. به عبارتی تربیت اومانیستی مانع کرنش افراد در مقابل عالمان و دانشمندان واقعی که سالها زحمت کشیده اند میشود، اما در نهایت به کمک رسانه و تبلیغات آن به تقلید از سلبریتی ها میپردازند. خطری بزرگ که جامعه انسانی را تهدید کرده و نتیجه آن تغییر باورها و ارزشها است. تغییراتی که معمولا با بهانه های مدرنیسم توسط رسانه ها فریاد زده میشود، اما در واقع پوششی برای قبول کردن بی پشتوانه نظریات و ارزشهای عصر جدید است.
🎭 @DiNneVeSht
◀️درباره جوزدگی علمی انسان مدرن امروزی سخن بسیار گفته و مصادیق بسیار بیان شده است. بروز این به نوعی بیماری، ریشه های بسیار دارد. رشد تفکرات اومانیستی و رسانه ها از اصولی ترین زمینه های رشد این توهم علم زدگی است. هنگامی که یک فرد عادی در جامعه با چرخیدن در چند شبکه اجتماعی، و خواندن چندین گزاره به ظاهر علمی گمان میکند که به دانش دست یافته، و تربیت اومانیستی سبب شده که خود را فردی مهم و محوری در آفرینش قلمداد کند؛ بی پروایانه شروع به بحث و نقد علمی میکند.
◀️وقتی این جسارت اظهار نظرهای به ظاهر علمی در افراد عادی جامعه رو به فزونی گذاشت، این اجازه به افراد کمی مشهورتر نیز داده میشود که شروع به اظهار نظر در مورد مسائل مختلف کنند. چه بسیار که در تلویزیون، ماهواره و یا شبکه های اجتماعی سلبریتی هایی را میبینید که در مورد مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی نظر میدهند.
◀️در زمان شیوع اولیه کرونا یک زیستشناس اسپانیایی گفته بود: «شما به یک فوتبالیست یک میلیون دلار در ماه میدهید و به یک محقق بیولوژی ۱۸۰۰ یورو. شما امروز در پی درمان هستید؟ سراغ رونالدو و مسی بروید، آنها برای شما یک درمان خواهند یافت.» این عبارت نشان از اوج بی اهمیتی علم واقعی در بین مردم دنیا در مقایسه با سلبریتی ها است.
◀️این برخورد نه تنها در مورد یک دانشمند زیست شناس بلکه در مورد یک جامعه شناس و روانشناس نیز صادق است. تسری این برخورد را میتوان در نقدهای غیرعلمی به نظریات دینی نیز دید. جایی که فردی عادی یا یک سلبریتی با اطلاعات ناقص علمی و دینی شروع به نقد نظرات عمیق و با پشتوانه سالها بحث و نقد میکند. هرچند قطعا به نظریات علمی و دینی نقدهایی مطرح است، اما برخوردهای شبه علمی توسط افراد غیرعلمی بحث مورد نقد این نوشتار است.
◀️اثرات رسانه در بزرگداشت انسانهای بسیاری عادی در بستر اومانیسم و پذیرفتن نظرات آنها روز به روز نقش سلبریتی ها را در جامعه پر رنگ تر میکند. در عوض دانشمندان، علما و روشنفکران واقعی کمتر مورد توجه قرار میگیرند. به عبارتی تربیت اومانیستی مانع کرنش افراد در مقابل عالمان و دانشمندان واقعی که سالها زحمت کشیده اند میشود، اما در نهایت به کمک رسانه و تبلیغات آن به تقلید از سلبریتی ها میپردازند. خطری بزرگ که جامعه انسانی را تهدید کرده و نتیجه آن تغییر باورها و ارزشها است. تغییراتی که معمولا با بهانه های مدرنیسم توسط رسانه ها فریاد زده میشود، اما در واقع پوششی برای قبول کردن بی پشتوانه نظریات و ارزشهای عصر جدید است.
🎭 @DiNneVeSht
🌹😷حجاب کرونایی یا حجاب خدایی
◀️قاعدتا داشتن حجاب به تنهایی ضامن دینداری نیست و نداشتن حجاب نیز شخص را کامل از دامنه دینداری خارج نمی کند. اما شاید مساله حجاب یکی از چالش برانگیزترین و پر بحث ترین مسایل دینداری بوده است. به همین علت در برخی اتفاقهای اجتماعی مثل قضیه کرونا، مثالهایی له یا علیه حجاب زده میشود.
◀️از نوشته ها و تبلیغاتی که حجاب زن را چون روکش شکلات و برای حفظ او از آلودگی های محیطی تشریح کردند، تا مثالهایی که حجاب را مانند ماسکی دیدند که مانع از ورود ویروسهایی مانند کرونا میشود! هرچند در تمام این مثالها اشاره هایی به برخی جنبه ها و شاید کارکردها شده، اما عدم دقت در حکمتها و علتهای اصلی احکام و برداشتهایی صرفا پراگماتیستی (کارکردگرایی) سبب عدم مقبولیت اینگونه حرفها در جامعه شده است. به عبارتی حصر لزوم حجاب به خاطر مصونیت یا عفت، مخاطب مدرن را راضی نکرده و کارکردهای ذکر شده برای حجاب در مثالها را برای خود در جامعه امروزی نامانوس دانسته و از طرف خود حکم به عدم لزوم حجاب میدهد.
◀️اما واقعیت موجود این میباشد که حجاب یکی از مقوله های اصلی ادیان ابراهیمی است. علیرغم وجود معدود شبه تحقیق هایی که در مورد لزوم حجاب در صدر اسلام تشکیک کرده اند، اکثریت تحقیق ها و مناظره ها اثبات کننده این واقعیت تاریخی و دینی خصوصا در تاریخ اسلام میباشد، که مساله حجاب آنقدر پر رنگ است که نمیتوان از لزوم حکم حجاب در اسلام (نه اجبار) کوتاه آمد. اما سوال انسان مدرن اینجاست که خدای حکیم چرا و به چه منظوری این حکم را قرار داده است؟
◀️آری مردم حاضر هستند برای سلامتی خودشان در گرمای تابستان ماسک بزنند. چون به دکترها ایمانی از اعتماد دارند، هرچند که احتمال میدهند که برخی نظرات آنها غلط باشد و یقین ندارند که ماسک زدن همه مشکلات را حل کند. اما چرا نمیتوان اینگونه به حجاب هم نگاه کرد؛ حجاب هم مانند سایر احکام حکمتها و کارکردهایی برای انسانها دارد زیرا این حکمی است که خالق حکیمی که به او ایمان دارم برای من قرار داده است.
◀️حال اگر انسان مدرن خود را بنده و مومن به خدای حکیم میداند و به او اعتماد دارد، چه به کارکرد مادی و یا معنوی حجاب برسد یا نرسد، حجاب را جز ملزومات زندگی دینی خود میداند.
🌹😷@DiNneVeSht
◀️قاعدتا داشتن حجاب به تنهایی ضامن دینداری نیست و نداشتن حجاب نیز شخص را کامل از دامنه دینداری خارج نمی کند. اما شاید مساله حجاب یکی از چالش برانگیزترین و پر بحث ترین مسایل دینداری بوده است. به همین علت در برخی اتفاقهای اجتماعی مثل قضیه کرونا، مثالهایی له یا علیه حجاب زده میشود.
◀️از نوشته ها و تبلیغاتی که حجاب زن را چون روکش شکلات و برای حفظ او از آلودگی های محیطی تشریح کردند، تا مثالهایی که حجاب را مانند ماسکی دیدند که مانع از ورود ویروسهایی مانند کرونا میشود! هرچند در تمام این مثالها اشاره هایی به برخی جنبه ها و شاید کارکردها شده، اما عدم دقت در حکمتها و علتهای اصلی احکام و برداشتهایی صرفا پراگماتیستی (کارکردگرایی) سبب عدم مقبولیت اینگونه حرفها در جامعه شده است. به عبارتی حصر لزوم حجاب به خاطر مصونیت یا عفت، مخاطب مدرن را راضی نکرده و کارکردهای ذکر شده برای حجاب در مثالها را برای خود در جامعه امروزی نامانوس دانسته و از طرف خود حکم به عدم لزوم حجاب میدهد.
◀️اما واقعیت موجود این میباشد که حجاب یکی از مقوله های اصلی ادیان ابراهیمی است. علیرغم وجود معدود شبه تحقیق هایی که در مورد لزوم حجاب در صدر اسلام تشکیک کرده اند، اکثریت تحقیق ها و مناظره ها اثبات کننده این واقعیت تاریخی و دینی خصوصا در تاریخ اسلام میباشد، که مساله حجاب آنقدر پر رنگ است که نمیتوان از لزوم حکم حجاب در اسلام (نه اجبار) کوتاه آمد. اما سوال انسان مدرن اینجاست که خدای حکیم چرا و به چه منظوری این حکم را قرار داده است؟
◀️آری مردم حاضر هستند برای سلامتی خودشان در گرمای تابستان ماسک بزنند. چون به دکترها ایمانی از اعتماد دارند، هرچند که احتمال میدهند که برخی نظرات آنها غلط باشد و یقین ندارند که ماسک زدن همه مشکلات را حل کند. اما چرا نمیتوان اینگونه به حجاب هم نگاه کرد؛ حجاب هم مانند سایر احکام حکمتها و کارکردهایی برای انسانها دارد زیرا این حکمی است که خالق حکیمی که به او ایمان دارم برای من قرار داده است.
◀️حال اگر انسان مدرن خود را بنده و مومن به خدای حکیم میداند و به او اعتماد دارد، چه به کارکرد مادی و یا معنوی حجاب برسد یا نرسد، حجاب را جز ملزومات زندگی دینی خود میداند.
🌹😷@DiNneVeSht
⚔️⚖️انسانها را نکشتید اما بکشید!
◀️هشتکهای اعدام نکنید این روزها به ترند جهانی تبدیل شده است. اگر بتوان به سختی بحثها و هیجانات سیاسی ناشی از این اتفاق را به کنار گذارد و فرای تمام جنبه های سیاسی قضیه به حکم اعدام یا به طور کلی کشتن یک انسان نگاه کرد، سوالات بسیار پیچیده تری در برابر انسان مدرن بوجود می آید.
◀️مرور شعارهای اعدام کنید یا اعدام نکنید جامعه در چند وقت اخیر تناقضهای جدی را مطرح میکند. برخی افراد جامعه به دلایلی از پدیده اعدام دفاع میکنند. این افراد به خاطر سابقه دزدی و شرارت این جوانان و یا در داستان قتل رومینا به خاطر قصاص و نگاه پدرسالارانه پدر، افراد را مستحق اعدام میدانند. اما در دیگر سو افرادی هستند که این دلایل را قانع کننده برای گرفتن جان یک انسان نمی دانند. نکته قابل تامل تر هم افرادی هستند که در چندماه قبل فریاد اعدام کنید برای پدر رومینا میزدند و امروز فریاد اعدام نکنید!! این رفتارها و تناقضها و اختلافها همه و همه اذعان به واقعیتی میکند که گویا کشتن انسانها ذاتا اشکال ندارد! تفاوت در چرایی کشتن است.
◀️البته این اختلافها و تناقضها منحصر به ایران و چین و جوامع جهان سومی نیست. اجرای نخستین اعدام فدرال در آمریکا پس از ۱۷ سال بعد از کلی بحثهای حقوقی و اخلاقی نیز نشان از همین واقعیت دارد که کشتن انسانها توسط انسانها ذاتا اشکال ندارد، بلکه باید دارای دلیلی موجه برای آن بود.
◀️البته قطعا میزان کشتن مستقیم انسانهای مظلوم توسط انسانها در دنیای امروز بسیار کمتر از دهه های گذشته و جنگهای جهانی است، که این اتفاق مبارکی میباشد. در واقع آنچه مورد ایراد است کشتن بدون دلیل انسان است و اینکه اصل بر حیات و زندگانی بخشیدن به انسانها است. مراجعه به ادیان الهی خصوصا اسلام نیز نشان از همین واقعیت دارد که جان انسانها مورد احترام است. برای نمونه در آیه ۳۳ اسرا میخوانیم: «وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ» جانی را که خدا حرمت داده است نکشید. در اینجا نه جان فقط مسلمانان بلکه جان تمام انسانها محترم است.
◀️البته در ادامه همین آیه خداوند همانطور که خود، جان انسانها را محترم شمرده، استثنایی را برای این جان قرارداده است تا اینکه مبادا انسانها فکر کنند چون انسان هستند میتوانند هرکاری را انجام دهند. «وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْل» و هر کس مظلوم کشته شود به سرپرست وى قدرتى دادهایم پس [او] نباید در قتل زیاده روى کند. به عبارتی جان انسانها در حالت کلی محترم است و خدا که مالک وخالق همین جان انسانهاست آن را محترم شمرده اما استثنا هم قرارداده است؛ اگر کسی مظلوم و از روی عمد کشته شد دیگر جان قاتل محترم نیست البته توصیه شده در اینجا هم زیاده روی نکرد و بخشید.
◀️هرچند در اوج آموزه های اومانیستی اواخر قرن بیستم، جان انسانها ارزش ذاتی پیدا کرد اما به مرور زمان، انسانهای مدرن نیز یافته اند که جان انسانها محترم است اما استثناهایی هم وجود دارد. و باید این جراحی دردناک را در جامعه بشری انجام داد و جان برخی انسانها را به دلایل مختلفی گرفت، البته هنوز اختلاف در میان این دلایل باقیست. نتیجه ای که قبلا هم توسط خداوند و حجتهای الهی به انسانها گوشزد شده بود، با این تفاوت که فقط خدا و حجتهای او از آنجا که احاطه بر خلقت دارند میتوانند تمام جنبه های این تصمیم سخت را بدانند. و امروز که ارتباط با خدا و حجت او منقطع است این اختلافها به دلیل عدم احاطه داشتن دانش بشری همچنان ادامه دارد، و هنوز هم باید منتظر فریادهای بکشید و نکشیدها در سراسر دنیا باشیم.
⚔️⚖️ @DiNneVeSht
◀️هشتکهای اعدام نکنید این روزها به ترند جهانی تبدیل شده است. اگر بتوان به سختی بحثها و هیجانات سیاسی ناشی از این اتفاق را به کنار گذارد و فرای تمام جنبه های سیاسی قضیه به حکم اعدام یا به طور کلی کشتن یک انسان نگاه کرد، سوالات بسیار پیچیده تری در برابر انسان مدرن بوجود می آید.
◀️مرور شعارهای اعدام کنید یا اعدام نکنید جامعه در چند وقت اخیر تناقضهای جدی را مطرح میکند. برخی افراد جامعه به دلایلی از پدیده اعدام دفاع میکنند. این افراد به خاطر سابقه دزدی و شرارت این جوانان و یا در داستان قتل رومینا به خاطر قصاص و نگاه پدرسالارانه پدر، افراد را مستحق اعدام میدانند. اما در دیگر سو افرادی هستند که این دلایل را قانع کننده برای گرفتن جان یک انسان نمی دانند. نکته قابل تامل تر هم افرادی هستند که در چندماه قبل فریاد اعدام کنید برای پدر رومینا میزدند و امروز فریاد اعدام نکنید!! این رفتارها و تناقضها و اختلافها همه و همه اذعان به واقعیتی میکند که گویا کشتن انسانها ذاتا اشکال ندارد! تفاوت در چرایی کشتن است.
◀️البته این اختلافها و تناقضها منحصر به ایران و چین و جوامع جهان سومی نیست. اجرای نخستین اعدام فدرال در آمریکا پس از ۱۷ سال بعد از کلی بحثهای حقوقی و اخلاقی نیز نشان از همین واقعیت دارد که کشتن انسانها توسط انسانها ذاتا اشکال ندارد، بلکه باید دارای دلیلی موجه برای آن بود.
◀️البته قطعا میزان کشتن مستقیم انسانهای مظلوم توسط انسانها در دنیای امروز بسیار کمتر از دهه های گذشته و جنگهای جهانی است، که این اتفاق مبارکی میباشد. در واقع آنچه مورد ایراد است کشتن بدون دلیل انسان است و اینکه اصل بر حیات و زندگانی بخشیدن به انسانها است. مراجعه به ادیان الهی خصوصا اسلام نیز نشان از همین واقعیت دارد که جان انسانها مورد احترام است. برای نمونه در آیه ۳۳ اسرا میخوانیم: «وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ» جانی را که خدا حرمت داده است نکشید. در اینجا نه جان فقط مسلمانان بلکه جان تمام انسانها محترم است.
◀️البته در ادامه همین آیه خداوند همانطور که خود، جان انسانها را محترم شمرده، استثنایی را برای این جان قرارداده است تا اینکه مبادا انسانها فکر کنند چون انسان هستند میتوانند هرکاری را انجام دهند. «وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْل» و هر کس مظلوم کشته شود به سرپرست وى قدرتى دادهایم پس [او] نباید در قتل زیاده روى کند. به عبارتی جان انسانها در حالت کلی محترم است و خدا که مالک وخالق همین جان انسانهاست آن را محترم شمرده اما استثنا هم قرارداده است؛ اگر کسی مظلوم و از روی عمد کشته شد دیگر جان قاتل محترم نیست البته توصیه شده در اینجا هم زیاده روی نکرد و بخشید.
◀️هرچند در اوج آموزه های اومانیستی اواخر قرن بیستم، جان انسانها ارزش ذاتی پیدا کرد اما به مرور زمان، انسانهای مدرن نیز یافته اند که جان انسانها محترم است اما استثناهایی هم وجود دارد. و باید این جراحی دردناک را در جامعه بشری انجام داد و جان برخی انسانها را به دلایل مختلفی گرفت، البته هنوز اختلاف در میان این دلایل باقیست. نتیجه ای که قبلا هم توسط خداوند و حجتهای الهی به انسانها گوشزد شده بود، با این تفاوت که فقط خدا و حجتهای او از آنجا که احاطه بر خلقت دارند میتوانند تمام جنبه های این تصمیم سخت را بدانند. و امروز که ارتباط با خدا و حجت او منقطع است این اختلافها به دلیل عدم احاطه داشتن دانش بشری همچنان ادامه دارد، و هنوز هم باید منتظر فریادهای بکشید و نکشیدها در سراسر دنیا باشیم.
⚔️⚖️ @DiNneVeSht
🕋🐏قربانی کردن دین
این روزهای کرونایی که صحبت از مخاطراتی است که ممکن است زندگی دیندارانه برای جان انسان ایجاد کند، اولین واکنش اغلب انسانها این است که قرار نیست دینداری باعث صدمه به انسان شود. اگر از برخی اظهارنظرهای به ظاهر دیندارانه بگذریم، بیانیه های بزرگان ومراجع دینی در مورد لزوم رعایتهای پروتکلهای بهداشتی در این چندماه اخیر همگی نشان از اهمیت جان انسانها در دین دارد. اما مسیر رسیدن به این نتیجه، تاثیرگذار و تعیین کننده ادامه مسیر زندگی انسان مدرن خواهد بود.
در دین صدمه به انسان ( جانی، مالی و... ) خط قرمز آداب و مناسک قرار داده شده است. اما علت این امر آن نیست که خداوند دین را در خدمت دنیای انسانها قرار داده باشد، بلکه در نگاه دیندارانه انسان به واسطه انتسابش به خدا ارزشمند است. حتی اگر این شرافت فقط و فقط از وجه مخلوقیت انسان به دست آمده باشد . یعنی شرافت مخلوق خدا ایجاب می کند که انسان دیندار مراقبت از خود و سایر انسانهای جامعه را یک اولویت غیر قابل انکار بداند.
اما آن زمانی که دستور دین اولویت بالاتری را هدف قرار داد ارزش زندگی انسان دیندار و جامعه پیرامونش تحت الشعاع ارزش بالاتر قرار می گیرد. به عنوان مثال وجود حکم قصاص و جهاد از این سنخ هستند که وجود یک ارزش بالاتر از جنس جان انسانها را مطرح میکنند. البته در تاریخ ادیان الهی، مثالها و اتفاقهایی برای توجه به این واقعیت و اولویت بندی وجود دارد.
برای نمونه عید قربان، تنها عید بزرگ اسلامی که ریشه ای قبل از تاریخ پیامبر دارد، برای بزرگداشت اوج بندگی یک انسان است. البته داستان قربانی کردن یک انسان بدون هیچ پیش زمینه ای، فقط و فقط به خاطر اجرای امر قطعی خداوند، امروزه برای یک انسان مدرن تحت آموزه های اومانیستی کاری به ظاهر غیراخلاقی و غیرانسانی است. اما برای انسان متدین مدرن هنگامی که با امری خدایی مواجه شود، هرچند ظاهر دنیایی کار موجه نباشد، اما چون امر خدای حکیم است برای اوقابل پذیرش و انجام و در اولویت بالاتر است.
لذا انسانی که در دوران مدرن میخواهد زندگی کند باید برای تمام رفتارهای فردی و اجتماعی دینی و غیر دینی خود اولویتهایی داشته باشد، تا خصوصا در تعارضها کمتر دچار سردرگمی شود. برای نیل به این هدف نکته مهم شناختن ارزش بالاتر و عمل کردن به آن است. اما وقتی انسان بشود غایت آفرینش؛ دیگر همه اولویتها، حتی اوامر قطعی دین و خالق حکیم را با خود میسنجد. لذا پذیرش عید قربان عملا برای انسان مدرن اومانیسم زده به علت قربانی کردن دین در پیشگاه خودش سخت و پیچیده شده است.
🐏🕋 @DiNneVeSht
این روزهای کرونایی که صحبت از مخاطراتی است که ممکن است زندگی دیندارانه برای جان انسان ایجاد کند، اولین واکنش اغلب انسانها این است که قرار نیست دینداری باعث صدمه به انسان شود. اگر از برخی اظهارنظرهای به ظاهر دیندارانه بگذریم، بیانیه های بزرگان ومراجع دینی در مورد لزوم رعایتهای پروتکلهای بهداشتی در این چندماه اخیر همگی نشان از اهمیت جان انسانها در دین دارد. اما مسیر رسیدن به این نتیجه، تاثیرگذار و تعیین کننده ادامه مسیر زندگی انسان مدرن خواهد بود.
در دین صدمه به انسان ( جانی، مالی و... ) خط قرمز آداب و مناسک قرار داده شده است. اما علت این امر آن نیست که خداوند دین را در خدمت دنیای انسانها قرار داده باشد، بلکه در نگاه دیندارانه انسان به واسطه انتسابش به خدا ارزشمند است. حتی اگر این شرافت فقط و فقط از وجه مخلوقیت انسان به دست آمده باشد . یعنی شرافت مخلوق خدا ایجاب می کند که انسان دیندار مراقبت از خود و سایر انسانهای جامعه را یک اولویت غیر قابل انکار بداند.
اما آن زمانی که دستور دین اولویت بالاتری را هدف قرار داد ارزش زندگی انسان دیندار و جامعه پیرامونش تحت الشعاع ارزش بالاتر قرار می گیرد. به عنوان مثال وجود حکم قصاص و جهاد از این سنخ هستند که وجود یک ارزش بالاتر از جنس جان انسانها را مطرح میکنند. البته در تاریخ ادیان الهی، مثالها و اتفاقهایی برای توجه به این واقعیت و اولویت بندی وجود دارد.
برای نمونه عید قربان، تنها عید بزرگ اسلامی که ریشه ای قبل از تاریخ پیامبر دارد، برای بزرگداشت اوج بندگی یک انسان است. البته داستان قربانی کردن یک انسان بدون هیچ پیش زمینه ای، فقط و فقط به خاطر اجرای امر قطعی خداوند، امروزه برای یک انسان مدرن تحت آموزه های اومانیستی کاری به ظاهر غیراخلاقی و غیرانسانی است. اما برای انسان متدین مدرن هنگامی که با امری خدایی مواجه شود، هرچند ظاهر دنیایی کار موجه نباشد، اما چون امر خدای حکیم است برای اوقابل پذیرش و انجام و در اولویت بالاتر است.
لذا انسانی که در دوران مدرن میخواهد زندگی کند باید برای تمام رفتارهای فردی و اجتماعی دینی و غیر دینی خود اولویتهایی داشته باشد، تا خصوصا در تعارضها کمتر دچار سردرگمی شود. برای نیل به این هدف نکته مهم شناختن ارزش بالاتر و عمل کردن به آن است. اما وقتی انسان بشود غایت آفرینش؛ دیگر همه اولویتها، حتی اوامر قطعی دین و خالق حکیم را با خود میسنجد. لذا پذیرش عید قربان عملا برای انسان مدرن اومانیسم زده به علت قربانی کردن دین در پیشگاه خودش سخت و پیچیده شده است.
🐏🕋 @DiNneVeSht
🙏🏻🙂بالاترین نعمت یا لذت
◀️در دنیای مدرن امروزی که اکثر چیزها مبتنی بر اقتصاد تعریف میشود، برخی کلمات معنای متفاوتی پیدا کرده اند. یکی از این لغات کلمه نعمت است. امروزه با توجه به جو اومانیستی حاکم بر دنیا در امور مختلف و اصالت لذت گرایی، نعمت معنایی مترادف لذت گرفته است. لذا امروزه آنانی که غرق در خوشگذرانی و لذت هستند، از نگاه افراد جامعه گویا غرق در نعمت هستند.
◀️البته برخی افراد در مقایسه زندگی امروز با گذشته با لحنی حسرت گونه به نعمتهای گذشتگان چون آرامش، صفا و صمیمیتهای قدیم اشاره میکنند. یا هنوز برخی در مواجهه با سختی و بیماری به نعمت سلامتی خود متذکر میشوند.
◀️آری هرچند امروزه اکثر افراد در اکثر اوقات نعمت را محصور در مادیات و لذت گرایی میدانند اما در مواقعی متذکر نعمتهای دیگری چون آرامش و امنیت و سلامتی هم میشوند. به فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَة دو نعمت است كه ناشناخته است: امنیت و تندرستی». البته در ادبیات دینی نعمتهای دیگر و بزرگتری نیز ذکر شده است. اما سوال اینجاست که بالاترین این نعمتها از نگاه خداوند چیست؟
◀️در قرآن نشانه بالاترین نعمت خداوند در آیه ۳ سوره مائده آمده است: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پذيرفتم. به روایت اهل سنت و شیعیان روز اشاره شده در آیه روز غدیر است. روزی که خداوند نعمت خود را بر بندگان خویش به تمامیت رساند. در واقع با معلوم شدن روند جانشینی پیامبر خاتم تا آخر الزمان و روند دینداری و بسته نبودن درهای آسمان برای انسان خاکی، خدا نعمتش را بر بندگانش به اتمام رسانیده است.
◀️به علت همین موضوع است که مستحب است مومنان وقتی در روز غدیر به یکدیگر میرسند با عبارت الحمدلله و شکر خدا به سبب این نعمت بزرگ بایکدیگر آغاز به سلام کنند.
◀️در نگاه دیندارانه برای مومن به خداوند؛ بزرگترین نعمت آن است که مسیر عبادت و بندگی او در پیشگاه خالق مشخص شود تا بتواند در عین لذت از امکانات دنیا اما بیشترین استفاده را از این امکانات در مسیر دینداری خود انجام دهد. اما در نگاه انسان مدرن تحت تعالیم اومانیستی؛ بزرگترین نعمت معادل با استفاده بیشتر از امکانات و رسیدن به اوج لذتهای دنیوی است.
🙏🏻🙂 @DiNneVeSht
◀️در دنیای مدرن امروزی که اکثر چیزها مبتنی بر اقتصاد تعریف میشود، برخی کلمات معنای متفاوتی پیدا کرده اند. یکی از این لغات کلمه نعمت است. امروزه با توجه به جو اومانیستی حاکم بر دنیا در امور مختلف و اصالت لذت گرایی، نعمت معنایی مترادف لذت گرفته است. لذا امروزه آنانی که غرق در خوشگذرانی و لذت هستند، از نگاه افراد جامعه گویا غرق در نعمت هستند.
◀️البته برخی افراد در مقایسه زندگی امروز با گذشته با لحنی حسرت گونه به نعمتهای گذشتگان چون آرامش، صفا و صمیمیتهای قدیم اشاره میکنند. یا هنوز برخی در مواجهه با سختی و بیماری به نعمت سلامتی خود متذکر میشوند.
◀️آری هرچند امروزه اکثر افراد در اکثر اوقات نعمت را محصور در مادیات و لذت گرایی میدانند اما در مواقعی متذکر نعمتهای دیگری چون آرامش و امنیت و سلامتی هم میشوند. به فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَة دو نعمت است كه ناشناخته است: امنیت و تندرستی». البته در ادبیات دینی نعمتهای دیگر و بزرگتری نیز ذکر شده است. اما سوال اینجاست که بالاترین این نعمتها از نگاه خداوند چیست؟
◀️در قرآن نشانه بالاترین نعمت خداوند در آیه ۳ سوره مائده آمده است: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پذيرفتم. به روایت اهل سنت و شیعیان روز اشاره شده در آیه روز غدیر است. روزی که خداوند نعمت خود را بر بندگان خویش به تمامیت رساند. در واقع با معلوم شدن روند جانشینی پیامبر خاتم تا آخر الزمان و روند دینداری و بسته نبودن درهای آسمان برای انسان خاکی، خدا نعمتش را بر بندگانش به اتمام رسانیده است.
◀️به علت همین موضوع است که مستحب است مومنان وقتی در روز غدیر به یکدیگر میرسند با عبارت الحمدلله و شکر خدا به سبب این نعمت بزرگ بایکدیگر آغاز به سلام کنند.
◀️در نگاه دیندارانه برای مومن به خداوند؛ بزرگترین نعمت آن است که مسیر عبادت و بندگی او در پیشگاه خالق مشخص شود تا بتواند در عین لذت از امکانات دنیا اما بیشترین استفاده را از این امکانات در مسیر دینداری خود انجام دهد. اما در نگاه انسان مدرن تحت تعالیم اومانیستی؛ بزرگترین نعمت معادل با استفاده بیشتر از امکانات و رسیدن به اوج لذتهای دنیوی است.
🙏🏻🙂 @DiNneVeSht
🏴🏴 تعطیل، نیمه تعطیل، باز
◀️بحران کرونا سبب تعطیلی و نیمه تعطیلی تعداد قابل توجهی از کارها و تجارتها شد. اما از آنجا که در دنیای مدرن نمی توان اقتصاد را تعطیل کرد، پس از عبور از دوران اولیه شیوع ویروس، آرام آرام افراد با تغییر اندک و یا زیاد در طریقه و روش کسب وکار خود مجدد به صحنه اقتصادی برگشتند. غلط یا درست، از آنجا که دنیای امروزی بیشتر بر متغیرهای اقتصادی و سپس اجتماعی میچرخد، اکثر نگاه ها و تصمیم ها رنگ اقتصادی دارد، حتی تصمیم گیریهای کرونایی.
◀️هرچند دین و دینداری هم برای برخی بیشتر رنگ و بوی اقتصادی دارد تا عبودیتی و معنوی، اما نگاه خالصانه دینی اینگونه نیست. در دینداری متعبدانه اصالت نگاه انسان به عالم معناست، هرچند از عالم دنیا غافل نیست. محرم و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام جلوه یکی از این توجهات متعبدانه و عارفانه میباشد. امروزه اما با نزدیکی محرم و تلاقی این امر عظیم با چالش جهانی کرونا، شاهد بروز خیل نظرها و تصمیم های عجیب هستیم.
◀️از یک طرف برخی با همان نگاه صرف اقتصادی و اجتماعی به این پدیده مینگرند. لذا این حرکت بزرگ دینی را در حد حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه فرو می کاهند و پیشنهاد تعطیلی هیاتها و جایگزینی آنها با صندوق صدقات و خیریه ها را میدهند! گویا کشیدن کارتی در بانکی میتواند جایگزین کشیدن آهی در روضه ای باشد. البته که حصر شدن عبادت در منافع اقتصادی و اجتماعی دنیا سبب شده که این نگاه و شبهه سالها در نزدیکی محرم گریبان انسان گرفتار اومانیسم را بگیرد و پدیده کرونا هم این نگاه را تشدید کرده است.
◀️از دیگر سو برخی بی توجه به نگاه دین به مسایل دنیوی و جان انسانها، و بدون ارایه راهکار و کلی گویی به برگزاری پرشورتر از قبل این مراسم توصیه میکنند! شاید عده معدودی به چنان عرفان و شهود شخصی رسیده باشند که جان خود و عزیزانشان را در راه عزای سیدالشهدا به خطر بیندازند، اما توصیه این روند برای اکثریت افراد جامعه و عدم دقت در حرمت جان سایر انسانها، جای شگفتی دارد!
◀️آنچه مسلم است امسال نیز باید مراسم ماه محرم به طریقی نیکو برگزار شود و هیچ عمل خوب دیگری نمیتواند جایگزین عزاداری بر امام حسین علیه السلام شود. از سوی دیگر واضح است که همانگونه که انسانها در این چندماه سبک و سیاق زندگی اجتماعی و اقتصادی خود را تغییر دادند و شاید این تغییر تا مدتها به طول بینجامد، در مدل و نحوه برگزاری عزاداری ها هم باید فکرها و اندیشه های جدیدی بکار بسته شود. هرچند مانند بسیاری از مدلهای جدید اجتماعات بشری در این چندماه این مدلهای جدید عزاداری نیز امکان دارد دارای سعی و خطا باشد.
🏴🏴 @DiNneVeSht
◀️بحران کرونا سبب تعطیلی و نیمه تعطیلی تعداد قابل توجهی از کارها و تجارتها شد. اما از آنجا که در دنیای مدرن نمی توان اقتصاد را تعطیل کرد، پس از عبور از دوران اولیه شیوع ویروس، آرام آرام افراد با تغییر اندک و یا زیاد در طریقه و روش کسب وکار خود مجدد به صحنه اقتصادی برگشتند. غلط یا درست، از آنجا که دنیای امروزی بیشتر بر متغیرهای اقتصادی و سپس اجتماعی میچرخد، اکثر نگاه ها و تصمیم ها رنگ اقتصادی دارد، حتی تصمیم گیریهای کرونایی.
◀️هرچند دین و دینداری هم برای برخی بیشتر رنگ و بوی اقتصادی دارد تا عبودیتی و معنوی، اما نگاه خالصانه دینی اینگونه نیست. در دینداری متعبدانه اصالت نگاه انسان به عالم معناست، هرچند از عالم دنیا غافل نیست. محرم و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام جلوه یکی از این توجهات متعبدانه و عارفانه میباشد. امروزه اما با نزدیکی محرم و تلاقی این امر عظیم با چالش جهانی کرونا، شاهد بروز خیل نظرها و تصمیم های عجیب هستیم.
◀️از یک طرف برخی با همان نگاه صرف اقتصادی و اجتماعی به این پدیده مینگرند. لذا این حرکت بزرگ دینی را در حد حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه فرو می کاهند و پیشنهاد تعطیلی هیاتها و جایگزینی آنها با صندوق صدقات و خیریه ها را میدهند! گویا کشیدن کارتی در بانکی میتواند جایگزین کشیدن آهی در روضه ای باشد. البته که حصر شدن عبادت در منافع اقتصادی و اجتماعی دنیا سبب شده که این نگاه و شبهه سالها در نزدیکی محرم گریبان انسان گرفتار اومانیسم را بگیرد و پدیده کرونا هم این نگاه را تشدید کرده است.
◀️از دیگر سو برخی بی توجه به نگاه دین به مسایل دنیوی و جان انسانها، و بدون ارایه راهکار و کلی گویی به برگزاری پرشورتر از قبل این مراسم توصیه میکنند! شاید عده معدودی به چنان عرفان و شهود شخصی رسیده باشند که جان خود و عزیزانشان را در راه عزای سیدالشهدا به خطر بیندازند، اما توصیه این روند برای اکثریت افراد جامعه و عدم دقت در حرمت جان سایر انسانها، جای شگفتی دارد!
◀️آنچه مسلم است امسال نیز باید مراسم ماه محرم به طریقی نیکو برگزار شود و هیچ عمل خوب دیگری نمیتواند جایگزین عزاداری بر امام حسین علیه السلام شود. از سوی دیگر واضح است که همانگونه که انسانها در این چندماه سبک و سیاق زندگی اجتماعی و اقتصادی خود را تغییر دادند و شاید این تغییر تا مدتها به طول بینجامد، در مدل و نحوه برگزاری عزاداری ها هم باید فکرها و اندیشه های جدیدی بکار بسته شود. هرچند مانند بسیاری از مدلهای جدید اجتماعات بشری در این چندماه این مدلهای جدید عزاداری نیز امکان دارد دارای سعی و خطا باشد.
🏴🏴 @DiNneVeSht
🏴🏴زندگی برای دین، یا دین برای زندگی
◀️در مکتب الهی، دینداری خود هدف و غایت است، البته نتیجه آن کارکردهایی را نیز با خود در زندگی شخصی و اجتماعی به همراه دارد. اما در دینداری تحت تاثیر اومانیسم، دینداری هدف نیست بلکه وسیله ای برای رسیدن به برخی اهداف و کارکردها در جامعه است. لذا وقتی اینگونه به دین نگاه شود، ابتدا باید به دنبال کارکرد هر عمل دینی گشت و سپس آن را انجام داد.
◀️در این نگاه مدرن برخاسته از پراگماتیسم اومانیسم، وقتی ماه محرم در جامعه شیعی فرا میرسد، افراد به دنبال کارکرد این بزرگداشت و عزاداری ها هستند. برخی آن را سبب آرامش و وفاق جامعه می دانند. برخی آن را زمان شکوفایی شعور جامعه نسبت به شور آن دانسته و از الگو پذیری از این اتفاق در زندگی روزمره صحبت میکنند. برخی از توجه به درسهای واقعه عاشورا به جای توجه به گریه و ندبه میگویند.
◀️اما در دیگر سو آنانی که دینداری را غایت و هدف زندگی میدانند، نگاهی کاملا متفاوت دارند. آنها با دین خود زندگی میکنند، نه آنکه برای زندگی خود دینداری کنند. و اوج این زندگی با دین نمود خود را در ایام محرم نشان میدهد. آنها با این عزاداری زندگی میکنند چه برای آنها دستاورد اخلاقی، اجتماعی داشته باشد یا نداشته باشد.
◀️تفاوت این دو دیدگاه هرچند هرساله در ایام محرم نمودهایی دارد، اما امسال با شیوع پدیده کرونا این تفاوت نمود بیشتری از خود نشان داده است.
◀️اگر حساب معدود کاسبان دین را از حساب عموم عزاداران حسینی جدا کنیم، این مردم با امام حسین علیه السلام زندگی میکنند و تعطیلی یا کمرنگ شدن عزاداری برای آنها بسیار سخت است. هرچند درک این باور برای گروه دیگر جامعه سخت تر است و این عکس العملها را به حساب بی عقلی، کاسبکاری و ... میگذارند، اما واقعیت چیز دیگری است.
◀️واقعیتی که میتوان در کلام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پیدا کرد که: اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً. براى شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.
◀️آری عزاداری محرم: برای مومنانی که دینشان غایت زندگیشان است، آتش و نور زندگیشان میباشد. لذا با هر اتفاق و هر حادثه و هر پروتکلی این عزا را زنده نگاه میدارند. البته که شاید این نگاه و جهان بینی در دنیای مدرن امروزی رو به کمرنگی مینهد اما باید بیشتر این دینداری را برای افراد جامعه تبیین کرد تا سوء برداشت کمتری صورت گیرد.
🏴🏴 @DiNneVeSht
◀️در مکتب الهی، دینداری خود هدف و غایت است، البته نتیجه آن کارکردهایی را نیز با خود در زندگی شخصی و اجتماعی به همراه دارد. اما در دینداری تحت تاثیر اومانیسم، دینداری هدف نیست بلکه وسیله ای برای رسیدن به برخی اهداف و کارکردها در جامعه است. لذا وقتی اینگونه به دین نگاه شود، ابتدا باید به دنبال کارکرد هر عمل دینی گشت و سپس آن را انجام داد.
◀️در این نگاه مدرن برخاسته از پراگماتیسم اومانیسم، وقتی ماه محرم در جامعه شیعی فرا میرسد، افراد به دنبال کارکرد این بزرگداشت و عزاداری ها هستند. برخی آن را سبب آرامش و وفاق جامعه می دانند. برخی آن را زمان شکوفایی شعور جامعه نسبت به شور آن دانسته و از الگو پذیری از این اتفاق در زندگی روزمره صحبت میکنند. برخی از توجه به درسهای واقعه عاشورا به جای توجه به گریه و ندبه میگویند.
◀️اما در دیگر سو آنانی که دینداری را غایت و هدف زندگی میدانند، نگاهی کاملا متفاوت دارند. آنها با دین خود زندگی میکنند، نه آنکه برای زندگی خود دینداری کنند. و اوج این زندگی با دین نمود خود را در ایام محرم نشان میدهد. آنها با این عزاداری زندگی میکنند چه برای آنها دستاورد اخلاقی، اجتماعی داشته باشد یا نداشته باشد.
◀️تفاوت این دو دیدگاه هرچند هرساله در ایام محرم نمودهایی دارد، اما امسال با شیوع پدیده کرونا این تفاوت نمود بیشتری از خود نشان داده است.
◀️اگر حساب معدود کاسبان دین را از حساب عموم عزاداران حسینی جدا کنیم، این مردم با امام حسین علیه السلام زندگی میکنند و تعطیلی یا کمرنگ شدن عزاداری برای آنها بسیار سخت است. هرچند درک این باور برای گروه دیگر جامعه سخت تر است و این عکس العملها را به حساب بی عقلی، کاسبکاری و ... میگذارند، اما واقعیت چیز دیگری است.
◀️واقعیتی که میتوان در کلام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پیدا کرد که: اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً. براى شهادت حسین علیه السلام، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.
◀️آری عزاداری محرم: برای مومنانی که دینشان غایت زندگیشان است، آتش و نور زندگیشان میباشد. لذا با هر اتفاق و هر حادثه و هر پروتکلی این عزا را زنده نگاه میدارند. البته که شاید این نگاه و جهان بینی در دنیای مدرن امروزی رو به کمرنگی مینهد اما باید بیشتر این دینداری را برای افراد جامعه تبیین کرد تا سوء برداشت کمتری صورت گیرد.
🏴🏴 @DiNneVeSht
📝🔎آمارهای علمی یا شبهعلمی
◀️آمار از علومی است که نقش مهمی در تحلیل پدیدهها دارد و سبب تصمیمسازی برای نهادها و افراد میشود. اهمیت این علم آنچنان است که موسسات بزرگی در دنیا تشکیل شده، که به طور حرفهای به کار آمارگیری پرداخته و مشتریان زیادی دارند. درآمد بالا برای برخی سفارشها، در کنار جذابیت این تحلیلها -خصوصا در فضای رسانهای امروز- سبب شده است که در کنار موسسات حرفهای، برخی موسسات غیرحرفهای نیز در این زمینه فعال شوند.
◀️عموم افراد جامعه بدون دانستن مسائل پیچیده آماری مانند روشهای نمونهگیری، سطح اطمینان، میزان تعمیمپذیری، ابزارهای نمونهگیری و مواردی از این دست از یکسو و ناآگاهی از پشتوانه علمی موسسه آمارگیرنده از سوی دیگر، تنها با دیدن چند نمودار و جدول، شروع به تحلیل و تصمیمگیری میکنند. در صورتی که نتیجه تحلیل دادههای آماری ممکن است متفاوت از نتایجی باشد که خود موسسه آمارگیرنده اعلام نموده است. و البته چنین تحلیلی نیازمند تخصص است.
◀️برای نمونه اخیرا گروه مطالعاتی هلندی-ایرانی به نام 《گمان》تحقیقی را منتشر کرده که نشان از بیدین شدن نصف ایرانیان دارد! در کنار این، آماری چون اعلام فقط یکسوم ایرانیان به شیعهبودن، نماز نخواندن اکثر افراد جامعه، عدم اعتقاد اکثر جامعه به دنیای پس از مرگ و بسیاری دیگری از این آمارها، تعجب بسیاری را برانگیخته است. نتایج عجیب این تحقیق در حوزه عملکرد دینی جامعه و تفاوت آشکار آن با حس عمومی افراد، سبب شد تا آن را از چند منظر مورد بررسی قرار دهیم.
1️⃣در تناقض بودن با نتایج تحقیقات موسسات حرفهای دنیا مانند pew research center:
طبق تحقیقی که در سال ۲۰۱۹ درباره میزان عبادت در ۱۰۵ کشور توسط موسسه پیو منتشر شد، نرخ عبادت و نیایش روزانه افراد در ایران در حدود ۸۷% اعلام شد، که در تضاد کامل با نتایج تحقیق مزبور است.
2️⃣خروجیهای سریع در سطح وسیع موضوعات:
سختی کار آمارگیری جهت تعمیم نتایج به حدی است که پروژههای آمارگیری، بعضا چندساله تعریف میشوند. برای نمونه همان تحقیق موسسه پیو در بازه ۱۰ ساله ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۷ انجام شد، در حالیکه تحقیق مزبور فقط در طی ۱۵ روز انجام گرفته است!
3️⃣استفاده از نمونههای خاص که بیانگر کل جامعه آماری نیستند:
در آمارگیری، نمونه آماری باید تصادفی باشد؛ بدین معنی که هیچگونه انتخاب خاصی در آن دخیل نباشد تا بتوان نتایج آن را به کل جامعه آماری تعمیم داد.
در تحقیق موسسه گمان، تنها ۳% افرادِ سوالشوندهی این آمارگیری از جمعیت روستایی، ۶۸% مرد و ۸۵% دارای تحصیلات عالیه هستند. بنابراین معلوم میشود که این نمونه آماری، بیانگر واقعیت کل جامعه ایران نیست.
4️⃣استفاده از ابزارهای خاص مانند فیسبوک، توییتر و تلگرام برای نمونهگیری:
عدم دسترسی همه جامعه به این ابزارها از یکطرف و عدم علاقهمندی و تمرکز افراد در پاسخگویی در این ابزارها از طرف دیگر، صحت پاسخها و تعمیمپذیری آن را مورد تردید جدی قرار میدهد. امروزه در دنیا حتی در نظرسنجیهای انتخاباتی در کشورهای پیشرفته، به آمارهای شبکههای اجتماعی اکتفا نمیکنند.
5️⃣استفاده از روش غلط نمونهگیری:
بر طبق کتب و مقالات معتبر آماری روش نمونهگیری گلولهبرفی آنلاین که در این تحقیق از آن استفاده شده، برای سنجش افکار عمومی و تعمیم آن در سطح جامعه روشی کاملا غلط است. چون این روش برای تمرکز بر یک قضیه و یا یک پروژه مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از آن روش در این تحقیق، نشانگر عدم حرفهای بودن تیم و موسسه تحقیق است. لذا نتایج این تحقیق، بیشتر بازگوکنندهی نظرات افراد نزدیک به این موسسه میباشد تا واقعیت موجود در جامعه.
6️⃣مطرحکردن سوالهای کلی و مبهم:
برای نمونه دینداری دارای شاخصههای بسیاری از پایبندی به احکام و اخلاق و مناسک و داشتن اعتقادات است. بنابراین نمیتوان با یک سوال مثل این که: "شما دیندار هستید یا بیدین؟" به واقعیت رسید. موسسات حرفهای مانند پیو سوالات بسیار مشخصی در همین زمینه پرسیدهاند، مانند اینکه "آیا روزانه نماز میخوانید؟" لذا پرسیدن سوالات کلی در این تحقیق مانند انسانگرا بودن، اخلاقگرا بودن، عقلگرا بودن و ... در حالیکه اکثر ادیان قائل به اخلاق و عقل هستند، نتیجه درستی به دست نمیدهد.
◀️به نظر میرسد یکی از آسیبهای جدی در زندگی اجتماعی و حتی دینی در دنیای امروز، مواجهه با سیل نظرها و تحقیقهای شبهعلمی است و نه علمی. در واقع به کمک شبکههای اجتماعی، عموم افراد جامعه با نظرها و تحلیلهایی مواجه میشوند که رنگ و بوی علمی دارند، اما در هیچ موسسه علمی و پژوهشکده و دانشگاهی مورد پذیرش قرار نمیگیرند. لذا اعتماد نکردن به آمارهای شبکههای اجتماعی -حتی آنانی که ظاهری علمی دارند- و تحقیقکردن درباره هر یک از آنها، از توانمندیهایی است که انسانهای عصر جدید باید داشته باشند.
📝🔎 @DiNneVeSht
◀️آمار از علومی است که نقش مهمی در تحلیل پدیدهها دارد و سبب تصمیمسازی برای نهادها و افراد میشود. اهمیت این علم آنچنان است که موسسات بزرگی در دنیا تشکیل شده، که به طور حرفهای به کار آمارگیری پرداخته و مشتریان زیادی دارند. درآمد بالا برای برخی سفارشها، در کنار جذابیت این تحلیلها -خصوصا در فضای رسانهای امروز- سبب شده است که در کنار موسسات حرفهای، برخی موسسات غیرحرفهای نیز در این زمینه فعال شوند.
◀️عموم افراد جامعه بدون دانستن مسائل پیچیده آماری مانند روشهای نمونهگیری، سطح اطمینان، میزان تعمیمپذیری، ابزارهای نمونهگیری و مواردی از این دست از یکسو و ناآگاهی از پشتوانه علمی موسسه آمارگیرنده از سوی دیگر، تنها با دیدن چند نمودار و جدول، شروع به تحلیل و تصمیمگیری میکنند. در صورتی که نتیجه تحلیل دادههای آماری ممکن است متفاوت از نتایجی باشد که خود موسسه آمارگیرنده اعلام نموده است. و البته چنین تحلیلی نیازمند تخصص است.
◀️برای نمونه اخیرا گروه مطالعاتی هلندی-ایرانی به نام 《گمان》تحقیقی را منتشر کرده که نشان از بیدین شدن نصف ایرانیان دارد! در کنار این، آماری چون اعلام فقط یکسوم ایرانیان به شیعهبودن، نماز نخواندن اکثر افراد جامعه، عدم اعتقاد اکثر جامعه به دنیای پس از مرگ و بسیاری دیگری از این آمارها، تعجب بسیاری را برانگیخته است. نتایج عجیب این تحقیق در حوزه عملکرد دینی جامعه و تفاوت آشکار آن با حس عمومی افراد، سبب شد تا آن را از چند منظر مورد بررسی قرار دهیم.
1️⃣در تناقض بودن با نتایج تحقیقات موسسات حرفهای دنیا مانند pew research center:
طبق تحقیقی که در سال ۲۰۱۹ درباره میزان عبادت در ۱۰۵ کشور توسط موسسه پیو منتشر شد، نرخ عبادت و نیایش روزانه افراد در ایران در حدود ۸۷% اعلام شد، که در تضاد کامل با نتایج تحقیق مزبور است.
2️⃣خروجیهای سریع در سطح وسیع موضوعات:
سختی کار آمارگیری جهت تعمیم نتایج به حدی است که پروژههای آمارگیری، بعضا چندساله تعریف میشوند. برای نمونه همان تحقیق موسسه پیو در بازه ۱۰ ساله ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۷ انجام شد، در حالیکه تحقیق مزبور فقط در طی ۱۵ روز انجام گرفته است!
3️⃣استفاده از نمونههای خاص که بیانگر کل جامعه آماری نیستند:
در آمارگیری، نمونه آماری باید تصادفی باشد؛ بدین معنی که هیچگونه انتخاب خاصی در آن دخیل نباشد تا بتوان نتایج آن را به کل جامعه آماری تعمیم داد.
در تحقیق موسسه گمان، تنها ۳% افرادِ سوالشوندهی این آمارگیری از جمعیت روستایی، ۶۸% مرد و ۸۵% دارای تحصیلات عالیه هستند. بنابراین معلوم میشود که این نمونه آماری، بیانگر واقعیت کل جامعه ایران نیست.
4️⃣استفاده از ابزارهای خاص مانند فیسبوک، توییتر و تلگرام برای نمونهگیری:
عدم دسترسی همه جامعه به این ابزارها از یکطرف و عدم علاقهمندی و تمرکز افراد در پاسخگویی در این ابزارها از طرف دیگر، صحت پاسخها و تعمیمپذیری آن را مورد تردید جدی قرار میدهد. امروزه در دنیا حتی در نظرسنجیهای انتخاباتی در کشورهای پیشرفته، به آمارهای شبکههای اجتماعی اکتفا نمیکنند.
5️⃣استفاده از روش غلط نمونهگیری:
بر طبق کتب و مقالات معتبر آماری روش نمونهگیری گلولهبرفی آنلاین که در این تحقیق از آن استفاده شده، برای سنجش افکار عمومی و تعمیم آن در سطح جامعه روشی کاملا غلط است. چون این روش برای تمرکز بر یک قضیه و یا یک پروژه مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از آن روش در این تحقیق، نشانگر عدم حرفهای بودن تیم و موسسه تحقیق است. لذا نتایج این تحقیق، بیشتر بازگوکنندهی نظرات افراد نزدیک به این موسسه میباشد تا واقعیت موجود در جامعه.
6️⃣مطرحکردن سوالهای کلی و مبهم:
برای نمونه دینداری دارای شاخصههای بسیاری از پایبندی به احکام و اخلاق و مناسک و داشتن اعتقادات است. بنابراین نمیتوان با یک سوال مثل این که: "شما دیندار هستید یا بیدین؟" به واقعیت رسید. موسسات حرفهای مانند پیو سوالات بسیار مشخصی در همین زمینه پرسیدهاند، مانند اینکه "آیا روزانه نماز میخوانید؟" لذا پرسیدن سوالات کلی در این تحقیق مانند انسانگرا بودن، اخلاقگرا بودن، عقلگرا بودن و ... در حالیکه اکثر ادیان قائل به اخلاق و عقل هستند، نتیجه درستی به دست نمیدهد.
◀️به نظر میرسد یکی از آسیبهای جدی در زندگی اجتماعی و حتی دینی در دنیای امروز، مواجهه با سیل نظرها و تحقیقهای شبهعلمی است و نه علمی. در واقع به کمک شبکههای اجتماعی، عموم افراد جامعه با نظرها و تحلیلهایی مواجه میشوند که رنگ و بوی علمی دارند، اما در هیچ موسسه علمی و پژوهشکده و دانشگاهی مورد پذیرش قرار نمیگیرند. لذا اعتماد نکردن به آمارهای شبکههای اجتماعی -حتی آنانی که ظاهری علمی دارند- و تحقیقکردن درباره هر یک از آنها، از توانمندیهایی است که انسانهای عصر جدید باید داشته باشند.
📝🔎 @DiNneVeSht
🖥📚مدرسه ها را باز کنید، ببندید
◀️یکی از چالش ترین بحثهای امروز در دنیا موضوع بازگشایی مدارس میباشد. امسال درحالی مدارس در اکثر نقاط دنیا به طور حضوری باز شدند، که مقالات و کنفرانسهای گوناگونی در مورد بازگشایی مدارس مطرح شد. فرای بحثهای هیجانی، غیرعلمی و بعضا سیاسی که متاسفانه در اکثر زمینه ها در کشور ما و خصوصا در بین مردم حاکم است، مباحث مربوط به آموزش و پرورش در دنیا بسیار حساس، علمی و با تامل همراه بوده است.
◀️روزنامه نیویورک تایمز در اول سپتامبر ۲۰۲۰ مقاله طولانی با عنوان «در سراسر دنیا، دانش آموزان به مدرسه بازگشتند» را منتشر کرد، که به بررسی بازگشایی مدارس در اکثر کشورهای دنیا از فقیر تا غنی اشاره داشت. نکته قابل توجه در مقاله، فیلمها و عکسهای پیوست مقاله است که نشان از بازگشایی گسترده مدارس در دنیا دارد، به طوریکه حتی در برخی کشورهای پیشرفته دانش آموزان در استفاده از ماسک و فاصله اجتماعی اختیار داشتند! اختیاری که برای مردم ما عجیب است اما گویا مبتنی بر برخی نتایج علمی است.
◀️بررسی دقیق مستندات و مدارک علمی اثرات ویروس کرونا، تاثیرگذاری بر کودکان، امکان ناقل بودن کودکان، اثرات روانی قرنطینه و مطالبی از این دست، قطعا امری علمی، تخصصی و پیچیده است، که تاکنون نتایج مشخص ندارد. یعنی از یک طرف هنوز نتایج این بررسی های علمی مشخص نیست و از طرف دیگر نتیجه تصمیم گیری بر این نتایج غیرقطعی و نامشخص هم معلوم نیست. لذا هرچند نتیجه خروجی و عملکرد این بررسی ها توسط مجامع مختلف علمی و حاکمیتی در سراسر دنیا منجر به باز شدن مدارس شده است اما مخالفین خود را نیز دارد. نکته قابل توجه بحثهای علمی و تخصصی است که توسط طرفین مطرح شده و تقریبا نمی توانند یکدیگر را قانع کنند.
◀️این مباحث مجدد این واقعیت را عیان کرد که علی رغم احتیاج بشر به علوم تجربی بشری، ذات سعی و خطای موجود در این علوم نوعی محدودیت را برای رسیدن به نتیجه نهایی و عاری از خطر حتی در کوتاه مدت را به همراه دارد و چه بسا تعیین یک نتیجه قطعی برای یک امر کمی پیچیده برایش مقدور نباشد.
◀️لذا وقتی هنوز متخصصین دنیا صد در صد نمیدانند که باز کردن مدارس کار بهتری است یا بسته نگاه داشتن، چطور میتوان علوم بشری را ملاک تشخیص حق قرارداد. واقعیتی که انسان مدرن باید آنرا بپذیرد که علوم بشری حتی در مباحث دنیوی و مادی علیرغم کاربردی بودن اما شاخص حقانیت نیست چه برسد در امور غیرمادی و روحانی.
🖥📚 @DiNneVeSht
◀️یکی از چالش ترین بحثهای امروز در دنیا موضوع بازگشایی مدارس میباشد. امسال درحالی مدارس در اکثر نقاط دنیا به طور حضوری باز شدند، که مقالات و کنفرانسهای گوناگونی در مورد بازگشایی مدارس مطرح شد. فرای بحثهای هیجانی، غیرعلمی و بعضا سیاسی که متاسفانه در اکثر زمینه ها در کشور ما و خصوصا در بین مردم حاکم است، مباحث مربوط به آموزش و پرورش در دنیا بسیار حساس، علمی و با تامل همراه بوده است.
◀️روزنامه نیویورک تایمز در اول سپتامبر ۲۰۲۰ مقاله طولانی با عنوان «در سراسر دنیا، دانش آموزان به مدرسه بازگشتند» را منتشر کرد، که به بررسی بازگشایی مدارس در اکثر کشورهای دنیا از فقیر تا غنی اشاره داشت. نکته قابل توجه در مقاله، فیلمها و عکسهای پیوست مقاله است که نشان از بازگشایی گسترده مدارس در دنیا دارد، به طوریکه حتی در برخی کشورهای پیشرفته دانش آموزان در استفاده از ماسک و فاصله اجتماعی اختیار داشتند! اختیاری که برای مردم ما عجیب است اما گویا مبتنی بر برخی نتایج علمی است.
◀️بررسی دقیق مستندات و مدارک علمی اثرات ویروس کرونا، تاثیرگذاری بر کودکان، امکان ناقل بودن کودکان، اثرات روانی قرنطینه و مطالبی از این دست، قطعا امری علمی، تخصصی و پیچیده است، که تاکنون نتایج مشخص ندارد. یعنی از یک طرف هنوز نتایج این بررسی های علمی مشخص نیست و از طرف دیگر نتیجه تصمیم گیری بر این نتایج غیرقطعی و نامشخص هم معلوم نیست. لذا هرچند نتیجه خروجی و عملکرد این بررسی ها توسط مجامع مختلف علمی و حاکمیتی در سراسر دنیا منجر به باز شدن مدارس شده است اما مخالفین خود را نیز دارد. نکته قابل توجه بحثهای علمی و تخصصی است که توسط طرفین مطرح شده و تقریبا نمی توانند یکدیگر را قانع کنند.
◀️این مباحث مجدد این واقعیت را عیان کرد که علی رغم احتیاج بشر به علوم تجربی بشری، ذات سعی و خطای موجود در این علوم نوعی محدودیت را برای رسیدن به نتیجه نهایی و عاری از خطر حتی در کوتاه مدت را به همراه دارد و چه بسا تعیین یک نتیجه قطعی برای یک امر کمی پیچیده برایش مقدور نباشد.
◀️لذا وقتی هنوز متخصصین دنیا صد در صد نمیدانند که باز کردن مدارس کار بهتری است یا بسته نگاه داشتن، چطور میتوان علوم بشری را ملاک تشخیص حق قرارداد. واقعیتی که انسان مدرن باید آنرا بپذیرد که علوم بشری حتی در مباحث دنیوی و مادی علیرغم کاربردی بودن اما شاخص حقانیت نیست چه برسد در امور غیرمادی و روحانی.
🖥📚 @DiNneVeSht
💳💶اقتصاد اسلامی نه، اما مسلمانی چرا
◀️با پخش قسمت اندکی از مصاحبه آیت الله علوی بروجردی در فضای مجازی درباره اینکه ما اقتصاد اسلامی نداریم، مجدد بحثهای مواجهه اسلام و مدرنیته بر سر زبانها افتاد. عده ای صدای وا اسلاما برآوردند که عظمت اسلام توسط یکی از بزرگان حوزه زیر سوال رفت، و عده ای هم خوشحال بر طبل اسلام سکولار کوبیدند که اسلام نقشی در مسایل مدرن مثل اقتصاد ندارد!
◀️البته اگر افراد به جای گوش دادن به چند دقیقه از مصاحبه ایشان؛ وقت میگذاشتند و مصاحبه بیش از یکساعت ایشان را گوش میدادند، شاید خیلی از این برداشتها اتفاق نمی افتاد. این واقعیت؛ اهمیت سواد رسانه ای را در زمانی که شبکه های اجتماعی به سرعت رشد کرده اند و افراد هنوز نتوانسته اند نحوه تعامل با این پدیده را یادبگیرند، نشان میدهد. البته که این بحثی مستقل از این متن است.
◀️اما دقت کامل در مصاحبه همان واقعیت اسلام و نسبت مسلمانی ما را نشان میدهد. اسلام در عصر غیبت حجت خدا برای تمام مسایل راه حل ندارد، و در این موارد مسلمانان را به سمت سیره عقلا رهنمون میسازد. البته از آنجا که قبل از زمان غیبت؛ حجتهای الهی دستورات و رهنمونهایی داشتند، لذا اسلام درباره زندگی و مسایل آنان کاملا ساکت نیست. این دو روی سکه مسلمانان را به چالشی میکشاند که از یکسو در برخورد با مسایل زندگی مادی و معنوی خود از سیره عقلا در سطح جهانی استفاده کنند. از سوی دیگر رفتار مادی و معنوی خود را با دستورات مولوی و ارشادی حجتهای الهی مورد سنجش قرار دهند.
◀️لذا شیعه قرنها قایل به تمامیت و اکملیت اسلام بدون وجود حجت خدا نیست. اما از سوی دیگر هم شیعه دینی راکد و دست و پا بسته در برابر تغییرات اجتماعی نیست که جای آن در گوشه خانه اشخاص باشد.
◀️رسیدن به جمع بندی با در نظر گرفتن هر دو روی این سکه کاری است که مسلمانان باید انجام دهند. قسمتی از این مسوولیت از زمانهای قدیم توسط فقهای شیعه در حال انجام بوده است، که قسمت اندکی از این تلاش در قالب رساله و استفتا در دسترس جامعه مسلمانان قرار گرفته است. البته تلاشهای سایر علما و دانشمندان مسلمان نیز قسمت دیگری از این تلاشهاست. و در کنار این تلاشها مسلمانان نیز باید بیشتر در این مسیر وقتگذاری کنند.
💳💷 @DiNneVeSht
◀️با پخش قسمت اندکی از مصاحبه آیت الله علوی بروجردی در فضای مجازی درباره اینکه ما اقتصاد اسلامی نداریم، مجدد بحثهای مواجهه اسلام و مدرنیته بر سر زبانها افتاد. عده ای صدای وا اسلاما برآوردند که عظمت اسلام توسط یکی از بزرگان حوزه زیر سوال رفت، و عده ای هم خوشحال بر طبل اسلام سکولار کوبیدند که اسلام نقشی در مسایل مدرن مثل اقتصاد ندارد!
◀️البته اگر افراد به جای گوش دادن به چند دقیقه از مصاحبه ایشان؛ وقت میگذاشتند و مصاحبه بیش از یکساعت ایشان را گوش میدادند، شاید خیلی از این برداشتها اتفاق نمی افتاد. این واقعیت؛ اهمیت سواد رسانه ای را در زمانی که شبکه های اجتماعی به سرعت رشد کرده اند و افراد هنوز نتوانسته اند نحوه تعامل با این پدیده را یادبگیرند، نشان میدهد. البته که این بحثی مستقل از این متن است.
◀️اما دقت کامل در مصاحبه همان واقعیت اسلام و نسبت مسلمانی ما را نشان میدهد. اسلام در عصر غیبت حجت خدا برای تمام مسایل راه حل ندارد، و در این موارد مسلمانان را به سمت سیره عقلا رهنمون میسازد. البته از آنجا که قبل از زمان غیبت؛ حجتهای الهی دستورات و رهنمونهایی داشتند، لذا اسلام درباره زندگی و مسایل آنان کاملا ساکت نیست. این دو روی سکه مسلمانان را به چالشی میکشاند که از یکسو در برخورد با مسایل زندگی مادی و معنوی خود از سیره عقلا در سطح جهانی استفاده کنند. از سوی دیگر رفتار مادی و معنوی خود را با دستورات مولوی و ارشادی حجتهای الهی مورد سنجش قرار دهند.
◀️لذا شیعه قرنها قایل به تمامیت و اکملیت اسلام بدون وجود حجت خدا نیست. اما از سوی دیگر هم شیعه دینی راکد و دست و پا بسته در برابر تغییرات اجتماعی نیست که جای آن در گوشه خانه اشخاص باشد.
◀️رسیدن به جمع بندی با در نظر گرفتن هر دو روی این سکه کاری است که مسلمانان باید انجام دهند. قسمتی از این مسوولیت از زمانهای قدیم توسط فقهای شیعه در حال انجام بوده است، که قسمت اندکی از این تلاش در قالب رساله و استفتا در دسترس جامعه مسلمانان قرار گرفته است. البته تلاشهای سایر علما و دانشمندان مسلمان نیز قسمت دیگری از این تلاشهاست. و در کنار این تلاشها مسلمانان نیز باید بیشتر در این مسیر وقتگذاری کنند.
💳💷 @DiNneVeSht
🕰توجه به تاریخ در دنیای مدرن
◀️امروزه در کشورها و خصوصا دانشگاه های غربی، تاریخ یکی از علوم بسیار مهم و تاثیرگذار به حساب می آید. البته تاریخ معنایی فراتر از علم به وقایع اتفاق افتاده در گذشته دارد. برای نمونه در یک تعریف؛ تاریخ علم به تحوّلات و تطوّرات جامعهها از مرحلهای به مرحله دیگر و قوانین حاکم بر این تطوّرات و تحوّلات است.
◀️در این میان شاخه های مختلف تاریخ، تاریخ ادیان و تاثیر آن در اعتقادات مومنین به هر دینی نقش بسیار پر اهمیتی دارد. در این بین توجه به تاریخ مسیحیت و حتی نقش تاریخ در شکل گیری الهیات مسیحی یکی از پرکاربردترین نمونه های تاریخ ادیان و نقش آن در اعتقادات است.
◀️البته متاسفانه در جوامع اسلامی و شیعی به دلایل مختلف این توجه به تاریخ بسیار ضعیف است. به طوریکه حتی در حوزه ها، دانشگاه ها، سخنرانی ها و حتی کتابها و نوشته ها این ضعف مشهود است. برای نمونه در سال ۲۰۱۵ مقاله ای توسط چند محقق امریکایی درباره نحوه مسموم کردن امام حسن مجتبی علیه السلام در قرن ۷ میلادی با عنوان کشف یک راز تاریخی چاپ شد، که با بررسی های علم تاریخ و شیمی نشان از یک توطئه بین معاویه و امپراطوری بیزانس برای مسموم کردن نوه پیامبر اسلام داشت. نگارش این مقاله سالها بعد توسط غربیها نشان از ضعف مسلمانان در توجه علمی به مسایل تاریخی با کمک علم مدرن دارد.
◀️از همین نمونه نیز عدم توجه مسلمانان به نحوه رحلت مهمترین شخص اسلام یعنی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است. البته با توجه به برخی نوشته هایی که از اهل سنت و شیعیان در دست است، تقریبا شهادت و مسموم شدن پیامبر یکی از احتمالات بالای نحوه رحلت ایشان از نگاه تاریخی است. درست بودن این ادعا دارای تبعاتی است از جمله؛ مشخص شدن قاتلین آن بزرگوار که میتواند نگاه مسلمانان را نسبت به خیلی از مسایل تغییر دهد.
◀️شاید نگرانی و ترس از پیامدهای چنین تحقیقاتی توسط مسلمانان در دانشگاه ها و حوزه ها سبب مسکوت ماندن این سوال جدی تاریخی است. البته چند وقتی است که برخی اسناد درباره شهادت پیامبر و قاتلین احتمالی آن بزرگوار در حال انتشار است، که متاسفانه با مخالفت برخی به ظاهر نواندیشان مواجه شده است. در حالیکه یکی از شروط نواندیشی در دنیای امروزی داشتن نگاه آزاد اندیشانه به وقایع تاریخی است، زیرا میتواند تاثیرات فراوانی در اعتقادات افراد داشته باشد.
◀️لذا هرچند تاریخ ادیان اشاره به دنیای قدیمی و سنتی دارد اما نتایجی دارد که در زندگی امروز تاثیرگذار است. خصوصا امروزه که به سبب رسانه ها افراد عادی جامعه بیشتر با نقل اتفاقات تاریخی مواجه میشوند، تحلیل درستی که توسط محققین ارایه میشود، میتواند نتایج مطلوبی را با خود داشته باشد.
🕰@DiNneVeSht
◀️امروزه در کشورها و خصوصا دانشگاه های غربی، تاریخ یکی از علوم بسیار مهم و تاثیرگذار به حساب می آید. البته تاریخ معنایی فراتر از علم به وقایع اتفاق افتاده در گذشته دارد. برای نمونه در یک تعریف؛ تاریخ علم به تحوّلات و تطوّرات جامعهها از مرحلهای به مرحله دیگر و قوانین حاکم بر این تطوّرات و تحوّلات است.
◀️در این میان شاخه های مختلف تاریخ، تاریخ ادیان و تاثیر آن در اعتقادات مومنین به هر دینی نقش بسیار پر اهمیتی دارد. در این بین توجه به تاریخ مسیحیت و حتی نقش تاریخ در شکل گیری الهیات مسیحی یکی از پرکاربردترین نمونه های تاریخ ادیان و نقش آن در اعتقادات است.
◀️البته متاسفانه در جوامع اسلامی و شیعی به دلایل مختلف این توجه به تاریخ بسیار ضعیف است. به طوریکه حتی در حوزه ها، دانشگاه ها، سخنرانی ها و حتی کتابها و نوشته ها این ضعف مشهود است. برای نمونه در سال ۲۰۱۵ مقاله ای توسط چند محقق امریکایی درباره نحوه مسموم کردن امام حسن مجتبی علیه السلام در قرن ۷ میلادی با عنوان کشف یک راز تاریخی چاپ شد، که با بررسی های علم تاریخ و شیمی نشان از یک توطئه بین معاویه و امپراطوری بیزانس برای مسموم کردن نوه پیامبر اسلام داشت. نگارش این مقاله سالها بعد توسط غربیها نشان از ضعف مسلمانان در توجه علمی به مسایل تاریخی با کمک علم مدرن دارد.
◀️از همین نمونه نیز عدم توجه مسلمانان به نحوه رحلت مهمترین شخص اسلام یعنی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است. البته با توجه به برخی نوشته هایی که از اهل سنت و شیعیان در دست است، تقریبا شهادت و مسموم شدن پیامبر یکی از احتمالات بالای نحوه رحلت ایشان از نگاه تاریخی است. درست بودن این ادعا دارای تبعاتی است از جمله؛ مشخص شدن قاتلین آن بزرگوار که میتواند نگاه مسلمانان را نسبت به خیلی از مسایل تغییر دهد.
◀️شاید نگرانی و ترس از پیامدهای چنین تحقیقاتی توسط مسلمانان در دانشگاه ها و حوزه ها سبب مسکوت ماندن این سوال جدی تاریخی است. البته چند وقتی است که برخی اسناد درباره شهادت پیامبر و قاتلین احتمالی آن بزرگوار در حال انتشار است، که متاسفانه با مخالفت برخی به ظاهر نواندیشان مواجه شده است. در حالیکه یکی از شروط نواندیشی در دنیای امروزی داشتن نگاه آزاد اندیشانه به وقایع تاریخی است، زیرا میتواند تاثیرات فراوانی در اعتقادات افراد داشته باشد.
◀️لذا هرچند تاریخ ادیان اشاره به دنیای قدیمی و سنتی دارد اما نتایجی دارد که در زندگی امروز تاثیرگذار است. خصوصا امروزه که به سبب رسانه ها افراد عادی جامعه بیشتر با نقل اتفاقات تاریخی مواجه میشوند، تحلیل درستی که توسط محققین ارایه میشود، میتواند نتایج مطلوبی را با خود داشته باشد.
🕰@DiNneVeSht