Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
🔰 محمد آصف فکرت (نویسنده، شاعر، فهرستنگار)
✅ روز دوم اقامت من در مزارشریف بود[تابستان ۱۳۴۹] که آقای محمد آصف فکرت معاون اداره اطلاعات و کلتور[فرهنگ] بلخ و از شعرای جوان افغانستان به دیدنم آمد. فکرت به نظر من جوانی آمد که در فرهنگ و ادبیات کشور خود مؤثر واقع خواهد شد. خوشفهم و جدی و با شخصیت است.
📚 صفیر سیمرغ، ص ۴۵
___
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
✅ روز دوم اقامت من در مزارشریف بود[تابستان ۱۳۴۹] که آقای محمد آصف فکرت معاون اداره اطلاعات و کلتور[فرهنگ] بلخ و از شعرای جوان افغانستان به دیدنم آمد. فکرت به نظر من جوانی آمد که در فرهنگ و ادبیات کشور خود مؤثر واقع خواهد شد. خوشفهم و جدی و با شخصیت است.
📚 صفیر سیمرغ، ص ۴۵
___
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
هفتههای پایانی عمر استاد محمد آصف فکرت هروی، اینگونه با مطالعه کتاب و «غزلیات حافظ» طی شد.
فکرت شاعر، نویسنده، مصحح و نسخهشناس بود و خط کوفی را به زیبایی مینوشت. او یک عاشق و خادم فرهنگ بود و خدمات فراوانی به فرهنگ ایران و افغانستان ارائه نمود.
این دوست دیرین و ۵۵ ساله دکتر اسلامی نُدوشن، دو روز بعد از وی و در ۷ اردیبهشت درگذشت.
----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
فکرت شاعر، نویسنده، مصحح و نسخهشناس بود و خط کوفی را به زیبایی مینوشت. او یک عاشق و خادم فرهنگ بود و خدمات فراوانی به فرهنگ ایران و افغانستان ارائه نمود.
این دوست دیرین و ۵۵ ساله دکتر اسلامی نُدوشن، دو روز بعد از وی و در ۷ اردیبهشت درگذشت.
----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 یادی از «سروِ سخنگویِ ایران»: معرفیِ کوتاهِ کتابِ «ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم»
✏️ نویسندگان: دکتر امیر مقامی و موسی کرمی
✅ جهت مطالعه کامل مقاله، به این «پیوند» مراجعه کنید.
------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
✏️ نویسندگان: دکتر امیر مقامی و موسی کرمی
✅ جهت مطالعه کامل مقاله، به این «پیوند» مراجعه کنید.
------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤1
Audio
🔰 پوشه شنیداری سخنرانی دکتر هادی خانیکی در آیین یادبود دومین سالگرد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
با تشکر از خانه اندیشمندان علوم انسانی
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
با تشکر از خانه اندیشمندان علوم انسانی
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
دومین سالیاد دکتر اسلامی نُدوشن
با سخنرانی
سید محمد بهشتی
و جواد عباسی
یزد، بیستم اردیبهشت
------
به کانال رسمی دکتر اسلامی نُدوشن بپیوندید 👇👇👇
@dr_eslaminodoushan
با سخنرانی
سید محمد بهشتی
و جواد عباسی
یزد، بیستم اردیبهشت
------
به کانال رسمی دکتر اسلامی نُدوشن بپیوندید 👇👇👇
@dr_eslaminodoushan
خانه تاریخی حیرانی یزد
کاشت گل و گلدانی به یاد دکتر اسلامی ندوشن و اتاقی که به آثار ایشان اختصاص داده شده است.
-----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
کاشت گل و گلدانی به یاد دکتر اسلامی ندوشن و اتاقی که به آثار ایشان اختصاص داده شده است.
-----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
ویژهنامه دومین سالیاد دکتر اسلامی نُدوشن که در آیین یاد ایشان در پنجشنبه شب در یزد رونمایی و توزیع خواهد شد.
----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤1
مصاحبه درباره مراسم بزرگداشت
DrJafariNodoushan
مصاحبه رادیو با دکتر علی اکبر جعفری نُدوشن پیرامون کتاب «سخنگوی فرهنگ ایران» و جزییات دومین آیین سالیاد دکتر اسلامی نُدوشن
-----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
-----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰 گزارشی از دومین سالیاد دکتر اسلامی نُدوشن
با سخنرانی:
سید محمد بهشتی شیرازی
جواد عباسی
و گفتوگو با:
محمود رهبران
بهزاد کریمی
محمدعلی طالبی
احسان عابدی
حمیدرضا امیری
گزارش از مسعود میرجلیلی/ایرنا
-----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
با سخنرانی:
سید محمد بهشتی شیرازی
جواد عباسی
و گفتوگو با:
محمود رهبران
بهزاد کریمی
محمدعلی طالبی
احسان عابدی
حمیدرضا امیری
گزارش از مسعود میرجلیلی/ایرنا
-----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
دکتر اسلامی نُدوشن
🔰 گزارشی از دومین سالیاد دکتر اسلامی نُدوشن با سخنرانی: سید محمد بهشتی شیرازی جواد عباسی و گفتوگو با: محمود رهبران بهزاد کریمی محمدعلی طالبی احسان عابدی حمیدرضا امیری گزارش از مسعود میرجلیلی/ایرنا ----------- کانال دکتر اسلامی نُدوشن @dr_eslaminodoushan
🔰 گزارشی از دومین سالیاد دکتر اسلامی نُدوشن
سید محمد بهشتی، ایران شناس و رئیس سابق پژوهشگاه میراثفرهنگی کشور:
مرحوم استاد محمد علی اسلامی ندوشن همواره دغدغه ایران را داشت و در همه عمر خود مسئولانه برای فرهنگ این مرز و بوم تلاش کرد. مرگ برای دکتر اسلامی ندوشن حل شده بود و کارنامه صاف و پاکی داشت و هرگز به دنبال مادیات نبود. مرحوم اسلامی ندوشن عشق و علاقه خاصی به ایران داشت و همواره در حال نوشتن برای ایران بود و دغدغه فرهنگ ایران را داشت و این هنر ایرانی ها است که قرار در بی قراری را پیدا کرده اند.
خاندان ثروتمند زیادی در قدیم بوده اند که درآمد آنها از محل فکر و تلاش بوده است و داشته های خود را به فعلیت رسانده اند و از ایران بودن ایران، ثروتمند شدند و تا سال ۱۳۳۵ نفت و معدن ایفای نقش نمی کرد و بعد از آن همه فعالیت ها بر اساس درآمد نفت شد. امروز تصور جوانان ما این است که قبل از نفت در فقر زندگی می کردیم که اینگونه نیست و در سرتاسر ایران نامهای تاریخی وجود دارد و طی هزاران سال دماوند و یزد و اصفهان به وجود آمده است در حالی که کشورهای دیگر اینگونه نیست. ما وظیفه خود را به درستی انجام ندادیم و گوهر یگانه ایران و آورده جهانی آن مثل کیمیاگری و شاعری و صلح را به درستی معرفی نکردیم و ایران ادامه ایرانی بودن ما است و بزرگترین منبع ثروت این است که ایرانی هستیم.
جواد عباسی: یاد مرحوم اسلامی ندوشن نام ایران را بر سر زبان ها می اندازد و ایشان هر کجا بود اثر خود را می گذاشت و همواره در خارج کشور نیز محل مراجعه فرهیختگان و نویسندگان و پژوهشگران بود و عشق و علاقه خاصی به ایران داشت و نقش مادران یزدی را هم باید ستود که چنین فرزندانی را پرورش داده اند.
بهزاد کریمی دبیر برگزاری دومین سالیاد دکتر محمد علی اسلامی ندوشن:
این مراسم به نوعی گرامیداشت ایران است چون اسلامی ندوشن تقریبا تمام آثار خود را برای ایران نوشته است و تا آخرین لحظات زندگی خود نیز از ایران گفت و نوشت.
محمود رهبران خوشنویس بین المللی و شهیر یزدی: خدا را شاکرم که در زمانی دنیا آمدم تا افتخار و توفیق همنشینی با چندین چهره فرهنگی و هنری این مرز و بوم را داشته باشم و یکی از شخصیت های فرا کشوری نیز دانشمند بی مانند مرحوم استاد اسلامی ندوشن است و تعدادی از تابلوهای من برگرفته از کتاب ها و نوشته های نثر و نظم ایشان است.
محمدعلی طالبی، استاندار سابق یزد:
عشق و علاقه مرحوم اسلامی ندوشن به ایران نیاز امروز جامعه ما است و امروز این خلأ احساس می شود که جوانان ما باید در جهت تقویت بنیان های فرهنگی و هویتی خودشان تلاش کنند و این مسیر نیازمند آشنایی با چنین شخصیت هایی است.
احسان عابدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد:
مرحوم اسلامی ندوشن از مفاخر ملی و بین المللی ما بود و پژوهش های بسیار عمیقی در حوزه ایران و ایران شناسی دارد که مورد استفاده محققان و علاقه مندان ایران شناسی قرار می گیرد و اینکه این چهره بین المللی یزدی است باید به عنوان ظرفیت فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.
https://irna.ir/xjQwqg
در این مراسم پیام دکتر شیرین بیانی همسر استاد محمد علی اسلامی ندوشن نیز قرائت شد و رونمایی از تابلوخط استاد محمود رهبران با شعری از استاد اسلامی ندوشن و همچنین رونمایی از ویژهنامه و پخش فیلم سفر سیمرغ از دیگر برنامههای این مراسم بود.
این آیین به همت مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی اخوان دستمالچی برگزار شده بود.
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
سید محمد بهشتی، ایران شناس و رئیس سابق پژوهشگاه میراثفرهنگی کشور:
مرحوم استاد محمد علی اسلامی ندوشن همواره دغدغه ایران را داشت و در همه عمر خود مسئولانه برای فرهنگ این مرز و بوم تلاش کرد. مرگ برای دکتر اسلامی ندوشن حل شده بود و کارنامه صاف و پاکی داشت و هرگز به دنبال مادیات نبود. مرحوم اسلامی ندوشن عشق و علاقه خاصی به ایران داشت و همواره در حال نوشتن برای ایران بود و دغدغه فرهنگ ایران را داشت و این هنر ایرانی ها است که قرار در بی قراری را پیدا کرده اند.
خاندان ثروتمند زیادی در قدیم بوده اند که درآمد آنها از محل فکر و تلاش بوده است و داشته های خود را به فعلیت رسانده اند و از ایران بودن ایران، ثروتمند شدند و تا سال ۱۳۳۵ نفت و معدن ایفای نقش نمی کرد و بعد از آن همه فعالیت ها بر اساس درآمد نفت شد. امروز تصور جوانان ما این است که قبل از نفت در فقر زندگی می کردیم که اینگونه نیست و در سرتاسر ایران نامهای تاریخی وجود دارد و طی هزاران سال دماوند و یزد و اصفهان به وجود آمده است در حالی که کشورهای دیگر اینگونه نیست. ما وظیفه خود را به درستی انجام ندادیم و گوهر یگانه ایران و آورده جهانی آن مثل کیمیاگری و شاعری و صلح را به درستی معرفی نکردیم و ایران ادامه ایرانی بودن ما است و بزرگترین منبع ثروت این است که ایرانی هستیم.
جواد عباسی: یاد مرحوم اسلامی ندوشن نام ایران را بر سر زبان ها می اندازد و ایشان هر کجا بود اثر خود را می گذاشت و همواره در خارج کشور نیز محل مراجعه فرهیختگان و نویسندگان و پژوهشگران بود و عشق و علاقه خاصی به ایران داشت و نقش مادران یزدی را هم باید ستود که چنین فرزندانی را پرورش داده اند.
بهزاد کریمی دبیر برگزاری دومین سالیاد دکتر محمد علی اسلامی ندوشن:
این مراسم به نوعی گرامیداشت ایران است چون اسلامی ندوشن تقریبا تمام آثار خود را برای ایران نوشته است و تا آخرین لحظات زندگی خود نیز از ایران گفت و نوشت.
محمود رهبران خوشنویس بین المللی و شهیر یزدی: خدا را شاکرم که در زمانی دنیا آمدم تا افتخار و توفیق همنشینی با چندین چهره فرهنگی و هنری این مرز و بوم را داشته باشم و یکی از شخصیت های فرا کشوری نیز دانشمند بی مانند مرحوم استاد اسلامی ندوشن است و تعدادی از تابلوهای من برگرفته از کتاب ها و نوشته های نثر و نظم ایشان است.
محمدعلی طالبی، استاندار سابق یزد:
عشق و علاقه مرحوم اسلامی ندوشن به ایران نیاز امروز جامعه ما است و امروز این خلأ احساس می شود که جوانان ما باید در جهت تقویت بنیان های فرهنگی و هویتی خودشان تلاش کنند و این مسیر نیازمند آشنایی با چنین شخصیت هایی است.
احسان عابدی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد:
مرحوم اسلامی ندوشن از مفاخر ملی و بین المللی ما بود و پژوهش های بسیار عمیقی در حوزه ایران و ایران شناسی دارد که مورد استفاده محققان و علاقه مندان ایران شناسی قرار می گیرد و اینکه این چهره بین المللی یزدی است باید به عنوان ظرفیت فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.
https://irna.ir/xjQwqg
در این مراسم پیام دکتر شیرین بیانی همسر استاد محمد علی اسلامی ندوشن نیز قرائت شد و رونمایی از تابلوخط استاد محمود رهبران با شعری از استاد اسلامی ندوشن و همچنین رونمایی از ویژهنامه و پخش فیلم سفر سیمرغ از دیگر برنامههای این مراسم بود.
این آیین به همت مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی اخوان دستمالچی برگزار شده بود.
--------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Mr Beheshti 20031403
@eslaminodoushan
🔰 مسئولیت ایرانی بودن
🎙 سخنرانی سید محمد بهشتی شیرازی
◾️ دومین سالیاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
▫️ در تالار علامه امینی موسسه فرهنگی تحقیقاتی اخوان دستمالچی | یزد
📅 پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
صدا از رادیو مردمداران
----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🎙 سخنرانی سید محمد بهشتی شیرازی
◾️ دومین سالیاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
▫️ در تالار علامه امینی موسسه فرهنگی تحقیقاتی اخوان دستمالچی | یزد
📅 پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
صدا از رادیو مردمداران
----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
DrAbbasi 20021403
@eslaminodoushan
🔰 ایران را از یاد نبریم
🎙 سخنرانی دکتر جواد عباسی
◾️دومین سالیاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
▫️ در تالار علامه امینی موسسه فرهنگی تحقیقاتی اخوان دستمالچی | یزد
📅 پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
صدا از رادیو مردمداران
----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🎙 سخنرانی دکتر جواد عباسی
◾️دومین سالیاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
▫️ در تالار علامه امینی موسسه فرهنگی تحقیقاتی اخوان دستمالچی | یزد
📅 پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
صدا از رادیو مردمداران
----------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰چرا باید شاهنامه خواند؟
گفتوگو با دکتر اسلامی نُدوشن
•
خلاصه آنکه اگر شاهنامه نمــیبــود ایــن آب و خاک به جای خود میبود، اما به صورت دیگری.
ایران در این هزار و صدساله به کمک زبان فارسی دری و شاهنامه مجموعیت خود را حفظ کرده است.
مسئله این است که ایرانی هرگاه در طی این هزار سال احساس خطر داشته چنگ زده و کمک گرفته از روح شاهنامه، از تفكّر شاهنامه، برای اینکه بتواند خود را از مشکل برهاند. با این هجومی که شده بود به ایران براثر اتحاد میان ترکهای غزنوی و سلجوقی و خلافت بغداد شخصیت ایران میرفت تا آستانه انقراض، ولی به برکت شاهنامه همانگونه بر سر پا ماند.
📚مرزهای ناپیدا
-----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
گفتوگو با دکتر اسلامی نُدوشن
•
خلاصه آنکه اگر شاهنامه نمــیبــود ایــن آب و خاک به جای خود میبود، اما به صورت دیگری.
ایران در این هزار و صدساله به کمک زبان فارسی دری و شاهنامه مجموعیت خود را حفظ کرده است.
مسئله این است که ایرانی هرگاه در طی این هزار سال احساس خطر داشته چنگ زده و کمک گرفته از روح شاهنامه، از تفكّر شاهنامه، برای اینکه بتواند خود را از مشکل برهاند. با این هجومی که شده بود به ایران براثر اتحاد میان ترکهای غزنوی و سلجوقی و خلافت بغداد شخصیت ایران میرفت تا آستانه انقراض، ولی به برکت شاهنامه همانگونه بر سر پا ماند.
📚مرزهای ناپیدا
-----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
خرمشهر عروس ایران
هرگز نامِ تو اینسان خُرم نبوده، و شهر نبوده! هرگز تو اینسان آباد نبودهای. چون اکنون که خرابهای بیش نیستی.
خُرمشهر، شهرِ شهرها، عروسِ تپیده در خون و پاکیزه چون گُلاب، که در جمعِ بندگانِ شَهوَت، گرسنگانِ گوشت، کف بر دهانآوردگان، بدنِ خود را دوشیزه نگاهذداشتی؛ هتکشده، اما سر به مُهر. و نخلهایت زلف پریشان کردهاند، گیسو بریدهاند، در عزایِ عزیزان؛ نخلهایت چون پریان در چنگِ دیوان؛ در بند کشیدهشده، دهان بر سینه نهاده شد، و با این حال کام نبخشیده.
خُرمشهر، چه زیباست شبِ وصل، در آغوشِ دامادانی که تنشان بویِ عرق میدهد، و پوستشان تابیده است چون مِس، و بازوانشان پیچیده چون کُندهٔ تاک؛ دامادانِ همیشه داماد که زَفافِ آنها مرگِ آنهاست.
تو عروسِ ایرانی، عروسِ هزارن داماد؛ زیورِ تو تاریخ است، بویِ فردا میدهی، و کابینِ تو یادگارهایِ قرون است: مهتاب و نخلستان، سیاهیِ کاروانها، و سپیدیِ امیدها، لشکرِ سلم و تور که گم شد در این بیابانِ دود.
هم بر خاک زندگی داری و هم بر آب، خاکت چون غبارِ نشسته بر ضریح است، و آبت چون اشکِ روشن.
کارون کاکُلِ خود را بر ساقِ تو میساید و بر ناخنهایِ تو بوسه میزند، ناخن حنابسته، چون عناب.
و نسیمی که بر تو میوزد نه از شرق است و نه از غرب، از بامِ عاشقان است که انگشتِ خود را بریدهاند و نمک بر آن پاشیده تا خوابشان نبرد.
دیدهبانِ دریچهیِ بلندِ صبح، پریِ دریایی، سیه چشمی که سر از پنجره بیرون آوردهای و دورِ دور را مینگری.
خرمنِ ناز پوشیده در چادرِ نیاز، چشمهایِ خود را مخوابان.
در تو چه میبینیم؟ از تو چه میشنویم، چه میبوییم؟ از سینهیِ پر رازِ تو، صبر و وقارِ تو، بیگناهیِ خاموش چون مریمِ تو.
میبینیم و میشنویم و میبوییم، جوابِ «قادسیه» را، بُرندهترین جواب با نرمترین آوا، پیامِ قرون و اعصار، صدایِ گمشدهٔ دور، بانگِ جرسهها، و آن این است که ایران از پای نمیاُفتد، میتپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمیخیزد؛ مانندِ دُلفین جَست میزند و پیدا میشود و نهان میشود، و باز از نو پدیدار. هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.
هزاران هزار صدا در خرابههایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابههایِ دیگر نیز پیچیدهاست و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان میآیند و میروند، غولان میآیند و میروند، دوالپایان پاورچین پاورچین میگذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، میماند.
خُرمشهر، دیدهبانِ برجِ بلند، چشم از راه بر مَدار، همه باز میگردند؛ مرغها که از بانگِ خمپارهها رفتند باز میگردند؛ مارها میروند و کبوترها میآیند. مغیلانها میخشکند و لالهها میرویند، و باز نخلها چترهایِ خود را خواهند جُنباند.
و ایران این لوکِ پیر همیشه جوان، چون یالهایِ خود را تکان دهد بادیه میلرزد، رملها و صحراهایِ غَفر میلرزند، سرابها میلرزند، نوشندگانِ نفت که کبابِ سوسمار «مزهٔ» آنهاست، میلرزند.
غباری برخاسته است و سواری در راه است.
“دکتر محمد علی اسلامی ندوشن – ۵ خردادماه ۱۳۶۱”
____
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
هرگز نامِ تو اینسان خُرم نبوده، و شهر نبوده! هرگز تو اینسان آباد نبودهای. چون اکنون که خرابهای بیش نیستی.
خُرمشهر، شهرِ شهرها، عروسِ تپیده در خون و پاکیزه چون گُلاب، که در جمعِ بندگانِ شَهوَت، گرسنگانِ گوشت، کف بر دهانآوردگان، بدنِ خود را دوشیزه نگاهذداشتی؛ هتکشده، اما سر به مُهر. و نخلهایت زلف پریشان کردهاند، گیسو بریدهاند، در عزایِ عزیزان؛ نخلهایت چون پریان در چنگِ دیوان؛ در بند کشیدهشده، دهان بر سینه نهاده شد، و با این حال کام نبخشیده.
خُرمشهر، چه زیباست شبِ وصل، در آغوشِ دامادانی که تنشان بویِ عرق میدهد، و پوستشان تابیده است چون مِس، و بازوانشان پیچیده چون کُندهٔ تاک؛ دامادانِ همیشه داماد که زَفافِ آنها مرگِ آنهاست.
تو عروسِ ایرانی، عروسِ هزارن داماد؛ زیورِ تو تاریخ است، بویِ فردا میدهی، و کابینِ تو یادگارهایِ قرون است: مهتاب و نخلستان، سیاهیِ کاروانها، و سپیدیِ امیدها، لشکرِ سلم و تور که گم شد در این بیابانِ دود.
هم بر خاک زندگی داری و هم بر آب، خاکت چون غبارِ نشسته بر ضریح است، و آبت چون اشکِ روشن.
کارون کاکُلِ خود را بر ساقِ تو میساید و بر ناخنهایِ تو بوسه میزند، ناخن حنابسته، چون عناب.
و نسیمی که بر تو میوزد نه از شرق است و نه از غرب، از بامِ عاشقان است که انگشتِ خود را بریدهاند و نمک بر آن پاشیده تا خوابشان نبرد.
دیدهبانِ دریچهیِ بلندِ صبح، پریِ دریایی، سیه چشمی که سر از پنجره بیرون آوردهای و دورِ دور را مینگری.
خرمنِ ناز پوشیده در چادرِ نیاز، چشمهایِ خود را مخوابان.
در تو چه میبینیم؟ از تو چه میشنویم، چه میبوییم؟ از سینهیِ پر رازِ تو، صبر و وقارِ تو، بیگناهیِ خاموش چون مریمِ تو.
میبینیم و میشنویم و میبوییم، جوابِ «قادسیه» را، بُرندهترین جواب با نرمترین آوا، پیامِ قرون و اعصار، صدایِ گمشدهٔ دور، بانگِ جرسهها، و آن این است که ایران از پای نمیاُفتد، میتپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمیخیزد؛ مانندِ دُلفین جَست میزند و پیدا میشود و نهان میشود، و باز از نو پدیدار. هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش.
هزاران هزار صدا در خرابههایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابههایِ دیگر نیز پیچیدهاست و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان میآیند و میروند، غولان میآیند و میروند، دوالپایان پاورچین پاورچین میگذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، میماند.
خُرمشهر، دیدهبانِ برجِ بلند، چشم از راه بر مَدار، همه باز میگردند؛ مرغها که از بانگِ خمپارهها رفتند باز میگردند؛ مارها میروند و کبوترها میآیند. مغیلانها میخشکند و لالهها میرویند، و باز نخلها چترهایِ خود را خواهند جُنباند.
و ایران این لوکِ پیر همیشه جوان، چون یالهایِ خود را تکان دهد بادیه میلرزد، رملها و صحراهایِ غَفر میلرزند، سرابها میلرزند، نوشندگانِ نفت که کبابِ سوسمار «مزهٔ» آنهاست، میلرزند.
غباری برخاسته است و سواری در راه است.
“دکتر محمد علی اسلامی ندوشن – ۵ خردادماه ۱۳۶۱”
____
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
Forwarded from دکتر اسلامی نُدوشن
🔰 بانو ملک زاده بیانی
✅ به مناسبت دوازدهم خرداد سالروز در گذشت بانو ملک زاده بیانی
✅ همان یک قطعه سنگ را که با خط میخی نام بزرگ کوروش بزرگ در روی آن نقش شده بود، برایم فرستاد که در شورآفرینی من بسیار پراثر بود.
✅ منبع: مجله بخارا، ش 143، خرداد و تیر 1400، ص 250_251
✅ دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
_____
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
✅ به مناسبت دوازدهم خرداد سالروز در گذشت بانو ملک زاده بیانی
✅ همان یک قطعه سنگ را که با خط میخی نام بزرگ کوروش بزرگ در روی آن نقش شده بود، برایم فرستاد که در شورآفرینی من بسیار پراثر بود.
✅ منبع: مجله بخارا، ش 143، خرداد و تیر 1400، ص 250_251
✅ دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
_____
کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 ایران خواهد ماند
گزارشی کامل از دومین آیین یاد دکتر اسلامی نُدوشن
📝 گزارش از: مهدی دهقان منشادی
روزنامه اعتماد، ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، ص ۷
---------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
گزارشی کامل از دومین آیین یاد دکتر اسلامی نُدوشن
📝 گزارش از: مهدی دهقان منشادی
روزنامه اعتماد، ۱۲ خرداد ۱۴۰۳، ص ۷
---------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 خدمت به ایران
📝 متن سخنرانی دکتر جواد عباسی در دومین آیین یاد دکتر اسلامی نُدوشن
اینکه شرایط جسمی ایشان در آخرین سالهای زندگی به گونهای بود که امکان سفر به ایران را نداشت اما همواره در فکر ایران بود و دغدغه آن را داشت. با وجود دوری از ایران، اسلامی ندوشن همیشه به دنبال ترویج خردورزی، امید، ایرانیت و هویت ایرانی بود و نبودش در ایران خللی را در اهدافش به وجود نیاورده بود. امروزه با وجود فناوریهایی که هست، زیستن و درگذشتنِ نخبگان فرهنگی در داخل و خارج از کشور چندان تفاوتی نمیکند و هرجای دنیا که باشند میتوانند حرفشان را منتقل کنند. اسلامی ندوشن طی سالهای اقامتش در خارج کشور دايما با ایران در ارتباط بود و کسانی هم که از ایران به تورنتو میآمدند با ایشان دیدار و گفتوگو داشتند و پیامها را رد و بدل میکردند. درِ خانه اسلامی ندوشن به روی همه باز بود و هرگونه خدمتی که از دستش برمیآمد برای فرهنگ و مردم ایران انجام میداد. در سال 96 حدود 40 میلیون تومان در حساب بانکی او بود که درخواست کرد آن را صرف فردوسی و خردسرای آن کنند. حدود صد هزار ایرانی در تورنتو زندگی میکنند که تعداد زیادی از آنها خواهان برگزاری جلسه و مراوده فرهنگی با او بودند. هر کس از ایران به تورنتو میرفت، استاد از او جویای توس، فردوسی، ایران و... بود. بخش عمدهای از کتابهای کتابخانه اسلامی ندوشن و خانم بیانی در زمان اقامت آنها در کانادا به خردسرای فردوسی اهدا شد. درآمد حاصل از فروش کتابهایش را برای بلوار منتهی به آرامگاه فردوسی اختصاص داده بود و با وجود اقامت در خارج از کشور، فکرش در ایران بود. پیش از مرگش، همه امور را سر و سامان داده بود و هیچ زحمتی را برای دیگران نگذاشته بود.
مرگ برای اسلامی ندوشن چیز عجیب و غریبی نبود و مساله کاملا حل شدهای به حساب میآمد چون کارنامه کاملی داشت و هرکاری که توانسته بود برای خانواده و ایران و هویت و فرهنگ ایرانی انجام داده بود بنابراین وجدان آرام و آسودهای داشت و مرگ را بدیهی میدانست چنانکه در شعری گفته است:
از مرگ، خطا مبین، که گر مرگ نبود / بر شاخِ درختِ عُمر، یک برگ نبود
نه صولتِ حُسن بود و نه دولتِ عشق/ آرایش باغ و زیب گلبرگ نبود
آخرین دیداری که با اسلامی ندوشن صورت گرفت و آخرین صحبتی که از او به یاد دارم این بود: ایران خواهد ماند.
______
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
📝 متن سخنرانی دکتر جواد عباسی در دومین آیین یاد دکتر اسلامی نُدوشن
اینکه شرایط جسمی ایشان در آخرین سالهای زندگی به گونهای بود که امکان سفر به ایران را نداشت اما همواره در فکر ایران بود و دغدغه آن را داشت. با وجود دوری از ایران، اسلامی ندوشن همیشه به دنبال ترویج خردورزی، امید، ایرانیت و هویت ایرانی بود و نبودش در ایران خللی را در اهدافش به وجود نیاورده بود. امروزه با وجود فناوریهایی که هست، زیستن و درگذشتنِ نخبگان فرهنگی در داخل و خارج از کشور چندان تفاوتی نمیکند و هرجای دنیا که باشند میتوانند حرفشان را منتقل کنند. اسلامی ندوشن طی سالهای اقامتش در خارج کشور دايما با ایران در ارتباط بود و کسانی هم که از ایران به تورنتو میآمدند با ایشان دیدار و گفتوگو داشتند و پیامها را رد و بدل میکردند. درِ خانه اسلامی ندوشن به روی همه باز بود و هرگونه خدمتی که از دستش برمیآمد برای فرهنگ و مردم ایران انجام میداد. در سال 96 حدود 40 میلیون تومان در حساب بانکی او بود که درخواست کرد آن را صرف فردوسی و خردسرای آن کنند. حدود صد هزار ایرانی در تورنتو زندگی میکنند که تعداد زیادی از آنها خواهان برگزاری جلسه و مراوده فرهنگی با او بودند. هر کس از ایران به تورنتو میرفت، استاد از او جویای توس، فردوسی، ایران و... بود. بخش عمدهای از کتابهای کتابخانه اسلامی ندوشن و خانم بیانی در زمان اقامت آنها در کانادا به خردسرای فردوسی اهدا شد. درآمد حاصل از فروش کتابهایش را برای بلوار منتهی به آرامگاه فردوسی اختصاص داده بود و با وجود اقامت در خارج از کشور، فکرش در ایران بود. پیش از مرگش، همه امور را سر و سامان داده بود و هیچ زحمتی را برای دیگران نگذاشته بود.
مرگ برای اسلامی ندوشن چیز عجیب و غریبی نبود و مساله کاملا حل شدهای به حساب میآمد چون کارنامه کاملی داشت و هرکاری که توانسته بود برای خانواده و ایران و هویت و فرهنگ ایرانی انجام داده بود بنابراین وجدان آرام و آسودهای داشت و مرگ را بدیهی میدانست چنانکه در شعری گفته است:
از مرگ، خطا مبین، که گر مرگ نبود / بر شاخِ درختِ عُمر، یک برگ نبود
نه صولتِ حُسن بود و نه دولتِ عشق/ آرایش باغ و زیب گلبرگ نبود
آخرین دیداری که با اسلامی ندوشن صورت گرفت و آخرین صحبتی که از او به یاد دارم این بود: ایران خواهد ماند.
______
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔹️ کدام مردم؟
✳ من نیز بارها از خود پرسیدهام که مردم کیستاند؟ در بسیاری از مجامع و محافل تهران اگر لفظ مردم بر زبان کسی رود، حاضران ابرو در هم میکشند و یا به صراحت، یا به سکوت معنیدار، میگویند: «مردم کیاند؟» این استفهام، مبین آن است که آنچه به حساب نمیآید و قابل گفتگو نیست، مردم است.
به زعم بسیاری از روشنفکران ما، مردم مشتی نادان و ژندهپوش و بدبخت هستند که باید حتیالمقدور با آنان روبهرو نشد تا مبادا خشونت طبع و بیادبی آنان هتک حرمتی کند، یا حال رقتبار آنان موجب ملال گردد، یا بوی بد تن چرکین آنان مشام را بیازارد. در روزگار ما طبقه «متمدن» ظریفطبع و حساسی تربیت یافته است که از مردم بیزار است و خیال خود را این طور راحت میکند که این مردم لایق هماناند که دارند؛ پس شرح کشّافی درباره دغلی و کوفیمنشی و دروغگویی و زورپرستی آنان بیان میکند و مثالهایی چنان چرب و شیرین میآورد که بدشواری میتوان با او همآواز نشد.
ما که مردم را خشن و دغل و متقلب میخوانیم، خود چگونهایم؟ آیا در واقع، نه برای آن آنان را خوار میشماریم که به ارتکاب تقلبها و دروغهای بزرگ دسترسی ندارند؟
آیا تنها گناه مردم نه این است که امکان ارتکاب گناهان بزرگ را ندارند؟
❇ از سوی دیگر، عجیب این است که در نطق های رسمی و روزنامهها هر چه را که میگوییم و میکنیم و میطلبیم، نام مردم بر آن مینهیم؛ هر چه را که من دوست دارم، میگویم که مردم دوست دارند؛ هر چه را که من به نفع خود میبینم، میگویم به نفع مردم است؛ و حال آنکه معلوم نیست این مردم کیستند، در کجا هستند و با چه زبانی درباره سود و زبان خود اظهار نظر کردهاند و با چه وکالتنامهای دفاع از سود و زبان خود را بر عهده ما نهادهاند؛ و اگر از آنها بیزاریم، چرا پیوسته وانمود میکنیم که بر آنها اتکا داریم؟
🔰ما از مردم روی می گردانیم، زیرا در قعر ضمیر خود از آنان بیم داریم؛ زیرا خود را در برابر آنان مقصر میشناسیم و میدانیم که حق با آنهاست. از تکتک افراد بگذریم؛ مردم در کل و مجموع خود زیبایی هولناکی دارند، که هیچ شاهکار خلقتی با آن برابری نمیتواند کرد؛ و نیرویی در آنهاست چون نیروی سیل، که حتی اگر از فرسنگها دور هم بگذرد، نهیب آن خواب را از چشم خفته میرباید.
📚ایران را از یاد نبریم، ص۸۲
-------------
✅کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
✳ من نیز بارها از خود پرسیدهام که مردم کیستاند؟ در بسیاری از مجامع و محافل تهران اگر لفظ مردم بر زبان کسی رود، حاضران ابرو در هم میکشند و یا به صراحت، یا به سکوت معنیدار، میگویند: «مردم کیاند؟» این استفهام، مبین آن است که آنچه به حساب نمیآید و قابل گفتگو نیست، مردم است.
به زعم بسیاری از روشنفکران ما، مردم مشتی نادان و ژندهپوش و بدبخت هستند که باید حتیالمقدور با آنان روبهرو نشد تا مبادا خشونت طبع و بیادبی آنان هتک حرمتی کند، یا حال رقتبار آنان موجب ملال گردد، یا بوی بد تن چرکین آنان مشام را بیازارد. در روزگار ما طبقه «متمدن» ظریفطبع و حساسی تربیت یافته است که از مردم بیزار است و خیال خود را این طور راحت میکند که این مردم لایق هماناند که دارند؛ پس شرح کشّافی درباره دغلی و کوفیمنشی و دروغگویی و زورپرستی آنان بیان میکند و مثالهایی چنان چرب و شیرین میآورد که بدشواری میتوان با او همآواز نشد.
ما که مردم را خشن و دغل و متقلب میخوانیم، خود چگونهایم؟ آیا در واقع، نه برای آن آنان را خوار میشماریم که به ارتکاب تقلبها و دروغهای بزرگ دسترسی ندارند؟
آیا تنها گناه مردم نه این است که امکان ارتکاب گناهان بزرگ را ندارند؟
❇ از سوی دیگر، عجیب این است که در نطق های رسمی و روزنامهها هر چه را که میگوییم و میکنیم و میطلبیم، نام مردم بر آن مینهیم؛ هر چه را که من دوست دارم، میگویم که مردم دوست دارند؛ هر چه را که من به نفع خود میبینم، میگویم به نفع مردم است؛ و حال آنکه معلوم نیست این مردم کیستند، در کجا هستند و با چه زبانی درباره سود و زبان خود اظهار نظر کردهاند و با چه وکالتنامهای دفاع از سود و زبان خود را بر عهده ما نهادهاند؛ و اگر از آنها بیزاریم، چرا پیوسته وانمود میکنیم که بر آنها اتکا داریم؟
🔰ما از مردم روی می گردانیم، زیرا در قعر ضمیر خود از آنان بیم داریم؛ زیرا خود را در برابر آنان مقصر میشناسیم و میدانیم که حق با آنهاست. از تکتک افراد بگذریم؛ مردم در کل و مجموع خود زیبایی هولناکی دارند، که هیچ شاهکار خلقتی با آن برابری نمیتواند کرد؛ و نیرویی در آنهاست چون نیروی سیل، که حتی اگر از فرسنگها دور هم بگذرد، نهیب آن خواب را از چشم خفته میرباید.
📚ایران را از یاد نبریم، ص۸۲
-------------
✅کانال دکتراسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
🔰 سالروز درگذشت استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی
(۱۳ شهریور ۱۳۰۵ - ۲۷ خرداد ۱۴۰۱)
«یکی از پرچمداران ادب سنتی فارسی، دکتر مهدوی دامغانی، استاد بی بدیل دانشگاه هاروارد آمریکاست که به ادبیات سنتی عربی و زبان فرانسه اشراف دارد. ریشههای بسیاری از صور خیال شاعران بزرگ ما را در ادبیات عرب شناسایی کرده است. استاد مهدوی از مدرسان و پژوهشگران حلقه استاد فروزانفر و استاد جلال همائی است که روانش؛ جد اندر جد، در خاندان دانشگاهی بلندآوازه محقق و مهدوی دامغانی با ادبیات فارسی و عربی عجین بوده است؛ سروی سایهفکن بر گستره معارف اسلامی، استادی خطیب و نویسنده و شاعر و خطاط.»
بخشی از پیام مرحوم استاد فضلالله رضا به مناسبت بزرگداشت استاد احمد مهدوی دامغانی
عکس از راست: استاد دکتر فضلالله رضا، استاد دکتر اسلامی نُدوشن، استاد دکتر مهدوی دامغانی و دکتر سجادی
-------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
(۱۳ شهریور ۱۳۰۵ - ۲۷ خرداد ۱۴۰۱)
«یکی از پرچمداران ادب سنتی فارسی، دکتر مهدوی دامغانی، استاد بی بدیل دانشگاه هاروارد آمریکاست که به ادبیات سنتی عربی و زبان فرانسه اشراف دارد. ریشههای بسیاری از صور خیال شاعران بزرگ ما را در ادبیات عرب شناسایی کرده است. استاد مهدوی از مدرسان و پژوهشگران حلقه استاد فروزانفر و استاد جلال همائی است که روانش؛ جد اندر جد، در خاندان دانشگاهی بلندآوازه محقق و مهدوی دامغانی با ادبیات فارسی و عربی عجین بوده است؛ سروی سایهفکن بر گستره معارف اسلامی، استادی خطیب و نویسنده و شاعر و خطاط.»
بخشی از پیام مرحوم استاد فضلالله رضا به مناسبت بزرگداشت استاد احمد مهدوی دامغانی
عکس از راست: استاد دکتر فضلالله رضا، استاد دکتر اسلامی نُدوشن، استاد دکتر مهدوی دامغانی و دکتر سجادی
-------------
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan