Telegram Web Link
داستان چم شیر: گفتگو با شهرام یاقوتی
به یاد شادروان حمید فامورزاده
دیروز ۱۳ فروردین پدر یکی از دوستان من که یکی از مهندسان صنعت آب بود درگذشت. در پاییز سال ۱۴۰۱ که درگیر ماجرای چمشیر بودم، واداد فرزند مهندس حمید فامورزاده برایم گزارش مفصلی به قلم پدرش - که بازنشسته  شرکت مهندسین  مشاور لار بود  - فرستاد.
بزودی این گزارش را برای ثبت در تاریخ منتشر می کنم.
شاید ما در این سالها به مهندسان شرکتهای سد سازی و وزارت نیرو بسیار انتقاد کرده ایم. آنها را عوامل اجرایی سیاست های مافیای دانسته و همواره خواسته ایم که به خاطر وطنشان با دستگاه سد سازی همکاری نکنند. واقعیت ماجرا این است که اگر ما امروز در مورد فجایع سد سازی می دانیم، دلیلش این است که برخی کارشناسان در پشت درهای بسته و حتی محرمانه در مقابل سد سازی مقاومت می کنند. من هم از طریق یکی از همین مهندسان بی نام در جریان فاجعه چمشیر قرار گرفتم. شهرام یاقوتی یکی از این مهندسان شریف است که البته ترسی از طرح نظراتش نداشت. او صنعت سد سازی را کنار گذاشت که به راحتی بتواند حرف بزند. در این کلیپ که ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ ضبط شده است، بخشی از داستان چمشیر را بشنوید.
لازم می دانم مراتب تسلیت خود را خدمت وداد عزیز و خانواده اش تقدیم کنم و چه بهتر که با انتشار این کلیپ ایشان تسلی یابند.
کسانی که این روزها با چرخ فاجعه بار سد سازی می چرخند، بدانند که مرگ پشت سر همه است، نکنید کاری که فرزند شما پشت سر تابوتتان به جای افتخار سرش  به زیر بیاندازد.
  
#سد_چمشیر
#سد_گتوند
#شهرام_یاقوتی
#حسین_آخانی
https://www.instagram.com/reel/C5PwWivCeRU/?igsh=MTViYWVsaWh0MHFzYQ==
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فاجعه سد چم شیر در گفتگو با شهرام یاقوتی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در سوگ زهره، چگونه سد چمشیر هزاران هکتار جنگل را خشکاند. اگر چه هنور تعداد درختان خشک شده ۲۴۰ کیلومتر مسیر زهره مشخص نیست، ولی تردید ندارم که هیچوقت، هیچ دستگاهی قادر به جایگزینی آنها نخواهد بود‌. گسترش گرد و خاک و شتاب بیابانی شدن از نتایج آبگیری سد چم شیر است که در سال اول آبگیری آشکار شده است.
https://www.tg-me.com/environ_concerns
مملکت داری به سبک تایوان یا کره شمالی؟
حسین آخانی
فیلمی در شبکه های اجتماعی می چرخد که در هنگام زلزله تایوان در یک بیمارستان یا زایشگاه، پرستاران مواظب نوزادانی هستند که در تختهای خود خوابیده و ساختمان بشدت تکان می خورد. زلزله ای با قدرت بالای ۷ ریشتر در تایوان با تعداد معدود کشته همه را غافلگیر کرده است‌. بارها و بارها متخصصان هشدار داده اند که اگر زلزله ای با این قدرت در تهران رخ دهد، جهان شاهد تصاویر آخرالزمانی خواهد شد. صدها هزار نفر زیر آوار کشته می شوند، آتش سوزی های گسترده تمام شهر را در بر می گیرد، خیابانهای تنگ و پر ترافیک مانع هر گونه امداد رسانی می شود.
تنها شانس مسئولین این است که تا این تاریخ زمین نلرزیده و البته ما هم ارزو می کنیم حداقل در بودنمان شاهد چنین فاجعه ای نباشیم.
کل مساحت تایوان با ۳۶ هزار کیلومتر مربع تقریبا برابر استانهای تهران، البرز و قم است. جمعیت تایوان با نزدیک ۲۴ میلیون نفر از جمعیت سه استان ما با ۱۶م, ۸م بیشتر است. این کشور خود مختار که بخشی از چین محسوب می شود توانسته است با توسعه صنعتی، گردشگری و تجارت استاندارد بالایی از زندگی برای مردمانش درست کند. این استاندارد بالا حاصل درک دو عامل اصلی پیشبرنده در معادلات اقتصاد جهانی است، نخست کار و دوم ارتباط با دنیا. این کشور نه نفت دارد و نه گاز و نه معدن. اتفاقا کشوری مذهبی هم هست و با حفظ سنتهای بودیسم، با آنچه ما تهاجم فرهنگ غرب می دانیم، هویت تاریخی و سنتی خود را حفظ کرده است.
با وجود اختلاف جدی با چین توانسته است با سیاست از رخداد جنگ جلوگیری کرده و بدون تنش جدی رفاه مناسب برای مردمانش فراهم کند. در مقایسه ببینید، کره شمالی با مردمانش چه کرده است. کشوری که دارای بمب اتمی است ولی مردمانش در فقر و گرسنگی مانند قرون وسطی زندگی می کنند.
برگردیم، به کشور خودمان، کل انرژی جامعه مدنی ما در ایام عید مشغول پارک قیطریه شده است. شهردار می گوید من مسجد می سازم و مخالفان می خواهند با ایستادگی نشان دهند که مشکل شهر احداث مسجد نیست. هزار کیلومتر دورتر در چمشیر کسانی با هزینه صدها میلیون دلار، آب شوری که با عبور از رودخانه می توانست هزاران هکتار جنگل بومی را سیر کند و در سیلابهای سالیانه نمک اضافی را تخلیه کند، تبدیل به یک ابر بحران شده که نه تنها باعث نابودی زیست بوم، که زندگی میلیونها ساکن جنوب کشور را تهدید می کند.
در همین تعطیلات عید، نزدیک هزار نفر فقط در حوادث رانندگی جانشان را از دست دادند، با ۱۰۰ هزار تصادف، حدود ۲۲ هزار نفر نیز مجروح شدند. آماری که فرا تر از کشته ها و مجروحان خونین ترین جنگ های دنیا (مانند غزه و اکراین) است.
مسئولان مملکت گوششان را بسته اند. سیاستهای منطقه ای ما را به جایی رسانده که رژیم اسرائیل به راحتی ساختمان دیپلماتیک ما را می زند و در داخل هم تروریستها به ماموران حافظ مرزها حمله کرده و شماری از آنها را شهید می کنند.
آیا وقت آن نرسیده که با آشتی ملی هم روش نادرست با مردمان و سرزمین خود و هم جامعه جهانی را اصلاح کنیم؟ آیا حق مردم صبور ماست که نزدیک نیم قرن همیشه با سایه جنگ و تحریم و ترور زندگی کنند؟ حل مشکل امروز ایران بسیار ساده تر از آنی است که می توان فکر کرد. با قبول مشارکت همه ایرانیان در اداره مملکت، می توانیم ضمن قطع خروج سیل هموطنانمان و سرمایه های انسانی و مالی به خارج از کشور و با بازگشت آنهایی که با دل خونین رفتند، با آشتی با دنیا و اتخاذ سیاست های نرم در مقابل جهان باعث سراریز شدن سرمایه گذاری و رونق گردشگری در کشور شویم. اگر اوضاع کشور بهبود یابد، دیگر نه لزومی به بهره وری ناپایدار از منابع نسل های آینده ایم و نه فرزندان مقامات کشور دنبال زیستن در کشورهای دیگر و کسب اقامت در کشورهایی می شوند که پدرانشان چهار دهه بر آنها مرگ می فرستند. برای پایان دادن به چرخه های فساد به ایجاد آرامش، رقابت سالم، شفافیت و ارتباط با دنیا و بازیافتن ارزش کار به جای سو استفاده از اوضاع شبه جنگی، تحریم و رانت نیاز است. اتفاقا با رونق اقتصادی و نقش آفرینی در عرصه های بین المللی، بهتر می توانیم، از حقوق مظلومین جهان، منجمله مردم رنجدیده فلسطین، افغانستان و یمن دفاع کنیم. با پایان این شرایط می توان به ساختن اصولی زیر ساختهای کشور، بهره وری از فن آوری های پیشرفته و دوستدار محیط زیست، کاری کرد که نه نگران آلوده شدن هوا باشیم و نه اگر زیر پایمان لرزید یا باران آمد، شاهد عزادار شدن صدها و هزاران خانوار شویم؛ انتخاب با شماست.
https://www.ddinstagram.com/reel/C5XztcXCLzQ/?igsh=Y2I5OTMzbjFwbHNi
پایان پرونده محیط زیستی‌ها
حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران
بی شک بهار ۱۴۰۳ از بهترین بهارهای ما محیط زیستی هاست. بعد از ۶ سال پرونده ۹ متخصص و حامی محیط زیست بسته شد، البته با قیمت سنگین جان باختن یکی از آنها و معاوضه یکی دیگر در معاملات سیاسی-اقتصادی بین ایران و آمریکا‌. هیچکس نمی‌تواند درد و رنجی که این عزیزان در این مدت تحمل کردند را درک کند.
این پرونده برای جامعه محیط زیستی بسیار سنگین تمام شد. درست در همان روزهایی که اخبارش با جان باختن دکتر کاووس سید امامی رسانه‌ای شد، خوف در دل بسیاری از محیط زیستی‌ها انداخت؛ کم نبودند دوستانی که مرتب ما را می‌ترساندند و هشدار می‌دادند که ادامه ندهیم.
کسانی که بازداشت شده‌گان را می شناختند، می دانستند که بیشتر آنها متخصصان حرفه‌ای بودند و اتفاقا من عبارت «فعال محیط زیست» را در مورد آنها قبول نداشتم. اغلب آنها در جامعه ناشناخته بودند و کارشان انجام تحقیقات علمی و پایش  یوز پلنگ ایرانی بود. آنها مانند همه متخصصان دیگر در هماهنگی کامل با سازمان حفاظت محیط زیست و سایر دستگاههای مربوطه فعالیت می‌کردند.
ما هرگز نفهمیدیم، گناه آنها چه بود و احیانا کجا خطا رفته بودند. این پرونده آسیب جدی به ما محققان - بخصوص کسانی که در زیست بوم‌های بیابانی کار می‌کردند - وارد کرد. من به شخصه تحقیقات کویر لوت خود را ادامه ندادم. بسیاری از افراد نگران بودند که ممکن است به راحتی به آنها اتهاماتی زده شود. اصلا ماهیت تحقیقات و پایش‌های علمی تجسس است. طبیعی است اگر کسانی بخواهند مشکل درست کنند حتی ممکن است بتوان از گرفتن عکس یک معدن هم گرفتاری درست کرد. متخصصان میدانی علوم طبیعی در دنیا کم هستند و طبیعی است که به شدت نیاز دارند با هم همکاری و تبادل اطلاعات داشته باشند. کافی است 24 ساعت به یکی از شبکه های تلویزیونی خودمان نگاه کنید که پر است از اخبار، فیلم و مستندهایی که نتایج تحقیقات و یافته های علمی در مورد طبیعت را پخش کرده که آنها نیز حاصل تحقیقات دانشمندان بین المللی می‌باشد. همین یافته‌هاست که دانش ما را از رازهای طبیعت آگاه کرده و در بسیاری از موارد حتی در خدمت انسان و رفاه او بوده است. توقف تحقیقات این نگارنده و تیم همراه در کویر لوت بسیار دردآور بود. چون ما در حال بررسی یک فرضیه علمی بودیم که می‌توانست حتی در کتابهای درسی به عنوان یک یافته بزرگ دنیا را شگفت زده کند. این برای اولین بار بود که چنین تحقیقاتی توسط یک تیم کاملا ایرانی انجام می‌شد و لطمه بزرگی به این پروژه ملی با ابعاد بین المللی زد.
به عنوان پروهشگری که حدود چهار دهه زندگی خودش را صرف مطالعات میدانی و بخصوص بیابانی کرده است، به کسانی که بانی این پرونده بودند توصیه می‌کنم که اگر شما اشتباه کردید، عذر خواهی کنید تا ما خیالمان راحت باشد و اگر خطایی از این دوستان سر زده، جزییات و ابعاد آن را بدانیم تا برای دیگران آموزنده و عبرت آمیز شود.
اما نکته تاسف آور ماجرا این است که محدود شدن سفرهای علمی توسط دانشمندان و محققان، باعث نشده که پولدارها و افرادی که این روزها به اسم آفرود (بیراهه نورد) به جان طبیعت آسیب پذیر بیابان افتاده‌اند، کار خود را ترک کنند. محققان به عنوان دیده‌بان این زیست بومها همیشه به دستگاههای مسئول راهنمایی می‌دادند و اگر رفتار گردشگرنماها به آن طبیعت آسیب می رساند، در این خصوص اطلاع رسانی می‌کردند. ولی اگر محقق محدود و فرصت طلب و سود جو دستش باز باشد، هیچکس نخواهد فهمید که در کویر چه می‌گذرد و اتفاقا این خلا به سود آنهایی است که ممکن است حتی اهداف خرابکارانه داشته باشند. محققان همیشه انسان‌های وطن دوست و با شرافتی هستند، آنها شناسنامه دارند و هیچکس باور نمی‌کند کسی که عمرش را صرف شناخت محیط زیست کشورش کرده، بخواهد به مملکت آسیب برساند. آنها همیشه آنچه را بررسی می‌کنند صادقانه منتشر و در اختیار دستگاههای وابسته قرار می‌دهند.
به هر حال امیدوارم که با پایان این پرونده و ابهام زدایی از آن، شاهد ادامه فعالیت این عزیزان و همه کسانی باشیم که دغدغه حفاظت این آب و خاک و شناخت درست این سرزمین قلب آنها را همچنان پر طپش نگه داشته است. khabaronline.ir/xm6Jy
https://www.tg-me.com/environ_concerns
جولان سگها در خاورمیانه
این ویدئو در فضای مجازی می چرخد، صحنه ای کمیک از دنبال کردن هواپیمایی در فرودگاه بغداد توسط یک گله سگ ولگرد. در بهمن ماه گذشته شبیه این اتفاق در فرودگاه مهرآباد رخداد و مانع نشستن پرواز شیراز به تهران شد. صحنه های مشابه از بسیاری از فرودگاههای کشور گزارش شده است. این بازی سگ بازی در خاورمیانه از ترکیه شروع شد. یک عده توریست کم سواد و اغلب نو کیسه با دیدن صحنه های سگ و گربه پروری در ترکیه، به افتضاح ترین شکلی آن را در ایران و عراق و ارمنستان کپی کردند. با شهرداری ها در افتادند که مانع جمع آوری سگها شوند و با روش هایی که هنوز معلوم نیست در کجا برنامه ریزی می شود و مورد حمایت کدام قدرت و یا فرقه فکری داخلی و خارجی است، غذا دادن به سگ و گربه و این روزها کفتر را چنان رونق دادند که با هیچ عقل و منطقی نمی توان آن را توجیه کرد. کسی نمی داند، در کشورهایی که بخش های زیادی از مردمانش برای لقمه نانی سر در سطل های زباله اند، سگ ها و گربه هایش هر روز چندین وعده غذای خارجی و داخلی و خشک، گرم و پخته شده دریافت می کنند. آیا در خاورمیانه ای که برای چند دقیقه زودتر رسیدن زن و بچه های خودشان را له و لورده می کنند، حقوق حیوان اهمیت دارد؟! نکند مردمان خاورمیانه جهش فکری کرده اند که حاضرند بچه خودشان را بکشند ولی به سگ ها و گربه ها اسیبی نرسد و آنها گرسنگی را تجربه نکنند و برای پر کردن شکمشان به زحمت نیفتند.
سگ ها و گربه ها را چنان به غذا دادن عادت داده اند، که اگر به انها غذا ندهی به شگل گله ای به شما حمله ور می شوند و کودک و بزرگ را لت و پار می کنند. این تازه یک وجه ماجراست. شهر تهران عملا غرق در گه و کثافت شده است. حجم مدفوع سگ و گربه و فضله های کبوتر از سر کولمان بالا می رود. یک لحظه نمی توانیم پنجره های خانه مان را باز کنم، چون خر مگس هایی که همگی مهمان مدفوع گربه های همسایه هستند وارد خانه می شوند. تلخی داستان این نیست که گروهی جاهل و نادان تصمیم گرفته اند، شهر را به گند بکشند. تلخی داستان این است، کشوری که توانایی به پرواز دراوردن بیش از ۳۰۰ موشک و پهباد دارد و می تواند از سد آهنین همزمان ۱۰ کشور جهان عبور کند، چرا زورش به این سگ پرورها و گربه پرورها نمی رسد. بگذارید این سوال در ذهن امثال من باشد، که این داستان سگ و گربه اتفاقا خواست خود سیستم است. چرایش را نمی دانم، شاید شما بدانید. وگرنه چگونه است با کوچکترین اظهار نظر و یا رفتاری در جامعه که مطابق میل حاکمیت نباشد، با سختترین روشها برخورد می شود، ولی جنابان سگ و گربه پرور از مصونیت آهنین برخوردارند.
https://www.ddinstagram.com/reel/C505BFfiR7-/?igsh=MXh1dGR2ZmZxamF4ag==
توقف مالچ نفتی برای همیشه
با پیگیری جدی از طریق روابط عمومی ریاست جمهوری و دو برنامه گفتگو با آقای سلاجقه بلاخره امروز در گفتگویی که در حضور رسانه ها با ایشان داشتم، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست سوت پایان استفاده از مالچ پاشی نفتی برای همیشه زدند.
من در این گفتگو به برخورد بی ادبانه، غیر قانونی و قلدری منابع طبیعی استان خوزستان اشاره کردم که تمام اسناد علمی ما را پاک کردند. ایشان که از این رخداد خبر داشتند، سه بار از طرف دولت از من عذر خواهی کردند.
من به ایشان گفتم دلیل ممانعت منابع طبیعی تخلف آشکار آنها در پاشیدن مالچ روی گیاهان بومی بود که پوشش بومی تا ۱۰۰ درصد ایجاد کرده بودند.
جالب توجه بود که علیرغم تلاش روابط عمومی ریاست جمهوری برای ارتباط با آقای نوبخت، رئیس منابع طبیعی، در این گفتگو همراه نشدند.
خوشبختانه چند قطعه فیلم و عکس که توسط همراهان در بازدید گرفته شده بود و افراد منابع طبیعی موفق به پاک کردن آنها نشده بودند در اختیار من قرار گرفت که در این پست ملاحظه می کنید. آنکس که حسابش پاک است از محاسبه چه باک است. جناب رئیس شما که قیر را بی خطر و ارزشمند می دانستید، چرا می ترسیدید از عمران و آبادانی تان در ماسه زار عکس و فیلم تهیه شود؟
بلاخره ما می آییم و آنجا را بررسی می کنیم و تاریخ هم در مورد شما و ما قضاوت خود را خواهد کرد.  
من متوجه نیستم، چرا باید مدیریت منابع طبیعی هزینه حفظ مدیری را بدهد که در گفتگوی تلویزیونی  آبروی سازمان را برد و بعد با برخوردش با تیم رسمی تحقیقی سازمان حفاظت محیط زیست و دانشگاه تهران باعث آبروریزی مضاعف شد.

#حسین_آخانی
#توقف_مالچ_پاشی
https://www.ddinstagram.com/p/C6CSESlr2O1/?igsh=dzQ2NnJnbzFmMHFz
بهترین پژوهشگر ایران در زمینه اکولوژی و تکامل
دیروز که این نامه را دریافت کردم، حس عجیبی داشتم. از طرفی به عنوان بهترین فرد کشورت در زمینه اکولوژی و تکامل در رنکینگهای جهانی معرفی می شوی، از طرف دیگر عده ای به دلیل انتشار مطالب علمی در خصوص آسیب گونه های مهاجم برای زیست بوم و تهدید سلامت عمومی برای ترور شخصیتت در داخل عکس، شماره تلفن و آدرست را در فضای مجازی منتشر می کنند که آسایشت را به هم بزنند. در کامنتی که زیر پست معرفی من به عنوان "عامل کشتار سگ ها" منتشر شده بود، نوشته بودند که بزودی جنازه ام پیدا می شود.
روز پنجشنبه تو کوچه ما غوغایی بود. گو اینکه حامیان سگ و گربه هماهنگ کرده بودند که بیایند و با آشوب آرامش من را به هم بزنند.
یکبار دیگر هم چنین حسی به من دست داد و دانستم که ما در برخی حوضه ها شاید قرنها عقبیم. اگر برگشتم به ایران و ماندم و هزینه می دهم، دلیلش این است که چاره ای جز آگاهی و جهل زدایی از جامعه نداریم‌.
#حسین_آخانی
https://www.ddinstagram.com/p/C6QXJlyil0b/?igsh=NDBqYXBzNWVyaDUz
تصاویر ماهواره ای از شکسته شدن یکی از سد های خاکی در غرب روستای نوده در خراسان جنوبی.

@mahdi_motagh


بر اساس گزارش ها گویی دو سد خاکی در منطقه شکسته شده
اخبار مربوطه:
https://www.imna.ir/news/747703/

www.yjc.ir/fa/amp/news/8719630
خاموشی یک مارچوبه بومی شورزی در میقان
حسین آخانی
اسلایدهای این پست اسکرین شات آخرین مقاله ماست که همین امروز منتشر شده است.
داستان این مقاله به ۳۸ سال پیش (۳ مهر ۱۳۶۵) بر می گردد. زمانی که من هنوز یک دانشجوی لیسانس بودم و اولین کار تحقیقی من به عنوان پایان نامه لیسانس بررسی گیاهان کویر میقان و یا دریاچه میقان و به قول همشهری های ما تالاب میقان بود.
بدون تردید این اولین تحقیق تاثیر عمیقی روی کل زندگی من گذاشت. اگر چه گروه زیست شناسی دانشگاه شهید بهشتی در آن زمان اجازه نوشتن پایان نامه را به من نداند. بعد فهمیدم دلیلشان بالا بودن سطح کار من بوده و با نوشتن آن برای پایان نامه های فوق لیسانس مشکل ایجاد می شود. ولی این تصمیم خنجری بود در مغز یک دانشجوی پر شوری که دو سال در کویر میقان وجب به وجب آنجا را تحقیق کرده است.
در آن مدت من سه گونه گیاهی کشف کردم که سرنوشت هر سه به انقراض
Microcnemum coralloides
Schrenkiella parvula
Asparagus lycaonicus
دو گونه اول اولین مقاله پژوهشی من بود (اسلاید ۶). ولی شناسایی گونه سوم، که یک مارچوبه هالوفیت است، ۱۳ سال طول کشید و مقاله آن در سال ۲۰۰۲ منتشر شد (اسلاید ۷).
سالها گذشت تا به کمک روشهای مولکولی جمعیت ایران و ترکیه مقایسه شوند و مشخص شد که این گیاه خویشاوند گونه مارچوبه زراعی است )اسلایدهای ۱ تا ۵).
این مقاله تبریک ندارد، پایان یک داستان تلخ است. داستان سرزمینی که نبود درک و فهم بوم شناختی یکی یکی گونه های بومی ما را به انقراض می کشاند. انقراض این مارچوبه خاص و دو گونه دیگر به دلیل به هم خوردن هیدرولوژی پهنه شور میقان رخ داد. آنچه تلخی داستان را به حد اعلای تراژیک می رساند این است که کسانی باعث خاموشی آنها شدند که اتفاقا وظیفه حفظ آن را داشتند. اول منابع طبیعی که با ساختن بندهای آبخیزداری کلیه آبراهه های حوضه آبریز میقان را بست و دوم آنهایی که با روان کردن فاضلاب شیرین اراک یک تالاب شور را به نی زاری تبدیل کردند که باعث نابودی تنوع زیستی گیاهان هالوفیت شد.
داستان جریان فاضلاب اراک به دریاچه میقان، بسیار شبیه همین دوستان خاله خرسه ای است که به سگ و گربه غذا می دهند. وقتی فهم و دانش بومشناختی نباشد، کار خیر ما جز آسیب و ضرر نتیجه ای ندارد. گیاهان ما منقرض می شوند به خاطر به هم خوردن توازن هیدرولوژیک کشور توسط سد ساز و بند ساز، جانوران ما هم منقرض می شوند توسط گروهی از آدمهای احساسی که فکر می کنند با پر کردن طبیعت و شهرهای ایران با سگ و گربه کار خوبی می کنند.
علاقه مندان به اصل مقاله پیام خصوصی بدهند.
#حسین_آخانی
#گیاهشناسی_با_حسین_آخانی
https://www.ddinstagram.com/p/C6c_hlgiINf/?igsh=MXF4ajlmMnhlcTZiaw==
تیغ تخریب بر گردن درختان پارک لاله
حسین آخانی (استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران)
خبرهای کشیدن حصار در بخش جنوبی پارک لاله در فضای رسانه ای کشور پر شده است، درست چند هفته بعد از خبرهای احداث مسجد در پارک قیطریه.
برای من پارک لاله ازچهار جهت اهمیت دارد:
1) این پارک تنها فضای سبز مجاور بزرگترین و قدیمی ترین دانشگاه کشور است. دانشگاهی که در قلب شهر تهران از داشتن یک کمپوس (فضای بیرونی) مناسب محروم است. این پارک تنها جایی است که دانشجویان می توانند با دوستان خود در آنجا قدم بزنند و زیباترین خاطرات دوران تحصیل خود را بگذرانند. شک ندارم که هزاران دانشجو در همین پارک بزرگترین تصمیم خود را در فضای زیبای پارک برای تشکیل زندگی مشترک را گرفته اند.
2) آرزو داشتم که روزی پارک لاله را به باغ گیاهشناسی تبدیل کنم تا دانشگاهی باز باشد برای شهر تا کودکان، دانش آموزان و دانشجویان و مردم با دنیای گیاهان آشنا شوند. بعد از چندین سال مذاکره مفصل و جلسات متعدد، هیئت مدیره سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران - علیرغم موافقت‌های اولیه - با آن مخالفت کرد. دلیل مخالفت این بود که این پارک قدیمی است و به هیچ عنوان نباید به آن دست زد! بعد توافق شد که باغ گیاهشناسی در دو سوی اتوبان چمران در مجاور برج میلاد و دانشگاه تهران ساخته شود. توافق انجام شد، تفاهم نامه امضا شد، شورا آن را مصوب کرد ولی به دلایل نامعلوم به مرحله اجرا نرسید.
3) پارک لاله تنها پارک تهران است که کلیه گیاهان آن نقشه برداری شده و در وب سایت سازمان بوستانها تمامی اطلاعات و نقشه پراکنش گیاهان آن تکمیل شده است. در این پروژه که توسط اینجانب در دانشگاه تهران انجام شده است، بایستی بزودی با نصب پلاک، شامل نام‌های علمی و فارسی و پراکنش در داخل پارک و با استفاده از کد QR ، علاقه مندان بتوانند اطلاعات دقیق تر شامل عکسهای دقیق و پراکنش آن را بدست آورند.
4) پارک لاله تنها پارکی است که در آن درخت انجیلی (Parrotia persica) بیش از نیم قرن پیش کاشته شده است و به همین دلیل ارزش و اعتبار حفاظتی بسیار بالایی دارد.
من در 13 اردیبهشت جاری با آقای مهندس مختاری رئیس سازمان بوستان‌ها و فضای سبز تهران در خصوص دلیل این حصار کشی پرسیدم. ایشان به من قول دادند که انجا هیچ درختی قطع نمی شود. حتی از من خواستند بروم و آنجا را ببینم. روز شنبه 15 اردیبهشت به پارک رفتم و با صحنه‌های نگران کننده‌ای مواجه شدم. اول آنکه بخشی از جنوب پارک در نزدیکی ایستگاه مترو تغییر کاربری داده شده است. آنچه از لابلای حصار دیده شد، گود برداری و ایجاد سازه‌ای (شبیه دستشویی) به مساحت تقریبی حدود 200-500 متر مربع است. کمی دورتر در غرب آن، درست مجاور ایستگاه آتش نشانی و محلی که درختان انجیلی قرار دارند در چند هزار متر مربع حصار کشی شده است. علاوه بر انجیلی، درختان قدیمی تنومند و ارزشمند دیگری در این بخش پارک رویش دارد. درختان این بخش پارک به دلیل خاک باز، از شادابی و سلامت بیشتر برخوردار است و طبیعی است کوچکترین دستکاری در آن نباید صورت گیرد.
در گفتگوی دوباره خود با اقای مهندس مختاری متوجه شدم که ماجرا جدی است و برنامه تغییر آن محل برای اهداف فرهنگی وجود دارد. اگر چه ایشان مدعی عدم قطع درخت بود ولی تغییراتی که بناست انجام شود و روزنامه همشهری نیز به آن اشاره کرده است باعث تهدید این زیست بوم شهری و به مرور باعث خشک شده درختان خواهد شد. جنوب پارک لاله از نظر گونه های درختی متنوع ترین و اتقاقا دارای گونه های بومی است و با توجه به انبوه درختان، سیمای جنگی شمال کشور را در ذهن تداعی می کند. هر گونه تخریب، تغییر کاربری و حتی ایجاد آبنما و راه عبور و مرو به این زیست بوم شهری اشتباه و خطای نابخشودنی است.
من به یاد می آورم در فروردین1401، وقتی برای ایجاد موزه علم در زمین‌های در اختیار دانشگاه تهران واقع در ملا صدرا چندین درخت سرو نقره ای آمریکایی - که ارزش‌های اکولوژیک چندانی برای شهر ندارند - قطع شدند، آقای مختاری و ماموران شهرداری محکم جلوی آن ایستاد. آقای مختاری، به عنوان کسی که خود را حافظ درختان تهران می‌داند، و شورای شهر تهران وظیفه دارند جلوی این تغییر کاربری تحت هر عنوان و با هر هدفی بیایستد. رفتارهای تهاجمی اینچنینی به فضای سبز باب درخت کشی در شهر باز خواهد شد و اگر هزاران پلاکارد هم با عنوان “ زنده باد درخت“ نصب شود، کسی آن را باور نمی‌کند.
https://www.ddinstagram.com/reel/C6jN-Fxip8v/?igsh=eThtNWtrM2ltc3Ry
دو رخداد میمون در تهرون
امروز ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ روزی است که من ده هزارمین کیلومتر دوچرخه سواری خودم را جشن می گیرم. وقتی ۴ سال پیش تصمیم گرفتم که خودرو را کنار گذاشته و سوار دوچرخه شوم، خودم هم فکر نمی کردم ، می توانم پیوسته با دوچرخه در تهران تردد کنم‌. خوشحالم که در این مدت بدون حادثه توانستم ۱۰۰۰۰ کیلومتر را رکاب بزنم‌. این سبک زندگی برای من نه تنها باعث شادابی، سلامت و سرزندگی -علیرغم ناملایمات زیاد - بود بلکه صرفه جویی زیادی در زمان و حتی جیب مبارک داشت.
اما اتفاق دوم بازگشت دوچرخه های اشتراکی به شهر تهران است‌. دوچرخه های جدید زی رو، برقی بوده و طبیعی است نسبت به نسل بی دود مزیت بیشتری دارند‌. خوشحالی من از این است که مدیریت دوچرخه گریز شهری، بعد از گذشت سه سال متوجه شد که چاره ای جز بازگشت دوچرخه ها به شهر ندارد. اما خبر ناراحت کننده این است که گویا، اپلیکیشن این دوچرخه ها به گونه ای است که امکان استفاده خانمها وجود ندارد. من و همه همکارانم به جد پیگیر این ماجرا خواهیم شد و امیدوارم هر چه سریعتر این نقص برطرف شود.
#حسین_آخانی
#دوچرخه
https://www.ddinstagram.com/p/C6tY1n-ifhn/?igsh=MWhxM293NDJoaHplOA==
استفاده خانم ها از دوچرخه های برقی: بعد از انتشار کلیپ اینجانب در مورد محدودیت استفاده خانم ها از دوچرخه های برقی زی رو، به من اطلاع داده شد که این محدویت فقط برای موتور سیلکت هاست و نه دوچرخه های برقی. ضمن پوزش خوشحالم، که این کلیپ توجه جامعه را به آنها جلب کرد. با استفاده از این دوچرخه ها، از این استارت آپ سبز حمایت کنید.
https://www.tg-me.com/environ_concerns
خبر دومین مرگ هاری در کمتر از ۴۸ ساعت
حسین آخانی
چه غم انگیز است که در صبح روز دختر، خبر مرگ دختری ۴ ساله در اثر هاری همه ذهنت را مشغول کند. درست کمتر از ۴۸ ساعت از اعلام خبر جان باختن مردی در مشهد در اثر هاری، خبر جان باختن عسل ۴ ساله که با گزش سگ نگهبانی در کمیشان نکت، پر پر شد، غم عالم به سرم ریخت. برای من که سه سالی است در این خصوص می نویسم و توسط جماعت خشن سگ پرور حتی جانم تهدید شده و تلفن و ادرس منزلم را هم منتشر کرده اند و بی اخلاقی را در حد اعلای درجه رسانده اند، این اخبار مانند خنجری است که به سینه آدم می خورد، بخصوص از باب کم عملی مسئولین و خاموشی جامعه علمی که از عده ای قانون گریز می ترسند.
کافی است که در گوگل جستجو کنید و فیلمهای آخرین روزهای زندگی یک مبتلا به هاری را نشان می دهد را ببینید. هاری یک بیماری ویروسی است که اگر دچارش شدی مرگ سرنوشت حتمی است. مرگی بسیار دردناک که خانواده قربانی تا آخر عمر از زخم آن التیام نخواهند یافت. در راستای ریشه کنی هاری ایران چند دهه است که صدها میلیون دلار هزینه شده است، ولی جنبش سگ ولگرد پروری در ایران که دو دهه است با منافع کلان برای سگ معاشان راه افتاده است ایران را به صدر جدول کشورهایی چون هند و چین برده است تا همه رشته ها را پنبه کند. جنبش سگ پروری نه تنها سگ ها را به جان کودکان و مردم، بخصوص در مناطق کم برخوردار می اندازد بلکه با روشی که از دوستداران خود آموخته اند، به هیچ فردی رحم نمی کنند. فحاشی روش این جماعت است، بدون کوچکترین ملاحظه ای با سوء استفاده از فضای مجازی دست به هر کاری غیر قانونی می زنند. این روش پیشا قانونی که در فرهنگ ما به لاتگری و اوباشگری معروف است بسیار موثر بوده و باعث‌شده بسیاری از مسئولین از آنها بترسند.
اگر چه خیلی دیر، ولی کمتر کسی است که نداند افزایش جمعیت سگ و گربه های ولگرد در ایران کشور را به بحران جدی سلامت و امنیت کشانده است. راه چاره هم مشخص است.
۱. ابتدا باید قانون نگهداری حیوان صاحبدار گله و خانگی (با به رسمیت شناختن آن و اخذ مالیات و بیمه و عقیم کردن) تصویب کرد.
۲. بیدرنگ باید با مافیای غیر قانونی سگ و گربه معاشی که علنی در فضای مجازی به کاسبی مشغول است برخورد کرد. غذا رسانی به هر بهانه ای را طبق ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی ممنوع و جرم انگاری کرد.
۳. با شناسایی حامیان سگ و گربه با همکاری آنها هر تعداد سگ و گربه ای را که می توانند با هزینه و ملک شخصی با رعایت حقوق حیوان، عقیم سازی و عدم رهایی نگهداری کنند، به آنها داد.
۴. در پایان طبق پروتوکولهای اخلاقی، بهداشتی، قوانین مصوب و رعایت سلامت عمومی اگر جانور ولگردی و مهاجم اضافه بود از محیط زندگی انسان و طبیعت حذف کرد.
https://www.ddinstagram.com/p/C6xpaK3CxcP/?igsh=MW96a2ptNHBpd2dsZg==
▪️وضعیت بحرانی فرونشست و آب‌های زیرزمینی در ایران بر اساس نتایج مقاله جدید  تحقیقاتی  در مجله Science Advances

▪️در این مقاله با پردازش شش هزار تصویر ماهواره ای بین سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۹ نشان داده شده حدود ۳.۵ درصد مساحت کل ایران تحت تاثیر فرونشست قرار دارد

▪️این میزان فرونشست معادل از بین  رفتن سالیانه حداقل  ۱.۷ میلیارد متر مکعب از منابع ارزشمند آب زیرزمینی در سالهای گذشته بوده.

▪️استانهای کرمان، تهران، البرز ، خراسان رضوی و فارس وضعیت بسیار بدی را به لحاظ فرونشست و از دست دادن ذخایر آب زیرزمینی تجربه می‌کنند. نرخ فرونشست در بعضی از این استان‌ها جزو بالاترین نرخ ها در دنیا میباشد.

▪️ حتی استان پربارش مازندران در معرض فرونشست قرار گرفته و فقط استان گیلان از خطر فرونشست فعلا در امان مانده است

▪️متاسفانه بسیاری از زیرساخت ها مانند فرودگاه‌ها ی تهران و ارومیه و اصفهان و .. در معرض خطر فرونشست قرار دارند.  در چنین  زیرساخت هایی  فرونشست حتی به میزان چندین میلیمتر در سال باید مورد توجه جدی قرار بگیرد

@mahdi_motagh

لینک مقاله:

https://www.science.org/doi/10.1126/sciadv.adk3039
رتبه نخست خراسان رضوی در ازبین رفتن  منابع آب زیرزمینی در کشور.

▪️بر اساس برآوردهای حاصله از داده های فرونشست زمین برای کل ایران در مقاله Science Advances، استان خراسان رضوی رتبه نخست در ایران را در تنش و نابودی منابع آب زیرزمینی اش دارد.

◾️چیزی حدود نزدیک سالیانه ۴۰۰ میلیون متر مکعب از حجم آبخوانهای خراسان رضوی کاسته می‌شود

▪️بعد از خراسان، استانهای کرمان، گلستان، فارس، قزوین، تهران، اصفهان، مرکزی،  البرز و سمنان رتبه های دوم تا دهم را به خود اختصاص می‌دهند.

▪️اگر میزان ازدست رفتن منابع آب زیرزمینی رو به مساحت استانها تقسیم کنیم (شکل پایین در سمت چپ)، آن موقع نتیجه کمی عوض شده و البرز و گلستان و تهران و قزوین در رقابت بسیار تنگاتنگی رتبه یک تا چهار رو به خودشون اختصاص میدن.

◾️ متاسفانه باید گفت این یک رقابت زشت و مخرب و منحوس بین استانها برای آینده ایران است

@mahdi_motagh


https://www.science.org/doi/10.1126/sciadv.adk3039
سد چم شیر را تخلیه کنید
درست یکسال و چهار ماه پیش دریچه های سد پر مناقشه چم شیر، علیرغم منع چند دستور بالادستی مهم آبگیری شد. مدیران این سد به وضوح با تمرد از دستور مقامات با بستن دریچه های سد چم شیر، این پیام را به منتقدان و حتی دولتمردان دادند که اصلاح روند ویرانگر سد سازی افراطی در دست آنها نیست.
در روزهای پیش از آبگیری، بسیاری چم شیر را با گتوند مقایسه کردند و حتی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از تعبیر "گتوند دوم" استفاده کردند. اما آنهایی که از وضعیت رودخانه زهره و مخزن سد آگاه بودند، می دانستند که مقایسه چم شیر با گتوند، اشتباه است. چم شیر، یک "افتضاح" به تمام معنی است و بحران آن فراتر از مشکلات گتوند است.
این نگارنده که مرتب ماجرای چم شیر را پیگیری می کنم، دو ماه بعد از آخرین بازدید خود از رودخانه زهره در محل امامزاده حیدر کرار، در بیست و ششم اردیبهشت هدایت الکتریکی بالای پنج هزار را ثبت کردم. چنین ای سی بالایی، آنهم در چنین فصلی با دو سال پیاپی ریزش های جوی فراتر از نرمال، نه تنها بی سابقه که حتی خارج از تصور است. هنوز بخش عمده ای از سازند گچساران با مخزن تماس ندارد و از آغاز انحلال رسوبات تبخیری گچ و نمک زمان زیادی نگذشته است.
شاید در روزهایی که توجه همه به سیل مشهد است، به مسئولان باید گفت که گول سازه سازان را نخورید؛ هشدار افرادی که نفعی ندارند را جدی بگیرید. یکبار برای همیشه به قلدری در دخالت افراطی در سرزمین و ساختار هیدرولوژی کشور پایان دهید؛ سد چم شیر را تخلیه کنید و با این واقعیت که تست اولیه آن شکست خورده است، اجازه ادامه آبگیری غیر قابل برگشت یک ابر بحران را ندهید.
فیلم را حتما ببینید و به اشتراک بگذارید.

#حسین_آخانی
#سد_چمشیر_فاجعه_ملی
https://www.ddinstagram.com/reel/C7GDNr_i8I6/?igsh=MWF2cG9vMnl3eHFwaw==
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سد چم شیر را تخلیه کنید: این سد نه تنها باعث تعدیل شوری نشده که بعد از یک‌سال و چهار ماه از آبگیری باعث تثبیت و افزایش شوری رودخانه زهره شده است. با توجه به دستور مجلس، معاون اول و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در جلوگیری از آبگیری این سد، متاسفانه دست اندرکاران از این دستورات تمرد کرده و دولت و کشور را در معرض کار انجام شده قرار دادند. تنها راه برون رفت از فاجعه چم شیر، توقف آبگیری و تخلیه آن است. حسین آخانی
https://www.tg-me.com/environ_concerns
قرق تنگ ماغر و منطقه حفاظت شده تنگ سولک
حسین آخانی
در حدود ۳۰ تا ۵۰ کیلومتری شمال بهبهان تنگه ای تاریخی و بهشت گونه است که تصور وجود چنین بهشت زیبایی آن هم در جنوبی ترین مناطق داغ زاگرس برای من قابل باور نبود. این تنگه با قدمت بیش از دو هزار سال تمدن همراه با سنگ نبشه های بینظیر یکی از خاستگاههای تمدنی و همچنین تنوع زیستی ایران است‌. در دیواره های تنگ سولک و تنگ ماغر، جز زیبایی و عظمت چیزی نمی توان یافت. علیرغم اینکه این منطقه تحت نظارت سازمان حفاظت محیط زیست است ولی به دلیل امکانات ناچیز و نداشتن محیط بان کافی، حفاظت آن بسیار سخت است. طبق معمول دام، معدن کاوی، شکار و آتش سوزی از تهدیدهای این منطقه است. حیات جانوری انجا هم بینظیر است، از پلنگ و خرس تا گراز و گربه وحشی در آنجا دیده می شود.
کمال محمدی جوانی مهربان و دوست داشتنی است که با ایجاد قرق و همکاری جامعه محلی توانسته است بخشی از فشارهای دام و آتش سوزی در منطقه را کاهش داده و طی دو سال شگفتی آفرینی کند.
خوشحالم در استانی که بسیاری آن را استانی محروم فرض می کنند، به اطلاع برسانم‌ که این استان از ثروتمندترین استانهای کشور است، هم از باب انسانهای فرهیخته ای چون کمال و سعید و هم از نظر جلوه های بی نظیر طبیعی از جنگل های زیبای بلوط، رودخانه هایی چون مارون، کوه ها و تالاب های شگفت انگیز با تنوع زیستی کم نظیر که تنها راه حفظ آن کوتاه کردن دست ما از گزند تخریب آنهاست.
#حسین_آخانی

https://www.ddinstagram.com/reel/C7N7S7iiq10/?igsh=MWM3M2h4ZzNnZnFzZg==
2024/05/23 06:35:47
Back to Top
HTML Embed Code: