#ژاله_آموزگار :

شاید بهتر باشد که از نسل پیشین دکتر خالقی و خودمان یاد کنم که شخصیت‎هایش غالباً در آغوش خاکند ولی هنوز در حافظه ما جای دارند.
در این نسل پیشین ما، عشق به ایران و دلبستگی به این سرزمین، بدون این که نیاز به تظاهری باشد در خونشان اندر شده بود و با جانشان به در می‎رفت. این نسل پیشین ما تظاهری به ایران‎دوستی نمی‎کردند، شعار هم نمی‎دادند، اما گل گلاب سرود جاودانۀ « ای ایران» را سرود، ملک‎الشعرای بهار رو به دماوند بانگ برآورد: ای کوه سپید پای در بند… ایرج افشار قدم به قدم این سرزمین را درنوردید و بدون تظاهر خاک آن را بویید. هر ورقی را که نشان از ایران داشت جاودانه کرد، منوچهر ستوده به کوره ده‎های این سرزمین هم شناسنامه داد، پورداود اوراق فراموش شده را گویی بر درفش کاویانی برافراشت، زریاب واژه‎های صیدنه را بیرون کشید، محمد امین ریاحی فردوسی شناسی کرد، مصاحب دایره‎المعارف ماندگارش را در دسترس ما گذاشت ، تقی‏زاده بر گاهنامه ما اصالت بخشید، از این نسل ساعت‎ها می‎توانم اثر بشمارم و در پس همه این تلاش‎ها فرّه ایرانی می‎درخشید.
@shahnamehpajohan

🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
🔸ژاله آموزگار:
به نظرم در دوست داشتن ایران علاقه و اجباری در کار نیست. شناخت ایران باعث دوست داشتن آن می‌شود. اگر متهم به نژادپرستی نشوم من ایرانی بودن را سعادتی می‌دانم. علاقه‌ای که درونی است. وقتی پرسش از دوست داشتن ایران میشود، درست مثل این است که بگویند چرا مادرت را دوست داری؟ نسل من بدون شعار و تظاهر دوست داشتن ایران در عمق جان‌مان جای دارد.

@ibna_official

🔹https://www.tg-me.com/eshtadan
▪️محمد رضا شجریان
یکم مهر ۱۳۱۹-۱۷مهر ۱۳۹۹

دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی:

مستانِ نیم‌شب به ترنّم
آوازهای سرخِ تو را باز

ترجیع‌وار زمزمه کردند
نامت هنوز وردِ زبان‌هاست.

🔹برگرفته از کانال تلگرامی شفیعی کدکنی

https://www.tg-me.com/eshtadan
نوزدهم مهر، زادروز محمدرضا شفیعی کدکنی (۱۳۱۸)

ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی
و گفت: بر همه‌چیزی کتابت بوَد مگر بر آب، و اگر گذر کنی بر دریا، از خون خویش بر آب کتابت می‌کن تا آن‌که از پی‌ تو آید داند که عاشقان و مستان و سوختگان رفته‌اند.

تذکرة الاولیاء، عطار نیشابوری، مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، ج اول، چ نهم، سخن، ۱۴۰۱، ص ۷۵۷.
@theapll

🔹https://www.tg-me.com/eshtadan
دیوان حافظ، دریچه‌ی آزادیِ روحِ انسانِ ایرانی است. درست است که هر اثر هنری می‌تواند مصداقِ دریچه‌ی آزادیِ روح به شمار آید، امّا برای قومِ ایرانی هیچ اثرِ هنری در حدّ "دیوانِ حافظ" این توانایی را ندارد که با چنین لطافتی تابوهای حاکم بر جامعه را مورد تجاوزِ خود قرار دهد و در عین حال همواره عزیز و قُدسی بماند و در طاقچه‌ی منازل در کنارِ قرآن. شنیده‌ام که در بعضی مناطقِ ماوراءالنّهر هنوز وقتى مادرانْ طفلِ خُردسالِ خود را برای مدّتی کوتاه در منزل تنها رها می‌کنند، دیوان حافظ را در زیرِ بالشِ طفل می‌گذارند و عقیده دارند که معنویّتِ «حضرت حافظ» در مدّتِ غیبتِ مادر، پاسدارِ طفل خواهد بود.

🌲دکتر محمّد‌رضا شفیعی کدکنی🌲
این کیمیای هستی، جلد اوّل

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo

🔹https://www.tg-me.com/eshtadan
🎂 ۲۱ مهر زادروز استاد #لوریس_چکناواریان
زاده ۲۱ مهر ۱۳۱۶ بروجرد
خنیاگر(آهنگساز و رهبر ارکستر)


#لوریس_چکناواریان (Loris Tjeknavorian) آهنگ‌ساز، رهبر ارکستر و موسیقی‌دان برجستهٔ ایرانی است که از چهره‌های ماندگار موسیقی کلاسیک ایران به‌شمار می‌رود.


🎵 زندگی‌نامهٔ کوتاه:

زادروز: ۲۱ مهر ۱۳۱۶ (۱۳ اکتبر ۱۹۳۷)، در بروجرد
تبار: ارمنی ایرانی
تحصیلات: در هنرستان موسیقی تهران و سپس در آکادمی موسیقی وین (اتریش)
از شاگردان هانس یلینک و کارل اورف بود.


🎵 مهم‌ترین فعالیت‌ها و آثار:

ساخت بیش از ۱۰۰ اثر سمفونیک، اپرا و باله که مشهورترین آثارش:

🎻 اپرای رستم و سهراب
🎻 اپرای پردیس و پریسا
🎻 باله‌های سیمرغ و زرتشت
🎻 مجموعهٔ سمفونی‌های عاشورا و کوروش کبیر
🎻 قطعات مذهبی چون مراسم قداس ارمنی و رکوئیم برای صلح


🎵 فعالیت‌های اجرایی:

🎻 رهبر ارکستر فیلارمونیک تهران، سمفونیک تهران، و اپرای وین
🎻 سال‌ها در ارمنستان، آمریکا و کانادا فعالیت کرد و کنسرت‌های متعددی در جهان اجرا نمود.
🎻 پس از انقلاب اسلامی نیز بارها به ایران بازگشت و اجراهای ملی برگزار کرد (از جمله در عاشورای حسینی و برای زلزله‌زدگان بم).


🏅 افتخارات:

🎻 دریافت نشان شجاعت فرهنگی اتریش
🎻 چهرهٔ ماندگار هنر ایران (۱۳۸۳)
🎻 تجلیل در جشنواره‌های بین‌المللی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین موسیقی‌دانان شرق


ویژگی سبک چکناواریان:

در آثارش کوشیده است میان موسیقی کلاسیک غربی و اسطوره‌ها و فرهنگ ایرانی پلی برقرار کند
ترکیبی از شکوه سمفونیک، ریتم‌های آیینی، و ملودی‌های ایرانی

🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 کتاب‌های دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن با چاپ جدید از انتشارات سرو سخنگو

-روزها: شاهکار زندگینامه‌ای از دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، که تصویری زنده و پویا از گذار ایران از سنت به مدرنیته را ترسیم می‌کند.
‌‌
-ایران را از یاد نبریم و به دنبال سایه همای: اثری تحلیلی و آینده‌نگرانه که تحولات تاریخ معاصر ایران را با نگاهی ژرف و دغدغه‌مند بررسی می‌کند.
‌‌
-شور زندگی: روایت جاودانه زندگی ونسان ونگوگ، اثر ایروینگ استون با ترجمه‌ای ماندگار از دکتر اسلامی ندوشن که به‌عنوان یکی از بهترین ترجمه‌های این اثر شناخته می‌شود.
‌‌
📌انتشارات سرو سخنگو با رویکردی فرهنگی، در مسیر چاپ و نشر آثار ارزشمند ایران و جهان قدم برمی‌دارد و بازنشر آثار دکتر اسلامی ندوشن بخشی از این وظیفه مهم اوست.
کتاب‌های بالا اکنون با چاپی تازه در کتاب‌فروشی‌ها و سایت انتشارات سخنگو در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته‌اند.
#اسلامی_ندوشن

📌نشانی صفحه اینستاگرام
https://www.instagram.com/sarvesokhangou
📌نشانی سایت
Sarvesokhangou.ir

#سرو_سخنگو 🌿
@sarvpub
#اصغر_دادبه:
جز آستان ایران پناهی نداریم


باید جوانان بدانند جز آستان ایران پناهی نداریم، گفتۀ حافظ شیرازی که «عدو چو تیغ کِشد، من سپر بیندازم/ که تیغِ ما به جز از ناله‌ای و آهی نیست// مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن/ که در شریعتِ ما غیر از این گناهی نیست» نشان از صلح‌طلبی مردم ایران دارد و این همان مکتب اخلاقی ماست. می‌کوشم به این پرسش پاسخ دهم که زبان و ادب فارسی چه هنری دارد و برای ما چه می‌کند؛ نخست آن‌که فرهنگ می‌سازد. این مهم را از نظر دور ندارید که تمدن جوانب عینی زیست ماست اما فرهنگ جوانب اخلاقی و رفتاری و نظری و خرد و اخلاق و آموزش است و ازهمین‌رو جهان امروز گرفتار تمدن بی‌فرهنگ است که اگر فرهنگ بود این همه انسان کشته نمی‌شد که به استناد سعدی شیرازی «علم آدمیت است و جوانمردی و ادب/ ور نی ددی به صورتِ انسان مصوَّری». پس نخستین اثر و تأثیر ادبیات فارسی، فرهنگ‌سازی است و حذف آنها از کتب درسی خیانت است که به قول فردوسی توسی «ز دانا بپرسید پس دادگر/ که فرهنگ بهتر بود یا گهر// چنین داد پاسخ بدو رهنمون/ که فرهنگ باشد ز گوهر فزون// که فرهنگ آرایش جان بود/ ز گوهر سخن گفتن آسان بود».
@shahnamehpajohan

🔹https://www.tg-me.com/eshtadan
📚

نماد فـروهـر یا فـر ایـزدی ...

درباره تاریخچه این نماد، باید بدانیم که اصل و ریشه آن به مصر باستان برمی‌گردد ؛ نماد موسوم به « خورشید یا گوی بالدار » winged sun نخستین بار در آثار هنری هزاره سوم پیش از میلاد مصر بکار رفته است و در هزاره دوم پیش از میلاد در تمدن‌های آریایی ِ هم‌جوار مصر در آناتولی و شامات، یعنی : هیتی‌ها، میتانی‌ها، هوری‌ها و ... نیز رواج پیدا می‌کند. در هزاره نخست پیش از میلاد از آناتولی به تمدن‌های ایران و میانرودان نیز نفوذ پیدا می‌کنند ؛ آشوری‌ها، مانناها، ساگارتی‌ها، مادها، پارس‌ها ... و برای به تصویر کشیدن مفاهیم دینی خود، با جانبخشی انسانی از آن استفاده میکردند. در دوره هخامنشی نیز در ادامه همان روند تاریخی، مورد استفاده قرار می‌گیرد و پژوهشگران آن را نماد یکی از مهم‌ترین مفاهیم ایرانی، یعنی « فروهر » میدانند ( برخلاف باور رایج، این نماد هیچ ریشه‌ای در تمدن سومر و میانرودان ندارد و از مصر به آناتولی رفته و از آنجا به میانرودان و ایران امروزی رسیده است).


🔹 فروَهَر / فرَوَهر چیست ؟

برپایه باورهای زرتشتی، باطن انسان از ۵ بخش ساخته شده ؛ اَهو (جان)، دئنا (وجدان)، بئوذ (درک)، روان (روح)، فروهر یا فروشی، که ذره‌ای از پرتو اهورایی است و خدا در وجود انسان قرار داده و این ذره پس از مرگ بسوی اهورامزدا بازمی‌گردد. روح در جهان تحت تاثیر رفتارهای شخص آلوده می‌شود و در آن جهان باید پاسخگو باشد. اما فروهرها ذره‌ای از وجود خدا هستند و دچار آلودگی نمیشوند و نقش محافظ و نگهبان آدمی بسوی راستی را دارند و پس از مرگ بسوی آفریدگار باز می‌گردند و در ماه فروردین دوباره به زمین می‌آیند

واژگان فروردین و فروهر ؛ هر دو از یک ریشه هستند و از var و پیشوند fra ساخته شده‌اند. وَر دو معنی می‌تواند داشته باشد. ۱- پوشاندن ؛ محافظت و حمایت ۲- برگزیدن ؛ اعتقاد و ایمان. در اوستایی fravaši در پارسی هخامنشی fravarti و ...


♦️ « فر یا فرره یا خُوَرنه » بمعنای فروغ ایزدی نیز یکی از والاترین ارزش‌ها در ایران باستان بوده و مفهومی نزدیک به « فرورهر » داشته، که اهورامزدا آن را به افراد شایسته‌ داده و آنها به جایگاه والایی می‌رسیدند ؛ فر کیانی، فر ایزدی، فر پهلوانی، فر ایرانی، فر شاهی و ...این مفهوم امروزه، در نام‌های فرشید، فرزاد، فرداد، فرخ، فرخنده دیده می‌شود، که از اوستایی خُوَرنَه (xᵛarənah) ریشه گرفته است.
🛫 @iranzamin777

🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd

https://www.tg-me.com/eshtadan
‌.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیکر ناصر تقوایی، فیلم‌ساز برجسته ایرانی با نوای دمام و سنج بدرقه شد.
حاضرین در این مراسم، بنا به وصیت ناصر تقوایی، در روز تشییع او لباس سفید پوشیدند. پیکر تقوایی در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده می‌شود.
@Alarabiya_far
Forwarded from دژنپشت (محمود فاضلی بیرجندی)
 
۵۴ سالگی


۲۴ مهر ۱۴۰۴
#محمود_فاضلی_بیرجندی


 
از دهه ۱۳۴۰ چند طرح بزرگ معماری در ایران اجرا شد که جای درنگ و وارسی دارد. کاخ نیاوران، موزه فرش و موزه هنرهای معاصر و بازار رضا در مشهد از آن طرح­‌هاست. اینها نمونه­‌هایی بود از سنت ایرانی که از روی آشنایی با هنر و فکر نوین اروپایی بنیاد شد.

دیگری طرح بود که ۲۴ مهر سال ۱۳۵۰ همزمان با جشن­‌های دوهزاروپانصدساله شاهنشاهی ایران افتتاح شد و امروز ۵۴ ساله می‌شود.

آن را برج خواندند تا معرف فرهنگ و سنن ایرانی باشد و دکتر بهرام فره­‌وشی نام شهیاد را برای آن وضع کرد. این برج پیام استوار بازگشت به سنت­‌ها در زمانه­‌ای بود که مدعیان نوگرایی زیر سیطره انحصاری چپ در ایران یکه­‌تازی می­‌کردند. اما پیوند نوگرایی اصیل با سنت‌های باستانی ایرانی در آن روزگار در معماری ایرانی شکوفید و توانست حرفش را به زبانی بزند که تا امروز مانده، و شنیدنی و دیدنی است.
 
در آن زمان مخالفان شاه مرکب از چپ و مذهبیون برآشفته از جشن­‌های دوهزار و پانصدساله شاهنشاهی سخت در کار تبلیغات بودند. غلامحسین ساعدی نالیده بود که در این کشور هر روز جشنی برپاست! نگاه می­‌کردند تا روز عزا و ماتم در این سرزمین بردمد!
 
حسین امانت طراح برج می­‌خواست که این طرح هم بازگوی چهارتاقی­‌های کهن ایرانی باشد، هم ایوان مداین یا تاق کسری را نشان دهد، هم عناصری از معماری ایرانی در دوران پساساسانی داشته باشد، و هم فرمانروایی شاه زمانه در آن به نمایش درآید؛ و بدین ترتیب تاریخ معماری ایرانی از عصر باستان تا روزگاران پسین یکجا در آن گرد آمده باشد.  
جای استقرار این طرح در آن زمان بیابان بود. بیابانی بر کرانه پایتخت: رو به فلات ایران و پشت به کوهستان البرز.
 
تهران در میانه خط ارتباطی خاور به باختر ایران بود و هست. شاید توان گفت که این شهر بر گسل دو تمدن کهن ایرانی پارت­‌ها در خاور و مادها در باختر نشسته است. آن دو حوزه تمدنی هر دو در تهران به هم می­‌رسند.
طرح بین­‌المللی شاهراه آسیایی - جاده سنتو - که به دوره محمدرضاشاهی کشیده شد و از پاکستان و افغانستان می­‌آمد و به ترکیه می­‌رفت هم آن دو حوزه تمدنی ایرانی را با یکدیگر می‌پیوست.
بدین روی، برجی که در تهران برپا شد نمادی از پیوند خاور و باختر، از قدیم تا آینده، بود. برج به زبان خاموش می­‌گفت که آیندگان و روندگان از خاور به باختر و برعکس، ناگزیرند از پایتخت ایران و از این دروازه بگذرند.
 
معماری پرشکوه قدیم ایران با مایه­‌هایی از تخت جمشید تا ایوان مداین و تا معماری دوره سلجوقی و صفوی و ترکیب آن با هنر مدرن هر دو در برج یکجا به کار بسته شده و بر هر بیننده، از متخصص تا عامی، می­‌نشیند. کاشیکاری و سنگ­‌کاری، تاق­‌های بلند ساسانی، رواق­‌های دوره پساساسانی، همه دست به دست هم می­‌دهد تا بینننده را به درون داستان­‌های هزارویکشب ببرد و گشتی در سراسر تاریخ ایران بزند. مصالح برج به جز بتون که ماده‌ای غیربومی است، همه مصالح قدیم و بومی است. چندین هزار قطعه سنگ که در ساختمان برج به کار رفته، به وارون آنچه دیده می­‌شود، هر یک اندازه­‌ای دیگر دارد، به نشانه گونه­‌گونگی دنیای رازآلود ایرانی.
 
اما این برج بیش از هر آنچه از معماری دارد، بیانگر اراده و منش شاه دوران خود است. او که بر آن بود تا خود یکه و تنها ایران را به زیبایی و اصالت همین برج بیاراید و چندان برکشد تا به تمدن بزرگ دست یابد.

برج در همسایگی فرودگاه مهرآباد برپا شد و بلندای آن به ناچار محدود گرفته شد تا در پروازها خللی پیش نیاورد. گویی همزمان با بنیادگذاری آن هشداری در کار می­‌آمد که برخاستن از این زمین و پرواز در این آسمان دشواری­‌ها دارد، حل­‌ناشدنی.
 
چنین هم شد و پیش از آن که شاه ایران خودش را از دروازه تمدنی آرمانی خویش بگذراند توفانی درگرفت. فرمانروایان جدیدی زمام قدرت را در ایران به دست گرفتند که حتی نام برج را برگرداندند تا دیگر یادی از شاه در میان نماند... .


ـ بریده­‌هایی از نوشتار من در تحلیل برج شهیاد و تاریخ آن.
 
 
https://www.tg-me.com/dejnepesht4000
🔰ویژگی‌های سینمای تقوایی‌ در گفت‌وگوی ایبنا با شادمهر راستین؛
«دایی‌جان ناپلئون» از فیلتر ناصر تقوایی عبور کرد/ او فضاسازی فیلمش را با شرایط ایران تطبیق می‌داد

🔸تقوایی از اینکه خاستگاه سینمای او، ادبیات باشد نه تنها نگرانی نداشت، بلکه به اینکه اقتباس انجام می‌دهد افتخار می‌کرد. حتی در کار همینگوی خود را برای اقتباس در رقابت می‌دید.

🔸ناصر تقوایی نمونه شاخص کارگردان مولف هم به معنی خاص و هم به معنی عام است. به معنی خاص مولف بودن یعنی فیلمسازی که خودش شخصاً در نوشتن متن فیلم نظر و درک داشته و هم در کارگردانی سطح ویژه‌ای داشته باشد.

🔸او به دو معنی عام و خاص فیلمساز مولف بودن، مولف است و این همان چیزی است که اگر نظریه پردازان سینمایی به دنبال یک نمونه هستند تقوایی نمونه ای شاخص است.

🔸او درونمایه کار و فضاسازی را با شرایط ایران تطبیق می‌داد و سعی می‌کرد درونمایه‌ای که برای خودش جذاب است را اجرا کند، برای همین بیشترین اقتباس‌هایی که خودش دارد حتی «دایی‌جان ناپلئون» علی‌رغم اینکه گفته می‌شود وفادارانه است ولی از فیلتر ناصر تقوایی عبور کرده و ما جهان آقای تقوایی را می‌بینیم.

@ibna_official

🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
پیوست فرهنگی روزنامه اطلاعات
مهر ۱۴۰۴
با شعری از دکتر اسلامی نُدوشن و خط استاد محمود رهبران

گر حکم طبیعت است و گر حکم خدای
نامرد به جای مرد نگذارد پای
هرچند که بر فراز این کهنه‌سرای
گه سایهٔ کرکس است و که فرّ هُمای
----
کانال دکتر اسلامی نُدوشن
@dr_eslaminodoushan
#جلال_خالقی_مطلق:

ما فقط فردوسی را نام بردیم ولی فرمانروایانی مثل یعقوب لیث،سامانیان، ابومنصور عبدالرزاق موفق هروی و خاندان کاکوییه در اصفهان پشت زبان فارسی ایستادند. همین خاندان به ابن‌سینا گفتند که دانشنامه علایی را به زبان فارسی بنویسد.

در حالی که ما کار این‌ها را فراموش می‌کنیم. این امیران ایران دوست‌و فارسی دوست، با این شاعران و دانشمندان ایرانی و وزیران ایرانی، دست به دست هم دادند،‌و با آن علاقه و دلبستگی که از پدرانشان ارث برده بودند، زبان فارسی را جانشین زبان عربی کردند.

منتها خط عربی را باید می‌پذیرفتند. زیرا خط پهلوی از بین رفته بود و فقط خط خوبی هم نبود و خیلی ناقص بود. خط عربی با وجود نقایصی که دارد باز بهتر از آن خط بود. زبان عربی،‌در پیشرفتش به شمال آفریقا هیچ مانعی نداشت.

در پیشرفتش به مشرق، با دیوار زبان فارسی روبه‌رو شد. و از این جاست که دیگر ملیت‌ها عرب نیستند بلکه ملیت‌ها ملیت خودشان هستند. همه ملیت‌ها از این مرز به بعد همه زبان خودشان را مدیون زبان فارسی هستند. اگر زبان فارسی مقاومت نکرده بود، ما امروز نه کردی داشتیم و نه بلوچی و نه ترکی.
@shahnamehpajohan

🔹https://www.tg-me.com/eshtadan
اول آبان‌ماه، روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی


کار بیهقی در تاریخ‌نگاری فراتر از نگارش آن است

💡 محمدجعفر یاحقی مصحح «تاریخ بیهقی» معتقد است این اثر را نباید صرفاً روایتی از یک دورهٔ سیاسی دانست؛ این متن، بازتابِ ذهنیتی است که هم به قدرت نزدیک است و هم از آن فاصله می‌گیرد.
بیهقی در مقام نویسنده‌ای با دسترسی به منابع درونی حکومت، نه با تندی معترضانه می‌نویسد، نه با مدیحه‌سرایی مرسوم. بلکه با احتیاطی کم‌نظیر، حقیقت را در لابلای جزئیات روزمره، در سکوت‌ها، در واژه‌هایی که انتخاب می‌کند و آن‌هایی که عمداً حذف می‌کند، ترسیم می‌کند. همین فاصلهٔ ظریف میان روایت و داوری، تاریخ بیهقی را به اثری بدل می‌کند که خوانندهٔ امروز را نه‌فقط به فهم رویدادها، بلکه به تفسیر نگاه مورخ، وادار می‌سازد. گویی بیهقی به‌جای نوشتن تاریخ، دارد ذهن ما را به تمرین تاریخی‌نگری فرامی‌خواند.

#اول_آبان
#بزرگداشت_بیهقی
#تاریخ_بیهقی
#محمدجعفر_یاحقی
#خردسرای_فردوسی_مشهد
@kheradsarayeferdowsi

🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
🔻🔻دکتر محمد جعفر یاحقی از تاریخ بیهقی می گوید:

آثار بزرگی مانند «تاریخ بیهقی»، «شاهنامه» و آثار بزرگانی، چون سعدی و مولوی پشتوانه زبان فارسی هستند.

 زبان امروز ما متکی بر این متون است بدون اینکه لازم باشد یا توصیه شود که مستقیماً از آنها استفاده شود. باید این متون را خواند و متناسب با زبان خاص امروز دانش و معرفتی را که در این متن‌ها وجود دارد، کشف کرد. نفس خواندن متون قدیم و آشنا بودن با آنها به انسان مهارت می‌دهد.

زمانی که اثری را می‌خوانیم سرشار می‌شویم، زبان و قلم و نگاه و فکرمان باز می‌شود و این آثار در آدمی به صورت غیرمستقیم اثر دارد.

«تاریخ بیهقی» در واقع پایگاه، ریشه و بنیاد زبان فارسی است و این زبان بر کتاب‌هایی مانند «تاریخ بیهقی»، «شاهنامه»، «بوستان» و «گلستان» استوار مانده است.

🔸منبع: ایسنا

https://www.tg-me.com/ghotbeelmiferdowsi‌

🔹https://www.tg-me.com/eshtadan
🏛یکم آبان ماه روز نکوداشت خواجه ابوالفضل بیهقی گرامی‌باد.

🪶...و بسیار خردمند باشد که مردم را بر آن دارد که بر راهِ صواب بروند، امّا خود بر آن راه که نموده است، نرود. و چه بسیار مردم بینم که امر به معروف‌ کنند و نهی از منکر، و گویند بر مردمان که فلان کار نباید کرد و فلان کار بباید کرد، و خویشتن را از آن دور بینند، همچنان که بسیار طبیبان‌اند که گویند، فلان چیز نباید خورد که از آن چنین علّت به‌حاصل آید و آنگاه از آن چیز بسیار بخورند. و نیز فیلسوفان هستند- و ایشان را طبیبان اخلاق دانند- که نهی کنند از کارهایِ سخت زشت، و جایگاه چون خالی شود، آن کار بکنند. و جمعی نادان که ندانند که غور و غایتِ چنین کارها چیست، چون نادانند، معذورند، و لکن دانایان که دانند معذور نیستند. 

#ابوالفضل_بیهقی

@dmdehghani

🔹https://www.tg-me.com/eshtadan
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
بیهقی توانست.
[به بهانهٔ اول آبان و بزرگداشت ابوالفضل بیهقی.
بزرگا مردا که این بوالفضل بود!]




◽️فصلی خوانم از دنیای فریبندهٔ به یک دست شکر پاشنده و به دیگر دست زهر کشنده، گروهی را به محنت آزموده کرده و گروهی را پیراهنِ نعمت پوشانیده، تا خردمندان را مقرّر گردد که دل نهادن بر نعمتِ دنیا مُحال است، و متنبّی گوید،

*و مَن صَحِبَ الدّنیا طَویلاً تقلّبَتْ
عَلی عَینهِ حَتّی یَری صِدقَها کِذبا

این مجلّد اینجا رسانیدم از تاریخ، پادشاه فرخ‌زاد  جانِ شیرین و گرامی به‌ ستانندهٔ جانها داد و‌ سپرد. و آب بر وَی ریختند و شستند و بر مرکبِ چوبین بنشست، و او از آن چندان باغهایِ خرم و بناها و کاخهایِ جدّ و پدر و برادر، به‌ چهار پنج گز زمین بسنده کرد و خاک بر وی انبار کردند. دقیقی درین معنی،
دریغا میر بونصرا دریغا
که بس شادی ندیدی از جوانی
ولیکن رادمردانِ جهاندار
چنین باشند کوته زندگانی
تاریخی بیهقی، فصل در معنی دنیا



▪️اگر بخواهیم سه کتاب از شاهکارهای نثر فارسی انتخاب کنیم، یکی از آن سه کتاب «اسرارالتّوحید» است. آن دو کتاب دیگر به نظر من «تاریخ بیهقی» است و «تذکرةالاولیاء».
محمدرضا شفیعی کدکنی
موسیقی شعر، ص ۲۳۸

▪️ادبیات، جابجایی‌های سمانتیک، معناشناختی و زبان‌شناسیِ کلمه‌های هر جمله است. حافظ توانسته، سلمان ساوجی خیر. بیهقی توانسته، گردیزی خیر.
[در ادبیات و هنر یک «جمله» می‌تواند چند معنی داشته باشد. جملهٔ «دیشب باران فراوان بارید» یک معنایی را به ذهن متبادر می‌کند که معنای شمارهٔ ۱ است. اما اگر جای کلمهٔ «باران» را عوض کنیم و آن را به اولِ جمله بیاوریم یا «دیشب» را به آخرِ جمله ببریم در دید اول معنی همان است، اما از نظر سمانتیک یا معناشناسی و زبان‌شناسیِ جدید بین این جملات تفاوت احساس می‌شود. در این جمله محور جانشینی تغییری نکرده چون کلمه‌ای از بیرون نیاوردیم که معنی را تغییر دهد. به این معنی «معنی شمارهٔ ۲» می‌گوییم با این مفهوم بی‌نهایت معنی می‌توانیم داشته باشیم.
ادبیات معنی شمارهٔ ۲ است. اگر به معنی شمارهٔ ۱ حرف بزنیم تنها یک معنی دارد. آنچه در دیوان حافظ وجود دارد معنی شمارهٔ ۲ است، و الّا معنیِ شمارهٔ ۱ در دیوان باقی شاعران، در دیوان سلمان ساوجی و...، نیز وجود دارد. قلمرو معنی شمارهٔ ۱ قلمرو محدود و بسته‌ای است. بیهقی معنیِ شمارهٔ ۲ و گردیزی معنی شمارهٔ ۱ است.]
محمدرضا شفیعی کدکنی،
این کیمیای هستی، جلد سوم، صص ۳۲۲–۳۲۱


* کسی که برای مدتی طولانی با این جهان مصاحبت کند، احوال آن در چشم او دگرگون خواهد شد تا آن جا که راستِ آن را دروغ خواهد یافت. از قصیده‌ای‌ست در مدح سیف الدّوله حمدانی با مطلع
فَدَیْناک مِنْ رَبْعٍ و اِنْ زِدتَنا کربا
فَأنّکَ کُنتَ الشًَرقَ لِلشّمسِ و الغَربا

https://www.instagram.com/shafiei_kadkani

🔹https://www.tg-me.com/eshtadan
با قلم می گویم
ای همزاد
ای همراه
ای هم سرنوشت!
هر دومان حیران بازی های دوران های زشت
شعرهایم را نوشتی
دست خوش!
اشکهایم را کجا خواهی نوشت؟!

زنده یاد: #فریدون_مشیری

سوم آبان، سالگرد درگذشت فریدون مشیری (۱۳۰۵-۱۳۷۹)

▪️https://www.tg-me.com/eshtadan
#ژان_ژاک_آمپر:
شاهنامه یکی از بزرگترین آثاری است که نبوغ بشر فراهم آورده است

ترجمه‌ی شاهنامه در تاریخ ادبی فرانسه پدیده‌ای باارزش است، چه شاهنامه یکی از بزرگ‌ترین آثاری است که نبوغ بشر فراهم آورده است. یگانگی شاهنامه یگانگی ملت ایران و یگانگی تمدن ایران است. تمدنی که شاهان و سرداران بزرگ در گذشته‌های دور پاسدار آن بودند، تمدنی که جمشید آن را بنیاد نهاد، زردشت آن را برپا داشت، اسکندر آن را گرامی شمرد و ساسانیان آن را گسترش دادند.
@shahnamehpajohan

🔸https://www.tg-me.com/eshtadan
2025/10/28 02:50:54
Back to Top
HTML Embed Code: