💯در ابتدا روان درمانی فقط به صورت انفرادی انجام می شد اما از سال 1920 کم کم شیوه های مختلف گروه درمانی به وجود آمد. اولین گروه درمانی توسط یک پزشک آمریکایی به نام دکتر کلَت انجام شد. او که متخصص درمان مسلولین بود برای عده ای از بیماران خود به صورت گروهی کلاس هایی گذاشت و در مورد بیماری و مسائل بیماری آنها صحبت کرد. دکتر کلَت متوجه شد افرادی که در این گروه ها شرکت کرده اند روند سریع تر و بهتری در درمان دارند. از آن پس کم کم روش های مختلف درمان های گروهی مانند روان آموزش، روان نمایش و... متداول شد، اما مشهورترین روش های گروه درمانی مبتنی بر یافته های روانکاوی بود که بعد از جنگ جهانی دوم در انگلیس و آمریکا مرسوم گردید، این گروه ها اولین بار در ارتش انگلیس توسط بیام تشکیل شد. استفاده منظم از گروه ها در روان درمانی پدیده نسبتا تازه ای است.
@GroupTherapists
@GroupTherapists
💯هر چند التیام یابی گروهی سابقه ای به قدمت تاریخ دارد که نمونه های بارز آن را در تعالیم مذهبی می توان مشاهده کرد. ژوزف پرات (1974) پزشک اهل بوستون را اغلب پدر گروه درمانی می دانند، در آغاز قرن بیستم ژوزف پرات مسأله گردهم آوری بیمارن معلول و آموزش جنبه های پزشکی بیماری آنها بطور دسته جمعی را مطرح ساخت. او صرف نظر از کار تعلیم ، فضایی گروهی بوجود آورد تا بیماران در سایه آن در مقام کمک متقابل به یکدیگر برآیند.
@GroupTherapists
@GroupTherapists
مراحل طبیعی در فرآیند گروه درمانی
در آغاز تشکیل گروه ، گروه هنوز کاملا روشن نشده است. به درمانگر وابسته است چرا که درمانگر را بوجود آورده و ادامه فعالیت گروه به نظر اعضاء گروه به درمانگر ارتباط دارد. اعضاء گروه در انتظار راهنمایی و دستور العمل درمانگر هستند. در نظر آنها درمانگر شخصی با معلومات و متخصص است و اعضاء خود را وابسته به درمانگر احساس میکنند و نیز تلاش میکنند رفتارهای مناسب داشته باشند تا بتوانند در گروه ماندگار شوند، هر چند آگاهی کامل از اهداف گروه ندارند.
در مرحله دوم وابستگی تغییر شکل میدهد و گروه یاد میگیرد که وابسته به درمانگر نباشد و مسئولیت پذیر باشد.
در مرحله سوم صمیمت بیشتری بین گروه ایجاد میشود. احساسات خود را بیان میکنند و واکنشهای مناسب در مقابل احساسات دیگران نشان میدهند. درمانگر در جلسه درمان حضور دارد، اما تنها اداره کننده جلسه نیست. سعی میکند به عنوان یک عضو گروه انسجام جلسه را حفظ کند. و از تکنیکهای مختلف در مورد اعضاء گروه و واکنشهای آنها استفاده کند. ممکن است گروه درمانگر جلسه را با خطاب گروهی آغاز کند و ادامه جلسه را با تشویق و باز خورد به اعضاء تداوم بخشد. هدف مشاوره، یادگیری در مورد عادات و الگوهای احساسی و رفتاری و چگونگی نقش آنها در مشكلات می باشد. در نتیجه می توانیم عادات و رفتارهای جدیدی را یاد بگیریم كه به موفقیت بیشتر ما كمك نمایند.
@GroupTherapists
در آغاز تشکیل گروه ، گروه هنوز کاملا روشن نشده است. به درمانگر وابسته است چرا که درمانگر را بوجود آورده و ادامه فعالیت گروه به نظر اعضاء گروه به درمانگر ارتباط دارد. اعضاء گروه در انتظار راهنمایی و دستور العمل درمانگر هستند. در نظر آنها درمانگر شخصی با معلومات و متخصص است و اعضاء خود را وابسته به درمانگر احساس میکنند و نیز تلاش میکنند رفتارهای مناسب داشته باشند تا بتوانند در گروه ماندگار شوند، هر چند آگاهی کامل از اهداف گروه ندارند.
در مرحله دوم وابستگی تغییر شکل میدهد و گروه یاد میگیرد که وابسته به درمانگر نباشد و مسئولیت پذیر باشد.
در مرحله سوم صمیمت بیشتری بین گروه ایجاد میشود. احساسات خود را بیان میکنند و واکنشهای مناسب در مقابل احساسات دیگران نشان میدهند. درمانگر در جلسه درمان حضور دارد، اما تنها اداره کننده جلسه نیست. سعی میکند به عنوان یک عضو گروه انسجام جلسه را حفظ کند. و از تکنیکهای مختلف در مورد اعضاء گروه و واکنشهای آنها استفاده کند. ممکن است گروه درمانگر جلسه را با خطاب گروهی آغاز کند و ادامه جلسه را با تشویق و باز خورد به اعضاء تداوم بخشد. هدف مشاوره، یادگیری در مورد عادات و الگوهای احساسی و رفتاری و چگونگی نقش آنها در مشكلات می باشد. در نتیجه می توانیم عادات و رفتارهای جدیدی را یاد بگیریم كه به موفقیت بیشتر ما كمك نمایند.
@GroupTherapists
چه مشکلاتی با استفاده از گروه درمانی میتوانند درمان شوند؟
مشکلات و مسائلی که با استفاده از گروه درمانی قابل هستند گسترش وسیعی دارند، از جمله مشکلات مرتبط به خود انگاره، نداشتن احساس هویت، عزت نفس و هدف و مقصود. مشکلات نشانهای شامل اضطراب، افسردگی روان تنی، عملکرد ضعیف شغلی، برخورد غیر مؤثر با فشارهای روانی، مشکلات عاطفی، ناتوانی در ابراز اهمیت، ناتوانی در کنترل احساسات، پرخاشگری ، روابط اجتماعی نامناسب، ناراحتی در مجمع، ناتوانی در اعتماد به دیگران، وابستگی شدید به دیگران، ابراز وجود بیش از حد، ناتوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف، اعتیاد، مشکلات زنانشویی مثل اختلافات و مشاجرات همسران و ... ویژگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار میگیرند بسیار باید از انگیزه لازم برخوردار باشد، میل به تغییر داشته باشد و در راستای رسیدن به این هدف بکوشد.
@GroupTherapists
مشکلات و مسائلی که با استفاده از گروه درمانی قابل هستند گسترش وسیعی دارند، از جمله مشکلات مرتبط به خود انگاره، نداشتن احساس هویت، عزت نفس و هدف و مقصود. مشکلات نشانهای شامل اضطراب، افسردگی روان تنی، عملکرد ضعیف شغلی، برخورد غیر مؤثر با فشارهای روانی، مشکلات عاطفی، ناتوانی در ابراز اهمیت، ناتوانی در کنترل احساسات، پرخاشگری ، روابط اجتماعی نامناسب، ناراحتی در مجمع، ناتوانی در اعتماد به دیگران، وابستگی شدید به دیگران، ابراز وجود بیش از حد، ناتوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف، اعتیاد، مشکلات زنانشویی مثل اختلافات و مشاجرات همسران و ... ویژگی افرادی که تحت گروه درمانی قرار میگیرند بسیار باید از انگیزه لازم برخوردار باشد، میل به تغییر داشته باشد و در راستای رسیدن به این هدف بکوشد.
@GroupTherapists
👍2
گرچه عجیب به نظر می رسد که فکر کنیم چیزهایی را که در مورد خود نمی دانیم ولی تجارب نشان می دهد که بسیاری از عادات و الگوهای رفتاری مشکل زای ما چیزهایی هستند که در زندگی خودمان انجام می دهیم ولی آنها آنقدر حالت خودکار پیدا کرده اند که حتی نمی توانیم فکر کنیم که شاید حاصل یادگیری بوده و اختیاری باشند. گروه،شرایطی ویژه برای فهم و یادگیری دربارهٔ خودمان، دیگران و ما در رابطه با دیگران فراهم می کند. در نتیجه ما قادر می شویم در روابط خود با دیگران و نیز در رابطه با خودمان در خارج از گروه کارآمدتر عمل کنیم. گروه درمانی به ما فرصت می دهد تا از مشاهدات کمک کننده و حمایت دیگران جهت فهم و تغییر شیوه های زندگی استفاده کنیم.
@GroupTherapists
@GroupTherapists
ورود به برنامه گروه درمانی باید داوطلبانه باشد و بیمار به صرف توصیه دوستان و اقوام و مسئولین روان درمانی به این کار وادار نشود. بیمار باید به گروه درمانی معتقد باشد و آنرا یک شیوه درمانی درست و مناسب بداند. معتقد باشد که گروه نیازهای او را برآورده میسازد و مفید واقع میشود. نظر به اینکه گروه درمانی اصولا فرآیند کلامی است، بیمار باید از مهارتهای کلامی و مفهومی کافی برخوردار باشد. در گروه درمانی برای بیماران شدیدا افسرده، بیمارن مبتلا به اسکیزوفرنی حاد ، اختلال شخصیتهای پارانوئید، اختلال شخصیت اسکیزوئید شدید ، اختلال شخصیت جامعه ستیز، افراد مبتلا به بیمار انگاری و اختلال شخصیت خود شیفته در صورتی که گروه درمانی بلند مدت باشد، نمیتوانند مفید باشند.
@GroupTherapists
@GroupTherapists
پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان تأثیر گروهدرمانی با رویکرد وجودی بر کاهش فرسودگی شغلی و مؤلفههای آن در کارکنان مرد مراکز نگهداری بیماران اعصاب و روان انجامشده است.
روش کار: در پژوهش حاضر از روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفادهشده است . جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مرد شاغل در مراکز و بخشهای نگهداری شبانهروزی بیماران اعصاب و روان شهر مشهد میباشند. کارکنان شامل پرستاران، مددکاران، بهیاران و کمک بهیاران میباشند. برای دستیابی به اعضای نمونه پس از توزیع فرم 22 سؤالی پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون از بین کسانی که نمره 60 و بالاتر کسب کردند، 20 نفر که داوطلب همکاری در پژوهش بودند بهطور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسهی 90 دقیقهای در جلسات گروهدرمانی وجودی شرکت کردند و گروه کنترل تحت درمان وجودی قرار نگرفتند. شرکتکنندگان هر دو گروه قبل و بعد از برگزاری جلسات گروه فرم 22 سؤالی پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون را تکمیل کردند. دادهها توسط نرمافزار SPSS22 وتحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، نشانداد که جلسات گروهدرمانی با رویکرد وجودی بهطور معنیداری باعث کاهش فرسودگی شغلی و ابعاد آن (خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و فقدان کفایت شخصی) در گروه آزمایش شده است.
نتیجه گیری: با آگاهی از تأثیرگذار بودن جلسات گروهدرمانی وجودی بر مؤلفههای فرسودگی شغلی، میتوان از آن برای برنامههای پیشگیری و ارتقاء سلامت در کارکنان درمانی استفاده کرد.
@GroupTherapists
روش کار: در پژوهش حاضر از روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفادهشده است . جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مرد شاغل در مراکز و بخشهای نگهداری شبانهروزی بیماران اعصاب و روان شهر مشهد میباشند. کارکنان شامل پرستاران، مددکاران، بهیاران و کمک بهیاران میباشند. برای دستیابی به اعضای نمونه پس از توزیع فرم 22 سؤالی پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون از بین کسانی که نمره 60 و بالاتر کسب کردند، 20 نفر که داوطلب همکاری در پژوهش بودند بهطور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسهی 90 دقیقهای در جلسات گروهدرمانی وجودی شرکت کردند و گروه کنترل تحت درمان وجودی قرار نگرفتند. شرکتکنندگان هر دو گروه قبل و بعد از برگزاری جلسات گروه فرم 22 سؤالی پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون را تکمیل کردند. دادهها توسط نرمافزار SPSS22 وتحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، نشانداد که جلسات گروهدرمانی با رویکرد وجودی بهطور معنیداری باعث کاهش فرسودگی شغلی و ابعاد آن (خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و فقدان کفایت شخصی) در گروه آزمایش شده است.
نتیجه گیری: با آگاهی از تأثیرگذار بودن جلسات گروهدرمانی وجودی بر مؤلفههای فرسودگی شغلی، میتوان از آن برای برنامههای پیشگیری و ارتقاء سلامت در کارکنان درمانی استفاده کرد.
@GroupTherapists
فواید گروه درمانی برای تسریع روند بهبودی
گروه درمانی و دور هم جمع شدن برای صحبت درباره مشکلات مشترک می تواند ذهن انسان را در توانایی برای بهبود آماده سازد. گروه درمانی یا روان درمانی گروهی همانند روان درمانی انفرادی است با این تفاوت که در این روش روانشناس به جای تمرکز بر روی یک فرد و مشکلات مختص به وی با یک گروه
و یا چندین نفر سروکار دارد. هر یک از اعضا مشکلات خود را در گروه مطرح می کنند. بازخورد و مشکلات دیگر اعضا را نیز می شنوند و در مورد آنها نظر، احساسات و افکار خود را بیان می کنند. در نتیجه این تعاملات،اعضای گروه در روند ایجاد تغییرات به یکدیگر کمک می کنند
و روانشناس نیز به عنوان عضو تسهیل گر و بی طرف مسائل گروه را در مسیر مناسب و تا رسیدن به بینش هر یک از اعضا نسبت به مشکل خود هدایت می کند.
@GroupTherapists
گروه درمانی و دور هم جمع شدن برای صحبت درباره مشکلات مشترک می تواند ذهن انسان را در توانایی برای بهبود آماده سازد. گروه درمانی یا روان درمانی گروهی همانند روان درمانی انفرادی است با این تفاوت که در این روش روانشناس به جای تمرکز بر روی یک فرد و مشکلات مختص به وی با یک گروه
و یا چندین نفر سروکار دارد. هر یک از اعضا مشکلات خود را در گروه مطرح می کنند. بازخورد و مشکلات دیگر اعضا را نیز می شنوند و در مورد آنها نظر، احساسات و افکار خود را بیان می کنند. در نتیجه این تعاملات،اعضای گروه در روند ایجاد تغییرات به یکدیگر کمک می کنند
و روانشناس نیز به عنوان عضو تسهیل گر و بی طرف مسائل گروه را در مسیر مناسب و تا رسیدن به بینش هر یک از اعضا نسبت به مشکل خود هدایت می کند.
@GroupTherapists
🌟اعتماد به نفسِ بهبودیافته:
گروهدرمانی، اساسی برای کودکان و نوجوانان تدارک میبیند تا به دیگران کمک کنند. بسیاری از اوقات کودکان احساس میکنند نمیتوانند به دیگران یاری برسانند چرا که خودشان بسیار محتاج حمایتاند. حال آنکه در فضای گروه درمییابند مهارتها و تجربههایی دارند که میتواند برای همسالانشان مفید باشد. قدرت کمک به دیگران، درمانکننده است و اعتماد به نفس و عزّت نفس را تقویت میکند.
@GroupTherapists
گروهدرمانی، اساسی برای کودکان و نوجوانان تدارک میبیند تا به دیگران کمک کنند. بسیاری از اوقات کودکان احساس میکنند نمیتوانند به دیگران یاری برسانند چرا که خودشان بسیار محتاج حمایتاند. حال آنکه در فضای گروه درمییابند مهارتها و تجربههایی دارند که میتواند برای همسالانشان مفید باشد. قدرت کمک به دیگران، درمانکننده است و اعتماد به نفس و عزّت نفس را تقویت میکند.
@GroupTherapists
فواید گروه درمانی
گروه درمانی کمک می کند تا متوجه شوید که تنها نیستید : گروه درمانی انزوا و بیگانگی را کاهش می دهد. و این احساس که همه ما با هم هستیم و همچنین هنجار و عادی کردن رنج را افزایش میدهد.
گروه درمانی به دریافت و انتقال حمایت کمک می کند : اعضای گروه در واقع تشویق می شوند تا به نوبه ی خود از یکدیگر حمایت کنند، به یکدیگر بازخورد دهند و باهم ارتباط برقرار کنند، به جای اینکه همه ی اینها را از پزشک دریافت کنند.
گروه درمانی کمک می کند تا صدای خود را پیدا کنید : پیدا کردن صدا یعنی آگاه شدن از احساسات خود ، در گروه ها ، اعضای گروه تشویق می شوند تا به چگونگی احساس خود در طول جلسه توجه و درباره ی آن صحبت کنند.
گروه درمانی به شما کمک می کند تا با دیگران ( و خودتان) به روش های سالم تری در ارتباط باشید : گروه ها فرصت هایی را برای مشاهده ی اینکه چطور افراد در حال حاضر با یکدیگر و با خودشان ارتباط دارند، فراهم می سازند و با گذشت زمان کیفیت ارتباط ها بررسی می شود و به کمک اعضای دیگر گروه و روانشناس ، بهتر و بهتر می شود .
گروه درمانی یک شبکه ی ایمن را فراهم می کند : در گروه های درمانی اعضای گروه برای قابل اعتماد شدن و صحبت کردن برای خود در زندگی شان، تلاش می کنند. آن ها این مهارت ها را در گروه تمرین می کنند، و زمانی که این کار را انجام می دهند، اعتماد به نفسشان برای تمرین این مهارت ها در خارج از گروه و در زندگی واقعی افزایش می یابد.
@GroupTherapists
گروه درمانی کمک می کند تا متوجه شوید که تنها نیستید : گروه درمانی انزوا و بیگانگی را کاهش می دهد. و این احساس که همه ما با هم هستیم و همچنین هنجار و عادی کردن رنج را افزایش میدهد.
گروه درمانی به دریافت و انتقال حمایت کمک می کند : اعضای گروه در واقع تشویق می شوند تا به نوبه ی خود از یکدیگر حمایت کنند، به یکدیگر بازخورد دهند و باهم ارتباط برقرار کنند، به جای اینکه همه ی اینها را از پزشک دریافت کنند.
گروه درمانی کمک می کند تا صدای خود را پیدا کنید : پیدا کردن صدا یعنی آگاه شدن از احساسات خود ، در گروه ها ، اعضای گروه تشویق می شوند تا به چگونگی احساس خود در طول جلسه توجه و درباره ی آن صحبت کنند.
گروه درمانی به شما کمک می کند تا با دیگران ( و خودتان) به روش های سالم تری در ارتباط باشید : گروه ها فرصت هایی را برای مشاهده ی اینکه چطور افراد در حال حاضر با یکدیگر و با خودشان ارتباط دارند، فراهم می سازند و با گذشت زمان کیفیت ارتباط ها بررسی می شود و به کمک اعضای دیگر گروه و روانشناس ، بهتر و بهتر می شود .
گروه درمانی یک شبکه ی ایمن را فراهم می کند : در گروه های درمانی اعضای گروه برای قابل اعتماد شدن و صحبت کردن برای خود در زندگی شان، تلاش می کنند. آن ها این مهارت ها را در گروه تمرین می کنند، و زمانی که این کار را انجام می دهند، اعتماد به نفسشان برای تمرین این مهارت ها در خارج از گروه و در زندگی واقعی افزایش می یابد.
@GroupTherapists
🔵 سایکودرام
#بخش_اول
سایکو درام یک رویکرد مبتنی بر عمل در مشاوره گروهی است که از جنبههای دراماتیک و زیبایی شناسانه هنر نمایش، جهت تأثیر گذاری بر شخصیت افراد بهره می گیرد شاید بتوان نـخـسـتـیـن نشانههای سایکو درام را در رفتارهای رازآلود جادوگران و شفادهندگان بدوی قبایل جستجو کردکه به شکلی بیانگر تأثیر فعالیتهای نمایشی بر روان وحتی جسم آدمی بودند.
این شیوه درمانی بطور مشخص نخستین بارتوسط روانپزشک و نظریه پرداز رومانیایی اصل ژاکوب لویی مورنوو از مشاهده، مطالعه و تحلیل بازیهای کودکان شکل گرفت وی در جلسات روان کاوی فروید شرکت می کرد و یکبار به فروید گفت کار من از آنجایی شروع می شود که کار شما در مطب با بیمار تمام می گردد. شما نماد رویا های آنها را تحلیل می کنید اما من به آنها شهامت می دهم تا رویاهای جدیدی خلق نمایند .
((تخلیّه هیجانی))(( رسیدن به آرامش)) ((مواجهه با تعارضات)) ((کسب آگاهی)) ((افزایش بینش)) و در نهایت سازگاری اجتماعی از اهداف مهم شفابخش سایکودرام است
رويكرد سایکو درام كه از تصويرسازي ذهني، تخيل،اعمال بدني و پويايي گروه استفاده مي كند،تركيبي از هنر،بازي،حساسيت عاطفي وتفكر صريح است كه با تسهيل در رها كردن عواطف حبس شده،به افراد در كسب رفتارهاي جديد و مؤثرتر و گشودن راه هاي نا مكشوف، حل تعارض و همچنين شناخت قالب خويشتن كمك مي كند
مورنو معتقد است كه اگر مراجعه كننده بداند كه بيرون ريختن افكار دروني و عواطف بيان نشده به هر شكلي كه باشد به وسيله درمانگر تحمل خواهد شد، او با رغبت انها را به نمايش گذاشته و به ارامش دست خواهد يافت
در اين روش مراجع به جاي انكه در مورد تعارضهاي خود سخن بگويد، به اجراي عملي آنها مي پردازد.به عبارت ديگر در اين روش فرد با بازي در نقش خويشتن بدون نمايشنامه وطرح قبلي و از طريق تخليه هيجاني مي تواند هيجان هاي دروني خويش از قبيل خشم،ناراحتي و خوشحالي را از درون خود ازاد كرده و در جهت سلامت و ابرازگري هيجاني بيشتر حركت كند. در جهت تحقق اين اهداف،روان نمايشگري از ابزارها و فنون متعددي همچون: من هاي ياور،كارگردان،صحنه،فن بدل،وارونگي نقش،آينه،تك گويي،واقعيت بخشي وفنون ديگر استفاده مي كند
@GroupTherapists
#بخش_اول
سایکو درام یک رویکرد مبتنی بر عمل در مشاوره گروهی است که از جنبههای دراماتیک و زیبایی شناسانه هنر نمایش، جهت تأثیر گذاری بر شخصیت افراد بهره می گیرد شاید بتوان نـخـسـتـیـن نشانههای سایکو درام را در رفتارهای رازآلود جادوگران و شفادهندگان بدوی قبایل جستجو کردکه به شکلی بیانگر تأثیر فعالیتهای نمایشی بر روان وحتی جسم آدمی بودند.
این شیوه درمانی بطور مشخص نخستین بارتوسط روانپزشک و نظریه پرداز رومانیایی اصل ژاکوب لویی مورنوو از مشاهده، مطالعه و تحلیل بازیهای کودکان شکل گرفت وی در جلسات روان کاوی فروید شرکت می کرد و یکبار به فروید گفت کار من از آنجایی شروع می شود که کار شما در مطب با بیمار تمام می گردد. شما نماد رویا های آنها را تحلیل می کنید اما من به آنها شهامت می دهم تا رویاهای جدیدی خلق نمایند .
((تخلیّه هیجانی))(( رسیدن به آرامش)) ((مواجهه با تعارضات)) ((کسب آگاهی)) ((افزایش بینش)) و در نهایت سازگاری اجتماعی از اهداف مهم شفابخش سایکودرام است
رويكرد سایکو درام كه از تصويرسازي ذهني، تخيل،اعمال بدني و پويايي گروه استفاده مي كند،تركيبي از هنر،بازي،حساسيت عاطفي وتفكر صريح است كه با تسهيل در رها كردن عواطف حبس شده،به افراد در كسب رفتارهاي جديد و مؤثرتر و گشودن راه هاي نا مكشوف، حل تعارض و همچنين شناخت قالب خويشتن كمك مي كند
مورنو معتقد است كه اگر مراجعه كننده بداند كه بيرون ريختن افكار دروني و عواطف بيان نشده به هر شكلي كه باشد به وسيله درمانگر تحمل خواهد شد، او با رغبت انها را به نمايش گذاشته و به ارامش دست خواهد يافت
در اين روش مراجع به جاي انكه در مورد تعارضهاي خود سخن بگويد، به اجراي عملي آنها مي پردازد.به عبارت ديگر در اين روش فرد با بازي در نقش خويشتن بدون نمايشنامه وطرح قبلي و از طريق تخليه هيجاني مي تواند هيجان هاي دروني خويش از قبيل خشم،ناراحتي و خوشحالي را از درون خود ازاد كرده و در جهت سلامت و ابرازگري هيجاني بيشتر حركت كند. در جهت تحقق اين اهداف،روان نمايشگري از ابزارها و فنون متعددي همچون: من هاي ياور،كارگردان،صحنه،فن بدل،وارونگي نقش،آينه،تك گويي،واقعيت بخشي وفنون ديگر استفاده مي كند
@GroupTherapists
🔵 سایکودرام
#بخش_دوم
مورینو دریافت که از طریق واژه ها و کلمات نمی توان آنگونه که شایسته است به برخی از بخش های ذهن دست یافت . بعضی احساسات تنها از طریق عمل یا تصویر سازی به بهترین نحو ابراز می شوند بنابراین اعهضای گروه سایکودرام گرداگرد یک میز نمینشینند تا دربارهی زندگی و مسائل آن گفتگو کنند و گپ بزنند. برعکس، آنها از پشت میزها برمیخیزند و زندگی را بر میدارند و او را با خود به صحنه میبرند. روی صحنه، مانند اعضای یک نمایش، زندگی را اجرا و بازی میکنند.
سایکودراما به افراد اجازه میدهد تا از قوه تخیل و توان انگارهزایی خود به عنوان پایه و اساس اجرای نمایشبهره ببرند. استفاده از این قوه و توانایی بهبهترین شکل، ظرفیت فرد را برای حضوردر دنیایی که بزرگتر از زندگی است اثباتمیکند. فردی که درجلسات حاضر میشود نه تنهامیتواند صحنههای واقعی زندگیاش رابازنمایی و بازی کند بلکه تشویق میشود تاصحنههایی را که هرگز اتفاق نیفتادهاند، هرگز اتفاق نخواهند افتاد یا اصلاً نمیتواننداتفاق بیفتد نیز بازی کند و به تصویر بکشد. این صحنهها غالباً عرضهکننده امیدها، ترسها و کارها و تحولات ناتمام مانده روانما هستند که از برخی جهاتواقعیتر از وقایع زندگی روزمره جلوه میکنند. نمـایش درفرآیـند درمان هـنگامی جنبه محوری مییابد که هـدف از پـروسه درمان کاهـش و یا رفـع کامـل اختلالات روانـی و رفـتاری باشد.
فرد با درگيرشدن در سطح فعاليتهاي فيزيكي نسبت به دنياي دروني و عاطفي خود پذيرش و دسترسي آسانتري مي يابد. به عبارت ديگرهنگامي كه تفكري تجسم مي يابد تا ديگران نظاره گر آن باشند و مورد پذيرش فرد هم واقع مي شود، واقعي تر بنظر مي رسد. مورينو چنين تمايلي را عطش اجرا مي نامد و مي گويد: «مردم بيشتر نياز دارند كه واكنش ها و نيازهاي خود را عملي سازند تا اينكه فقط در مورد آنها حرف بزنند» . روان نمايشگري به عنوان روشي براي تمرين زندگي بدون اشتباه كردن و مورد تنبيه واقع شدن تعريف شده است. اين اجرا در يك گروه اتفاق مي افتد و راهي است براي نگاه كردن به زندگي يك نفر چنان كه هست
@GroupTherapists
#بخش_دوم
مورینو دریافت که از طریق واژه ها و کلمات نمی توان آنگونه که شایسته است به برخی از بخش های ذهن دست یافت . بعضی احساسات تنها از طریق عمل یا تصویر سازی به بهترین نحو ابراز می شوند بنابراین اعهضای گروه سایکودرام گرداگرد یک میز نمینشینند تا دربارهی زندگی و مسائل آن گفتگو کنند و گپ بزنند. برعکس، آنها از پشت میزها برمیخیزند و زندگی را بر میدارند و او را با خود به صحنه میبرند. روی صحنه، مانند اعضای یک نمایش، زندگی را اجرا و بازی میکنند.
سایکودراما به افراد اجازه میدهد تا از قوه تخیل و توان انگارهزایی خود به عنوان پایه و اساس اجرای نمایشبهره ببرند. استفاده از این قوه و توانایی بهبهترین شکل، ظرفیت فرد را برای حضوردر دنیایی که بزرگتر از زندگی است اثباتمیکند. فردی که درجلسات حاضر میشود نه تنهامیتواند صحنههای واقعی زندگیاش رابازنمایی و بازی کند بلکه تشویق میشود تاصحنههایی را که هرگز اتفاق نیفتادهاند، هرگز اتفاق نخواهند افتاد یا اصلاً نمیتواننداتفاق بیفتد نیز بازی کند و به تصویر بکشد. این صحنهها غالباً عرضهکننده امیدها، ترسها و کارها و تحولات ناتمام مانده روانما هستند که از برخی جهاتواقعیتر از وقایع زندگی روزمره جلوه میکنند. نمـایش درفرآیـند درمان هـنگامی جنبه محوری مییابد که هـدف از پـروسه درمان کاهـش و یا رفـع کامـل اختلالات روانـی و رفـتاری باشد.
فرد با درگيرشدن در سطح فعاليتهاي فيزيكي نسبت به دنياي دروني و عاطفي خود پذيرش و دسترسي آسانتري مي يابد. به عبارت ديگرهنگامي كه تفكري تجسم مي يابد تا ديگران نظاره گر آن باشند و مورد پذيرش فرد هم واقع مي شود، واقعي تر بنظر مي رسد. مورينو چنين تمايلي را عطش اجرا مي نامد و مي گويد: «مردم بيشتر نياز دارند كه واكنش ها و نيازهاي خود را عملي سازند تا اينكه فقط در مورد آنها حرف بزنند» . روان نمايشگري به عنوان روشي براي تمرين زندگي بدون اشتباه كردن و مورد تنبيه واقع شدن تعريف شده است. اين اجرا در يك گروه اتفاق مي افتد و راهي است براي نگاه كردن به زندگي يك نفر چنان كه هست
@GroupTherapists
🔵 سایکودرام
#بخش_سوم
در این فعالیت نمایشى تماشاگرى در کار نیست و یک گروه به بازى هاى نمایشى در جمع خود و براى خود مى پردازد و موضوع آن زندگى و تمایلات خود گروه بازیگران است.
محل تلاقی روانشناسی و هنر
تئاتردرمانی یا سایکودرام اصطلاحی تقریبا جدید است که به تازگی وارد ادبیات روانشناسی ایران شده است و اکثریت جامعه از اثرات این نوع رواندرمانی و ماهیت آن بیخبر هستند. مسلما هر بار که نام تئاتردرمانی را میشنویم شاید بیآنکه معنای دقیق آن را بدانیم تلفیقی از امکانات مشترک هنر تئاتر و علوم روانشناسی برای ما تداعی شود. اما در روانشناسی، تئاتردرمانی را اینگونه تعبیر کردهاند که عبارت است از یک روش گروهدرمانی که خصوصیات برجسته شخصیت، ارتباطات بین فردی، تعارضات، کشمکشهای روانی و اختلالات افراد توسط روشهای مخصوص نمایش مورد مشاهده و بررسی قرار میگیرد.
@GroupTherapists
#بخش_سوم
در این فعالیت نمایشى تماشاگرى در کار نیست و یک گروه به بازى هاى نمایشى در جمع خود و براى خود مى پردازد و موضوع آن زندگى و تمایلات خود گروه بازیگران است.
محل تلاقی روانشناسی و هنر
تئاتردرمانی یا سایکودرام اصطلاحی تقریبا جدید است که به تازگی وارد ادبیات روانشناسی ایران شده است و اکثریت جامعه از اثرات این نوع رواندرمانی و ماهیت آن بیخبر هستند. مسلما هر بار که نام تئاتردرمانی را میشنویم شاید بیآنکه معنای دقیق آن را بدانیم تلفیقی از امکانات مشترک هنر تئاتر و علوم روانشناسی برای ما تداعی شود. اما در روانشناسی، تئاتردرمانی را اینگونه تعبیر کردهاند که عبارت است از یک روش گروهدرمانی که خصوصیات برجسته شخصیت، ارتباطات بین فردی، تعارضات، کشمکشهای روانی و اختلالات افراد توسط روشهای مخصوص نمایش مورد مشاهده و بررسی قرار میگیرد.
@GroupTherapists
👍1
🔵 سایکودرام
#بخش_چهارم
سایکو درام در چه زمینه از درمان اختلالات کاربرد دارد؟
متاسفانه تحول روانشناختی همه افراد بدون عیب و نقص تحقق نمییابد. بسیاری از افراد هرگز فرصت پرداختن به بخشهایی از تحول عاطفی، شناختی و اجتماعی خود را به دست نمیآورند. صحنه تئاتردرمانی فرصت مجددی در اختیار این افراد قرار میدهد تا این جنبه فراموششده خود را کشف کنند. باید اشاره کرد که سایکودراما در درمان همه نوع اختلالات کاربرد داشته و محدودیتی در این زمینه ندارد. البته موثرترین کاربرد آن برای مشکلات روابط بین فردی است چراکه در صحنه ما رابطه «من» و «تو» را به عمل میآوریم، علاوه بر این در درمان اختلالات شخصیتی و هیجانی نیز کاربرد دارد چراکه تئاتردرمانی از همه فنون و تئوریهای روانشناسی کمک میگیرد.
تئاتردرمانی همچنین برای افرادی که دچار اختلالات پس از سانحه یا اختلالات پس از استرس شدهاند از جمله برای جانبازان و کسانی که در جنگ صدمات روحی دیدهاند بسیار مفید و نتیجهبخش است. بارها شده که در رواندرمانیهای فردی، من بهعنوان یک درمانگر به بنبست رسیدهام اما زمانی که مراجعهکننده را وارد تئاتردرمانی کردهام کاملا جواب گرفتهام و علت آن هم این است که سایکودرام از موثرترین درمانهاست چراکه فرد را درگیر اجرا میکند.
درکل تئاتر درمانی تلفیقی از هنر تئاتر و دانش روانشناسی است که روی بیمارهای جسمی تاثیرمستقیم ندارد، مگر بیماریهایی که ریشه روان- تنی یا ریشه تمارض داشته باشند. یعنی فرد به دلیل مشکلات و مسائل روحی و روانیاش خود را بیمارنشان دهد.
@GroupTherapists
#بخش_چهارم
سایکو درام در چه زمینه از درمان اختلالات کاربرد دارد؟
متاسفانه تحول روانشناختی همه افراد بدون عیب و نقص تحقق نمییابد. بسیاری از افراد هرگز فرصت پرداختن به بخشهایی از تحول عاطفی، شناختی و اجتماعی خود را به دست نمیآورند. صحنه تئاتردرمانی فرصت مجددی در اختیار این افراد قرار میدهد تا این جنبه فراموششده خود را کشف کنند. باید اشاره کرد که سایکودراما در درمان همه نوع اختلالات کاربرد داشته و محدودیتی در این زمینه ندارد. البته موثرترین کاربرد آن برای مشکلات روابط بین فردی است چراکه در صحنه ما رابطه «من» و «تو» را به عمل میآوریم، علاوه بر این در درمان اختلالات شخصیتی و هیجانی نیز کاربرد دارد چراکه تئاتردرمانی از همه فنون و تئوریهای روانشناسی کمک میگیرد.
تئاتردرمانی همچنین برای افرادی که دچار اختلالات پس از سانحه یا اختلالات پس از استرس شدهاند از جمله برای جانبازان و کسانی که در جنگ صدمات روحی دیدهاند بسیار مفید و نتیجهبخش است. بارها شده که در رواندرمانیهای فردی، من بهعنوان یک درمانگر به بنبست رسیدهام اما زمانی که مراجعهکننده را وارد تئاتردرمانی کردهام کاملا جواب گرفتهام و علت آن هم این است که سایکودرام از موثرترین درمانهاست چراکه فرد را درگیر اجرا میکند.
درکل تئاتر درمانی تلفیقی از هنر تئاتر و دانش روانشناسی است که روی بیمارهای جسمی تاثیرمستقیم ندارد، مگر بیماریهایی که ریشه روان- تنی یا ریشه تمارض داشته باشند. یعنی فرد به دلیل مشکلات و مسائل روحی و روانیاش خود را بیمارنشان دهد.
@GroupTherapists
👍1
🔵 سایکودرام
#بخش_پنجم
سایکو درام مستقیماً روی روان انسان تاثیرمی گذارد و دریک محیط امن و دربسته امکان تمرین زندگی را فراهم می آورد تا بیماران موقعیتهایی را تجربه کنند که در زندگی واقعی تجربه آن امکان پذیر نیست،این تجربیات اگر در زندگی واقعی روی دهد ممکن است برای اشخاص عواقب سنگینی را به همراه داشته باشد.
آدمی که دچار اختلال خلقی یا عصبی است، پرخاشگراست، خجالتی و کم رو یا حتی پرحرف است، مشکلاتش را از طریق تئاتردرمانی قابل حل است. در واقع تئاتر درمانی بیماریهای پیشرفته روانی که نمی توان ریشه آن را پیدا کرد بسیار موثر است البته با کمی دقت تفاوتهای بسیاری بین تئاتر درمانی و سایکو درام هست. بدین صورت که درسایکودرام کارگردان به صورت گفتگو وارد عمل می شود و بیشتر سوال می پرسد و با تکنیکهای خاص سعی در بهبود بیمار دارد. مثل تکنیک صندلی داغ که فرد می نشیند و افراد مختف این اجازه را دارند تا ازاو سوالات بیشماری کنند و او بدون هیچ ترس و واهمه ای به آنها جواب دهد. اما در تئاتردرمانی، کارگردان بیشتر فضا میسازد و درمانجو را از طریق فضاهایی که ایجاد می کند به عکس العمل وا می دارد. در واقع به این صورت که با پخش موسیقی و حرکات که خود کارگردان وارد صحنه می شود بقیه هم از درون به این خواسته میرسند و وارد بازی میشود که همه چیز درهمان ابتدا درمان محسوب میشود....
@GroupTherapists
#بخش_پنجم
سایکو درام مستقیماً روی روان انسان تاثیرمی گذارد و دریک محیط امن و دربسته امکان تمرین زندگی را فراهم می آورد تا بیماران موقعیتهایی را تجربه کنند که در زندگی واقعی تجربه آن امکان پذیر نیست،این تجربیات اگر در زندگی واقعی روی دهد ممکن است برای اشخاص عواقب سنگینی را به همراه داشته باشد.
آدمی که دچار اختلال خلقی یا عصبی است، پرخاشگراست، خجالتی و کم رو یا حتی پرحرف است، مشکلاتش را از طریق تئاتردرمانی قابل حل است. در واقع تئاتر درمانی بیماریهای پیشرفته روانی که نمی توان ریشه آن را پیدا کرد بسیار موثر است البته با کمی دقت تفاوتهای بسیاری بین تئاتر درمانی و سایکو درام هست. بدین صورت که درسایکودرام کارگردان به صورت گفتگو وارد عمل می شود و بیشتر سوال می پرسد و با تکنیکهای خاص سعی در بهبود بیمار دارد. مثل تکنیک صندلی داغ که فرد می نشیند و افراد مختف این اجازه را دارند تا ازاو سوالات بیشماری کنند و او بدون هیچ ترس و واهمه ای به آنها جواب دهد. اما در تئاتردرمانی، کارگردان بیشتر فضا میسازد و درمانجو را از طریق فضاهایی که ایجاد می کند به عکس العمل وا می دارد. در واقع به این صورت که با پخش موسیقی و حرکات که خود کارگردان وارد صحنه می شود بقیه هم از درون به این خواسته میرسند و وارد بازی میشود که همه چیز درهمان ابتدا درمان محسوب میشود....
@GroupTherapists
🔶 گفتگوی درونی منفی
درمان افسردگی الگو های گفتگوی درونی تخریبگر را شرح می دهد. در این جلسات اعضا تشویق می شوند تا گفتگوی منفی ذهنی خود را مطرح کنند و آن ها را به چالش بکشند. گزاره هایی مانند "من احمق هستم" ، "هیچ کس من را درک نمی کند" و ... داخل گروه به اشتراک گذاشته می شود سایر اعضا در مورد آن بحث می کنند.
اعضای حاضر در جلسات گروه درمانی افسردگی به یکدیگر یادآور می شوند که این جملات تا چه اندازه نادرست هستند و با جملات انرژی بخش خود موجب می شوند تا کم کم گفتگوی درونی مثبت درون فرد شکل بگیرد.
@GroupTherapists
درمان افسردگی الگو های گفتگوی درونی تخریبگر را شرح می دهد. در این جلسات اعضا تشویق می شوند تا گفتگوی منفی ذهنی خود را مطرح کنند و آن ها را به چالش بکشند. گزاره هایی مانند "من احمق هستم" ، "هیچ کس من را درک نمی کند" و ... داخل گروه به اشتراک گذاشته می شود سایر اعضا در مورد آن بحث می کنند.
اعضای حاضر در جلسات گروه درمانی افسردگی به یکدیگر یادآور می شوند که این جملات تا چه اندازه نادرست هستند و با جملات انرژی بخش خود موجب می شوند تا کم کم گفتگوی درونی مثبت درون فرد شکل بگیرد.
@GroupTherapists
💯1
🔶 پذیرش و معنای درست آن
مفهوم پذیرش (acceptance) یکی از مفاهیم اصلی و کلیدی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است که اغلب درمانگران کم و بیش با معنای آن آشنایی دارند. با این وجود حتی در بین دانش آموختگان و حتی متخصصان این حیطه شاهد سوبرداشت هایی از این مفهوم کلیدی هستیم.
این سو برداشت از آنجا ناشی می شود که برای بسیاری از افراد مفهوم پذیرش با رویداد های منفی و آزاردهنده تداعی شده و تلقی آنها این است که پذیرش یعنی مواجهه با تمایلات ، افکار ، احساسات و رویدادهای منفی و ناراحت کننده. به عبارت دیگر پیش فرض غالبی که در این زمینه وجود دارد این است که بجای استراتژی " اجتناب" در برابر افکار و احساسات منفی و ناراحت کننده باید از راهبرد " پذیرش" بهره گیریم.
واقعیت این است افراد درست همانطور که تمایل به اجتناب از رویداد های منفی دارند، تمایل به دلبستگی و تمسک به تکرار آن دسته از رویدادهایی دارند که آنها را مثبت می پندارند. بعنوان مثال، در مراحل آغازین رابطه، یک زوج ممکن است هنگام برقراری رابطه جنسی احساس وجد و رضایت زیادی داشته باشند. ولی طبیعی است که به مرور زمان، آن حس سرخوشی اولیه کاهش یافته و کمرنگ گردد. در چنین شرایطی یک یا هر دوی آنها ممکن است واقعیت فعلی را نادیده گرفته و در جستجوی تجربه مجدد آن احساس سرخوشی اولیه برآیند. تمایل شدید برای تجربه این حس می تواند به تلاش برای جست و جوی یک رابطه جدید و کنار گذاشتن رابطه قبلی منجر گردد. پذیرش صرفا به معنای اجتناب از رویداد های منفی نمی باشد. پذیرش به معنای قبول تجربه فعلی و گارد نگرفتن و پس نزدن هر آن چیزی است که در اینجا و اکنون روی می دهد. تلاش برای خلق دوباره یک رویداد شخصی ، فرد را به همان میزان از لحظه حال دور می کند که اجتناب از آن.
درک ماهیت گذرای رخدادهای شخصی مساله مهمی در پذیرش آنهاست. پذیرش به معنای دیدن ماهیت موقت و گذرای تمامی رویدادهایی است که آنها را تجربه می کنیم. هر حس هر قدر هم که سخت و دردناک و یا بالعکس خوشایند و شعف آور باشد، بدون شک ایستا نبوده و دستخوش تغییر خواهد گردید
( دکتر کریم افشاری نیا/ مهرماه ۹۷).
@GroupTherapists
مفهوم پذیرش (acceptance) یکی از مفاهیم اصلی و کلیدی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است که اغلب درمانگران کم و بیش با معنای آن آشنایی دارند. با این وجود حتی در بین دانش آموختگان و حتی متخصصان این حیطه شاهد سوبرداشت هایی از این مفهوم کلیدی هستیم.
این سو برداشت از آنجا ناشی می شود که برای بسیاری از افراد مفهوم پذیرش با رویداد های منفی و آزاردهنده تداعی شده و تلقی آنها این است که پذیرش یعنی مواجهه با تمایلات ، افکار ، احساسات و رویدادهای منفی و ناراحت کننده. به عبارت دیگر پیش فرض غالبی که در این زمینه وجود دارد این است که بجای استراتژی " اجتناب" در برابر افکار و احساسات منفی و ناراحت کننده باید از راهبرد " پذیرش" بهره گیریم.
واقعیت این است افراد درست همانطور که تمایل به اجتناب از رویداد های منفی دارند، تمایل به دلبستگی و تمسک به تکرار آن دسته از رویدادهایی دارند که آنها را مثبت می پندارند. بعنوان مثال، در مراحل آغازین رابطه، یک زوج ممکن است هنگام برقراری رابطه جنسی احساس وجد و رضایت زیادی داشته باشند. ولی طبیعی است که به مرور زمان، آن حس سرخوشی اولیه کاهش یافته و کمرنگ گردد. در چنین شرایطی یک یا هر دوی آنها ممکن است واقعیت فعلی را نادیده گرفته و در جستجوی تجربه مجدد آن احساس سرخوشی اولیه برآیند. تمایل شدید برای تجربه این حس می تواند به تلاش برای جست و جوی یک رابطه جدید و کنار گذاشتن رابطه قبلی منجر گردد. پذیرش صرفا به معنای اجتناب از رویداد های منفی نمی باشد. پذیرش به معنای قبول تجربه فعلی و گارد نگرفتن و پس نزدن هر آن چیزی است که در اینجا و اکنون روی می دهد. تلاش برای خلق دوباره یک رویداد شخصی ، فرد را به همان میزان از لحظه حال دور می کند که اجتناب از آن.
درک ماهیت گذرای رخدادهای شخصی مساله مهمی در پذیرش آنهاست. پذیرش به معنای دیدن ماهیت موقت و گذرای تمامی رویدادهایی است که آنها را تجربه می کنیم. هر حس هر قدر هم که سخت و دردناک و یا بالعکس خوشایند و شعف آور باشد، بدون شک ایستا نبوده و دستخوش تغییر خواهد گردید
( دکتر کریم افشاری نیا/ مهرماه ۹۷).
@GroupTherapists
🔰مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی و رفتاری بر تعدیل طرحوارههای ناسازگار اولیه در بیماران بیاشتهایی عصبی با توجه به پیوند والدین
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی و رفتاری بر تعدیل طرحوارههای ناسازگار اولیه در بیماران بیاشتهایی عصبی با توجه به پیوند والدینی بوده است. روش مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون، پیگیری با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی، رواندرمانی بالینی و مراکز درمانی چاقی و لاغری شهر تهران در رده سنی 16 تا 23 سال میباشد. روش نمونهگیری به صورت هدفمند بوده است. در غربالگری صورت گرفته 21 بیمار بیاشتهایی عصبی تشخیص داده شد. در نهایت بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همتاسازی شدهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه، مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روانپزشک بوده است و از دو پرسشنامه: 1- پیوند والدینی، 2- طرحوارههای ناسازگار یانگ استفاده شد. بیماران در حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل بیشترین آسیب و سایر حوزهها آسیب کمتری داشتند. در همه حوزهها طرحواره درمانی در بیماران دارای پیوند بیش حمایتگر اثربخشی بالاتر داشته است. اما درمان شناختی و رفتاری فقط در حوزه بریدگی و طرد و خودگردانی اثربخش بوده است و عود برگشت بیماری در این درمان بالا بود. یافتههای بدست آمده در سبب شناسی اختلال بیاشتهایی عصبی مبتنی بر دیدگاه سیستمی و روابط شیء حمایت میکند و راه را برای پژوهش بیشتر در این زمینه فراهم مینماید.
@GroupTherapists
هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی و رفتاری بر تعدیل طرحوارههای ناسازگار اولیه در بیماران بیاشتهایی عصبی با توجه به پیوند والدینی بوده است. روش مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون، پیگیری با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی، رواندرمانی بالینی و مراکز درمانی چاقی و لاغری شهر تهران در رده سنی 16 تا 23 سال میباشد. روش نمونهگیری به صورت هدفمند بوده است. در غربالگری صورت گرفته 21 بیمار بیاشتهایی عصبی تشخیص داده شد. در نهایت بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همتاسازی شدهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه، مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روانپزشک بوده است و از دو پرسشنامه: 1- پیوند والدینی، 2- طرحوارههای ناسازگار یانگ استفاده شد. بیماران در حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل بیشترین آسیب و سایر حوزهها آسیب کمتری داشتند. در همه حوزهها طرحواره درمانی در بیماران دارای پیوند بیش حمایتگر اثربخشی بالاتر داشته است. اما درمان شناختی و رفتاری فقط در حوزه بریدگی و طرد و خودگردانی اثربخش بوده است و عود برگشت بیماری در این درمان بالا بود. یافتههای بدست آمده در سبب شناسی اختلال بیاشتهایی عصبی مبتنی بر دیدگاه سیستمی و روابط شیء حمایت میکند و راه را برای پژوهش بیشتر در این زمینه فراهم مینماید.
@GroupTherapists
📌قصه درمانی
عوامل زیادی در مناسب بودن یک داستان برای کودک شما نقش دارند:
🎈- تطبیق گروه سنی کودک با قصه
🎈- هدف و موضوع قصه
🎈- شخصیت قهرمان اصلی قصه
🎈- سیر منطقی اتفاقات در قصه
🎈- استفاده از کلمات روان
🎈- حفظ روح کنجکاوی در اتفاقات قصه
@GroupTherapists
عوامل زیادی در مناسب بودن یک داستان برای کودک شما نقش دارند:
🎈- تطبیق گروه سنی کودک با قصه
🎈- هدف و موضوع قصه
🎈- شخصیت قهرمان اصلی قصه
🎈- سیر منطقی اتفاقات در قصه
🎈- استفاده از کلمات روان
🎈- حفظ روح کنجکاوی در اتفاقات قصه
@GroupTherapists