Telegram Web Link
🔷️ انفکاک عمدی از جهان و تفکرات روزمره

🔴 نقدی بر نظام فعلی آموزشی

تحول انگاره در حوزه تعلیم و تربیت

💠 درجست و جوی الگو واره جدید

ارسال نظرات ، سوژه ها و پیشنهادات :

@kheshtekaj_admin




https://www.tg-me.com/kheshtekaj
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠آهنگ زیبای "آجری دیگر در دیوار" اثری از پینک فلوید

Pink Floyd - Another Brick In The Wall

🔶️ بخش دوم این آهنگ که بیشتر از همه به خاطر جملهٔ «ما هیچ آموزشی نیاز نداریم» مشهور است. این یک آهنگ اعتراضی بر ضد تدریس انعطاف‌ناپذیر و دشوار به‌طور کلی و مدارس شبانه‌روزی به‌طور خاص است که موجب شد این ترانه در بسیاری کشورها منع شود.

🔷️ در قسمتی از نسخه فیلم، بچه‌ها روی یک نوار نقاله، درون دستگاهی مانند چرخ گوشت می‌روند و به شکل سوسیس بیرون می‌آیند! به این معنی که مدرسه و سیستم آموزشی، می‌خواهند همه بچه‌ها را به یک شکل که از نظر آنها «استاندارد» هستند، دربیاورند و هیچ ارزشی برای فردیت و یکتا بودن هر دانش آموز، قائل نمی‌شوند. تا این که بچه‌ها از ظلم و زورگویی مدرسه به تنگ می‌آیند، لباس فرمشان را در می‌آورند شورش می‌کنند...

🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👏2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 يکی از تنش هایی که ميان خانواده و بچه ها
وجود دارد این است که بروند دنبال علاقه شان يا پزشک شوند!

اما اين جنگ ميان بچه‌ها و خانواده نيست!


اين جنگ اتفاقا در سطح جهانيست، هر جايی كه نفوذ سرمايه‌داری آموزشی هست، اين جنگ ميان خانواده‌ها و بچه‌ها وجود دارد.

اين بخش از فيلم انجمن شاعران مرده را ببينيد، فكر می‌كنيد ايران توليد شده است...


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 چرا داناتر شده‌ایم، اما عاجز از تفکر؟

◀️ چه تفاوتی بین دانش و اندیشیدن وجود دارد؟

💠 نیل دگراس تایسون، اخترفیزیکدان، نویسنده و مروج علم در این بخش از سخنرانی خود به مشکلی اساسی در نظام آموزشی اشاره می‌کند که فارغ التحصیل را نه به یک تصمیم‌گیر فعال و مستقل‌اندیش، بلکه به انسان تنبلی تبدیل کرده که در تمام تصمیم‌گیری‌های زندگی محتاج ارائه شدن «گزینه» است تا انتخاب کند.

🔶 برگرفته از:

@hamporseh


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👍2👏1
📚 گزیده_خوانی از کتاب "آمرانگی و آموزش"

🔷️ من معتقدم، میرایی مفهوم مدرسه و بروز نشانه‌های ناکارآمدی آن به دلیل ریل گذاری اشتباه ایجاد شده است. اگر فرآیند آموزش را به قطار تشبیه کنیم نقد اصلی متوجه واگن آموزش نیست بلکه نقد من متوجه ریل، یعنی مبانی نظری و فلسفی است که واگن ها روی آن حرکت می کنند. چرا که با نظریه های قدیمی نمی توان مدرسه امروزی را اداره کرد. بنابراین مدرسه برای احیای خود باید به تغییرات پارادایمیک تن دهد. جریان تحولات مدرسه و آموزش در دو دهه اخیر در جهان به سمت رشد آموزش مهارت های ارتباطی و انسانی و نیز از بین رفتن متحدالشکل سازی ها و جداسازی ها پیش رفته و ما همچنان بر انواع جداسازی ها مانند دولتی غیردولتی عادی استثنایی تیزهوشان و ... اصرار داریم. مناسبات دولت با مدرسه نیز از تصدی‌گری فراگیر به سمت پشتیبانی از مدرسه پیش می‌رود. تحول در حال جریان در جهان آموزش این است که به جای اعمال ترجیحات یکسویه دولت ها، یادگیرنده عاملیت بیشتری پیدا کرده است اما آنها در مدرسه در کشور ما امکان خود یابی و خودشناسی را از دانش آموز گرفته و به همین دلیل توان بازآفرینی و تولید مفهوم را از دست داده است.

👈صفحه 46 و 47 از کتاب "آمرانگی و آموزش"
نویسنده: مرتضی نظری
انتشارات: مشق شب



🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👍2
🔴 جهنم‌سازی تابستان زیبا

#احسان_معصومی

🔷️ تابستان هنوز آغاز نشده، داریم آن را به جهنم فرزندانمان تبدیل می‌کنیم. این فشار و استرس کشنده‌ی مدرسه، کنکور، کلاس تقویتی و هزار معضل روانی برای بچه‌ها را بالاخره «کی و کجا» متوقف خواهیم کرد؟

بیل گیتس پس از سال‌ها تلاش بی‌وقفه می‌گوید:

«وقتی جوان بودم، اعتقادی به تعطیلات و آخر هفته‌ها نداشتم. به هر کسی که اطرافم بود فشار می‌آوردم تا ساعت‌های بسیار زیادی کار کند. به اهمیت ایجاد تعادل بین کار و زندگی واقف نبودم. به اندازه من صبر نکنید تا این درس را بیاموزید. هر موقع که لازم دارید، استراحت کنید. وقتی اطرافیانتان به زمان نیاز دارند هم به آن‌ها سخت نگیرید.»

هم‌وطنان عزیز!

اوج موفقیت فرزندانمان کجاست؟
می‌خواهیم موفق‌تر از بیل‌ گیتس شوند؟

تا کی زندگی بچه‌ها را در رقابت‌های «بیمارگونه» و «پر اضطراب» با هم‌سن و سالانشان قرار می‌دهیم؟ خوشحال نباشیم که فرزندمان رقابتی را برده است. افسوس بخوریم که فرزندمان احتمالاً دیگر معنای ناب و ضروری «دوستی» را نخواهد فهمید. او تا پایان عمر، تنها خواهد بود و نمی‌تواند به کسی اعتماد کند.

جالب این است که پدر و مادران امروز، خود سال‌ها از این رویه آسیب دیده‌اند ولی همان بلا را (پیشرفته‌تر) به طور غریزی بر سر بچه‌ها می‌آورند.

نظام آموزشی مسئول است؟ بله حق با ماست، حتماً مسئول است. اما چه کاری از دست ما برمی‌آید؟ دست روی دست بگذرایم تا نظام آموزشی درست شود؟

چه کنیم؟

با مدرسه در تماس باشیم. نگذاریم به بچه‌هایمان فشار بیاورند. برخی مدارس، بچه‌ها را پله‌هایی می‌بینند که می‌توانند با استفاده از آن‌ها امتیاز بگیرند و بالا بروند. چون آن‌ها هم در یک رقابت «بیمارگونه» با مدارس دیگر هستند.

می‌ترسیم بچه‌هایمان دانشگاه نروند؟ مگر خودمان که رفتیم چه شد؟ چند نفرمان از مسیر دانشگاه خوشبخت شدیم؟ در کشورهای توسعه‌یافته کمتر از بیست درصد بچه‌ها به دانشگاه می‌روند.

می‌ترسیم که بیرون از دانشگاه موفق نشوند؟ نکته اول این که همین الان و در همین اوضاع، شرایط اقتصادی، روانی و حتی اجتماعی دانشگاه‌نرفته‌ها در مجموع بهتر است. دوم اینکه، مقصر ماییم. این ما هستیم که تمام زندگی را در محوطه‌ی دانشگاه تعریف می‌کنیم و کاری می‌کنیم که بیرون از آن، زندگی برای فرزندانمان تعریف نمی‌شود. این ماییم که اجازه نمی‌دهیم آن‌ها دنیای بیرون از دانشگاه را بسازند و دنبال علاقه‌ی خود بروند. 

منظور این نیست که کسی دانشگاه نرود. فرزندمان را کشف کنیم. اگر عاشق و شیفته‌ی علم است خودش راهش را در دانشگاه پیدا می‌کند. اگر نیست (که هشتاد درصدشان نیستند)، با کلاس کنکور و تقویتی و ... بیچاره‌اش نکنیم. همین تلاش‌ها و حمایت‌هایمان را بگذاریم روی زمینه‌ای که به آن علاقه‌مند است.

بگذاریم فرزندانمان بازی و استراحت کنند. اگر به سلامت جسم و روانشان آسیب نزنیم، آن‌ها خود راهشان را خواهند یافت.


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👍5
🎯 دیگر دوره‌ای به‌نام «نوجوانی» وجود ندارد

📍نوجوانی مفهومی است ساختۀ قرن بیستم. پیش از این قرن، برای مردم ناشناخته بود و گویا برای زندگی امروز نیز فایدۀ چندانی ندارد. نوجوانی، در نگاه مصلحان و نظریه‌پردازانی که آن را صورت‌بندی کردند، همچون دوره‌ای میانی بین کودکی و بزرگ‌سالی بود که طی آن، نوجوانْ تحت نظارت نهادهایی مثل دبیرستان، پا به بزرگ‌سالی می‌گذاشت، اما در دنیای اینترنت، نظارت مدرسه بی‌معنا شده است و اقتصاد جهانی جایی برای فارغ‌التحصیلان دبیرستان ندارد.



🎧 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بشنوید:

https://b2n.ir/d91485
📌 نوشتار این مطلب را اینجا بخوانید:
https://b2n.ir/x85823

◀️ برگرفته از وب سایت ترجمان


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 بازیِ خودانگیخته و بدون نظارت به یادگیریِ خودانگیخته و اعتمادبه‌نفس کودکان کمک می‌کند. این همان نتیجۀ لذت‌بخش و قانع‌کننده‌ای است که پیتر گرِی در کتاب «یادگیری آزاد» با استفاده از تحقیقات علمی‌اش در حوزهٔ زیست‌شناسیِ تکاملی نشان می‌دهد. او فرایند طبیعی و نشانه‌های یادگیریِ خودانگیخته در اجتماع را بررسی می‌کند، از ارزش اجتماعی و جسمی و اخلاقیِ «بازی» می‌گوید که مادام‌العمر است، و ریشه‌ها و پیامدهای کمتر بازی کردن در دهه‌های اخیر را نقد می‌کند.

◀️ ویدیو از تحریریۀ رسانۀ نو.

□ یادگیری آزاد | پیتر گرِی | ترجمۀ مهدی غلامی | نشرنو، چاپ اول ۱۴۰۱، قطع رقعی


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
🔵 ذهن گرسنه: سرچشمه‌های کنجکاوی

◀️ وقتی بچه‌ مدرسه می‌رود چه بر سر کنجکاوی‌اش می‌آید؟ در کلاس درس یکی از مدارس، شاهد ور رفتن بچه‌ها با مجموعه‌ای از لوازم بودم. در پایان متوجه شدم که گروه کوچکی از آنها با وجود تاکید معلمشان برای پر کردن برگه‌ی تمرین همچنان مشتاقانه سرگرم انجام کارهای مختلف با لوازم بودند اما در زمانی که آنها غرق در دنیای خود بودند معلمشان از آنها خواست دست بکشند و به زنگ تفریح بروند.
چه چیزی آن گروه را وا می‌داشت تا کار متفاوتی کنند؟ اگر فرصت می‌داشتند تا کار خود را به سرانجام برسانند چه چیزی یاد می‌گرفتند؟ و مهم‌تر از همه اینکه، چی باعث شد معلم آنها را متوقف کند؟ آن هم وقتی بچه‌ها به جایی از فعالیت رسیده بودند که یادگیری واقعی شروع می‌شد.
مطالعات نشان داده‌اند که یادگیری زمانی در کودک اتفاق می‌افتد که سعی کند به جواب سوالهای خود برسد. بدون شک کنجکاوی موتور یادگیری است و اینک بر پایه این مطالعات می‌دانیم که وقتی کودک به لوازم علاقه‌مند می‌شود، بهتر و طولانی‌تر یاد می‌گیرد و شناخت بیشتری به دست می‌آورد. وقتی کودک سوال می‌کند و یا با سوالی به هیجان می‌آید، برای جواب دادن، با لوازم عمیق‌تر ور می‌رود و فهم عمیق‌تری کسب می‌کند.
چه چیزی برای معلمان اهمیت دارد؟ معلمانی که می‌گویند ما می‌خواهیم بچه‌ها تشنه‌ی یادگیری باشند؛ مشتاق دانستن و فهمیدن چیزها باشند و اینکه می‌خواهیم کنجکاو باشند. به نظر روانشناسی مانند من، ما جامعه‌ای هستیم که عاشق اندازه‌گیری است. جامعه‌ای که چیزهای اندازه‌گیری‌شده را ارزش‌گذاری می‌کند و ارزشها را اندازه‌گیری! و در این لحظه بود که فهمیدم می‌خواهم به روشهای اندازه‌گیری کنجکاوی پی ببرم و چگونگی رشد و تکوین آنها را بفهمم. هر کودکی زندگی را با میل شدید و نیرومندی برای فهمیدن چیزها شروع می‌کند. آنها به هر چیز موجود در برابر خود نگاه می‌کنند. هر چیزی را می‌گیرند و در دهان خود می‌گذارند؛ تکانش می‌دهند؛ کارهای مختلف با آن می‌کنند؛ رویش می‌نشینند و به آن ضربه می‌زنند؛ سعی می‌کنند از کار جهان سر در بیاورند و در کل به آزمایشگاه تک‌نفره‌ می‌مانند.
وقتی بچه قدرت تکلم را به دست می‌آورد، شروع می‌کند از این ابزار برای سوال کردن استفاده کند سوالهایی که مشخصا با "چی، چطور، چرا، کِی و کجا" آغاز می‌شوند و پرقدرت‌ترین ابزاری است که کودک برای فهم جهان دارد.
روانشناسان با ضبط گفتگوی کودکان با اطرافیانشان به یافته‌های جالبی رسیده‌اند. کودکان در خانه، ۲۵ تا ۵۰ سوال در ساعت مطرح می‌کنند! پرسیدن درباره‌ی امور به‌ظاهر پیش پا افتاده مانند ظرف شستن، تعویض کردن ما‌بیبی یا رانندگی، به تغییرات سرشاری در هوشمندی کودک می‌انجامد. رد و بدل شدن پرسش و پاسخهای متعدد میان مادر و کودک یکی از راههای رشد فکری در کودکان است. بر پایه مطالعات همین روانشناسان؛ تعداد سوالات کودکان در مدرسه از ۲۵ تا ۵۰ سوال در ساعت به زیر ۲ سوال در ساعت کاهش می‌یابد! این افت چشمگیر در بیان کنجکاوی با رفتن به مدرسه، مسئله‌ای بود که باید به آن پرداخت. پس از بررسی‌هایی چند، مشخص شد که میزان کنجکاوی بچه‌های کلاس پنجم از بچه‌های مهدکودک بسیار کمتر است و تعداد سوالها از ۲ مورد در ساعت به زیر صفر کاهش می‌یابد. یعنی بچه‌ها به مدرسه می‌روند و ساعتها بدون سوال کردن سپری می‌کنند.
باید پرسید؛ چه چیزی عامل این اتفاق است؟ چه چیزی کنجکاوی را اینگونه نابود می‌کند؟ در خلال بررسی‌ها شاهد بودیم فضای کلاسها اتفاقا شاد و صمیمی است. من و همکارم احساس کردیم مشکل از معلمانی است که خیلی پایبند تکالیفند و به بچه‌ها اجازه نمی‌دهند از مسیر اصلی منحرف شوند و احساسات خود را دنبال کنند. خودانگیختگی و کنجکاوی کودکان با بستن دست و پایشان سرکوب می‌شود. باید پس از فراهم کردن لوازم، به آنها آزادی عمل داد. اینکه معلم در کلاس چه می‌گوید خیلی اهمیتی ندارد، مهم این است که او هنگام ور رفتن با لوازم چقدر در برابر نگاه بچه‌ها از خود کنجکاوی و خلاقیت نشان می‌دهد. کودک اینگونه ترغیب می‌شود تا علایق، توانایی پرسشگری، توانایی جواب دادن و احساسات خود را در این مواقع پرورش دهد.
در پایان می‌خواهم درباره کسی صحبت کنم که با تمرکز بر کنجکاوی رشد کرده است؛ پسرم دانشجوی سال آخر دانشگاه بود که خوابگاهشان را مورچه زد. او و دو هم‌اتاقی‌اش هر تدبیری اندیشیدند، نتوانستند از شر آن مورچه‌ها خلاص شوند. روزی پسرم یکی از آن مورچه‌ها را بین دندانهایش گذاشت و گاز زد. وقتی دوستش با تعجب از او درباره‌ی این کار پرسید، گفت که بعد از مدتها همزیستی با این موجودات قیرگون و تماشای آنها می‌خواستم از آنها شناخت ایجاد کنم. برای همین با خودم گفتم طعمشان را بچشم! اگر مدارسی می‌خواهیم که افراد مشتاق دانش را در خود بپرورد، باید بپرسیم که چرا دیگران مانند آن دانشجوی مورچه‌خوار نیستند.

🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کارخانه‌ی نظام آموزشی!

💠 بخش‌هایی از صحبت‌های محمود معظمی در همایش گلادیاتورهای نوجوان

🎦 مشاهده کنید...


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👏1
#معرفی_کتاب

📚 تربیت فرزند به‌سبک فرانسوی
نویسنده: پاملا دراکرمن
ناشر: ترجمان

🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
خشت کج | نقد نظام آموزشی
#معرفی_کتاب 📚 تربیت فرزند به‌سبک فرانسوی نویسنده: پاملا دراکرمن ناشر: ترجمان 🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی 🆔 @kheshtekaj
🔷️معرفی کتاب:

◀️ پدر و مادر بودن در ذهن ما مترادف است با دل‌نگرانی دائم و مراقبت سخت‌گیرانه و همراهی با کودکمان در تمام کارهای روزانه‌اش؛ و معمولاً اکثر ما نیز از پرتوقعی و وابستگی و لوس‌شدن فرزندمان می‌نالیم و خودمان را قربانی تربیت او تلقی می‌کنیم. این نوع والدگری نام‌های مختلفی دارد: والدگری افراطی، مستبدانه، هلیکوپتری و، احتمالاً  آن‌طور که خودمان خوش داریم بگوییم، والدگری کامل و همه‌جانبه! اما پاملا دراکرمن، روزنامه‌نگار آمریکایی، هنگامی که خواسته و ناخواسته با همسرش، سایمون کوپر، به پاریس مهاجرت کرد و فرزندشان متولد شد، متوجه شد که انگار آنجا خبری از والدگری کامل نیست و نه والدین فرانسوی آن‌چنان سخت‌گیر و مضطرب‌اند و نه کودکانشان غرغرو و وابسته‌اند. کودکان فرانسوی خواب منظمی دارند، بدغذا نیستند، مؤدبانه رفتار می‌کنند و البته بازیگوش و سرزنده‌اند. پدر و مادرهایشان نیز عاشق معاشرت و صحبت با فرزندانشان هستند، برایشان زیاد کتاب می‌خوانند و آن‌ها را به کلاس ورزش و نقاشی می‌برند، اما هرگز نمی‌گذارند با بدخلقی و توجه‌طلبی بیش‌ازحد نظم و تعادل زندگی را بر هم زنند و مهمانی‌هایشان را به جهنم تبدیل کنند. دراکرمن، با دفتر یادداشتی در دست، چند سال ناظر تمام زوایای رفتار فرانسوی‌ها شد تا راز والدگری آن‌ها را کشف کند، رازی که به نظر او نه در نگاهی متفاوت به پدری و مادری کردن، بلکه در نگاهی متفاوت به معنای کودکی نهفته است. حاصل کار او کتابی است طنزآمیز و سرشار از نکته‌های ظریف دربارۀ دو فرهنگ تربیتی بسیار متفاوت.


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👏2
🔹 معرفی نویسندهٔ کتاب «تربیت فرزند به‌سبک فرانسوی»


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
🔹 برشی از کتاب «تربیت فرزند به‌سبک فرانسوی»



🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
باغبان یا نجار
مجتبی شکوری
⁉️ برای فرزندان خود، باغبان باشیم یا نجار؟

🎙 #مجتبی_شکوری


زمان= ۸:۳۰
حجم= ۳ مگابایت


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👍1
💠 باغبان یا نجار⁉️

□ نه به «چگونه»ها

صفحهٔ فروشگاه اینترنتی کتاب را باز می‌کنید وارد قسمت روانشناسی می‌شوید. تا به خودتان می‌آیید، هزاران کتاب رنگارنگ غالباً با عنوان‌هایی شبیه «چگونه والدین خوبی باشیم؟»، «چگونه بچه‌ها را باهوش تربیت کنیم؟»، «چگونه به بچه‌ها ثروت‌اندوزی یاد بدهیم؟»، «چگونه کودکان را روانشناسی کنیم؟»، چگونه چگونه چگونه... احاطه‌تان کرده است. تمام انتخاب‌ها و تمام تصورتان را این «چگونه»ها شکل داده‌اند و انگار نمی‌توانید خارج از این چگونه‌ها به ارتباط با کودکان و دیگران فکر کنید. ناچارید یا حتی مصمّم و مشتاق‌اید که کودکان را با «دستورالعمل‌های چگونه» تربیت کنید تا بتوانند در چهارچوب‌های تخصصی و علمی و غیره بگنجند. در فلان درس بیست شوند. در بهمان کار سرآمد شوند. در یک کلام: هم‌شکل و هم‌اندازهٔ قالبی شوند که چگونه‌های کتابی و رسانه‌ای و غیره برای شما ساخته و پرداخته‌اند. آلیسون گوپنیک که یکی از خبره‌ترین روانشناسان رشد در جهان است، دیدگاه دیگری پیش می‌کشد علیه چگونه و اجبار در تربیت کودک. و نشان می‌دهد که وظیفهٔ والدین نه «ساختن یک بچهٔ خاص» که پدید آوردن محیطی آمیخته به عشق و امنیت و ثبات و آزادی است. به خواننده نشان می‌دهد که وظیفهٔ او شکل‌دادن به افکار فرزندان نیست، بلکه وظیفه‌اش این است که افکار آن‌ها اجازه دهد تا همهٔ احتمالاتی را که جهان و زندگی پیش رویشان می‌گذارد، بسنجند. بازی کنند و بفهمند. خطا کنند و بیاموزند. عشق را تجربه کنند و بیاموزند. گوپنیک این ایدهٔ بنیادین را با گریزهای پی‌درپی به گذشتهٔ تکاملی و جنبه‌های گوناگون روان انسان محک می‌زند. ایدهٔ اساسی کتاب را در قالب دو استعارهٔ «باغبان» و «نجار» خواهید یافت و پس از خواندن دقیق این کتاب درخواهید یافت که بیشتر باغبان هستید یا نجار. می‌خواهید بچه مثل یک نجار درخت را بُرش بزند و طبق نقشه چند صندلی بسازد یا می‌خواهید مانند گیاهی حساس رشد کند و شما صرفاً مراقبش باشید تا در امنیت و آزادی ببالد؟ این آن پرسشی‌ست که بلاواسطه «چگونه‌ها» را کنار می‌زند و پیش روی شما قرار می‌گیرد: می‌خواهید نجار باشید یا باغبان؟ پاسخ نویسنده روشن و گویاست: باغبان باشیم، نه نجار.


□ کتاب باغبان و نجار | آلیسون گوپنیک | ترجمه مریم برومندی | نشر نو


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مدارس سرزمین آسیاب های بادی

📌 کار گروهی
📌تفکر انتقادی
📌 مشارکت بچه ها در مدرسه
📌 و تکلیف متناسب برای هر فرد


#هلند


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👍3
🔆داستان موفقیت های دیگران را ببینید و بشنوید:

🇫🇮 راز موفقیت آموزش و پرورش #فنلاند چیست؟

🇸🇬 #سنگاپور برای قرن بیست و یک چه استراتژی ای دارد؟

🇨🇦 #کانادا چگونه بر شکاف موفقیت تحصیلی پیروز خواهد شد؟

🇨🇳 برنامه شانگهای #چین برای توسعه مدارس چیست؟

🇩🇪 #آلمان برای اصلاحات آموزشی در مدارس چه برنامه ای دارد؟

🌍 از #هند و #نیوزلند و #ایتالیا و... چه خبر؟

🔗 در این لینک می توانید فیلم ها و منابع یادگیری را در مورد سیستم های آموزش در کشورهای مختلف ملاحظه کنید:
https://www.edutopia.org/education-everywhere-international-global-resources

#بین_الملل


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
🚨 وقت آن رسیده که «علیهِ تربیت» به پا خیزیم!

درست از زمانی كه اراده معطوف به تربيت‌كردن آغاز شد، فرآيند خودآيند تربيت‌شدن پايان يافت؛ درست از زمانی كه تربيت به مثابه طرح و برنامه صورت‌بندی شد سيرت تربيت‌شدگی از صحنه زندگی خارج شد. درست از زمانی كه افرادی در نقش و شغل و حرفه مربیگری و والدگری ظاهر شدند فرآيند تربيت طبيعی و ارتجالی به محاق رفت. درست از زمانی كه نهادها، سازمان‌ها، مراكز و مجامع تربيتی آغاز به كار كردند جريان اصيل و طبيعی تربيت از كار افتاد.
اين چنين شد كه تاكنون شده‌است و ادامه دارد.
ايده خطرناك «والدگری» در پی آن است كه با ارائه مجموعه‌ای از روش‌ها، فنون و مهارت‌های خاص، به والدين كمك كند تا آن‌ها مطابق آنچه آرزو دارند زندگی فرزندانشان را محقق کنند.
- بنا نيست به كودكان درس صداقت و نجابت و پاكي بدهيم، بناست نگذاريم كه اين فضيلت‌های فطری در بستر تربيت‌كردن رسمی نابود شود.
- بنا نيست كودكان را كنجكاو كنيم، بناست كاری نكنيم كه كنجكاوي غريزی آن‌ها با تشويق و جايزه‌‍دادن تضعيف شود.
- بنا نيست به كودكان درس مهر و محبت و صميمت بدهيم، بناست نگذاريم اين صفات خودآورده به كينه و نفرت و ريا تبديل شوند.
- بنا نيست آدمی را دينی و اخلاقی كنيم بناست فطرت دينی و اخلاقي آن‌ها را با آموزش دين و اخلاق نابود نكنيم.

🔴 ما فاعل تربيت فرزندان خود نيستيم، بلكه فقط كاشف آن هستيم. ما حتی نبايد خالق سرنوشت خود و ديگران باشيم، بلکه بايد كاشف آن باشيم؛ در چنين شرايطی است كه انسان از وجود بدلی خود خارج و به وجود اصالی خويش (تاويل خويش) وارد می‌‎شود.
- ما با ياد دادن، مانع يادگرفتن فرزندانمان مي‌شويم!
- با آموزش دادن، مانع آموختن آن‌ها می‌شويم!
- با راه بردن، مانع راه رفتن آن‌ها می‌شويم!
- با انديشه‌آموزی، مانع انديشه‌ورزی آن‌ها می‌شويم!
- ما با درس دادن، امکان درس گرفتن آن‌ها از زندگی را نابود می‌كنيم!
- ما با درسی‌کردن دین، ریشه دین‌یابی را از سینه‌ها می‌خشكانيم و با دیکته‌کردن ارزش‌ها، ارزش‌ها را از ارزش انداخته‌ایم.

زمان آن رسيده‌است كه دست از نظريه‌ها و ديدگاه‌هايی كه تربيت را به فنون فرودستانه روان‌شناختی فروكاسته‌اند برداريم و با نگاهی دگرسان به تربيت بنگريم. تربيت در اينجا يعنی تلاش دائمی و بی‌وقفه برای از دست‌ندادن آنچه فطرتا داريم و اين تلاش از دست ندادن، زمانی به بزرگترين دستاورد تربيتی می‌انجامد كه دست از تربيت‌كردن برداريم!

🖋عبدالعظیم کریمی
🔷️ دانشیار پژوهشگاه ملی تعلیم و تربیت


◀️ برگرفته از کانال مدرسه گفت‌وگو:
@dialogueschool_ir


🔰خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔 @kheshtekaj
👍2👎1
2025/07/13 11:06:05
Back to Top
HTML Embed Code: