Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مرثیه کوتاه و درستی که زنده یاد استاد احمد قابل از شهادتِ سرور آزادگان خواند.
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
در اوج رضامندی
به نیک اندیشی است انسان اگر حیثیّتی دارد
که هر شخصی به قدر فکر و ذکرش قیمتی دارد
سزد از سر نوشتن سرنوشت خویش اگر خواهی
قضا فرع رضا باشد قدَر هم حکمتی دارد
علی با عزم خود شد افتخار خاتم و عالم
مگو حکم مقدّر بود و هر کس قسمتی دارد
مگو معصوم را مجبور و ممنوع از خطا باشد
که هر منصف به قدر دادورزی عصمتی دارد
مصمّم شو ، مشیّت مبتنی بر رسم رحمانیست
ارادت جو که هر کس طبق عزمش عزّتی دارد
به قدر همّتش هر کس تواند شد اولوا العزمی
به تصمیم ات تو را تقدیر رحمان ، رحمتی دارد
برای زندگی برنامه ها باید تدارک دید
که هر کاری برای خود شتابان فرصتی دارد
جوانی هر دمش دنیایی از صبح شکفتن هاست
جهانی را جوانی می کند جنّت که خود جدّیتی دارد
گرفتاری تو را هرچند بسیار است و گوناگون
ولی با عزم راسخ هر نفَس نو رخصتی دارد
بیا حال ابو الاحرار را بنگر که در مرگش
عجب عزمی عجب رزمی چه عالی همّتی دارد
کتاب کربلا را با کمال فکر باید خواند
حسین بن علی پیش خداوندان فکرت حرمتی دارد
خدا را تشنه ی اندیشه ی آن قهرمانی باش
که از جمع رسولان راه و رسم اش امّتی دارد
کلامش عقل و اندیشه ، پیامش باز اندیشه
حدیث اش حکمت و حرفش به حق حرّیتی دارد
خدا را چشم دل واکن ، تفکّر را تماشا کن
تعقّل را تولّا کن که دل را قوّتی دارد
به اخلاصش قسم حرفش همیشه حاضر و حیّ است
کلامش چون کلامُ الله ناطق شوکتی دارد :
ستم نه ، زور نه ، تزویر نه ، تحمیق امّت نه
دیانت را دنائت دیدن آخر خفّتی دارد
جفا نه ، جور نه ، تکفیر نه ، تحقیر ملّت نه
که ترسیدن پرستیدن به پستی ذلّتی دارد
نباید غافل از حق بود و مقهور حکومت شد
که هر حاکم دو روزی کرّ و فرّ و قدرتی دارد
حسین بن علی کارش به جا ، حرفش رسا باشد
وَ هر فصل از خطابش در فصاحت صولتی دارد
ز جان خسته ز خود رسته سر و صورت به خون شسته
خدا را تا دم آخر قیامش نهضتی دارد
وضو خون غسل خون سجاده خون محراب طاعت خون
خدا را با چنین حالت « عبادت » لذّتی دارد
به سجده خطّ خونش می نماید راه آینده
برای نسل فردا چشم بازش فکرتی دارد
خدا با اوست حق دارد که در جسمش نمی گنجد
ببین در خون خود غلتان چه حال و هیبتی دارد
نه آه و ناله از زخمی نه خشم و نفرت از خصمی
که در اوج رضامندی حیا و حیرتی دارد
نه تنها با سر و صورت که با هر پاره از جانش
به سجده سر نهاده با حبیبش خلوتی دارد
نه در میدان نه در خیمه نه در آن مصرع و مقتل
که در لاهوت لاحولش مع الحق وحدتی دارد
ستاره سان به سمّ اسبها اعضا پراکنده
تو گویی ذات حق در عین وحدت کثرتی دارد
نه چامه نه چکامه حرفی از هنگامه ای گفتم
که تا هنگام محشر صحبت از آن صحّتی دارد
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
به نیک اندیشی است انسان اگر حیثیّتی دارد
که هر شخصی به قدر فکر و ذکرش قیمتی دارد
سزد از سر نوشتن سرنوشت خویش اگر خواهی
قضا فرع رضا باشد قدَر هم حکمتی دارد
علی با عزم خود شد افتخار خاتم و عالم
مگو حکم مقدّر بود و هر کس قسمتی دارد
مگو معصوم را مجبور و ممنوع از خطا باشد
که هر منصف به قدر دادورزی عصمتی دارد
مصمّم شو ، مشیّت مبتنی بر رسم رحمانیست
ارادت جو که هر کس طبق عزمش عزّتی دارد
به قدر همّتش هر کس تواند شد اولوا العزمی
به تصمیم ات تو را تقدیر رحمان ، رحمتی دارد
برای زندگی برنامه ها باید تدارک دید
که هر کاری برای خود شتابان فرصتی دارد
جوانی هر دمش دنیایی از صبح شکفتن هاست
جهانی را جوانی می کند جنّت که خود جدّیتی دارد
گرفتاری تو را هرچند بسیار است و گوناگون
ولی با عزم راسخ هر نفَس نو رخصتی دارد
بیا حال ابو الاحرار را بنگر که در مرگش
عجب عزمی عجب رزمی چه عالی همّتی دارد
کتاب کربلا را با کمال فکر باید خواند
حسین بن علی پیش خداوندان فکرت حرمتی دارد
خدا را تشنه ی اندیشه ی آن قهرمانی باش
که از جمع رسولان راه و رسم اش امّتی دارد
کلامش عقل و اندیشه ، پیامش باز اندیشه
حدیث اش حکمت و حرفش به حق حرّیتی دارد
خدا را چشم دل واکن ، تفکّر را تماشا کن
تعقّل را تولّا کن که دل را قوّتی دارد
به اخلاصش قسم حرفش همیشه حاضر و حیّ است
کلامش چون کلامُ الله ناطق شوکتی دارد :
ستم نه ، زور نه ، تزویر نه ، تحمیق امّت نه
دیانت را دنائت دیدن آخر خفّتی دارد
جفا نه ، جور نه ، تکفیر نه ، تحقیر ملّت نه
که ترسیدن پرستیدن به پستی ذلّتی دارد
نباید غافل از حق بود و مقهور حکومت شد
که هر حاکم دو روزی کرّ و فرّ و قدرتی دارد
حسین بن علی کارش به جا ، حرفش رسا باشد
وَ هر فصل از خطابش در فصاحت صولتی دارد
ز جان خسته ز خود رسته سر و صورت به خون شسته
خدا را تا دم آخر قیامش نهضتی دارد
وضو خون غسل خون سجاده خون محراب طاعت خون
خدا را با چنین حالت « عبادت » لذّتی دارد
به سجده خطّ خونش می نماید راه آینده
برای نسل فردا چشم بازش فکرتی دارد
خدا با اوست حق دارد که در جسمش نمی گنجد
ببین در خون خود غلتان چه حال و هیبتی دارد
نه آه و ناله از زخمی نه خشم و نفرت از خصمی
که در اوج رضامندی حیا و حیرتی دارد
نه تنها با سر و صورت که با هر پاره از جانش
به سجده سر نهاده با حبیبش خلوتی دارد
نه در میدان نه در خیمه نه در آن مصرع و مقتل
که در لاهوت لاحولش مع الحق وحدتی دارد
ستاره سان به سمّ اسبها اعضا پراکنده
تو گویی ذات حق در عین وحدت کثرتی دارد
نه چامه نه چکامه حرفی از هنگامه ای گفتم
که تا هنگام محشر صحبت از آن صحّتی دارد
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
Forwarded from سهام نیوز
✅امام حسین (ع) را هم به جرمِ مخالفت با امام و رهبری کشتند!
امام کفر مثل قصّابی است که نامِ خدا به زبان می راند و سر می بُرد
✍️محمد صحتیسردرودی
طبری به نقل از ابومخنف ازدی روایت می¬کند که عَمرو بن حجاج زبیدی (برادرزن هانی بن عروه) در تحریض و تشویقِ مردم به قتلِ حضرت حسین علیهالسلام روز عاشورا فریاد می¬زد :« الزموا طاعتکم و جماعتکم ولاترتابوا فی قتل من مرق عن الدین و خالف الامام؛ یعنی: به طاعت از اولوالأمر و همراهی با جماعت، ملتزم باشید و در کشتن کسیکه از دین خارجشده و با امام مخالفت کرده تردیدی به خود راه ندهید»! ابن حجاج میخواست با این سخنان بگوید: چون حسینابنعلی مثل دیگران از امام – یعنی یزید – اطاعت نمی کند پس از دین اسلام برگشته و مرتد شده است!
خدا میداند به بهانۀ اطاعت از ولیِ امرِ مسلمین و لزومِ اتّحاد و جماعت؛ نیز به اتّهامِ ارتداد و خروج از دین در طول تاریخ چه جنایت ها مرتکب شدهاند و چه قدر انسانهای شریف و عزیز و آزادیخواه را با همین تحریف و تزویر از حقِ حیات محروم کردهاند! مثل اینکه ریشۀ بسیاری از بلایا در تحریفِ مفاهیمی مثلِ « اولوالأمر و ولیِ امر»؛«اتّحادِ مسلمین» و «امامت» نهفته است.
با اینکه خدا در قرآن از «ائمّة الکفر/ امامانِ کفر» و «ائمّة یدعون الی النار/ امامانی که مردم را به آتشِ جهنم فرامی-خوانند» با صراحت سخن گفته است هنوز هم هستند کسانی که واژگانی چون امام و رهبر را مقدّس می پندارند غافل از اینکه واقعیتهای تاریخ چیز دیگری می¬گوید:
« قد بُلینا بإمامٍ ذَکرَ اللهَ وَ سَبّح
وهو کالجرّار فینا یذکر الله و یذبح
(یعنی گرفتارِ امامی شدیم که مدام نامِ خدا به زبان دارد و تسبیح میگوید ولی او در میانِ ما مثلِ قصّابی است که نامِ خدا به زبان می راند و سر می بُرد).
سوگمندانه کار بهجایی رسید که یزید بن معاویه را نیز امامُ المسلمین! نامیدند، همان یزیدی که دنائت و لئامتش شهرۀ آفاق بود. به قولِ إبنُ الابارِ قضائی اندلسی (595 – 658ق) :
إنّ الإمامَةَ لم تکن للئیمِ ما تحتَ العَمامَة
مِن سبطِ هِندٍ وَابنِها دون البَتولِ وَلا کرامَة.
( امامت به شخص پستی که زیر دستار خزیده است هرگز نمیرسد...).
آری وقتی روحانیانِ ریاکار و بیایمان با پادشاهان و حاکمانِ مستبدّ و ستمگر دستبهدست هم می-دهند امثال یزید نیز امامِ امت می گردند تا دین و ایمان مردم را فاسد و تباه بسازند:
وَهَل أفسَدَ الدینَ الا الملوک
وَ أحبارُ سوءٍ وَ رُهبانُها؟
( و مگر غیرازاین است که دین را پادشاهان و روحانیانِ ریاکار و شب زنده دار به تباهی کشاندهاند؟).
@Sahamnewsorg
امام کفر مثل قصّابی است که نامِ خدا به زبان می راند و سر می بُرد
✍️محمد صحتیسردرودی
طبری به نقل از ابومخنف ازدی روایت می¬کند که عَمرو بن حجاج زبیدی (برادرزن هانی بن عروه) در تحریض و تشویقِ مردم به قتلِ حضرت حسین علیهالسلام روز عاشورا فریاد می¬زد :« الزموا طاعتکم و جماعتکم ولاترتابوا فی قتل من مرق عن الدین و خالف الامام؛ یعنی: به طاعت از اولوالأمر و همراهی با جماعت، ملتزم باشید و در کشتن کسیکه از دین خارجشده و با امام مخالفت کرده تردیدی به خود راه ندهید»! ابن حجاج میخواست با این سخنان بگوید: چون حسینابنعلی مثل دیگران از امام – یعنی یزید – اطاعت نمی کند پس از دین اسلام برگشته و مرتد شده است!
خدا میداند به بهانۀ اطاعت از ولیِ امرِ مسلمین و لزومِ اتّحاد و جماعت؛ نیز به اتّهامِ ارتداد و خروج از دین در طول تاریخ چه جنایت ها مرتکب شدهاند و چه قدر انسانهای شریف و عزیز و آزادیخواه را با همین تحریف و تزویر از حقِ حیات محروم کردهاند! مثل اینکه ریشۀ بسیاری از بلایا در تحریفِ مفاهیمی مثلِ « اولوالأمر و ولیِ امر»؛«اتّحادِ مسلمین» و «امامت» نهفته است.
با اینکه خدا در قرآن از «ائمّة الکفر/ امامانِ کفر» و «ائمّة یدعون الی النار/ امامانی که مردم را به آتشِ جهنم فرامی-خوانند» با صراحت سخن گفته است هنوز هم هستند کسانی که واژگانی چون امام و رهبر را مقدّس می پندارند غافل از اینکه واقعیتهای تاریخ چیز دیگری می¬گوید:
« قد بُلینا بإمامٍ ذَکرَ اللهَ وَ سَبّح
وهو کالجرّار فینا یذکر الله و یذبح
(یعنی گرفتارِ امامی شدیم که مدام نامِ خدا به زبان دارد و تسبیح میگوید ولی او در میانِ ما مثلِ قصّابی است که نامِ خدا به زبان می راند و سر می بُرد).
سوگمندانه کار بهجایی رسید که یزید بن معاویه را نیز امامُ المسلمین! نامیدند، همان یزیدی که دنائت و لئامتش شهرۀ آفاق بود. به قولِ إبنُ الابارِ قضائی اندلسی (595 – 658ق) :
إنّ الإمامَةَ لم تکن للئیمِ ما تحتَ العَمامَة
مِن سبطِ هِندٍ وَابنِها دون البَتولِ وَلا کرامَة.
( امامت به شخص پستی که زیر دستار خزیده است هرگز نمیرسد...).
آری وقتی روحانیانِ ریاکار و بیایمان با پادشاهان و حاکمانِ مستبدّ و ستمگر دستبهدست هم می-دهند امثال یزید نیز امامِ امت می گردند تا دین و ایمان مردم را فاسد و تباه بسازند:
وَهَل أفسَدَ الدینَ الا الملوک
وَ أحبارُ سوءٍ وَ رُهبانُها؟
( و مگر غیرازاین است که دین را پادشاهان و روحانیانِ ریاکار و شب زنده دار به تباهی کشاندهاند؟).
@Sahamnewsorg
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
حسینِ حق
رفتند آنچنانکه نتابد رکابها
گفتند آن سخن که نسنجد حسابها
انسانکه نه، به نام ، مسلمان جماعتی
اوّل صف از صفوفِ مقدّس مآبها ،
گفتند : مرتد است محبّت اگر نشد،
تسلیم کینه ، کشته شود با عذابها
گفتند : ناحق است نه حرّیّت است حق
باید مطیع بود به عالیجنابها !
خواندند خطبهها به منابر خطیر و خود
کردند خویش را به بشارت خطابها
راه ریا و رسم ریاست به هم تنید
گردید جهلهای مقدّس صوابها
کشتند آن کمال محبّت که بیگمان
میخواست کینه حذف شود از کتابها
آری حسینِ حق به محبّت کمال بود
زیباترین زمینه در اوج جمال بود.
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
رفتند آنچنانکه نتابد رکابها
گفتند آن سخن که نسنجد حسابها
انسانکه نه، به نام ، مسلمان جماعتی
اوّل صف از صفوفِ مقدّس مآبها ،
گفتند : مرتد است محبّت اگر نشد،
تسلیم کینه ، کشته شود با عذابها
گفتند : ناحق است نه حرّیّت است حق
باید مطیع بود به عالیجنابها !
خواندند خطبهها به منابر خطیر و خود
کردند خویش را به بشارت خطابها
راه ریا و رسم ریاست به هم تنید
گردید جهلهای مقدّس صوابها
کشتند آن کمال محبّت که بیگمان
میخواست کینه حذف شود از کتابها
آری حسینِ حق به محبّت کمال بود
زیباترین زمینه در اوج جمال بود.
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
عاشورا
امروز قرآن را به خاک وخون کشیدند
انصاف را کشتند و وجدانی ندیدند
ای آسمان خون گریه کن بر حال انسان
دیوانگان با نام دین ، سرها بریدند
آنان که باید با شتاب و تیغ برّان ،
بر دادِ مظلومانِ عادل می رسیدند ،
از ترس جان ، بیعت کنان با ظلم و ظالم
آسوده اندر خانه های خود خزیدند
هرچه حسین بن علی می گفت از حق
گرچه صدای دادخواهی را شنیدند ،
اما مسلمانان ناآگاه و وحشی ،
در کشتن او بر سر هم می پریدند
تا تاختن بر پیکر پاک عدالت ،
تکبیرگو ، بر پشت اسبان می جهیدند
روحانیان هم با ریا و با تظاهر
بر دور خود تورِ تقدّس می تنیدند
خیلِ خلایق پشت وعّاظُ السّلاطین
در سجده وجدان کشته ، جنّت می خریدند
امروز روزِ غربتِ آزادگان بود
تا شربتِ شهدِ شهادت سر کشیدند
م . صحّتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
امروز قرآن را به خاک وخون کشیدند
انصاف را کشتند و وجدانی ندیدند
ای آسمان خون گریه کن بر حال انسان
دیوانگان با نام دین ، سرها بریدند
آنان که باید با شتاب و تیغ برّان ،
بر دادِ مظلومانِ عادل می رسیدند ،
از ترس جان ، بیعت کنان با ظلم و ظالم
آسوده اندر خانه های خود خزیدند
هرچه حسین بن علی می گفت از حق
گرچه صدای دادخواهی را شنیدند ،
اما مسلمانان ناآگاه و وحشی ،
در کشتن او بر سر هم می پریدند
تا تاختن بر پیکر پاک عدالت ،
تکبیرگو ، بر پشت اسبان می جهیدند
روحانیان هم با ریا و با تظاهر
بر دور خود تورِ تقدّس می تنیدند
خیلِ خلایق پشت وعّاظُ السّلاطین
در سجده وجدان کشته ، جنّت می خریدند
امروز روزِ غربتِ آزادگان بود
تا شربتِ شهدِ شهادت سر کشیدند
م . صحّتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
سخنی پیرامون زیارت عاشورا
این متن زیارتی از متون تعلیمی ائمه است و تردیدی در سند آن نیست اما این احتمال که راوی نقل به معنا کرده باشد بعید نیست زیرا متنی به این طول و تفصیل را نمی توان دقیقا به خاطر سپرد و گفت کلمه به کلمه اینها را امام معصوم گفته است و راوی آن نیز نه چنین ادعایی کرده و نه گفته که حضرت میفرمود و من هم می نوشتم .
دیگر این که متن آن دست کم دو قرن به صورت سینه به سینه و شفاهی نقل شده است یعنی از زمان صدور آن تا زمانی که صورت مکتوب به خود بیابد لااقل دویست سال فاصله بوده است پس این امکان و احتمال عادی را نباید نادیده گرفت که ممکن است راویان و ناقلان آن در این فاصله ی زمانی دور و دراز با نقل به معنای آن طبق معمول و مرسوم ناخواسته یا خواسته تصرفاتی در آن کرده یا فقراتی را بر آن افزوده یا کاسته باشند در نتیجه شرط احتیاط آن است که چنین متن مفصلی را با چنان شرایطی که دارا بوده است به ناقلان آن نسبت دهیم و بگوییم متن زیارت عاشورا بنا بر آن که ابن قولویه در کامل الزیارات آورده چنین است و بنا به نقلی که شیخ طوسی حدودا پس از صد سال از ابن قولویه با اختلافات بسیاری در مصباح المتهجد آورده هم چنین است و این بسیار توفیر میکند با آن که بگوییم زیارت عاشورا را امام معصوم علیه السلام چنین گفته است و چنین نقلی افزون بر این تفاوت و توفیر ؛ خلاف احتیاط هم هست .
م / ص / س
🏴@m_sehati🏴
این متن زیارتی از متون تعلیمی ائمه است و تردیدی در سند آن نیست اما این احتمال که راوی نقل به معنا کرده باشد بعید نیست زیرا متنی به این طول و تفصیل را نمی توان دقیقا به خاطر سپرد و گفت کلمه به کلمه اینها را امام معصوم گفته است و راوی آن نیز نه چنین ادعایی کرده و نه گفته که حضرت میفرمود و من هم می نوشتم .
دیگر این که متن آن دست کم دو قرن به صورت سینه به سینه و شفاهی نقل شده است یعنی از زمان صدور آن تا زمانی که صورت مکتوب به خود بیابد لااقل دویست سال فاصله بوده است پس این امکان و احتمال عادی را نباید نادیده گرفت که ممکن است راویان و ناقلان آن در این فاصله ی زمانی دور و دراز با نقل به معنای آن طبق معمول و مرسوم ناخواسته یا خواسته تصرفاتی در آن کرده یا فقراتی را بر آن افزوده یا کاسته باشند در نتیجه شرط احتیاط آن است که چنین متن مفصلی را با چنان شرایطی که دارا بوده است به ناقلان آن نسبت دهیم و بگوییم متن زیارت عاشورا بنا بر آن که ابن قولویه در کامل الزیارات آورده چنین است و بنا به نقلی که شیخ طوسی حدودا پس از صد سال از ابن قولویه با اختلافات بسیاری در مصباح المتهجد آورده هم چنین است و این بسیار توفیر میکند با آن که بگوییم زیارت عاشورا را امام معصوم علیه السلام چنین گفته است و چنین نقلی افزون بر این تفاوت و توفیر ؛ خلاف احتیاط هم هست .
م / ص / س
🏴@m_sehati🏴
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
متن_مصحح_زیارت_عاشورا_به_تصحیح_علامه.pdf
100.9 KB
البته این متن نسبت به متن رایج از نظر سند اقدم و از نظر متن ، متین است و می توان آن را همه جا خواند و نشر داد. @m_sehati
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
متن_مصحح_زیارت_عاشورا_به_تصحیح_علامه.doc
52.5 KB
/متن مصحح زیارت عاشورا به تصحیح علامه امینی.
البته این متن نسبت به متن رایج از نظر سند اقدم و از نظر متن ، متین است و می توان آن را همه جا خواند و نشر داد. @m_sehati
البته این متن نسبت به متن رایج از نظر سند اقدم و از نظر متن ، متین است و می توان آن را همه جا خواند و نشر داد. @m_sehati
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
با نام حسین
با نام حسین خوش ایم در روز سیاه
دردا که نشد به سرّ او کس آگاه
هر قوم برای خود بتی می سازد
لا حول و لا قوّة الا بالله !
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
با نام حسین خوش ایم در روز سیاه
دردا که نشد به سرّ او کس آگاه
هر قوم برای خود بتی می سازد
لا حول و لا قوّة الا بالله !
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
تکبیر حسین علیه السلام
هنگام که روز، مثل شب بود سیاه
هر میر قبیله باز بت بود و إلاه
تکبیر حسین بود که در خون میگفت :
لا حول و لا قوّة الّا با الله
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
هنگام که روز، مثل شب بود سیاه
هر میر قبیله باز بت بود و إلاه
تکبیر حسین بود که در خون میگفت :
لا حول و لا قوّة الّا با الله
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
Forwarded from تشنهی اندیشه / صحتی سردرودی
حسینِ حق
رفتند آنچنانکه نتابد رکابها
گفتند آن سخن که نسنجد حسابها
انسانکه نه، به نام ، مسلمان جماعتی
اوّل صف از صفوفِ مقدّس مآبها ،
گفتند : مرتد است محبّت اگر نشد،
تسلیم کینه، کشته شود با عذابها
گفتند : ناحق است نه حرّیّت است حق
باید مطیع بود به عالیجنابها !
خواندند خطبهها به منابر خطیر و خود
کردند خویش را به بشارت خطابها
راه ریا و رسم ریاست به هم تنید
گردید جهلهای مقدّس ثوابها
کشتند آن کمال محبّت که بیگمان
میخواست کینه حذف شود از کتابها
آری حسینِ حق به محبّت کمال بود
زیباترین زمینه در اوج جمال بود.
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
رفتند آنچنانکه نتابد رکابها
گفتند آن سخن که نسنجد حسابها
انسانکه نه، به نام ، مسلمان جماعتی
اوّل صف از صفوفِ مقدّس مآبها ،
گفتند : مرتد است محبّت اگر نشد،
تسلیم کینه، کشته شود با عذابها
گفتند : ناحق است نه حرّیّت است حق
باید مطیع بود به عالیجنابها !
خواندند خطبهها به منابر خطیر و خود
کردند خویش را به بشارت خطابها
راه ریا و رسم ریاست به هم تنید
گردید جهلهای مقدّس ثوابها
کشتند آن کمال محبّت که بیگمان
میخواست کینه حذف شود از کتابها
آری حسینِ حق به محبّت کمال بود
زیباترین زمینه در اوج جمال بود.
م. صحتی سردرودی
🏴@m_sehati🏴
Forwarded from سخنرانی ها ، درس گفتارها ، گفت و گوها و دیگر برنامه های فرهنگی و مطالعات تطبیقی (Abbas Ghaemmaghami)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟡 " تحریفات مبنایی در تاریخ و فرهنگ عاشورا "
استاد محمد صحّتی سردرودی
https://youtu.be/fuHeIHLZIA8?si=2xMDxqYHa__nsFu2
https://www.instagram.com/reel/DLy7S0nv5Dn/?igsh=MzdwNmZwMmdxd2s2
عصر تاسورا ، شنبه 1404.04.14 ساعت 🕔 17 تا 19
جلسه حضوری،
تهران، بلوار میرداماد، بین ایستگاه مترو و میدان مادر، شماره 126 ، طبقه 4
انجمن اسلامی مهندسین – تأسیس 1336
ارتباط آنلاین :
On Line : https://www.skyroom.online/ch/iaie/general-speech
آگهی و فایل صوتی جلسات، در کانال تلگرام انجمن، در دسترس است.
@IAIEngineers
🔴 نسخه ی دیداری انجمن اسلامی مهندسین
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :
https://www.tg-me.com/Vortrags
استاد محمد صحّتی سردرودی
https://youtu.be/fuHeIHLZIA8?si=2xMDxqYHa__nsFu2
https://www.instagram.com/reel/DLy7S0nv5Dn/?igsh=MzdwNmZwMmdxd2s2
عصر تاسورا ، شنبه 1404.04.14 ساعت 🕔 17 تا 19
جلسه حضوری،
تهران، بلوار میرداماد، بین ایستگاه مترو و میدان مادر، شماره 126 ، طبقه 4
انجمن اسلامی مهندسین – تأسیس 1336
ارتباط آنلاین :
On Line : https://www.skyroom.online/ch/iaie/general-speech
آگهی و فایل صوتی جلسات، در کانال تلگرام انجمن، در دسترس است.
@IAIEngineers
🔴 نسخه ی دیداری انجمن اسلامی مهندسین
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کانال سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها :
https://www.tg-me.com/Vortrags
Forwarded from کتابخانه اسلامی و تصوف
20120426135605-3094-125.pdf
710.8 KB
بازخوانیِ چند حدیث مشهور درباره عاشورا
نویسنده: محمد صحتی سردرودی
منبع: علوم حدیث زمستان ۱۳۸۱ شماره ۲۶
#عاشورا
#کتابخانه_اسلامی_و_تصوف
#Islamic_and_tassavof_library
@erfaneeslami1
نویسنده: محمد صحتی سردرودی
منبع: علوم حدیث زمستان ۱۳۸۱ شماره ۲۶
#عاشورا
#کتابخانه_اسلامی_و_تصوف
#Islamic_and_tassavof_library
@erfaneeslami1