Telegram Web Link
شرح:
ارزش مداد به مغز آن است. و مدادی که مغز دارد می‌تواند اثری بر صفحه‌ی کاغذ داشته باشد؛ وگرنه به درد سوختن می‌خورد،و سرانجام خاکستر می‌شود و دود.
شما فرض کن مدادی بسیار شیک، شکیل و خوش‌رنگ‌ولعاب، اما مغز نداشته باشد؛ به چه کار می‌آید؟ هیچ!
اما مدادی هم باشد که نه شکل شکیلی دارد، نه رنگ و لعابی، اما مغز دارد؛ چنین مدادی به کار می‌آید. و از سوختن و سوخته شدن خلاصی و رهایی خواهد یافت. و هیچ‌گاه در دل آتش نمی‌نشیند و خاکستر و دود نمی‌شود، و بلکه اثری ماندگار از خود به‌جای می‌گذارد یعنی اثربخش است، تاثیرگذار است، ماندگار است.
حال، آدمی هم درست مثل مداد است و ارزش آدمی هم به مغز و عقل اوست به شعور، خرد و فهم اوست.
آدمی که مغز و عقل نداشته باشد، هرچند شیک و اتوکشیده باشد، فقط به کار سوختن می‌آید.
و چنین کسی ردپایی در عالم، و بر صفحه‌ی عالم نخواهد داشت.و روزگاری دود خواهد شد و به هوا خواهد رفت. عمرش تباه و تلف می‌شود (چیعنی نابود، از دست‌رفته، بی‌ثمر.
شما قرآن را ببین! ناله‌های اهل جهنم را بشنو! که یکی از ناله‌های جان‌سوز آنان همین است که می‌گویند:
"لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ"
اگر ما حرف‌ها را می‌شنیدیم و به دنبال آن عقلمان را به کار می‌انداختیم، یعنی تعقل و تفکر می‌کردیم، کارمان به اینجا نمی‌کشید؛ و اکنون در دل آتش نمی‌نشستیم.
پس ارزش انسان به عقل اوست، و از ارزش‌های بی‌شمار عقل، هم یکی بی‌نیازی است؛ بلکه بیشترین بی‌نیازی و کفایت، خودبسندگی، استغنا را با خود به همراه دارد .
شما ببین، بعضی چیزها آدمی را از بعضی چیزها بی‌نیاز می‌کند. مثلاً ثروت نیازهایی را از شما رفع می‌کند و شما را بی‌نیاز می‌سازد، همین‌طور شهرت، همین‌طور قدرت.
اما هیچ‌یک از این‌ها شما را از عقل بی‌نیاز نمی‌کنند
شما دنیا دنیا ثروت داشته باش، باز به عقل نیازمندی. و اگر عقل در میان نباشد، همان ثروت یک‌شبه از کف خواهد رفت.
همین‌طور دریا دریا شهرت داشته باش، اما از عقل تو را بی‌نیاز نمی‌کند؛ بلکه نیازمندتری. وگرنه با یک حرکت نسنجیده از عرش به فرش خواهی آمد.
همین‌طور قدرت؛ سخت به عقل نیازمند است، وگرنه از دست می‌شود.
پس همه به عقل نیازمندند، و جالب است که هیچ‌کدام نمی‌توانند با خود عقل بیاورند یعنی عقل قابل خرید یا واردات نیست.
یعنی شهرت عقل نمی‌آورد، قدرت عقل نمی‌آورد، ثروت عقل نمی‌آورد.
اما به عکس، عقل به هیچ شکل نیازمند نیست، مستقل، آزاد، خوداتکا.
انسان می‌تواند عاقل باشد، بی‌آنکه ثروتی داشته باشد یا نیازمند ثروتی باشد.
می‌تواند عاقل باشد، بی‌آنکه شهرت یا قدرتی داشته باشد.
و جالب اینکه همین عقل می‌تواند با خود هم ثروت، هم شهرت، هم قدرت بیاورد.
کسی که عقلش خوب کار می‌کند، آیا شما با او مشورت نمی‌کنی؟
در مشورت، آیا حق‌المشاوره‌ای پرداخت نمی‌کنی؟
حق‌المشاوره‌ها آیا برای او ثروتی رقم نمی‌زنند؟
و چنین کسی، آیا شهره شهر نمی‌شود؟ شما او را به دیگران معرفی نمی‌کنید؟ پس شهرت پیدا می‌کند.
و کسی که ثروت و شهرت را با هم یک‌جا داشت، آیا قدرت پیدا نمی‌کند؟
پس ببین! عقل هم با خود ثروت، هم با خود شهرت، هم با خود قدرت آورد، و هم این‌همه را نگه می‌دارد.
به همین خاطر، وجود نازنین امیرالمؤمنین ع فرمود.
اما به کی و کی؟
به وجود نازنین امام حسن مجتبی ع، آن هم در لحظات آخر عمر، درست زمانی که چیزی نمانده بود به شهادت برسد.
وقتی دید که چشمان فرزند نازنینش اشک‌بار است، او را تسلای خاطر داد و بعد موعظه کرد.
فرمود:
"یَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّي أَرْبَعًا وَ أَرْبَعًا"
پسرکم، میوه‌ی دلم! از من چهار چیز و چهار چیز به یادگار داشته باش، به خاطر بسپار، حفظ کن، فراموش نکن.
و چه زیبا نگفت "هشت چیز"، فرمود: "چهار چیز و چهار چیز". چرا؟
چون که چهار مورد اول با چهار مورد دوم تفاوت داشت.
چهار مورد اول مربوط به اخلاق است و توصیه‌های اخلاقی است، و چهار مورد دوم مربوط به رفتار است و توصیه‌های رفتاری.
و فرق است بین اخلاق و رفتار.
ببینید، صبوری یک ویژگی اخلاقی است؛ و آرامش در برخورد، یک ویژگی رفتاری است.
کسی که صبور است، می‌تواند در برخورد، آرامش داشته باشد.
پس رفتار زاییده‌ی اخلاق است، و اخلاق، مادر رفتار یعنی ریشه، بنیاد، سرچشمه.
و اول اخلاق است، سپس رفتار.
لذا اول چهار توصیه‌ی اخلاقی را یاد می‌کند. می‌فرماید:
پسرم! اگر این چهار چیز و چهار چیز را به کار ببندی:
"لَا يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ"
تا مادامی که آن‌ها را در زندگی به کار می‌بندی، هیچ چیز به تو زیان نمی‌رساند.
یعنی بیمه‌ی تمام عمر تو است یعنی تضمین سعادت، امنیت همیشگی، حفاظت دائمی.
اولین آن‌ها اینکه فرمود:
"إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ"
بی‌نیازترین بی‌نیازی، عقل است.
یعنی چیزی که بیشترین بی‌نیازی را با خود به همراه دارد، عقل و عقلانیت است؛ عقلانی زندگی کردن است، عاقلانه رفتار کردن است.
رفتار عاقلانه را هم در جای دیگری به زیبایی بیان می‌کند. و آن اینکه:
آدمی در ابتدای هر کار، انتهای آن کار را ببیند.
فرمود:
"أَنْ يَعْلَمَ أَعَمَلُهُ عَلَيْهِ أَمْ لَهُ"
ببیند این کاری که می‌خواهد بکند، این حرفی که می‌زند، آخرش به سودش تمام می‌شود یا به زیانش.
"فَإِنْ كَانَ لَهُ مَضَى فِيهِ"
اگر به سود او می‌انجامد، انجام بدهد.
"وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ وَقَفَ عَنْهُ"
و اگر به زیان اوست، بایستد؛ دنبال نکند.
یعنی آخر را ببیند، یعنی آخر‌بین باشد یعنی آینده‌نگر، دوراندیش، هدف‌مند.
مردِ آخر‌بین، مبارک بنده‌ای است
و چنین کسی هیچ‌گاه هیچ خطری تهدیدش نمی‌کند یعنی محفوظ است، مصون است، ایمن است.
بچه‌ها چرا ابتدای کار وقتی سوار دوچرخه می‌شوند و می‌خواهند دوچرخه‌سواری یاد بگیرند، مدام به در و دیوار می‌خورند و نقش زمین می‌شوند؟
چون فقط پیش پای خود را می‌بینند، چون در و دیوار را می‌بینند و در نتیجه تعادلشان را از دست می‌دهند.
اما اگر آن دورهای دور را ببینند، تعادل پیدا می‌کنند و به جایی نمی‌خورند.
داستانی می‌خواندم: روز برفی در مدرسه، معلم به دانش‌آموزان خود گفت:
هر کس بتواند از این طرف مدرسه به آن طرف مدرسه حرکت کند، به گونه‌ای که رد پای او مستقیم باشد و هیچ کجی و انحرافی نداشته باشد، او برنده است.
و همه بازنده شدند جز یکی.
وقتی از او ماجرا را پرسیدند، گفت: من دیدم همه پیش پای خود نگاه می‌کردند، به همین خاطر کج می‌رفتند.
اما من آن انتها را دیدم، آن آخر را، آن دیوار را، و به نقطه‌ای مشخص چشم دوختم.
این بود که رد پایم راست و درست درآمد و هیچ انحراف و کجی نیافت.
عقل یعنی همین.
عاقلانه زندگی کردن یعنی همین.
یعنی عاقبت‌اندیشی، یعنی آخرت‌اندیشی.

نتیجه اینکه:
عقل، سرچشمه‌ی اصلی بی‌نیازی، عزت، بقا و نجات است. هر نعمتی اگر با عقل همراه نباشد، به نقمت می‌انجامد؛ ولی عقل می‌تواند همه‌چیز را بسازد و نگه دارد.

برای پیاده‌سازی این حکمت در زندگی:
۱. قبل از هر تصمیمی، از خود بپرس: آیا این کار عاقبت دارد؟
۲. هر شب چند دقیقه‌ای را صرف مرور تصمیم‌ها و فکرکردن به پیامدهای آن‌ها کن.
۳. با افراد باتجربه و خردمند مشورت کن، و از تجربه‌های تلخ و شیرین دیگران درس بگیر.
دور #سوم_تفسیر‌_قرآن
#سوره_بقره
#صفحه_37
آیات: ۲۳۱ تا ۲۳۳
محمدرضا رنجبر

@mrranjbar3
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ ۚ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا ۚ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ ۚ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(٢٣١)

معنی آیه:
وقتی زن‌هاتونو طلاق رجعی دادین و نزدیکه عدّه‌شون تموم بشه، یا با دل و جون برشون گردونین و با خوبی و مهربونی کنار هم زندگی کنین، یا اگه نمی‌خواین ادامه بدین، با احترام و خوش‌رفتاری جدا بشین. دیگه اذیتشون نکنین که فقط نگهشون دارین تا حقشونو ضایع کنین. هر کی این کارو بکنه، در واقع به خودش ظلم کرده!
با قانون‌های خدایی بازی نکنین! نعمتای خدا رو یادتون باشه، مخصوصاً همین قرآن و اون عقل و فهمی که براتون فرستاده تا باهاش راهو نشونتون بده. جلوی چشم خدا هستید، حواستون باشه، چون خدا به همه چی آگاهه.

معنی تک تک کلمه‌ها:
وَ: و، همچنین، همین‌طور
إِذَا: وقتی که، هر وقت، اون موقع که
طَلَّقْتُمُ: طلاق دادین، جدا کردین، رها کردین
النِّسَاءَ: زن‌ها، همسرها، خانوم‌ها
فَبَلَغْنَ: پس رسیدن، نزدیک شدن
أَجَلَهُنَّ: پایان عدّه‌شون، وقتشون، مهلتشون
فَأَمْسِكُوهُنَّ: پس نگهشون دارین، دوباره بگیرینشون، باز بهشون برگردین
بِمَعْرُوفٍ: با خوبی، با احترام، با رفتار شایسته
أَوْ: یا، یا اینکه، وگرنه
سَرِّحُوهُنَّ: آزادشون کنین، رهاشون کنین، بذارین برن
بِمَعْرُوفٍ: با خوبی، با مهربونی، با اخلاق
وَلَا: و نه، و نباید، هیچ‌جوره
تُمْسِكُوهُنَّ: نگهشون دارین، اسیرشون کنین، پیش خودتون حبسشون کنین
ضِرَارًا: برای آزار، از روی لج، واسه اذیت
لِتَعْتَدُوا: برای ظلم کردن، واسه تجاوز به حق، واسه زیر پا گذاشتن حق
وَمَنْ: و هر کی، کسی که، هر فردی که
يَفْعَلْ: انجام بده، این کارو بکنه، مرتکب بشه
ذَٰلِكَ: اون کارو، این عملو، همچین چیزی رو
فَقَدْ: قطعاً، بی‌شک، بدون شک
ظَلَمَ: ظلم کرده، به ناحق رفتار کرده، بدی کرده
نَفْسَهُ: به خودش، در حق خودش، خودش رو
وَلَا: و نه، نباید، هیچ‌وقت
تَتَّخِذُوا: بگیرین، قرار بدین، در نظر بگیرین
آيَاتِ: آیات، پیام‌ها، نشونه‌های
اللَّهِ: خدا، پروردگار، معبود
هُزُوًا: مسخره، بازیچه، شوخی بی‌جا
وَاذْكُرُوا: یاد کنین، به‌خاطر بیارین، فراموش نکنین
نِعْمَتَ: نعمت، لطف، بخشش
اللَّهِ: خدا، یکتاپروردگار، آفریدگار
عَلَيْكُمْ: به شما، در حقتون
وَمَا: و اونچه، و چیزی که، و هر چی که
أَنْزَلَ: فرستاد، نازل کرد، فرو فرستاد
عَلَيْكُمْ: براتون، به سمتتون، به‌طرف شما
مِنَ: از
الْكِتَابِ: کتاب، قرآن، نوشته‌ی آسمونی
وَالْحِكْمَةِ: حکمت، دانایی، فهم و شعور
يَعِظُكُمْ: پندتون می‌ده، نصیحت‌تون می‌کنه، بهتون درس می‌ده
بِهِ: باهاش، به وسیله‌ش، از راهش
وَاتَّقُوا: و بترسین، پرهیز کنین، مراقب باشین
وَاعْلَمُوا: و بدونین، آگاه باشین، حواستون باشه
أَنَّ: که، این که، بدون شک
بِكُلِّ: به همه‌ی، نسبت به هر، از هر جورj
شَيْءٍ: چیزی، موضوعی، کار و بار
عَلِيمٌ: آگاهه، باخبره، می‌دونه

این آیه میگه:
طلاقش دادی؟
باشه.
ولی اگه داره عدّه‌ش تموم می‌شه، وقت انتخابه.

یا برش گردون.
با دل.
با احترام.
با نیت خوب.
با نیت زندگی.

یا بذار بره.
آروم.
بدون کینه.
با اخلاق.
بدون تحقیر.

ولی مواظب باش.
نگهش ندار فقط واسه اینکه اذیتش کنی.
واسه اینکه دلت خنک شه.
واسه اینکه زجرش بدی.
واسه اینکه حالش گرفته شه.

این بازی نیست.
این ظلم به خودته.
داری خودتو کوچیک می‌کنی.
داری خودتو خراب می‌کنی.

آیات خدا رو شوخی نگیر.
دست‌کم نگیر.
مسخره نکن.
نپیچون.

یاد نعمتاش باش.
یاد قرآنش باش.
یاد اون عقل و فهمی که بهت داده باش.
داره با همینا بهت یاد می‌ده.
پندت می‌ده.
می‌خواد راهتو نشونت بده.

پس جلوی خدا یه کم حواستو جمع کن.
رفتاراتو ببین.
قلبتو نگاه کن.
بدون که اون همه چی رو می‌دونه.
حتی چیزایی که تو خودت نمی‌دونی.

نتیجه اینکه:
زندگی یعنی انتخاب.
آدم‌ها می‌رن. آدم‌ها می‌مونن.
گاهی باید دل بدی، گاهی باید دل بکَنی.
ولی نه از سر لج. نه از روی حرص. نه واسه انتقام.

دل که شکستی، خودتم تیکه‌تیکه می‌شی.
حق که خوردی، خودتم تهش سیر نمی‌شی.
اگه رابطه‌ت از رو مهر نبود، از رو عقل نبود، می‌سوزه...
هم دل اون، هم دل تو.

آیه‌س. ولی برای امروز ماست.
برای هر رابطه. هر قهر و آشتی.
هر رفتن. هر موندن.
هر دل کندن. هر دل بستن.

پس یا با عشق برگرد، یا با احترام برو.
وسطش بازی نکن.
دل آدما جای بازی نیست.
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ۗ ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۗ ذَٰلِكُمْ أَزْكَىٰ لَكُمْ وَأَطْهَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(٢٣٢)

معنی آیه:
اگه زن‌هاتون طلاق گرفتن و عدّه‌شون تموم شد،
اگه خودشون خواستن دوباره با کسی ازدواج کنن،
جلوشونو نگیرین، مانع خوشبختی‌شون نشین.

آدمایی که خدا رو قبول دارن و روز حسابو باور دارن، این چیزا رو درک می‌کنن.

بدونین این کار، به رشد خودتونم کمک می‌کنه، به پاکی دل‌هاتونم.
خدا صلاح شما رو بهتر از خودتون می‌دونه... شما که همه چی رو نمی‌دونین!

معنی تک تک کلمه‌ها:
وَ: و، همچنین، همین‌طور که
إِذَا: وقتی که، هر وقت، اون موقع که
طَلَّقْتُمُ: طلاق دادید، جدا کردید
النِّسَاءَ: زن‌ها، همسرها، خانم‌ها
فَبَلَغْنَ: پس رسیدند، نزدیک شدند، تموم کردند
أَجَلَهُنَّ: مهلتشون، زمانشون، پایان عدّه‌شون
فَلَا: پس نباید، بنابراین نکنید، در نتیجه نه
تَعْضُلُوهُنَّ: جلوشون رو بگیرید، مانع بشید، سد راهشون بشید
أَنْ: که، برای اینکه، تا اینکه
يَنْكِحْنَ: ازدواج کنن، شوهر کنن، وصلت کنن
أَزْوَاجَهُنَّ: همسرهاشون، شوهرهاشون، مردهایی که قبلاً داشتن
إِذَا: اگر، وقتی که، به شرطی که
تَرَاضَوْا: راضی بودن، توافق داشتن، دل به دل دادن
بَيْنَهُمْ: بین خودشون، در رابطه‌شون، در بینشون
بِالْمَعْرُوفِ: با خوبی، با مهربونی، به شکل درست و شایسته
ذَٰلِكَ: این، این حرف، این دستور
يُوعَظُ: پند داده می‌شه، نصیحت می‌شه، یادآوری می‌شه
بِهِ: با اون، از اون طریق، توسطش
مَنْ: کسی که، هر کی، اون آدمی که
كَانَ: بود، هست، بوده
مِنْكُمْ: از شما، از بین شما، جزو شما
يُؤْمِنُ: ایمان داره، باور داره، قبول داره
بِاللَّهِ: به خدا، به پروردگار، به معبود
وَالْيَوْمِ الْآخِرِ: روز قیامت، روز حساب، روز آخر
ذَٰلِكُمْ: این براتونه، این نصیحت برای شماست، این سفارش ماله شماست
أَزْكَىٰ: پاک‌تره، رشددهنده‌تره، بهتره
لَكُمْ: واسه شما، براتون، به نفع شما
وَأَطْهَرُ: و پاکیزه‌تره، سالم‌تره، بی‌آلایش‌تره
وَاللَّهُ: و خدا، و خدای مهربون، و پروردگار
يَعْلَمُ: می‌دونه، آگاهه، خبر داره
وَأَنْتُمْ: و شما، در حالی‌که شما، ولی شما
لَا تَعْلَمُونَ: نمی‌دونید، بی‌خبرید، خبر ندارید

این آیه میگه:
طلاقش دادی؟ خب دیگه تموم شد.
عدّه‌شو نگه داشت، صبر کرد، حالا وقتشه.
اگه دلش با اون مرده، اگه دل اونم باهاشه...
اگه می‌خوان دوباره زندگی بسازن...
تو مانع نشو.
تو جلو عشقو نگیر.
تو آدما رو از هم جدا نکن.
اونا راضی‌ان، خوش‌حال‌ن، دلاشون یکی شده. تو چی کاره‌ای که نذاری؟
نکن. جلوشون رو نگیر.
با لج، با تعصب، با غیرت بی‌جا بازی نکن.
دلِ دو تا آدم، اگه پاک باشه، بذار برن سمت هم.
و البته این حرفا مال اونیه که خدا رو قبول داره.
که قیامت رو یادشه.
که می‌دونه یه روز باید جواب پس بده.

بدون که این کار، از تو آدم بهتری می‌سازه.
رشدت می‌ده. پاکت می‌کنه. بزرگت می‌کنه.
خدا بلده چی خوبه، چی بد.
خدا می‌دونه تهِ کارا کجاست.
ولی تو
تو فقط یه تیکه‌شو می‌بینی.
تو ته ماجرا رو نمی‌دونی.

نتیجه اینکه:
گاهی باید بذاری دل‌ها خودشون راهشونو برن.
گاهی باید بپذیری که خوشبختی مردم، به میل تو نیست.
تو نباید راهو ببندی، نباید مانع باشی، نباید عقده‌تو بندازی وسطِ دل آدما.
زندگی یه راهه. دل یه قطب‌نماست.
اگه درست کار کنه، خودش راه درستو پیدا می‌کنه.
پس نذار حس‌هات، غیرت‌هات، زخم‌هات، سرنوشت کسیو خراب کنه.
تو فقط پل باش. نه دیوار.
تو فقط راه بده.و راه رو نبند.
چون خدا بلده.
خدا بلده چی به صلاحه...
ولی تو هنوز خیلی چیزا رو نمی‌دونی.
وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ ۖ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ ۚ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ ۚ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَٰلِكَ ۗ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا ۗ وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(٢٣٣)

معنی آیه:
مادرا حق دارن بچه‌هاشونو شیر بدن.
تا دو سالِ کامل.
اگه بخوان تموم و کمال دوران شیر خوردن بچه رو تموم کنن، هیچ‌کس نمی‌تونه جلوشونو بگیره.
خرج و خوراک و لباس مادر، تا وقتی شیر می‌ده، پای پدر بچه‌ست.
اگه پدر نبود، نوبت پدر و مادرِ اون مرده‌ست.
هیچ‌کس رو نباید زیر بارِ زور برد.
نه مادر، نه پدر.
هیچ‌کس نباید بخاطر یه بچه آسیب ببینه. نه از نظر جسم، نه دل، نه روان.

اگه با هم به تفاهم رسیدن،
اگه تصمیم گرفتن زودتر بچه رو از شیر بگیرن،
عیبی نداره.
تا وقتی دل به دل هم دادن، همه‌چی حله.

اگه خواستین دایه بگیرین، شیر بده بچه‌تونو،
باشه. ولی مزدشو درست و محترمانه بدین.
بدون منت، بی‌کدورت، با انصاف.

حواستون باشه.
زیر نگاه خدایی هستین که همه‌چی رو می‌بینه.
کوچیک‌ترین رفتارتون از چشمش پنهون نیست.

معنی تک تک کلمه‌ها:
وَ: و، همچنین، همین‌طور که
الْوَالِدَاتُ: مادرها، مامان‌ها
يُرْضِعْنَ: شیر می‌دن
أَوْلَادَهُنَّ: بچه‌هاشونو، نوزادهاشونو، عزیزاشونو
حَوْلَيْنِ: دو سال، بیست و چهار ماه، تمومِ دو سال
كَامِلَيْنِ: کامل، بدون کم‌وکاست، بی‌نقص
لِمَنْ: برای کسی که، واسه اون که، به‌خاطر اون که
أَرَادَ: خواست، میل داشت، تصمیم گرفت
أَنْ: که، تا، برای اینکه
يُتِمَّ: کامل کنه، به پایان برسونه، تمومش کنه
الرَّضَاعَةَ: شیر دادن، دوران شیردهی، شیرخوارگی
وَ عَلَى: و بر عهده‌ی، وظیفه‌ی، مسئولیتِ
الْمَوْلُودِ لَهُ: پدر بچه، بابای نوزاد، کسی که بچه براشه
رِزْقُهُنَّ: خرجشون، روزیشون، تامین مالیشون
وَكِسْوَتُهُنَّ: لباسشون، پوشاکشون
بِالْمَعْرُوفِ: به‌طور معمول، با انصاف، طبق عرف
لَا تُكَلَّفُ: مجبور نمی‌شه، وظیفه نداره، زیر بار نمی‌ره
نَفْسٌ: هیچ‌کسی، هیچ جان و دلی، هیچ فردی
إِلَّا: مگر، جز، فقط
وُسْعَهَا: به‌اندازه توانش، در حد وسعش، تا جایی که می‌تونه
لَا تُضَارَّ: نباید آسیب ببینه، صدمه نبینه، اذیت نشه
وَالِدَةٌ: مادر، مامان، زن بچه‌دار
بِوَلَدِهَا: بخاطر بچه‌ش، به‌خاطر نوزادش، از طرف بچه‌ش
وَلَا: و نه، و همچنین، و نباید
مَوْلُودٌ لَهُ: پدر بچه، بابای نوزاد، مرد بچه‌دار
بِوَلَدِهِ: به‌خاطر بچه‌ش، بابت فرزندش، به‌دلیل اون کوچولو
وَ عَلَى: و برعهده‌ی، و وظیفه‌ی، و تکلیفِ
الْوَارِثِ: وارث، جانشین، کسی که مال بهش می‌رسه
مِثْلُ ذَٰلِكَ: مثل همین، همون کار، مشابه همین وظیفه
فَإِنْ: پس اگه، اگر که، چنانچه
أَرَادَا: اون دوتا خواستن، زن و شوهر تصمیم گرفتن، پدر و مادر خواستن
فِصَالًا: از شیر گرفتن، قطع شیردهی، جدا کردن بچه از سینه
عَنْ: از
تَرَاضٍ: رضایت، توافق، دل به دل دادن
مِنْهُمَا: بین خودشون، از طرف جفتشون، با هم
وَتَشَاوُرٍ: و مشورت، هم‌فکری، گفتگو
فَلَا جُنَاحَ: پس گناهی نیست، اشکالی نداره، مانعی نداره
عَلَيْهِمَا: بر اون دوتا، گردن اون دو نفر، بر زن و شوهر
وَ إِنْ: و اگه، و اگر، و چنانچه
أَرَدتُّمْ: خواستین، تصمیم گرفتین، اراده کردین
أَنْ تَسْتَرْضِعُوا: شیر بدین با دایه، دایه بگیرین، شیر گرفتن از کسی جز مادر
أَوْلَادَكُمْ: بچه‌هاتونو، فرزنداتونو، نوزادای خودتون
فَلَا جُنَاحَ: اشکالی نداره، گناهی نداره، مانعی نیست
عَلَيْكُمْ: بر شما، واسه‌تون، گردن شما
إِذَا: اگر که، وقتی که، در صورتی که
سَلَّمْتُمْ: پرداخت کردین، دادین، تحویل دادین
مَا آتَيْتُم: اون چیزی که گفتین می‌دین، مزدی که قولشو دادین، چیزی که وعده‌ شو دادین
بِالْمَعْرُوفِ: به‌درستی، با احترام، به‌طور منصفانه
وَ اتَّقُوا: و بترسین، مراقب باشین، حواستون باشه
اللَّهَ: از خدا، نسبت به خدا، در برابر خدا
وَ اعْلَمُوا: و بدونین، آگاه باشین، بفهمین
أَنَّ اللَّهَ: که خدا، بی‌شک خدا، خداوند
بِمَا تَعْمَلُونَ: به هر کاری که می‌کنین، به همه رفتارای شما، به هر چی انجام می‌دین
بَصِيرٌ: بیناست، می‌بینه، باخبره

این آیه میگه:
مادرا می‌تونن.
حق دارن.
دو سالِ تموم.
دقیقِ دقیق.
بچه‌شونو شیر بدن.
آروم‌آروم.
با عشق.
با دل.

اگه دلشون خواست.
اگه طاقت آوردن.
اگه خواستن کاملش کنن.

تازه اگه طلاق هم گرفته باشن.
بازم این حق هست.
ازشون گرفته نمی‌شه.
نه عرفی، نه شرعی، نه خدایی.

تو این مدت.
خرج زندگی مادر.
خرج شیر دادن بچه.
پوشاک و خوراک.
همش با پدره.
وظیفه‌شه.
تکلیفشه.
نه لطف. نه منت.

اما اگه پدر نباشه.
دستش از دنیا کوتاه باشه.
وارثش باید بیاد وسط.
بابای بابا.
یا هر کی که وارثه.
تا مادر تنها نمونه.

کسی بیشتر از توانش مسئول نیست.
نه باید فشار بیاد.
نه باید له شه.
نه پدر.
نه مادر.
هیچ‌کدوم به خاطر بچه نباید بسوزن.

اگه پدر و مادر.
با هم حرف زدن.
با هم کنار اومدن.
و گفتن بچه رو زودتر از شیر بگیریم.
عیبی نداره.
آزاد هستن.
خدا راه رو نبسته.

اگه گفتین:
ما نمی‌خوایم مادر شیر بده.
می‌خوایم براش دایه بگیریم.
بازم اشکال نداره.
آزادین.
ولی!
مزدشو درست بدین.
با احترام.
با انصاف.
نه طفره.
نه کم‌فروشی.
نه بی‌حرمتی.

حواست به رفتارت باشه.
یادت نره خدا داره می‌بینه.
همه‌چیزو.
حتی نیتتو.
حتی اون نگاهِ کوتاهتو.
حتی اون آهِ بی‌صدا رو.

نتیجه اینکه:
خدا حواسش به دل مادره.
به جیب پدره.
به آینده بچه‌ست.
پس هوای همو داشته باشین.
و تو سختی‌ها همدیگه رو تنها نذارین.
لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۲۲۵﴾

معنی آیه:
خدا گیر نمی‌ده به اون قسم‌هایی که از رو عادت یا بی‌دقتی می‌خورین،
ولی اگه از ته دل و با قصد و نیت قسم بخورین، اونو حساب می‌کنه.
خدا خیلی می‌بخشه، خیلی هم صبوره.

معنی تک‌تک کلمه‌ها:
لَا يُؤَاخِذُكُمُ: شما رو مؤاخذه نمی‌کنه، گیر نمی‌ده بهتون، سخت نمی‌گیره بهتون
اللَّهُ: خدا، پروردگار، خالق
بِاللَّغْوِ: به چیز بی‌خود، بی‌ارزش، بدون قصد
فِي: در، توی، موقع
أَيْمَانِكُمْ: قسم‌هاتون، سوگنداتون، اون حرف‌هایی که قسم‌طور می‌زنید
وَلَكِنْ: ولی، اما، در عوض
يُؤَاخِذُكُمْ: مؤاخذه‌تون می‌کنه، ازتون حساب می‌کشه، بازخواست‌تون می‌کنه
بِمَا: به چیزی که، به اون‌چه که، بابت اون‌چیزی که
كَسَبَتْ: به‌دست آورده، حاصل کرده، جمع کرده
قُلُوبُكُمْ: دلهاتون، نیت‌هاتون، درون‌هاتون
وَاللَّهُ: و خدا، و پروردگار، و خالق
غَفُورٌ: آمرزنده، بخشنده، بی‌کینه
حَلِيمٌ: صبور، باگذشت، خونسرد

این آیه می‌گه:
گاهی قسم می‌خوریم، الکی، از سر عادت، از روی بی‌فکری، مثلاً می‌گیم: "به خدا من اینو نگفتم!"
"به جون بچه‌م نبودم!"
بی‌اینکه فکر کنیم،
بی‌اینکه بخوایم دروغ بگیم.
خدا به اینجور قسم‌ها کاری نداره.
اما...
اگه یه قسم از ته دلت بخوری،
با نیت، با آگاهی و قصد،
اونو دیگه جدی می‌گیره.
چون اون، دیگه حرف دلت بوده.
دیگه فقط یه جمله‌ی معمولی نیست.
یه اعترافه. یه مسئولیت. یه تعهد.
پس حواست باشه.
وقتی پای دلت وسطه،
وقتی قلبت یه چیزی رو باور کرده،
دیگه راحت نمی‌تونی بگی: "شوخی کردم!"
خدا اونجا حساب‌کتاب داره.
ولی یه چیز قشنگ‌ترم هست...
خدا، همیشه راه برگشتو باز گذاشته.
همیشه جا واسه بخشش هست.
همیشه جا واسه درست‌کردن هست.
چون اون، غفوره... چون اون، حلیمه...
نه عجله می‌کنه تو تنبیه،
نه در بازخواست بی‌دلیله.

نتیجه اینکه:
حرفاتو سبک نزن.
قول‌هاتو بی‌حساب نده.
قسمت باید وزن داشته باشه.
وقتی حرف از ته دل می‌زنی، خدا روش حساب می‌کنه.
پس حواست باشه چی داری می‌گی.
نیت‌هات مهمه.
حرفایی که با نیت می‌زنی،
می‌تونن راهتو روشن کنن...
یا بیارن زمینت بزنن.

زندگی فقط با زبون نمی‌چرخه.
دل هم باید پای کار باشه.
قسم الکی یه چیزه، تعهد قلبی یه چیز دیگه‌ست.
نذار دلت، بازیچه‌ی زبونت بشه.

یادِت نره:
دلت یه کارخونه‌ست.
هر چی تولید کنه،
خدا اون‌و تحویل می‌گیره.
پس از دلت مراقبت کن.
از نیت‌هات، از حرف‌هات، از قسم‌هات.
چون خدا، داره با دلت حساب می‌کنه، نه با زبونت.
لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۲۶﴾

معنی آیه:
اون مردایی که از زناشون دوری می‌کنن و قسم می‌خورن طرفشون نرن، فقط چهار ماه وقت دارن.
تو این مدت فرصت دارن که فکر کنن، سبک‌سنگین کنن، آروم بشن.
اگه برگشتن، اگه پشیمون شدن و دلشون نرم شد، بدون که خدا هم می‌بخشه، هم مهربونه.

معنی تک تک کلمه‌ها:
لِلَّذِينَ: برای اونایی که، واسه کسانی که، مال اونایی که
يُؤْلُونَ: قسم می‌خورن، سوگند می‌خورن، عهد می‌کنن
مِنْ: از، به خاطر
نِسَائِهِمْ: زناشون، همسرهاشون، خانوم‌هاشون
تَرَبُّصُ: انتظار، صبر، درنگ
أَرْبَعَةِ: چهار
أَشْهُرٍ: ماه، ماه‌ها، مدت ماهانه
فَإِنْ: پس اگه، در صورتی که، اگه واقعا
فَاءُوا: برگشتن، پشیمون شدن، دوباره اومدن
فَإِنَّ: پس در واقع، بنابراین، قطعاً
اللَّهَ: خدا، پروردگار، آفریدگار
غَفُورٌ: بخشنده، آمرزنده، گذشت‌کننده
رَحِيمٌ: مهربون، دلسوز، پرمحبت

این آیه میگه:
گاهی مردها از همسراشون دل می‌کنن.
گاهی از روی عصبانیت، خستگی یا دلخوری، می‌کشن کنار. فاصله می‌گیرن. سرد می‌شن. حتی قسم می‌خورن که دیگه سمت اون طرف نرن.
اما خدا میگه: یه مهلت دارن. نه واسه انتقام. واسه فکر کردن.
چهار ماه وقت دارن.
چهار ماه برای آروم شدن.
برای حرف نزدن از سر عصبانیت.
برای تصمیم گرفتن نه از سر لج، بلکه با دل روشن.
اگه تو این مدت برگشتن، دلشون نرم شد، پشیمون شدن، خدا هم آغوشش رو باز می‌کنه.
خدا نه کینه‌ می‌گیره، نه انتقام‌جوئه.
خدا فقط دنبال وصله، دنبال رحمته.
خدا با یه برگشت، همه چیز رو می‌بخشه.
فقط کافیه دل بلرزه.
فقط کافیه نیت عوض شه.
فقط کافیه یه قدم برداری سمتش.

نتیجه اینکه:
همه‌ی ما تو زندگی‌مون گاهی فاصله می‌گیریم.
از عزیزامون، از عشقمون، حتی از خودمون.
گاهی با یه حرف، یه قهر، یه لج، دل می‌کنیم.
اما این آیه یادمون می‌ده،
دل کندن، تهش قهر دائمی نیست.
یه مهلت لازمه. یه فاصله برای فکر کردن.
ولی اگه برگشتی، خدا هیچ‌وقت در رو نبسته.
تو زندگی مشترک، قهر هست. سردی هست.
اما قهر رو تا ابد نکش.
خدا گفته چهار ماه، یعنی یه سقف گذاشته برای قهر.
بیشترش سخته، سنگینه، می‌شکنه دل‌ها رو.

تو هم اگه از کسی دل کندی، یه فرصت بده.
اگه کسی ازت دور شد، بهش زمان بده.
اگه برگشت، تو هم مثل خدا باش.
ببخش، آروم باش، مهربون بمون.

دل آدمیزاد جای بغض نیست، جای مهربونیه.
خدا بخشنده‌س، تو هم باش.
خدا مهربونه، تو هم باش.

پس اگه کسی برگشت، نذار دیر بشه...
نذار دلش بشکنه.
وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۲۷﴾

معنی آیه:
اگه دیگه تصمیم‌شون رو گرفتن که جدا شن، بدونن که خدا کاملاً حواسش هست. همه چی رو می‌شنوه، همه چی رو می‌دونه.

معنی تک تک کلمه‌ها:
وَ: و، همچنین، تازه
إِنْ: اگر، اگه، چنانچه
عَزَمُوا: تصمیم گرفتن، اراده کردن، مصمم شدن
الطَّلَاقَ: طلاق، جدایی، ترک زندگی مشترک
فَإِنَّ: پس قطعاً، در واقع، مطمئناً
اللَّهَ: خدا، پروردگار، خالق
سَمِيعٌ: شنوا، گوش به زنگ، کاملاً آگاه از حرف‌ها
عَلِيمٌ: دانا، باخبر، آگاه از دل‌ها

این آیه می‌گه:
اگه زن و شوهر به ته خط رسیدن،
اگه هر چی باید می‌گفتن گفتن،
اگه فرصت دادن و صبر کردن و نشد،
اگه دیگه دلشون راضی به ادامه نبود،
و تصمیم به جدایی گرفتن،

خدا همه چی رو می‌دونه.
همه چیز رو می‌شنوه.
حرفایی که زدن.
حرفایی که نزدن.
دلایلی که آوردن.
دردایی که نگفتن.

خدا تو دلشونه.
خدا پشت قصه‌هاشونه.
خدا تو لحظه‌ی اشک و حسرت و سکوت، حضور داره.
نه قضاوت می‌کنه. نه عجله داره. فقط می‌فهمه. فقط درک می‌کنه. فقط حواسش هست.

نتیجه اینکه:
بعضی وقتا رابطه‌ها به بن‌بست می‌خورن.
نه از بی‌مهری. نه از بی‌وفایی. فقط از نرسیدن، نفهمیدن، نشدن.
تو این لحظه‌ها، مهمه که با خدا رفیق باشی.
مهمه که تو دعواها، تو قهرها، تو تصمیمای سخت، یاد خدا باشی.

طلاق یه تصمیمه، نه یه جنایت.
یه انتخابه، نه یه شکست.
ولی باید با چشم باز باشه. با دل روشن باشه. با انصاف باشه.
که خدا داره می‌شنوه. خدا داره نگاه می‌کنه. خدا می‌دونه چی گذشته. چی مونده. چی قراره بشه.

پس تو هر تصمیمی، مخصوصاً توی جدایی،
هوای خدا رو داشته باش.
با انصاف باش. با محبت باش. با درک باش.
چون اون بالاسری، هنوز داره صدات رو می‌شنوه.
و هنوز امید داره به قلبت.
وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۲۸﴾

معنی آیه:

زنایی که طلاقشون دادن، باید یه مدت خودشون رو نگه دارن، حدود سه تا پاکی.
توی این مدت، اگه واقعاً به خدا و روز قیامت ایمان دارن، نباید چیزی که خدا توی رحمشون گذاشته رو پنهون کنن.
و اگه شوهرشون واقعاً می‌خوان آشتی کنن و زندگی رو درست کنن، توی این مدت حق دارن زنشون رو برگردونن.
زن‌ها هم درست همون‌قدری حق دارن که مردا ازشون انتظار دارن، توی چارچوب عرف و انصاف.
ولی مردا یه درجه برترن از لحاظ مسئولیت.
و خدا واقعاً قدرتمنده و با حکمته.

معنی تک‌تک کلمه‌ها:
وَ: و، همچنین، هم
الْمُطَلَّقَاتُ: زنای طلاق‌داده، زنایی که طلاق گرفتن، زنایی که از شوهرشون جدا شدن
يَتَرَبَّصْنَ: صبر می‌کنن، منتظر می‌مونن، خودشونو نگه می‌دارن
بِأَنْفُسِهِنَّ: با خودشون، خودشونو، از طرف خودشون
ثَلَاثَةَ: سه تا
قُرُوءٍ: پاکی، دوران پاک بودن، زمان بین دو پریودی
وَلَا يَحِلُّ: حلال نیست، جایز نیست، درست نیست
لَهُنَّ: براشون، برای اون زن‌ها، به نفعشون نیست
أَنْ: که، اینکه، تا
يَكْتُمْنَ: پنهون کنن، مخفی کنن، چیزی رو نگن
مَا: چیزی که، اون‌چیزی که، هر چی که
خَلَقَ: آفریده، ایجاد کرده، گذاشته
اللَّهُ: خدا، پروردگار، آفریننده
فِي: در، داخل، توی
أَرْحَامِهِنَّ: رحمشون، شکمشون، جای بچه توی بدنشون
إِنْ: اگر، اگه، چنان‌چه
كُنَّ: بودن، باشن، اگه بودن
يُؤْمِنَّ: ایمان دارن، باور دارن، اعتماد دارن
بِاللَّهِ: به خدا، به پروردگار، به خدای یکتا
وَالْيَوْمِ الْآخِرِ: و روز آخرت، و قیامت، و حساب و کتاب آخر
بُعُولَتُهُنَّ: شوهرانشون، همسرانشون، مرداشون
أَحَقُّ: شایسته‌تر، سزاوارتر، اولاتر
بِرَدِّهِنَّ: به برگردوندنشون، برای بازگردوندنشون
فِي ذَلِكَ: توی اون مدت، در اون زمان، در اون شرایط
إِنْ: اگر، اگه، چنان‌چه
أَرَادُوا: بخوان، قصد کنن، تصمیم بگیرن
إِصْلَاحًا: اصلاح، درست‌کردن، صلح و سازش
وَلَهُنَّ: و برای اون زن‌ها، و براشون، و حق اون‌هاست
مِثْلُ: مثل، همون اندازه، همسان
الَّذِي: چیزی که، اون‌چیزی که، آنچه
عَلَيْهِنَّ: بر عهده‌شونه، مسئولیت‌شونه، وظیفه‌شونه
بِالْمَعْرُوفِ: با انصاف، با درستی، طبق عرف و انصاف
وَلِلرِّجَالِ: و برای مردا، و مردها، و شوهرها
عَلَيْهِنَّ: بر اون‌ها، نسبت به زن‌ها، در برابر زن‌ها
دَرَجَةٌ: یه درجه، یه پله، یه سطح
وَاللَّهُ: و خدا، و پروردگار، و آفریدگار
عَزِيزٌ: قدرتمند، شکست‌ناپذیر، نیرومند
حَكِيمٌ: دانا، باحکمت، عاقلانه تصمیم‌گیر

این آیه می‌گه:
زن طلاق گرفته
نباید یهویی از زندگی جدا شه
باید یه مدت صبر کنه
آروم بشینه
سه تا پاکی…
سه تا فرصت
که هم خودش فکر کنه
هم مرد بفهمه چی می‌خواد
و دیگه اینکه اگه واقعاً ایمان دارن
به خدا، به قیامت
نباید چیزی رو پنهون کنن
اگه نشونه‌ای از بارداری هست
بگن
راست و روراست
تو این مدت
مرد می‌تونه زنشو برگردونه
اگه واقعاً می‌خواد بسازه
نه از سر لج، نه واسه انتقام
بلکه برای زندگی، برای آرامش

خدا می‌گه:
زن و مرد، هر دو حق دارن
زن وظیفه داره، مرد هم داره
برابری توی انصاف
ولی یه درجه، یه پله
مرد مسئول‌تره
چون باید پشتیبان باشه
چون باید مراقب باشه

خدا حکیمه
خدا می‌دونه چی گفته
هیچی بی‌حساب نیست

نتیجه اینکه:
طلاق، پایان نیست
یه فرصت برای فکر کردنه
برای برگشت، برای ساختن، برای رشد کردن
هم زن باید با صداقت رفتار کنه
هم مرد باید مرد باشه
نه فرار کنه، نه سوءاستفاده کنه
همه چی حساب داره
یه رحم، فقط یه عضوه؟ نه
یه امانته
یه نشونه‌ست از زندگی

پس پنهون‌کاری نکن
دروغ نگو
فرصت بازگشت رو خراب نکن
اگه قراره جدا شی، پاک جدا شو
اگه قراره برگردی، مردونه برگرد
چون طلاق، بازی نیست. لجبازی نیست. قهر کودکانه نیست.
یه تصمیم سنگینه. یه گذرگاهه. یه پیچ خطرناک توی زندگیه.
تو این پیچ، باید آگاه بود. باید صادق بود. باید حق‌نگه‌دار بود.

نه مرد حق داره زور بگه، نه زن حق داره پنهون‌کاری کنه.
هر کی سر جاش. هر کی در حد خودش.

زن یه انسانه. با احترام، با حق، با جایگاه.
مرد یه مسئوله. با وظیفه، با مراقبت، با بزرگواری.

زندگی دو نفره، با غرور نمی‌مونه. با صداقت می‌مونه.
با احترام. با گذشت. با انصاف.

پس حواست باشه.
طلاق ته راه نیست. یه فرصت دیگه‌ست.
برای فکر، برای صلح، برای ساختن دوباره.
اگه دلت هنوز می‌تپه، اگه نیتت خالصه، خدا بهت راه می‌ده. چون خدا حکیمه. چون خدا عزیزه.
الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۲۹﴾

معنی آیه:
طلاق، فقط دو بار حقته. یا بعدش با خوبی و احترام نگهش دار، یا با مهربونی و انسانیت بذار بره.
ولی حق نداری چیزی رو که بهش دادی پس بگیری،
مگر اینکه هر دو بترسن که دیگه نمی‌تونن حدود خدا رو رعایت کنن.
اگه شما هم دیدین که نمی‌تونن، اشکالی نداره اگه زن با بخشیدن مهریه‌اش جدا بشه.
اینا مرزهای خداست. از این مرزها رد نشید.
هر کی از این حد و مرزها بزنه بیرون، به خودش ظلم کرده.

معنی تک تک کلمه‌ها:
الطَّلَاقُ: طلاق، جدایی، به‌هم زدن زندگی
مَرَّتَانِ: دوبار، فقط دو مرتبه، دوتا فرصت
إِمْسَاكٌ: نگه داشتن، ادامه دادن زندگی، نگهش داری
بِمَعْرُوفٍ: با خوبی، با احترام، مثل آدم حسابی
أَوْ: یا، یا اینکه، در غیر این صورت
تَسْرِيحٌ: رها کردن، آزاد کردن، جدا شدن
بِإِحْسَانٍ: با خوبی، با مهربونی، با انسانیت
وَلَا‌يَحِلُّ: حلال نیست، مجاز نیست، روا نیست
لَكُمْ: برای شما، به نفع شما، حق شما
أَنْ تَأْخُذُوا: که بگیرین، بردارین، پس بگیرین
مِمَّا: از اون چیزی که، از چیزهایی که، از اموالی که
آتَيْتُمُوهُنَّ: دادین بهشون، بخشیدین بهشون، تقدیم کردین
شَيْئًا: هیچ چیز، ذره‌ای، حتی یه چیز کوچیک
إِلَّا: مگر، جز اینکه، فقط در صورتی که
أَنْ: که
يَخَافَا: بترسن، نگران باشن، احتمال بدن
أَلَّا يُقِيمَا: که نتونن نگه دارن، رعایت نکنن، درست انجام ندن
حُدُودَ اللَّهِ: مرزهای خدا، قانونای خدا، دستورات الهی
فَإِنْ: پس اگه، اگر، در صورتی که
خِفْتُمْ: ترسیدین، نگران شدین، احتمال دادین
أَلَّا يُقِيمَا: که رعایت نکنن، درست پیش نرن، پایبند نباشن
فَلَا جُنَاحَ: اشکالی نداره، گناهی نیست، مشکلی نیست
عَلَيْهِمَا: برای هر دو، واسه اون زن و مرد، بینشون
فِيمَا: توی چیزی که، در مورد چیزی که، اون چیزی که
افْتَدَتْ: فدیه داد، خودش رو خرید، مهریه‌اش رو بخشید
بِهِ: با اون، در ازای اون، با اون چیزی که
تِلْكَ: این‌ها، همونا، اون مرزها
حُدُودُ اللَّهِ: مرزهای خدا، قانونای خدا، حد و حدود الهی
فَلَا تَعْتَدُوهَا: پس ردش نکنین، ازش عبور نکنین، پا روش نذارین
وَمَنْ: و هر کسی که، اون کسی که، هر فردی
يَتَعَدَّ: رد کنه، از حد بگذره، تخطی کنه
حُدُودَ اللَّهِ: مرزهای خدا، چارچوب‌های الهی، قانونای الهی
أُولَٰئِكَ: اونا، اینجور آدما، چنین کسانی
هُمُ: همونان، در واقع، خودشون
الظَّالِمُونَ: ظالم‌ان، ستمگرن، به خودشون بد کردن

این آیه میگه:
طلاق، بازی نیست. جدایی، شوخی نیست.
فقط دو بار حقته. فقط دو بار می‌تونی بهم بزنی.
بعدش یا ادامه بده، ولی با احترام.
یا بذار بره، ولی آروم. بدون آزار.
و نمی‌تونی چیزی رو که بهش دادی، پس بگیری.
نه مهریه، نه هدیه.
البته این در صورتیه که دو طرف واقعاً ببینن دیگه نمی‌تونن.
رابطه‌شون خراب شده. دلشون مرده.
دیگه نمی‌تونن راه خدا رو توی زندگی‌شون نگه دارن.
اگه دیدین واقعاً این‌طوره، اشکالی نداره که زن، با بخشیدن مهریه‌اش بره.
خدا گفته: اینا حد و مرزهامن.
از این خط رد نشو.
رد شی، خودتو زخمی می‌کنی.
رد شی، ظالم خودتی.

نتیجه اینکه:
زندگی، فقط موندن با هم نیست.
موندن با احترامه.
موندن با عشق و معرفته.
اگه نمی‌تونی،
برو. ولی قشنگ برو.
نزار زخم بمونه.
نزار دل بشکنه.
نزار حق خورده بشه.

طلاق، یه راهه. نه ننگه، نه گناه.
ولی اگه بی‌احترامی باشه، بی‌قانونی باشه، بی‌مرزی باشه، اسمش دیگه طلاق نیست، ظلمـه.

ازدواج، تعهده.
طلاقم باید با تعهد باشه.
نه با لج، نه با انتقام، نه با پس گرفتنِ اون‌چی که دادی.
چون اون‌وقت، نه مردی می‌مونه، نه مردونگی.
نه زنی می‌مونه، نه عزت.

پس اگه قراره جدا شی،
حواست باشه:
قانون خدا، از اول تا آخرش با احسانه.
با نیکی.
با حرمت.
با دل.

وگرنه، یه جایی، یه چیزی، توی دلت می‌مونه.
یه تلخی، یه گره، یه بغض.
که هیچ‌وقت باز نمی‌شه.
فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۲۳۰﴾

معنی آیه:
اگه مردی زنشو برای بار سوم طلاق داد، دیگه نمی‌تونه برش گردونه، مگر اینکه اون زن با مرد دیگه‌ای ازدواج کنه. اگه اون مرد دوم هم طلاقش داد، دیگه مانعی نیست که زن و شوهر اول دوباره برگردن پیش هم، اگه حس کردن که این‌بار می‌تونن حدود و قانونای خدا رو رعایت کنن.
این قانون‌ها رو خدا برای کسایی روشن گفته که عقلشونو به کار می‌گیرن و دنبال فهمیدن هستن.

معنی تک تک کلمه‌ها:
فَإِنْ: پس اگر، در صورتی که، اگه
طَلَّقَهَا: طلاقش داد، ازش جدا شد، رهاش کرد
فَلَا: پس نه، دیگه نباید، بنابراین نباید
تَحِلُّ: حلال نیست، مجاز نیست، اجازه نداره
لَهُ: برای اون مرد، واسه اون شوهر، به اون
مِنْ بَعْدُ: بعد از اون، از این به بعد، دیگه
حَتَّى: تا وقتی که، تا زمانی که، مگر اینکه
تَنْكِحَ: ازدواج کنه، شوهر کنه، عقد ببنده
زَوْجًا: یه شوهر، یه مرد، یه همسر
غَيْرَهُ: غیر از اون، یکی دیگه، کس دیگه‌ای
فَإِنْ: پس اگر، در صورتی که، اگه
طَلَّقَهَا: طلاقش داد، جداش کرد، رهاش کرد
فَلَا جُنَاحَ: اشکالی نداره، گناهی نیست، مانعی نیست
عَلَيْهِمَا: برای اون دو نفر، واسه‌شون، بین اون دوتا
أَنْ: که، تا، اینکه
يَتَرَاجَعَا: برگردن، دوباره زندگی کنن، رجوع کنن
إِنْ: اگه، در صورتی که، اگر
ظَنَّا: گمان کردن، حدس زدن، به این نتیجه رسیدن
أَنْ: که، اینکه
يُقِيمَا: برپا کنن، رعایت کنن، اجرا کنن
حُدُودَ اللَّهِ: قانونای خدا، مرزهای الهی، دستورات خدا
وَتِلْكَ: و این‌ها، و اون، و اینه
حُدُودُ اللَّهِ: مرزهای خدا، قوانین خدا، حد و حدود الهی
يُبَيِّنُهَا: روشنشون می‌کنه، توضیح می‌ده، واضح می‌گه
لِقَوْمٍ: برای مردمی، واسه آدمایی، واسه گروهی
يَعْلَمُونَ: که می‌فهمن، عقل دارن، آگاهن

این آیه میگه:
سه بار طلاق که شد، دیگه تمومه.
دیگه نمی‌تونی راحت برش گردونی.
دیگه نمی‌تونی بگی دلم تنگ شده، بیا برگردیم.
باید یه مرد دیگه بیاد.
یه ازدواج واقعی. نه نمایشی، نه الکی، نه صوری.
اگه اون ازدواج هم به جدایی کشید،
اگه اون مرد دوم هم طلاقش داد،
اون‌وقت دیگه راه بازه.
اگه واقعاً دل‌تون روشن شد،
اگه دیدین این‌بار می‌تونین پای دین وایسین،
مرزهای خدا رو رعایت کنین،
دوباره می‌تونین برگردین به هم.
نه با هوس، نه با بازی، نه با لج.
با عقل، با دل، با تصمیم محکم.
چون این قانون‌ها از طرف خداست.
برای آدماییه که می‌فهمن.
برای اوناییه که دنبال شعور و معنا هستن.

نتیجه اینکه:
زندگی، بازی نیست.
ازدواج، یه معامله ساده نیست.
طلاق، یه قهر کودکانه نیست.
دلِ یه زن، یه مرد، یه خانواده وسطه.
بار سوم که گفتی «طلاق»، یعنی دیگه فرصت تمومه.
یعنی دیگه نمی‌تونی هر وقت خواستی برگردی.
مگه اینکه واقعاً بفهمی، واقعاً رشد کنی، واقعاً بدونی چرا جدا شدی و چرا برگشتی.

خدا نمی‌خواد آدم‌ها بازی کنن با دل هم.
نمی‌خواد زندگی‌ها بشه صحنه‌ی تکرار اشتباه.
می‌خواد اگه برگشتی، با عقل باشه، با شعور، با مسئولیت.
نه از روی احساس.
نه از روی عادت.
نه چون دلت تنگ شده فقط.
اگه از هم جدا شدین، و زندگی‌ت با اون یکی هم نچرخید،
قبل از برگشت، فکر کن:
می‌خوای حدود خدا رو نگه داری؟
بلدی؟
می‌تونی؟
یا فقط داری تکرار می‌کنی؟

پس حواست باشه.
زندگی رو بازی نگیر.
دور #سوم_تفسیر‌_قرآن
#سوره_بقره
#صفحه_3‌8
آیات: ۲۳۴ تا ۲۳۷
محمدرضا رنجبر

@mrranjbar3
2025/07/05 17:04:01
Back to Top
HTML Embed Code: