خیلی بهتر بود که او را با وجدانش کاملاً تنها میگذاشتم تا با آن درگیر باشد.
عقاید یک دلقک – هاینریش بل
عقاید یک دلقک – هاینریش بل
تو فاقد آن خصلتی هستی که آدم را تبدیل به مرد میکند، و آن تحمل کردن و کنار آمدن با شرایط است.
عقاید یک دلقک – هاینریش بل
عقاید یک دلقک – هاینریش بل
مدتهاست از حرف زدن با دیگران راجعبه پول و هنر دست کشیدهام. هر وقت این دو مقوله کنار هم قرار گیرند، هرگز نمیتوان انتظار حفظ تعادل را داشت: برای هنر، یا کمتر از آنچه درخورش است پرداخته شده و یا بیشتر از آن.
عقاید یک دلقک – هاینریش بل
عقاید یک دلقک – هاینریش بل
هرکسی در دنیا باید کسی را داشته باشد که حرفهایش را به او بزند. آزادانه، بدون رو دربایستی، بدون خجالت، وگرنه آدم از تنهایی دق میکند.
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
در شرایط جنگ، حفظ جان هیچ معنایی ندارد. کسی که فقط فکر حفظ جان باشد، وجودش برای دیگران خطرناک است.
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
اگر ما هم باری از دوش یکدیگر برنداریم، پس به چه دردی میخوریم! کمترین کاری را که میتوانیم بکنیم این است که حداقل سرگذشت همدیگر را بشنویم و این شنیدن را که باعث میشود باری از دوش طرف مقابل برداشته شود، تحمل میکنیم.
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
همهجا سرگذشت زنانی بود که پس از اینکه دهها سرباز و نظامی بهزور به آنها تجاوز میکردند، آنها را مانند سگی کشته و جسدشان را رها میکردند. همهجا داستان جوانانی بود که فقط به خاطر دفاع از نوامیس خود با دستهای بسته کنار دیوارها تیرباران شدهاند. این ظلمها از هیچ جا بر مردم وارد نیامده بود. اینهمه ظلم را از سرنیزه کسانی تحمل کرده بودند که با آنها در آغوش یک آب و خاک نشو و نما یافته بودند. به یاد آورد که چقدر اتفاق افتاده است که او وارد دهکدهای شده، رعایا او را به خانه برده مخفی کردهاند، شب را در آنجا بهسر برده و سحرگاهان از آنجا عزیمت کرده و بعد شنیده است که فاشیستها خانوادهای را که او شب در آنجا پناهنده شده بوده، با خاک یکسان کرده و تمام افراد آن را از دم تیغ گذراندهاند.
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
پیروزی یعنی چه؟ مردن در حالی که انسان سر پا ایستاده، بهتر از زنده ماندن و روی زانو خزیدن است. این حرف، کنایهای دربرداشت. در جنگ مردن برای آزادی، بهتر از زنده ماندن و در مقابل دشمن بردهوار به زانو درآمدن است.
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
این کشور مردم عجیبی دارد. در دنیا بدتر از اینجا کشوری وجود ندارد. مردمی از این مهربانتر و از این ظالمتر در دنیا وجود ندارد، چه کسی میتواند این ملت را درک کند؟ من که نمیتوانم، اگر میفهمیدم عیوبشان را نادیده میگرفتم. کسی که میفهمد، میبخشد و چشمپوشی میکند. البته این هم درست نیست، چشمپوشی به حد افراط رسیده.
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
زیر سلطه یک رژیم زندگی کردن آسانتر از جنگیدن با آن رژیم است.
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی
زنگها برای که به صدا درمیآید - ارنست همینگوی