Forwarded from سایه و موسیقی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از برنامه‌ای تلویزیونی دربارۀ عارف قزوینی
با حضور استادان هوشنگ ابتهاج (سایه)، دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی و بیژن ترقی با اجرای منوچهر انور

🔸 پیشتر بخشی از سخنان سایه در این برنامه را (بدون تصویر برنامه) در همین کانال منتشر کرده بودیم.
🔸 این تصاویر در مستند «با شاعر تاریخ ایران» (اثر جناب سید جواد میرهاشمی) آمده است.

@sayeoMusighi
یک عمر شدیم محو تاریخ و سیر
وز جمله علل بازگرفتیم خبر
حق بود که علت‌العلل بود و دگر
باقی همگی عوارض زودگذر
باستانی پاریزی

پنجم فروردین امسال دهمین سالگرد درگذشت دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی (۱۳۰۴-۱۳۹۳) تاریخ‌دان، نویسنده، پژوهشگر، شاعر و استاد دانشگاه تهران است. یادشان را گرامی می‌داریم.
عکس، استادان: باستانی پاریزی، هوشنگ ابتهاج، محمدرضا شفیعی کدکنی
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حکایتی از گلستان شیخ اجل سعدی با صدای زنده‌یاد خسرو شکیبایی به مناسبت زادروز این هنرمند فقید:

آورده‌اند که انوشیروان عادل را در شکارگاهی صید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: «نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد». گفتند: «از این قدر چه خلل آید؟» گفت: «بنیاد ظلم در جهان اوّل اندکی بوده‌ است. هرکه آمد بر او مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده».
اگر ز باغ رعیّت مَلِک خورد سیبی
برآورند غلامان او درخت از بیخ


توضیح ادمین: شکیبایی در متن تغییراتی داده و لغزش‌هایی هم داشته (ازجمله اینکه «رسمی» را که در این متن با یای نکره آمده صفتِ نسبی پنداشته است).
@pireparnianandish
روزه‌خواران ناصری

کسانی که روزه می‌خوردند: اول خودمان بودیم که به هزار دلیل عقلی و نقلی و شرعی نمی‌توانستیم روزه بگیریم. مجدالدّوله هم ناخوش است، می‌خورد. اکبرخان هم ناخوش بود و می‌خورد. دو روزی هم روزه گرفتند؛ ولی اذیت کرده، ناچار خوردند. باشی برادر اکبرخان هم ناخوش بود، می‌خورد. امین‌الملک، قبل از رمضان ناخوش شده بود و حقیقتاً خیلی ضعیف و لاغر بود، نمی‌توانست روزه بگیرد؛ می‌خورد. میرزا‌حسین‌خان مشرفِ بنّائی هم ناخوش نبود، می‌خورد و راه می‌رفت؛ خودش می‌گفت ناخوشم. صنیع‌الملک معمارباشی ابداً عیبی نداشت و روزه می‌خورد؛ ولی می‌گفتند دُنبل دارد. آغابشارت و آغاعبدالله و آغاعلی و مرتضی‌خان و شمع قهوه‌خانه هم روزه می‌خوردند. اعتمادالسّلطنه هم گویا روزه می‌خورد. زین‌دارباشی هم گویا روزه می‌خورد. اقبال‌الدّوله هم به جهت خوردن روزه، به محمّدآباد رفته بود که تماماً را بخورد. معیّرالممالکِ قدیم هم روزه می‌خورد. ناصرالملک هم روزه نبود. حاجب‌الدّوله و کالسکه‌چی‌باشی هم روزه می‌خوردند، اغلب هم مشکوک بودند. امین‌اقدس هم که ناخوش بود و روزه نبود. عایشه خانم می‌خورد. بدرالدّوله هم روزه نبود. گلین‌خانم هم روزه نمی‌گرفت. زاغی هم روزه نبود. امین‌السّلطان هم به واسطۀ دردِ چشم که ناخوش شد، ده دوازده روزه خورد. میرزامحمودخانِ وزیر مختار هم، چون مسافر بود و قصد اقامه نکرده بود، روزه می‌خورد. حکیم‌الممالک چون می‌خواست به گلپایگان برود، روزه نبود. امین‌لشکر هم چون از گلپایگان معزول شده بود، روزه نبود.
ایلخانی ریش‌سفید که هیچ وقت روزه نبوده است. میرزا سید عبدالله برادر میرزا عیسی هم با خود میرزا عیسی روزه نبودند.

اواخر رمضان سال ۱۳۰۸= اواسط اردیبهشت سال ۱۲۷۰

[روزنامۀ خاطرات ناصرالدّین شاه قاجار از ربیع الاول ۱۳۰۸ تا ربیع الثانی ۱۳۰۹ ق، به کوشش مجید عبدامین و نسرین خلیلی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ص ۱۹۹-۲۰۰]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی

@AfsharFoundation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظر سایه در مورد ربّنای شجریان

این یه کاریه که می‌تونی دست بگیری و ببری به تمام کشورهای عربی و با افتخار بگی اگه می‌تونین مثل این بخونین... این کار نظیر نداره آقای عظیمی! شاهکار بزرگ شجریانه. هیچ‌کس نمی‌تونه این‌طور بخونه ... هیچ‌کس.
[میلاد عظیمی]: حتی خود استاد شجریان؟
[سایه]: حتی خود شجریان... خیلی کار عجیبیه. خیلی عجیبه... رفته تو استودیو که به بچه‌ها بگه این‌طوری بخونین. ضبط کردن و شده این ربّنا... شجریان نوار اصلی این ربّنا رو به من داد که دیگه ندارمش. من اول نمی‌دونستم این چیه. وقتی شنیدم حیرت کردم. هیچ‌کس نمی‌تونه اینو بخونه ... چه صدای حیرت‌آوری! اصلاً یه صدای زمینی نیست... (سرش را تکان می‌دهد) ... شاهکاره، چه حالت و التماسی تو این ربّناها هست (به گریه می‌افتد)، فقط صدا نیست، یک نوازشی توش هست؛ انگار داره با خدا معاشقه می‌کنه، همۀ نیازهای بشری تو این صدا هست...
پیر پرنیان‌اندیش (ص ۴۶۵)
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غزلی از عطار نیشابوری
با آهنگ و آواز علیرضا افتخاری
سه‌تار جلال ذوالفنون
دف رضا فهیمی
تنبک داوود یاسری

ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش

دلبر تو جاودان بر در دل حاضر است
رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش

نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساختهٔ کار باش

لشکر خواب آورد بر دل و جانت شکست
شب همه شب همدم دیدهٔ بیدار باش

گر دل و جان تو را درّ بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش

@pireparnianandish
زهی در کوی عشقت مسکن دل
محمدرضاشجریان
به مناسبت ۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری
شعر #عطار
آواز محمدرضا #شجریان
تار داريوش پيرنياكان
نی جمشيد عندليبی


زهی در کوی عشقت مسکن دل
چه می‌خواهی ازین خون خوردن دل

چکیده خون دل بر دامن جان
گرفته جان پرخون دامن دل

از آن روزی که دل دیوانهٔ توست
به صد جان من شدم در شیون دل

منادی می‌کنند در شهر امروز
که خون عاشقان در گردن دل

چو رسوا کرد ما را درد عشقت
همی کوشم به رسوا کردن دل

چو عشقت آتشی در جان من زد
برآمد دود عشق از روزن دل

مکن جانا دل ما را نگه‌دار
که آسان است بر تو بردن دل

چو گل اندر هوای روی خوبت
به خون درمی‌کشم پیراهن دل

بیا جانا دل عطار کن شاد
که نزدیک است وقت رفتن دل

@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهکاری از اجرای زندهٔ ساز و آواز در مخالف سه‌گاه با غزل عطار نیشابوری

آواز محمدرضا #شجریان
سنتور جواد بطحایی
کمانچه سعیدفرجپوری
بربت محمد فیروزی

به‌جز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی‌دانم
که شادی در همه عالم ازین خوشتر نمی‌دانم

گر از عشقت برون آیم به ما و من فرونایم
ولیکن ما و من گفتن به عشقت در نمی‌دانم

ز بس کاندر ره عشق تو از پای آمدم تا سر
چنان بی پا و سر گشتم که پای از سر نمی‌دانم

به هر راهی که دانستم فرورفتم به بوی تو
کنون عاجز فرو ماندم رهی دیگر نمی‌دانم

دلی کو بود همدردم چنان گم گشت در دلبر
که بسیاری نظر کردم دل از دلبر نمی‌دانم

@pireparnianandish
۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری:
من نمی‌دونم آدمیزاد چرا اصلاً ساخته شده؟ یه شوخیِ بی‌مزه‌ایه در طبیعت... با همۀ کرامت آدمی و با همۀ شاهکار‌هایی که کرده، یک لحظه رنج بردنش به این‌همه عظمت نمی‌ارزه (بر «یک لحظه» تأکید می‌کند) واقعاً صد تا منطق‌الطیر و تذکرةالأولیا می‌ارزه به بی‌پناهی شیخ؟ فرض کنیم این قصه درست باشد. وقتی که سرباز مغول بهش می‌گه وایستا تا من برم کاردمو بیارم و سرتو ببرم، چی گذشته به عطار در اون لحظه‌ها؟‌ (به گریه می‌افتد)
#سایه
پیر پرنیان‌اندیش (ص ۱۰۷۲)
@pireparnianandish
Tasnif (Ze Man Negaram)
MohammadReza Shajarian-NavaYab.Com
ز من نگارم
آهنگ درویش خان
ترانه محمدتقی بهار
آواز همایون شجریان و محمدرضا #شجریان

@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهار دلکش
آهنگ غلامحسین درویش (درویش‌خان)
ترانه محمدتقی بهار (ملک‌الشعرا)
آواز محمدرضا #شجریان
تار محمدرضا #لطفی
(تلویزیون ملی ایران، ۱۳۵۴)

بهار دلکش رسید و دل به‌جا نباشد
ازآن‌که دلبر دمی به فکر ما نباشد

در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که جنگ و کین با من حزین روا نباشد

صبحدم بلبل، بر درخت گل، به‌ خنده می‌گفت
نازنینان را، مه‌جبینان را، وفا نباشد
@pireparnianandish
به‌مناسبت اول اردیبهشت سالروز درگذشت استاد بزرگ شعر و ادب فارسی، ملک‌الشعرا محمدتقی #بهار، بخشی از سخنان #سایه دربارۀ ایشان، برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۸۵۷):

ملک خیلی شاعر بزرگیه. هنوز هم قدرش شناخته نشده...
یادش به‌خیر #شهریار به سه تا شاعر خیلی احترام داشت، یکی ملک، یکی #ایرج و دیگری #نیما... خیلی برای ملک احترام قائل بود (با تأکید بر «خیلی»).

❇️ دکتر میلاد عظیمی در کتاب من زبان وطن خویشم مجموعه‌ای از بهترین مقالات در مورد بهار و نیز گزیده‌ای از بهترین اشعار ایشان را گردآوری کرده است.
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هشیار کسی باید کز عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم، با عقل نیامیزد
موسیقی اولافور ارنالدس
با بهره‌گیری از آواز استاد شجریان بر شعر سعدی در آلبوم آهنگ وفا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت روز بزرگداشت سعدی
تصنیف دلبرا
شعر #سعدی
آهنگ: پرویز مشکاتیان
خواننده: حمیدرضا نوربخش

دلبرا پیشِ وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر در سودای تو خاک قدمند

شهری اندر هوست سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقه‌ی دریای غمند

هر خم از جعد پریشان تو زندان دلی‌ست
تا نگویی که اسیرانِ کمندِ تو کمند

خونِ صاحب‌نظران ریختی ای کعبه‌ی حسن
قتلِ اینان که روا داشت که صید حرمند

تو سبکبار قوی‌حال کجا دریابی
که ضعیفان غمت بارکشان ستمند
@pireparnianandish
به‌مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی، بخشی از سخنان #سایه دربارۀ استاد سخن، برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۸۳۰-۸۳۱):

[عظیمی]: پس از نوجوانی با سعدی انس گرفتید...
پیش از آب و گل من در دل من مهر تو بود
با خود آوردم از آن‌جا نه به خود بربستم

[سایه]: بله! واقعاً این‌طوره. من در نوجوانی دیوان سعدی رو حفظ بودم. همۀ سعدی رو با تمام جزئیات. یعنی می‌گفتم مثلاً بیت ششم غزله؛ می‌دونستم هر بیت در کجای صفحه اومده؛ مثلاً فلان بیت در پایین صفحه دست راست. انقدر با سعدی مأنوس شده بودم که در هر موضوعی که مطرح می‌شد، می‌تونستم یک بیت از سعدی رو بخونم. چیزی که خودِ‌ سعدی گفته بود:
نگفتند حرفی زبان‌آوران
که سعدی مثالی نیارد ازآن
@pireparnianandish
به مناسبت اول اردیبهشت سالروز درگذشت اقبال لاهوری، سخنسرای فارسی‌گوی پاکستان، سخن سایه دربارۀ او برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۸۴۵):

[عظیمی]: نظرتون دربارۀ اقبال لاهوری چیه؟
[سایه]: شاعر بدی نیست ولی بالا و پایین داره و سرگردانه. خیلی جاها زبانش سسته. خب اهل زبان نیست دیگه. بعضی وقت‌ها هم خیلی درخشان می‌شه
[عظیمی]: مثلاً کجاها؟
[سایه]: مثلاً تو اون شعرِ «هستم اگر می‌روم»

ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم   
هیچ نه معلوم گشت آه که من کیستم

موج زخود رفته‌ای تیز خرامید و گفت   
هستم اگر می‌روم گر نروم نیستم

یا این شعر خیلی عجیب و غریبِ
ما زنده برآنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
یا اون غزلِ «خودگری، خودشکنی، خودنگری»... خیلی غزل درخشانیه

نعره زد عشق که خونین‌جگری پیدا شد
حسن لرزید که صاحب‌نظری پیدا شد

فطرت آشفت که از خاک جهان مجبور
خودگری خودشکنی خودنگری پیدا شد

خبری رفت ز گردون به شبستان ازل
حذر ای پردگیان پرده‌دری پیدا شد

—————
توضیح ادمین: بیت «ما زنده به آنیم که...» از اقبال لاهوری نیست و با جابه‌جایی دو مصرع برگرفته از ترجیع‌بندی سرودۀ کلیم کاشانی است.
@pireparnianandish
به‌مناسبت اول اردیبهشت‌ماه، سالروز درگذشت سهراب سپهری، بخشی از گفته‌های استاد ابتهاج دربارۀ ایشان برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۱۰۰۴):

تقریباً همۀ شُعرا رشک بردن به سپهری. توقع نداشتن که یکی بیاد و به این نرمی و راحتی این شعرهای قشنگو بگه.
به نظرم همۀ اون‌هایی که به سپهری ایراد گرفتن، ضمن این‌که بخشی از حرف‌هاشون منطقی هست ولی یه مقدار از روی حسد هست؛ سومی آمد و زر را زد و برد...
بعضی از شعرهای سپهری فوق‌العاده قشنگه.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیح ادمین: «سومی آمد و زر را زد و برد» اشاره دارد به شعری از ایرج میرزا:
دو نفر دزد خری دزدیدند
سرِ‌ تقسیم به هم جنگیدند
آن دو بودند چو گرم زد و خورد
دزدِ سوم خرشان را زد و برد
این شعر با تبدیل خر به زر،‌ به این شکل هم در میان مردم رواج دارد:
دو نفر دزد زری دزدیدند
سرِ‌ تقسیم به هم جنگیدند
آن دو بودند چو گرم زد و خورد
سومی آمد و زر را زد و برد
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت 2 اردیبهشت زادروز قیصر #امین‌پور
😇 دوستت دارم
شعر قیصر
آهنگ مهیار علیزاده
آواز علیرضا قربانی
(اجرای زنده در شهر اصفهان)

من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم‌نم: تو را دوست دارم

سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم
به اندازه‌ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هم‌آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم

@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت 8 اردیبهشت سالروز درگذشت سید نورالدین رضوی سروستانی

شیدایی
شعر: سعدی
آواز: رضوی سروستانی
نی: جمشید عندلیبی
دف: فرزاد عندلیبی
(اجرا در سعدیه، 1377)

نه من تنها گرفتارم به دام زلف زیبایی
که هر کس با دلارامی سری دارند و سودایی

مرا نسبت به شیدایی کند ماه پری‌پیکر
تو دل با خویشتن داری چه دانی حال شیدایی

همی‌دانم که فریادم به گوشش می‌رسد لیکن
ملولی را چه غم دارد ز حال ناشکیبایی؟

مرا وقتی ز نزدیکان ملامت سخت می‌آمد
نترسم دیگر از باران که افتادم به دریایی

نپندارم که سعدی را بیازاری و بگذاری
که بعد از سایه‌ی لطفت ندارد در جهان جایی

@pireparnianandish
به مناسبت ۸ اردیبهشت سالروز درگذشت استاد آواز زنده‌یاد سید نورالدین رضوی سروستانی، بخشی از سخنان سایه درباره‌ی ایشان برگرفته از کتاب پیر پرنیان‌اندیش (ص ۵۷۰)
[عظیمی]:‌ رضوی سروستانی چه جور خواننده‌ای بود؟
[سایه]:‌ خواننده‌ی متوسطی بود. یه صدای سوخته‌ی خروس‌واری داشت (با خنده و شوخی) و پیش برومند کلی کار کرده بود.
[عظیمی]:‌ خروس‌وار؟!
[سایه]:‌ (می‌خندد) نمی‌دونم چرا همیشه این احساس رو به صداش داشتم. اما آدم خیلی خوبی بود.
[عظیمی]:‌ بعضی ایشونو با آقای شجریان مقایسه می‌کنند؟
[سایه]:‌ با شجریان هیچ‌کس قابل مقایسه نیست (با قاطع‌ترین لحن ممکن). امکانات صدای #شجریان بی‌نظیره... ببینید مثلاً بنان دو دانگ صدای لطیف داشت. امکانات صداش قابل مقایسه با صدای شجریان نبود. ولی هنر بنان اینه که با همون دو دانگ چنین جایگاهی تو آواز ایرانی پیدا کرده... حتی ردیف و اینها رو هم به نظرم شجریان خیلی بهتر از رضوی می‌دونست.

عکس از راست: محمدرضا شجریان، مارتا مانی‌زاده، ناصر فرهنگفر، رضوی سروستانی
@pireparnianandish
2024/04/27 14:50:06
Back to Top
HTML Embed Code: