✳️ به مناسبت هفدهم اسفندماه سالروز درگذشت حسین قوامی (۱۲۸۸-۱۳۶۸)، دو روایت از پدید آمدن تصنیف «سرگشته» از زبان سایه و همایون خرّم.
یک) روایت سایه برگرفته از کتاب پیر پرنیاناندیش، ص ۵۰۹:
این اولین تصنیفیه که من ساختم. سال ۵۱، ۵۲ بود. همایون خرّم یه آهنگ ساخت در همایون و برام با سازش زد. خیلی آهنگ قشنگی بود. همون موقع بهش گفتم من شعرشو میسازم. اون اصلاً انتظار نداشت که من این حرفو بزنم. بعد هم ساختمش.
بعد آقای قوامی اومد جلوی ارکستر وایستاد و خوند و خیلی هم خوب خوند. وقتی تموم شد رفتم بهشون خسته نباشید گفتم. قوامی گفت: من از شما ممنونم که اجازه دادین این تصنیفو من بخونم. این تصنیف اسم منو برای همیشه نگه میداره.
دو) روایت همایون خرّم برگرفته از کتاب غوغای ستارگان، خاطرات همایون خرم، انتشارات بدرقۀ جاویدان، ص ۲۴۳ و ۲۴۲:
در زمانی که آقای هوشنگ ابتهاج (هـ . ا. سایه) مسئول رادیو شده بودند، به دعوت ایشان ملاقاتی با هم داشتیم. اظهار علاقه کردند که اگر بشود، روی آهنگهایی از ساختههای من کلام بگذارند. به فاصلۀ چندین هفته، آهنگی در دستگاه همایون ساختم و از ایشان خواستم که روی آن کلام بگذارند. این ترانه بهنام «سرگشته» [با تنظیم استاد «جواد معروفی»] در برنامۀ گلهای تازه، شمارۀ ۵۲ با صدای زندهیاد قوامی (فاختهای) اجرا شد. این ترانه در حقیقت ترانۀ خداحافظی ایشان [حسین قوامی] از رادیو بود و شاید آخرین اثری بود که شادروان قوامی بهطور رسمی در رادیو اجرا کردند.
شبی که آواز نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
نشانهای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
من همه جا، پی تو گشتهام
از مه و مهر، نشان گرفتهام
بوی تو را ز گل شنیدهام
دامن گل از آن گرفتهام
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
دل من، سرگشتۀ توست
نفسم، آغشتۀ توست
به باغ رؤیاها، چو گلت بویم
در آب و آیینه، چو مهت جویم
تو ای پری کجایی؟
در این شب یلدا، ز پیات پویم
به خواب و بیداری، سخنت گویم
تو ای پری کجایی؟
مه و ستاره درد من میدانند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
https://www.tg-me.com/pireparnianandish
یک) روایت سایه برگرفته از کتاب پیر پرنیاناندیش، ص ۵۰۹:
این اولین تصنیفیه که من ساختم. سال ۵۱، ۵۲ بود. همایون خرّم یه آهنگ ساخت در همایون و برام با سازش زد. خیلی آهنگ قشنگی بود. همون موقع بهش گفتم من شعرشو میسازم. اون اصلاً انتظار نداشت که من این حرفو بزنم. بعد هم ساختمش.
بعد آقای قوامی اومد جلوی ارکستر وایستاد و خوند و خیلی هم خوب خوند. وقتی تموم شد رفتم بهشون خسته نباشید گفتم. قوامی گفت: من از شما ممنونم که اجازه دادین این تصنیفو من بخونم. این تصنیف اسم منو برای همیشه نگه میداره.
دو) روایت همایون خرّم برگرفته از کتاب غوغای ستارگان، خاطرات همایون خرم، انتشارات بدرقۀ جاویدان، ص ۲۴۳ و ۲۴۲:
در زمانی که آقای هوشنگ ابتهاج (هـ . ا. سایه) مسئول رادیو شده بودند، به دعوت ایشان ملاقاتی با هم داشتیم. اظهار علاقه کردند که اگر بشود، روی آهنگهایی از ساختههای من کلام بگذارند. به فاصلۀ چندین هفته، آهنگی در دستگاه همایون ساختم و از ایشان خواستم که روی آن کلام بگذارند. این ترانه بهنام «سرگشته» [با تنظیم استاد «جواد معروفی»] در برنامۀ گلهای تازه، شمارۀ ۵۲ با صدای زندهیاد قوامی (فاختهای) اجرا شد. این ترانه در حقیقت ترانۀ خداحافظی ایشان [حسین قوامی] از رادیو بود و شاید آخرین اثری بود که شادروان قوامی بهطور رسمی در رادیو اجرا کردند.
شبی که آواز نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
نشانهای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
من همه جا، پی تو گشتهام
از مه و مهر، نشان گرفتهام
بوی تو را ز گل شنیدهام
دامن گل از آن گرفتهام
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
دل من، سرگشتۀ توست
نفسم، آغشتۀ توست
به باغ رؤیاها، چو گلت بویم
در آب و آیینه، چو مهت جویم
تو ای پری کجایی؟
در این شب یلدا، ز پیات پویم
به خواب و بیداری، سخنت گویم
تو ای پری کجایی؟
مه و ستاره درد من میدانند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجایی؟
که رخ نمینمایی
از آن بهشت پنهان
دری نمیگشایی
https://www.tg-me.com/pireparnianandish
Telegram
پیر پرنیاناندیش
کتابی دربارهی سایه، شعر و موسیقی ایرانی
میلاد عظیمی و عاطفه طیه (انتشارات سخن)
میلاد عظیمی و عاطفه طیه (انتشارات سخن)
Forwarded from سایه و موسیقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشارات نظر
شعر #سایه
آواز محمدرضا #شجریان
سهتار احمد عبادی
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامهرسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همهجا زمزمۀ عشق نهان من و توست
💐 ۱۷ اسفند سالروز درگذشت احمد عبادی، نوازندۀ برجسته و صاحبسبک سهتار (۱۲۸۵-۱۳۷۱)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آواز محمدرضا #شجریان
سهتار احمد عبادی
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامهرسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همهجا زمزمۀ عشق نهان من و توست
💐 ۱۷ اسفند سالروز درگذشت احمد عبادی، نوازندۀ برجسته و صاحبسبک سهتار (۱۲۸۵-۱۳۷۱)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
به مناسبت هفدهم اسفندماه سالروز درگذشت استاد احمد عبادی، بخشی از گفتههای سایه دربارهی ایشان برگرفته از کتاب پیر پرنیاناندیش (ص ۶۰۲):
عبادی استاد بزرگیه. ارثی از باباش برده، استعداد داره، منتها تکنیک کامل پدرشو نداره، برخلاف پسرعموش علیاکبر خان شهنازی که تکنیک کامل تارو داره... عبادی یک شیوهای برای خودش درست کرده؛ خیلی شیرین و خیلی خوشصداست و جملهبندی قشنگی داره... واقعاً استاد بینظیریه، سازش یه جوهر معنوی و محتوا و مضمون لطیف آراستهی خوشایند داره البته با یه زبان ضعیفتر از محتوا. اما وقتی مقایسه میکنین با ساز کلاسیک سهتار فرق میکنه. شیوهی کلاسیک سهتار از درویش به صبا رسیده و از صبا به وسیلهی نورعلی خان برومند به لطفی اینا رسیده؛ در واقع لطفی اینا دوباره برگشتن به ساز صبا و درویش خان و میرزا عبدالله...
عکس: احمد عبادی (عکاس: فخرالدین فخرالدینی)
@pireparnianandish
عبادی استاد بزرگیه. ارثی از باباش برده، استعداد داره، منتها تکنیک کامل پدرشو نداره، برخلاف پسرعموش علیاکبر خان شهنازی که تکنیک کامل تارو داره... عبادی یک شیوهای برای خودش درست کرده؛ خیلی شیرین و خیلی خوشصداست و جملهبندی قشنگی داره... واقعاً استاد بینظیریه، سازش یه جوهر معنوی و محتوا و مضمون لطیف آراستهی خوشایند داره البته با یه زبان ضعیفتر از محتوا. اما وقتی مقایسه میکنین با ساز کلاسیک سهتار فرق میکنه. شیوهی کلاسیک سهتار از درویش به صبا رسیده و از صبا به وسیلهی نورعلی خان برومند به لطفی اینا رسیده؛ در واقع لطفی اینا دوباره برگشتن به ساز صبا و درویش خان و میرزا عبدالله...
عکس: احمد عبادی (عکاس: فخرالدین فخرالدینی)
@pireparnianandish
در ۱۸ اسفند سالروز درگذشت استاد ایرج افشار، یاد آن پژوهشگر، ایرانشناس، کتابشناس و نسخهپژوه نستوه را گرامی میداریم.
دکتر میلاد عظیمی (یکی از دو مؤلف پیر پرنیاناندیش) در کتاب سهجلدی «کتابشناسی موضوعی تاریخی از چاپکردهها و نوشتههای ایرج افشار (۱۳۹۵-۱۳۲۳)» که برندۀ جایزۀ کتاب سال شده، کارنامهٔ خدمات علمی استاد افشار را بهخوبی نشان داده است.
@pireparnianandish
دکتر میلاد عظیمی (یکی از دو مؤلف پیر پرنیاناندیش) در کتاب سهجلدی «کتابشناسی موضوعی تاریخی از چاپکردهها و نوشتههای ایرج افشار (۱۳۹۵-۱۳۲۳)» که برندۀ جایزۀ کتاب سال شده، کارنامهٔ خدمات علمی استاد افشار را بهخوبی نشان داده است.
@pireparnianandish
Forwarded from محمدرضا شفیعیکدکنی
انتشارات سخن، کتاب نامهای به آسمان اثر طبع استاد #شفیعیکدکنی را منتشر کرد. این کتاب خود از شش دفتر شعر تشکیل یافته و در آن از قالبها و سالهای گوناگون اشعاری آمده است. یکی از اشعار کتاب رباعی «کارِ آرش» است که نمایانگر نگاه استاد به شعر و رسالت شاعری است:
آن روز که دل به شاعری خوش کردم
با دشمنِ خلق بس کشاکش کردم
زینگونه تمامِ هستیِ خویش به شعر
در واژه نهاده کارِ آرش کردم
@sereshk1318
آن روز که دل به شاعری خوش کردم
با دشمنِ خلق بس کشاکش کردم
زینگونه تمامِ هستیِ خویش به شعر
در واژه نهاده کارِ آرش کردم
@sereshk1318
بهمناسبت ۲۱ اسفندماه روز بزرگداشت نظامی گنجهای، شاعر بزرگ قرن ششم هجری، بخشی از سخنان سایه:
[عاطفه]: استاد! شما چقدر کتاب از نظامی دارین! همۀ چاپها رو میخریدین؟
[سایه]: تازه خیلیهاش آلمانه.
[عاطفه]: خیلی شعر نظامی رو دوست داشتین؟
[سایه]: خیلی. بارها و بارها کارهای نظامی رو خوندم. از جوانی از نظامی خیلی استفاده کردم و یه زمانی هم تحت تأثیرش بودم. مثلاً در سال ۱۳۲۵ تحت تأثیر مخزن الأسرار این دو بیتو ساختم:
کار جهان مسخرهای بیش نیست
هیچ دلی نیست کزو ریش نیست
گر به جهان یک دل خرسند هست
جز دل وارستۀ درویش نیست
این حرفها اصلاً به من چه ربطی داشت؟ جز دل وارستۀ درویش نیست!
(پیر پرنیاناندیش، ص ۸۲۳)
@pireparnianandish
[عاطفه]: استاد! شما چقدر کتاب از نظامی دارین! همۀ چاپها رو میخریدین؟
[سایه]: تازه خیلیهاش آلمانه.
[عاطفه]: خیلی شعر نظامی رو دوست داشتین؟
[سایه]: خیلی. بارها و بارها کارهای نظامی رو خوندم. از جوانی از نظامی خیلی استفاده کردم و یه زمانی هم تحت تأثیرش بودم. مثلاً در سال ۱۳۲۵ تحت تأثیر مخزن الأسرار این دو بیتو ساختم:
کار جهان مسخرهای بیش نیست
هیچ دلی نیست کزو ریش نیست
گر به جهان یک دل خرسند هست
جز دل وارستۀ درویش نیست
این حرفها اصلاً به من چه ربطی داشت؟ جز دل وارستۀ درویش نیست!
(پیر پرنیاناندیش، ص ۸۲۳)
@pireparnianandish
بهمناسبت ۲۲ اسفند سالروز درگذشت دکتر حسین گلگلاب (۱۲۷۶- ۱۳۶۳) گیاهشناس، ادیب، نویسنده، ترانهسرا، مترجم، نوازنده، موسیقیدان، عکاس و استاد دانشگاه که بیشتر برای سرودن ترانۀ آهنگ جاودانۀ «ای ایران» (آهنگساز: روحالله خالقی، خواننده: غلامحسین بنان) شناخته میشود، نظر سایه دربارۀ ایشان:
[عظیمی]: استاد! کلام گل گلاب رو میپسندین؟
[سایه]: نه... لفظ و کلمه براش مثل پارههای آجری بود که مصرف میکرد. چیز شاعرانه تو شعرش نیست. با الفاظ آهنگو پر میکرد. از همین سرود «ای ایران» معلومه دیگه. تازه این کار خوبشه... «سنگ و خاکت درّ و گوهر است» (پوزخند میزند). مرد حسابی با سنگ و خاک ایران چی کار داری؟
(پیر پرنیاناندیش، ص ۴۷۳-۴۷۴)
توضیح ادمین: استاد ابتهاج در به یاد آوردن ترانه دچار لغزش شدهاند. صورت درست جملۀ مذکور از ترانۀ گل گلاب چنین است: «سنگ کوهت درّ و گوهر است».
@pireparnianandish
[عظیمی]: استاد! کلام گل گلاب رو میپسندین؟
[سایه]: نه... لفظ و کلمه براش مثل پارههای آجری بود که مصرف میکرد. چیز شاعرانه تو شعرش نیست. با الفاظ آهنگو پر میکرد. از همین سرود «ای ایران» معلومه دیگه. تازه این کار خوبشه... «سنگ و خاکت درّ و گوهر است» (پوزخند میزند). مرد حسابی با سنگ و خاک ایران چی کار داری؟
(پیر پرنیاناندیش، ص ۴۷۳-۴۷۴)
توضیح ادمین: استاد ابتهاج در به یاد آوردن ترانه دچار لغزش شدهاند. صورت درست جملۀ مذکور از ترانۀ گل گلاب چنین است: «سنگ کوهت درّ و گوهر است».
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب چارشنبه سال
آهنگ محلی شیرازی
با اجرای گروه کر دختران
تنظیمکننده و پیانیست: انوشیروان روحانی
(سال ۱۳۵۶ شمسی)
شب چارشنبه سال چار ور دنیا
نیت کردم که بنشینم سرِ را
نه نیت کن نه بنشین بر سرِ را
مرادت حاصل است امروز و فردا
شب مهتاب و ابر پارهپاره
شراب خُلَّر و می در پیاله
رفیقان جمع شوید می را بنوشید
خدا کی میدهد عمر دوباره؟
@pireparnianandish
آهنگ محلی شیرازی
با اجرای گروه کر دختران
تنظیمکننده و پیانیست: انوشیروان روحانی
(سال ۱۳۵۶ شمسی)
شب چارشنبه سال چار ور دنیا
نیت کردم که بنشینم سرِ را
نه نیت کن نه بنشین بر سرِ را
مرادت حاصل است امروز و فردا
شب مهتاب و ابر پارهپاره
شراب خُلَّر و می در پیاله
رفیقان جمع شوید می را بنوشید
خدا کی میدهد عمر دوباره؟
@pireparnianandish
سفرکرده
دلکش
🎶 سفرکرده
آهنگ: علی تجویدی
ترانه: رحیم معینی کرمانشاهی
آواز: دلکش
کجا سفر رفتی؟
که بیخبر رفتی
اشکم را چرا ندیدی؟
از من دل چرا بریدی؟
پا از من چرا کشیدی؟
که پیش چشمم، برِ دگر رفتی
@pireparnianandish
آهنگ: علی تجویدی
ترانه: رحیم معینی کرمانشاهی
آواز: دلکش
کجا سفر رفتی؟
که بیخبر رفتی
اشکم را چرا ندیدی؟
از من دل چرا بریدی؟
پا از من چرا کشیدی؟
که پیش چشمم، برِ دگر رفتی
@pireparnianandish
۲۴ اسفند سالروز درگذشت استاد علی تجویدی (۱۲۹۸-۱۳۸۴)، آهنگساز توانای موسیقی ایرانی، است. یادشان گرامی باد.
بدین مناسبت بخشی از سخنان سایه دربارهی ایشان، برگرفته از کتاب پیر پرنیاناندیش (ص ۵۶۷)
[سایه]: آهنگهای تجویدی نوع خیلی خوب آهنگسازی ایرانیه. تنظیم آهنگها رو هم خودِ تجویدی انجام میداد. در کارش اوستا بود. ذوق و سلیقهی خوبی داشت. با شعر و ادبیات هم بیش از دیگران انس و الفت داشت. یه کلامی هم رو آهنگهایی که میساخت میذاشت که بعداً تصنیفسازهایی که برای آهنگهاش کلام میساختن، مقداری از کلامشو تو تصنیفهاشون حفظ میکردن.
[عظیمی]: استاد! نوازندگی آقای تجویدی چهطور بود؟
[سایه]: قطعاً به آهنگسازیش نمیرسید.
عکس: علی تجویدی و محمود دولتآبادی
@pireparnianandish
بدین مناسبت بخشی از سخنان سایه دربارهی ایشان، برگرفته از کتاب پیر پرنیاناندیش (ص ۵۶۷)
[سایه]: آهنگهای تجویدی نوع خیلی خوب آهنگسازی ایرانیه. تنظیم آهنگها رو هم خودِ تجویدی انجام میداد. در کارش اوستا بود. ذوق و سلیقهی خوبی داشت. با شعر و ادبیات هم بیش از دیگران انس و الفت داشت. یه کلامی هم رو آهنگهایی که میساخت میذاشت که بعداً تصنیفسازهایی که برای آهنگهاش کلام میساختن، مقداری از کلامشو تو تصنیفهاشون حفظ میکردن.
[عظیمی]: استاد! نوازندگی آقای تجویدی چهطور بود؟
[سایه]: قطعاً به آهنگسازیش نمیرسید.
عکس: علی تجویدی و محمود دولتآبادی
@pireparnianandish
ای گربه، تو را چه شد؟ که ناگاه
رفتیّ و نیامدی دگربار
بس روز گذشت و هفته و ماه
معلوم نشد که چون شد این کار
جای تو شبانگه و سحرگاه
در دامنِ من تهیست بسیار
در راهِ تو کَند آسمان چاه
کارِ تو زمانه کرد دشوار
پیدا نه به خانهای نه بر بام...
پروین اعتصامی
@pireparnianandish
رفتیّ و نیامدی دگربار
بس روز گذشت و هفته و ماه
معلوم نشد که چون شد این کار
جای تو شبانگه و سحرگاه
در دامنِ من تهیست بسیار
در راهِ تو کَند آسمان چاه
کارِ تو زمانه کرد دشوار
پیدا نه به خانهای نه بر بام...
پروین اعتصامی
@pireparnianandish
بهمناسبت ۲۵ اسفند زادروز بانو پروین اعتصامی، بخشی از کتاب پیر پرنیاناندیش (ص ۸۷۸-۸۷۹):
[عظیمی]: استاد! پروین چطور شاعری بود؟
[سایه]: خیلی خوب، خیلی خوب... اعجوبهای بود اصلاً؛ ولی حیف اولاً بیموقع مرد و ثانیاً مرگش مصادف شد با غوغای شعر نو که بیچاره پروین اصلاً درک نشد تو اون غوغا. اما با این حال هنوز هم دیوان پروین یکی از پرتیراژترین کتابهای شعره. خیلی شاعر قویای بود. قطعههاش جزو بهترین قطعههای زبان فارسیه... اون مثنوی «مادر موسی» شاهکاره. انگار مولاناست که با زبان سعدی و حافظ داره شعر میگه. اوج زبانه واقعاً. یا اون قطعۀ «مست و هشیار» شاهکاره...
واقعاً مملکت عجیبیه ایران... گاهی یه استعدادهایی توش پیدا میشه... حتی شعرهای نرمتر و سبکتر پروین هم خیلی جالبه:
ای گربه تو را چه شد که ناگاه
رفتی و نیامدی دگربار
یه روز رادیو پاریس به من زنگ زد گفت امروز یه برنامه داریم راجع به پروین اعتصامی، شما چند کلمه صحبت میکنین؟ من نمیدونم چرا گفتم آره. اونجا همین حرفو گفتم که پروین تو غوغای شعر نو فراموش شد.
عکس: پروین اعتصامی و محمدرضا پهلوی (بازدید ولیعهد از کتابخانۀ دانشسرای عالی، ۱۳۱۹)
@pireparnianandish
[عظیمی]: استاد! پروین چطور شاعری بود؟
[سایه]: خیلی خوب، خیلی خوب... اعجوبهای بود اصلاً؛ ولی حیف اولاً بیموقع مرد و ثانیاً مرگش مصادف شد با غوغای شعر نو که بیچاره پروین اصلاً درک نشد تو اون غوغا. اما با این حال هنوز هم دیوان پروین یکی از پرتیراژترین کتابهای شعره. خیلی شاعر قویای بود. قطعههاش جزو بهترین قطعههای زبان فارسیه... اون مثنوی «مادر موسی» شاهکاره. انگار مولاناست که با زبان سعدی و حافظ داره شعر میگه. اوج زبانه واقعاً. یا اون قطعۀ «مست و هشیار» شاهکاره...
واقعاً مملکت عجیبیه ایران... گاهی یه استعدادهایی توش پیدا میشه... حتی شعرهای نرمتر و سبکتر پروین هم خیلی جالبه:
ای گربه تو را چه شد که ناگاه
رفتی و نیامدی دگربار
یه روز رادیو پاریس به من زنگ زد گفت امروز یه برنامه داریم راجع به پروین اعتصامی، شما چند کلمه صحبت میکنین؟ من نمیدونم چرا گفتم آره. اونجا همین حرفو گفتم که پروین تو غوغای شعر نو فراموش شد.
عکس: پروین اعتصامی و محمدرضا پهلوی (بازدید ولیعهد از کتابخانۀ دانشسرای عالی، ۱۳۱۹)
@pireparnianandish
شمع بیپروانه
حمیرا
🎶 شمع بیپروانه
آهنگ: علی تجویدی
ترانه: رحیم معینی کرمانشاهی
آواز: حمیرا
چه کند گاهی اگر با تو نکند دیوانهگری دیوانه دل من
چه کند گاهی اگر آهی نکشد در بیخبری دیوانه دل من
شمع بیپروانهام من، وای بر من، وای بر من
در وفا افسانهام من، وای بر من، وای بر من
@pireparnianandish
آهنگ: علی تجویدی
ترانه: رحیم معینی کرمانشاهی
آواز: حمیرا
چه کند گاهی اگر با تو نکند دیوانهگری دیوانه دل من
چه کند گاهی اگر آهی نکشد در بیخبری دیوانه دل من
شمع بیپروانهام من، وای بر من، وای بر من
در وفا افسانهام من، وای بر من، وای بر من
@pireparnianandish
به مناسبت ۲۶ اسفندماه زادروز بانو حمیرا، خوانندهی نامدار موسیقی سنتی و پاپ ایرانی، سخنی از استاد ابتهاج دربارهی ایشان برگرفته از کتاب پیر پرنیاناندیش(ص ۵۶۷):
[عاطفه طیه]: نظرتون دربارهی خانوم حمیرا چیه؟
[سایه]: نه بابا... (دستش را به نشانهی انکار تکان میدهد) ببینید آقای تجویدی آواز همهی اینها رو خراب کرد. تجویدی خودش اینجوری میخوند و به همهی اینها همینطوری خوندن یاد داد و صدای اینها رو خراب کرد.
حمیرا صدای باز خوبی داشت ولی بر اساس اون چیزی که یاد گرفت، صداش خراب شد.
@pireparnianandish
[عاطفه طیه]: نظرتون دربارهی خانوم حمیرا چیه؟
[سایه]: نه بابا... (دستش را به نشانهی انکار تکان میدهد) ببینید آقای تجویدی آواز همهی اینها رو خراب کرد. تجویدی خودش اینجوری میخوند و به همهی اینها همینطوری خوندن یاد داد و صدای اینها رو خراب کرد.
حمیرا صدای باز خوبی داشت ولی بر اساس اون چیزی که یاد گرفت، صداش خراب شد.
@pireparnianandish
@pireparnianandish
دعای تحویل سال استاد شجریان
⌛️ 🌿 🌹 دعای تحویل سال با صدای ملکوتی محمدرضا شجریان
@pireparnianandish
@pireparnianandish
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرنای نوروز
اجرای پرشور گروه رستاک (بر اساس موسیقی نواحی ایران: بختیاری، خراسانی، مازندرانی، آذری، بلوچی، گیلکی، کردی)
با همراهی استادان بیژن کامکار و وحید اسداللّهی
@pireparnianandish
اجرای پرشور گروه رستاک (بر اساس موسیقی نواحی ایران: بختیاری، خراسانی، مازندرانی، آذری، بلوچی، گیلکی، کردی)
با همراهی استادان بیژن کامکار و وحید اسداللّهی
@pireparnianandish
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوروز باستانی بر ایرانیان خجسته و پر شور و سرور باد!
سپاه دشمن، خشکسالی و دروغ از این مرز پرگهر دور باد!
موسیقی: سرنا و دهل علیاکبر مهدیپور دهکردی (۱۳۱۴-۱۳۸۸) و اسدالله قبادی
@pireparnianandish
سپاه دشمن، خشکسالی و دروغ از این مرز پرگهر دور باد!
موسیقی: سرنا و دهل علیاکبر مهدیپور دهکردی (۱۳۱۴-۱۳۸۸) و اسدالله قبادی
@pireparnianandish
Forwarded from پیر پرنیاناندیش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💐 نوروزتان پیروز
اولین و آخرین حضور استاد محمدرضا #شجریان در تلویزیون جمهوری اسلامی (نوروز ۱۳۷۳)
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
ازین باد ار مددخواهی چراغ دل برافروزی
#حافظ
@pireparnianandish
اولین و آخرین حضور استاد محمدرضا #شجریان در تلویزیون جمهوری اسلامی (نوروز ۱۳۷۳)
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
ازین باد ار مددخواهی چراغ دل برافروزی
#حافظ
@pireparnianandish
اگه یه روز بری سفر
فرامرز اصلانی
اگه یه روز...
آهنگ و ترانه و آواز فرامرز اصلانی
اگه یه روز بری سفر
بری ز پیشم بیخبر
اسیر رؤیاها میشم
دوباره باز تنها میشم
به شب میگم پیشم بمونه
به باد میگم تا صبح بخونه
بخونه از دیار یاری
چرا میری تنهام میذاری؟
@pireparnianandish
آهنگ و ترانه و آواز فرامرز اصلانی
اگه یه روز بری سفر
بری ز پیشم بیخبر
اسیر رؤیاها میشم
دوباره باز تنها میشم
به شب میگم پیشم بمونه
به باد میگم تا صبح بخونه
بخونه از دیار یاری
چرا میری تنهام میذاری؟
@pireparnianandish
با دریغ فرامرز اصلانی (۱۳۳۳-۱۴۰۳) در مریلند امریکا درگذشت.
مرجان اصلانی، همسر این هنرمند، در صفحۀ اینستاگرامی خود نوشت: «در شامگاه روز اول فروردین ۱۴۰۳، سرطانی جانسوز فرامرز اصلانی، شاعر، خواننده، آهنگساز، روزنامهنگار و یک انسان خوب را همراه با نسیم بهاری با بدرودی همیشگی با خود برد، درحالیکه دستانش در دستان عزیزانش بود».
@pireparnianandish
مرجان اصلانی، همسر این هنرمند، در صفحۀ اینستاگرامی خود نوشت: «در شامگاه روز اول فروردین ۱۴۰۳، سرطانی جانسوز فرامرز اصلانی، شاعر، خواننده، آهنگساز، روزنامهنگار و یک انسان خوب را همراه با نسیم بهاری با بدرودی همیشگی با خود برد، درحالیکه دستانش در دستان عزیزانش بود».
@pireparnianandish