Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔼✴️ چطور کشورها از تله عقب ماندگی رها میشوند و به سمت توسعه حرکت میکنند؟ لطفا دقت ببینید.
🔼 صادق الحسینی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔼 صادق الحسینی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍2
✳️✴️ «قصه‌ی شاه‌پریان و ابتذال آموزشِ کودک زبان‌بسته در سیستم توتالیتر»
✍️غلامرضا علیزاده
هر ساختار سیاسی که سیطره‌ی خود را بر این کهن سرزمین بسط دهد و اِعمال اقتدار کند، با چند ابردُشواره مواجه خواهد بود؛ بحران آب، فقر آموزش و نهادینه‌شدن انگاره‌های متصلب و دیرین.
روند آموزشی‌مان به گونه‌ای است که پس از ۱۲ سال گذراندنِ دوره‌های ابتدایی و متوسطه، فارغ‌التحصیل برآمده از نهادهای آموزشی از محاوره زبان میانجیِ بین‌المللی ناتوان بوده و توگویی قلوه‌سنگی را قورت داده و همچون بلال حبشی برای تلفظ کلمات به لکنت افتاده است!
سیستم آموزشی ایران همچون بسیاری از کشورهای خاورمیانه، تبلور سیستم سیاسی آن و برساخت نهاد آمرانه‌ی آن است و خروجی دانشگاهش بر اساس مقالات فله‌ای مندرج در ژورنال‌های ISI و یا مجلات ISC سنجیده میشود که بسیاری‌شان اوراقی بیهوده و بدون فایده‌ی عملی‌اند. از آن مهم‌تر فروکاهیدن جایگاه معلمی و به حاشیه‌رفتن نقش بیشینه‌ساز او در ارتقاء فرهنگی جامعه و تنگنای اقتصادی‌اش، امان او را بریده و فرصتی برای او باقی نمی‌گذارد تا دانسته‌هایش را به روز کند، مگر اندکی از آنان که می‌درخشند و الباقی سوسو می‌زنند.
چه بسیار که اشارت مهرورزانه معلمی تا پایان عمر چراغ راه او شده و شوربختانه حرکت نابخردانه‌ی دیگری؛ کودکی را از سیستم آموزشی رانده است.
نظام آموزشی ما، خلاقیت و احساس را و البته عشق را از وجود دانش‌آموز برگرفته و مشتی اوهام و محفوظات را به تاروپود وجودش خورانده و او را در حد ربات فرمانبری که سیاست‌هایش را چشم و گوش‌بسته تایید کند، فروکاهیده است، حال آنکه تخیل، که امروزه به عنوان چیزی "غیر واقعی" از شناخت حذف شده است، در روزگار باستان برترین ابزار شناخت بوده است. از این رو وِرد و سرود آیینی که یک "شمن" بتو می‌آموزد، مادامی‌که از طریق یک یادگیریِ رویا‌بینانه فعال نگردد؛ هرگز قدرت شفابخشی نخواهد داشت.
سیستم آموزشی برای نیاز جنسی دانش‌آموز که در حال بال‌گرفتن است جز پاره‌ای توصیه‌های عفت‌ورزانه، و تابو بخشی به نیازهایش راهکار دیگری ندارد و شخصیت او را همچون ژولیت کاراکتر رمانِ متعلق به مارکی دو ساد دچار دوپارگیِ اروس میکند. «او چه می‌داند که نیاز چیزی نیست مگر باژگونه‌ی میلِ خود او و جان‌مایه‌ی دیگربودگیِ ذاتیِ میل.»
در نظام توتالیتر، تو گویی ساحت انسانی به مثابه‌ی قصه‌های شاه پریان در میاید که در ضمنِ آن زبان آدمیان بند می‌آید و او را به انقیاد افسون‌زدگیِ محض درمی‌اورند. از این‌جا به بعد گویا دیگر انسان یک شنونده محض است و افسانه‌ها و حیوانات به سخن درمی‌آیند.
زندگی کودکانه در نظام آموزش‌مان، همچون رمان "کولودی"چارچوبی کاملاً پسرانه دارد با دخترانی که تابش خورشید برایشان چون لِویاتانی مخوف درآمده است. زیست-جهان اینان به بیان لمپویک در رمان پیش‌گفته شده همانطور که به پینوکیو می‌گوید؛ شامل هفته‌‌ای است که از شش پنجشنبه و یک یکشنبه تشکیل شده که تنها باید تعطیلات آن‌را مجسم کرد که از تعطیلات پاییز اول ژانویه شروع شده و آخرین روز ماه دسامبر تمام میشود.
به تعبیر جورجو آگامبن، "آشوب"، "قشقرق" و "بازار شامِ" سرزمین بازی به ویرانی و توقف کامل تقویم منجر میشود. نتیجه فوری این هجوم بازی به زندگی، تغییر و تسریع در زمان است: "در گیرودار بازی‌های دائم و سرگرمی‌های جورواجور، ساعت‌ها، روزها و هفته‌ها مثل برق می‌گذشتند!" (۱)
به باور نگارنده، به بازی‌کشاندن ذهن کودک شاید همانطور که آگامبن می‌اندیشد به صورت سرگرمی او با اسباب‌بازی نباشد، اما به گونه‌ی دیگری روان او را درگیر وجوهی از ابتذال کند، ابتذالِ آموختن و سویه‌های دیگری که سبب نژندی پندار او گردد.
پ.ن
۱. کودکی و تاریخ؛ درباره ویرانی تجربه، جورجو آگامبن، مترجم: پویا ایمانی، نشر مرکز، چاپ پنجم، ۱۴۰۰، صص ۱۳۷-۱۳۶.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍️غلامرضا علیزاده
هر ساختار سیاسی که سیطره‌ی خود را بر این کهن سرزمین بسط دهد و اِعمال اقتدار کند، با چند ابردُشواره مواجه خواهد بود؛ بحران آب، فقر آموزش و نهادینه‌شدن انگاره‌های متصلب و دیرین.
روند آموزشی‌مان به گونه‌ای است که پس از ۱۲ سال گذراندنِ دوره‌های ابتدایی و متوسطه، فارغ‌التحصیل برآمده از نهادهای آموزشی از محاوره زبان میانجیِ بین‌المللی ناتوان بوده و توگویی قلوه‌سنگی را قورت داده و همچون بلال حبشی برای تلفظ کلمات به لکنت افتاده است!
سیستم آموزشی ایران همچون بسیاری از کشورهای خاورمیانه، تبلور سیستم سیاسی آن و برساخت نهاد آمرانه‌ی آن است و خروجی دانشگاهش بر اساس مقالات فله‌ای مندرج در ژورنال‌های ISI و یا مجلات ISC سنجیده میشود که بسیاری‌شان اوراقی بیهوده و بدون فایده‌ی عملی‌اند. از آن مهم‌تر فروکاهیدن جایگاه معلمی و به حاشیه‌رفتن نقش بیشینه‌ساز او در ارتقاء فرهنگی جامعه و تنگنای اقتصادی‌اش، امان او را بریده و فرصتی برای او باقی نمی‌گذارد تا دانسته‌هایش را به روز کند، مگر اندکی از آنان که می‌درخشند و الباقی سوسو می‌زنند.
چه بسیار که اشارت مهرورزانه معلمی تا پایان عمر چراغ راه او شده و شوربختانه حرکت نابخردانه‌ی دیگری؛ کودکی را از سیستم آموزشی رانده است.
نظام آموزشی ما، خلاقیت و احساس را و البته عشق را از وجود دانش‌آموز برگرفته و مشتی اوهام و محفوظات را به تاروپود وجودش خورانده و او را در حد ربات فرمانبری که سیاست‌هایش را چشم و گوش‌بسته تایید کند، فروکاهیده است، حال آنکه تخیل، که امروزه به عنوان چیزی "غیر واقعی" از شناخت حذف شده است، در روزگار باستان برترین ابزار شناخت بوده است. از این رو وِرد و سرود آیینی که یک "شمن" بتو می‌آموزد، مادامی‌که از طریق یک یادگیریِ رویا‌بینانه فعال نگردد؛ هرگز قدرت شفابخشی نخواهد داشت.
سیستم آموزشی برای نیاز جنسی دانش‌آموز که در حال بال‌گرفتن است جز پاره‌ای توصیه‌های عفت‌ورزانه، و تابو بخشی به نیازهایش راهکار دیگری ندارد و شخصیت او را همچون ژولیت کاراکتر رمانِ متعلق به مارکی دو ساد دچار دوپارگیِ اروس میکند. «او چه می‌داند که نیاز چیزی نیست مگر باژگونه‌ی میلِ خود او و جان‌مایه‌ی دیگربودگیِ ذاتیِ میل.»
در نظام توتالیتر، تو گویی ساحت انسانی به مثابه‌ی قصه‌های شاه پریان در میاید که در ضمنِ آن زبان آدمیان بند می‌آید و او را به انقیاد افسون‌زدگیِ محض درمی‌اورند. از این‌جا به بعد گویا دیگر انسان یک شنونده محض است و افسانه‌ها و حیوانات به سخن درمی‌آیند.
زندگی کودکانه در نظام آموزش‌مان، همچون رمان "کولودی"چارچوبی کاملاً پسرانه دارد با دخترانی که تابش خورشید برایشان چون لِویاتانی مخوف درآمده است. زیست-جهان اینان به بیان لمپویک در رمان پیش‌گفته شده همانطور که به پینوکیو می‌گوید؛ شامل هفته‌‌ای است که از شش پنجشنبه و یک یکشنبه تشکیل شده که تنها باید تعطیلات آن‌را مجسم کرد که از تعطیلات پاییز اول ژانویه شروع شده و آخرین روز ماه دسامبر تمام میشود.
به تعبیر جورجو آگامبن، "آشوب"، "قشقرق" و "بازار شامِ" سرزمین بازی به ویرانی و توقف کامل تقویم منجر میشود. نتیجه فوری این هجوم بازی به زندگی، تغییر و تسریع در زمان است: "در گیرودار بازی‌های دائم و سرگرمی‌های جورواجور، ساعت‌ها، روزها و هفته‌ها مثل برق می‌گذشتند!" (۱)
به باور نگارنده، به بازی‌کشاندن ذهن کودک شاید همانطور که آگامبن می‌اندیشد به صورت سرگرمی او با اسباب‌بازی نباشد، اما به گونه‌ی دیگری روان او را درگیر وجوهی از ابتذال کند، ابتذالِ آموختن و سویه‌های دیگری که سبب نژندی پندار او گردد.
پ.ن
۱. کودکی و تاریخ؛ درباره ویرانی تجربه، جورجو آگامبن، مترجم: پویا ایمانی، نشر مرکز، چاپ پنجم، ۱۴۰۰، صص ۱۳۷-۱۳۶.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤3👍2
❇️✴️ ابلوموفیسم
تنبل و بی حال بود. ولی به همین جا ختم نمی شد؛ به شدت دچار بی تفاوتی، کندی، کرختی، خمودگی، خستگی بیمارگونه، خیالبافی غیر فعال و بلکه نمونه کامل بی حسی، بی تفاوتی، دوری از عشق و احساسات بود. در عین حال پناه آوردن به خواب، هراس از کارکردن و مخصوصا اهمال کاری در رگ رگ وجودش رخنه کرده بود.
ابلوموف را می گویم؛ قهرمان رمانی به همین عنوان، اثر ایوان گنچاروف که ۱۶۶ سال پیش منتشر شده است.
این تنبلی و بی حالی، رویا پردازی و غرق شدن در مالیخولیای نوستالژیک و به ویژه ناتوانی در تصمیم گیری، درواقع ریشه و بنیاد، در تربیت او دارد. زندگی در محیطی مرفه، سرشار از تنبلی و دریک کلام بیعاری، ابلوموف را کرخت و لَخت و متوهم کرده است.
گنچاروف در این رمان می خواهد به خوانندگانش برساند که دیگر طبقه اشراف مذهبی به هیچ روی توانایی رهبری جامعه را ندارند و حتما از بین خواهند رفت.
ابلوموفیسم، نقد جانانه طبقه حاکم سیاسی را در کانون توجه قرارداده و بی لیاقتی، متوهم بودن، زندگی انگلوار، ناتوانی و بی مسئولیتی و فساد دولت را به گونه ای ماهرانه ترسیم کرده است.
این رمان به خواننده هشدار می دهد که وقتی جامعه ای بر اساس بی لیاقتی و خوش خیالی یک رهبر و طبقه بیعار مدیریت شود، نتیجه جز فروپاشی و نابودی نخواهد بود.
لطفا خواندن این رمان را در دستور کار قرار دهید.
✍ #یدالله_کریمی_پور
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
تنبل و بی حال بود. ولی به همین جا ختم نمی شد؛ به شدت دچار بی تفاوتی، کندی، کرختی، خمودگی، خستگی بیمارگونه، خیالبافی غیر فعال و بلکه نمونه کامل بی حسی، بی تفاوتی، دوری از عشق و احساسات بود. در عین حال پناه آوردن به خواب، هراس از کارکردن و مخصوصا اهمال کاری در رگ رگ وجودش رخنه کرده بود.
ابلوموف را می گویم؛ قهرمان رمانی به همین عنوان، اثر ایوان گنچاروف که ۱۶۶ سال پیش منتشر شده است.
این تنبلی و بی حالی، رویا پردازی و غرق شدن در مالیخولیای نوستالژیک و به ویژه ناتوانی در تصمیم گیری، درواقع ریشه و بنیاد، در تربیت او دارد. زندگی در محیطی مرفه، سرشار از تنبلی و دریک کلام بیعاری، ابلوموف را کرخت و لَخت و متوهم کرده است.
گنچاروف در این رمان می خواهد به خوانندگانش برساند که دیگر طبقه اشراف مذهبی به هیچ روی توانایی رهبری جامعه را ندارند و حتما از بین خواهند رفت.
ابلوموفیسم، نقد جانانه طبقه حاکم سیاسی را در کانون توجه قرارداده و بی لیاقتی، متوهم بودن، زندگی انگلوار، ناتوانی و بی مسئولیتی و فساد دولت را به گونه ای ماهرانه ترسیم کرده است.
این رمان به خواننده هشدار می دهد که وقتی جامعه ای بر اساس بی لیاقتی و خوش خیالی یک رهبر و طبقه بیعار مدیریت شود، نتیجه جز فروپاشی و نابودی نخواهد بود.
لطفا خواندن این رمان را در دستور کار قرار دهید.
✍ #یدالله_کریمی_پور
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍3👏1
❇️✴️ بازی خطرناک تیم قالیباف با اورانیوم های غنی شده
🔰چرا روز بعد از حمله گفتند اورانیوم ها منتقل شده است؟
امتداد- گروه سیاسی: عباس عراقچی در گفتگو با فاینشنال تایمز از ماندن اروانیوم های غنی شده ایران زیر آوار حرف زد. درحالی که درست در ساعات بعد از حمله آمریکا به فردو و چند مکان هسته ای دیگر ایران، خط از نزدیکان قالیباف مدعی شده بودند که ایران از قبل آماده این حمله بود و به همین دلیل اورانیوم های غنی شده 60 درصد خود را به مکانی امن منتقل کرده است. این دو خط تحلیلی موازی هم بود. خط عراقچی باعث میشود حتی اگر اورانیوم غنی شده منتقل شده باشد هم در مکان امن باقی بماند. اما خط جریان قالیباف ایران را در معرض تهدید قرار می داد. اما نکته مهم این است که این حرف بیشتر با سمت و سوی داخلی بیان شده بود تا مثلا در داخل دهان مخالفان را ببندند. درحالی که همین خط می توانست باعث شود تا ایران بار دیگر مورد حمله مجدد آمریکا قرار بگیرد. اینجاست که مشخص میشود جریان اصولگرا بیشتر از آنکه به منافع ملی بیندیشد، دغدغه پاسخگویی به رقیب داخلی را دارد.
🔹عباس عراقچی در این گفتگو ضمن بیان اینکه «اورانیوم غنی شده ایران در مکان‌هایی بود که بمباران شد» تاکید کرده است که «تأسیسات ما به‌شدت آسیب دیده‌اند.» او نتیجه می گیرد: «پس نمی‌توانیم وارد مذاکره شویم و تظاهر کنیم که هیچ اتفاقی نیفتاده است.»
🔹این درحالی بود که مهدی محمدی، مشاور ارشد محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، در واکنش به حمله ایالات متحده به سایت غنی‌سازی فردو، این اقدام را «ناموفق» و «نقطه پایان افسانه بمب‌های سنگرشکن آمریکایی» توصیف کرده بود.
🔹محمدی در یک فایل صوتی در روز اول تیرماه ، با ارائه تحلیلی چندلایه از ابعاد نظامی، سیاسی و راهبردی این حمله، اعلام کرد: «تردیدی نیست که این حمله شکست خورده و از نظر نظامی و عملیاتی نیز بی‌نتیجه بوده است.» او تأکید کرد که بر خلاف تبلیغات رسانه‌ای، آمریکا در ادعای نابودی تاسیسات فردو ناکام مانده و این شکست را نباید کوچک شمرد: «این یک تحقیر آشکار برای ارتش آمریکاست، بر خلاف آنچه ترامپ در توییترش ادعا کرد.»
🔹او در یک فایل صوتی دیگر که در صبح امروز و درست بعد از حادثه منتشر شد ادعا کرده بود که «هیچ غافلگیری» در میان نیست و ایران از روز جمعه حداقل برای این حمله آماده بود. محمدی به علاوه ادعا می کند که ایران اورانیوم های غنی شده خود را از فردو خارج کرده و فردو عملا یک تاسیسات خالی بود که حتی بخشی از سانترفیوژها هم از آنجا منتقل شده بود.
🔹سئوال اینجاست که این اظهارات را با چه انگیزه ای می توان تحلیل کرد و فهمید؟ به نظر میرسد این تیم تنها به «کری خوانی» سیاسی در داخل و خارج می اندیشد و به هیچ وجه به تبعات حرفی که می زنند واقف نیستند. جالب تر اینکه بعد از این اظهارات این مشاور قالیباف در سکوت فرو رفته و دیده نشده است که خط تحلیلی خود را دنبال کند. ظاهرا متوجه گاف نجومی خود شدند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔰چرا روز بعد از حمله گفتند اورانیوم ها منتقل شده است؟
امتداد- گروه سیاسی: عباس عراقچی در گفتگو با فاینشنال تایمز از ماندن اروانیوم های غنی شده ایران زیر آوار حرف زد. درحالی که درست در ساعات بعد از حمله آمریکا به فردو و چند مکان هسته ای دیگر ایران، خط از نزدیکان قالیباف مدعی شده بودند که ایران از قبل آماده این حمله بود و به همین دلیل اورانیوم های غنی شده 60 درصد خود را به مکانی امن منتقل کرده است. این دو خط تحلیلی موازی هم بود. خط عراقچی باعث میشود حتی اگر اورانیوم غنی شده منتقل شده باشد هم در مکان امن باقی بماند. اما خط جریان قالیباف ایران را در معرض تهدید قرار می داد. اما نکته مهم این است که این حرف بیشتر با سمت و سوی داخلی بیان شده بود تا مثلا در داخل دهان مخالفان را ببندند. درحالی که همین خط می توانست باعث شود تا ایران بار دیگر مورد حمله مجدد آمریکا قرار بگیرد. اینجاست که مشخص میشود جریان اصولگرا بیشتر از آنکه به منافع ملی بیندیشد، دغدغه پاسخگویی به رقیب داخلی را دارد.
🔹عباس عراقچی در این گفتگو ضمن بیان اینکه «اورانیوم غنی شده ایران در مکان‌هایی بود که بمباران شد» تاکید کرده است که «تأسیسات ما به‌شدت آسیب دیده‌اند.» او نتیجه می گیرد: «پس نمی‌توانیم وارد مذاکره شویم و تظاهر کنیم که هیچ اتفاقی نیفتاده است.»
🔹این درحالی بود که مهدی محمدی، مشاور ارشد محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، در واکنش به حمله ایالات متحده به سایت غنی‌سازی فردو، این اقدام را «ناموفق» و «نقطه پایان افسانه بمب‌های سنگرشکن آمریکایی» توصیف کرده بود.
🔹محمدی در یک فایل صوتی در روز اول تیرماه ، با ارائه تحلیلی چندلایه از ابعاد نظامی، سیاسی و راهبردی این حمله، اعلام کرد: «تردیدی نیست که این حمله شکست خورده و از نظر نظامی و عملیاتی نیز بی‌نتیجه بوده است.» او تأکید کرد که بر خلاف تبلیغات رسانه‌ای، آمریکا در ادعای نابودی تاسیسات فردو ناکام مانده و این شکست را نباید کوچک شمرد: «این یک تحقیر آشکار برای ارتش آمریکاست، بر خلاف آنچه ترامپ در توییترش ادعا کرد.»
🔹او در یک فایل صوتی دیگر که در صبح امروز و درست بعد از حادثه منتشر شد ادعا کرده بود که «هیچ غافلگیری» در میان نیست و ایران از روز جمعه حداقل برای این حمله آماده بود. محمدی به علاوه ادعا می کند که ایران اورانیوم های غنی شده خود را از فردو خارج کرده و فردو عملا یک تاسیسات خالی بود که حتی بخشی از سانترفیوژها هم از آنجا منتقل شده بود.
🔹سئوال اینجاست که این اظهارات را با چه انگیزه ای می توان تحلیل کرد و فهمید؟ به نظر میرسد این تیم تنها به «کری خوانی» سیاسی در داخل و خارج می اندیشد و به هیچ وجه به تبعات حرفی که می زنند واقف نیستند. جالب تر اینکه بعد از این اظهارات این مشاور قالیباف در سکوت فرو رفته و دیده نشده است که خط تحلیلی خود را دنبال کند. ظاهرا متوجه گاف نجومی خود شدند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍7❤1
✴️❇️ آزادی بنیان و اساس همه چیزهای دیگر است...
✍ جان لاک
کسی که تلاش می کند تا انسان دیگری را در حیطه ی قدرت مطلق خود قرار دهد خود را در وضعیت جنگ با او قرار داده است. چنین عملی نشان دهنده ی آن است که قصد جان او را کرده باشد. از این امر نتیجه می گیرم که کسی که بدون توافق من، مرا در حیطه ی قدرت خود درآورد، هر گونه که بخواهد از من بهره کشی می کند، و هر زمان که هوس کند مرا تباه خواهد کرد. زیرا کسی خواهان آن نیست که مرا در حیطه ی قدرت مطلق خود درآورد مگر اینکه بخواهد آزادی مرا، بدون رضایت من، از من بگیرد و مرا برده ی خود گرداند. تنها ضامن بقای من این است که خود را از چنین زورگویی رها سازم؛ و عقل حکم می کند که کسی را که می خواهد آزادی مرا، که حافظ بقای من است، از من بگیرد دشمن خود به شمار آورم. از این رو، کسی که تلاش میکند تا مرا برده ی خود سازد خود را در وضعیت جنگ با من قرار داده است. کسی که در وضعیت طبیعی قصد گرفتن آزادی ای را داشته باشد که متعلق به همه ی کسانی است که در آن وضعیت به سر می برند، باید یقین داشت که او قصد گرفتن همه ی چیزهای دیگر را نیز دارد، چرا که آزادی، بنیان و اساس همه چیزهای دیگر است.
#جان لاک
#رساله ای درباره حکومت
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍ جان لاک
کسی که تلاش می کند تا انسان دیگری را در حیطه ی قدرت مطلق خود قرار دهد خود را در وضعیت جنگ با او قرار داده است. چنین عملی نشان دهنده ی آن است که قصد جان او را کرده باشد. از این امر نتیجه می گیرم که کسی که بدون توافق من، مرا در حیطه ی قدرت خود درآورد، هر گونه که بخواهد از من بهره کشی می کند، و هر زمان که هوس کند مرا تباه خواهد کرد. زیرا کسی خواهان آن نیست که مرا در حیطه ی قدرت مطلق خود درآورد مگر اینکه بخواهد آزادی مرا، بدون رضایت من، از من بگیرد و مرا برده ی خود گرداند. تنها ضامن بقای من این است که خود را از چنین زورگویی رها سازم؛ و عقل حکم می کند که کسی را که می خواهد آزادی مرا، که حافظ بقای من است، از من بگیرد دشمن خود به شمار آورم. از این رو، کسی که تلاش میکند تا مرا برده ی خود سازد خود را در وضعیت جنگ با من قرار داده است. کسی که در وضعیت طبیعی قصد گرفتن آزادی ای را داشته باشد که متعلق به همه ی کسانی است که در آن وضعیت به سر می برند، باید یقین داشت که او قصد گرفتن همه ی چیزهای دیگر را نیز دارد، چرا که آزادی، بنیان و اساس همه چیزهای دیگر است.
#جان لاک
#رساله ای درباره حکومت
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔼⚛ محمود سریع القلم استاد علوم سیاسی از کتاب هنر جنگ کردن اثر سون تزو
و روش های فعلی
در عرصه بین المللی می گوید....
بخش مهمی از کتاب:
اگر شما صدبار دشمن تان را از نظر نظامی شکست دهید اما اگر بتوانید دشمن تان رام کنید بدون اینکه بحنگید این عمل مهم تر است
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
و روش های فعلی
در عرصه بین المللی می گوید....
بخش مهمی از کتاب:
اگر شما صدبار دشمن تان را از نظر نظامی شکست دهید اما اگر بتوانید دشمن تان رام کنید بدون اینکه بحنگید این عمل مهم تر است
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍11❤1🤡1
❇️✴️ آزمایشگاهی به نام ایران
ایران در این صد ساله آزمایشگاه بزرگی بوده که شخصیّت‌ها در آن در بوته قرار می‌گرفتند، عدّه‌ای تا پای جان پافشاری میکردند ولی عدّه‌ی بیشتری در نظام ذوب می‌شدند. وقتی نگاه بر این صدساله می‌افکنیم و می‌بینیم که چه تعداد مردمِ گمنام و با‌نام جان یا هستیِ خود را بر سرِ نوعی آرمان، بر سرِ نامِ ایران، بر سرِ آئین و شرفِ انسانی گذاردند به این نتیجه می‌رسیم که این مردم هیچ‌گاه از ابراز علائمِ زنده بودن باز نایستادند؛ ولی در مقابل عدّه‌ی زیادی بودند که نتوانستند اخلاق را که به نظر آنها موهوم می‌آمد در پای جاه‌طلبیِ خود قربانی نکنند!
مسائل ایران در این صد ساله به قدری پیچیده بوده که اکثریّت عظیم مردم ترجیح می‌دادند که تماشاگر باشند، بهترین تدبیر را آن می‌دانستند که قدرتِ حاکمه را نسبت به خود بدبین نکنند ولو به آن اعتقاد نداشته باشند. فتنه، خُفته‌اَش اوْلیٰ!
🔺مشروطه آمد تا مردم را در کار حکومت مداخله دهد ولی این کار به نتیجه نرسید.
مردم طیّ قرنها عادت کرده بودند که رعیّت باشند و حکومت را به حکومتگران بسپارند. تبدیل شدن «رعیّت» به «شهروند» می‌بایست هیأت حاکمه‌ی مسئول داشته باشد و یک دورانِ دردناک را بگذراند که هنوز هم در حالِ گذراندن است. ایرانی دارای استعداد و هوش بود، امّا زمینه‌ی ابرازِ استعداد و افکندنِ هوش در مسیر درست در برابرش نبود. به نظر من یک علّت آن بوده که محیط امن وجود نداشته و به او مجال انتخابِ مسیر داده نشده، علّت دیگر آن بوده که دستخوش دوگانگیِ فکر بوده، مغزش مانند خورجینی بوده که در یک لنگه‌اش یک متاع و در لنگه‌ی دیگر متاع دیگری قرار داشته باشد.
............................
🔼 به مناسبت سالروز صدور فرمان #مشروطه ، و با یاد هم‌وطنان شجاعی که در راه آزادی، مرگ را به سُخره گرفتند.
#مشروطیت
📖 کتاب روزها، جلد چهارم
✍ محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
ایران در این صد ساله آزمایشگاه بزرگی بوده که شخصیّت‌ها در آن در بوته قرار می‌گرفتند، عدّه‌ای تا پای جان پافشاری میکردند ولی عدّه‌ی بیشتری در نظام ذوب می‌شدند. وقتی نگاه بر این صدساله می‌افکنیم و می‌بینیم که چه تعداد مردمِ گمنام و با‌نام جان یا هستیِ خود را بر سرِ نوعی آرمان، بر سرِ نامِ ایران، بر سرِ آئین و شرفِ انسانی گذاردند به این نتیجه می‌رسیم که این مردم هیچ‌گاه از ابراز علائمِ زنده بودن باز نایستادند؛ ولی در مقابل عدّه‌ی زیادی بودند که نتوانستند اخلاق را که به نظر آنها موهوم می‌آمد در پای جاه‌طلبیِ خود قربانی نکنند!
مسائل ایران در این صد ساله به قدری پیچیده بوده که اکثریّت عظیم مردم ترجیح می‌دادند که تماشاگر باشند، بهترین تدبیر را آن می‌دانستند که قدرتِ حاکمه را نسبت به خود بدبین نکنند ولو به آن اعتقاد نداشته باشند. فتنه، خُفته‌اَش اوْلیٰ!
🔺مشروطه آمد تا مردم را در کار حکومت مداخله دهد ولی این کار به نتیجه نرسید.
مردم طیّ قرنها عادت کرده بودند که رعیّت باشند و حکومت را به حکومتگران بسپارند. تبدیل شدن «رعیّت» به «شهروند» می‌بایست هیأت حاکمه‌ی مسئول داشته باشد و یک دورانِ دردناک را بگذراند که هنوز هم در حالِ گذراندن است. ایرانی دارای استعداد و هوش بود، امّا زمینه‌ی ابرازِ استعداد و افکندنِ هوش در مسیر درست در برابرش نبود. به نظر من یک علّت آن بوده که محیط امن وجود نداشته و به او مجال انتخابِ مسیر داده نشده، علّت دیگر آن بوده که دستخوش دوگانگیِ فکر بوده، مغزش مانند خورجینی بوده که در یک لنگه‌اش یک متاع و در لنگه‌ی دیگر متاع دیگری قرار داشته باشد.
............................
🔼 به مناسبت سالروز صدور فرمان #مشروطه ، و با یاد هم‌وطنان شجاعی که در راه آزادی، مرگ را به سُخره گرفتند.
#مشروطیت
📖 کتاب روزها، جلد چهارم
✍ محمّد‌علی اسلامی نُدوشن
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤5🤣1
❇️✴️ تقریبا دیگر امیدی به حکومت نیست!
✍🏻 محسن رنانی
♦نه این که نظام نخواهد اوضاع بهتر شود، حتما می‌خواهد، اما دیگر توانش راندارد.
خیلی دلش می خوا هدبشود
اما نظام چنان ازاندیشمندا ن واقعی و انرژی خِرد جمعی تخلیه شده و چنان در محاصره رانت خواران قرار گرفته است که دیگر توان ایجاد تغییر ندارد.
♦بدون تغییرات ساختاری و افق گشایی،امکان برون رفت از این باتلاق برای حکومت وجود ندارد.
اماافق‌گشایی نیز نیازمنداعتماد به نفس و انرژی روانی عظیمی است که دیگردر ساختار قدرت دیده نمی‌شود.
♦از بس همه‌چیز را بزک کرده‌اند، خودشان هم خوب میدانند که پشت صحنه چقدر خالی است و برای همین از ریسمان سیاه و سفید هم می‌ترسند.
♦امتحانش ساده است؛ به آنها می‌گوییم نمی‌خواهد همه بحران های بزرگ کشور را حل کنید، فقط یک کار کوچک را به طور کامل و تا رسیدن به نتیجه مطلوب، انجام بدهید تا معلوم شود اصلا این سیستم هنوز زنده و پویا است یا در سراشیبی اضمحلال است.
✅در مهر ۱۳۹۵ گفتم حکومت دارد از مرحله امکان اصلاح عبور میکند و اگر می‌خواهد توانایی و پویایی خودش را به آزمون بسپارد فقط تکلیف بحران در یک مساله (بحران در صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی) را حل کند. اگر توانست،آنگاه بقیه حوزه ها را هم می‌تواند.
♦الان می‌گویم نه تنها بحران صندوق‌های بازنشستگی را، نه تنها بحران آب را، نه تنها بحران انرژی را، نه تنها بحران تورم را، نه تنها بحران بیکاری را و ... نمی‌تواند بلکه مشکلات خیلی ساده‌تر را هم نخواهد توانست حل کند.
♦مثلا حل مساله آلودگی محصولات کشاورزی به کود و سموم شیمیایی را؛ یا حل مساله تصادفات و کشته‌های سنگین رانندگی را؛ حتی کمتر از آن، پلاک نکردن خودروهای غیراستاندارد خودروسازهای داخلی را؛ همین چند مساله کوچک و ساده را هم نخواهند توانست.
♦میدانید چرا؟
چون *سرمایه اجتماعی* حکومت تمام شده است.
سال ۱۳۸۱ گفتم *سقوط سرمایه اجتماعی* آغاز شده است؛ ولی حالا عرض می‌کنم سرمایه‌اجتماعی حکومت *تمام شده است*.
♦البته می‌توانند با میتینگ‌های خیابانی هیاهو کنند، اما اقداماتی که نتیجه واقعی بدهد و به مردم *حس واقعی بهبود* بدهد را نخواهند توانست.
اما در عوض به آینده ایران بسیار امیدوارم. هرچه اقتدار حکومت کاهش می‌یابد، اقتدار جامعه مدنی بالا می رود و با تداوم این ناموازنه، امید به آینده ایران بالاتر می‌رود.
یاد بگیریم...
♦اول: اطرافیان محمدرضا شاه گفته‌اند که پول نفت که سرازیر شد شاه دیگر به حرف کسی گوش نمی‌داد. یاد بگیریم که پول زیاد را با عقل زیاد عوضی نگیریم.
♦دوم: مردم میگفتند تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود. یاد بگیریم که کفن کردن هیچکس, هیچ مساله‌ای را حل نمیکند.
♦سوم: به روایت اسدالله عَلَم محمدرضا شاه یکبار در جواب عَلم که خواسته بود کمیسیونی تشکیل شود برای مسایل مملکت گفته بود کمیسیون لازم نیست خودم کافی هستم.یاد بگیریم خیلی وقت‌ها خودمان کافی نیستیم.
♦چهارم: عده‌ای هم بودند که به امید آب و برق مجانی انقلاب کردند. یاد بگیریم آرزوی مفتخوری را کنار بگذاریم, چون اخر عاقبت ندارد.
♦پنجم: کتاب ولایت فقیه هشت سال قبل از انقلاب چاپ شد. یاد بگیریم کتاب بخوانیم تا گرفتار توهم نشویم.
♦ششم: آیت الله خمینی ابتدای انقلاب گفت شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. یاد بگیریم خودمان راهی برای رسیدن به مقام انسانیت پیدا کنیم.
♦هفتم: دکتر بختیار میخواست دور قم را مثل واتیکان دیوار بکشد. مساحت قم هزار وششصد برابر واتیکان است. یادبگیریم حساب و کتاب را جدی بگیریم.
♦هشتم: در اولین انتخابات مجلس شیخ صادق خلخالی جز نامزدهای حزب توده بود!
یاد بگیریم کار نشد ندارد.
♦نهم: قطب‌زاده قبل از تصمیم به کودتا گفته بود از شنا در حوض خسته شده دلش هوای اقیانوس کرده.
قطب‌زاده به اقیانوس نرسیده غرق شد.
یاد بگیریم جاه‌طلبی بیش از حدخطرناک است.
♦دهم: بنی‌صدر قبل از انقلاب به شوخی به دوستانش میگفت اولین رییس جمهور ایران خواهد بود. یادبگیریم بعضی شوخی‌ها را جدی بگیریم...
♦۴۳ سال فرصت ...
۴۳ سال فرصت بود تا چابهار بهتر از دبی باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا بندرعباس بهتر از دوحه باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا بوشهر بهتر از ابوظبی باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا اصفهان همتراز پاریس باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا شیراز همتراز لندن باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا گیلان بهتر از سوئیس باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا مازندران بهتر از هلند باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا تبریز هم شآن فرانکفورت باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا تهران همتراز برلین باشد.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍🏻 محسن رنانی
♦نه این که نظام نخواهد اوضاع بهتر شود، حتما می‌خواهد، اما دیگر توانش راندارد.
خیلی دلش می خوا هدبشود
اما نظام چنان ازاندیشمندا ن واقعی و انرژی خِرد جمعی تخلیه شده و چنان در محاصره رانت خواران قرار گرفته است که دیگر توان ایجاد تغییر ندارد.
♦بدون تغییرات ساختاری و افق گشایی،امکان برون رفت از این باتلاق برای حکومت وجود ندارد.
اماافق‌گشایی نیز نیازمنداعتماد به نفس و انرژی روانی عظیمی است که دیگردر ساختار قدرت دیده نمی‌شود.
♦از بس همه‌چیز را بزک کرده‌اند، خودشان هم خوب میدانند که پشت صحنه چقدر خالی است و برای همین از ریسمان سیاه و سفید هم می‌ترسند.
♦امتحانش ساده است؛ به آنها می‌گوییم نمی‌خواهد همه بحران های بزرگ کشور را حل کنید، فقط یک کار کوچک را به طور کامل و تا رسیدن به نتیجه مطلوب، انجام بدهید تا معلوم شود اصلا این سیستم هنوز زنده و پویا است یا در سراشیبی اضمحلال است.
✅در مهر ۱۳۹۵ گفتم حکومت دارد از مرحله امکان اصلاح عبور میکند و اگر می‌خواهد توانایی و پویایی خودش را به آزمون بسپارد فقط تکلیف بحران در یک مساله (بحران در صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی) را حل کند. اگر توانست،آنگاه بقیه حوزه ها را هم می‌تواند.
♦الان می‌گویم نه تنها بحران صندوق‌های بازنشستگی را، نه تنها بحران آب را، نه تنها بحران انرژی را، نه تنها بحران تورم را، نه تنها بحران بیکاری را و ... نمی‌تواند بلکه مشکلات خیلی ساده‌تر را هم نخواهد توانست حل کند.
♦مثلا حل مساله آلودگی محصولات کشاورزی به کود و سموم شیمیایی را؛ یا حل مساله تصادفات و کشته‌های سنگین رانندگی را؛ حتی کمتر از آن، پلاک نکردن خودروهای غیراستاندارد خودروسازهای داخلی را؛ همین چند مساله کوچک و ساده را هم نخواهند توانست.
♦میدانید چرا؟
چون *سرمایه اجتماعی* حکومت تمام شده است.
سال ۱۳۸۱ گفتم *سقوط سرمایه اجتماعی* آغاز شده است؛ ولی حالا عرض می‌کنم سرمایه‌اجتماعی حکومت *تمام شده است*.
♦البته می‌توانند با میتینگ‌های خیابانی هیاهو کنند، اما اقداماتی که نتیجه واقعی بدهد و به مردم *حس واقعی بهبود* بدهد را نخواهند توانست.
اما در عوض به آینده ایران بسیار امیدوارم. هرچه اقتدار حکومت کاهش می‌یابد، اقتدار جامعه مدنی بالا می رود و با تداوم این ناموازنه، امید به آینده ایران بالاتر می‌رود.
یاد بگیریم...
♦اول: اطرافیان محمدرضا شاه گفته‌اند که پول نفت که سرازیر شد شاه دیگر به حرف کسی گوش نمی‌داد. یاد بگیریم که پول زیاد را با عقل زیاد عوضی نگیریم.
♦دوم: مردم میگفتند تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود. یاد بگیریم که کفن کردن هیچکس, هیچ مساله‌ای را حل نمیکند.
♦سوم: به روایت اسدالله عَلَم محمدرضا شاه یکبار در جواب عَلم که خواسته بود کمیسیونی تشکیل شود برای مسایل مملکت گفته بود کمیسیون لازم نیست خودم کافی هستم.یاد بگیریم خیلی وقت‌ها خودمان کافی نیستیم.
♦چهارم: عده‌ای هم بودند که به امید آب و برق مجانی انقلاب کردند. یاد بگیریم آرزوی مفتخوری را کنار بگذاریم, چون اخر عاقبت ندارد.
♦پنجم: کتاب ولایت فقیه هشت سال قبل از انقلاب چاپ شد. یاد بگیریم کتاب بخوانیم تا گرفتار توهم نشویم.
♦ششم: آیت الله خمینی ابتدای انقلاب گفت شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. یاد بگیریم خودمان راهی برای رسیدن به مقام انسانیت پیدا کنیم.
♦هفتم: دکتر بختیار میخواست دور قم را مثل واتیکان دیوار بکشد. مساحت قم هزار وششصد برابر واتیکان است. یادبگیریم حساب و کتاب را جدی بگیریم.
♦هشتم: در اولین انتخابات مجلس شیخ صادق خلخالی جز نامزدهای حزب توده بود!
یاد بگیریم کار نشد ندارد.
♦نهم: قطب‌زاده قبل از تصمیم به کودتا گفته بود از شنا در حوض خسته شده دلش هوای اقیانوس کرده.
قطب‌زاده به اقیانوس نرسیده غرق شد.
یاد بگیریم جاه‌طلبی بیش از حدخطرناک است.
♦دهم: بنی‌صدر قبل از انقلاب به شوخی به دوستانش میگفت اولین رییس جمهور ایران خواهد بود. یادبگیریم بعضی شوخی‌ها را جدی بگیریم...
♦۴۳ سال فرصت ...
۴۳ سال فرصت بود تا چابهار بهتر از دبی باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا بندرعباس بهتر از دوحه باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا بوشهر بهتر از ابوظبی باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا اصفهان همتراز پاریس باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا شیراز همتراز لندن باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا گیلان بهتر از سوئیس باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا مازندران بهتر از هلند باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا تبریز هم شآن فرانکفورت باشد.
۴۳ سال فرصت بود تا تهران همتراز برلین باشد.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤19👎2👏1🤔1👌1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فیلمی نایاب و تاریخی از شهر تبریز ...
روایتی تاریخی از ۱۱۷ سال پیش تا دهه ۵۰ شمسی
تبریز در طول تاریخ خود با فرازوفرودهای بسیاری روبه‌رو بوده‌است.
تاریخ این شهر، اشغال توسط بیگانگان و حوادث جانکاه طبیعی، از جمله زمین‌لرزه‌های مهلک را تجربه کرده‌است.
سنگ بنای تبریز کنونی به دوران اشکانی و ساسانی برمی‌گردد..
تبریز به‌عنوان یکی از مهمترین و پیشروترین شهرهای ایران شناخته میشد.
این شهر یکی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی در سطح کشور محسوب میشد.
تبریز در دو سدهٔ اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در ایران بوده‌است؛
به‌طوری‌که این شهر مانع خاموشی انقلاب مشروطه در ایران شد و نقشی کلیدی در تحولات بعدی، همچون انقلاب ۱۳۵۷ و روند مدرن شدنِ ایران داشته‌است.
تاریخ معاصرایران
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
روایتی تاریخی از ۱۱۷ سال پیش تا دهه ۵۰ شمسی
تبریز در طول تاریخ خود با فرازوفرودهای بسیاری روبه‌رو بوده‌است.
تاریخ این شهر، اشغال توسط بیگانگان و حوادث جانکاه طبیعی، از جمله زمین‌لرزه‌های مهلک را تجربه کرده‌است.
سنگ بنای تبریز کنونی به دوران اشکانی و ساسانی برمی‌گردد..
تبریز به‌عنوان یکی از مهمترین و پیشروترین شهرهای ایران شناخته میشد.
این شهر یکی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی در سطح کشور محسوب میشد.
تبریز در دو سدهٔ اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در ایران بوده‌است؛
به‌طوری‌که این شهر مانع خاموشی انقلاب مشروطه در ایران شد و نقشی کلیدی در تحولات بعدی، همچون انقلاب ۱۳۵۷ و روند مدرن شدنِ ایران داشته‌است.
تاریخ معاصرایران
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍9🤣2❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔼⚛ آناتومی انقلاب - مراحل چهارگانه انقلاب از نگاه کرِین برینتون
آوای فلسفه
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
آوای فلسفه
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤1
❇️✴️ جمهوری اسلامی، تقاص مشروطه
✍ مرضیه حاجی هاشمی
دوره مشروطه را می‌توان مبدا تاریخی تلاقی تمدن شرقی - اسلامی ما ایرانیان با تمدن جدید و دستاوردهای معرفتی و سیاسی آن دانست، دوره‌ای که گرچه به طور رسمی با امضای فرمان مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ آغاز شد؛ اما پیش درآمد آن فزونی یافتن شمار دانش آموختگان ایرانی در اروپا و آرایش کنشگران جدیدی در حیات سیاسی- اجتماعی ایران معاصر بود.
⬅️ از آنجا که تا پیش از این عمده تحصیلکردگان در جامعه ایران از قشر فقها و علوم رایج، علوم دینی بود و شاید بتوان گفت آنها مهمترین کنشگران سیاسی- اجتماعی دوران سنت بودند، این قشر ناگزیر به موضع‌گیری در نسبت با این پدیده مدرن و نوظهور در سپهر سیاسی ایران بود و از سویی قشر جدید تحصیلکردگان می‌توانست برای آنها رقیبان جدی قلمداد شود. به موازات این تحولات، نوعی تقابل ذاتی بین این دو قشر سنتی و مدرن از کنشگران فعال صورتبندی شد که همچنان ادامه دارد.
⬅️ عده ای از علما و مراجع طراز اول حوزه علمیه نجف به هیچ وجه مشروطیت را نفوذ اندیشه‌ها و ارزش‌های نو و مشروطه‌خواهی را شیفتگی در برابر تمدن غرب تلقی نکردند؛ حتی به تفکر بیشتر در مبانی برداشت‌های دینی و اجتماعی خود روی آوردند. شاخص‌ترین آنها «آخوند خراسانی» بود که کاملاً موضعی قاطع در حمایت از مشروطه داشت و در تقابل با علمای دیگری چون «سید محمد کاظم طباطبایی یزدی» صف‌بندی می‌شدند.
⬅️ فقهای مشروطه‌خواه تهران مانند «سید عبدالله بهبهانی» و «سید محمد طباطبایی» با علمای مشروطه خواه نجف در ارتباط و هماهنگی بودند و «میرزای نایینی» به گونه ای در انطباق دموکراسی با دین مانند «جان لاک» نظریه پردازی می‌کرد و چنین بود که بعد از فتوای «شیخ فضل الله نوری» مبنی بر محارب خواندن مشروطه خواهان که متمسکی برای «محمدعلی شاه» برای به توپ بستن مجلس و کشتار نمایندگان و خونریزی‌های وسیعی در تبریز شد، علمای نجف نیز با تلگرافی به فقهای مشروطه خواه تهران، مخالفت با مشروطه را در حکم محاربه با امام عصر اعلام کردند که می‌توانست مستند حکم اعدام شیخ فضل الله نوری بعد از فتح تهران باشد.
⬅️ پس از استقرار مجلس، انتظار مشروطه خواهان از فقهای همراه نیز کم کم به طور علنی طرح شد، اینکه دخالت یا زیاده‌خواهی در امور نداشته باشند؛ چرا که بهبهانی و طباطبایی پس از تاسیس مجلس نیز با مکاتباتی سعی در ادامه رهبری خود در مجلس داشتند و از آنجا که جز وکلای مجلس نبودند، این امر مداخله در امور مجلس و قانونگذاری لقی میشد.
⬅️ در این زمینه می توان بدین موارد اشاره کرد: «یکی نیست از این آقایان سوال کند، ای حجج اسلام! شما که سمت و وکالت ندارید و جزو کابینه وزرا هم که نیستید بر حسب قانون اساسی و طریقه مشروطه، حق مداخله در هیچ کاری ندارید» یا اینکه «از همه بدتر اّعمال این دو نفر حجج اسلام است که مجلس محترم شورای ملی را دکان دخل خود تصور کرده‌اند که به هر نحو که بخواهند رفتار نمایند یا کلام بگویند، خواه ضد نظامنامه باشد و الا هزار جور اسباب فتنه و آشوب و بلوا فراهم میکنند؛ بلکه اسباب به هم زدن مجلس را مرتب می‌دارند و حال آنکه نباید چنین باشد؛ زیرا اگر این ترتیبات صحیح بود، دیگر این انقلابات برای چه بود که مملکتی به هم خورده شود؟ و حال آنکه باید حجج اسلام به جهت کوبیدن جاده مجلس، تمام امور را بر عهده نظامنامه و قانون اساسی بگذارند و اصلاً خودشان دخالت در کار نکنند؛ مگر امور نکاح، معاملات و عبادات و اصول و فروع دین و مذهب و نماز جماعت در عهده حجج اسلام باشد».
⬅️ این گونه شد که فقها با درس گرفتن از رویدادهای مشروطه سعی کردند، خیز عظیمی برای به قبضه درآوردن قدرت در تاریخ معاصر ایران بردارد و علی رغم تمام اختلافاتی که ریشه در رویکرد و کنشگری‌هایشان در دوره مشروطه و تقابلشان داشت، (که حتی تا صدور فتوا و حکم محاربه در نسبت با یکدیگر جلوه گر شد) ائتلاف و حکومت فقه و فقها را در قالب «ساخت قدرت جمهوری اسلامی» برپا کنند به گونه‌ای که می‌توان گفت با جمهوری اسلامی تقاص مشروطه را برای اعاده قدرت به محاق رفته‌شان گرفتند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍ مرضیه حاجی هاشمی
دوره مشروطه را می‌توان مبدا تاریخی تلاقی تمدن شرقی - اسلامی ما ایرانیان با تمدن جدید و دستاوردهای معرفتی و سیاسی آن دانست، دوره‌ای که گرچه به طور رسمی با امضای فرمان مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ آغاز شد؛ اما پیش درآمد آن فزونی یافتن شمار دانش آموختگان ایرانی در اروپا و آرایش کنشگران جدیدی در حیات سیاسی- اجتماعی ایران معاصر بود.
⬅️ از آنجا که تا پیش از این عمده تحصیلکردگان در جامعه ایران از قشر فقها و علوم رایج، علوم دینی بود و شاید بتوان گفت آنها مهمترین کنشگران سیاسی- اجتماعی دوران سنت بودند، این قشر ناگزیر به موضع‌گیری در نسبت با این پدیده مدرن و نوظهور در سپهر سیاسی ایران بود و از سویی قشر جدید تحصیلکردگان می‌توانست برای آنها رقیبان جدی قلمداد شود. به موازات این تحولات، نوعی تقابل ذاتی بین این دو قشر سنتی و مدرن از کنشگران فعال صورتبندی شد که همچنان ادامه دارد.
⬅️ عده ای از علما و مراجع طراز اول حوزه علمیه نجف به هیچ وجه مشروطیت را نفوذ اندیشه‌ها و ارزش‌های نو و مشروطه‌خواهی را شیفتگی در برابر تمدن غرب تلقی نکردند؛ حتی به تفکر بیشتر در مبانی برداشت‌های دینی و اجتماعی خود روی آوردند. شاخص‌ترین آنها «آخوند خراسانی» بود که کاملاً موضعی قاطع در حمایت از مشروطه داشت و در تقابل با علمای دیگری چون «سید محمد کاظم طباطبایی یزدی» صف‌بندی می‌شدند.
⬅️ فقهای مشروطه‌خواه تهران مانند «سید عبدالله بهبهانی» و «سید محمد طباطبایی» با علمای مشروطه خواه نجف در ارتباط و هماهنگی بودند و «میرزای نایینی» به گونه ای در انطباق دموکراسی با دین مانند «جان لاک» نظریه پردازی می‌کرد و چنین بود که بعد از فتوای «شیخ فضل الله نوری» مبنی بر محارب خواندن مشروطه خواهان که متمسکی برای «محمدعلی شاه» برای به توپ بستن مجلس و کشتار نمایندگان و خونریزی‌های وسیعی در تبریز شد، علمای نجف نیز با تلگرافی به فقهای مشروطه خواه تهران، مخالفت با مشروطه را در حکم محاربه با امام عصر اعلام کردند که می‌توانست مستند حکم اعدام شیخ فضل الله نوری بعد از فتح تهران باشد.
⬅️ پس از استقرار مجلس، انتظار مشروطه خواهان از فقهای همراه نیز کم کم به طور علنی طرح شد، اینکه دخالت یا زیاده‌خواهی در امور نداشته باشند؛ چرا که بهبهانی و طباطبایی پس از تاسیس مجلس نیز با مکاتباتی سعی در ادامه رهبری خود در مجلس داشتند و از آنجا که جز وکلای مجلس نبودند، این امر مداخله در امور مجلس و قانونگذاری لقی میشد.
⬅️ در این زمینه می توان بدین موارد اشاره کرد: «یکی نیست از این آقایان سوال کند، ای حجج اسلام! شما که سمت و وکالت ندارید و جزو کابینه وزرا هم که نیستید بر حسب قانون اساسی و طریقه مشروطه، حق مداخله در هیچ کاری ندارید» یا اینکه «از همه بدتر اّعمال این دو نفر حجج اسلام است که مجلس محترم شورای ملی را دکان دخل خود تصور کرده‌اند که به هر نحو که بخواهند رفتار نمایند یا کلام بگویند، خواه ضد نظامنامه باشد و الا هزار جور اسباب فتنه و آشوب و بلوا فراهم میکنند؛ بلکه اسباب به هم زدن مجلس را مرتب می‌دارند و حال آنکه نباید چنین باشد؛ زیرا اگر این ترتیبات صحیح بود، دیگر این انقلابات برای چه بود که مملکتی به هم خورده شود؟ و حال آنکه باید حجج اسلام به جهت کوبیدن جاده مجلس، تمام امور را بر عهده نظامنامه و قانون اساسی بگذارند و اصلاً خودشان دخالت در کار نکنند؛ مگر امور نکاح، معاملات و عبادات و اصول و فروع دین و مذهب و نماز جماعت در عهده حجج اسلام باشد».
⬅️ این گونه شد که فقها با درس گرفتن از رویدادهای مشروطه سعی کردند، خیز عظیمی برای به قبضه درآوردن قدرت در تاریخ معاصر ایران بردارد و علی رغم تمام اختلافاتی که ریشه در رویکرد و کنشگری‌هایشان در دوره مشروطه و تقابلشان داشت، (که حتی تا صدور فتوا و حکم محاربه در نسبت با یکدیگر جلوه گر شد) ائتلاف و حکومت فقه و فقها را در قالب «ساخت قدرت جمهوری اسلامی» برپا کنند به گونه‌ای که می‌توان گفت با جمهوری اسلامی تقاص مشروطه را برای اعاده قدرت به محاق رفته‌شان گرفتند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
😢2❤1
🔼✴️ کدام‌یک از بازارهای مالی در یک سال اخیر بیشترین میزان سوددهی را داشته است؟
در یک سال گذشته، بازار طلا با رشد ۱۳۰ درصدی، سودآورترین گزینه سرمایه‌گذاری بوده و به‌وضوح از نرخ تورم ۴۱ درصدی پیشی گرفته است.
بازار سکه و دلار نیز با رشدهای قابل‌توجه ۸۴ و ۵۶ درصدی، بازدهی واقعی مثبتی داشته‌اند.
در مقابل، بازارهایی مانند مسکن، صندوق‌های درآمد ثابت و بورس کمتر از تورم رشد کرده‌اند و عملاً کاهش ارزش سرمایه را به همراه داشته‌اند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
در یک سال گذشته، بازار طلا با رشد ۱۳۰ درصدی، سودآورترین گزینه سرمایه‌گذاری بوده و به‌وضوح از نرخ تورم ۴۱ درصدی پیشی گرفته است.
بازار سکه و دلار نیز با رشدهای قابل‌توجه ۸۴ و ۵۶ درصدی، بازدهی واقعی مثبتی داشته‌اند.
در مقابل، بازارهایی مانند مسکن، صندوق‌های درآمد ثابت و بورس کمتر از تورم رشد کرده‌اند و عملاً کاهش ارزش سرمایه را به همراه داشته‌اند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤1
❇️✴️ حذف صفر ظاهری زیبا دارد با باطنی پرهزینه
✍ مرتضی‌افقه
اگر هم هدف‌شان تسهیل در امور حسابداری یا ایجاد یک اثر روانی کوتاه‌مدت باشد، شاید بتوان گفت تا حدی نتیجه‌بخش خواهد بود، ولی به هزینه‌های فراوان آن برای مردم هم باید توجه کرد؛ از تغییر اسکناس‌ها و اسناد رسمی گرفته تا سردرگمی عمومی در تطبیق با واحد پولی جدید.
ریشه بحران‌های اقتصادی ایران، اقتصادی نیست
افقه ادامه داد: مشکلات اقتصادی کشور از جمله رفاه پایین مردم، تورم، بیکاری، نابرابری، نرخ پایین سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی، ریشه در ساختارهای ضدتولید و ضدتوسعه دارد. این‌ها حتی ریشه در ساختارهای معیوب اقتصادی هم ندارند؛ بلکه منشأ آنها نگاه‌های فلسفی، فکری و ارزشی غلط و پوسیده است.
او با تأکید بر اینکه اصلاحات واقعی نیازمند اراده و زمان و البته هزینه است، اظهار کرد: متأسفانه برخی سیاست‌گذاران به جای تصمیمات ریشه‌ای، به سراغ اقدامات صوری می‌روند؛ اقدامی مثل حذف صفر که نه‌تنها کمکی به اقتصاد نمیکند، بلکه هزینه‌زا هم هست.
حذف صفر درد دارد، درمان ندارد
همچنین افقه در ادامه اظهار داشت: تورم بالا، بیکاری و سایر اختلالات اقتصادی، به محض حذف صفر دوباره بازتولید میشوند. مثلاً اگر امروز ۳ صفر حذف کنیم، تا سه سال دیگر باز مجبور خواهیم شد صفرهای تازه‌ای حذف کنیم؛ چون ریشه تورم را درمان نکرده‌ایم. این چرخه معیوب، تنها به مردم فشار مضاعف وارد میکند.
تقلید کورکورانه، زخم کهنه سیاست‌گذاری اقتصادی است
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی سیاست‌گذاری اقتصادی در ایران را تقلید کورکورانه از سیاست‌های موفق کشورهای دیگر دانست: از سال ۱۳۶۷ به بعد، عده‌ای از اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد، نسخه‌های اقتصادی وارداتی را بدون توجه به بسترهای داخلی به کشور تحمیل کردند. این تقلیدهای بی‌ربط، مثل افزایش قیمت‌ها برای جبران کمبودها، در عمل فقط مردم را فقیرتر کرده و هیچ مشکلی را حل نکرده است.
وی به تجربه سه‌گانه «جراحی اقتصادی» در دولت‌های رفسنجانی، احمدی‌نژاد و رئیسی اشاره کرد و گفت: همه این جراحی‌ها فقط درد داشت و هیچ درمانی نداشت. هیچ‌گاه ملاحظات جانبی اقدامات اقتصادی سنجیده نشده است. در مورد حذف صفر هم، حتی اگر در کشورهایی مثل ترکیه موفق بوده، به این دلیل بوده که ابتدا تورم را مهار کردند و بعد دست به حذف صفر زدند. اما در ایران، هنوز هیچ‌چیز مهار نشده و فقط ابزارهای جدید برای تحمیل هزینه به مردم به کار می‌رود./متن کامل
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍ مرتضی‌افقه
اگر هم هدف‌شان تسهیل در امور حسابداری یا ایجاد یک اثر روانی کوتاه‌مدت باشد، شاید بتوان گفت تا حدی نتیجه‌بخش خواهد بود، ولی به هزینه‌های فراوان آن برای مردم هم باید توجه کرد؛ از تغییر اسکناس‌ها و اسناد رسمی گرفته تا سردرگمی عمومی در تطبیق با واحد پولی جدید.
ریشه بحران‌های اقتصادی ایران، اقتصادی نیست
افقه ادامه داد: مشکلات اقتصادی کشور از جمله رفاه پایین مردم، تورم، بیکاری، نابرابری، نرخ پایین سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی، ریشه در ساختارهای ضدتولید و ضدتوسعه دارد. این‌ها حتی ریشه در ساختارهای معیوب اقتصادی هم ندارند؛ بلکه منشأ آنها نگاه‌های فلسفی، فکری و ارزشی غلط و پوسیده است.
او با تأکید بر اینکه اصلاحات واقعی نیازمند اراده و زمان و البته هزینه است، اظهار کرد: متأسفانه برخی سیاست‌گذاران به جای تصمیمات ریشه‌ای، به سراغ اقدامات صوری می‌روند؛ اقدامی مثل حذف صفر که نه‌تنها کمکی به اقتصاد نمیکند، بلکه هزینه‌زا هم هست.
حذف صفر درد دارد، درمان ندارد
همچنین افقه در ادامه اظهار داشت: تورم بالا، بیکاری و سایر اختلالات اقتصادی، به محض حذف صفر دوباره بازتولید میشوند. مثلاً اگر امروز ۳ صفر حذف کنیم، تا سه سال دیگر باز مجبور خواهیم شد صفرهای تازه‌ای حذف کنیم؛ چون ریشه تورم را درمان نکرده‌ایم. این چرخه معیوب، تنها به مردم فشار مضاعف وارد میکند.
تقلید کورکورانه، زخم کهنه سیاست‌گذاری اقتصادی است
او در بخش دیگری از صحبت‌هایش یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی سیاست‌گذاری اقتصادی در ایران را تقلید کورکورانه از سیاست‌های موفق کشورهای دیگر دانست: از سال ۱۳۶۷ به بعد، عده‌ای از اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد، نسخه‌های اقتصادی وارداتی را بدون توجه به بسترهای داخلی به کشور تحمیل کردند. این تقلیدهای بی‌ربط، مثل افزایش قیمت‌ها برای جبران کمبودها، در عمل فقط مردم را فقیرتر کرده و هیچ مشکلی را حل نکرده است.
وی به تجربه سه‌گانه «جراحی اقتصادی» در دولت‌های رفسنجانی، احمدی‌نژاد و رئیسی اشاره کرد و گفت: همه این جراحی‌ها فقط درد داشت و هیچ درمانی نداشت. هیچ‌گاه ملاحظات جانبی اقدامات اقتصادی سنجیده نشده است. در مورد حذف صفر هم، حتی اگر در کشورهایی مثل ترکیه موفق بوده، به این دلیل بوده که ابتدا تورم را مهار کردند و بعد دست به حذف صفر زدند. اما در ایران، هنوز هیچ‌چیز مهار نشده و فقط ابزارهای جدید برای تحمیل هزینه به مردم به کار می‌رود./متن کامل
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍4❤1
❇️✴️ پیرسالاری
حکومت پیران یا پیرسالاری گونه ای نظام سیاسی است که رهبران، مدیران و صاحبان قدرت، بیشتر از افراد مسن، بلکه سالخورده تشکیل شده باشد.در چنین حکومتی فرض بر آن است که افراد مسن، خردمندتر و مجرب تر بوده و از توانایی بهتری برای تصمیم گیری برخوردارند.
نمونه بارز و رسمی تاریخی پیرسالاری، اسپارت بود که رسما ۲۸ مرد مسن بالای ۶۰ سال و دو شاه مسن تر، مادام العمر برگزیده شده و قدرت قانونگذاری، قضایی، انتخابات، تصمیم سازی نظامی و...بدانها سپرده می شد. نتیجه چه بود؟!
اسپارت بر خلاف آتن و دیگر دولتشهرهای یونان از تحولات بازماند و با رد نوآوری ها، دچار کرختی شد. اسپارت توانایی همپوش شدن با چالش های جدید را از دست داد. به جامعه ای نظامیگرا و پادگانی سلسله مراتبگرا تبدیل شد. محافظه کاری ناشی از پیرسالاری بالاخره منجر به انزوای فرهنگی و اقتصادی اسپارت شد. بازرگانی و سفر خارجی تقریبا ممنوع شد. ورود خارجیان اغلب ممنوع بود. کوتاه آن که اسپارت از همه دولت های همسایه در ابعاد فلسفی، هنری و علمی بازماند؛ درست نقطه مقابل آتن.
ته نوشت اسپارت جنگجو، شوم بود. جنگ های مداوم و بی وقفه، نرخ بسیار پایین زاد و ولد، رواج بیگانه ستیزی و در خود فرو رفتن، موجبات انزوای این دولتشهر را مهیا ساخت. بالاخره هم محافظه کاری شدید و تن ندادن به اصلاحات، باعث شد که اسپارت حتی در شیوه های جنگی که خود را جلودار و پرچمدارش می دانست، از همسایگان بازماند.
بالاخره هم با شکست سنگین در تابستان ۳۷۱ پ م، در جنگ لئوکتا، در نزدیکی شهر تب، طومار اسپارت پس از بیش از سه دهه حکومت دیکتاتورماب بر یونان، در هم پیچیده و هژمونی آن برای همیشه به پایان رسید.
✍ #یدالله_کریمی_پور
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
حکومت پیران یا پیرسالاری گونه ای نظام سیاسی است که رهبران، مدیران و صاحبان قدرت، بیشتر از افراد مسن، بلکه سالخورده تشکیل شده باشد.در چنین حکومتی فرض بر آن است که افراد مسن، خردمندتر و مجرب تر بوده و از توانایی بهتری برای تصمیم گیری برخوردارند.
نمونه بارز و رسمی تاریخی پیرسالاری، اسپارت بود که رسما ۲۸ مرد مسن بالای ۶۰ سال و دو شاه مسن تر، مادام العمر برگزیده شده و قدرت قانونگذاری، قضایی، انتخابات، تصمیم سازی نظامی و...بدانها سپرده می شد. نتیجه چه بود؟!
اسپارت بر خلاف آتن و دیگر دولتشهرهای یونان از تحولات بازماند و با رد نوآوری ها، دچار کرختی شد. اسپارت توانایی همپوش شدن با چالش های جدید را از دست داد. به جامعه ای نظامیگرا و پادگانی سلسله مراتبگرا تبدیل شد. محافظه کاری ناشی از پیرسالاری بالاخره منجر به انزوای فرهنگی و اقتصادی اسپارت شد. بازرگانی و سفر خارجی تقریبا ممنوع شد. ورود خارجیان اغلب ممنوع بود. کوتاه آن که اسپارت از همه دولت های همسایه در ابعاد فلسفی، هنری و علمی بازماند؛ درست نقطه مقابل آتن.
ته نوشت اسپارت جنگجو، شوم بود. جنگ های مداوم و بی وقفه، نرخ بسیار پایین زاد و ولد، رواج بیگانه ستیزی و در خود فرو رفتن، موجبات انزوای این دولتشهر را مهیا ساخت. بالاخره هم محافظه کاری شدید و تن ندادن به اصلاحات، باعث شد که اسپارت حتی در شیوه های جنگی که خود را جلودار و پرچمدارش می دانست، از همسایگان بازماند.
بالاخره هم با شکست سنگین در تابستان ۳۷۱ پ م، در جنگ لئوکتا، در نزدیکی شهر تب، طومار اسپارت پس از بیش از سه دهه حکومت دیکتاتورماب بر یونان، در هم پیچیده و هژمونی آن برای همیشه به پایان رسید.
✍ #یدالله_کریمی_پور
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👍6❤3
❇️✴️ روزهای پر مخاطره/چرا باید مکانیسم ماشه را جدی گرفت؟
✍ #اکبرمختاری
تیرماه ۱۳۹۴ با اعلام توافق هسته‌ای بین ایران و کشورهای پنج به‌علاوه یک، فضای امیدبخشی در کشور ایجاد شد تاجایی که در میدان‌هایی از شهر تهران، شور و جشن و هیجان بسیاری وجود داشت. اگر در آن زمان به آن جوانان شاد گفته میشد ده سال دیگر جنگی رخ خواهد داد و باید منتظر یکی از بندهای مهم داخل برجام و اجرایی شدن آن بود تا شاید به پیشابرجام و به سمت جنگ احتمالی دیگری رویم، به ما می‌خندیدند.
یادمان نرفته است که در دوران اجرایی شدن برجام، شرکت‌های اروپایی با هیات‌های صدنفره و دویست نفره به ایران جهت بررسی مزیت سرمایه‌گذاری می‌آمدند و می‌رفتند و برخی توقع داشتند شاید شرکتی آمریکایی هم بیاید. البته، به روایتی مک دونالد شعبه‌ای در کیش زد؛ ولی سریعاً با تذکر نهادهای مربوطه، آن را تعطیل کرد و رفت.
با توافق برجام تورم انتظاری کاهش یافته بود و بسیاری از اصناف و تولیدکنندگان منتظر خبرهای خوب بعدی بودند؛ اما این خوشی دوسال بیشتر طول نکشید. دوسال‌ونیم پس از توافق برجام، با خروج دونالد ترامپ رئیس‌جمهور متفاوت و خاص آمریکا، روند تغییر کرد. تحریم‌های یکجانبه آمریکا اقتصاد ایران را با بحران‌های پیاپی روبه‌رو کرد و کار به جایی رسید که با سیاست تصفیر ترامپ در مورد نفت ایران سه ماه ابتدایی سال۱۳۹۹، ایران کمتر از زمان جنگ یعنی تنها روزی سیصد هزار بشکه نفت فروخت.
در قبال اقدام خروج ترامپ و تحریم‌های یکجانبه او، جمهوری اسلامی ایران راه‌حل فاصله گرفتن مرحله به مرحله از تعهدات برجامی را پیش گرفت. افزایش درصد غنی‌سازی یکی از آن اقدامات مهم بود. پس از فرصت ریاست‌جمهوری بایدن، ایران بار دیگر درگیر ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ شد؛ ترامپی که از مذاکره سخن میگفت؛ اما اعتمادی به نتیجه هم نبود.
برگ بازی ایران، چهارصد کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی شصت درصدی بود که حالا می‌توانست با کاهش غنی‌سازی به زیر چهاردرصد و تحویل اورانیوم غنی‌شده به کشوری ثالث به توافق نزدیک شود! چیزی که به‌دلیل خواست آمریکا مبنی بر غنی‌سازی صفر درصد، کاملاً عکسش رخ داد. دو ماه مذاکره بی‌سرانجام و عدم نتیجه، فضا را برای حمله اسرائیل و آمریکا به ایران و مراکز هسته‌ای‌اش فراهم کرد.
جنگ دوازده روزه علیه ایران در حالی رخ داد که ایران بیش از یک سال قبل و پس از هفتم اکتبر با خاورمیانه و اسرائیلی متفاوت روبه‌رو گشته بود؛ اسرائیلی که دیگر از هیچ ترور و کشتار مخالفان هراسی نداشت و تقریباً تمام نیروهای نیابتی و نزدیک به ایران را یا از بین برد یا به‌شدت تضعیف کرد. اگر در فضای پساهفتم اکتبر خاورمیانه کاملاً متفاوتی را شاهد بودیم؛ در دوران پساجنگ دوازده روزه هم روند متفاوتی را در مورد برنامه هسته‌ای ایران شاهد هستیم.
در فضای پساجنگ دوازده روزه، ایران بار دیگر غنی‌سازی صفر را رد میکند و یکی از کارت‌های مهم‌اش یعنی مراکز مهم غنی‌سازی‌اش را با وضعیتی بسیار آسیب‌دیده به نظاره نشسته است. از سویی، قدرت نیروهای نیابتی همچو پیشاهفتم اکتبر وجود ندارد و از سوی دیگر مراکز غنی‌سازی دیگر همچو پیشاجنگ دوازده روزه نیستند. در چنین شرایطی، خطر جنگی دوباره وجود دارد و اروپا و سه قدرت اصلی آن از فعال‌سازی مکانیسم ماشه میگویند.
مکانیسم ماشه مکانیسمی بود که در برجام گنجانده شده بود که اگر یکی از اعضای برجام از نادیده گرفتن تصمیمات آژانس توسط جمهوری اسلامی ایران نگرانی جدی داشته باشد، می‌تواند آن را با نامه‌ای به شورای امنیت طی فرآیندی در حدود یک‌ماه فعال کند. از ویژگی‌های خاص مکانیسم ماشه این است که هیچ‌یک از اعضای برجام قابلیت وتو کردن آن را ندارند و این مکانیسم با ارسال، پس از بازه زمانی خاص به‌خودی‌خود فعال میشود. پیش از پایان اکتبر بازه زمانی است که مکانیسم ماشه می‌تواند فعال شود. وگرنه، طبق تعهدات طرفین موجود در برجام به غیر از آمریکا که از برجام خارج شده دیگر زمان موجود برای فعال‌سازی آن از بین می‌رود...
🔰ادامه مطلب در👇👇
روزهای پرمخاطره/چرا باید مکانیسم ماشه را جدی گرفت
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍ #اکبرمختاری
تیرماه ۱۳۹۴ با اعلام توافق هسته‌ای بین ایران و کشورهای پنج به‌علاوه یک، فضای امیدبخشی در کشور ایجاد شد تاجایی که در میدان‌هایی از شهر تهران، شور و جشن و هیجان بسیاری وجود داشت. اگر در آن زمان به آن جوانان شاد گفته میشد ده سال دیگر جنگی رخ خواهد داد و باید منتظر یکی از بندهای مهم داخل برجام و اجرایی شدن آن بود تا شاید به پیشابرجام و به سمت جنگ احتمالی دیگری رویم، به ما می‌خندیدند.
یادمان نرفته است که در دوران اجرایی شدن برجام، شرکت‌های اروپایی با هیات‌های صدنفره و دویست نفره به ایران جهت بررسی مزیت سرمایه‌گذاری می‌آمدند و می‌رفتند و برخی توقع داشتند شاید شرکتی آمریکایی هم بیاید. البته، به روایتی مک دونالد شعبه‌ای در کیش زد؛ ولی سریعاً با تذکر نهادهای مربوطه، آن را تعطیل کرد و رفت.
با توافق برجام تورم انتظاری کاهش یافته بود و بسیاری از اصناف و تولیدکنندگان منتظر خبرهای خوب بعدی بودند؛ اما این خوشی دوسال بیشتر طول نکشید. دوسال‌ونیم پس از توافق برجام، با خروج دونالد ترامپ رئیس‌جمهور متفاوت و خاص آمریکا، روند تغییر کرد. تحریم‌های یکجانبه آمریکا اقتصاد ایران را با بحران‌های پیاپی روبه‌رو کرد و کار به جایی رسید که با سیاست تصفیر ترامپ در مورد نفت ایران سه ماه ابتدایی سال۱۳۹۹، ایران کمتر از زمان جنگ یعنی تنها روزی سیصد هزار بشکه نفت فروخت.
در قبال اقدام خروج ترامپ و تحریم‌های یکجانبه او، جمهوری اسلامی ایران راه‌حل فاصله گرفتن مرحله به مرحله از تعهدات برجامی را پیش گرفت. افزایش درصد غنی‌سازی یکی از آن اقدامات مهم بود. پس از فرصت ریاست‌جمهوری بایدن، ایران بار دیگر درگیر ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ شد؛ ترامپی که از مذاکره سخن میگفت؛ اما اعتمادی به نتیجه هم نبود.
برگ بازی ایران، چهارصد کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی شصت درصدی بود که حالا می‌توانست با کاهش غنی‌سازی به زیر چهاردرصد و تحویل اورانیوم غنی‌شده به کشوری ثالث به توافق نزدیک شود! چیزی که به‌دلیل خواست آمریکا مبنی بر غنی‌سازی صفر درصد، کاملاً عکسش رخ داد. دو ماه مذاکره بی‌سرانجام و عدم نتیجه، فضا را برای حمله اسرائیل و آمریکا به ایران و مراکز هسته‌ای‌اش فراهم کرد.
جنگ دوازده روزه علیه ایران در حالی رخ داد که ایران بیش از یک سال قبل و پس از هفتم اکتبر با خاورمیانه و اسرائیلی متفاوت روبه‌رو گشته بود؛ اسرائیلی که دیگر از هیچ ترور و کشتار مخالفان هراسی نداشت و تقریباً تمام نیروهای نیابتی و نزدیک به ایران را یا از بین برد یا به‌شدت تضعیف کرد. اگر در فضای پساهفتم اکتبر خاورمیانه کاملاً متفاوتی را شاهد بودیم؛ در دوران پساجنگ دوازده روزه هم روند متفاوتی را در مورد برنامه هسته‌ای ایران شاهد هستیم.
در فضای پساجنگ دوازده روزه، ایران بار دیگر غنی‌سازی صفر را رد میکند و یکی از کارت‌های مهم‌اش یعنی مراکز مهم غنی‌سازی‌اش را با وضعیتی بسیار آسیب‌دیده به نظاره نشسته است. از سویی، قدرت نیروهای نیابتی همچو پیشاهفتم اکتبر وجود ندارد و از سوی دیگر مراکز غنی‌سازی دیگر همچو پیشاجنگ دوازده روزه نیستند. در چنین شرایطی، خطر جنگی دوباره وجود دارد و اروپا و سه قدرت اصلی آن از فعال‌سازی مکانیسم ماشه میگویند.
مکانیسم ماشه مکانیسمی بود که در برجام گنجانده شده بود که اگر یکی از اعضای برجام از نادیده گرفتن تصمیمات آژانس توسط جمهوری اسلامی ایران نگرانی جدی داشته باشد، می‌تواند آن را با نامه‌ای به شورای امنیت طی فرآیندی در حدود یک‌ماه فعال کند. از ویژگی‌های خاص مکانیسم ماشه این است که هیچ‌یک از اعضای برجام قابلیت وتو کردن آن را ندارند و این مکانیسم با ارسال، پس از بازه زمانی خاص به‌خودی‌خود فعال میشود. پیش از پایان اکتبر بازه زمانی است که مکانیسم ماشه می‌تواند فعال شود. وگرنه، طبق تعهدات طرفین موجود در برجام به غیر از آمریکا که از برجام خارج شده دیگر زمان موجود برای فعال‌سازی آن از بین می‌رود...
🔰ادامه مطلب در👇👇
روزهای پرمخاطره/چرا باید مکانیسم ماشه را جدی گرفت
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔼⚛ چرا سیستم های دیکتاتوری عموما باعث افزایش تمایل به خرافات در جامعه میشن؟ علتش چیه ؟
zodiakscience
منابع:
Martin, 2004 – “The Politics of Superstition
Vyse, “Believing in Magic: The Psychology of Superstition”
Whitson & Galinsky (2008) – Lacking Control Increases Illusory Pattern Perception
Kramer (2010) – Authoritarianism and Magical Thinking in Political Systems
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
zodiakscience
منابع:
Martin, 2004 – “The Politics of Superstition
Vyse, “Believing in Magic: The Psychology of Superstition”
Whitson & Galinsky (2008) – Lacking Control Increases Illusory Pattern Perception
Kramer (2010) – Authoritarianism and Magical Thinking in Political Systems
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
👏5👍2
❇️✴️ موضعی اشتباه دیگر که منافع ملی ایران را نقض کرد
🔰 اگر سیاست بی‌طرف اعمال میشد امروز توافقنامه صلح بین آذربایجان و ارمنستان در تهران بسته میشد نه در واشنگتن!
همانطور که میدانید در قفقاز اتفاقاتی دارد رخ میدهد همه از آن سود خواهند برد بجز ایران! اما چه جریان‌هایی در نقض منافع ملی ایران دخیل هستند؟ جمهوری آذربایجان یا جمهوری ارمنستان و یا عوامل داخلی؟
همانطور که میدانید جمهوری آذربایجان سال‌ها بخاطر منافع ملی‌اش با اسرائیل روابط دوستانه برقرار کرده است. طبق گفته دستیار الهام علیف، حکمت حاجی‌اف، آذربایجان اگر با اسرائیل روابط دوستانه برقرار نمیکرد، بخاطر حمله به قره‌باغ اشغالی و بدلیل استفاده از زور و کشتار ارمنی‌ها مورد تحریم‌های شدید غرب قرار میگرفت اما بدلیل دوستی اسرائیل و حمایت لابی قدرتمند یهود در غرب از آذربایجان سیاستمداران غربی در مواجهه با جنگ ارامنه و آذربایجان موضعی بی‌طرف اعمال کرد.
به‌گفته حکمت حاجی‌اف اسرائیل نه‌تنها زمانیکه هیچ کشوری به ما سلاح نمیفروخت به ما سلاح فروخت بلکه در جامعه بین‌المللی از ما حمایت‌های صدردی کرد که موجب آزادسازی اراضی اشغالی‌مان شد.
👆این‌ها دلایلی است که جمهوری آذربایجان بخاطر منافع ملی‌اش با اسرائیل روابط دوستانه برقرار کرد و همین امر موجب پیشرفت این کشور شد.
🔸در جنگ دوم قره‌باغ ایران با ارسال سلاح به ارمنستان از طریق مرز نوردوز باعث ناراحتی کشور آذربایجان و ترکیه شد. حتی در آن زمان به گفته برخی رسانه‌ها سفیر ایران در ترکیه و آذربایجان به وزارت خارجه احضار شد و به مراتب ابراز ناراحتی این دو کشور بدلیل حمایت نظامی ایران از ارمنستان را ابراز کردند. ( این درحالیست که یک عده در داخل با دروغ و فریب میگفتند ما از آذربایجان حمایت میکنیم!)
👆این یکی از عواملی است که باعث شد جمهوری آذربایجان از ایران فاصله گرفت.
اما تنها این عامل نبود یکی‌از عامل‌های بزرگی که موجب سردی روابط ایران با آذربایجان شد و مرتبا باعث حذف ایران از قفقاز شد تعریف کردن «خط قرمز» بر روی اجرای «کریدور زنگه‌زور» بود.
⁉️اما چرا در ایران یک عده شدیداً علیه کریدور زنگه‌زور موضع گرفته و بر طبل جنگ با جمهوری آذربایجان می‌دمیدند؟
🔰در ایران دو جریان تُند افراطی داریم که مواضع مشترک به‌شدت ضد آذربایجانی و ضد ترکیه‌ای دارند و معتقدند باید با این کشورها روابطمونو قطع کنیم و حتی برخی‌از آنها میگویند به جمهوری آذربایجان باید حمله کنیم!!
🔸جریان اول «جریان پایداری» یا همان سینه‌چاکان سعید جلیلی هستند.
این جریان بدلیل روابط دوستانه جمهوری آذربایجان با اسرائیل این کشور را دشمن خود تعریف کرده‌اند و معتقدند این‌ها مسلمان نیستند اگر بودند مثل ما علیه اسرائیل دشمنی میکردند و آرمان فلسطین را قدرمندتر میکردند ، البته این موضع این جریان در مواجهه با ترکیه هم همینطور است و معتقدند اردوغان چرا بخاطر فلسطین به اسرائیل حمله نمیکند! این جریان هیچ اعتقادی بر منافع ملی ایران ندارند و منافع ملی دیگر کشورها و گروه‌ها از جمله فلسطین و گروه‌های مقاومت را بر منافع ملی ایران ارجح‌تر میدانند.
🔸جریان دوم جریانی بنام «ایرانشهری» به سرکردگی احسان موحدیان است
این جریان در نقاب وطن‌پرستی فعالیت‌های قوم‌گرایانه ضد ایرانی انجام میدهند که سر رأس این جریان قوم‌گرا و ضد ایرانی جناب احسان موجدیان است که خود را دکتر معرفی کرده است! جریان ایرانشهری معتقد بود که نباید بگذاریم کریدور زنگه‌زور ایجاد شود چون راه ارتباطی ایران به اروپا بسته میشود! و ایران در خفگی ژئوپلیتیکی قرار میگرد این درحالیست که خود ارمنستان جهت اتصال به اروپا و جهان غرب دست به دامان ترکیه است که مرزهای خود را به روی ارمنستان باز کند تا ارمنستان به اروپا وصل شود
⭐️⭐️⭐️البته باید بدانیم همین‌الان هم ایران از طریق ترکیه به اروپا متصل است نه از ارمنستان. چون ارمنستان از شمال به گرجستان متصل است و گرجستان هم از طریق دریای سیاه از طریق سرزمین آبی ترکیه به اروپا متصل است
🔸خلاصه که این جریان فاشیستی بدلیل تمایلات قوم‌گرایانه خود و با استدلال‌های مضحکانه باعث شدند تصمیم‌گیران ارشد کشورمان را گمراه کرده و بر علیه کریدور زنگه‌زور بکنند. اما این موضع ایران به‌شدت اشتباه بود
و اما چرا مخالفت ایران با کریدور زنگه‌زور اشتباه وحشتناکی بود؟
(قبل اینکه بخواهم دلایلش را توضیح بدهم باید اینرا متذکر شوم، عرصه سیاست محل عرض اندام افکارات قوم‌گرایانه و افکارات مذهبی نیست. عرصه سیاست نیاز به افراد نابغه‌ای است که تنها در آن منافع ملی کشورش را در نظر میگرد نه چیز دیگری.)
کریدور زنگه‌زور کریدوری‌ست که منافع ملی خیلی از کشورها تامین میشود، از جمله کشوری مثل چین که حدود 18 میلیارد دلار در کریدور میانی در آسیای میانه که به کریدور زنگه‌زور در قفقاز متصل میشود سرمایه‌گذاری کرده است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔰 اگر سیاست بی‌طرف اعمال میشد امروز توافقنامه صلح بین آذربایجان و ارمنستان در تهران بسته میشد نه در واشنگتن!
همانطور که میدانید در قفقاز اتفاقاتی دارد رخ میدهد همه از آن سود خواهند برد بجز ایران! اما چه جریان‌هایی در نقض منافع ملی ایران دخیل هستند؟ جمهوری آذربایجان یا جمهوری ارمنستان و یا عوامل داخلی؟
همانطور که میدانید جمهوری آذربایجان سال‌ها بخاطر منافع ملی‌اش با اسرائیل روابط دوستانه برقرار کرده است. طبق گفته دستیار الهام علیف، حکمت حاجی‌اف، آذربایجان اگر با اسرائیل روابط دوستانه برقرار نمیکرد، بخاطر حمله به قره‌باغ اشغالی و بدلیل استفاده از زور و کشتار ارمنی‌ها مورد تحریم‌های شدید غرب قرار میگرفت اما بدلیل دوستی اسرائیل و حمایت لابی قدرتمند یهود در غرب از آذربایجان سیاستمداران غربی در مواجهه با جنگ ارامنه و آذربایجان موضعی بی‌طرف اعمال کرد.
به‌گفته حکمت حاجی‌اف اسرائیل نه‌تنها زمانیکه هیچ کشوری به ما سلاح نمیفروخت به ما سلاح فروخت بلکه در جامعه بین‌المللی از ما حمایت‌های صدردی کرد که موجب آزادسازی اراضی اشغالی‌مان شد.
👆این‌ها دلایلی است که جمهوری آذربایجان بخاطر منافع ملی‌اش با اسرائیل روابط دوستانه برقرار کرد و همین امر موجب پیشرفت این کشور شد.
🔸در جنگ دوم قره‌باغ ایران با ارسال سلاح به ارمنستان از طریق مرز نوردوز باعث ناراحتی کشور آذربایجان و ترکیه شد. حتی در آن زمان به گفته برخی رسانه‌ها سفیر ایران در ترکیه و آذربایجان به وزارت خارجه احضار شد و به مراتب ابراز ناراحتی این دو کشور بدلیل حمایت نظامی ایران از ارمنستان را ابراز کردند. ( این درحالیست که یک عده در داخل با دروغ و فریب میگفتند ما از آذربایجان حمایت میکنیم!)
👆این یکی از عواملی است که باعث شد جمهوری آذربایجان از ایران فاصله گرفت.
اما تنها این عامل نبود یکی‌از عامل‌های بزرگی که موجب سردی روابط ایران با آذربایجان شد و مرتبا باعث حذف ایران از قفقاز شد تعریف کردن «خط قرمز» بر روی اجرای «کریدور زنگه‌زور» بود.
⁉️اما چرا در ایران یک عده شدیداً علیه کریدور زنگه‌زور موضع گرفته و بر طبل جنگ با جمهوری آذربایجان می‌دمیدند؟
🔰در ایران دو جریان تُند افراطی داریم که مواضع مشترک به‌شدت ضد آذربایجانی و ضد ترکیه‌ای دارند و معتقدند باید با این کشورها روابطمونو قطع کنیم و حتی برخی‌از آنها میگویند به جمهوری آذربایجان باید حمله کنیم!!
🔸جریان اول «جریان پایداری» یا همان سینه‌چاکان سعید جلیلی هستند.
این جریان بدلیل روابط دوستانه جمهوری آذربایجان با اسرائیل این کشور را دشمن خود تعریف کرده‌اند و معتقدند این‌ها مسلمان نیستند اگر بودند مثل ما علیه اسرائیل دشمنی میکردند و آرمان فلسطین را قدرمندتر میکردند ، البته این موضع این جریان در مواجهه با ترکیه هم همینطور است و معتقدند اردوغان چرا بخاطر فلسطین به اسرائیل حمله نمیکند! این جریان هیچ اعتقادی بر منافع ملی ایران ندارند و منافع ملی دیگر کشورها و گروه‌ها از جمله فلسطین و گروه‌های مقاومت را بر منافع ملی ایران ارجح‌تر میدانند.
🔸جریان دوم جریانی بنام «ایرانشهری» به سرکردگی احسان موحدیان است
این جریان در نقاب وطن‌پرستی فعالیت‌های قوم‌گرایانه ضد ایرانی انجام میدهند که سر رأس این جریان قوم‌گرا و ضد ایرانی جناب احسان موجدیان است که خود را دکتر معرفی کرده است! جریان ایرانشهری معتقد بود که نباید بگذاریم کریدور زنگه‌زور ایجاد شود چون راه ارتباطی ایران به اروپا بسته میشود! و ایران در خفگی ژئوپلیتیکی قرار میگرد این درحالیست که خود ارمنستان جهت اتصال به اروپا و جهان غرب دست به دامان ترکیه است که مرزهای خود را به روی ارمنستان باز کند تا ارمنستان به اروپا وصل شود
⭐️⭐️⭐️البته باید بدانیم همین‌الان هم ایران از طریق ترکیه به اروپا متصل است نه از ارمنستان. چون ارمنستان از شمال به گرجستان متصل است و گرجستان هم از طریق دریای سیاه از طریق سرزمین آبی ترکیه به اروپا متصل است
🔸خلاصه که این جریان فاشیستی بدلیل تمایلات قوم‌گرایانه خود و با استدلال‌های مضحکانه باعث شدند تصمیم‌گیران ارشد کشورمان را گمراه کرده و بر علیه کریدور زنگه‌زور بکنند. اما این موضع ایران به‌شدت اشتباه بود
و اما چرا مخالفت ایران با کریدور زنگه‌زور اشتباه وحشتناکی بود؟
(قبل اینکه بخواهم دلایلش را توضیح بدهم باید اینرا متذکر شوم، عرصه سیاست محل عرض اندام افکارات قوم‌گرایانه و افکارات مذهبی نیست. عرصه سیاست نیاز به افراد نابغه‌ای است که تنها در آن منافع ملی کشورش را در نظر میگرد نه چیز دیگری.)
کریدور زنگه‌زور کریدوری‌ست که منافع ملی خیلی از کشورها تامین میشود، از جمله کشوری مثل چین که حدود 18 میلیارد دلار در کریدور میانی در آسیای میانه که به کریدور زنگه‌زور در قفقاز متصل میشود سرمایه‌گذاری کرده است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤10👍7👎5🤡1
❇️✴️ ایران و شکست بزرگ
✍ رضا احمدی
⬇️قربانی سیاست خارجی
سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌ی خسرو پرویز در واپسین سال‌های دوره‌ی ساسانی، زمینه‌ی فروپاشی قدرت ایران را فراهم ساخت. پادشاهی خودمحور که جنگی فرسایشی و بیست‌ساله را از سال ۶۰۲ تا ۶۲۷ میلادی بر امپراتوری روم شرقی تحمیل کرد، سرمایه‌های مادی و انسانی کشور را به نابودی کشاند. سرانجام در پی شکست‌های پی‌درپی، بنیان‌های اقتدار ساسانیان در درون و بیرون مرزها فرو ریخت.
فرماندهان نامدار که زبان به نقد سیاست‌های جنگی خسرو گشودند، بی‌رحمانه سرکوب شدند. آنگاه که نوبت به هجوم مسلمانان عرب رسید، ایرانِ فرسوده دیگر توان ایستادگی نداشت؛ و دولتی که زمانی یکی از دو ابرقدرت جهان بود، به‌سادگی از هم فروپاشید.
🔸تزلزل سیاسی
پس از قتل خسرو پرویز، کشور گرفتار زنجیره‌ای از پادشاهان ناپایدار شد. اگرچه در آغاز جنگ بیست‌ساله، ایران در جبهه‌های گوناگون بر رومیان پیروز شده بود، اما با روی‌کارآمدن هراکلیوس در روم، ورق برگشت و ارتش ایران متحمل شکست‌های سختی شد.
در داخل کشور، نارضایتی از سیاست‌های خسرو پرویز منجر به شورش پسرش شیرویه شد. شیرویه نه‌تنها پدر را کشت، بلکه بیشتر شاهزادگان و بزرگان را نیز به قتل رساند. در پی مرگ او بر اثر طاعون، ایران گرفتار تزلزل شدید شد و در مدت کوتاهی، ده پادشاه یکی پس از دیگری به تخت نشستند. یزدگرد سوم، واپسین پادشاه ساسانی، در چنین آشفته‌بازاری به سلطنت رسید.
🔸بلاهای آسمانی
در سال‌های پایانی سلطنت خسرو پرویز، رودهای دجله و فرات چندین‌بار طغیان کردند و بخش بزرگی از بین‌النهرین و روستاهای کشاورزی را به زیر آب بردند. این رخدادها موجب کاهش تولید غله و گسترش قحطی شد. هزاران نفر از گرسنگی جان باختند و بسیاری در حاشیه‌ی مدائن، پایتخت ساسانیان، آواره شدند.
🔸شیوع بیماری
جنگ‌های پی‌درپی تمرکز کشور را از مسائل داخلی و به‌ویژه بهداشت عمومی برداشت. در پی این غفلت، طاعون مرگباری شیوع یافت که جان هزاران نفر، از جمله خود شیرویه پادشاه ساسانی، را گرفت و کشور را بیش‌ازپیش در بحران فرو برد.
🔸فشارهای مالیاتی
خزانه‌ی تهی، نیروی کار فرسوده، و اقتصاد جنگ‌زده، دولت را مجبور ساخت تا مالیات‌های سنگینی بر مردم تحمیل کند. مردمی که از جنگ، قحطی و بیماری آسیب‌دیده بودند، دیگر توانی برای پرداخت مالیات نداشتند. شکاف میان مردم و حاکمیت هر روز عمیق‌تر میشد.
🔸دین ستیزی
ساسانیان حکومتی ملی ـ دینی داشتند. خسرو پرویز خود را نماینده‌ی آیین زرتشت می‌دانست و موبدان نیز جنگ‌های او را مقدس اعلام میکردند. مخالفان سیاسی با حکم دینی محکوم به مرگ می‌شدند. این اتحاد سیاسی و دینی، زمینه‌ساز بیزاری مردم از دین رسمی و تضعیف همبستگی ملی شد.
🔸افول میهن‌دوستی
سیاست‌های نابخردانه‌ی شاهان ساسانی و استبداد دینی زرتشتیان، باعث تضعیف روحیه‌ی میهن‌دوستی در میان مردم شد. فشارهای شدید، ظلم، و فساد گسترده، مردم را از حکومت و حتی از ایران بیگانه ساخت.
🔸شکست بزرگ
هم‌زمان با فروپاشی درونی ایران، در شبه‌جزیره‌ی عربستان، پیامبری ظهور کرد که مردم را به رهایی از اطاعت انسان از انسان فراخواند. پیام محمد (ص) به‌سرعت در سراسر حجاز گسترش یافت و قبایل متفرق عرب را در آرمانی واحد متحد ساخت.
پس از وفات پیامبر اسلام، جانشینان او از نیروی پرشور مسلمانان بهره گرفتند. در زمانی کوتاه شام به تصرف درآمد و نگاه‌ها به سوی عراق و ایران دوخته شد. در مدینه، گزارش‌هایی از ایران رسید که از آشفتگی سیاسی، فقر، و فروپاشی نظامی آن خبر می‌داد.
سپاه مسلمانان که در آغاز حتی تصور حمله به ایران را نداشت، با رسیدن به مرزها دریافت که ایران، آن ایران گذشته نیست. سربازان بی‌انگیزه و ارتشی فروپاشیده، دیگر توان دفاع از کشور را نداشتند.
در سال ۶۳۶ میلادی، در نبرد قادسیه، رستم فرخ‌هرمز، سردار ایران، در برابر سپاه سعد بن ابی‌وقاص شکست خورد و کشته شد. درفش کاویانی، نماد شکوه و اقتدار ایران، به دست عرب‌ها افتاد؛ و بدین‌گونه، یک فصل از تاریخ ایران برای همیشه بسته شد و دوره استیلا بیگانگان تا قرن ها بر ایران فراهم آمد.
#ایران_شکست_بزرگ
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✍ رضا احمدی
⬇️قربانی سیاست خارجی
سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌ی خسرو پرویز در واپسین سال‌های دوره‌ی ساسانی، زمینه‌ی فروپاشی قدرت ایران را فراهم ساخت. پادشاهی خودمحور که جنگی فرسایشی و بیست‌ساله را از سال ۶۰۲ تا ۶۲۷ میلادی بر امپراتوری روم شرقی تحمیل کرد، سرمایه‌های مادی و انسانی کشور را به نابودی کشاند. سرانجام در پی شکست‌های پی‌درپی، بنیان‌های اقتدار ساسانیان در درون و بیرون مرزها فرو ریخت.
فرماندهان نامدار که زبان به نقد سیاست‌های جنگی خسرو گشودند، بی‌رحمانه سرکوب شدند. آنگاه که نوبت به هجوم مسلمانان عرب رسید، ایرانِ فرسوده دیگر توان ایستادگی نداشت؛ و دولتی که زمانی یکی از دو ابرقدرت جهان بود، به‌سادگی از هم فروپاشید.
🔸تزلزل سیاسی
پس از قتل خسرو پرویز، کشور گرفتار زنجیره‌ای از پادشاهان ناپایدار شد. اگرچه در آغاز جنگ بیست‌ساله، ایران در جبهه‌های گوناگون بر رومیان پیروز شده بود، اما با روی‌کارآمدن هراکلیوس در روم، ورق برگشت و ارتش ایران متحمل شکست‌های سختی شد.
در داخل کشور، نارضایتی از سیاست‌های خسرو پرویز منجر به شورش پسرش شیرویه شد. شیرویه نه‌تنها پدر را کشت، بلکه بیشتر شاهزادگان و بزرگان را نیز به قتل رساند. در پی مرگ او بر اثر طاعون، ایران گرفتار تزلزل شدید شد و در مدت کوتاهی، ده پادشاه یکی پس از دیگری به تخت نشستند. یزدگرد سوم، واپسین پادشاه ساسانی، در چنین آشفته‌بازاری به سلطنت رسید.
🔸بلاهای آسمانی
در سال‌های پایانی سلطنت خسرو پرویز، رودهای دجله و فرات چندین‌بار طغیان کردند و بخش بزرگی از بین‌النهرین و روستاهای کشاورزی را به زیر آب بردند. این رخدادها موجب کاهش تولید غله و گسترش قحطی شد. هزاران نفر از گرسنگی جان باختند و بسیاری در حاشیه‌ی مدائن، پایتخت ساسانیان، آواره شدند.
🔸شیوع بیماری
جنگ‌های پی‌درپی تمرکز کشور را از مسائل داخلی و به‌ویژه بهداشت عمومی برداشت. در پی این غفلت، طاعون مرگباری شیوع یافت که جان هزاران نفر، از جمله خود شیرویه پادشاه ساسانی، را گرفت و کشور را بیش‌ازپیش در بحران فرو برد.
🔸فشارهای مالیاتی
خزانه‌ی تهی، نیروی کار فرسوده، و اقتصاد جنگ‌زده، دولت را مجبور ساخت تا مالیات‌های سنگینی بر مردم تحمیل کند. مردمی که از جنگ، قحطی و بیماری آسیب‌دیده بودند، دیگر توانی برای پرداخت مالیات نداشتند. شکاف میان مردم و حاکمیت هر روز عمیق‌تر میشد.
🔸دین ستیزی
ساسانیان حکومتی ملی ـ دینی داشتند. خسرو پرویز خود را نماینده‌ی آیین زرتشت می‌دانست و موبدان نیز جنگ‌های او را مقدس اعلام میکردند. مخالفان سیاسی با حکم دینی محکوم به مرگ می‌شدند. این اتحاد سیاسی و دینی، زمینه‌ساز بیزاری مردم از دین رسمی و تضعیف همبستگی ملی شد.
🔸افول میهن‌دوستی
سیاست‌های نابخردانه‌ی شاهان ساسانی و استبداد دینی زرتشتیان، باعث تضعیف روحیه‌ی میهن‌دوستی در میان مردم شد. فشارهای شدید، ظلم، و فساد گسترده، مردم را از حکومت و حتی از ایران بیگانه ساخت.
🔸شکست بزرگ
هم‌زمان با فروپاشی درونی ایران، در شبه‌جزیره‌ی عربستان، پیامبری ظهور کرد که مردم را به رهایی از اطاعت انسان از انسان فراخواند. پیام محمد (ص) به‌سرعت در سراسر حجاز گسترش یافت و قبایل متفرق عرب را در آرمانی واحد متحد ساخت.
پس از وفات پیامبر اسلام، جانشینان او از نیروی پرشور مسلمانان بهره گرفتند. در زمانی کوتاه شام به تصرف درآمد و نگاه‌ها به سوی عراق و ایران دوخته شد. در مدینه، گزارش‌هایی از ایران رسید که از آشفتگی سیاسی، فقر، و فروپاشی نظامی آن خبر می‌داد.
سپاه مسلمانان که در آغاز حتی تصور حمله به ایران را نداشت، با رسیدن به مرزها دریافت که ایران، آن ایران گذشته نیست. سربازان بی‌انگیزه و ارتشی فروپاشیده، دیگر توان دفاع از کشور را نداشتند.
در سال ۶۳۶ میلادی، در نبرد قادسیه، رستم فرخ‌هرمز، سردار ایران، در برابر سپاه سعد بن ابی‌وقاص شکست خورد و کشته شد. درفش کاویانی، نماد شکوه و اقتدار ایران، به دست عرب‌ها افتاد؛ و بدین‌گونه، یک فصل از تاریخ ایران برای همیشه بسته شد و دوره استیلا بیگانگان تا قرن ها بر ایران فراهم آمد.
#ایران_شکست_بزرگ
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤8😢5🤣1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔼⚛قصه فروپاشی جامعه بعد از انقلاب فرانسه
🔰چگونه تورم باعث نابودی اخلاق میشود؟
در سال‌های پس از انقلاب فرانسه، دولتمردان برای نجات اقتصاد ورشکسته‌شان تصمیم گرفتند پول چاپ کنند. اما آنچه در ابتدا به‌عنوان راه‌حلی عادلانه معرفی شد، به‌تدریج به یک فاجعه اقتصادی و سپس به یک فروپاشی اخلاقی تمام‌عیار منتهی شد.
⬆️در این ویدئو، با روایت مستند و مبتنی بر کتاب کلاسیک «تورم و اخلاق» نوشته‌ی اندرو دیکسون وایت، قصه‌ای واقعی و تکان‌دهنده را بررسی میکنیم:
⭐️چگونه اسکناس‌هایی که روزی نماد امید انقلابی بودند، تبدیل به سوخت بخاری‌ها شدند؟
⭐️چگونه چاپ بی‌وقفه پول، نه فقط سفره مردم، که اعتماد، انصاف و برادری را هم نابود کرد؟
⭐️⭐️⭐️ مهم‌تر از همه: آیا این فقط یک داستان تاریخی است یا آینه‌ای برای امروز ما؟
⬇️⚛ در این ویدیو می‌بینید:
- چرا چاپ پول به تورم می‌انجامد؟
- چگونه تورم ساختار اعتماد را در جامعه از بین می‌برد؟
- روایت‌های انسانی از سقوط اخلاق در فرانسه انقلابی؟
- شباهت‌های نگران‌کننده با تجربه امروز ایران؟
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔰چگونه تورم باعث نابودی اخلاق میشود؟
در سال‌های پس از انقلاب فرانسه، دولتمردان برای نجات اقتصاد ورشکسته‌شان تصمیم گرفتند پول چاپ کنند. اما آنچه در ابتدا به‌عنوان راه‌حلی عادلانه معرفی شد، به‌تدریج به یک فاجعه اقتصادی و سپس به یک فروپاشی اخلاقی تمام‌عیار منتهی شد.
⬆️در این ویدئو، با روایت مستند و مبتنی بر کتاب کلاسیک «تورم و اخلاق» نوشته‌ی اندرو دیکسون وایت، قصه‌ای واقعی و تکان‌دهنده را بررسی میکنیم:
⭐️چگونه اسکناس‌هایی که روزی نماد امید انقلابی بودند، تبدیل به سوخت بخاری‌ها شدند؟
⭐️چگونه چاپ بی‌وقفه پول، نه فقط سفره مردم، که اعتماد، انصاف و برادری را هم نابود کرد؟
⭐️⭐️⭐️ مهم‌تر از همه: آیا این فقط یک داستان تاریخی است یا آینه‌ای برای امروز ما؟
⬇️⚛ در این ویدیو می‌بینید:
- چرا چاپ پول به تورم می‌انجامد؟
- چگونه تورم ساختار اعتماد را در جامعه از بین می‌برد؟
- روایت‌های انسانی از سقوط اخلاق در فرانسه انقلابی؟
- شباهت‌های نگران‌کننده با تجربه امروز ایران؟
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❤1👍1🤣1