Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش سوم)*
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔹️برهان چهارم:
🌱هر چیزی که امتناعش (یعنی غیر ممکن بودنش) به طور بدیهی و روشن برای عقل معلوم باشد، نمی تواند درست باشد که عقلاء در مورد صحت یا امتناع آن با هم مخالفت داشته باشند.
👈ما می بینیم که اکثر فرقه های عقلاء اتفاق دارند بر اینکه موجودی هست که از جهت و از حواس پاک و منزه است. پس مشخص شد که غیر ممکن بودن وجود چنین موجودی برای عقل روشن نیست؛ بلکه اثبات یا نفی او باید بر اساس دلیل و برهان باشد.
✔️و جالب تر این است که همه فلاسفه گفته اند نفس انسان موجودی است، نه در مکان مشخص و نه وابسته به مکان، و بسیاری از متکلمان هم با این نظر موافق اند. اگر غیرممکن بودن چنین موجودی برای عقل روشن بود، پس توافق اکثر عقلا بر اثبات او محال بود.
🔹️برهان پنجم:
👌این است که وقتی ما ماهیت یا ذات یک چیز را تصور می کنیم، آن ماهیت هیچ مکان، شکل یا اندازهای ندارد.
👈مثلاً وقتی ما وجوب را می شناسیم، یا امکان و امتناع را درک می کنیم، ما به حقیقت این مفاهیم پی می بریم. ما با یقین بدیهی می دانیم که ماهیت وجوب، امکان یا امتناع یک معنی مشخص، شکل مشخص و اندازه مشخص ندارد.
🌱پس هر گونه تصور اینکه ماهیت این ها به مکانی تعلق دارد، یا شکلی دارد، یا مقداری دارد، باطل است.
✔️لذا روشن می شود که عقل ما قادر است چیزی را تصور کند که نه مکان دارد، نه شکل دارد و نه اندازه.
🔹️برهان ششم:
📌هیچ شکی نیست که ما می توانیم معنی چیزی را که بدون جهت و بدون اشاره است درک کنیم. اگر تصور این معنی ممکن نبود، نمی توانستیم چیزی را که با جهت است یا بدون جهت است را درست درک کنیم و این محال بود.
👈وقتی فهمیدیم که هیأت بدون جهت و بدون اشاره قابل تصور است، می توان گفت که معنی بدون جهت و بدون اشاره واقعاً خالی از جهت و اشاره است. زیرا اگر خلاف آن باشد، یعنی بدون جهت با جهت و بدون اشاره با اشاره باشد، این دو با هم متناقض می شوند و چنین چیزی محال است.
✔️پس از مجموع این براهین روشن شد که عقل ما توانایی تصور چیزی را دارد که نه در مکان باشد، نه جهت داشته باشد، و نه به چیزی در عالم محسوس مرتبط باشد.
👌هدف ما از ارائه این فصل این بود که به مخالف بگوییم: او ادعا کرده بود که تصور چیزی که نه در عالم است، نه بیرون از عالم است، و نه به عالم مرتبط است، محال است. اما با این براهین قاطع نشان دادیم که تصور چنین موجودی ممتنع نیست. لذا ادعای مخالف باطل است و روشن شد که اثبات یا نفی چنین موجودی بر اساس دلیل عقلی ممکن است: اگر دلیل بر اثبات باشد، باید اثبات کنیم؛ وگرنه خیر.
🌱ادامه دارد...
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔹️برهان چهارم:
🌱هر چیزی که امتناعش (یعنی غیر ممکن بودنش) به طور بدیهی و روشن برای عقل معلوم باشد، نمی تواند درست باشد که عقلاء در مورد صحت یا امتناع آن با هم مخالفت داشته باشند.
👈ما می بینیم که اکثر فرقه های عقلاء اتفاق دارند بر اینکه موجودی هست که از جهت و از حواس پاک و منزه است. پس مشخص شد که غیر ممکن بودن وجود چنین موجودی برای عقل روشن نیست؛ بلکه اثبات یا نفی او باید بر اساس دلیل و برهان باشد.
✔️و جالب تر این است که همه فلاسفه گفته اند نفس انسان موجودی است، نه در مکان مشخص و نه وابسته به مکان، و بسیاری از متکلمان هم با این نظر موافق اند. اگر غیرممکن بودن چنین موجودی برای عقل روشن بود، پس توافق اکثر عقلا بر اثبات او محال بود.
🔹️برهان پنجم:
👌این است که وقتی ما ماهیت یا ذات یک چیز را تصور می کنیم، آن ماهیت هیچ مکان، شکل یا اندازهای ندارد.
👈مثلاً وقتی ما وجوب را می شناسیم، یا امکان و امتناع را درک می کنیم، ما به حقیقت این مفاهیم پی می بریم. ما با یقین بدیهی می دانیم که ماهیت وجوب، امکان یا امتناع یک معنی مشخص، شکل مشخص و اندازه مشخص ندارد.
🌱پس هر گونه تصور اینکه ماهیت این ها به مکانی تعلق دارد، یا شکلی دارد، یا مقداری دارد، باطل است.
✔️لذا روشن می شود که عقل ما قادر است چیزی را تصور کند که نه مکان دارد، نه شکل دارد و نه اندازه.
🔹️برهان ششم:
📌هیچ شکی نیست که ما می توانیم معنی چیزی را که بدون جهت و بدون اشاره است درک کنیم. اگر تصور این معنی ممکن نبود، نمی توانستیم چیزی را که با جهت است یا بدون جهت است را درست درک کنیم و این محال بود.
👈وقتی فهمیدیم که هیأت بدون جهت و بدون اشاره قابل تصور است، می توان گفت که معنی بدون جهت و بدون اشاره واقعاً خالی از جهت و اشاره است. زیرا اگر خلاف آن باشد، یعنی بدون جهت با جهت و بدون اشاره با اشاره باشد، این دو با هم متناقض می شوند و چنین چیزی محال است.
✔️پس از مجموع این براهین روشن شد که عقل ما توانایی تصور چیزی را دارد که نه در مکان باشد، نه جهت داشته باشد، و نه به چیزی در عالم محسوس مرتبط باشد.
👌هدف ما از ارائه این فصل این بود که به مخالف بگوییم: او ادعا کرده بود که تصور چیزی که نه در عالم است، نه بیرون از عالم است، و نه به عالم مرتبط است، محال است. اما با این براهین قاطع نشان دادیم که تصور چنین موجودی ممتنع نیست. لذا ادعای مخالف باطل است و روشن شد که اثبات یا نفی چنین موجودی بر اساس دلیل عقلی ممکن است: اگر دلیل بر اثبات باشد، باید اثبات کنیم؛ وگرنه خیر.
🌱ادامه دارد...
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
✔️تبیین و إشاعهٔ عقاید و نظريات اهلسنت والجماعت احناف دیوبند.
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
❤3
Forwarded from راه فلاح (┈•••❈﴿محمد ابراهیم تیموری﴾❈•••┈)
راه فلاح
رسالۀ اصول حدیث الهی بخش.pdf
•••❈﴿رسالهٔ اصول حدیث - به نظم فارسی﴾❈•••
مصنف: مولانا الهیبخش کانلوهلوی
به اهتمام: محمد ابراهیم تیموری
لینک دانلود:
https://www.tg-me.com/RaaheFalaah/6843
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
مصنف: مولانا الهیبخش کانلوهلوی
به اهتمام: محمد ابراهیم تیموری
لینک دانلود:
https://www.tg-me.com/RaaheFalaah/6843
┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈
نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
Telegram
راه فلاح
❤2
Forwarded from 📘 علم کلام و منطق 🧠
*اعتراض:*
سلام علیکم وقتی عقل از درک حقیقت ذات وصفات الله تعالی ناتوان است.. پس چرا اینهمه دلیل عقلی میاورید؟ اگر واقعا به این حرف باور دارید، پس چرا اشکالات عقلی برای صفات خدا مطرح می کنید؟
چرا به همان چیزی که الله و رسولش صلی الله علیه وسلم گفتن وعقیده سلف صالح بوده اکتفا نمی کنید و دائما به دنبال اشکال عقلی هستید؟
برای صفت استوا که خدا اگر روی عرش باشه چنین و چنان میشه اگر نزول کنه چنین و چنان میشه اگر دست داشته باشه، چنین میشه و کلی مسائل عقلی طرح می کنید!
*جواب اعتراض:*
وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته.
بله! آنچه ما أهل السنة و الجماعة گفته ایم مربوط به کُنه ذات و صفات الله تعالی است. مقصود این است که حقیقت ذات و صفات باری تعالی برای عقول بشر پوشیده است و ادراک آن ممکن نیست. پس ما کُنه ذات و صفات را نفی و رد می کنیم.
و اما اینکه دلایل عقلی می آوریم و با برهان جواب می دهیم، این کار برای خاموش کردن و رد شبهات أهل بدعت است. چرا که بدعت گذاران، خصوصاً مجسمه و مشبهه، راه تنزیه را بسته اند و برای الله تعالی جهت و مکان و صورت تراشیده اند. ما ناچاریم برای دفع این بدعت ها از دلایل عقلی استفاده کنیم. یعنی ارائه دلایل عقلی برای کُنه ذات و صفات باری تعالی نیست، بلکه برای رد بدعت ها و شبهات مجسمه است.
در حقیقت، ما اصرار داریم که أهل بدعت به راه تفويض بازگردند، یعنی بپذیرند که حقیقت مراد الله تعالی در صفات متشابه نزد ما روشن نیست و باید آن را به الله سپرد، بدون آنکه به ظواهر جسمانی حمل شود. ولی این گروه متسلفهی حشویه بر خلاف آن، بر ظاهر جسمانی الفاظ اصرار می ورزند و صفات خبری را بر همان معنای حسی و مخلوقانه حمل میکنند، که این تشبیه و تجسیم است.
أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه | کانال علم کلام و منطق
سلام علیکم وقتی عقل از درک حقیقت ذات وصفات الله تعالی ناتوان است.. پس چرا اینهمه دلیل عقلی میاورید؟ اگر واقعا به این حرف باور دارید، پس چرا اشکالات عقلی برای صفات خدا مطرح می کنید؟
چرا به همان چیزی که الله و رسولش صلی الله علیه وسلم گفتن وعقیده سلف صالح بوده اکتفا نمی کنید و دائما به دنبال اشکال عقلی هستید؟
برای صفت استوا که خدا اگر روی عرش باشه چنین و چنان میشه اگر نزول کنه چنین و چنان میشه اگر دست داشته باشه، چنین میشه و کلی مسائل عقلی طرح می کنید!
*جواب اعتراض:*
وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته.
بله! آنچه ما أهل السنة و الجماعة گفته ایم مربوط به کُنه ذات و صفات الله تعالی است. مقصود این است که حقیقت ذات و صفات باری تعالی برای عقول بشر پوشیده است و ادراک آن ممکن نیست. پس ما کُنه ذات و صفات را نفی و رد می کنیم.
و اما اینکه دلایل عقلی می آوریم و با برهان جواب می دهیم، این کار برای خاموش کردن و رد شبهات أهل بدعت است. چرا که بدعت گذاران، خصوصاً مجسمه و مشبهه، راه تنزیه را بسته اند و برای الله تعالی جهت و مکان و صورت تراشیده اند. ما ناچاریم برای دفع این بدعت ها از دلایل عقلی استفاده کنیم. یعنی ارائه دلایل عقلی برای کُنه ذات و صفات باری تعالی نیست، بلکه برای رد بدعت ها و شبهات مجسمه است.
در حقیقت، ما اصرار داریم که أهل بدعت به راه تفويض بازگردند، یعنی بپذیرند که حقیقت مراد الله تعالی در صفات متشابه نزد ما روشن نیست و باید آن را به الله سپرد، بدون آنکه به ظواهر جسمانی حمل شود. ولی این گروه متسلفهی حشویه بر خلاف آن، بر ظاهر جسمانی الفاظ اصرار می ورزند و صفات خبری را بر همان معنای حسی و مخلوقانه حمل میکنند، که این تشبیه و تجسیم است.
أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه | کانال علم کلام و منطق
❤3
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
مناظره_إمام_أعظم_ابوحنیفه_رضی_الله_عنه_با_جهم_بن_صفوان_در_موضوع.pdf
5 MB
📓مناظره إمام أعظم ابوحنیفه رضی الله عنه با جهم بن صفوان در موضوع ایمان
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
❤6
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش چهارم)*
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
📑فصل دوم:
👌در این فصل می خواهیم ثابت کنیم که ذات پاک باری تعالی، منزه از آن است که در مکان یا جهتی باشد. برای این ادعا دلایل و براهین زیادی داریم.
🔰برهان اول:
👈اگر فرض کنیم الله تعالی در جهتی باشد، روشن است که عالم نیز در جهت است. پس در این صورت، هم الله تعالی و هم عالم هر دو در جهت قرار می گیرند. و هر دو چیزی که در جهت باشند، یا از هم جدا هستند یا رو به روی هم؛ و این حقیقتی است که بدیهی و روشن می باشد.
🔔در چنین فرضی، سه حالت بیشتر پیش نمی آید:
🔹️۱- ذات الله تعالی بزرگ تر از عالم باشد.
🔹️۲- ذات الله تعالی مساوی با عالم باشد.
🔹️۳- ذات الله تعالی کوچکتر از عالم باشد.
❗️اگر بگوییم الله بزرگتر از عالم است، در این صورت بخشی از ذات الله تعالی برابر با اندازهی عالم خواهد بود و بخشی دیگر اضافه بر آن. پس لازم می آید که ذات الله تعالی دارای اجزاء و بخش ها باشد، و این محال است.
👈اگر بگوییم الله مساوی و برابر با عالم است، چون جهان قابل قسمت است، الله تعالی نیز باید قابل قسمت باشد. زیرا هر دو چیزی که اندازه شان برابر است، اگر یکی تقسیم پذیر باشد، دیگری هم ناچار تقسیم پذیر خواهد بود. لذا در این فرض نیز نتیجه اش این می شود که ذات الله تعالی تقسیم پذیر است.
⁉️سؤال: اگر کسی بگوید: دلیل چیست که ذات الله تعالی قابل تقسیم و جزء جزء شدن نیست؟
🌱جواب: براهین مختلفی بر بطلان این سخن موجود است:
🔸️برهان اول: اگر ذات الله تعالی تقسیم پذیر و جزء جزء شدنی باشد، ناچار به هر یک از اجزای خود نیازمند خواهد بود. زیرا در روشنی عقل معلوم است که هر چیزی که مرکب باشد، نیازمند اجزای خودش است. و معلوم است که کل غیر از تک تک اجزای خویش است؛ پس هر مرکبی به ناچار نیازمند چیزی غیر از خود خواهد بود.
✔️و هر موجودی که نیازمند غیر باشد، ممكن الوجود لذاته است؛ یعنی وجودش به خودی خود واجب نیست بلکه به دیگری بسته است. و هرچه ممکن الوجود باشد، مخلوق و حادث خواهد بود. پس اگر ذات الله تعالی تقسیم پذیر باشد، لازم می آید که حادث باشد، و این محال است.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
📑فصل دوم:
👌در این فصل می خواهیم ثابت کنیم که ذات پاک باری تعالی، منزه از آن است که در مکان یا جهتی باشد. برای این ادعا دلایل و براهین زیادی داریم.
🔰برهان اول:
👈اگر فرض کنیم الله تعالی در جهتی باشد، روشن است که عالم نیز در جهت است. پس در این صورت، هم الله تعالی و هم عالم هر دو در جهت قرار می گیرند. و هر دو چیزی که در جهت باشند، یا از هم جدا هستند یا رو به روی هم؛ و این حقیقتی است که بدیهی و روشن می باشد.
🔔در چنین فرضی، سه حالت بیشتر پیش نمی آید:
🔹️۱- ذات الله تعالی بزرگ تر از عالم باشد.
🔹️۲- ذات الله تعالی مساوی با عالم باشد.
🔹️۳- ذات الله تعالی کوچکتر از عالم باشد.
❗️اگر بگوییم الله بزرگتر از عالم است، در این صورت بخشی از ذات الله تعالی برابر با اندازهی عالم خواهد بود و بخشی دیگر اضافه بر آن. پس لازم می آید که ذات الله تعالی دارای اجزاء و بخش ها باشد، و این محال است.
👈اگر بگوییم الله مساوی و برابر با عالم است، چون جهان قابل قسمت است، الله تعالی نیز باید قابل قسمت باشد. زیرا هر دو چیزی که اندازه شان برابر است، اگر یکی تقسیم پذیر باشد، دیگری هم ناچار تقسیم پذیر خواهد بود. لذا در این فرض نیز نتیجه اش این می شود که ذات الله تعالی تقسیم پذیر است.
⁉️سؤال: اگر کسی بگوید: دلیل چیست که ذات الله تعالی قابل تقسیم و جزء جزء شدن نیست؟
🌱جواب: براهین مختلفی بر بطلان این سخن موجود است:
🔸️برهان اول: اگر ذات الله تعالی تقسیم پذیر و جزء جزء شدنی باشد، ناچار به هر یک از اجزای خود نیازمند خواهد بود. زیرا در روشنی عقل معلوم است که هر چیزی که مرکب باشد، نیازمند اجزای خودش است. و معلوم است که کل غیر از تک تک اجزای خویش است؛ پس هر مرکبی به ناچار نیازمند چیزی غیر از خود خواهد بود.
✔️و هر موجودی که نیازمند غیر باشد، ممكن الوجود لذاته است؛ یعنی وجودش به خودی خود واجب نیست بلکه به دیگری بسته است. و هرچه ممکن الوجود باشد، مخلوق و حادث خواهد بود. پس اگر ذات الله تعالی تقسیم پذیر باشد، لازم می آید که حادث باشد، و این محال است.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
✔️تبیین و إشاعهٔ عقاید و نظريات اهلسنت والجماعت احناف دیوبند.
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
❤1
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش پنجم)*
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔹️برهان دوم: بر اینکه ذات باری تعالی تقسیم پذیر نیست چنین است: اگر ذات الله تعالی مرکب از اجزاء و بخش هایی باشد، آن اجزاء یا در ماهیت با یکدیگر متماثل اند یا متفاوت.
👈اگر اجزاء متماثل باشند، هر حکمی که بر یکی از آنها رواست، بر دیگری نیز روا خواهد بود. در این صورت، ناگزیر ذات الله تعالی متشکل خواهد بود از اجزائی که بعضی در بالا و بعضی در پایین قرار گرفته اند. و چون این اجزاء یکسان و هم ماهیت اند، در عقل جایز است که آنچه در بالا قرار گرفته، در پایین قرار گیرد، و آنچه در پایین است، در بالا قرار گیرد.
✔️پس اختصاص برخی اجزاء به جایگاه بالا و برخی دیگر به جایگاه پایین، با اینکه عقل امکان خلاف آن را می پذیرد، ناگزیر نیازمند تخصیص دهنده و مرجحی بیرون از ذات خواهد بود. لذا اگر ذات باری تعالی مرکب فرض شود، محتاج به مؤلف و ترکیب کننده خواهد بود، و چون نیازمندی در حق الله تعالی محال است، این فرض باطل خواهد بود.
🔸️و اما قسم دوم: اگر گفته شود که ذات باری تعالی مرکب است از اجزایی که هر یک در ماهیت با دیگری متفاوت باشند، این سخن نیز باطل است؛ زیرا اگر چنین فرضی پذیرفته شود، هر جزء ناگزیر با جزئی دیگر در سمت راست و جزئی دیگر در سمت چپ تماس خواهد داشت. در این حالت، آن جزئی که در تماس با جزء راست قرار گرفته، عقل اجازه میدهد که به جای تماس با جزء راست، با جزء چپ در تماس باشد؛ و همچنین آنچه در سمت چپ قرار دارد، میتوانست به جای آن در سمت راست قرار گیرد.
👌پس وقتی چنین جا به جایی در عقل ممکن باشد، جدایی و افتراق این اجزاء جایز خواهد بود، همان گونه که اجتماع آنها نیز در عقل ممکن است. و چون چنین امکانی به معنای پذیرش نیاز و حدوث است، روشن می شود که این فرض نیز در حق ذات باری تعالی باطل خواهد بود.
🌱لذا وقتی اجتماع اجزاء در برابر افتراق آن ها حاصل شود، ناگزیر باید به سبب تأثیر مؤثری و ترجیح دهندهای باشد. لذا همان سخن قبلی لازم می آید که اگر ذات باری تعالی مرکب از اجزاء و ابعاض باشد، ناچار محتاج به مؤلف و ترکیب کننده ای خواهد بود، و این در حق او تعالی محال است. همچنین چون اجزاء در ذات خود قابلیت اجتماع و افتراق دارند، ناگزیر یا از اجتماع خالی نیستند یا از افتراق. و به اتفاق اهل عقل، اجتماع و افتراق هر دو حادث اند. پس هر موجودی که خالی از حادث نباشد، خود نیز حادث خواهد بود. و نتیجه آنکه اگر ذات باری تعالی چنین فرض شود، لازم می آید که حادث باشد، و این نیز محال است.
🔹️برهان سوم: بر اینکه ذات باری تعالی مرکب از اجزاء و ابعاض نیست چنین است: اگر ذات الله تعالی مرکب فرض شود، از دو حال بیرون نخواهد بود: یا آن اجزاء از حیث عدد متناهی اند، یا نامتناهی.
👈اگر اجزاء متناهی باشند، اختصاص آن ها به عدد معین، نه کمتر و نه بیشتر، ناگزیر نیازمند مخصص و خالقی خواهد بود. و چون چنین نیازی در ذات الله تعالی محال است، لازم می آید که ذات او حادث و مخلوق باشد، و این باطل است. و اگر اجزاء نامتناهی باشند، این نیز محال است؛ زیرا هر مجموعه ای که موجود باشد، قابلیت افزایش و کاهش خواهد داشت. و هر آنچه قابلیت افزایش و کاهش داشته باشد، نامتناهی حقیقی نخواهد بود. پس ترکیب ذات الله تعالی از اجزاء نامتناهی نیز محال است.
🔹️برهان چهارم: بر اینکه ذات باری تعالی مرکب از اجزاء و ابعاض نیست چنین است: اگر ذات الله تعالی مرکب فرض شود، از دو حال بیرون نخواهد بود:
🌱یا اینکه مجموع همه اجزاء دارای یک علم و یک قدرت و یک اراده باشد، یا اینکه هر یک از اجزاء به طور جداگانه علمی خاص، قدرتی خاص و اراده ای خاص داشته باشد.
👌اما قسم اول باطل است، زیرا در آن لازم می آید که یک صفت واحد (مانند علم یا قدرت) در عین واحد بودن، به محل های متعدد قائم باشد، و چنین چیزی محال است. و قسم دوم نیز باطل است، زیرا لازمهی آن این خواهد بود که هر یک از اجزاء دارای ذات مستقل، قدیم، و موصوف به علم و قدرت و اراده باشد؛ و در این صورت، هر جزء خدایی جداگانه خواهد بود. نتیجهی چنین فرضی تعدد اله است، و روشن است که این امر محال و باطل است.
✔️پس از مجموع این دلایل روشن شد که ذات باری تعالی منزه است از اینکه مرکب باشد از اجزاء و ابعاض. همچنین پیش تر نشان دادیم که اگر ذات باری تعالی محدود به حیز، مکان یا جهت باشد، ناگزیر مرکب از اجزاء و ابعاض خواهد بود. لذا از این برهان قطعی ثابت شد که ذات باری تعالی از آنکه محدود به مکان، حیز یا جهت باشد، منزه و پاک است.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔹️برهان دوم: بر اینکه ذات باری تعالی تقسیم پذیر نیست چنین است: اگر ذات الله تعالی مرکب از اجزاء و بخش هایی باشد، آن اجزاء یا در ماهیت با یکدیگر متماثل اند یا متفاوت.
👈اگر اجزاء متماثل باشند، هر حکمی که بر یکی از آنها رواست، بر دیگری نیز روا خواهد بود. در این صورت، ناگزیر ذات الله تعالی متشکل خواهد بود از اجزائی که بعضی در بالا و بعضی در پایین قرار گرفته اند. و چون این اجزاء یکسان و هم ماهیت اند، در عقل جایز است که آنچه در بالا قرار گرفته، در پایین قرار گیرد، و آنچه در پایین است، در بالا قرار گیرد.
✔️پس اختصاص برخی اجزاء به جایگاه بالا و برخی دیگر به جایگاه پایین، با اینکه عقل امکان خلاف آن را می پذیرد، ناگزیر نیازمند تخصیص دهنده و مرجحی بیرون از ذات خواهد بود. لذا اگر ذات باری تعالی مرکب فرض شود، محتاج به مؤلف و ترکیب کننده خواهد بود، و چون نیازمندی در حق الله تعالی محال است، این فرض باطل خواهد بود.
🔸️و اما قسم دوم: اگر گفته شود که ذات باری تعالی مرکب است از اجزایی که هر یک در ماهیت با دیگری متفاوت باشند، این سخن نیز باطل است؛ زیرا اگر چنین فرضی پذیرفته شود، هر جزء ناگزیر با جزئی دیگر در سمت راست و جزئی دیگر در سمت چپ تماس خواهد داشت. در این حالت، آن جزئی که در تماس با جزء راست قرار گرفته، عقل اجازه میدهد که به جای تماس با جزء راست، با جزء چپ در تماس باشد؛ و همچنین آنچه در سمت چپ قرار دارد، میتوانست به جای آن در سمت راست قرار گیرد.
👌پس وقتی چنین جا به جایی در عقل ممکن باشد، جدایی و افتراق این اجزاء جایز خواهد بود، همان گونه که اجتماع آنها نیز در عقل ممکن است. و چون چنین امکانی به معنای پذیرش نیاز و حدوث است، روشن می شود که این فرض نیز در حق ذات باری تعالی باطل خواهد بود.
🌱لذا وقتی اجتماع اجزاء در برابر افتراق آن ها حاصل شود، ناگزیر باید به سبب تأثیر مؤثری و ترجیح دهندهای باشد. لذا همان سخن قبلی لازم می آید که اگر ذات باری تعالی مرکب از اجزاء و ابعاض باشد، ناچار محتاج به مؤلف و ترکیب کننده ای خواهد بود، و این در حق او تعالی محال است. همچنین چون اجزاء در ذات خود قابلیت اجتماع و افتراق دارند، ناگزیر یا از اجتماع خالی نیستند یا از افتراق. و به اتفاق اهل عقل، اجتماع و افتراق هر دو حادث اند. پس هر موجودی که خالی از حادث نباشد، خود نیز حادث خواهد بود. و نتیجه آنکه اگر ذات باری تعالی چنین فرض شود، لازم می آید که حادث باشد، و این نیز محال است.
🔹️برهان سوم: بر اینکه ذات باری تعالی مرکب از اجزاء و ابعاض نیست چنین است: اگر ذات الله تعالی مرکب فرض شود، از دو حال بیرون نخواهد بود: یا آن اجزاء از حیث عدد متناهی اند، یا نامتناهی.
👈اگر اجزاء متناهی باشند، اختصاص آن ها به عدد معین، نه کمتر و نه بیشتر، ناگزیر نیازمند مخصص و خالقی خواهد بود. و چون چنین نیازی در ذات الله تعالی محال است، لازم می آید که ذات او حادث و مخلوق باشد، و این باطل است. و اگر اجزاء نامتناهی باشند، این نیز محال است؛ زیرا هر مجموعه ای که موجود باشد، قابلیت افزایش و کاهش خواهد داشت. و هر آنچه قابلیت افزایش و کاهش داشته باشد، نامتناهی حقیقی نخواهد بود. پس ترکیب ذات الله تعالی از اجزاء نامتناهی نیز محال است.
🔹️برهان چهارم: بر اینکه ذات باری تعالی مرکب از اجزاء و ابعاض نیست چنین است: اگر ذات الله تعالی مرکب فرض شود، از دو حال بیرون نخواهد بود:
🌱یا اینکه مجموع همه اجزاء دارای یک علم و یک قدرت و یک اراده باشد، یا اینکه هر یک از اجزاء به طور جداگانه علمی خاص، قدرتی خاص و اراده ای خاص داشته باشد.
👌اما قسم اول باطل است، زیرا در آن لازم می آید که یک صفت واحد (مانند علم یا قدرت) در عین واحد بودن، به محل های متعدد قائم باشد، و چنین چیزی محال است. و قسم دوم نیز باطل است، زیرا لازمهی آن این خواهد بود که هر یک از اجزاء دارای ذات مستقل، قدیم، و موصوف به علم و قدرت و اراده باشد؛ و در این صورت، هر جزء خدایی جداگانه خواهد بود. نتیجهی چنین فرضی تعدد اله است، و روشن است که این امر محال و باطل است.
✔️پس از مجموع این دلایل روشن شد که ذات باری تعالی منزه است از اینکه مرکب باشد از اجزاء و ابعاض. همچنین پیش تر نشان دادیم که اگر ذات باری تعالی محدود به حیز، مکان یا جهت باشد، ناگزیر مرکب از اجزاء و ابعاض خواهد بود. لذا از این برهان قطعی ثابت شد که ذات باری تعالی از آنکه محدود به مکان، حیز یا جهت باشد، منزه و پاک است.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
✔️تبیین و إشاعهٔ عقاید و نظريات اهلسنت والجماعت احناف دیوبند.
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
❤3
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*⚔️إبطال تلبیسات مجسمهٔ حلولیه(بخش ششم)*
👌متسلف حلولی که در ابتدایی ترین مباحث علمی درمانده است، بر پایه چند مطلب سطحی جستجو شده در گوگل، شبهاتی علیه اهل حق مطرح کرده و به اکابر امت جسارت ورزیده تا با این طریق، عقاید باطل خود و همفکرانش را ثابت کند؛ غافل از آنکه رسوایی بیشتر و افتضاحاتی آشکارتر دامن گیر جریان متسلفهی مجسمه می شود.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️اشاعره با تکیه بر متون کلامی قدیمی و تعاریف سطحی دربارهی ذات و صفات خداوند سخن می گویند و ابزار فهم جهان را آپدیت نکرده اند.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
✔️علم کلام اساسا متوقف بر علوم تجربی و فیزیک نیست، بلکه بر اصول عقل قطعی و وحی است.
👌آنچه تغییر می کند، علوم تجربی است، نه عقل اولی و اصول بدیهی. به همین دلیل براهینی مثل *امتناع جسمانیت باری تعالی*، *امتناع مکان داشتن باری تعالی*و نفی تغییر و حدوث در ذات الله تعالی* همیشه معتبرند، چون مبتنی بر بدیهیات عقلی و منطقی اند نه بر نظریه های فیزیکی متغیر.
👈فیزیک کوانتوم فردا ممکن است با نظریه های تازه تر بازنویسی شود؛ اما بدیهی عقلی مثل *کل جسم مرکب است و محتاج به اجزاء* تغییر ناپذیر است.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️اشاعره صفات خدا مانند علو بر عرش یا نزول خدا را انکار می کنند.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
✔️اشاعره انکار نمی کنند، بلکه ظاهر جسمانی و مکانی را رد می کنند که مشابهت با مخلوقات است، چنانکه می گوییم: ما همان را که الله تعالی برای خودش اثبات کرده است، اثبات می کنیم بدون کیفیت و بدون اثبات معنای باطل.
👌پس اشعریه و ماتریدیه انکار صفت ید نمی کنند بلکه نفی جارحه و عضو از ذات باری تعالی می کنند و نیز نزول الله تعالی را انکار نمی کنند بلکه نفی نزولی که مخصوص مخلوقات با حرکت و انتقال مکانی است را برای ذات باری تعالی نفی می کنند، چنانکه سلف نفی کردند.
👇جویندگان حق برای مشاهده دلایل میتوانند بر لینک زیر کلیک کنند:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband/1102
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️وقتی خدا نزول میکند عرش از وجود خدا خالی نمی شود؛ پس اشکالی ندارد که در دو مکان باشد. مثل الکترون که همزمان در دو مکان است.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
✔️این قیاس، قیاس خالق با مخلوق است و به اتفاق همه مسلمین، قیاسی باطل است.
👈الکترون، مخلوق محتاج به زمان و مکان است؛ اما الله تعالی خالق زمان و مکان است و هرگز تابع آن ها نمی شود.
👌بودن در دو مکان یعنی محدودیت در چارچوب مکان، و این همان جسمیت است که عقل و شرع هر دو بر باری تعالی نفی می کنند.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️الکترون می تواند همزمان از دو شکاف عبور کند. پس اگر ذره مخلوق چنین است چگونه خدا نتواند؟
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
👌اولا: فهم ما از الکترون هم هنوز کامل نیست و همین فیزیک دانانی که ازشان نقل کرده اید، اعتراف دارند که مکانیک کوانتوم قابل فهم کامل نیست. پس استدلال به مجهول برای اثبات مجهول، باطل است.
👈ثانیا: الکترون در دو مکان بودن به معنای پراکندگی تابع موجی است، نه حضور حقیقی در دو مکان معین. این یک پدیده فیزیکی است که تفسیرهای مختلف دارد نه حضور حقیقی همزمان.
🧠محققین و أهل علم در این زمینه بخوبی بحث کردند، می توانید بحثشان را از لینک زیر بخوانید:
https://www.quora.com/How-can-an-electron-be-at-two-places-at-once-if-its-orbit-has-only-a-fixed-location-around-a-nucleus
✔️ثالثا: قیاس یک ذره ی ممکن الوجود با باری تعالی واجب الوجود قیاس مع الفارق است؛ زیرا الله تعالی نه ماده است، نه در مکان می گنجد، و نه تابع قوانین طبیعتی که خود او تعالی خلق کرده است.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️فیزیک کوانتوم قابل فهم نیست پس عقل انسان محدود است.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
👌این گفته خود بر خلاف متسلفهی مجسمه است! بله، درست است که کوانتوم به طور کامل فهمیده نشده، اما همین اعتراف نشان می دهد نباید قواعد تجربی ناقص را بر الله تعالی تعمیم داد. اگر کوانتوم را هم هنوز درست نفهمیده ایم، پس چطور می توان با همان فهم ناقص برای اثبات جسمانیت الله تعالی استدلال کرد؟
✔️عقل اشعری و ماتریدی در واقع متواضع تر است: چنانکه میگوییم الله تعالی منزه از مشابهت است و حقیقت ذات و صفات او را درک نمی کنیم بر خلاف متسلفهی مجسمه که شب روز در تلاش اند تا معانی باطلی برای ذات و صفات باری تعالی ثابت کنند.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️اشاعره با کتاب های کهنه و تعاریف ابتدایی بر خالق کوانتوم حکم میدهند.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
✔️علم کلام بر کهنه بودن یا نو بودن سنجیده نمی شود، بلکه بر صحت و بطلان برهان عقلی سنجیده می شود.
👌براهین عقلی مثل برهان امتناع تسلسل، برهان حدوث، برهان تجرد باری تعالی از مکان، از نظر عقلی و منطقی تا امروز پابرجاست.
👌متسلف حلولی که در ابتدایی ترین مباحث علمی درمانده است، بر پایه چند مطلب سطحی جستجو شده در گوگل، شبهاتی علیه اهل حق مطرح کرده و به اکابر امت جسارت ورزیده تا با این طریق، عقاید باطل خود و همفکرانش را ثابت کند؛ غافل از آنکه رسوایی بیشتر و افتضاحاتی آشکارتر دامن گیر جریان متسلفهی مجسمه می شود.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️اشاعره با تکیه بر متون کلامی قدیمی و تعاریف سطحی دربارهی ذات و صفات خداوند سخن می گویند و ابزار فهم جهان را آپدیت نکرده اند.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
✔️علم کلام اساسا متوقف بر علوم تجربی و فیزیک نیست، بلکه بر اصول عقل قطعی و وحی است.
👌آنچه تغییر می کند، علوم تجربی است، نه عقل اولی و اصول بدیهی. به همین دلیل براهینی مثل *امتناع جسمانیت باری تعالی*، *امتناع مکان داشتن باری تعالی*و نفی تغییر و حدوث در ذات الله تعالی* همیشه معتبرند، چون مبتنی بر بدیهیات عقلی و منطقی اند نه بر نظریه های فیزیکی متغیر.
👈فیزیک کوانتوم فردا ممکن است با نظریه های تازه تر بازنویسی شود؛ اما بدیهی عقلی مثل *کل جسم مرکب است و محتاج به اجزاء* تغییر ناپذیر است.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️اشاعره صفات خدا مانند علو بر عرش یا نزول خدا را انکار می کنند.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
✔️اشاعره انکار نمی کنند، بلکه ظاهر جسمانی و مکانی را رد می کنند که مشابهت با مخلوقات است، چنانکه می گوییم: ما همان را که الله تعالی برای خودش اثبات کرده است، اثبات می کنیم بدون کیفیت و بدون اثبات معنای باطل.
👌پس اشعریه و ماتریدیه انکار صفت ید نمی کنند بلکه نفی جارحه و عضو از ذات باری تعالی می کنند و نیز نزول الله تعالی را انکار نمی کنند بلکه نفی نزولی که مخصوص مخلوقات با حرکت و انتقال مکانی است را برای ذات باری تعالی نفی می کنند، چنانکه سلف نفی کردند.
👇جویندگان حق برای مشاهده دلایل میتوانند بر لینک زیر کلیک کنند:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband/1102
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️وقتی خدا نزول میکند عرش از وجود خدا خالی نمی شود؛ پس اشکالی ندارد که در دو مکان باشد. مثل الکترون که همزمان در دو مکان است.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
✔️این قیاس، قیاس خالق با مخلوق است و به اتفاق همه مسلمین، قیاسی باطل است.
👈الکترون، مخلوق محتاج به زمان و مکان است؛ اما الله تعالی خالق زمان و مکان است و هرگز تابع آن ها نمی شود.
👌بودن در دو مکان یعنی محدودیت در چارچوب مکان، و این همان جسمیت است که عقل و شرع هر دو بر باری تعالی نفی می کنند.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️الکترون می تواند همزمان از دو شکاف عبور کند. پس اگر ذره مخلوق چنین است چگونه خدا نتواند؟
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
👌اولا: فهم ما از الکترون هم هنوز کامل نیست و همین فیزیک دانانی که ازشان نقل کرده اید، اعتراف دارند که مکانیک کوانتوم قابل فهم کامل نیست. پس استدلال به مجهول برای اثبات مجهول، باطل است.
👈ثانیا: الکترون در دو مکان بودن به معنای پراکندگی تابع موجی است، نه حضور حقیقی در دو مکان معین. این یک پدیده فیزیکی است که تفسیرهای مختلف دارد نه حضور حقیقی همزمان.
🧠محققین و أهل علم در این زمینه بخوبی بحث کردند، می توانید بحثشان را از لینک زیر بخوانید:
https://www.quora.com/How-can-an-electron-be-at-two-places-at-once-if-its-orbit-has-only-a-fixed-location-around-a-nucleus
✔️ثالثا: قیاس یک ذره ی ممکن الوجود با باری تعالی واجب الوجود قیاس مع الفارق است؛ زیرا الله تعالی نه ماده است، نه در مکان می گنجد، و نه تابع قوانین طبیعتی که خود او تعالی خلق کرده است.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️فیزیک کوانتوم قابل فهم نیست پس عقل انسان محدود است.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
👌این گفته خود بر خلاف متسلفهی مجسمه است! بله، درست است که کوانتوم به طور کامل فهمیده نشده، اما همین اعتراف نشان می دهد نباید قواعد تجربی ناقص را بر الله تعالی تعمیم داد. اگر کوانتوم را هم هنوز درست نفهمیده ایم، پس چطور می توان با همان فهم ناقص برای اثبات جسمانیت الله تعالی استدلال کرد؟
✔️عقل اشعری و ماتریدی در واقع متواضع تر است: چنانکه میگوییم الله تعالی منزه از مشابهت است و حقیقت ذات و صفات او را درک نمی کنیم بر خلاف متسلفهی مجسمه که شب روز در تلاش اند تا معانی باطلی برای ذات و صفات باری تعالی ثابت کنند.
🔸️ادعای متسلف حلولی:
❗️اشاعره با کتاب های کهنه و تعاریف ابتدایی بر خالق کوانتوم حکم میدهند.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
✔️علم کلام بر کهنه بودن یا نو بودن سنجیده نمی شود، بلکه بر صحت و بطلان برهان عقلی سنجیده می شود.
👌براهین عقلی مثل برهان امتناع تسلسل، برهان حدوث، برهان تجرد باری تعالی از مکان، از نظر عقلی و منطقی تا امروز پابرجاست.
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*آخرین تاکتیکِ فریبکارانه و شیطانی متسلفهی مجسمه برای گمراه کردن مردم*
👌متسلفهی مجسمه برای گمراه کردن مردم، أهل السنة والجماعة را به نفی صفات متهم می کنند، حالآنکه مسلک أهل السنة والجماعة در بحث صفات خبری و متشابه دو روش دارد:
🔹️۱- ایمان و پذیرش…
👌متسلفهی مجسمه برای گمراه کردن مردم، أهل السنة والجماعة را به نفی صفات متهم می کنند، حالآنکه مسلک أهل السنة والجماعة در بحث صفات خبری و متشابه دو روش دارد:
🔹️۱- ایمان و پذیرش…
❤4
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
👈نو بودن یک علم (مثل کوانتوم) هیچ ارزشی در اثبات الهیات ندارد، زیرا کوانتوم یک علم تجربی در محدوده عالم مادی است، نه علم ما بعد الطبیعه.
📝و در پایان خطاب به متسلف حلولی می گویم: پسته بی مغز چون لب واکند رسوا شود.
✍️مجیب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🗓 چهارشنبه - ٨ ربیع الثانی ١٤٤٧
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
📝و در پایان خطاب به متسلف حلولی می گویم: پسته بی مغز چون لب واکند رسوا شود.
✍️مجیب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🗓 چهارشنبه - ٨ ربیع الثانی ١٤٤٧
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
✔️تبیین و إشاعهٔ عقاید و نظريات اهلسنت والجماعت احناف دیوبند.
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
❤4
رسالۀ اصول حدیث الهی بخش.pdf
1.6 MB
#کتاب
📕رساله اصول حدیث
📝مولف؛ مفتی الهی بخش کاندهلوی
📝مترجم؛ مفتی محمد ابراهیم تیموری
🟣زبان فارسی
🌐 وبسایت راه حقیقت؛
www.rahehaqiqat.com
🌷انجمن علمی تحقیقی راه حقیقت
www.tg-me.com/rahehaqiqat
📕رساله اصول حدیث
📝مولف؛ مفتی الهی بخش کاندهلوی
📝مترجم؛ مفتی محمد ابراهیم تیموری
🟣زبان فارسی
🌐 وبسایت راه حقیقت؛
www.rahehaqiqat.com
🌷انجمن علمی تحقیقی راه حقیقت
www.tg-me.com/rahehaqiqat
❤7
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش ششم)*
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
📌برهان دوم: بر اینکه الله تعالی در مکان و جهت نیست این است که: اگر فرض کنیم باری تعالی در جایی یا جهتی قرار داشته باشد، از سه حالت بیرون نیست:
🔹️۱- یا از همه جهات نامتناهی باشد.
🔹️۲- یا از بعضی جهات متناهی و از بعضی جهات نامتناهی باشد.
🔹️۳- یا از همه جهات متناهی باشد.
⤴️و این هر سه قسم باطل است.
👈پس اختصاص دادن مکان و جهت به الله تعالی باطل خواهد بود.
🔰توضیح بطلان این اقسام:
🔹️بطلان قسم اول و دوم به یک دلیل است و آن اینکه: وجود بُعد نامتناهی محال است.
🧠برهانش چنین است: اگر بُعدی نامتناهی فرض کنیم و در کنار آن، بُعدی دیگر ولی متناهی در موازات او قرار دهیم، آنگاه هر وقت این بُعد متناهی از حالت موازات به حالت محاذات برسد، ناچار در بُعد نامتناهی نقطه ای پدید می آید که همان نقطهٔ اول محاذات باشد.
👈اما اگر بُعد نامتناهی باشد، پدید آمدن نقطهٔ اول محاذات محال است؛ زیرا هر نقطه ای را که بگوییم نقطهٔ اول محاذات است، بالاتر از آن نقطهای دیگر یافت می شود که پیش تر محاذی بوده است.
👌پس چون اثبات بُعد نامتناهی به این محال می انجامد، لازم میآید که اثبات بُعد نامتناهی چه از همه جهات و چه از بعضی جهات محال باشد.
✔️این است برهان قطعی بر اینکه ذات باری تعالی محال است که از همه جوانب یا از بعضی جوانب نامتناهی باشد.
🔸️برهان دیگر بر اینکه روا نیست الله تعالی از همه جهات نامتناهی باشد این است که: اگر چنین باشد، هیچ جهتی از جهات از ذات او خالی نخواهد بود.
👌پس عالم با همه اجزایش درون ذات او قرار می گیرد، و در نتیجه لازم می آید که الله تعالی با چیزهای آلوده و نجاسات آمیخته باشد. و این محال است. الله تعالی منزه و برتر از چنین نسبتی است، تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.
🔹️بطلان قسم دوم:
🌱و اما قسم دوم آن است که بگوییم ذات باری تعالی از یک طرف نامتناهی باشد و از طرف دیگر متناهی.
👌این هم باطل است؛ زیرا حقیقت ذات او یکی است. پس آن طرفی که متناهی است و آن طرفی که نامتناهی است، هر دو یک حقیقت اند.
👈در نتیجه، همانطور که می توان گفت این طرف متناهی و آن طرف نامتناهی است، به همان صورت هم می توان گفت بر عکس: آنچه نامتناهی فرض شده متناهی باشد، و آنچه متناهی است نامتناهی باشد.
✔️پس اینکه یکی از دو طرف محدود و دیگری بی نهایت باشد، نیازمند دلیلی بیرونی برای این ترجیح و تقسیم است؛ و آن دلیل بیرونی همان مخصص و خالق خواهد بود.
🌹و چون ذات الله تعالی ازلی و بی نیاز از خالق است، چنین فرضی محال خواهد بود. تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.
🔹️بطلان قسم سوم:
👈و اما قسم سوم آن است که ذات باری تعالی از همه جوانب متناهی باشد. این نیز محال است، از دو وجه:
🌱وجه اول: هر موجودی که از همه طرف متناهی باشد، بالای او از وجودش خالی است. و همانطور که عقل می پذیرد موجود در یک جای معین باشد، عقل هم می پذیرد که بالاتر از آن هم باشد. بلکه هر موجودی که در مکان و جهت باشد، هرچه بالاتر قرار گیرد، به صفت کمال نزدیکتر است.
👌پس وقتی بودن الله تعالی در مکان معین فرض شود و بودنش در مکان بالاتر هم فرض پذیر باشد، برگزیدن یک مکان معین در برابر مکان بالاتر نیازمند مخصص و مرجح است؛ و هرچه چنین باشد، حادث و مخلوق خواهد بود. تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.
🔸️وجه دوم: عقیدهی خود مخالف آن است که الله تعالی بالای همه چیزهاست و هیچ چیز بالای او تعالی نیست. اما اگر ذات باری تعالی از همه طرف متناهی باشد، لازم می آید که خلأیی که بالای اوست، فوق او باشد. در نتیجه، الله تعالی یا در واقع، یا در امکان، زیر چیزی قرار می گیرد. و این به اتفاق همه محال است.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
📌برهان دوم: بر اینکه الله تعالی در مکان و جهت نیست این است که: اگر فرض کنیم باری تعالی در جایی یا جهتی قرار داشته باشد، از سه حالت بیرون نیست:
🔹️۱- یا از همه جهات نامتناهی باشد.
🔹️۲- یا از بعضی جهات متناهی و از بعضی جهات نامتناهی باشد.
🔹️۳- یا از همه جهات متناهی باشد.
⤴️و این هر سه قسم باطل است.
👈پس اختصاص دادن مکان و جهت به الله تعالی باطل خواهد بود.
🔰توضیح بطلان این اقسام:
🔹️بطلان قسم اول و دوم به یک دلیل است و آن اینکه: وجود بُعد نامتناهی محال است.
🧠برهانش چنین است: اگر بُعدی نامتناهی فرض کنیم و در کنار آن، بُعدی دیگر ولی متناهی در موازات او قرار دهیم، آنگاه هر وقت این بُعد متناهی از حالت موازات به حالت محاذات برسد، ناچار در بُعد نامتناهی نقطه ای پدید می آید که همان نقطهٔ اول محاذات باشد.
👈اما اگر بُعد نامتناهی باشد، پدید آمدن نقطهٔ اول محاذات محال است؛ زیرا هر نقطه ای را که بگوییم نقطهٔ اول محاذات است، بالاتر از آن نقطهای دیگر یافت می شود که پیش تر محاذی بوده است.
👌پس چون اثبات بُعد نامتناهی به این محال می انجامد، لازم میآید که اثبات بُعد نامتناهی چه از همه جهات و چه از بعضی جهات محال باشد.
✔️این است برهان قطعی بر اینکه ذات باری تعالی محال است که از همه جوانب یا از بعضی جوانب نامتناهی باشد.
🔸️برهان دیگر بر اینکه روا نیست الله تعالی از همه جهات نامتناهی باشد این است که: اگر چنین باشد، هیچ جهتی از جهات از ذات او خالی نخواهد بود.
👌پس عالم با همه اجزایش درون ذات او قرار می گیرد، و در نتیجه لازم می آید که الله تعالی با چیزهای آلوده و نجاسات آمیخته باشد. و این محال است. الله تعالی منزه و برتر از چنین نسبتی است، تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.
🔹️بطلان قسم دوم:
🌱و اما قسم دوم آن است که بگوییم ذات باری تعالی از یک طرف نامتناهی باشد و از طرف دیگر متناهی.
👌این هم باطل است؛ زیرا حقیقت ذات او یکی است. پس آن طرفی که متناهی است و آن طرفی که نامتناهی است، هر دو یک حقیقت اند.
👈در نتیجه، همانطور که می توان گفت این طرف متناهی و آن طرف نامتناهی است، به همان صورت هم می توان گفت بر عکس: آنچه نامتناهی فرض شده متناهی باشد، و آنچه متناهی است نامتناهی باشد.
✔️پس اینکه یکی از دو طرف محدود و دیگری بی نهایت باشد، نیازمند دلیلی بیرونی برای این ترجیح و تقسیم است؛ و آن دلیل بیرونی همان مخصص و خالق خواهد بود.
🌹و چون ذات الله تعالی ازلی و بی نیاز از خالق است، چنین فرضی محال خواهد بود. تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.
🔹️بطلان قسم سوم:
👈و اما قسم سوم آن است که ذات باری تعالی از همه جوانب متناهی باشد. این نیز محال است، از دو وجه:
🌱وجه اول: هر موجودی که از همه طرف متناهی باشد، بالای او از وجودش خالی است. و همانطور که عقل می پذیرد موجود در یک جای معین باشد، عقل هم می پذیرد که بالاتر از آن هم باشد. بلکه هر موجودی که در مکان و جهت باشد، هرچه بالاتر قرار گیرد، به صفت کمال نزدیکتر است.
👌پس وقتی بودن الله تعالی در مکان معین فرض شود و بودنش در مکان بالاتر هم فرض پذیر باشد، برگزیدن یک مکان معین در برابر مکان بالاتر نیازمند مخصص و مرجح است؛ و هرچه چنین باشد، حادث و مخلوق خواهد بود. تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.
🔸️وجه دوم: عقیدهی خود مخالف آن است که الله تعالی بالای همه چیزهاست و هیچ چیز بالای او تعالی نیست. اما اگر ذات باری تعالی از همه طرف متناهی باشد، لازم می آید که خلأیی که بالای اوست، فوق او باشد. در نتیجه، الله تعالی یا در واقع، یا در امکان، زیر چیزی قرار می گیرد. و این به اتفاق همه محال است.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
✔️تبیین و إشاعهٔ عقاید و نظريات اهلسنت والجماعت احناف دیوبند.
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
❤4
Forwarded from Mohammad taregh
چرا در ابتدای اذان الصلاة و السلام علیک یا رسول الله نمیگویید؟
مبلغ: متکلم الاسلام حضرت مولانا محمد الیاس گهمن حفظه الله
#رد بریلویت
https://www.tg-me.com/+4icprM7KiZo4NTdk
مبلغ: متکلم الاسلام حضرت مولانا محمد الیاس گهمن حفظه الله
#رد بریلویت
https://www.tg-me.com/+4icprM7KiZo4NTdk
❤1
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش هشتم)*
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔹️برهان پنجم:
✔️زمین کروی است، پس اگر الله تعالی در جهتی باشد، لازم می آید که در جهت پایین باشد، و این به اتفاق همهی عقلا باطل است. لذا باید گفت که آفریدگار در هیچ جهت و مکانی نیست.
👈اما دلیل بر گرد بودن زمین این است که وقتی ما گرفتگی ماه را با دقت مشاهده کردیم، دیدیم مردم چین آن را در آغاز شب دیدند، و مردم اندلس همان گرفتگی را در آخر شب مشاهده کردند. پس معلوم شد ساعتی که در چین اول شب است، همان ساعت در اندلس آخر شب است. و اگر زمین گرد نبود، چنین چیزی محال و ناممکن بود.
🔰اما دلیل اینکه چون زمین کروی است، اگر الله تعالی در جهتی باشد، ناچار باید در جهت پایین قرار گیرد، چنین است:
❗️دو شخص را در نظر بگیرید که هر دو در دو سوی زمین ایستاده اند، به گونهای که میان آن دو نیم قطر زمین فاصله باشد؛ در این صورت، پای هر یک درست رو به روی پای دیگری است. لذا، هرچه بالای سر یکی از آن دو باشد، زیر پای دیگری است.
👌پس اگر بگوییم الله تعالی بالای سر ماست، ناچار باید زیر پای آن مردمانی باشد که در سوی دیگر زمین اند؛ و اگر بالای سر آنان باشد، در زیر ما قرار می گیرد. و چون این محال است که الله تعالی زیر مخلوقی باشد، به اتفاق همگان باید پذیرفت که ذات باری تعالی از مکان و جهت پاک، منزه و بی نیاز است.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔹️برهان پنجم:
✔️زمین کروی است، پس اگر الله تعالی در جهتی باشد، لازم می آید که در جهت پایین باشد، و این به اتفاق همهی عقلا باطل است. لذا باید گفت که آفریدگار در هیچ جهت و مکانی نیست.
👈اما دلیل بر گرد بودن زمین این است که وقتی ما گرفتگی ماه را با دقت مشاهده کردیم، دیدیم مردم چین آن را در آغاز شب دیدند، و مردم اندلس همان گرفتگی را در آخر شب مشاهده کردند. پس معلوم شد ساعتی که در چین اول شب است، همان ساعت در اندلس آخر شب است. و اگر زمین گرد نبود، چنین چیزی محال و ناممکن بود.
🔰اما دلیل اینکه چون زمین کروی است، اگر الله تعالی در جهتی باشد، ناچار باید در جهت پایین قرار گیرد، چنین است:
❗️دو شخص را در نظر بگیرید که هر دو در دو سوی زمین ایستاده اند، به گونهای که میان آن دو نیم قطر زمین فاصله باشد؛ در این صورت، پای هر یک درست رو به روی پای دیگری است. لذا، هرچه بالای سر یکی از آن دو باشد، زیر پای دیگری است.
👌پس اگر بگوییم الله تعالی بالای سر ماست، ناچار باید زیر پای آن مردمانی باشد که در سوی دیگر زمین اند؛ و اگر بالای سر آنان باشد، در زیر ما قرار می گیرد. و چون این محال است که الله تعالی زیر مخلوقی باشد، به اتفاق همگان باید پذیرفت که ذات باری تعالی از مکان و جهت پاک، منزه و بی نیاز است.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
✔️تبیین و إشاعهٔ عقاید و نظريات اهلسنت والجماعت احناف دیوبند.
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
❤3
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش هشتم)* 🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه ✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه 🔹️برهان پنجم: ✔️زمین کروی است، پس اگر الله تعالی در جهتی باشد، لازم می آید…
❤4
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*📌نقد ادعای علو حسی و جواز اشاره حسی به ذات باری تعالی*
📄متسلفهی حشویه ادعا می کنند که علو حسی الله تعالی صفت کمال است و بر اساس همین ادعا، جواز اشاره حسی به ذات باری تعالی را می پذیرند. اما اگر دقت کنیم، این ادعا با اصول تنزیه و توحید متناقض است.
⁉️سؤال اساسی این است: اگر اجازه داریم به ساق باری تعالی اشاره کنیم، آیا این با اشاره به وجه یا قدم او تعالی فرق دارد یا نه؟ جواب به این سؤال، کل ادعای آن ها را مشخص می کند:
🔹️۱- اگر جواب دهند نه، فرق ندارد!
⤴️یعنی هر قسمتی از ذات الله تعالی را می توان به یک نحوی با حس انسان تصور کرد. در این صورت، تمام ذات الله تعالی به اجزای جسمانی قابل تصور تبدیل می شود و این همان تجسیم صریح است. در این حالت، تمام ادعای متسلفهی مجسمه درباره علویت و کمال بدون نقص، از ریشه باطل می شود.
🔹️۲- اگر جواب دهند بله، فرق دارد!
⤴️این یعنی بعضی از اجزاء ذات الله تعالی بالاتر و بعضی پایین تر هستند. در نتیجه، برای قسمت های پایین تر، باید نقص پذیرفته شود( چون جزئی از ذات باری تعالی را به فقدان صفت علو مطلق وصف کردن) باتفاق چنین ادعایی کفر صریح است، زیرا ذات باری تعالی منزه از هر نقص است.
👌در هر دو حالت، نتیجه این است که ادعای جواز اشاره حسی به ذات باری تعالی بی اساس و باطل است.
✍️أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🗓سه شنبه - ١٤ ربیع الثانی ١٤٤٧
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
📄متسلفهی حشویه ادعا می کنند که علو حسی الله تعالی صفت کمال است و بر اساس همین ادعا، جواز اشاره حسی به ذات باری تعالی را می پذیرند. اما اگر دقت کنیم، این ادعا با اصول تنزیه و توحید متناقض است.
⁉️سؤال اساسی این است: اگر اجازه داریم به ساق باری تعالی اشاره کنیم، آیا این با اشاره به وجه یا قدم او تعالی فرق دارد یا نه؟ جواب به این سؤال، کل ادعای آن ها را مشخص می کند:
🔹️۱- اگر جواب دهند نه، فرق ندارد!
⤴️یعنی هر قسمتی از ذات الله تعالی را می توان به یک نحوی با حس انسان تصور کرد. در این صورت، تمام ذات الله تعالی به اجزای جسمانی قابل تصور تبدیل می شود و این همان تجسیم صریح است. در این حالت، تمام ادعای متسلفهی مجسمه درباره علویت و کمال بدون نقص، از ریشه باطل می شود.
🔹️۲- اگر جواب دهند بله، فرق دارد!
⤴️این یعنی بعضی از اجزاء ذات الله تعالی بالاتر و بعضی پایین تر هستند. در نتیجه، برای قسمت های پایین تر، باید نقص پذیرفته شود( چون جزئی از ذات باری تعالی را به فقدان صفت علو مطلق وصف کردن) باتفاق چنین ادعایی کفر صریح است، زیرا ذات باری تعالی منزه از هر نقص است.
👌در هر دو حالت، نتیجه این است که ادعای جواز اشاره حسی به ذات باری تعالی بی اساس و باطل است.
✍️أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🗓سه شنبه - ١٤ ربیع الثانی ١٤٤٧
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
✔️تبیین و إشاعهٔ عقاید و نظريات اهلسنت والجماعت احناف دیوبند.
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
❤3
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش نهم)*
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔹️برهان ششم:
✔️اگر ذات باری تعالی در جهتی باشد، آن جهت یا موجود است یا معدوم. اگر معدوم باشد، معدوم همان نیستی محض است، و بودن در نیستی محض محال است. و اگر آن جهت موجود باشد، یا قدیم است یا حادث و مخلوق. قدیم بودن آن باطل است از دو وجه.
🔸️وجه اول:
🌱آن است که اگر جهت دارای طول و عرض و عمق باشد، در نتیجه مرکب از اجزاء خواهد بود، و هر چه مرکب باشد ممکن و حادث است؛ پس محال است که قدیم باشد.
🔸️وجه دوم:
🌱آن است که موجود در مکان، محتاج مکان است، اما مکان محتاج موجود در خود نیست؛ زیرا به اتفاق متکلمان، خلأ (یعنی وجود مکان بدون موجود در آن) ممکن است. پس لازم می آید که جهت، وجودی باشد قدیم و بی نیاز از ذات باری تعالی، و ذات باری تعالی نیازمند او گردد؛ در حالیکه بی نیازی، برای الله تعالی سزاوارتر و اولاتر است، و نیازمندی برای حادث و مخلوق سزاوارتر، پس همهی اینها محال و باطل است.
👈و اما اگر بگویند که جهت حادث است، در جواب می گوییم: چون حادث باشد، به اتفاق همه، الله تعالی قدیم است؛ پس وجود ذات باری تعالی پیش از جهت بوده است. و هر آنچه از ازل تا ابد به چیزی نیاز نداشته و از آن بی نیاز بوده است، محال است که در ابد نیازمند آن گردد؛ زیرا چیزی که در ذات خود بی نیاز از چیزی است، محال است نیازمند همان چیز شود. پس روشن گرديد که بودن باری تعالی در جهت، محال است.
⁉️سؤال: اگر سائلی بپرسد: نه جسمی در جهت موجود است و نه آن جهت در خارج از اذهان تحقق یافته است، زیرا اگر جهت موجود بود، یا جوهر بود یا عرض: اگر جوهر بود، تسلسل لازم میآمد. اگر عرض بود، دور لازم می آمد؛ چون عرض تنها وقتی موجودیت دارد که بر جوهر قائم باشد، و اگر جوهر بر عرض باشد، دور خواهد بود. پس روشن شد که جهت، موجودی نیست در خارج از اذهان، با اینکه به اتفاق، اجسام در جهت حاصل می شوند. پس سؤال پیش می آید: چرا ممکن نیست که باری تعالی موجودی باشد در جهت، اگر جهت در خارج از اعیان وجود ندارد؟
🌱جواب: اما آنچه گفته شد، این است که اگر جهت معدوم محض باشد، بودن چیزی در آن محال است. این مقدمه بدیهی است، زیرا معدوم محض همان سلب صرف است و نه تعین دارد و نه تمیز. و چون چنین باشد، محال است که ظرف موجودی باشد. اما دربارهی اجسام، می دانیم که همهی اجسام در جهت، مکان و حیز قرار دارند و آن گونه که از طریق حواس درک میشود، بعضی جوانب آن از جهات مختلف متمایز است.
👈پس اگر مراد شما از آنچه آفریدگار تعالی در جهت است همین باشد، حاصل سخن این می شود که شما می گویید ذات باری تعالی متحیز و مرکب از اجزاء و ابعاد است؛ و ما این مذهب را باطل کرده ایم. از این گفته معلوم شد که اثبات مکان و جهت، عين اثبات اجزاء و ابعاض است. تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه
✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔹️برهان ششم:
✔️اگر ذات باری تعالی در جهتی باشد، آن جهت یا موجود است یا معدوم. اگر معدوم باشد، معدوم همان نیستی محض است، و بودن در نیستی محض محال است. و اگر آن جهت موجود باشد، یا قدیم است یا حادث و مخلوق. قدیم بودن آن باطل است از دو وجه.
🔸️وجه اول:
🌱آن است که اگر جهت دارای طول و عرض و عمق باشد، در نتیجه مرکب از اجزاء خواهد بود، و هر چه مرکب باشد ممکن و حادث است؛ پس محال است که قدیم باشد.
🔸️وجه دوم:
🌱آن است که موجود در مکان، محتاج مکان است، اما مکان محتاج موجود در خود نیست؛ زیرا به اتفاق متکلمان، خلأ (یعنی وجود مکان بدون موجود در آن) ممکن است. پس لازم می آید که جهت، وجودی باشد قدیم و بی نیاز از ذات باری تعالی، و ذات باری تعالی نیازمند او گردد؛ در حالیکه بی نیازی، برای الله تعالی سزاوارتر و اولاتر است، و نیازمندی برای حادث و مخلوق سزاوارتر، پس همهی اینها محال و باطل است.
👈و اما اگر بگویند که جهت حادث است، در جواب می گوییم: چون حادث باشد، به اتفاق همه، الله تعالی قدیم است؛ پس وجود ذات باری تعالی پیش از جهت بوده است. و هر آنچه از ازل تا ابد به چیزی نیاز نداشته و از آن بی نیاز بوده است، محال است که در ابد نیازمند آن گردد؛ زیرا چیزی که در ذات خود بی نیاز از چیزی است، محال است نیازمند همان چیز شود. پس روشن گرديد که بودن باری تعالی در جهت، محال است.
⁉️سؤال: اگر سائلی بپرسد: نه جسمی در جهت موجود است و نه آن جهت در خارج از اذهان تحقق یافته است، زیرا اگر جهت موجود بود، یا جوهر بود یا عرض: اگر جوهر بود، تسلسل لازم میآمد. اگر عرض بود، دور لازم می آمد؛ چون عرض تنها وقتی موجودیت دارد که بر جوهر قائم باشد، و اگر جوهر بر عرض باشد، دور خواهد بود. پس روشن شد که جهت، موجودی نیست در خارج از اذهان، با اینکه به اتفاق، اجسام در جهت حاصل می شوند. پس سؤال پیش می آید: چرا ممکن نیست که باری تعالی موجودی باشد در جهت، اگر جهت در خارج از اعیان وجود ندارد؟
🌱جواب: اما آنچه گفته شد، این است که اگر جهت معدوم محض باشد، بودن چیزی در آن محال است. این مقدمه بدیهی است، زیرا معدوم محض همان سلب صرف است و نه تعین دارد و نه تمیز. و چون چنین باشد، محال است که ظرف موجودی باشد. اما دربارهی اجسام، می دانیم که همهی اجسام در جهت، مکان و حیز قرار دارند و آن گونه که از طریق حواس درک میشود، بعضی جوانب آن از جهات مختلف متمایز است.
👈پس اگر مراد شما از آنچه آفریدگار تعالی در جهت است همین باشد، حاصل سخن این می شود که شما می گویید ذات باری تعالی متحیز و مرکب از اجزاء و ابعاد است؛ و ما این مذهب را باطل کرده ایم. از این گفته معلوم شد که اثبات مکان و جهت، عين اثبات اجزاء و ابعاض است. تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.
🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
✔️تبیین و إشاعهٔ عقاید و نظريات اهلسنت والجماعت احناف دیوبند.
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🌸بإشراف و اهتمام أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
👍2❤1
Forwarded from ✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
*⚔️إبطال تلبیسات مجسمهٔ حلولیه(بخش هفتم)*
🔰جعجعات و هذیان گویی جدید متسلف حلولی در جواب به رد عقیده فاسد اشاره حسی به ذات باری تعالی:
🔸ادعای متسلف حلولی:
❗️منهج اهل سنت، سکوت است؛ نه اینکه بگوییم اشاره به ساق الله با اشاره به وجه او فرق دارد یا نه فرق ندارد. (سپس قولی از علامه مقدسی آورده است)
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
🌱اولا: متسلف حلولی مرتکب تحریف در تطبیق منهج سلف شده چنانکه سکوت سلف درباره کنه و حقیقت و معنای صفات خبری بوده است، نه درباره کیفیت آن صفات! در مسئلهی اشاره به ذات الله تعالی سخن از حکم عقل بر تناقض ادعای اشاره حسی به ذات الله است. پس تطبیق سکوت بر این مورد غلط است. سلف سکوت کردند در برابر حقیقت صفات نه از رد تشبیه و عقاید باطل و ما دقیقا داریم تشبیه را رد میکنیم.
🌱ثانیا: قول علامه مقدسي مؤید دعوی ما است نه مخالفش! چنانکه در عبارت نقل شده فرمودهاند: فكما لا يثبت إلا بنص شرعي، كذلك لا ينفى إلا بدليل سمعي یعنی همانطور که چیزی جز با نص ثابت نمیشود، جز با نص هم نفی نمی شود. 👈خوب، در کجای نص آمده که می توان به ساق الله تعالی اشاره کرد؟ هیچ جا. پس طبق همین قاعده، اشاره حسی نفی می شود نه پذیرفته. پس این خود منهج متسلفهی حلولی را با خاک یکسان کرد.
🌱ثالثا: سکوت در موضع تعارض با تشبیه، خیانت به توحید است. اگر کسی بگوید: الله تعالی در جهت بالا نشسته، نمیشود گفت ما سکوت می کنیم، چون این نسبت تشبیهی است و با نصوصی مانند لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ تعارض دارد. سکوت در مقابل تجسیم، نه منهج سلف، بلکه انحراف از آن است.
🔍فائده: پس ادعای متسلف حلولی جعل و سوء تطبیق است، چون سکوت در باب رد تجسیم نیست.
🔸ادعای متسلف حلولی:
❗️اگر اشاعره و دیوبندی ها رؤیت خدا را قبول دارند پس رؤیت حسی است و لذا خودشان تجسیم کرده اند چون رؤیت از حواس است پس اشاعره تناقض دارند.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
🌱اولا: متسلف حلولی مرتکب خلط بین رؤیت و إدراک حسی شده است چنانکه نزد أهل السنة والجماعة رؤیت غیر ادراک حسی است.
🌸چنانکه باری تعالی فرموده: لا تُدرِکه الأبصار؛ یعنی دیدگان احاطه نمی کنند، نه اینکه رؤیت محال است. پس اشاعره می گویند رؤیت هست، ولی ادراک (احاطه و مقابله) نیست. پس رؤیت نزد ما تماس نوری در جهت و مقابله نیست.
🔔تنبیه: بندهی حقیر مکمل و مدلل بحث رؤیت باری تعالی را کردم؛ جویندگان حقیقت بر لینک زیر کلیک کرده و رسالهٔ رؤیت باری تعالی بین تجسیم و تنزیه را بخوانند:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband/1115
🌱ثانیا: تناقض از طرف خود متسلفهی حلولی است چنانکه رؤیت باری تعالی را فقط حسی معنا می کنند، اما در عین حال می گویند ما سکوت می کنیم! اگر واقعا سکوت می کردید، نباید معنای حسی را مفروض بگیرد. پس تناقض در منهج خودشان است نه در مسلک اشاعره.
🔸ادعای متسلف حلولی:
❗️اگر بعضی صفات از بعضی دیگر بالاتر باشند، اشکالی ندارد، چون در حدیث آمده: إن رحمتی تغلب غضبی.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
👌متسلف حلولی اینجا نیز مرتکب قیاس فاسد بین تفاضل صفات و علو مکانی اجزاء و اعضای ذات شده است! حدیث رحمتی تغلب غضبی مربوط به تقدم آثار صفات در مقام فعل است، نه اینکه در ذات الله تعالی بعضی صفات از بعضی دیگر بالاتر باشند. غلبه در اینجا غلبه حکمی است، نه غلبهی وجودی در ذات پس ربطی به مسئلهی علو و اشاره ندارد.
🌱ثانیا: کسی نگفته رحمت الله تعالی بالاتر از غضب الله است از حیث مکان. اما ما در نقد اشاره حسی باری تعالی سخن از بخش بالاتر و پایین تر اعضا و جوارح ذات الله تعالی کرده بودیم لذا این مقایسه مکانی بود، نه مقامی. پس قیاس رحمت و غضب با بالاتر و پایین تر بودن اعضای جسمانی که متسلفهی حشویه برای الله تعالی ثابت کردند قیاس مع الفارق است.
🌱ثالثا: ذات الله تعالی بسیط است نه مرکب از اجزاء و ابعاضی که بالاتر و پایین تر هستند. هر گونه ترجیح مکانی در ذات، مستلزم ترکیب است و ترکیب با واجب الوجود منافات دارد.
👌در پایان خطاب به متسلف حلولی می گویم: در سخن گفتن خطای جاهلان پیدا شود. تیر کج چون از کمان بیرون رود رسوا شود.
✍️مجیب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🗓 چهارشنبه - ١٥ ربیع الثانی ١٤٤٧
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
🔰جعجعات و هذیان گویی جدید متسلف حلولی در جواب به رد عقیده فاسد اشاره حسی به ذات باری تعالی:
🔸ادعای متسلف حلولی:
❗️منهج اهل سنت، سکوت است؛ نه اینکه بگوییم اشاره به ساق الله با اشاره به وجه او فرق دارد یا نه فرق ندارد. (سپس قولی از علامه مقدسی آورده است)
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
🌱اولا: متسلف حلولی مرتکب تحریف در تطبیق منهج سلف شده چنانکه سکوت سلف درباره کنه و حقیقت و معنای صفات خبری بوده است، نه درباره کیفیت آن صفات! در مسئلهی اشاره به ذات الله تعالی سخن از حکم عقل بر تناقض ادعای اشاره حسی به ذات الله است. پس تطبیق سکوت بر این مورد غلط است. سلف سکوت کردند در برابر حقیقت صفات نه از رد تشبیه و عقاید باطل و ما دقیقا داریم تشبیه را رد میکنیم.
🌱ثانیا: قول علامه مقدسي مؤید دعوی ما است نه مخالفش! چنانکه در عبارت نقل شده فرمودهاند: فكما لا يثبت إلا بنص شرعي، كذلك لا ينفى إلا بدليل سمعي یعنی همانطور که چیزی جز با نص ثابت نمیشود، جز با نص هم نفی نمی شود. 👈خوب، در کجای نص آمده که می توان به ساق الله تعالی اشاره کرد؟ هیچ جا. پس طبق همین قاعده، اشاره حسی نفی می شود نه پذیرفته. پس این خود منهج متسلفهی حلولی را با خاک یکسان کرد.
🌱ثالثا: سکوت در موضع تعارض با تشبیه، خیانت به توحید است. اگر کسی بگوید: الله تعالی در جهت بالا نشسته، نمیشود گفت ما سکوت می کنیم، چون این نسبت تشبیهی است و با نصوصی مانند لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ تعارض دارد. سکوت در مقابل تجسیم، نه منهج سلف، بلکه انحراف از آن است.
🔍فائده: پس ادعای متسلف حلولی جعل و سوء تطبیق است، چون سکوت در باب رد تجسیم نیست.
🔸ادعای متسلف حلولی:
❗️اگر اشاعره و دیوبندی ها رؤیت خدا را قبول دارند پس رؤیت حسی است و لذا خودشان تجسیم کرده اند چون رؤیت از حواس است پس اشاعره تناقض دارند.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
🌱اولا: متسلف حلولی مرتکب خلط بین رؤیت و إدراک حسی شده است چنانکه نزد أهل السنة والجماعة رؤیت غیر ادراک حسی است.
🌸چنانکه باری تعالی فرموده: لا تُدرِکه الأبصار؛ یعنی دیدگان احاطه نمی کنند، نه اینکه رؤیت محال است. پس اشاعره می گویند رؤیت هست، ولی ادراک (احاطه و مقابله) نیست. پس رؤیت نزد ما تماس نوری در جهت و مقابله نیست.
🔔تنبیه: بندهی حقیر مکمل و مدلل بحث رؤیت باری تعالی را کردم؛ جویندگان حقیقت بر لینک زیر کلیک کرده و رسالهٔ رؤیت باری تعالی بین تجسیم و تنزیه را بخوانند:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband/1115
🌱ثانیا: تناقض از طرف خود متسلفهی حلولی است چنانکه رؤیت باری تعالی را فقط حسی معنا می کنند، اما در عین حال می گویند ما سکوت می کنیم! اگر واقعا سکوت می کردید، نباید معنای حسی را مفروض بگیرد. پس تناقض در منهج خودشان است نه در مسلک اشاعره.
🔸ادعای متسلف حلولی:
❗️اگر بعضی صفات از بعضی دیگر بالاتر باشند، اشکالی ندارد، چون در حدیث آمده: إن رحمتی تغلب غضبی.
🔹️جواب متصلب دیوبندی:
👌متسلف حلولی اینجا نیز مرتکب قیاس فاسد بین تفاضل صفات و علو مکانی اجزاء و اعضای ذات شده است! حدیث رحمتی تغلب غضبی مربوط به تقدم آثار صفات در مقام فعل است، نه اینکه در ذات الله تعالی بعضی صفات از بعضی دیگر بالاتر باشند. غلبه در اینجا غلبه حکمی است، نه غلبهی وجودی در ذات پس ربطی به مسئلهی علو و اشاره ندارد.
🌱ثانیا: کسی نگفته رحمت الله تعالی بالاتر از غضب الله است از حیث مکان. اما ما در نقد اشاره حسی باری تعالی سخن از بخش بالاتر و پایین تر اعضا و جوارح ذات الله تعالی کرده بودیم لذا این مقایسه مکانی بود، نه مقامی. پس قیاس رحمت و غضب با بالاتر و پایین تر بودن اعضای جسمانی که متسلفهی حشویه برای الله تعالی ثابت کردند قیاس مع الفارق است.
🌱ثالثا: ذات الله تعالی بسیط است نه مرکب از اجزاء و ابعاضی که بالاتر و پایین تر هستند. هر گونه ترجیح مکانی در ذات، مستلزم ترکیب است و ترکیب با واجب الوجود منافات دارد.
👌در پایان خطاب به متسلف حلولی می گویم: در سخن گفتن خطای جاهلان پیدا شود. تیر کج چون از کمان بیرون رود رسوا شود.
✍️مجیب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🗓 چهارشنبه - ١٥ ربیع الثانی ١٤٤٧
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
Telegram
✍اهلسنت والجماعت احناف دیوبند📚
📘رؤیت باری تعالی بین تجسیم و تنزیه
✍️نویسنده: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
✍️نویسنده: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه
🔽link telegram:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
🔽link whatsapp:
https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
❤3👌1