تندیس غرور و حسرت و نفرینیم
در چنگ شما یوسف و بنیامینیم
ما را بِدرید، قعر چاه اندازید
این خاک رسد به صالحان، می‌بینیم

‎#فلسطين_قضية_الشرفاء 🇵🇸
‎#GazzaUnderAttack 🇵🇸
#freepalastine 🇵🇸

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

🖋 خاطره‌ای از #مهدی_اخوان_ثالث
📌به مناسبت در گذشت #اسماعیل_خویی، شاعر، فلسفه‌دان، نویسنده و مترجم ایرانی

🖋 خاطره‌ای از #مهدی_اخوان_ثالث
📌 به مناسبت درگذشت #اسماعیل_خویی، شاعر، فلسفه‌دان، نویسنده و مترجم ایرانی

www.tg-me.com/rezavahidzadeh/576

▪️ بعضی از شعرای آن طرف، آدم‌های خوبی هستند. آدم‌های با شرفی هستند، من تضمین می‌کنم شرافت و پاکدامنی و صداقت و صمیمیت آن چند نفری که می‌‌شناسم. حالا یک وقتی آمده‌اند یک چیزی گفته‌‌اند. فرض کن کرکری هم خوانده‌اند، اما نمی‌گویم پشیمان مطلق ناجور، بلکه یحتمل حالا در جو غربت و چه و چه‌ها، بعید نیست که بسیاری از راه را با ندامت گونه‌ای در ذهن برگشته‌اند، بسیاری جزم‌ها را توخالی یافته‌‌اند و از این قبیل حرف‌ها و حیف هم هستند، از جمله مثلاً من به اسماعیل خوئی گفتم (و اخوان به لهجۀ خراسانی می‌گوید) مِتِنی (می‌تونی) دکارت درس بدی، گفت مِتِنُم (می‌تونم)، گفتم متنی کانت درس بدی، گفت ها، گفتم متنی یرکه گار درس بدی، گفت ها، گفتم متنی ژان پل سارتر درس بدی، گفت ها، و بعد هم دعوتنامه‌ای نشان داد که از امریکا برایش آمده بود که شش ماه برود آن‌جا به انگلیسی با عنوان استاد مهمان و... درس بدهد، چقدر هم پول بگیرد. پولی که یکی دو سال خرجش را تکافو می‌کرد.

▪️ گفتم پس چرا به بچه‌های تهران، به بچه‌های ایران درس نمی‌دی؟ به بچه‌های آمریکا درس می‌دهی که چی؟ البته درس بده به هر زبانی که می‌توانی و هر جا جایش بود، ولی چرا در ایران و به فارسی نه؟ ایران هم حق دارد، بله؟ اگر بخواهی من می‌روم رو می‌اندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام، برای تو و امثال تو می‌روم رو می‌اندازم. عطوفت اسلامی هم سابقه دارد؛ سعۀ صدر به همچنین. احتمالاً در این‌ها هست، و البته که هست، من جناب خامنه‌ای را از دیرباز می‌شناسم، آدم درست و سلیمی است. من دربارۀ او یک کلمۀ ناجور هم حتی از مخالفش نشنیده‌ام.

📓 اخوان ثالث، مهدی (۱۳۹۰) «صدای حیرت بیدار: گفتگوهای اخوان ثالث» به كوشش مرتضی كاخی، تهران: زمستان، چاپ اول، ص ۴۹۳-۴۹۴

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

💠 هم‌قدم تا دریا 💠
🔹برنامۀ طبیعت‌گردی، ویژۀ اهالی هنر🔹

▪️جهت کسب اطلاعات بیشتر، به شمارۀ واتساپ 09380875428 پیام دهید.

💠 هم‌قدم تا دریا 💠
🔹برنامۀ طبیعت‌گردی، ویژۀ اهالی هنر🔹

☀️ قرار است در گرما و بلندای روزهای اول تیرماه، هم‌قدم با جماعتی از هنرمندان، راهی کوه و جنگل شویم، از این شهر شلوغ و دودگرفته کناره بگیریم و دل به صفا و خنکای درختان کوهسار بسپاریم.
⛰️ اگر اهل پیاده‌روی و کوه‌گردی هستید، کفش کوهتان را آماده کنید، کیسۀ خواب و کوله را ببندید و برای یک طبیعت‌گردی 3روزه آماده شوید.
📆 عصر چهارشنبه دوم تیرماه با خودرو به بلده می‌رویم و شب می‌مانیم.
⏰صبح پنج‌شنبه به سوی جنگل نیتل حرکت می‌کنیم و شب جمعه همان‌جا چادر می‌زنیم.
🏕️ جمعه مسیر جنگل‌های کجور را به سمت دریا می‌پیماییم و شب را در جنگل سپری می‌کنیم.
🚎 شنبه صبح از ساحل خزر به سمت تهران بازخواهیم گشت.
🤲🏼 ان‌شاء‌الله تعالی


🔹 بخشی از هزینۀ سفر که بر عهدۀ همسفرمان اهل هنرمان خواهد بود، مبلغ 300هزار تومان است.

🔹 شرایط حضور:
▪️سلامت و آمادگی جسمانی کافی برای 3روز پیاده‌روی
▪️داشتن کفش کوه‌پیمایی، کوله، کیسۀ خواب مناسب
▪️تکمیل و ارسال پرسش‌نامه به شمارۀ واتساپ 09380875428، تا دوشنبه 24 خردادماه

🔔 این برنامه ویژه آقایان است.
🔔 با توجه به ظرفیت محدود و سختی‌های این برنامه، در صورتی که افتخار همراهی با شما را داشته باشیم، برای هماهنگی بیشتر در گروه مجازی مربوطه عضو خواهید شد.

📜پرسش‌نامه:
(لطفاً به همۀ پرسش‌ها پاسخ کامل دهید)

✔️ نام و نام خانوادگی
✔️ رشتۀ هنری
✔️ شمارۀ همراه و واتساپ
✔️ چند تجربۀ شب‌مانی در کوهستان و طبیعت دارید؟
✔️ آخرین تجربۀ شب‌مانی شما چه زمانی بوده است؟
✔️ روزانه چقدر پیاده‌روی می‌کنید؟
✔️ برنامۀ کوهنوردی منظمی دارید؟
✔️ آخرین کوه‌نوردی چندساعتۀ شما چه زمانی بوده است؟
✔️ چادر مخصوص کوه دارید؟ چندنفره؟ (داشتن چادر ضروری نیست)
✔️ سن، قد و وزن شما؟


🕌 مسجد حوزه هنری

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/578

هر چی هم می‌خوان بگن بگن، اما

مرگا به من که با پر طاووس عالمی
یه موی گربۀ وطنم را عوض کنم

فیلم رو تا آخر ببینید ✌️🏻💪🏻 🇮🇷
#ناصر_فیض
#مرد_میدان
#مردم_میدان

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

خنده‌هایت بهانۀ خوبی‌ست، تا که نبضم هنوز هم بزند
تا که در دفترم غزل بوزد، نظم هر صفحه را به هم بزند

حکمت مشق‌های کودکی‌ام روی کاغذ به رقص آمده است
تا قلم‌کار ابروان تو را خط به خط، مو به مو قلم بزند

دل پی سرپناه گرمی بود که به چشم تو معتکف گردید
به کجا دربه‌در شود وقتی آب در صحن این حرم بزند؟

وحشت یک غریق در چشمم، نقشِ بر آب می‌شود دنیام
گوشۀ پلک‌های تو نکند که خدای نکرده نم بزند

فاتحی پرشکوه و مغرور است، بی‌سپاه و ردا و اسب و زره
شاعری که گرفته دستت را، زیر باران‌ کمی قدم بزند

📌 ۱۳۹۱
📖 از دفتر در دست انتشار #دادخواهی، انتشارات #سروش

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

روزگار عجیبی شده است! عید قربان #محمدحسین_فرج‌نژاد را از دست دادیم و حالا صبح عید غدیر را باید با خبر درگذشت #محمدسرور_رجایی آغاز کنیم. باور نکردنی‌ست. چه روزهای تلخی است این روزها! مگر می‌شود پذیرفت که از امروز مردی با چنان دل روشن و زلالی، با چنان چهرۀ آرام و گشاده‌ای، با قلبی که وسعتش به راستی شگفت بود، دیگر در بینمان نخواهد بود و از این پس جانمان از دیدن لبخند شیرینش تازه نخواهد شد؟ محمدسرور رجایی، دوست افغانستانی شریفی بود که نقش ویژه‌ای در این سال‌ها برای ایجاد پیوند میان دو کشور همسایه ایفا کرد؛ نقشی که گویی فقط او این‌چنین نجیبانه و باسخاوت از عهده‌اش برمی‌آمد. بی‌ذره‌ای غبار ملال و لحظه‌ای خستگی در همۀ این سال‌های پرکاری و مجاهدت. سرور مرد بزرگی بود. فقدانش حفره‌ای در روزگار ماست. درگذشتش را باید به ایران و افغانستان و به زبان فارسی و همۀ‌ دوستدارانش تسلیت گفت. خاک بر او خوش.

الهام می‌دهند لبانت انار را
آوار می‌کنند به رویم شرار را
دستان نوبهار تو آذین نموده‌اند
با تکه‌های کوچک قلبم مزار را
آری، مزار و کابل و شیراز، خواهرند
چون سر کنند، چادری نوبهار را...

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

نام تو آبروی آب است، روی تو ماه‌تر ز هر ماه
از ما ثنا و حمد بر عشق، یک آسمان سلام بر ماه

تو جمع آب و آتشی من، در خواب هم ندیده بودم
محجوب و شرمگین چنین سرو، این‌سان دلیر و پرجگر ماه


🎨 امان‌نامه، اثر حسن روح‌الامین
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

كان العباس رجلاً وسيماً جميلاً، يركب الفرس المطهم ورجلاه تخطان في الأرض، وكان يقال له: قمر بني‌هاشم. و كان لواء الحسين بن عليعليه‌السلام معه يوم قتل. (المقاتل، ص90)


نام تو آبروی آب است، روی تو ماه‌تر ز هر ماه
از ما ثنا و حمد بر عشق، یک آسمان سلام بر ماه

تو جمع آب و آتشی من، در خواب هم ندیده بودم
محجوب و شرمگین چنین سرو، این‌سان دلیر و پُرجگر ماه

با تو خسوف می‌شود دور از چهرۀ شریف خورشید
بوفضل و کاشف‌الکروبی، دارد چنین بسی هنر ماه

وصفت ز چون منی نشاید، باید حسین گوید از تو
کوهی گران که ناگه او را بشکسته است از کمر ماه

فریاد العطش رسیده‌ست، از دشت کربلا به عیوق
یاللعجب مگر ندارد از حال کودکان خبر ماه؟

پا در رکاب تا فشردی شد جزر و مد سراسر دشت
پیدا ز چشم شرجی‌ کوه: دیگر نیاید از سفر ماه

اینگونه گرم ره مپو مرد! رحمی به جان خواهرت کن
باران تیر و پیکرت، وای... صد تکه ابر و یک نفر ماه...

در علقمه عجب غروبی‌ست، درخون‌نشسته، سرخ، تبدار
گویا از آن سوی شریعه کرده‌ست تشنه‌لب گذر ماه

از پشت نخل‌ها برآمد آهسته سایۀ عمودی
ای وای من چرا ندارد، خودی در این میان به سر ماه؟

همواره بود بدر کامل شق‌القمر به پا شد اینک
در سوسوی ستاره‌ای چند، یکباره گشت مختصر ماه

بابا عمود خیمه‌ای را با پشت خم کشید و بگریست
گویا که آسمان ندارد شب‌های بعد از این دگر ماه

رفتی و جاری است اشک طفلان و می‌زند دمادم
با موج‌ها به سینه‌‌اش رود، غمگین و مویه‌گر به سر ماه

افتاده عکس ماه در آب یا سر به دامنش نهاده؟
وقتی که مادر است کوثر، خوش باد چون شود پسر ماه

این طایفه چقدر ماه‌اند! رخشان‌تر از هرآن‌یک آن‌یک
ماه‌اند خواهر و برادر، ماه است مادر و پدر ماه

در قلب ما حرارتی هست، سردی نمی‌برد به آن ‌راه
هر خاک، خاک کربلا و ماه محرم است هر ماه

محرم ۱۳۹۷

📕 از دفتر در دست انتشار #دادخواهی
🎨 امان‌نامه، اثر حسن روح‌الامین
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/583

🎙برگرد آبروی مرا این گناه برد (نجوا با امام زمان)
🔺با نوای حاج میثم مطیعی
🔺با شعر محمدرضا وحیدزاده
👈 متن شعر:
Meysammotiee.ir/post/2470

🏴 شب ششم #محرم١۴٠٠

☑️ @MeysamMotiee
☑️ www.tg-me.com/rezavahidzadeh

🖎 #توییت‌نوشت:
‏سال پیش چند اتود از پرترۀ شهدای جبهۀ مقاومت کشیدم که یکیش شیر درۀ پنجشیر، ‎#احمد_شاه_مسعود بود. افغانستان امروز به جای سیاستمداران
وابسته و فاسدی چون ‎#اشرف_غنی به غیورمردانی از جنس او نیاز دارد؛ تنها در این صورت می‌شود به بازگشت صلح و آرامش به این کشور امید داشت.

🔗https://twitter.com/RezaVahidzade/status/1427135417460137985?s=19
💭 http://www.tg-me.com/rezavahidzadeh

خون شفق دوباره سر از بی‌کران کشید
گردون لوای خون به فراز زمان کشید
شد منفجر ز سینۀ آفاق خون حق
وز رمز انقلاب خط ارغوان کشید
خونی نگاره گشت افق تا افق ز خون

⬛️ سطرهایی از کتاب در دست انتشار تاریخ تکوینی شعر انقلاب لسلامی، در سوگ علامه #محمدرضا_حکیمی

💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/590

⬛️ در سوگ فاضل و اندیشمند اسلامی، علامه #محمدرضا_حکیمی:


▪️ #غلامرضا_قدسی و محمدرضا حکیمی از جمله شاعرانی بودند که اگر نه به پُرکاری #محمدحسین_بهجتی، اما چون او جسورانه و اندیشه‌محور و با سبک و زبانی مشابه، در آغاز دهۀ چهل شعرهایی در مخالفت با حکومت و در حمایت از نهضت امام خمینی(ره) سرودند...

▪️از آن جمله محمدرضا حکیمی قصیده‌ای بلند با نام «عاشوراآفرین قرن» برای قیام ۱۵ خرداد سرود که تأمل در آن به خوبی می‌تواند جو سیاسی آن دوران را نشان ‌دهد: «خون شفق دوباره سر از بی‌کران کشید / گردون لوای خون به فراز زمان کشید / شد منفجر ز سینۀ آفاق خون حق / وز رمز انقلاب خط ارغوان کشید.» او در این شعر ضمن پایبندی به قواعد شعر سنتی، از ترکیبات نویی مثل برافراشتن لوا بر فراز زمان و منفجر شدن خون حق و زبانه‌کشیدن خشم استفاده کرد و سخن از مفاهیم جدیدی چون خواستۀ جامعه و پیشوایی دینی و مکتب آزادگی به میان آورد و این‌‌گونه طنین گام‌های حادثه‌ای تازه در شعر مذهبی را به گوش مخاطبان خود رساند...

▪️محمدرضا حکیمی و #سیدعلی_خامنه‌ای دو تن از طلبه‌های فاضل و نواندیش حوزه بودند که ضمن بهره‌مندی از ذوق ادبی و دانش مناسب دربارۀ ادبیات و مسائل آن، به خوبی بر اهمیت و نقش شعر در جامعه آگاهی داشتند و ارتباطات خوبی با اهالی ادب و هنر هم‌روزگار خود برقرار می‌کردند. سیدعلی خامنه‌ای از معدود روحانیانی بود که در بسیاری از انجمن‌های ادبی خراسان حضور فعال داشت و...

▪️محمدرضا حکیمی نیز با اشراف خوبی که بر ادبیات عرب و فارسی داشت و خود نیز از قلمی شیوا و استوار بهره می‌برد، در شکل‌گیری هویت #شعر_انقلاب_اسلامی تأثیرگذار بود. او نویسندۀ مقدمه‌های بسیاری از مجموعه‌های شعری مذهبی و نوگرا بود و با چهره‌هایی چون دکتر #علی_شریعتی و سیدعلی خامنه‌ای رابطۀ دوستی نزدیکی داشت. حکیمی همچنین با نگارش کتاب «ادبیات و تعهد در اسلام» نقش بسزایی در تحکیم مبانی نظری شعر متعهد دینی ایفا کرد و با تألیف این اثر، مقدمات پاسخگویی به سؤالات بسیاری از جوانان علاقه‌مند و پرسشگر را در این زمینه فراهم نمود. تأمل در آثار دیگر او چون «فریاد روزها»، «سرود جهش‌ها»، «بیدارگران اقالیم قبله»، «حماسۀ قلم‌داران» و «تفسیر آفتاب»، نقش او را در تکوین هویت ادبیات انقلاب روشن‌تر خواهد کرد...

▪️خون شفق دوباره سر از بی‌کران کشید
گردون لوای خون به فراز زمان کشید
شد منفجر ز سینۀ آفاق خون حق
وز رمز انقلاب خط ارغوان کشید
خونی نگاره گشت افق تا افق ز خون
رنگ شفق صلای جهادآوران کشید
روح زمانه خسته شد از سستی و سکوت
ناگه ز دل خروش چو کوه گران کشید
افسرده بود همت مردان حق و باز
مردانه همتی همه را در میان کشید
این گلّه را که گرگ ز هر سو ربوده بود
در خط احتفاظ، خروش شبان کشید
آن آتش نهفته به چندین هزار نسل
زد بازپس شراره و تا آسمان کشید
دین خدا دوباره به سر لوحۀ زمان
خود را به دوش همت آن قهرمان کشید
پور علی که بر سر این خیبری‌ددان
بس نعره‌های حق‌طلب جان‌ستان کشید
فرزند پاک موسی جعفر کزین نسب
پا از شرف به فرقگه فرقدان کشید
آن کو که خود نمونۀ آن حشمت است و بس
کاین بار مکرمت خود از آن دودمان کشید
هارون پست کرد به زندان وُرا و او
در راه حق و جامعه جور خسان کشید
ای پیشوای شیعه که تاریخ ما ز تو
از افتخار پا به سر کهکشان کشید
قم را شکوه نهضت تو در همه جهان
اندر شمار مکتب آزادگان کشید
قم جای درس بود و سکوتی خمودگون
وینک حماسه‌اش ز تو تا هر کران کشید
ای پیشوای خلق که تاریخ انقلاب
نقش تو را به طاق بلند زمان کشید
خورشیدسان خروش تو از مرز خاوران
تا دورتر کرانۀ غرب جهان کشید
ای قرن‌ها حماسه و ای سال‌ها خروش!
ای کز تو انقلاب سوی جاودان کشید!
نام تو زنده است که خود دست روزگار
نام تو را چو خور به سر خاوران کشید
صد آفرین به روح خمینی و نهضتش
کاین‌گونه خلق را به جهادی گران کشید
خشم مقدس همه آزادگان شرق
از جان پرخروش وی این‌سان زبان کشید
ای بت‌شکن که شور تو این خلق خفته را
بیرون ز خواب خویش چو سیل دمان کشید
کو تا تو را زمانه شناسد که کار تو
یکباره ره به جرگۀ پیغمبران کشید
رزم تو زنده کرد بسی نقش‌های پاک
کز مصلحان، زمانه به هر شارسان کشید
دین خدا به ورطۀ ذلت فتاد و باز
از یمن همت تو از این ورطه جان کشید
اسلام زنده گشت ز شور قیام تو
فریادها به راه تو نسل جوان کشید
ای کاوۀ مقدس بیدادگر، کنون
دست تو پرده از رخ ضحاکیان کشید!
ضحاک پست خون‌طلب ماردوش را
پرهیب مجدزاد تو اندر هوان کشید
هم دین و هم وطن، همه را برد اجنبی
زآن، پیشوا غریو چون شیر ژیان کشید
قرآن به حیله نشر نمود این محیل و باز
بس تیغ و تیر بر رخ قرآنیان کشید
پس آن‌همه به نیمۀ خرداد از چه کشت؟
پس انتقام از چه ز روحانیان کشید؟...


🔺 سطرهایی از کتاب در دست انتشار «تاریخ تکوینی شعر انقلاب اسلامی (جلد ۱)»، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی

💭 https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/589

🎵 به مناسبت درگذشت #تئودوراکیس، اسطورۀ موسیقی مقاومت در جهان🎵

🎻 یانیس ریتسوس در همین سال‌ها با هنرمند نابغه و شوریده‌ای آشنا شد به نام #میکیس_تئودوراکیس. او آهنگساز چیره‌دستی بود که از ابتدای حضور انگلیسی‌ها در خاک یونان شانه‌به‌شانۀ پارتیزان‌ها جنگیده بود و پس از دستگیری شکنجه‌های وحشیانه‌ای را تحمل کرده بود. آشنایی او با ریتسوس سرآغاز همکاری‌های هنری مهم و بسیاری شد. نخستین آن‌ها ساخت موسیقی برای شعر «ایپتافیوس» بود؛ قطعه‌ای که بعدها تبدیل به سرود رسمی چپ‌های یونان شد.

🎻 ... از آن جمله پیغامی بود که به شکل مخفیانه از تئودوراکیس به دستش رسید. طی آن پیام دوست آهنگسازش از او برای ساخت آهنگ‌هایی در حال و هوای آن روز یونان کمک خواسته بود. ریتسوس به محض دریافت پیغام تئودور شروع به سرودن کرد و بعد از چند مرحله در زندان کارلوواسی در جزیرۀ ساموس کار را به اتمام رساند؛ اما وسیله‌ای برای رساندن شعرها به دست او نیافت. سرانجام باز هم با کمک هم‌رزمانش مجموعه‌ترانه‌های «میهن تلخ» از زندان خارج شد و در اختیار تئودوراکیس قرار گرفت. او همۀ این مجموعه را تقدیم به او کرده بود.

📗 از کتاب در دست انتشار «شعر و اعتراض»، سوره

🎺 قطعه‌ای از #تئودوراکیس که به عنوان سرود ملی فلسطین و به درخواست #یاسر_عرفات ساخته شد.

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

🎙 شعر و صدای #سیاوش_کسرایی، خطاب به تئودوراکیس، در #شب_های_شعر_گوته، پاییز ۱۳۵۶

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

🏴 شعرخوانی در پیاده‌روی اربعین، مسیر طریق‌العلما، مهر ۱۴۰۰

🎥 https://www.instagram.com/tv/CXBMCPVqSVJ/?utm_medium=copy_link

#پیاده_روی_اربعین_حسینی
#کاروان_شاعران_و_نویسندگان_ایرانی

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

🎥 نشست علمی «تأتیر متقابل انقلاب اسلامی بر شعر و شعر بر انقلاب اسلامی»
از مجموعه‌نشست‌های «رستاخیز واژه‌ها»

📅 دی‌ماه ۱۳۹۹، فرهنگسرای اندیشه
به همت گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

💾 قسمت‌های بعدی:
https://www.instagram.com/p/CL8uI_tBdcw/
https://www.instagram.com/p/CNE8JXkhsXS/

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh

🚎 سفر با جمعی از شاعران و نویسندگان به شهر #گتوند، زادگاه دکتر #قیصر_امین‌پور، در سال ۱۳۹۶

📆 به مناسبت سالگرد تولد او در هشت آبان

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh