Telegram Web Link
🔶🔸هجو در آثار شاعرانِ دوستدار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)🔸🔶

🔷🔹بخش چهارم؛ #دعبل_خزاعی🔹🔷

🔻شاعر مبارز دیگری که در تاریخ اسلام باید از او یاد کرد دعبل خزاعی است. او شاعر شیعه و شجاعی بود که تنها به مدح و ثنای اهل بیت (ع) اکتفا نمی‌کرد و از هر فرصتی که می‌یافت برای هجو خلفا و امرای عباسی بهره می‌برد. او در سال 201 هجری در هجو ابراهیم بن مهدی عموی مأمون عباسی که در بغداد برای خویش بیعت ستانده بود شعری سرود. پس از آن ابراهیم بن مهدی چنان از هجو او اندوهگین شد که در مجلسی از مامون درخواست کرد تا زبان او را ببرد و خونش را مباح بشمارد. این واقعه را شروع هجو عباسیان به دست دعبل دانسته‌اند.

🔻او به دلیل اشعار هجوی که می‌سرود، همواره ناگزیر بود از شهری به شهر دیگر در سفر باشد. از آن جمله به دلیل شعری که در هجو معتصم سروده بود، مدتی ناگزیر از ترک دیار خود یعنی بغداد شده بود. سپس مجدداً به شهر خود بازگشت و اندکی بعد به بصره و دمشق رفت و زمانی هم در سفر به مصر، والی أسوان شد. اما خیلی زود به دلیل هجوی که برای مطلب بن عبدالله بن مالک سروده بود، عزل شد. سپس سفرهایی نیز به حجاز و بعد از آن به خراسان و ری داشت.

🔻او در طول مدت شاعری‌اش بسیاری از حاکمان عباسی را هجو کرد که از این میان به جز معتصم و مطلب می‌توان به نام‌هایی چون محمد بن عبدالملک بن زیات، میمون بن هارون، ابوعباد، دینار بن عبدالله، حسن بن سهل، یحیی بن عبدالله، سهل بن رجاء و حتی برخی از خلفا چون رشید، واثق، متوکل و هارون اشاره کرد. دعبل پس از شهادت حضرت رضا (ع) نیز مأمون را با قصیدۀ رائیه‌ای بس کوبنده هجو کرد. وقتی مأمون از هجو خود به دست دعبل مطلع شد گفت: خدا روی دعبل را سیاه کند؛ چگونه دربارۀ من این‌گونه سخن می‌گوید؟

🔻دعبل خود دربارۀ خویشتن جملۀ معروفی را نقل کرده است: «فی خمسین سنه اَحمِلُ خشبتی علی کَتِفی اَدُورُ علی من یصلُبنی علیها فما اجِدُ مَن یفعل ذالکَ» (پنجاه سال است که چوبۀ ‌‌دار خود را بر دوش می‌کشم و به دنبال کسی می‌گردم که بر دارم کند.) دعبل در نهایت نیز پس از آنکه از دست مالک بن طوق، کسی که او را در شعرهایش به سختی هجو کرده بود، به اهواز گریخته بود، به دست یکی از مأموران مالک کشته شد. او شاعری بود که توانست محضر حضرت صادق (ع)، حضرت رضا (ع) و حضرت جواد (ع) را درک کند.

🔻نقل شده است که وقتی دعبل به حضور حضرت رضا (ع) رسید، به دستور حضرت شروع به خواندن قصیدۀ تائیۀ خویش کرد. حضرت سه بار در حین شعرخوانی او از شدت تأثر و گریه بیهوش شد و در پایان نیز پس از تأیید و تشویق او، ده هزار درهم به او صله داد. امام رضا (ع) در بیانی مشابه با فرمایش پیامبر اکرم (ص) کلام شاعران جبهۀ حق را مؤید به روح‌القدس خوانده است. حضرت رضا (ع) همچنین در تأیید دعبل که در ضمن قصیده‌ای به مدح ایشان و هجو دشمنان او پرداخته بود، دربارۀ بیتی از ابیات این قصیده فرمود: «نفث بها روح القدس علی لسانک» (روح‌القدس این بیت را بر زبان تو جاری کرد.)

www.tg-me.com/rezavahidzadeh/195

🔹 به نقل از 👈 yon.ir/Djsgl
🔹بخش اول 👈 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/196
🔹بخش دوم 👈 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/200
🔹بخش سوم 👈 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/230
🤢😨😡 عصبانی، بی‌منطق، متعصب، هنجارشکن، مریض و چند تا چیز دیگر نیستم!

❗️به بهانۀ اخبار عجیب منتشره در خصوص نمایش فیلم #عصبانی_نیستم در سالگرد یوم‌الله نه دی❗️

📃 متن یادداشت: www.tg-me.com/rezavahidzadeh/270
😡😨🤢 عصبانی، بی‌منطق، متعصب، هنجارشکن، مریض و چند تا چیز دیگر نیستم!

❗️به بهانۀ اخبار عجیب منتشره در خصوص نمایش فیلم #عصبانی_نیستم در سالگرد یوم‌الله نه دی❗️

🖊 واقعیت آن است كه فیلم «عصبانی نیستم» دومین اثر سینمایی دُرمیشیان، اعتراف تلخ و تأسف‌انگیزی است از تفکری که این روزها در حال احتضار است. این فیلم به روزگار سخت جوانی می‌‌پردازد که در حوادث پس از انتخابات ۸۸ به دلیل فعالیت‌های سیاسی خود از دانشگاه اخراج شده است و اکنون در جدال با مشکلاتی که پیش رو دارد، توانایی یافتن کار مناسب را ندارد. از سوی دیگر پدرِ دختری که در دانشگاه به او دل باخته، پس از چهارسال صبر، اکنون از او توقع کسب آمادگی لازم برای شروع یک زندگی را دارد.

🖊 فیلم در ادامۀ سیاه‌نمایی‌ها و یأس‌پراکنی‌های سریالی سینمای سال‌های اخیر کشور، با تلخی آزاردهنده‌ای قصۀ تکراری خود را برای مخاطبِ خسته و دلزده از این سینما روایت می‌کند. اما نکتۀ مهم فیلم دُرمیشیان در قیاس با آثار مشابه دیگر، اعترافات کم‌نظیر و تأمل‌برانگیز این فیلم است.

🖊 فیلم «عصبانی نیستم» در اتفاقی نادر و البته ناخواسته حال و روز جریان فکری محتضری را روایت می‌کند که خود نیز به شرایط وخیمش آگاه است. اگر شاخ و برگ‌های انبوه و زائد حرف‌های شعاری و ادعاهای سیاسی فیلم را کنار بزنیم و از پس فرافکنی‌ها و بیانیه‌خوانی‌های فیلم، به صدای اصلی آن گوش بسپاریم، نالۀ دردآوری را خواهیم شنید که البته از مدت‌ها پیش کوس رسوایی آن به صدا درآمده است؛ اما این بار از زبان یک فیلمساز مدعی نجوا می‌شود.

🖊 فیلم «عصبانی نیستم» فارغ از ادعاهای گزافش، تصویر روشن و واضحی را ارائه می‌کند از جریان بیماری که ناتوان از برقراری ارتباط سالم با جامعۀ خویش است. قهرمان داستان در طی یکی از مراجعات خود به روانپزشک و توضیحات اعتراف‌گونه‌اش در محضر «کاردینال!»، اعلام می‌کند که به شدت عصبانی است. او توضیح می‌دهد که ساده‌ترین رفتارهای مردم در خیابان او را عصبانی می‌کند و ناگزیر از اعمال خشونت و برخورد شدید با دیگران است. او با حالتی عصبی می‌گوید وقتی دربارۀ سیاست با کسی صحبت می‌کنم که نظری متفاوت دارد، عصبانی می‌شوم و می‌خواهم سر او را به دیوار بکوبم. حتی تلخ‌تر! توضیح می‌دهد که وقتی می‌بینم مردم خوشحال‌اند عصبانی می‌شوم! این فیلم بی‌آنكه خود متوجه باشد پرده‌برداری از ماهیت تفكری است كه در سال ۸۸ كشور را به دلیل تمامیت‌خواهی و استبداد شگفت‌انگیزش متحمل هزینه‌های گزاف بین‌المللی كرد.

🖊 فیلم «عصبانی نیستم» ضمن پرداخت نخ‌نما به همۀ ادعاهای تکراری و متزلزل مخالفان انتخابات، با لحنی معترض از خود می‌پرسد چه کسی باید جواب این هشت سال را بدهد و ادعا می‌کند که مشکل اصلی به سال ۸۴ بازمی‌گردد و نه انتخابات سال ۸۸! گویی مردمی که او از آن‌ها عصبانی است اکنون باید در محضر این معترضِ عصبی، پاسخگوی انتخاب خویش باشند و از گناهشان بابت حق تعیین سرنوشت خود عذرخواهی کنند. چنان‌که در هشت سال پیش از این احتمالاً به خاطر انتخابشان باید مورد تفقد این فرد عصبانی قرار گیرند و در خصوص انتخاب‌های بعدی خود جهت کسب رضایت آقای عصبانی، با دقت نظر بیشتری عمل کنند؛ و این روایت یک جریان فکری مدعی آزاداندیشی از دموکراسی و حق انتخاب است!
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/269

#نقد_فیلم
#درمیشیان
#روایت_فتنه
#یوم‌الله_نه_دی
#عصبانی_نیستم


🔗 به نقل از 👈🏻http://www.jahannews.com/detailed/343696
Forwarded from شهرستان ادب
چهارمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب

🔖خلاصه:
www.tg-me.com/shahrestanadab/2299

📖مشروح و 📸گزارش تصویری:
shahrestanadab.com/Content/ID/7481


☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
📕چهارمین میزگرد ادبی #بوطیقا
با موضوع: « دکتر #رضا_داوری_اردکانی و ادبیات»
ویژه بررسی و پژوهش مواجهه فکری این فیلسوف معاصر ایرانی با ادبیات
با حضور ابراهیم اکبری دیزگاه، علیرضا سمیعی، محمدقائم خانی، محمدرضا وحیدزاده و حسن صنوبری در شهرستان ادب برگزار شد.

خلاصه جلسه:
✔️ #علیرضا_سمیعی : «داوری معتقد است که زبان اشارت، زبان تفهیم و تفاهم را بنا می‌کند. اگر زبان اشارت از بین رفت یا متشتت شد، تفهیم و تفاهم هم از بین می‌رود.»

✔️ #ابراهیم_اکبری_دیزگاه : « «از دیدگاه داوری شاعر اصیل شاعری است که وجود را می‌بیند. از این دیدگاه شعر ما نشاط ندارد، چون شاعران ما موجودبین شده‌اند و از گذشته می‌گویند.»

✔️ #حسن_صنوبری :«داوری در اولین مقالاتش تحت تاثیر فردید شعر معاصر را نمی‌پذیرد ولی در مقالات سال 70 به بعد، می‌رود سراغ شعر اخوان؛ حتی نهیلیسم آن را می‌پذیرد و حرفش را می‌شنود.

✔️ #محمدرضا_وحیدزاده : «داوری هایدگری به همان نقطه‌ای می‌رسد که تودوروف ساختارگرا و فرمالیست در کتاب "ادبیات در مخاطره"؛ چیزی که به نوعی حرف ارسطو هم است.»

✔️#محمدقائم_خانی : «داوری معتقد است باید به ادبیات از دیدگاه مدینه نگاه کرد، نه در قالب یک پدیده‌ی رها. او در این مدینه شاعران و نویسندگان را در صدر قرار می‌دهد.»

🔗 متن مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/7481

☑️ @ShahrestanAdab
⭕️ سخنی با استاد و برادر بزرگم #علیرضا_قزوه ⭕️
استاد! آبروی شما آبروی ماست...

📃 متن نامه: https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/274
⭕️ سخنی با استاد و برادر بزرگم #علیرضا_قزوه ⭕️
استاد! آبروی شما آبروی ماست...

استاد و برادر بزرگم، علیرضا قزوه
با سلام و ادب
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/273

سال‌ها پیش مطلبی را خطاب به شما نوشته بودم (yon.ir/VvYNS)، از باب گله و گله‌گزاری. گلۀ آن روزم از بی‌مبالاتی شما در مراقبت از چهرۀ ارزشمند «علیرضا قزوه» بود. در آنجا عرض کرده بودم مگر علیرضا قزوه فقط متعلق به خودش است که هر کاری دلش می‌خواهد با چهرۀ گرانسنگ خودش می‌کند؟ علیرضا قزوه سرمایۀ شعر انقلاب است و مرا و هر که را دل به این انقلاب خوش کرده، از این چهره، سهمی است. این چهره حق‌الناس است و هر کسی نباید بی‌حساب و کتاب از آن خرج کند؛ ولو شخص علیرضا قزوه.

حقیقت آن است که انتشار تصاویر حضور شما در یک نشستِ به ظاهر ادبی همۀ ما را شگفت‌زده کرده است. همۀ ما را؛ حتی دوستانی که سال‌هاست با «علیرضا قزوه» آشنا هستند و از خلقیات و روحیات درویشی و قلندرانۀ او، نیک آگاه‌اند. حتی آن‌ها که درِ گوشی از نیت و قصد حضور شما در این جلسه هم مطلع‌ شده‌اند و حتی آن‌ها که خبرهای متن جلسه را هم شنیده‌اند و در جریان درگیری لفظی شما داخل جلسه و اعتراض شدید شما هم قرار گرفته‌اند.

استاد عزیزم، به ما حق بدهید که از حضور غیر منتظرۀ شما در این جلسۀ خاص و طراحی‌شده، شگفت‌زده باشیم و از خود بپرسیم مگر او همان شاعر بزرگی نبود که شعرش آبروی شعر انقلاب بود و شامۀ تیزش از سال‌های دور بوی «ویلا نداشتن مولا» را استشمام کرده بود و تصویر «شقایق‌سیرتانی را که با نامشان شیادها کیسه می‌دوزند»، در خشت خام دیده بود و گوش‌های تیزش صدای طبل ورود «میرِ بی‌بی‌سی به کربلا» را از پس پرده شنیده بود؟

پس چگونه است که چنین صحنه‌آرایی مضحک و نخنمایی را به معاینه نمی‌بیند و با حضور ذی‌قیمت خودش قدر و منزلت بر اعتبار خودساخته و پوچ صاحبان کاخ و کوشک امروز و کودکان شیرین و محبوب دیروز می‌افزاید؟ همان‌ها که حتی در دعوتنامه‌های خود نیز بر عبارت «جلسۀ خصوصی» تأکید می‌ورزند و بی‌درنگ پس از برگزاری جلسه با انتشار تصاویر این نشست خصوصی! با آّبروی شما برای خود اعتبار و منزلت اجتماعی می‌خرند، به امید روزهایی داغ‌تر در فرداهای نزدیک!

استاد قزوه! مگر شما به هنگام دفاع از دانشنامۀ دکتری خود در موضوع فیلولوژی و در آکادمی علوم روسیه، از واژه‌ها و کلمات حرف نزدید و از ارزش نشانه‌ها در متن‌ها سخن نراندید و سال‌ها در دانشگاه‌ها و مراکز علمی تاجیکستان با کلمات و عبارات و مفاهیم نزیستید و کتابخانه‌ها‌ و گنجینه‌های آثار مکتوب هندوستان را قفسه به قفسه و نسخه به نسخه در پی سطرها و لغت‌ها و معناها جستجو نکردید؟ پس چطور است که متوجه معنای ضمنی، اما روشن و صریح حضور شاعری چون علیرضا قزوه در جلسۀ تقلیدی و بزک‌شدۀ آیت‌الله‌های آزمون‌نداده و یادگاران کاخ و کوشک‌نشینِ امامِ پابرهنگان و مستضعفان جهان نمی‌شوید.

استاد قزوه! مهم نیست که نیت شما از حضور در این جلسه چه بود و شما در آن جلسه چه گفتید و چه شنیدید؟ مهم فقط تصویر برگزیدۀ نهایی و قرارگرفته در خروجی تارنماها و شبکه‌های اجتماعی است. آن تنها صدایی که نهایتاً در دنیای رسانه‌‌زدۀ امروز می‌ماند، همین است: نمای نزدیکی از حضور شاعر نام‌آشنای انقلاب در آغوش یادگار امامِ از یادرفته!
استاد قزوه! شما آبروی مایید. مراقب خودتان باشید.

✍️ #محمدرضا_وحیدزاده
Forwarded from شعر عاشقانه
نخستین شب از #شب_های_شعر_عاشقانه
ویژۀ جشن ایرانی #شب_یلدا
با حضور بهترین‌های شعر

💌 @LovePoetries
http://www.tg-me.com/LovePoetries
Forwarded from شهرستان ادب
🔻شهرستان ادب در آستانۀ شب یلدا برگزار می‌کند:
نخستین محفل #شب_های_شعر_عاشقانه

https://goo.gl/6UpjFn

▪️تازه‌ترین برنامه شهرستان ادب با عنوان «شب‌های شعر عاشقانه»، در آستانۀ شب یلدا آغاز به کار خواهد کرد.

نخستین شب از «شب‌های شعر عاشقانه»، ویژۀ شب یلدا، با شعرخوانی شاعران مطرح کشور چهارشنبۀ همین هفته در موسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب برگزار می‌شود.

در این محفل، شاعران نام‌آشنایی از جمله #محمود_اکرامی_فر، #غلامرضا_طریقی، #علی_محمد_مودب، #محمد_جواد_آسمان، #محمد_مهدی_سیار، #مژگان_عباسلو، #امید_مهدی_نژاد، #علی_داودی، #افسانه_غیاثوند، #محمد_حسین_نعمتی، #فاطمه_سلیمان_پور، #میلاد_عرفان_پور، #محمدرضا_وحیدزاده، #محمد_حسین_نجفی، #فاطمه_فهیمی، #المیرا_شاهان، #حسن_صنوبری و ... نیز در این شب شعر حضور خواهند داشت و اشعار عاشقانۀ خود را برای مهمانان و علاقمندان به شعر عاشقانه قرائت می‌کنند. اجرای این برنامه برعهدۀ شاعر توانمند و سرایندۀ کتاب #قرار،
#سعید_پورطهماسبی خواهد بود.

قرار است شب‌های شعر عاشقانه هر چند وقت یک بار در مناسبت‌های آیینی و ملی و با هدف ارائۀ چهرۀ فاخر و ادیبانۀ شعر عاشقانه فارسی، در موسسۀ شهرستان ادب برگزار شود.

محل برگزاری این برنامه، تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سه راه طالقانی، پلاک 168، طبقۀ چهارم و زمان برگزاری آن چهارشنبه 29 آذر، ساعت 17:30 است. همچنین در این برنامه، تولّد یک سالگی صفحۀ شعر عاشقانه در اینستاگرام (goo.gl/yeMzh9) و تلگرام (@LovePoetries) را جشن خواهیم گرفت.



☑️ @ShahrestanAdab
💠 حاشیه‌نگاری از مراسم تشییع #شهدای_غواص در سالگرد عملیات #کربلای_4

🌊 غرق شدن در هوای شرجی شهر 🌊

📰 متن کامل گزارش 👈🏻
🔗 http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961004000847
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
💠 حاشیه‌نگاری از مراسم تشییع #شهدای_غواص در سالگرد عملیات #کربلای_4

🌊 #غرق_شدن_در_هوای_شرجی_شهر 🌊

✍🏻 هنوز بیشتر از یک ساعت و نیم تا زمان شروع مراسم باقی است. اما شوری در دلم افتاده است که مضطربم کرده. طاقت نمی‌آورم و موتور می‌گیرم تا زودتر خودم را برسانم به بهارستان. ساعت 2:30 در میدان حاضر می‌شوم. مسئولان برگزارکننده هنوز مشغول‌اند، اما مردم منتظر نمانده‌اند. گرچه تا ساعت 4 خیلی مانده، عملاً مراسم شروع شده است. گرمای هوا خبر از یک روز داغ را می‌دهد. برخی از عابران از این تجمع متعجب‌اند. از دلیل آن می‌پرسند و با پاسخ‌هایی که می‌شنوند تازه متوجه ماجرا می‌شوند. در دست برخی از مردم گل‌های سفید و صورتی گلایل است. چشم دوخته‌اند به آن سوی میدان؛ به راه مسافرانی که منتظرشان هستند. روی صورت برخی‌ها نم اشکی هم نشسته است. یکی از خانم‌ها مثل ابر بهار می‌گرید. ناباور دوباره به ساعتم نگاه می‌کنم. هنوز 90 دقیقه مانده!

✍🏻 بالای جایگاهی که برای مراسم با داربست ساخته‌اند پیام‌هایی از امام و رهبری روی بنر نصب شده است. از قول امام نوشته شده است «هراس آن دارد که شهادت مکتب او نیست» و از قول آقا «با این ستاره‌ها می‌شود راه پیدا کرد». در دستان مردم پوسترهایی را با طرح‌هایی از شهدای غواص می‌توان دید. برخی‌ها برای فرار از گرمای آفتاب به همین پوسترها پناه آورده‌اند و پوسترهای شهدا را روی سرشان سایه‌بان کرده‌اند. نگاه که می‌کنم می‌بینم هنوز زیر سایۀ شهداییم و هنوز باید به آن‌ها پناه ببریم. مردم از هر طرف دارند به سمت میدان می‌آیند. از دور جانبازی را می‌بینم که جای خالی پایش بین دو عصا حکایت از حسرتی عمیق دارد. حسرت یک جاماندن. عصازنان خود را به میدان نزدیک می‌کند.

✍🏻 روبه‌روی جایگاه یک حجله زده‌اند. حس غم‌انگیز نوستالوژیکش با اعلامیه‌ای که به شکل اعلامیه‌های دهۀ شصت روی آن نصب شده، چندبرابر شده است. چند جوان بین مردم پلاکاردها و پرچم‌هایی با مضامین مقاومت و ایستادگی و ادامه دادن راه شهدا توزیع می‌کنند. استقبال مردم از پرچم‌ها به سرعت رنگ میدان را تغییر داده است. دست هر کس پرچم زردی است با پیام ما تا آخر ایستاده‌ایم. زردی روشنِ رنگ پرچم‌ها با هُرم آفتاب مراعات‌النظیر ساخته است. سرعت اضافه شدن مردم به میدان در حال افزایش است. از دهانۀ ایستگاه متروی بهارستان مثل چشمه آدم می‌جوشد. مردم از پله‌ها بالا می‌آیند و مثل رود به سمت میدان جاری می‌شوند. ساختمان‌های اطراف میدان هم کم‌کم مُزین به چشم‌هایی منتظر می‌شوند. برخی‌ها از پنجره‌ها چشم دوخته‌اند به میدان و برخی نیز روی بام‌ها ایستاده‌اند. عده‌ای شروع به شعار دادن می‌کنند. حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست...

https://www.tg-me.com/rezavahidzadeh/277

📰 متن کامل گزارش 👈🏻
🔗 http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13961004000847
💭 www.tg-me.com/rezavahidza
🖊 یادداشتی دربارۀ رمان #بی‌کتابی از #محمدرضا_شرفی_خبوشان به بهانۀ نامزدی‌اش در جایزۀ ادبی جلال آل احمد

📝 متن کامل یادداشت را در اینجا بخوانید 👈🏻 http://yon.ir/YfEG9

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
⭕️🔱 مرثیه‌ای بر کین‌‌کشی دیو #قرطاس از یک ملت 🔱⭕️

🖊 یادداشتی دربارۀ رمان #بی‌کتابی از #محمدرضا_شرفی_خبوشان به بهانۀ نامزدی‌اش در جایزۀ ادبی جلال آل احمد


📚 «بی‌کتابی» کتاب هولناکی است؛ مرثیه‌ای است سهمگین در سوگ دوره‌ای شگفت از تاریخ این سرزمین. داستان فروریختن ناگهانی یک تمدن در پایان تاریخ خویش است؛ زمانی که از سال‌های سال پیش موریانه‌های خیانت و دروغ و فریب و حرص و جهل و طمع و کاهلی، ایران اواخر قاجار را از درون پوسانده و جز پوسته‌ای پوک و در آستانه فروپاشی چیزی از آن باقی نگذاشته‌ بود؛ نهیبی رعب‌انگیز بر تصویر کارت‌پستالی و نوستالژیک قاجار در ذهن خواننده.

📚 این اثر دربارۀ «بی‌کتابی» است. دربارۀ بی‌توجهی یک ملت به کتاب‌ خود؛ رویگردانی از اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا. دربارۀ خشم دیو قرطاس است از این اعراض و عزمش برای کین‌کشیدن از قومی که کتاب خویش را فراموش کرده است. داستان از تلاش‌های یک عتیقه‌چی برای رسیدن به کتاب‌های خطی نفیسی آغاز می‌شود که به بهانۀ ضعف حکومت مرکزی و تهاجم قوای بیگانه، از گوشه و کنار کتابخانه‌های شاهی و پستوها و اندرونی‌های خانه‌های مردم به قصد تاراج بیرون می‌آید و دست به دست دزدان و دلالان می‌شود تا نهایتاً در کیف مستر یا صندوق موسیویی آرام بگیرد.

📚 نویسنده در این کتاب به موازات روایت یغمای سرمایه‌های مادی و معنوی یک ملت، سری هم به قائلۀ عبرت‌انگیز مشروطه‌خواهی و مبارزات مردم برای احیای حق تعیین سرنوشت خود می‌زند. نویسندۀ این کتاب برای روایت عجیب خویش از پایان دورۀ قاجار به نثر مستحکمی رسیده است که نشانه‌های مرارت و تلاشی جانفرسا از سطر سطر آن هویداست. دایرۀ وسیع لغات و نحو تاریخی جملاتی مملو از ویژگی‌های سبکی، یگانه چیزی نیست که این نثر استوار را مستظهر از خویش کرده...
www.tg-me.com/rezavahidzadeh/279

📝 متن کامل یادداشت را به نقل از #وطن_امروز در اینجا بخوانید 👈🏻 http://yon.ir/YfEG9
🇮🇷 #قصیده ‌ای برای پرچم سه‌رنگِ عزیز و زیبای کشورم که این روزها از سوی عمله‌های #آل_سعود خبیث و #منافقین کثیف مورد اهانت قرار گرفته 🇮🇷

🖋 به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را 👈
http://yon.ir/0MLZb
🇮🇷 #قصیده ‌ای برای پرچم سه‌رنگِ عزیز و زیبای کشورم ایران که این روزها از سوی عمله‌های #آل_سعود خبیث و #منافقین کثیف مورد اهانت قرار گرفته🇮🇷

به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را
که شعله‌وار بسوزم هرآنچه باطل را

ز موج‌ها به تو بردم پناه و خرسندم
که با تو یافته‌ام، با تو امن ساحل را

میان سینۀ خود از خدا نشان داری
همو که ساخته آسان هرآنچه مشکل را

چه مادران که به دامان تو گریسته‌اند
چو در بر تو نشاندند مرغ بسمل را

تو یادگار شهیدان خون‌کفن هستی
و زنده می‌کنی اسم امام راحل را

به یاد نقش تو خواندم غزل غزل حافظ
و هم‌نفس شده‌ام مولوی و بیدل را

تو بادبانی و کشتیِ وحدت است آرام
چه غم ز نعرۀ طوفان چه غم زلازل را

به اهتزاز درآ ای تو هر زمان بالا
به اوج‌ها برسان ها! سرود را کل را

اگر که دشمنت اینک تو را نشان کرده است
کنم نثار تو جانی که نیست قابل را

شگفت نیست به پای تو جان سپردن، بل
سَزاست آنکه شماتت کنند کاهل را

اگر به سوختنت جاهلی شود مایل
ملال نیست، به آتش کشیم مایل را

ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص
درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را

مطامع عَربی یا که‌ عِبری و غَربی
اگر که جمع کند گرد تو اراذل را

غلط کنند وگر این قبیله‌های شقی
کنیم روی به قبله همین قبایل را

به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را
که شعله‌وار بسوزم هرآنچه باطل را

سپیدِ چهرۀ تو نور دیده و دل ماست
چنانکه نیمه‌شبی دیده قرص کامل را

ز سرخی رخ تو اهل خانه دل‌گرم‌اند
ز سبزی تو معطر کنیم منزل را

چه رنج‌ها که تو دیدی و سر نکردی خم
چه سرشکسته نموده لبت هلاهل را

به زیر سایه‌ات استاده ملتی بشکوه
که فاتحانه گذر کرده این مراحل را

مباد سایه‌ات از سر دمی بگردد کم
مبینم از شرر تو شبی تُهی دل را

میان سینۀ خود از خدا نشان داری
همو که ساخته آسان هرآنچه مشکل را

به سرخ و سبز و سپیدت چقدر دلبستیم
به آن نشان که دلیلی بُود دلایل را

#محمدرضا_وحیدزاده

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/281

#پرچم_ایران
#ایران_سوریه_نیست
شعرخوانی حماسی دکتر میثم مطیعی با موضوع اغتششات ۹۶
@MeysamMotiee_ir
🎙اگرچه دلنگرانیم از گرانی‌ها، مباد دشمن ما گرم شادمانی‌ها
🔺شعرخوانی‌ حماسی‌ دکتر میثم‌‌مطیعی‌ با‌ موضوع #اغتشاشات۹۶
(۱۵ دی ۹۶)
🔺شاعران: میلاد عرفانپور، مهدی جهاندار، محمدرضا وحیدزاده و پروانه نجاتی
Forwarded from شهرستان ادب
شب شعر بزرگ #سبز_و_سفید_و_سرخ
برای عزت، وحدت و امنیت ایران عزیز
و در واکنش به اتفاقات اخیر
فردا در شهرستان ادب
برگزار می‌شود

@ShahrestanAdab
♦️ #شعر_اعتراض زیرشاخۀ ادبیات انقلاب اسلامی است♦️

🔹در نشست بررسی #ادبیات_اعتراض عنوان شد
🔹به نقل از پایگاه خبری حوزۀ هنری

🔗 http://yon.ir/CBoNn
💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh
♦️ شعر اعتراض زیرشاخۀ ادبیات انقلاب اسلامی است♦️
🔸در نشست بررسی #ادبیات_اعتراض عنوان شد.

🔹 محمدرضا وحیدزاده، پژوهشگر شعر انقلاب اسلامی، در سخنانی با بیان اینکه موضوع شعر اعتراض به یک جریان ادبی باز می‌گردد، اظهار کرد: شعر اعتراض در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی جدی و پررنگ شد و بسیاری از شاعران معاصر با این جریان ادبی همسو و خیلی از منتقدان و صاحب‌نظران متوجه این جریان ادبی شدند. وی ادامه داد: وقتی یک جنبش شعری پا می‌گیرد، پس از آنکه آثار مهمی خلق می‌شود، کنشگران درصدد نقد و بررسی آن برمی‌آیند. شعر اعتراض نیز در دهه های پیشین و پس از انقلاب رخ داد و خیلی‌ها را به واکنش واداشت. کتابی هم با همین موضوع فراهم آمده است. امید مهدی‌نژاد هم از شاعران این جریان و هم از کسانی است که به ثبت آثار تولید شده در این زمینه برآمده‌اند.

🔹 وحیدزاده تصریح کرد: کار ما در ادبیات و به‌ویژه پژوهش با بسامد است. بسیاری از اتفاقات ادبی پیشینه دارند. اما بالارفتن بسامد می‌تواند باعث مورد توجه قرار گرفتن یک جریان شود. یک اتفاق ادبی، هنری، سیاسی و اجتماعی باعث می‌شود در برهه‌ای از زمان جریانی پررنگ شود. شعر اعتراض در گذشته ادبی و فرهنگ کشورمان ریشه دارد. اما چیزی که باعث می‌شود این جریان ادبی را به رسمیت بشناسیم، دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. شعر اعتراض در دهه‌های 70 و 80 پررنگ‌تر شد. این جنس از اعتراض به‌نوعی یکی از زیرشاخه‌های ادبیات انقلاب اسلامی است. در ادبیات انقلاب اسلامی با نوع جدیدی از آثار ادبی مواجه هستیم که دارای مولفه‌ها و ویژگی‌های به‌خصوص خود است.

🔹 این پژوهشگر همچنین گفت: مسئله این است که شاعران اعتراض با ریشه داشتن و برآمدن از بستر فرهنگی که در انقلاب رخ داد، با اتفاق فرهنگی و اجتماعی مواجه شدند که نمی‌توانستند به‌راحتی از کنار آن بگذرند. نخستین رگه‌ها از شعر اعتراض را در شعر سلمان هراتی، محمدرضا عبدالملکیان و پس از آن علیرضا قزوه می‌بینیم. قزوه با شعر «مولا ویلا نداشت» اعتراض خود را به رفاه‌طلبی برخی مدیران جمهوری اسلامی نشان داد. درواقع شاعران اعتراضی انقلاب اسلامی، نمی‌خواستند اصل نظام را زیر سوال ببرند، بلکه مخاطب را به احیای دوباره ارزش‌ها دعوت می‌کردند و به تحولات فرهنگی و اجتماعی می‌پرداختند. شاعران جوان همچون عباس احمدی، امید مهدی‌نژاد، محمدمهدی سیار، علی‌محمد مودب و ... از این دست شخصیت‌ها بودند. بدنه اصلی شاعران دانشجو و یا طلبه بودند که بخش نخبه و فعال شاعران جامعه بودند. با مراجعه به آبشخورهای اصلی جمهوری اسلامی همچون نهج‌البلاغه، بیانات امام و رهبری و ... سعی کردند ارزش‌ها را در شعر خود پررنگ و به تغییرات جامعه اعتراض کنند.

🔹 وی با بیان اینکه شاعر انقلاب اسلامی هنرمندی است که طبق مبانی خود که انقلابی شعر می‌گوید، عنوان کرد: شاعر انقلاب نمی‌تواند به وقایع بی‌تفاوت باشد و از این جهت شاعر حرفه‌ای و تخصصی نیست. هنرمند و شاعر انقلاب این‌گونه نیست. این‌طور نیست که تنها به احزاب سیاسی وابسته باشد، یا تنها عاشقانه بسراید. آن‌ها شاعرانی هستند که احساس می‌کنند به هر واقعه مهمی که در جامعه رخ می‌دهد باید واکنش نشان دهند. حال این وقایع زمانی دفاع مقدس است، زمانی تجمل و رفاه‌طلبی مسئولان پیش می‌آید، زمانی موضوعات عاطفی و عاشقانه مهم می‌شود و ... این فطرت شاعر انقلابی است که به جامعه خود اهمیت بدهد.

🔹 وحیدزاده تصریح کرد: بسیاری از ویژگی‌های سبک‌شناختی که در شعر انقلاب اسلامی دیده می‌شود، در شعر اعتراض هم قابل ردشناسی است. در کتاب «سبک‌شناسی هنر انقلاب اسلامی» که به همت حوزه هنری و انتشارات سوره مهر به‌زودی به چاپ می‌رسد، سعی کرده‌ام مولفه‌های سبک‌شناختی شعر انقلاب اسلامی را توضیح بدهم.

www.tg-me.com/rezavahidzadeh/285

🔸به نقل از پایگاه خبری حوزۀ هنری http://yon.ir/CBoNn
🔷 #اتل_متل_يه_شاعر 🔷
🔹یادداشتی قدیمی به بهانۀ برگزاری «شب شاعر» او در نخلستان اوج

💭 www.tg-me.com/rezavahidzadeh/288
2025/07/09 17:27:28
Back to Top
HTML Embed Code: