و میگذارمت
تیترِ درشتِ روزنامه
آنجا که حروفش را بیپروا
چیدهاند
و خبرهایش را
محافظهکارانه!
و من همیشه
زندگی را آسان گرفتهام
عشق را سخت...
#نزار_قبانی
تیترِ درشتِ روزنامه
آنجا که حروفش را بیپروا
چیدهاند
و خبرهایش را
محافظهکارانه!
و من همیشه
زندگی را آسان گرفتهام
عشق را سخت...
#نزار_قبانی
میبینمش
و پلکهای بیتاب
از من به جای میماند
با شیرهی گیاه
در نگاه و دلش
بر بال سنبله پر میگیرد
و خاک را
چون سایهی خیالم در مینورد
#محمد_مختاری
و پلکهای بیتاب
از من به جای میماند
با شیرهی گیاه
در نگاه و دلش
بر بال سنبله پر میگیرد
و خاک را
چون سایهی خیالم در مینورد
#محمد_مختاری
سراسر نامها را گشتهام
و نام تو را پنهان کردهام
میدانم شبی تاریک در پی است
و من به چراغ نامات محتاجم
توفانهایی سر چهارراه ایستادهاند
و انتظار مرا میکشند
و من به زورق نامات محتاجم
آفتاب را سمت خانهی تو گیج کردهام
گل آفتابگردان ونگوگ
حضور تو چون شمعی ته دره کافی است
که مثل پلنگی به دامن زندگی درافتم
قرص ماه حل شده در آسمان
#شمس_لنگرودی
و نام تو را پنهان کردهام
میدانم شبی تاریک در پی است
و من به چراغ نامات محتاجم
توفانهایی سر چهارراه ایستادهاند
و انتظار مرا میکشند
و من به زورق نامات محتاجم
آفتاب را سمت خانهی تو گیج کردهام
گل آفتابگردان ونگوگ
حضور تو چون شمعی ته دره کافی است
که مثل پلنگی به دامن زندگی درافتم
قرص ماه حل شده در آسمان
#شمس_لنگرودی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پروانهها
مسیرشان را یافتند
و پنجره دوباره گم شد
در عطر گیج پردههای سکوت...
این خوشباوری تو بود
که میخواستی از پیلهی شب
رهایم کنی
اما من در تاریکی دستهایت
به تنهایی خو گرفته بودم..!
#سارا_رضایی
مسیرشان را یافتند
و پنجره دوباره گم شد
در عطر گیج پردههای سکوت...
این خوشباوری تو بود
که میخواستی از پیلهی شب
رهایم کنی
اما من در تاریکی دستهایت
به تنهایی خو گرفته بودم..!
#سارا_رضایی
پیشترها
فقط چشمهایت را
دوست داشتم
حالا چینوچروکهای کنارشان را هم
مانند واژهای قدیمی
که بیشتر از واژهای جدید
همدردی میکند.
#هرمان_د_کونینک
فقط چشمهایت را
دوست داشتم
حالا چینوچروکهای کنارشان را هم
مانند واژهای قدیمی
که بیشتر از واژهای جدید
همدردی میکند.
#هرمان_د_کونینک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غرق شدهام
در اتفاق چشمهایت..
مرا به هذیان دریا نسپار!
تُنگ خـوابهایم را
از نگاهت پرکن..!
#سارا_رضایی
در اتفاق چشمهایت..
مرا به هذیان دریا نسپار!
تُنگ خـوابهایم را
از نگاهت پرکن..!
#سارا_رضایی
در کنجِ حیاط
در میان حبابهای ریزِ آب
چند شاخه گلِ سرخ
در زیر بارِ رایحهی خوشِ خود خمیدهاند
همان گلهای سرخی
که هیچکس آنها را نبوییده است
هیچ تنهاییای
کوچک نیست...
#یانیس_ریتسوس
در میان حبابهای ریزِ آب
چند شاخه گلِ سرخ
در زیر بارِ رایحهی خوشِ خود خمیدهاند
همان گلهای سرخی
که هیچکس آنها را نبوییده است
هیچ تنهاییای
کوچک نیست...
#یانیس_ریتسوس
ساقهها
صاعقهها
و پاییز که همیشه سرِ وقت میرسید
تو به ساعتِ مچیات خیره میماندی
و من دستم را
به احترامِ خداحافظیهای بایددار
به سمتت دراز میکردم
#آیدا_مجیدآبادی
صاعقهها
و پاییز که همیشه سرِ وقت میرسید
تو به ساعتِ مچیات خیره میماندی
و من دستم را
به احترامِ خداحافظیهای بایددار
به سمتت دراز میکردم
#آیدا_مجیدآبادی