Telegram Web Link
در چه خاکی بذر می‌کاریم؟

مرتضی پاشاپور طراح برنامه‌های نوین آموزشی و پژوهشی است. او سال‌ها در زمینه‌ی هنر فعالیت و تدریس داشت. سپس طراح بازی شد. سپس‌تر تحصیلاتش را در رشته‌ی «رشد کودک» ادامه می‌دهد.

هنوز هم ذوق و خلاقیت یک هنرمند در او نمایان است. برق چشمانش هنگام بازی با بچه‌ها، شاهد این ماجراست. در این حالت مانند کارگردان‌بازیگری است که نمایش شگفت‌انگیزی را همراه کودکان اجرا می‌کند.

او سال‌ها در زمینه‌‌ای فعالیت داشته سپس وارد فضای دیگری شده. در نگر من: این فرآیند برای او مانند آنست که در خاک هنر، بذر بازی کاشته باشد.

من هم ۶ سال از بهترین سال‌های جوانی‌ام را فیزیک خاندم. سپس نوشتن را آغاز کردم. سپس‌تر در دوره‌های مدرسه‌ی نویسندگی شرکت می‌کنم. انگار در خاک فیزیک، بذر نوشتن کاشته باشم.

اگر شما هم حیطه‌ی فعالیت‌‌تان را تغییر داده‌اید، بنویسید:
در کدام خاک، چه بذری کاشته‌اید؟
آیا از این عملکرد راضی هستید؟

شادی صفوی


shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#خودحمایتگری
#زندگی‌خلاق
🔥3👍2
از بی‌نهایت تا ابعاد ملموس | قسمت دوم | خودآغوشی و تقویت حس عمقی

خاطره‌ای از آغوش گرم یا نوازش‌های مادرم ندارم. نه اینکه نبوده اما آنقدر هم تکرار نشده تا در ذهنم مفهومی بسازد. البته پرچم پدرم در این مورد بالاتر است.

شاید کم بودن این تجربه در کودکی سبب ضعف در حس عمقی‌ام شده. سپس درک من از بدنم را مختل می‌کند. در نگر من: این فرآیندها سبب تخمین غیردقیقی از وجود من برای خودم است.

درآغوش‌گرفتن‌خود در هر سن‌و‌سالی حس عمقی ما را تقویت کند.* همزمان با اینکه اندازه‌ی دقیق بدن خودمان را در جهانی بی‌نهایت** لمس می‌کنیم. بنابراین بتدریج می‌توانیم درک دقیقی از خیش پیدا می‌کنیم.

خودآغوشی هم مانند مدیتیشن یا آزادنویسی روزانه می‌تواند بخشی از عادت‌سازی‌های مثبت ما باشد. البته خودآغوشی فواید دیگری هم دارد که با یک سرچ ساده در گوگل قابل دسترس است.

شما چطور فکر می‌کنید؟ آیا خودتان را در طول روز بغل می‌کنید؟

شادی صفوی

*چت جی‌پی‌تی:
خودآغوشی (Self-Hug) به‌عنوان شکل ساده فشار عمقی: فعالیت‌هایی مانند بغل کردن خود یا گرفتن فشار بدنی توسط خود در فهرست فعالیت‌های پروپریوسپتیو پیشنهادی برای تنظیم حسی و احساسی جای می‌گیرند. اینها می‌توانند آرامش، تمرکز، و آگاهی از بدن را تسهیل کنند.
در منابع آموزشی حوزه اختلالات پردازش حسی (مثل SPD یا ASD)، خودآغوشی به‌عنوان یک روش ساده و قابل‌دستیابی برای دریافت ورودی حسی عمیق و تقویت آگاهی بدنی پیشنهاد شده  است.

** در فیزیک بی‌نهایت مفهومی نسبی است مثلن در ابعاد زیراتمی فاصله‌ی میان زمین تا خورشید بی‌نهایت محسوب می‌شود. در این نوشتار جهان بی‌نهایت در قیاس با ابعاد بدن انسان، بیان شده است‌.

بیشتر بخانیم:
از بی‌نهایت تا ابعاد ملموس | قسمت اول | درک دقیق

shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#خودحمایتگری
#زندگی‌خلاق
5🤔1
🟡پذیرش با آمادگی ذهنی آغاز می‌شود.

شادی صفوی


shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#ژاوش‌نگاری
#زندگی‌خلاق
👍2
Forwarded from Samaneh Allame
کارگاه والد محور
ادبیات کهن
قصه خوانی کلیله و دمنه
جهت آشنایی نسل نوجوان با متن‌های ادبی کهن
همراه با یک تمرین گروهی شاد و خلاقانه
بازسازی هنری و نمایشی داستان
زمان: جمعه هفتم شهریور ماه
ساعت: ۱۰ تا ۱۲
مکان: شهرک غرب خیابان دادمان

ویژه نوجوان: ۸ تا ۱۴ سال

هزینه کارگاه در صورت ثبت‌نام بیش از یک نفر شامل بیست درصد تخفیف خواهد شد.
اطلاعات بیشتر و ثبت نام:
۰۹۲۱۸۱۹۷۴۳۷

@Inquirycircle
Forwarded from قلم‌وَرز | منصوره بانام (منصوره بانام)
خاهر یا خواهر؟
اولین مرتبه‌ایی که از نشستن چند حرف ساده کنارهم و نوشتن «خواهر» سرِ ذوق آمدم، هنوز در یادم هست، اما این وسط چیزی اضافه بود؛
بخش‌کردنِ خواهر؛
خا + هَر
دو بخش، به همین سادگی.
اما در نوشتن؛
خَ+ وا + هَر.
کار سخت شد، سریع گفتم: اجازه خانم:
یک «واو» اضافه است، خوشحال که غلط املایی معلم را گرفته‌ام، اما جواب:
«به همین شکل نوشته می‌شود.»
و تمام.
عادت کردم، دیگر پی‌اش را نگرفتم، چرا که معلم آنچه بر تخته‌سیاه می‌نوشت از کتاب‌های مدرسه بود و در کتاب‌های مدرسه همان بود که معلم جز آن‌ها ندیده بود.
نوشتم اما این سوال گوشهٔ ذهنم ماند که چرا آن‌طور که می‌خانیم نمی‌نویسیم.
این سوال در ذهنم رنگ باخت، زمانی که به کتابخانهٔ کوچک مدرسه راه پیدا کردم، دیدم چگونه سهراب با کلماتی ساده، قابی زیبا و ماندگار از جهان را به تصویر می‌کشد، خلق مفاهیم با زبانِ کلمات شگفت‌انگیز بود.
دیگر خود را درگیر نوشتن خاب یا خواب نکردم، رسم‌الخط را از یاد بردم، هرچند برای دلِ خود خار و خوار را یکی می‌نوشتم، تا اینکه در مدرسهٔ نویسندگی به یادداشتی برخوردم که حتا «واو» را از خویش هم برمی‌داشت و بی‌پروا خود را از بندِ چنین رسم الخطی تا ابد رها می‌کرد.
در کتاب‌های بسیاری نیز دیده‌ام که نویسنده‌ اعتقادی به این رسم الخط ندارد.
به نظرم «ادبیات» سرزمینی‌ست که می‌توان در آن آزادی را حس کرد حتا اگر نادیده گرفتن یک «واو» معدوله باشد.

نظر ناصر وثوقی (مجله‌ی اندیشه و هنر، ۱۵‌ام اردیبهشت ۱۳۸۵):

«واو معدوله را کنار می‌گذاریم خاهر، خاندن، خاستن، خاب و خیش… می‌نویسیم.

تلفظ امروز این کلمات همین است.

تا کی می‌شود به کودکان گفت واو بنویس اما مخان؟ آیا چنین کاری در سده‌ی ۲۱م خرمندانه است؟»



شیوه‌ خط من (رسمُلخط یا رسم‌الخط) | واقعن قطعن حتمن اصلن شدیدن حتا - شاهین کلانتری | نوشتن و نویسندگی

#روزانه‌نویسی
منصوره بانام
🥰1🤔1
شکلات تلخ

اعتراف می‌کنم:
🔺یکی از نقطه ضعف‌هایم در زندگی شکلات تلخ است.
🔺اگر کافی‌میکس نبود، دانشگاه قبول نمی‌شدم چون خیلی اهل خاب بودم.
🔺گاهی گردو را در چایی‌ می‌اندازم تا تلخ و نرم شود.

در پی این علاقه‌ها امروز تصمیم گرفتم شکلات صبحانه درست کنم البته همراه با پسرم:

طرز تهیه:
ابتدا کره‌ی ۱۰۰گرمی را می‌اندازیم داخل یک قابلمه‌ی کوچک پیرکس، تا آب شود.

سپس کم‌کم به آن پود کاکائو اضافه می‌کنیم‌ و هم می‌زنیم.(بهمراه کمی فندق خرد شده)

سپس‌تر مایه کاکائو را می‌چشیم تا طعم مطبوع کاکائو را احساس کنیم و زیر گاز را خاموش می‌کنیم.

کمی فرصت می‌دهیم تا قابلمه سرد شود. بعد به میزان دل‌خاه به آن عسل اضافه می‌کنیم.

در انتها شکلات صبحانه را در یخچال می‌گذاریم تا خدش را بگیرد.

پسرم شکلات صبحانه‌ را کمی تلخ‌ دوست دارد و دخترم شیرین. پس برای دخترم بیشتر عسل می‌زنم.

برای خودم و همسرم در ظرف جداگانه‌ای فقط کمی عسل اضافه می‌کنم تا شکلات، ۹۸درصد تلخ بماند.*

شادی صفوی

*البته کره‌ غیر رژیمی است. اما از جانشین کره‌ی کاکائو بهتر است.

shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#آشپزی‌آسان
#زندگی‌خلاق
👍3
... با ... آغاز می‌شود

از حدود ۲ سال پیش در دوره‌ی سایت نویسنده شیفته‌ی این قاب تیتر شدم. البته شاهین کلانتری تاکید می‌کرد که برای تیتر مقاله بصورت جمله‌قصار نباشد. زیرا وظیفه‌ی تیتر آنست که کنجکاوی‌ خاننده را برانگیزد. سپس او را به داخل مقاله بیاورد. بنابراین برای عنوان جستارم نوشتم:
تولید محتوا با ۳ ایده آغاز می‌شود

اما شکل جمله قصاری این تیتر هنوز برایم جذاب است. زیرا نوعی ریشه‌یابی درون خود دارد. سپس به چیزی قبل از آنچه ابتدای جمله گفته شده، اشاره می‌کند. سپس‌تر از آغاز سخن می‌گوید که علاوه‌ بر تن‌ زیبای واژه، خش‌آهنگ است.

جمله‌هایی که با این قاب در طی ۲ سال ساخته‌ام:

تغییر با تجربه آغاز می‌شود.

بازار با داستان آغاز می‌شود.

آزادی با ناامیدی آغاز می‌شود.

ثبات با ثبت کردن آغاز می‌شود.

موفقیت با اشتیاق آغاز می‌شود.

خود‌پذیری با تن‌پذیری آغاز می‌شود.

پذیرش با آمادگی ذهنی آغاز می‌شود.

ذهن‌آگاهی با مشاهده‌گری آغاز می‌شود.

اگر شما هم به این قاب علاقمندید برایم بنویسید در نگر شما: ... با ... آغاز می‌شود؟

شادی صفوی

shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#ژاوش‌نگاری
#زندگی‌خلاق
3👍3
والدگری بازی‌محور(۱).pdf
6 MB
🔹قسمت اول جستار والدگری بازی‌محور

🔸مشتاق خاندن دیدگاه‌های شما هستم.

shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#جستارنگاری
#زندگی‌خلاق
2🔥1
والدین التیام نیافته‌ی دهه‌ی ۶۰

دیروز در اینستاگرام دیدم که متخصصی والدین دهه‌ی ۶۰ را سرزنش می‌کند. زیرا از لحاظ حرکتی کودکان را آزاد نمی‌گذارند. او هشدار می‌داد که این عملکرد به افت تحصیلی دانش‌آموزان منجر می‌شود.

در نگر من: سرزنش والدین دهه‌ی ۶۰ محصول دیدگاهی تک‌بعدی است. زیرا به پیشینه‌ی التیام‌نیافته‌ و آموزش‌ندیده‌ی این والدین توجهی ندارد.


چگونه آنچه را نداریم به کودکانمان ببخشم؟

اگر ۱ والد دچار چالش باشد، می‌گوییم مشکلی دارد. اگر ۲ والد اینچنین باشند، می‌گوییم هر دو، مشکل دارند. اما وقتی تعداد قابل توجهی ناکارآمد عمل می‌کنند، چطور؟

در این صورت موضوع از حالت فردی خارج می‌شود و شکلی اجتماعی می‌یابد. بنابراین:
🔻ساختارهای اجتماعی
🔻آموزش‌ها و تجربه‌های اجتماعی
همچنین پارامترهای گوناگونی در ارتباط با یک پدیده‌ی اجتماعی مطرح‌ می‌شوند.

نسلی که:
🔻در جنگ به دنیا آمد.
🔻با انواع محرومیت‌ها بزرگ شد.
🔻با نظام سخت‌گیرانه‌ی نمره درس خاند.
🔻برای کنکور به‌اندازه‌ی مرگ‌وزندگی تلاش کرد.
🔻برای ورود به بازار کار به آب‌وآتش زد.
و هنوز هم با نوسانات اقتصادی تهدید می‌شود.

کجای این فرآیند درگیر بقا فرصتی داشت تا خودسرکوب شده‌‌اش را بازیابد؟ سپس برای نقش‌های مهمی مانند همسری و والدگری آماده شود؟

شادی صفوی


shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#والدگری
#زندگی‌خلاق
👍91
درباره‌اش می‌نویسم

هرگاه خارخاطره‌ای به یادم می‌آید با خودم می‌گویم:«درباره‌اش می‌نویسم.».

هرگاه از رفتارم شرمنده می‌شوم با خودم می‌گویم:«درباره‌اش می‌نویسم.».

هرگاه بعد از عصبانی شدن، غمگین می‌شوم با خودم می‌گویم:«درباره‌اش می‌نویسم.».

هرگاه اشتباه می‌کنم با خودم می‌گویم:«درباره‌اش می‌نویسم.».

هرگاه سردرگم می‌شوم با خودم می‌گویم:«درباره‌اش می‌نویسم.».

هرگاه از چیزی می‌ترسم با خودم می‌گویم:«درباره‌اش می‌نویسم.».

و این نوشتن آزاد دریچه‌ی دیدن از پنجره‌های دیگر ذهن است.

شادی صفوی


shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#خودمراقبتی
#زندگی‌خلاق
👏51
🔵نوشتن شبیه تونل زدن الکترون برای عبور از سد پتانسیل است.*

شادی صفوی

*تونل زنی کوانتومی

shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#نوشتن
#زندگی‌خلاق
👍3👏1
تاس احساسات

هفته‌ی پیش یک «تاس احساسات» به توصیه‌ی روانشناس کودک درست کردیم.
1⃣الگوی یک مکعب را روی مقوا بریدم.
2⃣از دختر خاستم تا شکل احساس‌های اصلی را روی هر وجه نقاشی کند.(شادی، خشم، ترس و غم. سپس برای دو وجه باقیمانده، دو احساس دلخاه کشید)
3⃣اسم هر احساس را نوشتم.
4⃣مکعب را بهم چسباندم.

🟡روش بازی:
✔️اول تاس می‌ریزیم.

✔️شکل‌و‌نام هر احساسی که آمد، یک خاطره تعریف می‌کنیم. مثلن: غم.
«امروز وقتیکه.... اتفاق افتاده، غمگین شدم.».

✔️سپس می‌گوییم از ۱۰ چه عددی به احساسمان می‌دهیم. یعنی چقدر این احساس را تجربه می‌کنیم.(تبدیل کیفیت احساس به کمیت)

✔️سپس‌تر می‌گوییم این احساس را کجای بدنمان حس کردیم. مثلن: شانه‌ها، پاها، دست و...

✔️بعد می‌گوییم با خود چه گفتیم.


روز جمعه حدود ۲۰ دقیقه بصورت خانوادگی این بازی را انجام دادیم. در هنگام بازی چند خاطره‌ی تلخ‌وشیرین تعریف کردیم. سپس به پرسش‌ها پاسخ دادیم.

پس از آن احساس می‌کردم:
ارتباط عمیق‌تری را تجربه می‌کنیم. زیرا موضوع‌هایی را برای هم تعریف می‌کنیم که در مکالمات معمولی مطرح نمی‌شود. مثل اینکه: من وقتی کارهایم جمع می‌شود، کلافه می‌شوم.

البته من و پسرم حدودن یک هفته هر روز بمدت ۱۰ دقیقه تاس احساسات بازی می‌کنیم. پس از تکرار این بازی با احساس‌هایم راحت‌ترم. شفاف بودن آنها در بقیه‌ی روز محصول تمرکز بر احساسات و بدنم در زمان بازی است.

شادی صفوی


shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#والدگری‌بازی‌محور
#زندگی‌خلاق
8👏4
سایت‌نوازی*

اولین بار بخاطر تاکیدهای مکرر شاهین کلانتری سایت زدم. نخستین مقاله‌هایم را در ۳ دوره‌ی سایت نویسنده نوشتم. جستارهای بعدی از دل یادداشت‌‌های روزانه در تلگرام، شکل گرفت.

🟣بخاطر آپدیت سایت شخصی‌ام:
✔️با افراد تازه‌ای آشنا می‌شوم.
✔️مهارت‌هایی می‌آموزم که سبب شده تا با چند مجموعه همکاری کنم.

🟡همچنین داشتن جای خالی برای نوشتن جستار، باعث می‌شود به پاره‌نویسی‌های روزانه‌ام برگردم:
✔️میان آن‌ها پیوند ایجاد کنم.
✔️آن‌ها را جابجا کنم.
✔️بخش‌هایی را حذف کنم.
تا مانند قطعه‌های پازل بدرستی در کنار هم قرار گیرند و تصویری یکپارچه بسازند.

🟠چند روزی است وقت بیشتری برای سایتم می‌گذارم. برای تک‌تک مقاله‌ها:
✔️با bing.com تصویر می‌سازم.
✔️سپس بعنوان تصویر شاخص بارگذاری می‌کنم.
✔️سپس‌تر به سراغ باکس سئو می‌روم.(حتا نوشتن کلمه‌ی کلیدی تیتر هم شاخص‌ سئو را زرد می‌کند)

🔴چرا برای سایت شخصی‌ام وقت می‌گذارم؟
زیرا در نگر من: اگر محتوا پادشاه باشد گوگل امپراطور عصر ماست

شادی صفوی

*این عبارت الهام گرفته از هفتک‌های وبینارهای نویسنده‌ساز است: دوست‌نوازی

shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#دیزاین‌محتوا
#زندگی‌خلاق
2
«نوشتن» افکار را از قفس ذهن آزاد می‌کند.

shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#نوشتن
#زندگی‌خلاق
7
چیپس و پنیر من

یکی از نوستالژی‌هایم چیپس‌ و‌ پنیرهای کافه سینا است. همین چند روز پیش، پس از سال‌ها دوباره به آنجا سرزدیم‌. عطر و طعم سسش مرا برد به دوران نوجوانی. هنگام خردن، ایده‌ی ترکیبی به ذهنم رسید که امشب درستس کردم.

🟢موارد لازم:
1⃣سیب زمینی سرخ شده
2⃣مرغ گریل شده
3⃣پنیر پیتزا
4⃣قارچ
*⃣ادویه: نمک، زردچوبه، پودر سیر و آویشن

🟢طرز تهیه:
🔺از هر کدام هر چقدر که دلمان می‌خواهد آماده می‌کنیم.
🔺سپس به ترتیب بالا در ظرف پیرکس روی هم می‌چینیم.(بجز ادویه‌ها که در هر مرحله کمی اضافه می‌کنیم)
🔺سپس‌تر ظرف را در فر می‌گذاریم و شعله‌ی بالایی را روشن می‌کنیم.
🔺۱۰ تا ۱۵ دقیقه کافی است تا غذا آماده شود.

دختر و پسرم خیلی دوست داشتند. من بیشتر از خردن آنها لذت می‌بردم و دیدن غذا. البته کمی هم تست کردم. امیدوارم شما هم طعمش را بپسندید.

شادی صفوی


shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#آشپزی‌آسان
#زندگی‌خلاق
3👍2
نوسان تغییر

بارها با گریه به مشاورم زنگ می‌زدم. از اینکه نمی‌توانستم الگوهای تازه را دنبال کنم، احساس ناامیدی داشتم. این احساس به همه‌ی احساس‌های منفی ناشی از ناکارآمدی عملکردم، اضافه شده بود.

شاید بهتر بود برمی‌گشتم و راه گذشته را ادامه می‌دادم. زیرا در راه تازه وزن بیشتری از احساس‌های منفی را تجربه می‌کنم.

مشاورم هر بار می‌گفت:«اشکال نداره. یه دفه می‌تونی، یه دفه نمی‌تونی.». تجربه‌ی ناامیدی اولین چالشم در مسیر تغییر بود. زیرا اطلاعات تازه‌ای دریافت می‌کردم اما در رفتارم بازتابی نداشت.

پس از سال‌ها دریافتم یادگیری هر موضوع جدیدی همین مسیر را می‌پیماید تا تثبیت شود: نوسان، تداوم و افزایش تعداد انجام دادن. با توجه به این موضوع می‌توانم در آموختن روش‌های نوین  امیدوارتر باشم.

آیا شما هم تجربه‌ی مشابهی دارید؟

شادی صفوی


shadisafavi.ir
@shadisafavi_writer
@shadisafavi

#خودمراقبتی
#زندگی‌خلاق
👏32
2025/10/19 17:33:29
Back to Top
HTML Embed Code: