Audio
#پادکست #نویسندهساز
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
-هانا آرنت
چهارشنبه ۱۴ خرداد
هر روز یک ساعت مینویسیم، آزاد و رها،
سپس در اینجا به هم گزارش میدهیم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ذرهبینزادهها
ذرهبین بگیر روی واژهها تا ببینی چه آتشی به پا میکنند.
هیچ مهم نیست کدام کلمه را میگذاری زیر ذرهبین. بنیهی ذرهبینی که ساختهیی شرط است.
با ذرهبین دیگران طرفی نمیبندی. هر نویسندهیی باید ذرهبین خودش را بسازد.
ذرهبینی بساز از ذرات تجربههات، خاطرههات و خیالهات، بگیرش رو کلمات و آنقدر زیر خورشید نگهش دار تا الو بگیرد آتشِ شعر و قصه، تا گرم شوی، گرم شویم، پخته شوی.
شاهین کلانتری
#تردیدار
✅ @shahinkalantari
➕ shahinkalantari.com
ذرهبین بگیر روی واژهها تا ببینی چه آتشی به پا میکنند.
هیچ مهم نیست کدام کلمه را میگذاری زیر ذرهبین. بنیهی ذرهبینی که ساختهیی شرط است.
با ذرهبین دیگران طرفی نمیبندی. هر نویسندهیی باید ذرهبین خودش را بسازد.
ذرهبینی بساز از ذرات تجربههات، خاطرههات و خیالهات، بگیرش رو کلمات و آنقدر زیر خورشید نگهش دار تا الو بگیرد آتشِ شعر و قصه، تا گرم شوی، گرم شویم، پخته شوی.
شاهین کلانتری
#تردیدار
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
-نورتروپ فرای
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
-خولیو کورتاسار
پنجشنبه ۱۵ خرداد
هر روز یک ساعت مینویسیم، آزاد و رها،
سپس در اینجا به هم گزارش میدهیم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در غمآباد سخن
#کلمات_هفته عنوان بخشی از ستون #تردیدار است که هفتهیی یک بار هوا میشود؛ برگزیدهیی از واژههاییست که اینسووآنسو دیدهام و پسندیدهام، همراه با شاهد مثال. با هدف تشویق به تمرین کلمهبرداری (تمرین مؤثری برای گسترش دایرهی واژگان که آدابش را میتوانید در اینجا بخانید.).
😊 فهرست هفته:
بامگاه
«خوشا شامگاه
که پردهی پلکها بر حیرتام فرود میآیند
دریغا بامداد
که شب از سیمای زمین، پس میرود»
-میرزاآقا عسگری (مانی)، سپیدهی پارسی، ص۳۶
غمآباد
«در غمآباد دل من
لحظهای شادی اگر آید سراغ من،
میدهم نام تو را بهرش نشانی»
-گل نظر، زبان عاشقی، ص۳۲
اثیریگون
«حس میکند آرامش این برکه، نجوای حضوری را، اثیریگون
حسی شبیه رویشِ... حسّ فرود قو... حضوری نرم و رؤیایی»
-علیرضا طبایی، تاک کهنسال و خوشههای صبح، ص۱۲
سُخنگاه
«از این پرده برتر سخنگاه نیست
به هستیش اندیشه را راه نیست»
-فردوسی
هستبود
«زندگی هر انسان بخشی از تاریخی است که زیر و بم ماجراهای آن را با هستبودِ خود به تجربه نشسته است.»
-شاهرخ تندروصالح، بهار مصدق، ص۳
پیداشُد
«مثل پیداشُدِ خیابانِ معنای کلمهی محو...»
-م. مؤید، مثل سرسبزی منجمد ایتاکا؛ ایلیا، ص۱۱۶
خشکنا
«میخوانند خروسها، ترتیل باران در خشکنای مصلای بامدادی.»
-محمود زندمقدم، حکایت بلوچ ۱، ص۱۹۲
✔️ کدامیک از کلمات بالا را بیشتر میپسندید؟
✅ @shahinkalantari
➕ shahinkalantari.com
#کلمات_هفته عنوان بخشی از ستون #تردیدار است که هفتهیی یک بار هوا میشود؛ برگزیدهیی از واژههاییست که اینسووآنسو دیدهام و پسندیدهام، همراه با شاهد مثال. با هدف تشویق به تمرین کلمهبرداری (تمرین مؤثری برای گسترش دایرهی واژگان که آدابش را میتوانید در اینجا بخانید.).
بامگاه
«خوشا شامگاه
که پردهی پلکها بر حیرتام فرود میآیند
دریغا بامداد
که شب از سیمای زمین، پس میرود»
-میرزاآقا عسگری (مانی)، سپیدهی پارسی، ص۳۶
غمآباد
«در غمآباد دل من
لحظهای شادی اگر آید سراغ من،
میدهم نام تو را بهرش نشانی»
-گل نظر، زبان عاشقی، ص۳۲
اثیریگون
«حس میکند آرامش این برکه، نجوای حضوری را، اثیریگون
حسی شبیه رویشِ... حسّ فرود قو... حضوری نرم و رؤیایی»
-علیرضا طبایی، تاک کهنسال و خوشههای صبح، ص۱۲
سُخنگاه
«از این پرده برتر سخنگاه نیست
به هستیش اندیشه را راه نیست»
-فردوسی
هستبود
«زندگی هر انسان بخشی از تاریخی است که زیر و بم ماجراهای آن را با هستبودِ خود به تجربه نشسته است.»
-شاهرخ تندروصالح، بهار مصدق، ص۳
پیداشُد
«مثل پیداشُدِ خیابانِ معنای کلمهی محو...»
-م. مؤید، مثل سرسبزی منجمد ایتاکا؛ ایلیا، ص۱۱۶
خشکنا
«میخوانند خروسها، ترتیل باران در خشکنای مصلای بامدادی.»
-محمود زندمقدم، حکایت بلوچ ۱، ص۱۹۲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
❄️ آداب کلمهبرداری
@shahinkalantari
➕ shahinkalantari.com
@shahinkalantari
➕ shahinkalantari.com
نویسنده باید خود را با دو ضرورت متضاد وفق دهد؛ باید در رمانش درگیر باشد و از خود فارغ بماند.
وقتی آدم با شخصیتهای رمان قاطی میشود از خود فارغ میشود.
آدم فکر نمیکند: «آیا اگر من بودم این یا آن کار را میکردم؟» آدم متوجه است که «اسمیت این کار را کرده است.» حتا آدم نمیگوید: «اسمیت در این یا آن موقعیت چه واکنشی نشان میدهد؟» چون اسمیت بنابر تصمیم خودش عمل میکند. آدم واقعاً وجود خودش را فراموش میکند.»
-️گراهام گرین، مردی دیگر، ترجمهی فرزانه طاهری، ص۱۲۸
جمعه ۱۶ خرداد
هر روز یک ساعت مینویسیم، آزاد و رها،
سپس در اینجا به هم گزارش میدهیم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
امتیاز تازهکار
دربارهی مراحلی از مهارتآموزی فقط آدمهای تازهکار میتوانند خوب بنویسند. بهخاطر حسوحالی نابی که تنها در آغازِ گام نهادن به یک مسیر تجربه میشود. البته منظور این نیست که در ادامهی راه لذت از کف میرود. بلکه شکل عوض میکند، ژرفا مییابد. در نتیجه شاید حرف یک حرفهای در تازهنفسها شوقی برنینگیزد. درکش مقدماتی میطلبد بههرحال.
بنابراین جایگاه فرد آماتور را دستکم نگیریم.
اگر در آغاز راهید، دربارهی شوقتان بگویید، که حدیثِ اشتیاق مایهی مداومت است.
شاهین کلانتری
#تردیدار
✅ @shahinkalantari
➕ shahinkalantari.com
دربارهی مراحلی از مهارتآموزی فقط آدمهای تازهکار میتوانند خوب بنویسند. بهخاطر حسوحالی نابی که تنها در آغازِ گام نهادن به یک مسیر تجربه میشود. البته منظور این نیست که در ادامهی راه لذت از کف میرود. بلکه شکل عوض میکند، ژرفا مییابد. در نتیجه شاید حرف یک حرفهای در تازهنفسها شوقی برنینگیزد. درکش مقدماتی میطلبد بههرحال.
بنابراین جایگاه فرد آماتور را دستکم نگیریم.
اگر در آغاز راهید، دربارهی شوقتان بگویید، که حدیثِ اشتیاق مایهی مداومت است.
شاهین کلانتری
#تردیدار
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
-آنتونی ترالاپ، سرگذشت من، ص۲۱۲
شنبه ۱۷ خرداد
هر روز یک ساعت مینویسیم، آزاد و رها،
سپس در اینجا به هم گزارش میدهیم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Audio
#پادکست #نویسندهساز
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آبشخورهای نویسنده
هر نویسندهیی چهبهتر که پیِ آبشخورهای ایده در زیستِ شخصی خودش باشد. این برای یکی از تاریخچهی خانوادگیست، برای دیگری تجربیات شغلی و برای دیگرانی هم جدایی و سوگ و بیماری و عشق و...
مشتاقم بدانم شما کدام جنبهی زندگیتان را منبع مناسبتری برای ایدهیابی میدانید؟
شاهین کلانتری
#تردیدار
✅ @shahinkalantari
➕ shahinkalantari.com
هر نویسندهیی چهبهتر که پیِ آبشخورهای ایده در زیستِ شخصی خودش باشد. این برای یکی از تاریخچهی خانوادگیست، برای دیگری تجربیات شغلی و برای دیگرانی هم جدایی و سوگ و بیماری و عشق و...
مشتاقم بدانم شما کدام جنبهی زندگیتان را منبع مناسبتری برای ایدهیابی میدانید؟
شاهین کلانتری
#تردیدار
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
استقبال فوقالعادهی همسفران مدرسه نویسندگی از نثرانه 😍
⭕️ مهلت استفاده از تخفیف ویژه تمدید نمیشود
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/503
https://www.tg-me.com/kelasenevisandegi/503
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
کلاس نویسندگی | دورههای جدید مدرسه نویسندگی
❤️«عزیزترینم:
دیدارت که به تأخیر میافتد زندگی هم سنگینتر میگذرد. میکوشم که با نوشتن تو را بیشتر در کنار خود احساس کنم. واقعاً اگر تو را نمیداشتم چه میشد؟ فکر میکنم هستی، زندگی، و من وجود نمیداشتیم اگر تو نبودی. تو تمام واقعیتی و من حقیقتی که بی تو…
دیدارت که به تأخیر میافتد زندگی هم سنگینتر میگذرد. میکوشم که با نوشتن تو را بیشتر در کنار خود احساس کنم. واقعاً اگر تو را نمیداشتم چه میشد؟ فکر میکنم هستی، زندگی، و من وجود نمیداشتیم اگر تو نبودی. تو تمام واقعیتی و من حقیقتی که بی تو…
Audio
#پادکست #نویسندهساز
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
-تزوتان تودوروف، ادبیات در مخاطره، ترجمۀ محمدمهدی شجاعی
یکشنبه ۱۸ خرداد
هر روز یک ساعت مینویسیم، آزاد و رها،
سپس در اینجا به هم گزارش میدهیم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آدم روز آدم شب
یکی از کارهایی که با همسفرانم در «کتابران» انجام دادیم مقایسهی خودِ روزمان با خودِ شبمان بود. چندی پیش در این رابطه نوشته بود (+). این متن نمونهییست که برای روش شدن بحث آوردم:
آدم صبح:
امیدوار است. پریشان است. شاد است. احساس توانایی میکند. تشنهو حریص و ذلیل قهوه است. نگران بهخاکرفتن وقت است. پشیمان از پُرخابی و دیربیداریست. به پروژههایش فکر میکند. برای پرهیز از موبایل نقشه میکشد. حس میکند امروز از پس کارهای عقبافتادهاش برمیآید. به تغییری بزرگ در زندگیاش میاندیشد. پُر از میل است. نسبت به آینده خوشبین است. از مرگ نمیترسد.
آدم شب:
خسته است. میلش فروکشیده. احساس تنهایی میکند. حس میکند دچار بغضی مزمن است. از اینکه زیاد غذا خورده پشیمان است. احساس رخوتی خوشایند تمام تنش را گرفته است. در حیرت است که روز چه زود ته کشیده. از زندگی تکراری بیزار است. نگران آیندهی شغلش است. حس میکند دیگر تحمل همکارانش را ندارد. خودش را به خاطر ورزش نکردن سرزنش میکند. امیدی به تحقق آرزوهایش ندارد. از پرسههای بیهوده در اینستاگرام و دنبال کردن اخبار روز پشیمان است.
اما اصل حرف:
بیایید قصهیی بنویسیم با دو شخصیت.
هر دو شخصیت یک نفر باشد، یعنی خودمان.
یکی نمایندهی نسخهی روز ما، یکی هم نمایندهی نسخهی شب.
ببینیم آیا میتوانیم دیالوگ این دو شخصیت را تجربهیی در خودشناسی تبدیل کنیم.
شاهین کلانتری
#تردیدار
✅ @shahinkalantari
➕ shahinkalantari.com
یکی از کارهایی که با همسفرانم در «کتابران» انجام دادیم مقایسهی خودِ روزمان با خودِ شبمان بود. چندی پیش در این رابطه نوشته بود (+). این متن نمونهییست که برای روش شدن بحث آوردم:
آدم صبح:
امیدوار است. پریشان است. شاد است. احساس توانایی میکند. تشنهو حریص و ذلیل قهوه است. نگران بهخاکرفتن وقت است. پشیمان از پُرخابی و دیربیداریست. به پروژههایش فکر میکند. برای پرهیز از موبایل نقشه میکشد. حس میکند امروز از پس کارهای عقبافتادهاش برمیآید. به تغییری بزرگ در زندگیاش میاندیشد. پُر از میل است. نسبت به آینده خوشبین است. از مرگ نمیترسد.
آدم شب:
خسته است. میلش فروکشیده. احساس تنهایی میکند. حس میکند دچار بغضی مزمن است. از اینکه زیاد غذا خورده پشیمان است. احساس رخوتی خوشایند تمام تنش را گرفته است. در حیرت است که روز چه زود ته کشیده. از زندگی تکراری بیزار است. نگران آیندهی شغلش است. حس میکند دیگر تحمل همکارانش را ندارد. خودش را به خاطر ورزش نکردن سرزنش میکند. امیدی به تحقق آرزوهایش ندارد. از پرسههای بیهوده در اینستاگرام و دنبال کردن اخبار روز پشیمان است.
اما اصل حرف:
بیایید قصهیی بنویسیم با دو شخصیت.
هر دو شخصیت یک نفر باشد، یعنی خودمان.
یکی نمایندهی نسخهی روز ما، یکی هم نمایندهی نسخهی شب.
ببینیم آیا میتوانیم دیالوگ این دو شخصیت را تجربهیی در خودشناسی تبدیل کنیم.
شاهین کلانتری
#تردیدار
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
مدرسه نویسندگی|شاهین کلانتری
چرخهی سرخوردگی
بپندار که توی هر کسی دستِ کم دو تا آدم هست. مثلن آدم شب و آدم روز.
آغاز مصیبت.
آدم شب برای آدم روز تصمیم میگیرد، آدم روز زیرش میزاید.
شب-داخلی
شخصیت روی کاناپه ولو شده و خسته از پرسهی بیهوده در اینستاگرام تصمیم میگیرد از فردا روز…
بپندار که توی هر کسی دستِ کم دو تا آدم هست. مثلن آدم شب و آدم روز.
آغاز مصیبت.
آدم شب برای آدم روز تصمیم میگیرد، آدم روز زیرش میزاید.
شب-داخلی
شخصیت روی کاناپه ولو شده و خسته از پرسهی بیهوده در اینستاگرام تصمیم میگیرد از فردا روز…
Audio
#پادکست #نویسندهساز
@shahinkalantari
@ahleneveshtan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
میان نوشتن و زندگی و ذهن، فاصلهای نیست.»
-ناتالی گلدبرگ، تا میتوانی بنویس، ترجمۀ گیتی خوشدل
دوشنبه ۱۹ خرداد
هر روز یک ساعت مینویسیم، آزاد و رها،
سپس در اینجا به هم گزارش میدهیم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
همکناری نامأنوس جملات
نخستین بندِ داستان «جانِ غریب»* را ببینید:
«خلوتترین حالتِ خیابان، بیرهگذرترین امکانِ کوچه و آرامترین وضع بازار و محله، لابد سحرگاه روز سیزدهبدر است. سپیدهدم غریبی دارد سیزدهمین روز سال. شروعی است برای تمام کردن، برای از سر گذراندن، برای بِه دَر کردن. فرق دارد.»
سخنم دربارهی واپسین جمله است، همان دو کلمهی ساده: «فرق دارد.»
انگار از جنس جملات پیشین نیست. در همان مسیر است اما «فرق دارد». همکناریاش با جملههای قبلی نامأنوس است. و همین متن تا سطح شعروارهیی ظریف بالا میبرد.
هیچ ساختمانی به تنهایی نمیتواند شهری زیبا بسازد. ساختمانها در همسایگی هم جلوه مییابند (یا جلوه میبازند).
هر جمله از متن را هم اگر یک ساختمان فرض کنیم، در مییابیم که زیبایی آن تنها در تناسب با سایر جملات شهرِ متن نمایان میشود.
شاهین کلانتری
*ملاحت نیکی، نشر بان
#تردیدار
✅ @shahinkalantari
➕ shahinkalantari.com
نخستین بندِ داستان «جانِ غریب»* را ببینید:
«خلوتترین حالتِ خیابان، بیرهگذرترین امکانِ کوچه و آرامترین وضع بازار و محله، لابد سحرگاه روز سیزدهبدر است. سپیدهدم غریبی دارد سیزدهمین روز سال. شروعی است برای تمام کردن، برای از سر گذراندن، برای بِه دَر کردن. فرق دارد.»
سخنم دربارهی واپسین جمله است، همان دو کلمهی ساده: «فرق دارد.»
انگار از جنس جملات پیشین نیست. در همان مسیر است اما «فرق دارد». همکناریاش با جملههای قبلی نامأنوس است. و همین متن تا سطح شعروارهیی ظریف بالا میبرد.
هیچ ساختمانی به تنهایی نمیتواند شهری زیبا بسازد. ساختمانها در همسایگی هم جلوه مییابند (یا جلوه میبازند).
هر جمله از متن را هم اگر یک ساختمان فرض کنیم، در مییابیم که زیبایی آن تنها در تناسب با سایر جملات شهرِ متن نمایان میشود.
شاهین کلانتری
*ملاحت نیکی، نشر بان
#تردیدار
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سلام من که خرابم، رسان به آبادی»
-نوذر پرنگ
سهشنبه ۲۰ خرداد
هر روز یک ساعت مینویسیم، آزاد و رها،
سپس در اینجا به هم گزارش میدهیم.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM