Telegram Web Link
دانشگاه هنوز زنده است؛ پنجمین شب اعتراضات در خوابگاه «دانش» دانشگاه خواجه نصیر

🔹پنجمین شب اعتراضات دانشجویان در خوابگاه «دانش» دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در حالی برگزار شد که فضای امنیتی بر دانشگاه سایه انداخته است.

🔹شامگاه یک‌شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴، دانشجویان با شعارهایی چون: «دانشگاه پولکی، شهریه زورکی» / «سلف و خوابگاه نداره، دزدی ادامه داره» / «دانشجو داد بزن، حقتو فریاد بزن» / «دانشگاه سنگره، اخراج اثر نداره» به شرایط فاجعه‌بار خوابگاه‌ها، حذف خدمات رفاهی و فشارهای مالی اعتراض کردند.

🔹در حالی‌که چند ماه از کشته شدن یک دانشجوی دانشگاه تهران مقابل درِ ورودی دانشگاه به دست چند سارق می‌گذرد، حکومت هنوز هیچ پاسخی به مطالبه‌ی اصلی دانشجویان، امنیت و شأن انسانی، نداده است. برای جمهوری اسلامی، امنیت دانشجویان، آینده‌ی دانشگاه و کرامت انسانی آنان هیچ ارزشی ندارد. دانشجویان قرار است آینده‌سازان کشور باشند، اما حکومت ترجیح داده است دانشگاه را برایشان به جهنمی از تحقیر، ترس و بی‌عدالتی تبدیل کند.

🔹دانشگاه و وزارت علوم در پی شدت گرفتن اعتراضات نسبت به برخی مطالبات عقب‌نشینی کرده‌اند اما دانشجویان تاکید کرده‌اند که اعتراضات ادامه خواهد داشت و با شعارهایی از جمله «تا حقمو نداده، هر روز همین بساطه» و «تا شهریه پابرجاست، قرار ما همین‌جاست» موضع خود را اعلام کرده‌اند.

🔹این اعتراضات یادآوری می‌کند که جنبش دانشجویی ایران هنوز زنده است. دانشجویان نسل امروز، هم حقوق خود را می‌دانند، هم به‌درستی آن را مطالبه می‌کنند. دانشگاه هنوز قلب تپنده‌ی ایران است، جایی که صداها خاموش نمی‌شوند، بلکه رساتر از همیشه شنیده می‌شوند.

@ShirinEbadiofficial
کودکانی که باید سر کلاس می‌بودند، در جاده جان دادند
کشته و زخمی شدن ۱۴ کودک کار بلوچ در مسیر مشهد–فریمان


🔹صبح یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴، خودروی حامل چند کودک کار و کارگر بلوچ که برای چیدن زعفران از مشهد به سمت فریمان می‌رفت، در برخورد با ستون‌های بتنی عوارضی باغچه واژگون شد.
در این سانحه دست‌کم پنج کودک جان خود را از دست دادند و چند نفر دیگر به‌شدت مجروح شدند.

🔹کودکانی بین ۷ تا ۱۲ سال، از روستاهای شهرآباد و سالارآباد مشهد، که به‌جای مدرسه، به مزرعه برای کار اعزام شده بودند. بیشترشان بدون شناسنامه، بدون بیمه، بدون حق زندگی.
شاهدی گفته است:«بیشترشان بچه بودند. فقط می‌خواستند لقمه نانی برای خانواده‌شان ببرند. حالا چند خانواده عزادارند.»

🔹آن‌ها قرار بود زعفران بچینند، اما قربانی فقر و تبعیض شدند؛ قربانی حکومتی که آنها را به جای مدرسه به بهانه‌ی کار روانه گورستان کرد. در جمهوری اسلامی، کودک کار فقط کار نمی‌کند بلکه تاوان می‌دهد. تاوان فقر، تبعیض، و حکومتی که به‌جای مدرسه‌سازی، زندان می‌سازد. کودکانی که باید با دفتر و مداد بزرگ شوند، با داس و بیل و خون، به بلوغ می‌رسند.

🔹براساس ماده ۳۲ کنوانسیون حقوق کودک، دولت‌ها موظف‌اند از کودکان در برابر استثمار اقتصادی و هر فعالیت زیان‌بار برای سلامت یا آموزش آنان حفاظت کنند. اما جمهوری اسلامی، که خود امضاکننده‌ی این کنوانسیون است، سال‌هاست این قوانین را را به فراموشی سپرده. هزاران کودک بلوچ، مهاجر و بی‌شناسنامه هر روز در مزارع، کارگاه‌ها و خیابان‌ها قربانی استثمار، آزار و بهره‌کشی می‌شوند.

🔹مرگ این ۱۴ کودک یک «حادثه» نیست؛ یک شهادت جمعی است بر مرگ وجدان در حکومتی که کودکی را جرم می‌داند و فقر را به مردمش تحمیل می‌کند.

@ShirinEbadiofficial
بلاتکلیفی زندانیان مصداق شکنجه؛ روح‌الله کرکی دو ماه است در زندان شیبان بدون اتهام محبوس است

🔹بیش از دو ماه از بازداشت روح‌الله کرکی، شهروند اهل اندیمشک می‌گذرد، اما او همچنان در زندان شیبان اهواز دون دسترسی به وکیل، بدون ملاقات با خانواده، و حتی بدون اطلاع از اتهام خود. در بلاتکلیفی به سر می‌برد، این بازداشت خودسرانه، تکرار همان الگویی است که سال‌هاست در ساختار امنیتی جمهوری اسلامی نهادینه شده است: حبس بدون حکم، پرونده‌سازی، و شکنجه‌ی خاموش از طریق بلاتکلیفی.

🔹روح‌الله کرکی نه تنها از حقوق اولیه‌ی یک متهم محروم مانده، بلکه سرنوشت او با تراژدی خانوادگی گره خورده است. برادرش، امین کرکی، از بازداشت‌شدگان اعتراضات دی‌ماه ۹۶ بود که در فروردین ۹۷، پس از بازداشت مجدد، در شرایطی غیرانسانی جان باخت.

🔹اکنون، همان حکومت که پاسخگوی مرگ امین نشد، برادرش را نیز در سکوت و بی‌عدالتی به بند کشیده است. این نه فقط نقض فاحش حقوق بشر، بلکه ادامه‌ی همان چرخه‌ی انتقام از خانواده‌های معترض است، چرخه‌ای که در آن خویشاوندی با قربانیان، خود به «جرم» بدل می‌شود.

🔹بلاتکلیفی روح‌الله کرکی یادآور این حقیقت تلخ است که در جمهوری اسلامی، زندان فقط به دیوار و سلول و بند خلاصه نمی‌شود، بلاتکلیفی، خودش زندانی‌ست بی‌پایان.

@ShirinEbadiofficial
زینب جلالیان را فراموش نکنیم

#آزادی_زندانیان_سیاسی

🌕امروز سه‌شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴
🌕برابر با ۱۴ اکتبر ۲۰۲۵

@ShirinEbadiofficial
تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در نودمین هفته در ۵۲ زندان سراسر کشور

🔹از تمامی هم‌وطنان آزاده و شجاعی که در کارزار گسترده‌ی روز جهانی «علیه مجازات اعدام» شرکت کردند و صدای رسای مخالفت خود را با اعدام در سراسر ایران طنین‌انداز نمودند، صمیمانه سپاسگزاریم. این حضور پرشور، حمایت بی‌وقفه و همراهی مستمر، به ما قدرت و پشتوانه‌ای بی‌بدیل برای ادامه مسیر تا رسیدن به ایرانی بدون مجازات اعدام بخشیده است.

🔹کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» همچنان نیازمند این حمایت‌هاست تا این صدای عدالت‌خواهانه و انسانی هر روز رساتر به گوش وجدان‌های بیدار و جامعه جهانی برسد:
«نه به اعدام، برای هیچ‌کس!»

🔹در حالی‌که فشارهای فزاینده و شرایط غیرانسانی در زندان‌های کشور ادامه دارد، شاهد جابه‌جایی زنان زندانی سیاسی و عقیدتی از زندان قرچک به زندان اوین بودیم؛ زنانی که پس از قتل دلخراش هم‌بندی‌شان، سمیه رشیدی، و اعتراض گسترده به شرایط غیرانسانی زندان قرچک، اکنون در زندان اوین از حداقل امکانات و وسایل گرمایشی محروم مانده‌اند و در وضعیت بسیار سختی به سر می‌برند. این اوضاع غیرانسانی، که تنها محدود به زندان اوین نیست، نشانه‌ای دیگر از شکنجه‌ی زندانیان و نقض فاحش حقوق بشر است.

🔹اگرچه این زندانیان از جهنم قرچک خلاص شدند اما هنوز صدها زن زندانی در این شکنجه‌گاه از جمله زنان محکوم به اعدام محبوسند. قرچک چون سایر زندان‌های جهنمی  باید برچیده شود و مسئولان آن‌ها به خاطر نقض حقوق بشر محاکمه شوند.

🔹در ادامه صدور احکام ظالمانه، چند روز پیش حکم اعدام احسان فریدی، دانشجوی زندانی سیاسی در زندان تبریز، تأیید شد؛ تصمیمی فاقد آیین دادرسی که به دنبال ایجاد رعب و وحشت در بین جوانان و دانشجویان است. این علیه حقوق بشر و کرامت انسانی است و باید به‌شدت محکوم شود.

🔹در ادامه ارعاب جامعه، شاهد صدور حکم اعدام برای سه زندانی عقیدتی، نسیمه اسلام‌زهی، ارسلان شیخی (همسر او) و آمانج کاروانچی، بودیم. این احکام برای ما نمادی از بی‌عدالتی در نظام قضایی استبدادی است و ما را بر آن می‌دارد که همچنان صدای اعتراض خود را علیه اعدام‌های گسترده و بی‌رحمانه بلند نگه داریم.

🔹در چنین شرایطی، هم‌زمان با روز جهانی علیه مجازات اعدام، زندانیان عضو کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در زندان قزلحصار، با سر دادن شعارهایی علیه حکم اعدام، انزجار و نفرت خود را از این احکام ظالمانه و غیرانسانی اعلام کردند.

🔹در موج گسترده‌ی اعدام‌های اخیر، به‌ویژه در زندان قزلحصار، روز دوشنبه ۲۱ مهرماه، در پی انتقال تعدادی از زندانیان واحد ۲ قزلحصار به سلول‌های انفرادی جهت اجرای حکم اعدام، زندانیان این واحد — که بیش از ۱۵۰۰ نفر از آنان محکوم به اعدام هستند — دست به تحصن زدند، غذای زندان را بازگرداندند و خواستار بازگشت هم‌بندیان خود شدند. ما از سایر زندانیان می‌خواهیم مانند حرکت زندانیان قزلحصار با اعدام همبندان خود مخالفت نمایند و از مخالفان اعدام در بیرون از زندان درخواست داریم گام‌های جدی‌تر برای توقف ماشین اعدام بردارند و خانواده‌های محکومان به اعدام را تنها نگذارند.

🔹گزارش‌های رسیده از زندان‌های مختلف نشان می‌دهد که تنها در ۲۰ روز نخست مهرماه سال جاری، ۱۶۲ زندانی اعدام شده‌اند و تا این تاریخ، یعنی در ۶ ماه و ۲۰ روز نخست سال ۱۴۰۴، بیش از ۱۰۰۰ نفر به دار آویخته شده‌اند؛ آماری که وجدان عمومی جامعه‌ی ایران و جهان را جریحه‌دار کرده و نیازمند اقدام فوری و جدی جهانی برای توقف این روند جنایت‌کارانه است.


هفته ۹۰ — سه‌شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

@ShirinEbadiofficial
تسلیت به جامعه هنرمندان متعهد ایران

▪️متأسفانه مطلع شدم که آقای ناصر تقوایی، کارگردان خوش‌نام و متعهد سینمای ایران، چشم از جهان فرو بستند.
آثاری چون دایی‌جان ناپلئون پس از نزدیک به نیم قرن همچنان در سینمای ایران می‌درخشد و روایت سینمایی او از داستان ایرج پزشکزاد، هنوز آینه‌ی جامعه‌ی امروز ماست.

◾️هنر ناصر تقوایی نیز از گزند سانسور در امان نماند؛ چنان‌که پس از فیلم کاغذ بی‌خط دیگر مجالی برای ساخت اثر تازه نیافت. با این‌همه، همان‌طور که خانم مرضیه وفامهر، همسر ایشان، نوشته‌اند:

او عاشق گیاهان بود، به یادش درخت بکاریم.
او عاشق نور بود، شمع خویش را بیفروزیم.
او عاشق جامه‌ی سپید بود، به یادش سپید بپوشیم.
او عاشق ادبیات بود، به یادش بخوانیم.
او عاشق سینما بود، به یادش تماشا کنیم.

و مهم‌تر از همه، او عاشق ایران و انسانیت بود.
ایرانمان را مراقبت کنیم، به نام انسان.


▪️به خانم وفامهر، دوستان، و جامعه‌ی هنرمندان متعهد ایران تسلیت می‌گویم.

@ShirinEbadiofficial
زندان و اخراج کافی نبود، یورش وحشیانه نهادهای امنیتی به منزل کوکب بداغی

🔹عصر روز گذشته، ۹ مأمور لباس‌شخصی به خانه‌ی کوکب بداغی، معلم و فعال صنفی در ایذه، یورش بردند. مأموران در برابر فرزند خردسال او، همسر ایشان را به‌شدت مورد ضرب‌وشتم قرار دادند تا حدی که از ناحیه کمر و بینی به طور جدی آسیب دید. حال جسمی هر دو وخیم گزارش شده است. این حمله در ادامه‌ی فشارهای سازمان‌یافته‌ی امنیتی علیه فعالان صنفی معلمان صورت گرفته است.

🔹کوکب بداغی دبیر ورزش است و از چهره‌های شناخته‌شده‌ی صنفی در خوزستان به شمار می‌رود. او اخیراً با حکم هیأت تخلفات اداری از کار تعلیق شد و هم‌زمان، دادگاه انقلاب اهواز او و سه معلم دیگر را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» مجموعاً به ۲۴ سال زندان محکوم کرده است. خانم بداغی پیش‌تر نوشته بود که «ما پرورش‌دهندگان نسل آزاده‌ای هستیم که برای سرفرازی میهن می‌کوشند.» این موضع‌گیری‌ها، دلیل اصلی آزار و پرونده‌سازی علیه او و همکارانش بوده است.

🔹یورش به خانه‌ی یک معلم در برابر چشمان فرزندش، نشانگر عمق بی‌اعتنایی نیروهای امنیتی به قانون و حرمت انسانی است. ده‌ها معلم، فعال صنفی و مدنی در ماه‌های گذشته هدف احضار، بازداشت یا خشونت فیزیکی قرار گرفته‌اند. این اقدامات، بخشی از سیاست سرکوب ساختاری است که از آموزش تا زندان امتداد دارد. پاسخ این سوال ساده نزد چه کسی است؟ :چرا مطالبه‌ی حقوق صنفی باید با ضرب‌وشتم در خانه و حکم زندان پاسخ داده شود؟ پاسخ روشن است؛ ما با حکومتی رو به رو هستیم که دشمن آگاهی و آموزش است.

@ShirinEbadiofficial
زن کشی تحت لوای قانون، وقتی پلیس از قتل بی‌خبر است و قاتل از مجازات نمی‌هراسد!

🔹زهرا قائمی، زن نخبه و کارمند باسابقه‌ی دانشگاه تهران، شبانه به‌دست همسرش در خواب خفه شد. زنی تحصیل‌کرده، کوشا، و شناخته‌شده میان همکارانش در گروه مطالعات زنان، که ده سال از عمرش را صرف کار و خدمت در دانشگاه کرد. خبر قتل او ابتدا در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، اما پلیس تهران با خونسردی گفت: «چنین پرونده‌ای به ما نرسیده است.» حتی دادسرای جنایی هم از ماجرا «بی‌خبر» بود!

🔹قتل زهرا قائمی، بخشی از موج بی‌پایان زن‌کشی در ایران است. ده‌ها زن در ماه‌های اخیر قربانی خشونت همسران، پدران یا برادران خود شده‌اند، در حالی که قانون از قاتلان محافظت می‌کند. نظام قضایی‌ای که «ولایت مرد» را مقدس می‌داند، به مرد اجازه می‌دهد بکشد و از مجازات معاف شود. در چنین وضعی، قتل زن نه از سر جنون لحظه‌ای، که از دل یک نظم حقوقی و فرهنگی مشروع بیرون می‌آید، نظمی که زن را مالکیت مرد تعریف کرده است.

🔹زهرا قائمی، زنی از دل دانشگاه و دانش، قربانی همان سیستمی شد که دشمن آگاهی است. او یکی از صدها زنی است که نامشان به فهرست طولانی «قربانیان قانون» افزوده می‌شود. وقتی پلیس از «بی‌اطلاعی» سخن می‌گوید و قاضی از «حق شرعی مرد»، باید پرسید: در این کشور چه کسی قرار است حافظ جان زنان باشد؟ جامعه جهانی، فعالان حقوق زنان و هر انسان آزاده‌ای باید فریاد بزنند: این قتل‌ها فردی نیستند، سیاسی‌اند، ساختاری‌اند، و تا زمانی که قانون بر تبعیض بنا شده، هر زن ایرانی در معرض مرگ است، چه در خیابان، چه در خانه.

@ShirinEbadiofficial
دانستن حق توست؛ حکومت نمی‌خواهد بدانی چرا بازداشت شده‌ای

🔹انسان‌های بی‌گناهی که بدون ارتکاب جرم بازداشت می‌شوند، کم نیستند. همان‌طور که در کتاب حقوق متهم به زبان ساده تشریح شده «متهم» با «مجرم» تفاوت دارد. اما صرف آگاهی از این تفاوت کافی نیست.

🔹هرکسی در زمان بازداشت یا احضار باید تفهیم اتهام شود. این اصطلاح معنای مشخصی در حقوق دارد: متهم باید بداند به چه دلیل و بر اساس کدام ماده‌ی قانونی بازداشت شده است. تفهیم اتهام باید به‌صورت کتبی، روشن و مستند به قانون انجام شود.

🔹اکنون این تعریف را مقایسه کنید با واقعیت امروز: با آنچه دیروز برای خانم کوکب بداغی در ایذه رخ داد، یا با وضعیت آقای روح‌الله کرکی که بیش از دو ماه است در زندان به‌سر می‌برد بی‌آنکه بداند به چه اتهامی بازداشت شده، یا خانم منیژه حسنی‌فرد در زندان فردیس. این موارد نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی حتی به قوانین خود نیز پایبند نیست.

🔹با این حال، آگاهی از قانون می‌تواند در برخی موارد به شهروندان کمک کند تا در دوران بازداشت، بخشی از فشارها را کاهش دهند. بنیاد شیرین عبادی در راستای تلاش برای آگاهی‌بخشی به همه‌ی اقشار جامعه، به‌ویژه در روزهایی که هر شهروندی می‌تواند به‌سادگی «متهم بالقوه» یا «گروگان حکومت» شود، مجموعه کتاب‌هایی با عنوان حقوق به زبان ساده منتشر کرده است.

🔹آنچه در این کارت می‌بینید، بخشی از کتاب حقوق متهم است. این کتاب به‌صورت مکتوب و صوتی و در پنج زبان فارسی، ترکی، عربی، بلوچی و کردی در دسترس عموم قرار دارد و به‌طور رایگان منتشر شده است.

@ShirinEbadiofficial
۳۱ سال زندان با اعتراف زیر شکنجه؛ عدالت در ایران مرده است

🔹هفت شهروند عرب اهل سنت، محبوس در زندان سپیدار اهواز، با احکام سنگین جمعاً ۳۱ سال زندان مواجه شده‌اند. اسامی آنان: خلیل خزرجی، علی خزرجی، علی بروايه، عباس حمادی، حسین سیلاوی، عبدالمجید هاشمی و یونس غرباوی. بر اساس گزارش منابع حقوق بشری، پنج نفر نخست هرکدام به پنج سال و دو نفر دیگر به سه سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند. هیچ اطلاع دقیقی از اتهامات و مصادیق این احکام در دست نیست.

🔹این افراد در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳ توسط نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و پس از مدتی بازجویی به بند ۸ زندان شیبان منتقل شدند. خانواده‌ها می‌گویند در طول بازداشت، از دسترسی به وکیل محروم بوده‌اند و بسیاری از آنان زیر شکنجه وادار به اعتراف شده‌اند. پرسش اساسی این است: آیا در این دادگاه‌ها حداقل‌های دادرسی عادلانه‌ای رعایت شده؟ آیا متهمان از حق دفاع، دسترسی به وکیل و آگاهی از اتهام خود برخوردار بوده‌اند؟ شواهد موجود نشان می‌دهد پاسخ، منفی است.

🔹این تنها یک پرونده نیست؛ تکرار الگویی است که سال‌هاست علیه شهروندان عرب، بلوچ، کرد و سایر اقلیت‌های مذهبی و قومی در ایران اجرا می‌شود. حکومت با برچسب‌های امنیتی، هرگونه فعالیت مذهبی یا اجتماعی آنان را جرم‌انگاری می‌کند و اعترافات گرفته‌شده زیر شکنجه را مبنای صدور حکم قرار می‌دهد. در چنین شرایطی، دادگاه دیگر محلی برای اجرای عدالت نیست، بلکه ابزاری است برای تثبیت سرکوب.

🔹تا زمانی که شکنجه، اعتراف اجباری و محرومیت از وکیل به‌عنوان ابزار دادرسی در ایران ادامه دارد، هیچ حکمی مشروعیت ندارد؛ نه در اهواز، نه در هیچ‌جای دیگر این کشور.

@ShirinEbadiofficial
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥موزیک ویدئو خاطره انگیز
🔸" راوی " با صدای هایده


@ShirinEbadiofficial
2025/10/19 20:49:24
Back to Top
HTML Embed Code: