Audio
ناصر القطامی
🌴🕋🕌
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا ۜ - کهف 1
حمد و سپاس مخصوص خداوند است که بر بندهی خود (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) کتاب (قرآن) را فرو فرستاده و در آن هیچ گونه انحراف و کژی قرار نداده است.
تلاوت زیبا و روحنواز سوره مبارکه کهف بصوت زیبای ناصر القطامی
رسول اللهﷺ؛ هـر ڪسے کـہ در روز جمعـہ سـورة مبارکه کهف را بخواند نوری میان دوجمعہ برایش روشن مے شود.
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا ۜ - کهف 1
حمد و سپاس مخصوص خداوند است که بر بندهی خود (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) کتاب (قرآن) را فرو فرستاده و در آن هیچ گونه انحراف و کژی قرار نداده است.
تلاوت زیبا و روحنواز سوره مبارکه کهف بصوت زیبای ناصر القطامی
رسول اللهﷺ؛ هـر ڪسے کـہ در روز جمعـہ سـورة مبارکه کهف را بخواند نوری میان دوجمعہ برایش روشن مے شود.
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(حدیث امروز)
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ﷺ: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ كَانَ عَلَى كُلِّ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ الْمَلَائِكَةُ يَكْتُبُونَ الْأَوَّلَ فَالْأَوَّلَ، فَإِذَا جَلَسَ الْإِمَامُ طَوَوُا الصُّحُفَ وَجَاءُوا يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ»
(بخاری_3211)
ابوهريره مي گويد: نبی اكرم ﷺ فرمود: «هنگامي كه روز جمعه فرا می رسد، فرشتگان به هر دری از دروازه های مسجد، مستقر میشوند. و به ترتيب، اسامی كساني را كه وارد مسجد می شوند، می نويسند. و هنگامی كه امام برای خواندن خطبه می نشيند، آنها دفترهايشان را جمع می كنند و می آيند و به خطبه، گوش می دهند.»
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
(حدیث امروز)
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ﷺ: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ كَانَ عَلَى كُلِّ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ الْمَلَائِكَةُ يَكْتُبُونَ الْأَوَّلَ فَالْأَوَّلَ، فَإِذَا جَلَسَ الْإِمَامُ طَوَوُا الصُّحُفَ وَجَاءُوا يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ»
(بخاری_3211)
ابوهريره مي گويد: نبی اكرم ﷺ فرمود: «هنگامي كه روز جمعه فرا می رسد، فرشتگان به هر دری از دروازه های مسجد، مستقر میشوند. و به ترتيب، اسامی كساني را كه وارد مسجد می شوند، می نويسند. و هنگامی كه امام برای خواندن خطبه می نشيند، آنها دفترهايشان را جمع می كنند و می آيند و به خطبه، گوش می دهند.»
«اللَّهُمِّ صلی وسَـلِّم علَى نَبِينَا محمدﷺ»
@siratalrasool
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 4⃣1⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۱۴﴾ حضرت رسول اکرم ﷺ؛ فرمانده جنگ: در همین موقع موهبتهای فرماندهی نظامی حضرت رسول اکرم ﷺ در کنار رسالتش که منبع اصلی هدایت و الهام است تبلور یافت و روشن شد که آنحضرت ﷺ در بسیج لشکر و پیشبینی و پیشگیری از خطر و تشخیص…
🌴🕋🕌
5⃣1⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۱۵﴾
دعا و تضرع، زاری و مناجات:
رسول اکرم ﷺ پس از آنکه از لشکر سان دیدند، به سایهبان خویش که در حقیقت مقر فرماندهی بود، بازگشتند، حضرت «ابوبکرؓ» نیز همراه آنحضرت ﷺ وارد سایهبان شدند ۔ حضرت در حضور حق به دعا و تضرع و مناجات پرداختند، زیرا میدانستند که اگر تکیه مسلمانان بر نیرو و امکانات ظاهری باشد، نتیجه روشن است، همان نتیجهای که هر ضعیف در مقابل قوی بدست میآورد ۔ آری! اینجا بود که وقتی رسول اکرم ﷺ هر دو کفه ترازوی جنگ را به دقت نگریست، متوجه شد که ظاهراً جنگی نابرابر در شرف وقوع است ۔
پس متوجه خداوند متعال شد و استغاثه نمود، بیتردید او ذاتی است که هیچ قدرتی نمیتواند فرمانش را ملغی کند و مانع از تنفیذ ارادهاش گردد ۔ ﴿وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللًٰهِ﴾ (¹)«و نیست کمک و یاری مگر از جانب خدا۔»
آری! رسول اللّٰه ﷺ برای این دسته از مؤمنین که تعدادشان اندک بود و از نظر تجهیزات صفر بودند، نزد خدا شفاعت کرد و گفت:
«اللَّهُمَّ! إِنَّ تُهْلِكْ هَذِهِ العِصَابَةَ، لَا تُعْبَدُ بَعْدَهَا فِيْ الْأَرضِ،»
«بار الها! اگر این گروه کوچک نابود گردد، دیگر کسی تو را مورد عبادت قرار نخواهد داد۔»
آنحضرت ﷺ در دعا و تضرعش با پروردگار خود میگفت:
«اللَّهُمَّ! أَنْجِزَ لِي مَا وَعَدْتِنِي، اللَّهُمَّ نَصْرَكَ۔»
«بار الها! به وعدهای که به من دادهای، وفا کن، بار الها! یاری خودت را تحقق بخش» ۔
پیامبر اکرم ﷺ در این اثنا دستهایش را چنان بالا میبرد که ردایش از شانههای مبارک پایین میافتاد ۔ حضرت «ابوبکر صدیقؓ» آنحضرت ﷺ را تسلی خاطر میبخشید و از کثرت زاری و لابهاش بر وی ترحم میکرد ۔
۔۔۔۔۔۔
منبع:
(¹) - سورة الأنفال: ۱۰
https://www.tg-me.com/siratalrasool
5⃣1⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۱۵﴾
دعا و تضرع، زاری و مناجات:
رسول اکرم ﷺ پس از آنکه از لشکر سان دیدند، به سایهبان خویش که در حقیقت مقر فرماندهی بود، بازگشتند، حضرت «ابوبکرؓ» نیز همراه آنحضرت ﷺ وارد سایهبان شدند ۔ حضرت در حضور حق به دعا و تضرع و مناجات پرداختند، زیرا میدانستند که اگر تکیه مسلمانان بر نیرو و امکانات ظاهری باشد، نتیجه روشن است، همان نتیجهای که هر ضعیف در مقابل قوی بدست میآورد ۔ آری! اینجا بود که وقتی رسول اکرم ﷺ هر دو کفه ترازوی جنگ را به دقت نگریست، متوجه شد که ظاهراً جنگی نابرابر در شرف وقوع است ۔
پس متوجه خداوند متعال شد و استغاثه نمود، بیتردید او ذاتی است که هیچ قدرتی نمیتواند فرمانش را ملغی کند و مانع از تنفیذ ارادهاش گردد ۔ ﴿وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللًٰهِ﴾ (¹)«و نیست کمک و یاری مگر از جانب خدا۔»
آری! رسول اللّٰه ﷺ برای این دسته از مؤمنین که تعدادشان اندک بود و از نظر تجهیزات صفر بودند، نزد خدا شفاعت کرد و گفت:
«اللَّهُمَّ! إِنَّ تُهْلِكْ هَذِهِ العِصَابَةَ، لَا تُعْبَدُ بَعْدَهَا فِيْ الْأَرضِ،»
«بار الها! اگر این گروه کوچک نابود گردد، دیگر کسی تو را مورد عبادت قرار نخواهد داد۔»
آنحضرت ﷺ در دعا و تضرعش با پروردگار خود میگفت:
«اللَّهُمَّ! أَنْجِزَ لِي مَا وَعَدْتِنِي، اللَّهُمَّ نَصْرَكَ۔»
«بار الها! به وعدهای که به من دادهای، وفا کن، بار الها! یاری خودت را تحقق بخش» ۔
پیامبر اکرم ﷺ در این اثنا دستهایش را چنان بالا میبرد که ردایش از شانههای مبارک پایین میافتاد ۔ حضرت «ابوبکر صدیقؓ» آنحضرت ﷺ را تسلی خاطر میبخشید و از کثرت زاری و لابهاش بر وی ترحم میکرد ۔
۔۔۔۔۔۔
منبع:
(¹) - سورة الأنفال: ۱۰
https://www.tg-me.com/siratalrasool
Telegram
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
مولوي عبدالرحمن خوافي
🌴🕋🕌
پند مولانا
آن مُرائی در صیام و در صلاست
تا گمان آید که او مست وَلاست"
در اینجا، مُرائی از واژهی ریا آمده است و به معنای انسان ریاکار است.
مست ولا به کسی اطلاق میشود که جام محبت و دوستی با حضرت حق را سر کشیده است.
کسانی که در ظاهر ریاکارند، همیشه در حال عبادت و انجام مناسک مذهبی هستند، نماز و روزهشان را دقیق انجام میدهند و به نظر میرسد که در این مسیر به کمال رسیدهاند؛ "تا گمان آید که او مست و شیدای حضرت حق است."
اما در حقیقت، برخی از این افراد درونشان هیچ محبتی به حضرت حق ندارند.
آنها درست مانند کسانی هستند که ظاهراً دیندار و اهل عبادتند، ولی در دلشان هیچ احساسی از عشق به حق و محبت واقعی وجود ندارد.
این افراد ممکن است از نظر ظاهری اهل عبادت باشند، ولی از درون خشن و بیرحم هستند.
تاریخ نشان داده است که بسیاری از قتلهای بزرگ یا توسط انسانهای بیدین و روانپریش انجام شده است، یا توسط انسانهای دیندار، اما بدون عشق به حضرت حق.
بنیادگرایان مذهبی را میبینید که مناسک دینی خود را بهطور کامل انجام میدهند، اما درونشان هیچ محبتی از حضرت حق نیست.
در این حالت، عبادات و مناسکشان فقط به یک سری اعمال ظاهری تبدیل میشود.
در حالی که محبت به حضرت حق، یک جام سرکشیدنی است که باید از دل بنوشید، نه از روی ظاهر.
مولانا میفرماید که کسانی که فقط دوغ خوردهاند و شراب حب الهی را نچشیدهاند، تنها ادای مستی و محبت واقعی را درمیآورند.
برای اینکه متوجه شویم دوغ خوردهایم یا مِی، باید خود را بسنجیم و ببینیم که در عمق قلبمان، چهقدر به دوستان خدا علاقه داریم و به طور طبیعی و بیپرده آنها را دوست داریم
@siratalrasool.
پند مولانا
آن مُرائی در صیام و در صلاست
تا گمان آید که او مست وَلاست"
در اینجا، مُرائی از واژهی ریا آمده است و به معنای انسان ریاکار است.
مست ولا به کسی اطلاق میشود که جام محبت و دوستی با حضرت حق را سر کشیده است.
کسانی که در ظاهر ریاکارند، همیشه در حال عبادت و انجام مناسک مذهبی هستند، نماز و روزهشان را دقیق انجام میدهند و به نظر میرسد که در این مسیر به کمال رسیدهاند؛ "تا گمان آید که او مست و شیدای حضرت حق است."
اما در حقیقت، برخی از این افراد درونشان هیچ محبتی به حضرت حق ندارند.
آنها درست مانند کسانی هستند که ظاهراً دیندار و اهل عبادتند، ولی در دلشان هیچ احساسی از عشق به حق و محبت واقعی وجود ندارد.
این افراد ممکن است از نظر ظاهری اهل عبادت باشند، ولی از درون خشن و بیرحم هستند.
تاریخ نشان داده است که بسیاری از قتلهای بزرگ یا توسط انسانهای بیدین و روانپریش انجام شده است، یا توسط انسانهای دیندار، اما بدون عشق به حضرت حق.
بنیادگرایان مذهبی را میبینید که مناسک دینی خود را بهطور کامل انجام میدهند، اما درونشان هیچ محبتی از حضرت حق نیست.
در این حالت، عبادات و مناسکشان فقط به یک سری اعمال ظاهری تبدیل میشود.
در حالی که محبت به حضرت حق، یک جام سرکشیدنی است که باید از دل بنوشید، نه از روی ظاهر.
مولانا میفرماید که کسانی که فقط دوغ خوردهاند و شراب حب الهی را نچشیدهاند، تنها ادای مستی و محبت واقعی را درمیآورند.
برای اینکه متوجه شویم دوغ خوردهایم یا مِی، باید خود را بسنجیم و ببینیم که در عمق قلبمان، چهقدر به دوستان خدا علاقه داریم و به طور طبیعی و بیپرده آنها را دوست داریم
@siratalrasool.
🌴🕋🕌
امام ابن قیم رحمه الله رحمه الله فرموده:
"گناه
یا اینکه قلب را میمیراند
یا آن را به شکل وحشتناکی بیمار میکند
و یا نیرویش را ضعیف میگرداند".
منبع: الداء و الدواء ص ۸۶
@siratalrasool
امام ابن قیم رحمه الله رحمه الله فرموده:
"گناه
یا اینکه قلب را میمیراند
یا آن را به شکل وحشتناکی بیمار میکند
و یا نیرویش را ضعیف میگرداند".
منبع: الداء و الدواء ص ۸۶
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(هر شب یک نکته قرآنی)
قال الله تعالی:
﴿فَرَجَعناکَ إلى أُمِّكَ كي تَقرَّ عَینُها ولا تَحزَنَ...﴾ [طه:۴۰]
«پس (ای موسی) ما تو را برای مادرت بازگرداندیم تا چشمش (به دیدارت) روشن گردد و غمگین نشود...»
بیشترین کسی که با دوری از تو غمگین میشود و رنج میبرد و تو را خالصانه دوست دارد مادر است!
پس قدردان او باش.
@siratalrasool
(هر شب یک نکته قرآنی)
قال الله تعالی:
﴿فَرَجَعناکَ إلى أُمِّكَ كي تَقرَّ عَینُها ولا تَحزَنَ...﴾ [طه:۴۰]
«پس (ای موسی) ما تو را برای مادرت بازگرداندیم تا چشمش (به دیدارت) روشن گردد و غمگین نشود...»
بیشترین کسی که با دوری از تو غمگین میشود و رنج میبرد و تو را خالصانه دوست دارد مادر است!
پس قدردان او باش.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
عن أبي هريرة قال رسول الله ﷺ : إن الله يقول: يا ابن آدم تفرغ لعبادتي أملأ صدرك غنى وأسد فقرك، وإن لا تفعل ملأت يديك شغلًا، ولم أسد فقرك.
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که پیامبرﷺ فرمودند: «الله متعال میفرماید: ای فرزند آدم خودت را برای بندگی و عبادت من فارغ کن سینهات را از بی نیازی پر میکنم و فقر تو را برطرف میکنم، و اگر چنین نکنی، دستانت را پر از کار و مشغولیت میکنم، و فقر تو را برطرف نخواهم کرد»
صحيح الترمذي
@siratalrasool
عن أبي هريرة قال رسول الله ﷺ : إن الله يقول: يا ابن آدم تفرغ لعبادتي أملأ صدرك غنى وأسد فقرك، وإن لا تفعل ملأت يديك شغلًا، ولم أسد فقرك.
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که پیامبرﷺ فرمودند: «الله متعال میفرماید: ای فرزند آدم خودت را برای بندگی و عبادت من فارغ کن سینهات را از بی نیازی پر میکنم و فقر تو را برطرف میکنم، و اگر چنین نکنی، دستانت را پر از کار و مشغولیت میکنم، و فقر تو را برطرف نخواهم کرد»
صحيح الترمذي
@siratalrasool
🌴🕋🕌
5⃣1⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۱۵﴾
دعا و تضرع، زاری و مناجات:
رسول اکرم ﷺ پس از آنکه از لشکر سان دیدند، به سایهبان خویش که در حقیقت مقر فرماندهی بود، بازگشتند، حضرت «ابوبکرؓ» نیز همراه آنحضرت ﷺ وارد سایهبان شدند ۔ حضرت در حضور حق به دعا و تضرع و مناجات پرداختند، زیرا میدانستند که اگر تکیه مسلمانان بر نیرو و امکانات ظاهری باشد، نتیجه روشن است، همان نتیجهای که هر ضعیف در مقابل قوی بدست میآورد ۔ آری! اینجا بود که وقتی رسول اکرم ﷺ هر دو کفه ترازوی جنگ را به دقت نگریست، متوجه شد که ظاهراً جنگی نابرابر در شرف وقوع است ۔
پس متوجه خداوند متعال شد و استغاثه نمود، بیتردید او ذاتی است که هیچ قدرتی نمیتواند فرمانش را ملغی کند و مانع از تنفیذ ارادهاش گردد ۔ ﴿وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللًٰهِ﴾ (¹)«و نیست کمک و یاری مگر از جانب خدا۔»
آری! رسول اللّٰه ﷺ برای این دسته از مؤمنین که تعدادشان اندک بود و از نظر تجهیزات صفر بودند، نزد خدا شفاعت کرد و گفت:
«اللَّهُمَّ! إِنَّ تُهْلِكْ هَذِهِ العِصَابَةَ، لَا تُعْبَدُ بَعْدَهَا فِيْ الْأَرضِ،»
«بار الها! اگر این گروه کوچک نابود گردد، دیگر کسی تو را مورد عبادت قرار نخواهد داد۔»
آنحضرت ﷺ در دعا و تضرعش با پروردگار خود میگفت:
«اللَّهُمَّ! أَنْجِزَ لِي مَا وَعَدْتِنِي، اللَّهُمَّ نَصْرَكَ۔»
«بار الها! به وعدهای که به من دادهای، وفا کن، بار الها! یاری خودت را تحقق بخش» ۔
پیامبر اکرم ﷺ در این اثنا دستهایش را چنان بالا میبرد که ردایش از شانههای مبارک پایین میافتاد ۔ حضرت «ابوبکر صدیقؓ» آنحضرت ﷺ را تسلی خاطر میبخشید و از کثرت زاری و لابهاش بر وی ترحم میکرد ۔
۔۔۔۔۔۔
منبع:
(¹) - سورة الأنفال: ۱۰ ۔
https://www.tg-me.com/siratalrasool
5⃣1⃣1⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۱۱۵﴾
دعا و تضرع، زاری و مناجات:
رسول اکرم ﷺ پس از آنکه از لشکر سان دیدند، به سایهبان خویش که در حقیقت مقر فرماندهی بود، بازگشتند، حضرت «ابوبکرؓ» نیز همراه آنحضرت ﷺ وارد سایهبان شدند ۔ حضرت در حضور حق به دعا و تضرع و مناجات پرداختند، زیرا میدانستند که اگر تکیه مسلمانان بر نیرو و امکانات ظاهری باشد، نتیجه روشن است، همان نتیجهای که هر ضعیف در مقابل قوی بدست میآورد ۔ آری! اینجا بود که وقتی رسول اکرم ﷺ هر دو کفه ترازوی جنگ را به دقت نگریست، متوجه شد که ظاهراً جنگی نابرابر در شرف وقوع است ۔
پس متوجه خداوند متعال شد و استغاثه نمود، بیتردید او ذاتی است که هیچ قدرتی نمیتواند فرمانش را ملغی کند و مانع از تنفیذ ارادهاش گردد ۔ ﴿وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللًٰهِ﴾ (¹)«و نیست کمک و یاری مگر از جانب خدا۔»
آری! رسول اللّٰه ﷺ برای این دسته از مؤمنین که تعدادشان اندک بود و از نظر تجهیزات صفر بودند، نزد خدا شفاعت کرد و گفت:
«اللَّهُمَّ! إِنَّ تُهْلِكْ هَذِهِ العِصَابَةَ، لَا تُعْبَدُ بَعْدَهَا فِيْ الْأَرضِ،»
«بار الها! اگر این گروه کوچک نابود گردد، دیگر کسی تو را مورد عبادت قرار نخواهد داد۔»
آنحضرت ﷺ در دعا و تضرعش با پروردگار خود میگفت:
«اللَّهُمَّ! أَنْجِزَ لِي مَا وَعَدْتِنِي، اللَّهُمَّ نَصْرَكَ۔»
«بار الها! به وعدهای که به من دادهای، وفا کن، بار الها! یاری خودت را تحقق بخش» ۔
پیامبر اکرم ﷺ در این اثنا دستهایش را چنان بالا میبرد که ردایش از شانههای مبارک پایین میافتاد ۔ حضرت «ابوبکر صدیقؓ» آنحضرت ﷺ را تسلی خاطر میبخشید و از کثرت زاری و لابهاش بر وی ترحم میکرد ۔
۔۔۔۔۔۔
منبع:
(¹) - سورة الأنفال: ۱۰ ۔
https://www.tg-me.com/siratalrasool
Telegram
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
مولوي عبدالرحمن خوافي
🌴🕋🕌
پند مولانا
چند گویی من بگیرم عالمی
این جهان را پر کنم از خود همی
گر جهان پر برف گردد سر به سر
تاب خور بگدازدش با یک نظر
مولانا به این موضوع میپردازد که بسیاری از انسانها فقط به ادعا و ادعا کردن هر روزه میپردازند و آنقدر در این توهمات بسر میبرند که فکر میکنند جهان بزودی از آن آنها خواهد شد ( پوچی چنین اندیشه ای را براحتی میتوان مشاهده کرد ، آرزوهای دنیوی بزرگ انسان و عمر و منابع مالی و فکری محدود انسان ، مسلما مشخص میکند که انسان چقدر در شناخت جهان اشتباه میکند، بهترین نمونه انتخاب پست ریاست جمهوری است که یک نفر مورد نیاز است اما صدها نفر برای کاندید شدن ثبت نام میکنند، این نشان میدهد بسیاری از آنها در توهمات بسر میبرند، یعنی ادعای بی اساس در ذهن خودشان)
در بیت دوم برف و سرما نماد مادیات است و خورشید نماد معرفت و نور الهی. مولانا میگوید که اگر انسان در زندگی کاملا در مادیات دنیوی غرق شود فقط کافی است که حضرت حق به او نظری داشته باشد و با تابش خورشید معرفت و عشق الهی ( تاب خور) از دست این تعلقات دنیوی که همچون زنجیر دست و پایش را بسته اند رهایی می یابد. پس مولانا این مژده را میدهد که اگر انسان بخواهد به سوی معنویت و عرفان روی آورد تمام درهای فیض و رحمت الهی بر رویش باز است .
@siratalrasool
پند مولانا
چند گویی من بگیرم عالمی
این جهان را پر کنم از خود همی
گر جهان پر برف گردد سر به سر
تاب خور بگدازدش با یک نظر
مولانا به این موضوع میپردازد که بسیاری از انسانها فقط به ادعا و ادعا کردن هر روزه میپردازند و آنقدر در این توهمات بسر میبرند که فکر میکنند جهان بزودی از آن آنها خواهد شد ( پوچی چنین اندیشه ای را براحتی میتوان مشاهده کرد ، آرزوهای دنیوی بزرگ انسان و عمر و منابع مالی و فکری محدود انسان ، مسلما مشخص میکند که انسان چقدر در شناخت جهان اشتباه میکند، بهترین نمونه انتخاب پست ریاست جمهوری است که یک نفر مورد نیاز است اما صدها نفر برای کاندید شدن ثبت نام میکنند، این نشان میدهد بسیاری از آنها در توهمات بسر میبرند، یعنی ادعای بی اساس در ذهن خودشان)
در بیت دوم برف و سرما نماد مادیات است و خورشید نماد معرفت و نور الهی. مولانا میگوید که اگر انسان در زندگی کاملا در مادیات دنیوی غرق شود فقط کافی است که حضرت حق به او نظری داشته باشد و با تابش خورشید معرفت و عشق الهی ( تاب خور) از دست این تعلقات دنیوی که همچون زنجیر دست و پایش را بسته اند رهایی می یابد. پس مولانا این مژده را میدهد که اگر انسان بخواهد به سوی معنویت و عرفان روی آورد تمام درهای فیض و رحمت الهی بر رویش باز است .
@siratalrasool
🌴🕋🕌
«ملتی که کتاب نمی خواند ،باید تمام تاریخ را تجربه کند...»
ملتی هستیم که هرجا میرسیم تاریخ حضورمونُ روی در و دیوار و درخت ثبت میکنیم،ولی حاضرنیستیم دوخط تاریخ بخونیم....
ملتی هستیم که کمترین ارزش رو برای وقت قائل هستیم ولی همیشه هم عجله داریم....
ملتی هستیم که بیشترین فخرفروشی رو با بزرگان علم و ادب سرزمینمون میکنیم ...
اما کتابهاشون رو نمیخونیم....
@siratalrasool
«ملتی که کتاب نمی خواند ،باید تمام تاریخ را تجربه کند...»
ملتی هستیم که هرجا میرسیم تاریخ حضورمونُ روی در و دیوار و درخت ثبت میکنیم،ولی حاضرنیستیم دوخط تاریخ بخونیم....
ملتی هستیم که کمترین ارزش رو برای وقت قائل هستیم ولی همیشه هم عجله داریم....
ملتی هستیم که بیشترین فخرفروشی رو با بزرگان علم و ادب سرزمینمون میکنیم ...
اما کتابهاشون رو نمیخونیم....
@siratalrasool
🌴🕋🕌
روزگاری در یک جایی مردی برای دزدی از دیوار خانه ای بالا رفت و خواست از پنجره وارد شود که پنجره کنده شد و دزد به زمین افتاد و پایش شکست. شکایت نزد حاکم عادل برد.
حاکم، صاحبخانه را خواست و گفت چرا پنجره سست بوده که این بنده خدا از طلب روزی خود و سهم خود باز ماند و صدمه ببیند.
مرد گفت: نجار پنجره را سست ساخته است من بیگناهم.
حاکم، نجار را خواست و عتاب کرد.
نجار گفت: من پنجره را محکم ساختم، بنا آن را خوب نصب نکرده.
حاکم، بنا را خواست و علت جویا شد.
بنا گفت: مصالح فروش مصالح نامناسب فروخته است.
حاکم، مصالح فروش را خواست کرد. او که نتوانست دیگری را مقصر نشان دهد، محکوم شد و حاکم فرمود دارش بزنند.
وقتی مصالح فروش را پای چوبه دار بردند، چون قدش کوتاه بود به طناب دار نمی رسید؛ موضوع را به حاکم گفتند.
فرمود: یک نفر که قدش بلند است پیدا کنید و اعدامش کنید تا موضوع ختم به خیر شود و صدای کسی در نیاید !!
@siratalrasool
روزگاری در یک جایی مردی برای دزدی از دیوار خانه ای بالا رفت و خواست از پنجره وارد شود که پنجره کنده شد و دزد به زمین افتاد و پایش شکست. شکایت نزد حاکم عادل برد.
حاکم، صاحبخانه را خواست و گفت چرا پنجره سست بوده که این بنده خدا از طلب روزی خود و سهم خود باز ماند و صدمه ببیند.
مرد گفت: نجار پنجره را سست ساخته است من بیگناهم.
حاکم، نجار را خواست و عتاب کرد.
نجار گفت: من پنجره را محکم ساختم، بنا آن را خوب نصب نکرده.
حاکم، بنا را خواست و علت جویا شد.
بنا گفت: مصالح فروش مصالح نامناسب فروخته است.
حاکم، مصالح فروش را خواست کرد. او که نتوانست دیگری را مقصر نشان دهد، محکوم شد و حاکم فرمود دارش بزنند.
وقتی مصالح فروش را پای چوبه دار بردند، چون قدش کوتاه بود به طناب دار نمی رسید؛ موضوع را به حاکم گفتند.
فرمود: یک نفر که قدش بلند است پیدا کنید و اعدامش کنید تا موضوع ختم به خیر شود و صدای کسی در نیاید !!
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(هر شب یک نکته قرآنی)
«حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ ۚ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ»
(٤٠ هود)
(نوح به کار خود مشغول بود و کافران هم به تمسخر خود ادامه دادند)«تا آن گاه که فرمان ما (مبنی بر هلاک کافران) در رسید و آب از زمین جوشیدن گرفت (و خشم ما به غایت رسید. به نوح) گفتیم: سوار کشتی کن از هر صنفی نر و مادهای را، و خاندان خود را، مگر کسانی را که فرمان هلاک آنان قبلاً صادر شده است (که همسر و یکی از پسران تو است)، و کسانی را (در آن بنشان) که ایمان آوردهاند. و جز افراد اندکی بدو ایمان نیاورده بودند.»
@siratalrasool
(هر شب یک نکته قرآنی)
«حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ ۚ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ»
(٤٠ هود)
(نوح به کار خود مشغول بود و کافران هم به تمسخر خود ادامه دادند)«تا آن گاه که فرمان ما (مبنی بر هلاک کافران) در رسید و آب از زمین جوشیدن گرفت (و خشم ما به غایت رسید. به نوح) گفتیم: سوار کشتی کن از هر صنفی نر و مادهای را، و خاندان خود را، مگر کسانی را که فرمان هلاک آنان قبلاً صادر شده است (که همسر و یکی از پسران تو است)، و کسانی را (در آن بنشان) که ایمان آوردهاند. و جز افراد اندکی بدو ایمان نیاورده بودند.»
@siratalrasool
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هشت فایده از فواید سورهی بقره که اگر آن را بدانید تلاوت روزانهی این سوره را هرگز ترک نخواهید کرد.
🌴🕋🕌
تا زمانی که گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است ؛
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.
باد، باعث طراوتش میشود،
آب، باعث رشدش میشود،
و آفتاب، به او پختگی و کمال میبخشد.
اما …
به محض پاره شدن آن بند؛
و جدا شدن از درخت،
آب، باعث گندیدگی؛
باد باعث پلاسیدگی؛
و آفتاب باعث پوسیدگی
و ازبین رفتن طراوتش میشود!
بنده بودن یعنی همین،
یعنی بند به خدا بودن،
که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در فساد ما مؤثر خواهند بود.
پول، قدرت، شهرت، زیبایی…. تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.
@siratalrasool
تا زمانی که گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است ؛
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.
باد، باعث طراوتش میشود،
آب، باعث رشدش میشود،
و آفتاب، به او پختگی و کمال میبخشد.
اما …
به محض پاره شدن آن بند؛
و جدا شدن از درخت،
آب، باعث گندیدگی؛
باد باعث پلاسیدگی؛
و آفتاب باعث پوسیدگی
و ازبین رفتن طراوتش میشود!
بنده بودن یعنی همین،
یعنی بند به خدا بودن،
که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در فساد ما مؤثر خواهند بود.
پول، قدرت، شهرت، زیبایی…. تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
پند مولانا
آن گمان انگیز را سازد یقین
مهرها رویاند از اسباب کین
پرورد در آتش ابراهیم را
ایمنی روح سازد بیم را
مولانا در این دو بیت یکی از بزرگترین محبتهایی که خداوند برای انسان انجام میدهد ( در واقع میتوان گفت معجزه) را ذکر میکند.
میگوید که خداوند آنقدر بر انسان رحمت دارد که از درون شک و تردیدش یقین و اطمینان بوجود میآورد و حتی در کینه ورزی اسباب را طوری تنظیم میکند که نهایت این کینه ورزی به مهر و محبت ختم شود.
در برابر هجوم انواع بلاها و مصیبتها و تهاجم نفس اماره ( آتش) خداوند از روح ما ( ابراهیم) محافظت میکند و علاوه بر محافظت از همین بلاها و تفکرات مادیگرایی زمینه اعتلای روحی ما را فراهم میکند. و ترس و نگرانی را سبب ایمن سازی روح انسان بکار میبرد. یکی از سادهترین مثالهای همین مورد میتوان گرفتار شدن انسان به برخی بیماریها عنوان کرد که پس از مدتی انسان متوجه میشود که در برابر بیماری ناتوان است و از همانجا پی میبرد که غرورش را کنار بگذارد و از خداوند بخواهد که او را نجات دهد ، بعد از صحت و سلامتی به دو موهبت عظیم رسیده ، هم سلامتی جسمی و هم ارتقای معنوی و روحی . این نمونه ای بود که چطور خداوند مصایب را اسباب و وسیله عروج روحی ما قرار میدهد.
@siratalrasool
پند مولانا
آن گمان انگیز را سازد یقین
مهرها رویاند از اسباب کین
پرورد در آتش ابراهیم را
ایمنی روح سازد بیم را
مولانا در این دو بیت یکی از بزرگترین محبتهایی که خداوند برای انسان انجام میدهد ( در واقع میتوان گفت معجزه) را ذکر میکند.
میگوید که خداوند آنقدر بر انسان رحمت دارد که از درون شک و تردیدش یقین و اطمینان بوجود میآورد و حتی در کینه ورزی اسباب را طوری تنظیم میکند که نهایت این کینه ورزی به مهر و محبت ختم شود.
در برابر هجوم انواع بلاها و مصیبتها و تهاجم نفس اماره ( آتش) خداوند از روح ما ( ابراهیم) محافظت میکند و علاوه بر محافظت از همین بلاها و تفکرات مادیگرایی زمینه اعتلای روحی ما را فراهم میکند. و ترس و نگرانی را سبب ایمن سازی روح انسان بکار میبرد. یکی از سادهترین مثالهای همین مورد میتوان گرفتار شدن انسان به برخی بیماریها عنوان کرد که پس از مدتی انسان متوجه میشود که در برابر بیماری ناتوان است و از همانجا پی میبرد که غرورش را کنار بگذارد و از خداوند بخواهد که او را نجات دهد ، بعد از صحت و سلامتی به دو موهبت عظیم رسیده ، هم سلامتی جسمی و هم ارتقای معنوی و روحی . این نمونه ای بود که چطور خداوند مصایب را اسباب و وسیله عروج روحی ما قرار میدهد.
@siratalrasool
🌴🕋🕌
ای جُلیبب آیا ازدواج نمیکنی؟!
ای رسولخدا، چه کسی در دنیا به من دختر میدهد در حالی که نه مال و ثروتی دارم و نه مقام و منصبی؟!
به خانه فلان انصاری برو و دخترش را خواستگاری کن و بگو که رسولخدا مرا فرستاده و به شما فرمود دخترتان را به ازدواج من درآورید.
دخترِ آن خانواده از زیباترین دختران انصار بود.
جُلیبیب به آن خانه رفت و گفت: رسولخدا ﷺ به شما سلام رساند و فرمود که دخترتان را به ازدواج من دربیاورید. پدر آن دختر گفت: جلیبیب، چگونه این کار را انجام دهم در حالی که مال و ثروت و مقام و منصبی نداری؟!
دختر از اتاق بیرون آمد و با صدای بلند به پدرش گفت: آیا درخواست رسولخدا را رد میکنید؟ به خداوند قسم که من قبول کردم زن او شوم.
روز عروسی جُلیبیب و آن دختر بود که ندای جهاد سر دادند، پس جُلیبیب از خانه خارج شد و عروس خود را رها کرد و بعد از پایان نبرد بود که رسولخدا ﷺ از صحابه رضی الله عنهم پرسید آیا کسی را از دست دادهاید؟ صحابه همه را بجز جلیبیب سرشماری کردند لذا پیامبر ﷺ فرمود: آیا محبوبی را از دست ندادهاید؟ گفتند: چه کسی؟ فرمود: محبوبم جُلیبیب را نمییابم، پس به جستجوی او روان شدند و دیدند که هفت نفر از کافران را به هلاکت رسانده و خودش نیز به شهادت رسیده است.
رسولخدا ﷺ فرمود: "تو از من هستی و من نیز از تو، تو از من هستی و من نیز از تو"، و دو دست خود را زیر سر جُلیبیب گذاشت تا وقتی که قبرش را کندند.
خدایا نمونه جُلیبیبها و همسرش را در میان امت فزونی گردان و ما را هم از آنان قرار بده. آمین
@siratalrasool
ای جُلیبب آیا ازدواج نمیکنی؟!
ای رسولخدا، چه کسی در دنیا به من دختر میدهد در حالی که نه مال و ثروتی دارم و نه مقام و منصبی؟!
به خانه فلان انصاری برو و دخترش را خواستگاری کن و بگو که رسولخدا مرا فرستاده و به شما فرمود دخترتان را به ازدواج من درآورید.
دخترِ آن خانواده از زیباترین دختران انصار بود.
جُلیبیب به آن خانه رفت و گفت: رسولخدا ﷺ به شما سلام رساند و فرمود که دخترتان را به ازدواج من دربیاورید. پدر آن دختر گفت: جلیبیب، چگونه این کار را انجام دهم در حالی که مال و ثروت و مقام و منصبی نداری؟!
دختر از اتاق بیرون آمد و با صدای بلند به پدرش گفت: آیا درخواست رسولخدا را رد میکنید؟ به خداوند قسم که من قبول کردم زن او شوم.
روز عروسی جُلیبیب و آن دختر بود که ندای جهاد سر دادند، پس جُلیبیب از خانه خارج شد و عروس خود را رها کرد و بعد از پایان نبرد بود که رسولخدا ﷺ از صحابه رضی الله عنهم پرسید آیا کسی را از دست دادهاید؟ صحابه همه را بجز جلیبیب سرشماری کردند لذا پیامبر ﷺ فرمود: آیا محبوبی را از دست ندادهاید؟ گفتند: چه کسی؟ فرمود: محبوبم جُلیبیب را نمییابم، پس به جستجوی او روان شدند و دیدند که هفت نفر از کافران را به هلاکت رسانده و خودش نیز به شهادت رسیده است.
رسولخدا ﷺ فرمود: "تو از من هستی و من نیز از تو، تو از من هستی و من نیز از تو"، و دو دست خود را زیر سر جُلیبیب گذاشت تا وقتی که قبرش را کندند.
خدایا نمونه جُلیبیبها و همسرش را در میان امت فزونی گردان و ما را هم از آنان قرار بده. آمین
@siratalrasool
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌴🕋🕌
شیخ الاسلام ابن التيمية رحمه الله می فرماید:
كسيكه قرآن و حديث را با عقل خودش تفسير كند و آنرا بر غير تفسير مشهور أصحاب و تابعين تأويل كند،پس او بر الله متعال نسبت دروغ داده است و درآیات الله الحاد ورزیده و كلمات را از جايگاه اصلی اش تحريف ساخته است واین روش سبب گشایش دروازه ی انکار و بی دینی است ؛ و باطل بودن آن از دیدگاه اسلام معلوم و روشن است.
مجموع الفتاوي ٢٤٣/١٣
@siratalrasool
شیخ الاسلام ابن التيمية رحمه الله می فرماید:
كسيكه قرآن و حديث را با عقل خودش تفسير كند و آنرا بر غير تفسير مشهور أصحاب و تابعين تأويل كند،پس او بر الله متعال نسبت دروغ داده است و درآیات الله الحاد ورزیده و كلمات را از جايگاه اصلی اش تحريف ساخته است واین روش سبب گشایش دروازه ی انکار و بی دینی است ؛ و باطل بودن آن از دیدگاه اسلام معلوم و روشن است.
مجموع الفتاوي ٢٤٣/١٣
@siratalrasool
🌴🕋🕌
(هرشب یک نکته قرآنی)
«جاوَزنا بِبَني إِسرائيلَ البَحرَ فَأَتبَعَهُم فِرعَونُ وَجُنودُهُ بَغيًا وَعَدوًاحَتّىٰ إِذا أَدرَكَهُ الغَرَقُ قالَ:
آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلـٰهَ إِلَّا الَّذي آمَنَت بِهِ بَنو إِسرائيلَ وَأَنا مِنَ المُسلِمينَ آلآنَ وَقَد عَصَيتَ قَبلُ وَكُنتَ مِنَ المُفسِدينَ فَاليَومَ نُنَجّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكونَ لِمَن خَلفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثيرًا مِنَ النّاسِ عَن آياتِنا لَغافِلونَ»
«[سرانجام] بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم
و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت:ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد؛ و من از مسلمین هستم
[امّا به او خطاب شد:] الآن ؟!! در حالی که قبلاً عصیان کردی، و از مفسدان بودی ولی امروز، بدنت را [از آب] نجات میدهیم تا عبرتی برای آیندگان باشی و بسیاری از مردم، از آیات ما غافلند.»
(سوره يونس آیه ٩٠ الی ٩٢)
@siratalrasool
(هرشب یک نکته قرآنی)
«جاوَزنا بِبَني إِسرائيلَ البَحرَ فَأَتبَعَهُم فِرعَونُ وَجُنودُهُ بَغيًا وَعَدوًاحَتّىٰ إِذا أَدرَكَهُ الغَرَقُ قالَ:
آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلـٰهَ إِلَّا الَّذي آمَنَت بِهِ بَنو إِسرائيلَ وَأَنا مِنَ المُسلِمينَ آلآنَ وَقَد عَصَيتَ قَبلُ وَكُنتَ مِنَ المُفسِدينَ فَاليَومَ نُنَجّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكونَ لِمَن خَلفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثيرًا مِنَ النّاسِ عَن آياتِنا لَغافِلونَ»
«[سرانجام] بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم
و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت:ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد؛ و من از مسلمین هستم
[امّا به او خطاب شد:] الآن ؟!! در حالی که قبلاً عصیان کردی، و از مفسدان بودی ولی امروز، بدنت را [از آب] نجات میدهیم تا عبرتی برای آیندگان باشی و بسیاری از مردم، از آیات ما غافلند.»
(سوره يونس آیه ٩٠ الی ٩٢)
@siratalrasool