Telegram Web Link
جلال الدین

به مناسبت سالروز درگذشت آیت الله طاهری اصفهانی

سید جلال الدین طاهری متولد سال ۱۳۰۵ در یکی از محله‌های قدیمی شهر اصفهان به نام حسین‌آباد در قسمت جنوبی اصفهان در مجاورت محله سیچان و پاچنار متولد شد. وی دانش‌آموخته دیپلمه علوم انسانی به سال ۱۳۲۳ است. وی همچنین دانش‌آموخته انجمن ایران و فرانسه بوده و به زبان‌های عربی و فرانسه تسلط کامل داشت.طاهری از مبارزین دوران محمدرضا پهلوی در دوران قبل از انقلاب بود. او اولین امام جمعه شهر اصفهان بود به طوریکه قبل از انقلاب نیز به اصرار روح‌الله خمینی اقدام به برگزاری نماز جمعه در مسجد اعظم حسین‌آباد نمود. سید جلال‌الدین طاهری امام جمعه و نماینده ولی فقیه در اصفهان و نماینده استان اصفهان در مجلس خبرگان قانون اساسی و همچنین مجلس خبرگان رهبری بود. او محور یکی از دو جریان مهم سیاسی در اصفهان بود و پس از سید حسین خادمی مهمترین شخصیت اصفهان به شمار می آمد

از طاهری چندین جلد کتاب به زبان عربی منتشر شده‌است. کتاب دو جلدی «الطهارة» و کتاب چهار جلدی «المحاضرات: تقریر مباحث اصول الفقه قدوه الفقهاء والمجتهدین آیه محمد المحقق الداماد» (تقریر دروس آیت‌الله محقق داماد) به قلم او منتشر شده‌اند. او در سال ۱۳۷۸ ضمن شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری، که تنها روحانیون مجاز به حضور در آن هستند، با بیش از یک میلیون رأی به عنوان منتخب مردم اصفهان در این نهاد حکومتی برگزیده شد.
وی که از ائمه جمعه منصوب توسط سید روح‌الله خمینی بود. در سال ۱۳۸۱ با انتشار نامه‌ای سرگشاده، در اعتراض به رفتار نظام حاکم با حسینعلی منتظری، از امامت جمعه اصفهان استعفا داد.
دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با انتشار دستوری مطبوعات را از چاپ استعفانامه وی منع کرد و روزنامه آزاد به اتهام چاپ این نامه توقیف گردید.
او از تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ به علت عارضه شدید انسداد تنفسی در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان الزهرا اصفهان بستری شد. روز ۱۲ خرداد ۱۳۹۲ پس از ۳۵ روز بستری بودن در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان به علت ایست تنفسی درگذشت.
عاش سعیدا و مات سعیدا

کانال فقیه دور اندیش

@va3moharam
Forwarded from فرهیختگان
چگونه با کلمات شلیک نکنیم: پرونده‌سازی به جای نقد | یاسر میردامادی 

یاسر میردامادی، پژوهشگر دین و فلسفه، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت: 

خُذُوا اَلْحَقَّ مِنْ أَهْلِ اَلْبَاطِلِ وَ لاَ تَأْخُذُوا اَلْبَاطِلَ مِنْ أَهْلِ اَلْحَقِّ، كُونُوا نُقَّادَ اَلْكَلاَمحق را [ولو] از اهل باطل بپذیرید و[لی] باطل را [حتی] از اهل حق نپذیرید، سخن‌سنج باشید.روایت منسوب ــــ عمدتاً در منابع حدیثی شیعه ــــ به عیسی مسیح 

۱. مقدمه

اگر شما هم زیاد با کاغذ سروکار دارید شاید این تجربه‌ی دردناک برای‌تان پیش آمده باشد که تیزی کاغذْ انگشت‌تان را ببرّد ــــ تجربه‌ای شایع كه معمولا تحمل‌پذیر است، زيرا، در حالت عادی، زخم به زودی خوب می‌شود. چه می‌شد اما اگر کسی با کاغذ به‌سان گیوتین برخورد می‌کرد و گلو می‌برید ـــــ نه به معنای تحت اللفظی که به معنای استعاری؟

 نقد اندیشه‌ها، جریان‌ها و شخصیت‌های فکری در فضای اندیشگی ایران، چه در داخل و چه خارج کشور، ضرورتی است انکارناپذیر. با این حال، آن‌چه در برخی نشریات (پوزیسیون یا اپوزیسیون) و شبکه‌های اجتماعی به‌نام نقد عرضه می‌شود، در بسا اوقات پرونده‌سازی است نه نقد؛ نوعی حمله‌ی هدف‌دار امنیتی است که در پیِ فهم و برقراری گفت‌وگو نیست بلکه در پیِ شلیک با طپانچه‌ی کلمات و بریدن گلو با تیزی کاغذ است، و هم‌هنگام خود را اهل فهم و گفت‌وگو جلوه می‌دهد تا کار پرونده‌سازی را با کمینه‌ای از ظرافت و آبرو پیش ببرد، تا چاقوی پرونده برّنده شود اما مسؤولیتی متوجه چاقوکش نباشد. در یک کلام، پرونده‌سازی چیزی از جنس شِبه‌نقدی خطرناک است نه نقد.
مجله‌ی ـــ اکنون منعطلِ ــــ «باور» به جانشینیِ مدیرمسؤول و سردبیری شیخ مرتضی روحانی (مؤسس و مدیرمسؤول سابق مجله‌ی «ترجمان») نمونه‌ی در-خور-درنگی است از شلیک با طپانچه‌ی کلمات و بریدن گلو با تیزی کاغذ. «باور» نشریه‌ای با خوی پرونده‌ساز بود که از سوی روزنامه‌ی دولتی «ایران» در دولت سیّد ابراهیم رییسی (۱۴۰۳-۱۳۳۹) منتشر می‌شد. این جریده کمتر از یک سال عمر کرد و تنها ۱+۴ شماره بیرون داد ـــــ  به این معنا که گویا شماره‌ی پنجم آن، با این که آماده بود، با درگذشت سید ابراهیم رییسی و تغییر دولت‌، هرگز پخش کاغذی نشد و اصل مجله هم بی سروصدا پایان یافت و گرفتار خودتعطیلی شد، گرچه پی‌دی‌اف شماره‌ی پنجم آن قدری‌ دست‌به‌دست چرخید.

این نشریه‌ی کوتاه‌مدت نمونه‌ی ظریفی از تبدیل ژانر نقد به پروژه‌ی تخریب امنیتی بود. به خلاف سلفِ «کیهان» و به ویژه ستون زمخت «نیمه‌ی پنهان»، خلفِ «باور» می‌کوشید خود را ظریف، محققانه و آکادمیک نشان دهد. آیا این قدمی به جلو نبود؟ اگر کارکرد آن حفظ کارد پرونده‌ساز در دورانی باشد که کیهان‌گری رسوا شده، نخیر نبود بلکه آمده بود تا گزیده‌تر ببُرّد سَر.  از این رو، پرداختن به این مجله از منظر نقدشناختی و از باب ادب‌آموزی از بی‌ادبان موجه است و نه از هیچ جنبه‌ی دیگری؛ وگرنه بعید است که «باور» از جنبه‌ی دیگری در خاطره‌ی رسانه‌شناختی جمعی ایرانی باقی بماند.
«باور» حتی با کار رسانه‌ایِ قبلی خود روحانی یعنی «ترجمان» قیاس‌پذیر نیست. «ترجمان» که هنوز منتشر می‌شود، از پرونده‌سازی برکنار است. شیخ اما از تجربه‌ی «ترجمان» تحت عنوان «قرتی‌بازی» یاد کرد.[۱]

اگر پرونده‌سازی را کاری انقلابی بدانیم، البته که «ترجمان» انقلابی نبود و نیست ــــ صرف نظر از این‌که بودجه‌ی آن را کدام نهاد انقلابی می‌داد یا نمی‌داد، یا هم‌چنان می‌دهد یا نمی‌دهد. از فحوای کلام مؤسّس و مدیرمسؤول سابق «ترجمان» و صراحت کنش بعدی‌‌اش برمی‌آید که: شیخ قصه‌ی ما گوی «باور» در میان افکنْد تا، به قول خود، از «قرتی‌بازیِ ترجمان» توبه کند. مرگ نابهنگام جناب رییسی اما کار را خراب کرد: «باور» رفت، «قرتی» ماند و از «باور» خاطره‌ی پرونده‌سازی باقی ماند.

بررسی محتوای «باور» در این نوشته می‌تواند نمونه‌ی آموزنده‌‌ای از تمایز میان نقد و پرونده‌سازی به دست دهد. این نوشته قرار است به ما بگوید ...

ادامه در لینک زیر:
https://ensafnews.com/594884/

#فرهیختگان راهی به رهایی
اینکه یک "سرزمین، تنها متعلق به ساکنان کنونی آن نیست" را می‌توان ذیل مبحث "حقوق سرزمینی"(Territorial rights) گنجاند. در میان فیلسوفان سیاسی معاصر جان رالز این بحث را ذیل عنوان کلی "عدالت بین نسل‌ها" مطرح کرده است. تغییر یا دستکاری عامدانه‌ی بافت جمعیتی یکی از نواقض این حقوق سرزمینی و در تضاد با قاعده‌ی "حق بومیان بر سرزمین" است. اگر این تغییر بافت جمعیتی با توسل به زور باشد ما با مفهوم جدیدی روبرو هستیم که به نظرم اولین بار یکی از کارگروه‌های حقوقی سازمان ملل در دهه90 برای قضیه قتل عام بوسنیایی‌ها برساخت: پاکسازی قومی (Ethnic cleansing)[1]. پاکسازی قومی عام‌تر از نسل‌کشی است و هرگونه تغییر اجباری یا تهدیدآمیز بافت جمعیتی را شامل می‌شود که ناقض حقوق بین الملل و قراردادهای تابعه‌اش است. البته پاکسازی قومی به لحاظ سیاسی ممکن است باعث خشونت‌های بی‌پایان هم بشود.
   برای مثال مورخین اسراییلی‌ای مانند بنی موریس (که خود یک صهیونیست است) و ایلان پاپه (که یهودی ضد صهیونیسم است) هر دو متفقند که پاکسازی قومیِ رخ داده در فاصله‌ی سال‌های 1919تا1949 عامل اصلی خشونت‌های بعدی در فلسطین بوده است. توضیح اینکه دولت بریتانیا با همکاری آژانس یهود در فاصله‌ی سالهای 1919تا1947، جمعیت یهودیان فلسطین را از 60هزار نفر به 700هزار نفر رساند و با اتخاذ سیاستهای تغییر بافت جمعیتی خلاف خواست ساکنان بومی (90درصد عرب+10درصد یهودی در پایان جنگ جهانی اول)، بافت منطقه را کاملا تغییر داد، مساله‌ای که صدالبته خود انگلیسی‌ها برای بریتانیا نپسندیدند و در 1905 با تصویب قانونی (موسوم به Aliens act) مانع مهاجرت بی‌رویه‌ی یهودیان ـ خاصه از اروپای شرقی به بریتانیا ـ شدند (قوانین مشابهی نیز در دهه‌ی30 میلادی قرن بیستم در ایالات متحده به منظور کاهش روند مهاجرت ـ به ویژه برای یهودیان ـ تنفیذ شد مانند قانون مهاجرت1921 و قانون جانسون ـ ترید1924[2]).
   فلذا آن سرزمین تنها متعلق به ساکنان سال1919 نبود و بالاتر اینکه متعلق به بریتانیایی‌ها هم نبود که شرایط سیاسی/اجتماعی/جمعیتی آن را برای یک قرن بعد دستکاری کنند و ایده‌ی پاکسازی قومی بومیان را برای مهاجران تسهیل کنند. حَنا آرنت فیلسوف سیاسی یهودی به همین مناسبت در جستاری می‌نویسد:
ایده‌ی «ملت بدون سرزمین، به یک سرزمین بدون ملت نیاز دارد» چنان اذهان رهبران صهیونیست را به خود مشغول کرده بود که آنها به سادگی جمعیت بومی را نادیده گرفتند[3]".

ــــــــــ
ارجاعات
[1]. این یکی از اسناد سازمان ملل در جرم‌انگاری تغییر بافت جمعیتی است:
"Any attempt to change or uphold a changed demographic composition of an area, against the will of the original inhabitants, by whichever means, is a violation of international law".
U.N. Committee on the Elimination of Racial Discrimination, Decision 2 (47) of August 17 1995, on the situation in Bosnia and Herzegovina, U.N. Doc. A/50/18/1995, para. 26
[2]. برای جزییات بیشتر نک:
https://encyclopedia.ushmm.org/content/en/article/united-states-immigration-and-refugee-law-1921-1980#:~:text=In%201921%20and%201924%2C%20the,to%20immigrate%20from%20Nazi%20Germany.
[3]. Prophets Outcast: A Century of Dissident Jewish Writing about Zionism and Israel, Edited by: Adam Shatz,  p. 77, Nation Books; First Edition, 2004.


@AdnanFallahi
Forwarded from Amirhossein
"...ز حق بی خبرند "
پادشاه مراکش قربانی گوسفند را به دلیل خشکسالی تاریخی و افزایش شدید هزینه های دام ، ممنوع کرد؛ این خبر مرا به یاد نوشته ابو حیان توحیدی فیلسوف مردم انداخت که درکتاب مفقود شده اش " الحج العقلی اذا ضاق الفضا عن الحج الشرعی" از او نقل شده : آیا رسد آن روز که مردم و حکام خدا را به جای خانه اش بپرستند!!!؟
باری در زمانه ای که مردم سرزمین‌های اسلامی از شدت فقر در رنجی جانکاه به سر می برند و تا کمر در سطل‌های زباله انسانیت از دست شده خود را به جستجوی تکه نانی در هم می نوردند، کودکان و مردم مظلوم غزه و دیگر جایها در انظار بهت زده جهانیان از گرسنگی جان می دهند، جوانان وطن از بیکاری و شرمساری در برابر پدران پیر کم درآمد خود به خودکشی ره می سپرند و ...آیا اساسا رفتن به خانه خدا ، خدا را خشنود می کند؟
واجب الحج شدگانی که از این بوم و برند
عازم خانه حق اند و ز حق بی خبرند(صفای اصفهانی) .
اگر هزینه هر حاجی ایرانی حداقل سیصد میلیون تومان باشد با نصف آن می توان دستی از رنجوری گرفت و عزتش را به آسمان کشید.
براستی چرا ذات حج که همبستگی انسانی مسلمین جهان است،به فراموشی سپرده شده است؟
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست ...
امیرحسین پورسینا
امروز بخت یار شد و فرصتی دست داد تا به دیدار دوست بسیار عزیزی بروم که چند روزی است دوران حبس‌اش تمام و از زندان آزاد شده است. علیرضا بهشتی شیرازی، مدیر انتشارات روزنه. مردی از جنس میرحسین عزیز. همانقدر شریف، همانقدر متواضع، فروتن و صبور و همانقدر مومن و مصمم به پیمودن راه دشوار آزادی.
احمد خرم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔖خردادِ یاد…

عزت‌الله سحابی
هاله سحابی
و هدی صابر

@Kaleme
🔴 انتقال ابوالفضل قدیانی به سی‌سی‌یو

🎙️مرتضی قدیانی

🔺پدرم روز یکشنبه برای معاینه دوره‌ای قلب به پزشک مراجعه داشت که پزشک، تشخیص داد با توجه به ابتلا به بیماری قلبی و ابتلا به عفونت ریه در زندان، باید بستری شود | گفته بودند که شما را با دستبند و پابند اعزام می‌کنیم. پیرو همین تصمیم هم، پدرم گفت که من به این شکل و با این وضعیت به بیمارستان مراجعه نمی‌کنم و به محل اتاق خود در بند بازگشته بود | پس از طی دو، سه ساعت، ظاهراً آقایان با یکدیگر شور کرده و حدود ساعت ۴ تصمیم گرفته بودند که با ترتیبی، بدون دستبند و پابند، ایشان را به بیمارستان اعزام کنند.

🔺اکنون پدر به یکی از بیمارستان‌های تهران منتقل و در بخش CCU بستری شده است | ایشان در حال حاضر ۸۰ سال سن دارد. مدت‌های مدیدی-از سال ۷۸- است که به بیماری قلبی مبتلا بوده و بیش از ۷ استند در قلب پدر کار گذاشته شده… | این عفونت ریوی هم از زمان زندان برای پدر اتفاق افتاده است.

*گزیده گفت‌وگو با کانال امتداد
Forwarded from بیان
رونمایی از مجموعه ده جلدی خاطرات مرحوم سیدعلی‌اکبر محتشمی پور
سرانجام در اجلاس کنشگران حوزه امام خمینی(ره) برگزار شده در روز شنبه ۱۲ خردادماه، از مجموعه ده‌جلدی خاطرات رونمایی شد.
این رونمایی در حضور آیت‌الله حاج سیدحسن خمینی، معاون اول رییس جمهور جناب آقای دکتر عارف و وزرای علوم و فرهنگ، توسط سرکارخانم دکتر طباطبایی (همسر مکرمه یادگار امام حاج سیداحمد خمینی(ره) ) و سرکار حاجیه خانم خضریان (همسر مکرمه مرحوم سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور) انجام پذیرفت.

https://www.tg-me.com/bayanolenas
Forwarded from تحکیم ملت
♦️به نام رهایی، به نام ایستادگی

عزیز قاسم‌زاده‌ی مقاوم، صدای بلند عدالت، نغمه‌خوان رنج‌ها و راوی صلابت در میانه‌ی سلول‌های بی‌پنجره...

🖊️اسماعیل عبدی

برادرم، همراه دیرین، تو را نه فقط با نام می‌شناسم، که با مقاومتت در دل زندان، با صدای سرودهایت در بین صفوف معلمان آزاده، با سکوت‌هایی که فریاد بودند در سلول انفرادی، با قلمی که در اوج سرکوب، روشنگری کرد. تو آن صدایی هستی که حتی دیوارهای زندان نتوانست آن را خاموش کند.

در روزهایی که جسمت با سرطان پروستات در نبرد بود و در حالی‌که رنج جراحی و سپس پرتو‌درمانی را هم بلافاصله بعد از زندان تحمل کردی اما در همان حال باز هم صدای تو، صدای امید ما بود.
در آن تماس‌های کوتاه از دل زندان، ما قوت قلب می‌گرفتیم، نه به‌خاطر کلمات، بلکه از قدرت روحی عظیمی که در صدایت جاری بود. چیزی نتوانست اراده‌ات را بلرزاند، همچنان که اخراج ظالمانه‌ات از مدرسه، تو را از آموزگاری منصرف نکرد.

تو در کنار بزرگ ترین اساتید موسیقی ایران بودی و می توانستی تنها از طریق همان هنر هم مانا باشی و صدای همه اما همه انرژیت را برای جامعه معلمان گذاشتی. برای ما آموزگار شدی؛ آموزگار عشق، هنر، نجابت، و آزادگی.

می‌دانم رفتن پدر بزرگوارت، زخمی عمیق بر دلت نهاد و چه تلخ بود که پس از غم جانکاه این سوگ بزرگ، دست‌هایت را در بند کردند. اما یاد آن مادر مهربانت، که خانه‌اش همیشه مأمن همبستگی و میهمان‌نوازی بود، هنوز برایمان پناهِ گرمی است در سرمای این روزها.

ما به قامتت افتخار می‌کنیم؛ به عزت نفسی که در برابر باتوم‌ها خم نشد؛ به صدایی که هنوز در راهروهای زندان، ترانه‌ی امید را زمزمه می‌کند. تو تنها یک معلم نیستی، تو یک روح بلندی، که در بستر رنج، شکوفه‌ی آزادگی کاشته‌ای.

این روزها دیدن متنی از سوی اعضای هیئت مدیره #کانون_صنفی_فرهنگیان_گیلان حقیقتا مرا متعجب و شگفت زده و متاثر نمود. چرا که تصور عموم معلمان و مردم ایران چنین می نمود که صدای تو که چنین محبوبیت در همه جا انداخته است،حکایت از یک پیشرویی هماهنگ در گیلان دارد که نامش را سرآمد کرده اما وقتی مطلع بیانیه ای را با شعری از حافظ دیدم و به یاد آوردم که یکی از اتهاماتی که منجر به اخراج تو شد، آواز خوانی با مضامین انحرافی بود و این ابیات را افرادی که باید حمایت کنند، به رغم دانستن محبوبیت علیه تو استفاده کرده اند، غمگین شدم.

منتظریم، با آغوش باز، تا دوباره در کنارمان بخوانی:
"از خون جوانان وطن لاله دمیده..."

با برادری، با دوستی، با امید،
اسماعیل عبدی
۱۱ خرداد ۱۴۰۴


🆔@tahkimmelat
Forwarded from | پنجه‌نامه: تاریخ و خاطره | (𝓟𝓐𝓝𝓙𝓔𝓗)
▪️ بفرمایید دانشجوی دکتری شوید!

از هشتادواند سال پیش، از زمان پذیرش نخستین دانشجویان در دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران در اواخر دههٔ دوم سدهٔ چهاردهم خورشیدی تا امروز، چگونگی و روند پذیرش دانشجو در دورهٔ دکتری در دانشگاه‌های ایران سه مرحلهٔ اصلی را از سر گذرانده است:

🔘 مرحلهٔ اول (پیش از ۱۳۸۴):
پیش از ۱۳۸۴ پذیرفته‌شدن در دورهٔ دکتری یکی از سخت‌ترین و دشوارترین کارها بود. پیش از انقلاب اسلامی، در بیشتر رشته‌ها تنها دانشگاه تهران دانشجوی دکتری می‌پذیرفت؛ پس از انقلاب اسلامی تا یک دهه پذیرش دانشجوی دکتری متوقف شد و از اواخر دهه شصت دوره‌های دکتری بار دیگر برقرار گردید. از آن زمان تا سال ۱۳۸۴، چه در دانشگاه تهران (به‌عنوان بزرگترین نهاد دولتی آموزش عالی) و چه در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی (به‌عنوان بزرگترین دانشگاه غیردولتی) که کم‌وبیش در همه رشته‌ها دورهٔ دکتری داشتند،  شمار بسیار کمی در این دوره پذیرفته می‌شدند. در آن زمان استادان هر گروه‌ آموزشی در دانشگاه چنان مبسوط‌الید و صاحب قدرت و اختیار بودند که خود تعیین می‌کردند دانشجوی دکتری بپذیرند یا نپذیرند؛ و معمولاً هر چند سال یک‌بار دانشجوی دکتری می‌پذیرفتند نه هر سال. مثلاً دانشگاه تهران از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۳ تنها در پنج دوره/ سال دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی پذیرفته است. زمانی که ما در آزمون دکتری ۱۳۸۳ شرکت کرده بودیم سه سال بود که دانشگاه تهران دانشجوی دکتری نپذیرفته بود. حتی در  دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات نیز چنین اختیاری به گروه‌ها و استادان- که کم‌وبیش همان استادان طراز اول دانشگاه تهران (و شهید بهشتی  و ...) بودند- داده شده بود. از استادم دکتر هادی عالم‌زاده شنیده‌ام که در یکی‌دو سال در واحد علوم و تحقیقات هیچ‌کس را برای دوره دکتری نپذیرفتیم و دانشگاه هم کاملاً تابع نظر گروه بود. تازه در آن سال‌هایی که دانشجو دکتری می‌پذیرفتند، معمولاً بیشتر از دوسه تن نمی‌پذیرفتند و گاه تنها یک تن پذیرفته می‌شد و سرکلاس دکتری می‌نشست.

🔘 مرحلهٔ دوم (۱۳۸۴ - ۱۳۹۳):
از سال ۱۳۸۴ به بعد، از قدرت و نقش استادان و گروه‌ها کاسته شد. دیگر گروه‌ها نمی‌توانستند بگویند هیچ داوطلبی را نمی‌پذیریم. از این سال به بعد حتی دانشگاه تهران بدون وقفه در هر سال دانشجوی دکتری پذیرفته است. بااین‌همه هنوز نقش گروه‌ها در پذیرش دانشجوی دکتری پررنگ بود. آزمون دکتری همچنان در خود دانشگاه‌ها/ دانشکده‌ها و به‌صورت تشریحی برگزار می‌شد و ظرفیت پذیرش در اختیار گروه‌ها بود. ضمنأ تنها معدودی از دانشگاه‌های سطح اول دولتی و چند واحد بزرگ از دانشگاه آزاد مجوز پذیرش دانشجوی دکتری داشتند. در اواخر دهه هشتاد برگزاری آزمون دکتری از اختیار دانشگاه‌ها خارج شد و به سازمان سنجش سپرده شد و به‌اصطلاح نیمه‌متمرکز گردید و از آن بدتر سوالات آزمون، تستی شد.

🔘 مرحلهٔ سوم (۱۳۹۳ - تا امروز):
از اوایل دههٔ نود برای بسیاری از دانشگاه‌های دولتی و غیردولتی، در شورای گسترش وزارت علوم، با نادیده‌گرفتن معیارها و استانداردهای لازم و ضروری جهت راه‌اندازی دوره دکتری، مجوز پذیرش دانشجوی دکتری صادر شد. مثلاً دانشگاهی که هیچ دانشیار یا استادی نداشت، تنها با دو یا سه استادیار مجوز پذیرش دانشجوی دکتری دریافت کرد. از  آن‌سوی از نظارت بر ظرفیت پذیرش‌ها کاسته شد و درنتیجه در بعضی رشته‌ها تا بیست دانشجو دکتری پذیرفته شد.‌ دیگر خبری از کسب نمره حداقل یا حدنصاب نیست و کسانی با نمره‌های منفی هم پذیرفته می‌شوند به‌ویژه در رشته‌هایی که متقاضی کمتری دارند. در یک دههٔ اخیر صدها داوطلب دکتری با نمره‌های منفی دانشجوی دکتری شده‌اند.

همین امروز اگر تصمیم بگیرید که در یکی از رشته‌های علوم انسانی، علوم پایه و کشاورزی و منابع طبیعی و حتی برخی رشته‌ها مهندسی دانشجوی دکتری شوید، کافی است در آزمون دکتری ۱۴۰۶ ثبت‌نام و بدون یک روز مطالعه در آزمون شرکت کنید؛ حتی با نمرهٔ منفی قطعاً شما در مهر ۱۴۰۶ دانشجوی دکتری یکی از دانشگاه‌های پولی خواهید شد، از واحد‌های دانشگاه آزاد اسلامی گرفته تا پردیس‌های خودگردان دانشگاه‌ها بزرگ دولتی. فرقی هم نمی‌کند که فردی گمنام باشید یا دروازه‌بان تیم ملی و یکی از گران‌قیمت‌ترین بازیکنان فوتبال ایران!

ده‌ها تن چون علیرضا بیرانوند -که سخنانش را اصلاح کرده و گفته تازه امسال در آزمون شرکت کرده و هنوز دانشجوی دکتری نیست- همین اکنون دانشجوی دکتری هستند‌.  به‌جای گیردادن به این بازیکن ساده‌لوح و پرسروصدا که به‌واسطهٔ حضور در جام‌جهانی و گرفتن پنالتی‌ رونالدو، می‌شود به او دکتری افتخاری داد😁، باید رفت سراغ آن سیاست‌گذاران و دست‌اندرکارانی که اعتبار  مدرک «دکتری» در دانشگاه ایرانی را به حراج گذاشتند و بر باد دادند!

▫️ معصومعلی پنجه
شبانگاه سه‌شنبه ششم خرداد ۱۴۰۴ | لشت‌نشا

🆔 www.tg-me.com/HistoryandMemory
Forwarded from | پنجه‌نامه: تاریخ و خاطره | (𝓟𝓐𝓝𝓙𝓔𝓗)
| پنجه‌نامه: تاریخ و خاطره |
▪️ بفرمایید دانشجوی دکتری شوید! از هشتادواند سال پیش، از زمان پذیرش نخستین دانشجویان در دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران در اواخر دههٔ دوم سدهٔ چهاردهم خورشیدی تا امروز، چگونگی و روند پذیرش دانشجو در دورهٔ دکتری در دانشگاه‌های ایران سه مرحلهٔ…
▫️دو تن از استادان ارجمند و مدیران گروهی که ازجملهٔ معدود پاسداران حریم دانش و دانشگاه هستند و آخرین مقاومت‌ها در برابر شیوه‌های نادرست و غیرعلمی در پذیرش دانشجوی دکتری از سوی آنها صورت گرفته، در پیام‌های خود به نگارنده یادآور شده‌اند که در مواردی پس از سال ۱۳۸۴ مرحلهٔ دوم یا حتی مرحلهٔ سوم نیز توانسته‌اند، نظر گروه مبنی بر نپذیرفتن هیچ‌یک از داوطلبان را به دانشگاه بقبولانند. پیام‌های این دو استاد بزرگوار در ادامه می‌آید:

▪️دکتر محسن معصومی (مدیر گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران):

ضمن تایید کلیت نظر شما، عرض می‌شود دانشگاه تهران همچنان حدنصاب نمره دارد و گروه تاریخ و تمدن و ادیان و عرفان دانشکده در دهه نود یکی دو دوره دانشجو نگرفتند و دانشگاه هم تمکین کرد.
▪️دکتر موسی اکرمی (مدیر پیشین گروه فلسفه علم در واحد علوم و تحقیقات):

در پیوند با دومین دوره‌ی بخش‌بندی‌تان بد نیست بدانید که در هنگام ریاست آقای دکتر جاسبی بر دانشگاه، گروه فلسفه‌ی علم در پذیرش دانشجوی دکتری از آزادی مطلق برخوردار بود،به گونه‌ای که حتا یک سال در آزمون دکتری این گروه هیچ داوطلبی واجد شایستگی‌های لازم دانسته نشد و در آزمون شفاهی تعداد پذیرفته‌ شدگان "صفر" اعلام گردید و مدیریت دانشگاه هرگز مخالفت نکرد.
به یاد دارم که دو یا سه تن از داوطلبانی که پذیرفته نشدند بسیار شایسته‌تر از بسا دانشجویانی بودند که سال‌های بعد به گروه تحمیل شدند.

بنابراین آغاز دوره‌ی دوم شما دست کم در  گروه فلسفه‌ی علم سال ۱۳۹۲، پس از دوره‌ی ریاست آقای دکتر جاسبی، است نه ۱۳۸۴.
در پذیرش دانشجوی دکتری برای رشته‌ی فلسفه‌ی هنر نیز تا با (لغایت) سال ۱۳۹۱، که من عضو هیأت برگزارکننده‌ی آزمون شفاهی بودم، همین گونه بود:
در فهرست دانشجویان اعلام شده از سوی هیأت آزمون شفاهی هیچ تغییری داده نمی‌شد و دقیقا همان دانشجویان به دوره‌ی دکتری راه می‌یافتند.

🆔 www.tg-me.com/HistoryandMemory
دکتر فرشاد مؤمنی کیست؟

✍️:علیرضا بهشتی شیرازی


درباره استاد مومنی، دو چیز برای من جالب است. اول آن گفته حضرت امیر که خداوند از دانشمندان تعهد گرفته که زبان ضعفا باشد، اَلاّ یُقارّوا عَلى کِظَّةِ ظالِمٍ، ساکت ننشینند که مظلوم گرسنه بماند و ظالم قهقه بزند. متاسفانه ما در بین دانشمندان زیاد این گرایش رو انجام این تعهد را نمیبینیم. آقای دکتر مومنی نه تنها این تعهد را به تمامه انجام می دهند، بلکه سخنگوی این تعهد به حساب می آیند.
سید علیرضا بهشتی شیرازی، فعال سیاسی، از روشنفکران فعال در حوزه نشر و دبیر هیات دولت در دوران جنگ ایران و عراق پیام سید علیرضا بهشتی شیرازی در آستانه هفتادسالگی دکتر فرشاد مومنی اقتصاددان نام‌آشنا و چهره‌ای اثرگذار در عرصه مطالعات توسعه و عدالت اجتماعی و از یاران شهید آیت‌الله دکتر بهشتی، با انتشار پیامی، از بیش از چهار دهه همراهی و شناخت نسبت به او سخن گفت و این مناسبت را گرامی داشت.
دکتر بهشتی شیرازی در این پیام با یادآوری خاطراتی از آغاز آشنایی خود با فرشاد مومنی در سال‌های ابتدایی انقلاب، از تعهد علمی، صدای عدالت‌ طلبانه، و تمرکز حرفه‌ای او در حوزه اقتصاد به عنوان ویژگی‌هایی کم‌نظیر یاد کرد و ضمن تبریک هفتادسالگی این اندیشمند معاصر، ابراز امیدواری کرده است که «صدسالگی ایشان نیز گرامی داشته شود؛ اگر ما ندیدیم، دیگران ببینند.»
به گزارش جماران، متن کامل این پیام را در ادامه بخوانید:
70 سالگی دوست و برادر عزیزمان آقای فرشاد مومنی را تبریک عرض می کنم. ما با ایشان عهدی طولانی داریم. از همان سال 58 . به یاد دارم، بعد از سال 60 که شهید بهشتی مرحوم شده بود، جمله ای از ایشان را بسیار جاهای مختلف نقل می کردند و روی دیوارها می نوشتند که ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. هر زمان که این جمله را می شنیدم، علاوه بر شهید بهشتی، یاد فرشاد هم می افتادم، چون جوان که بود، بسیار سروقامت بود و و شق و رق، راه می رفت. اکنون بعد از قریب 50 سال، وقتی می شنوم که ایشان 70 ساله شده یکه می خورم که آن سرو جوان، چگونه ممکن است به 70 سالگی برسد.
درباره استاد مومنی، دو چیز برای من جالب است. اول آن گفته حضرت امیر که خداوند از دانشمندان تعهد گرفته که زبان ضعفا باشد، اَلاّ یُقارّوا عَلى کِظَّةِ ظالِمٍ، ساکت ننشینند که مظلوم گرسنه بماند و ظالم قهقه بزند. متاسفانه ما در بین دانشمندان زیاد این گرایش رو انجام این تعهد را نمیبینیم. آقای دکتر مومنی نه تنها این تعهد را به تمامه انجام می دهند، بلکه سخنگوی این تعهد به حساب می آیند.
نکته دیگری که در رویه ایشان برای من درس آموز است، این است که ایشان توان خود را در همه جا پخش نمی کند، بلکه توانش را در جایی که در آن تخصص دارد و در آن احتمال اثر بیشتر می دهد، متمرکز می کند. این نکته ای است که ما باید از ایشان بیاموزیم. توجهی که ایشان دارد و در بحث اقتصاد متمرکز شده، باعث موفقیت ایشان شده و این طرز تفکر مهمی در کشور ما حساب می شود  امیدواریم که صد سالگی ایشان را ببینیم و اگر ما ندیدیم، دوستان ببینند.
🔴 یاد استاد فرزانه‌مان، تکریم یادگاران است

✍️ کلمه - عبدالله ناصری

از قدیم شنیده‌ام که عالمانِ علامه دو میراث دارند؛ یکی فرزند و دیگری کتاب. همیشه در ذهنم، این تعبیری را که اولین بار از سید فرزانه، محمد خاتمی شنیدم، خلجان می‌کند که در وصف فرزندی صالح می‌گفت: «سر سفرهٔ پدرش بزرگ شده». یکی از یادگارانِ صالح، فرزندانِ سید جعفر شهیدی، استادِ علامهٔ ایران و تشیع هستند. از فرزندِ شهیدش ـ احسان، طلبهٔ حوزهٔ قم که انتخاب جبهه کرد و شهید شد ـ و اصلاً در میان خانواده کم‌پسامد بود.

خیلی از علاقه‌مندان به استاد، بی‌خبر از شهادت فرزندش در جنگ ایران و عراق هستند. شاید کمتر کسی بداند که حضرت استاد، الطاف خفیهٔ بنیاد شهید را پس می‌فرستاد. قصهٔ یخچالِ کذایی را بخوانید…

📎متن کامل
@Kaleme
جمعی از فعالان سیاسی و مدنی به دیدار علیرضا بهشتی شیرازی رفته‌اند که چند روز پیش پس از تحمل ۱۵ ماه حبس از زندان اوین آزاد شد. آقای بهشتی شیرازی، روزنامه‌نگار، مترجم و مدیر انتشارت روزنه است که به «جرم شرکت در همایش مجازی نجات ایران» ۱۵ ماه زندانی شد. او پس از اعتراضات سال ۸۸ نیز بازداشت و پس از تحمل ماهها سلول انفرادی و با سپری کردن ۵ سال زندان آزاد شده بود. بهشتی شیرازی از رزمندگان سالهای جنگ و مشاور ارشد میرحسین موسوی در جنبش سبز بود.

*عکس از کانال خبرانه‌ها
@kaleme
Forwarded from بزم قدسیان
🔻برخی از کتاب‎های مجعول و بی‎اعتبار

برگرفته از کتاب‎پژوهی اثر استاد محمد اسفندیاری

1. کتاب فقه الرضا که به امام رضا (ع) نسبت داده‌اند قطعاً از آن حضرت نیست.
2. تفسیر الامام الحسن العسکری (ع) از کتاب‌های مجعول و شامل بسیاری از احادیث ضعیف است.
3. کتاب مقتل الحسین (ع) منسوب به ابومخنف.
4. کتاب نورالعین فی مشهد الحسین (ع) منسوب به اسفراینی.
5. کتاب السیاسة الحسینیة که به موسیو ماربین آلمانی نسبت داده‌اند کتابی است مجعول و اساساً فردی به نام ماربین وجود خارجی نداشته است.
6. کتاب سرّ العالمین که به نام محمد غزالی ساخته‌اند و گروهی از جمله سبط ابن جوزی در تذکرة الخواص و فیض کاشانی در المحجه البیضاء باورشان شده که از غزالی است.
7. کتاب مؤتمر علماء بغداد از آثار مجعول عصر حاضر است.
8. کتاب خاطرات مستر همفر که تاکنون ۵ ترجمه از آن انجام شده و یک ترجمه آن تا سال ۱۳۹۵، ۲۹ بار به چاپ رسیده است.
9. انجیل برنابا که سه بار به فارسی برگردانده شده و چندین بار به چاپ رسیده مجعول است. این انجیل ظاهراً به هدف دفاع از اسلام نوشته شده و مورد عنایت عالمان مسلمان از جمله علامه طباطبایی و آیة الله سید علی قاضی قرار گرفته است.
10. به نام عطار نیشابوری چند کتاب جعل شده است، اما جز چهار منظومه (منطق الطیر، مصیبت‌نامه، اسرارنامه و الهی‌نامه) بقیه مثنوی‌های منسوب به عطار ربطی به او ندارد، از جمله: بلبل‎نامه و اشترنامه و پندنامه و لسان الغیب و جوهر الذات.
11. کتاب شرح زندگانی من که به نام ابوالقاسم لاهوتی شاعر کمونیست ایرانی در سال ۱۳۳۲ انتشار یافت کتابی جعلی است.
12. کتاب نگهبانان سحر و افسون، علیه دین و روحانیت را رژیم پهلوی در حدود سال ۱۳۳۰ برای مبارزه با نفوذ حزب توده به نام آنان جعل کرد، اما کسانی که دستی در سیاست دارند می‌دانند که حزب توده دین‎ستیز نبود و همواره ضمن احترام به اسلام، روحانیت مبارز را پاس می‌داشت.
13. کتاب یادداشت‌های کینیاز دالگورکی که در ردّ بابیت و بهائیت است و بارها به چاپ رسیده و به عربی هم برگردانده شده، از آثار مجعول همان زمان پهلوی است و هیچ اعتبار تاریخی ندارد.
14. بسیاری از کتاب‌هایی که از ذبیح الله منصوری به عنوان ترجمه یا ترجمه و اقتباس منتشر شده معجونی از تالیف و ترجمه است و مجعول شمرده می‌شود، از جمله کتاب‌های: محمد (ص) پیغمبری که از نو باید شناخت، عایشه بعد از پیغمبر، امام حسین (ع) و ایران، و مغز متفکر جهان شیعه امام جعفر صادق (ع). کتاب اخیر تا سال ۱۳۷۲، ۱۷ بار به چاپ رسیده، و حتی علامه شوشتری در مقدمه بر توحید مفضل بیش از ۲۰ صفحه از آن نقل قول کرده است.

پ.ن: مقتل ابومخنف اصلی در تاریخ طبری و برخی دیگر از کتب نقل شده و اخیرا بازسازی و منتشر شده، اما مقتلی که با نام ابومخنف از چند قرن پیش رواج داشته ساختگی است و ربطی به ابومخنف ندارد. متأسفانه همین مقتل جعلی را اخیرا در عتبات با عنوان المصرع الشین به نام سید ابن طاوس منتشر کرده‎اند!

@bazmeghodsian
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

عید سعید ابراهیمی “قربان” را به
همه پیروان ادیان ابراهیمی، خصوصا مسلمانان تهنیت می‌گویم.

تاریخ نوشت
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🔻بن‌بست تفکیک؛ روایتی معرفت‌شناختی از اختلاف تفکیکی-فلسفی
✔️یاسر میردامادی در این یادداشت به بررسی معرفت‌شناسی مکتب تفکیک در تقابل با فلسفه و عرفان اسلامی می‌پردازد. با تمرکز بر آرای میرزا مهدی اصفهانی و شاگردش محمود حلبی، نشان داده می‌شود که مدعای اصلی این جریان — یعنی شناخت خطاناپذیر خدا از طریق «معرفت وجدانی» — با چالش‌های جدی روبه‌روست. نقدهای محمدحسن وکیلی، از شاگردان علامه طهرانی، بر ناکارآمدی این مدل معرفت‌شناختی و تناقض‌های درونی آن تأکید دارد. همچنین میردامادی در این یادداشت به ریشه‌های تاریخی این اختلاف در حوزهٔ مشهد و پیامدهای فکری آن اشاره می‌کند و پرسش‌هایی دربارهٔ آیندهٔ مکتب تفکیک و نقدهای فلسفی بر آن مطرح می‌سازد.
📎 پيوند به متن کامل این یادداشت در سایت دین‌آنلاین
https://www.dinonline.com/45138/


🆔 @dinonline
Forwarded from 🌲تاریخ و زندگی🌲 (جواد عباسی)
مراسم گشایش «انجمن کانادایی مطالعات ایرانی و فارسی روز جمعه 30 ماه می 2025 / 9 خرداد 1404 در تورنتو برگزار شد. در نشست های این کنفرانس مقدماتی پیرامون اهمیّت راه‌اندازی این انجمن در دانشگاه تورنتو و با حمایت مؤسسه مطالعات ایرانی الهه امیدیار میرجلالی تأسیس شده است و اهداف و برنامه‌های آن در زمینه ایران‌شناسی گفت‌وگو شد. دکتر محمد توکلی طرقی، مدیر مؤسسه و مسئول انجمن، از جمله اهداف انجمن را پیشبرد و سازماندهی مطالعات ایرانی در کانادا و همزمان، هم‌اندیشی با دیگر انجمن‌های ایران‌شناسی در دیگر کشورها در زمینه آسیب‌شناسی مطالعات ایرانی اعلام کرد. خانم دکتر شیرین بیانی نیز به عنوان عضو افتخاری این انجمن، نیز ضمن اظهار شادمانی و قدردانی از تأسیس این انجمن، بر ضرورت گسترش مطالعات ایرانی در کانادا تأکید کرد.
Forwarded from Reza Alijani
🔹گفت‌وگوی رضا علیجانی با ایران اینترنشنال

خامنه‌ای با هزار ادعای خدا و پیغمبر در باره ضرورت غنی‌سازی رسما دروغ می‌گوید و فریب‌کاری می‌کند.

🌈قبلا هم میگفت ما در سوریه برای دفاع از حرم می‌جنگیم در حالی که برای دفاع از اسد می‌جنگید و یا ادعا می‌کرد در آنجا با داعش می‌جنگیدیم تا در اینجا نجنگیم؛ در حالی که در آن زمان اصلا داعشی در سوریه وجود نداشت و دو سال بعد بوجود آمد.

🌈او در دفاع از ضرورت غنی‌سازی در داخل کشور دلایلی آورد که به جز بخش کوچکی از آن، بقیه‌اش همگی یا غیردقیق و اغراق شده و یا اساسا نادرست بود.
🌈 خامنه ای دو ادعای بزرگ کرد؛ یک-صنعت هسته‌ای برای تولید برق پاک و ارزان است و دو- یک صنعت مادر است و عرصه‌های متنوعی از علوم پایه و مهندسی هم‌چون فیزیک هسته‌ای، مهندسی انرژی و مهندسی مواد وابسته یا متأثر از این صنعت‌اند. اولی دروغ و دومی کاملا وارونه است!...

🌈وقتی خامنه‌ای از صلح «موقت» امام حسن یاد می‌کند، حاضر است از خیلی از مواضعش عقب‌نشینی کند.
🌈آمریکا در سه پرونده مهم درگیر است؛ غزه، اوکراین و ج. ا؛ بنابراین آنها نیز نمی‌توانند این سه را با حربه خشونت حل کنند.
https://www.tg-me.com/rezaalijani41
🔺امروزه در جهان وقتی تعبیر انرژی پاک و ارزان به کار برده میشود عمدتا در باره انرژی‌های تجدید پذیری همچون خورشید و باد و آب و گرمایش مرکزی زمین است نه انرژی هسته ای. انرژی هسته‌ای در عرصه‌هایی از انرژی‌های فسیلی پاک‌تر است اما سرجمع این انرژی خود به شدت خلاف محیط زیست تلقی میشود و در برخی از کشورها از جمله در آلمان حتی برای تعطیلی تمامی نیروگاه‌های هسته‌ای زمان‌بندی تعیین کرده‌اند.
🔺پسماندهای رادیو اکتیو(زباله‌های اتمی)ِ، خطر حوادث، نقص فنی، خطای انسانی، آلودگی حرارتی، آب گرم تخلیه شده از این صنایع در رودخانه‌ها و دریاها که میتواند به اکوسیستم آسیب برساند و...، از پیامدهای ضد محیط زیستی نیروگاههای هسته‌ای هستند.
🔺هزینه تولید هر مگاوات ساعت برق در نیروگاه هسته‌ای حدود 190 دلار است در حالی که هزینه تولید همان مقدار توسط انرژی خورشیدی حداکثر 96 دلار و توسط انرژی باد حداکثر 75 دلار است.
🔺برخلاف ادعای خامنه‌ای فیزیک هسته‌ای، مهندسی انرژی، مهندسی مواد و... وابسته به صنعت هسته‌ای نیستند بلکه به عکس این صنعت هسته‌ای است که که از آنها بهره میبرد نه اینکه آنها را به وجود میآورد و آنها «وابسته یا متأثر» از صنعت هسته‌ای هستند!
🔺بنا به بیانیه تحلیلی شورای فعالان ملی-مذهبی در آذر 86 ایران به علت برخورداری از نفت و گاز اساسا نیازی به انرژی هسته‌ای ندارد و اگر هم داشته باشد نیازی به غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور(به علت هزینه بالای اقتصادی و سیاسی و امنیتی آن)، ندارد.
🔺ایران دو معدن اورانیوم(ساغند و گچین)،از نوع نامرغوب آن دارد، بنابراین حتی برای غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور باز مجبور به وارد کردن اورانیوم از خارج است.
🔺اگر حضرات به دنبال مصارف پزشکی در انرژی هسته‌ای هستند که نیاز به اورانیوم غنی شده در حد بیست درصد دارد پس چرا در برجام غنی‌سازی درحد سه، چهار در صد را پذیرفتند!؟
🔺خامنه‌ای جرأت خمینی را ندارد که پرونده جنگ را در زمان زنده بودن خودش برای رهبر بعدی حل کرد(همچنین برکناری آیت الله منتظری و یا تصفیه خونین زندانها را، فقط موضوع آمریکا علیرغم سعی هاشمی رفسنجانی حل ناشده باقی ماند). برخی در درون نظام از او این انتظار را دارند که پرونده هسته‌ای را خودش حل کند تا به رهبر بعدی به ارث نرسد.
🔺خامنه ای نه تنها مصلحت کشور بلکه مصلحت نظام را نیز گروگان توهمات خودش کرده است. اما او با صدام و قذافی فرق میکند و این طور نیست که تا آخر بایستد.
🔺یا ترامپ باید امتیازها و مشوقهای بیشتری بدهد که خامنه‌ای طبق صلح «موقت» امام حسن غنی‌سازی صفر را بپذیرد و یا به عکس خامنه‌ای امتیازات بیشتری بدهد که ترامپ غنی‌سازی با درصد پایین را با تمهیداتی قبول کند.
🔺همچنان شصت به چهل امکان توافق بیشتر است. بنابراین طرین سعی خواهند کرد راه‌حل‌هایی بینابین پیدا کنند تا خامنه‌ای تبلیغ کند که غنی‌سازی را حفظ کرده و ترامپ هم بگوید توافقنامه جدید تکرار برجام نیست، راه‌حلهایی همچون...
🔺خامنه ای همچنان هوس سلاح اتمی را در سردارد اما واقعیات روی زمین نشان میدهد که دیگر صنعت هسته‌ای برای او بیشتر برای چانه‌زنی سیاسی کاربرد دارد.
🔺ج.ا ولو غنی‌سازی صفر را نیز بپذیرد اما دیگر هم دانش هسته‌ای‌اش را دارد و هم تأسیساتش را از بین نخواهد برد؛ بنا براین هر لحظه که بخواهد میتواند کل این پروژه را دوباره فعال کند.
🔺اسرائیل هم دستش باز نیست و خودش در جنگ غزه و مخالفتهای داخلی روی آزادی گروگانها گیر افتاده است و با جنایاتی که در غزه میکند در افکار عمومی بین‌المللی نیز به شدت تحت فشار است.
🔹لینک فایل صوتی:
https://www.tg-me.com/RezaAlijaniarchive/634
2025/07/13 01:52:18
Back to Top
HTML Embed Code: