Telegram Web Link
انجمن وکلای مستقل
سلام و درود فراوان خدمت جناب امیرسالار داودی وکیل پایه یک دادگستری مرقومه حضرتعالی را خواندم و در صورت صلاحدید شما خوشحال می شوم محبت نمایید و در کانال وزین بدون روتوش قرار دهید. 1- ایراد سخن به همراه نوشتن و انتشار، می تواند نوعی «فراخوان» باشد. فراخواني…
رار داد تا جایی که متعاقب اعلام تمدید شش ساعته ارسال پیام ما بعد انقضاء مهلت بیست و چهار ساعته نخست ، چندین نفر از بزرگان و افراد محوری صنفی با تماس و اصرار از اینجانب ، خواستند تا شور دموکراسی را در نیاورم.
فقط کافیست سیصد پیام منتشره در کانال را به راحتی سرچ کنید و سوابق مدعای مطروحه را ملاحظه کنید.
از این رو به نظرم هر وقت توانستید در چنین حدود و ثغور طراحی شده طی بالغ بر مدت سه سال ، کارنامه ای پنجاه درصدی آنچه امروز بدون روتوش دارد ، تحصیل فرمایید ، آنگاه رواست تا برادرتان را توصیه به رواداری و همدلی و همزبانی و همراهی بنمایید.
و اما سخن آخر اینکه جناب نزادی عزیز...
دوستانه و دلسوزانه توصیه می کنم به جای پرداختن به فعالان صنفی و منتقدین و به طور کلی بدنه جامعه وکالت آنگونه که چندی پیش در مرقومه محصول مشترک کلیه تابعین تشکیلات انجمن وکلای مستقل بند به بند همتایان خود را در جامعه وکالت مورد نواختن قرار دادید ، بیشتر وقت و انرژی تان را در نقد حاکمیت صنفی و مصادر نشسته بر سریر تصمیم گیری جامعه وکالت مصروف دارید.
آری ، همانطور که عرض شد بنا بر اعلام قبلی ( بی نیاز از کشف دیگران) مدتی را بر حمایت از هیات مدیره و خاصه رییس هیات مدیره، تصمیم گرفته ام و براین تصمیم سخت استوار و ثابت قدم هستم و آن اندازه پختگی نسبی صنفی یافته ام که تحت تاثیر سخنان ان شا الله بی غرض اغیار اراده ام را تغییر ندهم. در این ارتباط کوچکترین نگرانی بابت قضاوت های عجولانه و غیر منصفانه ندارم چرا که اساسا آن اندازه کف صنف پا خورده ام که طبعاً ما قبل اتخاذ چنین تصمیمی تبعات احتمالی اش را حدس بزنم و مع هذا مگر سالها نقد حاکمیت صنفی و جفت پا گرفتن برای تمام جناح ها و حتی آنها که دست در بیعت رفاقتم داشتند لاجرم در حکم سیر و سلوک فردوس برین بوده است که حال از خدنگ های آمده از هر سو متعجب و نالان گردم
مع الوصف،طی آن بازه مطول زمانی مورد اشاره و موصوف ، یاد ندارم و آرشیو بدون روتوش هم حکایتی ندارد که جز یک یا دو مورد پرداختن به تشکل و فردی ( این دو هم در راستای نقد هیات مدیره بود) ، مابقی نقدها و ایرادات و ان قلت ها و روا ناداری ها و بنا بر آنچه در افواه عموم همانا گیر دادن عنوان می گیرد ، تماماً راجع و مربوط به حاکمان صنفی و عملکرد آنها و متولیان نهاد های تصدی گر در نهاد وکالت و عملکرد آنها بوده است.
انجمن وکلای مستقل
رار داد تا جایی که متعاقب اعلام تمدید شش ساعته ارسال پیام ما بعد انقضاء مهلت بیست و چهار ساعته نخست ، چندین نفر از بزرگان و افراد محوری صنفی با تماس و اصرار از اینجانب ، خواستند تا شور دموکراسی را در نیاورم. فقط کافیست سیصد پیام منتشره در کانال را به راحتی…
چرا که همیشه معتقد بودم اساسا عبث ترین کار ممکن یک لحظه غفلت از حاکمان و مصادر صنفی و عملکردشان است و هیچ نفع و اثر عملی و منطقی و واجد ما به ازاء حقیقی در نقد منتقدین صنفی و فعالان صنفی مستتر نمی باشد.
خاصه منتقدین صنفی که همیشه معتقد بودم به واسطه فِئَهٍ قَلِیل بودن و بی پناهی و بی بهره بودن از حمایت های تشکیلاتی و فردی ، پرداختن انتقادی به آنها فقط و فقط به مرور آنها را بایکوت و متروک می کند و چنین کاری بزرگترین خیانت به جامعه صنفی است.
البته باز هم بر این عقیده به وجهی قاعده گونه استوارم که عبث ترین کار در سطح فعالیت صنفی همانا یک لحظه غفلت از عملکرد حاکمان صنفی است و مع هذا در مورد تغییر رویکرد صنفی ام پیشتر توضیح داده ام که بنا بر تشخیص صنفی و سیاسی ام شرایط کشور و وضعیت توازن قوا و نیرو های صنفی را در هیات مدیره دوره حاضر به نحوی یافته ام که استثنائاً ضرورت اتخاذ تصمیم بر تغییر رویکرد حاصل گردید. البته تغییری که ابداً ارزشهایی شامل دموکراتیک و لیبرال و سکولار بودن و مبتنی بر نفی هر گونه سانسور و تعهد بر دفاع تمام قد از آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات و دسترسی بی تنازل به اطلاعات و روا داری و منصف بودن و تعهد به حفظ امانت و بی طرفی مطلق و عدم وابستگی مالی و معنوی به هیچ فرد و گروه و سازمان و جناح و دسته و جبهه و جریان و حکومت و مرام و عقیده و ایدئولوژی در بدون روتوش را حتی به اندازه دانه خردلی تحدید و تهدید نخواهد ساخت....

النهایه امیدوارم همه ما در راستای اعتلای جامعه صنفی و نهاد وکالت صادقانه بیش از پیش اهتمام ورزیم.
یا حق
امیرسالار داودی
بدون روتوش
Forwarded from بدون روتوش  (امیرسالار داودی)
جناب وکیل میر رجبی عزیز

با سلام
احتراما در ارتباط با پاسخ متقابل آن جناب ، نکاتی را معروض می دارم
مقدمتا اینکه تصورم دقت نظر بیشتری در شما بود...
متاسفانه جای جای مطلبتان حکایت از حتی یک بار دقیق خواندن مطلبی که قصد نقدش را داشته اید ، ندارد.
چه اینکه در دو قسمت و فراز از مطلبتان به وجه فاحش نتایجی را استنباط فرموده اید که صد و هشتاد درجه مغایر قصد و نیت من در تقریر مطلب مورد نقد شماست.
اولین فراز که به طور فاحش ابداً منظور حقیقی را درنیافته اید ، فراز ابتدایی مطلبتان است که خرده گرفته اید با این مضمون که " اگر تکلیفی از باب پاسخگویی به شبهه همکارمان (جناب زرگریان) نمی‌دیدید، تکلیف بر تخفیف همکار و این رسالت بر تادیب تازه از گرد راه رسیدگان از کجا ظاهر شد!؟"
و حال برای قضاوت مخاطبان دقیقا آن تکه از مطلب را که به بهانه اش چنین اشتباهی را مرتکب شده اید ، نقل می کنم:
"بنابراین تکلیف به پاسخ گویی از جانب چون منی فی نفسه تکلیف عبثی است.
مع هذا ، پرداختن من به مطلب جناب زرگریان بر خلاف پاسخ جناب دکتر حجتی نه ماهیتی و ناظر به محتوا که در واقع پرداختن به امر به زعم خود مهمی است که حین نگاشتن پاسخم به مطلب جناب زرگریان و حتی هم اکنون در تقریر پاسخ به جناب عالی معتقدم که نادیده انگاشتنش می تواند بسیار نا امید کننده در ارتباط با همان تازه از راه رسیدگان باشد."
کاملا مشخص و مبرهن است که شما دوست عزیز فقط قسمتی را که به عبث بودن تکلیف اشارت کردم مستمسک قرار داده و قسمت بلافصل را که تاکید کرده ام در ماهیت مطلب جناب زرگریان ورود نمی کنم و فقط پاسخی را قلمی می کنم راجع به دغدغه پیش گفته ام!
مع هذا هیچ تعارضی وجود نداشته و به نظر ، شما از فرط تعجیل ، نتوانسته اید ارتباط معنایی قسمت نخست و قسمت بلافصل را دریابید.
و اما در مورد تلقی شما از ظرفیت تخفیفی عبارت از راه رسیدگان، بسته به تشخیص شماست و لیکن به نظر بنده هیچ بار معنایی منفی در این عبارت وجود ندارد ، چرا که کاملا منطبق بر واقعیتی است. آری ، از راه رسیدگان می بایست با احتیاط و حزم بیشتری سخن بگویند تا کاملا در فضای مناسبات قرار بگیرند و از این رو نمی توان هیچ واژه و یا عبارت جایگزینی برای این عبارت در نظر گرفت.
از طرفی هر چند که من یاد گرفته ام که در برخورد با تذکرات هر کسی( هر کسی با هر جایگاهی) به سوابقش در رعایت یا عدم رعایت موضوع تذکر دست نیازم ، لیکن برادر عزیزم چندی قبل شب نامه طوری از سوی مجموعه متبوع تان منتشر گردید که به واسطه صرفا درج نام تشکیلات متبوع شما ، تصدیق بفرمایید که اخلاقا و منطقا و عقلا و قانونا به تمام تابعین آن تشکیلات بالسویه قابل انتساب است و از این رو به نظرم یک بار دیگر مرور بفرمایید و ببینید که موارد عدیده توهین و تخفیف تا چه اندازه تکرار گردیده است. توهین هایی از قبیل تندرو خواندن رییس کانون( رییس کانون را باور داسته باشیم یا نداشته باشیم به هر حال وی منتخب بخش قابل توجهی از همکاران شماست که شما به حکایت گفتار و نوشتارتان ، حمایت از آنها را نصب العین ساخته اید و یا رسما بی اخلاقی بی سابقه ای در فعالان صنفی و از جمله دست اندازی بسیار غم انگیز به مسائل خصوصی یک بانوی جوان را در شب نامه منتسب به شما و فرد فرد دوستان تان شاهد بودیم و یا روا داشتن اشارت به اخراج یک همکار از دانشگاه بی انکه دلیل حقیقی اش را عنوان کنید ، تحقیر و تلاش برای زاویه دادن به ذهن همکاران تان محسوب نمی گردد، مع الوصف حقیقتا اگر قرار باشد تا از عبارتی که فی نفسه فاقد ظرفیت حمل بر معانی ناصواب عرفیه است تلقی وهن آلود و استخفافی بنماییم ، شما به من و مخاطبین اگر صلاح می دانید توضیح بفرمایید تا بدانیم این توصیفات و بی اخلاقی ها را چگونه باید تعبیر نمود.
البته جناب میر رجبی شما بعد از انتشار این نامه شبیه شب نامه ، خود را از مسئولیت پذیری پیرامون نگارش آن کنار کشیدید و اما علی الظاهر فراموش کردید که به هر حال، مسئولیت کنترل و نظارت انتشار مطالب در کانال تشکیلات متبوع تان متوجه شماست . البته در ارتباط با شب نامه مذکور چند اتفاق جالب از سوی شما و رفقا معمول گردید و اقداماتی از قبیل اینکه ابتدا مطلب موصوف با درج نام انجمن مستقل وکلا منتشر گردید که سپس با بالا گرفتن اعتراضات این عنوان از ذیل مطلب حذف گردید و از ذیل موارد نشر شده ای هم که قابل حذف به طریق تدوین نبود ، مطلب کلا حذف گردید و مع هذا نسخه ابتدایی در اختیار ماست. بماند که چندی بعد از سوی یکی از تابعین تشکیلات موصوف ( با تاخیر بسیار و در واقع ما بعد مصاحبه اینجانب با بانو رهنما که طی فرازی از آن عنوان کردم که قانونا این شب نامه به کلیه تابعین تشکیلات منتسب است) ارسال کردند که خوشبختانه جامعه وکالت باهوش تر از آنی است که بتوان فریفتش. چه اینکه بدیهی است مطالب تقریری و ارسالی که نگارنده اش علاقه ای به افشای نامش ندارد را با قید
Forwarded from بدون روتوش  (امیرسالار داودی)
تذکری در این خصوص ابتدا یا انتهای متن منتشر می کنند و جالب اینکه تا همین لحظات تقریر متن حاضر هیچ تذکری در شب نامه موصوف الحاق نگردیده است. و اما فارغ از این موضوع در هر حال هر فحش نامه ای را انجمن مستقل وکلا در کانال اختصاصی خود منتشر می کند؟ یعنی هیچ نظارتی بر درج مطالب منتشره معمول نمی گردد. دست کم رویه کانال بدون روتوش چنین است که مدیریت یا مطالب حاوی توهین و هتاکی مستقیم و صریح را نشر نمی دهد و از نگارنده می خواهد تا متن را عاری از توهین و هتاکی نماید و یا قسمت های مورد حساسیت را به تشخیص از قبل اعلام شده به ارسال کنندگان نقطه چین می نماید( این رویه جاری و ساری است جز در مورد مطالب علیه شخص بنده که نمونه های بسیاری در کانال موجود است).
و یا همین چندی قبل مطلبی به قلم همکاری در کانال انجمن مستقل منتشر شد که به بهانه مصاحبه بنده با بانو رهنما پیرامون همین مرقومه شب نامه طور بود و حال نمی دانم که آیا نگارنده اش عضویتی در انجمن مستقل وکلا دارد یا ندارد ، مع هذا مشار الیه چونان از من و سخنانم برآشفته بود که نسبت هایی چون خالق تحیرهای پوشالی و خطرناک و زیان رسان را به من حوالت داد و واقعا اگر می دانستم سخنانم او را اینچنین آزار می دهد ، هرگز مصاحبه را معمول نمی داشتیم و با این حال ابتدا گمان کردم که خب شاید کسی است که از من خوشش نمی آید و لیکن بعدها دریافتم که به قرینه اشارتش به شب نامه مورد بحث ، علی الظاهر از بچه های انجمن مستقل وکلا است و اینجا بود که یقین کردم شب نامه را رفقای انجمن مستقل وکلا به طبع رسانده اند.
جناب وکیل میر رجبی عزیز
برادر خوبم...
حقیقتا شما که از کاربست یک عبارت تفسیر پذیر توسط من ( خدا را شکر که همان یک عبارت بود) بسیار ناراحت و غمگین می شوید و شما و رفقایت ظاهرا توجهی هم به توضیحات مطروحه در این ارتباط ندارید و همچنان پی در پی یک سخن واحد را تکرار می فرمایید ، ممکن است توضیح بفرمایید واجد چه عداوت و خصومت و کینه ای در حق مثلا امیر رییسیان هستید که در شب نامه منتسبه تان او را با لحنی ناصواب و تحقیر آمیز اخراجی عنوان می دهید بدون اینکه منصفانه و به اقتضای جوانمردی دست کم به دلیل اخراجش اشاره کنید! و یا چه ضربه ای از بانوی همکار جوان عضو هیات مدیره شما و رفقایتان دریافت کرده اید که مسائل خصوصی او را افشا می کنید؟!
آری ، درست است ! من امیرسالار داودی سالها بی محابا و بی پرواترین نقدها و بعضا آزار دهنده ترین نقدها را می نگاشتم و منتشر می کردم و منتها آن اندازه شهامت داشتم که با نام و نشان حقیقی خود بنگارم و هزینه اش را هم بدهم و لیکن حتی یک بار به فکرم نرسید که کانال زیر زمینی و بی نام و نشان تاسیس کنم و یا بدون نام و نشان حقیقی ام بنگارم و وقت بیرون زدن دم خروس ، پشت این و آن پنهان گردم و بگویم کی بود کی بود من نبودم.....
برادر عزیز ، شما و رفقا شب نامه موصوف را ننوشته اید؟!
بسیار خب!
دست کم یکی از شما یک بار قبل نشر آن را نخوانده ؟ یا وقت نشر مطلب آن همکار عزیز بعد مصاحبه بدون روتوش ، برایند جمعی تان از تصمیم در مورد انتشار یا عدم انتشار چه بود؟!
و حال ما بعد آنچه رفت ....
نخست اینکه البته من در متن پاسخم به شما برادر عزیز نامی از شما حین اشارت به آمدگان یکهویی در میانه دغدغه مندی صنفی نیاوردم و لیکن از آنجا که به نظر سخن را زمین اندازی صاحبش برش می دارد ، الحمدالله خود شما در مورد خودتان تقریب به ذهن داشته اید، من هم جسارتی نمی کنم و مصداق یابی شما را موید می گردم و عرض می کنم که ابدا کمترین اهمیتی ندارد که شما چه وقتی به فعالیت صنفی روی آورده اید و منتها برای شخص من مهم بود که چنین وکیل متعصبی تاکنون کجا بوده است و از این رو خواستم رفع ابهام فرمایید و اما در باره معنای فعالیت صنفی البته من با شما توافق دارم. لیکن یک تفاوت هایی را اجازه بدهید تا برشمارم. فعالیت صنفی اگر هر معنا و مفهوم و مصداقی داشته باشد بی تردید هرگز با آویزانی به اعضای هیات مدیره و خاصه هیات رییسه برای مختصری غنائم پیش رو انداختن ملازمت ندارد. آری برادر! تردد به طبقه چهارم ، ابداً معنای فعالیت صنفی نیست. بنابراین به نظرم کم لطفی شماست که چنین رفتاری را به وجه اخص فعالیت صنفی می دانید و باور بفرمایید آن روز که شما را در طبقه چهارم پشت در اطاق هیات مدیره دیدم و خوش و بشی کردیم و من از شما پرسیدم خیر باشد و اینجا چه کار دارید و شما فرمودید که برای کمیسیون کارآموزی درخواست داده اید و آمده اید با اعضای هیات مدیره حرف بزنید ، سر سوزنی فکر نکردم که خدای نکرده شما در پی خواهش و تمنا آمده اید و چه اینکه حتی خوشحال شدم و به شما عرض کردم شجاعت امثال شما برای کارآموزان ضروری است و حتما یادتان هست. بنابراین اگر انتخاب هم می شدید هرگز ترددتان در طبقه چهارم ز برای رایزنی معیاری جهت فعال صنفی بودن تان نمی دانستم. و اما به ضرورت اخذ رخصت اش
Forwarded from بدون روتوش  (امیرسالار داودی)
اره فرمودید که متاسفانه متوجه اش نشدم چرا که تاکنون کسی را ندیده و نشنیده ام تا خودش را در چنین مقامی یعنی مقام اعطای رخصت فرض کرده باشد.
البته رخصت با اجازه کمی فرق می کند. رخصت اجازه تشریفاتی و از سر احترام و ادب و تواضع است و اما اجازه بار حقوقی دارد. با شناختی که از شما برادر نازنینم دارم می دانم اگر صاحب اعطا رخصتی هم در کار می بود ، قطعا جناب عالی اهلش نبودید و هرگز مطالبه رخصت نمی کردید. و اما در مورد پله گردی و دربانی اینکه حقیقتا من به جرات می توانم دربانی خانه صنفی را بسیار برای خود ارجح از عضویت در هیات مدیره بدانم.( حالا چطور است که من اشاره شما را به دربانی توام با قصد تحقیر و تخفیف عنوان سازم) چه اینکه در مقام دربانی دست کم هر روز همکارانم را می بینم و اما در طبقه چهارم تجربه ثابت کرده است که متجالسین آن طبقه البته نه در مورد همه ، لیکن بسیارانی بوده و هستند که از همکارانشان دور می گردند. پله گردی هم برای ما زمینی ها فعل لاجرمی است از برای انجام اموری که از دست مان بر می آید و طبعا این امور محوله و یا اختیاراً برگزیده محل معمول داشتن شان طبقات ساختمان کانون است و از همین رو پله گردی آش خاله مان است. مع هذا تردید ندارم که چنانچه افتخار خدماتی به خانه صنفی تان نصیب تان می گردید ، هرگز کار آن برادر عزیز و فرشته خو به پله گردی نمی انجامد و قطعا بالهای سپید و نامرئی شما بالا برنده هستند. شاید از همین رو بود که فکر می کنم چند روز ماقبل انتخاب اعضای کارآموزی که شما تشریف آورده بودید طبقه چهارم جهت رایزنی برای انتخابتان با اعضای هیات مدیره ، من که از پله ها بالا آمده بودم نفس نفس می زدم و اما شما که همزمان رسیدید ، چاق نفس بودید و شک ندارم که این تفاوت تنها به مدد دو بال نامرئی حاصل می گردد. ( از شوخی گذشته شما به واسطه همیشه پیش قدم بودن در معاضدت به همکاران گرفتار ، فرشته خو هستید)
دوم اینکه در ارتباط با آن همکاران عزیزی که به وقت یابو آب دادن امثال من ، دو پشته مشغول کسب مطمئنا حلال و طیب و طاهر بوده اند نیز من نامی از احدی نبردم و لیکن سپاس که جنابعالی به روشن شدن این ابهام هم از طریق ذکر مثال مساعدت فرمودید و اینکه در مورد برخی همکاران که چونان کارمند تمام وقت در کانون حضور داشتند نیز با شما موافقم که تازه واردان چه بسا تصورشان از کارمند بودن آنها تقویت گردد و حال درست است که برای جناب عالی کار همکاران مورد اشاره خیلی موجه و منطقی و به درد بخور نبوده است و لیکن آنها بر خلاف من و امثال من حقیقتا زحمت می کشیدند و در قبال زحمات متحمله ریالی هم دریافت نمی کردند و دست کم اگر من جای شما بودم مطلق نگاه نمی کردم و بخشی از این همکاران را با نگاهی که من فکر می کنم نگاه تقدیر آمیزی نیست ، نمی آزردم و مورد تمسخر و تخفیف قرارشان نمی دادم ( ای بابا! اینجا هم در مورد همکارانتان مرتکب تمسخر و تحقیر و کوچک پنداری شده اید).
علی ای حال من به اینکه همکارم مانند جناب عالی توفیقات مالی و حرفه ای داشته است و هم اکنون خدا را صد هزار مرتبه شکر که شکم سیر و پُری هم دارد ، افتخار می کنم و البته من در متن نخست عرض کردم که کار درست را شما کرده اید.
سوم ، فرموده اید که دلیل یا دلایل تاکید بر سوابق صنفی پیش قراولان بر شما مشخص نیست و برای اثبات مشخص نبودن هم دلایلی ذکر فرموده اید.
بنابراین من هم یک به یک دلایل شما را با شما و مخاطبان محترم این مطلب مرور می کنم.

۱. در مورد بند اول از متن پاسخ تان در نیمه دوم ، اگر چه من هم سوای این چند ماه گذشته که اعلام تغییر مواضع کرده ام ، متصل و بی وقفه خرده می گرفتم ، لیکن با شما در قضاوت معموله تان موافق نیستم که وضعیت نهاد وکالت نسبت به گذشته بدتر شده است. چه اینکه شاخص های محقق شده بسیاری و تقویت شدن شاخص های سابقا ضعیفی وجود دارد که نشان می دهد شما در قضاوت خود بر سبیل خطا هستید. مضاف اینکه در نظر نگرفتن سایر فاکتور ها و من جمله نسبت حاکمیت با کانون وکلا و دیگر عوامل و از جمله افرایش جمعیت وکلا و تنزل رونق اقتصادی ، محدودیت های اعمال شده علیه کانون وکلا با هر بار یک داستان جدید ، ارزیابی اوضاع خانه صنفی یقیناً از انصاف به دور می ماند. چه اینکه پیشنهاد می کنم ابتدا از دانسته های خودمان پیرامون ظرفیت های نهاد وکالت و ظرفیت های فردی اطمینان حاصل کنیم و سپس بر مبنای یک نگاه واقع بینانه بررسی کنیم تا معلوم گردد متناسب با توانایی ها و امکانات و ظرف زمانی و مکانی دو مقطع قابل مقایسه ( یعنی زمان اخذ پروانه توسط شما و زمان حاضر) چه میزان امکان پیشرفت و ارتقاء فراهم بوده و سپس بررسی کنیم و ببینیم چه کسری از امکان و استعداد پیشرفت و ارتقاء محقق شده و یا نشده است! از طرفی شما علی الاطلاق می فرمایید که وضع کانون بدتر شده است بی آنکه مصداقا و منصوصاً معلوم کنید منظور جناب عالی از وضعیت دقیقاً ک
Forwarded from بدون روتوش  (امیرسالار داودی)
دام بُعد و حوزهء مبتلا به نهاد وکالت مد نظرتان است.
بنابراین تصدیق می فرمایید که همینطور بی متر و مثقال و بی مقدمه و موخره و بدون احصاء شاخص ها و در نهایت بدون معلوم کردن مصداق وضعیت ، گفتن اینکه وضع کانون بدتر شده است ، تنها یک اظهار نظر غیر دقیق و بی مبنا است.
حالیه بیاییم فرض بگیریم فرمایش شما اساساً درست.
مگر اینجانب در نگاشته خود خطاب به شما( همین مطلب مورد نقدتان) در باره اوضاع مشعشع نهاد وکالت سخنی گفته ام؟ تنها اشارت من به بهبود وضعیت آزادی بیان و شفاف تر شدن و واقعی تر شدن روابط بدنه با راس در نتیجه فعالیت پیش قراولان بود. در این ارتباط دلایل محکمی دارم که حتما به جزئیات و در آتی به رشته تحریر در خواهم آورد. در این فقره به هیچ وجه از سخن من برامدنی نیست که نتیجه تلاش پیش قراولان را بهبود عملکرد مدیران و مصادر امور دانسته ام. لذا به نظر مانند موارد قبل در ارتباط با منظور اصلی متن مورد نقدتان مرتکب خطا و سوء تفاهم شده اید.
۲. به موجب بند دو در مورد تعقیب انتظامی کاراموزی به واسطه انتقادش فرموده اید. بی تردید و با اطمینان عرض می کنم که در ریز جزئیات موضوع مورد اشاره هستم ، چرا که بدون روتوش متکفل انتشار تمام نقدهای کارآموزان گردید و توسط یکی از حضار معتمد گزارش مبسوطی از حادثه آن روز سالن جلالی نائینی به سمع و نظر همگان رسید و لبکن ابداً صحبت از تعقیب انتظامی در میان نمی باشد. حال بر فرض که ادعای شما درست باشد. مجدداً مگر من در متن نخستم خطاب به شما مدافع عملکرد هیات مدیره بوده ام.. من ادعا کردم حاشیه امنیت کاراموزان و وکلا ما بعد چندین سال تلاش منتقدین بیشتر شده است. فارغ از اینکه سخن من مطلق نبود و کاملا نسبی باید لحاظ گردد ، لیکن هرگز منظور من افزایش تحمل هیات مدیره نبوده است. ( حالا شاید تحمل مدیران افزون شده باشد و منتها من بررسی آماری نکردم) و حال جهت سر راست انتقال منظورم عرض می کنم هر گاه کارآموز مورد اشاره شما به واسطه انتقادش محاکمه و یا حتی تعقیب گردید ، من رسما سخنم را پس می گیرم. آری ، امروز در نتیجه تلاش های پیش قراولان هزینه برخورد با وکلا و کارآموزان به خاطر انتقاد ، بسیار بالا رفته است و ابداً شرایط منتقدین با شرایط سابقا حاکم قابل قیاس نیست. لذا هم آن پیش قرولان سابق و هم تازه واردان قطعا هر مدیری را که تهدیدی علیه صاحبان واقعی این خانه روا دارند، رها نخواهند کرد. حال در کجای متن نخست من واژه یا عبارت صریح و حتی تلویحی و ضمنی و کنایی می توانید نمونه بیاورید که حاصل تلاش منتقدین سابق را بالا رفتن استاندارد رفتاری مدیران و صاحب منصبان دانسته ام.
حقیقت اینکه چنین برداشتی از سوی شما تقریباً نا امیدم می سازد و فکر می کنم علی رغم بعید بودن از شما ، جنابعالی یا خوب مطلب را نخوانده اید و یا شاید من نتوانستم درست منتقل کنم. در هر حال آنچه پیش قراولان نقد نوین صنفی با سری بالا به آن مفتخر هستند ، نه لزوما تغییر نگاه و باور مدیران صنفی که در واقع پدید آمدن شرایطی است که توان ها و انگیزه ها به مدد آن افزون گردیده است و از طرفی افراد بیشتری از جامعه وکالت نگرانی هایشان بابت نقادی و پرداختن به عملکرد مدیران مرتفع گردیده است.
جهت اطلاع اولین بار واژه ولی نعمت را بنده در مورد وکلا و نسبت جایگاه شان به مدیران هیات مدیره به کار بردم و خوشحالم که امروز باور ولی نعمت مدیران بودن در میان وکلا نهادینه گردیده است و آنها باور کرده اند که می توانند با صدایی رسا و بی گرفت و گیر ، حقوق خود را مطالبه کنند.
و اما در مورد بند ۳ نیز که باز تکرار بنود ۱ و ۲ است ، همان سخن قابل تکرار است که ادعا نکردم تعقیب ها و برخوردها و اراده برای تحقق شان منتفی گردیده است و اما قویاً ادعا می کنم که روحیه مطالبه گری و بی پروا سخن گفتن و حتی ترس به خود راه ندادن بابت تعقیب و محاکمه انتظامی میراث قابل افتخار فعالان السابقون صنفی است.( متن مورد بحث به پیوست این مطلب می باشد)
بند چهارم از این فراز فرمایشات شما بسیار مبهم و غیر قابل ‌درک دست کم برای من بود و لیکن تا جایی که متوجه شدم بحث تان همان گویه قدیمی سوء استفاده از موقعیت ها برای تسویه حساب های شخصی است. البته نمی دانم چگونه مرز مابین حقیقتا عمل به تکلیف و به قول شما سوء استفاده از موقعیت و مقام را تحدید می فرمایید. چه اینکه معتقدم خیلی سهل و بی مسئولیت می توان هر برخورد ولو قانونی از طرف مصادر امور را حمل بر عقده گشایی کرد. نمی دانم چگونه باید در مواردی که حقیقتا عمل به وظیفه است ، مبتنی نبودن بر عقده گشایی را ثابت نمود و یا بالعکس جایی که سوء استفاده از قدرت و مقام است ، چنین سوء استفاده ای را ثابت نمود.
به عنوان نمونه وقتی پرونده شکایت از یک وکیل دادگستری به واسطه ایجاد مزاحمت برای بانوی متاهل همکار به ریاست کانون یکی از استان ها ارجاع می گردد و مستندات بسیار دقیق و موجود
Forwarded from بدون روتوش  (امیرسالار داودی)
هم همگی حکایت از علی الظاهر وارد بودن رفتار خلاف شان آن همکار مزاحم دارد ، بله در این مورد هم می توان گفت که هر گونه برخوردی عقده گشایی است و لیکن من به واسطه آشنایی با یکی از دو طرف این ماجرا کامل در جریانم و می دانم که بانوی همکار واقعا تحت فشار بوده است.در هر حال فکر نمی کنم من و شما بتوانیم به مدد تشخیص خود مرز بین سوء استفاده از قدرت و عمل به وظیفه را تعیین کنیم و لذا طرح چنین ادعایی از سوی شما ، بسیار در نوع خود جالب است.
علی ای حال باز هم من می گویم که اصلا حق با جنابعالی و مفروضا همه صاحبان مقام و مناصب در کانون از موقعیت های خود در راستای تسویه حساب ها بهره می برند و مع هذا ، بار دیگر و البته برای بار سوم مگر من در متنم ادعا کردم که مدیران این دوره کانون همگی از تیر و طایفه مسیح علیه السلام و ایوب سلام الله علیه هستند؟
از قضا در این مورد عرض می کنم بدون قضاوت موردی پیرامون مصادیق ، نسبت به سالها پیشتر و در نتیجه تولد ابزارهای مدرن و چابک در اطلاع رسانی از یک سو و از سوی دیگر بهره درست و به موقع فعالان صنفی السابقون و منتقدین سالهای پیشین ، فضای مدیریت کانون وکلای دادگستری مرکز به مراتب برای سوء استفاده از موقعیت و مقام جهت تسویه حساب های شخصی و جناحی و رانت خواری و رفیق بازی و امثالهم نا امن گردیده است. حال پیش از انکه یحتمل دوباره مرتکب اشتباه بشوید ، عرض می کنم که برادر خوبم دقت بفرمایید که نگفتم مدیران در رفتارهایشان اصلاح شده اند و عنوان نمودم که فضا برای آنها نا امن گردیده است.
در پایان ضمن عذر خواهی بابت تطویل کلام ، تاکید می کنم که جناب نیر رجبی عزیز حقیقتا من هم معتقدم جناب عالی و انجمن مستقل وکلا توان اصلاح نهاد وکالت را ندارید.
و اما دلایل این ادعا با دلایل شما متفاوت است.
در این ارتباط معتقدم وقتی یک انجمنی که قرار است کار صنفی جدی را در پیش بگیرد و ادعای اصلاح گری و سویه انتقادی هم دارد ، هنوز مابعد چندین ماه تشکیل و اعلام وجود ، معلوم نیست چه کسی به عنوان دبیر کل یا مثلا چه فردی به عنوان نایب رییس انتخاب شده اتد و یا حتی هنوز ترکیب شورای مرکزی این انجمن نامشخص می باشد و یا هیچ اطلاعاتی در ارتباط با چند و چون اهداف و انگیزه های صنفی و به طور کلی مانیفست این انجمن منتشر نگردیده است ، چگونه می توان متوقع بود که چنین تشکیلات بی نظمی می تواند داعیه اصلاح گری داشته باشد و یا حتی اساسا به وجه منصفانه صلاحیت نقد را بهدجهت شایستگی داراست؟!
و یا جالب است که تا صبح روز پنج شنبه مورخ ۲۲ شهریور ماه بدیهی ترین اصل فعالیت صنفی دموکراتیک و آزاد منشانه در کانال متعلقه انجمن مستقل وکلا ، یعنی اصل لزوم انتشار نظرات مخالف اغیار بدین توضیح که در کانال انجمن مستقل وکلا چنانچه فردی یا افرادی در موردشان مطلبی منتشر شده است هر آینه می توانند جوابیه ارسال نموده و مسئولان کانال مکلف به درج فوری و مناسب آن هستند ، محلی از اعراب نداشت و تازه مسبوق به تذکر اینجانب به احدی از تابعین محترم این انجمن ، رفقا رفتند و مقرر کردند تا چنین اصلی تعبیه و پیش بینی گردد. درست به همین علت بود که پاسخ های اینجانب به مطالب منتشر شده همکاران در کانال انجمن مستقل وکلا تا ظهر پنج شنبه درج نگردیده بود که البته ما بعد تذکر پیش گفته ظاهرا بلاخره پس از چندین ماه که از موجودیت این کانال متعلق به انجمن مدعی اصلاح و نقد می گذرد ، تازه یکی از اصول بنیادین و دموکراتیک حاکم بر فعالیت مطلق رسانه ها ، پیش بینی گردید....
از این رو سخت موافقم که ما را به خیر تو امیدی نیست....
تمام بدبختی ملتها زیر سر مدعیان بی عمل آن ملت است خاصه وقتی که سر رشته امور هم به دستشان افتد( امیرسالار داودی)
امیرسالار داودی
۲۳ شهریور ۱۳۹۷
بدون روتوش
@withoutretouch
جناب داودی عزیز
در پاسخ به مرقومه شما باید عرض نمایم:

یکم: اگر بنده به رایزنی آشنا بودم که بنا به فرمایش شما با نفس چاقی که داشتم میبایست در این امر موفق میشدم.

دوم: حضور من در روزی که فرمودید به تقاضای ریاست کانون برای ارائه شرح ماوقع توهین یکی از قضات به خودم بود که فایل صوتی آن در کانال تخلفات انتظامی قضات منتشر شده بود و شرح مکتوب آن تقدیم ریاست کانون شد اما نتیجه هرگز مشخص نشد.

سوم: طی صحبت های همان روزمان فرمودید برای چه کمیسیونی تقاضا دادید؛ عرض کردم کاراموزی، فرمودید تیول کسانیست و به این سادگی دست یافتنی نیست نیاز به لابی دارد؛ که عرض کردم عرضه لابی ندارم.
{امیدوارم ارتباط این بحث به مطالب رد و بدل شده بین ما، در خصوص مطلب جناب زرگریان، برای خواننده مشخص باشد}

چهارم: اینکه مشخص نیست من در زمان پیش قراولی شما کجا بودم، محل سوال شماست؛ لیکن حداقل میدانم به احدی تعهدی در باب اینکه چه بنویسم یا ننویسم ندادم و مسئولیت پیغام رسانی دستگاه های اطلاعاتی را نیز بر عهده نگرفتم، تا آنجا که زحمت رساندن پیغام حضرات به دوش جنابعالی افتاد.

پنجم: ماه، ماه محرم است و زدن به صحرای کربلا با مناسبت؛ بنابراین اشاره به انتشار مطلبی در نقد تشکل علمی از سوی انجمن وکلای مستقل را در راستای همان سیاست میبینیم. (البته قطعا عزیزان مورد نظر، قدردان این پیگیری شما خواهند بود)

ششم: با ذکر مصادیق، توفیقات پیش قراولان را متذکر و نتایج آن در دوره اخیر برشمردم؛ لیکن معین نشد کلی گویی‌ام کجا بوده.

هفتم: انجمن وکلای مستقل یک تشکل صنفی نیست؛ بنابراین اصراری بر شناساندن افراد ندارد. تاکید بر تشهیر مناسب کسی است که از این نمد در پی کلاهیست.

هشتم: به نظر میرسد همه این داستان از تحقیر یک همکار به جای پاسخگویی آغاز شده و این متن های مکرر و توسل به صحرای کربلا جهت توجیه همان خطا، به قول شما قلمی شده است.

در پایان با توجه به اینکه کماکان اشتغال به وکالت دارم و این اشتغال به وکالت را مقدم بر فعالیت صنفی میدانم و علاوه بر آن به قدر آن جناب تسلط به فن نگارش ندارم، از کوتاهی پاسخ، پوزش میطلبم.
وکیل علی میررجبی
انجمن وکلای مستقل
Forwarded from اتچ بات
جناب داودی برادر عزیز
در پاسخ به مرقومه شما البته در قسمت هایی که مرتبط با انجمن وکلای مستقل می باشد (1- متن منتشره در کانال انجمن وکلای مستقل که شما بزرگوار بارها اعلام داشته اید متن منتسب به اعضای انجمن وکلای مستقل است 2- معتقدم جنابعالی و انجمن مستقل وکلا«انجمن وکلای مستقل» توان اصلاح نهاد وکالت را ندارید 3- هنوز مابعد چندین ماه تشکیل و اعلام وجود ، معلوم نیست چه کسی به عنوان دبیر کل یا مثلا چه فردی به عنوان نایب رییس انتخاب شده اتد و یا حتی هنوز ترکیب شورای مرکزی این انجمن نامشخص می باشد 4- هیچ اطلاعاتی در ارتباط با چند و چون اهداف و انگیزه های صنفی و به طور کلی مانیفست این انجمن منتشر نگردیده است 5- چگونه می توان متوقع بود که چنین تشکیلات بی نظمی می تواند داعیه اصلاح گری داشته باشد و یا حتی اساسا به وجه منصفانه صلاحیت نقد را بهدجهت شایستگی داراست) باید به عرض شما بزرگوار برسانم:
جناب داودی برادر عزیز و بزرگوار...
به دلیل آنکه ترتیب یاد شده از متن شما گرفته شده است مورد 1، 3، 4 بدین شرح است که گمان دارم شما یا تمام مطالب منتشره از کانال خود را نمی خوانید و یا اینکه ذهنتان یاری نکرده و آنچه را قبلاً خوانده اید به ورطه فراموشی سپرده باشید، تمام مواردی که در مرقومه شما مورد اشاره واقع گردید قبلاً از کانال بدون روتوش منتشر شده است و سوالی که در ذهن متبادر می گردد این است که اگر فراموش کرده اید که ایرادی متصور نیست و فراموشی خصلت از خصایص انسانی است ولیکن چنانچه در غیر این صورت باشد، شاید نگارنده برای آنکه ذهن مخاطب خود را از اصل موضوع منحرف نموده و فرار روبه جلویی داشته باشد سعی در آن دارد که مواردی را به ذهن خواننده القا نماید که هیچ ارتباطی به اصل موضوع نداشته را طرح نماید و بدین شرح سوالاتی را در ذهن خواننده و از برای به انحراف از موضوع اصلی هوشمندانه القا نماید که در فلسفه نوعی سفسطه محسوب می گردد..
حال اگر کانال وزین بدون روتوش را با مدیریت اصلی شما بزرگوار رفرنس قرار دهم بایستی به مطالب گذشته نگاهی هر چند گذرا برای راستی آزمایی داشته باشید ولیکن برای شفاف سازی اگر از آخرین مطلب منتشره 301 مطلب اعم از فایل صوتی، عکس ومتن به عقب برگردید، تمام آنچه هم اکنون برای شما سوال است را می یابید.
جناب داودی برادر عزیز و بزرگوار...
در پاسخ به مورد 2 تا کنون یاد ندارم جایی عنوان گردیده باشد انجمن در پی اصلاح نهاد وکالت است اگر چنین است لطفاً مستند فرمایید مگر به قول جنابتان این موضوع از نیت خوانی سرچشمه گرفته باشد که بحث علیحده ای است.
و در خصوص قسمت 5 از مرقومه شما، صرفا کفایت می کنم به قسمتی از کتاب «تســـخير شـــدگان» از داستايوفسكى، نويسنده مشهور قرن «١٩میلادی» روسيه، که مى نگارد: «هر پرهيزكارى گذشته اى دارد و هر گناهكارى آينده اى. پس قضاوت مكن كه دانم اگر قضاوت نادرستی در مورد كسى كنم، دنيا تمامى تلاشش را مى كند تا مرا در شرايط او قرار دهد و به من ثابت كند كه در تاريكى، همه ما شبيه يكديگريم. پنـــاه مى بـــرم به خدا از عيبی كه امروز در خود مى بينم و ديروز، ديگران را به خاطر همان عيب ملامت كرده ام. پس محتاط باشيم در سرزنش و قضاوت كردن ديگران؛ وقتی نه از ديروز او و نه از فرداى خود خبر داريم.!!»
و در آخر ابیاتب که یاد آور آرزوهای عارف رومی است تقدیم نهاد وکالت می نمایم آنگاه که می سراید:
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
یعقوب وار، وا اَسَفاها همی‌زنم
دیدارِ خوبِ یوسفِ کنعانم آرزوست
زین همرهانِ سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آن که یافت می‌نشود آنم آرزوست
{دیوان غزلیات شمس، غزل 441}.
از شما پوزش می طلبم و به جد نظر من و هم قطارانم بر این است، ادامه این بحث به نفع جامعه وکالت نبوده و نیست.
ارادتمند شما
وکیل بهنام نزادی
انجمن وکلای مستقل
Forwarded from اتچ بات
‍ سلام جناب اقای میر رجبی عزیز
در حال مطالعه مطالب ارسالی توسط شما و همکاران محترم در کانال “انجمن وکلای مستقل “بودم که ناگهان به این مطلب برخوردم «به قلم وکیل سید مصطفی طباطبایی برگرفته از گروه تلگرامی سلام »
همانگونه که مستحضر هستید در تاریخ ۱۹-۱۲-۹۶ بنابر دلایلی از کلیه گروه های صنفی خارج شدم از جمله گروه سلام و متعاقب ان گروه سلام نیزمنحل و گروهی جدید با نام سلام فردا تشکیل گردید.
از انجا که تمام مسئولیت مطالب انتشار یافته در گروه سلام بر عهده اینجانب به عنوان ایجاد کننده بوده است و در حال حاضر نیز گروهی به نام سلام وجود خارجی ندارد .
لذا خواهشمندم نسبت به اصلاح مطلب ارسالی اقدام لازم را مبذول فرمایید
ارادتمند-مهدی مسلمی طرقی
۹۷-۰۶-۳۰
ریاست محترم کانون وکلای دادگستری مرکز

با سلام و ادای احترام
نظربه اینکه کمیسیون تدوین قوانین با وجود اقدامات موازی چون تشکیل اتاق فکر و کارگروه های بررسی و تدوین مقررات از جمله اصلاح مقررات مربوط به وکالت و... عملاً بلحاظ عدم ارجاع موضوع از سوی آن مقام محترم، بدفع الوقت گذرانده و بلاتکلیف است و از سویی اینجانب نیز با دستور نایب رئیس محترم کانون در اجرای کیفرخواست صادره دادستان به دادگاه انتظامی کانون باتهام واهی رفتار خارج از نزاکت به دادسرای کانون!!، تحت پیگرد انتظامی قرار دارم ( که در صورت ثبوت و تایید نظر دادستان توسط دادگاه که بسیار محتمل است، فاقد صلاحیت! عضویت در کمیسیونهای کانون خواهم بود!) بدینوسیله استعفای خود و عدم تمایل به خدمت در کمیسیون تدوین قوانین را اعلام و صدور دستورات مقتضی در اینخصوص تحت تمناست.
باشد که همکاران واجد صلاحیت و متخلق به اخلاق حسنه عهده دار این مسئولیت مهم! گردند...
بااحترام و امتنان- فرید نیک پی
از من گلایه دارد در وی نظر نبردم با دوستی و الفت

گفتم ببخشم ای دوست دیگر کنم از این پس ؛ان گفته را اطلاعت!


اما تو نیز بشنو از سینه ام یکی را
؛ از باب مهربانی!
سرباز خود بگو تا -در گشتن لباسم-قدری کند رعایت!


اواخر خرداد سال جاری تجمعی به همت همکاران با دعوت انجمن وکلای مستقل حول محور ایرادات اساسی ماده 48 قانون ایین دادرسی کیفری صورت گرفت.
بنا بر صورتجلسه مذاکرات سیزدهمین جلسه هیات مدیره ؛ جناب زاهد پاشا از نشست خود با رئیس کل دادگستری استان تهران گزارشی میدهد که عبارت است از ابرازی گلایه مندی جناب اقای اسمائیلی از تجمع برخی وکلای دادگستری مقابل مجلس. در اینجا چند ملاحظه است که مایلم با همکاران در میان بگذارم :
1-این که گروهی از وکلا بخواهند بر اساس حقوق شهروندی از ابزاری نظیر تجمع استفاده نمایند نه تنها به کانون ارتباطی ندارد بلکه کانون صلاحیت مداخله در ان را نیز ندارد.
2-اینکه تجمع 50تا 60 وکیل میتواند موجب گلایه مندی رئیس کل دادگستری استان تهران باشد موجب خوشنودی است این پشتوانه و قدرتی که وکلا کمتر از ان استفاده نموده اند ، شاید راه حلی باشد در مقابل برخی از چالش های مطالبه و اجرای حقوق شهروندی و برخی منافع صنفی.
3-من متعجب ام چرا در ان گزارش جناب زاهد پاشا در برابر گلایه مندی اقای اسمائیلی بیان داشته که کانون با رفتارهایی اغشته به علائق و سلایق سیاسی موافقتی ندارد و گلایه کننده را از گلایه ها بی نصیب گذاشته است!
اصلا مفهوم گلایه مندی چیست درست لحظه ای که برای ورود بدان محکمه نائب رئیس 10دقیقه ای منتظر مانده که گوشی اش را سربازی تحویل بگیرد و احتمالا بازرسی بدنی شده و وارد مجتمع شده است !


انجمن وکلای مستقل
بقایی
اظهاراتی پیرامون یک تجمع...
13- جلسه سیزدهم مورخ 3/4/1397
سیزدهمین جلسه هیات مدیره در تاریخ ۳-۴-۱۳۹۷ روز یکشنبه ساعت ۹ با ریاست دکتر امینی و با حضور نواب رئیس آقایان کوشا و زاهد پاشا و اعضاى هيات مديره خانم ها ارفع نیا، ضرابی و حجت پناه و آقایان حجتی، پاسبان ، حسین آبادی ، طالع، دیوسالار، پورنوری، آقایی، بزرگی، حبیبی، حسن زاده، باقری و روحانی تشکیل گردید.
و اما بعد...
زاهد پاشا: ...همچنین در حاشیه این مراسم ملاقاتی با جناب اسماعیلی رئیس کل محترم دادگستری استان تهران و جناب لطفی رئیس دادگاه های تجدیدنظر استان تهران داشتيم که مسایل مهمی از جمله در خصوص حق الوکاله‌ى وکالت هاى تسخيرى و استفاده از ظرفيت‌هاى اصل ٣٥ قانون اساسى و مقررات جديد قانون آيين دادرسى کيفرى مطرح و به بحث گذاشته شد. در این جلسه رئیس کل دادگستری استان تهران از مصاحبه یکی از وکلای دادگستری با رسانه های خارجی در خصوص پرونده قتل مامورين نيروى انتظامى در منطقه پاسداران و نیز اجتماع اعتراضی معدودى از وکلا در مقابل مجلس ابراز گله مندی نموده اند که در پاسخ اعلام شد مواضع کانون به تازگی از سوی ریاست محترم کانون در این قبیل موارد تبیین و اعلام شده است اینکه کانون با سیاسی شدن همکاران در کار وکالت موافق نیست و با رفتارهايى که آغشته به علائق و سلایق سیاسی باشد، موافقتی ندارد. با این حال قول داده شد که مراتب به هیات مدیره محترم منتقل مى شود .
http://icbar.ir/Default.aspx?tabid=55&ctl=Edit&mid=435&Code=23881

جناب آقای زاهدپاشا
با عرض سلام، ادب و احترام
بزرگوار واقعیت امر منظور شما را از اینکه، کانون با سیاسی شدن همکاران در کار وکالت موافق نیست و با رفتارهايى که آغشته به علائق و سلایق سیاسی باشد، موافقتی ندارد را متوجه نشده و استدعا می گردد به صورت شفاف اعلام نمایند:
1- مواضع کانون در قبال تبصره ماده 48 آیین دادرسی کیفری چیست؟
2- منظور از سیاسی شدن همکاران در کار وکالت چیست؟
3- منظور از رفتارهای آغشته به علائق و سلایق سیاسی چیست؟
4- تجمع اعتراضی چه ارتباطی با موارد مورد اشاره دارد؟

مولی ‌الموحّدين(ع) می ‌فرمايد: «اَلْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسانِهِ» آدمي در زير زبان خويش پنهان است.
«اَللِّسانُ سَبُعٌ،‌ اِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ» زبان تربيت نشده، درنده‌ای است كه اگر رهايش كنی می ‌گزد. يعنی مرد را به سخن دانند و شناسند.
سعدی عليه‌ الرحمه در گلستان می ‌سرايد:
«تا مرد سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد»
يا می ‌گويد:
«زبان در دهان ای خردمند چيست؟ كليد در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند كسی كه جوهر فروش است يا پيله ‌ور»
ديگری می ‌سرايد:
«مرد، پنهان بُوَد به زير زبان چون بگويد سخن بدانندش
خوب گويد لَبيب گويندش زشت گويد، سَفيه خوانندش»
«لَبيب» عاقل است و «سَفيه» جاهل.

وکیل بهنام نزادی
انجمن وکلای مستقل
قطار اگر به خاطر مقابله با کسانی که سنگ پرتاب می‌کنند هر لحظه بایستد، هرگز به مقصد نخواهد رسید! حواس‌مان به مقصدمان باشد، تا مبادا مشغول کودک‌صفتانی باشیم که به سوی‌مان سنگ پرتاب می‌کنند...
اعتصاب کامیونداران ظاهراً موثر واقع و دولت در حال تأمین مطالبات و خواسته های شاغلین این صنف است... یاد مشکلات عدیده ی وکلا که هرآینه با صدور مصوبه ای از سوی قوه قضاییه و مجلس بر ما تحمیل می شود افتادم و پیش خود فکر کردم آیا وکلا هم می توانند با اعتصاب و خودداری از اشتغال بوکالت، مطالبات خود را از متولیان امور بخواهند، مثلا وقتی ریاست قوه قضاییه با ارايه لیستی ۲۰ نفره از وکلای مورد اعتمادِ حضرات، در عمل موجب عدم ورود و اعلام وکالت تعداد کثیری از وکلا در پرونده های مهم قضایی و مآلاً نقض آزادی و تضییع وضیق اشتغال آنان می گردد، آیا وکلای دادگستری می توانند بمنظور اعتراض به این موضوع ، اقدام به اعتصاب تا رفع تبعیض و محدودیت نمایند. همینجا عرض کنم اعتبار و منزلت تشکیلات قضایی ایران بویژه در عرصه بین المللی مبتنی و وابسته به حضور و مداخله وکلای دادگستری مستقل در دعاوی است، که در صورت اعتصاب و اجتناب وکلا از قبول وکالت چه بصورت تعیینی و چه تسخیری ( که بعضا بتصریح قانون عدم حضور وکیل، موجب نقص و عدم اعتبار دادرسی است) ، هزینه هنگفتی ( مالی و اعتباری) بر دستگاه قضا و حاکمیت کشور وارد خواهد شد...

مع هذا با اندکی تأمل در می یابیم که این اقدام - علی فرض وقوع- حتی از حیث تظاهرات و نمود خارجی هم چندان ملموس و محسوس نحواهد بود! علت مشخص است: وجود تشکیلاتی موازی ،بعنوان یدک و زاپاس کانون وکلاو علی البدل وکلای عضو آن، تحت عنوان مرکز امور مشاورین حقوقی تحت نظارت و مدیریت قوه قضاییه ، که اعضای آن ضمن استقبال از اعتصاب وکلا، بلافاصله جای خالی آنان را پر کرده (ولو بدون سازماندهی و قصد خاص)، و این اقدام وکلای نگون بخت عضو کانون ، در نتیجه چه بسا منجر به قطع همان آب باریکه قبلیشان گردد، آنهم بدون انکه ریاست قوه یاسایر مقامات ذیربط و مخاطب نافرمانی، مداخله و یا حتی وقوع انرا لمس کنند!


شاید اکنون بیشتر به فلسفه تاسیس و تداوم فعالیت تشکیلات ماده ۱۸۷ شانه به شانه کانون وکلا پی ببریم، و قبول کنیم این دو نهاد هرگز با یکدیگر ادغام نخواهند شد! همانگونه که ارتش با سپاه، نمی شود. ضمن اینکه این کشور در هر حال از حیث مصالح ملی و فراملی به وجود تشکیلات وکالتی مستقل و غیر وابسته ( ولو فاقد هرگونه قدرتی) جهت توجیه دادرسیهای خاص،بشدت نیازمند است، همانگونه که با وجود تشکیلات قدرتمندی چون سپاه پاسداران، وجود ارتش نبز( بعنوان نماد دفاعی با الگوی مورد تایید جامعه بین الملل ) سخت مورد نیاز است!...

و موضوعی مهمتر اینکه در چنین وضعیتی هر نهاد مستقل یدکداری، جز از طریق تعامل و همراهی با تشکیلات موازی خود نمی تواند به مطالبات خویش دست یابد!

وباید اعتراف نمود:
ما وکلای دادگستری هرگز به اندازه «کامیونداران» استقلال و قدرت و موقعیت و اختیار لازم برای احقاق حقوق صنفی خود نداریم!
#فرید_نیک_پی
https://www.tg-me.com/Negahesenfi
Forwarded from Askarirad- وكيل: عسكري راد (Ho Askarirad lawyer)
قاضی که علیه کشور خود رای داد
--------------
در دعوی ایران علیه ایالات متحده، قاضی امریکایی علیه ایالات متحده امریکا رای داد.

در دعوی ایران با مدیریت مرحوم دکتر مصدق نیز، قاضی انگلیسی علیه دولت انگلیس و به نفع ایران رای داد.
یکی از حقوقدانان ماضی، که تصور میکنم دکتر محمد عبده بروجردی باشد، نقل نموده روزی آن قاضی انگلیسی را دید و گفت: از شما بخاطر اینکه به نفع ایران رای دادید متشکرم.

قاضی انگلیسی پاسخ داده بود: شما نباید از من تشکر کنید، بلکه از ان نظام اجتماعی تشکر کنید که به من استقلال و دفاع از حق را اموزش داد.

هم ان قاضی و هم چارلزبراور امریکایی که به نفع ایران و به زیان دولت متبوعش رای داد، دست پرورده نظام حقوقی کامن لا هستند.

ایا اگر پرفسور جمشید ممتاز در این پروند علیه دولت ایران رای میداد، اکنون امکان بازگشت به ایران داشت؟؟

ایا نظام اجتماعی ما انسان‌های ازاده، و به مفهوم اخص قضات ازاده تربیت نموده است؟

پاسخ من این است که در میان هزاران قاضی باشرف نظام قضایی کشور، که همت خود را مصروف عدالت می‌نمایند، مراجعه‌کنندگان به دادگستری، غالبا احساس عدالت نمی‌کنند و همواره دل‌نگران عدم احقاق حقشان هستند.

چرا؟؟!
باید این موضوع آسیب‌شناسی شود؛ تا عدالت‌جویی و ازادگی و استقلال، خصیصه شاخص دستگاه قضایی ما باشد.
تا هیچکس، حتی بازندگان پرونده‌ها نیز «احساس بی‌عدالتی» نکنند.

ما بیش از هر زمان اکنون به ازادگی و استقلال اندیشه نیاز داریم.

همان استقلال و ازادگی که به یک قاضی اجازه میدهد تا منافع دولت متبوع خود را بدون واهمه به پای عدالت و حق، قربانی نماید.
عسکری راد
وکیل دادگستری
Forwarded from اتچ بات
شب دراز است و...
در سکوت مطلق طرح اصلاحی موادی از قانون آیین دادرسی کیفری 1392/12/04 در جلسه علنی مورخ 1397/03/23 به صورت عادی اعلام وصول گردید از جذابیت های این طرح می توان به:
1- اصلاح ماده 48 و تبصره آن می باشد که حضور وکیل را منوط به اجازه مقام قضایی نموده است.
2- الحاق یک تبصره به ماده 55 در راستای به بازرسی اشخاص و اشیا از قبیل خودرو
3- اصلاح ماده 190 و الحاق یک تبصره به آن
4- اصلاح ماده 213
و... فایل فوق الذکر به پیوست تقدیم می گردد که همچنان نشان از نگرانی ها دارد.
وکیل بهنام نزادی
انجمن وکلای مستقل
باسمه تعالی

وکلای محترم دادگستری
با سلام

انجمن وکلای مستقل با توجه به درخواست های دریافتی از همکاران محترم و در راستای یکی از اهداف خود مبنی بر حمایت قضایی از همکاران، به استحضار میرساند؛
وکلایی که مایلند در محدوده اهداف انجمن از حمایت های قضایی برخوردار باشند، میتوانند با همکاران ذیل هماهنگی لازم جهت امضا وکالتنامه را به عمل آورند:
@mostafa_hasanpour67
@Hasanzargarian
@behzad731
@mirrajabia

بدیهیست استفاده از وکالتنامه تنظیمی صرفا در محدوده اهداف انجمن و با تشخیص انجمن خواهد بود.
افزون بر آن همکارانی که مایلند ما را در این هدف یاری نمایند، مراتب را با جناب اقای علی میررجبی (شماره تماس09127060290) در میان بگذارند.
انجمن وکلای مستقل
Forwarded from خودنویس (hossein Pourhassani)
📌 درس نظم، از حرف تا عمل!
به خودنویس: مصطفی حسن‌پور
📆 مورخ: ۱۳۹۷/۰۷/۱۶
شماره مطلب: ۱۲۲

📕 شرکت کنندگان در آخرین اختبار شفاهی برگزار شده توسط کانون وکلای دادگستری مرکز، با بی برنامه گی روبه رو گردیدند که در نوع خود نادر و به شکل حیرت انگیزی عجیب و غریب بود! گویا در طول مدت برگزاری اختبار شفاهی و به دفعات ، تاریخ آزمون دروس مختلف دچار تغییر و تحول می شود! اگر چه این موضوع در دوره های مختلف برگزاری اختبار شفاهی مسبوق به سابقه می باشد؛ اما به نظر می رسد برنامه ریزان و اساتید اختبار دوره اخیر با فاصله زیادی نسبت به دوره های گذشته رکورد اعمال تغییرات در تاریخ برگزاری آزمون اختبار شفاهی دروس مختلف را جابه جا نموده اند!

با ذکر مثال موضوع را روشن می کنیم :
اختبار شفاهی درس حقوق ثبت و امور حسبی آقای وکیل اشرافی از روز دوشنبه مورخ 9/7/97 ساعت 15 بعدازظهر به روز سه شنبه مورخ 10/7/97 ساعت 8 صبح موکول گردید.
در مورد دیگر :
اختبار شفاهی درس حقوق مدنی آقای وکیل برادران از روز شنبه مورخ 7/7/97 ساعت 15 بعد از ظهر به روز شنبه مورخ 14/7/97 ساعت 15 بعد از ظهر موکول گردید.

گفتنی است تغییر در تاریخ برگزاری آزمون دروس اختبار شفاهی به دو مورد مذکور ختم نمی شود ؛ تا آنجا که ؛
اختبار شفاهی درس آیین دادرسی کیفری آقای وکیل ساکی و اختبار شفاهی درس حقوق جزا عمومی و اختصاصی آقای وکیل ثابت نیز دچار تغییر در تاریخ برگزاری آزمون گردید! " به استثنای درس حقوق تجارت و آیین دادرسی مدنی سایر دروس با تغییر در تاریخ برگزاری آزمون همراه بود !"

باید متذکر شد ؛
بسیاری از عزیزان شرکت کننده در آزمون اختبار کانون وکلای دادگستری مرکز ساکن تهران نمی باشند ؛ در بین شرکت کنندگان همکارانی هستند، که با صرف وقت و هزینه مالی بسیار از نقاط دور و محروم کشور خود را به حوزه برگزاری آزمون می رسانند. تعویق زمان برگزاری آزمون ولو برای یک روز می تواند علاوه بر تضییع و اتلاف وقت این عزیزان سبب تحمیل هزینه های مالی ناروا به ایشان باشد.

اصولا ممتحن آزمون شفاهی اختبار به علت مسئولیتی که در آن نهفته است می بایست استاد فن وکالت " نه استاد دانشگاه " و نمونه و الگویی برای نو آموزان فن وکالت باشد، وقت شناس باشد، و بداند که اغلب شرکت کنندگان در آزمون اختبار صرفه نظر از تحمل فشار های روحی و روانی مربوط به آزمون با مشکلات و تضییقات بسیاری دسته پنجه نرم می کنند. آنقدر احساس مسئولیت نماید که اگر کم ترین احتمال عدم حضور در تاریخ تعیین شده را می دهد از پذیرش این مسئولیت سنگین امتناع نماید، و هنگامی که مسئولیت را برگزاری آزمون را پذیرفت ، حتی آغاز جنگ جهانی سوم باعث عدم حضور به موقع وی در تاریخ از پیش اعلام شده نشود.

برخوردی قاطع و جازم با متوليان و تصمیم سازان برنامه ریز به کیفیت فوق و همچنین ممتحنن وقت نشناس از نان شب واجب تر است، تا این نسخه پیچان ، طلایه دار چنین بدعت های ناصوابی در جامعه معزز وکلا نباشند.

https://www.tg-me.com/khodnevissssss/225
پیش فروش ساختمان به صندوق؛ قانونی یا غیرقانونی!؟
در موافقت یا مخالفت با واگذاری دو طبقه از ساختمان در حال احداث کانون به صندوق حمایت، سخن‌های بسیار گفته شد.
لیکن باید دانست که چنین قراردادی (فروش دو طبقه از ساختمان پیش از تکمیل)، پیش فروش محسوب و تابع قانون پیش فروش ساختمان خواهد بود. (ماده یک قانون پیش فروش ساختمان)

بر اساسا ماده ۳ قانون اخیر الذکر، پیش فروش تنها با سند رسمی مجاز بوده و و مطابق ماده ۴، برای تنظیم سند رسمی پیش فروش، وجود سند رسمی مالکیت و شناسنامه فنی مستقل هر واحد الزامی است.

با توجه به مسموعات، به نظر میرسد مورد واگذاری، فاقد این دو سند بوده و از اساس امکان پیش فروش وجود نداشته باشد.

خاطرنشان می گردد ماده ۲۳ همین قانون، اقدام به پیش فروش، بدون سند رسمی را جرم انگاری نموده و مجازات حبس از ۹۱ روز تا یک سال و یا جزای نقدی دو تا چهار برابر وجوه و اموال دریافتی را پیش بینی نموده است.

چنانچه مفروضات این نگاشته صحیح باشد، از کانون وکلای دادگستری انتظار نمی‌رود به اقدامات مجرمانه (هر چند از نوع قابل گذشت) دست یازیده و شان این نهاد را بازیچه منفعت گرایی نماید.

به نظر میرسد بهتر باشد نوابغ حقوق مدنی گاهی هم از مشاوره وکلای دادگستری که وکالت را پیشه قرار داده اند بهره گیرند.
وکیل علی میررجبی
انجمن وکلای مستقل
2025/09/13 21:41:06
Back to Top
HTML Embed Code: