Telegram Web Link
✔️السماء قبلة الدعاء بمعنى أنها محل نزول الرحمة التي هي سبب أنواع النعمة، وهو مُوجِب دفع أصناف النقمة … وقد ذكر الشيخ أبو المعين النسفي إمام هذا الفن في التمهيد له من أن المحققين قرّروا أن رفع الأيدي إلى السماء في حال الدعاء تعبّد محض.(شرح الفقه الأكبر (ص/۱۷۲)

🌱آسمان قبله دعا است، به این معنا که محل نزول رحمت است که سبب انواع نعمت‌هاست و موجب دفع انواع نقمت‌ ها می‌ گردد… و شیخ ابو المعین النسفی، امام این فن، در مقدمه خود آورده است که محققان تصریح کرده‌اند که بلند کردن دست‌ها به سوی آسمان در حال دعا عبادت محض است.

🌸حافظ مرتضى الزبيدي رحمه الله فرموده‌اند:

✔️فأما رفع الأيدي عند السؤال والدعاء إلى جهة السماء فهو لأنها قِبلة الدعاء كما أن البيت قِبلة الصلاة يُستقبَل بالصدر والوجه، والمعبود بالصلاة والمقصود بالدعاء وهو الله تعالى منـزه عن الحلول بالبيت والسماء. (الإتحاف ج ۲ ص۱۷۰)

🌱بلند کردن دست‌ ها هنگام سؤال و دعا به سوی آسمان است، زیرا آسمان قبله دعا است، همان‌ گونه که کعبه قبله نماز است و با سینه و صورت به سوی آن رو می‌شوند. معبود در نماز و مقصود در دعا یعنی الله جل و علا از حلول در کعبه و آسمان منزه است.

فائده: ثابت گشت که بلند کردن دست‌ ها به سوی آسمان هنگام دعا نه به معنای مکان‌ مند بودن الله تعالی است و نه نشانه حضور او در آسمان، بلکه عبادتی است محض، نشانه توجه و اخلاص دعا، و نشانه تمسک بنده به قبله‌ی دعا؛ پس هرگونه تصور مکان‌ و جهت برای الله بر اساس این عمل، باطل و مخالف عقل و اتفاق محققین أهل‌ السنة والجماعة است.

🌱ادامه دارد....

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
5
🔰این رساله را در فرصت مناسب حتماً بخوانید.
3
نفی_جهت_و_مکان_از_خدا_فخر_الدين_الرازي.pdf
360.5 KB
7
MusicsquadORG (1).mp3
1005.8 KB
📌پاسخ به تلبیس عبدالله ریگی احمدی درباره‌ی کلیپ تقطیع‌ شده توسط او و نسبت بی‌ سوادی به علامه سربازی رحمه‌ الله.

🎙️مولانا محمد طارق دیوبندی حفظه الله


https://chat.whatsapp.com/KZpPT7M65DxE5EBt2UBGZR

www.tg-me.com/rahehaqiqat

📚أنجُمن ِ عِلمــــــي تَحقِیــــــقي راهِ حقـیقـت🎓
7🤯1
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش اول)*

🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه

✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

👌الإمام الداعي إلى الله تعالى فخر الدین محمد بن عمر بن الحسين الرازي رحمه الله می‌ فرماید: حمد و سپاس خداوند را که وجود صفت جلال او واجب است و بخشش و سخاوتش به سبب کمال اوست. او خدای یگانه‌ای است که هستی پس از نیستی از اوست و هر چه در عالم است، شناخت آن به خداوند مربوط است، زیرا تأثیر او در جهان ایجاد است، نه اینکه خودش نیازمند به چیزی باشد. آثار و قوانین و نظم در مخلوقات نشان می‌ دهد که علم او از هر گونه شک، تردید و وهم پاک است.

⁉️اگر بپرسی خداوند کجاست، باید گفت: همه چیز در جای خود نیازمند جایگاه و مکان است، اما او از نیاز و محدودیت پاک است. اگر بپرسی چگونه است، باید گفت: چگونگی مربوط به دو و چیزهای قابل درک است که هر کدام نیازمند یگانه اند، اما او یگانه از هر گونه نیاز و نقص مبراست. اگر بپرسی چرا، باید گفت: پرسش از علت و چرایی مربوط به چیزهای ممکن است، اما او بی‌ نیاز از هر علت و نیاز است. اگر بپرسی کی، باید گفت: کی بودن مربوط به گذشتن زمان و آمدن و رفتن است، و این تنها برای چیزهایی است که حادث هستند، اما او تعالی از هرگونه نیاز و محدودیت پاک است.

✔️پس وقتی انسان به اسرار عمیق الهی و عظمت بی‌ پایان خداوند می‌ اندیشد و به اندازه توان خود در وجود او تدبر و تفکر می‌ کند، در می‌ یابد که نهایت فهم و تصور انسان چیزی جز همین نیست که(والله الغني وأنتم الفقراء)خداوند بی‌ نیاز و غنی است و ما فقیر و نیازمندیم. این حقیقت همان شرح صفت غناست، که جلال و بزرگی او را نشان می‌ دهد و هرچه به نیازمندی و فقر مربوط است، از او منزه است. کمال او پاک و کامل است. سبحان ربك رب العزة عما يصفون وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمین. و تحیات و صلوات بر مرقد و مشهد محمد صلوات الله علیه باد و بر اهل بیت و یاران و خاندان او وسلم تسليما كثيرا.

👈اما بعد، دوستی از برادران صمیمی و دوستان وفادار از من خواست تا درباره مسأله نفی جهت از ذات خداوند، چند سخن کوتاه و خلاصه بنویسم و توضیح دهم. همچنین خواست که وجوه اختلاف و مخالفت هم بدون کم‌ و‌ کاست و مداهنه، بیان شود. این فصول را با توجه به این نوشتم و آنکه حاصل سخن را از هر دو طرف بیاورم.

🌹خداوند متعال این کلمات را وسیله‌ ای برای پذیرفته شدن و ارتقای درجات نجات قرار دهد و قلم و دل ما را از خطا و لغزش حفظ کند، به لطف و کرمش.

🌱ادامه دارد...

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
3🥰1
*🧠ناتوانی عقول از ادراک حقیقت ذات باری تعالی*

🌸ذات پاک باری تعالی به دو دلیل برای عقل انسان‌ ها قابل شناخت نیست:

🔹️دلیل اول: هر وقت انسان علت چیزی را بداند، خود آن چیز را هم می‌ شناسد.

✔️قاعده عقلی آن است که اگر کسی علت چیزی را به‌ درستی بشناسد، معلول و نتیجه‌ی آن را نیز می‌ شناسد. مثل طبیب که وقتی علت بیماری را بفهمد، خود بیماری برایش شناخته‌ شده می‌ شود.

🌸ذات اقدس الله تعالی، علت‌ العلل و خالق همه ممکنات است.

👈پس اگر عقل بشر می‌ توانست حقیقت صفات و ذات الله تعالی را بشناسد، باید تمام موجودات و جزئیاتشان نیز برای انسان روشن و معلوم باشد؛ زیرا علت اگر معلوم باشد، معلول هم معلوم خواهد شد.

👌اما تجربه نشان می‌دهد که ما انسان‌ ها بسیاری از چیزها را نمی‌دانیم، چه رسد به احاطه بر همه‌ی ممکنات.

✅️لذا حقیقت ذات باری تعالی برای ما ناشناخته است، و گرنه باید علم ما به همه مخلوقات احاطه پیدا می‌ کرد.

🔹️دلیل دوم: آنچه می‌ دانیم، سلب و اضافه است نه حقیقت.

✔️ما از الله تعالی چه می‌دانیم؟ می‌ دانیم که او موجود است، واجب‌ الوجود است، علیم قدیر است، اراده دارد و امور عالم را تدبیر می‌ کند.

👈اما دقت کنیم: بخشی از این شناخت‌ ها فقط نفی است، یعنی می‌ گوییم الله تعالی جسم نیست، جوهر نیست، عرض نیست؛ یعنی صفات مخلوقات را از او تعالی دور می‌ کنیم. این را در علم کلام سلب می‌ گویند.

👈بخش دیگری از معرفت ما، همان صفاتی است که ما به الله تعالی نسبت می‌ دهیم؛ مثل اینکه می‌ گوییم الله تعالی علم، قدرت و اراده دارد. این‌ ها در واقع اضافاتی‌ اند.

✅️لذا آنچه از الله تعالی می‌ دانیم، یا نفی است یا نسبت؛ نه ذات او. پس ذات حقیقی الله تعالی ورای این اوصاف است و عقل بشر هرگز به آن دست نمی‌ یابد.

🔍فائده: از هر دو دلیل واضح شد که معرفت انسان نسبت به الله تعالی در حد وجود داشتن او تعالی، و در حد سلب نقایص و نسبت دادن کمالات به اوست، نه فراتر.

🌹ذات الله بسیط، قدیم، و مطلق است و در مرتبه‌ای است که عقول ما توان احاطه بر آن را ندارند.

📌وظیفه‌ی ما همان است که قرآن و سنت راهنمایی کرده‌ است:

🔸️ایمان به وجود و کمالات الهی.

🔸️تنزیه او تعالی از مشابهت با مخلوقات.

🔸️و توقف در جایی که عقل از درک حقیقت باز می‌ ماند.

🌸وَلَا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْمًا (طه ۱۱۰)

🌱و خلق را ابدا به او احاطه و آگاهی نیست.

✍️محرر: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🗓 پنج شنبه - ۲ ربیع الثانی ١٤٤٧

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
4
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش دوم)*

🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه

✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

📝فصل اول:

❗️عده‌ای می‌ گویند هر چیزی که موجود است، باید شکلی و مقداری و حد و اندازه‌ای داشته باشد، و هر چیزی که این‌ گونه نباشد، موجود نیست. بدانید که این حرف غلط است و ما دلایل زیادی داریم که نشان می‌دهد این سخن و ادعا صحیح نیست.

🔹️برهان اول:

✔️روشن است که زید و عمرو و همه انسان‌ها، از نظر حقیقت و ماهیت انسانیت یکی هستند و تفاوتی که بین آن‌ ها هست، مربوط به صفات و خصوصیات دیگرشان است، نه خود انسان بودن که برای همه مشترک است. وقتی این روشن شد، می‌گوییم حقیقت انسانیت یک معنی واحد است.

👈اگر کسی بگوید انسان دراز است، باید کوتاه بودن انسان منتفی باشد؛ و اگر بگوید انسان کوتاه است، باید دراز بودن او منتفی باشد. اگر شرط حقیقت انسانیت این باشد که خارج از عالم باشد، پس موجوداتی که داخل عالم‌ اند انسان نیستند؛ و اگر شرط این باشد که داخل عالم باشد، پس موجوداتی که خارج از عالم‌ اند انسان نیستند.

👌اما حقیقت انسانیت هم دراز و هم کوتاه، هم داخل عالم و هم خارج از آن نیست. منظور این است که ماهیت و حقیقت انسانیت محدود به شکل، اندازه یا مکان نیست. جسم انسان در عالم است، اما حقیقت انسان، مستقل از مکان و اندازه است.

🌱پس نتیجه می‌ گیریم که می‌توان حقیقت انسان را شناخت که نه شکلی معین دارد، نه مقداری مشخص و نه مکانی خاص. لذا سخنی که مخالف گفته است که هر چیزی اگر شکلی و مقداری و حد مشخص نداشت، موجود نیست، غلط و باطل است.

🔹️برهان دوم:

👌هر کسی به‌ طور یقین و واضح می‌ داند که خودش قدرت بینایی، شنوایی، تخیل و فکر کردن دارد. اما همین قدرت تخیل و توهم را نمی‌ تواند دقیقاً بشناسد که چگونه است؛ مثلاً نمی‌ تواند بگوید آیا این قدرت تخیل بزرگ است یا کوچک، بلند است یا کوتاه.

✔️حالا همین قدرت تخیل و توهم، خودش گواه این است که چیزی هست که تخیل و توهم نمی‌ تواند آن را کاملاً درک کند. یعنی اگر همه چیز فقط تخیل و توهم بود، خود تخیل و توهم وجود نداشت تا چیزی را تصور کند، که این غیرممکن است.

👈پس معلوم می‌ شود که هیچ چیز مانعی ندارد که واقعاً موجود باشد، حتی اگر خیال و توهم نتواند آن را پیدا کند یا حقیقتش را تحت اختیار خود درآورد.

🔹️برهان سوم:

🌱ما می‌ توانیم هر چیزی را دو دسته تقسیم کنیم: یا چیزی است که با حس و تجربه قابل شناخت است، یا نیست. این تقسیم‌ بندی با عقل هم قابل درک است.

❗️مخالفین می‌گویند اگر چیزی قابل حس نباشد، وجودش غیر ممکن است. اما اگر چیزی هم در حس و هم در عقل قابل تصور نباشد، دیگر نمی‌ توانیم بگوییم وجودش ممکن است یا غیر ممکن؛ چون وقتی چیزی حتی در ذهن هم نمی‌ آید، حکم کردن درباره وجود یا عدم وجودش غیر ممکن است.

✔️پس معلوم شد که تصور موجودی که با حس قابل درک نیست، غیر ممکن نیست. بلکه نمی‌ توانیم به راحتی بگوییم که وجودش را نفی کنیم یا اثبات کنیم. قضاوت درباره این نوع موجودات باید بر اساس دلیل و برهان انجام شود؛ اگر دلیل قوی باشد، باید قبول کنیم. و گرنه، بهتر است در این مورد سکوت کنیم و حکم ندهیم.

🌱ادامه دارد...

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
3
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش سوم)*

🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه

✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🔹️برهان چهارم:

🌱هر چیزی که امتناعش (یعنی غیر ممکن بودنش) به‌ طور بدیهی و روشن برای عقل معلوم باشد، نمی‌ تواند درست باشد که عقلاء در مورد صحت یا امتناع آن با هم مخالفت داشته باشند.

👈ما می‌ بینیم که اکثر فرقه های عقلاء اتفاق دارند بر اینکه موجودی هست که از جهت و از حواس پاک و منزه است. پس مشخص شد که غیر ممکن بودن وجود چنین موجودی برای عقل روشن نیست؛ بلکه اثبات یا نفی او باید بر اساس دلیل و برهان باشد.

✔️و جالب‌ تر این است که همه فلاسفه گفته‌ اند نفس انسان موجودی است، نه در مکان مشخص و نه وابسته به مکان، و بسیاری از متکلمان هم با این نظر موافق‌ اند. اگر غیرممکن بودن چنین موجودی برای عقل روشن بود، پس توافق اکثر عقلا بر اثبات او محال بود.

🔹️برهان پنجم:

👌این است که وقتی ما ماهیت یا ذات یک چیز را تصور می‌ کنیم، آن ماهیت هیچ مکان، شکل یا اندازه‌ای ندارد.

👈مثلاً وقتی ما وجوب را می‌ شناسیم، یا امکان و امتناع را درک می‌ کنیم، ما به حقیقت این مفاهیم پی می‌ بریم. ما با یقین بدیهی می‌ دانیم که ماهیت وجوب، امکان یا امتناع یک معنی مشخص، شکل مشخص و اندازه مشخص ندارد.

🌱پس هر گونه تصور اینکه ماهیت این‌ ها به مکانی تعلق دارد، یا شکلی دارد، یا مقداری دارد، باطل است.

✔️لذا روشن می‌ شود که عقل ما قادر است چیزی را تصور کند که نه مکان دارد، نه شکل دارد و نه اندازه.

🔹️برهان ششم:

📌هیچ شکی نیست که ما می‌ توانیم معنی چیزی را که بدون جهت و بدون اشاره است درک کنیم. اگر تصور این معنی ممکن نبود، نمی‌ توانستیم چیزی را که با جهت است یا بدون جهت است را درست درک کنیم و این محال بود.

👈وقتی فهمیدیم که هیأت بدون جهت و بدون اشاره قابل تصور است، می‌ توان گفت که معنی بدون جهت و بدون اشاره واقعاً خالی از جهت و اشاره است. زیرا اگر خلاف آن باشد، یعنی بدون جهت با جهت و بدون اشاره با اشاره باشد، این دو با هم متناقض می‌ شوند و چنین چیزی محال است.

✔️پس از مجموع این براهین روشن شد که عقل ما توانایی تصور چیزی را دارد که نه در مکان باشد، نه جهت داشته باشد، و نه به چیزی در عالم محسوس مرتبط باشد.

👌هدف ما از ارائه این فصل این بود که به مخالف بگوییم: او ادعا کرده بود که تصور چیزی که نه در عالم است، نه بیرون از عالم است، و نه به عالم مرتبط است، محال است. اما با این براهین قاطع نشان دادیم که تصور چنین موجودی ممتنع نیست. لذا ادعای مخالف باطل است و روشن شد که اثبات یا نفی چنین موجودی بر اساس دلیل عقلی ممکن است: اگر دلیل بر اثبات باشد، باید اثبات کنیم؛ وگرنه خیر.

🌱ادامه دارد...

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
3
Forwarded from راه فلاح (┈•••❈﴿محمد ابراهیم تیموری﴾❈•••┈)
1
Forwarded from راه فلاح (┈•••❈﴿محمد ابراهیم تیموری﴾❈•••┈)
رسالۀ اصول حدیث الهی بخش.pdf
1.6 MB
1
Forwarded from راه فلاح (┈•••❈﴿محمد ابراهیم تیموری﴾❈•••┈)
راه فلاح
رسالۀ اصول حدیث الهی بخش.pdf
•••❈﴿رسالهٔ اصول حدیث ‌- به نظم فارسی﴾❈•••

مصنف: مولانا الهی‌بخش کانلوهلوی
به اهتمام: محمد ابراهیم تیموری

لینک دانلود:
https://www.tg-me.com/RaaheFalaah/6843

┈•••❈﴿ راه فلاح ﴾❈•••┈

نشر تعالیم اسلام مطابق مذهب اهل سنت و جماعت بر مبنای فقه شریف حنفی
در واتس اپ: ۰۰۴۴۷۷۷۶۰۰۳۱۳۷
2
*اعتراض:*

سلام علیکم وقتی عقل از درک حقیقت ذات وصفات الله تعالی ناتوان است.. پس چرا اینهمه دلیل عقلی میاورید؟ اگر واقعا به این حرف باور دارید، پس چرا اشکالات عقلی برای صفات خدا مطرح می کنید؟
چرا به همان چیزی که الله و رسولش صلی الله علیه وسلم گفتن وعقیده سلف صالح بوده اکتفا نمی کنید و دائما به دنبال اشکال عقلی هستید؟
برای صفت استوا که خدا اگر روی عرش باشه چنین و چنان میشه اگر نزول کنه چنین و چنان میشه اگر دست داشته باشه، چنین میشه و کلی مسائل عقلی طرح می کنید!

*جواب اعتراض:*

وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته.

بله! آنچه ما أهل ‌‌السنة و الجماعة گفته‌ ایم مربوط به کُنه ذات و صفات الله تعالی است. مقصود این است که حقیقت ذات و صفات باری تعالی برای عقول بشر پوشیده است و ادراک آن ممکن نیست. پس ما کُنه ذات و صفات را نفی و رد می‌ کنیم.
و اما اینکه دلایل عقلی می‌ آوریم و با برهان جواب می‌ دهیم، این کار برای خاموش کردن و رد شبهات أهل بدعت است. چرا که بدعت گذاران، خصوصاً مجسمه و مشبهه، راه تنزیه را بسته‌ اند و برای الله تعالی جهت و مکان و صورت تراشیده‌ اند. ما ناچاریم برای دفع این بدعت‌ ها از دلایل عقلی استفاده کنیم. یعنی ارائه دلایل عقلی برای کُنه ذات و صفات باری تعالی نیست، بلکه برای رد بدعت ها و شبهات مجسمه است.

در حقیقت، ما اصرار داریم که أهل بدعت به راه تفويض بازگردند، یعنی بپذیرند که حقیقت مراد الله تعالی در صفات متشابه نزد ما روشن نیست و باید آن را به الله سپرد، بدون آنکه به ظواهر جسمانی حمل شود. ولی این گروه متسلفه‌ی حشویه بر خلاف آن، بر ظاهر جسمانی الفاظ اصرار می‌ ورزند و صفات خبری را بر همان معنای حسی و مخلوقانه حمل می‌کنند، که این تشبیه و تجسیم است.

أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه | کانال علم کلام و منطق
3
مناظره_إمام_أعظم_ابوحنیفه_رضی_الله_عنه_با_جهم_بن_صفوان_در_موضوع.pdf
5 MB
📓مناظره إمام أعظم ابوحنیفه رضی الله عنه با جهم بن صفوان در موضوع ایمان

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
6
*جواب محکم مولانا محمد طارق دیوبندی به تلبیسات اسماعیل طویل*

http://www.tg-me.com/rahehaqiqat
6🤯2
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش چهارم)*

🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه

✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

📑فصل دوم:

👌در این فصل می‌ خواهیم ثابت کنیم که ذات پاک باری تعالی، منزه از آن است که در مکان یا جهتی باشد. برای این ادعا دلایل و براهین زیادی داریم.

🔰برهان اول:

👈اگر فرض کنیم الله تعالی در جهتی باشد، روشن است که عالم نیز در جهت است. پس در این صورت، هم الله تعالی و هم عالم هر دو در جهت قرار می‌ گیرند. و هر دو چیزی که در جهت باشند، یا از هم جدا هستند یا رو به‌ روی هم؛ و این حقیقتی است که بدیهی و روشن می‌ باشد.

🔔در چنین فرضی، سه حالت بیشتر پیش نمی‌ آید:

🔹️۱- ذات الله تعالی بزرگ‌ تر از عالم باشد.

🔹️۲- ذات الله تعالی مساوی با عالم باشد.

🔹️۳- ذات الله تعالی کوچکتر از عالم باشد.

❗️اگر بگوییم الله بزرگتر از عالم است، در این صورت بخشی از ذات الله تعالی برابر با اندازه‌ی عالم خواهد بود و بخشی دیگر اضافه بر آن. پس لازم می‌ آید که ذات الله تعالی دارای اجزاء و بخش‌ ها باشد، و این محال است.

👈اگر بگوییم الله مساوی و برابر با عالم است، چون جهان قابل قسمت است، الله تعالی نیز باید قابل قسمت باشد. زیرا هر دو چیزی که اندازه‌ شان برابر است، اگر یکی تقسیم‌ پذیر باشد، دیگری هم ناچار تقسیم‌ پذیر خواهد بود. لذا در این فرض نیز نتیجه‌ اش این می‌ شود که ذات الله تعالی تقسیم‌ پذیر است.

⁉️سؤال: اگر کسی بگوید: دلیل چیست که ذات الله تعالی قابل تقسیم و جزء‌ جزء شدن نیست؟

🌱جواب: براهین مختلفی بر بطلان این سخن موجود است:

🔸️برهان اول: اگر ذات الله تعالی تقسیم‌ پذیر و جزء‌ جزء شدنی باشد، ناچار به هر یک از اجزای خود نیازمند خواهد بود. زیرا در روشنی عقل معلوم است که هر چیزی که مرکب باشد، نیازمند اجزای خودش است. و معلوم است که کل غیر از تک‌ تک اجزای خویش است؛ پس هر مرکبی به‌ ناچار نیازمند چیزی غیر از خود خواهد بود.

✔️و هر موجودی که نیازمند غیر باشد، ممكن الوجود لذاته است؛ یعنی وجودش به خودی خود واجب نیست بلکه به دیگری بسته است. و هرچه ممکن‌ الوجود باشد، مخلوق و حادث خواهد بود. پس اگر ذات الله تعالی تقسیم‌ پذیر باشد، لازم می‌ آید که حادث باشد، و این محال است.

🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
1
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش پنجم)*

🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه

✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🔹️برهان دوم: بر اینکه ذات باری‌ تعالی تقسیم‌ پذیر نیست چنین است: اگر ذات الله تعالی مرکب از اجزاء و بخش‌ هایی باشد، آن اجزاء یا در ماهیت با یکدیگر متماثل‌ اند یا متفاوت.

👈اگر اجزاء متماثل باشند، هر حکمی که بر یکی از آن‌ها رواست، بر دیگری نیز روا خواهد بود. در این صورت، ناگزیر ذات الله تعالی متشکل خواهد بود از اجزائی که بعضی در بالا و بعضی در پایین قرار گرفته‌ اند. و چون این اجزاء یکسان و هم‌ ماهیت‌ اند، در عقل جایز است که آنچه در بالا قرار گرفته، در پایین قرار گیرد، و آنچه در پایین است، در بالا قرار گیرد.

✔️پس اختصاص برخی اجزاء به جایگاه بالا و برخی دیگر به جایگاه پایین، با اینکه عقل امکان خلاف آن را می‌ پذیرد، ناگزیر نیازمند تخصیص‌ دهنده و مرجحی بیرون از ذات خواهد بود. لذا اگر ذات باری تعالی مرکب فرض شود، محتاج به مؤلف و ترکیب‌ کننده خواهد بود، و چون نیازمندی در حق الله تعالی محال است، این فرض باطل خواهد بود.

🔸️و اما قسم دوم: اگر گفته شود که ذات باری‌ تعالی مرکب است از اجزایی که هر یک در ماهیت با دیگری متفاوت باشند، این سخن نیز باطل است؛ زیرا اگر چنین فرضی پذیرفته شود، هر جزء ناگزیر با جزئی دیگر در سمت راست و جزئی دیگر در سمت چپ تماس خواهد داشت. در این حالت، آن جزئی که در تماس با جزء راست قرار گرفته، عقل اجازه می‌دهد که به‌ جای تماس با جزء راست، با جزء چپ در تماس باشد؛ و همچنین آنچه در سمت چپ قرار دارد، می‌توانست به‌ جای آن در سمت راست قرار گیرد.

👌پس وقتی چنین جا به‌ جایی در عقل ممکن باشد، جدایی و افتراق این اجزاء جایز خواهد بود، همان‌ گونه که اجتماع آن‌ها نیز در عقل ممکن است. و چون چنین امکانی به معنای پذیرش نیاز و حدوث است، روشن می‌ شود که این فرض نیز در حق ذات باری تعالی باطل خواهد بود.

🌱لذا وقتی اجتماع اجزاء در برابر افتراق آن‌ ها حاصل شود، ناگزیر باید به‌ سبب تأثیر مؤثری و ترجیح‌ دهنده‌ای باشد. لذا همان سخن قبلی لازم می‌ آید که اگر ذات باری‌ تعالی مرکب از اجزاء و ابعاض باشد، ناچار محتاج به مؤلف و ترکیب‌ کننده‌ ای خواهد بود، و این در حق او تعالی محال است. همچنین چون اجزاء در ذات خود قابلیت اجتماع و افتراق دارند، ناگزیر یا از اجتماع خالی نیستند یا از افتراق. و به اتفاق اهل عقل، اجتماع و افتراق هر دو حادث‌ اند. پس هر موجودی که خالی از حادث نباشد، خود نیز حادث خواهد بود. و نتیجه آنکه اگر ذات باری‌ تعالی چنین فرض شود، لازم می‌ آید که حادث باشد، و این نیز محال است.

🔹️برهان سوم: بر اینکه ذات باری‌ تعالی مرکب از اجزاء و ابعاض نیست چنین است: اگر ذات الله تعالی مرکب فرض شود، از دو حال بیرون نخواهد بود: یا آن اجزاء از حیث عدد متناهی‌ اند، یا نامتناهی.

👈اگر اجزاء متناهی باشند، اختصاص آن‌ ها به عدد معین، نه کمتر و نه بیشتر، ناگزیر نیازمند مخصص و خالقی خواهد بود. و چون چنین نیازی در ذات الله تعالی محال است، لازم می‌ آید که ذات او حادث و مخلوق باشد، و این باطل است. و اگر اجزاء نامتناهی باشند، این نیز محال است؛ زیرا هر مجموعه‌ ای که موجود باشد، قابلیت افزایش و کاهش خواهد داشت. و هر آنچه قابلیت افزایش و کاهش داشته باشد، نامتناهی حقیقی نخواهد بود. پس ترکیب ذات الله تعالی از اجزاء نامتناهی نیز محال است.

🔹️برهان چهارم: بر اینکه ذات باری‌ تعالی مرکب از اجزاء و ابعاض نیست چنین است: اگر ذات الله تعالی مرکب فرض شود، از دو حال بیرون نخواهد بود:

🌱یا اینکه مجموع همه اجزاء دارای یک علم و یک قدرت و یک اراده باشد، یا اینکه هر یک از اجزاء به‌ طور جداگانه علمی خاص، قدرتی خاص و اراده‌ ای خاص داشته باشد.

👌اما قسم اول باطل است، زیرا در آن لازم می‌ آید که یک صفت واحد (مانند علم یا قدرت) در عین واحد بودن، به محل‌ های متعدد قائم باشد، و چنین چیزی محال است. و قسم دوم نیز باطل است، زیرا لازمه‌ی آن این خواهد بود که هر یک از اجزاء دارای ذات مستقل، قدیم، و موصوف به علم و قدرت و اراده باشد؛ و در این صورت، هر جزء خدایی جداگانه خواهد بود. نتیجه‌ی چنین فرضی تعدد اله است، و روشن است که این امر محال و باطل است.

✔️پس از مجموع این دلایل روشن شد که ذات باری‌ تعالی منزه است از اینکه مرکب باشد از اجزاء و ابعاض. همچنین پیش تر نشان دادیم که اگر ذات باری‌ تعالی محدود به حیز، مکان یا جهت باشد، ناگزیر مرکب از اجزاء و ابعاض خواهد بود. لذا از این برهان قطعی ثابت شد که ذات باری‌ تعالی از آنکه محدود به مکان، حیز یا جهت باشد، منزه و پاک است.

🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband
3
*⚔️إبطال تلبیسات مجسمهٔ حلولیه(بخش ششم)*

👌متسلف حلولی که در ابتدایی‌ ترین مباحث علمی درمانده است، بر پایه چند مطلب سطحی جستجو شده در گوگل، شبهاتی علیه اهل حق مطرح کرده و به اکابر امت جسارت ورزیده تا با این طریق، عقاید باطل خود و همفکرانش را ثابت کند؛ غافل از آنکه رسوایی‌ بیشتر و افتضاحاتی آشکارتر دامن‌ گیر جریان متسلفه‌ی مجسمه می شود.

🔸️ادعای متسلف حلولی:

❗️اشاعره با تکیه بر متون کلامی قدیمی و تعاریف سطحی درباره‌ی ذات و صفات خداوند سخن می‌ گویند و ابزار فهم جهان را آپدیت نکرده‌ اند.

🔹️جواب متصلب دیوبندی:

✔️علم کلام اساسا متوقف بر علوم تجربی و فیزیک نیست، بلکه بر اصول عقل قطعی و وحی است.

👌آنچه تغییر می‌ کند، علوم تجربی است، نه عقل اولی و اصول بدیهی. به همین دلیل براهینی مثل *امتناع جسمانیت باری تعالی*، *امتناع مکان داشتن باری تعالی*و نفی تغییر و حدوث در ذات الله تعالی* همیشه معتبرند، چون مبتنی بر بدیهیات عقلی و منطقی‌ اند نه بر نظریه‌ های فیزیکی متغیر.

👈فیزیک کوانتوم فردا ممکن است با نظریه‌ های تازه‌ تر بازنویسی شود؛ اما بدیهی عقلی مثل *کل جسم مرکب است و محتاج به اجزاء* تغییر ناپذیر است.

🔸️ادعای متسلف حلولی:

❗️اشاعره صفات خدا مانند علو بر عرش یا نزول خدا را انکار می‌ کنند.

🔹️جواب متصلب دیوبندی:

✔️اشاعره انکار نمی‌ کنند، بلکه ظاهر جسمانی و مکانی را رد می‌ کنند که مشابهت با مخلوقات است، چنانکه می‌ گوییم: ما همان را که الله تعالی برای خودش اثبات کرده است، اثبات می‌ کنیم بدون کیفیت و بدون اثبات معنای باطل.

👌پس اشعریه و ماتریدیه انکار صفت ید نمی‌ کنند بلکه نفی جارحه و عضو از ذات باری تعالی می‌ کنند و نیز نزول الله تعالی را انکار نمی‌ کنند بلکه نفی نزولی که مخصوص مخلوقات با حرکت و انتقال مکانی است را برای ذات باری تعالی نفی می‌ کنند، چنانکه سلف نفی کردند.

👇جویندگان حق برای مشاهده دلایل می‌توانند بر لینک زیر کلیک کنند:
https://www.tg-me.com/ahnafdeoband/1102

🔸️ادعای متسلف حلولی:

❗️وقتی خدا نزول می‌کند عرش از وجود خدا خالی نمی‌ شود؛ پس اشکالی ندارد که در دو مکان باشد. مثل الکترون که همزمان در دو مکان است.

🔹️جواب متصلب دیوبندی:

✔️این قیاس، قیاس خالق با مخلوق است و به اتفاق همه مسلمین، قیاسی باطل است.

👈الکترون، مخلوق محتاج به زمان و مکان است؛ اما الله تعالی خالق زمان و مکان است و هرگز تابع آن‌ ها نمی‌ شود.

👌بودن در دو مکان یعنی محدودیت در چارچوب مکان، و این همان جسمیت است که عقل و شرع هر دو بر باری تعالی نفی می‌ کنند.

🔸️ادعای متسلف حلولی:

❗️الکترون می‌ تواند همزمان از دو شکاف عبور کند. پس اگر ذره مخلوق چنین است چگونه خدا نتواند؟

🔹️جواب متصلب دیوبندی:

👌اولا: فهم ما از الکترون هم هنوز کامل نیست و همین فیزیک‌ دانانی که ازشان نقل کرده اید، اعتراف دارند که مکانیک کوانتوم قابل فهم کامل نیست. پس استدلال به مجهول برای اثبات مجهول، باطل است.

👈ثانیا: الکترون در دو مکان بودن به معنای پراکندگی تابع موجی است، نه حضور حقیقی در دو مکان معین. این یک پدیده فیزیکی است که تفسیرهای مختلف دارد نه حضور حقیقی همزمان.

🧠محققین و أهل علم در این زمینه بخوبی بحث کردند، می‌ توانید بحثشان را از لینک زیر بخوانید:

https://www.quora.com/How-can-an-electron-be-at-two-places-at-once-if-its-orbit-has-only-a-fixed-location-around-a-nucleus

✔️ثالثا: قیاس یک ذره‌ ی ممکن‌ الوجود با باری تعالی واجب‌ الوجود قیاس مع‌ الفارق است؛ زیرا الله تعالی نه ماده است، نه در مکان می‌ گنجد، و نه تابع قوانین طبیعتی که خود او تعالی خلق کرده است.

🔸️ادعای متسلف حلولی:

❗️فیزیک کوانتوم قابل فهم نیست پس عقل انسان محدود است.

🔹️جواب متصلب دیوبندی:

👌این گفته خود بر خلاف متسلفه‌ی مجسمه است! بله، درست است که کوانتوم به طور کامل فهمیده نشده، اما همین اعتراف نشان می‌ دهد نباید قواعد تجربی ناقص را بر الله تعالی تعمیم داد. اگر کوانتوم را هم هنوز درست نفهمیده‌ ایم، پس چطور می‌ توان با همان فهم ناقص برای اثبات جسمانیت الله تعالی استدلال کرد؟

✔️عقل اشعری و ماتریدی در واقع متواضع‌ تر است: چنانکه میگوییم الله تعالی منزه از مشابهت است و حقیقت ذات و صفات او را درک نمی‌ کنیم بر خلاف متسلفه‌ی مجسمه که شب روز در تلاش اند تا معانی باطلی برای ذات و صفات باری تعالی ثابت کنند.

🔸️ادعای متسلف حلولی:

❗️اشاعره با کتاب‌ های کهنه و تعاریف ابتدایی بر خالق کوانتوم حکم می‌دهند.

🔹️جواب متصلب دیوبندی:

✔️علم کلام بر کهنه بودن یا نو بودن سنجیده نمی‌‌ شود، بلکه بر صحت و بطلان برهان عقلی سنجیده می‌ شود.

👌براهین عقلی مثل برهان امتناع تسلسل، برهان حدوث، برهان تجرد باری تعالی از مکان، از نظر عقلی و منطقی تا امروز پابرجاست.
4
👈نو بودن یک علم (مثل کوانتوم) هیچ ارزشی در اثبات الهیات ندارد، زیرا کوانتوم یک علم تجربی در محدوده عالم مادی است، نه علم ما بعد الطبیعه.

📝و در پایان خطاب به متسلف حلولی می‌ گویم: پسته بی مغز چون لب واکند رسوا شود.

✍️مجیب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

🗓 چهارشنبه - ٨ ربیع الثانی ١٤٤٧

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
4
رسالۀ اصول حدیث الهی بخش.pdf
1.6 MB
#کتاب
📕رساله اصول حدیث

📝مولف؛ مفتی الهی بخش کاندهلوی
📝مترجم؛ مفتی محمد ابراهیم تیموری

🟣زبان فارسی
🌐 وبسایت راه حقیقت؛
www.rahehaqiqat.com
🌷انجمن علمی تحقیقی راه حقیقت
www.tg-me.com/rahehaqiqat
7
*📄رسالهٔ نفى مكان و جهت از حضرت حق جل جلاله(بخش ششم)*

🌸اثر سلطان الحكماء والمتكلمين الإمام فخر الدين الرازى رضي الله تعالى عنه

✍️تسهیل و تقریب: أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه

📌برهان دوم: بر اینکه الله تعالی در مکان و جهت نیست این است که: اگر فرض کنیم باری تعالی در جایی یا جهتی قرار داشته باشد، از سه حالت بیرون نیست:

🔹️۱- یا از همه‌ جهات نامتناهی باشد.

🔹️۲- یا از بعضی جهات متناهی و از بعضی جهات نامتناهی باشد.

🔹️۳- یا از همه‌ جهات متناهی باشد.

⤴️و این هر سه قسم باطل است.

👈پس اختصاص دادن مکان و جهت به الله تعالی باطل خواهد بود.

🔰توضیح بطلان این اقسام:

🔹️بطلان قسم اول و دوم به یک دلیل است و آن اینکه: وجود بُعد نامتناهی محال است.

🧠برهانش چنین است: اگر بُعدی نامتناهی فرض کنیم و در کنار آن، بُعدی دیگر ولی متناهی در موازات او قرار دهیم، آنگاه هر وقت این بُعد متناهی از حالت موازات به حالت محاذات برسد، ناچار در بُعد نامتناهی نقطه‌ ای پدید می‌ آید که همان نقطهٔ اول محاذات باشد.

👈اما اگر بُعد نامتناهی باشد، پدید آمدن نقطهٔ اول محاذات محال است؛ زیرا هر نقطه‌ ای را که بگوییم نقطهٔ اول محاذات است، بالاتر از آن نقطه‌ای دیگر یافت می‌ شود که پیش‌ تر محاذی بوده است.

👌پس چون اثبات بُعد نامتناهی به این محال می‌ انجامد، لازم می‌آید که اثبات بُعد نامتناهی چه از همه جهات و چه از بعضی جهات محال باشد.

✔️این است برهان قطعی بر اینکه ذات باری تعالی محال است که از همه جوانب یا از بعضی جوانب نامتناهی باشد.

🔸️برهان دیگر بر اینکه روا نیست الله تعالی از همه جهات نامتناهی باشد این است که: اگر چنین باشد، هیچ جهتی از جهات از ذات او خالی نخواهد بود.

👌پس عالم با همه اجزایش درون ذات او قرار می‌ گیرد، و در نتیجه لازم می‌ آید که الله تعالی با چیزهای آلوده و نجاسات آمیخته باشد. و این محال است. الله تعالی منزه و برتر از چنین نسبتی است، تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.

🔹️بطلان قسم دوم:

🌱و اما قسم دوم آن است که بگوییم ذات باری تعالی از یک طرف نامتناهی باشد و از طرف دیگر متناهی.

👌این هم باطل است؛ زیرا حقیقت ذات او یکی است. پس آن طرفی که متناهی است و آن طرفی که نامتناهی است، هر دو یک حقیقت‌ اند.

👈در نتیجه، همانطور که می‌ توان گفت این طرف متناهی و آن طرف نامتناهی است، به همان صورت هم می‌ توان گفت بر عکس: آنچه نامتناهی فرض شده متناهی باشد، و آنچه متناهی است نامتناهی باشد.

✔️پس اینکه یکی از دو طرف محدود و دیگری بی‌ نهایت باشد، نیازمند دلیلی بیرونی برای این ترجیح و تقسیم است؛ و آن دلیل بیرونی همان مخصص و خالق خواهد بود.

🌹و چون ذات الله تعالی ازلی و بی‌ نیاز از خالق است، چنین فرضی محال خواهد بود. تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.

🔹️بطلان قسم سوم:

👈و اما قسم سوم آن است که ذات باری تعالی از همه جوانب متناهی باشد. این نیز محال است، از دو وجه:

🌱وجه اول: هر موجودی که از همه طرف متناهی باشد، بالای او از وجودش خالی است. و همانطور که عقل می‌ پذیرد موجود در یک جای معین باشد، عقل هم می‌ پذیرد که بالاتر از آن هم باشد. بلکه هر موجودی که در مکان و جهت باشد، هرچه بالاتر قرار گیرد، به صفت کمال نزدیکتر است.

👌پس وقتی بودن الله تعالی در مکان معین فرض شود و بودنش در مکان بالاتر هم فرض‌ پذیر باشد، برگزیدن یک مکان معین در برابر مکان بالاتر نیازمند مخصص و مرجح است؛ و هرچه چنین باشد، حادث و مخلوق خواهد بود. تعالی الله عن ذلك علواً كبيراً.

🔸️وجه دوم: عقیده‌ی خود مخالف آن است که الله تعالی بالای همه چیزهاست و هیچ چیز بالای او تعالی نیست. اما اگر ذات باری تعالی از همه طرف متناهی باشد، لازم می‌ آید که خلأیی که بالای اوست، فوق او باشد. در نتیجه، الله تعالی یا در واقع، یا در امکان، زیر چیزی قرار می‌ گیرد. و این به اتفاق همه محال است.

🌱ادامه دارد...ان شاء الله تعالی

🔽link telegram:

https://www.tg-me.com/ahnafdeoband

🔽link whatsapp:

https://whatsapp.com/channel/0029VaAJS8ECBtxCbSX5Vb1q
4
2025/10/20 07:39:08
Back to Top
HTML Embed Code: